Forwarded from تحلیل زمانه
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🎥 سخنی مشفقانه با روسای محترم جمهوری، قوه قضائیه، مقننه، وزیر محترم اطلاعات و رییس محترم ستاد کل نیروهای مسلح
✍ رحمتاله بیگدلی
با سلام و احترام بهاستحضار میرساند که آقای جواد کریمی قدوسی نماینده مجلس که به اظهارات سخیف و موهون شهره است در کلیپی که از وی منتشر شده، ادعا کرده است که حجتالاسلام والمسلمین سید محمد خاتمی، رییسجمهوری اسبق ایران در دیدار با فرمانده ناتو خواستار بمباران مقرهای نیروی قدس، سپاه پاسداران انقلاب اسلامی و وزارت اطلاعات شده است!
حال از دو حال خارج نیست؛
یا اظهارات این فرد درست است، پس باید بتواند مستندات اظهارات خود را ارائه دهد و در چنین فرضی نهادهای مذکور باید بدون هیچ مسامحهای فرد خاطی و خائن به کشور را در دادگاهی علنی محاکمه و مجازات کنند!
و یا اینکه اظهارات این فرد نادرست و کذب است. در چنین فرضی بر نهادهای محترم مذکور است که با چنین افرادی برخورد لازم را داشته باشند تا هم اجازه هتک حرمت و دروغپراکنی در باره شخصیتهای محترم داده نشود و هم با نشر چنین خزعبلاتی قبح خیانت بهکشور و نظام جمهوری اسلامی نریزد!
#تحلیل_زمانه
🌏 @TahlilZamane
✍ رحمتاله بیگدلی
با سلام و احترام بهاستحضار میرساند که آقای جواد کریمی قدوسی نماینده مجلس که به اظهارات سخیف و موهون شهره است در کلیپی که از وی منتشر شده، ادعا کرده است که حجتالاسلام والمسلمین سید محمد خاتمی، رییسجمهوری اسبق ایران در دیدار با فرمانده ناتو خواستار بمباران مقرهای نیروی قدس، سپاه پاسداران انقلاب اسلامی و وزارت اطلاعات شده است!
حال از دو حال خارج نیست؛
یا اظهارات این فرد درست است، پس باید بتواند مستندات اظهارات خود را ارائه دهد و در چنین فرضی نهادهای مذکور باید بدون هیچ مسامحهای فرد خاطی و خائن به کشور را در دادگاهی علنی محاکمه و مجازات کنند!
و یا اینکه اظهارات این فرد نادرست و کذب است. در چنین فرضی بر نهادهای محترم مذکور است که با چنین افرادی برخورد لازم را داشته باشند تا هم اجازه هتک حرمت و دروغپراکنی در باره شخصیتهای محترم داده نشود و هم با نشر چنین خزعبلاتی قبح خیانت بهکشور و نظام جمهوری اسلامی نریزد!
#تحلیل_زمانه
🌏 @TahlilZamane
Forwarded from حسین علیزاده
📝📝دانشجويان علوم سياسی و علوم انسانی جذب داعش نمی شوند❗
♈️العالم - براساس نتایج برخی مطالعات، اغلب تحصیل کرده هایی که جذب گروه های تروریستی شده اند، فارغ التحصیل رشته های مهندسی یا پزشکی هستند.
♈️به گزارش روز شنبه پایگاه خبری شبکه العالم، نتایج یک مطالعه نشان می دهد که به سختی می توان فردی را در میان دانشجویان جذب شده به گروههای تروریستی یافت که در رشته های علوم اجتماعی یا هنر درس خوانده باشد.
♈️بر اساس تحلیل سال 2007 "دیه گو گامبیتا" جامعه شناس و تئوریسین اسپانیایی، که در سندی با عنوان "ایمن سازی عقل" منتشر شد و به تازگی نیز از سوی شورای فرهنگی انگلیس منتشر شده است، 44 درصد از تحصیل کرده هایی که جذب گروه های تروریستی شده اند، دارای مدرک مهندسی هستند و این میزان در میان اعضای غربی این گروه ها، 59 درصد است.
