📝📝📝در باب حداقل دستمزد
✍️دکترداود سوری
✅هر سال در انتهای سال و موسم بودجه، بحث میزان افزایش دستمزد در سال آتی دغدغهای است که ذهن کارگر و کارفرما را به خود مشغول میکند. این دغدغه بهویژه در سالهای اخیر که نرخ تورم فزاینده است و آستانههای جدیدی را ثبت کرده، بسیار جدی و مهم است. به استثنای سال گذشته که دستمزد برخی از کارگران بیش از نرخ تورم افزایش یافت، در سالهای گذشته همواره نرخ رشد دستمزد کمتر از نرخ تورم بوده که این به معنی کاهش تدریجی قدرت خرید مزد و حقوقبگیران است.
✅به عبارت دیگر در این سالها بهرغم اینکه کارگران به همان میزان سالهای گذشته کار کرده و زحمت کشیدهاند، ولی توان آنها در خرید کالا و خدمات کاهش پیدا کرده است. اگر چه این کاهش، منحصر به مزد و حقوقبگیران بخش خصوصی نیست، اما آنها غالبا در مقابل تورم بیپناهتر از مزد و حقوق بگیران بخش عمومی و دولتی هستند. در طرف مقابل کارفرمایان قرار دارند، سرمایهگذارانی که شاید بهصورت جزئی با افزایش قیمتها در فروش محصولات خود همراه باشند، اما تورم، بازار محصولات آنها را نیز کوچک و در مقابل سیاستهای متعدد و بعضا متناقض دولت شکننده میکند. شاید در صورتهای مالی بسیاری از صنایع، سهم نسبی هزینههای دستمزد کم باشد، اما در عمل از معدود متغیرهایی است که کارفرمایان میتوانند درباره آن چانهزنی کنند.
✅مبنای تعیین دستمزد در یک اقتصاد آزاد، اصطلاحا، ارزش تولید نهایی کارگر و بهعبارتی سهمی از ارزش ریالی کالا یا خدمت تولیدشده است که میتوان آن را به نیروی کار منتسب کرد. در چنین نظامی دستمزد یکسان برای دو فرد یکسان حتی در شغلی مشابه، دیگر مفهومی ندارد و تعیین دستمزد نه بهصورت دستوری و هماهنگ که بر اساس شرایط بازار نیروی انسانی و بازار محصول تولیدی، بین کارگر و کارفرما انجام میگیرد. ازاینروست که در چنین نظامی تمرکز سیاستگذار بر فراهم آوردن فضایی است که در آن سرمایهگذاری انجام شود و تقاضا برای نیروی کار افزایش یابد.
✅تمرکز نیروی کار بر کارآیی بیشتر برای حفظ شغل (نه پیدا کردن شغل) است و البته، لازمه شکلگیری چنین فضایی، اتخاذ سیاستهای معطوف به رشد اقتصادی و کاهش تورم است. در این نظام، غالبا برای اعمال سیاستهای اجتماعی، سیاست تعیین حداقل دستمزد دنبال میشود و در این زمینه خط فقر و حداقل پذیرفتهشده از رفاه اجتماعی نقش اساسی به عهده دارد. در اقتصاد دستوری که در آن دولت در چارچوبی هماهنگ تصمیم میگیرد نیروی کار را در طبقات معدودی طبقهبندی کند و هر سال او باشد که تعیین کند دستمزد هر طبقه چقدر باشد، دیگر دغدغه اصلی دولت، تامین بودجه لازم برای پرداخت دستمزدهاست و دغدغه نیروی کار هم پیدا کردن شغل (نه حفظ شغل) و رفتن به طبقات دستمزدی بالاتر است.
ازآنجاکه دولت تنها بر سطح دستمزد بخش عمومی نظارت دارد و در بخش خصوصی تنها با تعیین حداقل دستمزد حضور دارد، حداقل دستمزد تنها برای آن بخشی از نیروی کار مهم است که نتوانستهاند در بخش عمومی شغلی بیابند. در بازار نیروی انسانی بخش خصوصی همچنان قانون عرضه و تقاضا حکمرانی میکند؛ اما بهدلیل قلت رشد اقتصادی، قیمتگذاری دستوری محصولات نهایی و قوانین محدودکننده کار و تامین اجتماعی، تقاضای کار محدود است که موجب میشود سهم بیشتری از نیروی کار بخش خصوصی حداقل دستمزد را دریافت کنند. بیدلیل نیست که بررسی ترکیب خانوارهای فقیر نشان میدهد خانوارهای با سرپرست شاغل در بخش خصوصی (بهعنوان مزد و حقوقبگیر) بیشترین تراکم را در میان فقرا دارند. شاید در وهله اول به نظر برسد افزایش حداقل دستمزد بتواند مساله فقر را برای این گروه حل کند؛ اما این هنگامی درست است که کارفرمایان بدون تعدیل نیروی کار، کاهش فعالیت یا تغییر تکنولوژی قادر به تامین اقتصادی هزینههای مالی آن باشند. شکی نیست که در چارچوب اقتصادی دستوری با توصیف فوق، چالش تعیین نرخ دستمزد به زیان نیروی کار ماندگار و پایاست.
♦️ کانال تخصصی اقتصاد
@MostafaTajzadeh
✍️دکترداود سوری
✅هر سال در انتهای سال و موسم بودجه، بحث میزان افزایش دستمزد در سال آتی دغدغهای است که ذهن کارگر و کارفرما را به خود مشغول میکند. این دغدغه بهویژه در سالهای اخیر که نرخ تورم فزاینده است و آستانههای جدیدی را ثبت کرده، بسیار جدی و مهم است. به استثنای سال گذشته که دستمزد برخی از کارگران بیش از نرخ تورم افزایش یافت، در سالهای گذشته همواره نرخ رشد دستمزد کمتر از نرخ تورم بوده که این به معنی کاهش تدریجی قدرت خرید مزد و حقوقبگیران است.
✅به عبارت دیگر در این سالها بهرغم اینکه کارگران به همان میزان سالهای گذشته کار کرده و زحمت کشیدهاند، ولی توان آنها در خرید کالا و خدمات کاهش پیدا کرده است. اگر چه این کاهش، منحصر به مزد و حقوقبگیران بخش خصوصی نیست، اما آنها غالبا در مقابل تورم بیپناهتر از مزد و حقوق بگیران بخش عمومی و دولتی هستند. در طرف مقابل کارفرمایان قرار دارند، سرمایهگذارانی که شاید بهصورت جزئی با افزایش قیمتها در فروش محصولات خود همراه باشند، اما تورم، بازار محصولات آنها را نیز کوچک و در مقابل سیاستهای متعدد و بعضا متناقض دولت شکننده میکند. شاید در صورتهای مالی بسیاری از صنایع، سهم نسبی هزینههای دستمزد کم باشد، اما در عمل از معدود متغیرهایی است که کارفرمایان میتوانند درباره آن چانهزنی کنند.
✅مبنای تعیین دستمزد در یک اقتصاد آزاد، اصطلاحا، ارزش تولید نهایی کارگر و بهعبارتی سهمی از ارزش ریالی کالا یا خدمت تولیدشده است که میتوان آن را به نیروی کار منتسب کرد. در چنین نظامی دستمزد یکسان برای دو فرد یکسان حتی در شغلی مشابه، دیگر مفهومی ندارد و تعیین دستمزد نه بهصورت دستوری و هماهنگ که بر اساس شرایط بازار نیروی انسانی و بازار محصول تولیدی، بین کارگر و کارفرما انجام میگیرد. ازاینروست که در چنین نظامی تمرکز سیاستگذار بر فراهم آوردن فضایی است که در آن سرمایهگذاری انجام شود و تقاضا برای نیروی کار افزایش یابد.
✅تمرکز نیروی کار بر کارآیی بیشتر برای حفظ شغل (نه پیدا کردن شغل) است و البته، لازمه شکلگیری چنین فضایی، اتخاذ سیاستهای معطوف به رشد اقتصادی و کاهش تورم است. در این نظام، غالبا برای اعمال سیاستهای اجتماعی، سیاست تعیین حداقل دستمزد دنبال میشود و در این زمینه خط فقر و حداقل پذیرفتهشده از رفاه اجتماعی نقش اساسی به عهده دارد. در اقتصاد دستوری که در آن دولت در چارچوبی هماهنگ تصمیم میگیرد نیروی کار را در طبقات معدودی طبقهبندی کند و هر سال او باشد که تعیین کند دستمزد هر طبقه چقدر باشد، دیگر دغدغه اصلی دولت، تامین بودجه لازم برای پرداخت دستمزدهاست و دغدغه نیروی کار هم پیدا کردن شغل (نه حفظ شغل) و رفتن به طبقات دستمزدی بالاتر است.
ازآنجاکه دولت تنها بر سطح دستمزد بخش عمومی نظارت دارد و در بخش خصوصی تنها با تعیین حداقل دستمزد حضور دارد، حداقل دستمزد تنها برای آن بخشی از نیروی کار مهم است که نتوانستهاند در بخش عمومی شغلی بیابند. در بازار نیروی انسانی بخش خصوصی همچنان قانون عرضه و تقاضا حکمرانی میکند؛ اما بهدلیل قلت رشد اقتصادی، قیمتگذاری دستوری محصولات نهایی و قوانین محدودکننده کار و تامین اجتماعی، تقاضای کار محدود است که موجب میشود سهم بیشتری از نیروی کار بخش خصوصی حداقل دستمزد را دریافت کنند. بیدلیل نیست که بررسی ترکیب خانوارهای فقیر نشان میدهد خانوارهای با سرپرست شاغل در بخش خصوصی (بهعنوان مزد و حقوقبگیر) بیشترین تراکم را در میان فقرا دارند. شاید در وهله اول به نظر برسد افزایش حداقل دستمزد بتواند مساله فقر را برای این گروه حل کند؛ اما این هنگامی درست است که کارفرمایان بدون تعدیل نیروی کار، کاهش فعالیت یا تغییر تکنولوژی قادر به تامین اقتصادی هزینههای مالی آن باشند. شکی نیست که در چارچوب اقتصادی دستوری با توصیف فوق، چالش تعیین نرخ دستمزد به زیان نیروی کار ماندگار و پایاست.
♦️ کانال تخصصی اقتصاد
@MostafaTajzadeh
Telegram
کانال تخصصی اقتصاد
معرفی و بهره گیری از علم اقتصاد، همراه با تحلیل اقتصاد ایران و جهان
📝📝📝 همین ۴ قلم؛ یعنی داشتن یک زندگی عادی!
✍️ مصطفی داننده
✅طی روزهای اخیر فیلمی از «یاسر جبرائیلی» رئیس مرکز ارزیابی و نظارت راهبردی اجرای سیاستهای کلی نظام منتشر شده است که در آن گفته میشود «مردم ایران فقط در ۴ قلم کالا مشکل دارند که شامل مسکن، سلامت، خودرو و غذا میشود.»
✅همین ۴ قلم که آقای جبرائیلی به آن اشاره کردند شامل همه زندگی مردم میشود و بسیاری امروز به خاطر همین ۴ قلم، زندگیشان به مشکل اساسی خورده است و هرکاری میکنند که وضعیت به سامانی داشته باشند، نمیشود که نمیشود. اصلا بسیاری از جوانان به خاطر همین مسکن، غذا، خودرو و سلامت، زندگی مشترک را آغاز نمیکنند و از آن هراس دارند. در این سالها بارها تکرار کردهایم که تنها خواسته مردم از دولتها، داشتن یک زندگی عادی است. حالا زندگی عادی چیست؟ همین که در این ۴ قلمی که جبرائیلی به آن اشاره کرده است، مشکل نداشته باشند.
✅این که یک فرد بعد از سالها کار نمیتواند یک خودرو برای خودش داشته باشد یا داشتن خانه حتی در جنوبیترین نقاط شهرها که قیمت پایینتری نسبت به دیگر نقاط دارند، تبدیل به آرزو شده است یعنی در جامعهای زندگی میکنیم که شرایط غیر عادی است. وقتی پدر خانواده مجبور است برای خریدن یک لپتاپ ساده یا یک تبلت وام بگیرد یا بخشی از حقوق چندماه خود را پس انداز کند تا یک خواسته فرزندش را برآورده کند، یک ما عادی نیستیم.
✅این که قیمت یکی از بیکیفیتترین خودروهای جهان، در ایران نزدیک به ۳۰۰ میلیون تومان است، یعنی وضعیت زندگی ما عادی نیست. همین پراید که الان تبدیل به الماسی دست نیافتنی شده است، راهکاری بود برای کمک به زندگی بخشی از مردم. توصیه بخشی از مردم به آنهایی که دخلشان به خرجشان نمیرسید، این بود که یک پراید لیزینگ کنند و بعد از کار با چرخی در شهر، کسریهای زندگی خود را جبران کنند اما حالا باید چند وام بگیرند تا بتوانند یک پراید ساده و بدون آپشن! بخرند.
✅حالا اینها مسائل اقتصادی است. در جنبههای دیگر زندگی هم مسیر عادی بودن را طی نمیکنیم. زندگی عادی، باید کمترین چالشهای فرهنگی و اجتماعی را داشته باشد. کدام جامعه را سراغ دارید که این چنین دچار دو قطبیهای بیشمار باشد؟ در زمانهای که بسیاری از کشورها درگیر موضوعات اساسی هستند ما در ایران همچنان درگیر سانسور، بگیر و ببند و صیانت هستیم. جهانیان در حال صدور تولیدات فرهنگی خود هستند و ما فکر فیلتر کردن هستیم.
✅زندگی عادی، باید مسئولینی داشته باشد که فکر نکنند با شعار دادن میشود مشکلات کشور را حل کرد. هیچ کجای دنیا حتی سادهترین کارها هم با حرف زدن حل نشده است. امیدوارم به مرحلهای برسیم که مردمی بودن را در بهبود زندگی مردم جستوجو کنیم نه با حرکات پوپولیستی. امیدوارم به زمانی برسیم که شایستگی دلیل انتخاب افراد برای مسئولیتهای مختلف باشد نه انقلابی بودن یا فارغ التحصیلی از دانشگاه امام صادق(ع).
@kaleme @MostafaTajzadeh
✍️ مصطفی داننده
✅طی روزهای اخیر فیلمی از «یاسر جبرائیلی» رئیس مرکز ارزیابی و نظارت راهبردی اجرای سیاستهای کلی نظام منتشر شده است که در آن گفته میشود «مردم ایران فقط در ۴ قلم کالا مشکل دارند که شامل مسکن، سلامت، خودرو و غذا میشود.»
✅همین ۴ قلم که آقای جبرائیلی به آن اشاره کردند شامل همه زندگی مردم میشود و بسیاری امروز به خاطر همین ۴ قلم، زندگیشان به مشکل اساسی خورده است و هرکاری میکنند که وضعیت به سامانی داشته باشند، نمیشود که نمیشود. اصلا بسیاری از جوانان به خاطر همین مسکن، غذا، خودرو و سلامت، زندگی مشترک را آغاز نمیکنند و از آن هراس دارند. در این سالها بارها تکرار کردهایم که تنها خواسته مردم از دولتها، داشتن یک زندگی عادی است. حالا زندگی عادی چیست؟ همین که در این ۴ قلمی که جبرائیلی به آن اشاره کرده است، مشکل نداشته باشند.
✅این که یک فرد بعد از سالها کار نمیتواند یک خودرو برای خودش داشته باشد یا داشتن خانه حتی در جنوبیترین نقاط شهرها که قیمت پایینتری نسبت به دیگر نقاط دارند، تبدیل به آرزو شده است یعنی در جامعهای زندگی میکنیم که شرایط غیر عادی است. وقتی پدر خانواده مجبور است برای خریدن یک لپتاپ ساده یا یک تبلت وام بگیرد یا بخشی از حقوق چندماه خود را پس انداز کند تا یک خواسته فرزندش را برآورده کند، یک ما عادی نیستیم.
✅این که قیمت یکی از بیکیفیتترین خودروهای جهان، در ایران نزدیک به ۳۰۰ میلیون تومان است، یعنی وضعیت زندگی ما عادی نیست. همین پراید که الان تبدیل به الماسی دست نیافتنی شده است، راهکاری بود برای کمک به زندگی بخشی از مردم. توصیه بخشی از مردم به آنهایی که دخلشان به خرجشان نمیرسید، این بود که یک پراید لیزینگ کنند و بعد از کار با چرخی در شهر، کسریهای زندگی خود را جبران کنند اما حالا باید چند وام بگیرند تا بتوانند یک پراید ساده و بدون آپشن! بخرند.
✅حالا اینها مسائل اقتصادی است. در جنبههای دیگر زندگی هم مسیر عادی بودن را طی نمیکنیم. زندگی عادی، باید کمترین چالشهای فرهنگی و اجتماعی را داشته باشد. کدام جامعه را سراغ دارید که این چنین دچار دو قطبیهای بیشمار باشد؟ در زمانهای که بسیاری از کشورها درگیر موضوعات اساسی هستند ما در ایران همچنان درگیر سانسور، بگیر و ببند و صیانت هستیم. جهانیان در حال صدور تولیدات فرهنگی خود هستند و ما فکر فیلتر کردن هستیم.
✅زندگی عادی، باید مسئولینی داشته باشد که فکر نکنند با شعار دادن میشود مشکلات کشور را حل کرد. هیچ کجای دنیا حتی سادهترین کارها هم با حرف زدن حل نشده است. امیدوارم به مرحلهای برسیم که مردمی بودن را در بهبود زندگی مردم جستوجو کنیم نه با حرکات پوپولیستی. امیدوارم به زمانی برسیم که شایستگی دلیل انتخاب افراد برای مسئولیتهای مختلف باشد نه انقلابی بودن یا فارغ التحصیلی از دانشگاه امام صادق(ع).
@kaleme @MostafaTajzadeh
📝📝📝 ۶ دهه رقابت اقتصادی ایران با قدرتهای منطقه و اقتصادهای نوظهور
✅دادههای منتشر شده از سوی بانک جهانی نشان میدهد که تولید ناخالص داخلی (GDP) ایران در سال ۱۹۶۰ (۱۳۳۹-۱۳۳۸ خورشیدی) ۱.۶ برابر تولید ناخالص داخلی رژیم صهیونیستی اما معادل ۳۰ درصد تولید ناخالص داخلی ترکیه بوده است.
✅بر اساس ارقام بانک جهانی، تولید ناخالص داخلی ایران در سال ۱۹۶۰، کمی بیش از ۴.۲ میلیارد دلار بود که این رقم برای ترکیه بیش از ۱۴ میلیارد دلار و برای رژیم صهیونیستی نیز ۲.۶ میلیارد دلار گزارش شده است.
