کدام سیاست؛ تقویت اشتراکات یا افتراقات؟
✍🏻 حسین نورانی نژاد
در سیاستورزی کلاسیک و قدیمی ایرانی که بسیار متاثر از سنتها و خصلتهای چپ روانه بوده است، تحلیل آرایش نیروها بر اساس تضادها، شکافها و تعارضات تعریف میشود. بر این مبنا، قاعدتا نیروهای شاخص و خطشناس آنهایی هستند که هر چه بهتر خطوط افتراق با دیگران را بشناسند و تمرکزشان بر دیگریشناسی و دیگریسازی و بر هم نخوردن تمایزات باشد.
✔️از دل این سنت است که بازار شام احزاب در ایران هم قابل فهم میشود. البته نه این که این مساله تنها دلیل تعدد غیر منطقی احزاب باشد، اما به عنوان مثال، مگر چقدر تفاوت بین موسسین جبهه مشارکت و اعضای سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی در سالهای اولیه اصلاحات بود که این دو جریان با هم یکی نشدند و همان هم باعث تشکیل احزاب و جریانهای متعدد از دل آن دو حزب در سالهای بعد شد؟ تقریبا هیچ، جز تفوق همان نگاه تمایزجو و خط شناس که مو را از ماست میکشد تا یک وقت ذرهای از مرزهای حیثیتی شده به هم نریزد.
✔️اما گفتمانی که پس از سال 1376 و دوره اصلاحات فراگیر شد و مبنا را بر مدارا و یافتن نقاط اشتراک قرار داد، به مرور از آن چهره عبوس خطشناس در سیاستورزی کاست و نیروها، به خصوص نسل جدید سیاستورزان را به سوی شناسایی نقاط اشتراک و ائتلافگرایی حول آنها آنها سوق داد. دلیل تقویت ائتلافها و جبههها از آن مقطع به بعد همین شد. فهم آرایش نیروها بر اساس میزان اشتراکات به جای افتراقات.
✔️در واقع در این رویکرد، یک جریان یا نیروی سیاسی موفق، آنی است که توان بیشتری در شناسایی اشتراکات با دیگران و تمرکز بر آنها داشته باشد.
✔️اما در شرایط بر هم خوردن اساس سیاستورزی که تبعاتی چون رادیکالیزه شدن نیروها و بر کشیدن نیروهای تند و خاموش شدن نیروهای منعطف را به دنبال دارد، دوباره آن سنت بداخلاق و خشک قدیمی برکشیده میشود. سنتی که لذتش در به هم خوردن اشتراکات و نوعی نابگرایی و کشیدن مو از ماست با هدف بر هم زدن هر چیزی است که ممکن است اشتراکات نیروهای متحد را حفظ کند.
✔️به عنوان مثال دو موضع از دو نیروی متحد قدیمی بیرون میآید که بیش از 80 درصد آنها یکی است. آن 20 درصد باقیمانده هم نه کم اهمیتند و نه قابل چشمپوشی. در واقع میتواند اختلاف بر سر راهبردها باشد یا همان نتیجهگیری از 80 درصد دیگر متن که طبعا مهمترین بخش یک موضع است. اما به هر حال آن 80 درصد اشتراک هم مساله کوچکی نیست که به راحتی از کنارش بگذریم و اساس یک اتحاد موثر به هم بخورد.
✔️اگر این کار از جانب نیروهای رقیب و مخالف اساس این دو نیروی متحد قدیمی باشد؛ قابل درک و منطقی است، اما در یک شرایط نرمال و بر اساس عقلانیت سیاسی، هر نیرویی که به یکی از این دو موضع احساس نزدیکی بیشتری میکند، تلاش دارد تا آن 80 درصد را برجسته کند، زنده نگه دارد و از آن سرمایه ای بسازد برای آتیهای که سیب سیاست چرخهای بسیار میخورد و احتمال بسیار دارد که مجددا آن 20 باقی مانده را پوشش دهد.
✔️با این توصیف از شرایط، آیا توجه به اشتراکات حداکثری، معادل بیصداقتی و عدم شفافیت است یا برعکس، تعهدی به سیاستورزی مدرن مبتنی بر مدارا و انعطاف و توافقاتی است که میتواند در کنار سایر اقشار و گروههای اجتماعیِ همسو، ائتلافهای وسیعپایه را برای قدم نهادن در راه باریک آزادی بسازد؟
✔️گذار از سنت سیاستورزی تمایزجو و دیگریساز به سیاستورزی مداراگر و اشتراک جو و ائتلافی، تمرینی است که فراز و نشیب بسیار دارد و گذشته از موشدوانی رقبا، در شرایط انسداد سیاست مثل روزها و سالهای اخیر به دست انداز طبیعی میخورد. گویی این شرایط برهکشان نیروهای واگرا و ستیزه جوست که میل بسیاری برای بر هم زدن هر توافقی دارند.
✔️اما بر نیروهای پخته و منعطف است که نگذارند سیاست ورزی به سنتهای قدیمی خود باز گردد و روند نوگرایی و مدرن سازی آن را حفظ کنند.
@MostafaTajzadeh
@emtedadnet
✍🏻 حسین نورانی نژاد
در سیاستورزی کلاسیک و قدیمی ایرانی که بسیار متاثر از سنتها و خصلتهای چپ روانه بوده است، تحلیل آرایش نیروها بر اساس تضادها، شکافها و تعارضات تعریف میشود. بر این مبنا، قاعدتا نیروهای شاخص و خطشناس آنهایی هستند که هر چه بهتر خطوط افتراق با دیگران را بشناسند و تمرکزشان بر دیگریشناسی و دیگریسازی و بر هم نخوردن تمایزات باشد.
✔️از دل این سنت است که بازار شام احزاب در ایران هم قابل فهم میشود. البته نه این که این مساله تنها دلیل تعدد غیر منطقی احزاب باشد، اما به عنوان مثال، مگر چقدر تفاوت بین موسسین جبهه مشارکت و اعضای سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی در سالهای اولیه اصلاحات بود که این دو جریان با هم یکی نشدند و همان هم باعث تشکیل احزاب و جریانهای متعدد از دل آن دو حزب در سالهای بعد شد؟ تقریبا هیچ، جز تفوق همان نگاه تمایزجو و خط شناس که مو را از ماست میکشد تا یک وقت ذرهای از مرزهای حیثیتی شده به هم نریزد.
✔️اما گفتمانی که پس از سال 1376 و دوره اصلاحات فراگیر شد و مبنا را بر مدارا و یافتن نقاط اشتراک قرار داد، به مرور از آن چهره عبوس خطشناس در سیاستورزی کاست و نیروها، به خصوص نسل جدید سیاستورزان را به سوی شناسایی نقاط اشتراک و ائتلافگرایی حول آنها آنها سوق داد. دلیل تقویت ائتلافها و جبههها از آن مقطع به بعد همین شد. فهم آرایش نیروها بر اساس میزان اشتراکات به جای افتراقات.
✔️در واقع در این رویکرد، یک جریان یا نیروی سیاسی موفق، آنی است که توان بیشتری در شناسایی اشتراکات با دیگران و تمرکز بر آنها داشته باشد.
✔️اما در شرایط بر هم خوردن اساس سیاستورزی که تبعاتی چون رادیکالیزه شدن نیروها و بر کشیدن نیروهای تند و خاموش شدن نیروهای منعطف را به دنبال دارد، دوباره آن سنت بداخلاق و خشک قدیمی برکشیده میشود. سنتی که لذتش در به هم خوردن اشتراکات و نوعی نابگرایی و کشیدن مو از ماست با هدف بر هم زدن هر چیزی است که ممکن است اشتراکات نیروهای متحد را حفظ کند.
✔️به عنوان مثال دو موضع از دو نیروی متحد قدیمی بیرون میآید که بیش از 80 درصد آنها یکی است. آن 20 درصد باقیمانده هم نه کم اهمیتند و نه قابل چشمپوشی. در واقع میتواند اختلاف بر سر راهبردها باشد یا همان نتیجهگیری از 80 درصد دیگر متن که طبعا مهمترین بخش یک موضع است. اما به هر حال آن 80 درصد اشتراک هم مساله کوچکی نیست که به راحتی از کنارش بگذریم و اساس یک اتحاد موثر به هم بخورد.
✔️اگر این کار از جانب نیروهای رقیب و مخالف اساس این دو نیروی متحد قدیمی باشد؛ قابل درک و منطقی است، اما در یک شرایط نرمال و بر اساس عقلانیت سیاسی، هر نیرویی که به یکی از این دو موضع احساس نزدیکی بیشتری میکند، تلاش دارد تا آن 80 درصد را برجسته کند، زنده نگه دارد و از آن سرمایه ای بسازد برای آتیهای که سیب سیاست چرخهای بسیار میخورد و احتمال بسیار دارد که مجددا آن 20 باقی مانده را پوشش دهد.
✔️با این توصیف از شرایط، آیا توجه به اشتراکات حداکثری، معادل بیصداقتی و عدم شفافیت است یا برعکس، تعهدی به سیاستورزی مدرن مبتنی بر مدارا و انعطاف و توافقاتی است که میتواند در کنار سایر اقشار و گروههای اجتماعیِ همسو، ائتلافهای وسیعپایه را برای قدم نهادن در راه باریک آزادی بسازد؟
✔️گذار از سنت سیاستورزی تمایزجو و دیگریساز به سیاستورزی مداراگر و اشتراک جو و ائتلافی، تمرینی است که فراز و نشیب بسیار دارد و گذشته از موشدوانی رقبا، در شرایط انسداد سیاست مثل روزها و سالهای اخیر به دست انداز طبیعی میخورد. گویی این شرایط برهکشان نیروهای واگرا و ستیزه جوست که میل بسیاری برای بر هم زدن هر توافقی دارند.
✔️اما بر نیروهای پخته و منعطف است که نگذارند سیاست ورزی به سنتهای قدیمی خود باز گردد و روند نوگرایی و مدرن سازی آن را حفظ کنند.
@MostafaTajzadeh
@emtedadnet
🔴 بيانيه جبهه اصلاحات ايران در ارتباط با بیانیههای اخیر مهندس میرحسین موسوی و حجةالاسلام و المسلمين سيدمحمدخاتمى
✍🏻در این بیانیه آمده است:
✔️امروز به نقطه ای رسیدهایم که اکثریت ملت در یک سو ایستاده است و حاکمیت در سويى ديگر. دستی که از جانب ملت برای مشارکت و کمک به اصلاح امور بیرون آمده بود پس زده شد و صدای آنان به گوشی نرسید و همه تلاشها برای ایجاد فضای گفتگو بیحاصل ماند.
✔️به راستی چه شد و چرا حاکمیت، بیاعتنایی به قانون اساسی و رأی و نظر مردم را به آنجا رساند تا مهندس ميرحسين موسوى كه بيش از دوازده سال است در حصر غيرقانونى و ظالمانه بسر مىبرد و نماد ایستادگی و مقاومت است، مطالبه اجرای بدون تنازل قانون اساسی را که شعار اصلی جنبش سبز بود فروگذارد و رویکرد اصلاح قانون اساسی را پس از کسب نظر از مردم بوسیله رفراندوم، راه گذار از وضع نامطلوب کنونی بداند.
✔️واپسین رمق اصلاحطلبی و کورسوی امید در بیانیه خیرخواهانه و مسئولانه سیدمحمدخاتمی که توانست در دوره ۸ ساله ریاست جمهوریاش افق و چشمانداز امید بخشی پیش چشم مردم ایران بیاورد، به منصه ظهور رسیده است. واهمه و پرهیز از هرجومرج و خشونت بیپایان و در نتيجه تباه شدن آينده ايران و فرزندان آن، این تکلیف را به ما میدهد که در تلاشی که این بیانیه برای گشودن راه برون رفت از اين وضعيت صورت میدهد، با خاتمی همراه باشيم.
✔️خاتمی به خوبی در بندهای پانزدهگانه بیانیه خود راه برون رفت از وضعیت ناپایدار و فرصت سوز موجود را برشمرده است. اکنون عاملیت در مورد تحقق این راهکارها در اختیار صاحبان قدرت است. فرصت برای آنها نامحدود نیست.
👈🏼 متن کامل بیانیه
🔹کانال رسمی جبهه اصلاحات ایران
@jebheheslahat @MostafaTajzadeh
✍🏻در این بیانیه آمده است:
✔️امروز به نقطه ای رسیدهایم که اکثریت ملت در یک سو ایستاده است و حاکمیت در سويى ديگر. دستی که از جانب ملت برای مشارکت و کمک به اصلاح امور بیرون آمده بود پس زده شد و صدای آنان به گوشی نرسید و همه تلاشها برای ایجاد فضای گفتگو بیحاصل ماند.
