فردای بهتر (مصطفی تاجزاده)
44.8K subscribers
10.9K photos
3.44K videos
520 files
29.6K links
✳️کانال تلگرامی «فردای بهتر» با منش اصلاح‌طلبانه با ارائه رویکردی تحلیلی تلاش دارد به گسترش دموکراسی و بسط چندصدایی در جامعه ایران به امید فردایی بهتر برای ایران و ایرانیان قدم بردارد.

اینستاگرام: https://instagram.com/seyed.mostafa.tajzade
Download Telegram
📝📝📝 حجاب تصمیمی شخصی است و هیچ‌کس نمی‌تواند درباره ویژگی‌های شخصی یک فرد مسلمان تجسس کند

✍🏻آیت الله
محمدعلی ایازی، عضو شورای مرکزی مجمع محققین و مدرسین حوزه علمیه قم:

حجاب تصمیمی شخصی است و هیچ کس نمی‌تواند درباره ویژگی‌های شخصی یک فرد مسلمان تجسس کند. به همین دلیل هر قانونی که به ارگان‌های خاص اجازه مداخله در امور شخصی مردم می‌دهد، حتماً باید اصلاح شود تا فاصله مردم با حاکمیت بیشتر از این نشود.

مشکل اصلی ما عملی است که بر اساس قانون من‌درآوردی «نظارت_استصوابی» است. #شورای_نگهبان هم در راس مداخله‌کنندگان قرار گرفته و با رد شایسته‌ها، فضا را برای پیروزی افراد با حداقل رای و بدون کارنامه قابل دفاع، فراهم می‌کند.
@MostafaTajzadeh
📝📝📝 نظر شخصی، عمل تخصصی

✍️ احسان معصومی

آیا همه می‌توانند در هر زمینه‌ای اظهار نظر کنند؟

پاسخ‌ «بله» یا «خیر» به این پرسش، دشوار است. گاهی اوقات ما ایده‌هایی به ذهنمان می‌رسد که حس می‌کنیم خیلی ناب هستند، اما شهامت بیان کردن آن‌ها را نداریم. چون بلافاصله با این سؤال تند مواجه می‌شویم که «مگر در این زمینه، تخصص داری؟»

آیا واقعاً برای اظهار نظر باید تخصص داشت؟ آیا یک ورزشکار نباید در مورد انتخاب رئیس جمهور نظر دهد؟ یا یک جامعه‌شناس نمی‌تواند نظرش را در مورد ترکیب تیم ملی فوتبال بیان کند؟ آیا یک عضو عادی جامعه شایسته‌ی آن نیست که منتقد احداث یک کارخانه باشد؟

اگر اظهار نظر در جامعه، حق اعضا تلقی نشود همیشه، همه فکر می‌کنند که ایده‌‌ها و راهکارهای گرانبهایی دارند و هیچگاه نمی‌توانند عیار آن را بسنجند. در حالی که مطرح کردن یک ایده یا راهکار، آغاز چکش‌کاری آن است. وقتی ایده‌هایمان در معرض عموم قرار گیرد، نقدهای آزاد به آن‌ها باعث می‌شود هر کدام از ما ابعاد متنوع موضوع را ببینیم و بفهمیم ماجرا به این سادگی هم نبوده است.

ایده‌هایی که فکر می‌کنیم ناب هستند را اگر بیان نکنیم، همیشه در ذهنمان ناب می‌مانند. اظهار نظر و نقد آزاد، به بلوغ ما کمک می‌کند.

یک سیاستمدار بر اساس جهان‌بینی سیاسی خود ممکن است ایده‌هایی در مورد فوتبال بدهد که هرگز نتوان آن را از زاویه‌ی دید یک فوتبالیست دید. یا یک والیبالیست ممکن است بر مبنای تفکر بازی تیمی، ایده‌های جالبی برای دنیای سیاست داشته باشد.

حال ممکن است بگوییم اگر این ایده‌ها اشتباه بود چه؟ مشکلی که وجود دارد آن است که ما حوزه‌های نظر و عمل را در ذهنمان تفکیک نمی‌کنیم. هر نظر، نقد، ایده یا راهکاری بنا نیست که لزوماً مبنای تصمیم‌گیری و عمل باشد. این‌ها فقط به ما کمک می‌کنند موضوعات مختلف را از زوایای متفاوت ببینیم تا تصویر واضح‌تری در اختیار داشته باشیم. بنابراین، تصمیم نهایی را فرد متخصص می‌گیرد و عمل با اوست. همه حق دارند در مورد تیم ملی نظر دهند، اما این سرمربی است که تصمیم می‌گیرد و عمل می‌کند. نقد و نظر اگر مفید باشد، ابزاری برای تصمیم‌گیری و عمل متخصص خواهد بود و اگر هم مفید نباشد، کنار خواهد رفت و هیچ آسیبی در پی نخواهد داشت.

برخی معتقدند که اظهار نظر آزاد شاید برای متخصص، مشکلی نداشته باشد اما این خطر را دارد که مردم را گمراه کند. در پاسخ باید پرسید، چه مرجعی وجود دارد که اظهار نظر مفید را برای مردم تشخیص دهد؟

اصلاً فلسفه‌ی اظهار نظر آزاد برای یک ایده آن است که درست یا غلط بودن آن ایده مورد بررسی قرار گیرد. اگر بنا باشد مرجعی در همه‌ی موضوعات، درست یا غلط را تشخیص دهد، آنگاه دیگر اظهار نظر چه معنایی دارد؟

بنابراین، مردم خود بخشی از فرآیند چکش‌کاری و تشخیص درست و غلط بودن ایده‌ها هستند که آن‌ها نیز حق اظهار نظر در هر موضوعی را دارند. اگر مردم را صرفاً مخاطب و پذیرنده تلقی کنیم، پس از مدتی آن‌ها متعصبان ایده‌های محدود خواهند بود.

بنابراین، هر عضو جامعه با هر تخصصی، حق نقد، اظهار نظر و ارائه‌ی ایده و راهکار در هر موضوعی را دارد، اما تصمیم‌گیری و عمل، به عهده‌ی متخصص آن موضوع خواهد بود.

🆔 @MostafaTajzadeh
📝📝📝 پیشنهاد می‌کنم دولت استعفا دهد و برود

✍🏻سعید حجاریان
تئوریسین #اصلاحات:

درباره مرزهای #اصلاح‌طلبی می‌توانم بگویم ما از یک‌طرف با شبه‌اصلاح‌طلبان مواجه هستیم و از یک‌طرف با معدود افراد آوانگارد. سایرین فعلا در حالت اغما به سر بر می‌برند.

#اپوزیسیون خارج از کشور به خود مشغول است. یعنی به‌ جای آنکه خود را #آلترناتیو یک نظام سیاسی بداند، به جان هم افتاده و درگیر مسائل داخلی‌اش است.

من معتقدم #چانه‌زنی هیچ‌گاه متوقف نمی‌شود حتی در دوره جنگ. اما یک نکته را باید توجه کنیم و آن اینکه چانه‌زنی و گفت‌وگو یک پیوستار است و مطلق نیست. چانه‌زنی از خانه‌ شروع می‌شود تا کارخانه، از سیاست را دربرمی‌گیرد تا جنگ.

دولت آقای رییسی #پوپولیست، شعارمحور و ناتوان است. این‌ سه فاکتور ممکن است باعث شود ما دولت سیزدهم را با دولت آقای احمدی‌نژاد یکی بدانیم.

من پیشنهاد می‌کنم دولت #استعفا دهد و برود. هر چه زودتر، بهتر! حضور این دولت و تفکر خسارت محض است.
@MostafaTajzadeh
@sobhema_ir
📝📝📝 از زن کشی تا مقاومت دانشجویان زن

روز سیزده خردادماه پلیس استان ایلام از قتل یک دختر جوان در ایلام خبر داد. پلیس مردی شصت و هشت ساله را دستگیر کرده که «به ‌دلیل درگیری لفظی» دخترش را با ضربات آجر به قتل رساند.

همزمان منابع محلی در یکی از روستاهای تابعه شهرستان دیواندره از قتل روژین عظیمی، هجده ساله خبر دادند. روژین به دلیل داشتن رابطه دوستی با یک پسر، توسط برادرش با ضربات متعدد چکش به قتل رسید.

پرستو شهبازی هجده ساله، قربانی کودک همسری و مادر یک دختربچه هجده ماهه در ‎دهگلان شب هشت خرداد از سوی همسرش ابتدا حلق‌آویز و بعد با ضربات چاقو کشته شد. او در دوازده سالگی با فشار ناپدری‌اش مجبور به ازدواج شده بود.

روزنامه اعتماد خبر داد جسد مثله‌شده زنی که در میدان آزادی تهران کشف شد تبعه افغانستان بوده است. بر اساس گزارش کارشناسان پزشک قانونی، این جسد متعلق به زنی حدود بیست و پنج ساله بوده که گم شدنش به پلیس گزارش نشده است.

از دیگر سو ده خرداد زن بیست و شش ساله‌ای به دلیل پاسخ منفی به خواستگار معتاد خود در شهرستان قیدار توسط وی به آتش کشیده شد و به دلیل سوختگی به بيمارستان منتقل شد اما پس از دو هفته درگذشت.

