فردای بهتر (مصطفی تاجزاده)
44.8K subscribers
10.9K photos
3.44K videos
520 files
29.6K links
✳️کانال تلگرامی «فردای بهتر» با منش اصلاح‌طلبانه با ارائه رویکردی تحلیلی تلاش دارد به گسترش دموکراسی و بسط چندصدایی در جامعه ایران به امید فردایی بهتر برای ایران و ایرانیان قدم بردارد.

اینستاگرام: https://instagram.com/seyed.mostafa.tajzade
Download Telegram
📝📝📝 اصلاح‌طلبان همچنان اصلاح‌طلب‌اند و انقلابی نشده‌اند. 

✍🏻حمیدرضا جلائی پور

۱- با گذشت دو سال از انتخابات ریاست‌جمهوری ۱۴۰۰ که موجب یکدست‌سازی ساختار سیاسی شد؛ ارزیابی شما از پیامدهای مثبت
و منفی این رخداد برای ساختار سیاسی و کلیت روند اداره کشور چیست؟ آیا یکدست‌سازی منجر به افزایش کارآمدی سیستم شد؟

جلائی‌پور: پاسخ ناظران که از بیرون به این یکدست‌سازی نگاه می‌کنند، روشن است.
و همه می‌گویند وضع خراب است. نه فقط در زمینه‌های اداری، اقتصادی، فرهنگی و سیاست خارجی وضعیت به بهبود و کارایی منجر بیشتر نشده بلکه از مشروعیت حکومت کاسته شده است. تا جایی‌که در برابر حکومت بزرگترین اعتراض سیاسی-اجتماعی بعد از انقلاب شکل گرفت (یا همان خیزش اعتراضی مهسا در پاییز ۱۴۰۱) که پیامدهایش همچنان ادامه دارد.

اما ممکن است خود بلوک قدرت چنان ارزیابی منفی از خودش نداشته باشد،
و بگوید اتفاقی نیفتاده، بلکه دولت یکدست داشت قله‌های پیشرفت را در داخل و خارج طی می‌کرد که عده‌ای اغتشاشگر با کمک خارجی‌ها برای حکومت مزاحمت ایجاد کردند! حکومت هم آن‌ها را تنظیم کرد! متاسفانه شما این برداشت سخیف و ضد حقوق شهروندی رو می‌توانید در تبلیغات صدا و سیما ببینید. این‌ها ظاهرا کاری به اون صدها جانباخته ندارند. این ها کاری به این ندارند که مرغ از سی تومان به کیلویی صد تومان رسید، ارزش پول ملی چهل در صد کاهش یافت، قیمت مسکن چند برابر شد و تورم از بیست و پنج در صد رسید به بالای پنجاه درصد. پیش خودشان می‌گویند این‌های هزینه‌های پیچی که ما داریم برای رسیدن به تمدنی که وعده دادیم، می‌دهیم!

۲- نیروهای سیاسی اصلاح‌طلب
و منتقد در انتخابات ۱۴۰۰ نهایتا دو راهبرد مشارکت‌جویی و عدم مشارکت را برگزیدند و نوعی دودستگی و تقابل در این جریان شکل گرفت؛ با گذشت دو سال، موقعیت هر یک از دو طیف چگونه است و راهبرد کدام‌یک قابل‌دفاع‌تر بوده است؟

جلائی‌پور. مساله مهم این بود که در ۱۴۰۰ وقیح‌ترین مهندسی انتخابات اتفاق افتاد. طبیعی است پس از این اتفاق، در میان نیروهای اصلاح‌جو
و انتخاباتی اختلاف در مواجه با این انسداد سیاسی ایجاد شود. یعنی اصلاح‌جویان که بی‌دلیل اختلاف نداشتند اگر این مهندسی نبود آن‌ها مثل انتخابات ۷۶، ۸۰،۸۴، ۸۸، ۹۲ و ۹۸ یکپارچه در انتخابات شرکت می‌کردند.

الان هم پس از دوسال حکومت یکدست شرایط برای درمان انسداد سیاسی عوض نشده است. دیدیم در اوج اعتراضات مردم، وزیر کشور می‌آید
و می‌گوید راه نجات کشور بازگشت به آرای آیه‌الله مصباح هست (که مرحوم ایشان با آرای مردم همراه نبود) و نمی‌گوید راه نجات کشور بازگشت به جلب رضایت مردم هست (یا همان حرف امام که می‌گفت میزان رای ملت است). ایشان در حالی که تندروها و زیر متوسط‌ها را به کارهای خطیر گمارد‌ه‌اند می‌آید و می‌گوید که تغییر مدیران میانی سرعت ندارد! گویی نظام اداری کشور ملک شخصی این «خالص‌سازان» هست و قرار است با شایسته‌سالاری خدا حافظی کنند.

متن کامل در. INSTANT VIEW
https://telegra.ph/اصلاح%E2%80%8Cطلبان-همچنان-اصلاح%E2%80%8Cطلب%E2%80%8Cاند-و-انقلابی-نشده%E2%80%8Cاند-06-18
@MostafaTajzadeh
@hamidrezajalaeipour
📝📝📝 بیاد چمران

✍🏻ابراهیم حنیف

سی و یکم خرداد سالروز شهادت مردی است که در تاریخ انقلاب کم نظیر بود و افکاری داشت ناخوشایند حاکمان آنروز و امروز . به همین خاطر مورد بی مهری و جفای آنان واقع شده بود .

گرچه‌ منافقانه در سالگرد عروج او مطالبی از صدا و سیما پخش می شود که دلیل آن ، اطمینان خاطری است که دیگر از او خطری متوجه شان نمی شود .

پس چه بهتر که او را نیز مثل مرحوم دکتر شریعتی به نفع خود مصادره کنند !
یک خیابان بنام شریعتی
یک بزرگراه بنام چمران
ولی مخالف با ایده و افکار هردو !!

به همین بهانه لازم دیدم به پاس احترام او چند سطری بنویسم تا نسل امروز او را بهتر بشناسد .


متن کامل

@MostafaTajzadeh
📝📝📝صداوسیما و شبکه نمایش خانگی؛

تیم قهرمان در دستان‌ مربی‌سقوط‌کرده!

✍🏻مصطفی داننده

شورای‌ عالی انقلاب فرهنگی با حضور رئیس جمهور تصویب کرد که  نظارت بر شبکه نمایش خانگی برعهده سازمان صدا و سیما باشد. این تصمیم در روزهایی گرفته شد که تیم‌های باشگاهی جهان از جمله ایران در حال انتخاب سرمربی برای فصل آینده فوتبالی خود هستند.

به نظر شما امکان دارد مدیران یک تیم فوتبال که تیم‌شان موفق بوده و جام‌های زیادی را کسب کرده،‌هدایت تیم خود را به دست مربی بسپارند که استاد فرستادن تیم‌ها به دسته پایین‌تر است؟ جواب بسیاری از شما «نه» خواهد بود. حالا باید از اعضای شورای عالی انقلاب فرهنگی به ویژه رئیس جمهور پرسید که چگونه «تعیین الزامات ساماندهی حوزه صوت و تصویر فراگیر» را در اختیار صداوسیما قرار داده است؟

چگونه می‌شود اختیار چند پلتفرم موفق این روزها در اختیار نهادی گذاشت که به سمت سراشیبی حرکت می‌کند.

صداوسیما با ریزش شدید مخاطب روبروست و طبق آمارهایی که منتشر شده است سریال «گیل دخت» به عنوان پرمخاطب‌ترین تولیدی تلویزیون تنها 38 درصد مخاطب داشته است. آنقدر آش شور است که صداوسیما مجبور است برای تبلیغ سریال‌های خود از بیلبوردهای شهری استفاده کند.

بسیاری از چهره‌هایی که مردم به واسطه آنها تلویزیون می‌دیدند از این سازمان رفته‌اند و دیگر حاضر نیستند برای صداوسیما کار کنند. در جهان کدام سازمانی را سراغ دارید که با سرمایه‌هایی که دارد اینگونه رفتار کند؟ به ثمن بخس بهترین و بااستعدادترین هنرمندان کشور مسیر دیگری را برای دیده شدن انتخاب کردند و صداوسیما ماند و چندان هنرمند به اصطلاح ارزشی که هیچ بویی از هنر نبردند و فکر می‌کنند با تقلید کردن می‌شود جای رامبد جوان، سروش صحت، عادل فردوسی‌پور، مهران مدیری، محسن تنابنده و همه آنهایی که رفتند را بگیرند.

شبکه نمایش خانگی از آن سو به خوبی از سوی مردم دیده می‌شود. برخی از سریال‌های این پلتفرم‌ها مثل «پوست شیر»، « زخم کاری»، «یاغی» و یا برنامه‌هایی مثل «جوکر» به قدری دیده می‌شوند که مردم در روزمرگی‌های‌شان در مورد آنها حرف می‌زنند.

نکته دیگر در روزگاری که تحریم و مشکلات اقتصادی سد محکمی در مسیر تولیدکنندگان بوده است، پلتفرم‌های شبکه نمایش خانگی به خوبی و بدون غر زدن توانستند تولیدات فرهنگی خود را در اختیار مخاطبان قرار دهند. حالا چه شده است که صداوسیما و حتی شورای انقلاب فرهنگی دوست دارد سد راه این تولید شود؟

حالا چگونه می‌شود این بخش خصوصی موفق را به دست صداوسیما داد تا آنها برایش قانون بنویسند و بگویند چه کنند وچه نکنند؟

همین ابتدای کار، جبلی رئیس صداوسیما که بیشتر دوست دارد هنرمندان در تلویزیون نباشند تا باشند گفته است:«در حال پیگیری تهیه آیین‌نامه تخلفات هنرمندان هستیم که ان‌شاءالله دستگاه قضایی هم برای برخورد با تخلفات مسیر روان‌تر و سهل‌تری را طی کند.»

