فردای بهتر (مصطفی تاجزاده)
44.8K subscribers
10.9K photos
3.44K videos
520 files
29.6K links
✳️کانال تلگرامی «فردای بهتر» با منش اصلاح‌طلبانه با ارائه رویکردی تحلیلی تلاش دارد به گسترش دموکراسی و بسط چندصدایی در جامعه ایران به امید فردایی بهتر برای ایران و ایرانیان قدم بردارد.

اینستاگرام: https://instagram.com/seyed.mostafa.tajzade
Download Telegram
📝📝📝انقلاب یا اصلاح؟

✍🏻علی مزروعی

قرن بیستم را قرن انقلابات لقب داده اند. از انقلاب کمونیستی ۱۹۱۷ در شوروی و بعدا چین و کوبا تا جنبش های ضد استعماری و آزادیبخش در کشورهای آسیایی و آفریقایی و آمریکای لاتین، و سرانجام انقلاب ساندنیست ها در نیکاراکوئه و انقلاب اسلامی درایران. جالب اینکه سرآغاز انقلابات قرن بیستم یک انقلاب ضد دینی بود و پایان بخش اش یک انقلاب دینی، و این حکایت از پویش تاریخی بشر برای دستیابی به الگویی می کند که بتواند زندگی بهتری را برای او رقم زند و به نیازهای مادی و معنوی اش پاسخگو باشد.

البته انجام این انقلابات و تحولات در حالی بود که دربخشی دیگر از جهان، که در برگیرنده کشورهای مردمسالاربود (آمریکا و اروپای غربی و ژاپن)، روند امور برپایه قواعد دموکراتیک به پیش می رفت و اینها فارغ از هرگونه تلاطمی راه رشد و توسعه را بسرعت می پیمودند، و همین امر یک جهان دوقطبی و جنگ سرد را ساخته بود که در نهایت با فروپاشی یک قطب ( بلوک کمونیستی شرق) در ابتدای دهه آخر قرن بیستم جهان وارد عصرنوینی شد، و دنیای فکری جدیدی رارقم زد.

بحث « انقلاب یا اصلاح؟ » از درون چنین تحولات عینی و تلاش های فکری زاده شد و بتدریج و در گذر زمان وزنه راهبرد « اصلاح » بر « انقلاب » سنگینی کرد بگونه ای که از زمان رخداد انقلاب اسلامی در سال۱۹۷۹در ایران تاکنون دیگر شاهد رخداد انقلابی به سبک انقلابات کلاسیک نبوده ایم، و رخداد جنبش های اجتماعی همچون جنبش سبز در ایران یا آنچه در کشورهای تونس و مصرو یمن با عنوان « بهار عربی » اتفاق افتاد بیشتر در قالب راهبرد « اصلاح » قابل تفسیر و تبیین است تا راهبرد « انقلاب ».

طبعا دامنه این بحث همچنان باز است و به ویژه برای ما ایرانیان که در دامن جامعه جنبشی زندگی می کنیم و قصد آن داریم که بتوانیم کشورمان را از دام عقب ماندگی ها و استبداد رهایی بخشیم و به مطالبات تاریخی مردممان برای دستیابی به حاکمیت قانون، عدالت، آزادی، مردمسالاری و رفاه تحقق بخشیم، پیگیری این بحث و استفاده از تجربیات دیگران در این باره می تواند بسیار سودمند و راهگشا باشد.

با توجه به آنچه آمد ازعلاقمندان به این بحث دعوت می کنم که حتما کتابی را که با عنوان " سوسیال دموکراسی چیست؟ اندیشه ها و چالش ها " توسط دوتن از اعضای حزب سوسیال دموکرات سوئد برشته تحریر درآمده و به فارسی ترجمه و توسط انتشارات باران در استکهلم سال ۲۰۰۷ به زیور طبع آراسته شده است، مطالعه کنند. این کتاب در برگیرنده تجربیات ۱۲۰ ساله نظری و عملی این حزب در کشور سوئد است، و بنظرم یکی از بهترین منابع برای افرادی است که می خواهند در ایران کار حزبی و سیاسی کنند. در اینجا به بازخوانی فرازی از این کتاب که با بحث « انقلاب یا اصلاح؟ » ارتباط دارد، می پردازم:

سرانجام مباحثات در احزاب سوسیالیستی اروپا و روسیه در اوائل قرن بیستم، آنها را به دو گروه اصلی تقسیم کرد، گروه انقلابی و گروه رفرمیستی.

احزاب انقلابی می خواستند به تغییرات شتاب بخشند و از طریق قهرآمیز به تحولاتی در جامعه دست یابند، بدون اینکه منتظر تغییراتی در مناسبتات تولیدی باشند؛ آن چنان که مارکس آن را پیش نیاز انقلاب می دانست. به هرحال، اکنون که ما از چگونگی مرحله ی آخر این روند اطلاع داریم؛ چرا یک باره بدون آن که منتظر گذاشتن فاصله باشیم، به آن مرحله نرسیم؟

گرایش رفرمیستی در عوض می خواست، تغییرات و بهبودهایی در موقعیت کنونی ایجاد کند تا شرایط طبقه ی کارگر بهبود یابد و به جای تحولات خشونت آمیز یک باره، امکان نزدیکی گام به گام به جامعه ی برابرتر و عادلانه تر فراهم شود. اکنون که سرمایه داری، نیروهای عظیم تولیدی را رها کرده است، چرا در انتظار فروپاشی آن باشیم؟

آن احزابی که استراتژی انقلابی را برگزیدند و در واقع تنها در روسیه بود که موفق شدند عملا به آن تحقق بخشند، به تدریج کمونیستی نامیده شدند و آنانی که شیوه ی رفرمیستی را برگزیدند، سوسیال دموکرات خوانده شدند.

روند رشد این دو گرایش به طرز فاحشی متفاوت از یکدیگر بوده است. احزاب سوسیال دموکرات سریعا رای دهندگان بسیاری را پیرامون خود گردآوردند و در نتیجه مسئولیت حکومت را در کشورهای اسکاندیناوی و به تدریج در انگلیس و بسیاری کشورهای اروپای غربی به دست گرفتند. قدرت حکومتی از آن زمان بین سوسیال دموکرات ها و بورژواها دست به دست شده است.

البته این کشورهای گوناگون دقیقا به یک شیوه متحول نشده اند، اما موضع گیری قدرتمند سوسیال دموکراتیک، شباهت های مهم و بنیادی چندی را به همراه داشته است. سیستم رفاه نیرومند امکاناتی چون آموزش، درمان و بازنشستگی، حمایت اقتصادی هنگام بیماری و بیکاری را در اختیار همگان گذاشته است.

برای خواندن متن کامل این یادداشت روی"INSTANT" بزنید:
https://plink.ir/Bmt1S

#امتداد
@emtedadnet
🆔 @MostafaTajzadeh
📝📝📝 اگر داوری کردن باید

✍️ سیدحمیدرضا مهاجرانی

وَ سُئِلَ عَنْ أَشْعَرِ الشُّعَرَاءِ فَقَالَ (ع)- إِنَّ الْقَوْمَ لَمْ يَجْرُوا فِي حَلْبَةٍ- تُعْرَفُ الْغَايَةُ عِنْدَ قَصَبَتِهَا- فَإِنْ كَانَ وَ لَا بُدَّ فَالْمَلِكُ الضِّلِّيلُ
و از او پرسیدند بهترین شاعران کیست؟ فرمود:
شاعران در میدانی نتاخته اند که آنها را نهایتی بود و خط پایانش شناخته شود , و اگر در این باره داوری کردن باید پادشاه بی تاج و تخت وآواره این لقب را شاید( مقصود او امروء القیس است)
« امام علی»

کیست که به فکرش نرسیده باشد وقتی هنر و هنرمند تحت الحمایه اندیشه سیاست ورزان و حکومت داران قرار می گیرد و باید آن طور سخن بگوید و آثار هنری را آنگونه خلق نماید که مورد پسند و تائید آنان است در این صورت به مانند زنی می ماند که نباید بدون اجازه شوهرش از خانه بیرون بیاید و کار مستقلی انجام دهد و حتی حق داشتن گواهی نامه رانندگی هم نداشته باشد؟؟!! یقیناً مولا علی علیه السلام با این سخن و تلقی امروء القیس ابن حجر الکندی به عنوان شاعر شاعران کسی است که هجمه ای سخت و سهمناک به این توقع و نحوه اندیشیدن که در حقیقت اندیشه ای است از سر بی اندیشگی نموده.