زنان و اشتغال
نرخ بیکاری فارغ‌التحصیلان آموزش عالی در ایران از ۲۱ درصد در سال ۱۳۹۱ به ۴۱ درصد در سال گذشته رسیده است و هفتاد درصد از فارغ‌التحصیلان بیکار را نیز زنان تشکیل می‌دهند. رئیس مرکز پژوهش‌های مجلس شورای اسلامی، اعلام کرد که در حال حاضر، ۱۶ زن نماینده مجلس، ۸ شهردار زن و ۱۱۲۱ قاضی زن در کشور داریم. ۲۷ درصد از اعضای هیات علمی زنان هستند. ۷۳۵مدیر عامل شرکت‌های دانش بنیان و ۲۳۰۰ نفر از هیات مدیران شرکت‌های دانش بنیان زنان هستند. ۲۰ درصد از مدیریت مراکز کارآفرینی و ۲۵ درصد از پست و مشاغل مدیریت دولتی با زنان است.

لطیفی، رئیس سازمان اداری استخدامی گفت دستگاه‌ها باید با دورکاری بانوانی که فرزند خصوصاً فرزندان زیر هفت سال دارند و مهدکودکی هستند، مساعدت کنند؛ آیین نامه سال ۸۹ نیز به این امر تأکید دارد. این مسئله به دلیل تغییر ساعت کاری ادارات از هشت به شش صبح ایجاد شده است.

یک زن کارگر بیست و شش ساله اهل نیشابور، حین کار جان خود را از دست داد. این کارگر در حین کار با دستگاه دکل (تزریق پلاستیک)، به علت کشیده شدن شال سر به داخل دستگاه، به شدت مصدوم و دقایقی بعد در محل کار جان باخت.

زنان دانشجو
شوراهای صنفی دانشجویان کشور روز چهارشنبه ۲۴ خرداد اعلام کرد حدود پنجاه دانشجوی دانشگاه هنر در اعتراض به اجباری شدن مقنعه در پردیس باغ ملی این دانشگاه دست به تحصن زده‌اند که با خشونت و بازداشت روبرو شدند. دانشجویان هنر بیانیه‌ای منتشر کردند که از سوی انجمن‌های دانشگاه‌های دیگر مورد حمایت قرار گرفت.

زنان فعال مدنی
پیکر بی‌جان سپیده فرهان (فرح‌آبادی)، زندانی سیاسی سابق، فعال مدنی و از بازداشت‌شدگان اعتراضات دی‌ماه ۱۳۹۶، نوزده خرداد در منزل شخصی‌اش در کرج پیدا شد علت مرگ هنوز مشخص نیست.
در خرداد ماه دادگاه الهه محمدی و نیلوفر حامدی بدون اجازه حضور وکیل برگزار شد. همچنین در خرداد شاهد ادامه بازداشت های فعالان مدنی زن و فعالان حقوق زنان بودیم.

زنان و باروری
براساس آماری که معاونت زنان و خانواده منتشر کرده است میانگین سن ازدواج به ۲۵ سال برای زنان و ۲۹ سال برای مردان رسیده است. زن ۳۰ ساله ساکن نیشابور که تصمیم به سقط فرزند سوم خود در منزل گرفته بود، فوت شد. این در حالی است که لیست زنان باردار در سامانه‌ای ثبت می‌شود تا زنان نتواند به بارداری خود پایان دهند. سیاست‌های اجباری افزایش جمعیت و ممنوعیت سقط جنین سبب آسیب دیدن جدی و مرگ زنان می‌شود.

زنان ورزشکار
به گزارش ایسنا زنان ورزشکار ایرانی توانسته‌اند طی هفته‌های اخیر یک مدال طلای قهرمانی جهان، سه مدال طلا، سه مدال نقره و دو مدال برنز مسابقات جهانی، دو مدال طلا، هفت مدال نقره و دو مدال برنز قهرمانی آسیا، چهار مدال طلا، پنج مدال نقره و هشت مدال برنز مسابقات بین‌المللی کسب کنند. مهاجرت ورزشکاران زن ادامه دارد و همچنین ترنم شاهین‌زاده عضو تیم بسکتبال زنان پالایش نفت آبادان ۲۸ خردادماه در یک سانحه رانندگی در مسیر اصفهان به شاهین شهر درگذشت.

@womenstudiesisaorg @MostafaTajzadeh
📝📝📝پسر آشیخ محمود و چند تامل در تاریخ معاصر*

✍🏻 علی ربیعی

معتقدم که پاسخ، رمزگشایی و تبیین به سه سوال اساسی برای نسل‌های امروز و فردای ایران مهم و ضروری است؛ نخست اینکه چرا انقلاب صورت گرفت و چگونه نظام شاهنشاهی ابتدا در ذهنیت جامعه و سپس فیزیک آن فروریخت .عوامل فروپاشی آن چه بود؟ این انقلاب چگونه طبقات اجتماعی مختلف و به ویژه روشنفکران را با خود همراه ساخت؟ چگونه جنگ آغاز و اداره شد و در آستانه پذیرش قطعنامه چه اتفاقاتی رخ داد؟

اقناع پذیری جامعه نسبت به جنگ تحمیلی در ابتدا و انتهای آن چگونه بود. سوال مهم و بنیادی دیگر این است که مسیرها و جهت‌گیری‌ها بعد از فروکش کردن هژمونی جنگ در جامعه چگونه پدیدار شده شکل گرفتند، آرمانها و وعده‌های انقلاب دستخوش چه تغییراتی شده‌اند؟ شعارها یا آرمان‌هایی همچون عدالت، آزادی، حق انتخاب و توجه به تغییرات نسلی برای نسل جدید چگونه پاسخ داده شد؟ توسعه و پیشرفت و بهبود شرایط زندگی با کدام سیاست‌ها به شرایط کنونی رسیده است؟

یکی از آسیب‌های بسیار مهم، مزمن شده و جدی در فضای سیاسی و اجتماعی ایران، بسته نشدن پرونده‌ها است. به طوری که هر نسلی با سوالات فروان از پرونده‌های بسته نشده مواجه است. معتقدم در این میان بحث و ارائه روایت‌های مختلف و به نحوی پاسخ به سه سوال چگونگی انقلاب، جنگ و چرایی شرایط امروز، امری ضروری است و در صورت فقدان واکاوی آزادانه، ابهاماتی بنیادین را برجای خواهد گذاشت.

حکمرانی موفق، بدون ادراک از اینکه نسل‌های جدید چه در سر دارند و چه نسبت ذهنی با گذشته‌ها برقرار کرده‌اند، امکان‌پذیر نیست.

یک نظام فقط بر کالبد فیزیکی انسانها متکی نیست، بلکه پذیرش ذهنی جامعه و همخوانی روایت‌ها است که عامل دوام و بقای نظام‌ها را فراهم می‌آورد.

به نظر من دو سیاست رسانه‌ای و آموزشی و کژکارکردی آن‌ها، هم منجر به کاسته شدن کارکردشان و هم زمینه‌ساز روایت‌هایی مغایر با حقیقت شده است. نخست محدود کردن آزادی قلم و اندیشه، در حوزه کتاب، فیلم، داستان، سینما و ... که با نگاه‌های بسیار محدودکننده امکان جولان ذهنی، کنکاش‌های عمیق و فرصت‌های انتخاب‌گری بر اساس اندیشه‌های متفاوت را محدود کرده است و به خیال این‌که اگر این تبیین و تاریخ نگاری و روایت‌ها در داخل تولید نشوند آنچه مطلوب آنها است روایت خواهد شد، بدین سان موجبات شکل‌گیری تحریف در این عرصه را فراهم کرده‌اند.

مشکل بعدی، تاریخ‌نگاری رسمی است که این نوع تاریخ‌نگاری بعضا با نگاه سفارشی و تمایلات و ذهنیت‌های خاص تحریر شده ومی‌شود، در روایت سازی اینها، تاریخ سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و حتی جنگ، انچه را که با مصلحت اندیشی خود با سوگیری بالا حتی با حذف بخشی از تاریخ معاصر ، به واسطه نهادهای آموزشی، فرهنگی و رسانه‌ای، اجرا می‌شود.

در این میان، نهادهای آموزش و پرورش، آموزش عالی و رسانه ملی در قالب برنامه سازی‌ها و کتب درسی و آموزشی، ابزار مهم این پیاده سازی‌‌ها هستند. بنابراین سه عامل محدود سازی، عدم اجازه به روایت‌های آزاد و نیز تلاش برای روایت‌هایی دلخواه با سوگیری از طریق نهادهای رسمی و نیز تلاشهای سازمان یافته برای روایت سازی از تاریخ به ویژه از خارج از کشور، منجر به ابهامات تاریخی شده است؛ به طوری که حتی درمورد تاریخ متاخر و رویدادهای عظیمی مثل شکل گیری انقلاب و جنگ با این ابهامات مواجه هستیم.

از این رو تبیین تاریخ به سبک خاطره‌نویسی و تاریخ شفاهی از آدمهایی که کنش‌گران آزاداندیش وقایع تاریخی بوده‌اند و صادقانه روایت می‌کنند به ایجاد شفافیت و ماندگاری حقیقت کمک نموده و از ابهامات تاریخی نه چندان دور کشورمان می‌کاهند.

کتاب «پسر آشیخ محمود» به قلم حسین علایی به‌تازگی منتشر و رونمایی شده است.

این کتاب، از چند منظر قابل تامل است؛ نخست شخصیت حسین علایی است که در میانه دهه ۳۰ متولد شده و در تمام فراز و نشیب‌های سیاسی و اجتماعی نیمه دهه ۴۰ به این سو، حضوری جدی داشته است.