می‌بینید در اول کار به کسانی که در شبکه نمایش خانگی هستند این هشدار داده می‌شود که ما کار را به دست بگیریم دیگر نمی‌توانید در پلتفرم‌ها سریال بازی کنید. دقیقا همان کاری که با صداوسیما کردند.

تلویزیون که خود به خود نمی‌تواند سریال بسازد؛ این آدم‌ها و استعدادشان است که یک سازمان را بالا می‌برند و باعث می‌شوند مردم آنها را ببیند. صداوسیما خودش که دیده نمی‌شود و حالا می‌خواهد کاری کند که شبکه نمایش خانگی هم دیده نشود. دنیای بدون رقیب برای صداوسیما شیرین است و دوست ندارد این کام شیرین را برای خودش تلخ کند.

بهتر است شورای عالی انقلاب فرهنگی، دولت و مجلس در کنار هم یک تصمیم درست بگیرند. ابتدا صداوسیما را به مسیر اصلی خود که همان صداوسیما ملی برگردانند و دوم اجازه بدهند که شبکه نمایش خانگی مثل سینما زیر نظر وزارت ارشاد که مسئول مستقیم امور هنری در کشور است به زندگی خود ادامه دهد.

شبکه نمایش خانگی و سریال‌های آن تبدیل به یک دلخوشی کوچک برای مردم شده است و حتی ایرانیان خارج از کشور هم تولیدات این شبکه‌ها را نگاه می‌کنند، پس با تصمیم‌های غلط این دلخوشی را نابود نکنیم.

@MohandesMirHosseinMousavi @MostafaTajzadeh
📝📝📝تیتر یک کیهان علیه بیانیه حزب اتحاد
پرونده
سازی با اسم رمز «یاس آفرینی»

✍🏻امتداد-گروه سیاسی: روزنامه کیهان تیتر یک امروز خود را به بیانیه حزب اتحاد در خصوص شرایط اقتصادی کشور اختصاص داده است.

تیتر «مسابقه مدعیان اصلاحات با دشمن در یاس آفرینی» به نوعی پرونده سازی جدیدی است که می‌کوشد بیان واقعیت را ذیل عنوان یاس آفرینی جا بزند و در نهایت با توجه به تاکیداتی که اخیرا روی امیدآفرینی انجام شده دلسوزان کشور را منکوب کرده و هر صدای منتقد واقع‌نگری را مجبور به سکوت کند.

کیهان نوشته:«سیاست کثیف دشمنان ملت ایران، یعنی سانسور نقاط قوت‌، برجسته‌سازی نقاط ضعف و در نتیجه یأس‌آفرینی و پمپاژ نومیدی از سوی برخی جریانات سیاسی و رسانه‌ای داخلی نیز دنبال می‌شود.مسائل و مشکلات اقتصادی کشور مدت‌هاست به همان ‌اندازه که موجب رنج و سختی مردم شریف ایران می‌شود، تبدیل به دستاویزی برای هجمه غرض‌ورزان علیه نظام اسلامی و پوششی برای بیان ادعاهای گوناگون و طرح خواسته‌های نامشروع از سوی افراد و جریان‌های سیاسی گشته است. حزب اتحاد ملت ایران اسلامی که در حقیقت تابلوی دیگر حزب منحله مشارکت است، اخیرا اقدام به صدور بیانیه‌ای نموده که در آن با بیان برخی معضلات اقتصادی‌، نسبت به «بحران در یک قدمی اقتصاد ایران» هشدار داده است.»

اما چرا این هشدار چنین کیهان را برآشفته کرده است؟ پاسخش را در نوشته خود کیهان بخوانید:«بیان اینکه دولت باید این کار را انجام دهد یا آن کار را انجام ندهد‌، محل‌اشکال نیست و البته هزینه‌ای هم ندارد و آسان است! اما اینکه در بیانیه مذکور در کنار بیان مشکلات و ارائه پیشنهاداتی کلی‌، هیچ ‌اشاره‌ای به اقدامات مثبت دولت در زمینه بهبود فضای کسب و کار و رشد اقتصادی صورت نگرفته است، دلیلی بر عدم صداقت نگارندگان است.»

همه مشکلشان این است که چرا از دولت محبوب ما تعریف نمی‌کنید؟ کاری که شبانه روز صدا و سیما و ده‌ها تریبون از نماز جمعه تا لشگر سایبری و رسانه‌های ریز و درشتشان انجام می‌دهند اما عایدی‌ای نداشته است. آنقدر دستشان خالی مانده که می‌گویند چرا اتحاد از دستاوردهای دولت ما نمی‌گوید؟

و در پایان همان پرونده‌سازی آشنای کیهانی‌ها:«دال مرکزی این بیانیه و البته سایر مواضع مدعیان اصلاحات، دمیدن روحیه یأس و ترس در دل مردم شریف ایران است. آنها به این بهانه که دلسوز کشور و مردم‌اند‌، به بیان مشکلات با چاشنی اغراق و بدبینی نسبت به آینده می‌پردازند. غافل از اینکه با این شیوه، امید را که اصلی‌ترین سرمایه هر جامعه‌ای برای غلبه بر مشکلات و پیمودن راه تعالی است، نابود می‌سازند! البته خوشبینانه است که این کار را از روی «غفلت» بدانیم، زیرا به نظر می‌رسد برخی از مدعیان اصلاحات، با دشمنان قسم خورده جمهوری اسلامی در یأس‌آفرینی و ترس افکنی مسابقه گذاشته‌اند!»

متن کامل بیانیه اتحاد:

http://www.ettehaadmellat.ir/اطلاع-رسانی/اخبار/بحران-در-یک-قدمی-اقتصاد-ایران-است
@MostafaTajzadeh
@emtedadnet
📝📝📝سردشت، نماد ملی

✍️جواد رنجبر درخشیلر
دانش آموخته علم سیاست و شاهنامه پژوه

حمله وحشیانه ارتش عراق با بمب های شیمیایی به سردشت در ساعت شانزده و سی دقیقه روز هفتم تیر سال ۱۳۶۶ خ. از جنایت های کم نظیر قرن بیستم م. است. مردمی که در روزی عادی در حال انجام عادی ترین کارها بودند ناگهان در اثر بمب شیمیایی قتل عام شدند. حدود ۱۱۰ نفر شهید و حدود ۸۰۰۰ نفر مجروح شدند که جراحت بسیاری از آنها بعد از سال ها هنوز بر جان و روانشان باقی است. خسارت توحش عراقی ها از شمارش بیرون است و تا نسل ها ادامه خواهد داشت.

سردشت از آن لحظه شوم افکندن بمب به یکی از نمادهای ملی ایران تبدیل شد.

نمادهای ملی که سرمایه های معنوی ما، ایرانیان، هستند فقط از پیروزی ها و خوشی ها و قهرمانی ها و شاهکارهای ادبی ساخته نمی شوند. گاه رنج ها نمادها را می سازند و حتی شکست ها می تواند نمادین شود. نمادها هویت ساز و آگاهاننده اند. نمادها آیین وار در تداوم نسل ها باززایی و بازشناسی می شوند و به میراث فرهنگی تبدیل می شوند.

در دفاع مقدس دو شهر سردشت و خرمشهر نمادهای ملی شدند. دیگر شهرهایی هم بودند که کم رنج جنگ را نکشیدند. دزفول و اهواز و آبادان و پیرانشهر و حتی تبریز و تهران و سایر شهرهای دور از جبهه، که از موشک های صدامی در امان نماندند، اما قصه سردشت آن قدر دردناک و ناجوانمردانه، حتی به مقیاس قواعد جنگ، بود که هرگز نباید اجازه دهیم از یاد برود. همه ما ایرانیان سردشتی هستیم.

دریغا که در سال های پس از جنگ کاری درخور سردشت و وجه نمادین آن نشد. تاسف بار است که هیروشیما نزد ما زبانزد معروف تری است از سردشت. این مثال خود کافی است.

افزون بر جنبه های فکری و فرهنگی در توسعه مادی شهر هم توفیقی حاصل نشده است. سردشت از حداقل های توسعه برخوردار نیست. آیا واقعا نمی شود در این شهر چند موسسه تحقیقاتی درباره سلاح های شیمیایی و نهادهای صلح برای منع استفاده از سلاح های شیمیایی راه انداخت و همچنین چند کارخانه و دانشگاه و بیمارستان برای رونق شهر؟ واقعا شدنی نیست؟ مطمئنم که شدنی است. شاید با بخشی از بودجه کلان بی مصرف صدا و سیما بتوان کل سردشت را متحول کرد.

آنچه نیست نه پول که تشخیص امر ملی و منفعت ملی در معنای کلان است. سردشت از لحظه افکندن بمب بخشی از منافع ملی ایران و میراث معنوی آن است که باید پاسداری شود. اما فقدان نظریه ملی مصداق منفعت ملی را به محاق برده است.
آن هم همه ی ماجرا نیست.

سردشت با ستمی مضاعف روبروست. هر سال عده ای که در تهران در خانه هایی مجلل زندگی می کنند، لباس کردی بر تن می کنند و لهجه را غلیظ می کنند و خود را به استان کردستان می رسانند و در رثای سردشت به زبان کردی قصیده ها می سرایند. گاه زحمت سفر هم به خود نمی دهند و در یکی از سالن های مرتب و راحت تهران با همان لباس کردی و لهجه غلیظ کرده بازیگری می کنند و شو اجرا می کنند. پول خوبی هم برای این کارها می گیرند، تا سال بعد و واقعه دیگر.