✔️به راستی چه شد و چرا حاکمیت، بیاعتنایی به قانون اساسی و رأی و نظر مردم را به آنجا رساند تا مهندس ميرحسين موسوى كه بيش از دوازده سال است در حصر غيرقانونى و ظالمانه بسر مىبرد و نماد ایستادگی و مقاومت است، مطالبه اجرای بدون تنازل قانون اساسی را که شعار اصلی جنبش سبز بود فروگذارد و رویکرد اصلاح قانون اساسی را پس از کسب نظر از مردم بوسیله رفراندوم، راه گذار از وضع نامطلوب کنونی بداند.
✔️واپسین رمق اصلاحطلبی و کورسوی امید در بیانیه خیرخواهانه و مسئولانه سیدمحمدخاتمی که توانست در دوره ۸ ساله ریاست جمهوریاش افق و چشمانداز امید بخشی پیش چشم مردم ایران بیاورد، به منصه ظهور رسیده است. واهمه و پرهیز از هرجومرج و خشونت بیپایان و در نتيجه تباه شدن آينده ايران و فرزندان آن، این تکلیف را به ما میدهد که در تلاشی که این بیانیه برای گشودن راه برون رفت از اين وضعيت صورت میدهد، با خاتمی همراه باشيم.
✔️خاتمی به خوبی در بندهای پانزدهگانه بیانیه خود راه برون رفت از وضعیت ناپایدار و فرصت سوز موجود را برشمرده است. اکنون عاملیت در مورد تحقق این راهکارها در اختیار صاحبان قدرت است. فرصت برای آنها نامحدود نیست.
👈🏼 متن کامل بیانیه
🔹کانال رسمی جبهه اصلاحات ایران
@jebheheslahat @MostafaTajzadeh
Telegraph
بيانيه جبهه اصلاحات ايران در ارتباط با بیانیههای اخیر مهندس میرحسین موسوی و حجةالاسلام و المسلمين سيدمحمدخاتمى
بسماللهالرحمنالرحیم ۴۴ سال از پیروزی انقلاب اسلامی در سال ۵۷ که با مشارکت قاطبه ملت ایران علیه نظام خودکامه و استبدادی شاهنشاهی رخ داد، میگذرد. آن انقلاب به سبب آنکه غالب مردم دارای انگیزههای دینی بودند و رهبر بلامنازعش نيز یک مرجع تقلید بود، اسلامی…
دمکراسی از همین امروز
محمدجواد کاشی
----
جوانانی بودند که چندین ماه خیابان شهرها را اشغال کرده بودند کم کم به خانه بازگشتند و بازمیگردند. آنها که بودند، چه میگفتند، چه میخواستند؟
اینک صدای بزرگتران است که به گوش میرسد. از نظر نظام، آنها هیچ نبودند و هیچ سخن قابل شنیدنی نداشتند. به نظرشان همه چیز خاتمه یافته است. در یک برنامه تلویزیونی مجری به شعر «من رشته محبت خود پاره میکنم، شاید گره خورد به تو نزدیکتر شود» اشاره کرد و نتیجه گرفت اعتراضات مثل پاره شدن رشته محبت با نظام بود، اما هدف نزدیکتر شدن به نظام بود. مردم با مشارکت در راهپیمایی بیست و دوم بهمن بارگشتند در حالیکه به نظام نزدیکتر شده بودند.
مخالفین نظام، پرچمهای گوناگون بلند کردهاند و هر کدام به نحوی داعیهدار نمایندگی آن جوانان هستند. یکی خواستار اصلاح ساختاری نظام است، دیگری اصل و فرع نظام را انکار میکند. یکی سودای سلطنت دارد دیگری در خیال جمهوری سکولار است.
میان آن جوانان و این مردان و زنان سیاست، فاصلهای هست که هیچ کس به آن توجه نمیکند. آنان کم کم محو میشوند و تبدیل میشوند به موضوع تفسیر. هر کس به مراد خود دست به تفسیری از آنان میزند و به سمت مقصودی توصیه میکند. گویی آنان به سایه تبدیل شدهاند و کسانی در آفتاب چهره نشان میدهند.
کسانی که دردهای زیرپوستی داشتند. منطق کسب قدرت را نمیدانستند و اهل مباحث نظری و فلسفی و جامعه شناختی هم نبودند. کم کم کسانی از راه میرسند که منطق کسب قدرت را میدانند و مباحث نظری و جامعه شناختی هم بلدند اما درد زیرپوستی ندارند. در شکاف میان دردهای فاقد زبان و زبان فاقد درد، سویه بیگانه ساز سیاست خانه میکند.
دقیقاً در همین شکاف است که معترضان به سکوهای تماشاگری رانده میشوند و اهل سیاست و سخن و نظر، در صحنه نمایش با هم رقابت میکنند. سرانجام یکی بر دیگران غالب میشود. مردم امیدهای فراوان میبندند و فصل تازهای سرانجام در سیاست آغاز میشود. آنگاه این تماشاگرانند که با هم آه میکشند و با خود میگویند چه میخواستیم چه شد.
هیچکس نمیخواهد همان معترضان سخن بگویند. اگر هنوز توان این کار را ندارند، به امکانهای به سخن آمدنشان بیاندیشند. اگر نماینده معینی ندارند، بسترهای به میدان آمدن نمایندگانشان را مهیا کنند.
قدرت، تن به منطق حقیقت نمیسپارد. یکی به حفظ قدرت فکر میکند و هر چه زودتر میخواهد صورت مساله را پاک کند، دیگری در جستجوی امکانی برای کسب قدرت است و این کار را با سرمایهای انجام میدهد که آن جوانان در میان نهادند و رفتند.
حقیقت دستکم به طور موقت میتواند منطق قدرت را معلق کند. این کار تنها با گشودن میدان حضور نسل معترض فراهم میشود. باید اجازه داد آنها در یک فضای آرام خود سخن بگویند. یکدیگر را در فضایی امنتر بازیابند. باهم گفتگو کنند. آرزومندیها و مرثیههای خود را بخوانند. از دردهای خود بنالند و راههای خروج از مسیرهای رنج را نشان دهند. سیاست اصیل، میدان دادن به ظهور و وجود دیگری است، نه تنازع و حذف و غلبه بر دیگری. دردمندان با کوله بار دردهای خود باید راهگشا شوند. به جای آنکه کلمات پرطمطراق میانجی شوند، دردهای مشترک باید میاندار باشند. آنگاه میبینی که مسیر برون رفت یا این یا آن نیست، در بسیاری از موارد نه این و نه آن است. مسیرهای گوناگونی گشوده میشود که هر کدام مشکل گشای دردی است متمایز با دیگری. تنها یک نفر یا یک گروه نیست که معتبر خواهد شد، شمار کثیری اعتبار خواهند یافت و در صحنه موضوعیت پیدا خواهند کرد. آنگاه دیگر تماشاگری موضوعیت خود را از دست خواهد داد، همه بازیگر خواهند شد. دوگانه اصلاح و انقلاب از میان برخواهد خواست، و دمکراسی به جای آنکه یک آرزوی متعلق به فردا باشد، از همین امروز آغاز خواهد شد.
@javadkashi @MostafaTajzadeh
محمدجواد کاشی
----
جوانانی بودند که چندین ماه خیابان شهرها را اشغال کرده بودند کم کم به خانه بازگشتند و بازمیگردند. آنها که بودند، چه میگفتند، چه میخواستند؟
اینک صدای بزرگتران است که به گوش میرسد. از نظر نظام، آنها هیچ نبودند و هیچ سخن قابل شنیدنی نداشتند. به نظرشان همه چیز خاتمه یافته است. در یک برنامه تلویزیونی مجری به شعر «من رشته محبت خود پاره میکنم، شاید گره خورد به تو نزدیکتر شود» اشاره کرد و نتیجه گرفت اعتراضات مثل پاره شدن رشته محبت با نظام بود، اما هدف نزدیکتر شدن به نظام بود. مردم با مشارکت در راهپیمایی بیست و دوم بهمن بارگشتند در حالیکه به نظام نزدیکتر شده بودند.
مخالفین نظام، پرچمهای گوناگون بلند کردهاند و هر کدام به نحوی داعیهدار نمایندگی آن جوانان هستند. یکی خواستار اصلاح ساختاری نظام است، دیگری اصل و فرع نظام را انکار میکند. یکی سودای سلطنت دارد دیگری در خیال جمهوری سکولار است.
میان آن جوانان و این مردان و زنان سیاست، فاصلهای هست که هیچ کس به آن توجه نمیکند. آنان کم کم محو میشوند و تبدیل میشوند به موضوع تفسیر. هر کس به مراد خود دست به تفسیری از آنان میزند و به سمت مقصودی توصیه میکند. گویی آنان به سایه تبدیل شدهاند و کسانی در آفتاب چهره نشان میدهند.
کسانی که دردهای زیرپوستی داشتند. منطق کسب قدرت را نمیدانستند و اهل مباحث نظری و فلسفی و جامعه شناختی هم نبودند. کم کم کسانی از راه میرسند که منطق کسب قدرت را میدانند و مباحث نظری و جامعه شناختی هم بلدند اما درد زیرپوستی ندارند. در شکاف میان دردهای فاقد زبان و زبان فاقد درد، سویه بیگانه ساز سیاست خانه میکند.
دقیقاً در همین شکاف است که معترضان به سکوهای تماشاگری رانده میشوند و اهل سیاست و سخن و نظر، در صحنه نمایش با هم رقابت میکنند. سرانجام یکی بر دیگران غالب میشود. مردم امیدهای فراوان میبندند و فصل تازهای سرانجام در سیاست آغاز میشود. آنگاه این تماشاگرانند که با هم آه میکشند و با خود میگویند چه میخواستیم چه شد.
هیچکس نمیخواهد همان معترضان سخن بگویند. اگر هنوز توان این کار را ندارند، به امکانهای به سخن آمدنشان بیاندیشند. اگر نماینده معینی ندارند، بسترهای به میدان آمدن نمایندگانشان را مهیا کنند.
قدرت، تن به منطق حقیقت نمیسپارد. یکی به حفظ قدرت فکر میکند و هر چه زودتر میخواهد صورت مساله را پاک کند، دیگری در جستجوی امکانی برای کسب قدرت است و این کار را با سرمایهای انجام میدهد که آن جوانان در میان نهادند و رفتند.
حقیقت دستکم به طور موقت میتواند منطق قدرت را معلق کند. این کار تنها با گشودن میدان حضور نسل معترض فراهم میشود. باید اجازه داد آنها در یک فضای آرام خود سخن بگویند. یکدیگر را در فضایی امنتر بازیابند. باهم گفتگو کنند. آرزومندیها و مرثیههای خود را بخوانند. از دردهای خود بنالند و راههای خروج از مسیرهای رنج را نشان دهند. سیاست اصیل، میدان دادن به ظهور و وجود دیگری است، نه تنازع و حذف و غلبه بر دیگری. دردمندان با کوله بار دردهای خود باید راهگشا شوند. به جای آنکه کلمات پرطمطراق میانجی شوند، دردهای مشترک باید میاندار باشند. آنگاه میبینی که مسیر برون رفت یا این یا آن نیست، در بسیاری از موارد نه این و نه آن است. مسیرهای گوناگونی گشوده میشود که هر کدام مشکل گشای دردی است متمایز با دیگری. تنها یک نفر یا یک گروه نیست که معتبر خواهد شد، شمار کثیری اعتبار خواهند یافت و در صحنه موضوعیت پیدا خواهند کرد. آنگاه دیگر تماشاگری موضوعیت خود را از دست خواهد داد، همه بازیگر خواهند شد. دوگانه اصلاح و انقلاب از میان برخواهد خواست، و دمکراسی به جای آنکه یک آرزوی متعلق به فردا باشد، از همین امروز آغاز خواهد شد.