حضور او در تحولات اجتماعی و سیاسی پیش از انقلاب، هم‌چنین نزدیکی و آشنایی با فضای روشنفکری گروه‌های سیاسی به ویژه گروه‌های سیاسی معتقد به جنگ مسلحانه و نزاع‌های نظری و فکری آن دوران و نیز درک عملی از سیاستهای اقتصادی، سیاسی و اجتماعی دوران پهلوی تا حضور او در جنگ با عراق و نیز فراز و نشیب‌های آن در کنار آزاداندیشی و نگاه انتقادی به مسائل سیاسی همراه با صداقت ذاتی که در او نهفته است به این کتاب جذابیت خاصی داده است.

از این‌رو من فکر می‌کنم کتاب "پسر آشیخ محمود" و تبیین‌های تاریخی در قالب خاطرات می‌تواند فضایی برای اندیشیدن، تعمق و انتخاب‌گری از میان روایت‌ها را ایجاد کند در غیر این صورت تاریخ را دیگران آن‌چنان خواهند نوشت و روایت‌های سره و ناسره عرضه خواهند کرد که به مرور زمان بین حقیقت و پسا حقیقت فاصله‌های عمیق‌تری ایجاد خواهد شد.
@MostafaTajzadeh
📝📝📝حزب اتحاد ملت ایران اسلامی در بیانیه‌ای هشدار داد؛
بحران در یک قدمی اقتصاد ایران است

حزب اتحاد ملت ایران اسلامی با صدور بیانیه‌ای، ضمن هشدار نسبت به وضعیت اقتصاد کلان و تورم بالا در کشور، تداوم وضع موجود را برای جامعه ایران بسیار خطرناک دانسته و هشدار داد که این روند می‌تواند جامعه ایران را در بستر بحران‌ها، آشوب‌ها و اعتراضات گسترده اجتماعی قرار دهد.

✍️در متن این بیانیه آمده است؛

بر اساس گزارش‌های رسمی مرکز آمار و بانک مرکزی تورم نقطه‌به‌نقطه در فروردین و اردیبهشت‌ماه به مرز ۷۰ درصد رسیده است. اگرچه تورم محسوس که به سبد معیشتی یا همان خوراکی‌ها و آشامیدنی‌ها بازمی‌گردد، به نزدیک مقادیر ۳رقمی رسیده است و شهروندان مایحتاج اساسی خود را به چیزی قریب به دو برابر سال گذشته خریداری می‌کنند.

تورم لجام گسیخته در بازار مسکن و اجاره بها، خانه‌دار شدن را حتی برای خانوارهای برخوردار تبدیل به آرزوی دست‌نایافتنی کرده است و بحران سرپناه را برای طبقات متوسط به پایین جامعه به وجود آورده است.

موضوع عدم مهار تورم تنها ضعف این دولت و آن دولت نبوده است و شیوه حکمرانی و رویکردهای حاکمیتی سنگ‌بنا و استمرار وضعیت تورم در اقتصاد کشور بوده است.

تورم و گرانی مستمر، اعتماد عمومی به مقررات و نهادهای موجود در جامعه را کاهش می‌دهد و از این طریق منجر به از دست رفتن کنترل اجتماعی می‌شود. با حاکم شدن شرایط سخت اقتصادی، ارزش‌های اخلاقی و هنجارهای اجتماعی که در مقابل ضروریات زندگی در سطح دوم نیازها قرار دارند، به‌تدریج کنار گذاشته می‌شوند و همین امر موجب کاهش و یا از دست رفتن کنترل اجتماعی شده و موجبات افزایش بزه های اقتصادی و آسیب های اجتماعی می‌شود.

اجزای حکومت به گمان آن‌که تورم را می‌توان با فرمان از میان برد؛ به مسیر غلطی درافتاده‌اند و به‌جای حل ریشه‌ای عوامل ایجاد تورم به اقتصاد دستوری و سرکوب قیمتی روی آورده‌اند. سازمان‌های دولتی و تعزیراتی بر سر تولیدکنندگان، بازرگانان و توزیع‌کنندگان سایه افکنده‌اند تا قیمت‌ها را مهار کنند. غافل از آن‌که مسئله تورم جز با از میان بردن علل و عوامل ساختاری و افزایش تولید حل نخواهد شد.

کاهش ارزش پول ملی،که نتیجه بلافصل رشد نامتناسب نقدینگی نسبت به تولید است، عامل اصلی در ایجاد تورم و نرخ بهره در بازار پول است، و در این میان تعجب برانگیز است که مراجع و علمای دینی که به طور معمول نسبت به وجود شبهه ربا در نرخ بهره نظام بانکی و بازار پول حساس‌اند و هشدار‌های غلاظ و شداد به حرام بودن ربا می‌دهند به این سوی معادله، یعنی تورم که مسبب اصلی شکل گیری نرخ بهره پول در بازار است، از اساس و بنیان بی توجه‌اند و هیچ نظر جدی و اعلام هشدار و انذاری بر مبنای اصول فقهی و مبانی شرعی نسبت به مسئولیت حاکمیت در رخداد تورم و کاهش لجام گسیخته ارزش پول ملی نداشته اند.

وقتی دولت و مجلس قانون بودجه را با کسری و ناترازی چند صد هزارمیلیارد تومانی تدوین و تصویب می کنند، و در اجرا در پایان هر سال به‌واسطه عدم تحقق درآمدهای بودجه این کسری معمولاً به یک و نیم تا دو برابر افزایش می‌یابد، بدیهی است که این ناترازی با خلق پول و افزایش نقدینگی جبران می‌شود و موجب افزایش تورم و گرانی می‌ شود. بقول سعدی شیرین سخن: برحال آن مرد باید گریست/ که دخلش بود نوزده خرجش بیست! اما وضعیت دولت فعلی اسف انگیزتر از این سخن است، و سوگمندانه هزینه سنگین این وضعیت تورمی  برمردم آوار و از جیب آنها مالیات ستانی شده و روز بروز از قدرت خرید آنها کاسته می شود.

حزب اتحاد ملت ایران اسلامی ضمن هشدار نسب به وضعیت اقتصاد کلان و تورم بالا در کشور، تداوم وضع موجود را برای جامعه ایران بسیار خطرناک می‌داند. وضعیتی که می‌تواند جامعه ایران را در بستر بحران‌ها، آشوب‌ها و اعتراضات گسترده اجتماعی قرار دهد.

🔸متن کامل
https://b2n.ir/j31359
@MostafaTajzadeh
@emtedadnet
📝📝📝فقط با دشمن بزرگ میتوان قدرتمند شد !

✍🏻
مهدی نوربخش

در پایان خرداد ماه امسال در روز ملی بسیج،  آقای سلامی، فرمانده کل سپاه پاسداران، در یک سخنرانی گفت، " هیچ ملتی بدون داشتن دشمن بزرگ قوی نمی‌شود. ما بدون داشتن دشمن بزرگ غافل می‌شدیم. امروز قدرت داریم به این دلیل که از هیچ قدرت دیگری نمی‌هراسیم." او همچنین در این سخنرانی از شهید دکتر مصطفی چمران یاد میکند و میگوید، " شهید دکتر مصطفی چمران جزو برجسته‌ترین دانشمندان علم فیزیک در عصر طلایی عمر خود بود اما به لبنان رفت و در آنجا قواعد جهاد را برای آزادی مسلمانان تبیین کرد، به بچه‌های لبنان و فلسطین یاد داد تا زمانیکه مستکبران بر مسلمانان سیطره دارند راه عزت و عظمت مسلمانان و اسلام از مسیر جهاد عبور می‌کند. این درس بزرگ چمران به تاریخ بود. برای همین است که شهید چمران فشرده یک تاریخ و تندیس یک تفکر انقلابی و الهی بود."

در مورد ادعای اول ایشان که کشورها با دشمنی بزرگ توانمند میشوند باید گفت که این قضاوت با تمام داده های آماری و تجربه دنیای فعلی خوانایی ندارد و ابطال میشود. ایشان میگوید "امروز قدرت داریم" اما اصولا وارد تعریف قدرت نمیشود بخاطر اینکه قدرت تعریف خاصی دارد و ایشان از ارائه این تعریف طفره میرود تا شنوندگان صحبتهای خودرا از فهم صحیح این واژه محروم کند. قدرت امروز حد اقل با پنج عامل شناسایی میگردد. اول؛ وفاداری داخلی شهروندان کشور به نظام، پایگاه اول قدرت است.

دوم؛ قدرت اقتصادی یک کشور خصوصا چگونگی شرکت یک کشور در بازار جهانی و بازتاب آن در تولید ناخالص آن تعریف دوم از این مفهوم است. البته مفهوم دقیقتری توسط سازمان ملل متحد برای توانمندی یک کشور در سالهای گذشته عرضه شده بنام شاخص توسعه انسانی (Human Development Index-HDI) که در برگیرنده سن مرگ و میر و تعداد سالهاییست که انسانها با سلامت زندگی میکنند، دسترسی به تعلیم و تربیت و کسب دانش در کودکان و سن بالای 25 سال و نهایتا تولید سرانه برپایه سرانه افراد شهروند. سوم؛ شرکت و تاثیر در نهادهای بین المللی.