این شو البته خالی از رویه ی علمی نیست. با مبانی جامعه شناختی و نظریه های مشوش بی قاعده آمیخته می شود و مساله سردشت در نهایت می شود تدریس زبان کردی و یا شعارهای همیشگی به درد نخور درباره توسعه نامتوازن.

این ستم مضاعف به سردشت دلی سنگ مانند دل صدام می خواهد. اگر امر ملی را درک نمی کنند آیا عکس های هولناک کودکان مجروح سردشت را هم درک نمی کنند که با آن نظریه قوم گرایانه می سازند؟

سردشت نماد ملی ماست و تا به درستی در جای واقعی خود قرار نگیرد و جزو منافع ملی طبقه بندی نشود، جز مرثیه سرایی برای آن نمی توان کاری کرد. شهدای سردشت از مظلوم ترین شهدای تاریخ ایران هستند. خون پاک این شهدای مظلوم باید در حافظه ملی ما جریان یابد و وحدت ملی را محکم تر کند.

@bestdiplomacy @MostafaTajzadeh
📝📝📝ادعای وکیل سابق اکبر طبری درباره‌ی «کشف اسناد مجرمانه با حجم وسیع»

✍🏻محمدعلی داداشی وکیل سابق اکبر طبری در یادداشتی ارسالی به انصاف نیوز به بهانه‌ی انتشار خبر آزادی اکبر طبری [لینک]، نوشت:

با سلام. آزادی اکبر طبری از زندان، همانطور که قبلا نیز مفصلا بیان داشته‌ام، از اوایل مهر۱۴۰۱ در قبال ۳۰۰ میلیارد تومان وثیقه که با واسطه مصطفی نیازآذری (مجرم متواری به کانادا) توسط […] بوده است که قبلا خبرگزاری میزان به همراه سازمان زندان‌ها […] اظهارات اینجانب (وکیل سابق اکبر طبری ۱۰-۳-۱۳۹۹ لغایت۲۲-۸-۱۴۰۱) در گفتگوی خبری با انصاف نیوز [لینک] را تکذیب کرده بودند.

و اکنون اذعان رییس سازمان زندان‌ها در گفتگوی تلویزیونی صدا و سیما، به آزاد بودن اکبر طبری از زندان، اتفاقی و ناخواسته و به سبب شیوه چالشی و غیر منتظره بودن سوال مجری تلویزیون بوده است؟!

درحالی که پیش از آن، موضوع آزادی اکبر طبری برای مردم مکتوم داشته می‌شد، غافل ازاینکه اساسا درگیری و مخالفت‌های من با ایشان فقط از زمان بعد از آزادی وی از زندان و به سبب کشف اسناد مجرمانه با حجم وسیع به مراتب بیشتر از آنچه که قبلا در پرونده بود و هم به سبب مخالفت‌هایم با اصرار به ادامه دادن به اعمال مجرمانه جدید از طریق بازسازی و سازماندهی مجدد همان شبکه‌ی باندی سابق، بوده است؟! و اختلاف و درگیری من یا عزل و کناره گیری از ۲۹ ماه وکالت از ایشان، هرگز از بابت حق الوکاله نبوده بلکه به سبب شوکه شدن و وحشت زدگی از ماهیت مجرمانه‌ی مافیایی پرونده و مواجه شدن ناگهانی با حجم وسیعی از اسناد مجرمانه مکتوم و کشف میزان گستردگی تحصیل مال از طریق نامشروع معادل ارزش بیش از ۱۵ هزار میلیارد تومان در کشور، که البته ارزش ان هم اکنون چند برابر می‌باشد، بوده است؟!
محمدعلی داداشی وکیل سابق اقای اکبر طبری
۸-۴-۱۴۰۲

https://t.me/jamehmadani @MostafaTajzadeh
📺 #ببینید
۱۸ تیر۱۳۷۸ از دید کمیته تحقیق شورای عالی امنیت ملی
منتخب #مناظره آقایان زاکانی و تاجزاده

۲۵دی هزار و سیصد و نود و هفت


به‌دستور رئیس‌جمهور و تایید رهبر در ۲۷ تیر ۱۳۷۸ کمیته تحقیق تهاجم نیروی انتظامی و لباس‌شخصی‌ها به کوی دانشگاه تهران در روز ۱۸ تیر همان سال در دبیرخانه شورای عالی امنیت ملی و با حضور نمایندگانی از سپاه(۲نفر)، قوه قضائیه (۲نفر)، وزارت‌خانه‌های اطلاعات، کشور و آموزش عالی (هرکدام یک نفر) به دبیری آقای ربیعی و مسئولیت دکتر روحانی تشکیل شد. این کمیته بعد از تحقیقات مفصل و همه جانبه گزارشی تهیه کرد که پس از تایید ریاست‌جمهوری و رهبری به‌طور کامل در بخش‌های مختلف خبری در صدا و سیما پخش شد.

طبق یافته‌های کمیته، در شب حادثه هیچ میهمان مشکوکی با هماهنگی و سازمان‌دهی قبلی به کوی وارد نشده بود. میان دانشجویان نیز برنامه‌ریزی و سازمان‌دهی خاصی برای تجمع از قبل در دفتر تحکیم وحدت یا دیگر تشکل‌های مشابه دانشجویی ثابت نشد. همچنین هیچ تشکل دانشجویی در تجمع اعتراضی و خودجوش ساعت ۲۲/۴۵ دقیقه پنج شنبه تا ۴۵ دقیقه بامداد جمعه دانشجویان حضور نداشت. در این مدت هیچ اتفاق ناگواری رخ نداد.

به‌نظر کمیته «بعد از حضور جانشین منطقه مرکزی ناحیه تهران بزرگ در کوی و رفتارهای غیرمدبرانه ایشان درگیری‌ها به‌طور پلکانی رو به اوج نهاد.... [وی] فاقد تدابیر لازم در حل ماجرا بوده و بی‌تدبیری‌های نامبرده موجب انعقاد نطفه ناآرامی گردید».

براساس جمع‌بندی کمیته «حضور برخی از افراد لباس‌شخصی ... در تشدید درگیری‌ها موثر بود.... نیروهای لباس شخصی ناجا را تشویق به حمله نموده و با الفاظی زشت آنها را به‌خاطر عدم حمله و کوتاهی در برخورد با دانشجویان مورد سرزنش قرار می‌دادند.... بین ۲۵ الی ۳۰ نفر آنان ... وارد کوی شدند ... و در ضرب و شتم دانشجویان و تخریب و واردکردن خسارت مشارکت کردند».

کمیته بر مبنای اسناد متقن به این نتیجه رسید که به‌دستور سرپرست ناحیه انتظامی تهران بزرگ که در محل کوی حاضر شده بود، «از ساعت ۴/۱۵ دقیقه بامداد نیروی انتظامی وارد خوابگاه شد. وی در ساعات بعدی نیز بدون رعایت دستورات جانشین فرماندهی کل قوا [وزیر کشور] مبنی بر عدم ورود و ... در صحنه عمل کرد.... وی توانایی و مهارت های لازم برای فرماندهی شهری همانند تهران را نداشت».

کمیته «پس از بررسی‌های لازم مقصران را به‌طور مشترک و با هماهنگی بازرسی ناجا شناسایی نموده و افراد ذیل را به مراجع قضایی ذیصلاح معرفی کرد.
۱. سرپرست ناحیه انتظامی تهران بزرگ
۲. فرمانده یگان ویژه ناحیه انتظامی تهران بزرگ
۳. فرمانده نوپو و نیروهای پلیس شخصی یگان ویژه
۴. جانشین فرمانده نوپو
۵. دو تن از فرماندهان گروهان از یگان ویژه ضداغتشاش
۶. جانشین ناحیه انتظامی منطقه مرکزی
۷. نیروهای کادر نوپو و سایر افراد که توسط بازرسی ناجا مشخص گردیده‌اند».

🆔@MostafaTajzadeh

https://attach.fahares.com/r1D5fpJ3k1ePp4wtNLdF7Q==
📝📝📝برای سپیده رشنو...

✍️هادی مسعودی

۱) اولین بار که #سپیده_رشنو را با چشمان کبود در صدا و سیما دیدم به شدت احساس حقارت کردم. خودم را در مواجهه با حکومتی دیدم که هیچ ابایی ندارد از اینکه یک انسان را براحتی خرد کند و در رسانه ملی به نمایش بگذارد.

قبل‌ترها اگر می‌خواستند یک زندانی را مقابل دوربین بنشانند، حداقل زخم‌هایش را ترمیم می‌کردند...اما سپیده رشنو را با چشمان کبود در سیما آوردند تا بگویند دوران حفظ ظاهر هم به پایان رسیده است...می‌زنیم، خوب هم می‌زنیم...سرمان هم بالاست!

۲) نیمه‌شب می‌روند سراغش. چندبار در می‌زنند. بعد که جوابی نمی‌شنوند با تبر در را خرد کرده و داخل منزلش می‌شوند. دستگیرش کرده و کت بسته روانه بازداشتگاهش می‌کنند. همین یک مدل برخورد کافی‌ست تا آیندگان برای فرزندانشان به آن استناد کنند: اعتراض کردیم چون نیمه‌شب به خانه دختر مردم می‌ریختند، با تبر درب منزلش را می‌شکستند و رسما به حریمش تجاوز می‌کردند!

