فردای بهتر (مصطفی تاجزاده)
44.8K subscribers
10.9K photos
3.44K videos
520 files
29.6K links
✳️کانال تلگرامی «فردای بهتر» با منش اصلاح‌طلبانه با ارائه رویکردی تحلیلی تلاش دارد به گسترش دموکراسی و بسط چندصدایی در جامعه ایران به امید فردایی بهتر برای ایران و ایرانیان قدم بردارد.

اینستاگرام: https://instagram.com/seyed.mostafa.tajzade
Download Telegram
🔴 جنبش‌های اجتماعی به روایت سعید مدنی - 2
▪️ جنبش‌های اجتماعی و هویت -2

🔷
سعید مدنی

▪️ آیا هویت جنبش‌های جدید، مثل خود جنبش، جدید است؟ و آیا با پدیدآیی جنبش حادث می‌شود یا در پیوند با هویت‌های گذشته و ادامۀ آنها است، هرچند که تکمیل، اصلاح و بازسازی شده باشد؟ پاسخ این است که اولاً جنبش‌ها در سطح جامعه و حتی در سطح بین‌الملل با یکدیگر پیوند و حتی هم‌افزایی دارند. بنابراین هویت هر جنبش را نمی‌توان از کل جنبش‌های دموکراسی‌خواهانه، تغییر‌خواهانه، قانون‌گرایی‌خواهانه و مشروطه‌طلبانۀ پیش از آن منفک و مستقل کرد. در‌عین‌حال باید بلافاصله تأکید کرد که هر جنبش ویژگی‌هایی دارد که آن را از جنبش‌های پیشین متمایز می‌کند. هویت جنبش‌ها در پیوند با فرایند شکل‌گیری اندیشه‌ها، باورها و ارزش‌ها در ادوار گذشته است. درواقع، تبار جنبش و گفتمان آن محصول یک فرایند تحول اندیشه و تفکر دربارۀ دموکراسی و عدالت در پیش از آن است که با تولد جنبش جدید، این اندیشه بار دیگر بازبینی می‌شود و در قالب و سامان جدید و با دریافت‌های به‌روز‌شده و در برخی موارد متفاوت شکل می‌گیرد. بنابراین در عین پیوستگی با گذشته از شاخصه‌ها و ویژگی‌های متمایزی نیز برخوردار است.

🔸هویت مبتنی بر خاطرۀ جمعی است، از‌این‌رو افراد تبار آن را در گذشته تشخیص می‌دهند و تفسیر می‌کنند. به سخن دیگر، هویت در بستری از روایت شکل می‌گیرد. گفته‌اند روایت کل قابل‌فهمی است که بر توالی و رشته رویدادهای هر داستان حاکم است. درواقع، روایت از زنجیرۀ حوادثی تشکیل شده که پیرامون «موضوع» یا پدیده شکل می‌گیرند. جنبش‌ها آغازی دارند و پس از آن زنجیره‌ای از حوادث، رویدادها و اتفاقات تلخ و شیرین قرار می‌گیرد که در بازخوانی تاریخی جنبش می‌توان به آن اشاره کرد. ویژگی اول روایت، برخورداری از یک نقطۀ آغاز برجسته، ارزشمند و قابل‌دفاع است که هدفی را تعیین می‌کند. ما به محض شروع به روایت به یک آغاز می‌اندیشیم. این آغاز تنها برای علاقه‌مندان و حامیان جنبش اهمیت ندارد بلکه حتی مخالفان جنبش نیز، با وجود معارضه و مقابله با جنبش، نمی‌توانند اهمیت آغاز را کتمان کنند.

▪️ ویژگی دوم روایت، رویدادهای متوالی و مرتبط است. رویدادها و حوادثی که به حساب آورده می‌شوند، از ارزش ویژه برخوردارند، نوعی پیوند و تسلسل میان آنها برقرار است و در هر نوبت روایت نقطۀ پایانی دارند. حوادث برای همۀ ما پیوند، مفهوم و تسلسل دارند. جنبش‌ها همواره در حال نوشتن روایت خود هستند و این روایت همیشه یک نقطۀ پایان و سپس آغاز جدید دارد. این سلسله انتها ندارد و به هر بهانه‌ای «ما»ی جنبش یا «آن‌ها»ی ضد‌جنبش به عکس‌ها و تصاویر این آلبوم می‌افزاییم.

🔸ویژگی سوم روایت، تنظیم رویدادها است. مجموعۀ حوادث ارزش واحدی ندارند، برخی مهم‌ترند، برخی مقدمۀ دیگری هستند، برخی با دیگری رابطۀ علنی دارند، اما در‌هرحال دارای مسیر، هدف و پیوند خطی مشخصی هستند. همۀ حوادثِ مرتبط با یک جنبش واجد معنا و مفهوم مشترکی نیز هستند، مثل خواست و مطالبۀ دموکراسی و تغییر. از اینجا ویژگی چهارم روایت احصا می‌شود. همۀ این حوادث یا روایت‌ها دارای مفهومی منسجم و پیوسته هستند. شخصیت‌های قصه، داستان، حماسه تکه‌های پازل‌ روایتی واحد هستند. ویژگی آخر روایت نشانه‌گذاری است. آیا داستانی، روایتی سراغ دارید که از آغاز تا پایان نشانه‌ها را به‌کار نگیرد؟ شاهنامه را ببینید، سیمرغ، رستم، سهراب، کیکاوس. بعید است اشاره‌ای به هریک از این واژه‌ها بشود و شما به یاد شاهنامه نیفتید. «عدالت‌خانه» در مشروطه یا «ملی شدن صنعت نفت» در نهضت ملی نشانه‌هایی هستند که ما با شنیدن آن‌ها به یاد آن واقعه و روایت و هویت ادغام‌شده در آن می‌افتیم.

▪️ جنبش‌ها سرشار از نماد و نشانه‌ هستند. برخی از این نشانه‌ها را جنبش و ابتکارات درون آن پدید می‌آورد و برخی را سرکوب‌کنندگان جنبش. هر نشانه و مفهوم عادی و معمولی معنای خاصی پیدا می‌کند، و باید این نشانه‌ها را از دل روایت جنبش استخراج کرد.

🔸روایت‌ها ممکن است ثابت و گاه ارتجاعی باشند. روایت ثابت آن است که حوادث و وقایع تغییری در دوری و نزدیکی نسبت به هدف آن ایجاد نکنند. در‌واقع در این وضعیت پدیده یا «سوژه» نازا و عقیم می‌شود، حوادثی رخ می‌دهند اما تغییری در موقعیت جنبش پدید نمی‌آورند. این مثل روایت داستانی یکنواخت یا فیلمی است که گره دراماتیک ندارد، حوصلۀ شما از آن سر می‌رود....