این شاعر نام آشنای جهان عرب کسی است که در دوران جاهلیت می زیسته و بخشی نه اندک از اشعارش و علی الخصوص نامدار ترین سروده اش که آن را با آب طلا نگاشته و به دیوار کعبه آویخته بودند در بر گیرنده شبهای خوش باشی و عیاشی و مغازلات اوست و از این رو به وی پرنس آواره و یا بی تاج و تخت لقب داده اند چون شاهزاده ای بوده که خمر و خوش باشی را به باز پس گیری عظمت از دست رفته اش ترجیح داده بود . مابقی اشعارش را باید خواند و در باقی ابیاتش باید نگریست …. شاعری بر آمده از بیابان جاهلیت و پرورش یافته در دامان توحشی بیگانه با تمدن و غرق در می کهنه ای هشیار سوز و بی خبر از خاکستر سردی مانده از شوکت و جلالی سوخته....

اما علی او را شاعر شاعران می داند !!علی به عنوان یک رهبر و یک جانشین کسی که سمبل است و الگو ،کسی که مسئولیتِ سختِ چگونه اندیشیدن ، چگونه سخن گفتن ،چگونه سکوت کردن ، چگونه جنگیدن ، چگونه داوری کردن ، چگونه به شکیب بودن ، چگونه عزلت گزیدن و هیچ نخواستن ، چگونه خلافت کردن و چگونه رهبر بودن را طی اعصار و قرون بر دوش دارد و چونان مسیحی جان رهیده و رستگار بر فراز صلیب آلام و از خود گذشتگی رنج می کشد.

متن کامل

@Kaleme
🆔 @MostafaTajzadeh
📝📝📝 موسیقی ما هیچ جای قابل‌تأملی در صداوسیما ندارد

✍️ حسام‌الدين سراج /خواننده آواز ايرانی

در قدیم مداحان یا بهتر بگوییم ذاکران، با موسیقی ردیفی دستگاهی ایران آشنایی داشتند و آواز می‌خواندند. هیچ‌کسی را در آن دوران نمی‌شد سراغ گرفت که در این عرصه فعال باشد اما طبق اصول موسیقی ایرانی گام برندارد.

امروز برخی از مداحان را می‌شود دید که یک لحن پاپ غیر ایرانیِ در اصطلاح هیت را برداشته‌اند و رویش کلام گذاشته‌اند، همان را در هیئت‌ها می‌خوانند و نسل جوان هم با آن‌ها همراهی می‌کند، اما تأثیر گام برداشتن در این مسیر دیر یا زود نمایان می‌شود.

این مسیر تخریب‌هایی را پیش می‌آورد که قابل جبران نخواهد بود. من در کلاس‌هایم در این سال‌ها تجربه تدریس به برخی مداحان را داشته‌ام. متأسفانه بسیاری از آن‌ها حوصله زیادی ندارند و باهدف شنیده شدن مداحی‌هایشان ترجیح می‌دهند ردیف موسیقی ایرانی را یاد نگیرند و بروند سراغ همان آهنگ‌های پاپ.

امروز چند درصد از آثاری را که درزمینه مداحی تولید می‌شود، می‌توانیم در دسته ایرانی قرار بدهیم؟ همه ما بارها و بارها در مداحی‌ها و سخنرانی‌ها و روضه‌ها شنیده‌ایم که امام حسین و یارانش تشنه‌لب بودند اما آیا این‌که علت شهادت امام حسین را تشنگی بدانیم خدمت به دانشگاه بزرگ عاشورا است یا خیانت؟

از نگاه من چنین برداشتی و القای این دید، کوچک کردن واقعه بزرگی به نام عاشورا است. عمق این حادثه تاریخی باید در معنا و مفهوم کلامی که برای مداحی مورداستفاده قرار می‌گیرد وجود داشته باشد تا بتواند شنونده را به‌جای درستی برساند. متأسفانه ما امروز در جامعه شاهد آثار تخریبی اقداماتی هستیم که سال‌ها قبل اتفاق افتاده است.

به گمان من نقش صداوسیما در بروز این وضع و اوضاع را نباید کمرنگ در نظر بگیریم. اگر موسیقی را به حال خودش گذاشته بودند، به نظر من در این حوزه پیشرفت بیشتری می‌کردیم. متأسفانه امروز از رسانه ملی ما مدام آثاری دارد پخش می‌شود که هیچ سنخیتی با فرهنگ و تاریخ و تربیت و اجتماع و هیچ داشته دیگر ما ندارد. شما روزگاری را که حتی رادیو هم نبود، در نظر بگیرید.

در آن دوران آثار خوب و قابل‌اتکا درزمینه موسیقی که سینه‌به‌سینه و نفس به نفس بین آدم‌ها ردوبدل می‌شد و حتی تا امروز هم در ذهن‌ها و خاطره‌ها مانده است. متأسفانه امروز رسانه ما دارد بد عمل می‌کند.
روزگاری گفته می‌شد که موسیقی اصیل ایرانی برای همه مخاطبان جذابیت ندارد بنابراین باید دست به متوسط‌سازی زد. امروز وضع از این حرف‌ها گذشته و به نظر می‌رسد موسیقی ردیفی و دستگاهی ما هیچ جای قابل‌تأملی در صداوسیما ندارد.

البته من به‌هیچ‌عنوان با موسیقی پاپ مخالف نیستم، اما باید اذعان کنم که هیچ‌وقت طرفدار همه موسیقی‌هایی هم که در این زمینه عرضه می‌شود، نبوده‌ام.

موسیقی خوب می‌تواند انسان را به رشد و تعالی برساند. وقتی هم که بنا باشد درباره واقعه بزرگی همچون روز عاشورا در صحرای کربلا ظرفی انتخاب کنیم تا معنا و مفهوم را در آن بریزیم باید سراغ نوعی از هنر برویم که به‌واقع بتوانیم صفت ارزنده را به آن اطلاق کنیم. مگر نه این‌که هنر باید نردبانی باشد میان انسان و عالم بالا؟

آیا چنین آثاری ما را به بالا می‌برد؟ تا امروز برای شما پیش نیامده که از خودتان علت ماندگاری واقعه بزرگ عاشورا را با توجه به گذشت بیشتر از ۱۳۰۰ سال بپرسید؟

جلوه حکیمانه حادثه عاشورا از نگاه من مهم‌ترین ویژگی این واقعه است. این وجه در مداحی‌های امروز چقدر موردتوجه قرار گرفته است؟ آیا نمونه‌ای از آثار امروزی این حوزه را می‌توانید با در نظر گرفتن این جلوه، یادآوری کنید؟ کافی است به کلام عمان سامانی در گنجینه‌الاسرار نگاهی بیندازید. این شاعر واقعاً کلام عجیبی دارد.

من سال‌ها قبل از انتشار آلبوم وداع با او مأنوس بودم. از کودکی به یاد دارم که پدرم اشعار عمان سامانی را می‌خواند و اشک می‌ریخت. سال‌ها بعد با خودم فکر می‌کردم آیا می‌شود روزی بتوانم روی این اشعار کار کنم؟

خداوند بالاخره لطف کرد و خواندن این اشعار در آلبوم وداع قسمتم شد. من روی اشعار عمان سامانی در استودیو خیلی گریه کرده‌ام. شعر عمان در عین حکمت، لطافت هم دارد. کلام او هم‌زمان حماسه را به تصویر می‌کشد، عرفان را نشان می‌دهد و درعین‌حال مرثیه هم هست.

این ابیات را بخوانید: زمین بر باغبان خون گریه می‌کرد/ تمام آسمان خون گریه می‌کرد/ چو دیدم اسب او بی‌صاحب آمد/ تمام آسمان خون گریه می‌کرد. اشعار مداحی‌ها باید به این اندازه استوار، لطیف، حماسی و همراه با ادب و احترام و شناخت باشد./همدلی

#امتداد
@emtedadnet
@MostafaTajzadeh
📝📝📝 نقد منصفانه، محافظه‌کاری در لباس مبدل

خوب یا بد بودنِ همسر، همسفر، همخانه، همکار یا هموطن را ابتداء به ساکن نمی‌توان تشخیص داد.

فقط در متن عمل و حین تجربه و در موقعیت‌های عینی است که می‌توان در مورد ارزش چنین مقوله‌هایی قضاوت کرد.

خوبی یا بدی یک همسر را پس از شروع پیمان ازدواج و در متن زندگی و طی مسیر است که می‌توان مورد داوری قرار داد. تا زندگی مشترک شکل نگرفته و طرفینِ زندگی مشترک در موقعیت‌های عمل قرار نگرفته باشند نمی‌توان در مورد موفقیت یا شکست آن قضاوتی کرد یا حکمی صادر نمود.

داستان نقد هم نظیر این مثال‌هاست. معمولا نقد با توصیفاتی همچون خوب، بد، منصفانه، متعهدانه، سازنده و مخرب معرفی می‌شود.