چهارم؛ استفاده بهینه سیاسی از موقعیت استراتژیک یک کشور و نهایتا و پنجم، توان نیروی نظامی برای دفاع از مرزهای یک کشور. اگر این پنج عامل حد اقلی را در حیطه ارزیابی قدرت یک کشور مورد مطالعه قرار دهیم میتوانیم دریابیم که کشورما در چهار عامل اول کاملا بی قدرت و ظعیف و در مورد عامل پنجم یک قدرت نسبی را فراهم آوری کرده که بخشی از این قدرت توهمی و حقیقی نیست.

در بخش وفاداری امار داخلی و ارقام خود نهادهای دولتی میگوید که بیش از 80% مردم کشور از نظام راضی نیستند. قدرت اقتصادی کشور کاملا در ایجاد یک کشور رانتی با فسادی نهادینه شد، تورم و بیکاری بالا و اصولا تولید خارج از استانداردهای بین المللی خود را عیان کرده است. در بخش سوم و تاثیر در نهادهای بین المللی جائیکه کشور ها میتواند تولید منبع نماید، وضع کشورما کاملا مشخص است. نظام در ایران اصولا با پدیده ای بنام شهروند جهانی مخالف است، به بسیاری از کانونسیونهای بین المللی نپیوسته و در مورد نهادهای بین المللی گزینشی عمل میکند. 

عامل چهارم در مورد استفاده بهینه از موقعیت استراتژیک یک کشور است که ایران در این حیطه موفق نبوده است. نظام در ایران با ایجاد گروههای نیابتی، دخالت سیاسی و نظامی در بقیه کشورهای منطقه و خصوصا حمایت از خشونت خارج از مرزهای خود،  نتوانسته برای ثبات منطقه ای که بیشترین مرز آبی را در همسایگی خلیج فارس دارد، در بین همسایگان اعتماد سازی کند. هنوز کشورهای عربی منطقه میخواهند که آمریکا امنیت این منطقه را تامین کرده و یا در حال حاضر با اسرائیل همکاریهای امنیتی را شکل داده اند.

اما در مورد قدرت نظامی و دقیقا آنچیزیکه اقای سلامی ادعا میکند، باید گفت که ایران موشک و پهباد دارد و این موشکها و پهباد ها میتوانند در دفاع از کشور موثر باشند اما نیروی نظامی را فقط موشک و پهباد شکل نمیدهند. نیروی هوائی و دریایی و خصوصا هوایی بیشترین نقش موثر را در چینش و استحکام یک نیرو ی نظامی در هر کشوری شکل میدهد.

مطلب کامل در لینک زیر👇

https://b2n.ir/z18387
🆔@MostafaTajzadeh
📝📝📝 فرزندآوری یا بدن در اسارت

✍🏻 بیدا میرحسینی*

کاستن زندگی واقعی انسان‌ها، شرایط، آمال و تجارب زیسته متفاوت آنها و تقلیل چند پاره‌گی و گوناگونی آن، به امور و سیاست‌های تجویزی و اجباری به منزله تفسیر و قرائت یکسان از تکثر و تفاوت‌های بی‌پایان است. این وضعیت یعنی عدم درک و فهم طیفی از انسان‌ها و جهان‌های آنها و هدایت در مسیر مستعمره شدن بدن‌ها و ذهن‌های آنان ، و به زعم بوردیو یعنی استعمار زیست جهان.

انسان ایرانی تبدیل به انسانی با حیات برهنه شده است، انسانی که حیطه انتخاب‌گریش محدود و در عین حال امور خصوصی و اجتماعی پیرامونش در ادغام با امر سیاسی، آشفتگی و ناسازواره‌گی را برایش به ارمغان آورده و بنایر همین وضعیت، او توان مدیریت زندگی روزمره خود را از دست داده است و در شبکه‌ای از مناسباتی زیست می‌کند که وجه غالب آن سیاست است، سیاستی که در تلاش است با هر ابزار و سازوکاری؛ در جهت بقای لایه‌های قدرت حرکت نماید و نه در راستای خیر جمعی و منافع عامه و در واقع به قول فوکو شاهد استیلای قدرت بر امر زیستی و در کل تسلط بر زندگی هستیم.

از سوی دیگر تحولات حداقل 150 ساله اخیر و شکل گرفتن بازاندیشی انسان ایرانی در ابعاد مختلف زندگی و تاثیرات مدرنیته و نیز پوست اندازی تدریجی در نگاه به عالم و امورات مختلف آن، او را به سمت تصمیم‌گیری‌های خردورزانه و محاسبات داده‌ها و ستانده‌ها در عرصه زندگی هدایت و او را از تفکر قضا و قدری دور نموده است و به قول گیدنز:"مدرنیته و دگرگونیهای جهانی فقط مربوط به تغییرات بزرگ در نهادهای بزرگ نیست، بلکه این تغییرات، عواطف و زندگی خصوصی افراد را نیز در بر می‌گیرد و در دنیای متجدد به طرز عمیقی در قلب هویت و احساسات شخصی نیز نفوذ می‌کند." و این بدین معناست که بازاندیشی در همه امور جزو خصایل درونی انسان امروزین شده است، بازاندیشی در عشق، دوست داشتن، فرزندآوری، نگاه به عالم، نگاه به رمز و رازهای اسطوره‌ای، نگاه به دین و هر چه که پیرامون او وجود دارد و این گونه مواجهه و تفکر، از منابع مختلف معرفتی می‌تواند نشات بگیرد، او انسان چند ساحتی است و انسان چند ساحتی ایرانی که در تروماهای مختلف اجتماعی پله به پله با شعور، عشق، عقل و میل به دموکراسی در زندگی شخصی و اجتماعیش به رشد و بلوغ اندیشه رسیده است، دیگر آن موجود ناتوان و ضعیفی که گفتمان قدرت توان به انقیاد کشیده شدن او را داشت، نیست.

این انسان که فرآیند شناخت خود، سوژه‌گی، جانمایی و شکل‌گیری انتخابگریش را از بسترهای گوناگون هویتی کسب می‌نماید و به قول شایگان با هویت چهل تکه روبرو می‌باشد، هویتی که از قرائت‌های واحد و آگاهی‌های تک بنیادی ریشه بگیرد را بر نمی‌تابد. خروجی این دیگرگونگی، سوژه‌ای است تحول‌گرا با وجود تعین ناپذیر و چند پاره که در تلاش درک و خلق معانی جدید و تجارب جدید در عرصه زندگی شخصی و اجتماعی خود می‌باشد و فرزندآوری یکی از همان مقوله‌هایی است که او اندک اندک آموخته است بنیادش برعشق، میل باطنی به خواستی با تمامیت وجود، شوریدگی و شیفتگی آفریدن است نه یک تکلیف و به جرات می‌توان گفت که دیگر کمتر سیاست و تجویزی این شانس را دارد که بتواند در این عرصه ورود پیدا کند و با موفقیت روبرو گردد و اصولا نوزادی که زاده عشق و میل به آفرینندگی نباشد، یک کالاست که بر اثر مصلحت پا به دنیا خواهد گذاست.

سیاست‌های تجویزی "جوانی جمعیت" و برنامه‌های آن در راستای فرزندآوری، بیانگر گفتمانی است که نگاه غالب آن گفتمان سیاسی و تا حدود زیادی پزشکی است و کمتر ردپای اصحاب علوم انسانی و اجتماعی در آن دیده می‌شود زیرا که آنان نیک می‌دانند امور اجتماعی که محمل اصلی رفتارهای اجتماعی هستند؛ چند وجهی و در شبکه‌ای از علت‌ها قرار گرفته‌اند و نمی‌توان با تجویز، توصیه، محدودیت، ارعاب، واژگونگی حقیقت، وعده و ترسیم چشم انداز غیر واقعی، آن را عملیاتی و مردم را به باورمندی هدایت نمود.....

@MostafaTajzadeh
متن کامل:
https://cutt.ly/Wwt8E8Ow
https://t.me/iranfardamag
📝📝📝 من اگر معلم انشا بودم

✍️ مجتبی لشکربلوکی

نمی دانم این روزها در مدارس ما وضعیت درس و امتحان انشا چگونه است؟ اما زمان ما که افتضاح بود. سال های سال انشا نوشتیم دریغ از اینکه بدانیم هدف چیست؟ دریغ از اینکه طریقه درست فکر کردن، نوشتن، بیان مساله، مقدمه چینی، نتیجه گیری را به ما بیاموزند. دریغ از یک بازخورد درست! دریغ از اینکه به صورت یک جدول بگویند که بر اساس این ده مولفه امتیاز تو چنین بوده است.

من اگر بخواهم سطح سواد واقعی یک نظام آموزشی را فقط و فقط بر اساس یک آزمون بسنجم بر اساس آزمون انشا می سنجم.