متن کامل:

https://bit.ly/3QmHdh8
#ایران_فردا
#سعید_مدنی
#جنبش‌های_نوین_اجتماعی
#هویت_در_جنبش‌های_اجتماعی
https://t.me/iranfardamag @MostafaTajzadeh
🔴 در تکاپوی امید و ناامیدی
▪️ بررسی کتاب" جنبش‌های اجتماعی و امید"
❇️ نوشته‌ی
سعید مدنی

🔷 علیرضا رجایی

🔺"جنبش‌های اجتماعی و امید" نام کتابی است از دکتر سعید مدنی که به‌علّت ممانعت بی‌دلیل از انتشار کتاب‌های او در ایران،نشر باران در سوئد آن را منتشر کرده‌است.مدنی چنان‌که می‌دانیم خود نیز اکنون در زندان است و این از شگفتی‌های تاریخ امروز ماست که پژوهشگری توانا و موثّر،پس‌از چندین نوبت متوالی زندان و تبعید،در۶۲ سالگی باز هم باید دوران نامعلومی از حبس و زندان را تحمّل کند.

🔹هسته اصلی کتاب"جنبش‌های اجتماعی و امید" امّا از قضا در زندان شکل گرفته‌است؛ یعنی وقتی مدنی در سال ۹۲ پس‌ از یک سال بازداشت در بند ۲۰۹ وزارت اطّلاعات، به بند عمومی و مشهور ۳۵۰ زندان اوین منتقل شد. او این انتقال را "فرصتی طلایی" می‌داند که امکان آن را یافت منتخبی از کتاب مهمّ "جنبش‌های اجتماعی" نوشته دو محقق برجسته این رشته یعنی جف گودوین و جیمز ام جاسپر را ترجمه و در همان سال منتشر کند،ولی کاستی‌های ترجمه که در فقدان منابع در زندان و در جریان بیماری و جرّاحی درایّام حبس پدید آمده‌بود، مدنی را برآن داشت تا حاصل یک دهه مطالعات نظری و میدانی خود را در زمینه جنبش اجتماعی و در ادغام با اثر گودوین و جاسپر، در قالب کتاب "جنبش‌های اجتماعی و امید" منتشر کند؛کتابی فشرده و متراکم وانباشته از تئوری‌ها و‌ تحلیل‌ها‌ در شش فصل و ۳۶۰ صفحه که ابعادمتفاوت و گاه متناقض تکوین و افول جنبش‌ها و چگونگی سازمانِ رهبری و چشم‌اندازهای آنها را در متن دیالک‌تیک عمیق امید و ناامیدی بررسی می‌کند.

🔺 در پیشانی و سرآغاز کتاب این جمله علی شریعتی نقش بسته است که می‌گوید:"هر کس به میزانی که عصیان دارد ارزش دارد".کلیّت این جمله کافی است که خاست‌گاه فکری و نظری نویسنده و نحوه مواجهه او را با جنبش‌های اجتماعی روشن کند.هسته اصلی کتاب نیز توضیح چگونگی جنبش‌های اجتماعی جدید است که حدّاقل در سرمایه‌داری‌های متاخّر مرزبندی روشنی با جنبش‌های قدیم دارند.در توضیح این تفاوت و دگرگونی کیفی،نظر فیلسوف چپ‌گرای ایتالیایی آنتونیو نگری آمده‌است که می‌گوید تحوّل مدل‌های مقاومت به‌ سوی هرچه دموکراتیک‌تر، شفافتر و پایدارتر شدن دستاوردها سیر می‌کند. "مفهوم سنّتی شورش که برداشتی از کمون‌ پاریس و انقلاب اکتبر است تغییر کرده و نقش اینترنت و فضای مجازی به‌عنوان‌پدیده‌ای بدیع واجد اهمیّت شده‌است".

🔹به‌عبارت‌دیگر تاریخ جنبش‌های قدیم، بیشتر به آن نوع حرکت‌های اجتماعی بازمی‌گردد که با انقلاب فرانسه آغاز شد و با گسترش گرایش‌های چپ‌گرایانه،در حول محور کار و سرمایه شکل گرفتند. این است که به تعبیر چارلز تیلی انقلاب در ردیف جنبش‌های اجتماعی قدیم است زیرا مستقیماً و منحصراً کانون‌های قدرت را نشانه می‌گیرد. درپیِ همین پارادایم انقلاب بود که در دهه‌های ۱۹۶۰ و ۱۹۷۰ الگوهای نیل به دموکراسی و عدالت، تا حد زیادی تحت تاثیر تجارب اروپای قرن نوزدهم و اوایل قرن بیستم- بویژه انقلاب روسیه- و نیز تجارب کشورهای رها شده از استعمار در دهه‌های پس‌از جنگ‌جهانی‌دوّم، بسرعت به‌‌سوی جنبش‌های مسلحانه و نخبه‌گرا و اراده‌گرایانه سوق یافت.هرچند سرمایه‌داری‌های متاخّر و پیشرفته از بازتاب‌های این رادیکالیسم بی‌نصیب نماندند امّا با وقوع جنبش دانشجویی، جنبش سبز و جنبش‌های محیط زیست، خلع سلاح هسته‌ای و هم‌جنس‌گرایان از دهه‌های ۶۰ به‌ بعد، رفته‌رفته هدف ساقط کردن حکومت در نظام‌های سیاسی دموکراتیک کنارگذاشته‌شد و صرفاً تغییر رفتار و قوانین مسلّط مدّنظر جنبش‌ها قرارگرفت.طبیعی بود که با تغییر چشم‌انداز،اهداف و ابزار جنبش‌ها نوع سازماندهی تشکیلاتی آنها نیز دگرگون شد و عملاً سازمان‌های منظّم و نیرومند جای خود را به شیوه‌های مبارزاتی نمادین و سازماندهی و رهبری غیرمتمرکز داد.

🔺 از برجسته‌ترین ویژگی‌های جنبش‌های اجتماعی جدید خودانگیختگی و خودجوشی آنها و اتّکاء به شبکه‌های غیررسمی اجتماعی،تاکید بر خشونت‌پرهیزی، مواجهه با چالش‌های عمیق میان سنّت و مدرنیته و جابه‌جایی گروه‌های مرجع است. در ایران نیز این‌جابه‌جایی به شکل تنزّل رتبه روحانیان و صعود اعتبار هنرمندان، ورزشکاران، معلّمان، استادان، روزنامه‌نگاران و چهره‌های علمی و ادبی بروز پیدا کرده‌است......