♈️یک مطالعه مربوط به تروریست ها در تونس نیز تقریبا نتایجی مشابه نتایج تحقیق گامبیتا دارد؛ نتایج تحقیق دیگری درباره 18 تبعه انگلیس که در حملات تروریستی دست داشته اند، بیانگر آن است که 8 نفر آنها دارای مدرک مهندسی یا فن آوری اطلاعات بوده، 4 نفر داروسازی و ریاضیات خوانده و تنها یک نفر آنها در رشته علوم اجتماعی درس خوانده است.
♈️"مارتن روز" مشاور شورای فرهنگی انگلیس در امور خاورمیانه و شمال آفریقا، با بیان این که اغلب افراد تحصیل کرده ای که جذب گروه های تروریستی شده اند، فارغ التحصیل رشته های مهندسی و پزشکی هستند، امری اتفاقی نیست، در گزارشی به جمع آوری برخی دیدگاه ها مبنی بر این که "علم در مقایسه با هنر، از ایجاد فکر و اندیشه انتقادی" ناکام می ماند، پرداخته است.
♈️وی به این نتیجه رسیده است که "ذهنیت مهندسی"، دانشجویان این رشته ها را به شکاری آسان برای تروریست ها تبدیل کرده است.
♈️وی در این گزارش به مجموعه ای از تحقیقات و مطالعات دانشگاهی و گزارش سرویس اطلاعات انگلیس استناد کرده و می گوید: فرهنگ تدریس این علوم همواره بر شیوه درست و غلط، حق و باطل استوار است و این امر قدرت دانشجویان پزشکی و مهندسی را در زمنیه ارتقاء مهارت های تحصیلی منتقدانه، تخریب می کند.
♈️"روز" می گوید این امر تنها به دانشجویان عرب محدود نمی شود و براساس گزارش های موجود برخی دانشجویان پزشکی انگلیسی نیز جذب گروه های تروریستی شده اند.
♈️رای الیوم در گزارشی می نویسد، ممکن است دعوت ابوبکر بغدادی سرکرده گروهک تروریستی داعش، در سپتامبر 2014 از قضات، پزشکان، مهندسان و صاحبان دانش نظامی و اداری برای پیوستن به این گروهک تروریستی، از همین مشکل نشات گرفته باشد.
♈️"مارتن روز" می گوید: نزدیک به 70 درصد دانشجویان منطقه خاورمیانه و شمال آفریقا، در رشته های علوم اجتماعی تحصیل می کنند و علی رغم کیفیت پایین تدریس این رشته ها در این مناطق، اما شیوه تربیتی و آموزشی مبتنی بر تفسیر و گفت وگوی آنها، مخالف شیوه نگرشی مبتنی بر "سیاه و سفید" گروه های تروریستی و افراطی است و چه بسا همین مساله باعث شده است که تخصص در رشته های علوم اجتماعی، هنر، حقوق، فلسفه، علوم سیاسی و ریاضی و ادبیات در مناطق تحت اشغال گروهک تروریستی داعش، کنار گذاشته شود.
♈️خاطرنشان می شود که گزارش توسعه انسانی سازمان ملل در سال 2003 نیز تاکید کرد که شیوه های آموزشی در جهان عرب، دانش جویان را به جای تفکر و اندیشه مبتنی بر نقد آزاد، به تسلیم، اطاعت، پیروی و فرمانبرداری تشویق می کند.
♈️این در حالی است که سیاست های چند سال اخیر سیاستگذاران آموزشی کشورمان مبنی بر حذف علوم انسانی و محدود کردن آن است. پروژه ای که در قالب خصوصی سازی و کالایی سازی آموزش به دنبال سیاست های نئولیبرالیستی دنبال می شود. امیدواریم دولت مردان ما بدانند چه تصمیم خطرناکی می گیرند و نتیجه این سیاست ها را در نظر داشته باشند.
#تحلیل_زمانه
♈️العالم - براساس نتایج برخی مطالعات، اغلب تحصیل کرده هایی که جذب گروه های تروریستی شده اند، فارغ التحصیل رشته های مهندسی یا پزشکی هستند.
♈️به گزارش روز شنبه پایگاه خبری شبکه العالم، نتایج یک مطالعه نشان می دهد که به سختی می توان فردی را در میان دانشجویان جذب شده به گروههای تروریستی یافت که در رشته های علوم اجتماعی یا هنر درس خوانده باشد.
