Forwarded from حزب اتحاد ملت ایران اسلامی
✅بیانیه حزب اتحاد ملت ایران اسلامی به مناسبت چهارهزارمین روز حصر: ناامیدانه به حاکمان توصیه میکنیم دیوار بیاعتمادی میان خود و مردم را بلندتر نکنید
✍🏻حزب اتحاد ملت ایران اسلامی به مناسب چهارهزارمین روز حصر میرحسین موسوی، زهرا رهنورد و مهدی کروبی بیانیهای صادر کرد.
🔹به گزارش روابط عمومی حزب اتحاد ملت ایران اسلامی در این بیانیه آمده است:«آمران و عاملان حصر به وجدان خود مراجعه کنند و ببینند آیا کوچکترین مبنای اعتقادی، حقوقی، منطقی و حتی مصلحتاندیشانه برای ادامه این تصمیم مییابند؟»
🔹متن کامل این بیانیه به شرح زیر است:
🔹چهار هزار روز است که میرحسین موسوی، زهرا رهنورد و مهدی کروبی در بازداشت خانگی هستند. این حصر یازده ساله نه شرعی است، نه قانونی، نه اخلاقی، نه انسانی، نه عقلانی و نه حتی سیاستمدارانه. حاکمیت با اقدام به حصر، هراس خود از آزادی منتقدان را نشان داد و با ادامه حصر، ناتوانی خود در حل مساله و خروج از بحران را نشان میدهد. آن هم درحالیکه هر سال که میگذرد، صحت و صداقت هشدارها و پیشبینیهای دلسوزانه محصوران بیشتر ثابت میشود.
🔹آمران و عاملان حصر به وجدان خود مراجعه کنند و ببینند آیا کوچکترین مبنای اعتقادی، حقوقی، منطقی و حتی مصلحتاندیشانه برای ادامه این تصمیم مییابند؟ قانون را که زیر پا گذاشتهاند و به مردم و محصوران هم پاسخگو نیستند؛ لااقل به حامیان خود پاسخ دهند که به کدام هدف احتمالی از این حصر رسیدهاند.
🔹 آیا محبوبیت محصورین کم شده است؟ اعتراضات در جامعه کاهش یافته؟ اقبال به حاکمیت بیشتر شده؟ اقتدار نظام افزایش یافته؟ سرخوردگی سیاسی و اجتماعی کمتر شده؟ مشروعیت و اعتبار حاکمان در پیش چشم مردم بالا رفته؟ یا صرفا زبان بدخواهان و بداندیشان را علیه این ملت و کشور دراز کردند؟
🔹اینکه دهها بار از بلندگوهای رسمی به محصوران تاختهاند و حتی یک بار اجازه پاسخ ندادهاند، با کدام معیار، منصفانه و اخلاقی تلقی میشود؟ وقتی به موسوی اتهام براندازی میزنند و او میگوید «برانداز کسانیاند که از جیب مستضعفان و پابرهنگان و فقرا فسادهای عظیم را در کشور ایجاد کردهاند»، چه جوابی برایش دارند؟ وقتی او اعلام آمادگی کرد تا ضمن پاسخگویی به اتهامات، «حقایق مربوط به سرچشمههای فساد عظیمی که کشور و انقلاب را در خود غرق کرده است» بیان کند، چرا جرات نکردند پس از ده سال حمله یکطرفه، به او تریبون بدهند؟
🔹حاکمان میدانند که کمتر رفتاری به اندازه آزار و اذیت چهرههای سیاسی منتقد، اعتمادسوز و بدفرجام است؛ آن هم کسی همچون مهندس موسوی که خدمات او در دوران جنگ هشتساله، مایه آبروی جمهوری اسلامی بوده است. اگر تاریخ بخوانیم، درمییابیم که حصر نخستوزیر و روحانی منتقد هیچگاه به اهداف مورد نظر زندانبانان نرسیده، بلکه صرفا باعث بدنامی ایشان و در مقابل اعتلای شأن محصوران در پیشگاه ملت و تاریخ شده است. اصرار تندروها بر حصر از این جهت درست همانند استقبال آنها از تحریم است: مردمان رنج میکشند، حاکمیت هم فایدهای نمیبرد و نهایتا همه ضرر میکنیم.
🔹ناامیدانه به حاکمان توصیه میکنیم دیوار بیاعتمادی بین خود و ملت را مدام بلند و بلندتر نکنند. حصر یک ظلم بزرگ است؛ شایسته نیست که حاکمیت اگر روزی به هر دلیل مرتکب چنین ظلمی شده، همچنان بر ادامه آن اصرار کند. جور و جفا را اگر یک روز زودتر هم پایان دهید، کسی شما را سرزنش نمیکند. اما اگر بیش از این دیر و تأخیر شود، شاید روزی ناگزیر پشیمان شوید؛ روزی که دیگر در پیشگاه خدا و تاریخ عذری پذیرفته نخواهد بود.
http://emtedad.news/?p=5981
🔻کانال تلگرام حزب:
@ETEHADMELLATIRAN
✍🏻حزب اتحاد ملت ایران اسلامی به مناسب چهارهزارمین روز حصر میرحسین موسوی، زهرا رهنورد و مهدی کروبی بیانیهای صادر کرد.
🔹به گزارش روابط عمومی حزب اتحاد ملت ایران اسلامی در این بیانیه آمده است:«آمران و عاملان حصر به وجدان خود مراجعه کنند و ببینند آیا کوچکترین مبنای اعتقادی، حقوقی، منطقی و حتی مصلحتاندیشانه برای ادامه این تصمیم مییابند؟»
🔹متن کامل این بیانیه به شرح زیر است:
🔹چهار هزار روز است که میرحسین موسوی، زهرا رهنورد و مهدی کروبی در بازداشت خانگی هستند. این حصر یازده ساله نه شرعی است، نه قانونی، نه اخلاقی، نه انسانی، نه عقلانی و نه حتی سیاستمدارانه. حاکمیت با اقدام به حصر، هراس خود از آزادی منتقدان را نشان داد و با ادامه حصر، ناتوانی خود در حل مساله و خروج از بحران را نشان میدهد. آن هم درحالیکه هر سال که میگذرد، صحت و صداقت هشدارها و پیشبینیهای دلسوزانه محصوران بیشتر ثابت میشود.
🔹آمران و عاملان حصر به وجدان خود مراجعه کنند و ببینند آیا کوچکترین مبنای اعتقادی، حقوقی، منطقی و حتی مصلحتاندیشانه برای ادامه این تصمیم مییابند؟ قانون را که زیر پا گذاشتهاند و به مردم و محصوران هم پاسخگو نیستند؛ لااقل به حامیان خود پاسخ دهند که به کدام هدف احتمالی از این حصر رسیدهاند.
🔹 آیا محبوبیت محصورین کم شده است؟ اعتراضات در جامعه کاهش یافته؟ اقبال به حاکمیت بیشتر شده؟ اقتدار نظام افزایش یافته؟ سرخوردگی سیاسی و اجتماعی کمتر شده؟ مشروعیت و اعتبار حاکمان در پیش چشم مردم بالا رفته؟ یا صرفا زبان بدخواهان و بداندیشان را علیه این ملت و کشور دراز کردند؟
🔹اینکه دهها بار از بلندگوهای رسمی به محصوران تاختهاند و حتی یک بار اجازه پاسخ ندادهاند، با کدام معیار، منصفانه و اخلاقی تلقی میشود؟ وقتی به موسوی اتهام براندازی میزنند و او میگوید «برانداز کسانیاند که از جیب مستضعفان و پابرهنگان و فقرا فسادهای عظیم را در کشور ایجاد کردهاند»، چه جوابی برایش دارند؟ وقتی او اعلام آمادگی کرد تا ضمن پاسخگویی به اتهامات، «حقایق مربوط به سرچشمههای فساد عظیمی که کشور و انقلاب را در خود غرق کرده است» بیان کند، چرا جرات نکردند پس از ده سال حمله یکطرفه، به او تریبون بدهند؟
🔹حاکمان میدانند که کمتر رفتاری به اندازه آزار و اذیت چهرههای سیاسی منتقد، اعتمادسوز و بدفرجام است؛ آن هم کسی همچون مهندس موسوی که خدمات او در دوران جنگ هشتساله، مایه آبروی جمهوری اسلامی بوده است. اگر تاریخ بخوانیم، درمییابیم که حصر نخستوزیر و روحانی منتقد هیچگاه به اهداف مورد نظر زندانبانان نرسیده، بلکه صرفا باعث بدنامی ایشان و در مقابل اعتلای شأن محصوران در پیشگاه ملت و تاریخ شده است. اصرار تندروها بر حصر از این جهت درست همانند استقبال آنها از تحریم است: مردمان رنج میکشند، حاکمیت هم فایدهای نمیبرد و نهایتا همه ضرر میکنیم.
🔹ناامیدانه به حاکمان توصیه میکنیم دیوار بیاعتمادی بین خود و ملت را مدام بلند و بلندتر نکنند. حصر یک ظلم بزرگ است؛ شایسته نیست که حاکمیت اگر روزی به هر دلیل مرتکب چنین ظلمی شده، همچنان بر ادامه آن اصرار کند. جور و جفا را اگر یک روز زودتر هم پایان دهید، کسی شما را سرزنش نمیکند. اما اگر بیش از این دیر و تأخیر شود، شاید روزی ناگزیر پشیمان شوید؛ روزی که دیگر در پیشگاه خدا و تاریخ عذری پذیرفته نخواهد بود.
http://emtedad.news/?p=5981
🔻کانال تلگرام حزب:
@ETEHADMELLATIRAN
Forwarded from بهمن دارالشفایی
چند روز پیش داشتم با ماشین تنها از اصفهان برمیگشتم تهران. همین که نشستم پشت فرمان، قسمت اول پادکست ریرا را پخش کردم و بلاانقطاع تا برسم خانه ۱۵ قسمتش را پشت هم گوش دادم.
ریرا کار سامان جواهریان است و درباره شعر معاصر ایران. جواهریان در هر قسمت یک شعر معاصر را معرفی میکند. به این ترتیب که چند دقیقه درباره زندگی و سبک شاعرش حرف میزند، بعد خود شعر را کامل میخواند و آخر سر هم چند دقیقهای شعر را تحلیل میکند. قسمت اولش درباره دهخداست و «یاد آر» و بعد از یک قسمت درباره لاهوتی میرسد به نیما و بعد هم بقیه شاعران معاصر.
جواهریان لیسانس و فوق لیسانس و دکترای ادبیاتش را (اگر اشتباه نکنم) در دانشگاه تهران خوانده و رساله دکتریاش هم درباره شعر نیمایی بوده. ضمن اینکه سالهاست در دبیرستانها ادبیات درس میدهد و همین باعث میشود انتقال مطلب را خوب بلد باشد.
ریرا برای من کلاس درسی بود که باید در مدرسه یا دانشگاه میداشتیم و نداشتیم (در کتابهای درسی ما که نظام قدیم بودیم، از هیچکدام از شاعران معاصر اسمی برده نشده بود جز شاعرانی مثل حمید سبزواری). یک مزیت بزرگ دیگر ریرا این است که قسمتهایش هر کدام زیر ۲۵ دقیقه هستند که به نظر من زمان مطلوب برای پادکست است.
خلاصه که پیشنهاد میکنم این پادکست را گوش کنید و اگر نوجوانی هم در اطرافتان دارید که به ادبیات علاقهمند است پادکست را به او معرفی کنید.
دم سامان جواهریان گرم (اگر کسی میشناسدش لطفا تشکر من را به او ابلاغ کند).
.
ریرا کار سامان جواهریان است و درباره شعر معاصر ایران. جواهریان در هر قسمت یک شعر معاصر را معرفی میکند. به این ترتیب که چند دقیقه درباره زندگی و سبک شاعرش حرف میزند، بعد خود شعر را کامل میخواند و آخر سر هم چند دقیقهای شعر را تحلیل میکند. قسمت اولش درباره دهخداست و «یاد آر» و بعد از یک قسمت درباره لاهوتی میرسد به نیما و بعد هم بقیه شاعران معاصر.
جواهریان لیسانس و فوق لیسانس و دکترای ادبیاتش را (اگر اشتباه نکنم) در دانشگاه تهران خوانده و رساله دکتریاش هم درباره شعر نیمایی بوده. ضمن اینکه سالهاست در دبیرستانها ادبیات درس میدهد و همین باعث میشود انتقال مطلب را خوب بلد باشد.
ریرا برای من کلاس درسی بود که باید در مدرسه یا دانشگاه میداشتیم و نداشتیم (در کتابهای درسی ما که نظام قدیم بودیم، از هیچکدام از شاعران معاصر اسمی برده نشده بود جز شاعرانی مثل حمید سبزواری). یک مزیت بزرگ دیگر ریرا این است که قسمتهایش هر کدام زیر ۲۵ دقیقه هستند که به نظر من زمان مطلوب برای پادکست است.
خلاصه که پیشنهاد میکنم این پادکست را گوش کنید و اگر نوجوانی هم در اطرافتان دارید که به ادبیات علاقهمند است پادکست را به او معرفی کنید.
دم سامان جواهریان گرم (اگر کسی میشناسدش لطفا تشکر من را به او ابلاغ کند).
.
Telegram
ریرا: پادکست شعر معاصر
موضوع هر قسمت پادکست یک شعره و من دربارهی شعر، شاعرش، سبک و دورهش صحبت میکنم.
سازنده: سامان جواهریان
m.saman.javaherian@gmail.com
موسیقی: گروه پرسونا
ویرایش صوتی: آرمین صالحی
instagram.com/rirapodcast
twitter.com/rirapodcast
سازنده: سامان جواهریان
m.saman.javaherian@gmail.com
موسیقی: گروه پرسونا
ویرایش صوتی: آرمین صالحی
instagram.com/rirapodcast
twitter.com/rirapodcast
Forwarded from اتچ بات
🗞منتخب مقالات روز
(برای دیدن هر مقاله، لینک مربوطه را لمس نمایید.)
