#پانزدهم_مهر مهر گرامی زادروز #سهراب_سپهری
تصویرمربوط به سالروز تولدسهراب به تاریخ ۱۳۷۴/۷/۱۵ میباشد
خواهران سهراب همایوندخت و پریدخت هم درتصویردیده میشوند
عکس از:اکبر ماجدی
@BiutifulIran
تصویرمربوط به سالروز تولدسهراب به تاریخ ۱۳۷۴/۷/۱۵ میباشد
خواهران سهراب همایوندخت و پریدخت هم درتصویردیده میشوند
عکس از:اکبر ماجدی
@BiutifulIran
#مازندران
#رامسر
#دالخانی
روزتون زیباوشاد💐
سنگریزه ی رود ، برگونه تو می لغزد.
شبنم جنگل دور، سیمای ترا می رباید.
ترا از تو ربوده اند، و این تنهایی ژرف است.
#سهراب_سپهری
@BiutifulIran
#رامسر
#دالخانی
روزتون زیباوشاد💐
سنگریزه ی رود ، برگونه تو می لغزد.
شبنم جنگل دور، سیمای ترا می رباید.
ترا از تو ربوده اند، و این تنهایی ژرف است.
#سهراب_سپهری
@BiutifulIran
Forwarded from ایران زیبايم (Mahmoud Shokrollahi)
#بوشهر
#بندر_دیر
قایقی خواهم ساخت/خواهم انداخت به آب.
دور خواهم شد از این خاک غریب/که در آن هیچ کسی نیست که در بیشه عشق قهرمانان را بیدار کند! #سهراب_سپهری
عکاس:
mahmoud shokrollahi
@BiutifulIran
#بندر_دیر
قایقی خواهم ساخت/خواهم انداخت به آب.
دور خواهم شد از این خاک غریب/که در آن هیچ کسی نیست که در بیشه عشق قهرمانان را بیدار کند! #سهراب_سپهری
عکاس:
mahmoud shokrollahi
@BiutifulIran
Forwarded from ایران زیبايم (Mary R)
#فرزندم!
با کسی دوست شو که #کتاب* بخواند. کسی که پولش را به جای دود و دم و مشروب، خرج کتاب کند.
دوستی که در سوگ گُل ممدِ * #کلیدر* گریسته باشد و
در خیالش با *مارال* به خواب رفته باشد.
کسی که * #همسایه هایِ* احمد محمود را بخواهد که بخواند.
دوستی که * #جای_خالی_سلوچ* ، * #کافه_پیانو* ، * #عزاداران_بَیَل* را بخواند.
کسی که سولمازِ آتش بدون دود را تا خانه بخت همراهی کرده
* #بامدادِخمار* و * #شوهرآهو خانم* ، * #بوف_کور، * #شازده_احتجابِ* را بخواند و * #سمفونی_مردگانِ* معروفی را با دل و جان گوش کند.
کسی که * #تنگسیر* ، صادق چوبک و * #چشم هایش* بزرگ علوی و * #دردرازنای_شبِ* میرصادقی و * #سووشون* سیمین دانشور را نظاره کند.
#مدیرمدرسه اش جلال آل احمد باشد و * #داستان_یک_شهر* را از زبان احمد محمود شنیده و در * #کافه_نادری* رضا قیصریه به #ملکوت بهرام صادقی برسد..
فرزندم؛
با کسی دوست شو که کارتِ کتابخانه اش از کارت عابر بانکِ والدینش برایش ارزشمندتر باشد.
تشخيص اش سخت نيست، حتماً در کیفش بجای فندک و انبوه لوازم آرایش، کتابی برای خواندن و بجای صحبت از آخرین مدل پورشه و تیپ فلان خواننده و هنرپیشه از آخرین کتاب هایی که وارد بازار نشر شده اند، حرف می زند.
کسی که وقتش بجای کافی شاپ ها و متر کردن خیابانها، در کتابخانه ها و کتابفروشی ها بگذرد.
کسی که یک غزل #حافظ زنده اش کند و برای تماشایِ سرو سیمین #سعدی سرش را بر باد بدهد و با رباعي هاي خیام دلش روشن شود.
کسی که سوار بر شبدیزِ خسرو همراه با لیلی و مجنون به جشن شیرین و فرهادِ #نظامی برود.