✅با رخداد شوک نفتی اول در سال ۱۹۷۳، تولید ناخالص داخلی ایران (۲۷.۱ میلیارد دلار) از ترکیه (۲۵.۶ میلیارد دلار) پیشی میگیرد؛ در این سال تولید ناخالص داخلی عربستان سعودی نیز نزدیک به ۱۵ میلیارد دلار بود.
✅اما از یک سال پیش از رخداد انقلاب اسلامی ۱۳۵۷ و آغاز روندی نزولی تولید و صادرات نفت ایران به دلیل اعتصابهای کارگری، تولید ناخالص داخلی عربستان سعودی با عبور از مرز ۸۰ میلیارد دلار بالاتر از ایران قرار گرفت؛ این رقم همزمان با وقوع انقلاب ۱۳۵۷ و وقوع شوک نفتی دوم به بیش از ۱۱۲ میلیارد دلار بالغ شد، در حالی که تولید ناخالص داخلی دیگر رقبای منطقهای یعنی ایران و ترکیه با فاصلهای اندک در مرز ۹۰ میلیارد دلار قرار داشت.
✅البته تولید ناخالص داخلی ایران در فاصله سالهای ۱۹۸۳ تا ۱۹۸۹ بیش از دو رقیب سنتی خود یعنی ترکیه و عربستان سعودی بود. هر چند برخی کارشناسان این رخداد را ناشی از بازگشت دوباره درآمدهای نفتی به چرخه اقتصاد ایران و مدیریت اقتصادی خوب دولت وقت میدانند ولی به زعم گروهی از کارشناسان، اصرار دولت و بانک مرکزی درگیرِ جنگ با عراق بر حفظ نرخ رسمی دلار در ۷ تومان و محاسبه معادل دلاری تولید ناخالص داخلی بر پایه این نرخ، در حالی که نرخ رایج در بازار طی ماههای پایانی جنگ به حدود ۱۰۰ تومان رسیده بود، موجب برآورد بیش از واقع تولید ناخالص داخلی ایران در این دوره شده است.
✅چرا که مطابق آمار بانک جهانی، رشد اقتصادی ایران در سال ۱۹۸۴، منفی ۷.۱ درصد، در سال ۱۹۸۶، منفی ۹.۸ درصد، در سال ۱۹۸۷، منفی ۰.۲ درصد و در سال ۱۹۸۸ هم منفی ۶.۱ درصد بوده است. در مجموع، طی ۴ سال از ۷ سالی که تولید ناخالص داخلی ایران از تمامی رقبای منطقه این کشور از جمله عربستان، ترکیه، امارات و اسرائیل بالاتر بوده، رشد اقتصادی آن منفی بوده است. در سه سالی هم که رشد اقتصادی ایران مثبت بوده، برآیند آن مانع از منفی شدن رشد ۷ سال مورد گزارش نشده است؛ چرا که رشد اقتصادی سال ۱۹۸۳، ۱۱.۱، رشد اقتصادی سال ۱۹۸۵، ۱.۹ و رشد اقتصادی ۱۹۸۹ نیز ۶.۱ درصد بوده است.
✅این در حالی بوده که مثلا ترکیه در در فاصله سالهای ۱۹۸۳ تا ۱۹۸۹ شاهد متوسط رشد اقتصادی ۵ درصدی بوده ولی اوجگیری نرخ تورم در این کشور طی دهه ۱۹۸۰ (در محدوده ۳۰ تا ۹۴ درصد) موجب افت نرخ رسمی برابری لیر ترکیه مقابل دلار آمریکا شد.
✅در هر صورت، از سال ۱۹۹۰ به این سو، تولید ناخالص داخلی عربستان سعودی و ترکیه از ایران پیشی گرفته است. همچنین از سال ۲۰۱۸ نیز تولید ناخالص داخلی اسرائیل و امارات عربی متحده هم ارقام بالای ۴۰۰ میلیارد دلار را تجربه کرده و از تولید ناخالص داخلی ایران که در سال ۲۰۲۰ تا ۲۴۰ میلیارد سقوط کرده، عبور کردهاند. حتی در سال ۲۰۲۱ نیز با وجود ثبت تولید ناخالص داخلی ۳۶۰ میلیارد دلاری برای ایران، تولید ناخالص داخلی اسرائیل و امارات عربی متحده افزون بر ۴۰۰ میلیارد دلار بوده و رقم این شاخص برای دو کشور ترکیه و عربستان سعودی بالای ۸۰۰ میلیارد دلار گزارش شده است.
✅مقایسه تولید ناخالص داخلی ایران با برخی کشورهای نفتی و اقتصادهای نوظهور نیز نشان میدهد که رقم این شاخص برای ایران، کره جنوبی و نیجریه در سال ۱۹۶۰ (۱۳۳۹-۱۳۳۷ خورشیدی) نزدیک به ۴ میلیارد دلار بوده است. در این سال، تولید ناخالص داخلی نروژ ۵ میلیارد دلار، تولید ناخالص داخلی ونزوئلا ۸ و تولید ناخالص داخلی مکزیک و برزیل نیز به ترتیب ۱۳ و ۱۷ میلیارد دلار بوده است.
✅اما مطابق گزارش بانک جهانی، تولید ناخالص داخلی کره جنوبی در سال ۲۰۲۱ به بیش از ۱۸۱۱ میلیارد دلار رسیده در حالی که رقم این شاخص برای ایران تنها ۳۶۰ میلیارد دلار بوده است. همچنین، ویتنام که در دهه ۱۹۸۰ میلادی، تولید ناخالص داخلی کمتر از ۲۰ میلیارد دلار داشته، در سال ۲۰۲۱ با ثبت رقم ۳۶۶ میلیارد دلاری بالاتر از ایران قرار گرفته است.
✅تولید ناخالص داخلی برزیل (۱۶۰۹ میلیارد دلار)، مکزیک (۱۲۷۳ میلیارد دلار)، آرژانتین (۴۸۷ میلیارد دلار)، ونزوئلا (۴۸۲ میلیارد دلار)، نروژ (۴۸۲ میلیارد دلار) و نیجریه (۴۴۱ میلیارد دلار) هم در سال ۲۰۲۱ بیش از ایران گزارش شده است./یورونیوز
💠 گفتار اقتصادی
@MostafaTajzadeh
✅دادههای منتشر شده از سوی بانک جهانی نشان میدهد که تولید ناخالص داخلی (GDP) ایران در سال ۱۹۶۰ (۱۳۳۹-۱۳۳۸ خورشیدی) ۱.۶ برابر تولید ناخالص داخلی رژیم صهیونیستی اما معادل ۳۰ درصد تولید ناخالص داخلی ترکیه بوده است.
✅بر اساس ارقام بانک جهانی، تولید ناخالص داخلی ایران در سال ۱۹۶۰، کمی بیش از ۴.۲ میلیارد دلار بود که این رقم برای ترکیه بیش از ۱۴ میلیارد دلار و برای رژیم صهیونیستی نیز ۲.۶ میلیارد دلار گزارش شده است.
✅با رخداد شوک نفتی اول در سال ۱۹۷۳، تولید ناخالص داخلی ایران (۲۷.۱ میلیارد دلار) از ترکیه (۲۵.۶ میلیارد دلار) پیشی میگیرد؛ در این سال تولید ناخالص داخلی عربستان سعودی نیز نزدیک به ۱۵ میلیارد دلار بود.
✅اما از یک سال پیش از رخداد انقلاب اسلامی ۱۳۵۷ و آغاز روندی نزولی تولید و صادرات نفت ایران به دلیل اعتصابهای کارگری، تولید ناخالص داخلی عربستان سعودی با عبور از مرز ۸۰ میلیارد دلار بالاتر از ایران قرار گرفت؛ این رقم همزمان با وقوع انقلاب ۱۳۵۷ و وقوع شوک نفتی دوم به بیش از ۱۱۲ میلیارد دلار بالغ شد، در حالی که تولید ناخالص داخلی دیگر رقبای منطقهای یعنی ایران و ترکیه با فاصلهای اندک در مرز ۹۰ میلیارد دلار قرار داشت.
✅البته تولید ناخالص داخلی ایران در فاصله سالهای ۱۹۸۳ تا ۱۹۸۹ بیش از دو رقیب سنتی خود یعنی ترکیه و عربستان سعودی بود. هر چند برخی کارشناسان این رخداد را ناشی از بازگشت دوباره درآمدهای نفتی به چرخه اقتصاد ایران و مدیریت اقتصادی خوب دولت وقت میدانند ولی به زعم گروهی از کارشناسان، اصرار دولت و بانک مرکزی درگیرِ جنگ با عراق بر حفظ نرخ رسمی دلار در ۷ تومان و محاسبه معادل دلاری تولید ناخالص داخلی بر پایه این نرخ، در حالی که نرخ رایج در بازار طی ماههای پایانی جنگ به حدود ۱۰۰ تومان رسیده بود، موجب برآورد بیش از واقع تولید ناخالص داخلی ایران در این دوره شده است.
✅چرا که مطابق آمار بانک جهانی، رشد اقتصادی ایران در سال ۱۹۸۴، منفی ۷.۱ درصد، در سال ۱۹۸۶، منفی ۹.۸ درصد، در سال ۱۹۸۷، منفی ۰.۲ درصد و در سال ۱۹۸۸ هم منفی ۶.۱ درصد بوده است. در مجموع، طی ۴ سال از ۷ سالی که تولید ناخالص داخلی ایران از تمامی رقبای منطقه این کشور از جمله عربستان، ترکیه، امارات و اسرائیل بالاتر بوده، رشد اقتصادی آن منفی بوده است. در سه سالی هم که رشد اقتصادی ایران مثبت بوده، برآیند آن مانع از منفی شدن رشد ۷ سال مورد گزارش نشده است؛ چرا که رشد اقتصادی سال ۱۹۸۳، ۱۱.۱، رشد اقتصادی سال ۱۹۸۵، ۱.۹ و رشد اقتصادی ۱۹۸۹ نیز ۶.۱ درصد بوده است.
✅این در حالی بوده که مثلا ترکیه در در فاصله سالهای ۱۹۸۳ تا ۱۹۸۹ شاهد متوسط رشد اقتصادی ۵ درصدی بوده ولی اوجگیری نرخ تورم در این کشور طی دهه ۱۹۸۰ (در محدوده ۳۰ تا ۹۴ درصد) موجب افت نرخ رسمی برابری لیر ترکیه مقابل دلار آمریکا شد.
✅در هر صورت، از سال ۱۹۹۰ به این سو، تولید ناخالص داخلی عربستان سعودی و ترکیه از ایران پیشی گرفته است. همچنین از سال ۲۰۱۸ نیز تولید ناخالص داخلی اسرائیل و امارات عربی متحده هم ارقام بالای ۴۰۰ میلیارد دلار را تجربه کرده و از تولید ناخالص داخلی ایران که در سال ۲۰۲۰ تا ۲۴۰ میلیارد سقوط کرده، عبور کردهاند. حتی در سال ۲۰۲۱ نیز با وجود ثبت تولید ناخالص داخلی ۳۶۰ میلیارد دلاری برای ایران، تولید ناخالص داخلی اسرائیل و امارات عربی متحده افزون بر ۴۰۰ میلیارد دلار بوده و رقم این شاخص برای دو کشور ترکیه و عربستان سعودی بالای ۸۰۰ میلیارد دلار گزارش شده است.
✅مقایسه تولید ناخالص داخلی ایران با برخی کشورهای نفتی و اقتصادهای نوظهور نیز نشان میدهد که رقم این شاخص برای ایران، کره جنوبی و نیجریه در سال ۱۹۶۰ (۱۳۳۹-۱۳۳۷ خورشیدی) نزدیک به ۴ میلیارد دلار بوده است. در این سال، تولید ناخالص داخلی نروژ ۵ میلیارد دلار، تولید ناخالص داخلی ونزوئلا ۸ و تولید ناخالص داخلی مکزیک و برزیل نیز به ترتیب ۱۳ و ۱۷ میلیارد دلار بوده است.
✅اما مطابق گزارش بانک جهانی، تولید ناخالص داخلی کره جنوبی در سال ۲۰۲۱ به بیش از ۱۸۱۱ میلیارد دلار رسیده در حالی که رقم این شاخص برای ایران تنها ۳۶۰ میلیارد دلار بوده است. همچنین، ویتنام که در دهه ۱۹۸۰ میلادی، تولید ناخالص داخلی کمتر از ۲۰ میلیارد دلار داشته، در سال ۲۰۲۱ با ثبت رقم ۳۶۶ میلیارد دلاری بالاتر از ایران قرار گرفته است.
✅تولید ناخالص داخلی برزیل (۱۶۰۹ میلیارد دلار)، مکزیک (۱۲۷۳ میلیارد دلار)، آرژانتین (۴۸۷ میلیارد دلار)، ونزوئلا (۴۸۲ میلیارد دلار)، نروژ (۴۸۲ میلیارد دلار) و نیجریه (۴۴۱ میلیارد دلار) هم در سال ۲۰۲۱ بیش از ایران گزارش شده است./یورونیوز
💠 گفتار اقتصادی
@MostafaTajzadeh
Telegram
گفتار اقتصادی
گفتارها، سخنرانیها و متون برآمده از سخن اساتید و اهالی اقتصاد: شامل مباحث منتخب علمی تحلیلی اقتصادی در فضای مجازی
📝📝📝 استراتژی غرب نسبت به ایران
✍️محمود سریع القلم
✅بعنوان یک پایه تئوریک حکمرانی، دولت فعلی دموکرات معتقد است ضمنِ افزایش تولید ناخالص داخلی ۲۵ تریلیون دلاری آمریکا، تحولات جهانی باید به گونه ای مدیریت و چینش شوند که آمریکا بتواند به اهداف اقتصادی خود برسد و دموکرات ها یک بار دیگر ریاست جمهوری را در ۲۰۲۵ از آن خود کنند. تمام اقدامات دولت بایدن بر این پایه استوار است. از این رو، بنیان سیاست خارجی آمریکا در دولت بایدن، «برون سپاری» (Outsourcing)، بدون درگیری های دراز مدت و «سردردهای سیاسی» است. استرالیا، کره جنوبی، ژاپن و هند در برابر چین به کار گرفته شده اند؛ لهستان، آلمان، فرانسه، انگلستان و کشورهای اسکاندیناوی در برابر روسیه همکاری می کنند و اسراییل و عربستان، برون سپاری ایران را به عهده گرفته اند.
✅با توجه به اینکه حدود ۳.۵ میلیارد نفر از جمعیت جهان زیر پوشش رسانه های مجازی آمریکا قرار دارند، این نوع فعالیت در شکل دهی به اذهان و حتی عرضۀ اطلاعات می توانند جایگاه استراتژیک ایفا کنند. در کلیت سیاست خارجی آمریکا حتی ۵ درصد از انرژی و توجه به خاورمیانه اختصاص پیدا نمی کند. به طور طبیعی و به عنوان یک اهرمِ قدرتمند فشار، دولت های غربی از آزادی خواهی، دموکراسی، حقوق بشر، حقوق زنان و اقلیت ها دفاع می کنند ولی برای تحققِ این اهداف، منافع اقتصادی و داخلی خود را به خطر نمی اندازند.
✅واشنگتن با افزایش فشار بر چین، عراق، ترکیه، امارات و هند، سیاست فشار دیجیتالی و مدیریت سخت تر تحریم ها را به عنوان بخشی از Plan B در پیش گرفته است. تیم بایدن در سیاست خارجی هم تمرکز دارد و هم دیسیپلین. عربستان و اسراییل هم اکنون به مراتب فعال تر از آمریکا و اروپا نسبت به ایران عمل می کنند. می توان گفت حداقل تا دو سال آینده که دولت بایدن، امور را در دست دارد، روش Remote Control امریکا در رابطه با ایران ادامه خواهد داشت. بنیان های این روش عبارتند از: انزوای سیاسی، جلوگیری از سرمایه گذاری خارجی، فعالیت گسترده مجازی برای نمایش تناقضات داخلی مانند ناکارآمدی، افزایش نرخ تورم، محدودیت های مدنی و محدودیت های شایسته سالاری و منوط کردن عموم گشایش های مالی به تایید وزارت خزانه داری.
✅روش فعلی امریکا در قبال ایران، شباهت فراوانی با مفروضات و استراتژی آمریکا نسبت به کمونیسم و شوروی در دوران جنگ سرد دارد که توسط روس شناس آمریکایی George Kennan طراحی شده بود. او که از نظر عمق درک از روسیه/ شوروی/ کمونیسم، نمونۀ دومی در تاریخ دیپلماسی آمریکا ندارد، معتقد بود تقابل با شوروی هیچ نیازی به کار نظامی ندارد؛ شوروی یک سیستم خود مخرب است (Self-Destructive) و با طراحی استراژی سیاسی سدّ نفوذ (Containment) و تشدیدِ تناقضات داخلی آن، با گذشت زمان به Implosion سیستم منتهی می شود. از منظر او، آمریکا لزومی ندارد خود مستقیماً بانی اقداماتی علیه شوروی شود، بلکه پیرامون یک موضوع و فقط ناکارآمدی آن سیستم، کار مقایسه ای و تبلیغی انجام دهد. جُرج کِنِن اعتقاد داشت هرچند مردم به آزادی و دموکراسی علاقمندند، اما قبل از آن می خواهند زندگی کنند و به ثبات اقتصادی و کارآمدی فکر می کنند. فقط تمرکز تبلیغاتی بر ناکارآمدی های شوروی کافی است.
✅پلن B غرب نسبت به ایران، طیفی از عناصر مختلف را در بر دارد که یکی از آنها بلند کردن چوب مخالفان حاکمیت است. ماهیت یک حکومت برای غربی ها اصل نیست، اصل در تنظیم پایدار منافع مشترک است. دموکراسی در داخل کشورهای غربی یک اصل جدی، متقن و مورد تفاهم است، اما در سیاست خارجی، اهرمی تنومند و جذاب برای فشار است.