درد اینجاست که این نوع اَعمال از جانب حکومتی اِعمال می‌شود که ادعای دیانت و پیروی از علی(ع) دارد؛ همان علی(ع) که درباره در آوردن خلخال از پای یک زن یهودی گفت: رواست آدمی از شنیدن چنین واقعه‌ای بمیرد!

۳) ماجرای پیش آمده برای سپیده رشنو را مرور کنیم: یک شهروند معمولی با دغدغه‌های کاملا معمولی سوار اتوبوس است. بدلیل بی‌حجابی با یک خانم چادری درگیر می‌شود. فیلمش پخش می‌شود. و همین کافی است تا رشنو از یک شهروند معمولی، به یک کنش‌گرِ سیاسیِ ضدحکومتِ اوین رفته بدل شود. به همین راحتی...متوجه این نوع حکمرانیِ امنیتیِ ضدمردمیِ ضددینی هستید؟ سیاستی که از هرگونه سرکوب و مخالف‌سازی ابایی ندارد....

۴) این مدل برخورد با رشنو‌ و دختران و زنان در خیابان و راه‌اندازی مجدد گشت ارشاد، حامل یک پیام مهم از طرف نظام حاکم است: ما هیچ عبرتی از جنبش #ژینا نگرفته‌ایم...همچنان به سیاست‌هایمان ادامه خواهیم داد...حتی با شدتی بیشتر...با هرگونه بی‌حجابی هم برخورد خواهیم کرد...شبکه‌های اجتماعی را هم فیلتر کردیم و خواهیم کرد...وضع همین است که است...شیر فهم شدید؟!

۵) می‌دانم رشنو در شرایط سختی است. جمهوری اسلامی رشنو‌ را با نشاندن مقابل دوربین، با شکستن درب منزلش، با بازداشت‌های طولانی انفرادی تحقیر کرد. البته نه فقط رشنو، همه ما را تحقیر کرد. رشنو از بابت دختر بودنش هم زیر فشار مضاعفی قرار دارد: خانواده‌. همانطور که در نوشته‌هایش به فشار ناشی از خانواده هم اشاره کرده است...و البته که گاهی فشار خانواده از فشارهای بیرونی ضربه‌زننده‌تر و مهلک‌تر است!

سپیده رشنو ستودنی است...از امثال رشنو باید گفت و نوشت...باید حمایتش کرد...باید از روحیه و ایستادگی‌اش آموخت...
@aghalyyat @MostafaTajzadeh
📝📝📝 ماجرای بی حجابی در یک نگاه

✍🏻 عبدالرحیم اباذری

چند روز پیش سفری به شهرستان داشتم ، طی این سفر چند روزه ، چه در مسیر و چه در مقصد  برخلاف مسافرت های پیشین ، آنچه  بیش از همه  جلب توجه می کرد ،  پدیده ی  « بی حجابی و بد حجابی » در میان دختران جوان بود. در مسیر تهران –  قزوین و زنجان که در بعضی مجتمع های رفاهیِ بین راهی جهت نماز و استراحت توقف داشتیم، بعضی دختران اصلا حجاب نداشتند، بعضی  دیگر هم روسری هایشان فقط بخش اندکی از موهایشان را پوشانده بودند.

پدیده ی جدیدی که  بارها برایم تکرار شد این بود وقتی دختر خانم ها می دیدند یک روحانی  از دور می آید، فوری و عمداً  تغییر وضعیت می دادند و آنهایی که روسری داشتند، روسری هایشان را بر می داشتند و کشف حجاب می کردند. به خصوص چند روزی که در شهرستان ( زادگاهم ) بودم  و تنهایی  و پیاده   سری به خیابان های شلوغ ، مرکز شهر و بعضی محلات زدم ، شبیه این عکس العمل ها از سوی دختران  15 – 16 ساله  برایم تکرار شد.

نکته ی  دیگر و قابل تأمل  این که  در بعضی موارد ،  دختران به همراه مادرانشان بودند و مادرانشان حجاب کامل و چادر مشکی  داشتند و با هم  در حال خرید و رفت و آمد بودند.

برداشت هایی از این صحنه ها:

1.  هیچگونه زمینه ای برای امر به معروف و نهی از منکر ندیدم، سکوت، تواضع یا عکس العمل های مثبت و بزرگوارانه و شنیدن حرف های حتی تلخ، گزنده و تمسخر گونه آنها ( اُذُن خیر بودن) را بهترین راهکار یافتم.

2.  زبانحال دختران به روشنی نشان می داد، هیچ خصومت شخصی با منِ روحانی نداشتند، از خنده های جمعی شان معلوم بود فقط می خواهند لجبازی و به اصطلاح شیطنت کنند و نشان دهند  از عملکردهای مسئولان  گله مند هستند ، زیرا به تصور آنها  ما روحانیون که  نماد حاکمیت در نظام جمهوری اسلامی بودیم و هستیم ، اما نتوانستیم به هر دلیلی به وعده هایمان درست عمل کنیم و نیازهای دنیوی و حتی معنوی آنان را سامان دهیم.

3. توجه داشته باشیم این نابهنجاری به خانواده های غیرمذهبی و یا مثلا بی تفاوت اختصاصی ندارد ، شامل خانواده های  ارزشی  و حتی انقلابی هم می شود. کافیست اندکی به دور و بر  ، وابستگان ، فامیل های دور و نزدیک خود بنگریم ، کم و بیش نمونه های آن را مشاهده خواهیم کرد. به عبارت روشن تر اینها دختران کشور خودمان هستند و در دامن من و شما  و تحت برنامه های همین نظام جمهوری اسلامی پرورش یافتند و از صدا و سیما ، دبستان ،  دبیرستان و دانشگاه های خودمان سر بیرون آوردند.

4. این نسل  با هیچ کسی سر شوخی ندارد و بسیار هم مصمم است . باید آنها را جدی و تحویل گرفت ؛ بنابر این در مواجه با آنان  به دور از هرگونه رفتارهای منفی ، ادبیات افراطی ، احساسی  و ساده انگارانه ، لازم است عاقلانه و واقعیت گرایانه عمل شده و موضع گرفته شود. این که گفته شود: اینها از دشمن فریب خورده یا پول گرفتند تا سر چهار راه ها کشف حجاب کنند ، شاید مصداق اندکی داشته باشد ، اما سرایت آن به همه  نشان از ساده لوحی و ظاهر نگری دارد.

5. با همه اطلاعی که از دسیسه های دشمنان داریم و معتقدیم دشمنان شبانه و روز در صدد انحراف جوانان و دختران این مرز و بوم دست و پا می زنند ، اما نباید از تقصیرات و قصورات خویش نسبت به این پدیده غافل باشیم  یا خدای ناکرده عمداً سرمان را زیر برف بگیریم و خیال کنیم کسی ما را نمی بیند و از مسئولیت خویش در این وادی شانه خالی نماییم .

6.   قانونگذاران، مسئولان دینی و فرهنگی حتما توجه دارند در این وادی تنها وضع قوانین خشک، بگیر، ببند، شکستن گردن و تعیین جریمه و در واقع با پاک کردن صورت مسأله، جواب نخواهد داد، کار فرهنگیِ عمیق، دقیق، ارتباط با دلها و اقناع می طلبد، چقدر بجاست در این معضل از تجربیات دیگران هم  بهره گرفته شود.

وقتی امام موسی صدر در اواخر دهه سی وارد لبنان شد، دختران شیعه لبنانی به « خلاعت » یعنی لختی و عریانی و به مراتب بالاتر از بی حجابی گرفتار بودند، او برای آنها هرگز توصیه های دینی و اخلاقی نکرد، در مرحله نخست آنها را تحویل گرفت و به آنها شخصیت و هویت بخشید و برای آنها « اُذُن خیر» شد در جمعشان نشست و حرف هایشان را شنید، بعد با تأسیس کارگاه های حرفه ای و آموزشی زمینه های رشد اقتصادی و معیشتی آنها را فراهم آورد و در دو دهه تلاش های مستمر از همان دختران عریان و هویت گم کرده، شخصیت هایی مانند: «غاده جابر» همسر شهید مصطفی چمران تربیت کرد و امروز دختران حزب الله لبنان تربیت یافته همین مکتب هستند و ضمن حضور در عرصه های مختلف اجتماعی و سیاسی  به حجاب خویش افتخار می کنند.

ما  در تعلیم و تربیت جوانانمان، اعم از دختر و پسر، به همین سبک ها و سلوک های امام صدری ، افکار و اندیشه های  مطهری گونه و بهشتی سرشت نیاز مبرم  داریم.

https://www.jamaran.news/fa/tiny/news-1598644
@MostafaTajzadeh
🕌 @jamarannews
📝📝📝چرا از سالوس بازی‌هایتان حالم به هم می‌خورد؟!

✍🏻
مجتبی لطفی

این روزها حجم بیانیه و واکنش در توهین شاید سازمان یافته به قرآن کریم در یکی دو تا کشور اروپایی را که می‌بینم یاد روزهایی می‌افتم که در زندان لنگرود قم با بغضی در گلو هماره این پرسش جلوی دیدگانم بود که: چرا...؟!

قصه پر غصه این بود که از جمله موارد اتهامی من در آن زمان پخش نوار اعترافات متهمان قتل‌های فجیع پاییز ۷۷ ذکر شده بود، با این ماده قانونی که اسرار نظام را منتشر کرده‌ام!