@javadkashi @MostafaTajzadeh
📝📝📝«بیانیه میرحسین بر اساس اندیشههای امام است»
✍🏻 غلامعلی رجایی
✅غلامعلی رجایی، فعال سیاسی اصلاحطلب بیانیهی میرحسین موسوی را «رادیکال» دانست و گفت: این بیانیه بازتاب خوبی داشته و آن همه پرسی که مطرح کردهاند بر اساس اندیشه های امام است و بر مبنای حرفی است که امام خمینی در بهشت زهرا گفتند درباره این که پدران ما حق تعیین سرنوشت برای ما را ندارند و الان هم همین موضوع مطرح است. البته آقای موسوی باید توضیح دهند که همه پرسی مد نظرشان چگونه قرار است برگزار شود؟! میبایست فرصت پیدا کنند اینها را توضیح دهند، امیدوارم حصر تمام شود و ایشان با رسانهها بتوانند سخن بگوید و ابهامات را توضیح دهد.
✅رجایی در گفتوگویی با اشاره به دیدار چندی قبل خود با سیدمحمد خاتمی میگوید: مدتی قبل پیشنهادی را با آقای خاتمی مطرح کردم که شما هم مثل همان نامهای که آقایان بهشتی، موسوی اردبیلی، خامنهای و هاشمی که به «نامه بدون سلام» معروف شد به امام دادند برای رهبری بنویسید که با یک امضا باشد و با ترکیب آقایان خاتمی، ناطق نوری، موسوی خوئینیها، روحانی، جهانگیری و سیدحسن خمینی.
✅آقای خاتمی در پاسخ به این پیشنهاد گفت که این کار شدنی نیست چون بعضی ها موافق این طور حرکات نیستند. لذا خودش شخصا بیانیه داد. بیانیه های آقای خاتمی و آقای موسوی، میتواند موجب شود موسوی خوئینیها و مجمع روحانیون مبارز و دیگران نیز بیانیههایی را منتشر کنند. حتی مراجع هم در این قضیه اگر هم نمیخواهند علنی باشد به طور غیرعلنی به رهبری راه حلهای خود را بدهند. به نظر من بیانیهنویسی باید ادامه پیدا کند.
لینک تفصیل مصاحبه به فاصله اندکی در کانال منتشر میشود.
https://t.me/sfandiar_abdolahi @MostafaTajzadeh
✍🏻 غلامعلی رجایی
✅غلامعلی رجایی، فعال سیاسی اصلاحطلب بیانیهی میرحسین موسوی را «رادیکال» دانست و گفت: این بیانیه بازتاب خوبی داشته و آن همه پرسی که مطرح کردهاند بر اساس اندیشه های امام است و بر مبنای حرفی است که امام خمینی در بهشت زهرا گفتند درباره این که پدران ما حق تعیین سرنوشت برای ما را ندارند و الان هم همین موضوع مطرح است. البته آقای موسوی باید توضیح دهند که همه پرسی مد نظرشان چگونه قرار است برگزار شود؟! میبایست فرصت پیدا کنند اینها را توضیح دهند، امیدوارم حصر تمام شود و ایشان با رسانهها بتوانند سخن بگوید و ابهامات را توضیح دهد.
✅رجایی در گفتوگویی با اشاره به دیدار چندی قبل خود با سیدمحمد خاتمی میگوید: مدتی قبل پیشنهادی را با آقای خاتمی مطرح کردم که شما هم مثل همان نامهای که آقایان بهشتی، موسوی اردبیلی، خامنهای و هاشمی که به «نامه بدون سلام» معروف شد به امام دادند برای رهبری بنویسید که با یک امضا باشد و با ترکیب آقایان خاتمی، ناطق نوری، موسوی خوئینیها، روحانی، جهانگیری و سیدحسن خمینی.
✅آقای خاتمی در پاسخ به این پیشنهاد گفت که این کار شدنی نیست چون بعضی ها موافق این طور حرکات نیستند. لذا خودش شخصا بیانیه داد. بیانیه های آقای خاتمی و آقای موسوی، میتواند موجب شود موسوی خوئینیها و مجمع روحانیون مبارز و دیگران نیز بیانیههایی را منتشر کنند. حتی مراجع هم در این قضیه اگر هم نمیخواهند علنی باشد به طور غیرعلنی به رهبری راه حلهای خود را بدهند. به نظر من بیانیهنویسی باید ادامه پیدا کند.
لینک تفصیل مصاحبه به فاصله اندکی در کانال منتشر میشود.
https://t.me/sfandiar_abdolahi @MostafaTajzadeh
Telegram
«راه و چاه» اسفندیار عبداللهی
در این کانال، یادداشتها، توییتها و مصاحبههای #اسفندیار_عبداللهی و مطالب دریافتی کارشناسان سیاسی، فعالان مدنی و اجتماعی درج میشود.
یوتیوب👇
https://www.youtube.com/@rah_e_akhar
setayesh1384.310@gmail.com ارتباط با ادمین
یوتیوب👇
https://www.youtube.com/@rah_e_akhar
setayesh1384.310@gmail.com ارتباط با ادمین
✅ خاطرات سلول انفرادی
🟩 قسمت چهل و یکم
🟢 من ناگهان صدایم را بلند کرده میگویم «همسرم، سید مصطفی تاجزاده، را به جرم دفاع از حقوق مردم گرفتهاند و مرا به جرم دفاع از حقوق همسرم و شکایت از بیعدالتیها.» مأمور مرد بغل گوش من میگوید «هیس!» من داد میزنم «هیس ندارد. همه باید از جنایتهای شما مطلع شوند.» افرادی که روی نیمکتها نشسته و برخی که ایستادهاند با تعجب ما را نگاه میکنند.
🟢 مأمورها سریع مرا به آسانسور میرسانند. بالاخره آنجا یک چهرهی تکیدهی مهتابی آشنا میبینم و میپرم او را در آغوش میگیرم. نازنین خسروانی است که با هیبتی مشابه من به دادگاهش آوردهاند. مأمورها می پرند سمت من. داد میزنم «دخترم است، دخترم.» و میبوسمش و حالش را میپرسم. نازنین هم از این دیدار غیرمنتظره خوشحال شده و هر دو از این اتفاق شيرين لذت میبریم. در گوشش میگویم «قوی باش دخترم» و خداحافظی میکنیم.
🟢 من روزههایم را هر روز به نیت یکی از اقوام درگذشته یا شهدا میگیرم و برایشان نماز قضا میخوانم. آن روز نوبت شهید حمید باکری بود. به زندان که برمیگردیم، نزدیک ظهر است. موقع نماز این شهید گرانقدر را، که مطلعین از عملیات لو رفته باید پاسخگوی خون به ناحق ریختهاش باشند، نزد پروردگار متعال واسطه قرار میدهم برای آزادی همهی زندانیان بیگناه، به خصوص نازنین که از زمان بازداشتش شاهد بیقراریهای خانوادهی محترمش بودهام.
🟢 بازجو خیلی معطل نمیشود. زود مرا میخواند و تا میرسم سوال میکند «چه خبر؟ قاضی چه گفت؟»
🟢 من با تعجب میپرسم «مگر شما با هم هماهنگ نیستید؟ شما که گفتی ضابط قوه قضائیهای و ما هم طی این مدت شاهد بودیم بازجو با قاضی دستشان در یک کاسه است؟»
🟢 میگوید «بله، هماهنگیم.»
🟢 میگویم «پس خودتان خبر دارید بین ما چه گذشته، دیگر پرسیدن ندارد. فقط نفهمیدم چرا مأمورتان را راه نداد!»
🟢 به روی خود نمیآورد و میگوید «حالا شما بگویید آقای مقیسه چه گفت.»
🟢 اصلا حوصلهاش را ندارم. میگویم «شما که پرونده درست کردهاید و حکم بازداشت گرفتهاید، خودتان از قاضی هم بپرسید که به من چه گفته است.»
🟢 او که انگار خیالش از بابت تأیید بازداشت موقت راحت شده، سوالاتی در مورد نامهها و نوشتههای همسرجان میکند.
🟢 میگویم «برای من از ابتدا مثل روز روشن بود که به خاطر همسرم بازداشت شدهام، از همان شب اول که خانم تاجزاده خطابم کردند. این هم اوج عدالت نظام است که زن را به جرم دادخواهی همسرش میگیرند و در سلول انفرادی مجازات میکنند.»
🟢 او تکذیب میکند و فوری بحث را عوض میکند. من هم خشمگین از همه ستمی که بر خانواده ما روا داشتهاند میگویم «دیگر تا همسرم را ملاقات نکنم هیچ سوالی را جواب نمی دهم.»
@MostafaTajzadeh
🟩 قسمت چهل و یکم
🟢 من ناگهان صدایم را بلند کرده میگویم «همسرم، سید مصطفی تاجزاده، را به جرم دفاع از حقوق مردم گرفتهاند و مرا به جرم دفاع از حقوق همسرم و شکایت از بیعدالتیها.» مأمور مرد بغل گوش من میگوید «هیس!» من داد میزنم «هیس ندارد. همه باید از جنایتهای شما مطلع شوند.» افرادی که روی نیمکتها نشسته و برخی که ایستادهاند با تعجب ما را نگاه میکنند.
🟢 مأمورها سریع مرا به آسانسور میرسانند. بالاخره آنجا یک چهرهی تکیدهی مهتابی آشنا میبینم و میپرم او را در آغوش میگیرم. نازنین خسروانی است که با هیبتی مشابه من به دادگاهش آوردهاند. مأمورها می پرند سمت من. داد میزنم «دخترم است، دخترم.» و میبوسمش و حالش را میپرسم. نازنین هم از این دیدار غیرمنتظره خوشحال شده و هر دو از این اتفاق شيرين لذت میبریم. در گوشش میگویم «قوی باش دخترم» و خداحافظی میکنیم.
🟢 من روزههایم را هر روز به نیت یکی از اقوام درگذشته یا شهدا میگیرم و برایشان نماز قضا میخوانم. آن روز نوبت شهید حمید باکری بود. به زندان که برمیگردیم، نزدیک ظهر است. موقع نماز این شهید گرانقدر را، که مطلعین از عملیات لو رفته باید پاسخگوی خون به ناحق ریختهاش باشند، نزد پروردگار متعال واسطه قرار میدهم برای آزادی همهی زندانیان بیگناه، به خصوص نازنین که از زمان بازداشتش شاهد بیقراریهای خانوادهی محترمش بودهام.
🟢 بازجو خیلی معطل نمیشود. زود مرا میخواند و تا میرسم سوال میکند «چه خبر؟ قاضی چه گفت؟»
🟢 من با تعجب میپرسم «مگر شما با هم هماهنگ نیستید؟ شما که گفتی ضابط قوه قضائیهای و ما هم طی این مدت شاهد بودیم بازجو با قاضی دستشان در یک کاسه است؟»
🟢 میگوید «بله، هماهنگیم.»
🟢 میگویم «پس خودتان خبر دارید بین ما چه گذشته، دیگر پرسیدن ندارد. فقط نفهمیدم چرا مأمورتان را راه نداد!»
🟢 به روی خود نمیآورد و میگوید «حالا شما بگویید آقای مقیسه چه گفت.»
🟢 اصلا حوصلهاش را ندارم. میگویم «شما که پرونده درست کردهاید و حکم بازداشت گرفتهاید، خودتان از قاضی هم بپرسید که به من چه گفته است.»
🟢 او که انگار خیالش از بابت تأیید بازداشت موقت راحت شده، سوالاتی در مورد نامهها و نوشتههای همسرجان میکند.
🟢 میگویم «برای من از ابتدا مثل روز روشن بود که به خاطر همسرم بازداشت شدهام، از همان شب اول که خانم تاجزاده خطابم کردند. این هم اوج عدالت نظام است که زن را به جرم دادخواهی همسرش میگیرند و در سلول انفرادی مجازات میکنند.»
🟢 او تکذیب میکند و فوری بحث را عوض میکند. من هم خشمگین از همه ستمی که بر خانواده ما روا داشتهاند میگویم «دیگر تا همسرم را ملاقات نکنم هیچ سوالی را جواب نمی دهم.»