🔗لینک متن کامل
@MostafaTajzadeh
@virayeshe_zehn
✍️محمود سریع القلم
✅بعنوان یک پایه تئوریک حکمرانی، دولت فعلی دموکرات معتقد است ضمنِ افزایش تولید ناخالص داخلی ۲۵ تریلیون دلاری آمریکا، تحولات جهانی باید به گونه ای مدیریت و چینش شوند که آمریکا بتواند به اهداف اقتصادی خود برسد و دموکرات ها یک بار دیگر ریاست جمهوری را در ۲۰۲۵ از آن خود کنند. تمام اقدامات دولت بایدن بر این پایه استوار است. از این رو، بنیان سیاست خارجی آمریکا در دولت بایدن، «برون سپاری» (Outsourcing)، بدون درگیری های دراز مدت و «سردردهای سیاسی» است. استرالیا، کره جنوبی، ژاپن و هند در برابر چین به کار گرفته شده اند؛ لهستان، آلمان، فرانسه، انگلستان و کشورهای اسکاندیناوی در برابر روسیه همکاری می کنند و اسراییل و عربستان، برون سپاری ایران را به عهده گرفته اند.
✅با توجه به اینکه حدود ۳.۵ میلیارد نفر از جمعیت جهان زیر پوشش رسانه های مجازی آمریکا قرار دارند، این نوع فعالیت در شکل دهی به اذهان و حتی عرضۀ اطلاعات می توانند جایگاه استراتژیک ایفا کنند. در کلیت سیاست خارجی آمریکا حتی ۵ درصد از انرژی و توجه به خاورمیانه اختصاص پیدا نمی کند. به طور طبیعی و به عنوان یک اهرمِ قدرتمند فشار، دولت های غربی از آزادی خواهی، دموکراسی، حقوق بشر، حقوق زنان و اقلیت ها دفاع می کنند ولی برای تحققِ این اهداف، منافع اقتصادی و داخلی خود را به خطر نمی اندازند.
✅واشنگتن با افزایش فشار بر چین، عراق، ترکیه، امارات و هند، سیاست فشار دیجیتالی و مدیریت سخت تر تحریم ها را به عنوان بخشی از Plan B در پیش گرفته است. تیم بایدن در سیاست خارجی هم تمرکز دارد و هم دیسیپلین. عربستان و اسراییل هم اکنون به مراتب فعال تر از آمریکا و اروپا نسبت به ایران عمل می کنند. می توان گفت حداقل تا دو سال آینده که دولت بایدن، امور را در دست دارد، روش Remote Control امریکا در رابطه با ایران ادامه خواهد داشت. بنیان های این روش عبارتند از: انزوای سیاسی، جلوگیری از سرمایه گذاری خارجی، فعالیت گسترده مجازی برای نمایش تناقضات داخلی مانند ناکارآمدی، افزایش نرخ تورم، محدودیت های مدنی و محدودیت های شایسته سالاری و منوط کردن عموم گشایش های مالی به تایید وزارت خزانه داری.
✅روش فعلی امریکا در قبال ایران، شباهت فراوانی با مفروضات و استراتژی آمریکا نسبت به کمونیسم و شوروی در دوران جنگ سرد دارد که توسط روس شناس آمریکایی George Kennan طراحی شده بود. او که از نظر عمق درک از روسیه/ شوروی/ کمونیسم، نمونۀ دومی در تاریخ دیپلماسی آمریکا ندارد، معتقد بود تقابل با شوروی هیچ نیازی به کار نظامی ندارد؛ شوروی یک سیستم خود مخرب است (Self-Destructive) و با طراحی استراژی سیاسی سدّ نفوذ (Containment) و تشدیدِ تناقضات داخلی آن، با گذشت زمان به Implosion سیستم منتهی می شود. از منظر او، آمریکا لزومی ندارد خود مستقیماً بانی اقداماتی علیه شوروی شود، بلکه پیرامون یک موضوع و فقط ناکارآمدی آن سیستم، کار مقایسه ای و تبلیغی انجام دهد. جُرج کِنِن اعتقاد داشت هرچند مردم به آزادی و دموکراسی علاقمندند، اما قبل از آن می خواهند زندگی کنند و به ثبات اقتصادی و کارآمدی فکر می کنند. فقط تمرکز تبلیغاتی بر ناکارآمدی های شوروی کافی است.
✅پلن B غرب نسبت به ایران، طیفی از عناصر مختلف را در بر دارد که یکی از آنها بلند کردن چوب مخالفان حاکمیت است. ماهیت یک حکومت برای غربی ها اصل نیست، اصل در تنظیم پایدار منافع مشترک است. دموکراسی در داخل کشورهای غربی یک اصل جدی، متقن و مورد تفاهم است، اما در سیاست خارجی، اهرمی تنومند و جذاب برای فشار است.
🔗لینک متن کامل
@MostafaTajzadeh
@virayeshe_zehn
Telegram
attach 📎
📝📝📝 گذار توافقی یگانه راه رستگاری ملی ایرانیان است!
✍🏻 مصطفی قهرمانی
✅ رخدادهای همراه با درد و رنج و خون ماهها و سالهای گذشته تصویرگر یک بحران عمیق عدم مشروعیت، فساد گسترده و ناکارآمدی در ساختار حقیقی و حقوقی نظام حکمرانی در میهن ما میباشد. ناظر بر این اتفاقات ناگوار و جهت برونرفت جامعه از این شرایط بحرانی پیشنهادات فراوانی از جانب شخصیّتها و نیروهای سیاسی در ساحت حاکمیت و اپوزیسیون در داخل و خارج از کشور مطرح گردیدهاند.
✅ هیچ حاکمیتی داوطلبانه حاضر به انجام همهپرسی در مورد مشروعیت وجودی خود نمیباشد مگر آنکه به انجام آن مجاب گردد. پذیرش و استجابت این مطالبه عمومی بایستی به وسیله ابزار و اهرمهای خود به حاکمیت تفهیم گردد.
✅ هدف مرحلهای یا نهایی باید بازگشت به قانون اساسی منهای ولایتفقیه در صدر انقلاب بهمن باشد. تا این مرحله حتی با حاکمیت نیز میتوان به یک توافق رسید، زیرا که تمامی راهکارها در چهارچوب قانون اساسی یی انجام خواهد گرفت که انقلاب با آن به پیروزی رسیده است و بنیانگذار جمهوری اسلامی، شورای انقلاب و دولت موقت انقلاب اسلامی بر سر آن توافق داشتند و آنرا تصویب کرده بودند.
✅ جهت اجتناب از شکلگیری یک وضعیت سستی و خلاء قدرت همراه با خطر فروپاشی و اسقاط دولت تا زمان تشکیل نهاد مرکزی حاکمیتی جایگزین که «حاکمیت شهروندی» به جای ولایت فقیه را نمایندگی خواهد کرد بر سر حضور رهبری فعلی در جایگاه کنونیاش مادامی که او در قید حیات است میتوان به توافق رسید و تضمینهای لازم را ارائه کرد.
✅ برای انجام راهکار اجماعمحور و کسب توافقات اولیّه اجرایی و عملی ساختن آن به یک «هیات امنای ملی» متشکل از معمرین موجه و معتمد ملت همانند خاتمیها و حسن روحانیها و ناطقنوریها و مهندس توسلیها و مصطفی تاجزادهها … نیاز است و نه کسانی که از ابتدا با مشی براندازانه گذار از قانون اساسی فعلی را بدون توجه و عنایت به “عِده و عُده” به شعار مرکزی و نهایی خود بدل ساختهاند.
www.instagram.com/nehzate_azadi
@nehzatazadiiran
📎 متن کامل یادداشت را در لینک زیر مطالعه فرمایید:
https://telegra.ph/nai-02-11-2
✍🏻 مصطفی قهرمانی
✅ رخدادهای همراه با درد و رنج و خون ماهها و سالهای گذشته تصویرگر یک بحران عمیق عدم مشروعیت، فساد گسترده و ناکارآمدی در ساختار حقیقی و حقوقی نظام حکمرانی در میهن ما میباشد. ناظر بر این اتفاقات ناگوار و جهت برونرفت جامعه از این شرایط بحرانی پیشنهادات فراوانی از جانب شخصیّتها و نیروهای سیاسی در ساحت حاکمیت و اپوزیسیون در داخل و خارج از کشور مطرح گردیدهاند.
✅ هیچ حاکمیتی داوطلبانه حاضر به انجام همهپرسی در مورد مشروعیت وجودی خود نمیباشد مگر آنکه به انجام آن مجاب گردد. پذیرش و استجابت این مطالبه عمومی بایستی به وسیله ابزار و اهرمهای خود به حاکمیت تفهیم گردد.
✅ هدف مرحلهای یا نهایی باید بازگشت به قانون اساسی منهای ولایتفقیه در صدر انقلاب بهمن باشد. تا این مرحله حتی با حاکمیت نیز میتوان به یک توافق رسید، زیرا که تمامی راهکارها در چهارچوب قانون اساسی یی انجام خواهد گرفت که انقلاب با آن به پیروزی رسیده است و بنیانگذار جمهوری اسلامی، شورای انقلاب و دولت موقت انقلاب اسلامی بر سر آن توافق داشتند و آنرا تصویب کرده بودند.
✅ جهت اجتناب از شکلگیری یک وضعیت سستی و خلاء قدرت همراه با خطر فروپاشی و اسقاط دولت تا زمان تشکیل نهاد مرکزی حاکمیتی جایگزین که «حاکمیت شهروندی» به جای ولایت فقیه را نمایندگی خواهد کرد بر سر حضور رهبری فعلی در جایگاه کنونیاش مادامی که او در قید حیات است میتوان به توافق رسید و تضمینهای لازم را ارائه کرد.
✅ برای انجام راهکار اجماعمحور و کسب توافقات اولیّه اجرایی و عملی ساختن آن به یک «هیات امنای ملی» متشکل از معمرین موجه و معتمد ملت همانند خاتمیها و حسن روحانیها و ناطقنوریها و مهندس توسلیها و مصطفی تاجزادهها … نیاز است و نه کسانی که از ابتدا با مشی براندازانه گذار از قانون اساسی فعلی را بدون توجه و عنایت به “عِده و عُده” به شعار مرکزی و نهایی خود بدل ساختهاند.
www.instagram.com/nehzate_azadi
@nehzatazadiiran
📎 متن کامل یادداشت را در لینک زیر مطالعه فرمایید:
https://telegra.ph/nai-02-11-2
Telegraph
گذار توافقی یگانه راه رستگاری ملی ایرانیان است!
رخدادهای همراه با درد و رنج و خون ماهها و سالهای گذشته تصویرگر یک بحران عمیق عدم مشروعیت، فساد گسترده و ناکارآمدی در ساختار حقیقی و حقوقی نظام حکمرانی در میهن ما میباشد. ناظر بر این اتفاقات ناگوار و جهت برونرفت جامعه از این شرایط بحرانی پیشنهادات فراوانی…
Forwarded from مسعود نیلی Masoud Nili
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
چرا ایران از تلۀ بحران ارزی خارج نمیشود؟
🔹در دهۀ گذشته٬ اقتصاد ایران با چهار بحران بزرگ ارزی مواجه شده که هر کدام آنها بهتنهایی میتواند تبعات سنگینی برای اقتصاد و رفاه خانوار ایجاد کند.
🔹اما ریشههای اصلی این بحرانهای ارزی چه بودند و چه عواملی میتوانستند مانع از انفجار این بمبها در اقتصاد ایران شوند؟ چه عواملی بیشترین اثر را بر بازار ارز در ایران داشتهاند؟ اگر تحریم نبود، بازار ارز ایران چه فضایی داشت؟
📍دکتر مسعود نیلی، اقتصاددان به این سوالات پاسخ میدهد.
ویدئوی کامل این برنامه را میتوانید در سایت فردای اقتصاد مشاهده نمایید.
🔹در دهۀ گذشته٬ اقتصاد ایران با چهار بحران بزرگ ارزی مواجه شده که هر کدام آنها بهتنهایی میتواند تبعات سنگینی برای اقتصاد و رفاه خانوار ایجاد کند.
🔹اما ریشههای اصلی این بحرانهای ارزی چه بودند و چه عواملی میتوانستند مانع از انفجار این بمبها در اقتصاد ایران شوند؟ چه عواملی بیشترین اثر را بر بازار ارز در ایران داشتهاند؟ اگر تحریم نبود، بازار ارز ایران چه فضایی داشت؟
📍دکتر مسعود نیلی، اقتصاددان به این سوالات پاسخ میدهد.
ویدئوی کامل این برنامه را میتوانید در سایت فردای اقتصاد مشاهده نمایید.
📝📝📝ما در برابر «حکومت استبدادی» یک مشتیم
✍🏻نرگس محمدی
✅عکسی از دختر نلسون ماندلا دیدم که برای آزادی پدرش مشتی گره کرده بالای سرش برده بود ، چهره اش غم و خشم و انتظار را فریاد می زد.
✅عکس بعدی از ماندلا در لحظه های آزادی اش بود ، او هم با مشتی گره کرده، مقاومت و پیروزی را به تصویر می کشید.
«مشت گره کرده»
✅مشتهای گره کرده مان را چه در داخل زندان ، چه زمان آزادی در بیرون زندان، چه در خیابان های ایران و چه در راهپیمایی های خارج کشور به نشان هم پیمانی برای مقاومت، سرزندگی و تداوم مبارزه تا روز پیروزی نگه خواهیم داشت.
✅ما در مقابل ظلم حکومت دینی استبدادی زن ستیز یک مشتیم .
مشت ما نشان صلابت و عزم ما برای پیروزی است. ما برای آزادی و برابری و دموکراسی در کنار همیم.
✅ @MostafaTajzadeh
✍🏻نرگس محمدی
✅عکسی از دختر نلسون ماندلا دیدم که برای آزادی پدرش مشتی گره کرده بالای سرش برده بود ، چهره اش غم و خشم و انتظار را فریاد می زد.
✅عکس بعدی از ماندلا در لحظه های آزادی اش بود ، او هم با مشتی گره کرده، مقاومت و پیروزی را به تصویر می کشید.
«مشت گره کرده»
✅مشتهای گره کرده مان را چه در داخل زندان ، چه زمان آزادی در بیرون زندان، چه در خیابان های ایران و چه در راهپیمایی های خارج کشور به نشان هم پیمانی برای مقاومت، سرزندگی و تداوم مبارزه تا روز پیروزی نگه خواهیم داشت.
✅ما در مقابل ظلم حکومت دینی استبدادی زن ستیز یک مشتیم .
مشت ما نشان صلابت و عزم ما برای پیروزی است. ما برای آزادی و برابری و دموکراسی در کنار همیم.
✅ @MostafaTajzadeh
✅مهندس میرحسین موسوی: من از این راه برنمیگردم و در این راه انشاءالله خواهم بود.
✅مهندس موسوی:
📌ارتباط من با شماها قطع خواهد شد.
📌ولی من یقین دارم که حضور شما در صحنه ادامه پیدا خواهد کرد.
📌بنده خدمت شما مردم عرض میکنم که اهل برگشتن از این راه نیستم.
📌نه برگشتی، نه اینکه از شعارهایم برگردم.
📌من از این راه برنمیگردم و در این راه انشاءالله خواهم بود.
✅مهدی کروبی:
🔷 مهندس موسوی آیا خودش را برای آن دشواریها و مشکلات، کاملا آماده کرده است؟ که معلوم نیست چه به سرمان میآید؟
✅مهندس موسوی:
📌با درک همین خطرات من وسط صحنه آمدهام و انشاءالله خواهم بود.
📌ارتباط من با شماها قطع خواهد شد.
📌بنده خدمت شما مردم عرض میکنم که اهل برگشتن از این راه نیستم.
📌با درک همین خطرات من وسط صحنه آمدهام و انشاءالله خواهم بود.
🆔@MostafaTajzadeh
✅مهندس موسوی:
📌ارتباط من با شماها قطع خواهد شد.
📌ولی من یقین دارم که حضور شما در صحنه ادامه پیدا خواهد کرد.
📌بنده خدمت شما مردم عرض میکنم که اهل برگشتن از این راه نیستم.
📌نه برگشتی، نه اینکه از شعارهایم برگردم.
📌من از این راه برنمیگردم و در این راه انشاءالله خواهم بود.
✅مهدی کروبی:
🔷 مهندس موسوی آیا خودش را برای آن دشواریها و مشکلات، کاملا آماده کرده است؟ که معلوم نیست چه به سرمان میآید؟
✅مهندس موسوی:
📌با درک همین خطرات من وسط صحنه آمدهام و انشاءالله خواهم بود.
📌ارتباط من با شماها قطع خواهد شد.
📌بنده خدمت شما مردم عرض میکنم که اهل برگشتن از این راه نیستم.
📌با درک همین خطرات من وسط صحنه آمدهام و انشاءالله خواهم بود.
🆔@MostafaTajzadeh
Telegram
attach 📎
پیامبر و عدالت ترازویی ؛
#دکتر_ناصر_مهدوی
✍️پیشتر یادآوری شدهبود که در قرآنکریم؛ از مسلمان تقاضا نشده که چون مسلمان هستند؛ مدیریت و حکومت را نیز باید به دستگیرند و بر مردم حکمرانی کنند ؛ برعکس میتوان از این کتاب مقدس استنباط کرد که حتی اگر مدیریت جامعه در اختیار افراد غیر مسلمان و حتی افراد خدا ناباور باشد اما در اِعمالِ سیاست ؛ عدالت را مراعات کنند؛ وظیفه مسلمانان است که از چنین حاکمانی تبعیت کنند و تا زمانی که به حقوق مردم احترام میگذارند؛ دوستی خود را از چنین اشخاصی دریغ نورزند ۰
☘️با چنین تصویری از قرآن؛ پرسش این است که رابطه دین با اجتماع و سیاست چه میشود و چگونه میتوان نسبت دین و سیاست را توضیح داد؟ در پاسخ عرض میکنم؛ آنچه خداوند از مسلمانان میخواهد این است که روحیه عدالتخواهی خود را تقویت کنند و از اینکه زیر بار حاکمی ظالم و جباری مردم ستیز بروند اجتناب ورزند.
☘️زیرا حکومت و امر سیاسی پدیدهای است کاملا عرفی و دنیوی و حق تاسیس و چگونگی تنظیم آن فقط با مردم است۰
یعنی وظیفه اصلی پیامبران تعلیم اخلاق و معنویت است نه تعیین شیوه حکومت یک سرزمین.
آنچه پیامبر بر آن تاکید دارد پرورش فضیلت عدالتخواهی و زدودن تبعیض و نابرابری از جامعه است تا هرکجا که هستند از زندگی عادلانه دفاع و بر رفتار ظالمانه اعتراض کنند.