متن کامل:
https://bit.ly/3BDDBBp
#ایران_فردا
#سعید_مدنی
#علیرضا_رجایی
#جنبش‌های_اجتماعی_و_امید
https://t.me/iranfardamag @MostafaTajzadeh
👈« مشهورترین جامعه شناسان ایرانی زندانی‌شده‌ی سده‌ی اخیر/ از پهلوی دوم تاکنون»

🟢 بخش نخست

✍️ به عنوان یک دانش آموخته جامعه شناسی از کارشناسی تا دکترا که با علاقه تمام این رشته را تا امروز دنبال کرده‌ام، تعریف مطلوب، کامل و کاربردی این شاخه از علم را چنین می‌دانم:

« جامعه شناسی، #علمی_انتقادی درباره‌ی #قواعد_زندگی_اجتماعی انسان هاست».

🔴 اما چرا جامعه شناسان اگر نگوییم مغضوب نظام‌های قدرت بلکه خوشایند آنها نیستند؟

👈 به اعتقاد نگارنده اصلی ترین دلیل این امر نگاه انتقادی به ساختارهای کلان جامعه و قواعد زندگی اجتماعی انسان‌هاست.
#رویکردی_انتقادی که بهنجار یا نابهنجار بودن جامعه را فراتر از سطوح فردی می‌داند و ایجاد و تسری آسیب‌های فردی و اجتماعی را به افراد تقلیل نمی‌دهد بلکه ساختارهای کلان اقتصادی، سیاسی، آموزشی، فرهنگی را در این فرآیند مستقیماً دخیل و دارای عاملیت می‌‌انگارد.
روشن ترین نمونه در این زمینه توصیف و تفسیر
#پدیده‌ی_خودکشی توسط #امیل_دورکیم در دو سده‌ی پیش است. تقریباً تا قبل‌از او، خودکشی پدیده‌ای در #سطح_خرد و به‌عنوان آسیبی فردی، توصیف و تبیین می‌شده و طبیعتاً درمانهای بالینی برای آن نیز با شیوه های فردی دنبال می‌شده است؛ اما دورکیم در تحقیق مفصل خود درخصوص خودکشی، چنین تفسیر کرد که این پدیده؛ #امری_اجتماعی و #چند‌_عاملی است و پیچیدگی های فراوانی فراتر از سطح فردی و خرد دارد. این پژوهش درخشان یک جامعه‌شناس، نمونه بارزی از نگاه انتقادی #بینش_جامعه_شناختی در خصوص پدیده‌های مختلفی است که توسط افراد در جوامع رخ می‌دهد که گرچه متاثر از ساختارهای کلان اجتماعی است اما همواره تلاش شده و می‌شود فرد یا افراد به تنهایی عامل و سبب رخداد آن پدیده‌ها، تلقی شوند. پدیده‌هایی چون #اعتیاد، #روسپی‌گری، #قتل، #سرقت؛ از این نمونه هستند.

👈👈 #گفتمان حاکم بر بینش‌جامعه‌شناختی
در بررسی و تبیین مسائل و پدیده‌های فردی و اجتماعی یک جامعه، گفتمانی فراتر از فرد و سطح خرد و تحلیل فردی‌است و مستقیماً ساختار کلان حاکمیت را در جنبه های مختلف؛ عامل و دخیل در ایجاد، افزایش یا کاهش این پدیده‌ها می‌داند. و این سرآغاز مغضوب شدن جامعه شناسان از سوی نظام و
#مناسبات_قدرت درنتیجه‌ی به چالش کشیده‌شدن آن است.

#جامعه‌شناس با بینش عمیق، پدیده‌ها را رصد می‌کند، نشانه‌ها را دقیق بررسی می‌نماید، عوامل تاثیرگذار را می‌یابد، با شرایط و پدیده‌های متقدم و متاخر احتمالی می‌سنجد و با توصیف و تبیین و تفسیر عوامل و راهکارها؛ هشدار می‌دهد.
و این فرآیند و به‌ویژه آنجا‌که با تبیین و هشدار در سطوح کلان و اجتماعی به نقش آشکار و پنهان مناسبات قدرت در پیدایش و تداوم چالش‌ها و شرایط آنومیک جامعه، ورود می‌یابد؛ برای نظام قدرت خوشایند و قابل شنیدن و تحمل نیست
و بنابراین صدایش خاموش و مکتوم و یا حذف می‌شود.

💢 از جامعه شناسان غیر‌ایرانی با بینش انتقادی مناسبات قدرت جامعه‌ی خود می توان از
#سی_رایت_میلز، #کارل_آگوست_ویتفوگل، #آنتونیو_گرامشی، #اسلاوی_ژیژک، #جین_آدامز، #آیدا_ب_ولز،#پائولا_انگلد، #پیر_بوردیو، #تئودور_آدورنو، #کارل_مارکس، #هربرت_مارکوزه؛ نام برد که به‌دلیل رویکرد انتقادی به نظام حاکم؛ زندانی، #محروم_از_شغل_و_تحصیل، تبعید و یا ناگزیر به #مهاجرت از وطن خود شدند.

🔵 خبر قطعی شدن حکم ۹ سال زندان
#سعید_مدنی، #جامعه شناس_ ایرانی؛ نگارنده را بر آن داشت تا ضمن اشاره‌ای کوتاه بر علل ناخوشایند بودن بینش جامعه شناختی توسط ساختار حاکمیت جوامع؛ مروری بر #جامعه_شناسان_زندانی_شده‌ی_ایرانی طی یک سده‌ی گذشته داشته باشد.

⚠️ لطفاً توجه فرمایید: 👇

1️⃣ تاجایی که جستجو کردم، این نخستین مرور بر جامعه‌شناسان زندانی در ایران است که می‌طلبد از‌سوی پژوهش
‌گران دیگر تصحیح و تکمیل شود.
2️⃣ این افراد، دست‌کم یک دوره از دوره‌های آموزشی خود را دانشجوی جامعه‌شناسی یا علوم اجتماعی بوده یا هستند.

🔻🔻 اسامی به ترتیب زمان بازداشت از دهه‌ی بیست تاکنون 👇

۱- انور خامه‌ای
خامه‌ای در زمان دانشجویی با محفل‌های شبانه #تقی_ارانی و بعد از آن به #گروه_۵۳_نفر پیوست. در اردیبهشت ۱۳۱۶ گروه ۵۳ نفر به اتهام توطئه و #مرام_اشتراکی بازداشت شدند. در نتیجه او نیز به ۶ سال زندان محکوم شد که در مهر ۱۳۲۰ با یک سال تخفیف، از زندان آزاد شد.