⭕️صفحه نخست
🔘نامه کارمندان دفتر آخرین نخستوزیر: کدام بلا شما را بیدار میکند؟!
⭕️سیاست روز
🔘مخالفان مذاکره با آمریکا به دنبال کارکردهای جناحی و تبلیغاتی خود هستند
🗣علی شکوریراد
🔘ضرورت پاسخگویی
✍شهابالدین حائری شیرازی
🔘آقای اژهای؛ ولی فقیه «منصوب آسمان» یا «منتخب خبرگان مردم»؟
✍️احمد حیدری
🔘حکومتی با این معیارها وعده امام بود!
✍️علی سجادی
🔘وضعیت حکمرانی در ایران
✍️علیحسین صمدی
🔘چندنکته درباره علی آقامحمدی و چند سؤال!
✍️داود مدرسی یان
⭕️روابط بینالملل و سیاست خارجی
🔘مذاکره با آمریکا، تابویی که در حال شکسته شدن است
✍مهدی نصیری
🔘موانع سیاسی "توافق خوب" در تهران و واشنگتن
🗣رضا نصری
🔘آیا رهبری توافق خواهد کرد؟
✍️حسین ملک خدایی
🔘به دعوت بایدن ، امیر قطر راهی آمریکا شد
⭕️اندیشه
🔘نقدِ کتاب «مسیر پیامبری» اثر صدیقه وسمقی
✍️یاسر میردامادی
🔘تأملی در برخی اصطلاحات حوزوی
✍️اکبر دانش سرارودی
⭕️جامعه
🔘شادی خیابانی جشن پیروزی / از دوم خرداد تا امروز
✍داوود حشمتی
🔘دانشگاهِ بیجامعه
✍️مهدی سلیمانیه
🔘همزمان با افزایش ۵۱ درصدی بودجه؛ شهرداری تهران بودجه معلولان را حذف کرد
⭕️حقوق زنان
🔘مشکاتالزهرا و کیمیا علیزاده
✍سجاد فیروزی
🔘فتوای مهم امام خمینی درباره حق طلاق زنان که به نگرانیها پایان داد
🔘مقصرپنداری زنان در خصوص مشکلات حوزه خانواده؛ مسئولینی که عنوان پژوهشگر را غصب و اظهارنظر میکنند
⭕️فرهنگ و هنر
🔘شش هنرمند ایرانی برنده مدالهای طلا، نقره و برنز جهانی موسیقی سال ۲۰۲۲ شدند
🔘درخواست رفع پلمب مجتمع فرهنگی هنری ۹ دی بوشهر
🆔@MostafaTajzadeh
(برای دیدن هر مقاله، لینک مربوطه را لمس نمایید.)
⭕️صفحه نخست
🔘نامه کارمندان دفتر آخرین نخستوزیر: کدام بلا شما را بیدار میکند؟!
⭕️سیاست روز
🔘مخالفان مذاکره با آمریکا به دنبال کارکردهای جناحی و تبلیغاتی خود هستند
🗣علی شکوریراد
🔘ضرورت پاسخگویی
✍شهابالدین حائری شیرازی
🔘آقای اژهای؛ ولی فقیه «منصوب آسمان» یا «منتخب خبرگان مردم»؟
✍️احمد حیدری
🔘حکومتی با این معیارها وعده امام بود!
✍️علی سجادی
🔘وضعیت حکمرانی در ایران
✍️علیحسین صمدی
🔘چندنکته درباره علی آقامحمدی و چند سؤال!
✍️داود مدرسی یان
⭕️روابط بینالملل و سیاست خارجی
🔘مذاکره با آمریکا، تابویی که در حال شکسته شدن است
✍مهدی نصیری
🔘موانع سیاسی "توافق خوب" در تهران و واشنگتن
🗣رضا نصری
🔘آیا رهبری توافق خواهد کرد؟
✍️حسین ملک خدایی
🔘به دعوت بایدن ، امیر قطر راهی آمریکا شد
⭕️اندیشه
🔘نقدِ کتاب «مسیر پیامبری» اثر صدیقه وسمقی
✍️یاسر میردامادی
🔘تأملی در برخی اصطلاحات حوزوی
✍️اکبر دانش سرارودی
⭕️جامعه
🔘شادی خیابانی جشن پیروزی / از دوم خرداد تا امروز
✍داوود حشمتی
🔘دانشگاهِ بیجامعه
✍️مهدی سلیمانیه
🔘همزمان با افزایش ۵۱ درصدی بودجه؛ شهرداری تهران بودجه معلولان را حذف کرد
⭕️حقوق زنان
🔘مشکاتالزهرا و کیمیا علیزاده
✍سجاد فیروزی
🔘فتوای مهم امام خمینی درباره حق طلاق زنان که به نگرانیها پایان داد
🔘مقصرپنداری زنان در خصوص مشکلات حوزه خانواده؛ مسئولینی که عنوان پژوهشگر را غصب و اظهارنظر میکنند
⭕️فرهنگ و هنر
🔘شش هنرمند ایرانی برنده مدالهای طلا، نقره و برنز جهانی موسیقی سال ۲۰۲۲ شدند
🔘درخواست رفع پلمب مجتمع فرهنگی هنری ۹ دی بوشهر
🆔@MostafaTajzadeh
Telegram
attach 📎
Forwarded from كانال مؤسسه فرهنگی دینپژوهی بشرا
🔻فلسفۀ معنویت
✍️رضا بابایی
🖋این مقاله نسبتاً کوتاه مدعی است که جای دانشی هموزن و همسان فلسفۀ اخلاق، به نام فلسفۀ معنویت یا علم معنویت خالی است. این دانش که گویا هنوز شکل و سامان نیافته است، در تعریف معنویت و سپس در مبانی و مبادی آن و نیز در پرسشهای بنیادین در حوزۀ معنویت، تأملات فلسفی میکند. اهمیت این دانش آنگاه روشنتر میشود که بدانیم اولاً پیشتر برخی مباحث فلسفۀ معنویت به طور پراکنده در کتابها و پژوهشهای مربوط آمده است و ثانیا در جهان معاصر، گرایشهای سیاسی و اجتماعی و هویتطلبانه در میان پیروان ادیان بیشتر شده است و نهاد دین در برخی جوامع بشری همچون سابق معنویت را در رأس برنامههای خود قرار نمیدهد. بنابراین دین به مثابۀ فلسفۀ سنتی معنویت، جایگاه پیشین را در شماری از اجتماعات بشری، تا اطلاع ثانوی از دست داده و جمعیت معنویتگرایان بدون دین (ایمان بلاحدود و...) رو به فزونی است. در پایان این نوشتار، پارهای از مسائل بنیادین معنویتشناسی پیشنهاد شده است.
این مقاله در نخستین شماره فصلنامه حیات معنوی چاپ شده است.
📎 پیوند به متن کامل این مقاله در سایت بشرا آنلاین
📌 آنچه خواندید در نخستین شمارهٔ فصلنامهٔ حیات معنوی منتشر شده است.
🆔https://t.me/boshrairan
✍️رضا بابایی
🖋این مقاله نسبتاً کوتاه مدعی است که جای دانشی هموزن و همسان فلسفۀ اخلاق، به نام فلسفۀ معنویت یا علم معنویت خالی است. این دانش که گویا هنوز شکل و سامان نیافته است، در تعریف معنویت و سپس در مبانی و مبادی آن و نیز در پرسشهای بنیادین در حوزۀ معنویت، تأملات فلسفی میکند. اهمیت این دانش آنگاه روشنتر میشود که بدانیم اولاً پیشتر برخی مباحث فلسفۀ معنویت به طور پراکنده در کتابها و پژوهشهای مربوط آمده است و ثانیا در جهان معاصر، گرایشهای سیاسی و اجتماعی و هویتطلبانه در میان پیروان ادیان بیشتر شده است و نهاد دین در برخی جوامع بشری همچون سابق معنویت را در رأس برنامههای خود قرار نمیدهد. بنابراین دین به مثابۀ فلسفۀ سنتی معنویت، جایگاه پیشین را در شماری از اجتماعات بشری، تا اطلاع ثانوی از دست داده و جمعیت معنویتگرایان بدون دین (ایمان بلاحدود و...) رو به فزونی است. در پایان این نوشتار، پارهای از مسائل بنیادین معنویتشناسی پیشنهاد شده است.
این مقاله در نخستین شماره فصلنامه حیات معنوی چاپ شده است.
📎 پیوند به متن کامل این مقاله در سایت بشرا آنلاین
📌 آنچه خواندید در نخستین شمارهٔ فصلنامهٔ حیات معنوی منتشر شده است.
🆔https://t.me/boshrairan
بشرا آنلاین
فلسفه معنویت / رضا بابایی – بشرا آنلاین
این مقاله نسبتاً کوتاه مدعی است که جای دانشی هموزن و همسان فلسفۀ اخلاق، به نام فلسفۀ معنویت یا علم معنویت خالی است. این دانش که گویا هنوز شکل و سامان نیافته است، در تعریف معنویت و سپس در مبانی و مبادی آن و نیز در پرسشهای بنیادین در حوزۀ معنویت، تأملات فلسفی…
Forwarded from امتداد
📄سخنی باسردار
✍🏻امتداد-رحیم عبادی: حادثه سقوط دلخراش هواپیمای اوکراینی و جان دادن بیش از صد و هفتاد نفر از فرزندان و نخبگان و سرمایه های انسانی و اجتماعی کشور ازیک سو ، و میزان مسئولیت پذیری نهادهای حاکمیتی برای شفاف نمودن علت حادثه و تعیین تکلیف مقصر و یا مقصران این حادثه تلخ و فراموش نشدنی همچنان مسالهاي بدون پاسخ مانده است و این بلاتکلیفی همزمان با دومین سالگرد حادثه و اظهار نظر برخی از خانواده های آسیب دیده غامض تر و پیچیده تر شده است.
🟢سردارسرلشکر باقری به دلیل برخورداری از جایگاه حقیقی وحقوقی متناسب ترین فرد و مقام برای پاسخگویی به این موضوع حیثیتی و راهبردی است فردی که پيش از اين هم در يک اقدام نادر و قابل تحسين، برخورد مسئولانهای با این حادثه تلخ داشته و اینک درخواست می گردد به عنوان یک مقام مسئول و متعهد سوالات و ابهامات موجود را پاسخ دهند تا افکارعمومی مردم ایران و به ویژه خانواده های داغدار قدري التيام يابند و شايد جمهوری اسلامی بتواند از این حادثه تلخ سربلند بماند درغیر اینصورت بیم آن می رود که عدم پاسخگویی و شفافیت لکه سياهي همچنان برکارنامه نهادهای نظامی وقضایی و مدیریتی کشور باقی بماند. و اما پرسش ها و ابهام ها:
🟢پرسش اول: سردار چرا تاکنون علت و یاعلل حادثه و دلایل سقوط هواپیما اعلام نشده آیا دو سال برای بررسی علت سقوط کافی نبوده است؟
🟢پرسش دوم: چرا تاکنون اموال شخصی جان باختگان که اشیاي قیمتی و مستندات فراوانی برای دست یابی به برخی از حقایق سقوط هواپیماست به خانواده آن ها بازگردانده نشده است؟
🟢پرسش سوم: بنابراظهارنظر برخی از خانوادهها به ویژه خانواده داغدار اسدیلاری وهمچنین اظهارات منتسب به فرماندهی کل سپاه به دفعات (صحبت ایشان در مجلس شورای اسلامی و مذاکرات ایشان دردیدار با خانواده اسدی لاری و...) و سایر مستندات مرتبط، موضوع سپرانسانی قراردادن سرنشینان هواپیما برای جلوگیری ازجنگ بزرگتر انگیزه ساقط نمودن هواپیما بوده است؟ آیا این فرضیه را تایید می نمایید؟
🟢پرسش چهارم: آیا ممکن است خطای انسانی پذیرفته شده در بیانیه جنابعالی معلول خطای راهبردی فرماندهی و سقوط هواپیما به دستور وآگاهانه باشد؟ سردار جناب عالی از يادگاران دفاع مقدس و برادر شهيد ماندگار حسن آقاي باقري و احتمالا دارای فرزندانی همچون ساير خانواده های داغدار هستيد انتظار می رود با اقدام مسئولانه و شجاعانه با پاسخگوئی به این پرسشها و برطرف نمودن ابهامات اساسی حادثه تلخ، اين لكه ننگ را از دامن جمهوري اسلامي پاک و موجبات سربلندي ملت ايران شويد.
🟢نوشته ام را با یادداشت پدر یکی از خانواده های داغدار در این حادثه تلخ و فراموش نشدنی به پایان می برم: "عزیزانم بهمراه ۱۶۵ مسافر دیگر و ۹ کادر پرواز، بالاخره پس از یکساعت تاخیر، در صندلیهای خودشان مستقر شدند، در حالیکه التهاب فراوان از مقابله به مثل امریکا، بر مسافران حاکم است؛ عزیزانمان بشدت به فکر مردم ایران و خانواده های خودشان هستند که در صورت حمله امریکا، چه خواهد شد.
🟢محمد و زینب نازنینم بهمراه بسیاری دیگر از جوانان نخبه و غیور، نمیخواهند بروند، در عزم رفتنشان سست شده اند بخاطر مردم، مدام پیام میدهند، دهها و صدها و هزاران پیام به خانواده، دوستان و آشنایان: نمیخواهیم مردم بیپناه را در برابر یورش دشمن تنها بگذاریم. آنها نگران ما، ما نگران آنها " عمل امروز ما آينده فرداي ايران خواهدبود.