☘️اگر با این تحلیل موافق باشیم و حکومت را حق انسانها بدانیم، پرسش دوم اینجاست که پیامبر از چه نوع عدالتی سخن میگوید و آن را برای سالم سازی جامعه ضروری می داند؟
دکتر عبدالکریم سروش اصطلاح جالب و مهمی در ذهن دارند که میگویند : نوع عدالتی که قرآن بدان سفارش کرده عدالت ترازویی است ۰ معنی سخن این است که فرد هنگامی انسانی عادل و منصف و با فضیلت شمرده میشود که در رفتار و مناسبات اقتصادی و اجتماعی و سیاسیاش؛ با ترازو و میزان مطابقت داشته باشد. به عبارتی روشنتر؛ وقتی کسی را میتوان انسان عادل خطاب کرد که او در برابر امکاناتی که از دیگران دریافت میکند؛ خدماتی متناسب با آن ارائه کند و از طریق کمفروشی و تقلب ؛ چشم عدالت و انصاف را کور نکند
☘️در قرآن میخوانیم؛ پیمانه را تمام و کمال دهید و از کمفروشان نباشید؛ و خدمات و اجناس خود را با قسطاس(ترازوی) مستقیم بسنجید؛ چه در غیر این صورت از زیانکاران و ظالمان خواهیدبود(سوره شعرا).
کاسبی که در برابر دریافت کامل پول؛ جنس نامرغوب میدهد؛ استاد دانشگاهی که در مقابل حقوق مناسب حرفهای بیمحتوا تعلیم میدهد؛ تولیدکنندهای که اهمیتی به کیفیت کالای تولیدشده نمیدهد؛ پلیسی که در حفظ جان و مال مردم کوتاهی میکند؛ روحانیی که بجای تقویت معنویت؛ راه خدا را میبندد و نمونههای بسیار دیگر ؛؛؛؛ از جنس افرادی هستند که روح عدالت را زخمی کرده و در گسترش فساد نقش مهمی ایفا می کنند. چرا ؟ ☘️چون با کمفروشی و بدفروشی ؛ ترازوی حق را بر هم میزنند و موجب تباهی میشوند. در میان آنچه ذکر شد شاید زشتترین صورت کورکردن چشم انصاف و عدالت توسط زمامدارانی تحقق مییابد که از طریق مردم به قدرت می رسند ؛ اعتماد مردم را برای تصدی ریاست به دست می گیرند ؛ با آنها پیمان میبندند که حافظ منافع مردم باشند اما وقتی به قدرت میرسند کمفروشی میکنند و تامین منافع شخصی و گروهی خود را بر حفظ حقوق مردم ترجیح میدهند.
☘️با این تفسیر باید گفت؛ چنین افرادی نه تنها با نخستین تعلیم پیامبر یعنی عدالت ترازویی سر عناد و سرکشی ورزیدهاند که حتی در انسانیت آنان نیز باید تردید کرد.
به این دلیل بوده که امام حسین ( ع) به حاکمان ظالم و جماعت نادانی که از آنها حمایت می کردند ؛ میفرماید: اگر دین ندارید انسان باشید و آزاد باشید ۰ یعنی افرادی که بدهکار یک ملت میشوند و در حق آنها با کمفروشی و شکستن عهد و پیمان ظلم میکنند؛ عملا از دایره مسلمانی بیرون بوده و از فضیلتهای بزرگ انسانی نیز محروم می شوند .
☘️ نتیجه اینکه ؛ شرط اصلی پیروی از پیامبر و گرامیداشت بعثت و رسالت او ؛ زندگی با معیارهای عادلانه و بکار بردن ترازوی حق در مناسبات انسانی است☘️
@MostafaTajzadeh
@kanoon_neskan
#دکتر_ناصر_مهدوی
✍️پیشتر یادآوری شدهبود که در قرآنکریم؛ از مسلمان تقاضا نشده که چون مسلمان هستند؛ مدیریت و حکومت را نیز باید به دستگیرند و بر مردم حکمرانی کنند ؛ برعکس میتوان از این کتاب مقدس استنباط کرد که حتی اگر مدیریت جامعه در اختیار افراد غیر مسلمان و حتی افراد خدا ناباور باشد اما در اِعمالِ سیاست ؛ عدالت را مراعات کنند؛ وظیفه مسلمانان است که از چنین حاکمانی تبعیت کنند و تا زمانی که به حقوق مردم احترام میگذارند؛ دوستی خود را از چنین اشخاصی دریغ نورزند ۰
☘️با چنین تصویری از قرآن؛ پرسش این است که رابطه دین با اجتماع و سیاست چه میشود و چگونه میتوان نسبت دین و سیاست را توضیح داد؟ در پاسخ عرض میکنم؛ آنچه خداوند از مسلمانان میخواهد این است که روحیه عدالتخواهی خود را تقویت کنند و از اینکه زیر بار حاکمی ظالم و جباری مردم ستیز بروند اجتناب ورزند.
☘️زیرا حکومت و امر سیاسی پدیدهای است کاملا عرفی و دنیوی و حق تاسیس و چگونگی تنظیم آن فقط با مردم است۰
یعنی وظیفه اصلی پیامبران تعلیم اخلاق و معنویت است نه تعیین شیوه حکومت یک سرزمین.
آنچه پیامبر بر آن تاکید دارد پرورش فضیلت عدالتخواهی و زدودن تبعیض و نابرابری از جامعه است تا هرکجا که هستند از زندگی عادلانه دفاع و بر رفتار ظالمانه اعتراض کنند.
☘️اگر با این تحلیل موافق باشیم و حکومت را حق انسانها بدانیم، پرسش دوم اینجاست که پیامبر از چه نوع عدالتی سخن میگوید و آن را برای سالم سازی جامعه ضروری می داند؟
دکتر عبدالکریم سروش اصطلاح جالب و مهمی در ذهن دارند که میگویند : نوع عدالتی که قرآن بدان سفارش کرده عدالت ترازویی است ۰ معنی سخن این است که فرد هنگامی انسانی عادل و منصف و با فضیلت شمرده میشود که در رفتار و مناسبات اقتصادی و اجتماعی و سیاسیاش؛ با ترازو و میزان مطابقت داشته باشد. به عبارتی روشنتر؛ وقتی کسی را میتوان انسان عادل خطاب کرد که او در برابر امکاناتی که از دیگران دریافت میکند؛ خدماتی متناسب با آن ارائه کند و از طریق کمفروشی و تقلب ؛ چشم عدالت و انصاف را کور نکند
☘️در قرآن میخوانیم؛ پیمانه را تمام و کمال دهید و از کمفروشان نباشید؛ و خدمات و اجناس خود را با قسطاس(ترازوی) مستقیم بسنجید؛ چه در غیر این صورت از زیانکاران و ظالمان خواهیدبود(سوره شعرا).
کاسبی که در برابر دریافت کامل پول؛ جنس نامرغوب میدهد؛ استاد دانشگاهی که در مقابل حقوق مناسب حرفهای بیمحتوا تعلیم میدهد؛ تولیدکنندهای که اهمیتی به کیفیت کالای تولیدشده نمیدهد؛ پلیسی که در حفظ جان و مال مردم کوتاهی میکند؛ روحانیی که بجای تقویت معنویت؛ راه خدا را میبندد و نمونههای بسیار دیگر ؛؛؛؛ از جنس افرادی هستند که روح عدالت را زخمی کرده و در گسترش فساد نقش مهمی ایفا می کنند. چرا ؟ ☘️چون با کمفروشی و بدفروشی ؛ ترازوی حق را بر هم میزنند و موجب تباهی میشوند. در میان آنچه ذکر شد شاید زشتترین صورت کورکردن چشم انصاف و عدالت توسط زمامدارانی تحقق مییابد که از طریق مردم به قدرت می رسند ؛ اعتماد مردم را برای تصدی ریاست به دست می گیرند ؛ با آنها پیمان میبندند که حافظ منافع مردم باشند اما وقتی به قدرت میرسند کمفروشی میکنند و تامین منافع شخصی و گروهی خود را بر حفظ حقوق مردم ترجیح میدهند.
☘️با این تفسیر باید گفت؛ چنین افرادی نه تنها با نخستین تعلیم پیامبر یعنی عدالت ترازویی سر عناد و سرکشی ورزیدهاند که حتی در انسانیت آنان نیز باید تردید کرد.
به این دلیل بوده که امام حسین ( ع) به حاکمان ظالم و جماعت نادانی که از آنها حمایت می کردند ؛ میفرماید: اگر دین ندارید انسان باشید و آزاد باشید ۰ یعنی افرادی که بدهکار یک ملت میشوند و در حق آنها با کمفروشی و شکستن عهد و پیمان ظلم میکنند؛ عملا از دایره مسلمانی بیرون بوده و از فضیلتهای بزرگ انسانی نیز محروم می شوند .
☘️ نتیجه اینکه ؛ شرط اصلی پیروی از پیامبر و گرامیداشت بعثت و رسالت او ؛ زندگی با معیارهای عادلانه و بکار بردن ترازوی حق در مناسبات انسانی است☘️
@MostafaTajzadeh
@kanoon_neskan
✅جبار رحمانی، پژوهشگر و جامعه شناس: قطعا بروز بعدی اعتراضات، فراگیرتر و حتی چهبسا با انرژی بیشتری هم خواهد بود.
📌ببین وقتی میشود گفت تمام شد که یا مردم منصرف شده باشند، یا مردم آنچه که میخواستند را به دست آورده باشند.
📌لذا ازاینجهت این قضیه تمام نشده است.
📌یک زخمی است که در جامعه وجود دارد.
📌بههرحال نزدیک به چندصد آدم کشته شدهاند.
📌حالا به روایتی تا حدود ۵۰۰-۶۰۰ آدم کشته شدهاند و خب هیچکسی هم مسئولیت قتل اینها را بر عهده نگرفته است.
📌از آنور در ازای این، اتفاقا چندنفر هم اعدام شدهاند.
📌یعنی در جامعه یک اتفاقی افتاده است که هزینه جانی داشته است برایش و کل کشور هم درگیر بوده است. یعنی ما یکی از فراگیرترین اعتراضات را داشتیم.
📌بههمینخاطر پایانیافتن این را نمیشود حرف زد. به نظر من اصلا پایان نیافته است.
📌اتفاقی که میافتد این است که خب، چی میشود؟
📌به نظر میرسد این خشم فعلا در ابرازش پایان یافته یا حداقل آرام شده، خیلی خفیف شده است. ولی این در مرحله بعد احتمالا در یک (چون فاصله اعتراضات در جامعه ایران خیلی کوتاه شده، میشود گفت) در مرحله بعد و در یک زمان کوتاهتری دوباره برمیگردد.
📌احتمالا با یک محرک بعدی و با یک فشار بعدی و شاید هم با فشار بیشتر برگردد.
📌بههمینخاطر به نظر میرسد که تصور پایانیافتن، یا تصور بهشدت خوشبینانه است، مبتنی بر دادههای غلط. یا تصوری که قرار است انگاری جامعه یا سیاست یا چیزی غافل بشود. یعنی گمراهکننده است.
📌بههمینخاطر در مجموع میشود گفت که نه. اصلا پایان نیافته است.
📌جامعه مصرتر و مصممتر شده است.
📌حالا خب، نحوه بروز بعدیش دیگر نمیدانیم. نمیشود از الان دقیقا پیشبینی کرد.
📌ولی قطعا بروز بعدی فراگیرتر و حتی چهبسا با انرژی بیشتری هم خواهد بود.
🆔@MostafaTajzadeh
📌ببین وقتی میشود گفت تمام شد که یا مردم منصرف شده باشند، یا مردم آنچه که میخواستند را به دست آورده باشند.
📌لذا ازاینجهت این قضیه تمام نشده است.
📌یک زخمی است که در جامعه وجود دارد.
📌بههرحال نزدیک به چندصد آدم کشته شدهاند.
📌حالا به روایتی تا حدود ۵۰۰-۶۰۰ آدم کشته شدهاند و خب هیچکسی هم مسئولیت قتل اینها را بر عهده نگرفته است.
📌از آنور در ازای این، اتفاقا چندنفر هم اعدام شدهاند.
📌یعنی در جامعه یک اتفاقی افتاده است که هزینه جانی داشته است برایش و کل کشور هم درگیر بوده است. یعنی ما یکی از فراگیرترین اعتراضات را داشتیم.
📌بههمینخاطر پایانیافتن این را نمیشود حرف زد. به نظر من اصلا پایان نیافته است.
📌اتفاقی که میافتد این است که خب، چی میشود؟
📌به نظر میرسد این خشم فعلا در ابرازش پایان یافته یا حداقل آرام شده، خیلی خفیف شده است. ولی این در مرحله بعد احتمالا در یک (چون فاصله اعتراضات در جامعه ایران خیلی کوتاه شده، میشود گفت) در مرحله بعد و در یک زمان کوتاهتری دوباره برمیگردد.
📌احتمالا با یک محرک بعدی و با یک فشار بعدی و شاید هم با فشار بیشتر برگردد.
📌بههمینخاطر به نظر میرسد که تصور پایانیافتن، یا تصور بهشدت خوشبینانه است، مبتنی بر دادههای غلط. یا تصوری که قرار است انگاری جامعه یا سیاست یا چیزی غافل بشود. یعنی گمراهکننده است.
📌بههمینخاطر در مجموع میشود گفت که نه. اصلا پایان نیافته است.
📌جامعه مصرتر و مصممتر شده است.
📌حالا خب، نحوه بروز بعدیش دیگر نمیدانیم. نمیشود از الان دقیقا پیشبینی کرد.
📌ولی قطعا بروز بعدی فراگیرتر و حتی چهبسا با انرژی بیشتری هم خواهد بود.
🆔@MostafaTajzadeh
Telegram
attach 📎
✅آنچه پوتین درست فهمید: رئیسجمهور روسیه در مورد حمله به اوکراین اشتباهات زیادی مرتکب شد، اما نه درباره همه چیز
استفان والت/فارن پالیسی
✅ولادیمیر پوتین رئیس جمهور روسیه هنگامی که تصمیم به حمله به اوکراین گرفت بسیاری از موارد و مسائل را اشتباه قلمداد کرد. او در مورد توان نظامی ارتش خود اغراق کرد. او قدرت ناسیونالیسم (ملی گرایی) اوکراین و توانایی نیروهای مسلح پهپادی آن کشور برای دفاع از خاک خود را دست کم گرفت. به نظر میرسد که او اتحاد غرب، سرعت کمک رسانی ناتو و سایر کشورها به اوکراین و و تمایل و توانایی کشورهای وارد کننده انرژی برای اعمال تحریمها علیه روسیه و کنار گذاشتن صادرات انرژی آن کشور را اشتباه ارزیابی کرده است. او هم چنین ممکن است تمایل چین برای حمایت از خود را بیش از حد ارزیابی کرده باشد. پکن در حال خرید مقادیر زیادی نفت و گاز از روسیه است، اما از مسکو حمایت دیپلماتیک یا کمکهای نظامی ارزشمندی به عمل نیاورده است. اگر تمام این اشتباهات را کنار یکدیگر قرار دهید همگی نتیجه تصمیمی است که با پیامدهای منفی برای روسیه تا مدتها پس از خروج پوتین از صحنه سیاست نیز باقی خواهند ماند. مهم نیست که جنگ چگونه پیش میرود روسیه ضعیفتر و با قدرت تاثیرگذاری کمتر از قبل خواهد بود و اگر پوتین راه دیگری را انتخاب میکرد به نفع روسیه بود. با این وجود، اگر با خود صادق باشیم (چرا که صداقت بیرحمانه در زمان جنگ امری ضروری است) باید بپذیریم که رئیس جمهور روسیه نیز برخی مسائل را درست متوجه شده و برخی کارها را درست انجام داده است. هیج یک از تصمیمات او برای آغاز جنگ یا شیوهای که روسیه جنگ را راه اندازی کرد قابل توجیه نیستند. قضاوت پوتین اشتباه بود. او عناصری را دست کم گرفت که باعث ارتکاب اشتباهات اش شد: دست کم گرفتن حریف و اشتباه خواندن عناصر کلیدی موقعیت.
✅با این وجود، او چه چیزی را درست متوجه شد؟ دولت بایدن امیدوار بود که طرح موضوع تهدید "تحریمهای بی سابقه" پوتین را از حمله منصرف ساخته و سپس امیدوار بود که اعمال این تحریمها ماشین جنگی او را خفه کند، نارضایتی مردم روسیه را تشدید کرده و پوتین را مجبور به تغییر مسیر سازد. پوتین وارد جنگ شد و متقاعد شده بود که روسیه میتواند تحریمهایی که ممکن است غرب اعمال کند را دور بزند. پوتین تاکنون ثابت کرده در این زمینه حق با او بوده است. هنوز اشتهای کافی برای مواد خام روسیه (از جمله انرژی) وجود دارد تا کرملین بتواند اقتصاد خود را تنها با کاهش جزئی تولید ناخالص داخلی حفظ کند. پیامدهای درازمدت ممکن است شدیدتر باشند، اما او حق داشت که فرض کند تحریمها به تنهایی نتیجه درگیری را برای مدتی طولانی تعیین نمیکنند.
🔗برای مشاهده متن کامل، روی مشاهده فوری بزنید.
🆔@MostafaTajzadeh
استفان والت/فارن پالیسی
✅ولادیمیر پوتین رئیس جمهور روسیه هنگامی که تصمیم به حمله به اوکراین گرفت بسیاری از موارد و مسائل را اشتباه قلمداد کرد. او در مورد توان نظامی ارتش خود اغراق کرد. او قدرت ناسیونالیسم (ملی گرایی) اوکراین و توانایی نیروهای مسلح پهپادی آن کشور برای دفاع از خاک خود را دست کم گرفت. به نظر میرسد که او اتحاد غرب، سرعت کمک رسانی ناتو و سایر کشورها به اوکراین و و تمایل و توانایی کشورهای وارد کننده انرژی برای اعمال تحریمها علیه روسیه و کنار گذاشتن صادرات انرژی آن کشور را اشتباه ارزیابی کرده است. او هم چنین ممکن است تمایل چین برای حمایت از خود را بیش از حد ارزیابی کرده باشد. پکن در حال خرید مقادیر زیادی نفت و گاز از روسیه است، اما از مسکو حمایت دیپلماتیک یا کمکهای نظامی ارزشمندی به عمل نیاورده است. اگر تمام این اشتباهات را کنار یکدیگر قرار دهید همگی نتیجه تصمیمی است که با پیامدهای منفی برای روسیه تا مدتها پس از خروج پوتین از صحنه سیاست نیز باقی خواهند ماند. مهم نیست که جنگ چگونه پیش میرود روسیه ضعیفتر و با قدرت تاثیرگذاری کمتر از قبل خواهد بود و اگر پوتین راه دیگری را انتخاب میکرد به نفع روسیه بود. با این وجود، اگر با خود صادق باشیم (چرا که صداقت بیرحمانه در زمان جنگ امری ضروری است) باید بپذیریم که رئیس جمهور روسیه نیز برخی مسائل را درست متوجه شده و برخی کارها را درست انجام داده است. هیج یک از تصمیمات او برای آغاز جنگ یا شیوهای که روسیه جنگ را راه اندازی کرد قابل توجیه نیستند. قضاوت پوتین اشتباه بود. او عناصری را دست کم گرفت که باعث ارتکاب اشتباهات اش شد: دست کم گرفتن حریف و اشتباه خواندن عناصر کلیدی موقعیت.