@MostafaTajzadeh
Telegram
attach 📎
مقالات معرفی شده توسط سید مصطفی تاجزاده در ملاقات این هفته
✅”نماد نسل جدید رهبران زن”، از حسین ساسانی، روزنامه هممیهن، سهشنبه ۱۸/بهمن/۱۴۰۱
✅بازاندیشی در توسعه اقتصادی، آنتونیو اندرونی-امیررضا آگنجی، روزنامه دنیای اقتصاد، سهشنبه، ۱۸/بهمن/۱۴۰۱
✅”شروین، حمید و همکاران”، از مهلا جوادپور، روزنامه هفت صبح، سهشنبه، ۱۸/بهمن/۱۴۰۱
✅”دستور بانک مرکزی درباره منع خرید دینِ شرکتها”، از فریدون مجلسی، روزنامه اعتماد، ۱۹/بهمن/۱۴۰۱
✅”افسانه تنهایی استراتژیک”، از کورش احمدی، روزنامه شرق، سهشنبه، ۱۸/بهمن/۱۴۰۱
✅”بیانیهای که شما هم امضا میکنید”، از نعمت احمدی، روزنامه آرمان ملی، چهارشنبه، ۱۹/بهمن/۱۴۰۱
✅”نواصولگرایان و طالبان”، از عباس عبدی، روزنامه هممیهن، پنچشنبه، ۲۰/بهمن/۱۴۰۱
✅گفتوگوی روزنامه اعتماد با مقصود فراستخواه، پنجشنبه، ۲۰/بهمن/۱۴۰۱
✅”تعمیق بیکاری، فقر و نابرابری”، ارزیابی محمد ستاریفر از بودجه ۱۴۰۲، روزنامه هممیهن، یکشنبه، ۲۳/بهمن/۱۴۰۱
✅”هیچ راه میانبری نیست”، مصاحبه روزنامه هممیهن با عباس ملکی، یکشنبه، ۲۳/بهمن/۱۴۰۱
✅گفتوگوی روزنامه هممیهن با شروین وکیلی درباره ”تاریخ اعتراضی در ایران”، یکشنبه، ۲۳/بهمن/۱۴۰۱
🆔@MostafaTajzadeh
✅”نماد نسل جدید رهبران زن”، از حسین ساسانی، روزنامه هممیهن، سهشنبه ۱۸/بهمن/۱۴۰۱
✅بازاندیشی در توسعه اقتصادی، آنتونیو اندرونی-امیررضا آگنجی، روزنامه دنیای اقتصاد، سهشنبه، ۱۸/بهمن/۱۴۰۱
✅”شروین، حمید و همکاران”، از مهلا جوادپور، روزنامه هفت صبح، سهشنبه، ۱۸/بهمن/۱۴۰۱
✅”دستور بانک مرکزی درباره منع خرید دینِ شرکتها”، از فریدون مجلسی، روزنامه اعتماد، ۱۹/بهمن/۱۴۰۱
✅”افسانه تنهایی استراتژیک”، از کورش احمدی، روزنامه شرق، سهشنبه، ۱۸/بهمن/۱۴۰۱
✅”بیانیهای که شما هم امضا میکنید”، از نعمت احمدی، روزنامه آرمان ملی، چهارشنبه، ۱۹/بهمن/۱۴۰۱
✅”نواصولگرایان و طالبان”، از عباس عبدی، روزنامه هممیهن، پنچشنبه، ۲۰/بهمن/۱۴۰۱
✅گفتوگوی روزنامه اعتماد با مقصود فراستخواه، پنجشنبه، ۲۰/بهمن/۱۴۰۱
✅”تعمیق بیکاری، فقر و نابرابری”، ارزیابی محمد ستاریفر از بودجه ۱۴۰۲، روزنامه هممیهن، یکشنبه، ۲۳/بهمن/۱۴۰۱
✅”هیچ راه میانبری نیست”، مصاحبه روزنامه هممیهن با عباس ملکی، یکشنبه، ۲۳/بهمن/۱۴۰۱
✅گفتوگوی روزنامه هممیهن با شروین وکیلی درباره ”تاریخ اعتراضی در ایران”، یکشنبه، ۲۳/بهمن/۱۴۰۱
🆔@MostafaTajzadeh
hammihanonline.ir
نماد نسل جدید رهبران زن
نگاهی به تجربه جاسیندا آردرن نخستوزیر مستعفی نیوزیلند
فردای بهتر (مصطفی تاجزاده) pinned «📝📝📝 به گزارش سایت دیدهبان ایران؛ پس از اعلام موافقت رهبری با عفو و تخفیف مجازات، درهای آزادی به روی جمعی از متهمان و محکومان اعتراضات اخیر و محکومان دادگاههای عمومی و انقلاب و سازمان قضایی نیروهای مسلح، گشوده است. ✅ازجمله افرادی که پیش از اعتراضات اخیر…»
📝📝📝خاخام ارشد ملی مذهبی می گوید زلزله مرگبار در ترکیه و سوریه عدالت الهی است. خاخام شموئل الیاهو، که به دولت فوق راست افراطی نتانیاهو نزدیک است، می گوید فاجعه جهان را پاک می کند، آن را بهتر می کند
✍🏻تایمز اسرائیل
✅شموئل الیاهو طی مقاله ای نفرت پراکنانه در "اولام کاتان" که یک هفته نامه محبوب محافظه کار راست مذهبی است زلزله ترکیه و سوریه را با غرق شدن مصریانی که در تعقیب حضرت موسی (ع) بودند مقایسه کرد و نوشت: «شکی نیست کسانی که غرق شدن مصریها را در دریا میدیدند و کل ماجرا را از ابتدا تا نمی دانستند برای آنها بسیار متأسف میشدند و سعی میکردند آنها را از غرق شدن نجات دهند، اما بنیاسرائیل آواز خواندند زیرا مصریان را میشناختند و می دانستند که غرقشدگان میخواهند برخی از آنها را بکشند و بقیه را به بردگی ببرند. آنها آواز خواندند زیرا می دانستند که عدالت الهی اجرا شده تا همه اشرار جهان ببینند و بترسند.» وی مدعی شد که این اتفاق در آینده برای بقیه دشمنان اسرائیل خواهد افتاد! این خاخام نژادپرست، از دوستان بسیار نزدیک وزیر امنیت داخلی کابینه نتانیاهو است.
https://www.timesofisrael.com/top-national-religious-rabbi-says-deadly-quake-in-turkey-syria-is-divine-justice/
@MostafaTajzadeh
✍🏻تایمز اسرائیل
✅شموئل الیاهو طی مقاله ای نفرت پراکنانه در "اولام کاتان" که یک هفته نامه محبوب محافظه کار راست مذهبی است زلزله ترکیه و سوریه را با غرق شدن مصریانی که در تعقیب حضرت موسی (ع) بودند مقایسه کرد و نوشت: «شکی نیست کسانی که غرق شدن مصریها را در دریا میدیدند و کل ماجرا را از ابتدا تا نمی دانستند برای آنها بسیار متأسف میشدند و سعی میکردند آنها را از غرق شدن نجات دهند، اما بنیاسرائیل آواز خواندند زیرا مصریان را میشناختند و می دانستند که غرقشدگان میخواهند برخی از آنها را بکشند و بقیه را به بردگی ببرند. آنها آواز خواندند زیرا می دانستند که عدالت الهی اجرا شده تا همه اشرار جهان ببینند و بترسند.» وی مدعی شد که این اتفاق در آینده برای بقیه دشمنان اسرائیل خواهد افتاد! این خاخام نژادپرست، از دوستان بسیار نزدیک وزیر امنیت داخلی کابینه نتانیاهو است.
https://www.timesofisrael.com/top-national-religious-rabbi-says-deadly-quake-in-turkey-syria-is-divine-justice/
@MostafaTajzadeh
The Times of Israel
Top national religious rabbi says deadly quake in Turkey, Syria is divine justice
Rabbi Shmuel Eliyahu, who is close to Itamar Ben Gvir and the father of a far-right minister, says disaster 'cleanses the world, makes it better'; some rabbis aghast at comments
✅حکم ۹ سال زندان سعید مدنی عیناً تایید شد
حکم ۹ سال زندان سعید مدنی، پژوهشگر و جامعه شناس در شعبه ۳۶ دادگاه تجدید نظر تهران عینا تایید شد. هشت سال از این حکم قابل اجرا است.
بر اساس این حکم ، اتهام آقای مدنی «تشکیل و اداره گروههای معاند نظام» و«تبلیغ علیه نظام» عنوان شده است.
سعید مدنی، جامعه شناس و نویسنده است. او تاکنون پژوهشهایی درباره مسائل اجتماعی ایران از جمله کودک آزادی، فقر و نابرابری، خشونت علیه زنان، اعتیاد، رفاه اجتماعی منتشر کرده است. آقای مدنی در دوران بازداشت اخیر خود نیز مقالهای با عنوان «صد سال و صد روز» نوشت و در آن به نقش مهم زنان در اعتراضات «زن زندگی آزادی» اشاره کرد.
@MostafaTajzadeh
حکم ۹ سال زندان سعید مدنی، پژوهشگر و جامعه شناس در شعبه ۳۶ دادگاه تجدید نظر تهران عینا تایید شد. هشت سال از این حکم قابل اجرا است.
بر اساس این حکم ، اتهام آقای مدنی «تشکیل و اداره گروههای معاند نظام» و«تبلیغ علیه نظام» عنوان شده است.
سعید مدنی، جامعه شناس و نویسنده است. او تاکنون پژوهشهایی درباره مسائل اجتماعی ایران از جمله کودک آزادی، فقر و نابرابری، خشونت علیه زنان، اعتیاد، رفاه اجتماعی منتشر کرده است. آقای مدنی در دوران بازداشت اخیر خود نیز مقالهای با عنوان «صد سال و صد روز» نوشت و در آن به نقش مهم زنان در اعتراضات «زن زندگی آزادی» اشاره کرد.
@MostafaTajzadeh
📝📝📝فضای توییتر فارسی حول پرویز ثابتی دوقطبی شد
✅انتشار تصاویر پرویز ثابتی، رییس اداره سوم ساواک در سالهای ۵۲-۵۷، حواشی زیادی در فضای توییتر ایجاد کرد.
✅بررسی شبکه ریتوییتهای توییتهای حاوی کلیدواژههای ساواک و ثابتی نشان میدهد که بیش از ۱۶هزار کاربر در قالب توییت و ریتوییت به این موضوع واکنش نشان دادهاند. بر این اساس حدود ۵۹درصد از شبکه از پرویز ثابتی و گذشته او حمایت کردهاند (۳۹ درصد از موضع سلطنتطلبانه و ۲۰ درصد از موضعی غیر سلطنتطلبانه).
✅در سوی دیگر اما، ۳۶ درصد از شبکه که گروههای متکثری را شکل دادهاند توییتهای انتقادی علیه ثابتی و گذشته او داشتهاند. ۱۰درصد از آن کاربران انقلابی و اصولگرا، ۷درصد کاربران طرفدار مجاهدین خلق و ۱۹درصد مخالفان جمهوری اسلامی که توأمان علیه ثابتی و گذشته او توییت زدهاند. حدود ۵درصد از شبکه نیز کاربرانی هستند که در میان این دو قطب قرار گرفتهاند.
✅این یافتهها بهخوبی نشان میدهد که یک جریان قدرتمند سلطنتطلب در توییتر حضور دارند که حتی از عملکرد ساواک نیز دفاع میکنند که در سمت چپ گراف دیده میشوند.
📲 @socialMediaAnalysis
✅انتشار تصاویر پرویز ثابتی، رییس اداره سوم ساواک در سالهای ۵۲-۵۷، حواشی زیادی در فضای توییتر ایجاد کرد.
✅بررسی شبکه ریتوییتهای توییتهای حاوی کلیدواژههای ساواک و ثابتی نشان میدهد که بیش از ۱۶هزار کاربر در قالب توییت و ریتوییت به این موضوع واکنش نشان دادهاند. بر این اساس حدود ۵۹درصد از شبکه از پرویز ثابتی و گذشته او حمایت کردهاند (۳۹ درصد از موضع سلطنتطلبانه و ۲۰ درصد از موضعی غیر سلطنتطلبانه).
✅در سوی دیگر اما، ۳۶ درصد از شبکه که گروههای متکثری را شکل دادهاند توییتهای انتقادی علیه ثابتی و گذشته او داشتهاند. ۱۰درصد از آن کاربران انقلابی و اصولگرا، ۷درصد کاربران طرفدار مجاهدین خلق و ۱۹درصد مخالفان جمهوری اسلامی که توأمان علیه ثابتی و گذشته او توییت زدهاند. حدود ۵درصد از شبکه نیز کاربرانی هستند که در میان این دو قطب قرار گرفتهاند.
✅این یافتهها بهخوبی نشان میدهد که یک جریان قدرتمند سلطنتطلب در توییتر حضور دارند که حتی از عملکرد ساواک نیز دفاع میکنند که در سمت چپ گراف دیده میشوند.