#امتداد
@emtedadnet
✍🏻امتداد-رحیم عبادی: حادثه سقوط دلخراش هواپیمای اوکراینی و جان دادن بیش از صد و هفتاد نفر از فرزندان و نخبگان و سرمایه های انسانی و اجتماعی کشور ازیک سو ، و میزان مسئولیت پذیری نهادهای حاکمیتی برای شفاف نمودن علت حادثه و تعیین تکلیف مقصر و یا مقصران این حادثه تلخ و فراموش نشدنی همچنان مسالهاي بدون پاسخ مانده است و این بلاتکلیفی همزمان با دومین سالگرد حادثه و اظهار نظر برخی از خانواده های آسیب دیده غامض تر و پیچیده تر شده است.
🟢سردارسرلشکر باقری به دلیل برخورداری از جایگاه حقیقی وحقوقی متناسب ترین فرد و مقام برای پاسخگویی به این موضوع حیثیتی و راهبردی است فردی که پيش از اين هم در يک اقدام نادر و قابل تحسين، برخورد مسئولانهای با این حادثه تلخ داشته و اینک درخواست می گردد به عنوان یک مقام مسئول و متعهد سوالات و ابهامات موجود را پاسخ دهند تا افکارعمومی مردم ایران و به ویژه خانواده های داغدار قدري التيام يابند و شايد جمهوری اسلامی بتواند از این حادثه تلخ سربلند بماند درغیر اینصورت بیم آن می رود که عدم پاسخگویی و شفافیت لکه سياهي همچنان برکارنامه نهادهای نظامی وقضایی و مدیریتی کشور باقی بماند. و اما پرسش ها و ابهام ها:
🟢پرسش اول: سردار چرا تاکنون علت و یاعلل حادثه و دلایل سقوط هواپیما اعلام نشده آیا دو سال برای بررسی علت سقوط کافی نبوده است؟
🟢پرسش دوم: چرا تاکنون اموال شخصی جان باختگان که اشیاي قیمتی و مستندات فراوانی برای دست یابی به برخی از حقایق سقوط هواپیماست به خانواده آن ها بازگردانده نشده است؟
🟢پرسش سوم: بنابراظهارنظر برخی از خانوادهها به ویژه خانواده داغدار اسدیلاری وهمچنین اظهارات منتسب به فرماندهی کل سپاه به دفعات (صحبت ایشان در مجلس شورای اسلامی و مذاکرات ایشان دردیدار با خانواده اسدی لاری و...) و سایر مستندات مرتبط، موضوع سپرانسانی قراردادن سرنشینان هواپیما برای جلوگیری ازجنگ بزرگتر انگیزه ساقط نمودن هواپیما بوده است؟ آیا این فرضیه را تایید می نمایید؟
🟢پرسش چهارم: آیا ممکن است خطای انسانی پذیرفته شده در بیانیه جنابعالی معلول خطای راهبردی فرماندهی و سقوط هواپیما به دستور وآگاهانه باشد؟ سردار جناب عالی از يادگاران دفاع مقدس و برادر شهيد ماندگار حسن آقاي باقري و احتمالا دارای فرزندانی همچون ساير خانواده های داغدار هستيد انتظار می رود با اقدام مسئولانه و شجاعانه با پاسخگوئی به این پرسشها و برطرف نمودن ابهامات اساسی حادثه تلخ، اين لكه ننگ را از دامن جمهوري اسلامي پاک و موجبات سربلندي ملت ايران شويد.
🟢نوشته ام را با یادداشت پدر یکی از خانواده های داغدار در این حادثه تلخ و فراموش نشدنی به پایان می برم: "عزیزانم بهمراه ۱۶۵ مسافر دیگر و ۹ کادر پرواز، بالاخره پس از یکساعت تاخیر، در صندلیهای خودشان مستقر شدند، در حالیکه التهاب فراوان از مقابله به مثل امریکا، بر مسافران حاکم است؛ عزیزانمان بشدت به فکر مردم ایران و خانواده های خودشان هستند که در صورت حمله امریکا، چه خواهد شد.
🟢محمد و زینب نازنینم بهمراه بسیاری دیگر از جوانان نخبه و غیور، نمیخواهند بروند، در عزم رفتنشان سست شده اند بخاطر مردم، مدام پیام میدهند، دهها و صدها و هزاران پیام به خانواده، دوستان و آشنایان: نمیخواهیم مردم بیپناه را در برابر یورش دشمن تنها بگذاریم. آنها نگران ما، ما نگران آنها " عمل امروز ما آينده فرداي ايران خواهدبود.
#امتداد
@emtedadnet
Forwarded from محمدرضا جلائیپور🍀Jalaeipour
گزارش_تحقیق_و_تفحص_مجلس_درباره_صنعت_خوردو.docx
92.1 KB
👆 به مناسبت موضوعات مطرح این روزها یادی کنیم از گزارش قرائتشده تحقیقوتفحص از صنعت خودرو در صحن مجلس دهم که با مسئولیت مرحوم محمدرضا نجفی تنظیم شد. گزارشی تکاندهنده و خواندنی دربارهٔ مصادیق پرشمار سوء حکمرانی، تعارض منافع، فساد، ضعف و آسیب در مدیریت صنعت خودرو ایران.
@jalaeipour
@jalaeipour
Forwarded from کانال مهدی نصیری
🔺نگاە مجاهدین قبل از انقلاب به روابط خارجی
در رابطه با سیاستی که در برقراری ارتباط با کشورها و جریان های دیگر تعریف شده بود، لازم است نکته ای را یادآوری کنم...معیار یا پرنسیپ های ما پرنسیپ های بالنسبه بازی بود. کافی بود که ما این جریان را غیرانقلابی ندانیم یعنی لازم بود که موضعی ضد اسرائیلی ضد آمریکایی داشته باشد و در مجموع حامل یک سری شعارهای مبارزاتی علیه نیروهای ارتجاعی منطقه باشد: همین مقدار اطلاعات برای مان کفایت می کرد. به طور خاص به بررسی کیفیت مناسبات آن دولت با مردم کشورش نمی پرداختیم که آیا تابعی سیاستی سرکوبگرانه است یا خیر. آن زمان این نوع دولت ها را " دولت های مترقی یا ملی " می نامیدند....
🔺منبع: از فیضیه تا پیکار، خاطرات تراب حق شناس از سران مجاهدین مارکسیست لنینیست و بعدا سازمان پیکار
📚@nasiri42
در رابطه با سیاستی که در برقراری ارتباط با کشورها و جریان های دیگر تعریف شده بود، لازم است نکته ای را یادآوری کنم...معیار یا پرنسیپ های ما پرنسیپ های بالنسبه بازی بود. کافی بود که ما این جریان را غیرانقلابی ندانیم یعنی لازم بود که موضعی ضد اسرائیلی ضد آمریکایی داشته باشد و در مجموع حامل یک سری شعارهای مبارزاتی علیه نیروهای ارتجاعی منطقه باشد: همین مقدار اطلاعات برای مان کفایت می کرد. به طور خاص به بررسی کیفیت مناسبات آن دولت با مردم کشورش نمی پرداختیم که آیا تابعی سیاستی سرکوبگرانه است یا خیر. آن زمان این نوع دولت ها را " دولت های مترقی یا ملی " می نامیدند....
🔺منبع: از فیضیه تا پیکار، خاطرات تراب حق شناس از سران مجاهدین مارکسیست لنینیست و بعدا سازمان پیکار
📚@nasiri42
Forwarded from دغدغه ایران
چون به قدرت میروید آن کار دیگر میکنید
محمد فاضلی – جامعهشناس و مدیر پادکست دغدغه ایران
✅ آخرین مطلبی که درباره مسأله اخراج اساتید از دانشگاهها دیدم، اظهارنظر محمود احمدینژاد است. جالب اینکه از من هم در کنار آقایان دکتر #آرش_اباذری و دکتر #رضا_امیدی نام برده و به اخراجشان اعتراض کرده است. مشروح سخن ایشان هم در فایلی حدود ۱۰ دقیقه منتشر شده است.
✅ جناب رئیسجمهور سابق اصلاً به روی خودشان نمیآورند که محمد فاضلی بار اول در سال ۱۳۹۰ در دولت ایشان از دانشگاه مازندران اخراج شد. ایشان به نفعشان هم نیست که به خاطر آورند امثال دکتر حسین بشیریه و شماری دیگر از اساتید در دولتهای اول و دوم ایشان از دانشگاه رانده شدند.
✅ حافظ شیرازی سروده بود «واعظان کاین جلوه در محراب و منبر میکنند// چون به خلوت میروند آن کار دیگر میکنند.» حالا حکایت محمود احمدینژاد است. مشکلتان این است که «چون به قدرت میروید آن کار دیگر میکنید.»
✅ انصافاً دردی است گلوگیر که اولین بار در دولت محمود احمدینژاد اخراج شوی، همه مسیر زندگی علمیات که برایش فکر کرده بودی به هم بریزد، جریان زندگی عوض شود؛ و درست ده سال بعد همان آدم، دومین اخراجت از دانشگاه را بهانه کند تا به همان ریاکاریهای سابقهدارش ادامه دهد.
آقای احمدینژاد مصداق کامل این جمله هستید: «ما را به خیر تو امید نیست، شر مرسان.» فلاکت از عصر تو باریدن گرفت.
(اگر میپسندید به اشتراک بگذارید.)
@fazeli_mohammad
محمد فاضلی – جامعهشناس و مدیر پادکست دغدغه ایران
✅ آخرین مطلبی که درباره مسأله اخراج اساتید از دانشگاهها دیدم، اظهارنظر محمود احمدینژاد است. جالب اینکه از من هم در کنار آقایان دکتر #آرش_اباذری و دکتر #رضا_امیدی نام برده و به اخراجشان اعتراض کرده است. مشروح سخن ایشان هم در فایلی حدود ۱۰ دقیقه منتشر شده است.
✅ جناب رئیسجمهور سابق اصلاً به روی خودشان نمیآورند که محمد فاضلی بار اول در سال ۱۳۹۰ در دولت ایشان از دانشگاه مازندران اخراج شد. ایشان به نفعشان هم نیست که به خاطر آورند امثال دکتر حسین بشیریه و شماری دیگر از اساتید در دولتهای اول و دوم ایشان از دانشگاه رانده شدند.
✅ حافظ شیرازی سروده بود «واعظان کاین جلوه در محراب و منبر میکنند// چون به خلوت میروند آن کار دیگر میکنند.» حالا حکایت محمود احمدینژاد است. مشکلتان این است که «چون به قدرت میروید آن کار دیگر میکنید.»
✅ انصافاً دردی است گلوگیر که اولین بار در دولت محمود احمدینژاد اخراج شوی، همه مسیر زندگی علمیات که برایش فکر کرده بودی به هم بریزد، جریان زندگی عوض شود؛ و درست ده سال بعد همان آدم، دومین اخراجت از دانشگاه را بهانه کند تا به همان ریاکاریهای سابقهدارش ادامه دهد.
آقای احمدینژاد مصداق کامل این جمله هستید: «ما را به خیر تو امید نیست، شر مرسان.» فلاکت از عصر تو باریدن گرفت.
(اگر میپسندید به اشتراک بگذارید.)
@fazeli_mohammad
کوتاه کننده لینک | B2n.ir
لینک در دسترس نیست
با کوتاه کننده لینک میتوانید به رایگان، لینکهای طولانی را به لینکهای کوتاه و دلخواه تبدیل کنید تا به راحتی و بهترین شکل به اشتراک بگذارید.
Forwarded from اتچ بات
🔺قطران در عسل: نفت و دمکراسی در نروژ
@sharname1
تولیدکنندگان عمده نفت جهان مانند عربستان، ایران، روسیه، ونزوئلا، امارات و ... عموما دارای نظام های سیاسی اقتدارگرا و متمرکز هستند.
چرا که درآمد مستقل دولت از نفت، آن را در راس جامعه قرار داده و بی نیاز از درامدهای مالیاتی می کند.
نفرین نفت فقط سیاست را تباه نمی کند، بلکه باعث انحراف اقتصاد از مسیر درست شده و در دوره های تنعم و فراوانی آن را در تار عنکبوت ولخرجی و مصرف زیاد گرفتار می سازد.
کشورهایی که وسعت و جمعیت بیشتر و موفعیت ژئوپولتیک بهتری دارند، از قبل پول نفت و گاز، به صرافت اتخاذ سیاست خارجی ستیزه جویانه و تهاجمی می افتند.
در واقع نفرین نفت می تواند به ترتیب دو بیماری را در عرصه سیاست و اقتصاد به ارمغان بیاورد: جنون عظمت طلبی و بیماری هلندی.
کشورهای کوچک تر و کم جمعیت نظیر شیخ نشین های خلیج فارس ضمن اینکه از لحاظ سیاسی بلندپروازی کمتری دارند، از بخت جمعیت اندکشان، بخشی از پول نفت را به جامعه تزریق و رفاه و زندگی تجملاتی را به امری عمومی تبدیل می کنند و کمتر گرفتار بیماریهای اقتصادی نفتی هم می شوند.
در حالیکه در کشورهای نفتی بزرگتر سهم مردم از درامد نفت به مراتب کمتر و تابعی از جزر و مدهای بازار هست.
در این میان به نظر می رسد دولت نروژ استثنایی مهم در جهان کشورهای نفت خیز است.
با گذشت پنجاه سال از تبدیل نروژ به یک تولید کننده بزرگ نفت با چیزی حدود سه میلیون بشکه در روز، نفت نتوانسته اقتصاد و سیاست این کشور اروپایی را آلوده کند.
در عین اینکه نروژ یکی از ثروتمندترین کشورهای جهان به شمار می رود، اما دولت ابن کشور از روز اول اجازه نداد دلارهای نفتی، خرج هزینه های جاری شود.
اسلو نه تنها به ساختار اقتصادی قبل از رونق نفتی دست نزد، بلکه دولت رفاه نمونه وار اسکاندیناوی را که متکی به مالیات های هنگفت است، ادامه داد.