✅با این وجود، او چه چیزی را درست متوجه شد؟ دولت بایدن امیدوار بود که طرح موضوع تهدید "تحریمهای بی سابقه" پوتین را از حمله منصرف ساخته و سپس امیدوار بود که اعمال این تحریمها ماشین جنگی او را خفه کند، نارضایتی مردم روسیه را تشدید کرده و پوتین را مجبور به تغییر مسیر سازد. پوتین وارد جنگ شد و متقاعد شده بود که روسیه میتواند تحریمهایی که ممکن است غرب اعمال کند را دور بزند. پوتین تاکنون ثابت کرده در این زمینه حق با او بوده است. هنوز اشتهای کافی برای مواد خام روسیه (از جمله انرژی) وجود دارد تا کرملین بتواند اقتصاد خود را تنها با کاهش جزئی تولید ناخالص داخلی حفظ کند. پیامدهای درازمدت ممکن است شدیدتر باشند، اما او حق داشت که فرض کند تحریمها به تنهایی نتیجه درگیری را برای مدتی طولانی تعیین نمیکنند.
🔗برای مشاهده متن کامل، روی مشاهده فوری بزنید.
🆔@MostafaTajzadeh
Telegraph
✅آنچه پوتین درست فهمید: رئیسجمهور روسیه در مورد حمله به اوکراین اشتباهات زیادی مرتکب شد، اما نه درباره همه چیز
✅ولادیمیر پوتین رئیس جمهور روسیه هنگامی که تصمیم به حمله به اوکراین گرفت بسیاری از موارد و مسائل را اشتباه قلمداد کرد. او در مورد توان نظامی ارتش خود اغراق کرد. او قدرت ناسیونالیسم (ملی گرایی) اوکراین و توانایی نیروهای مسلح پهپادی آن کشور برای دفاع از…
🔴 بیانیه ۹۰ نفر از کنشگران مطالبه گر بندر انزلی در محکومیت احضار همکاران محترم خانمها: رقيه (فریبا) انامى، صفاملكى، زهرا صياد دلشادپور و رقيه دلخوش به هیئت تخلفات اداری آموزش و پرورش استان گیلان
همراه با فهرست اسامی
به نام خداوند رنگین کمان!
🔸 در ادامه فشارهای غیر قانونی علیه فعالان صنفی، چهار نفر از معلمان دلسوز #مهسا_امینی انزلی خانمها انامی، ملکی، صیاد دلشادپور و دلخوش علاوه بر محرومیت غیر قانونی از امتیاز رتبه بندی، با اتهاماتی سراسر واهی به هیئت تخلفات اداری آموزش و پرورش استان گیلان احضار شدند. درحالیکه همکاران نامبرده از بهترین و زبدهترین معلمان انزلی در سالهای اخیر محسوب میشوند و به واسطهی خلاقیتهای خاص آموزشی و به کارگیری شیوههای بدیع آموزشی، در گذشته از آنها تقدیر به عمل آمده است، در هفتههای اخیر با اتهاماتی همچون شرکت در تحصن و اعتراض و تجمعات غیر قانونی و... به هیئت تخلفات اداری آموزش و پرورش استان احضار شدهاند. با نگاهی به کارنامه هر یک از این معلمان میتوان دریافت متأسفانه آموزش و پرورش به جای حمایت و تجلیل از معلمان دلسوزی که به واسطه تعطیلی اصل ۳۰ قانون اساسی (آموزش رایگان) همواره حامی جدی دانش آموزان بی بضاعت بودهاند، اینک آنها را در جایگاه متهم با اتهامات واهی نشانده و علیه آنها پرونده سازی کرده است.
🔸خانم #رقیه_انامی از خوشنامترین و بهترین معلمان انزلی در کنار همکاران دیگری علاوه برتهيه كپسول اكسيژن براى بيمارستان انزلی، در خرید ۸۰ گوشی اندروید، برای بچههای مظلوم در دوران کرونا برای محروم نماندنشان از آموزش مجازی مشارکت داشته است.
🔸متاسفانه با همدستی آموزش و پرورش انزلی و هیئت تخلفات اداری آموزش و پرورش استان با نهادهای پیدا و پنهان و صحنه گردانان پشت پرده، در اقدامی که از حافظه تاریخ، هرگز بانیان و عاملان آن، پاک نخواهد شد، علیه شریفترین و باسوادترين معلمان انزلی پرونده سازی شده است.
🔸خانم #صفا_ملکی که از بهترین دبیران شیمی شهر انزلی است و در پی دستگیری ۴ آبان، هم اکنون به قید وثیقه بسیار سنگین آزاد است و در انتظار تشکیل دادگاه و محاکمه خود به سر میبرد، از کسانی است که ضمن محرومیت از امتیاز رتبه بندی، به این هیئت فراخوانده شده است.
🔸خانم #زهرا_صياد دلشادپور كه يكى از بهترين وباسوادترين معلمهاى انزلىست و همواره به نحوى از انحاء يار و مدكار دانش آموزان بى بضاعت بوده و هست علاوه بر محرومیت از امتياز رتبه بندى، پروندهاى پر از اتهامات نادرست نیز براى وى گشوده شده است.
🔸خانم #رقيه_دلخوش هم دیگر همکار شریف و نجیب انزلی است که علاوه بر محرومیت از امتیاز رتبه بندی، هیئت تخلفات او را احضار کرده است.
🔸ما جمعی از کنشگران مطالبه گر انزلی ضمن محکوم کردن فشارهای غیر قانونی به همکارانمان، خواهان مختومه شدن پرونده آنها هستیم. در شرایطی که آموزش و پرورش حتی اولویت آخر دست اندرکاران امر برای بهبود شرایط آموزشی نبوده است، این نهاد در اقدامی نابه جا، در کنار جفا کنندگان به آموزش و پرورش، خود عَلَم تقابل آشکار با معلمان کنشگر و تضییع حقوق مادی و معنوی آنها را بر پای نموده است که پیامدی جز لکه دار شدن حیثیت مدیران و مسئولان دخیل، در سینه تاریخ و شرمساریشان در برابر فرهنگ مداران استان و شهر پر افتخار انزلی را در پی نخواهد داشت. آیا این اقدام نابه جای آموزش و پرورش انزلی و استان در تعدی و ظلم غیر قانونی به این همکاران تلاشگر و عزتمند، فراموش شدنی است؟
🔸ما امضا کنندگان این بیانیه خواهان اقدام فوری آموزش و پرورش در مختومه کردن پرونده این همکاران خدوم و عذر خواهی از آنها هستیم. کسانی که برای حفظ صندلیها آن هم برای پُستهای کوچک و بی ارزش، حاضر میشوند، همکارانی چنین شریف و محبوب را قربانی کنند، نمیدانند دستاوردی جز شرمساری و روسیاهی تاریخ، ارمغانشان نخواهد بود.
فهرست کامل اسامی را در لینک پائین بخوانید👇
https://bit.ly/3lyeUkr
#معلمان_زندانی_تنها_نیستند
#زن_زیویش_أزأیي
🆔 @kashowra
دریافت اخبار از طریق آیدی زیر 👇👇👇
@kashowranews
همراه با فهرست اسامی
به نام خداوند رنگین کمان!
🔸 در ادامه فشارهای غیر قانونی علیه فعالان صنفی، چهار نفر از معلمان دلسوز #مهسا_امینی انزلی خانمها انامی، ملکی، صیاد دلشادپور و دلخوش علاوه بر محرومیت غیر قانونی از امتیاز رتبه بندی، با اتهاماتی سراسر واهی به هیئت تخلفات اداری آموزش و پرورش استان گیلان احضار شدند. درحالیکه همکاران نامبرده از بهترین و زبدهترین معلمان انزلی در سالهای اخیر محسوب میشوند و به واسطهی خلاقیتهای خاص آموزشی و به کارگیری شیوههای بدیع آموزشی، در گذشته از آنها تقدیر به عمل آمده است، در هفتههای اخیر با اتهاماتی همچون شرکت در تحصن و اعتراض و تجمعات غیر قانونی و... به هیئت تخلفات اداری آموزش و پرورش استان احضار شدهاند. با نگاهی به کارنامه هر یک از این معلمان میتوان دریافت متأسفانه آموزش و پرورش به جای حمایت و تجلیل از معلمان دلسوزی که به واسطه تعطیلی اصل ۳۰ قانون اساسی (آموزش رایگان) همواره حامی جدی دانش آموزان بی بضاعت بودهاند، اینک آنها را در جایگاه متهم با اتهامات واهی نشانده و علیه آنها پرونده سازی کرده است.
🔸خانم #رقیه_انامی از خوشنامترین و بهترین معلمان انزلی در کنار همکاران دیگری علاوه برتهيه كپسول اكسيژن براى بيمارستان انزلی، در خرید ۸۰ گوشی اندروید، برای بچههای مظلوم در دوران کرونا برای محروم نماندنشان از آموزش مجازی مشارکت داشته است.
🔸متاسفانه با همدستی آموزش و پرورش انزلی و هیئت تخلفات اداری آموزش و پرورش استان با نهادهای پیدا و پنهان و صحنه گردانان پشت پرده، در اقدامی که از حافظه تاریخ، هرگز بانیان و عاملان آن، پاک نخواهد شد، علیه شریفترین و باسوادترين معلمان انزلی پرونده سازی شده است.
🔸خانم #صفا_ملکی که از بهترین دبیران شیمی شهر انزلی است و در پی دستگیری ۴ آبان، هم اکنون به قید وثیقه بسیار سنگین آزاد است و در انتظار تشکیل دادگاه و محاکمه خود به سر میبرد، از کسانی است که ضمن محرومیت از امتیاز رتبه بندی، به این هیئت فراخوانده شده است.
🔸خانم #زهرا_صياد دلشادپور كه يكى از بهترين وباسوادترين معلمهاى انزلىست و همواره به نحوى از انحاء يار و مدكار دانش آموزان بى بضاعت بوده و هست علاوه بر محرومیت از امتياز رتبه بندى، پروندهاى پر از اتهامات نادرست نیز براى وى گشوده شده است.
🔸خانم #رقيه_دلخوش هم دیگر همکار شریف و نجیب انزلی است که علاوه بر محرومیت از امتیاز رتبه بندی، هیئت تخلفات او را احضار کرده است.
🔸ما جمعی از کنشگران مطالبه گر انزلی ضمن محکوم کردن فشارهای غیر قانونی به همکارانمان، خواهان مختومه شدن پرونده آنها هستیم. در شرایطی که آموزش و پرورش حتی اولویت آخر دست اندرکاران امر برای بهبود شرایط آموزشی نبوده است، این نهاد در اقدامی نابه جا، در کنار جفا کنندگان به آموزش و پرورش، خود عَلَم تقابل آشکار با معلمان کنشگر و تضییع حقوق مادی و معنوی آنها را بر پای نموده است که پیامدی جز لکه دار شدن حیثیت مدیران و مسئولان دخیل، در سینه تاریخ و شرمساریشان در برابر فرهنگ مداران استان و شهر پر افتخار انزلی را در پی نخواهد داشت. آیا این اقدام نابه جای آموزش و پرورش انزلی و استان در تعدی و ظلم غیر قانونی به این همکاران تلاشگر و عزتمند، فراموش شدنی است؟
🔸ما امضا کنندگان این بیانیه خواهان اقدام فوری آموزش و پرورش در مختومه کردن پرونده این همکاران خدوم و عذر خواهی از آنها هستیم. کسانی که برای حفظ صندلیها آن هم برای پُستهای کوچک و بی ارزش، حاضر میشوند، همکارانی چنین شریف و محبوب را قربانی کنند، نمیدانند دستاوردی جز شرمساری و روسیاهی تاریخ، ارمغانشان نخواهد بود.
فهرست کامل اسامی را در لینک پائین بخوانید👇
https://bit.ly/3lyeUkr
#معلمان_زندانی_تنها_نیستند
#زن_زیویش_أزأیي
🆔 @kashowra
دریافت اخبار از طریق آیدی زیر 👇👇👇
@kashowranews
Telegraph
بیانیه ۹۰ نفر از کنشگران مطالبه گر بندر انزلی در محکومیت احضار همکاران محترم خانمها: رقيه (فریبا) انامى، صفاملكى، زهرا صياد دلشادپور…
به نام خداوند رنگین کمان! در ادامه فشارهای غیر قانونی علیه فعالان صنفی، چهار نفر از معلمان دلسوز انزلی خانمها انامی، ملکی، صیاد دلشادپور و دلخوش علاوه بر محرومیت غیر قانونی از امتیاز رتبه بندی، با اتهاماتی سراسر واهی به هیئت تخلفات اداری آموزش و پرورش…
عبدالکریم سروش علیه «عبدالکریم سروش»!
طاها پارسا
یک) عبدالکریم سروش، خطابه درخشانی در مدح آزادی دارد؛ «آزادی چون روش». او در این خطابه که متن مکتوب آن در شماره ۳۷ نشریه کیان منتشر شد، آزادی را به مانند «برهنگی»، «برگیرنده حجاب و ترجمان احوال» میخواند:
«آزادی چون روش، چون آینه، چون برهنگی، چون موسیقی، چون شراب و چون آفتاب، برگیرنده حجاب و ترجمان احوال است، تنها به خدمت حاکمان در نمیآید تا عامه را به خاصه بنمایاند، و جای جاسوسان و خبرچینان را پر کند، و توفیق در تدبیر ملک و ملت آورد، برکات و خدمات او بسی بیش از اینهاست. جامعه و مردم هم در سایه آن، «جامعهتر » و «مردمتر»ند، یعنی به خصلت گوهری خویش نزدیکترند، از نفاق و استتار فارغند، با خود برهنه و یگانهاند، دو چهره ندارند و همانند که مینمایند و از آنجا که راز آنجا که «در کارگاه هستی از کفر ناگزیرست » دهان کفر هم درین جامعه گشادهتر است، لکن کفر بینفاق. چرا که همین که جامعه در نقاب رود، کفر هم نقابی از نفاق برخواهد گرفت، و عفونتی مرکب و مضاعف به دنیا خواهد آورد. حقیقت هم در او برهنهتر است. که گرچه کژخوانان و خام چشمان را زبان دارد، برای محققان غنیمت است. و چه نعمتی است این برهنگی و یگانگی که هم چهره مؤمنان را سپید میکند و هم پرده منافقان را میدرد؛ هم متاع صالح را مینمایاند هم متاع طالح را…
از این روش پرستاری باید کرد که ماندن و سرافراز ماندنش مرهون عزم و لطف خواستاران و پرستاران است و اگر قدر نبیند و بر صدر ننشیند، ای بسا که غروبی بیطلوع کند. قانونهای این جامعه برهنه را نیز حرمت باید نهاد که خادم آزادی و پاسدار برهنگیاند و بار امانتی را میبرند که آسمان از کشیدنش ناتوان ماند. گوهرشان اگرچه منع است، لـکـن مـنع از مزاحمتهای آزادی دزد و رفع پردههای برهنگیپوش» (عبدالکریم سروش، کیان، شماره ۳۷)
در این بند از این خطابه، هفت بار واژه «برهنه/برهنگی» آمده است و هر بار برهنگی بهمثابهی یک ارزش در برابر استتار و نفاق و کفر نشسته و ستایش شده. گویی برای نویسنده هیچ واژهای مانند «برهنگی» نتوانسته است معنای آزادی را بهمثابه روش برساند. تعبیر سروش از مردمی که «به خصلت گوهری خویش نزدیکترند، از نفاق و استتار فارغند، با خود برهنه و یگانهاند، دو چهره ندارند و هماناند که مینمایند»؛ یادآور رباعی ۸۶ خیام به تصحیح صادق هدایت است:
شیخی به زنی فاحشه گفتا: مستی / هر لحظه به دام دگری پابستی
گفتا؛ شیخا، هر آنچه گویی هستم/ آیا تو چنانکه مینمایی هستی؟
دوم) و با این همه شباهت و نزدیکی، چرا برهنگی(بهمعنای نداشتن هرگونه پوشش و لباس) نمودی عینی از آزادی و رهایی از قید همهچیز نباشد؟ مخصوصا برای زن که پیشتر -و شاید برای بعضیها هنوز هم!- موجودی متعلق به منزل و فضای خصوصی بود و «بدن»اش گاهی «ناموس» مرد نام داشت و روزی شرف و غیرت پدر. آیا در اینجا «برهنگی» معنایی جز دلیری زنان در پسگرفتن تن، و رهایی و آزادی از قید گروههای خانوادگی و اجتماعی دارد*؟ یا نه فردانیت زن باید انکار شود و هنوز هم برهنگیِ زن به مثابه «امتحانی» برای قبولی در چشم مردان بهشمار آید؛ چنانچه آزادی به مثابه اباحه!
سوم) برخی از سخنان اخیر عبدالکریم سروش من را بهمانند بسیاری دیگر شگفتزده کرد و آزرد. اگر در همین نزدیکیها دیداری بهرسم این سالها با او دست میداد و از من میپرسید در یک کلمه «معترضان جنبش ژینا چه میخواهند؟» میگفتم: برهنگی! در این جنبش «زن» میخواهد بهمثابه انسان رسمیت بیابد تا پوشیدن یا برهنگیِ او برای ما مردان معنای جنسی و جنسیتی و «امتحاندادن» نداشته باشد. معترضان میخواهند «زندگی» کنند آنچنان که هستند نه آنگونه که حکومت و دیگران میخواهند. آنها میخواهند خودشان باشند، به تعبیر شما «همان که مینمایند، برهنه و یگانه». و معترضان «آزادی» میخواهند، و آزادی چونان روش به تعبیر عبدالکریم سروش همان برهنگی است و «چه نعمتی است این برهنگی و یگانگی…». باری، «زن، زندگی، آزادی» همان «برهنگی» است.