نکته مهم در این میان آن است که چنین اوصافی را باید در میانه یا انتهای مسیر به نقد و منتقد نسبت داد. قبل از شروع نقد و انتقاد نمی‌توان گفت که چه نقدی سازنده است و چه نقدی مخرب. اینکه نقد باید سازنده باشد یک مطلوب است، ولی اینکه آیا چنین مطلوبی محقق شده است یا نه، فقط در انتهای کار معلوم می‌شود. بر همین اساس، نقد را نباید با هیچ قیدی محدود کرد. باید ازکلیشه رایج و شدیداً نخ‌نما شده‌ی «نقد خوب و لازم است اما باید سازنده و منصفانه باشد» شجاعانه عبور کرد. این کلیشه هیچ خاصیتی غیر از حذف و طردِ نقد و نقادی نداشته است. منتقد راستین را به حاشیه رانده است. شغلی بنام نقادی و هویتی جدید به نام منتقد رسمی ایجاد کرده است. دارای سازمان، دفتر و دستک و آیین‌نامه شده است.

به نقد نمی‌توان فرمان داد؛ رام شدنی نیست. کسی که به فرموده نقد می‌کند، هر که و هر چه باشد، منتقد نیست؛ مُنقاد است و مصلحت اندیشی او را از مسیر حق‌جویی به کژراهه‌ی ملاحظات و محافظه‌کاری پرتاب خواهد کرد.

روشهای بکار گرفته شده برای حمایت از نقد و تشویق منتقدین، بیشتر از اینکه به جریان اصیل نقد و نقادی کمک کرده باشد آن را دچار آسیب‌های فراوان کرده است.

در چنین فضایی منتقد برای آنکه نقدش مخرب، غیر متعهدانه یا غیرسازنده نامیده نشود، از خیر آن می‌گذرد. چنین شرایطی زمینه‌ای ایده‌آل برای فرصت‌طلبان و میدانی مهیا برای نان به نرخِ روز خوران است تا خود را در قامت متفکر و منتقد معرفی کنند. چنین نقادانی سودجویان و محافظه‌کارانی بیش نیستند که در لباس مبدل پنهان شده‌اند.

نباید منتقد را معادل «نق زن» معرفی کرد و «نقد» را با «نق» یکی دانست. نباید جریان نقد را به بهانه‌های ساختگی به تأخیر انداخت و با بی‌موقع دانستن آن، سرکوبش کرد یا روی خوش بدان نشان نداد. نباید آن را در مقابل مصلحت قرار داد. هیچ مصلحتی برتر از مقدم دانستن و ارجح تلقی کردنِ حقیقت وجود ندارد. حقیقت از بطن نقادی و مواجهه‌ی دلیرانه با نتایج آن است که متولد می‌شود. جامعه‌ی ما به نقد و جریان گفتگوی آزاد همانقدر نیاز دارد که به نان شب. سهل است، برای تأمین نان شب و سقف بالای سر؛ نیازمند گفتگو و نقادی هستیم؛ نقادی راه‌های طی شده؛ روشهای بکار گرفته شده.

این نقد را نباید به انواع ملاحظات آلود. ملاحظه، قید و شرط و اما و اگر، موتور نقد را خاموش و آن را از کار خواهد انداخت؛ همانگونه که تا کنون چنین کرده است. هر شرطی که نقد را مقید و منتقد را محافظه‌کار کرده و او را به ورطه‌ی انواع ملاحظات دراندازد و نسبت به نتایج غیر‌قابل پیش‌بینی کارش اندیشناک کند، در حکم سم مهلک برای جامعه است. باید به وجود نقدِ بد و حتی مخرب در میان نقدهای خوب و سازنده تن داد و هزینه‌ی آن را پرداخت کرد.

🆔 @MostafaTajzadeh
📝📝📝ترکیه و مسئلۀ ایاصوفیه

✍️محمد مسجد جامعی

ازمتن
پس از اعالم ترکیه در ۲۰ تیر ۱۳۹۹ (۱۰ جولای ۲۰۲۰) مبنی بر تغییر کاربری ایاصوفیه از موزه به مسجد و واکنش‌هایی که این اقدام در سطح جهان برانگیخت، مؤسسۀ مطالعات راهبردی اسلاممعاصر) مرام (به دلیل اهمیت این موضوع، در ۲۵ همان ماه مصاحبه‌ای مفصل با حجت الاسلام والمسلمین دکتر محمد مسجدجامعی انجام داد که پس از ۲ انتشار،
بازتاب چشمگیری یافت؛ تا جایی که برخی از کارشناسان آن را «فنی ترین تحلیل موجود» ارزیابی کردند. از سوی دیگر به دلیل گستردگی بسیار زیاد این موضوع، در آن مصاحبه فرصت نشد تا به همۀ جوانب مهم قضیه پرداخته شود و لذا برخی از مسائل ، مبهم باقی ماند.

بنابراین و با توجه به استقبال بسیار خوبی که از مصاحبۀ پیشین به عمل آمد و به دلیل اهمیت موضوع و لزوم توضیحاتی بیشتر دربارۀ برخی دیگر از زوایای این موضوع، بر آن شدیم تا مجددا به حضور جناب استاد برسیم و از توضیحات تکمیلی ایشان بهره‌مند گردیم. لازم به ذکر است که مصاحبۀ دوم با تأخیر و در ۱۴ مرداد انجام شد. نکتۀ مهم دیگر نیز این است که در این مصاحبه، در مباحث مربوط به رابطۀ ترکیه و یونان، عمدتا از دیدگاه ترکیه به مسائل نگاه شده و تبیین نگاه یونانیان به مجالی دیگر موکول گشته است.

📌برای مطالعه متن کامل این مصاحبه فایل پیوست را دانلود کنید

🆔 @MostafaTajzadeh
📝📝📝 دکتر نون

✍️ محمدرضا سرگلزایی

داستان این کتاب راجع به یک شخصیت خیالی به نام «دکتر نون» است که هم معاون دکتر مصدق بوده است و هم از اقوام دکتر مصدق، دکتر نون و دکتر فاطمی به مصدق قول داده‌بودند که تا پایان راه در کنار مصدق باقی بمانند اما پس از کودتای ۲۸ مرداد دکتر نون زیر شکنجه و تهدید، تن به یک مصاحبه رادیویی علیه دکتر مصدق می‌دهد. شرم تن دادن به خیانت باعث می‌شود دکتر نون پس از آزادی به زندگی عادی برنگردد و برای تنبیه خود، خودش را در خانه زندانی کند و افسرده و الکلی و روان‌پریش شود.

دکتر نون زنی دارد به نام ملک‌تاج که از کودکی با هم بزرگ شده‌اند و عاشق و معشوق بوده‌اند. تن دادن دکتر نون به مصاحبه رادیویی فرمایشی نیز به خاطر ملک‌تاج بوده است چرا که بازجو و زندان‌بانان که از شکنجه دکتر نون به نتیجه نرسیده‌اند تهدید کرده‌اند که ملک‌تاج را مورد شکنجه و تجاوز جنسی قرار خواهند داد.

این تهدید، دکتر نون را به زانو درآورده‌بود و دکتر نون در مصاحبه‌ای رادیویی علیه مصدق سخن گفته بود. گرچه عشق به ملک‌تاج باعث تسلیم شدن دکتر نون شده‌بود، پس از آزادی از زندان، شرم و خشم دکتر نون باعث می‌شود که او علاوه بر تنبیه خودش، ملک‌تاج را هم تنبیه کند. دکتر نون که دچار توهم شده است همیشه دکتر مصدق را با نگاهی شماتت‌بار در خانه‌اش می‌بیند و از این‌که به ملک‌تاج اظهار عشق کند خجالت می‌کشد بنابراین به عشق ملک‌تاج با بی‌اعتنایی و خشم پاسخ می‌دهد، تا زمانی که ملک‌تاج می‌میرد و دکتر نون پیر و بیمار با جنازهٔ سرد ملک‌تاج تنها می‌شود. داستان کتاب از این زمان شروع می‌شود و بقیه کتاب «فلش بک» به گذشته است.

داستان «دکتر نون زنش را بیشتر از مصدق دوست دارد» یک داستان تاریخی نیست، بلکه یک داستان نمادین است. دکتر نون‌ها کسانی هستند که به خاطر عشق به خانه و خانواده تسلیم کودتا می‌شوند و برای محافظت از زن و فرزندشان باورها و ارزش‌هایشان را زیر پا می‌گذارند. آن‌ها موفق می‌شوند از خطر بجهند اما زندگی پس از این «آزادی» از هر زندان و شکنجه‌ای برایشان دردناک‌تر است. آن‌ها گرفتار احساس گناه، احساس شرم و احساس خشم می‌شوند و دیگر نه تنها خودشان از زندگی و لذت‌های آن محروم می‌شوند که تلخ‌کامی خود را در کام زن و فرزندشان نیز می‌ریزند و به تعبیری «از این جا رانده، از آن جا مانده» می‌شوند.