دولت درآمدهای نفتی را با این ملاحظه که متعلق به عموم است، در صندوقی بنام صندوق بازنشستگی دولت سرمایه گذاری می کند. این صندوق که اکنون موجودی آن از هزار میلیارد دلار گذشته، یکی از ثروتمندترین صندوق های مالی جهان است و بالقوه به این معناست که هر شهروند نروژی دارای موجودی معادل دویست هزار دلار است.
اما مطابق قراردادی دو طرفه نه دولت و نه ملت این پول را خرج نکرده و آن را حق نسل های آینده ای می دانند که پس از اتمام منابع نفتی کشور قرار است پا به هستی بگذارند.
اعتماد عمومی در این زمینه به دولت از دمکراسی اجتماعی توسعه یافته این کشور ناشی می شود که امید، اعتماد، شفافیت و رضایت از زندگی از شاخص های موفق آن است.
در سراسر کشور، مانیتورهایی در مکان های عمومی نصب شده که آخرین موجودی این صندوق را نشان می دهد و مردم پیوسته از دارایی خود باخبر می شوند.
صندوق یادشده علاوه بر اینکه " قلک ملی " واریز درامدهای نفتی است، با سرمایه گذاری در بخش های دیگر به صورت مداوم در حال افزایش درامدهای خود است.
از قدیم گفته اند، میانه نفت با خودکامگی و استبداد بهتر از پیوند آن با دمکراسی است. این نظر بیراه نیست و برخی تبار دولت های نفتی کنونی را به " شیوه تولید آسیایی " و دولت های مقتدر " میرآب " در تاریخ باستان می رسانند.
هرچه باشد اما همزیستی نفت و دمکراسی و اقتصاد باز و مولد در نروژ، استثنایی بر این قاعده است. این کشور کوچک نشان داده که با ترکیبی از پرهیز سیاسی رژیم و ریاضت نسبی اقتصادی مردم، می توان نفت را از نقمت به نعمت تبدیل کرد.
معروف است که در خیابان های اسلو برخلاف معابر عمومی کشورهای حاشیه جنوبی خلیج فارس مردم بجای آنکه پورشه سوار شوند، از مدل های دست دوم ولوو استفاده می کنند. این سرکوب آزمندی را به نوعی دولت هم پیروی می کند، با پرهیز از طمع خرید نفوذ و ژئوپولتیک با پول نفت مانند قطر و امارات و یا تبدیل شدن به قدرتی امپریالیستی در خارج از مرزها مانند روسیه پوتین. جنون عظمت طلبی در عراق صدام حسین و لیبی قذافی هم که جای خود دارد.
🔻ویدئوی پایین، مانتیورهای عمومی را در نروژ نشان می دهد که اخرین موجودی صندوق را به نمایش می گذارند. به نظر می رسد این ویدئو مال چند سال قبل است، چون در سال 2017 موجودی صندوق رسما از هزار میلیارد دلار گذشت.
#صلاح_الدین_خدیو
@sharname1
@sharname1
تولیدکنندگان عمده نفت جهان مانند عربستان، ایران، روسیه، ونزوئلا، امارات و ... عموما دارای نظام های سیاسی اقتدارگرا و متمرکز هستند.
چرا که درآمد مستقل دولت از نفت، آن را در راس جامعه قرار داده و بی نیاز از درامدهای مالیاتی می کند.
نفرین نفت فقط سیاست را تباه نمی کند، بلکه باعث انحراف اقتصاد از مسیر درست شده و در دوره های تنعم و فراوانی آن را در تار عنکبوت ولخرجی و مصرف زیاد گرفتار می سازد.
کشورهایی که وسعت و جمعیت بیشتر و موفعیت ژئوپولتیک بهتری دارند، از قبل پول نفت و گاز، به صرافت اتخاذ سیاست خارجی ستیزه جویانه و تهاجمی می افتند.
در واقع نفرین نفت می تواند به ترتیب دو بیماری را در عرصه سیاست و اقتصاد به ارمغان بیاورد: جنون عظمت طلبی و بیماری هلندی.
کشورهای کوچک تر و کم جمعیت نظیر شیخ نشین های خلیج فارس ضمن اینکه از لحاظ سیاسی بلندپروازی کمتری دارند، از بخت جمعیت اندکشان، بخشی از پول نفت را به جامعه تزریق و رفاه و زندگی تجملاتی را به امری عمومی تبدیل می کنند و کمتر گرفتار بیماریهای اقتصادی نفتی هم می شوند.
در حالیکه در کشورهای نفتی بزرگتر سهم مردم از درامد نفت به مراتب کمتر و تابعی از جزر و مدهای بازار هست.
در این میان به نظر می رسد دولت نروژ استثنایی مهم در جهان کشورهای نفت خیز است.
با گذشت پنجاه سال از تبدیل نروژ به یک تولید کننده بزرگ نفت با چیزی حدود سه میلیون بشکه در روز، نفت نتوانسته اقتصاد و سیاست این کشور اروپایی را آلوده کند.
در عین اینکه نروژ یکی از ثروتمندترین کشورهای جهان به شمار می رود، اما دولت ابن کشور از روز اول اجازه نداد دلارهای نفتی، خرج هزینه های جاری شود.
اسلو نه تنها به ساختار اقتصادی قبل از رونق نفتی دست نزد، بلکه دولت رفاه نمونه وار اسکاندیناوی را که متکی به مالیات های هنگفت است، ادامه داد.
دولت درآمدهای نفتی را با این ملاحظه که متعلق به عموم است، در صندوقی بنام صندوق بازنشستگی دولت سرمایه گذاری می کند. این صندوق که اکنون موجودی آن از هزار میلیارد دلار گذشته، یکی از ثروتمندترین صندوق های مالی جهان است و بالقوه به این معناست که هر شهروند نروژی دارای موجودی معادل دویست هزار دلار است.
اما مطابق قراردادی دو طرفه نه دولت و نه ملت این پول را خرج نکرده و آن را حق نسل های آینده ای می دانند که پس از اتمام منابع نفتی کشور قرار است پا به هستی بگذارند.
اعتماد عمومی در این زمینه به دولت از دمکراسی اجتماعی توسعه یافته این کشور ناشی می شود که امید، اعتماد، شفافیت و رضایت از زندگی از شاخص های موفق آن است.
در سراسر کشور، مانیتورهایی در مکان های عمومی نصب شده که آخرین موجودی این صندوق را نشان می دهد و مردم پیوسته از دارایی خود باخبر می شوند.
صندوق یادشده علاوه بر اینکه " قلک ملی " واریز درامدهای نفتی است، با سرمایه گذاری در بخش های دیگر به صورت مداوم در حال افزایش درامدهای خود است.
از قدیم گفته اند، میانه نفت با خودکامگی و استبداد بهتر از پیوند آن با دمکراسی است. این نظر بیراه نیست و برخی تبار دولت های نفتی کنونی را به " شیوه تولید آسیایی " و دولت های مقتدر " میرآب " در تاریخ باستان می رسانند.
هرچه باشد اما همزیستی نفت و دمکراسی و اقتصاد باز و مولد در نروژ، استثنایی بر این قاعده است. این کشور کوچک نشان داده که با ترکیبی از پرهیز سیاسی رژیم و ریاضت نسبی اقتصادی مردم، می توان نفت را از نقمت به نعمت تبدیل کرد.
معروف است که در خیابان های اسلو برخلاف معابر عمومی کشورهای حاشیه جنوبی خلیج فارس مردم بجای آنکه پورشه سوار شوند، از مدل های دست دوم ولوو استفاده می کنند. این سرکوب آزمندی را به نوعی دولت هم پیروی می کند، با پرهیز از طمع خرید نفوذ و ژئوپولتیک با پول نفت مانند قطر و امارات و یا تبدیل شدن به قدرتی امپریالیستی در خارج از مرزها مانند روسیه پوتین. جنون عظمت طلبی در عراق صدام حسین و لیبی قذافی هم که جای خود دارد.
🔻ویدئوی پایین، مانتیورهای عمومی را در نروژ نشان می دهد که اخرین موجودی صندوق را به نمایش می گذارند. به نظر می رسد این ویدئو مال چند سال قبل است، چون در سال 2017 موجودی صندوق رسما از هزار میلیارد دلار گذشت.
#صلاح_الدین_خدیو
@sharname1
Telegram
attach 📎
Forwarded from اتچ بات
📮 تازه های اینستاگرام
🔗برای مشاهده هر مطلب، عنوان را لمس نمایید
📨 روشنفکران «چه می خواهم» و روشنفکران «نمی خواهم»
✍️ محمدرضا شفیعی کدکنی
📨 آیا دانشگاه به خط پایان نزدیک است؟
✍️ حسین آخانی
📨 تحرک فکری یا تحرک فیزیکی
✍️ بیژن اشتری
📨 مرز تحقیر کجاست؟
✍️ اکبر منتجبی
📨 پرورش کودکان جراتمند در برابر سواستفاده جنسی
✍️ مرجان.م
📨 چرا اقتصاد آمریکا تورمی شد؟
✍️ سیامک قاسمی
📨 زنجیر فلک گردد، حبل الله مظلومان
✍️ عمادالدین باقی
📨 گشادنشینی مردانه
✍️ رادیو خیابان
🎥 اثر تماشاگر
🆔@MostafaTajzadeh
🔗برای مشاهده هر مطلب، عنوان را لمس نمایید
📨 روشنفکران «چه می خواهم» و روشنفکران «نمی خواهم»
✍️ محمدرضا شفیعی کدکنی
📨 آیا دانشگاه به خط پایان نزدیک است؟
✍️ حسین آخانی
📨 تحرک فکری یا تحرک فیزیکی
✍️ بیژن اشتری
📨 مرز تحقیر کجاست؟
✍️ اکبر منتجبی
📨 پرورش کودکان جراتمند در برابر سواستفاده جنسی
✍️ مرجان.م
📨 چرا اقتصاد آمریکا تورمی شد؟
✍️ سیامک قاسمی
📨 زنجیر فلک گردد، حبل الله مظلومان
✍️ عمادالدین باقی
📨 گشادنشینی مردانه
✍️ رادیو خیابان
🎥 اثر تماشاگر
🆔@MostafaTajzadeh
Telegram
attach 📎
📝📝📝نگاهی به کتاب "زندگینامه خودنوشت مارتین لوترکینگ"
جامعه دوستداشتنی
✍🏼محمد صادقی
✅پس از اقدام رُزا پارکس و آغاز جنبش حقوق مدنی سیاهپوستان در شهر مونتگمری، تعدادی از شهروندان سفیدپوست نیز به یاریِ سیاهپوستان آمدند، زیرا مارتین لوترکینگ از پیروزی و غلبه بر سفیدپوستان حرف نمیزد، بلکه به پیروزی و خوشبختی همگان میاندیشید. چنانکه در کتاب "زندگینامه خودنوشت مارتین لوترکینگ" با ویراستاری کِلِیبورن کارسِن و ترجمه محمدرضا معمارصادقی (نشر کرگدن، 1400) میخوانیم، او میگفت:«هدف ما نباید هرگز شکستدادن یا تحقیر سفیدپوستان بلکه باید به دست آوردن دوستی و درک آنان باشد.
✅باید متوجه باشیم هدفی که به دنبال آنایم جامعهای است که با خود در صلح است، جامعهای که میتواند با وجدان خود زندگی کند.» در جریان مبارزه نیز وقتی اعتراضها افزایش یافت، مخالفان با دستگیریهای گسترده کوشیدند تا ترس و وحشت را در جامعه حاکم کنند، اما مارتین لوترکینگ با تکیه بر اصلی در روشِ گاندی که میگفت:«زندانها را پُر کنید.» شکل تازه و محکمتری به مقاومت در برابر ظلم و ستم بخشید که راهگشا بود. به نظر او «اعتقاد داشتن به عدمخشونت به این معنی نیست که قربانیِ خشونت نخواهی شد. کسی که معتقد به عدمخشونت است شخصی است که داوطلبانه اجازه میدهد قربانی خشونت باشد، اما هرگز به دیگران خشونت نمیورزد.» در جریان جنبش حقوق مدنی که از سال 1955 تا 1968 در جریان بود، سیاهپوستان زیر فشار زیادی قرار گرفتند؛ به آنها توهین شد، در خانههای آنها بمب دستی انداختند، و چند نفر از آنها نیز جان خود را از دست دادند. در تاریخ 20 سپتامبر 1958 نیز، زنی سیاهپوست (که مشکل روانی داشت) با کاردِ نامه بازکن به مارتین لوترکینگ حمله کرد و آن را وارد سینه او کرد. سپس او را به بیمارستان بردند تا کارد را از سینهاش خارج کنند، که عمل بسیار حساس و خطرناکی بود زیرا نوک تیز آن کارد با رگ آئورت او در تماس بود. پزشک به او گفته بود:«اگر تو در طول تمام آن ساعات انتظار عطسه کرده بودی، آئورتت سوراخ میشد و در خون خودت غرق میشدی.» اما عمل به خوبی انجام میشود و نامههای مهرآمیزی از آمریکا و سراسر دنیا به دست مارتین لوترکینگ میرسد. اما نامه دختر نوجوانی، هرگز از یاد او نمیرود. دختر نوجوان برای او نوشته بود:«دکتر کینگ عزیز؛ من یک دانشآموز کلاس نهم از دبیرستان شهرِ وایت پلینز هستم. با اینکه نباید مسئله مهمی باشد مایلام بگویم یک دختر سفیدپوستام. در روزنامه در مورد اتفاق ناگواری که برایتان افتاد و زجری که کشیدید، خواندم و خواندم اگر عطسه میکردید، میمُردید. فقط دوست داشتم برایتان بنویسم و بگویم خیلی خوشحالم که عطسه نکردید.»