پس از به زندان افتادن سعید منتظری در سال ۷۹ که نوار اعترافات توسط یکی از شیرپاک خورد‌ه‌های رزمنده، به او و سپس به آیت‌الله منتظری رسیده بود؛ من ۵ نسخه از نوار را به دست برخی از مراجع و علمای قم رساندم. دوستان دیگرم نیز برای تعدادی از نمایندگان مجلس ارسال کردند.

در طول بازجویی، جواد آزاده بازجوی زن سعید امامی، از وی با شکنجه و کتک می‌خواهد که به دروغ اعتراف کند که از ریشه زن و شوهری بی دین بودند، نشان به این نشان که با اوراق قرآن چه می‌‌کردند...!

هدف این بود که فرضیات آقای خامنه‌ای در باره عاملان قتل‌ها ثابت شود آن هم به هر حربه؛ حتی از هتک قرآن مایه گذاشتن!

به عنوان یک طلبه ساده دل که فکر می‌کردم در این کشور و حوزه کسی هست که مثل منتظری از هتک حرمت قرآن و انسان و یک زن عفیف، تکانی بخورد؛لذا در انتشار محدود آن نوار خلاصه شده سه ساعته با افتخار نقش داشتم.

بعدا که در زندان تحمل کیفر این افتخار را داشتم، همزمان شده بود با هتک حرمت قرآن در افغانستان توسط نظامیان آمریکایی و صدا و سیما که با آب و تاب اعتراض افغان‌ها را منعکس می‌کرد.

آن روز فقط توانم این بود که روی تخت زندان دراز کشیده از گوشه چشم اشکم روی گونه جاری شود و این پرسش جلوی دیدگانم که: چرا؟! چرا وقتی که بازجوی سوگلی شما با آن وضع ناگفتنی شلاق می‌زند تا زن نگون بخت سعید امامی که او را ماده سوسک خطاب می‌کند، به دروغ و برای خوشایند بازجویی که دنبال بر زمین نماندن سخن آقاست، از هتک اوراق قرآن بگوید؛ صدایتان در نیامد؟! چرا حسرت یک آه را بر دلمان که نگذاشتید هیچ، بلکه افشاگران را در زنجیر کردید؟! و در عوض، بازجو کجا تشریف بردند؟!

هرگاه این دوگانگی و سالوس‌بازی‌هایی را که کم هم نیست می‌بینم از همه شما حالم به هم می‌خورد!

@lotfi_mojtaba @MostafaTajzadeh
📝📝📝کدام مسأله اولویت است؟

✍️عباس عبدی

همیشه این پرسش مطرح است که کدام مسأله در ایران حل شود، سایر مسایل نیز به تبع آن در مسیر بهبودی قرار می‌گیرند؟ اگر امکان داشت که اقتصاد رو به رشدی را تجربه کنیم، که برای مدت قابل توجهی مستمر باشد، طبعاً باید همان را به عنوان پاسخ می‌پذیرفتیم، ولی همه می‌دانیم که اقتصاد رو به رشد و مداوم در ایران کنونی نیازمند وجود پیش‌شرطی سیاسی است که تا آن محقق نشود، اتفاقی جدی در اقتصاد رخ نخواهد داد. پیش‌شرطی که به رشد و غلبه عقلانیت و علم در سیاست‌گذاری منجر شود.

بنابراین باید به موارد دیگری اشاره کرد. اگر از من بپرسند، پاسخ می‌دهم که آزادی رسانه شرط اولیه و ضروری است که البته ضامن آزادی رسانه دستگاه قضایی و دادگاه‌های مستقل است.

چرا آزادی رسانه را شرط اولیه می‌دانم؟ یک علت روشن آن شدت مخالفت عناصر ناکارآمد و مخالف عقلانیت و علم با این عامل و بویژه با اینترنت و فضای مجازی است، چون این متغیر را نافی بقا و رویکرد خود می‌دانند. منظورم از رسانه نیز رسانه‌های رسمی است که بالغ بر ۹۹ درصد آنها در اختیار حکومت است.

خیلی روشن باید گفت؛ تا زمانی که این نهاد مهم، مستقل از مدیریت سیاسی حکومت، و از حالت بوق خارج و به رسانه تبدیل نشود، ممکن نیست که بهبودی موثری را در عملکردهای حکومت شاهد باشیم. بدون استثنا تمام ضعف‌ها، فسادها، سوء مدیریت‌ها به نحوی مرتبط و یا ناشی از نبودن رسانه مستقل و کارآمد و ناظر است.

بعید می‌دانم که بتوان موردی منفی را در کشور مثال زد که نتوان با رسانه آزاد و مستقل مانع از وقوع آن شد یا حداقل بتوان به سرعت مهارش کرد. بویژه و مهم‌تر از همه خبرگزاری‌های رسمی و صدا و سیما هستند که می‌توانند با اخبار و گزارش‌های علمی و بی‌طرفانه و نظارتی همه مدیران را در پاسخگویی به صف کنند و بساط ریاکاری، ضدیت با عقلانیت و علم و... را برچینند.

https://telegra.ph/کدام-مسأله-اولویت-است-07-22

⚛️ @MostafaTajzadeh
📝📝📝اربعین و عزاداری‌های طولانی

✍🏻ابوالفضل طریقه‌دار ( محقق، نویسنده و ويراستار)

قدیم ها این‌طور نبود و عزاداری ها تا غروب عاشورا تمام می‌شد و مردم دنبال کار و زندگی خود بودند، اما چند سالی است که دیانت و سیاست به دست مداحان و مداح پرستان افتاده و از صدا و سیمای پرسخاوت، هم بهره مند شده اند، حدود سه ماه یک‌سره حالت عزا داریم و کسی از متدینین هم جرئت ندارد مجلس خیر و شادی هم داشته باشد، چون متهم به بی دینی می‌شود.!!

چند سالی هم هست که داستان پیاده روی اربعین را تبلیغ می‌کنند و  امکانات فراوانی را از بیت المال و غیره در این راه بسیج نموده اند و از طریق صدا و سیما، شبانه روز مردم را به شرکت در اربعین تشویق می‌کنند. باز، چند سالی است که بلافاصله بعد از اربعین، راه پیمایی به طرف مشهد و حرم امام رضا (ع) را از سیما به‌شدت تشویق می‌کنند و مردم را به سمت شرق کشور می کشانند و بعضی چندین روز پیاده به طرف خراسان می‌روند.جالب این که عنوانی هم با نام «جاماندگان»خلق کرده‌اند و از تهران تا شاه عبدالعظیم یا از حرم حضرت معصومه تا جمکران و در برخی شهرهای دیگر تا امام‌زاده محل‌شان راه‌پیمایی می‌کنند.

ما عاشق امامان خود هستیم و به این عشق افتخار می‌کنیم و از کودکی در تکیه و حسینیه بودیم، اما سوال این است که آیا ائمه ما به این کارها راضی‌اند؟ آیا این تشویق کردن مردم و جوانان به بیکاری های طولانی و تعطیلی مدارس ودانشگاه‌ها و کاروکسب مردم، کشور و اقتصاد را رونق می‌دهد؟ آیا اساسا این کارها با دین ما که مردم را از افراط پرهیز داده همخوانی دارد؟

دو سال پیش بود که مرجع بزرگ شیعه آیت الله شبیری زنجانی گفت: «افراط در عزاداری، بالاخره مردم را از دین زده می‌کند».

سید بن طاووس، عالم بزرگی که همه روحانیان و مداحان، از روی کتاب مَقْتَل او مصیبت می‌خوانند هفتصد سال پیش در کتاب «الاقبال بالاعمال»، ج ۱، ص۴۶۷ می نویسد: ما تا عصر عاشورا عزاداری می‌کنیم، از آن به بعد شادیم، چون مطابق آیه 170 سوره آل عمران:   «فرحین بما.... » شهدا شادمانند، ما هم باید از حالت عزا بیرون بیاییم.

به شخصیت سید بن طاووس و کتاب «لُهُوف» او که در دست هر مداح و روحانی هست، دقت کنید، بعد به این جمله او که:« ما  تا عصر عاشورا عزاداریم»، سپس به حال و روز امروز ما بنگرید که سه ماه از سال را در دست مداح پروران و مداح پرستان هستیم.!!
   @MostafaTajzadeh
📝📝📝چقدر جای فقهای اصیل خالی است-"مصلحت كشور بعید و آزادی كه این سالها هر دو را به مسلخ می‌بینیم"!

✍🏻حسین جعفری

۱-آیت الله نوری همدانی گفته:
"ما تذکر می دهیم ولی متأسفانه تذکرات ما پخش نمی‌شود."

صرف نظر از اینکه نمی شود چندان به این نوع سخنانِ آقایان اعتماد کرد زیرا اگر حرفی بود که سانسورش کردند خب بمصداق امربمعروف و نهی از منکر ( که بالاترین مصداقش در برابر حاکم... است)می باید علنی می گفتند!
و اینگونه سخنان دوپهلو که تعابیری متفاوتی حتی از جنس حمایت هم دارد را نباید جدی گرفت زیرا حداکثر از سر تقیه است!

اما مرا به یاد نامه ی فقیهی دیگر انداخت؛
آنهم نه در زمانه ی وجود رسانه های مجازی که اجازه ممنوع التصویرکردن‌ کسی را به ارباب قدرت  نمی دهد(و اگر کسی ممنوع التصویر شده فقط بخاطر آن است که خودش دوست ندارد سخن بگوید و ممنوع التصویری را بهانه سکوت منفعلانه خودش کرده،) که در زمان یکه تازی مطلق صدا و سیما در سانسور صدای مخالف...!،
نامه "استعفاء سرگشاده آیت الله طاهری امام جمعه سابق اصفهان  خطاب به ملت ایران" در تيرماه ۱۳۸۱!