دکتر نون نماد بخش بزرگی از مردم ایران است. کسانی که آن سوی دیوارهای خانه‌شان را وطن نمی‌دانند و تنها به خانواده چند نفره‌شان متعهد هستند، کسانی که «مصدق‌ها» را دوست دارند ولی زمانی که مجبور به انتخاب بین «مصدق‌ها» و «خانه» می‌شوند خانه‌شان را انتخاب می‌کنند. طبعأ در این جا منظور نویسنده یک شخصیت تاریخی به نام «دکتر محمد مصدق» نیست، بلکه مقصود مسیر «صداقت و شهامت» است، مسیر فضیلت‌های اخلاقی و ارزش‌های انسانی.

از تاریخ و ملت ایران که بگذریم نویسنده این داستان موضوعی فراگیرتر را مطرح می‌کند، این‌که تنها کسی می‌تواند از امکانات زندگی لذت‌‌ ناب و عمیق ببرد که بتواند به خودش افتخار کند، کسانی که برای آسایش بیشتر پا بر ارزش‌هایی می‌گذارند که به آن‌ها باور دارند از آسایش و لذت عمیق نیز محروم می‌مانند چرا که نسبت به خود شرم دارند و ناخودآگاه تبدیل به زندان‌بان و شکنجه‌گر خود می‌شوند.

البته نیک می‌دانم که این ماجرا قابل تعمیم نیست. گروه بزرگی از مردم نیز فاقد یک نظام ارزشی هستند. برای ذهن آن‌ها خیر و شر، فضیلت و رذیلت و زیبایی و زشتی تعریف نشده است. آن‌ها فقط به منافع می‌اندیشند!

چنین کسانی همیشه طرف برنده را می‌گیرند و هیچ‌گاه از زیر پا گذاشتن فضیلت‌های اخلاقی و تعهدات اجتماعی پشیمان و شرمسار نمی‌شوند

📌[پانوشت 📚دکتر نون زنش را بیشتر از مصدق دوست دارد ، شهرام رحیمیان ، انتشارات نیلوفر ،سال ۱۳۸۳]

🆔 @MostafaTajzadeh
📝📝📝 همسویی با جهان

وقتی با جهان هستی، همسو شوید، مورد حمایت ابر و باد و مه وخورشید و آسمان و زمین و فرشتگان قرار می گیرید. برای کمک گرفتن از تمام انرژی های جهان هستی و رشد و تعالی، باید ۱۰ قانون زیر را بپذیرید و به آنها عمل کنید:

۱- قانون خلاء:

هر انسانی که خالی شود، قدرتمندتر می شود. خالی شوید از کینه، حسادت، دروغ، نفرت و گناه . هر چه دانش دارید به دیگران یاد بدهید تا درها برای ورود علم جدید باز شود.

۲- قانون حرکت:

هر چیزی که جاری ست قوی‌تر است و هر جا سکون باشد فقر است. آب زلال هم اگر چند روز در جایی راکد بماند به مُرداب تبدیل می شود.

۳- قانون نظم :

در زندگی روی نظم حر کت کنید تا مغزتان هم به این نظم عادت کند. هدف‌هایتان را بنویسید و اقداماتتان را با نظم انجام دهید و باور کنید که با فعالیتهای منظم به نتیجه مضاعف می‌رسید.

۴- قانون پاکی:

یکی از قوانین مهم طبیعت، پاکی است موهبت های الهی جذب ناپاکی‌ها نمی‌شوند. گناه، ناپاکی است و عمر انسان را کم می کند و موهبت‌های الهی را دفع می‌کند .

۵- قانون بارش:

ببارید مهر، ببارید احترام، ببارید دوستی، ببارید عشق، ببارید خنده، ببارید امید. جهان هستی، جهان بخشش است هر قدر دریاها بخار آب بیشتری به آسمان بفرستند، باران بیشتری جذب خواهند کرد.

۶- قانون سحرخیزی:

تمام گیاهان در اولین ساعات روز فتوسنتز می کنند. هر چه سحرخیزتر باشید رزق و روزی شما بیشتر است. طول عمر زیاد، شادمانی، نشاط، زیبایی و آرامش در سحرخیزی است.

۷- قانون جمع:

یکی از راههای همسو شدن با کائنات، قانون جمع است. باهم غذا بخورید، باهم دعا کنید، با هم نماز بخوانید، باهم بازی کنید. تنهایی، افسردگی، بیماری و ناهماهنگی با جهان هستی، فقر و فلاکت می آورد.

۸- قانون هماهنگی:

هماهنگی با هستی یعنی چون هستی، اهل بخشش و رهایش باشی. از ناسپاسی دیگران نرنجید. خودتان سپاسگزار باشید. با جهان هستی هماهنگ باشید. بی‌منّت ببخشید تا بخشیده شوید.

۹- قانون تنوّع:

دنبال تازه ها بگردید. تنوّع انسان را به آرامش می رساند و موهبت های الهی را جذب می کند وقتی تنوّع داریم روحیه کار، افزایش می یابد و انرژی بیشتری را جذب می کنیم.

۱۰- قانون کار ما:

کارهای‌ما یعنی اعمال ما، بازتاب دارد. هر کار بدی درون شما می ماند و هر کار خوبی نیز به خود شما بر می گردد. سلول های مغز انسان به کلمات مهر آمیز پاسخ مثبت می دهند.

هر ذره ای محبت را می فهمد.

📌«به امید جامعه اي سرشار از تندرستي، شادي و نيكي برای همه»

🆔 @MostafaTajzadeh
مادر و مادرخوانده من به‌خاطر کرونا مردند. من می‌خواهم با شما درباره بخشندگی و کرامت به‌جای سیاست و طمع صحبت کنم.

همانطوری که خیلی از شما می‌دانید خواهر من در بیمارستان در اتاق کرونا بستری است و برای زندگی‌اش می‌جنگد. شوهر او هم در همان بخش در اتاق کرونا برای حفظ زندگی‌اش می‌جنگد. آن‌ها تا جایی که می‌توانستند در خانه‌شان مانده بودند. می‌خواهم به شما کمی بیشتر بگویم چرا این اتفاق افتاد.

آن‌ها در مونتانا زندگی می‌کنند، جایی که شما نمی‌تواند تا زمانی که علائم بیماری را داشته باشید آزمایش بدهید. وقتی آزمایش می‌دهید تا پنج روز نمی‌توانید نتیجه آن را دریافت کنید. همچنین کسانی که آن‌ها در ارتباط با او بودند از جمله مادرم که دو حمله قلبی داشته و پنج استنت قلبی دارد نمی‌توانستند آزمایش دهند، چرا که علائم نداشتند. در حالی‌که مادرم می‌توانست بیمار بدون علامتی باشد که به آن‌ها کرونا را منتقل کرده است.

پرستارانی که در بیمارستان از آن‌ها مراقبت می‌کنند و جانشان را به خطر می‌اندازند هم نمی‌توانند آزمایش کرونا بدهند چرا که آزمایش را ندارند.

استرس و فشار و خستگی که در بیمارستان وجود دارد با تنشی که در حوالی دادگستری از سوی مردمی ایجاد شده که با حمل اسلحه می‌گویند این آزادی‌شان است که ماسک نزنند؛ این شرایط مونتانا است.

فرماندار جواب تلفن من را نمی‌دهد و سیستم بهداشتی هم که من مرتب تماس می‌گیرم تلفن را روی من قطع می‌کند.

این شرایط در میانه کشوری است که شما مردم میان آن در خطر مرگ از کرونا قرار دارید. آن‌ها می‌گویند خطر کم است و شما ممکن است نمیرید. ولی من به شما می‌گویم که چه اتفاقی دارد برای خانواده‌ام می‌افتد. مادر و مادرخوانده من به خاطر کرونا مردند... خواهرم حالش خوب نیست. به‌خاطر قانون در مونتانا آن‌ها نتوانستند رمدیسور را تهیه کنند.

کسی هم نبود به آن‌ها کمک کند چرا که پرستاری نبود که به خانه آن‌ها برود. چون که آزمایشی برای پرستاران نیست. وقتی می‌گویند برای همه تست وجود دارد دروغ می‌گویند. وقتی می‌گویند برای پرستاران در بیمارستان تست وجود دارد دروغ می‌گویند. مردم دارند برای زندگیشان می‌جنگند و می‌میرند چرا که هیچ چیز جر دروغ وجود ندارد. چون که دولتی‌ها و مسئولان بهداشت دست‌پاچه شده‌اند و نمی‌توانند تلفن‌ها را جواب دهند.

این وضعیتی است که در آن هستیم. تنها چیزی که می‌تواند آن را تغییر دهد این است که شما رای دهید. اگر شما به بایدن و کاملا هریس رای دهید.

دلیل این که شما رای دهید این است که وقتی زنان در قدرت باشند، ما برای خانواده‌هایمان خواهیم جنگید. ما برای زندگی مردم خواهیم جنگید و برای این که مردم بتوانند آزمایش کرونا داشته باشند، می‌جنگیم. به خاطر اینکه تنها کشورهایی که در زمینه کرونا خوب عمل کرده‌اند، کشورهایی بودند که زنان در آن در قدرت بودند.