✅ دکتر کینک با وجود فشارها و آزارها همواره از خدا میخواست که قلباش خالی از کینه باشد و قدرت روبروشدن با سختیها را داشته باشد، از این رو کشمکشهای بیرونی را با نیرو و آرامش درونی که خواستار آن بود، پشت سر میگذاشت. او هرگز اجازه نداد که خشونت با خشونت پاسخ داده شود، زیرا آگاه بود که با خشونتورزی رسیدن به جامعه دوستداشتنی (beloved community) ممکن نبود. دکتر کینگ با الهام از روشِ درخشان گاندی در هند، میگفت:«نتیجه عدمخشونت ایجاد یک جامعه دوستداشتنی است بهگونهای که وقتی نبرد پایان مییابد رابطه جدیدی میان سرکوبگر و سرکوبشده ایجاد میشود... راه تسلیم منجر به خودکشی اخلاقی و معنوی میشود. راه خشونت منجر به نفرت در بازماندگان و بیرحمی در خشونتورزان میشود.
📌متن کامل در INSTANT VIEW
https://bit.ly/3KYbf7G
@MostafaTajzadeh
جامعه دوستداشتنی
✍🏼محمد صادقی
✅پس از اقدام رُزا پارکس و آغاز جنبش حقوق مدنی سیاهپوستان در شهر مونتگمری، تعدادی از شهروندان سفیدپوست نیز به یاریِ سیاهپوستان آمدند، زیرا مارتین لوترکینگ از پیروزی و غلبه بر سفیدپوستان حرف نمیزد، بلکه به پیروزی و خوشبختی همگان میاندیشید. چنانکه در کتاب "زندگینامه خودنوشت مارتین لوترکینگ" با ویراستاری کِلِیبورن کارسِن و ترجمه محمدرضا معمارصادقی (نشر کرگدن، 1400) میخوانیم، او میگفت:«هدف ما نباید هرگز شکستدادن یا تحقیر سفیدپوستان بلکه باید به دست آوردن دوستی و درک آنان باشد.
✅باید متوجه باشیم هدفی که به دنبال آنایم جامعهای است که با خود در صلح است، جامعهای که میتواند با وجدان خود زندگی کند.» در جریان مبارزه نیز وقتی اعتراضها افزایش یافت، مخالفان با دستگیریهای گسترده کوشیدند تا ترس و وحشت را در جامعه حاکم کنند، اما مارتین لوترکینگ با تکیه بر اصلی در روشِ گاندی که میگفت:«زندانها را پُر کنید.» شکل تازه و محکمتری به مقاومت در برابر ظلم و ستم بخشید که راهگشا بود. به نظر او «اعتقاد داشتن به عدمخشونت به این معنی نیست که قربانیِ خشونت نخواهی شد. کسی که معتقد به عدمخشونت است شخصی است که داوطلبانه اجازه میدهد قربانی خشونت باشد، اما هرگز به دیگران خشونت نمیورزد.» در جریان جنبش حقوق مدنی که از سال 1955 تا 1968 در جریان بود، سیاهپوستان زیر فشار زیادی قرار گرفتند؛ به آنها توهین شد، در خانههای آنها بمب دستی انداختند، و چند نفر از آنها نیز جان خود را از دست دادند. در تاریخ 20 سپتامبر 1958 نیز، زنی سیاهپوست (که مشکل روانی داشت) با کاردِ نامه بازکن به مارتین لوترکینگ حمله کرد و آن را وارد سینه او کرد. سپس او را به بیمارستان بردند تا کارد را از سینهاش خارج کنند، که عمل بسیار حساس و خطرناکی بود زیرا نوک تیز آن کارد با رگ آئورت او در تماس بود. پزشک به او گفته بود:«اگر تو در طول تمام آن ساعات انتظار عطسه کرده بودی، آئورتت سوراخ میشد و در خون خودت غرق میشدی.» اما عمل به خوبی انجام میشود و نامههای مهرآمیزی از آمریکا و سراسر دنیا به دست مارتین لوترکینگ میرسد. اما نامه دختر نوجوانی، هرگز از یاد او نمیرود. دختر نوجوان برای او نوشته بود:«دکتر کینگ عزیز؛ من یک دانشآموز کلاس نهم از دبیرستان شهرِ وایت پلینز هستم. با اینکه نباید مسئله مهمی باشد مایلام بگویم یک دختر سفیدپوستام. در روزنامه در مورد اتفاق ناگواری که برایتان افتاد و زجری که کشیدید، خواندم و خواندم اگر عطسه میکردید، میمُردید. فقط دوست داشتم برایتان بنویسم و بگویم خیلی خوشحالم که عطسه نکردید.»
✅ دکتر کینک با وجود فشارها و آزارها همواره از خدا میخواست که قلباش خالی از کینه باشد و قدرت روبروشدن با سختیها را داشته باشد، از این رو کشمکشهای بیرونی را با نیرو و آرامش درونی که خواستار آن بود، پشت سر میگذاشت. او هرگز اجازه نداد که خشونت با خشونت پاسخ داده شود، زیرا آگاه بود که با خشونتورزی رسیدن به جامعه دوستداشتنی (beloved community) ممکن نبود. دکتر کینگ با الهام از روشِ درخشان گاندی در هند، میگفت:«نتیجه عدمخشونت ایجاد یک جامعه دوستداشتنی است بهگونهای که وقتی نبرد پایان مییابد رابطه جدیدی میان سرکوبگر و سرکوبشده ایجاد میشود... راه تسلیم منجر به خودکشی اخلاقی و معنوی میشود. راه خشونت منجر به نفرت در بازماندگان و بیرحمی در خشونتورزان میشود.
📌متن کامل در INSTANT VIEW
https://bit.ly/3KYbf7G
@MostafaTajzadeh
Telegraph
نگاهی به کتاب "زندگینامه خودنوشت مارتین لوترکینگ"
جامعه دوستداشتنی محمد صادقی پس از اقدام رُزا پارکس و آغاز جنبش حقوق مدنی سیاهپوستان در شهر مونتگمری، تعدادی از شهروندان سفیدپوست نیز به یاریِ سیاهپوستان آمدند، زیرا مارتین لوترکینگ از پیروزی و غلبه بر سفیدپوستان حرف نمیزد، بلکه به پیروزی و خوشبختی همگان…
📝 #آزادی کیوان صمیمی کار خیلی خوبی بود. چرا این کار خوب را برای نرگس محمدی، مهدی محمودیان، فعالان محیطزیست، دراویش، دانشجویان، معلمان، کارگران و #زندانیان آبان ۹۸ نمیکنید که عموم مردم شاد و امیدوار شوند و بدخواهان ایران ناکام گردند. فرصت را از دست ندهید.
#توییت
@MostafaTajzadeh
#توییت
@MostafaTajzadeh
📝📝📝دین و دموکراسی
✍🏻حسین ملک خدایی
✅مسعود فراستخواه در کتاب دین و جامعه خود از قول دکتر سروش آورده است که " اگر جامعه دینی باشد، حکومت غیر دینی در آن حکومتی غیر دموکراتیک خواهد بود"* و باز از قول دکتر سروش آورده است " اگر جامعه دیندار شود تمام شئون آن از جمله سیاست آن دینی خواهد شد و سیاست فقط در صورتی غیر دینی می شود و آن هنگام است که خود جامعه غیر دینی شود و اگر به فرض، کسانی طالب غیر دینی شدن سیاست هستند باید کاری کنند که جامعه غیر دینی شود اضافه کرده که یعنی بر اساس دموکراسی، باید بر جامعه دینی، حکومت دینی حاکم باشد، به نظر این حقیر اگر جامعه ای غیر دینی باشد، حکومت دینی، غیر دموکراتيک خواهد بود، به تعبیری دیگر اگر در یک فرایند تاریخی جامعه ای نظرش از دین برگشت، دیگر ادامه حکومت دینی، دموکراتیک نخواهد بود که قطعاً کسانی که بنام دین سوار شدهاند تن به رفراندوم جدید نخواهند داد، البته خود فراستخواه به این نظر سروش که در یک جامعه دینی باید حکومت دینی مستقر شود نقد دارند که دوستان را به خواندن این کتاب ارجاع می دهم،
اما اینکه دین با دموکراسی چه رابطهای دارد باز از یک فکت از همین کتاب استفاده می کنم، ایشان از قول فوکویاما اندیشمند آمریکایی ژاپنی الاصل و ایشان هم از قول نیچه فیلسوف آلمانی نقل می کند که " دموکراسی جز مسیحیت دنیوی شده نیست" ** با توجه به اینکه اسلام بسیار مترقی تر و امروزی تر از مسیحیت است می توانیم به قول علامه نائینی روحانی روشنفکر عصر مشروطیت بگوییم که " هذا بضاعتنا ردت علینا" این دموکراسی بضاعت خودمان بوده به خودمان برگشته است البته سروش اضافه می کند که جامعه دینی جامعه ای است که به طوع و رغبت دیندار است نه به اجبار و اکراه " حال اگر جامعه عملکرد حکومت دینی را تجربه کرد و اکثریت مردم از قرائت دین حکومتی برگشت، جامعه چه خاکی بر سرش بریزد ؟؟؟
باید اصلاح کند، اگر راه اصلاح را هم بستند جامعه چکار کند؟!؟!
📚کتاب دین و جامعه
🖋نویسنده مسعود فراستخواه
* ص 227 و 232
** ص 252
✍🏻حسین ملک خدایی
✅مسعود فراستخواه در کتاب دین و جامعه خود از قول دکتر سروش آورده است که " اگر جامعه دینی باشد، حکومت غیر دینی در آن حکومتی غیر دموکراتیک خواهد بود"* و باز از قول دکتر سروش آورده است " اگر جامعه دیندار شود تمام شئون آن از جمله سیاست آن دینی خواهد شد و سیاست فقط در صورتی غیر دینی می شود و آن هنگام است که خود جامعه غیر دینی شود و اگر به فرض، کسانی طالب غیر دینی شدن سیاست هستند باید کاری کنند که جامعه غیر دینی شود اضافه کرده که یعنی بر اساس دموکراسی، باید بر جامعه دینی، حکومت دینی حاکم باشد، به نظر این حقیر اگر جامعه ای غیر دینی باشد، حکومت دینی، غیر دموکراتيک خواهد بود، به تعبیری دیگر اگر در یک فرایند تاریخی جامعه ای نظرش از دین برگشت، دیگر ادامه حکومت دینی، دموکراتیک نخواهد بود که قطعاً کسانی که بنام دین سوار شدهاند تن به رفراندوم جدید نخواهند داد، البته خود فراستخواه به این نظر سروش که در یک جامعه دینی باید حکومت دینی مستقر شود نقد دارند که دوستان را به خواندن این کتاب ارجاع می دهم،
اما اینکه دین با دموکراسی چه رابطهای دارد باز از یک فکت از همین کتاب استفاده می کنم، ایشان از قول فوکویاما اندیشمند آمریکایی ژاپنی الاصل و ایشان هم از قول نیچه فیلسوف آلمانی نقل می کند که " دموکراسی جز مسیحیت دنیوی شده نیست" ** با توجه به اینکه اسلام بسیار مترقی تر و امروزی تر از مسیحیت است می توانیم به قول علامه نائینی روحانی روشنفکر عصر مشروطیت بگوییم که " هذا بضاعتنا ردت علینا" این دموکراسی بضاعت خودمان بوده به خودمان برگشته است البته سروش اضافه می کند که جامعه دینی جامعه ای است که به طوع و رغبت دیندار است نه به اجبار و اکراه " حال اگر جامعه عملکرد حکومت دینی را تجربه کرد و اکثریت مردم از قرائت دین حکومتی برگشت، جامعه چه خاکی بر سرش بریزد ؟؟؟
باید اصلاح کند، اگر راه اصلاح را هم بستند جامعه چکار کند؟!؟!
📚کتاب دین و جامعه
🖋نویسنده مسعود فراستخواه
* ص 227 و 232
** ص 252
📝📝📝"اصلاحطلبان و دارودسته بازرگان!"
✍🏻سیدمصطفی تاجزاده
✅ در یکی از جلسات بازجویی، سرداری که بعدها بعضی دوستان گفتند سردار نقدی بود، درباره همکاری اصلاحطلبان با مبارزان ملی-مذهبی با من بحث کرد. در سالگرد درگذشت زنده یاد مهندس بازرگان انتشار دیالوگهای خود با آن سردار را برای تنویر افکار عمومی مفید دیدم.
▪️سردار: شما اصلاحطلبان خجالت نمیکشید از دارودسته لیبرال بازرگان که از نظر دینی منحرف است حمایت میکنید؟ با اصولگراها اختلاف دارید، چرا با منحرفین همکاری میکنید؟
من: اختلاف سلیقههای سیاسی ما و مهندس بازرگان به جای خود؛ اما ایشان انحراف دینی نداشت.
▪️سردار: چطور نداشت. بازرگان به لحاظ اسلامی فردی صددرصد منحرف بود؛ حاضرم درباره انحراف دینی شخص بازرگان با شما مفصل بحث کنم.
من: آمادهام با شما بحث میکنم اما به یک شرط.
▪️سردار: چه شرطی؟
من: ابتدا پیام رهبر به مناسبت درگذشت مهندس بازرگان را بیاورید و بخوانیم. سپس به بحث بپردازیم.
▪️سردار: مگر رهبری پیام داده است؟
من: بله، اما شما متوجه نشدید. چون در صداوسیما و روزنامههای کشور منتشر نشد. فقط در جمعهای خصوصی انتشار یافت.
▪️سردار: باشد میآورم.
من: منتظرم
✅ بیش از ۹ سال است که سردار رفته تا این پیام 👇را بیاورد...