✍️ فریبا نظری
۳۰بهمن ۱۴۰۱
@MostafaTajzadeh
👈ادامه در بخش دوم👇👇

https://t.me/Sociologyofsocialgroups
📝@F_nazari
🔴به‌ نام هستی‌بخش

❇️اعتراض بیش از ۶۰۰ نفر از فعالان سیاسی، اجتماعی، فرهنگی و مدنی به حکم تاسّف بار ۹ سال حبس برای سعید مدنی

🔸همچنان‌که انتظار می‌رفت دادگاه تجدیدنظر، حکم ۹ سال محکومیت دکتر سعید مدنی را تایید کرد. این رای به معنای آن است که مبنای سنجشِ واقعیتِ اتّهاماتی که در نهادهای امنیتی، در قالب پرونده‌های سیاسی-امنیتی بسته‌بندی می‌شود، در دادگاه‌های ما شرایطی برای رسیدگی قضایی ندارد.

🔹تلاشها و هشدارهای حقوقدانان و صاحب‌نظرانِ سیاسی در مورد فقدانِ استقلالِ قضایی در رسیدگی به پرونده‌های سیاسی از ابتدای انقلاب تاکنون پیوسته بی‌نتیجه بوده‌است. مهمترین دلیل این معضل و بحران بزرگِ حقوقی، اِعمال سیاستِ مهارِ منتقدانِ سیاسی است. درواقع استقلال قضایی در رسیدگی به پرونده های سیاسی، زمانی قابل دسترسی است که چرخشی دموکراتیک در ساختارهای نظام سیاسی مستقر تحقق یابد. اصلاحات ساختاری همان اصلی است که سعید مدنی از سالها قبل با دلسوزی و احساس مسوولیت، ضرورت اجتناب‌ناپذیر آن را مکرراً گوشزد کرده‌است.

🔸ما امضا کنندگان این بیانیه، ضمن اعتراض به حکم ۹ سال حبس سعید مدنی و احکام ناعادلانه مشابهی که برای دیگر فعّالان سیاسی-عقیدتی صادر شده است ، اعلام می کنیم چنین احکامی جز محروم کردن جامعه ایران از اندیشمندان متعهدی که در راه تحقق آزادی و عدالت کوشش می کنند، نتیجه‌ای دربر ندارد و تنها راه توسعه‌ی خشونت‌پرهیز را مسدود می‌کند.

💠اسامی:
هاشم آقاجری, رضا آقاخانی, زهرا آقاخانی , مسعود آقايى, ابوطالب آدینه وند, هامون آذر, فاطمه آذری‌قمی, حسن آصالح, حمید آصفی, حسین آقامحمدی, رحیم آقامحمدی, محمود آقامحمدی, سیدیعقوب آل‌شفیعی‌فومنی, مهرداد آهنخواه, محمدرضا آهنی, محسن آویژگان, رضا آیلور, غلام‌حيدر ابراهيمباى‌سلامى, زهرا ابراهیمی, حسنعلی ابوطالبی, هادی احتظاظی, حمید احراری, شهروز احمدی, محمدرضا احمدی, مائده احمدی, رضا احمدی, فهیمه احمدیان, سیدغفور احمدی‌ونهری, رامین اخلومدی, علی‌اکبر اخوه, مرتضی ادهمی, حسین ارغوانی, محمدکریم آسایش, سارا استوارحصاری, احمدرضا اسدی, بتول اسدی, زهرا اسدی, آرمان اسعد, زینب اسماعیلی, جمال اسماعیلی, محمدرضا اسماعیلی, احمدرضا اشتری, مهری اشرفی‌پور, حسین اشفاق, حسن اشفاق, کمال اطهاری, زهره اعتصامی, محبوبه اعرج‌شیروانی, دانیال افتخاری, فائزه افشار, فرزانه افشاری, علی افشاری, فهیمه افشاری, رضا افضل‌زاده, عباس اقبال, على‌اكبر يابسى, اعظم اکبرزاده, کرامت‌الله اکبری, کاظم اکرمی, سیدعبدالمجید الهامی, مجید الهامی, حسین الهامی‌نژاد ,جواد امام, زهره امانی, شهربانو امانی, شهناز امجدی, اصغر امیدوار, تهمورث امیران, هستی امیری, حبیب‌الله امیری, پدرام امیریان, مهدی امیری‌شهنوازی, محسن امین‌زاده, کاک‌حسن امینی, مرتضی امینی, اسدالله امینی, اکبر امینی‌ارمکی, فاطمه انصاری, مژگان اورند, سعيده ايزدى, مصطفی ایزدی, جمیله ایمانی, مصطفی بادکوبه‌ای‌هزاوه, هاشم باروتی , ابوالفضل بازرگان, عبدالعلی بازرگان, سیدمحمود باقری, محمدرضا باقری, مجتبی باقری, آرزو باهر, محمدباقر بختیار, اکبر بدیع‌زادگان, اميدرضا بردبار , اشرف بروجردی, محمد بلبلیان, رویا بلوری , محمدحسین بنی‌اسدی, علی‌رضا بنی‌علی, مریم بهادری, عماد بهاور, جلال بهرامی, مهرداد بهزادی, قربان بهزادیان‌نژاد, حمید بهشتی, سیدعلیرضا بهشتی‌شیرازی, امیر بهمنی, فریبرز بیات, بهنام بیات, صفا بی‌طرف, معصومه بیّنات, محسن پاينده, مسعود پدرام, مرتضی پدریان‌جونی, مهناز پزشک , عاطفه پهلوان, عبدالحسین پهلوانی, وحید پوراسماعیلی, عبّاس پوراظهری, عباس پورحسینی, حسن پورعظیم, حسن پویا, مسعود پیران, حسین پیروان, حبیب‌الله پیمان, مصطفی تاجزاده, مهدی تاجیک, محمّد تبریزی, محمدرضا تحویلداری, عزت‌اله تقواييان, علی تقی‌پور, علی تک‌فلاح, علی تمسکی, مصطفی تنها, امیراحسان تهرانی, مرتضی تهرانی, فرهاد توانا , ناهيد توسلى, محمد توسلی.....