♈️بر اساس تحلیل سال 2007 "دیه گو گامبیتا" جامعه شناس و تئوریسین اسپانیایی، که در سندی با عنوان "ایمن سازی عقل" منتشر شد و به تازگی نیز از سوی شورای فرهنگی انگلیس منتشر شده است، 44 درصد از تحصیل کرده هایی که جذب گروه های تروریستی شده اند، دارای مدرک مهندسی هستند و این میزان در میان اعضای غربی این گروه ها، 59 درصد است.
♈️یک مطالعه مربوط به تروریست ها در تونس نیز تقریبا نتایجی مشابه نتایج تحقیق گامبیتا دارد؛ نتایج تحقیق دیگری درباره 18 تبعه انگلیس که در حملات تروریستی دست داشته اند، بیانگر آن است که 8 نفر آنها دارای مدرک مهندسی یا فن آوری اطلاعات بوده، 4 نفر داروسازی و ریاضیات خوانده و تنها یک نفر آنها در رشته علوم اجتماعی درس خوانده است.
♈️"مارتن روز" مشاور شورای فرهنگی انگلیس در امور خاورمیانه و شمال آفریقا، با بیان این که اغلب افراد تحصیل کرده ای که جذب گروه های تروریستی شده اند، فارغ التحصیل رشته های مهندسی و پزشکی هستند، امری اتفاقی نیست، در گزارشی به جمع آوری برخی دیدگاه ها مبنی بر این که "علم در مقایسه با هنر، از ایجاد فکر و اندیشه انتقادی" ناکام می ماند، پرداخته است.
♈️وی به این نتیجه رسیده است که "ذهنیت مهندسی"، دانشجویان این رشته ها را به شکاری آسان برای تروریست ها تبدیل کرده است.
♈️وی در این گزارش به مجموعه ای از تحقیقات و مطالعات دانشگاهی و گزارش سرویس اطلاعات انگلیس استناد کرده و می گوید: فرهنگ تدریس این علوم همواره بر شیوه درست و غلط، حق و باطل استوار است و این امر قدرت دانشجویان پزشکی و مهندسی را در زمنیه ارتقاء مهارت های تحصیلی منتقدانه، تخریب می کند.
♈️"روز" می گوید این امر تنها به دانشجویان عرب محدود نمی شود و براساس گزارش های موجود برخی دانشجویان پزشکی انگلیسی نیز جذب گروه های تروریستی شده اند.
♈️رای الیوم در گزارشی می نویسد، ممکن است دعوت ابوبکر بغدادی سرکرده گروهک تروریستی داعش، در سپتامبر 2014 از قضات، پزشکان، مهندسان و صاحبان دانش نظامی و اداری برای پیوستن به این گروهک تروریستی، از همین مشکل نشات گرفته باشد.
♈️"مارتن روز" می گوید: نزدیک به 70 درصد دانشجویان منطقه خاورمیانه و شمال آفریقا، در رشته های علوم اجتماعی تحصیل می کنند و علی رغم کیفیت پایین تدریس این رشته ها در این مناطق، اما شیوه تربیتی و آموزشی مبتنی بر تفسیر و گفت وگوی آنها، مخالف شیوه نگرشی مبتنی بر "سیاه و سفید" گروه های تروریستی و افراطی است و چه بسا همین مساله باعث شده است که تخصص در رشته های علوم اجتماعی، هنر، حقوق، فلسفه، علوم سیاسی و ریاضی و ادبیات در مناطق تحت اشغال گروهک تروریستی داعش، کنار گذاشته شود.
♈️خاطرنشان می شود که گزارش توسعه انسانی سازمان ملل در سال 2003 نیز تاکید کرد که شیوه های آموزشی در جهان عرب، دانش جویان را به جای تفکر و اندیشه مبتنی بر نقد آزاد، به تسلیم، اطاعت، پیروی و فرمانبرداری تشویق می کند.