۲- بخشی از این نامه که به مانند ‌کیفر خواست هست :

«.." هرگز نمی‌توانم چشمم را بر واقعیات ملموس و حقایق محسوس ببندم و شاهد درد نفس‌گیر و رنج‌ طاقت فرسای مردم باشم.
مردمی كه گل‌های فضیلت را پایمال می‌بینند و افول ارزش‌ها و زوال معنویت‌ها را می‌نگرند.

اصل جمهوری یعنی جابجایی مرتب و مكرر مدیران كشور
و جامعه مدنی یعنی نقد و انتقاد مداوم برنامه‌های حكومت‌‌
و انقلاب یعنی تأمین و تضمین خواسته‌های ملت كه مع‌الاسف امروز واقعیت غیر از اینها است.
مصلحت كشور بعید است و آزادی كه این سالها هر دو را به مسلخ و مقتل می‌بینیم....

هنگامی كه از وعده‌ها و قول و قرارهای اول انقلاب یاد می‌آورم، همچون بید بر سر ایمان خویش می‌لرزم...
آیا این بود آنچه با مستضعفین پیمان بستیم؟

از سر غیرت و درد می‌پرسم؛
تاكی برای مردم تكراری سخن بگوییم و مرتب كنفرانس و جلسه و میتینگ برگزار كنیم و از قوت لایموت ملت دردمند و محتاج و مستمند، لقمه سفره‌های اشرافی و طاغوتی خود گردانیم
و از جیب ملت نجیب به اطرافیان و نورچشمی‌ها حاتم‌بخشی كنیم؟

مصیبت عظمای دین گریزی و سرخوردگی و بیكاری و تورم و گرانی و شكاف جهنمی فقر و غنا و فاصله عمیق و روز افزون طبقاتی و ركود و سقوط درآمد ملی
و اقتصاد بیمار و فساد اداری و ضعف شدید مدیریتی و نقص فزاینده ساختار سیاسی كشور و اختلاس و ارتشاء و اعتیاد و عدم چاره‌اندیشی كارآمد تبعات فجیعی دارد كه همچون سیل بنیان برانداز پشت سد ایستاده و هرلحظه كیان كشور و حیات ملت را تهدید می‌كند.

لاف زدن و گزاف گفتن و تزویر نمودن و حریم خصوصی افراد را شكستن و تصفیه حساب خصوصی و سیاسی نمودن و به سخنان كلیشه‌ای دلخوش بودن و از جمعیت‌های خیابانی سان دیدن، تاكنون نتوانسته است از حجم انبوه مشكلات و معضلات بكاهد؟

عدم تعهد به قانون و حضور نهادهای غیرمدنی نامسؤول، باندهای مافیایی و خلع ید مجلس و وجود اهرم‌های مطلقه نامتناهی و مادام‌العمر نامحدود و قدرت‌های بادآورده رویین‌تن غیر پاسخگو و سیاستگذاری‌های خارجی بعضاً ناموفق و بنیادهای مرئی و بنگاه‌های نامرئی غیراقتصادی و تجاری و اسكله‌های غیردولتی نامتعارف و رانت‌خواری و یغماگری و فراری دادن مغزها و بگیر و به‌بندها و حصر و حبس‌های نامألوف و باب شدن چنگیزی و مردم‌ستیزی و قانون گریزی و ایزوله كردن ارباب فكر و اندیشه و اسیر كردن منتقدان و ذبح نامطبوع مطبوعات و حبس نامشروع اصحاب نشریات و نظارت جناحی ناصواب و نامعقول استصوابی و دادگاه نامقبول روحانیت و فلج كردن دولت و بافت نامطلوب شورای مصلحت و مردم را هیچ انگاشتن و بر شیپور قدرت دمیدن و كشور را بر بال باد گذاشتن،‌سرانجامی نامیمون دارد كه از نكبت و شقوت آن به خدای بزرگ پناه می‌برم...ّ

آنان كه بر شتر چموش قدرت سوارند و در میدان سیاست دو اسبه می‌تازند و از نردبان مقدسات و اعتقادات مردم بالا می‌روند و...ذوب شدگانی كه ماست را سیاه می‌بینند!!!

شعبان بی‌مخ‌های وحشت‌ و رهبت كه با هتاكی و سفاكی ننگ عنیف و معیف كوی دانشگاه را آفریدن و با تهاجم حیوانی مرتع دانشگاه را چریدند و با تعرضات شنیع پرده ناموس فرهنگ و علم را دریدند و در قتل‌های زنجیره‌ای مظلومان بی‌گناه و قربانیان بی‌پناه لعنت سرمدی خدا و نفرت ابدی خلق را خریدند.

آه آه! شوقا الی رویته وا اسفا كه امروز شاهد حبوط روحانیت و سقوط مرجعیت هستیم!

با كمال تأسف در شرایط موجود از امامت جمعه كنار می‌روم الفرارممالایطاق من سنن المرسلین...

ای خداوند قسط و آزادی و ای پروردگار عدالت و آگاهی و ای آفریدگار قلم و اندیشه، بیش از این آب شعور و باران نور ببار و رحمت واسعه خود را از این ملت بزرگ دریغ مدار..." »

@MostafaTajzadeh
📝📝📝آه شاه را بلندتر بکشید

✍🏻حسین_قدیانی

چند هفته‌ی پیش به دعوت آقای ضرغامی دو ساعتی مهمان‌شان بودم در وزارت‌خانه‌ای که کاش اسمش #توریسم بود؛ مختصر و مفید و همه‌فهم برای همه‌ی جهانیان.

والله حق دارد ایران اگر یقه‌ی جمهوری اسلامی را بچسبد: من کدام جاذبه‌ی طبیعی را نداشتم که تو عوض آن‌که مرا بسی بیش‌تر از ترکیه و امارات و کجا و کجا به پاتوق جهانیان تبدیل کنی، با این حجم از اخبار منفی این‌گونه خار و ذلیلم کرده‌ای؟ آیا حق من این بود که در ازای حکومت پخمه‌ها، نخبه‌ها جلای وطن کنند؟ این همه خون جگرگوشه‌های این مردم روی خاک پاک من ریخته شد؛ خجالت نکشیدید همه را مصادره کردید برای حجاب؟ رک و صریح حرف‌هایم را به ضرغامی زدم.

می‌گفت مطالبت را می‌خوانم. به بعضی‌هایش کاملاً حق می‌دهم و بعضی‌هایش را اقلاً درک می‌کنم؛ هم خودت را و هم قلمت را. گفتم: آقای ضرغامی! شما ببین صدا و سیما به چه قهقرایی رسیده که اینک ما باید از عصر زعامت حضرت‌عالی بر تلویزیون به نیکی یاد کنیم؛ گر چه خود به‌تر از ما می‌دانید که به نقد لایق‌تر بودید تا ستایش! بعد رفتم سر حرف‌های مهم‌تر: خدایی قبل از انقلاب، نسل شما لاستیک نمی‌سوزاند کف خیابان؟ شیشه‌ی بانک را نمی‌شکست؟ اتوبوس آتش نمی‌زد؟ چطور ما باید به شما به چشم #قهرمان نگاه کنیم و به #نیکا_شاکرمی و #محسن_شکاری به چشم اراذل و اوباش؟

وانگهی! نازل‌ترین زندانیان سیاسی دوره‌ی پهلوی امثال زیباکلام و شریعت‌مدارای بودند که حتی همان زمان هم اقلاً در محافل دانش‌جویی شهرتی برای خود داشتند. شما اما زندان‌های‌تان پر از جوانانی است که حتی بعد از رفتن به زندان هم برای بسیاری از مردم شناخته‌شده نیستند.

شما از سویی یک چهره‌ی اصلاح‌ناپذیر از خود نشان می‌دهید و از سویی دیگر اصرار دارید بر احیای سیاست‌های نگون‌بختی چون گشت ارشاد. همه‌ی این‌ها یعنی خواسته یا ناخواسته اصرار دارید که مردم در عصبانی‌ترین شکل ممکن به خیابان‌ها بریزند.

بعد آن وقت جالب نیست مردمی را که از دست شما کفری شده‌اند، سنجاق می‌کنید به دشمن؟ و کاش شما بگویید که در روزهای منتهی به بهمن پنجاه و هفت به کدام اجنبی وصل بودید! و کاش اگر می‌خواهید بگویید شاه هم آدم می‌کشت، این را هم ببینید که شاه از یک جا به بعد که فهمید دیگر دل اکثریت هم‌راه حکومتش نیست، مردانگی کرد و با رفتن از ایران خودش را دق داد؛ نه آن‌که با ساختن یک اقلیت جیره‌خوار، اکثریت مردم را دق‌مرگ کند.

خنده‌تان نمی‌گیرد که به #شاه دیو می‌گفتید و به خودتان فرشته؟ اف بر این رژیم #فرشته که جز رنج مردم هیچ نانی را #برشته نکرد. اف بر این حاکمیت شوم...
#حق
@ghete26
@MostafaTajzadeh
📝📝📝درنگ
پلمب نکنید!
تجديد نظر کنید.