متن و اسامی کامل:
https://bit.ly/3IMNUGY
#سعید_مدنی
#اعتراض_به_محکومیت
#فقدان_استقلال_قضایی
https://t.me/iranfardamag @MostafaTajzadeh
📝📝📝اعدام و اقتدار

✍🏻 سعید مدنی

در زمان و زمانه ای که هر روز 400 تا 1000 نفر به دلیل سیاست های غلط، مدیریت ضعیف ، فساد و ناکارآمدی جان می‌بازند و روزانه هزار خانواده را داغدار می‌کنند، مرگ روح الله زم چه حساسیتی را ممکن است برانگیزاند. حتما بعدها در نگارش وقایع این روز ها نامی از تک تک جان باختن بیماران مبتلا به کرونا نمی‌برند اما از روح الله زم یاد خواهند کرد، نه به این دلیل که او چنین کرد و چنان نکرد، نه به این دلیل که او خدمت کرد یا خیانت، نه به این دلیل که او صادقانه اعتراف کرد یا فریب وعده های زندانبان را خورد ، نه به این دلیل که او از حقوق قانونی اش برای داشتن وکیل و امثال آن برخوردار بود یا نبود و شاید نه به این دلیل که او واقعا مجرم بود یا قربانی، بلکه به این دلیل که او در زمان و زمانه ای که خاک مرگ بر سر جامعه ریخته شده بود و هر روز هزاران نفر در بیمارستانها به سادگی می‌مردند، "اعدام" شد.

حکم اعدام نه‌تنها یک سیاست جنایی خاص یا موضوع حقوق بشری، بلکه یک مسئله مهم سیاسی بنیادین است. این حکم بازتاب رابطه بنیادین بین افراد و نظام حکمرانی است. صدور و اجرای حکم اعدام همسو با نظر آنانی است که قدرتی مطلق‌العنان و انحصاری ازجمله حق‌گرفتن زندگی شهروندان را طالب اند. به این ترتیب حکم اعدام قربانی بزرگتر از محکوم به مرگ و خانواده اش یعنی یک ملت دارد. روی دیگر سکه اعدام آن است که حق حکمران برای کشتن مقدم بر حق شهروندان برای زندگی است. این حق که گروهی سر همنوع خود را می‌برند از کجا بر می‌خیزد؟ قطعا این حق مبنای حاکمیت مردم و قانون نیست. قانون نماینده اراده عامّه است که از مجموع اراده‌های افراد پدید آمده، از این رو باید پرسید: چه کسی به افراد دیگر حق داده است که حیات کسی را از وی باز گیرند؟ بزرگی گفته اگر بشر حق خودکشی ندارد، چگونه میتواند معطی این حق به هرمرجع دیگری باشد؟ و از همین رو، هیچ حقی مجازات مرگ را تجویز نمی‌کند.

تسلط حق نظام برای مجازات اعدام هم علت و هم نتیجه مجموعه سیاسی و اجتماعی فراگیرتری است که بسیاری آفات را به دنبال دارد. آیا محتمل نیست نظامی با مجوز کشتن، زمانی و جایی برای فرستادن شهروندان به جنگ‌هایی فراتر از دفاع از خود یا استفاده از قدرت افراطی یا اعمال شکنجه به بهانه تهدید امنیت ملی اقدام کند. آیا نظامی با مجوز کشتن، نظامی خطرناک نیست؟ می‌توانیم فراتر از این بگوییم آیا شهروندان در نظام حامی و مجری مجازات مرگ ، قربانیان این نظام نمی شوند؟

نظام‌های مجازات‌کننده مرگ بسیار خطاکار و خطرناک‌اند، زیرا اغلب خشن، محاسبه‌گر و برنامه‌ریزی‌شده هستند. پیام صدور مجوز کشتن به هر نظامی آن است که کشتار همیشه خطا نیست. چه زمان و چه کسی و به چه دلیل اختیار کشتن را به نظام‌ها داده است؟ حتی اگر محکومان سزاوار سلب حیات باشند که اغلب نیستند ، نباید آن‌ها را کشت، زیرا مجازات باید خاستگاه حیات باشد و نه خاتمه حیات.

در سال 2001 و در میانه‌گذار به دمکراسی، دولت شیلی قانون لغو حکم اعدام را به تصویب رساند. تا آن زمان 126 سال بود که حکم اعدام برای جرایم غیرسیاسی به کار برده می‌شد. مجازات حبس ابد نیز حداقل برای 40 سال صادر میشد. این موضوع در جشن عمومی که برای نشان دادن تعهد کامل به زندگی و حق حیات همه زندانیان برگزار شده بود اعلام شد. بی تردید روزی تاریخی بود که در آن گزینه طرفداری از زندگی، گزینه طرفداری از مرگ را شکست داد. به گفته یکی از فعالان حقوق بشر شیلی: «حق حیات و حفاظت از آن، حق بنیادین موجودات انسانی است. بدون حیات، موجودی وجود ندارد و بنابراین بدون آن همه حقوق ذاتی انسانی مردم نقض می شود.

اگرچه حکم اعدام نقض جدی اصول بنیادین اعلامیه جهانی حقوق بشر از جمله اصل سوم است که مطابق آن " هرکس حق حیات، آزادی و امنیت فردی دارد" ، این حکم در برخی کشورها هنوز به کار گرفته می‌شود. خوشبختانه آگاهی فزاینده درباره مصونیت حق حیات، مشارکت رسانه‌های جمعی در انتشار خبر محکومیت اعدام در شبکه های اجتماعی،خبررسانی گسترده در این زمینه و ارتباطات منطقه ای و بین کشوری موجب شناخت بیشتر این حقایق و محکومیت گسترده حکم اعدام شده است. اگر جهانی سازی یک اثر مثبت داشته باشد، دقیقاً همین امکان دسترسی و انتشار اطلاعات و رساندن اخبار به دولت‌ها، جامعه بین الملل و جامعه مدنی است.

ادامه در لینک زیر :
https://bit.ly/3npHEYA
#اعدام_بس
#علیه_اعدام
#سعید_مدنی
#اعلامیه_جهانی_حقوق_بشر

لینک مطلب در ایران فردا:
https://t.me/iranfardamag/3808
@iranfardamag @MostafaTajzadeh
📝📝📝 سازمان جنبش و شبکه‌ها
جنبش‌های اجتماعی به روایت
سعید مدنی – 10

✍🏻
سعید مدنی

جنبش‌های اجتماعی به‌ویژه جنبش‌های اجتماعی جدید غالباً از «ساختار شبکه‌ای» برخوردارند که توانایی و قدرت آن متأثر از عواملی چون اندازه، تراکم یا چگالی، و پیچیدگی شبکه‌ها‌ست. قدرت و میزان اثر‌گذاری هر شبکه موکول به انباشت منابع در درون آن است. در‌واقع، بدون وجود منابع در درون شبکه، پیوندهای موجود در آن نمی‌توانند شبکه را کارآمد سازند. منابع درون شبکه می‌تواند سرمایه قلمداد شود. از این دیدگاه، ‌شبكه‌ چنین‌ تعریف‌ می‌شود: الگویی‌ از پیوند‌های‌ ارتباطی‌ معین میان‌ مجموعه‌ای‌ از افراد یا كنشگران‌ اجتماعی ‌که بر  ‌منابع‌ تجسم‌‌یافتۀ درون‌ ‌شبكه‌ متمركز است‌.