لطفا رای دهید! هرکاری که می‌خواهید بکنید بکنید اما به قاتل رای ندهید.

🆔 @MostafaTajzadeh
🗞منتخب مقالات روز
(برای دیدن هر مقاله لینک مربوطه را لمس نمایید.)

برخورد متعهدانه پزشکان فرهیخته در مواجهه با معضلات جامعه
✍️مصطفی معین

بعضی از حاکمان ناشایسته، با تفسیرغلط از سیره پیشوایان دین، ناکارآمدی خود را توجیه می‌کنند

شکر فوتبال و نیشکر هفت‌تپه
✍️عباس عبدی

حال خروج هست، جان ورود هست
✍️حامد آئینه‌وند

داستان‌های همدان
✍️سیاوش حاتم

رای‌های ممتنع، ماشه ترامپ و فرصت حیاتی بایدن
✍️مهدی نوربخش

تبعيدگاه يا تفريحگاه!
✍️محمد بلوچ زهی

پایان رویای سودهای افسانه‌ای!

هفته دولت؛ از آمال تا اعمال
✍️علی ربیعی

زندگی اصیل و هزینه‌هایش
✍️علی زمانیان

سخنان جدید ابراهیم گلستان دربارۀ خانلری

گرای امنیتی کیهان برای برخورد با عاملان تغییر تابلوی میدان جمهوری اسلامی
✍️محمدحسین مهرزاد

همه مشکلات فعلی کشور را نباید متوجه دولت کرد/ بخش های مختلف حاکمیت در به وجودآمدن مشکلات مقصرند
✍️جمیله کریمی

به متجاوزان اجازه تکرار جرم ندهید
✍️فریده غیرت

🆔 @MostafaTajzadeh
🔎 نگاهی به توئیت‌های منتخب روز:

https://twitter.com/tousheh/status/1296892512796323841?s=21

Azar Mansoori:
چه نوع اعتراضی قرار است به رسمیت شناخته شود، وقتی #کیوان_صمیمی به صرف همراهی با یک تجمع کارگری روانه زندان می شود؟
#اعتراض در قانون اساسی به رسمیت شناخته شده و در صورت پذیرش می تواند به نمادی از #رواداری و‌ #ظرفیت بالای نظام تبدیل شود. افسوس که استاد تبدیل فرصت ها به تهدیدیم.

حسن اسدی زیدآبادی:
اگر روشن کردن شعله شمع ۴سال زندان داره پس ترکوندن و سوزوندن هواپیما با موشک چقدر حبس داره...

نعمت الله حافظی:
"آنجا که سیاستمداران حرفه‌ای جامه ی انقلابی می‌پوشند و می‌خواهند سلوک غیرانسانی خود را با شعارهای انقلابی تبرئه کنند و اهداف خاص و مصالح شخصی خود را به رنگ قداست بیاورند، آنجاست که فکر و ایدئولوژی بازیچه ی دست سیاستمداران می‌شود"
شهید مصطفی چمران
#برکناری_بذرپاش

Mehdi Hajati:
برای درک عمق رنج همین بس که منی از #آبانماه تا زدن #هواپيماى_اكراينى زندان بوده ام نسبت به دوستانی بیرون بوده اند کمتر رنج کشیده ام.
#چرا_زدید ؟!

حسین دهباشى:
قبول کنیم که چه عبرتی شد برای پدافندِ سربه‌هوایِ هوایی، که چقدر موشکِ ناموثّری دارد که هواپیمای هدف‌ -که با یه‌ ضربه‌ی ساده سقوط می‌کند- بعد از اصابت و انفجارِ اوّل هنوز دارد راه‌اش را می‌رود! و چه اپراتور مستی دارد که بعد از آن هم، فرق سرعت و ابعاد کروز و مسافربری را نمی‌فهمد!

mehdi mahmoudian:
سهم ما از زندگی همان #نوزده_ثانیه است، بین موشک اول و دوم.
کاش ۴۰سال حکم زندان بنویسید اما لااقل موشک دوم رو نزنید

فرشته طوسی:
در حالی محتوای جعبه‌ی سیاه #هواپیمای_اوکراینی منتشر شده که چندین نفر به خاطر اعتراض به سرنگونی هواپیما حکم خوردن و چندین نفر هم دیگه منتظرن تا دادگاهشون تشکیل بشه، تنها احساسی که ندارن کمی شرمندگی است در ازای این همه زندگی گرفته شده.

فرشاداسماعيلي:
دو عدد بوقلمون سفید، یک عدد خروس لاری قرمز، یک عدد خروس لاری صابونی و هشت عدد مرغ تخم‌گذار گلپایگانی رو متهم دزدیده. قاضی،متهم رو ملزم کرده فیلم طلای سرخ جعفر پناهی رو ببینه و در ۷ صفحه برداشتش از جنبه عبرت‌آموز فیلم رو خلاصه کنه.
پناهی فیلمی باید درباره این سارق و این حکم بسازه

احسان رستمی پور:
داغ هواپیمای اوکراینی هرگز کهنه نمی‌شود. هر بار چیزی درباره‌اش منتشر شود انگار همان صبحی است که پس از سه روز دروغ گفتن به جهان، اعتراف کردند که هواپیما را با موشک زدند.
#چرا_زدی

Dr. Babak Paknia:
بابت یکی از محکومین آبان که به خاطر۱عدد شکلات وکالباس محکوم به ۸سال حبس وشلاق شده،ده روز پیش نامه ای به آقای رییسی نوشتم؛امروز گفتند هفته بعد پیگیری کن؛هفته بعد هم پیگیری خواهم کرد؛اگر واقعا نتوانم از حقوق این اشخاص دفاع کنم بهتراین است که پروانه ام را قاب کنم و یادگاری نگه دارم!

حسین تاج:
پرونده #سینا_ربیعی دانشجوی ارشد جامعه شناسی دانشگاه تهران با اتهام اخلال در نظم و صدور کیفرخواست به دادگاه انقلاب ارجاع شد
علیرغم ایرادات جدی (عدم صلاحیت دادگاه انقلاب)، قاضی با تغییر اتهام وی به اجتماع و تبانی به قصد ارتکاب جرم علیه امنیت ملی او را به ۳سال حبس تعزیری محکوم کرد.

reyhaneh taba:
و به همین ترتیب شهروند نابرابر با حقوق نابرابر شکل میگیرد و بعضی برتر می شوند با مصونیتی ابدی، آنها می توانند با خیال راحت هرتهمت و حرفی که می خواهند را بزنند، همان طور که سردار نقدی هرتهمتی که خواست به خاتمی زد و خم به ابرو نیاورد. ای کاش همه شهروند برابر در مقابل قانون بودند

Behrooz.shahrokhnia:
نتایج بازخوانی جعبه سیاه
بر اساس نتایج بازخوانی جعبه سیاه موجود در کابین #هواپیمای_اوکراینی، ۱۹ ثانیه پس از انفجار موشک اول، صدای ۳ خلبان داخل کابین ضبط شده که نشان می دهد سرنشینان هواپیما در انفجار موشک اول در سلامت بودند.

یاسر عرب:
«تجاوز» هر چند در حوزه جنسی بیشتر کاربرد پیدا کرده اما مفهومی عام است!
در جامعه ای که کارفرما به کارگر، عرف به دین، دین به قانون، وحکومت به زندگی شخصی شهروندان تجاوز میکند، باید از مصادیق گذشت و فهمید گفتمانِ «حدود و معنی» به تنگنا رفته و گفتمانِ «میل و قدرت ورزی» به میدان آمده!


🆔 @MostafaTajzadeh
📝📝📝 ‏مردم رو توی خیابون با گلوله جنگی کشتند، یک هواپیما پر از سرنشین رو پودر کردند، بعد کسی که گفت چرا زدی؟ چرا کشتی؟ باید به بره زندان!
ضيا نبوي
@Sahamnewsorg

🆔 @MostafaTajzadeh
📝📝📝 تخلف قائم مقام قاليباف در شهرداري ١٣٠٠ ميليارد تومان است

محمدجواد حق‌شناس، عضو شورای شهر تهران گفته است پرونده تخلف عیسی شریفی، قائم مقام محمدباقر قالیباف در شهرداری تهران ۱۳۰۰ میلیارد تومان است.

او در گفت‌وگو با وب‌سایت اعتمادآنلاین که روز شنبه اول شهریور منتشر شده، با اشاره به اینکه پرونده آقای شریفی در سازمان قضایی نیروهای مسلح بررسی می‌شود، با انتقاد تلویحی از این موضوع گفت تخلفات این فرد در قالب اداری انجام شده است، نه نظامی.

حق‌شناس همچنین گفت در این پرونده اعلام شده که مقداری پول به خارج از کشور منتقل شده ولی توضیح بیشتری در این زمینه نداد.