بسمهتعالى
جناب آقاى دکتر یدالله سحابى
درگذشت مرحوم آقاى مهندس مهدى بازرگان را به جنابعالى و خانواده محترم آن مرحوم تسلیت مىگویم. ایشان یکى از مبارزان دیرین با رژیم ستمشاهى و نیز از جمله پیشروان ترویج و تبیین اندیشههاى ناب اسلامى با زبان و منطق و شیوه نوین بود و از این رهگذر بىشک در چشم همه علاقهمندان به گسترش و رواج ایمان اسلامى در میان طبقات تحصیلکرده در دوران خفقان و دینزدایى رژیم پهلوى، داراى شأن و ارزش بهخصوص بود.
خداوند ایشان را مشمول رحمت و مغفرت و فضل خود قرار دهد و به تلاشهاى ایشان با چشم رضا و قبول بنگرد.
لطفاً مراتب تسلیت اینجانب را به همسر و فرزندان محترم ایشان ابلاغ فرمایید.
سید على خامنهاى
۷۳/۱۱/۵
@MostafaTajzadeh
✍🏻سیدمصطفی تاجزاده
✅ در یکی از جلسات بازجویی، سرداری که بعدها بعضی دوستان گفتند سردار نقدی بود، درباره همکاری اصلاحطلبان با مبارزان ملی-مذهبی با من بحث کرد. در سالگرد درگذشت زنده یاد مهندس بازرگان انتشار دیالوگهای خود با آن سردار را برای تنویر افکار عمومی مفید دیدم.
▪️سردار: شما اصلاحطلبان خجالت نمیکشید از دارودسته لیبرال بازرگان که از نظر دینی منحرف است حمایت میکنید؟ با اصولگراها اختلاف دارید، چرا با منحرفین همکاری میکنید؟
من: اختلاف سلیقههای سیاسی ما و مهندس بازرگان به جای خود؛ اما ایشان انحراف دینی نداشت.
▪️سردار: چطور نداشت. بازرگان به لحاظ اسلامی فردی صددرصد منحرف بود؛ حاضرم درباره انحراف دینی شخص بازرگان با شما مفصل بحث کنم.
من: آمادهام با شما بحث میکنم اما به یک شرط.
▪️سردار: چه شرطی؟
من: ابتدا پیام رهبر به مناسبت درگذشت مهندس بازرگان را بیاورید و بخوانیم. سپس به بحث بپردازیم.
▪️سردار: مگر رهبری پیام داده است؟
من: بله، اما شما متوجه نشدید. چون در صداوسیما و روزنامههای کشور منتشر نشد. فقط در جمعهای خصوصی انتشار یافت.
▪️سردار: باشد میآورم.
من: منتظرم
✅ بیش از ۹ سال است که سردار رفته تا این پیام 👇را بیاورد...
بسمهتعالى
جناب آقاى دکتر یدالله سحابى
درگذشت مرحوم آقاى مهندس مهدى بازرگان را به جنابعالى و خانواده محترم آن مرحوم تسلیت مىگویم. ایشان یکى از مبارزان دیرین با رژیم ستمشاهى و نیز از جمله پیشروان ترویج و تبیین اندیشههاى ناب اسلامى با زبان و منطق و شیوه نوین بود و از این رهگذر بىشک در چشم همه علاقهمندان به گسترش و رواج ایمان اسلامى در میان طبقات تحصیلکرده در دوران خفقان و دینزدایى رژیم پهلوى، داراى شأن و ارزش بهخصوص بود.
خداوند ایشان را مشمول رحمت و مغفرت و فضل خود قرار دهد و به تلاشهاى ایشان با چشم رضا و قبول بنگرد.
لطفاً مراتب تسلیت اینجانب را به همسر و فرزندان محترم ایشان ابلاغ فرمایید.
سید على خامنهاى
۷۳/۱۱/۵
@MostafaTajzadeh
Forwarded from کانال اختصاصی رضا نصری (Reza Nasri)
#رشتو
میگویند آقای جلیلی پیشنهاد داده ایران از برجام خارج شود و غنیسازی ۹۰٪ شروع کند تا با دست پُر مستقیم با آمریکا وارد مذاکره شود. اینکه واقعاً این پیشنهاد را ایشان مطرح کرده یا خیر محل بحث نیست.
ما حقیقت این است که عدهای در ایران - به دلیل بدعهدی آمریکا در قضیه برجام - از این موضعِ منتصب به آقای جلیلی و مواضع مشابه دفاع میکنند؛ و معتقدند تنها با اهرم قدرت میشود با آمریکا کنار آمد. حال اگر این پیشفرض را بپذیریم، طرفداران این نظریه باید دستکم به سه پرسش پاسخ دهند:
- اول اینکه میان تصمیمِ ایران به خروج از برجام و آِغاز غنیسازی ۹۰٪ و احیاناً کشاندن آمریک پای میز مذاکره حداقل چند هفته فاصله خواهد بود.
اگر دقیقتر بگوییم، میان «تصمیم» و «هدف» - که همان کشاندن آمریکا پای میز مذاکره است - چند هفته زمان؛ ومیان «تصمیم» و «نتیجه نهایی» - که محصول مذاکرات احتمالی است - یک بازه چند ماهه خواهد بود. بازهی که در آن احتمال حمله نظامی، سایبری و تروریستی به ایران به حداکثر خواهد رسید.
حال، پرسش اینجاست که طرفداران نظریه «اهرم قوی» چطور تضمین میدهند تاسیسات هستهای ایران - و احیاناً سایر زیرساختها - در حد فاصلی که هنوز ایران به قدرت بازدارندگی هستهای دست نیافته، از گزند حمله و تخریب در امان خواهد بود؟
- دوم اینکه بسیاری معتقدند نظام سیاسی/حقوقی آمریکا در حوزه تعهدات بینالمللی از نظر ساختاری معیوب است؛ و یکی از مصادیق نقص ساختاری آن را نیز ناتوانی دولتهای آمریکا در ارائه «تضمین حقوقی» به سایر کشورها میدانند.
حال، پرسش دوم این است که اگر نظام سیاسی/حقوقی آمریکا ذاتاً معیوب است و این «عیب» یکی از فاکتورهای بازدارنده در بحث مذاکره با آمریکاست، چطور قرار است این مشکل ساختاری با درصد بالاتر از غنای اورانیوم برطرف شود؟
آیا ادعا این است که رئيسجمهور آمریکا طبق قانون اساسی این کشور در ازای لغو غنیسازی۶۰٪ نمیتواند «تضمین حقوقی» به ایران ارائه دهد، اما در ازای غنیسازی ۹۰٪ قانوناً صاحب چنین اختیاری میشود؟
- سوم اینکه میگویند در صورتی که آمریکا بخواهد در واکنش به غنیسازی ۹۰٪ ایران به شورای امنیت مراجعه کند، چین و روسیه قطعنامه آن را وتو خواهند کرد. فرض را بر این بگذاریم که چین و روسیه مانع تصویب قطعنامهای شوند که در آن آمریکا به دنبال مجوز استفاده از قوای قهریه است!
پرسش سوم این است که چرا اصولاً تصور میکنیم آمریکا یا اسرائيل برای حمله به تاسیسات ایران یا مبادرت به اقدامی از قبیل محاصره دریایی به دنبال اخذ مجوز از شورای امنیت خواهند رفت؟
حربه آمریکا، غرب و اسرائيل برای حمله به سایر کشورها «امنیتیسازی» آنهاست، نه توسل به فورمالیسم حقوقی و تلاش برای اخذ مجوزهای قانونی!
در واقع، حربه «امنیتیسازی» به آنها اجازه میدهد هرگونه اقدام غیرقانونی علیه کشور هدف را «مشروع» و «ضروری» جلوه دهند، بی آنکه از مسیر قانون عبور کنند.
کمااینکه در مورد عراق و حتی یوگوسلاوی نیز - پس از مبادرت به امنیتیسازی این کشورها - صرفاً با استناد به مقولاتی از قبیل «دفاع پیشدستانه» و «مسئولیت حمایت» وارد کارزار نظامی شدند و در عمل - با اتکأء به دکترین - شورای امنیت را دور زدند!
حال، چرا تصور میشود در برابر غنیسازی ۹۰٪ ایران - که به مثابه ریختن بنزین روی آتش «امنیتیسازی» است - صرفاً به طی کردن مسیر قانونی تعریفشده در منشور سازمان ملل اکتفا خواهند کرد؟
https://twitter.com/RezaNasri1/status/1488634976258117636
میگویند آقای جلیلی پیشنهاد داده ایران از برجام خارج شود و غنیسازی ۹۰٪ شروع کند تا با دست پُر مستقیم با آمریکا وارد مذاکره شود. اینکه واقعاً این پیشنهاد را ایشان مطرح کرده یا خیر محل بحث نیست.
ما حقیقت این است که عدهای در ایران - به دلیل بدعهدی آمریکا در قضیه برجام - از این موضعِ منتصب به آقای جلیلی و مواضع مشابه دفاع میکنند؛ و معتقدند تنها با اهرم قدرت میشود با آمریکا کنار آمد. حال اگر این پیشفرض را بپذیریم، طرفداران این نظریه باید دستکم به سه پرسش پاسخ دهند:
- اول اینکه میان تصمیمِ ایران به خروج از برجام و آِغاز غنیسازی ۹۰٪ و احیاناً کشاندن آمریک پای میز مذاکره حداقل چند هفته فاصله خواهد بود.
اگر دقیقتر بگوییم، میان «تصمیم» و «هدف» - که همان کشاندن آمریکا پای میز مذاکره است - چند هفته زمان؛ ومیان «تصمیم» و «نتیجه نهایی» - که محصول مذاکرات احتمالی است - یک بازه چند ماهه خواهد بود. بازهی که در آن احتمال حمله نظامی، سایبری و تروریستی به ایران به حداکثر خواهد رسید.
حال، پرسش اینجاست که طرفداران نظریه «اهرم قوی» چطور تضمین میدهند تاسیسات هستهای ایران - و احیاناً سایر زیرساختها - در حد فاصلی که هنوز ایران به قدرت بازدارندگی هستهای دست نیافته، از گزند حمله و تخریب در امان خواهد بود؟
- دوم اینکه بسیاری معتقدند نظام سیاسی/حقوقی آمریکا در حوزه تعهدات بینالمللی از نظر ساختاری معیوب است؛ و یکی از مصادیق نقص ساختاری آن را نیز ناتوانی دولتهای آمریکا در ارائه «تضمین حقوقی» به سایر کشورها میدانند.
حال، پرسش دوم این است که اگر نظام سیاسی/حقوقی آمریکا ذاتاً معیوب است و این «عیب» یکی از فاکتورهای بازدارنده در بحث مذاکره با آمریکاست، چطور قرار است این مشکل ساختاری با درصد بالاتر از غنای اورانیوم برطرف شود؟
آیا ادعا این است که رئيسجمهور آمریکا طبق قانون اساسی این کشور در ازای لغو غنیسازی۶۰٪ نمیتواند «تضمین حقوقی» به ایران ارائه دهد، اما در ازای غنیسازی ۹۰٪ قانوناً صاحب چنین اختیاری میشود؟
- سوم اینکه میگویند در صورتی که آمریکا بخواهد در واکنش به غنیسازی ۹۰٪ ایران به شورای امنیت مراجعه کند، چین و روسیه قطعنامه آن را وتو خواهند کرد. فرض را بر این بگذاریم که چین و روسیه مانع تصویب قطعنامهای شوند که در آن آمریکا به دنبال مجوز استفاده از قوای قهریه است!
پرسش سوم این است که چرا اصولاً تصور میکنیم آمریکا یا اسرائيل برای حمله به تاسیسات ایران یا مبادرت به اقدامی از قبیل محاصره دریایی به دنبال اخذ مجوز از شورای امنیت خواهند رفت؟
حربه آمریکا، غرب و اسرائيل برای حمله به سایر کشورها «امنیتیسازی» آنهاست، نه توسل به فورمالیسم حقوقی و تلاش برای اخذ مجوزهای قانونی!
در واقع، حربه «امنیتیسازی» به آنها اجازه میدهد هرگونه اقدام غیرقانونی علیه کشور هدف را «مشروع» و «ضروری» جلوه دهند، بی آنکه از مسیر قانون عبور کنند.
کمااینکه در مورد عراق و حتی یوگوسلاوی نیز - پس از مبادرت به امنیتیسازی این کشورها - صرفاً با استناد به مقولاتی از قبیل «دفاع پیشدستانه» و «مسئولیت حمایت» وارد کارزار نظامی شدند و در عمل - با اتکأء به دکترین - شورای امنیت را دور زدند!
حال، چرا تصور میشود در برابر غنیسازی ۹۰٪ ایران - که به مثابه ریختن بنزین روی آتش «امنیتیسازی» است - صرفاً به طی کردن مسیر قانونی تعریفشده در منشور سازمان ملل اکتفا خواهند کرد؟
https://twitter.com/RezaNasri1/status/1488634976258117636
Twitter
Reza Nasri
#رشتو ۱) میگویند آقای جلیلی پیشنهاد داده ایران از برجام خارج شود و غنیسازی ۹۰٪ شروع کند تا با دست پُر مستقیم با آمریکا وارد مذاکره شود. اینکه واقعاً این پیشنهاد را ایشان مطرح کرده یا خیر محل بحث نیست.
✍🏻آیتالله سیستانی: مدارا کردن با مردم از مستحبات شرعی است/ با غیر مسلمانان نیز باید مدارا کرد
آیتالله سیستانی تاکید کرد:
✅مدارا کردن و سازگاری با مردم از مستحبات شرعی است و دین استوار ما به آن ترغیب کرده است. رسول خدا (صلی الله علیه و آله) فرمود: پروردگار من مرا به سازگاری با مردم فرمان داده است هم چنانکه به انجام فرایض و واجبات دستور داده است.و باز فرمود: سه چیز است که اگر در انسان نباشد، عمل او کامل نیست: تقوا و پارسایی که او را از معصیت و نافرمانی خدا باز بدارد و خلق نیکویی که بدان وسیله با مردم بسازد و حلم و نرمشی که با آن جهل جاهلان و نابخردان را رد کند.