پیوندهای نیرومند درون  هر شبکه  از‌جمله  خانواده‌ها و دیگر جماعات حس هویت و تعلق را ایجاد می‌کند و افزایش می‌دهد. اما پیوندهای افقی در درون شبکه‌ها وگروه‌های اجتماعی بدون پیوندهای بین‌گروهی، از قبیل پیوندهایی که شکاف‌های گوناگون اجتماعی مبتنی بر دین، طبقه، قومیت، جنسیت و شئون و موقعیت‌های اجتماعی ـ اقتصادی را در‌می‌نوردند، ممکن است تمامی انرژی یک یا چند شبکۀ اجتماعی را هدر دهند. جنبش‌های اجتماعی چسب بین این شبکه‌ها می‌شوند و انرژی حیرت‌انگیزی را از این طریق پدید می‌آورند.

شبکه‌ها اغلب فعال‌اند و نه منفعل. زمانی که شبکه در متن یک جنبش اجتماعی فعال می‌شود، بر‌پایۀ عقلانیت جمعی به موجودی خلاق بدل می‌شود که به‌سادگی نمی‌توان آن را مهار کرد. گفته شده وقتی شبکه‌ها به سویی هجوم می‌آورند به‌نظر می‌رسد نیروهای بی‌شماری از تمام جهت‌ها به نقطه‌ای خاص یورش می‌برند و سپس در محیط محو می‌شوند.

با وجود فصل مشترک‌های بسیاری که در تعاریف شبکه‌ها مطرح شده، آن‌ها را می‌توان به لحاظ ویژگی‌های متنوعشان به چندین دسته تقسیم کرد. شبکه‌ها برحسب نوع به دو گروه رسمی و غیر‌رسمی؛ برحسب اندازه به محدود و گسترده؛ برحسب ابعاد به خانوادگی، منطقه‌ای، ملی و جهانی؛ و برحسب ساختار به باز و بسته، انبوه  و پراکنده، همگن و ناهمگن تقسیم می‌شوند. هر فرد ممکن است خود‌آگاه یا نا‌خود‌آگاه  در چند شبکه عضویت داشته باشد و در جنبش‌های اجتماعی همه یا بخشی از آن‌ها را به سود جنبش فعال کند. حضور خود‌آگاه یا ناخودآگاه در شبکه‌ها به واسطۀ آن است که جنبش‌های اجتماعی به جنبش‌های سبک زندگی شهرت یافته‌اند، یعنی در جریان زندگی روزمره و به‌عنوان بخش مهمی از انتخاب‌های روزانۀ افراد روش زندگی آنان را تحت تأثیر قرار می‌دهند و آن‌ها را  هضم می‌کنند.

جنبش‌های اجتماعی موجب برانگیخته شدن حساسیت‌های شدید در میان گروه بزرگی از افراد جامعه می‌شوند و در‌نتیجه احتمال پیوستن آنان به یك جنبش اعتراضی بدون پیوندهای سازمانی و حزبی را افزایش می‌دهند. شبكه‌های مبتنی بر مشاركت فردی بر‌پایۀ تجربیات مشترك پیشین شكل می‌گیرند و همین امر سبب می‌شود تا صورت‌های جدیدی از مشاركت ابداع شود. شکل گرفتن اشکال جدید مشارکت به‌هیچ‌وجه به معنای منتفی شدن كاركرد احزاب و سازمان‌های سیاسی یا کاهش ارزش فعالیت این سازمان‌ها نیست. برعكس قطعاً كسانی كه با شبكه‌های حزبی و سازمانی پیوند می‌خورند با سرعت بیشتری می‌توانند نقش خود را در جنبش ایفا كنند. اما واقعیت این است كه اكثریت قابل‌توجه جامعه هرگز وارد احزاب و سازمان‌های سیاسی نمی‌شوند و اغلب مشاركت فردی را ترجیح می‌دهند. جنبش‌های اجتماعی نه‌تنها نمی‌توانند قدرت این بخش بزرگ جامعه را نادیده بگیرند، بلكه برعكس بستر مناسب را برای مشاركت همۀ آنها در سرنوشت جامعه فراهم می‌كنند..... 

متن کامل:
https://cutt.ly/HwowbuFz
#ایران_فردا
#سعید_مدنی
#سازمان_جنبش
#شبکه‌های_اجتماعی

🆔@MostafaTajzadeh
📝📝📝فروپاشی حادثه نیست فرآیند است...

✍🏻#سعید_مدنی در بخشی از مقدمه کتاب «فروپاشی» مرحوم هدی صابر نوشت:

#انقلاب ها گزینه های انتخاب شده در دسترس نیستند که با برنامه‌ریزی قبلی و به دقت برگزیده شده باشند. انقلاب گزینه در دسترس فعالان اجتماعی نیست تا پس از ارزیابی آن را انتخاب کنند.

درست است که در زمان وقوع انقلاب، هرکس اغلب داوطلبانه و با اختیار جای خود را در صف انقلابیون یا در برابر آنها انتخاب می کند اما همانطور که صاحب نظرانی مانند
#چارلز_تیلی گفته اند، انقلاب ممکن است زمانی رخ بدهد که اغلب مردم تصور وقوع آن را هم نمی کنند. بنابراین، انقلاب ها حاصل اراده گرایی محض مردم یا توده های انقلابی نیستند.

انقلاب ها بیش از آن آشفته و در هم ریخته اند که بتوان با طرح های از قبل آماده، آنها را برنامه ریزی کرد. با این وجود، همانطور که آصف بیات گفته:«انقلاب ها به عنوان #جنبش بسیار پربار بوده، اما از منظر ایجاد #دگرگونی ضعیف اند. این خیزش ها تحرکی برانگیزاننده به نمایش گذاشتند که در بردارنده شیوه هایی مبتکرانه، تاکتیک های هوشمندانه و بسیار شجاعانه و فداکارانه بود اما در ایجاد #گسستی بنیادین از نظم پیشین ناکام بودند.»

شاید به همین دلیل، در دنیای کنونی انقلاب ها اعتبار گذشته را ندارند. اما فارغ از
#مطالعه انقلاب ها، روی دیگر تحولات اجتماعی رادیکال بررسی روند فرسایش و فروپاشی رژیم های سیاسی است. بعد از کار برجسته #اسکاچپول در باب انقلاب های اجتماعی، کاملا روشن شده که هر دو عامل، شورش مردم و فروپاشی دولت شرط لازم برای رویداد انقلاب است.