چرا؟ چون دقیقا در انشا است که می توان فهمید که آیا دانش آموزی که سال هاست به او فرمول های ریاضی خورانده ایم و چپانده ایم آیا سواد محاسباتی پیدا کرده و اهل حساب شده یا اینکه فقط فرمول و تابع حفظ کرده؟ آیا می تواند حساب و کتاب کند و گزینه ای را بر گزینه ای دیگر ترجیح بدهد؟ آیا در متن انشایش از تحلیل آماری، در نظر گرفتن احتمالات، تصاعد حسابی و هندسی و ارزش زمانی پول نشانه ای وجود دارد یا نه؟

از متن انشا می توان مطمئن شد که دانش آموز ما در اثر گذراندن دروس علوم (فیزیک و شیمی و زیست) توانسته نگاهی علمی- تجربی مبتنی بر واقعیت ها به جهان هستی داشته باشد یا نه؟ آیا آزمایش گری، ابطال پذیری و جستجوی حقیقت در متن او موج می زند یا اینکه مبتنی بر باورهای رایج، خرافات و اندیشه های آزمون نشده است؟

من از انشا می توانم بفهمم که آیا دانش آموز در ادبیات فقط دستور زبان یاد گرفته یا اینکه می تواند منظورش را به شیوایی بیان کند؟ آیا این همه شعر و غزل و دوبیتی که حفظ کرده، قدرت بیان و تبیین او را افزوده است؟

من از انشا می توانم بفهمم که .... دیگر ادامه نمی دهم فکر می کنم ایده اصلی پشت حرف من را گرفته اید. تمام دروس دیگر در انشا باید خودش را نشان دهد وگرنه اطلاعات و داده وارد مغزها کرده ایم اما دانش و فرهیختگی تحویل نگرفته ایم. به همین خاطر است که آزمون GRE که مبنای پذیرش دانشگاه های آمریکاست، یکی از مهم ترین بخش هایش نگارش تحلیلی است.
(یادآوری: ظاهرا انشا بدون همزه درست تر از انشاء است. البته هر دو مقبول است).

تجویز را
هبردی
اگر معلم انشا بودم:
1- بیش از آنکه روی محتوای اندیشه تمرکز کنم. روی بیان اندیشه (شیوه انتقال اندیشه، سازماندهی، مقدمه چینی، ساختار منطقی نوشتن) و مهم تر از آن روی تبیین اندیشه (یعنی شیوه اندیشیدن، چگونگی استدلال آوری، کفایت شواهد و مدارک پشت هر ایده) تاکید می کردم.

2- بیست درصد از زنگ انشا را به تدریس تفکر انتقادی (موشکافانه Critical Thinking) و آموزش مغالطه ها تخصیص می دادم. دانش آموزی که مدام مطلب بنویسد اما نداند که چگونه باید موشکافانه به امور نگاه کند از کجا باید بهتر شود و ارتقا پیدا کند؟

3- دانش آموزان را تشویق می کردم که انشا (اندیشه) هم کلاسی هایشان را خوب گوش کنند و جلسه بعدی انشای او را نقد کنند. موضوع انشا جلسه بعدی: نقد انشا آرمین است! در یک گام بالاتر مسابقاتی مانند National Speech and Debate Tournament توی مدرسه هم راه می انداختم تا تیم‌ها له یا علیه یک ایده سخنرانی کنند.

4- دانش آموزان را تشویق می کردم که انشا دسته جمعی بنویسند و از آن به صورت جمعی دفاع کنند.

5- موضوعاتی را به عنوان موضوع انشا انتخاب می کردم که درد روزگار ماست:
مثلا:

اگر یک استاندار فکر کند که همه شهروندان حرف و خواسته اشتباه دارند چه باید بکند؟ به عقیده خودش عمل کند و برای همه مردم تصمیم بگیرد یا اینکه به عقیده مردم احترام بگذارد؟

چون همه دروغ می گویند، یا چون همه دزدی می کنند، پس من هم دروغ می گویم و می دزدم! این جمله را نقد کنید!

سعدی گفته: «تو یکی نه ای هزاری تو چراغ خود برافروز» این جمله برای ایران امروز ما چه معنی ای دارد؟

فکر می کنید چرا با داشتن رتبه اول مجموع ذخایر گاز و نفت در جهان، هنوز یک کشور پیشرفته نیستیم؟

آیا فکر می کنید بدون این که جامعه عوض شود و ما همین مردم باشیم، می توان به یک کشور پیشرفته تبدیل شد؟

فکر می کنید نسل ما چه اشتباهاتی کرده که نسل شما نباید انجام دهد؟

نسل ما چه کارهایی نکرده است که نسل شما باید آن را انجام دهد؟

فکر می کنید نسل ما چه خطایی کرد و کجا به خطا رفتیم که کار ما به این جا کشید؟

فرض کنید تا صد سال دیگر، همین دولت با همین سطح از توانمندی باشد و کیفیت اداره کشور تغییر نکند، من و شما به عنوان شهروند چه می توانیم بکنیم که اوضاع بهتر شود؟

با توجه به ظرفیت های کشور و تصویری که از آینده دارید باید در چه حوزه هایی، مهارت هایی، رشته هایی، صنایعی سرمایه گذاری کرد، چرا؟

انشا مهم ترین درس و مهم ترین زنگ است. انشا سرآغاز دوباره اندیشیدن است. زنگ انشا، زنگ توسعه است.
🆔 @MostafaTajzadeh
📝📝📝 ششم تیرماه؛ دادگاه قربان بهزادیان‌نژاد و عبدالله مومنی از سخنرانان همایش گفتگو برای نجات ایران

کلمه
- دادگاه قربان بهزادیان‌نژاد از مشاوران میرحسین موسوی و عبدالله مومنی، جامعه‌شناس و فعال سیاسی به اتهام اجتماع و تبانی علیه امنیت کشور و تبلیغ علیه نظام در روز سه‌شنبه ۶ تیرماه ۱۴۰۲ در شعبه ۲۹ دادگاه انقلاب به ریاست قاضی مظلوم برگزار می‌شود.

سخت‌گیری‌ها برای برخی از فعالان شرکت‌کننده  با ضبط لوازم الکترونیکی و موبایل و احضار به دادسرا و تشکیل پرونده قضایی همراه بود که در این میان برای خانم نرگس محمدی و سعید مدنی از درون زندان پرونده قضایی تشکیل شد و بهزادیان‌نژاد و عالیه مطلب‌زاده و عبدالله ناصری و هاشم آغاجری نیز به دادسرا احضار و تفهیم اتهام شدند.

در همین رابطه کیوان صمیمی و علیرضا بهشتی شیرازی و عبدالله مومنی در همان روزهای نخست، پس از برگزاری همایش بازداشت و سپس با تودیع وثیقه آزاد شدند. پیش‌تر دادگاه علیرضا بهشتی شیرازی و کیوان صمیمی در شعبه ۲۹ دادگاه انقلاب به ریاست قاضی مظلوم برگزار شده بود.

@kaleme @MostafaTajzadeh
📝📝📝 آقای دبیر شورای عالی انقلاب فرهنگی، شما جو سازی کردید یا هنرمندان؟

✍🏻 فاطمه حسینجانی

حجت‌الاسلام خسروپناه، دبیر جدید شورای عالی انقلاب فرهنگی در واکنش به اعتراض گسترده هنرمندان، رسانه‌ها و مردم در شبکه‌های اجتماعی به مصوبه اخیر این شورا برای سپردن «نظارت» شبکه نمایش خانگی به صداوسیما گفته: "این جوّسازی‌ها در حالی اتفاق می‌افتد که این مصوبه هنوز بیرون نیامده؛ دوستان بخوانند ببینند به نفع‌شان است یا نفع‌شان نیست. این جوّسازی‌ و فضاسازی یک نوع عوام‌زدگی است."
جناب دکتر!
اولا صبح بخیر! بعد از 3 روز تلاطم و هزینه‌سازی برای کشور، بالاخره به حواشی مصوبه خودتان واکنش نشان دادید،
ثانیا اگر کسی جوسازی و عوام‌زدگی کرده، جسارتا آن فرد خود شما و دبیرخانه شورای عالی انقلاب فرهنگی هستید!
آقای دبیر! اینکه با عجله و ناگهانی مصوبه‌ای که به قول خودتان هنوز بیرون نیامده را خبری می‌کنید، هدفی جز خبرسازی به نفع صداوسیما داشته‌اید؟ اگر واقعا قرار بر کار کارشناسی بود، نباید کمی تامل می‌کردید و بعد از دریافت نظرات کارشناسی و تکمیل مصوبه کذایی، خبر را همراه با متن مصوبه منتشر می‌کردید؟
اجازه می‌دهید اینطور فکر کنیم که تحت فشار صداوسیما آن چند خط خبر را منتشر کردید که الوعده وفا! و حالا اینطور جانبدارانه اهالی فرهنگ و هنر و رسانه را می‌نوازید که جوسازی شده است! جسارتا شما سر شوخی را بازکردید و کشور را به هم ریختید!
چطور پاسخ کارشناسان را نمی‌دهید که بدون تعریف «صوت و تصویر فراگیر» مصادیق آن را استخراج کرده‌اید؟ و بدون نوبت و فوری-فوتی آن را تصویب و به صداوسیما سپردید؟ چطور توضیح نمی‌دهید که چرا هیچ اسمی از «ساترا» در مصوبه نبردید؟ چرا درباره حذف عبارت «فضای مجازی» از «صوت و تصویر فراگیر» حرفی نمی‌زنید؟ ولی مصاحبه می‌کنید که این جوسازی‌ها عوام‌زدگی است؟ شما به عنوان یکی از خواص با بصیرت، بفرمایید نقش شورای عالی فضای مجازی در مجاری تصویب این مصوبه مبهم چیست؟ مجلس کجای این مصوبه قرار دارد؟ کمیته‌های متعدد این مصوبه چطور، چگونه و چه زمانی با چه رویکرد و آیین‌نامه‌ای تشکیل می‌شود؟ چطور است که ناگهان شخص شما، داور و حَکَم اختلافات میان وزارت فرهنگ و صداوسیما می‌شوید؟
چطور ادعا می‎‌کنید این مصوبه در راستای تقویت شبکه نمایش خانگی است اما دو ساعت بعد از انتشار خبر ، رئیس سازمان صداوسیما، از تدوین آیین‌نامه تخلفات سخن می‌گوید و چند ساعت بعد روزنامه صداوسیما منتقدان را «سپاه ابرهه» و دریافت کننده «پول کثیف» خطاب می‌کند؟ باید باور کنیم که برای رضای خدا و تقویت فرهنگ و هنر، شبانه مصوبه تصویب کردید و خبرش را هم رسانه‌ای کردید و نظر کارشناسان را هم نگرفتید؟ احتمالا مزاح می‌فرمایید وگرنه با خبرنگاران یا بازیگران این عرصه یا کارشناسان حقوقی، جلسه‌ای برای پرسش و پاسخ و رسانه‌ای شدن آن تشکیل می‌دادید نه اینکه یک طرفه با رسانه مورد علاقه گفتگو کنید و سایر رسانه‌ها را عوام‌زده و جوساز معرفی کنید!