✅سازگاری با مردم، عمومی است و اختصاص به مردم مسلمان ندارد بلکه با غیر مسلمانان نیز باید مدارا کرد و رفتار متناسب داشت./شفقنا
#سیاسی
@EtemadOnline
@MostafaTajzadeh
آیتالله سیستانی تاکید کرد:
✅مدارا کردن و سازگاری با مردم از مستحبات شرعی است و دین استوار ما به آن ترغیب کرده است. رسول خدا (صلی الله علیه و آله) فرمود: پروردگار من مرا به سازگاری با مردم فرمان داده است هم چنانکه به انجام فرایض و واجبات دستور داده است.و باز فرمود: سه چیز است که اگر در انسان نباشد، عمل او کامل نیست: تقوا و پارسایی که او را از معصیت و نافرمانی خدا باز بدارد و خلق نیکویی که بدان وسیله با مردم بسازد و حلم و نرمشی که با آن جهل جاهلان و نابخردان را رد کند.
✅سازگاری با مردم، عمومی است و اختصاص به مردم مسلمان ندارد بلکه با غیر مسلمانان نیز باید مدارا کرد و رفتار متناسب داشت./شفقنا
#سیاسی
@EtemadOnline
@MostafaTajzadeh
Forwarded from تکاپوی عدالت(شهاب تجری)
#يادداشت
✅کانون وکلا در محاصره ی حکومت
✅نهادهای مختلف حکومتی اعم از قوه ی مقننه و قضائیه دست در دست هم داده اند تا قدیمی ترین و آخرین نهاد مدنی نیمه مستقل را از پای درآورند.
پس از انقلاب اداره ی کانون وکلا در اختیار حکومت قرار گرفته بود ، اما از سال ۱۳۷۶ بر اساس قانون کیفیت اخذ پروانه وکالت ، کانون های وکلا به شکلی نیمه مستقل احیاء شد.
از آن تاریخ تا امروز تلاش های بسیار صورت گرفته تا اندک استقلال باقی مانده را نیز از کانون های وکلا سلب کنند.
در طول این بیست و چهار سال بخش اعظم نیرو و توان مدیران کانون های وکلا در دفع این حملات متعدد و بی وقفه گذشته و مجال اصلاح و تکامل درونی به کانون وکلا داده نشده است.
✅چند سالی است که تاکتیک مخالفان نهادهای مدنی و مستقل تغییر یافته و با پنهان کردن اهداف خود زیر شعارهای قشنگ ، همچون رفع بیکاری و انحصار ، ارائه ی آمارهای غلط در خصوص نسبت وکلا به جمعیت کشور و تعداد پرونده های جریانی در قوه ی قضائیه ، همچنین تحریک فارغ التحصیلان حقوق که سرنوشت آنها محصول همین مدیران ناکارآمد و ناتوان است ؛ تلاش کرده اند که مقاومت کانون وکلا را در هم بشکنند و آن را در کنترل حکومت درآورند.
متأسفانه در سکوت رسانه ها ، گروهها و اشخاص مرجع در جامعه ، تیر حکومت به هدف نشسته است و به زودی کانون وکلا بر سر وکلای آزاده و دلسوز آوار خواهد شد و همچون سایر نهادهای دولتی و خصوصی دیگر به تلی از خاکستر تبدیل می گردد.
✅بدون شک کانون وکلا دارای نقائص و اشکالاتی است که باید مرتفع شود. اما از مسیری که همه ی جوامع مدرن و متمدن طی کرده اند نه مسیری که با طبع مخالفان آزادی و عدالت همچون طالبان و.... سازگار است.
امروز نه تنها مخالفان آزادی و دموکراسی در این جفا نقش دارند ، بلکه بسیاری از آزادی خواهان و مشفقان ایران زمین (چه در داخل حکومت و چه در خارج از آن ) نیز در این رخداد ویران گر مسئول و مقصر هستند ؛ و البته گناه این قصور و کوتاهی بیش از همه به نام جامعه ی وکلا ( به خاطر بی تفاوتی شان ) در تاریخ ثبت و ضبط خواهد شد.
✅جهان بگشتم و دردا به هیچ شهر و دیار
نیافتم که فروشند بخت در بازار
ز منجنیق فلک سنگ فتنه می بارد
من ابلهانه گریزم در آبگینه حصار
#کانون_وکلا
#قوه_ی_قضائیه
#قوه_ی_مقننه
#آزادی
#استقلال
✅@shahabtajari
✅کانون وکلا در محاصره ی حکومت
✅نهادهای مختلف حکومتی اعم از قوه ی مقننه و قضائیه دست در دست هم داده اند تا قدیمی ترین و آخرین نهاد مدنی نیمه مستقل را از پای درآورند.
پس از انقلاب اداره ی کانون وکلا در اختیار حکومت قرار گرفته بود ، اما از سال ۱۳۷۶ بر اساس قانون کیفیت اخذ پروانه وکالت ، کانون های وکلا به شکلی نیمه مستقل احیاء شد.
از آن تاریخ تا امروز تلاش های بسیار صورت گرفته تا اندک استقلال باقی مانده را نیز از کانون های وکلا سلب کنند.
در طول این بیست و چهار سال بخش اعظم نیرو و توان مدیران کانون های وکلا در دفع این حملات متعدد و بی وقفه گذشته و مجال اصلاح و تکامل درونی به کانون وکلا داده نشده است.
✅چند سالی است که تاکتیک مخالفان نهادهای مدنی و مستقل تغییر یافته و با پنهان کردن اهداف خود زیر شعارهای قشنگ ، همچون رفع بیکاری و انحصار ، ارائه ی آمارهای غلط در خصوص نسبت وکلا به جمعیت کشور و تعداد پرونده های جریانی در قوه ی قضائیه ، همچنین تحریک فارغ التحصیلان حقوق که سرنوشت آنها محصول همین مدیران ناکارآمد و ناتوان است ؛ تلاش کرده اند که مقاومت کانون وکلا را در هم بشکنند و آن را در کنترل حکومت درآورند.
متأسفانه در سکوت رسانه ها ، گروهها و اشخاص مرجع در جامعه ، تیر حکومت به هدف نشسته است و به زودی کانون وکلا بر سر وکلای آزاده و دلسوز آوار خواهد شد و همچون سایر نهادهای دولتی و خصوصی دیگر به تلی از خاکستر تبدیل می گردد.
✅بدون شک کانون وکلا دارای نقائص و اشکالاتی است که باید مرتفع شود. اما از مسیری که همه ی جوامع مدرن و متمدن طی کرده اند نه مسیری که با طبع مخالفان آزادی و عدالت همچون طالبان و.... سازگار است.
امروز نه تنها مخالفان آزادی و دموکراسی در این جفا نقش دارند ، بلکه بسیاری از آزادی خواهان و مشفقان ایران زمین (چه در داخل حکومت و چه در خارج از آن ) نیز در این رخداد ویران گر مسئول و مقصر هستند ؛ و البته گناه این قصور و کوتاهی بیش از همه به نام جامعه ی وکلا ( به خاطر بی تفاوتی شان ) در تاریخ ثبت و ضبط خواهد شد.
✅جهان بگشتم و دردا به هیچ شهر و دیار
نیافتم که فروشند بخت در بازار
ز منجنیق فلک سنگ فتنه می بارد
من ابلهانه گریزم در آبگینه حصار
#کانون_وکلا
#قوه_ی_قضائیه
#قوه_ی_مقننه
#آزادی
#استقلال
✅@shahabtajari
✍🏻مهدی نصیری
✅امور سیاسی و تشخیص درستی و نادرستی عملکرد حاکمان و یا عدالت و بیعدالتی نظامهای سیاسی نیز تقلیدی نبوده و فرد فرد مسلمانان، شرعا و عقلا موظف به نظارت و سنجش عملکرد و عنداللزوم مکلف به امر به معروف و نهی از منکر حاکمان هستند و وجود یک فقیه در راس حکومت و تایید او از اوضاع، چنین تکلیفی را ساقط نمیکند.
@MostafaTajzadeh
✅امور سیاسی و تشخیص درستی و نادرستی عملکرد حاکمان و یا عدالت و بیعدالتی نظامهای سیاسی نیز تقلیدی نبوده و فرد فرد مسلمانان، شرعا و عقلا موظف به نظارت و سنجش عملکرد و عنداللزوم مکلف به امر به معروف و نهی از منکر حاکمان هستند و وجود یک فقیه در راس حکومت و تایید او از اوضاع، چنین تکلیفی را ساقط نمیکند.
@MostafaTajzadeh
Forwarded from فرهیختگان
چهارهزار روز از حصر شما گذشته است اما همچنان بحکم حافظه تاریخ، یادآوری شما پلی است میان سرنوشت دیروز و فردای ما. ما شهروندانی که برای آینده بهتر به شما رای دادیم امروز از شما عقبتریم، چون شما همچنان سربلند ایستادهاید اما ما مردم با تنگدستی بیشتر به روزگار تلختری رانده شدیم هرچند دشمن مشترک ما استبداد، آبرومندتر نیست، رسواتر و لرزانتر از دیروز است.
ما شما را با همه ناکامیها فراموش نمیکنیم و به قانون تاریخ باور داریم که نیروی بقا نه از راه فراموشیِ سرخوشانه که از راه یادآوری هشیارانه میگذرد. این یادآوری است که ما را به هم پیوند میدهد و از درافتادن به عادتهای سُکرآوری که ما را در خویشتن خود پاره پاره میکند، بازمیدارد. هرکس به ایران و عظمت آن میاندیشد، شما را فراموش نخواهد کرد و دلالان فرومایه سیاسی با هر لباسی بنام علم و فرهنگ و تمدن یا سیاست و اقتصاد و جامعه نمیتوانند شما و معنای ایستادگی را از میراث و مدنیت ایران جدا کنند. برای پاسداشت نام و یاد ایران هیچ گریزی جز یادآوری تاریخ نیست و جز آن به استبداد بازختم میشود.
ما با یادآوری به روح ایران و با فراموشی به جسم آن میپیوندیم، جسمی که در گذر عادات و ایام پوست میاندازد و روحی که در بازخوانی و عبرتآموزی هوشیار و توفنده میماند و منشا نیروست. یادآوری از سنخ حکمت و دانایی است، تلاش، تعالی، فضیلت، ظرافت، شوق و هرچه از جنس ندرت است برمیانگیزد و فراموشی با پستی، رخوت، بیهودگی و حاشیه و نیرنگ همآغوش است. فراموشی نیرنگ انسان برای گریز از اصلِ پایا و پناه بردن به میراییِ دستمالی شده و مبتذل است. ما با یادآوری سرنوشت که آبگینه تُرد سترگی است از تندباد حافظه کوتاه که ناتوانی ما را پنهان و دلارام میکند بسوی جاودانگی میگریزیم تا با نقد و بازخوانی خود را بهتر بشناسیم.
ما آدمیانِ ناتوان فراموشی را برای شادتر و آزادتر زیستن و شرط حیات و امکان نشاط و فرار از زحمت وارسی و مشق بیکسی برگزیدهایم. یادآوری و تاریخ ما را در برابر اتهامات خود مینشاند، احساس گناه میبخشد، روان ما را درگیر میکند و برای ما مشق مسئولیت، تامل، خودآگاهی، مرمت و دیگرخواهی میتراشد.
ما شما نقاشان کوچه اختر را فراموش نمیکنیم چون به سرنوشت خود علاقمندیم، چون ایران را دوست داریم و چون غیبت ایستادگی و خسارت وادادگی را پیش از این بارها آزمودهایم. ما بخاطر ایران ومیراث بلند آن شما را فراموش نمیکنیم!
رضا بهشتی معز
فیسبوک نگارنده
https://t.me/arshivefarhikhtegan/774
جان آگه با #فرهیختگان
ما شما را با همه ناکامیها فراموش نمیکنیم و به قانون تاریخ باور داریم که نیروی بقا نه از راه فراموشیِ سرخوشانه که از راه یادآوری هشیارانه میگذرد. این یادآوری است که ما را به هم پیوند میدهد و از درافتادن به عادتهای سُکرآوری که ما را در خویشتن خود پاره پاره میکند، بازمیدارد. هرکس به ایران و عظمت آن میاندیشد، شما را فراموش نخواهد کرد و دلالان فرومایه سیاسی با هر لباسی بنام علم و فرهنگ و تمدن یا سیاست و اقتصاد و جامعه نمیتوانند شما و معنای ایستادگی را از میراث و مدنیت ایران جدا کنند. برای پاسداشت نام و یاد ایران هیچ گریزی جز یادآوری تاریخ نیست و جز آن به استبداد بازختم میشود.
ما با یادآوری به روح ایران و با فراموشی به جسم آن میپیوندیم، جسمی که در گذر عادات و ایام پوست میاندازد و روحی که در بازخوانی و عبرتآموزی هوشیار و توفنده میماند و منشا نیروست. یادآوری از سنخ حکمت و دانایی است، تلاش، تعالی، فضیلت، ظرافت، شوق و هرچه از جنس ندرت است برمیانگیزد و فراموشی با پستی، رخوت، بیهودگی و حاشیه و نیرنگ همآغوش است. فراموشی نیرنگ انسان برای گریز از اصلِ پایا و پناه بردن به میراییِ دستمالی شده و مبتذل است. ما با یادآوری سرنوشت که آبگینه تُرد سترگی است از تندباد حافظه کوتاه که ناتوانی ما را پنهان و دلارام میکند بسوی جاودانگی میگریزیم تا با نقد و بازخوانی خود را بهتر بشناسیم.