@Sahamnewsorg
🆔 @MostafaTajzadeh
📝📝📝 حمله تند بسيج ورزشكاران به نظرات مايلي كهن در باره اسرائيل

انتقاد محمد مایلی کهن به سیاست ضد اسرائیلی جمهوری اسلامی با حمله شدید نیروهای تندرو حکومت روبرو شد. "بسیج ورزشکاران" در بیانیه‌ای نوشت او تنها به دنبال خودنمایی است و خواستار عذرخواهی او شد.

"بسیج ورزشکاران" روز جمعه ۳۱ مرداد (۲۱ اوت) در بیانیه‌ای به محمد مایلی کهن سرمربی پیشین تیم‌های ملی فوتبال و فوتسال ایران حمله کرد و نوشت: «در روزهای اخیر کلیپی در فضای مجازی دست به دست شد که آقای محمد مایلی کهن سخنانی بر زبان رانده که تنها بوی مطرح شدن و خودنمایی از آن استشمام می‌شود.»

محمد مایلی کهن چهار روز ۲۸ مرداد (۱۸ اوت) در یک شوی ورزشی گفت: «ما اگر سازمان ملل را قبول داریم، نمیتوانیم بگوییم فلان کشور نابود شود.» او در این برنامه دو بار تکرار کرد ما «نمی‌توانیم در دنیا تنها زندگی کنیم» و چند بار از حاضران پرسید «سازمان ملل را قبول داریم یا نداریم؟»
@Sahamnewsorg

🆔 @MostafaTajzadeh
📝📝📝 نژادپرستی حتی جان نوزادان را هم می گیرد.

نتایج یک تحقیق در دانشگاه جورج میسون که از داده های ۱.۸ میلیون نوزاد به دنیا آمده بین سالهای ۱۹۹۲ تا ۲۰۱۵ جمع آوری شده نشان می دهد که وقتی نوزادان سیاه پوست توسط دکترهای سفید پوست وضع حمل می شوند احتمال مرگ و میرشان به نسبت دکتران سیاه پوست سه برابر است.

همین تحقیق در مورد نوزادان سفیدپوست نشان می دهد که نژاد دکتر هیچ تاثیری بر روند مرگ و میر آنها نداشته است.

این مقاله در مجله آکادمی ملی علوم ایالات متحده آمریکا PNAS به چاپ رسیده است.

خبر دهشتناک و باور نکردنی است. پزشکان سفیدپوست در به دنیا آمدن نوزادان سیاه پوست،‌ نژادپرستی را رها نکرده و آن طور که باید و شاید از آنها مراقبت نکرده اند.

نویسنده مقاله در انتها نوشته است «با توجه به نتایج این تحقیق،‌ به تمامی مراکز درمانی و بیمارستان ها هشدار داده می شود تا برای کاهش تبعیض و بررسی علل مرتبط با نژادپرستی سیستماتیک در این مراکز بررسی های لازم را انجام دهند.
@Sahamnewsorg
🆔 @MostafaTajzadeh
📝📝📝دیو چو بیرون رود...»

✍🏻 مهدی تدینی

بی‌تردید انقلاب ۵۷ مهم‌ترین رخداد تاریخ عصر جدید ایران است و شگفتا که دریافت‌ها و نظریه‌ها دربارۀ آن بسیار نارسا و ضعیف است. این نارسایی و فهم غلط دربارۀ انقلاب فقط مشکل عموم مردم نیست؛ اهل نظر نیز عموماً دریافت‌های ناقص و نارسایی دربارۀ انقلاب به دست می‌دهند. در اینجا قصد ندارم فهم عوام و خواص دربارۀ انقلاب را «آسیب‌شناسی» کنم، بلکه می‌خواهم به یکی از نکات اساسی برای فهم انقلاب بپردازم که اغلب یا آن را مطلقاً نادیده می‌گیرند یا آن را بسیار تقلیل می‌دهند یا در حواشی و به منزلۀ امری غیراساسی به آن اشاره می‌کنند. اصل سخن بنده این است که انقلاب ۵۷ انقلابی کاملاً «پیشوامحور» بود (اگر بخواهم به تعابیر سیاسی بیان کنم). انقلاب ایران بیش از هر انقلابی در تاریخ، مدیون و متکی به رهبرش بود و اصلاً نمی‌توان آن را بدون رهبر آن تصور کرد. از این رو هر نظریه‌ای که بخواهد انقلاب ایران را تبیین کند، پیش از هر چیز باید بر «نقش رهبر» آن تمرکز کند و حول کارکرد رهبر انقلاب شکل گیرد و هر تبیینی بدون این شالوده نارساست.

همۀ آن چیزهایی که همۀ رهبران دیگر با ضرب و زور و با هزار ابزار سیاسی و تبلیغاتی به دست می‌آوردند، رهبر انقلاب ایران به سادگی و از منبعی که درک آن برای نظاره‌گران نامفهوم بود، در اختیار داشت. همه شیفتگی عجیب مردم را نسبت به او می‌دیدند، اما دلیل آن را درک نمی‌کردند. برای فهم انقلاب و تبیین نظریه‌ای رسا و معقول از انقلاب «در وهلۀ نخست» باید به سراغ همین مسئله رفت؛ و نه نظریه‌های اقتصادی و سیاسی! جانمایۀ انقلاب ایران «حب خمینی» بود (و نه حتی «بغض علیه شاه»). پیشتر در نوشته‌هایی دیگر تأکید کرده‌ام که دو جریان مارکسیست و جمهوری‌خواه بدون رهبری آیت‌الله خمینی هیچ‌گاه نمی‌توانست انقلاب کند؛ نه پشتوانۀ مردمی داشت و نه اصلاً دسترسی به توده داشت. انقلاب ایران انقلابی توده‌ای بود و عنان توده‌ها دست امامشان بود.

در کتاب «اسلام‌گرایی: سومین جنبش مقاومت رادیکال»، اثر ارنست نولته که همین روزها با ترجمۀ بنده منتشر می‌شود، نولته پس از نیم‌قرن ایدئولوژی‌پژوهی، در واکاوی انقلاب ایران به نکتۀ بسیار مهمی اشاره می‌کند که معمولاً مورد توجه نظریه‌پردازان و تاریخ‌نگاران نیست. او صحنه‌ای را توصیف می‌کند که آیت‌الله خمینی درگذشته و عده‌ای از رزمندگان جنگ بر ضریح او حاضر شده‌اند و از عمق جان می‌گریند که چرا آن‌ها زنده‌اند و امامشان درگذشته است! آن‌ها از زنده بودنشان شرمسارند! و بعد می‌پرسد، در کجای تاریخ، در کجای غرب این نوع سرسپردگی وجود داشت؟ کلید فهم انقلاب ایران همین‌جاست و نظریه باید حول این سرسپردگی تبیین شود؛ و نه حول، رفتار شاه، میزان فروش نفت، فراز و فرود اقتصادی، نرخ تورم و رشد جمعیت شهری. همۀ این موارد در لایه‌های نظری بعدی مهمند، اما تأثیری در این سرسپردگی ندارند.

پس نظریۀ انقلاب ایران باید شرح دهد این سرسپردگی، این جان‌نثاری برای رهبر و فنای خویش در برابر «امام» (که واژه‌ای کلیدی است)، از کجا آمده و وقتی وارد این تبیین می‌شویم، از نظریۀ سیاسی و نظریۀ اقتصادی و حتی تا حد زیادی از نظریه‌های جامعه‌شناختی فاصله می‌گیریم و قضیه کاملاً «فرهنگی» می‌شود. در واقع دلایل «حب خمینی» را باید در «فرهنگ» جستجو کرد (نه در انقلاب سفید و رفتار ساواک). اگر بخواهم پاسخی کوتاه به صورت‌مسئله‌ای که طرح کردم بدهم، در یک کلام می‌توان گفت: «انقلاب اسلامی ایران فقط در ایران شیعی که در عین حال سنت عرفانی ریشه‌داری نیز داشت، می‌توانست رخ دهد.» در هیچ کشور اسلامی سنی‌مذهبی چنین انقلاب امام‌محوری نمی‌توانست رخ دهد (در غرب که محال بود). «حب امام» به عنوان مؤثرترین عنصر انقلاب ریشه در انگاره‌های شیعی هزارساله داشت؛ ریشه در دوگانۀ ازلی‌ـ‌ابدیِ حسین‌ـ‌یزید که اهل سنت از آن سر درنمی‌آورند و از همه مهم‌تر ریشه در منجی‌باور شیعی داشت که زنده‌ترین نوع منجی‌باوری در همۀ آیین‌هاست.