راستی آقای دکتر! چرا هیچیک از روزنامه‌های اصولگرا در کشور، از مصوبه اخیر شما خوشحال نشدند و پنج شنبه و شنبه، یک خط هم در صفحه اول خود به این فتح الفتوح شما اشاره نکردند؟ این یعنی آش آنقدر شور هست که همه نگران بازیگری صداوسیما در عرصه سرگرمی مردم در نمایش خانگی باشند!

کاش حداقل متن جلسه شورا و یا فیلم مذاکرات شورای عالی در شب تصویب این مصوبه را هم منتشر می‌کردید تا شفاف مشخص شود در آن جلسه چه اتفاقاتی افتاده است با این همه تناقض قانونی و عرفی!
@MostafaTajzadeh
📝📝📝اصلاحات و ۶ احتمال

✍️سعید حجاریان
گفت‌و‌گو با روزنامه اعتماد، ۳ تیر ۱۴۰۲

بعضی رویدادها واجد اهمیت‌اند و کوتاه‌مدت نیستند. مثل بحرانی شدن وضعیت صندوق‌های بازنشستگی، بحران آب، فرار سرمایه‌ها، و همین‌طور مسائلی که به‌طور مستقیم به تبعیض مربوط می‌شود از جمله موضوع مشخص زنان. مع‌الوصف دولت ایران با چنین بحران‌هایی دست‌و‌پنجه نرم می‌کند و نیک می‌داند هر یک از این‌ها قادرند به‌شدت زمین سیاست را بلرزانند و به همین دلیل می‌بینیم سراسیمه، بی‌کیفیت و بدون هیچ پشتوانه‌ای سند و لایحه و طرح منتشر می‌کنند.

ما زمانی شبه‌دموکراسی داشتیم و وضعیت را در قالب رژیم‌های هیبریدی تحلیل می‌کردیم امروز با نادموکراسی مواجه هستیم. می‌خواهم بگویم تا زمانی دموکراسیِ خودمانی داشتیم اما امروز سخن از هر نوع دموکراسی مایه تمسخر است و این حقیقتاً مایه تأسف و وهن است.

میان اصلاح‌طلبی و اصول‌گرایی مرزهایی وجود دارد. اولاً، بخش قابل ملاحظه‌ای از اصلا‌ح‌طلبان سرسپرده نیستند. ثانیاً، سرکوب‌گر نیستند و میل به خشونت ندارند. از آن مهم‌تر دست‌کم طرح‌ها و تئوری‌هایی برای اداره بهتر کشور دارند. حالا ممکن است معدودی مواضع شاذ داشته باشند، یا این‌که گفته شود اساساً دیگر مرزی میان اصلاح‌طلبی و اصول‌گرایی نیست؛ این قضاوت را باید به جامعه سپرد.

اپوزیسیون خارج از کشور به خود مشغول است. یعنی به‌جای آن‌که خود را آلترناتیو یک نظام سیاسی بداند، به جان هم افتاده و درگیر مسائل داخلی‌اش است. از این گذشته، آن‌ها به علت دوری از وطن چندان با مصائب مردم آشنا نیستند. لذا بعضاً طرح‌هایی انتزاعی ارائه می‌کنند بی‌آنکه درباره مقدمات و ملزومات آن تأمل کرده باشند.

وقتی قدرت فائقه همه امر سیاسی را دربرگرفت و کاملاً جل‌و‌پلاس‌اش را وسط زمین سیاست پهن کرد، دیگر سیاست‌ورزی معنا ندارد. سیاست آن‌گاه آغاز می‌شود که دولت دخالت‌اش را در امر سیاسی حداقلی کند. دولت فعلی ما نه‌تنها چنین نمی‌کند بلکه در امور اقتصادی، فرهنگی، اجتماعی و حتی سبک‌ زندگی دخالت می‌کند و برای خود رسالت شرعی قائل است.

بعضاً گفته می‌شود تعداد و بسامد انتخابات در ایران بسیار بالا بوده است و همین‌ را پاسخی به همه پرسش‌ها و نقدها می‌دانند. این در حالی است که در ممالک دیگر اولاً رهبری و ریاست جمهوری تجمیع شده است و مثلاً انتخابات مجلس خبرگان که ما چند دوره برگزار کرده‌ایم، موضوعیت ندارد. ثانیاً، بعضی دیگر از انتخابات تجمیع شده‌اند. فی‌الواقع بسامد انتخابات دلیل بر دموکراسی نیست. این کار خرج زیاد دارد، اما لزوماً عائدی برای دموکراسی ندارد!

آقای دکتر خاتمی آمد و درباره انتخابات ۸۸ حرف‌هایی مطرح کرد؛ پای حرف‌اش ایستاد و دادگاه هم رفت و دادگاه به محض این‌که فهمید اوضاع از چه قرار است سعی کرد قضیه را جمع کند. آقای خاتمی با پشتوانه حزبی و البته حریّت شخصی زمین سیاست را جارو کرد و حرف‌اش مسموع بود. اما بعضی افراد بدون چنین پشتوانه‌ای حرف‌هایی مطرح می‌کنند که دست‌کم برای من مسموع نیست و با تردید به آن نگاه می‌کنم.

چانه‌زنی هیچ‌گاه متوقف نمی‌شود حتی در دوره جنگ. اما یک نکته را باید توجه کنیم و آن این‌که چانه‌زنی و گفت‌وگو یک پیوستار است و مطلق نیست. چانه‌زنی از خانه‌ شروع می‌شود تا کارخانه، از سیاست را دربرمی‌گیرد تا جنگ. زمانی در مجلس ششم که اقتدارگرایان در کوی دانشگاه گردن‌کشی می‌کردند، آقای صفایی فراهانی بانی مذاکره و چانه‌زنی شد تا دانشجویان آزاد شوند. این یک مدل است؛ حداقلی اما پراهمیت و مفید.

دولت آقای رئیسی پوپولیست، شعارمحور و ناتوان است. این‌ سه فاکتور ممکن است باعث شود ما دولت سیزدهم را با دولت آقای احمدی‌نژاد یکی بدانیم. حال آن‌که دولت معجزه، پوپولیستِ پول‌دار بود اما دولت فعلی، پوپولیستِ بی‌پول است. یعنی شانسی برای جلب نظر مردم ندارد. ناتوانی دولت سیزدهم فقط معطوف به کارگزاران‌اش و چند انتصاب بی‌قواره نیست. مشکل در رأس آن و رئیس‌جمهور رانتی است.

برای مطالعه متن کامل اینجا کلیک کنید و یا روی instant view بزنید

📌نشانی‌های سعید حجاریان در شبکه‌های مجازی👇:
تلگرام | اینستاگرام | توییتر
@MostafaTajzadeh
📝📝📝بانک جهانی: ایران از نظر تورم بالای نرخ موادغذایی پنجمین کشور جهان است

اندکی پس از اینکه ابراهیم رئیسی، در یک گفت‌وگوی تلویزیونی روبروی مردم ایران نشست و ادعای کاهش و کنترل تورم را مطرح کرد، بانک جهانی با انتشار جدولی در توییتر نوشت که ایران رتبه #پنجم تورم نرخ مواد غذایی در جهان را دارد.

بر مبنای گزارش‌ها، در حال حاضر ونزوئلا با تورم ۴۷۱ درصد بالاترین نرخ تورم مواد غذایی را دارد و ایران با تورم ۷۸ درصدی در رتبه پنجم این جدول قرار گرفته است.
@MostafaTajzadeh
@sobhema_ir
📝📝📝 ده تفاوت میان سنگاپور و ایران در مسیر توسعه یافتگی

✍️ مهران صولتی

سنگاپور جزیره کوچکی در جنوب شرقی آسیا میان مالزی و اندونزی است که وسعتی کمتر از نصف جزیره قشم ایران را داراست. کشوری که بدون هیچ یک از منابع طبیعی و حتی زمین کافی برای کشاورزی توانسته به یکی از جلوه های معجزه اقتصادی آسیا تبدیل شود. صادرات سنگاپور اکنون بیش از پنج برابر ایران است، سالیانه پذیرای ۲۰ میلیون توریست بوده و جزء پنج کشور کم فساد جهان است. مردم این کشور لی کوان یو به عنوان اولین نخست وزیر را معمار توسعه سنگاپور می دانند. اما چه تفاوت هایی میان ایران و سنگاپور در مسیر توسعه یافتگی وجود دارد؟

رهبران توسعه گرا: در حالی که سنگاپور در سایه دولتی توسعه گرا‌ فقط طی نیم قرن به پیشرفت های شایانی دست یافت رهبران ایران با نفی توسعه، حکمرانی ایدئولوژیک، و توهم مدیریت جهان فرسنگ ها کشور را به عقب راندند.