متن کامل در تلگرام
طاها پارسا
یک) عبدالکریم سروش، خطابه درخشانی در مدح آزادی دارد؛ «آزادی چون روش». او در این خطابه که متن مکتوب آن در شماره ۳۷ نشریه کیان منتشر شد، آزادی را به مانند «برهنگی»، «برگیرنده حجاب و ترجمان احوال» میخواند:
«آزادی چون روش، چون آینه، چون برهنگی، چون موسیقی، چون شراب و چون آفتاب، برگیرنده حجاب و ترجمان احوال است، تنها به خدمت حاکمان در نمیآید تا عامه را به خاصه بنمایاند، و جای جاسوسان و خبرچینان را پر کند، و توفیق در تدبیر ملک و ملت آورد، برکات و خدمات او بسی بیش از اینهاست. جامعه و مردم هم در سایه آن، «جامعهتر » و «مردمتر»ند، یعنی به خصلت گوهری خویش نزدیکترند، از نفاق و استتار فارغند، با خود برهنه و یگانهاند، دو چهره ندارند و همانند که مینمایند و از آنجا که راز آنجا که «در کارگاه هستی از کفر ناگزیرست » دهان کفر هم درین جامعه گشادهتر است، لکن کفر بینفاق. چرا که همین که جامعه در نقاب رود، کفر هم نقابی از نفاق برخواهد گرفت، و عفونتی مرکب و مضاعف به دنیا خواهد آورد. حقیقت هم در او برهنهتر است. که گرچه کژخوانان و خام چشمان را زبان دارد، برای محققان غنیمت است. و چه نعمتی است این برهنگی و یگانگی که هم چهره مؤمنان را سپید میکند و هم پرده منافقان را میدرد؛ هم متاع صالح را مینمایاند هم متاع طالح را…
از این روش پرستاری باید کرد که ماندن و سرافراز ماندنش مرهون عزم و لطف خواستاران و پرستاران است و اگر قدر نبیند و بر صدر ننشیند، ای بسا که غروبی بیطلوع کند. قانونهای این جامعه برهنه را نیز حرمت باید نهاد که خادم آزادی و پاسدار برهنگیاند و بار امانتی را میبرند که آسمان از کشیدنش ناتوان ماند. گوهرشان اگرچه منع است، لـکـن مـنع از مزاحمتهای آزادی دزد و رفع پردههای برهنگیپوش» (عبدالکریم سروش، کیان، شماره ۳۷)
در این بند از این خطابه، هفت بار واژه «برهنه/برهنگی» آمده است و هر بار برهنگی بهمثابهی یک ارزش در برابر استتار و نفاق و کفر نشسته و ستایش شده. گویی برای نویسنده هیچ واژهای مانند «برهنگی» نتوانسته است معنای آزادی را بهمثابه روش برساند. تعبیر سروش از مردمی که «به خصلت گوهری خویش نزدیکترند، از نفاق و استتار فارغند، با خود برهنه و یگانهاند، دو چهره ندارند و هماناند که مینمایند»؛ یادآور رباعی ۸۶ خیام به تصحیح صادق هدایت است:
شیخی به زنی فاحشه گفتا: مستی / هر لحظه به دام دگری پابستی
گفتا؛ شیخا، هر آنچه گویی هستم/ آیا تو چنانکه مینمایی هستی؟
دوم) و با این همه شباهت و نزدیکی، چرا برهنگی(بهمعنای نداشتن هرگونه پوشش و لباس) نمودی عینی از آزادی و رهایی از قید همهچیز نباشد؟ مخصوصا برای زن که پیشتر -و شاید برای بعضیها هنوز هم!- موجودی متعلق به منزل و فضای خصوصی بود و «بدن»اش گاهی «ناموس» مرد نام داشت و روزی شرف و غیرت پدر. آیا در اینجا «برهنگی» معنایی جز دلیری زنان در پسگرفتن تن، و رهایی و آزادی از قید گروههای خانوادگی و اجتماعی دارد*؟ یا نه فردانیت زن باید انکار شود و هنوز هم برهنگیِ زن به مثابه «امتحانی» برای قبولی در چشم مردان بهشمار آید؛ چنانچه آزادی به مثابه اباحه!
سوم) برخی از سخنان اخیر عبدالکریم سروش من را بهمانند بسیاری دیگر شگفتزده کرد و آزرد. اگر در همین نزدیکیها دیداری بهرسم این سالها با او دست میداد و از من میپرسید در یک کلمه «معترضان جنبش ژینا چه میخواهند؟» میگفتم: برهنگی! در این جنبش «زن» میخواهد بهمثابه انسان رسمیت بیابد تا پوشیدن یا برهنگیِ او برای ما مردان معنای جنسی و جنسیتی و «امتحاندادن» نداشته باشد. معترضان میخواهند «زندگی» کنند آنچنان که هستند نه آنگونه که حکومت و دیگران میخواهند. آنها میخواهند خودشان باشند، به تعبیر شما «همان که مینمایند، برهنه و یگانه». و معترضان «آزادی» میخواهند، و آزادی چونان روش به تعبیر عبدالکریم سروش همان برهنگی است و «چه نعمتی است این برهنگی و یگانگی…». باری، «زن، زندگی، آزادی» همان «برهنگی» است.
متن کامل در تلگرام
Telegraph
عبدالکریم سروش علیه «عبدالکریم سروش»!
تاریخ انتشار: ۲۸ بهمن ۱۴۰۱ چند خواهی پیرهن از بهر تن تن رها کن تا نخواهی پیرهن آنچنان وارسته شو کز بعد مرگ مردهات را عار آید از کفن (قاآنی) یک) عبدالکریم سروش، خطابه درخشانی در مدح آزادی دارد؛ «آزادی چون روش». او در این خطابه که متن مکتوب آن در شماره ۳۷…
دو جدال سفسطی
عبدالکریم سروش
غوغاییان در اعتراض به سخنان اخیر من (دربارهی مدعیان رهبری خیزش اخیر و همچنین نامهی مهم آقای میرحسین موسوی) دو اتهام را به من وارد کردهاند که اکنون میکوشم تا به آن دو تهمت شبههناک پاسخ گویم. اولی اتهام زنستیزی و دومی اتهام تعطیل دانشگاهها و تصفیهی استادان در سالهای آغازین انقلاب. البته سخنان من برای ناسزاگویانی نیست که فضای رسانهای را پر کرده اند بلکه برای عاقلان و منصفان است.
متن کامل در تلگرام
عبدالکریم سروش
غوغاییان در اعتراض به سخنان اخیر من (دربارهی مدعیان رهبری خیزش اخیر و همچنین نامهی مهم آقای میرحسین موسوی) دو اتهام را به من وارد کردهاند که اکنون میکوشم تا به آن دو تهمت شبههناک پاسخ گویم. اولی اتهام زنستیزی و دومی اتهام تعطیل دانشگاهها و تصفیهی استادان در سالهای آغازین انقلاب. البته سخنان من برای ناسزاگویانی نیست که فضای رسانهای را پر کرده اند بلکه برای عاقلان و منصفان است.
متن کامل در تلگرام
Telegraph
دو جدال سفسطی
تاریخ انتشار: ۲۹ بهمن ۱۴۰۱ غوغاییان در اعتراض به سخنان اخیر من (دربارهی مدعیان رهبری خیزش اخیر و همچنین نامهی مهم آقای میرحسین موسوی) دو اتهام را به من وارد کردهاند که اکنون میکوشم تا به آن دو تهمت شبههناک پاسخ گویم. اولی اتهام زنستیزی و دومی اتهام…
🔴پیامدهای انسجام نگاه بین الملل علیه ایران
🔷رحمان قهرمانپور
▪️واقعیت امر این است که بعد از حمله روسیه به اوکراین و ناکامی غرب در برابر روسیه، نظام بین الملل وارد دوران جدیدی شده و به نظر می رسد محاسبات قدرت های بزرگ در برخورد با کشورها و دولت های دیگر در حال تغییر است.
🔸بعد از جنگ سرد یک تفکری در اروپا حاکم شد و آلمان و فرانسه در ترویج این تفکر نقش اساسی داشتند. مطابق این اندیشه گفته شد اروپا در تعامل با روسیه و خرید انرژی از این کشور می تواند زمینه را برای تعامل روسیه و غرب و دست برداشتن این کشور از بلندپروازی های خودش در اروپای شرقی فراهم کند. به عبارت دیگر این تفکر معتقد بود تعامل با روسیه بهترین روش برای مهار تهدیداتی است که روسیه برای غرب ایجاد کرده و قصد برهم زدن معماری امنیتی اروپا را دارد.
▪️همین تفکر بود که در حمله روسیه به گرجستان در سال 2010 و اشغال کریمه در 2014 ترجیح داد وارد درگیری با این کشور نشود. اما حمله سراسری روسیه به اوکراین و نزدیک شدن آن به مرزهای ناتو و تهدید جدی معماری امنیتی اروپای بعد از جنگ جهانی دوم، این تفکر را در المان و فرانسه به چالش کشید. همان زمان خانم آنا باربروک وزیر خارجه آلمان گفت جهان بعد از حمله روسیه به اوکراین دیگر به عقب باز نخواهدگشت و شاهد بودیم آلمان بودجه صد میلیارد یورویی برای تقویت نظامی خودش تصویب کرد.
🔸در چند ماهی که از جنگ اوکراین گذشته، همین تحولی که در آلمان اتفاق افتاد در کشورهای دیگر از جمله ژاپن، کره جنوبی، بریتانیا هم رخ داد. انسجام محور لیبرال دموکراسی های ثروتمند به رهبری آمریکا بعد از جنگ اوکراین، کار را برای روسیه بسیار دشوار کرده است. نظام بین الملل وارد دوره جدیدی از تقابل لیبرال دموکراسی های ثروتمند در آمریکا و آسیا با کشورهای اقتدارگرا که روسیه و چین در رأس آنها قرار دارند، شده است. طبیعتا این وضعیت برای چین خوشایند نیست و به نظر می رسد چین با توجه به بحران های روسیه به این جمعبندی رسیده که به تدریج از میزان حمایت خودش از روسیه بکاهد و سعی کند در تقابل میان غرب و روسیه از درافتادن با این تقابل جلوگیری کند. ولی در هر صورت این اتفاق در نظام بین الملل رخ داده و کشورهای غربی به این جمعبندی رسیده اند که تقابل غرب با دولتهای اقتدارگرا و به طور خاص روسیه و چین تداوم پیدا خواهد کرد و بر همین اساس بر خیلی از کشورها مانند اندونزی، هند، ایران، برزیل، آفریقای جنوبی و کره جنوبی فشار اوردند که جایگاه خودشان را مشخص کنند و حداقل به سمت حمایت از روسیه حرکت نکنند.
▪️در این چارچوب و فضای نوظهور، کمک ایران به روسیه و ارسال پهپاد و استفاده روسیه آنها در جنگ با اوکراین، باعث چرخش نگاه آمریکا و اروپا از ایران شد. اولین پیامد آن هم تعلیق مذاکرات برجام و کاهش انگیزه غرب برای احیای آن بود. بعد از آن اعتراضات در ایران رخ داد و کشورهای اروپایی به این جمعبندی رسیدند که اعتراضات ادامه پیدا خواهند کرد و تحلیل قبلی آنها که ایران حاضر به تعامل با غرب نیست را در آنها تقویت کرد. یعنی در نگرش جدید اندیشکده ها و رسانه های آمریکا و اروپا نسبت به ایران ترویج می شود که ایران در تقابل غرب و دولت های اقتدارگرا جانب روسیه را دارد و بنابراین غرب احساس می کند امکان تعامل به سبک و شیوه گذشته با ایران وجود ندارد.
🔸پیامد این وضعیت افزایش فشارها و تحریم ها علیه ایران است که نه تنها در سطح بین الملل بلکه در سطح منطقه هم این فشارها در حال افزایش است. یعنی اخباری منتشر شده که آمریکا به کشورهای همسایه ایران فشار آورده که میزان تعاملات تجاری و دلاری خودشان با تهران را محدود کنند.
▪️کلیه این اتفاقات، شواهد و علائم سخت تر شدن اوضاع سیاست خارجی برای ایران و تقویت روند ایران هراسی است که به نوعی بعد از توافق برجام در سال 2015 کمرنگ شده بود.
#ایران_فردا
#رحمان_قهرمانپور
#نظام_بینالملل_و_ایران
https://bit.ly/3JKu8Ny
https://t.me/iranfardamag @MostafaTajzadeh
🔷رحمان قهرمانپور
▪️واقعیت امر این است که بعد از حمله روسیه به اوکراین و ناکامی غرب در برابر روسیه، نظام بین الملل وارد دوران جدیدی شده و به نظر می رسد محاسبات قدرت های بزرگ در برخورد با کشورها و دولت های دیگر در حال تغییر است.
🔸بعد از جنگ سرد یک تفکری در اروپا حاکم شد و آلمان و فرانسه در ترویج این تفکر نقش اساسی داشتند. مطابق این اندیشه گفته شد اروپا در تعامل با روسیه و خرید انرژی از این کشور می تواند زمینه را برای تعامل روسیه و غرب و دست برداشتن این کشور از بلندپروازی های خودش در اروپای شرقی فراهم کند. به عبارت دیگر این تفکر معتقد بود تعامل با روسیه بهترین روش برای مهار تهدیداتی است که روسیه برای غرب ایجاد کرده و قصد برهم زدن معماری امنیتی اروپا را دارد.
▪️همین تفکر بود که در حمله روسیه به گرجستان در سال 2010 و اشغال کریمه در 2014 ترجیح داد وارد درگیری با این کشور نشود. اما حمله سراسری روسیه به اوکراین و نزدیک شدن آن به مرزهای ناتو و تهدید جدی معماری امنیتی اروپای بعد از جنگ جهانی دوم، این تفکر را در المان و فرانسه به چالش کشید. همان زمان خانم آنا باربروک وزیر خارجه آلمان گفت جهان بعد از حمله روسیه به اوکراین دیگر به عقب باز نخواهدگشت و شاهد بودیم آلمان بودجه صد میلیارد یورویی برای تقویت نظامی خودش تصویب کرد.
🔸در چند ماهی که از جنگ اوکراین گذشته، همین تحولی که در آلمان اتفاق افتاد در کشورهای دیگر از جمله ژاپن، کره جنوبی، بریتانیا هم رخ داد. انسجام محور لیبرال دموکراسی های ثروتمند به رهبری آمریکا بعد از جنگ اوکراین، کار را برای روسیه بسیار دشوار کرده است. نظام بین الملل وارد دوره جدیدی از تقابل لیبرال دموکراسی های ثروتمند در آمریکا و آسیا با کشورهای اقتدارگرا که روسیه و چین در رأس آنها قرار دارند، شده است. طبیعتا این وضعیت برای چین خوشایند نیست و به نظر می رسد چین با توجه به بحران های روسیه به این جمعبندی رسیده که به تدریج از میزان حمایت خودش از روسیه بکاهد و سعی کند در تقابل میان غرب و روسیه از درافتادن با این تقابل جلوگیری کند. ولی در هر صورت این اتفاق در نظام بین الملل رخ داده و کشورهای غربی به این جمعبندی رسیده اند که تقابل غرب با دولتهای اقتدارگرا و به طور خاص روسیه و چین تداوم پیدا خواهد کرد و بر همین اساس بر خیلی از کشورها مانند اندونزی، هند، ایران، برزیل، آفریقای جنوبی و کره جنوبی فشار اوردند که جایگاه خودشان را مشخص کنند و حداقل به سمت حمایت از روسیه حرکت نکنند.
▪️در این چارچوب و فضای نوظهور، کمک ایران به روسیه و ارسال پهپاد و استفاده روسیه آنها در جنگ با اوکراین، باعث چرخش نگاه آمریکا و اروپا از ایران شد. اولین پیامد آن هم تعلیق مذاکرات برجام و کاهش انگیزه غرب برای احیای آن بود. بعد از آن اعتراضات در ایران رخ داد و کشورهای اروپایی به این جمعبندی رسیدند که اعتراضات ادامه پیدا خواهند کرد و تحلیل قبلی آنها که ایران حاضر به تعامل با غرب نیست را در آنها تقویت کرد. یعنی در نگرش جدید اندیشکده ها و رسانه های آمریکا و اروپا نسبت به ایران ترویج می شود که ایران در تقابل غرب و دولت های اقتدارگرا جانب روسیه را دارد و بنابراین غرب احساس می کند امکان تعامل به سبک و شیوه گذشته با ایران وجود ندارد.
🔸پیامد این وضعیت افزایش فشارها و تحریم ها علیه ایران است که نه تنها در سطح بین الملل بلکه در سطح منطقه هم این فشارها در حال افزایش است. یعنی اخباری منتشر شده که آمریکا به کشورهای همسایه ایران فشار آورده که میزان تعاملات تجاری و دلاری خودشان با تهران را محدود کنند.
▪️کلیه این اتفاقات، شواهد و علائم سخت تر شدن اوضاع سیاست خارجی برای ایران و تقویت روند ایران هراسی است که به نوعی بعد از توافق برجام در سال 2015 کمرنگ شده بود.
#ایران_فردا
#رحمان_قهرمانپور
#نظام_بینالملل_و_ایران
https://bit.ly/3JKu8Ny
https://t.me/iranfardamag @MostafaTajzadeh
Telegraph
🔴پیامدهای انسجام نگاه بین الملل علیه ایران
🔷رحمان قهرمانپور @iranfardamag ▪️واقعیت امر این است که بعد از حمله روسیه به اوکراین و ناکامی غرب در برابر روسیه، نظام بین الملل وارد دوران جدیدی شده و به نظر می رسد محاسبات قدرت های بزرگ در برخورد با کشورها و دولت های دیگر در حال تغییر است. 🔸بعد از جنگ…
🔴تجارب زلزلهی خوی؛
▪️نگاهی به ثبت جامعهشناسی فاجعه
🔶محترم رحمانی
🔹زمین میلرزد، خرابی، ویرانی، آوارگی، رنج و درد و از جمله سرما( 15 درجه زیر صفردر زلزله خوی) و یا گرمای طاقت فرسا را با خود همراه میکند و مردمان و دیگر موجودات زنده مناطق زلزلهزده با روزهای سخت و دشواری دست و پنجه نرم میکنند و حداقل زیست خوراکی، پوشاکی و..... آنان با بحران و نبود امکانات همراه میشود که اثرهای درازمدت آن تا زمان طولانی ادامه دارد.