باز برمی‌گردم به نکتۀ دیگری که نولته در کتاب «اسلام‌گرایی» بیان می‌کند؛ می‌گوید روزی که آیت‌الله خمینی به ایران بازگشت، حس و حال مردم عین این بود که امام غائب بازگشته است. اینجاست که نظریه‌های اقتصادی رنگ می‌بازد و حتی معلوم می‌شود مسئله چندان نفرت از شاه یا عملکرد او نبود؛ بلکه «حبی» بود که ریشه‌هایی هزارساله داشت و اکنون «محبوب» خود را در وجود یک نفر یافته بود. بخش بزرگی از بیزاری از شاه به این دلیل بود که در این رابطۀ «عاشق و معشوقی»، «مرید و مرادی»، «امام و مأمومی» اختلال ایجاد می‌کرد. حال وقتی سنت عرفانی هزارسالۀ ایرانی را هم که در ادبیات غنی ایرانی مکتوب است، کنار این سنت شیعی می‌گذاریم، درک بهتری از نیروی عظیم این «حب» به دست می‌آوریم.

اگر در پی نظریه‌ای برای درک انقلابیم، شالوده را باید بر این «نظریۀ فرهنگی» بگذاریم.
@tarikhandishi
@MostafaTajzadeh
📝📝📝نامه‌ی سعید زیباکلام خطاب به رئیس قوه قضاییه


سعید زیباکلام، استاد اصولگرای دانشگاه تهران در نامه‌ای سرگشاده خطاب به رئیس قوه قضاییه از حکم صادره علیه کیوان صمیمی انتقاد کرد و نوشت: آیا می‌دانید که مهندس صمیمی، با وجود سوابق طولانی مجاهدت و حبس در راه استقلال و آزادی و تعالی مام وطن، چه میزان از جانب برخی از فعالان سیاسی رو به تزایدِ جوان، امروزه مورد انتقاد و سرزنش و بعضا اتهام به سازشکاری و دفاع از نظام است که چرا با راهبرد براندازی و کنش سیاسی خشونت‌آمیز به هیچ‌وجه موافق نیست؟

به گزارش انصاف نیوز متن این نامه به نقل از کانال تلگرامی آقای زیباکلام در پی می‌آید:
هوالحق الکریم

جناب آقای رئیسی، رئیس محترم قوه قضائیه
سلام و رحمت خدا بر شما. مزید توفیقات شما در خدمت به ملت ایران و بویژه مستضعفان این مرزوبوم را از حضرت حق مسئلت دارم.
پنجشنبه ٣٠ مرداد ۹۹، از طریق کانال تلگرامی آقای مهندس کیوان صمیمی، سردبیر ماهنامه ایران فردا، آگاه شدم که حکم محکومیت ایشان در شعبه ۲۶ دادگاه انقلاب به سه سال زندان به اتهام شرکت در تجمع غیر قانونیِ روز کارگر مقابل مجلس شورا، در دادگاه تجدیدنظر تایید شده و شعبه ۱ اجرای احکام کیفری دادسرای عمومی و انقلاب وی را احضار کرده است.
سه اتهام دیگر مهندس صمیمی تبلیغ علیه نظام، توهین به امام و توهین به رهبری بوده که از آنها تبرئه شده است.

جناب آقای رئیسی!
نمیدانم چقدر آقای مهندس صمیمی را می‌شناسید اما، به عوض سخنرانی در موضوع جهش تولید و برجام فجیع و خسارت‌بار و دهها موضوع دیگری که هیچ ربط مستقیمی به دستگاه قضای کشور ندارد، فرصت بدهید به اطلاع شما برسانم که ایشان جزء معدود رجال سیاسی امروز ماست که برغم سالها مبارزه و مجاهده مخفی مسلحانه پیش از انقلاب، بشدت معتقد به فعالیت سیاسی مسالمت‌آمیز غیر خشونت‌آمیز است و برای این خط مشی راهبردی خود دارای تحلیل و تبیین است.
جناب آقای رئیسی!
از فضای عمومی قضاوتها و تحلیلهای سیاسی دانشگاهیان اساسا اطلاعی دارید؟
آقای رئیسی!
از فضای عمومی آراء و قضاوتهای سیاسی طبقه رنجبر فوق‌العاده ناراضی و در عسرتِ کارگران اطلاع دارید؟
آقای رئیسی!
چقدر از عمق نارضایتی‌های معیشتی و احساس ناکامی مستمر و منظم طبقه زحمتکش معلمان خبر دارید؟

جناب آقای رئیسی!


متن کامل👇

http://www.ensafnews.com/253837/
@ensafnews
@MostafaTajzadeh
📝📝📝برجام و چالش یک جانبه گرایی و چند جانبه گرایی و ضرورت همدلی داخلی

✍🏻عبدالله رمضا‌نزاده

هنگامی که توافق نامه برجام امضا شد هیچکس تصور آن را نداشت که این توافق نامه به معمایی در روابط حقوقی بین المللی تبدیل شود. در کنفرانس مطبوعاتی اعلام توافق همه راضی به نظر می رسیدند جز نماینده روسیه (لاوروف).

تصور می شد یکی از چالشهای حقوقی بین المللی از طریق مذاکره طولانی مدت و خستگی آور چندجانبه (هرچند با اعمال فشار و تهدید به تحریم یکی از طرفین) به نتیجه رسیده است.

ویژگی دیگر این مذاکرات و توافق در آن بود که پنج قدرت صاحب حق وتوی شورای امنیت به اضافه آلمان در یک طرف میز مذاکره قرار داشتند و طرف دیگر ایران بود که سالهاست رسماً نظم بین المللی موجود را غیر مشروع می داند و در هر فرصتی آن را به چالش می کشد.

اما در منطق استراتژیست های هژمونی خواه آمریکایی نیز این توافق دو اشکال عمده داشت:

ورود قدرتی (آلمان) به درون جمع تصمیم گیرندگان در موضوعات حساس بین المللی بدون آنکه این حضور در ساختار حقوقی بین المللی مشروع فعلی (سازمان ملل متحد) رسمیت یافته باشد و این به معنی افزایش تعداد و نقش اروپایی های جاه طلب در صحنه های تصمیم ساز بین المللی بود که استراتژیست های آمریکا خود را صاحب انحصاری آن در جهان غرب و حتی کل جهان پس از جنگ سرد می دانست.

نقش تعیین کننده آمریکا به عنوان تصمیم گیر نهایی و واحد در چالشهای مربوط به امنیت بین المللی با چالش روبرو شده بود. آمریکایی ها پس از شکست جهان سوسیالیست و پایان جنگ سرد خود را قیم بلامنازع دنیا تصور و برای اثبات هژمونی تک قطبی خود تلاش بسیار کرده اند.

در این چارچوب قرار گرفتن در کنار سایر قدرت های (دست دوم و سوم) در یک توافق نامه مربوط به امنیت بین المللی خوشایند استراتژیست های طرفدار یک جانبه گرائی مطلق نبود.

به همین دلیل از همان ابتدا و در زمان ریاست جمهوری باراک اوباما تلاش خود را حول این محور متمرکز کردند که اثبات نمایند علیرغم وجود این توافق نامه تصمیم گیر اصلی و نهایی ایالات متحده خواهد بود و هیچ قدرتی در دنیا نمی تواند هژمونی انحصاری آن کشور را در مسائل مربوط به امنیت بین الملل به چالش کشاند.

فشار صاحبان این استراتژی در همان دوران اوباما نتیجه داد و موجب امضا و تشدید تحریم های ایران توسط رئیس جمهور وقت آمریکا شد.

به قدرت رسیدن ترامپ رئیس جمهور جدید ایلات متحده فرصت جدید و مغتنمی برای طرفداران استراتژی فوق در آمریکا شد و لذا اعمال فشار برای خروج آمریکا از توافق نامه و تشدید و اجرای تحریم های بی سابقه با هدف کشاندن ایران به تصمیم به خروج از برجام در دستور کار قرار گرفت.

علاوه بر خروج رسمی آمریکا از توافق، تشدید تحریم ها و اعمال محدودیت های ثانویه بی سابقه، به اسرائیل نیز اجازه بی سابقه ترین تحرکات علیه ایران داده شد.

خودداری عقلانی و منطقی ایران در برابر این فشارها و اقدامات منطقی در چارچوب توافق نامه بن بست جدیدی در سیاست خارجی آمریکا بوجود آورد.

برای خواندن متن کامل این مقاله روی"INSTANT"بزنید:
https://plink.ir/aWTvZ

@emtedadnet
@MostafaTajzadeh
📝📝📝دولت ترامپ تشنه جنگ با ایران است

✍🏻 نگار مرتضوی (خبرنگار) ـ عسل راد (عضو برجسته امور تحقیقاتی در شورای ملی ایران)

مترجم: راستین یزدان‌پناه



عسل راد عضو برجسته امور تحقیقاتی در شورای ملی ایران و نگار مرتضوی خبرنگار، یادداشتی در ایندیپندنت نوشته و به روابط این روزهای ایران و آمریکا اشاره کرده‌اند.

رابطه‌ای که منجر به اختلاف بین آمریکائی‌ها و کشورهای متحد اروپایی شده است. کشورهای آلمان، فرانسه و بریتانیا همچنان خواستار حفظ برجام و مخالف سیاست‌های دونالد ترامپ هستند. راستین یزدان‌پناه این مطلب را برای دیدار ترجمه کرده است. بدیهی است که تمام موارد مطرح شده در این یادداشت مورد تایید دیدار نیست.