♈️این در حالی است که سیاست های چند سال اخیر سیاستگذاران آموزشی کشورمان مبنی بر حذف علوم انسانی و محدود کردن آن است. پروژه ای که در قالب خصوصی سازی و کالایی سازی آموزش به دنبال سیاست های نئولیبرالیستی دنبال می شود. امیدواریم دولت مردان ما بدانند چه تصمیم خطرناکی می گیرند و نتیجه این سیاست ها را در نظر داشته باشند.
#تحلیل_زمانه
Forwarded from تحلیل زمانه
تحریف آشکار اصلاحطلبان از معناشناسی نتایج انتخابات!
عزیز قاسم زاده
انتخابات میکانیزمی است که از طریق آن ایدهها و برنامههای افراد، احزاب و جریانها مورد داوری افکار عمومی قرار میگیرد و در نهایت جریانی با رای مردم پیروز میشود و جریانی هم با رای مردم شکست میخورد. در کشورهای دموکراتیک این امر بدیهیتر از آن است که بر سر نتایج آشکار انتخابات تفسیرهای انحرافی و هرمنوتیکی غیرواقع گرایانه به میان کشیده شود تا واژگونه معنایی از نتایج انتخابات ارائه شود؛ اما در ایران گویا نتایج انتخابات حتی اگر در شگفتانگیزترین شکاف میان جریانات شکست خورده و مردم هم قرار بگیرد، باز از اردوگاه اصلاحطلبان سخنان دیگری به گوش میرسد.
مردم و تحریمیان ملامت میشوند. از دید این جریان گویا مردم مومی هستند نزد جریانات سیاسی حال اگر نظر مردمی، هرگاه سمت آنها و موافق آنها شد، هم انتخاب مردم انتخاب درستی بوده و هم صدای مردم صدای حقیقت تلقی میشود و هم انتخابات، انتخاباتی آزاد معنا میشود؛ ولو اینکه گروههای زیادی محذوف شده باشند تا پیروزی آنها مسجل شده باشد. اما اگر مردم در یک لحظه معین تاریخی تصمیم بگیرند به این جریان نه بگویند زمین و زمان را در پیشامد این شکست مقصر و گناهکار میدانند و به عقوبت و کیفر وعده میدهند. ضمن اینکه نه تنها قبول نمیکنند که شکست خوردهاند؛ بلکه با فرافکنی سعی میکنند هیچ جریانی را پیروز انتخابات ندانند.
در انتخابات ریاست جمهوری اخیر علیرغم ردصلاحیت حداکثری شورای نگهبان، عدهای از اصلاحطلبان و رهبران شاخص آنها با این توجیه که ما میآییم تا قاعده مهندسی شده را برهم زنیم و نتیجه را به نفع خود رقم میزنیم، پا به میدان نهادند. زمانی که این جماعت در این اندیشه بود، تحلیلگران واقعگرا در نوشتهها و مقالات و مصاحبههایشان، اذعان میداشتند که این استدلال نه پشتوانه معرفتی درستی دارد و نه از پرنسیبهای اخلاقی نشئت میگیرد و نه المانی از پذیرش این ایده و قبول مشارکت سیاسی این جریان در هسته سخت قدرت مشاهده میشود و از همه مهمتر اینکه جامعه هیچ رغبتی برای ورود در این بازی نمایشی احساس نمیکند. اما همه این انذارها و واقعیتها به گوش اصلاحطلبان انتخابات محور گران میآمد. آنان مغرورانه تصور میکردند مردم مهرهای هستند در دستان آنها که با فرمان و قیام و قعود آنها، نظرشان را منطبق بر این جماعت میکنند.
اما نتایج انتخابات نشان داد میزان مشروعیت این دسته از اصلاحطلبان و این نوع نگرش اصلاحطلبی حتی از پیشبینی بدترین تحلیلها نسبت به وضعیت این جریان، بسی فزونتر بود و شکاف عمیق معناداری میان اصلاحطلبان ذهنگرای جدا از عینیت جامعه، به وجود آمده که این شکاف با ترمیم و اصلاح این جریان پر شدنی نیست و تنها باید اتمام این نحله از اصلاحطلبی صندوق محور را به بانگ بلند اعلام نمود؛ اما با وجود اعلام نتایج و حمایت بسیار ضعیف جامعه از جریان اصلاحطلبی نه فقط در رقابت با مثلث تحریمیان، رئیسی، آرای باطله که حتی در رقابت با محسن رضایی، این جریان حاضر به پذیرش شکست و اتمام راهبردهای سیاسی شکست خورده خود در آزمونهای فیصله بخش گوناگون در سالهای اخیر نیست که نتیجه آشکار آن پایان مرجعیت سیاسی این جریان در بزنگاههای اعتراضی دی ۹۶ و آبان ۹۸ بود.