▪️بلایای طبیعی، بخشی از تاریخ شهرهای سرزمینمان را تشکیل داده است. از بین رفتن کامل شهرها(مثل شهر سلماس نزدیک خوی در یک قرن پیش و ساخته شدن مجدد آن) و یا آسیب بسیار جدی به بافت جمعیتی و ...آنها ، مرگ و ویرانی را با خود همراه کرده است. زلزلههای بوئین زهرا، طبس، دیلمان، بم، سرپل ذهاب و اکنون خوی از جمله زلزلههای ویرانگری است که تجارب بسیاری را به اصحاب علوم مهندسی، انسانی و اجتماعی آموخته و جامعه شناسی فاجعه یکی اززیر مجموعههای شناخت بلاهای طیعی و از جمله زلزله است که جامعهشناسان بسیاری بدان تاکید ورزیده و می ورزند.
🔹به نظرآنان، حال که مناطق مختلفی در ایران بر گسلهایی قرار گرفته که هر لحظه احتمال زلزله در مناطق شناسایی شده وجود دارد و نیز آب و هوای ایرانی دارای شرایطی است که وقوع سیلابهای فصلی هر لحظه در آن وجود دارد - که آخرین آن سیل خوزستان، سیستان بلوچستان و تهران بود – ستادهای بحران در تمامی نواحی و مناطق ایران باید نقش چنان فعال و توانایی را از پیش و پس از زمان وقوع بازی کنند و برای حل بحرانها نیز باید در آمادگی کامل به سر برند تا از عمق فاجعه و پیامدهای آن جلوگیری به عمل آید.
▪️حتی اگر هوا بیش از حد سرد و یا گرم هم نباشد سازههای کلان شهری در شیراز و یا خوزستان و تهران و..و...گاه بسیار بحران ساز و فاجعه آمیز است و هشدارهای آنان مثل متروپل و پلاسکو و... از پیش اعلام شده است.
🔹حکومت و ارگانهای وابسته بدان نظیر هلال احمر و سازمانهای ذیربط دیگر، با توجه به منابعی که در دست دارند عموما در اندازه بحران و فاجعه و ظرفیت مورد توقع در بحران ها ورود پیدا نمیکنند(که کاهش جدی اعتماد عمومی و رابطه مخدوش دولت و ملتمیز در ان نقش اساسی دارند)آن چنان که "مرتضی محمودزاده" ؛ ساکن خوی و عضو هیئت مدیره انجمن جامعه شناسی ارومیه در صحنه و میدان پژوهش ترسیم کرده است: «صدای مردم این مصیبت بزرگ به اندازه کافی و به مانند حوادث دیگردر سایرنقاط ایران به گوش مردم عزیز کشورم و همچنین مسئولین نرسید.»/1
▪️ این شاهد در صحنه، حادثه را چنین ترسیم میکند: «اوایل بهمن ماه است یک تکان...برق ها قطع شد، یکی فریاد می زد و دیگری دنبال گمشده است...سرمای 8 بهمن 1401 خبر از قهر زمین و وقوع زمین لرزه ای به بزرگی 9/5 ریشتر در شهرستان خوی داد. زمینی که دهان باز کرد و خانههایی که بی مهری زمین و زمان را به خود دیدند.»
🔹بنا به روایت محمودزاده اهالی خوی که خود نوعدوستاند و بارها به نقاط دیگر کشور یاری رساندهاند آن شب ها را در سرمای منفی 15 درجه درچادرها ماندند و یا به دلیل فقدان چادر در ماشین سپری کردند و 100 پس لرزه متوسط و شدید را از سر گذراندند ومتاسفانه از امکان بهره وری ازسرویس های بهداشتی و... محروم ماندند.
▪️ در این میان بدنه همبسته مردمی که نمیتواند در قبال فجایع طبیعی بیتفاوت باشد عزم جزم دارد تا هدایا و کمک ها را زودتر به مناطق زلزله زده برساند که البته همیشه با تنگنظری و دشواریهای امنیتی روبرو میشود و برخی حسابها نیز که امکان این کمک رسانی را داشتند - به جای تماس ستادهای بحران و هماهنگی با افراد سلبریتی و ورزشی- مسدود شدند و چنین اقدامهایی درچنین دقایق و روزهای فاجعه آمیزی با هیچ منطقی سازگاری ندارد.
🔹محمود زاده به عنوان یک جامعه شناس و یک شهروند خوی تجربه سرما و جدی نگرفتن حادثه را توسط مردم و مسئولین گوشزد کرده و از مردم ایران درخواست انعکاس صدای مردم خوی را دارد تا در سرمای روزهای آتی از فاجعه های بعدی جلوگیری شود. چرا که انعکاس کاستی ها و تجارب چنین زلزلهای اعم از ماشینخوابی، لرزش کودکان در سرما و آوارگی در خیابان بیش از آن که معنای تبلیغاتی و نمایشی داشته باشد تلاشی برای جلوگیری از اتفاقات بعدی و نیز برنامه°ریزی درست و جدی برای شهرستانی است که صد بار لرزیده و کمک های جدی را در میانمدت و درازمدت طلب میکند و مشارکت و یاری سایر هم وطنان را ضروری مینماید.
#ایران_فردا
#زلزله_خوی
#محترم_رحمانی
https://bit.ly/3XDL23t
https://t.me/iranfardamag @MostafaTajzadeh
--------------------
1- (t.me/iran_sociology & www.isa.org.ir)
▪️نگاهی به ثبت جامعهشناسی فاجعه
🔶محترم رحمانی
🔹زمین میلرزد، خرابی، ویرانی، آوارگی، رنج و درد و از جمله سرما( 15 درجه زیر صفردر زلزله خوی) و یا گرمای طاقت فرسا را با خود همراه میکند و مردمان و دیگر موجودات زنده مناطق زلزلهزده با روزهای سخت و دشواری دست و پنجه نرم میکنند و حداقل زیست خوراکی، پوشاکی و..... آنان با بحران و نبود امکانات همراه میشود که اثرهای درازمدت آن تا زمان طولانی ادامه دارد.
▪️بلایای طبیعی، بخشی از تاریخ شهرهای سرزمینمان را تشکیل داده است. از بین رفتن کامل شهرها(مثل شهر سلماس نزدیک خوی در یک قرن پیش و ساخته شدن مجدد آن) و یا آسیب بسیار جدی به بافت جمعیتی و ...آنها ، مرگ و ویرانی را با خود همراه کرده است. زلزلههای بوئین زهرا، طبس، دیلمان، بم، سرپل ذهاب و اکنون خوی از جمله زلزلههای ویرانگری است که تجارب بسیاری را به اصحاب علوم مهندسی، انسانی و اجتماعی آموخته و جامعه شناسی فاجعه یکی اززیر مجموعههای شناخت بلاهای طیعی و از جمله زلزله است که جامعهشناسان بسیاری بدان تاکید ورزیده و می ورزند.
🔹به نظرآنان، حال که مناطق مختلفی در ایران بر گسلهایی قرار گرفته که هر لحظه احتمال زلزله در مناطق شناسایی شده وجود دارد و نیز آب و هوای ایرانی دارای شرایطی است که وقوع سیلابهای فصلی هر لحظه در آن وجود دارد - که آخرین آن سیل خوزستان، سیستان بلوچستان و تهران بود – ستادهای بحران در تمامی نواحی و مناطق ایران باید نقش چنان فعال و توانایی را از پیش و پس از زمان وقوع بازی کنند و برای حل بحرانها نیز باید در آمادگی کامل به سر برند تا از عمق فاجعه و پیامدهای آن جلوگیری به عمل آید.
▪️حتی اگر هوا بیش از حد سرد و یا گرم هم نباشد سازههای کلان شهری در شیراز و یا خوزستان و تهران و..و...گاه بسیار بحران ساز و فاجعه آمیز است و هشدارهای آنان مثل متروپل و پلاسکو و... از پیش اعلام شده است.
🔹حکومت و ارگانهای وابسته بدان نظیر هلال احمر و سازمانهای ذیربط دیگر، با توجه به منابعی که در دست دارند عموما در اندازه بحران و فاجعه و ظرفیت مورد توقع در بحران ها ورود پیدا نمیکنند(که کاهش جدی اعتماد عمومی و رابطه مخدوش دولت و ملتمیز در ان نقش اساسی دارند)آن چنان که "مرتضی محمودزاده" ؛ ساکن خوی و عضو هیئت مدیره انجمن جامعه شناسی ارومیه در صحنه و میدان پژوهش ترسیم کرده است: «صدای مردم این مصیبت بزرگ به اندازه کافی و به مانند حوادث دیگردر سایرنقاط ایران به گوش مردم عزیز کشورم و همچنین مسئولین نرسید.»/1
▪️ این شاهد در صحنه، حادثه را چنین ترسیم میکند: «اوایل بهمن ماه است یک تکان...برق ها قطع شد، یکی فریاد می زد و دیگری دنبال گمشده است...سرمای 8 بهمن 1401 خبر از قهر زمین و وقوع زمین لرزه ای به بزرگی 9/5 ریشتر در شهرستان خوی داد. زمینی که دهان باز کرد و خانههایی که بی مهری زمین و زمان را به خود دیدند.»
🔹بنا به روایت محمودزاده اهالی خوی که خود نوعدوستاند و بارها به نقاط دیگر کشور یاری رساندهاند آن شب ها را در سرمای منفی 15 درجه درچادرها ماندند و یا به دلیل فقدان چادر در ماشین سپری کردند و 100 پس لرزه متوسط و شدید را از سر گذراندند ومتاسفانه از امکان بهره وری ازسرویس های بهداشتی و... محروم ماندند.
▪️ در این میان بدنه همبسته مردمی که نمیتواند در قبال فجایع طبیعی بیتفاوت باشد عزم جزم دارد تا هدایا و کمک ها را زودتر به مناطق زلزله زده برساند که البته همیشه با تنگنظری و دشواریهای امنیتی روبرو میشود و برخی حسابها نیز که امکان این کمک رسانی را داشتند - به جای تماس ستادهای بحران و هماهنگی با افراد سلبریتی و ورزشی- مسدود شدند و چنین اقدامهایی درچنین دقایق و روزهای فاجعه آمیزی با هیچ منطقی سازگاری ندارد.
🔹محمود زاده به عنوان یک جامعه شناس و یک شهروند خوی تجربه سرما و جدی نگرفتن حادثه را توسط مردم و مسئولین گوشزد کرده و از مردم ایران درخواست انعکاس صدای مردم خوی را دارد تا در سرمای روزهای آتی از فاجعه های بعدی جلوگیری شود. چرا که انعکاس کاستی ها و تجارب چنین زلزلهای اعم از ماشینخوابی، لرزش کودکان در سرما و آوارگی در خیابان بیش از آن که معنای تبلیغاتی و نمایشی داشته باشد تلاشی برای جلوگیری از اتفاقات بعدی و نیز برنامه°ریزی درست و جدی برای شهرستانی است که صد بار لرزیده و کمک های جدی را در میانمدت و درازمدت طلب میکند و مشارکت و یاری سایر هم وطنان را ضروری مینماید.
#ایران_فردا
#زلزله_خوی
#محترم_رحمانی
https://bit.ly/3XDL23t
https://t.me/iranfardamag @MostafaTajzadeh
--------------------
1- (t.me/iran_sociology & www.isa.org.ir)
Telegraph
🔴تجارب زلزلهی خوی؛
🔶محترم رحمانی @iranfardamag 🔹زمین میلرزد، خرابی، ویرانی، آوارگی، رنج و درد و از جمله سرما( 15 درجه زیر صفردر زلزله خوی) و یا گرمای طاقت فرسا را با خود همراه میکند و مردمان و دیگر موجودات زنده مناطق زلزلهزده با روزهای سخت و دشواری دست و پنجه نرم میکنند…
☑️علیحسینی، دبیرکل کانون زندانیان سیاسی پیش از انقلاب و نماینده ادوار مجلس در گفتگو با امتداد: شاه در دهه پنجاه، کمکم احساس خداوندی میکرد
✍🏻امتداد-محمد جعفری: محمدرضا علی حسینی، زندانی و مبارز سیاسی و دبیرکل کانون زندانیان سیاسی پیش از انقلاب، جانباز جنگ تحمیلی و نماینده ادوار پنجم و ششم مجلس در گفتگویی با امتداد، ضمن اشاره به زمینههای بروز انقلاب ۵۷ در ایران، اظهار داشت: متاسفانه بعضیها، کاری کردهاند که، نسل جدید بر این تصور شده که واقعا مردم در سال ۵۷ از روی سرخوشی دست به انقلاب زدند. اما اولا اینکه، ممکن است که مثلا هزار نفر، دوهزار نفر یا فرضا یک میلیون نفر انسان گول و فریب خورده و دست به اقداماتی بزنند ولی، توده ملت وقتی بسیج شده و آن همه کشته و مجروح میدهد، بعید است که بتوان همه این اقدامات را از روی سرخوشی دانست.
✔️در زمان رژیم گذشته، تبعیض و فقر در میان مردم از حکمرانی در کشور معروف بوده و این اصطلاح به وجود آمده بود که تنها خانواده هزارفامیل وضع خوبی داشته و اموال مملکت را در اختیار دارند. منظور از هزار فامیل، همان منتسبین به خانواده شاه بود.
✔️مردم از فقر و تبعیض به سطوح آمده بودند و اساسا سوال این خواهد بود که منظور آقایان کدام سرخوشی بوده که منجر به انقلاب مردم شده است؟ به عنوان نمونه، اعضای یک خانواده هم از ترس ساواک و نفوذ آن، واهمه داشتند در کنار هم علیه شاه جملهای به زبان بیاورند. خفقان بیداد میکرد. به عنوان نمونه، تنها نسخهای از اسامی شهدایی که فقط در بهمن ماه سالیان منتهی به انقلاب به جوخه اعدام سپرده شدند را به عنوان ضمیمه میآورم که ببینیم چقدر آزادی بیان و تحمل عقیده مخالف حکومت وجود داشت.
✔️شاه در دهه پنجاه، کم کم احساس خداوندی میکرد و خفقان حول محور عدم نقد او در کشور بیداد میکرد. ما در زندانهای قصر، قزلقلعه، قرلحصار و شهرهای مختلف، جوانان روشنفکر و تحصیلکردهای داشتیم که بسیاری از آنها به دلایل سیاسی در حبس به سر میبردند.
✔️در دوره کنونی اما، موارد مهمی وجود دارد که اصلا نمیتوان از کنار آن به سادگی گذشت. نابرابریها در زمان جمهوری اسلامی هم به وفور وجود دارد و طبقاتی که ما خودمان در اوایل انقلاب آنها را به عنوان خانوادههای معمولی میشناختیم، الان با استفاده از رانتهای بسیار کلان به ثروتهای کلانی رسیدند.
✔️تبعیض در زمان شاه، همانطور که گفتم وجود داشت اما به نظر میرسد که فاصله طبقاتی امروزه در مواردی بیشتر هم شده است. به عبارت دیگر، نابرابریها و بیعدالتیها، نه تنها در دوره پس از انقلاب از بین نرفت که ای بسا در پارهای از موارد بیشتر هم شد.
✔️الان در وضعیت بحرانی هستیم که حاکمان باید به هشدارهای کنونی توجه کنند. توصیه ما به جوانان این است که اگر ما در پنج دهه قبل سادگی کردیم از این پس باید بسیار سنجیده عمل کنیم. اگر چیزی را نمیخواهیم باید به جایگزین آن هم فکر کنیم تا دوباره از چاله در نیامده و به چاه بیفتیم.
🔹متن کامل
@MostafaTajzadeh
@emtedadnet
✍🏻امتداد-محمد جعفری: محمدرضا علی حسینی، زندانی و مبارز سیاسی و دبیرکل کانون زندانیان سیاسی پیش از انقلاب، جانباز جنگ تحمیلی و نماینده ادوار پنجم و ششم مجلس در گفتگویی با امتداد، ضمن اشاره به زمینههای بروز انقلاب ۵۷ در ایران، اظهار داشت: متاسفانه بعضیها، کاری کردهاند که، نسل جدید بر این تصور شده که واقعا مردم در سال ۵۷ از روی سرخوشی دست به انقلاب زدند. اما اولا اینکه، ممکن است که مثلا هزار نفر، دوهزار نفر یا فرضا یک میلیون نفر انسان گول و فریب خورده و دست به اقداماتی بزنند ولی، توده ملت وقتی بسیج شده و آن همه کشته و مجروح میدهد، بعید است که بتوان همه این اقدامات را از روی سرخوشی دانست.
✔️در زمان رژیم گذشته، تبعیض و فقر در میان مردم از حکمرانی در کشور معروف بوده و این اصطلاح به وجود آمده بود که تنها خانواده هزارفامیل وضع خوبی داشته و اموال مملکت را در اختیار دارند. منظور از هزار فامیل، همان منتسبین به خانواده شاه بود.
✔️مردم از فقر و تبعیض به سطوح آمده بودند و اساسا سوال این خواهد بود که منظور آقایان کدام سرخوشی بوده که منجر به انقلاب مردم شده است؟ به عنوان نمونه، اعضای یک خانواده هم از ترس ساواک و نفوذ آن، واهمه داشتند در کنار هم علیه شاه جملهای به زبان بیاورند. خفقان بیداد میکرد. به عنوان نمونه، تنها نسخهای از اسامی شهدایی که فقط در بهمن ماه سالیان منتهی به انقلاب به جوخه اعدام سپرده شدند را به عنوان ضمیمه میآورم که ببینیم چقدر آزادی بیان و تحمل عقیده مخالف حکومت وجود داشت.
✔️شاه در دهه پنجاه، کم کم احساس خداوندی میکرد و خفقان حول محور عدم نقد او در کشور بیداد میکرد. ما در زندانهای قصر، قزلقلعه، قرلحصار و شهرهای مختلف، جوانان روشنفکر و تحصیلکردهای داشتیم که بسیاری از آنها به دلایل سیاسی در حبس به سر میبردند.
✔️در دوره کنونی اما، موارد مهمی وجود دارد که اصلا نمیتوان از کنار آن به سادگی گذشت. نابرابریها در زمان جمهوری اسلامی هم به وفور وجود دارد و طبقاتی که ما خودمان در اوایل انقلاب آنها را به عنوان خانوادههای معمولی میشناختیم، الان با استفاده از رانتهای بسیار کلان به ثروتهای کلانی رسیدند.