با کسی دوست شو که بر داغ سهراب جوانمرگ گریسته و رستم #شاهنامه را بر جومونگ تلویزیون ترجیح دهد و برای فرزند همسایه شان دعایِ #فردوسی_بزرگ را بخواند:
ترا جاودان شادمان باد دل
ز درد و بلا گشته آزاد دل
همیشه به پیروزی و فرهی
کلاه بزرگی و تاج مهی
کسی که در جستجوی خورشید شمس همراه با #مولانا از بلخ تا قونیه سفر کرده و دامن به رقص و سماع عشق پيچان كند
فرزندم؛
با جوانی دوست شو که فریاد *آی آدم های* #نیما را شنیده و آیدا را در آیینه #شاملو دیده باشد.
کسی که *آرش کمانگیرِ* #سیاوش_کسرایی را به رویِ خار و خاراسنگ خوانده و در یک شب مهتابی با * #مشیری* باز از آن کوچه گذشته و اشکی در گذرگاه تاریخ ریخته باشد.
کسی که سوار بر اسب سپید وحشی #منوچهرآتشی از کوچه باغ های نیشابور #شفیعی_کدکنی گذشته تا به سرای بی کسیِ# ابتهاج برسد...
با کسی دوست شو که در سرمای زمستانِ #اخوان با قاصدک، نرم و آهسته به سراغ #سهراب_سپهری رفته باشد تا با #فروغ تولدی دیگر پیدا کند و تا شقایق هست زندگی کند...
کسی که با *یاد ایام* ،یادی از نوایِ #شجریان کند و *ماهور شجریان* با دلش بیداد کرده باشد.
کسی که *الهه نازِ* #بنان و گلنار و زهره #داریوش_رفیعی را دوست داشته و آواز #قمر، مرغ جانش را به پرواز در آورد.
کسی که تار #شهناز و #لطفی زخمه بر دلش بزند ، *بانگ نی* #کسایی و #موسوی آتش به جانش افکند و با سه تار #ذوالفنون و ساز #یاحقی شهنوازی کند.
با کسی دوست شو که شخص را مانند بت پرستش نکند پرستش از ان خداست ان هم اگاهانه نه کور کورانه .
با کسی دوست شو که در موبایلش بجای صد نوع گیم،صد کتاب صوتی باشد و اگر جایی به انتظار نشست، انتظارش را با * صد سال تنهایی* #مارکز پُر کند و با *بیگانه* #آلبرکامو، بیگانه نباشد...
کسی که در اوج جنگ با آناکارنینا در اندیشه صلح با #تولستوی باشد.
کسی که #داستایوسکی و برادران کارامازوف را بخاطر جنایت یک ابله، مکافات نکند و هستی و نیستی اش را
تقدیم #سارتر کند.
فرزند عزیزم؛
با کسی باش که پرورش عضلات مغزش را مهم تر از عضلات بدنش با تزریق آمپول بداند.
کسی که برای بدست آوردن محبوبش مبارزه می کند،
اما هیچ عشقی را گدایی نمی کند...!
فردی که شرم را در نگاه خود جستجو می کند.
با کسی که بداند راه موفقیت، با شکست سنگفرش شده و با هر شکست،محکمتر از قبل کنارت می ماند.
کسی که آرزو نکند مشکلاتش آسان شوند، بلکه تلاش کند که توانش افزونی یابد.
کسی كه حتی در اوج اندوه ، تبسم را فراموش نکند و کلامش تسکینی باشد برای *دوزخیان روی زمین*.
فرزند عزیزم؛
اگر با کسی دوست شدی که اهل خواندن بود، کنارش باش.
لازم نیست دوستِ تو
شاگرد اول کلاس باشد.
کافیست فقط کتابخوان باشد.
چون کسی که کتابخوان است یک روز
درس خوان هم می شود، اما خیلی از درس خوان ها هرگز کتابخوان نخواهند شد.
با کسی دوست شو که بوی کتاب بدهد.
کسی که عطر و ادکلنش بویِ خوش
کتاب باشد.
بوی
خوشِ
#کتاب...
@BiutifulIran
با کسی دوست شو که #کتاب* بخواند. کسی که پولش را به جای دود و دم و مشروب، خرج کتاب کند.