علیرغم بزک کردن انتخابات توسط اصلاحطلبان و رقابتی نشان دادن انتخابات در روزهای پس از مناظره آن هم پس از یاد بردن آنچه که پیشتر همین جماعت از مهندسی انتخابات و نتایج از پیش تعیین شده میگفتند، حکایت از درک نادرست جریان اصلاحات از واقعیات جامعه بود؛ اما شگفتی بیشتر آنجاست که پس از چنین نتایج فاجعهبار برای این جریان، آنها نه تنها حاضر به پذیرش شکست نشدند، بلکه به اکثریت تحریم کننده حمله آوردند.
این اندازه از اعتماد به سقف کاذب اصلاحطلبان صندوق محور آنگاه شگفتانگیز میشود که با نیم نگاهی به میزان آرای نفرات اول شوراها در شهرهای مختلف و نسبت آن با واجدان حائز رای در این شهرها مانند: تهران، کرج، شیراز، اصفهان، اراک، سنندج، رشت، قزوین، همدان، خرمآباد، کاشان، کرمان، کرمانشاه و قم و....
به نیکی میتوان دریافت که حتی درصد مشارکت کنندگان بسیار کمتر از آنی است که به صورت رسمی اعلام شده است چرا که نتایج انتخابات در این شهرها با درصد تجمیع اعلام رسمی وزارت کشور هم خوانی ندارد.
از این زاویه شکاف اصلاحطلبان با جامعه را باید فراتر از آن فاجعهای دید که از نتایج اعلام شدهی وزارت کشور مشاهده میکنیم؛ اما نکته مهم و قابل تاملی را که نباید از نظر دور داشت، رفتار اصلاحطلبان قبل و بعد از انتخابات در مواجهه با رئیسی است. آنان در موسم انتخابات به قصد پیروزی، رئیسی هراسی را به نهایت اعلی رساندند.
#تحلیل_زمانه
🌏 @TahlilZamane
عزیز قاسم زاده
انتخابات میکانیزمی است که از طریق آن ایدهها و برنامههای افراد، احزاب و جریانها مورد داوری افکار عمومی قرار میگیرد و در نهایت جریانی با رای مردم پیروز میشود و جریانی هم با رای مردم شکست میخورد. در کشورهای دموکراتیک این امر بدیهیتر از آن است که بر سر نتایج آشکار انتخابات تفسیرهای انحرافی و هرمنوتیکی غیرواقع گرایانه به میان کشیده شود تا واژگونه معنایی از نتایج انتخابات ارائه شود؛ اما در ایران گویا نتایج انتخابات حتی اگر در شگفتانگیزترین شکاف میان جریانات شکست خورده و مردم هم قرار بگیرد، باز از اردوگاه اصلاحطلبان سخنان دیگری به گوش میرسد.
مردم و تحریمیان ملامت میشوند. از دید این جریان گویا مردم مومی هستند نزد جریانات سیاسی حال اگر نظر مردمی، هرگاه سمت آنها و موافق آنها شد، هم انتخاب مردم انتخاب درستی بوده و هم صدای مردم صدای حقیقت تلقی میشود و هم انتخابات، انتخاباتی آزاد معنا میشود؛ ولو اینکه گروههای زیادی محذوف شده باشند تا پیروزی آنها مسجل شده باشد. اما اگر مردم در یک لحظه معین تاریخی تصمیم بگیرند به این جریان نه بگویند زمین و زمان را در پیشامد این شکست مقصر و گناهکار میدانند و به عقوبت و کیفر وعده میدهند. ضمن اینکه نه تنها قبول نمیکنند که شکست خوردهاند؛ بلکه با فرافکنی سعی میکنند هیچ جریانی را پیروز انتخابات ندانند.