حاکمیت قانون: سنگاپور قانون را سنگ بنای ساخت جامعه نوین خود قرار داد و از برابری همگان در مقابل آن دفاع کرد، در حالی که قانون در ایران بیشتر به عنوان ابزاری برای محدود کردن ملت از سوی حکومت جلوه گر شده است.

جهانی شدن اقتصاد: در حالی که سنگاپور از استراتژی توسعه صادرات دفاع کرده و گام به گام اقتصاد خود را جهانی کرده است ایران همچنان با پایبندی به ایده خودکفایی و استراتژی جایگزینی واردات در مسیر انزوای اقتصاد خود گام بر می دارد.

انضباط اجتماعی: سنگاپور در نیم قرن اخیر توانسته با جلب اعتماد مردم نوعی انضباط اجتماعی را در راستای پرورش ملتی قانونمند، منظم و توسعه گرا به مرحله اجرا در آورد حال آن که آشفتگی حکمرانی در ایران و افزایش شکاف دولت - ملت وضعیت متفاوتی را برای ما رقم زده است.

مزیت جغرافیایی: در حالی که سنگاپور بدون هیچ گونه مزیت جدی و صرفا به دلیل قرار گرفتن در مسیر کشتیرانی جهانی توانسته به توسعه پایدار دست یابد ایران هرگز نتوانسته از موقعیت ممتاز ژئوپلیتیک خود برای واقع شدن در مسیر ترانزیتی منطقه بهره گیرد.

آموزش و پرورش کارآمد: سنگاپور با سرمایه گذاری سنگین در آموزش همگانی، فراهم آوردن عدالت آموزشی و برقراری رابطه تنگاتنگ میان آموزش با بازار توانسته به پیشرفت های عظیمی دست یابد در حالی آموزش و پرورش در ایران همچنان ایدئولوژیک، فاقد توانایی مهارت افزایی و به دور از تحولات جهانی است.

روابط سازنده با جهان: در حالی که سنگاپور با پذیرش نظم جهانی کوشیده است تا از رهگذر ارتباط مناسب با همه کشورها توسعه اقتصادی را در آغوش کشد ایران سعی کرده با نفی نظم جهانی و به عنوان یک کشور استثنائی و پیش بینی ناپذیر روابطی تنش زا با جهان داشته باشد.

شایسته سالاری: سنگاپور بدون تاکید بر تربیت نیروی انسانی متخصص و برقراری یک سیستم شایسته گزین نمی توانست جایگاهی در اقتصاد جهانی داشته باشد ولی ایران با ذبح کردن شایسته سالاری در پای اطاعت گرایی و اراده سالاری خود را از یک بوروکراسی کارآمد محروم ساخته است.

عملگرایی: در حالی که سنگاپور برای تحقق یک دولت باظرفیت به این سخن تاریخی دنگ شیائوپینگ عمل کرده است که؛ مهم نیست که گربه سیاه یا سفید باشد، گربه باید موش بگیرد، ایران همچنان با ایدئولوژی گرایی از برقراری روابط مناسب با غرب پرهیز می کند.

خصوصی سازی: سنگاپور کوشیده است تا در یک فرآیند تدریجی و شفاف، بخش خصوصی را تقویت و از آن حمایت کند در حالی که قصه پر غصه‌ی خصوصی سازی در ایران به ورود نهادهای شبه دولتی به عرصه اقتصاد و خصولتی سازی آن انجامیده است.

🆔 @MostafaTajzadeh
📝📝📝عدم تمایل غرب به فروپاشی حکومت در ایران و وحشت از تحولات دمکراتیک در ایران

✍🏻
روح‌الله سوری ـ ایران فردا

مذاکرات ورفت وآمدهای مقامات ایرانی در منطقه بحثها و گمانه‌زنی های زیادی را راجع به تمایل ایران و آمریکا برای دستیابی به توافق بوجود آورده‌است. این مذاکرات و گفتگوها در شرایطی شکل گرفته که به نظر می‌رسد این‌بار برخلاف مذاکرات منتهی به توافق برجام در سال 2015کشورهای عرب منطقه به‌دلیل تغییراتی که درروابط با ایران داشته‌اند مخالفتی نسبت به دستیابی ایران و آمریکا به توافق بروز نداده‌اند. اما از طرف دیگر اعتراضات و نارضایتی‌های شکل گرفته به دنبال کشته‌شدن مهسا امینی هم باعث شده که آن اشتیاقی که در سال 2015 در میان مردم برای رسیدن طرف‌ها به یک توافق وجود داشت را این‌بار شاهد نباشیم و حتی بعضا جامعه نگاه مثبتی هم به این مذاکرات نداشته باشد.

اینکه سرنوشت نهایی این مذاکرات چه خواهد شد واکنش و موضع جامعه در قبال هر توافقی بین ایران و آمریکا در شرایط کنونی چگونه خواهد بود ورسیدن طرفین به یک توافق تا چه‌حد قادر به حل مشکلات متعدد ایران می‌شود پرسش‌هایی است که یافتن پاسخ برای آنها ما را پای صحبت‌های قاسم محبعلی (مدیرکل پیشین امور خاورمیانه و شمال آفریقای وزارت خارجه) نشاند.

@MostafaTajzadeh
متن کامل:
https://b2n.ir/z07800
📝📝📝 خاطرات یک زندانی از اردوگاه‌‌‌‌‌‌‌های کار اجباریِ استالین

✍️تیموتی اسنایدر:

یولیوس مارگولین میپرسد آیا روسیه‌‌‌‌‌‌‌ واقعی همانی ست که پیروزی خودرا برآلمان نازی در"میدان سرخ" جشن می‌‌‌‌‌‌گیرد؟یا آن کشوری است که درجهانِ ناشناخته‌‌‌‌‌‌‌ اردوگاه‌‌‌‌‌‌‌ های کارِ اجباری وجود دارد که آنرا "سرزمین زک"(سرزمین زندانی)(land of the zek) می‌‌‌‌‌‌‌نامد.او درسالهای ۱۹۴۶و۱۹۴۷ دراین‌باره نگاشت،یعنی دقیقاً پنج سال بعـد از حبس با اعمـال شاقه در شوروی. این مسئله هنـوز در روسیه‌ قـرن بیست و یکم مطرح است. مـارگولین خـودِ "زک" بود، محکومی کـه از حبس در بزرگتـرین نظام‌‌‌‌‌‌‌ اردوگاه کارِ اجباری در روزگاری خونین و مرگ‌‌‌‌‌‌‌بار نجات یافته بود.

اردوگاههای کار اجباری در شوروی را گولاگ (Gulag) می‌‌‌‌‌‌‌نامیم، و آنرا وامدار عنوان کتاب الکساندر سولژنیتسین(Alexander Solzhenitsyn) هستیم کـه درسال ۱۹۷۳ منتشر شد. اگر کتاب مـارگولین پس از نگارش منتشر می‌‌‌‌‌‌‌ شد، اکنون اصطلاحات "زک" و "سرزمین زک" (land of the zek) رایج بود.این اولین مجموعه‌‌‌‌‌‌‌ کامل از نوشته‌‌‌‌‌‌‌های مارگولین درباره‌ اردوگاه‌‌‌‌‌‌‌های کار اجباری، با ترجمه‌‌‌‌‌‌‌ انگلیسی، زمانی منتشر می شود که اطلاعات زیادی درباره‌‌‌‌‌‌‌ی آنها داریم. پس از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی درسال ۱۹۹۱ اسنـاد در دستـرس قـرار گـرفت و مـورخـان تلاش کـردند تا تجـارب زندانیـان را با تجـارب نگهبانان، مدیران اردوگاه‌‌‌‌‌‌‌ها، کمیته‌‌‌‌‌‌‌ی اجرایی حزب کمونیست (پولیت‌ بورو) و استالین تطبیق دهند.

در همان سال اولی کـه مـارگولین در اردوگاه کار اجباری زندانی بود، اتحاد جماهیر شوروی و آلمـان نازی متحـد شدند. کار اجباری او منابع مـالی و اقتصـادی "ورماخت" را تأمین می‌‌‌‌‌‌‌کرد. ممکن است که این مسئله از دید ما عجیب و متناقض به نظر برسد اما برای مارگولین، این پایان زندگی‌‌‌‌‌‌‌اش بود.