📲 @socialMediaAnalysis
📝📝📝 حصر میرحسین موسوی وارد سیزدهمین سال شد
✅نرگس موسوی فرزند میرحسین موسوی و زهرا رهنورد با انتشار عکسی از ورودی مسدود شده منزل پدر و مادرش نوشت: «حصر وارد سیزدهمین زمستانش شد»
✅۲۵ بهمن سال ۸۹ میرحسین موسوی و زهرا رهنورد در منزل خود محصور شدند و از آن زمان تا کنون در حصر به سر میبرند.
(عکس متعلق به نخستین روزهای آغاز حصر است)
این تصویر با یادآوری ۱۲ساله شدن حصر غیرقانونی توسط زهرا و کوکب موسوی نیز منتشر شده است.
@MostafaTajzadeh
@emtedadnet
✅نرگس موسوی فرزند میرحسین موسوی و زهرا رهنورد با انتشار عکسی از ورودی مسدود شده منزل پدر و مادرش نوشت: «حصر وارد سیزدهمین زمستانش شد»
✅۲۵ بهمن سال ۸۹ میرحسین موسوی و زهرا رهنورد در منزل خود محصور شدند و از آن زمان تا کنون در حصر به سر میبرند.
(عکس متعلق به نخستین روزهای آغاز حصر است)
این تصویر با یادآوری ۱۲ساله شدن حصر غیرقانونی توسط زهرا و کوکب موسوی نیز منتشر شده است.
@MostafaTajzadeh
@emtedadnet
📝📝📝تاریخ زنان فیلسوف معاصر
✍🏻مری الن وایت
سرپرست ترجمه: مریم نصراصفهانی
۴۵۶ صفحه
✅زنان فیلسوف در آغاز قرن بیستم همچنان با محدودیتهای بسیاری برای دسترسی به آموزش رسمی در فلسفه مواجه بودند، اما در این قرن توانستند به دانشکدههای فلسفه وارد شوند و به درجۀ استادی برسند. گرچه نمیتوان شواهد دال بر تبعیض جنسی را نادیده یا دستکم گرفت، دستکم حالا دیگر زنی فیلسوف بودن امری غیرعادی نیست. کتاب حاضر، که جلد چهارم از مجموعۀ تاریخ زنان فیلسوف است، باوری شایع را به چالش میکشد؛ اینکه فلسفه قلمرو جولان ذهن بزرگترین مردان است. نویسندگان کتاب نشان میدهند که زنان فیلسوف معاصر، مانند همتایان مردشان، در شکل دادن به «مسائل کلان» فلسفه دخیل بودهاند؛ نوشتههایی برای اعقاب خود به جا گذاشتهاند؛ مریدان، شاگردان و پیروانی داشتهاند؛ و در آکادمیها و انجمنهای تخصصی به پرورش و پیشرفت دیگر فیلسوفان کمک کردهاند.
زندگی، آثار و نظام فکری سیزده فیلسوف زن معاصر در فصلهای مختلف این کتاب بررسی شده است: ویکتوریا لیدی ولبی، ای. ای. کنستانس جونز، شارلوت پرکینز گیلمن، لو سالومه، مری ویتن کالکینز، ال. سوزان اِستبینگ، ادیت اشتاین، گردا والتر، آین رند، کورنلیا یوحانا دفوخل، هانا آرنت، سیمون دو بووار، سیمون وِی.
@MostafaTajzadeh
✍🏻مری الن وایت
سرپرست ترجمه: مریم نصراصفهانی
۴۵۶ صفحه
✅زنان فیلسوف در آغاز قرن بیستم همچنان با محدودیتهای بسیاری برای دسترسی به آموزش رسمی در فلسفه مواجه بودند، اما در این قرن توانستند به دانشکدههای فلسفه وارد شوند و به درجۀ استادی برسند. گرچه نمیتوان شواهد دال بر تبعیض جنسی را نادیده یا دستکم گرفت، دستکم حالا دیگر زنی فیلسوف بودن امری غیرعادی نیست. کتاب حاضر، که جلد چهارم از مجموعۀ تاریخ زنان فیلسوف است، باوری شایع را به چالش میکشد؛ اینکه فلسفه قلمرو جولان ذهن بزرگترین مردان است. نویسندگان کتاب نشان میدهند که زنان فیلسوف معاصر، مانند همتایان مردشان، در شکل دادن به «مسائل کلان» فلسفه دخیل بودهاند؛ نوشتههایی برای اعقاب خود به جا گذاشتهاند؛ مریدان، شاگردان و پیروانی داشتهاند؛ و در آکادمیها و انجمنهای تخصصی به پرورش و پیشرفت دیگر فیلسوفان کمک کردهاند.
زندگی، آثار و نظام فکری سیزده فیلسوف زن معاصر در فصلهای مختلف این کتاب بررسی شده است: ویکتوریا لیدی ولبی، ای. ای. کنستانس جونز، شارلوت پرکینز گیلمن، لو سالومه، مری ویتن کالکینز، ال. سوزان اِستبینگ، ادیت اشتاین، گردا والتر، آین رند، کورنلیا یوحانا دفوخل، هانا آرنت، سیمون دو بووار، سیمون وِی.
@MostafaTajzadeh
📝📝📝زمان تبلیغات سیاسی و تعارفات دیپلماسی تمام شده است
✍🏻مهدی مطهرنیا
✅اکنون دولت انقلابی خواهان احیای برجامی است که آن را ترکمانچای میخواندند. این نیکوست چراکه قدرت دارد و بر اساس قدرت خود میتواند به برجام بازگردد. اما دیگر برجام بهعنوان توافقنامه برجامی آن سالها نیست. امروز ما در سال 2023 قرار داریم، 8 سال از برجام گذشته است و دنیا در 8 دقیقه تغییر میکند چه برسد به 8 سال. بنابراین بازگشت به آن توافق 2015 امکانپذیر نیست و اگر کسی از آن سخن بگوید بهعنوان برگ برندهای برای گرفتن امتیاز یا مشغولسازی طرف رقیب استفاده میکند.
✅اگر چین در این ادعا و برای برجام حاضر به دادن هزینه است باید در مرحله نخست قدرت خود را در برابر قدرت تحریمی آمریکا در حمایت از ایران به نمایش بگذارد. یعنی بدون هیچ نگرانی، تمام تلاش خود را بکند تا تحریمهای آمریکایی علیه تهران را عملیاتی نکند و هزینههای آن را در برابر ایالات آمریکا بپردازد. آیا این شدنی است؟
✅اینکه مذاکره مستقیم یا غیرمستقیم با آمریکا انجام شود تنها تمایزش این است که وقت تلف میشود. اما در نهایت ایران است که باید در برابر ایالات متحده آمریکا از ابزار قدرتی بالای اجتماعی، سیاسی، فناوری، نظامی و... برخوردار باشد تا پشت میز مذاکره بتواند از ایالات متحده آمریکا امتیاز بگیرد. امروز ایران دارای این ابزارها هست یا نیست؟
🔹متن کامل
@MostafaTajzadeh
@emtedadnet
✍🏻مهدی مطهرنیا
✅اکنون دولت انقلابی خواهان احیای برجامی است که آن را ترکمانچای میخواندند. این نیکوست چراکه قدرت دارد و بر اساس قدرت خود میتواند به برجام بازگردد. اما دیگر برجام بهعنوان توافقنامه برجامی آن سالها نیست. امروز ما در سال 2023 قرار داریم، 8 سال از برجام گذشته است و دنیا در 8 دقیقه تغییر میکند چه برسد به 8 سال. بنابراین بازگشت به آن توافق 2015 امکانپذیر نیست و اگر کسی از آن سخن بگوید بهعنوان برگ برندهای برای گرفتن امتیاز یا مشغولسازی طرف رقیب استفاده میکند.
✅اگر چین در این ادعا و برای برجام حاضر به دادن هزینه است باید در مرحله نخست قدرت خود را در برابر قدرت تحریمی آمریکا در حمایت از ایران به نمایش بگذارد. یعنی بدون هیچ نگرانی، تمام تلاش خود را بکند تا تحریمهای آمریکایی علیه تهران را عملیاتی نکند و هزینههای آن را در برابر ایالات آمریکا بپردازد. آیا این شدنی است؟
✅اینکه مذاکره مستقیم یا غیرمستقیم با آمریکا انجام شود تنها تمایزش این است که وقت تلف میشود. اما در نهایت ایران است که باید در برابر ایالات متحده آمریکا از ابزار قدرتی بالای اجتماعی، سیاسی، فناوری، نظامی و... برخوردار باشد تا پشت میز مذاکره بتواند از ایالات متحده آمریکا امتیاز بگیرد. امروز ایران دارای این ابزارها هست یا نیست؟
🔹متن کامل
@MostafaTajzadeh
@emtedadnet
hammihanonline.ir
توافق برای اجرای توافق
دیدار سیدابراهیم رئیسی با شیجینپینگ سند همکاری 25 ساله را محقق میکند؟
📝📝📝آماری که در خصوص فرار۱۳ میلیارددلاری سرمایه در سال ۱۴۰۱ توسط بانک مرکزی منتشر شده فقط مربوط به نیمه ابتدایی سال است که البته همین مقدار دو برابر پارسال و بیش از سه برابر شش ماهه اول سال ۱۳۹۹ است
✅نکته ای که در این آمار وجود دارد این است که ۱۰ میلیارد دلار به تنهایی در بهار امسال از کشور خارج شده و نکته مهمتر اینکه این میزان فرار سرمایه همگی قبل از شرایط ملتهب سیاسی در کشور و ماجراهای اعتراضات بوده است و بی تردید حجم فرار سرمایه در نیمه دوم سال حداقل دو الی سه برابر بهار بوده است
✅این تخمین فقط کیفی نیست، شواهد جهش آتشین نرخ ارز از ابتدای مهر ماه تاکنون کاملا مستند و هویداست
✅حامد پاک طینت در فروردین ماه امسال پیش بینی کرد تا پایان سال ۱۴۰۱به میزان ۴۰ میلیارد دلار فرار سرمایه خواهیم داشت
📌@Iran_economy_online
@MostafaTajzadeh
✅نکته ای که در این آمار وجود دارد این است که ۱۰ میلیارد دلار به تنهایی در بهار امسال از کشور خارج شده و نکته مهمتر اینکه این میزان فرار سرمایه همگی قبل از شرایط ملتهب سیاسی در کشور و ماجراهای اعتراضات بوده است و بی تردید حجم فرار سرمایه در نیمه دوم سال حداقل دو الی سه برابر بهار بوده است
✅این تخمین فقط کیفی نیست، شواهد جهش آتشین نرخ ارز از ابتدای مهر ماه تاکنون کاملا مستند و هویداست
✅حامد پاک طینت در فروردین ماه امسال پیش بینی کرد تا پایان سال ۱۴۰۱به میزان ۴۰ میلیارد دلار فرار سرمایه خواهیم داشت
📌@Iran_economy_online
@MostafaTajzadeh
📝📝📝نفت ایران، پرچم پاناما
✅ منع استفاده از پرچم پاناما با بعضی از اخبار نشاندهنده شرایط نامناسبی است. بروز مشکلات امنیتی در داخل ایران، تحت فشار قرار دادن پاناما جهت جلوگیری از تردد ناوگان شرکت ملی نفتکش با پرچم این کشور، اعمال فشار و کنترل بر دولت و بانکهای عراق جهت کنترل مبادلات ارزی با ایران، برنامهریزی برای حضور در تنگه پاناما و افزایش نرخ دلار دال بر برنامهریزی دقیق علیه فشار بیشتر بر ایران است.
✅ همانطور که در بودجه سال آینده برنامهریزی شده، حدود ۴۷درصد از درآمد دولت بر مبنای فروش نفت پیشبینی شده است. با یک تحلیل بسیار ساده متوجه میشویم که علاوه بر اعمال قطعنامههای پیاپی علیه ایران، این بار فشار مضاعفی بر صادرات نفت ایران اعمال شده است.
✅ اکنون زمان آن رسیده است که هوشیارتر از گذشته نسبت به اجماع غربیها علیه ایران رفتار کنیم تا دچار مشکلات و مصائب جدیدی نشویم. باید توجه داشت عواملی مانند افزایش نرخ دلار، تورم، بیکاری، نبود مدیریت و برنامهریزی با فشارهای خارجی علیه کشور نیازمند تصمیمهای دقیق و هوشمندانهتر از قبل است.
✅ باید در شرایط کنونی منتظر اقدامات ناگهانی و غافلگیرکننده از طرف کردستان عراق و بازار هرات که از محلهای مرتبط با قیمت دلار ایران است باشیم.