ما آدمیانِ ناتوان فراموشی را برای شادتر و آزادتر زیستن و شرط حیات و امکان نشاط و فرار از زحمت وارسی و مشق بیکسی برگزیدهایم. یادآوری و تاریخ ما را در برابر اتهامات خود مینشاند، احساس گناه میبخشد، روان ما را درگیر میکند و برای ما مشق مسئولیت، تامل، خودآگاهی، مرمت و دیگرخواهی میتراشد.
ما شما نقاشان کوچه اختر را فراموش نمیکنیم چون به سرنوشت خود علاقمندیم، چون ایران را دوست داریم و چون غیبت ایستادگی و خسارت وادادگی را پیش از این بارها آزمودهایم. ما بخاطر ایران ومیراث بلند آن شما را فراموش نمیکنیم!
رضا بهشتی معز
فیسبوک نگارنده
https://t.me/arshivefarhikhtegan/774
جان آگه با #فرهیختگان
Telegram
آرشیو
Forwarded from اتحادیه انجمنهای علمی علوم اجتماعی
🔻بیانیهی مشترک تشکلهای علمی_دانشجویی علوم اجتماعی پیرامون موج اخراج استادان در بهمنماه ۱۴۰۰
هفته اول بهمنماه ۱۴۰۰ با خبرهای ناخوشایندی از اخراج تعدادی از اساتید دانشگاههای مختلف و اعلام «بینیازی دانشگاه از آنان» همراه بود. این موجِ احتمالا بهپایان نرسیده، با خبر اخراج دکتر آرش اباذری، استاد گروه فلسفه دانشگاه صنعتی شریف، به میان اخبار آمد. در همین زمان، خبرهای اخراج دکتر محمد فاضلی، استادیار گروه جامعهشناسی دانشگاه شهید بهشتی نیز مورد توجه قرار گرفت. با فاصلهای کوتاه، خبر اخراج دکتر رضا امیدی، استادیار گروه سیاستگذاری اجتماعی دانشگاه تهران اعلام شد.
🔷دکتر امیدی، پیش از این و در آذرماه ۱۳۹۸ نیز با پیگیری نهادهای امنیتی برای مدتی با ممنوعیت از فعالیت آموزشی مواجه شده بود. هرچند که در دو سال اخیر سنگاندازی از سمت نهادهای امنیتی در این مورد کاهش یافته بود، اما به ناگهان حکم اخراج او اعلام شد.
🔷این دست اخراجها و فشارها در تمامی سطوح جامعه و نهادها بههیچعنوان بیسابقه نبودهاند و دانشگاه نیز از این امر مستثنا نبوده است؛ اخراجهایی که عمدتا پیکانشان به سمت اشخاص علمی حامی فرودستان است. البته این روند بهسراغ تعداد بیشماری از افراد رفت که متاسفانه بسیاری از آنان در این سیر به فراموشی سپرده شدند. اما از میان آنان که به یاد ماندهاند، نخست باید از نادر افشار نادری یاد کرد که مدتی کوتاه پس از انفصال از خدمت در سال ۱۳۵۸، درگذشت. موجهای اینچنینی در دهه ۷۰ و ۸۰ شدت بیشتری گرفتند که سعید مدنی، سعید معیدفر، صدیق سروستانی، ابراهیم توفیق، پرویز پیران، شهلا اعزازی، حسن نمکدوست و چه بسا استادانی از شهرهای پیرامون کنار گذاشته اند که حتی اسمشان در خاطره کسی نمانده است. یکی از آخرین استادان این فهرست دکتر هاله لاجوردی بود که در دهه ۸۰ با انفصال از تدریس مواجه شد و با فوت او متاسفانه فرصت بازگشت او به دانشگاه برای همیشه از دست رفت. لازم به ذکر است که این تاریخچه کوتاه از تصفیه حساب، شامل بسیاری از نامها و دانشجویان و دانشآموختگانی نبوده است که به دلایل سیاسی-عقیدتی اساسا به هیئت علمی راه پیدا نکردند؛ یقینا که فهرستی دقیق بسیار طولانیتر خواهد بود.
🔷خطاست گمان کنیم در تمام این مسیر، استادان دیگری همراهی و مشارکت نداشته اند تا صداهای دیگر تضعیف شود. مسئلهی قابل توجه اینست که چطور اخراجها موانع جنسیتی، عقیدتی، زبانی را تشدید میکند که به طرد دانشجویان با رویکرد انتقادی منجر میشود. گاه با حضور استادان دلسوز و متخصص، این موانع کمرنگ میشوند که معمولا گشایشی موقت است و امتدادی ندارد؛ این فرصتهای گاه و بیگاه برای نادیده گرفتن وضعیت کلی آکادمی کافی نیستند. پیرو این وضعیت، انتقادی نبودن توام با امتیازات رانتی تنها راه بقا در سیستم دانشگاه شده است.
🔷 این اخراجها، نه پیش از این پذیرفته شده بود و نه حالا وقت پذیرش آن است. هرساله دانشجویان بسیاری به اشتیاق یادگیری و پژوهش و گرهگشایی، پا به دانشگاه میگذارند. از این میان، تعداد زیادی با سرسختی و علیرغم موانع، پیش میروند تا یقین پیدا کنند که جهان پس از آنان، با مشکلات کمتری مواجه میشود. امید است این دانشجویان پیشین به استادان و پژوهشگرانی دغدغهمند بدل شوند و یاریگر دانشجویان پس از خود باشند لذا برای حفظ و حراست از رسالت رهاییبخش دانشگاه جمعی از انجمنهای علمی دانشجویی علوم اجتماعی کشور حمایت خود را از این دانشجویان سابق و استادان کنونی اعلام کرده و قویا اخراج و تصفیه استادان با بهانهها و عناوین مختلف را محکوم میکند و هرگونه دخالت نهادهای غیر علمی (امنیتی و ...) را مخل رسالت علمی و انتقادی دانشگاه میداند.
امضا کنندگان:
🔸 اتحادیه انجمنهای علمی علوم اجتماعی کشور
🔸 اتحادیه انجمنهای علمی علوم سیاسی کشور
🔸 انجمن علمی انسانشناسی دانشگاه تهران
🔸 انجمن علمی علوم ارتباطات دانشگاه تهران
🔸انجمن علمی جامعهشناسی دانشگاه تهران
🔸 انجمن علمی مطالعات اجتماعی و سیاسی علامه طباطبائی
🔸 انجمن علمی جامعه شناسی علامه طباطبائی
🔸انجمن علمی سیاستگذاری اجتماعی علامه طباطبائی
🔸انجمن علمی برنامه ریزی اجتماعی علامه طباطبائی
🔸انجمن علمی مطالعات فرهنگی علامه طباطبائی
🔸انجمن علمی علوم سیاسی شهید بهشتی
🔸انجمن علمی جامعهشناسی شهید بهشتی
🔸انجمن علمی اقتصاد شهید بهشتی
🔸انجمن علمی جامعهشناسی شهید چمران اهواز
🔸انجمن علمی جامعهشناسی مازندران
🔸انجمن علمی علوم اجتماعی گیلان
🔸انجمن علمی مطالعات فرهنگی علم و فرهنگ
🔸انجمن علمی جامعهشناسی کردستان
🔸انجمن علمی مددکاران اجتماعی فردوسی مشهد
🔸انجمن علمی مددکاری اجتماعی خوارزمی
🔸انجمن علمی مطالعات فرهنگی کاشان
🔸انجمن علمی جامعهشناسی کاشان
🔸انجمن علمی جامعهشناسی رازی کرمانشاه
🔻🔻🔻🔻
@SocialUnion
هفته اول بهمنماه ۱۴۰۰ با خبرهای ناخوشایندی از اخراج تعدادی از اساتید دانشگاههای مختلف و اعلام «بینیازی دانشگاه از آنان» همراه بود. این موجِ احتمالا بهپایان نرسیده، با خبر اخراج دکتر آرش اباذری، استاد گروه فلسفه دانشگاه صنعتی شریف، به میان اخبار آمد. در همین زمان، خبرهای اخراج دکتر محمد فاضلی، استادیار گروه جامعهشناسی دانشگاه شهید بهشتی نیز مورد توجه قرار گرفت. با فاصلهای کوتاه، خبر اخراج دکتر رضا امیدی، استادیار گروه سیاستگذاری اجتماعی دانشگاه تهران اعلام شد.
🔷دکتر امیدی، پیش از این و در آذرماه ۱۳۹۸ نیز با پیگیری نهادهای امنیتی برای مدتی با ممنوعیت از فعالیت آموزشی مواجه شده بود. هرچند که در دو سال اخیر سنگاندازی از سمت نهادهای امنیتی در این مورد کاهش یافته بود، اما به ناگهان حکم اخراج او اعلام شد.
🔷این دست اخراجها و فشارها در تمامی سطوح جامعه و نهادها بههیچعنوان بیسابقه نبودهاند و دانشگاه نیز از این امر مستثنا نبوده است؛ اخراجهایی که عمدتا پیکانشان به سمت اشخاص علمی حامی فرودستان است. البته این روند بهسراغ تعداد بیشماری از افراد رفت که متاسفانه بسیاری از آنان در این سیر به فراموشی سپرده شدند. اما از میان آنان که به یاد ماندهاند، نخست باید از نادر افشار نادری یاد کرد که مدتی کوتاه پس از انفصال از خدمت در سال ۱۳۵۸، درگذشت. موجهای اینچنینی در دهه ۷۰ و ۸۰ شدت بیشتری گرفتند که سعید مدنی، سعید معیدفر، صدیق سروستانی، ابراهیم توفیق، پرویز پیران، شهلا اعزازی، حسن نمکدوست و چه بسا استادانی از شهرهای پیرامون کنار گذاشته اند که حتی اسمشان در خاطره کسی نمانده است. یکی از آخرین استادان این فهرست دکتر هاله لاجوردی بود که در دهه ۸۰ با انفصال از تدریس مواجه شد و با فوت او متاسفانه فرصت بازگشت او به دانشگاه برای همیشه از دست رفت. لازم به ذکر است که این تاریخچه کوتاه از تصفیه حساب، شامل بسیاری از نامها و دانشجویان و دانشآموختگانی نبوده است که به دلایل سیاسی-عقیدتی اساسا به هیئت علمی راه پیدا نکردند؛ یقینا که فهرستی دقیق بسیار طولانیتر خواهد بود.
🔷خطاست گمان کنیم در تمام این مسیر، استادان دیگری همراهی و مشارکت نداشته اند تا صداهای دیگر تضعیف شود. مسئلهی قابل توجه اینست که چطور اخراجها موانع جنسیتی، عقیدتی، زبانی را تشدید میکند که به طرد دانشجویان با رویکرد انتقادی منجر میشود. گاه با حضور استادان دلسوز و متخصص، این موانع کمرنگ میشوند که معمولا گشایشی موقت است و امتدادی ندارد؛ این فرصتهای گاه و بیگاه برای نادیده گرفتن وضعیت کلی آکادمی کافی نیستند. پیرو این وضعیت، انتقادی نبودن توام با امتیازات رانتی تنها راه بقا در سیستم دانشگاه شده است.
🔷 این اخراجها، نه پیش از این پذیرفته شده بود و نه حالا وقت پذیرش آن است. هرساله دانشجویان بسیاری به اشتیاق یادگیری و پژوهش و گرهگشایی، پا به دانشگاه میگذارند. از این میان، تعداد زیادی با سرسختی و علیرغم موانع، پیش میروند تا یقین پیدا کنند که جهان پس از آنان، با مشکلات کمتری مواجه میشود. امید است این دانشجویان پیشین به استادان و پژوهشگرانی دغدغهمند بدل شوند و یاریگر دانشجویان پس از خود باشند لذا برای حفظ و حراست از رسالت رهاییبخش دانشگاه جمعی از انجمنهای علمی دانشجویی علوم اجتماعی کشور حمایت خود را از این دانشجویان سابق و استادان کنونی اعلام کرده و قویا اخراج و تصفیه استادان با بهانهها و عناوین مختلف را محکوم میکند و هرگونه دخالت نهادهای غیر علمی (امنیتی و ...) را مخل رسالت علمی و انتقادی دانشگاه میداند.
امضا کنندگان:
🔸 اتحادیه انجمنهای علمی علوم اجتماعی کشور
🔸 اتحادیه انجمنهای علمی علوم سیاسی کشور
🔸 انجمن علمی انسانشناسی دانشگاه تهران
🔸 انجمن علمی علوم ارتباطات دانشگاه تهران
🔸انجمن علمی جامعهشناسی دانشگاه تهران
🔸 انجمن علمی مطالعات اجتماعی و سیاسی علامه طباطبائی
🔸 انجمن علمی جامعه شناسی علامه طباطبائی
🔸انجمن علمی سیاستگذاری اجتماعی علامه طباطبائی
🔸انجمن علمی برنامه ریزی اجتماعی علامه طباطبائی
🔸انجمن علمی مطالعات فرهنگی علامه طباطبائی
🔸انجمن علمی علوم سیاسی شهید بهشتی
🔸انجمن علمی جامعهشناسی شهید بهشتی
🔸انجمن علمی اقتصاد شهید بهشتی
🔸انجمن علمی جامعهشناسی شهید چمران اهواز
🔸انجمن علمی جامعهشناسی مازندران
🔸انجمن علمی علوم اجتماعی گیلان
🔸انجمن علمی مطالعات فرهنگی علم و فرهنگ
🔸انجمن علمی جامعهشناسی کردستان
🔸انجمن علمی مددکاران اجتماعی فردوسی مشهد
🔸انجمن علمی مددکاری اجتماعی خوارزمی
🔸انجمن علمی مطالعات فرهنگی کاشان
🔸انجمن علمی جامعهشناسی کاشان
🔸انجمن علمی جامعهشناسی رازی کرمانشاه
🔻🔻🔻🔻
@SocialUnion