بی‌ معناییِ مطلق یکی از عناصرِ رنج بود. مـارگولین در شرایـط سخت و ظالمانه کار کرد، به دلیل فعالیت‌‌‌‌‌‌‌هایی که نمی‌‌‌‌‌‌‌توانست آن ها را جرم تلقی کند مجازات شد، توسط دولتی که شهروندش نبود محکوم شد، و به رژیـمی کـه از آن نفرت داشت خدمت کرد. پس ازجنگ،مـارگولین به مطالعه‌‌‌‌‌‌‌ آثار ژان پل سارتر پرداخت و به این ایده‌‌‌‌‌‌‌ سارتر خندید که بیگانگی(alienation)همان ‌چیزی است که مردم بورژوای فرانسه تجربه کرده‌اند./آسو

متن کامل را اینجا بخوانید
@MostafaTajzadeh
📝📝📝اولویت ارزش های اخلاقی

✍🏻ابوالقاسم فنائی

‹‹..کسانی که ادعا می‌کنند اخلاق‌مدار یا دین‌مدارند، میزان حساسیّتی که از خود در برابر نقض این ارزش‌ها نشان می‌دهند باید با میزان اهمّیّت ارزش نقض شده متناسب باشد. یعنی اگر در برابر نقض یک ارزش درجه چندم از خود واکنش شدیدی نشان دهند، امّا در برابر نقض یک ارزش درجه اول سکوت کنند و هیچ واکنشی از خود نشان ندهند، این نشان می‌دهد که انگیزه آنان در دفاع از ارزش‌های اخلاقی یا دینی انگیزه‌ای سیاسی یا اقتصادی است، نه انگیزه‌ای دینی یا اخلاقی. همچنین است اگر در برابر نقض یک ارزش خاص در دوره‌ای سکوت کنند و در دوره‌ای دیگر به آن اعتراض کنند.

بنابراین،
روشن است که تعهد دینی و تعهد اخلاقی اقتضا می‌کند که ما برای همه ارزش‌ها درجه یکسانی از اهمیت قائل نشویم، و دربرابر نقض آنها حساسیت و واکنش یکسانی از خود نشان ندهیم. مثلاً حق الناس مهم‌تر از حق الله است، و حرمت دروغ و تزویر و ریا و ریختن آبروی مردم بیشتر از حرمت شرابخواری است. بنابراین، میزان پای‌بندی یک دیندار واقعی به ارزش‌های درجه چندم نمی‌تواند به همان میزان پای‌بندی باشد که او باید نسبت به ارزش‌های درجه اول داشته باشد. همچنین حساسیت و واکنش عاطفی و عملی او در برابر نقض این ارزش‌ها باید با درجه اهمیت ارزش نقض شده متناسب باشد.

برای مثال کسی که نسبت به بدحجابی حساس است، و حاضر است برای مبارزه با بدحجابی کفن بپوشد و تظاهرات کند، امّا نسبت به رواج دروغ و ریا و اختلاس و غارت بیت المال و فقر در جامعه خود بی‌تفاوت است، معلوم می‌‌‌شود که حساسیت‌های او دینی و اخلاقی نیست، بلکه سیاسی و اقتصادی است. متأسفانه در جامعۀ ما هستند کسانی که نسبت به بدحجابی واکنش تند و شدید نشان می‌دهند، امّا اگر در طول روز صدها کودک خردسال را مشاهده کنند که در اثر فقر به جای رفتن به مدرسه مجبورند در سر چهارراه‌ها یا پیاده‌روها جنس بفروشند یا شیشه اتومبیل‌ها را تمیز کنند، و دیدن این صحنه‌ها هیچ واکنشی را در آنان برنمی‌انگیزد.

درواقع مشکلی که ما داریم این است که نظام ارزشی اخلاقی و دینی در جامعه ما کاملاً وارونه شده، و ارزش‌های درجه چندم جای ارزش‌های درجۀ اوّل را گرفته‌اند. و این خود یکی از نشانه‌های یک جامعۀ بد اخلاق است. اتفاقاً هم اولیای دین و هم متفکران بزرگ ما نسبت به وارونه شدن نظام ارزشی بسیار حساس بوده‌اند. برای مثال، حضرت علی(ع) در آنجا که می‌فرماید: اسلام پوستین وارونه بر تن خواهد کرد، مرادشان همین است. یکی از نقدهای اصلی حافظ به جامعه دینی روزگار خود نیز همین است که در این جامعه نظام ارزش‌ها وارونه شده و ارزش‌های درجۀ دوّم یا چندم جای ارزش‌های درجۀ اوّل را گرفته‌اند.

مثلاً آن‌جا که می‌‌گوید: «در میخانه ببستند خدایا مپسند .. . که در خانۀ تزویر و ریا بگشایند»، دقیقاً به همین نکته اشاره دارد که اگر کسی حساسیّت و دغدغۀدینی و اخلاقی درستی داشته باشد و نظام ارزشی مورد قبول او وارونه نباشد، به بازبودن در خانۀ تزویر و ریا باید بیشتر حساسیّت داشته باشد تا باز بودن در میخانه.

به‌علاوه، نکتۀ اخلاقی مهّم دیگری که در این بیت نهفته است این است که سلب آزادی مردم و تحمیل ارزش‌های درجۀ دوّم دینی و اخلاقی بر آنها با استفاده از زور موجب شیوع و رواج تزویر و ریا در جامعه می‌‌‌شود و این به معنای دفع فاسد به افسد است. غزالی نیز وقتی علم اخلاق را فقه باطن می‌نامد و آن را برتر از فقه ظاهر می‌نشاند و از احیای علوم دین سخن می‌گوید، درواقع در صدد اصلاح این وارونگی است. مقصود او از احیای علوم دین احیای علوم باطنی مانند اخلاق و عرفان است، وگرنه می‌دانیم که در زمان او علوم ظاهری مانند فقه و کلام پررونق بودند..››

برگرفته از گفتگو دین آنلاین با دکتر ابوالقاسم فنائی تحت عنوان اخلاق دینی و اخلاق فرادینی: بخش اول گفتگو | بخش دوم گفتگو | بخش سوم گفتگو

https://t.me/ChakaadeAndisheh
@MostafaTajzadeh
📝📝📝لا اکراه فی الدین

✍🏻منوچهر مهرآذین

حضرت #نوح در آیه ۲۸ سوره هود، پس از تهذیب قوم خود به آنها گفت: « قال یا قوم ارءیتم ان کنت علی بینه من ربی و اتنی رحمه من عنده فعمیت علیکم انلز مکموها و انتم لها کارهون.»

بدین معنا که: « ای قوم من، چه می گویید اگر از پروردگارم حجتی به همراه داشته باشم و او مرا رحمت خویش ارزانی کرده باشد و شما از دیدن آن ناتوان باشید، آیا در حالی که خود نمی خواهید، شما را به #اکراه به قبول آن واداریم؟»

تاریخ گواه آن است که حضرت نوح(ع) علیرغم حقانیتش، هرگز از #زور و #اجبار برای رساندن #پیام خود به مردم استفاده نکرد. لذا مشهور فقها بر این عقیده اند که این آیه بر منتفی بودن اکراه در دین دلالت دارد.

این موضوع که نفس داشتن #ایمان «اکراه ناپذیر» است نیز سخن بسیار درستی است، چرا که ایمان امری درونی و #قلبی است و با اینکه می توان برخی #ظواهر_مذهبی را به انسان ها تحمیل کرد، ولی هرگز نمی توان با زور کسی را به مذهبی یا مکتبی مومن کرد.

به همین خاطر است که خداوند در آیه ۲ سوره بقره می فرماید:«لا اکراه فی الدین قد تبین الرشد من الفی.» بدین معنا که در دین هیچ اجباری نیست و هدایت از #گمراهی تمیز داده شده است.

بنابراین خداوند هیچ گونه هدف و برنامه ای برای مومن ساختن انسان ها به واسطه اجبار نمودن آنها نداشته و ندارد و می توان صراحتا اذعان کرد که ایمان برای همه انسان ها، امری #اختیاری است.

خداوند همچنین در آیه ۹۹ سوره یونس خطاب به او می فرماید:«ولو شاء ربک لامن من فی الارض کلهم جمیعا افانت تکره الناس حتی یکونوا مومنین.» بدین معنا که اگر پروردگار تو بخواهد، همه کسانی که در روی زمین هستند ایمان می آورند، آیا تو #مردم را به اجبار وامی داری که ایمان بیاورند؟

در لینک زیر بخوانید:
https://sobhema.news/?p=23373
@MostafaTajzadeh
@sobhema_ir
📝📝📝 همتی در واکنش به ابقای  ایران در لیست سیاه  FATF: تداوم این شرایط چه نفعی برای ایران دارد؟ / پایان این ظلم در حق مردم ایران چه زمانی است؟

همتی رئیس سابق بانک مرکزی نوشت: FATF ایران را در فهرست سیاه، یعنی در کنار کره شمالی و میانمار که از نظر آنها، خطر پولشویی و تامین مالی تروریسم برای سیستم مالی جهانی دارند، ابقا کرد. تداوم این شرایط چه نفعی برای ایران دارد؟ پایان این ظلم در حق مردم ایران چه زمانی است؟ مسئولین برای تداوم این وضع چه استدلالی دارند؟

🔹 https://t.me/eghtesadiyoun @MostafaTajzadeh
📝📝📝هنر پوتین: سودانی کردن دولتی اروپایی!

✍🏻صلاح_الدین_خدیو

سخنگوی وزارت خارجه در واکنش به تحولات روسیه گفته: ایران از حاکمیت قانون در این کشور حمایت می کند.

البته مقصود ناصر کنعانی "دولت قانونی" و تاکید  بر شناسایی دوژور دولت روسیه است.

حاکمیت قانون به کل با دو اصطلاح فوق متفاوت است.

تاکید بر این تمایز از این جهت مهم است که وضع ناگوار روسیه از اساس به علت فقدان حکومت قانون است.

حاکمیت قانون وضعیتی نهادی است که در آن نهادهای مشروع سیاسی اهمیت بیشتری از اشخاص و زمامداران حاکم دارند.


متن کامل

@sharname1 @MostafaTajzadeh