دوستی که در سوگ گُل ممدِ * #کلیدر* گریسته باشد و
در خیالش با *مارال* به خواب رفته باشد.
کسی که * #همسایه هایِ* احمد محمود را بخواهد که بخواند.
دوستی که * #جای_خالی_سلوچ* ، * #کافه_پیانو* ، * #عزاداران_بَیَل* را بخواند.
کسی که سولمازِ آتش بدون دود را تا خانه بخت همراهی کرده
* #بامدادِخمار* و * #شوهرآهو خانم* ، * #بوف_کور، * #شازده_احتجابِ* را بخواند و * #سمفونی_مردگانِ* معروفی را با دل و جان گوش کند.
کسی که * #تنگسیر* ، صادق چوبک و * #چشم هایش* بزرگ علوی و * #دردرازنای_شبِ* میرصادقی و * #سووشون* سیمین دانشور را نظاره کند.
#مدیرمدرسه اش جلال آل احمد باشد و * #داستان_یک_شهر* را از زبان احمد محمود شنیده و در * #کافه_نادری* رضا قیصریه به #ملکوت بهرام صادقی برسد..
فرزندم؛
با کسی دوست شو که کارتِ کتابخانه اش از کارت عابر بانکِ والدینش برایش ارزشمندتر باشد.
تشخيص اش سخت نيست، حتماً در کیفش بجای فندک و انبوه لوازم آرایش، کتابی برای خواندن و بجای صحبت از آخرین مدل پورشه و تیپ فلان خواننده و هنرپیشه از آخرین کتاب هایی که وارد بازار نشر شده اند، حرف می زند.
کسی که وقتش بجای کافی شاپ ها و متر کردن خیابانها، در کتابخانه ها و کتابفروشی ها بگذرد.
کسی که یک غزل #حافظ زنده اش کند و برای تماشایِ سرو سیمین #سعدی سرش را بر باد بدهد و با رباعي هاي خیام دلش روشن شود.
کسی که سوار بر شبدیزِ خسرو همراه با لیلی و مجنون به جشن شیرین و فرهادِ #نظامی برود.
با کسی دوست شو که بر داغ سهراب جوانمرگ گریسته و رستم #شاهنامه را بر جومونگ تلویزیون ترجیح دهد و برای فرزند همسایه شان دعایِ #فردوسی_بزرگ را بخواند:
ترا جاودان شادمان باد دل
ز درد و بلا گشته آزاد دل
همیشه به پیروزی و فرهی
کلاه بزرگی و تاج مهی
کسی که در جستجوی خورشید شمس همراه با #مولانا از بلخ تا قونیه سفر کرده و دامن به رقص و سماع عشق پيچان كند
فرزندم؛
با جوانی دوست شو که فریاد *آی آدم های* #نیما را شنیده و آیدا را در آیینه #شاملو دیده باشد.
کسی که *آرش کمانگیرِ* #سیاوش_کسرایی را به رویِ خار و خاراسنگ خوانده و در یک شب مهتابی با * #مشیری* باز از آن کوچه گذشته و اشکی در گذرگاه تاریخ ریخته باشد.
کسی که سوار بر اسب سپید وحشی #منوچهرآتشی از کوچه باغ های نیشابور #شفیعی_کدکنی گذشته تا به سرای بی کسیِ# ابتهاج برسد...
با کسی دوست شو که در سرمای زمستانِ #اخوان با قاصدک، نرم و آهسته به سراغ #سهراب_سپهری رفته باشد تا با #فروغ تولدی دیگر پیدا کند و تا شقایق هست زندگی کند...
کسی که با *یاد ایام* ،یادی از نوایِ #شجریان کند و *ماهور شجریان* با دلش بیداد کرده باشد.
کسی که *الهه نازِ* #بنان و گلنار و زهره #داریوش_رفیعی را دوست داشته و آواز #قمر، مرغ جانش را به پرواز در آورد.
کسی که تار #شهناز و #لطفی زخمه بر دلش بزند ، *بانگ نی* #کسایی و #موسوی آتش به جانش افکند و با سه تار #ذوالفنون و ساز #یاحقی شهنوازی کند.
با کسی دوست شو که شخص را مانند بت پرستش نکند پرستش از ان خداست ان هم اگاهانه نه کور کورانه .