✍🏻سید عطاء الله مهاجرانی

اولا «پلمب» با ب تک نقطه درست است
و نه «پلمپ» با پ سه نقطه! دوم، فرهنگستان زبان فکری برای این واژه فرانسه کند، به روایت جلال آل احمد فرانسه، فنارسه با این میراثش که در این روزگار به ما رسیده است و هر روز و هفته شاهد شنیدن این واژه بد-آهنگ پلمبیم! و سوم: از پلمب دست بردارید! این شیوه می بایست به عنوان آخر الدواء که گفته اند: «آخر الدواء الکیّ » یعنی اخرین علاج داغ کردن است، نه اولين علاج! تعطیل کسب و کار مردم، نه تنها خردمندانه نیست، بلکه برعکس است. اینقدر فشار اجتماعی و سیاسی را زیاد نکنید. جوانان را به اضطراب و اضطرار نکشانید. به زبان بی زبانی به مردم نگویید این کشور مناسب کار و زندگی نیست، چنان که گفته شده است، شصت در صد جوانان را به صف انتظار مهاجرت نکشانید. چرا چنین می شود و یا شده است؟

آیا مجازات یک عکس، مانند عکس کارکنان طاقچه، تعطیلی یک شرکت است؟ چرا توضیح
و یا حتی توجیه همان شرکت را نمی پذیرید؟ راه خردمندانه و آسانتری برای اعمال حجاب وجود ندارد!؟

یکم: به نظرم، حکومت
و نظام و دستگاه و دولت و رژیم! به هر پنج معنی، یک نظر سنجی علمی و جامع از دختران دآنش آموز، دانشجویان دختر دانشگاه ها، اساتید خانم، کارکنان خانم دولت، از جمله کارکنان صدا و سیما و روزنامه های کیهان و اطلاعات و دیگر روزنامه ها، پزشکان زن، حقوقدانان و هنرمندان و سینماگران داشته باشد. تا ببیند چه درصدی از جامعه بانوان و دختران ایران طرفدار حجاب اجباری هستند.

دوم: گزارش نظر سنجی برای مجمع تشخيص مصلحت نظام ارسال شود. مجمع کارگروه های مشورتی- علمی تشکیل دهد
و موضوع را بررسی کند.

سوم: نتیجه رای علنی
و مشخص مجمع برای مراجع تقلید در قم ارسال شود، آنان در این مورد نظر بدهند.

چهارم: بر اساس تمامی این نظر ها
و مشورت ها، رهبری تصميم بگیرند.

اکنون بدون این بررسی ها
و بدوت تآنّی تمامی بار و آثار تصميم گیری بر دوش رهبری قرار گرفته است. در واقع ما از اصل سرمايه در سودایی که سودی بر آن مبتنی و مترتب نیست، استفاده می کنیم. به نظرم گزارشی که جمعی از حقوقدانان و جامعه شناسان و روحانيون تهیه کرده اند و با مقدمه حجت الاسلام و المسلمين سید محمد خاتمی منتشر شده است، رویکردی سنجیده و خردمندانه و منطقی است، به این گزارش توجه کنند. صدای مردم و نخبگان را بشنوند. نگذارند جامعه به سوی اضطراب و عدم تعادل پیش برود.

پنجم: ما کشوری به تمام معنا با ظرفیت بالای جهانگردی هستیم. ببینید، کشورهای همسایه از بیابان، با خردمندی چه پایگاه جهانگردی موفقی ساخته اند. آن وقت دختر
و پسر جوان ما ناگزیر می روند در همان کشورها به بیگاری کشیده می شوند.

ششم: ما با چه منطقی پیروان دیگر مذاهب رسمی مانند مسیحیان
و یهودیان و زردشتیان را وادار به رعایت حجاب می کنیم؟

امیدوارم این سخن
و این مقاله موجب ملال نشود! نمی گویم شرط بلاغ همین است، اما سخنی است که از روی صدق نوشته شده است. در روزگاری که تآیید کردن کار آسانتری است، پیامبر عزیز اسلام فرمود: «دوست تو کسی است که با تو سخن صادقانه می گوید، نه کسی که تو را تصدیق می کند.»

بدیهی است در روزگاری که برای پلمب کردن کف می زنند، سخن کسی که بگوید: «نکنید!» ممكن است خریداری نداشته باشد.

روزنامه اعتماد، شنبه ۱۴ مرداد ۱۴۰۲
@MostafaTajzadeh
📝📝📝 سعید روستایی به ۶ ماه حبس محکوم شد / اتهام: فعالیت تبلیغی علیه نظام

در متن حکم او آمده است: شعبه ۲۶ دادگاه انقلاب تهران سعید روستائی کارگردان فیلم برادران لیلا را به ۶ ماه حبس تعزیری محکوم کرد، که یک بیستم آن قابل اجرا و مابقی به مدت ۵ سال تعلیق شده است، مستند این حکم، ساخت و پخش فیلم برادران لیلا در جشنواره کن بوده است.

در این حکم و به عنوان تعلیق مراقبتی، آقای روستائی در ایام تعلیق موظف به ۱. خودداری از فعالیت‌های مرتبط با جرم ارتکابی یا استفاده از وسائل موثر در آن در ایام تعلیق ۲. خودداری از ارتباط و معاشرت با اشخاص فعال در عرصه فیلمسازی در ایام تعلیق ۳. گذراندن دوره فیلمسازی با حفظ منافع ملی و اخلاقی در دانشکده صدا و سیما قم به میزان ۲۴ ساعت در ایام تعلیق شده است./اعتماد
@MostafaTajzadeh
@emtedadnet
📝📝📝منتظر امارت اسلامی باشیم؟!

✍🏻
مجتبی لطفی

حسین کنعانی مقدم، فعال اصولگرا نوشته:
"پایداری‌چی‌ها به دنبال شکل‌گیری حکومت اسلامی به جای جمهوری در ابعاد و تفکر ویژه خود هستند. تلاش برای حاکمیت بر اساس قرآن و حکومت امام زمان در مشی سیاسی این گروه برجسته است."

جبهه پایداری که در حقیقت فرزندان فکری و معنوی آیت‌الله مصباح یزدی هستند، یک شبه به اینجا نرسیدند که در نوع شریان‌های نظام نفوذ کرده تا جایی که بر خلاف قانون اساسی و شعارهای اولیه انقلاب، به دنبال تبدیل جمهوریت به امارت و حکومت اسلامی هستند. این طیف چراغ خاموش در دهه ۶۰ و اوایل ۷۰ به دنبال نیروسازی بود.

این تفکر از موسسه در راه حق به موسسه امام خمینی تغییر نام یافت و گرچه در دوران آیت الله خمینی از نمود خاصی برخوردار نبود و جایگاه خاصی نداشت، اما با پیدا کردن رگ خواب دوران پسا خمینی، خود را به مرور اما سازمان یافته به راس هرم قدرت نزدیک ساخت.

من به یاد ندارم که تعبیرات تند تیز درباره ولایت فقیه و هیچ‌کاره بودن مردم، از سوی آقای مصباح در دوران رهبری آقای خمینی ایراد و نشر یافته باشد چنانچه دوران جنگ چیزی یادم نمی‌آید از ترغیب و تشویق حضور در جنگ و دیگر شعارهای انقلابی!
یکی دوسال اول رهبری آقای خامنه‌ای گاه و بیگاه که از درب موسسه آقای مصباح رد می‌شدم اتوبوس‌های سپاه پارک بود که درجه داران و افسران سپاه گروه گروه برای کلاس و توجیه، وارد این موسسه می‌شدند. ورود به دهلیزها و سرشاخه‌های نظام به مرور و با حمایت روز افزون راس هرم ادامه یافت. رشد این حضور از زمانی سرعت یافت که رهبری برای دیدار آقای مصباح به منزل شخصی وی رفت و صاحب‌خانه روی پای آقای خامنه‌ای افتاد تا ببوسد.

هنگامی که آقای مصباح در نبود شهید مطهری تئوریسین نظام و مطهری زمان شمرده شد، نفوذ این جریان فکری به اوج رسید.

در زمان ریاست جمهوری احمدی نژاد بسیاری از کارگزاران او از جریان فکری آقای مصباح بودند تا علاوه بر چنگ اندازی در مصادر انتصابی در پست‌های انتخابی نیز وارد شوند.
علاوه بر مراکزی از سپاه، مهم‌ترین نهاد انتصابی که پایداری‌ها در شبکه‌های اثرگذار آن جای گرفتند، صدا و سیما بود که از شبکه افق آغاز و روز به روز سرایت بیشتری در این غول اطلاع رسانی پیدا کرد.

با آمدن رئیسی، گذشته از اینکه نزدیک به نیمی از مدیران احمدی نژاد به پست‌های مختلف بازگشتند، روند نفوذ شاگردان آقای مصباح افزایش یافت و گرچه در قوه قضائیه نتوان نمونه‌ای مستقیم از حضور آنان یافت اما دو قوه تقنین و اجرا، علاوه بر بسیاری از مصادر انتصابی زیر نظر رهبری یا مستقیما از این گروهند یا همساز با آنان.

اینکه یک گروه بتواند با طی کردن روند طبیعی، پله‌های قدرت را طی کند ایرادی بر آن نیست ولی مشکل اینجاست که این طیف و گروه با رانت حمایت مادی و معنوی راس هرم به اینجا رسیده که در حال براندازی جمهوریت و تبدیل آن به امارت اسلامی است.

پرسش این است که آیا راس هرم از این کودتای خزنده اطلاع دارد؟ اگر اطلاع دارد آیا موافق هدم جمهوریت و جایگزینی حکومت فردی بر همین جمهوری نیم بند اسلامی است؟!