✔️تبعیض در زمان شاه، همانطور که گفتم وجود داشت اما به نظر میرسد که فاصله طبقاتی امروزه در مواردی بیشتر هم شده است. به عبارت دیگر، نابرابریها و بیعدالتیها، نه تنها در دوره پس از انقلاب از بین نرفت که ای بسا در پارهای از موارد بیشتر هم شد.
✔️الان در وضعیت بحرانی هستیم که حاکمان باید به هشدارهای کنونی توجه کنند. توصیه ما به جوانان این است که اگر ما در پنج دهه قبل سادگی کردیم از این پس باید بسیار سنجیده عمل کنیم. اگر چیزی را نمیخواهیم باید به جایگزین آن هم فکر کنیم تا دوباره از چاله در نیامده و به چاه بیفتیم.
🔹متن کامل
@MostafaTajzadeh
@emtedadnet
Telegraph
علیحسینی، دبیرکل کانون زندانیان سیاسی پیش از انقلاب و نماینده ادوار مجلس در گفتگو با امتداد: شاه در دهه پنجاه، کمکم احساس خداوندی…
امتداد-محمد جعفری: محمدرضا علی حسینی، زندانی و مبارز سیاسی و دبیرکل کانون زندانیان سیاسی پیش از انقلاب، جانباز جنگ تحمیلی و نماینده ادوار پنجم و ششم مجلس در گفتگویی با امتداد، ضمن اشاره به زمینههای بروز انقلاب ۵۷ در ایران، اظهار داشت: متاسفانه بعضیها، کاری…
☑️در حوزه اقتصاد دچار فروماندگی شدهایم/ در سطح اجتماع نشانههای فروپاشی مشهود است/ با کلاف سردرگمی از بحرانها مواجهیم
✍🏻افتصاد۲۴-میرا قربانیفر : وضعیت اقتصاد ایران در همه ابعاد دچار چالش های جدی شده است و احتمالا روزهای آتی شرایط پیچیده تری را نیز تجربه خواهد کرد. سوال این است که در چنین شرایطی دولت ابراهیم رئیسی که با وعده های بسیار بر سر کار آمد و حالا حتی بودجه ای که نوشته است با حواشی بسیار رو به رو شده چطور از پس بحران برخواهد آمد.
🗣دکتر حجت میرزایی، اقتصاددان و عضو هیات علمی دانشگاه علامه طباطبایی، درباره این روند به اقتصاد ۲۴ میگوید: «نمایندهها هم میگویند امسال، سال آخر دوره ماست و کسی با برنامه کاری ندارد. با توجه به اینکه سال انتخابات است حتی اگر در بهار سال آتی به برنامه هفتم برسند از جهاتی برای آنها بهتر است. اکنون باید چانهزنی و تمرکز خود را بر روی بودجه بگذارند. ضمن اینکه این بودجه با وضعیتی که دولت دارد جای چانهزنی زیادی ندارد و حدود ۹۰ تا ۹۵ درصد بودجه نیز سهم هزینههای جاری است».
✔️من در روزهای اخیر برای رسیدن به نتیجه درباره بودجه سال بعد، چهار راه پیشنهاد دادم که یک راه آن این است که با یک لایحه دو فوریتی دو خطی، برنامه ششم برای یک سال دیگر تمدید شود، زیرا آنچه در مناسبات اقتصادی کشور و عملکرد دولت و سهم مناطق و بخشها تعیین کننده است چانه زنیهای شب بودجه است و برای چانهزنی نیز اکنون فصل برنامهریزی نیست.
✔️دولت مجبور است حقوق و دستمزد کارکنان را افزایش دهد و هزینه سوخت و اجاره ساختمانهای دولتی و هزینههای دیگر را بپردازد. در حدود ۷۰ تا ۸۰ درصد هزینههای جاری نیز هزینههای پرسنلی است و با موضوع رتبهبندی معلمان و همسان سازی حقوق بازنشستگان دولت ناچار به پرداخت آن است.
✔️واقعیت این است که ما با یک کلاف سردرگم مواجه هستیم که از هر سو بخواهیم مشکل را برطرف کنیم سوی دیگر با بحران و مشکل مواجه میشود و تنها راه آن دو مؤلفهای است که عرض کردم و چارهای جز اینکه به سمت حکمرانی خوب برویم و مناسبات خود را با مردم در داخل تغییر دهیم، نداریم. همچنین باید دولت و مجلسی با رأی حداکثری که برآمده از فضائل و دانایی و فرهیختگی مردم باشد در یک انتخابات آزاد رقابتی انتخاب شود. باید در شرایطی مبتنی بر اعتماد مسائل را حل کرد و اگر این موضوع حل نشود مناظرات با دنیا نیز مشکل را برطرف نمیکند.
🔹متن کامل
@MostafaTajzadeh
@emtedadnet
✍🏻افتصاد۲۴-میرا قربانیفر : وضعیت اقتصاد ایران در همه ابعاد دچار چالش های جدی شده است و احتمالا روزهای آتی شرایط پیچیده تری را نیز تجربه خواهد کرد. سوال این است که در چنین شرایطی دولت ابراهیم رئیسی که با وعده های بسیار بر سر کار آمد و حالا حتی بودجه ای که نوشته است با حواشی بسیار رو به رو شده چطور از پس بحران برخواهد آمد.
🗣دکتر حجت میرزایی، اقتصاددان و عضو هیات علمی دانشگاه علامه طباطبایی، درباره این روند به اقتصاد ۲۴ میگوید: «نمایندهها هم میگویند امسال، سال آخر دوره ماست و کسی با برنامه کاری ندارد. با توجه به اینکه سال انتخابات است حتی اگر در بهار سال آتی به برنامه هفتم برسند از جهاتی برای آنها بهتر است. اکنون باید چانهزنی و تمرکز خود را بر روی بودجه بگذارند. ضمن اینکه این بودجه با وضعیتی که دولت دارد جای چانهزنی زیادی ندارد و حدود ۹۰ تا ۹۵ درصد بودجه نیز سهم هزینههای جاری است».
✔️من در روزهای اخیر برای رسیدن به نتیجه درباره بودجه سال بعد، چهار راه پیشنهاد دادم که یک راه آن این است که با یک لایحه دو فوریتی دو خطی، برنامه ششم برای یک سال دیگر تمدید شود، زیرا آنچه در مناسبات اقتصادی کشور و عملکرد دولت و سهم مناطق و بخشها تعیین کننده است چانه زنیهای شب بودجه است و برای چانهزنی نیز اکنون فصل برنامهریزی نیست.
✔️دولت مجبور است حقوق و دستمزد کارکنان را افزایش دهد و هزینه سوخت و اجاره ساختمانهای دولتی و هزینههای دیگر را بپردازد. در حدود ۷۰ تا ۸۰ درصد هزینههای جاری نیز هزینههای پرسنلی است و با موضوع رتبهبندی معلمان و همسان سازی حقوق بازنشستگان دولت ناچار به پرداخت آن است.
✔️واقعیت این است که ما با یک کلاف سردرگم مواجه هستیم که از هر سو بخواهیم مشکل را برطرف کنیم سوی دیگر با بحران و مشکل مواجه میشود و تنها راه آن دو مؤلفهای است که عرض کردم و چارهای جز اینکه به سمت حکمرانی خوب برویم و مناسبات خود را با مردم در داخل تغییر دهیم، نداریم. همچنین باید دولت و مجلسی با رأی حداکثری که برآمده از فضائل و دانایی و فرهیختگی مردم باشد در یک انتخابات آزاد رقابتی انتخاب شود. باید در شرایطی مبتنی بر اعتماد مسائل را حل کرد و اگر این موضوع حل نشود مناظرات با دنیا نیز مشکل را برطرف نمیکند.
🔹متن کامل
@MostafaTajzadeh
@emtedadnet
اقتصاد24
در حوزه اقتصاد دچار فروماندگی شدهایم/ در سطح اجتماع نشانههای فروپاشی مشهود است/ با کلاف سردرگمی از بحرانها مواجهیم
یک اقتصاددان و استاد دانشگاه گفت: از نظر من فروپاشی یعنی فروماندگی، وضعیتی که دولت نمیتواند ماموریتهای حاکمیتی خود را بهخوبی انجام دهد حتی اگر تصدی گریهای ا
Zibaye Man ~ Musico.IR
Majid Ahmadi ~ Musico.IR
آلبوم معروف به گنگستر شهر آمل آقای مجید احمدی، نه تنها مبتذل نیست، بلکه با ذوق و سلیقه بسیار خوبی تلاش کرده تا گویش شیرین مازنی را فراگیر کند و در این کار بسیار هم موفق بوده است. به نظرم باید به او جایزه هم داد.
قابل توجه آن مسوول محترمی که این آهنگ را مبتذل خوانده بود
✨ @azarijahromi @MostafaTajzadeh
قابل توجه آن مسوول محترمی که این آهنگ را مبتذل خوانده بود
✨ @azarijahromi @MostafaTajzadeh
📝📝📝 «گانگستر شهر آمل بُومه»
✍️ محمد منصورنژاد
✅به عنوان یک مازندرانی (و فرزند «رینه» از توابع شهرستان امل) می خواهم درباره آهنگ «گانگستر شهر آمل بومه» چند نکته ای بنویسم:
✅1. بارها درباره این نکته می اندیشیدم و می پرسیدم که چرا موسیقی¬های مازندرانی (مازرنی/ تبری)، کمتر در حد ملی درخشیدند و به صورت محدودتر مورد اقبال عمومی قرار گرفتند! اما در باب این آهنگ، ناگهان ورق برگشت و درست باید برعکس پرسید: چه شده است که این آهنگ تا این حد به سرعت مورد استقبال مردم قرار گرفته است؟ اگر بگویند «فضای مجازی» عامل اصلی است، مگر سایر نغمات تبری، در فضای مجازی دست بدست نمی شوند؟ پس بحث فقط به فضای مجازی باز نمی گردد.
✅2. برخی آمارها حکایت از آن دارد که بعد از استان تهران (حدود 13 میلیون جمعیت) و مازندران (نزدیک به 3 میلیون جمعیت)، استان قم که از نظر جمعیت حتی استان بیستم ایران هم نیست (با کمتر از 1 و نیم میلیون جمعیت)، از این آهنگ بیشترین استقبال را داشته است! راستی چرا؟ در قم که مثلا مرکز تشیع جهان است و در هر کوچه ای چند روحانی با مردم زندگی می کند و نزدیک به 100 هزار روحانی زن و مرد در حال تحصیل، تدریس و تحقیق اند، چرا باید از چنین موسیقی استقبال کنند که حتی یک آمال و آرمانشهر صاحب این ترانه، با استانداردهای حوزوی سازگار نباشد! (بلکه در تعارض باشند!) آیا نمی توان نتیجه گرفت مردم راهی که کارشناسان دینی می گویند را حتی در شهرهای مذهبی، هم خیلی نمی پیمایند؟
✅3. اما هنوز هم به این نکته نپرداختیم که دلیل اقبال عمومی به ویژه نسل زد (z)، از این سنخ ترانه ها چیست؟ از نظر نگارنده دست کم این نکات به ذهن می رسند بدون اینکه مدعا آن باشد که علت و دلیل این اتفاق، همین مواردند:
✅یک: خسته شدن جامعه و نسل جوان از انبوه شعارهای باصطلاح مذهبی، تکراری، خسته کننده و همه جایی! (از مدرسه تا مسجد، حتی پارک و محیط ورزشی!).
قاعده ساده ای اصحاب «اقتصاد» دارند: عرضه زیاد، باعث ارزان شدن جنس می شود! مگر لازم است تا مردم این همه با مظاهر ارزشی، شعایر دینی و نمادهای مذهبی مواجه باشند (به ویژه که از سوی متولیان، درست عکس این شعارها و تبلیغات عمل می شود!)
✅دو: خسته شدن جامعه و به ویژه نسل نو، از اجباری شدن امور مثلا خوب؛ از لباس و حجاب اجباری، تا سرود اجباری، راهپیمایی اجباری، فیلم سازی و فیلم بینی اجباری و ...؛
اجباری شدن، یعنی گره زدن تحقق خواسته ها به گشت ارشاد، باتوم، گاز اشک آور، و سیاسی کردن اموری که مربوط به حوزه عمومی اند و در اصل ربطی به دولت و حکومت ندارد! مردم از «سیاست زدگی» خسته اند و هر آن چه که در آن قالب های رسمی جا نگیرد، برایشان جذاب می آید. مردم می خواهند «زندگی» کنند! و با این حرکت ها در حقیقت به وضع موجود، اعتراض می کنند!
✅سه: «ساختارشکنی»، از ویژگی های نوجوانان و جوانان است. وگرنه افراد، معمولا در سنین بالا محافظه کارانه تر عمل می کنند. «نسل انقلاب و جنگ»، با حضور در عرصه انقلاب و جنگ، به نحوی انرژی هایش را خارج از نُرم عادی و ساختارهای متعارف، با اشکال متنوع (مبارزه، خط شکنی، خشم شبانه، و....) تخلیه می کرد. اما نسل فعلی همان انرژی و هیجان را (که حتی در عصرارتباطات تشدید هم شده و «نسل زد» در سطح جهانی، ساختارشکن تر از نسل های پیشین اند) دارد، اما جایی برای تخلیه نیروهای درونی و اظهار وجود ندارد. چه بسا برای رقص و جشنی! احضار می شوند و... اینجاست تا سوژه ای فراتر از ساختارهای معمولی می بینند، از آن استقبال می کند.
✅چهار: جدای از محتوای ساختارشکنانه (که ممکن است باب طبع بسیاری نباشد)، اما انصافا موسیقی این آهنگ و نغمات آن بسیار خوب انتخاب شده و دلها را می لرزاند؛ «خواننده» نیز حق آن محتوا را بسیار خوب ادا کرده است.
🆔 @MostafaTajzadeh
✍️ محمد منصورنژاد
✅به عنوان یک مازندرانی (و فرزند «رینه» از توابع شهرستان امل) می خواهم درباره آهنگ «گانگستر شهر آمل بومه» چند نکته ای بنویسم:
✅1. بارها درباره این نکته می اندیشیدم و می پرسیدم که چرا موسیقی¬های مازندرانی (مازرنی/ تبری)، کمتر در حد ملی درخشیدند و به صورت محدودتر مورد اقبال عمومی قرار گرفتند! اما در باب این آهنگ، ناگهان ورق برگشت و درست باید برعکس پرسید: چه شده است که این آهنگ تا این حد به سرعت مورد استقبال مردم قرار گرفته است؟ اگر بگویند «فضای مجازی» عامل اصلی است، مگر سایر نغمات تبری، در فضای مجازی دست بدست نمی شوند؟ پس بحث فقط به فضای مجازی باز نمی گردد.
✅2. برخی آمارها حکایت از آن دارد که بعد از استان تهران (حدود 13 میلیون جمعیت) و مازندران (نزدیک به 3 میلیون جمعیت)، استان قم که از نظر جمعیت حتی استان بیستم ایران هم نیست (با کمتر از 1 و نیم میلیون جمعیت)، از این آهنگ بیشترین استقبال را داشته است! راستی چرا؟ در قم که مثلا مرکز تشیع جهان است و در هر کوچه ای چند روحانی با مردم زندگی می کند و نزدیک به 100 هزار روحانی زن و مرد در حال تحصیل، تدریس و تحقیق اند، چرا باید از چنین موسیقی استقبال کنند که حتی یک آمال و آرمانشهر صاحب این ترانه، با استانداردهای حوزوی سازگار نباشد! (بلکه در تعارض باشند!) آیا نمی توان نتیجه گرفت مردم راهی که کارشناسان دینی می گویند را حتی در شهرهای مذهبی، هم خیلی نمی پیمایند؟
✅3. اما هنوز هم به این نکته نپرداختیم که دلیل اقبال عمومی به ویژه نسل زد (z)، از این سنخ ترانه ها چیست؟ از نظر نگارنده دست کم این نکات به ذهن می رسند بدون اینکه مدعا آن باشد که علت و دلیل این اتفاق، همین مواردند:
✅یک: خسته شدن جامعه و نسل جوان از انبوه شعارهای باصطلاح مذهبی، تکراری، خسته کننده و همه جایی! (از مدرسه تا مسجد، حتی پارک و محیط ورزشی!).
قاعده ساده ای اصحاب «اقتصاد» دارند: عرضه زیاد، باعث ارزان شدن جنس می شود! مگر لازم است تا مردم این همه با مظاهر ارزشی، شعایر دینی و نمادهای مذهبی مواجه باشند (به ویژه که از سوی متولیان، درست عکس این شعارها و تبلیغات عمل می شود!)
✅دو: خسته شدن جامعه و به ویژه نسل نو، از اجباری شدن امور مثلا خوب؛ از لباس و حجاب اجباری، تا سرود اجباری، راهپیمایی اجباری، فیلم سازی و فیلم بینی اجباری و ...؛
اجباری شدن، یعنی گره زدن تحقق خواسته ها به گشت ارشاد، باتوم، گاز اشک آور، و سیاسی کردن اموری که مربوط به حوزه عمومی اند و در اصل ربطی به دولت و حکومت ندارد! مردم از «سیاست زدگی» خسته اند و هر آن چه که در آن قالب های رسمی جا نگیرد، برایشان جذاب می آید. مردم می خواهند «زندگی» کنند! و با این حرکت ها در حقیقت به وضع موجود، اعتراض می کنند!
✅سه: «ساختارشکنی»، از ویژگی های نوجوانان و جوانان است. وگرنه افراد، معمولا در سنین بالا محافظه کارانه تر عمل می کنند. «نسل انقلاب و جنگ»، با حضور در عرصه انقلاب و جنگ، به نحوی انرژی هایش را خارج از نُرم عادی و ساختارهای متعارف، با اشکال متنوع (مبارزه، خط شکنی، خشم شبانه، و....) تخلیه می کرد. اما نسل فعلی همان انرژی و هیجان را (که حتی در عصرارتباطات تشدید هم شده و «نسل زد» در سطح جهانی، ساختارشکن تر از نسل های پیشین اند) دارد، اما جایی برای تخلیه نیروهای درونی و اظهار وجود ندارد. چه بسا برای رقص و جشنی! احضار می شوند و... اینجاست تا سوژه ای فراتر از ساختارهای معمولی می بینند، از آن استقبال می کند.
✅چهار: جدای از محتوای ساختارشکنانه (که ممکن است باب طبع بسیاری نباشد)، اما انصافا موسیقی این آهنگ و نغمات آن بسیار خوب انتخاب شده و دلها را می لرزاند؛ «خواننده» نیز حق آن محتوا را بسیار خوب ادا کرده است.
🆔 @MostafaTajzadeh