با کسی دوست شو که در موبایلش بجای صد نوع گیم،صد کتاب صوتی باشد و اگر جایی به انتظار نشست، انتظارش را با * صد سال تنهایی* #مارکز پُر کند و با *بیگانه* #آلبرکامو، بیگانه نباشد...
کسی که در اوج جنگ با آناکارنینا در اندیشه صلح با #تولستوی باشد.
کسی که #داستایوسکی و برادران کارامازوف را بخاطر جنایت یک ابله، مکافات نکند و هستی و نیستی اش را
تقدیم #سارتر کند.
فرزند عزیزم؛
با کسی باش که پرورش عضلات مغزش را مهم تر از عضلات بدنش با تزریق آمپول بداند.
کسی که برای بدست آوردن محبوبش مبارزه می کند،
اما هیچ عشقی را گدایی نمی کند...!
فردی که شرم را در نگاه خود جستجو می کند.
با کسی که بداند راه موفقیت، با شکست سنگفرش شده و با هر شکست،محکمتر از قبل کنارت می ماند.
کسی که آرزو نکند مشکلاتش آسان شوند، بلکه تلاش کند که توانش افزونی یابد.
کسی كه حتی در اوج اندوه ، تبسم را فراموش نکند و کلامش تسکینی باشد برای *دوزخیان روی زمین*.
فرزند عزیزم؛
اگر با کسی دوست شدی که اهل خواندن بود، کنارش باش.
لازم نیست دوستِ تو
شاگرد اول کلاس باشد.
کافیست فقط کتابخوان باشد.
چون کسی که کتابخوان است یک روز
درس خوان هم می شود، اما خیلی از درس خوان ها هرگز کتابخوان نخواهند شد.
با کسی دوست شو که بوی کتاب بدهد.
کسی که عطر و ادکلنش بویِ خوش
کتاب باشد.
بوی
خوشِ
#کتاب...
@BiutifulIran
و فکر کن که چه تنهاست
اگر ماهی کوچک، دچار آبی دریای بیکران باشد.
#سهراب_سپهرى
دستت به خون ماهى تنها آلوده است؟
زباله ها مسبب مرگ ماهى ها
@My_BeautifulIran
اگر ماهی کوچک، دچار آبی دریای بیکران باشد.
#سهراب_سپهرى
دستت به خون ماهى تنها آلوده است؟
زباله ها مسبب مرگ ماهى ها
@My_BeautifulIran
#البرز
#طالقان
تیر٩٨
از شرابی دیرین،
شن تابستان در رگها
و لعاب مهتاب، روی رفتارت.
تو شگرف، تو رها، و برازنده خاک.
فرصت سبز حیات،
به هوای خنک کوهستان میپیوست.
#سهراب_سپهرى
عکس از: حبیب الله توکلی
@My_BeautifulIran
#طالقان
تیر٩٨
از شرابی دیرین،
شن تابستان در رگها
و لعاب مهتاب، روی رفتارت.
تو شگرف، تو رها، و برازنده خاک.
فرصت سبز حیات،
به هوای خنک کوهستان میپیوست.
#سهراب_سپهرى
عکس از: حبیب الله توکلی
@My_BeautifulIran
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
#تهران
#دارآباد
شهريور ٩٨
من زني را ديدم ،
نور در هاون مي كوفت.
ظهر در سفره آنان نان بود
، سبزي بود، دوري شبنم بود، كاسه داغ محبت بود.
من گدايي ديدم،
در به در مي رفت آواز چكاوك مي خواست
و
سپوري كه به يك پوسته خربزه مي برد نماز.
#سهراب_سپهری
ارسالى:
masoud89722
@My_BeautifulIran
#دارآباد
شهريور ٩٨
من زني را ديدم ،
نور در هاون مي كوفت.
ظهر در سفره آنان نان بود
، سبزي بود، دوري شبنم بود، كاسه داغ محبت بود.
من گدايي ديدم،
در به در مي رفت آواز چكاوك مي خواست
و
سپوري كه به يك پوسته خربزه مي برد نماز.