در انتخابات ریاست جمهوری اخیر علیرغم ردصلاحیت حداکثری شورای نگهبان، عدهای از اصلاحطلبان و رهبران شاخص آنها با این توجیه که ما میآییم تا قاعده مهندسی شده را برهم زنیم و نتیجه را به نفع خود رقم میزنیم، پا به میدان نهادند. زمانی که این جماعت در این اندیشه بود، تحلیلگران واقعگرا در نوشتهها و مقالات و مصاحبههایشان، اذعان میداشتند که این استدلال نه پشتوانه معرفتی درستی دارد و نه از پرنسیبهای اخلاقی نشئت میگیرد و نه المانی از پذیرش این ایده و قبول مشارکت سیاسی این جریان در هسته سخت قدرت مشاهده میشود و از همه مهمتر اینکه جامعه هیچ رغبتی برای ورود در این بازی نمایشی احساس نمیکند. اما همه این انذارها و واقعیتها به گوش اصلاحطلبان انتخابات محور گران میآمد. آنان مغرورانه تصور میکردند مردم مهرهای هستند در دستان آنها که با فرمان و قیام و قعود آنها، نظرشان را منطبق بر این جماعت میکنند.
اما نتایج انتخابات نشان داد میزان مشروعیت این دسته از اصلاحطلبان و این نوع نگرش اصلاحطلبی حتی از پیشبینی بدترین تحلیلها نسبت به وضعیت این جریان، بسی فزونتر بود و شکاف عمیق معناداری میان اصلاحطلبان ذهنگرای جدا از عینیت جامعه، به وجود آمده که این شکاف با ترمیم و اصلاح این جریان پر شدنی نیست و تنها باید اتمام این نحله از اصلاحطلبی صندوق محور را به بانگ بلند اعلام نمود؛ اما با وجود اعلام نتایج و حمایت بسیار ضعیف جامعه از جریان اصلاحطلبی نه فقط در رقابت با مثلث تحریمیان، رئیسی، آرای باطله که حتی در رقابت با محسن رضایی، این جریان حاضر به پذیرش شکست و اتمام راهبردهای سیاسی شکست خورده خود در آزمونهای فیصله بخش گوناگون در سالهای اخیر نیست که نتیجه آشکار آن پایان مرجعیت سیاسی این جریان در بزنگاههای اعتراضی دی ۹۶ و آبان ۹۸ بود.
علیرغم بزک کردن انتخابات توسط اصلاحطلبان و رقابتی نشان دادن انتخابات در روزهای پس از مناظره آن هم پس از یاد بردن آنچه که پیشتر همین جماعت از مهندسی انتخابات و نتایج از پیش تعیین شده میگفتند، حکایت از درک نادرست جریان اصلاحات از واقعیات جامعه بود؛ اما شگفتی بیشتر آنجاست که پس از چنین نتایج فاجعهبار برای این جریان، آنها نه تنها حاضر به پذیرش شکست نشدند، بلکه به اکثریت تحریم کننده حمله آوردند.
این اندازه از اعتماد به سقف کاذب اصلاحطلبان صندوق محور آنگاه شگفتانگیز میشود که با نیم نگاهی به میزان آرای نفرات اول شوراها در شهرهای مختلف و نسبت آن با واجدان حائز رای در این شهرها مانند: تهران، کرج، شیراز، اصفهان، اراک، سنندج، رشت، قزوین، همدان، خرمآباد، کاشان، کرمان، کرمانشاه و قم و....
به نیکی میتوان دریافت که حتی درصد مشارکت کنندگان بسیار کمتر از آنی است که به صورت رسمی اعلام شده است چرا که نتایج انتخابات در این شهرها با درصد تجمیع اعلام رسمی وزارت کشور هم خوانی ندارد.
از این زاویه شکاف اصلاحطلبان با جامعه را باید فراتر از آن فاجعهای دید که از نتایج اعلام شدهی وزارت کشور مشاهده میکنیم؛ اما نکته مهم و قابل تاملی را که نباید از نظر دور داشت، رفتار اصلاحطلبان قبل و بعد از انتخابات در مواجهه با رئیسی است. آنان در موسم انتخابات به قصد پیروزی، رئیسی هراسی را به نهایت اعلی رساندند.
#تحلیل_زمانه
🌏 @TahlilZamane