#فروپاشی اگرچه ظاهراً مفهومی صریح و روشن است اما در همان حال مفهومی متکثر و متنوع است. گلدستون(۱۹۹۱) فروپاشی نظام را به عنوان بحران در اقتدار نظام مستقر، اعتراض نخبگان و شورش مردمی تعریف می کند. فروپاشی نظام بسیار فراتر از فروپاشی دستگاه اداری دولت یا #ورشکستگی حکومت است.

معنی موردنظر گلدستون از فروپاشی، تا حد زیادی به مفهوم از هم پاشیدگی سرزمین نزدیک است، زیرا بر اساس آن، نظام که وظیفه حفظ کنترل و ثبات در سرزمین را به عهده دارد،
#سقوط می کند و در نتیجه این امکان برای گروه های دیگر فراهم می شود تا برای سلطه بر سرزمبن، تلاش کنند.

از هم پاشیدگی را می توان از دو بعد فروپاشی نهاد سیاسی و نزاع بر سر قدرت توضیح داد. فروپاشی نهاد سیاسی به معنای آن است که قواعد و ارزش های حاکم بر تضادهای میان گروه ها، به ویژه درون نظام مستقر، دیگر
#مشروعیت ندارد، اثربخش نیست و از آنها پیروی نمی شود. اما نزاع بر سر #قدرت به معنای آن است که اختلاف و کشمکش نابودکننده ای میان گروه هایی که در بخش یا بخش هایی از سرزمین، منابع را بسیج و کنترل می کنند، جریان دارد. همین عوامل، میزان محتمل فروپاشی را نیز تعیین می کنند.

فروپاشی مفهومی دو قطبی است و به وقوع و عدم وقوع خود اشاره دارد، در همان حال عموماً با شدت های متفاوتی واقع می شود؛ به ویژه باید توجه داشت که اقتدار و بحران رژیم ها همواره در حد فاصل صفر و صد قرار دارد و شدت آن به میزان تمرد علیه اقتدار نظام مرتبط است.

پس فروپاشی اولا
#حادثه نیست، بلکه #فرآیند است و ثانیا فروپاشی نظام ها همواره محتمل و در طیفی از احتمالات بسیار کم تا بسیار بالا قرار دارد.
@MostafaTajzadeh
⭕️"آتش خاموش"؛نگاهی به اعتراضات آبان ۹۸

🔹به کوشش:سعیدمدنی و همکاران

🔻بازنشر از ایران‌فردا

@iranfardamag

🔸کتاب" آتش‌خاموش" رویداد ابان 98 را از منظر مطالعات اجتماعی مورد بررسی قرار داده و تلاش دارد تا با بهره‌گیری از مجموع دیدگاههای صاحب‌نظران اقتصادی، سیاسی،فرهنگی واجتماعی مستقل وقراردادن ارزیابی گزارش برمبنای میانگین آرای کارشناسان ونیزبازتاب کلیه اظهارنظرها وجمعبندیها به ارائه یک جمعبندی ملی ازاعتراضات آبان 98 دست یابد.

🔘ویژگی‌ها

▪️بهره‌گرفتن ازسه الگوی نظریه‌ی محرومیت نسبی،جامعه‌ی جنبشی ونقش فناوری‎ های جدید ارتباطی برای توضیح علل وماهیت این کنش.

🔸بررسی پراکندگی،ویژگی‌ها وشدت اعتراضات، مکان‌هایی که اعتراض درآن به وقوع پیوسته، تحلیل دسته‌بندی شعارها و تاکتیکهای‌ معترضان براساس نوع و گستره واکنش‌های اعتراضی.

▪️بررسی طبقات اجتماعی با لحاظ وجوه نابرابری وتبعیض وویژگی‌های منطقه‌ای، شکاف‌های سیاسی واقتصادی،حکمرانی تبعیض‌آمیز،ناکارآمدی مدیریتی، درفراهم‌ آوردن زمینه‌های این اعتراضات.


🔹منبع:
http://bit.ly/3GcrI8x
#آبان_98
#ایران_فردا
#سعید_مدنی
#موسسه_رحمان
https://t.me/iranfardamag

@MostafaTajzadeh
📝📝📝محکم و استوار ایستاده‌اند عزیزان دربندمان بسان کوه!

✍🏻فخرالسادات محتشمی پور

طرفدار حقیقت که باشی اینگونه استوارقدم‌می‌مانی.

ما را هم دعوت به شکیبایی می‌کنند و ما لبخند می‌زنیم.

و دوستان عزیزی داریم که لطفشان ما را می نوازد.

مجلس انس دیشب با حضور گرم دوستان خاطره‌انگیز شد برایمان.

تماس از زندان و شنیدن صدای آزادگان دربندمان صفای مجلس را افزون کرد.

تشکر کردند و گفتند راضی به زحمت نبوده‌اند. گفتیم آرزو‌کنید تا ما به نیابت شمع‌ها را فوت کنیم.!

مثل همیشه برای خود چیزی نخواستند. آرزوی بهبود وضعیت نابسامان ایران را داشتند. و ما قبل از فوت کردن شمع‌ها آرزو کردیم آرزو‌ به دل نمانیم!

محفل گرمی بود و به گفتارهای کوتاه دوستان درباره‌ی آقا سعید و‌مصطفی و‌خاطره‌گویی ها مزین شد و‌ اظهار لطف یاران نسبت به من و منصوره و دخترها.

طرح روی کیک هنر یاسمن‌جان بود. یاسمن نماینده بچه‌ها و جای صبا و‌ عارفه و‌ فاطمه خالی.

نمی دانم فردا که بیاید جگرگوشه‌هایمان از این روزها و دیگر روزها که به ستم گذشت چه خواهند گفت و چه خواهند نوشت اما خوب می‌دانم که به پدرانشان افتخار خواهند کرد برای این که در کنار مردمشان ایستادند و در همین سو خواهند ماند تا زمانی که ایران ایران شود و برای همه ایرانیان.

#جای_منتقد_زندان_نیست
#سعید_مدنی_را_آزاد_کنید
#سید_مصطفی_تاجزاده_را_آزاد_کنید
#زندانیان_سیاسی_را_آزاد_کنید

@MostafaTajzadeh
🔴مراسم نوروزی و تغییرات اجتماعی

🔷
سعید مدنی

بازنشراز ایران فردا

@iranfardamag

▪️ در شرایط کنونی جامعه ایران هر مناسبت، جشن یا رسمی که تظاهر هویت ایرانی باشد باید تقویت و ترویج شود زیرا ارتقا‌ی هویت ملی و تعمیق آن یکی از مولفه‌های مهم خروج جامعه ایران از بحران‌های کنونی است. در حال حاضر بزرگ‌ترین سرمایه‌ای که می‌تواند انسجام جامعه ایران را حفظ کند و به آن انگیزه کافی بدهد تا وضعیت بحرانی موجود را پشت سر بگذارد و زمینه و انگیزه لازم برای یک مشارکت همگانی ایجاد کند همین هویت ملی است.