#سهراب_سپهری
ارسالى:
masoud89722
@My_BeautifulIran
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
#اصفهان
#چم_آسمان
شهريور٩٨
شهر من گم شده است
من با تاب من با تب
خانه ای در طرف دیگر شب ساخته ام
من دراین خانه به گم نامی نمناک علف نزدیکم
من صدای نفس باغچه را می شنوم
و صدای ظلمت را وقتی از برگی می ریزد
و صدای سرفه روشنی از پشت درخت
عطسه آب از هر رخنه ی سنگ
#سهراب_سپهرى
@My_BeautifulIran
#چم_آسمان
شهريور٩٨
شهر من گم شده است
من با تاب من با تب
خانه ای در طرف دیگر شب ساخته ام
من دراین خانه به گم نامی نمناک علف نزدیکم
من صدای نفس باغچه را می شنوم
و صدای ظلمت را وقتی از برگی می ریزد
و صدای سرفه روشنی از پشت درخت
عطسه آب از هر رخنه ی سنگ
#سهراب_سپهرى
@My_BeautifulIran
Forwarded from صبح و شعر
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
تو را چگونه بخوانم پرنده ی پرپر
شکسته بال، سیه آشیانه، خونین پر
گلوی سرخ تو را هیچ دست بوسه نزد
به غیر خنجر قصابهای دین باور
تن نحیف تو را دید و شمع آجین کرد
صدای سبز تو را تا سکوت زندان برد
به حیله چشم تو را بر تمام دنیا بست
تو را به مسلخ گرمابه های کاشان برد
نخواه تا که به نفرین حریفشان باشم
خدایگان شکنجه، الهه ی دق را
مرا به رخت عزایت دوباره مهمان کن
چنانکه جامه ی آزادگی مصدق را
نخند آخر این #شاهنامه تلخ تر است
اسیر جنگم و #سهراب روی دستانم
سپر ببند به پشتت، #شغاد در راه است
وطن، پرنده ی در بند، آه #ایرانم
#شیما_باقری_تاجانی
@shimabagheri
@sobhosher
شکسته بال، سیه آشیانه، خونین پر
گلوی سرخ تو را هیچ دست بوسه نزد
به غیر خنجر قصابهای دین باور
تن نحیف تو را دید و شمع آجین کرد
صدای سبز تو را تا سکوت زندان برد
به حیله چشم تو را بر تمام دنیا بست
تو را به مسلخ گرمابه های کاشان برد
نخواه تا که به نفرین حریفشان باشم
خدایگان شکنجه، الهه ی دق را
مرا به رخت عزایت دوباره مهمان کن
چنانکه جامه ی آزادگی مصدق را
نخند آخر این #شاهنامه تلخ تر است
اسیر جنگم و #سهراب روی دستانم
سپر ببند به پشتت، #شغاد در راه است
وطن، پرنده ی در بند، آه #ایرانم
#شیما_باقری_تاجانی
@shimabagheri
@sobhosher
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
#تهران
#لواسان_بزرگ
#زمستان_برفی
مانده تا برف زمین آب شود
مانده تا بسته شود این همه نیلوفر وارونهی چتر
ناتمام است درخت
زیر برف است تمنای شناکردن کاغذ در باد
✍🏻: #سهراب
📹: محسن نوری
@sobhosher
@My_BeautifulIran
#لواسان_بزرگ
#زمستان_برفی
مانده تا برف زمین آب شود
مانده تا بسته شود این همه نیلوفر وارونهی چتر
ناتمام است درخت
زیر برف است تمنای شناکردن کاغذ در باد
✍🏻: #سهراب
📹: محسن نوری
@sobhosher
@My_BeautifulIran
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
#یزد
شهر #تفت
#بهار ۴۰۳
« در کوچهباغهای تفت، به دنبال رد پای کودکی»
میوهی کال خدا را آن روز،
میجویدم در خواب
آب بیفلسفه میخوردم
توت، بیدانش میچیدم
تا اناری ترکی برمیداشت
دست فوارهی خواهش میشد
✍🏻: #سهراب_سپهری
@My_BeautifulIran
شهر #تفت
#بهار ۴۰۳
« در کوچهباغهای تفت، به دنبال رد پای کودکی»
میوهی کال خدا را آن روز،
میجویدم در خواب
آب بیفلسفه میخوردم
توت، بیدانش میچیدم
تا اناری ترکی برمیداشت
دست فوارهی خواهش میشد
✍🏻: #سهراب_سپهری
@My_BeautifulIran