@donyaye_eghtesad_com
@MostafaTajzadeh
https://donya-e-eqtesad.com/fa/tiny/news-3944258
✅ منع استفاده از پرچم پاناما با بعضی از اخبار نشاندهنده شرایط نامناسبی است. بروز مشکلات امنیتی در داخل ایران، تحت فشار قرار دادن پاناما جهت جلوگیری از تردد ناوگان شرکت ملی نفتکش با پرچم این کشور، اعمال فشار و کنترل بر دولت و بانکهای عراق جهت کنترل مبادلات ارزی با ایران، برنامهریزی برای حضور در تنگه پاناما و افزایش نرخ دلار دال بر برنامهریزی دقیق علیه فشار بیشتر بر ایران است.
✅ همانطور که در بودجه سال آینده برنامهریزی شده، حدود ۴۷درصد از درآمد دولت بر مبنای فروش نفت پیشبینی شده است. با یک تحلیل بسیار ساده متوجه میشویم که علاوه بر اعمال قطعنامههای پیاپی علیه ایران، این بار فشار مضاعفی بر صادرات نفت ایران اعمال شده است.
✅ اکنون زمان آن رسیده است که هوشیارتر از گذشته نسبت به اجماع غربیها علیه ایران رفتار کنیم تا دچار مشکلات و مصائب جدیدی نشویم. باید توجه داشت عواملی مانند افزایش نرخ دلار، تورم، بیکاری، نبود مدیریت و برنامهریزی با فشارهای خارجی علیه کشور نیازمند تصمیمهای دقیق و هوشمندانهتر از قبل است.
✅ باید در شرایط کنونی منتظر اقدامات ناگهانی و غافلگیرکننده از طرف کردستان عراق و بازار هرات که از محلهای مرتبط با قیمت دلار ایران است باشیم.
@donyaye_eghtesad_com
@MostafaTajzadeh
https://donya-e-eqtesad.com/fa/tiny/news-3944258
روزنامه دنیای اقتصاد
نفت ایران، پرچم پاناما
در ابتدای شروع تحریمها علیه شرکتهای کشتیرانی ایرانی، یکی از راههای دور زدن و کمرنگ کردن تحریمها تعویض پرچم کشتیها بود ولی این حربه نیز تا زمانی مناسب بود و به مرور زمان این کار، توجه آمریکا را به خود جلب کرد. شاید تا زمانی دولت آمریکا تا حدی از تحریمها…
📝📝📝حسادت وزرا کار دست عالیخانی داد
✍🏻 رضا نيازمند
✅یک روز، نامهای از حسابداری مخصوص شاه به وزارت اقتصاد رسید که تقاضای تاسیس یک کارخانه سیمان کرده بودند. محلی که برای تاسیس این کارخانه تعیین کرده بودند در داخل شعاع ۱۲۰کیلومتری دو کارخانه سیمان تهران و ری بود. به این جهت با تقاضای دربار موافقت نشد.
✅ شاه عصبانی شد و به دکتر عالیخانی شدیدا اعتراض کرده بود. ولی عالیخانی حاضر نشد برخلاف ضوابطی که برای توسعه صنایع تعیین شده بود، عمل کند. این مخالفت و همچنین مخالفت عالیخانی با تثبیت قیمتها که هیات دولت و شاه دنبال آن بودند و همچنین حسادت وزرا و نخستوزیر از موقعیت و محبوبیت عالیخانی در جامعه و شاید خاطرهای که شاه از روزهای اول وزارت عالیخانی داشت (که کارمندی را که برای دادن گزارش به ملاقات شاه رفته بود اخراج کرد) به اضافه اینکه اصولا در آن دوران محبوبیت وزیر موجب اخراج او میشد، همه دست به دست هم دادند و یک روز شاه، عالیخانی را از وزارت اقتصاد برکنار کرد و هوشنگ انصاری را جانشین او کرد.
@den_ir
@MostafaTajzadeh
https://donya-e-eqtesad.com/fa/tiny/news-3944427
✍🏻 رضا نيازمند
✅یک روز، نامهای از حسابداری مخصوص شاه به وزارت اقتصاد رسید که تقاضای تاسیس یک کارخانه سیمان کرده بودند. محلی که برای تاسیس این کارخانه تعیین کرده بودند در داخل شعاع ۱۲۰کیلومتری دو کارخانه سیمان تهران و ری بود. به این جهت با تقاضای دربار موافقت نشد.
✅ شاه عصبانی شد و به دکتر عالیخانی شدیدا اعتراض کرده بود. ولی عالیخانی حاضر نشد برخلاف ضوابطی که برای توسعه صنایع تعیین شده بود، عمل کند. این مخالفت و همچنین مخالفت عالیخانی با تثبیت قیمتها که هیات دولت و شاه دنبال آن بودند و همچنین حسادت وزرا و نخستوزیر از موقعیت و محبوبیت عالیخانی در جامعه و شاید خاطرهای که شاه از روزهای اول وزارت عالیخانی داشت (که کارمندی را که برای دادن گزارش به ملاقات شاه رفته بود اخراج کرد) به اضافه اینکه اصولا در آن دوران محبوبیت وزیر موجب اخراج او میشد، همه دست به دست هم دادند و یک روز شاه، عالیخانی را از وزارت اقتصاد برکنار کرد و هوشنگ انصاری را جانشین او کرد.
@den_ir
@MostafaTajzadeh
https://donya-e-eqtesad.com/fa/tiny/news-3944427
روزنامه دنیای اقتصاد
حسادت وزرا کار دست عالیخانی داد
یک روز، نامهای از حسابداری مخصوص شاه به وزارت اقتصاد رسید که تقاضای تاسیس یک کارخانه سیمان کرده بودند. محلی که برای تاسیس این کارخانه تعیین کرده بودند در داخل شعاع 120کیلومتری دو کارخانه سیمان تهران و ری بود. به این جهت با تقاضای دربار موافقت نشد.
📝📝📝 آیا این ساختار حکمرانی بدست مقامات عالی رتبه نظام سرنگون خواهد شد؟
✍️علیرضا غریبدوست
✅من همواره موافق «سقوط نظام به هر قیمتی» نبوده و نیستم و با شناختی که از ساختار هزارتوی و پیچیدهی قدرت دارم، صرف نظر از اینکه از ریختن هیچ خونی برای آزادی استقبال نمیکنم، معتقد نیستم «جمهوری اسلامی» با فراخوان برای تظاهرات در خیابان و اعتصاب سراسری و نظایر آنها قابل براندازی باشد؛ اما با قاطعیت معتقدم این ساختار حکمرانی به سه دلیل اصلی، حتما و قطعاً بهدست مقامات عالیرتبه کنونی نظام و نه بهدست مردم یا اپوزیسیون، سرنگون خواهد شد.
✅نخست اینکه، این نظام بهدلیل عبور از «قانون اساسی» و اصرار بر «تمامیت خواهی» دیگر هیچ یک از اوصاف «جمهوری» را نداشته و اساساً امکانی برای «مردمسالاری» باقی نمانده است.
✅دوم اینکه قرائت و برداشت رادیکال و بنیادگرایانه از دین باعث شده که وصف «اسلامی» و جنبه دینی نظام حکمرانی نیز به نحوی غیرقابل انکار از میان برود.
✅سوم اینکه «ناکارآمدی» ناشی از فقدان حضور و همراهی خردمندان و صاحبنظران در حکمرانی به حدی وضعیت نظام جمهوری اسلامی را شکننده کرده که بعید است بتواند مشکلات و مسائل فوقالعاده پیچیده کشور را حل کند.
جمهوری اسلامی به «عبور از بحران» بدون حل کردن مسائل عادت کرده و فکر میکند صرف عبور از بحرانها نشانگر فتح و پیروزی است.
✅مسئولان کشور در برابر حجم سنگینی از بحرانهای رهاشده و حل نشده بهدلیل ناتوانی ناشی از ناکارآمدی، فقط نظارهگر هستند و برنامهای ندارند. فرصتهای بسیاری را با تقسیم جامعه به خودی و غیرخودی از دست داده و سرمایه اجتماعی لازم برای مقابله با بحران جدید را ندارند، بحرانهایی نه از جنس جنبش اعتراضی "زن،زندگی،آزادی" بلکه بهمراتب سادهتر مانند:
•بحران تامین آب شرب شهرها
•بحران گاز و انرژی
•بحران آلودگی هوا
•بحران محیط زیست
•بحران فرونشست زمین
•بحرانهای مالی تورم و افزایش پایه پولی ارزش پول ملی
•بحران بیکاری
•خلق پول بدون پشتوانه
و نمونههایی اینچنین که برخی از آنها در دیگر کشورها نیز وجود دارند و در نهایت این ساختار بهدلیل عدول از فلسفه وجودی خود که همان «عدالت» و «دادگستری» بوده است و همافزایی بحرانها با ناکارآمدی، به نقطه غیرقابل دفاع بودن میرسد و در آن نقطه هیچکس از این نوع حکمرانی دفاع نخواهد کرد.
نمونه اخیر آن اخراج جمهوری اسلامی ایران از کمیسیون مقام زن سازمان ملل متحد بود که در تاریخ حقوق بینالملل بیسابقه است.
✅هیچ حقوقدان شاخصی حاضر به دفاع از نظام نشد و نظام هم از هیچ حقوقدان برجستهای برای جلوگیری از این کمپین کمک نخواست...
📌@Iran_economy_online
@MostafaTajzadeh
✍️علیرضا غریبدوست
✅من همواره موافق «سقوط نظام به هر قیمتی» نبوده و نیستم و با شناختی که از ساختار هزارتوی و پیچیدهی قدرت دارم، صرف نظر از اینکه از ریختن هیچ خونی برای آزادی استقبال نمیکنم، معتقد نیستم «جمهوری اسلامی» با فراخوان برای تظاهرات در خیابان و اعتصاب سراسری و نظایر آنها قابل براندازی باشد؛ اما با قاطعیت معتقدم این ساختار حکمرانی به سه دلیل اصلی، حتما و قطعاً بهدست مقامات عالیرتبه کنونی نظام و نه بهدست مردم یا اپوزیسیون، سرنگون خواهد شد.
✅نخست اینکه، این نظام بهدلیل عبور از «قانون اساسی» و اصرار بر «تمامیت خواهی» دیگر هیچ یک از اوصاف «جمهوری» را نداشته و اساساً امکانی برای «مردمسالاری» باقی نمانده است.
✅دوم اینکه قرائت و برداشت رادیکال و بنیادگرایانه از دین باعث شده که وصف «اسلامی» و جنبه دینی نظام حکمرانی نیز به نحوی غیرقابل انکار از میان برود.
✅سوم اینکه «ناکارآمدی» ناشی از فقدان حضور و همراهی خردمندان و صاحبنظران در حکمرانی به حدی وضعیت نظام جمهوری اسلامی را شکننده کرده که بعید است بتواند مشکلات و مسائل فوقالعاده پیچیده کشور را حل کند.
جمهوری اسلامی به «عبور از بحران» بدون حل کردن مسائل عادت کرده و فکر میکند صرف عبور از بحرانها نشانگر فتح و پیروزی است.
✅مسئولان کشور در برابر حجم سنگینی از بحرانهای رهاشده و حل نشده بهدلیل ناتوانی ناشی از ناکارآمدی، فقط نظارهگر هستند و برنامهای ندارند. فرصتهای بسیاری را با تقسیم جامعه به خودی و غیرخودی از دست داده و سرمایه اجتماعی لازم برای مقابله با بحران جدید را ندارند، بحرانهایی نه از جنس جنبش اعتراضی "زن،زندگی،آزادی" بلکه بهمراتب سادهتر مانند:
•بحران تامین آب شرب شهرها
•بحران گاز و انرژی
•بحران آلودگی هوا
•بحران محیط زیست
•بحران فرونشست زمین
•بحرانهای مالی تورم و افزایش پایه پولی ارزش پول ملی
•بحران بیکاری
•خلق پول بدون پشتوانه
و نمونههایی اینچنین که برخی از آنها در دیگر کشورها نیز وجود دارند و در نهایت این ساختار بهدلیل عدول از فلسفه وجودی خود که همان «عدالت» و «دادگستری» بوده است و همافزایی بحرانها با ناکارآمدی، به نقطه غیرقابل دفاع بودن میرسد و در آن نقطه هیچکس از این نوع حکمرانی دفاع نخواهد کرد.
نمونه اخیر آن اخراج جمهوری اسلامی ایران از کمیسیون مقام زن سازمان ملل متحد بود که در تاریخ حقوق بینالملل بیسابقه است.