@lotfi_mojtaba @MostafaTajzadeh
📝📝📝 بودجه‌ای پر از ابهام و ناترازی

✍🏻 مهدی پازوکی

1) یکی از مهم‌ترین علل ناترازی بودجه‌ها در ایران، نظام تصمیم‌سازی‌های خود مجلس است. اگر لایحه بودجه دولت در سال جاری بررسی شود، مشخص می‌شود که چه رویکرد غلطی در مواجهه با بودجه در این کشور وجود دارد. دولت لایحه بودجه را در شرایط تحریمی با رویکرد انبساطی راهی بهارستان کرد. اما مجلس به جای اینکه این لایحه را تعدیل کرده و آن را با توجه به منابع درآمدی دولت تعدیل کند، سقف بودجه را افزایش داده است.

وقتی مجلس نگاه واقعی به بودجه ندارد و هزینه‌های بالا با درآمدها تحقق پیدا نمی‌کنند، ناترازی، کسری بودجه و مشکلات اقتصادی بروز می‌کند. این ناترازی‌ها مانند دومینو اقتصاد را در می‌نوردد. کسری بودجه به رشد نقدینگی منتج می‌شود. رشد نقدینگی یعنی افزایش تورم، افزایش تورم یعنی کاهش قدرت خرید و کاهش رفاه جامعه و همه این ناترازی‌ها نهایتا منجر به گسترش فقر و فقر مطلق می‌شود.

2) همان طور که عنوان شد، یکی از وظایف مهم مجلس کاهش هزینه‌های غیرضروری دولت است، اما مجلس نه تنها این هزینه‌ها را تعدیل نکرده بلکه آن را افزایش هم داده است. وقتی آقای قالیباف از شفافیت بودجه صحبت می‌کند، یعنی بودجه هر دستگاهی باید کاملا روشن و شفاف اعلام شود. اما مجلس و دولت اصولگرا، مانند دوران احمدی‌نژاد طی سال‌های 84 تا 92 در حال ادغام بودجه نهادهای مختلف هستند.

مثلا در بودجه نهاد ریاست‌جمهوری باید هزینه‌های هر بخش و معاونت و محل مصرف آن مشخص باشد؛ اما مجلس بودجه‌ها را ادغام و در قالب یک ردیف اعلام کرده است. من از رییس مجلس سوال می‌کنم در یک چنین شرایطی، چطور می‌توان به دانشجویان، پژوهشگران و عموم مردم گفت که بر بودجه نظارت کرده و ردیف‌های مختلف آن را بررسی کنند؟ وقتی بودجه‌ها به صورت کلی ارایه شوند، دستگاه‌ها بدون نگرانی از نظارت‌ها، هر کاری خواستند با منابع خود می‌کنند.

3) معضل بعدی، افزایش سرسام‌آور هزینه نهادهای دولتی و حاکمیتی است. مثلا اگر بودجه شورای نگهبان طی سال‌ها و دهه‌های اخیر بررسی شود، مشخص می‌شود چه روندی معیوبی ایجاد شده است. در کل 12 نفر عضو شورای نگهبان هستند که وظیفه نظارت بر اصل انتخابات را به عهده دارند. اما بودجه این ساختار نظارتی امروز آرام آرام به اندازه برخی وزارتخانه‌ها افزایش یافته است.

مگر در مجالس اول، دوم و سوم شورای نگهبان وجود نداشت؟ چرا مخارج امروز این شورا تا این اندازه بالا رفته است؟ بر اساس اعلام متولیان، این شورا در هر استان و شهرستان‌ها و... در حال ساختارسازی و فعالیت است. در حالی که به راحتی می‌شد در فرمانداری‌ها و استانداری‌ها اتاقی را برای فعالیت این شوراهای استانی تخصیص بدهند تا این همه فشار به بودجه عمومی وارد نشود.

4) مورد بعدی افزایش بودجه کارکنان دولت و بازنشستگان است؛ در شرایطی که حقوق کارکنان و بازنشستگان حدود 20 درصد افزایش یافته، در بودجه دبیرخانه شورای انقلاب فرهنگی، صدا و سیما و... بیش از 30 و 40 درصد افزایش را شاهدیم. چه دلیلی وجود دارد که هزینه‌های صداوسیما تا این اندازه بالا برود؟ در همه جهان، هزینه‌های رسانه‌ای از طریق مشترکان پرداخت می‌شود. صداوسیما هم باید به این سمت حرکت کند.

صداوسیمایی که بودجه ندارد، چرا باید روزنامه جناحی چاپ کند؟ نه فقط صدا و سیما، بلکه ده‌ها و صدها خبرگزاری و سایت از بودجه عمومی ارتزاق می‌کنند.
خود مجلس خبرگزاری دارد و بودجه این رسانه‌ها از جیب ملت پرداخت می‌شود. بسیاری از کشورهای جهان یا رسانه‌های دولتی ندارند یا اینکه نهایتا یک رسانه دولتی دارند.

5) با عبور از این هزینه‌های غیرضروری که منجر به فقدان شفافیت می‌شود، هزینه‌های خود مجلس هم مدام در حال افزایش است. دهه‌ها است که مجلس شورای اسلامی، بودجه عمرانی دارد. قلمروی ساخت و ساز مجلس امروز بیمارستان شفا یحیاییان را درنوردیده و آرام آرام در حال نزدیک شدن به میدان شهداست. بنابراین مجلس ابتدا باید روند اصلاح و تعدیل و شفاف‌سازی را از خود آغاز کند./تعادل

🌐 کانال با اساتید اقتصاد
@MostafaTajzadeh
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
صدا و سیما ملی

قوه قضاییه مستقل

دخالت نظامیان در سیاست سم است

@MostafaTajzadeh
📺 #ببینید
۱۸ تیر۱۳۷۸ از دید کمیته تحقیق شورای عالی امنیت ملی
منتخب #مناظره آقایان زاکانی و تاجزاده

۲۵دی هزار و سیصد و نود و هفت


به‌دستور رئیس‌جمهور و تایید رهبر در ۲۷ تیر ۱۳۷۸ کمیته تحقیق تهاجم نیروی انتظامی و لباس‌شخصی‌ها به کوی دانشگاه تهران در روز ۱۸ تیر همان سال در دبیرخانه شورای عالی امنیت ملی و با حضور نمایندگانی از سپاه(۲نفر)، قوه قضائیه (۲نفر)، وزارت‌خانه‌های اطلاعات، کشور و آموزش عالی (هرکدام یک نفر) به دبیری آقای ربیعی و مسئولیت دکتر روحانی تشکیل شد. این کمیته بعد از تحقیقات مفصل و همه جانبه گزارشی تهیه کرد که پس از تایید ریاست‌جمهوری و رهبری به‌طور کامل در بخش‌های مختلف خبری در صدا و سیما پخش شد.

طبق یافته‌های کمیته، در شب حادثه هیچ میهمان مشکوکی با هماهنگی و سازمان‌دهی قبلی به کوی وارد نشده بود. میان دانشجویان نیز برنامه‌ریزی و سازمان‌دهی خاصی برای تجمع از قبل در دفتر تحکیم وحدت یا دیگر تشکل‌های مشابه دانشجویی ثابت نشد. همچنین هیچ تشکل دانشجویی در تجمع اعتراضی و خودجوش ساعت ۲۲/۴۵ دقیقه پنج شنبه تا ۴۵ دقیقه بامداد جمعه دانشجویان حضور نداشت. در این مدت هیچ اتفاق ناگواری رخ نداد.

به‌نظر کمیته «بعد از حضور جانشین منطقه مرکزی ناحیه تهران بزرگ در کوی و رفتارهای غیرمدبرانه ایشان درگیری‌ها به‌طور پلکانی رو به اوج نهاد.... [وی] فاقد تدابیر لازم در حل ماجرا بوده و بی‌تدبیری‌های نامبرده موجب انعقاد نطفه ناآرامی گردید».

براساس جمع‌بندی کمیته «حضور برخی از افراد لباس‌شخصی ... در تشدید درگیری‌ها موثر بود.... نیروهای لباس شخصی ناجا را تشویق به حمله نموده و با الفاظی زشت آنها را به‌خاطر عدم حمله و کوتاهی در برخورد با دانشجویان مورد سرزنش قرار می‌دادند.... بین ۲۵ الی ۳۰ نفر آنان ... وارد کوی شدند ... و در ضرب و شتم دانشجویان و تخریب و واردکردن خسارت مشارکت کردند».

کمیته بر مبنای اسناد متقن به این نتیجه رسید که به‌دستور سرپرست ناحیه انتظامی تهران بزرگ که در محل کوی حاضر شده بود، «از ساعت ۴/۱۵ دقیقه بامداد نیروی انتظامی وارد خوابگاه شد. وی در ساعات بعدی نیز بدون رعایت دستورات جانشین فرماندهی کل قوا [وزیر کشور] مبنی بر عدم ورود و ... در صحنه عمل کرد.... وی توانایی و مهارت های لازم برای فرماندهی شهری همانند تهران را نداشت».

کمیته «پس از بررسی‌های لازم مقصران را به‌طور مشترک و با هماهنگی بازرسی ناجا شناسایی نموده و افراد ذیل را به مراجع قضایی ذیصلاح معرفی کرد.
۱. سرپرست ناحیه انتظامی تهران بزرگ
۲. فرمانده یگان ویژه ناحیه انتظامی تهران بزرگ
۳. فرمانده نوپو و نیروهای پلیس شخصی یگان ویژه
۴. جانشین فرمانده نوپو
۵. دو تن از فرماندهان گروهان از یگان ویژه ضداغتشاش
۶. جانشین ناحیه انتظامی منطقه مرکزی
۷. نیروهای کادر نوپو و سایر افراد که توسط بازرسی ناجا مشخص گردیده‌اند».

🆔@MostafaTajzadeh