در حالی که جهان با بیماری همه‌گیر کرونا مبارزه می‌کند و جامعه‌ جهانی خواستار همکاری بین‌المللی برای پایان جنگ و خونریزی است، سیاست تندروانه‌ دونالد ترامپ در قبال ایران تغییر نکرده است. موضع واحد جهانی در قبال ایران بر دیپلماسی و حفظ توافق هسته‌ای (برجام) متمرکز است، راهبردی که هفته‌ گذشته بار دیگر با شکست تلاش‌های آمریکا در شورای امنیت سازمان ملل بر آن تاکید شد. حتی نزدیک‌ترین متحدان اروپایی آمریکا یعنی بریتانیا، آلمان و فرانسه نیز از دادن رای مثبت به قطعنامه‌ پیشنهادی آمریکا برای تمدید تحریم‌های تسلیحاتی ایران خودداری کردند.
منبع: ایندیپندنت


📎متن کامل این مطلب را در INSTANT VIEW بخوانید.
@didarnews1
@MostafaTajzadeh
📝📝📝 وجدان بیدار انقلاب

✍️ سیدعلی میرموسوی

استبداد ستیزی، دفاع از حقوق مردم و پاسداری از آرمان ها و ارزش هایِ دینی، اصول بنیادین زندگی و اندیشه سیاسی آیت الله منتظری بود. کارنامهِ وی، نشان می دهد که نه تنها از پیگیری این آرمان ها باز نایستاد، بلکه سختیها و ناروایی های روزگار را در راه پاسداری از حقیقت و دفاع از حقوق مردم برخود رواداشت. او هیچ گاه حقیقت را قربانی مصلحت نکرد و در ایستادگی در برابر استبداد و ستیز با ستم، استوار و پایدار ماند.

زندگی سیاسی او را به سه دوره می توان تقسیم کرد: نخست دوران مبارزه با رژیم استبدادی که از سال ۴۲ آغاز شد و با پیروزی انقلاب به پایان رسید. با کوشش برای تثبیت مرجعیت آیت الله خمینی"ره"، دوشادوش او به ستیز با استبداد برخاست و سال هایی فراوان به زندان افتاد و یا در تبعید گذراند. پایداری و ایستادگی در زندان و تبعید از او، به عنوان فقیهی مجاهد و مبارزی نستوه، چهره ای به نمایش گذارد، که الگویی الهام بخش برای مبارزان بر ضد رژیم شاه بود.

در مرحله دوم که با پیروزی انقلاب آغاز و با برکناری او از قائم مقامی رهبری در فروردین سال ۶۸ پایان یافت، به عنوان دومین شخصیت انقلاب، انجام نقش های کلیدی را بر دوش گرفت. پیشینه مبارزاتی، منش فروتنانه، ساده زیستی و همدلی و همزبانی با اقشار و طبقات گوناگون جامعه او را چونان پشتیبان محرومین و پناهگاه نیروهایی ساخت که مورد ستم و بی مهری قرار می گرفتند. او در حد فاصل میان حکومت و مردم، همچون زبان گویای مردم، انتظارات و دردهای جامعه را بی پرده بازتاب می داد و حاکمیت را به توجه به نیازهای آنان فرا می خواند.

سومین مقطع با برکناری وی از قائم مقامی آغاز شد و تا درگذشت وی ادامه یافت. دوره بسیار دشوار رویارویی با حکومتی دینی که خود در جریان تاسیس آن بیشترین نقش را داشت. او که می دید رفته رفته آرمان های انقلاب رنگ می بازد، اینک در قامت «وجدان بیدار انقلاب» به انجام وظیفه پرداخت. درست در شرایطی که بسیاری از مبارزان گذشته، جریده می رفتند، زیرا به خوبی دریافته بودند؛ کشاکش مرد خردمند با برآشفتگان غضبناک شایسته نیست. بهای این ایستادگی، افزون بر موج گسترده اتهام ها و بی مهری ها، حبس خانگی ۵ ساله بود.

📌 متن کامل

@Kaleme
🆔 @MostafaTajzadeh
📝📝📝شير نر با پوست و استخوان

غلامرضا مصدق


شیرهای نر وقتی اندک اندک پیر می شوند و در رقابت با شیرهای جوانتر شکست خورده و از گله رانده میشوند ، به دلیل کهولت سن و فقدان بنیه جسمی قادر به شکار کردن انفرادی نیستند . مدتی با لاشه خواری و ربودن طعمه شکارچیان ضعیف تر از خود گذران زندگی میکنند ، ولی این شیوه تغذیه رافع نیازهای غذایی آنها نیست ، بدن شیر برای رفع کمبود تغذيه شروع به مصرف چربیها و بعد از اتمام ذخائر چربی بدن سراغ مصرف عضلات می‌رود ، بعد از مدتی از آن یال و کوپال با شکوه و عضلات قوی فقط پوست و استخون باقی مانده و نهایتاً مرگی رقت انگیز برای سلطان جنگل رقم میخورد .

اقتصاد ايران در سالهاي اخير وضعيتي مشابه شيرهاي نر رانده شده از گله را دارد. رشد منفي و يا ناچيز درآمد ملي در سالهاي متوالي آئينه تمام نماي تحليل رفتن تدريجی اقتصاد ایران است .

هر چه را كه بخواهيم از خارج بخريم بايد گرانتر از قيمت معمول بخريم ، بالعكس هر آنچه بخواهيم به دنيا بفروشيم بايد زير قيمّت جهاني بفروشيم ، آنچه را زير قيمّت ميفروشيم پولش را به ما نميدهند (تا در آينده نامعلوم رفع تحريمها آنرا به ما برگردانند، بعبارتی دريافت وام کلان بدون بهره كشورها از ایران) ، برای انتقال پول صادرات و واردات اگر در شبکه های هزار توی غیر رسمی انتقال ، پولها گم و گور نشوند، گاهاً باید تا ۱۵٪ ؜ هزینه انتقال به واسطه ها بدهیم . انواع قیمت دلار فردوسی، دبی، هرات و غیره در بازار هست که تفاوت قیمت های آنها گاهاً تا هزار تومان در هر دلار یکسره به ضرر ما به جیب دلالان خارجی می‌رود . سود معمول کسب و کار در دنیا حداکثر ۵٪ است، اما ما برای برداشتن هر گام معمولی در پروسه صادرات و واردات باید چند درصد باج به این و آن بدهیم.

اگر با قیمت چند لا پهنا قادر به خرید ماشین آلات و تجهیزاتی از خارج شویم به بهانه تحریم، گارانتی و خدمات بعد از فروش ندارند. همه تخم مرغهای خرید تجهیزات و مواد بخش تولید ما در سبد کالاها و مواد بی کیفیت و گران چینی گذاشته شده است.

از مزیتهای توریسیم، سرمایه گذاری خارجی، رقابت در بازارهای خارجی، استفاده از نظام مالی بین المللی ، ترانزیت (کالا، مسافر، نفت و گاز ) و غیره یا کاملاً محروم هستيم و يا از در صد ناچيزي از ظرفیت آنها استفاده ميكنيم. در هيچ بلوك اقتصادي جهاني بجز بلوك بي خاصيت اكو عضو نيستيم. كشورهاي به اصطلاح متحد ما مثل روسيه با تحريم نفت ما، سريعاً جای خالي ما را پر ميكنند و شركتهاي چينی زودتر از شرکت‌های غربی پروژه های سرمایه گذاری خود در ایران را رها میکنند.

علاوه بر محرومیت از فرصتها و موانع پیش روی اقتصاد ایران که ذکر آنها در بالا رفت می‌توان فهرستی بلند بالا تهیه کرد که در حال بردن اقتصاد ایران به ته دره هستند. رقبا و دشمنان منطقه ای ایران فارغ از مشکلاتی که ما با آنها مواجه هستیم همگی در حال گذران زندگی عادی خود هستند و شکاف اقتصادی ما با آنها هر روز عمیق تر میشود، تعمیق این شکاف از هر تهدید نظامی خطرناک‌تر است و بدتر از آن اینکه هیچ چشم انداز امید بخشی برای برون رفت از این وضعیت دشوار وجود ندارد.

قدرت سياسي - نظامي هر کشور نشأت گرفته از قدرت اقتصادي آن است، استمرار تورم و بيكاري دو رقمی، رشد منفی و یا ناچیز تولید ملی و باج دادن به همه دنیا برای مدت طولانی سرانجامی بجز فروپاشی ندارد. ابر قدرت قوی شوکت شوروی بدون شلیک یک گلوله از طرف دشمنانش به دلیل ناکارآمدی اقتصادی سقوط کرد.

اگر اين یادداشت را مفید می دانید برای دیگران هم ارسال کنید.
@gh_mosaddegh
🆔 @MostafaTajzadeh