✅هیچ حقوقدان شاخصی حاضر به دفاع از نظام نشد و نظام هم از هیچ حقوقدان برجستهای برای جلوگیری از این کمپین کمک نخواست...
📌@Iran_economy_online
@MostafaTajzadeh
📝📝📝اپوزیسیون متوهم
✅حسن انصاری
به عنوان کسی که سی و اندی سال است در کار تاريخ اسلام و ايران و منطقه هستم بی ترديد معتقدم که اپوزيسيون وابسته تحريم/ جنگ طلب راهی به مردم ايران و آينده کشور ندارد. اين اپوزيسيون آويزان که در خدمت منافع جهات خاص است و اينک در تقابل با منافع ايران و ايرانيان و با کمک مخالفان منافع ملت ايران صحنه را برای خود به توهم مناسب يافته چند ويژگی دارد که اينجا بر می شمارم:
1- بسيار متوهم است. چهل و اندی سال است در توهم زيسته و چهل سال ديگر هم بگذرد باز از اين توهم خودساخته رهایی نمی يابد. مگر اينکه کمی کتاب بخواند.
2- از تاريخ، فرهنگ و ديانت و ارزش های ملی/ دینی مردم ايران و اين سرزمين بی اطلاع است.
3- تمام هويتش را در وابستگی و ياری گرفتن از تحريم طلبی و کمک از جهات بيگانه با وطن ساخته است. برايش وابستگی حرف اول را می زند. دليلش اين است که از مردم در داخل نا اميد است. می داند که اين سرزمين ساز و کارهایی مدنی دارد که در وقت خود به اين وابستگان وطن ناشناس ميدان عمل نخواهد داد.
4- برايش يکپارچگی سرزمينی، هويت ملی، فرهنگ و سنت های ملی و دينی اين سرزمين، تاريخش و منافع ملی اش در منطقه ای با اين همه خطرات و مشکلات و آينده ای که بايد در سايه امنيت و عزت و استقلال تأمين شود اهميت ندارد. با هر تجزيه طلب متوهم تر از خودش هم حاضر است بنشيند و برای نابودی و تضعیف کشور با هر دشمن و رقیب تاريخی اين مرز و بوم هم حاضر است همکاری کند.
5- از ساز و کارهای قدرت و مناسبات تاريخی آن در ايران که پيشينه آن به صدها سال و گاه تا چند هزار سال می رسد بی اطلاع است. مقصر نيست. دليلش اين است که سواد اين رشته ها را ندارد. بی اطلاع است.
6- توهمش تا بدين پايه است که به دروغ ها و شايعه سازی هایی که خودش ساخته باورمند شده. هر روز با رسانه هایی که مورد حمايت بيگانه است و منافع بيگانگان را تأمين می کنند در کار دروغ سازی های جديد است. هر روز يک بساطی را هوا می کند. چرا که به داخل و مردم ايران اميدی ندارد. می داند که مردم هر که را از خود بدانند بی ترديد تحريم طلبانی که حتی با داروی بيمارانشان سیاست تحريم طلبی را دنبال کردند بيگانه اند و به آنها اميد نمی بندند.
7- گمان می کنند اسلام و تشيع و فرهنگ ملی/دينی که اين جماعت آويزان به کلی با آن بيگانه اند با اراده تحريم و جنگ طلب آنها در اين سرزمين از بين رفتنی است. مقصر نيستند. سواد تاريخی ندارند. با تکثر فرهنگی و دینی مخالفند. دنبال سکولاريزم ستيزه گرند و گمان می کنند دين را می شود با وابستگی فرهنگی و با شوهای رسانه ای در يک جامعه از ميان برد.
8- گمان می کنند با شانتاژهای رسانه ای و هوا کردن روزانه يک دروغ و شايعه جديد می توانند رهبر سازی کنند. فضای اينستاگرامی و فیک های توئیتری و شوهای تلويزيونی را با فضای واقعی اشتباه گرفته اند. قطعا اشتباه می کنید. اينجا ايران است.
9- تمام اميدشان به اين است که مخاطبشان تاريخ نداند. بی اطلاع از اوضاع منطقه و جهان باشد. تاريخ اين سرزمين را نداند. دوران سياه حکومت وابسته و فاسد و مستبد و کودتایی پهلوی را تجربه نکرده باشد. به شوهای مضحک نوستالژيک تلويزيون های معلوم الحال دل داده باشد. فریب دروغپردازی ها و شایعه سازی هایشان را بخورد و یا شعارهای دروغین آنها و لو در زير ظاهری زيبا را باور کند. اما اشتباه می کنند. مردم ما به حکم خودآگاهی تاريخی در وقت ضرورت دوستان و دشمنان خود را نیک از هم باز می شناسند و می دانند چه کسانی از گرفتاری ها و مشکلات آنها برای خود اعتبارهای دروغين می سازند و صبح تا شام به دروغ و به نام مردم ايران در کار فاند گيری از بیگانگان هستند.
10- دست آخر اينکه درس از تاريخ نمی گيرند. حکماً در توهم خود چهل سال ديگر خواهند زيست.
✅توصيه من: در چهل سال آينده در کنار زيست متوهمانه خود سعی کنيد کمی کتاب بخوانيد. اگر کتاب های پیچیده سخت است و سوادتان اجازه نمی دهد، از کتاب های ساده درباره تاريخ ايران و تاريخ فرهنگش شروع کنيد. باور کنيد برای رفع توهم کمک می کند.
https://t.me/azbarresihayetarikhi
✅حسن انصاری
به عنوان کسی که سی و اندی سال است در کار تاريخ اسلام و ايران و منطقه هستم بی ترديد معتقدم که اپوزيسيون وابسته تحريم/ جنگ طلب راهی به مردم ايران و آينده کشور ندارد. اين اپوزيسيون آويزان که در خدمت منافع جهات خاص است و اينک در تقابل با منافع ايران و ايرانيان و با کمک مخالفان منافع ملت ايران صحنه را برای خود به توهم مناسب يافته چند ويژگی دارد که اينجا بر می شمارم:
1- بسيار متوهم است. چهل و اندی سال است در توهم زيسته و چهل سال ديگر هم بگذرد باز از اين توهم خودساخته رهایی نمی يابد. مگر اينکه کمی کتاب بخواند.
2- از تاريخ، فرهنگ و ديانت و ارزش های ملی/ دینی مردم ايران و اين سرزمين بی اطلاع است.
3- تمام هويتش را در وابستگی و ياری گرفتن از تحريم طلبی و کمک از جهات بيگانه با وطن ساخته است. برايش وابستگی حرف اول را می زند. دليلش اين است که از مردم در داخل نا اميد است. می داند که اين سرزمين ساز و کارهایی مدنی دارد که در وقت خود به اين وابستگان وطن ناشناس ميدان عمل نخواهد داد.
4- برايش يکپارچگی سرزمينی، هويت ملی، فرهنگ و سنت های ملی و دينی اين سرزمين، تاريخش و منافع ملی اش در منطقه ای با اين همه خطرات و مشکلات و آينده ای که بايد در سايه امنيت و عزت و استقلال تأمين شود اهميت ندارد. با هر تجزيه طلب متوهم تر از خودش هم حاضر است بنشيند و برای نابودی و تضعیف کشور با هر دشمن و رقیب تاريخی اين مرز و بوم هم حاضر است همکاری کند.
5- از ساز و کارهای قدرت و مناسبات تاريخی آن در ايران که پيشينه آن به صدها سال و گاه تا چند هزار سال می رسد بی اطلاع است. مقصر نيست. دليلش اين است که سواد اين رشته ها را ندارد. بی اطلاع است.
6- توهمش تا بدين پايه است که به دروغ ها و شايعه سازی هایی که خودش ساخته باورمند شده. هر روز با رسانه هایی که مورد حمايت بيگانه است و منافع بيگانگان را تأمين می کنند در کار دروغ سازی های جديد است. هر روز يک بساطی را هوا می کند. چرا که به داخل و مردم ايران اميدی ندارد. می داند که مردم هر که را از خود بدانند بی ترديد تحريم طلبانی که حتی با داروی بيمارانشان سیاست تحريم طلبی را دنبال کردند بيگانه اند و به آنها اميد نمی بندند.
7- گمان می کنند اسلام و تشيع و فرهنگ ملی/دينی که اين جماعت آويزان به کلی با آن بيگانه اند با اراده تحريم و جنگ طلب آنها در اين سرزمين از بين رفتنی است. مقصر نيستند. سواد تاريخی ندارند. با تکثر فرهنگی و دینی مخالفند. دنبال سکولاريزم ستيزه گرند و گمان می کنند دين را می شود با وابستگی فرهنگی و با شوهای رسانه ای در يک جامعه از ميان برد.
8- گمان می کنند با شانتاژهای رسانه ای و هوا کردن روزانه يک دروغ و شايعه جديد می توانند رهبر سازی کنند. فضای اينستاگرامی و فیک های توئیتری و شوهای تلويزيونی را با فضای واقعی اشتباه گرفته اند. قطعا اشتباه می کنید. اينجا ايران است.
9- تمام اميدشان به اين است که مخاطبشان تاريخ نداند. بی اطلاع از اوضاع منطقه و جهان باشد. تاريخ اين سرزمين را نداند. دوران سياه حکومت وابسته و فاسد و مستبد و کودتایی پهلوی را تجربه نکرده باشد. به شوهای مضحک نوستالژيک تلويزيون های معلوم الحال دل داده باشد. فریب دروغپردازی ها و شایعه سازی هایشان را بخورد و یا شعارهای دروغین آنها و لو در زير ظاهری زيبا را باور کند. اما اشتباه می کنند. مردم ما به حکم خودآگاهی تاريخی در وقت ضرورت دوستان و دشمنان خود را نیک از هم باز می شناسند و می دانند چه کسانی از گرفتاری ها و مشکلات آنها برای خود اعتبارهای دروغين می سازند و صبح تا شام به دروغ و به نام مردم ايران در کار فاند گيری از بیگانگان هستند.
10- دست آخر اينکه درس از تاريخ نمی گيرند. حکماً در توهم خود چهل سال ديگر خواهند زيست.
✅توصيه من: در چهل سال آينده در کنار زيست متوهمانه خود سعی کنيد کمی کتاب بخوانيد. اگر کتاب های پیچیده سخت است و سوادتان اجازه نمی دهد، از کتاب های ساده درباره تاريخ ايران و تاريخ فرهنگش شروع کنيد. باور کنيد برای رفع توهم کمک می کند.
https://t.me/azbarresihayetarikhi
📝📝📝کشف عجیب دانشگاه هاروارد که دنیای شما را عوض میکند
✅ نتایـج یک مطالعـه طولانی دانشگاه هـاروارد به رهبـری پروفسور رابرت والدینگر و پروفسور مارک شولز،که دلایل پیشرفت انسان ها در زندگی را از دهه۱۹۳۰بررسی کرده است، پس از دههها تحقیق، در کتابی به نام "زندگی خوب" منتشر شد.
✅والدینگر میگوید:"مافهمیدیم مردم بر این باورند که خوشبختی چیزی ست که می توانند به آن دست یابند، مثلا اگر فلان خـانه را بخـرند یا ترفیـع کسب کنند یا به اندازه کافی وزن کم کنند. اما معلوم شد که این درست نیست و این نکته خوبی است، چون به این معناست که رضایت برای همه ما کاملاً قابل دستیابی است".
✅ در نهایت نه پول افراد را خوشحال میکند و نه جایگاه یا رتبه آدم ها. بلکه آن چه موجب شادی و خوشحالی می شـود، بیشتر روابط و ارتباطاتی است که ایجاد می کنید. افرادی که قویترین پیوند های اجتماعی و ارتباطات را در دهه ۵۰ زندگی خود داشتند، در دهه ۸۰ خود در بهترین حالت بودند.
✅نویسندگان، نتیجه دههها پژوهش را در این جمله خلاصه میکنند: "روابط خوب، ما را شادتر و سالمتر نگه میدارد".
✿✨ متن کامل در سایت فردای اقتصاد
@SHENAKHT12 @MostafaTajzadeh
✅ نتایـج یک مطالعـه طولانی دانشگاه هـاروارد به رهبـری پروفسور رابرت والدینگر و پروفسور مارک شولز،که دلایل پیشرفت انسان ها در زندگی را از دهه۱۹۳۰بررسی کرده است، پس از دههها تحقیق، در کتابی به نام "زندگی خوب" منتشر شد.
✅والدینگر میگوید:"مافهمیدیم مردم بر این باورند که خوشبختی چیزی ست که می توانند به آن دست یابند، مثلا اگر فلان خـانه را بخـرند یا ترفیـع کسب کنند یا به اندازه کافی وزن کم کنند. اما معلوم شد که این درست نیست و این نکته خوبی است، چون به این معناست که رضایت برای همه ما کاملاً قابل دستیابی است".
✅ در نهایت نه پول افراد را خوشحال میکند و نه جایگاه یا رتبه آدم ها. بلکه آن چه موجب شادی و خوشحالی می شـود، بیشتر روابط و ارتباطاتی است که ایجاد می کنید. افرادی که قویترین پیوند های اجتماعی و ارتباطات را در دهه ۵۰ زندگی خود داشتند، در دهه ۸۰ خود در بهترین حالت بودند.
✅نویسندگان، نتیجه دههها پژوهش را در این جمله خلاصه میکنند: "روابط خوب، ما را شادتر و سالمتر نگه میدارد".
✿✨ متن کامل در سایت فردای اقتصاد
@SHENAKHT12 @MostafaTajzadeh
Telegram
attach 📎
📝📝📝 مولدسازی، به نام مردم به کام طبقه پولدار / با اردوگاه شهید باهنر خداحافظی کنید
✍ داوود حشمتی
✅متوسط قیمت مسکن در شمال تهران بین 70 تا 100 میلیون تومان و قیمت هر متر زمین کلنگی بیش از 320 میلیون تومان است. روز به روز هم این قیمتها گرانتر میشود. ابراهیم رئیسی که در سال 96 با پرچم «سیدمحرومان» به انتخابات پا گذاشت، مدعی بود آمده تا به نفع «محرومان جامعه» قدم بردارد. حالا نگاه کنید به طرح مولدسازی که چطور در خدمت طبقه برخوردار و صاحب مال و مکنت شمال تهران است. به یک تعبیر بخش مهمی از طرح مولدسازی برای برطرف کردن نگرانیهای این طبقه مرفه جامعه است. چرا؟
✅اساسا میبینید که طرح با عنوان «مولدسازی» معرفی شده و اساسا قرار هم نیست صرفا «واگذاری» باشد. به این معنا که باید اموال «غیرمنقول دولت» را در این طرح دارای «ارزش افزوده» کنند و بعد آنها را به فروش برسانند. از املاک بزرگ و عظیم خارج از تهران خبر نداریم. اما هرچه هست ارزش آنها در مقابل دو ملک شمال تهران هیچ به نظر میرسد. طرح مولدسازی این دو ملک در شمال تهران را مستقیما نشانه رفته است. اول: اردوگاه شهید باهنر در منطقه یک که مساحت آن حدود 207 هکتار است. دوم: باشگاه آجودانیه متعلق به بانک ملی با مساحت تقریبی 7 هکتار.
✅اما تاسف بار این است که این کار قرار است به نام شما «محرومان جامعه» تمام شود. به عبارت روشنتر، مولدسازان معتقدند که «دولت با حبس دارایی غیرمنقول و فریز کردن آن به افزایش قیمت ملک دامن زده است.» پس بنابراین «دولت بزرگترین ملاک کشور است که می تواند با تقویت سمت عرضه زمین و ملک، اتفاقا به نفع اقشار محروم از داراییها کار کند.»
✅به عبارت روشنتر دولت میگوید چرا بانک ملی درحالی که پول ندارد تا وام بدهد، باید چنین ملکی داشته باشد. در نتیجه باید آن را بفروشم. دولت میگوید در حالی که وزارت آموزش و پرورش در پرداخت حقوق معلمان مشکل دارد، چرا باید ملک اردوگاه شهید باهنر بیاستفاده در خوش آب و هواترین منطقه تهران رها شود؟
شوربختانه اینکه مدعی است با فروش این املاک در شمالیترین نقطه تهران (که هر متر آن بیش از 320 میلیون تومان قیمت دارد)، قرار است زمین در «عبدل آباد» و «خلازیر»و «مرتضی گرد» ارزانتر شود.
✅یکبار دیگر اعداد را ضرب و جمع کنید. 217 هکتار زمین در شمال تهران (تنها در دو فقره مولدسازی) قرار است به ارقامی که کمترین آن 320 میلیون تومان خواهد بود، فروخته شود. عرضه این مقدار زمین حضرات برخوردار از مواهب مالی را که روز به روز دارایی هایشان بیشتر میشود (و نگران بودند که زمین کمی در شمال تهران دارند) راضیتر خواهد کرد، و میتوانند زمینهای بیشتری را تصاحب کنند.
✅اینکه در خدمت طبقه مرفه جامعه باشید قبول، اما چرا منت آن را برسر فقرای این کشور میگذارید؟ 44 سال است اموال وابستگان رژیم گذشته به نام محرومان و مستضعفان مصادره شده است و در اختیار نهاد بنیاد مستضعفان و اشخاص خاص قرار دارد. این اموال چرا فروخته نمیشود تا به خود محرومان داده شود؟ اگر فروش اموال خوب است، چرا از داراییهای ستاداجرایی فرمان امام و بنیاد مستضعفان شروع نمیکنید؟ چرا اموال مستضعفان باید در اختیار شما باشد؟ مستضعفان به شما وکالت دادند و گفتند: «ما صلاحیت نگهداری از اموالی که به نام ما مصادره کردید را نداریم، لطف کنید آنها را برای ما مدیریت کنید.»؟ در کجا این وکالت را از ملت محروم گرفتید؟ ذیل کدام نظارت این اموال هنوز در تصاحب بنیاد مستضعفان است؟ اگر فروش زمینهای الهیه به کاهش قیمت در کورهپزخانههای مرتضیگرد میشود، من حتما با آن موافقم و پیشنهاد میکنم از همان ملکی که به حدادعادل برای ساخت مدرسه واگذار شد، شروع کنید. با فروش این املاک به کاهش قیمت در شهرری و شهریار و اکبرآباد کمک کنید.
✅واقعیت اما این است که قرار است به نام فقرا و محرومان جیب طبقه برخوردار جامعه و طبقه مرفه جامعه پرپولتر شود. چشمان همه آنها به زمینهای مرغوب اردوگاه باهنر و آجودانیه خشک شده است. حیف است آنجا ویلاهایی به سبک «لواسان» ساخته نشود. فقط لطفا بار منتتان را بر شانههای محرومان جامعه قرار ندهید. این شانهها خستهتر از آن چیزی است که فکر میکنید. طاقت آوار منتهای نابهجای شما را ندارد و فروریختش دامان همه را خواهد کرد
📌http://telegram.me/Iran_economy_online
@MostafaTajzadeh
✍ داوود حشمتی
✅متوسط قیمت مسکن در شمال تهران بین 70 تا 100 میلیون تومان و قیمت هر متر زمین کلنگی بیش از 320 میلیون تومان است. روز به روز هم این قیمتها گرانتر میشود. ابراهیم رئیسی که در سال 96 با پرچم «سیدمحرومان» به انتخابات پا گذاشت، مدعی بود آمده تا به نفع «محرومان جامعه» قدم بردارد. حالا نگاه کنید به طرح مولدسازی که چطور در خدمت طبقه برخوردار و صاحب مال و مکنت شمال تهران است. به یک تعبیر بخش مهمی از طرح مولدسازی برای برطرف کردن نگرانیهای این طبقه مرفه جامعه است. چرا؟
✅اساسا میبینید که طرح با عنوان «مولدسازی» معرفی شده و اساسا قرار هم نیست صرفا «واگذاری» باشد. به این معنا که باید اموال «غیرمنقول دولت» را در این طرح دارای «ارزش افزوده» کنند و بعد آنها را به فروش برسانند. از املاک بزرگ و عظیم خارج از تهران خبر نداریم. اما هرچه هست ارزش آنها در مقابل دو ملک شمال تهران هیچ به نظر میرسد. طرح مولدسازی این دو ملک در شمال تهران را مستقیما نشانه رفته است. اول: اردوگاه شهید باهنر در منطقه یک که مساحت آن حدود 207 هکتار است. دوم: باشگاه آجودانیه متعلق به بانک ملی با مساحت تقریبی 7 هکتار.
✅اما تاسف بار این است که این کار قرار است به نام شما «محرومان جامعه» تمام شود. به عبارت روشنتر، مولدسازان معتقدند که «دولت با حبس دارایی غیرمنقول و فریز کردن آن به افزایش قیمت ملک دامن زده است.» پس بنابراین «دولت بزرگترین ملاک کشور است که می تواند با تقویت سمت عرضه زمین و ملک، اتفاقا به نفع اقشار محروم از داراییها کار کند.»
✅به عبارت روشنتر دولت میگوید چرا بانک ملی درحالی که پول ندارد تا وام بدهد، باید چنین ملکی داشته باشد. در نتیجه باید آن را بفروشم. دولت میگوید در حالی که وزارت آموزش و پرورش در پرداخت حقوق معلمان مشکل دارد، چرا باید ملک اردوگاه شهید باهنر بیاستفاده در خوش آب و هواترین منطقه تهران رها شود؟
شوربختانه اینکه مدعی است با فروش این املاک در شمالیترین نقطه تهران (که هر متر آن بیش از 320 میلیون تومان قیمت دارد)، قرار است زمین در «عبدل آباد» و «خلازیر»و «مرتضی گرد» ارزانتر شود.
✅یکبار دیگر اعداد را ضرب و جمع کنید. 217 هکتار زمین در شمال تهران (تنها در دو فقره مولدسازی) قرار است به ارقامی که کمترین آن 320 میلیون تومان خواهد بود، فروخته شود. عرضه این مقدار زمین حضرات برخوردار از مواهب مالی را که روز به روز دارایی هایشان بیشتر میشود (و نگران بودند که زمین کمی در شمال تهران دارند) راضیتر خواهد کرد، و میتوانند زمینهای بیشتری را تصاحب کنند.
✅اینکه در خدمت طبقه مرفه جامعه باشید قبول، اما چرا منت آن را برسر فقرای این کشور میگذارید؟ 44 سال است اموال وابستگان رژیم گذشته به نام محرومان و مستضعفان مصادره شده است و در اختیار نهاد بنیاد مستضعفان و اشخاص خاص قرار دارد. این اموال چرا فروخته نمیشود تا به خود محرومان داده شود؟ اگر فروش اموال خوب است، چرا از داراییهای ستاداجرایی فرمان امام و بنیاد مستضعفان شروع نمیکنید؟ چرا اموال مستضعفان باید در اختیار شما باشد؟ مستضعفان به شما وکالت دادند و گفتند: «ما صلاحیت نگهداری از اموالی که به نام ما مصادره کردید را نداریم، لطف کنید آنها را برای ما مدیریت کنید.»؟ در کجا این وکالت را از ملت محروم گرفتید؟ ذیل کدام نظارت این اموال هنوز در تصاحب بنیاد مستضعفان است؟ اگر فروش زمینهای الهیه به کاهش قیمت در کورهپزخانههای مرتضیگرد میشود، من حتما با آن موافقم و پیشنهاد میکنم از همان ملکی که به حدادعادل برای ساخت مدرسه واگذار شد، شروع کنید. با فروش این املاک به کاهش قیمت در شهرری و شهریار و اکبرآباد کمک کنید.
✅واقعیت اما این است که قرار است به نام فقرا و محرومان جیب طبقه برخوردار جامعه و طبقه مرفه جامعه پرپولتر شود. چشمان همه آنها به زمینهای مرغوب اردوگاه باهنر و آجودانیه خشک شده است. حیف است آنجا ویلاهایی به سبک «لواسان» ساخته نشود. فقط لطفا بار منتتان را بر شانههای محرومان جامعه قرار ندهید. این شانهها خستهتر از آن چیزی است که فکر میکنید. طاقت آوار منتهای نابهجای شما را ندارد و فروریختش دامان همه را خواهد کرد
📌http://telegram.me/Iran_economy_online
@MostafaTajzadeh
Telegram
مجمع فعالان اقتصادی
🔴مجمع فعالان اقتصادی یک کانال تلگرام نیست!
🔵پرمخاطب ترین تشکل اقتصادی ایران است که دقیق ترین پیش بینی های اقتصادی و آخرین تحلیلها را با شما به اشتراک میگذارد
تماس :
حامد پاک طینت
@Hamedpaktinat
🔵پرمخاطب ترین تشکل اقتصادی ایران است که دقیق ترین پیش بینی های اقتصادی و آخرین تحلیلها را با شما به اشتراک میگذارد
تماس :
حامد پاک طینت
@Hamedpaktinat