🔸 آداب و رسومی مثل نوروز، چهارشنبه‌سوری و سایر اعیاد و مناسبت‌ها مثل مهرگان که با هویت ملی ارتباط دارد، می‌تواند به تقویت روح و انسجام ملی کمک کند و این تفرق و تعارضات، شکاف‌ها و کش‌مکش‌هایی که تقریبا تمامی ابعاد جامعه ایران را گرفته تا حدی ترمیم کند و از متلاشی شدن جامعه ایران جلوگیری کند.

▪️ مدرنیته تقریبا تمامی ابعاد زندگی جامعه ایرانی را تحت تاثیر قرار داده و نوروز و سایر اعیاد و رسومات و رفتارهای ایرانیان را هم طبیعتا متاثر کرده است. این تغییرات اجتناب‌ناپذیر است و نمی توان در همان ظواهر و تظاهرات زندگی سنتی ماند و تحت تاثیر تحولات ناشی از مدرنیته قرار نگرفت. این مسئله به خودی خود نباید امر منفی‌ای قلمداد شود و باید به عنوان یک واقعیت آن را بپذیریم.

🔸 با وجود تاثیر پذیری رسوم ملی از مدرنیته روح و متن آیین‌هایی مثل نوروز همچنان کارکردهای خودشان را دارند.

▪️ سیاست‌های غلط در دهه‌های گذشته تلاش داشته یکی از دوبعد ملی و مذهبی جامعه ایران را به نفع دیگری حذف یا تضعیف کند که موفق هم نبوده و به همین خاطر هم می‌بینیم که وقتی در گذشته جریاناتی اصرار داشتند نوروز را به عنوان رسمی به جا مانده از ایران باستان در مقابل اعیاد مذهبی کم‌رنگ‌ کنند، کمترین موفقیتی حتی در میان اقشار مذهبی به دست نیاوردند. این نشان می‌دهد که جامعه ایران در مقابل چنین گرایشاتی مقاومت مدنی میکند. 

🔸هنوز به میزان کافی توصیه‌هایی مثل نخریدن ماهی قرمز و استفاده نکردن از حبوبات برای کاشت سبزه سفره هفت‌سین چندان مورد توجه قرار نگرفته است. منتها واقعیت این است که این مسئله ناشی از کم‌کاری فعالان محیط‌زیست و کسانی است که باید در این زمنیه آموزش دهند، کار ترویجی کنند و به نوعی جامعه را با روش‌های مناسبت‌تر برگزاری آیین‌های نوروز آشنا کنند. برای به نتیجه رسیدن این تلاش ها باید الگوهای جایگزین ارائه کرد. حذف سبزه یا ماهی از سفره هفت‌سین معمولا با مقاومت مواجه می‌شود. آنچه کمک می‌کند ارائه مدل‌ها و الگوهای بدیلی است.

▪️ همه ابعاد زندگی جامعه ایران درگیر مناسبات فعلی شده است . هیچ چیزی در خلاء رخ نمی‌دهد و آداب و رسوم نوروز هم در بستر اجتماعی امروز باید مورد توجه قرار گیرند که کالایی‌شدن بخش و سهم قابل توجهی از فرهنگ و زندگی را تحت تاثیر قرار داده است. اگر کسی با کالایی‌شدن مشکل دارد باید سیاست‌های لیبرال و نئولیبرالی را نقد کند که دراقتصاد، فرهنگ و اجتماع ترویج و تشویق می‌شود. کالایی‌شدن بخشی از رفتارها و مناسک نوروز تحت تاثیر سیاست‌های نئولیبرالی است که متاسفانه در اقتصاد ایران ساری و جاری است.

🔸 اینکه مناسک و آدابی آن هم در سطح ملی و مرتبط با هویت ملی مورد سوء‌استفاده قرار می‌گیرد طبیعتا جای نقد و ارزیابی مجدد و روشن کردن موارد سوء‌ استفاده را دارد. درست همان‌طور که در مناسک مذهبی مثلا ایام تاسوعا و عاشورا خشونت ترویج یا شکاف‌های مذهبی و حتی قومی فعال می شود. درواقع از این مناسک و روحیات ملی و مذهبی سوء‌استفاده‌ می‌شود. درحالیکه تاکید بر مناسک ملی و مذهبی باید مبنایی برای انسجام هویت ملی شود. 

▪️ تمایل دولت‌ها و کلا نظام سیاسی به مداخله در تمامی جوانب زندگی جامعه پس از انقلاب آثار به شدت منفی بر زندگی و رفتار ایرانیان گذاشته است. در گذشته ساز و کارهای اجتماعی و نظارت جمعی رفتارها را متعادل می‌کرد.شبکه‌ای از ارتباطات وجود داشت که نوعی از کنترل جمعی و همگانی را محقق می‌کرد. دولت و نظام این شبکه روابط را از بین برده و خواست خودش جای آن بشیند. سال به سال نشان داده شده که جامعه مدنی مرجعیتی برای دولت و نظام در رسوم و مناسک ملی قائل نیست. یعنی جامعه مدنی اساسا از ورود نظام سیاسی به این مسائل ناراضی است و به هیچ‌وجه این هژمونی را قبول ندارد و نمی‌پذیرد. به همین دلیل هم مداخلات نظام سیاسی در این امور فقط تبعات و آثار منفی داشته است.....



متن کامل:

https://cutt.ly/qw9dUOn3

#نوروز
#ایران_فردا
#سعید_مدنی


لینک مطلب :

https://t.me/iranfardamag/1210 
http://t.me/iranfardamag
📝📝📝 برای مادر سعید...

✍️ علی معینی

گفتن از زندان و زندانی، روایت کاملی نیست اگر از آن‌سوی دیوار، از خانواده، دوستان و‌ رنج هرروزه‌ی آن‌ها نگوییم. تبعید، تحدید شرایط، جابه‌جایی و هرگونه ظلم مضاعف تنها در یک سوی محصور به دیوارهای ظلم اتفاق نمی‌افتد.

اگرچه آن ستمی نارواست در حق یک‌نفر، اما مگر آن یک‌نفر را می‌توان جدا از پدر، مادر، همسر و فرزندانش دانست؟ مگر می‌شود او را جدای از حلقه‌ی آدم‌هایی که دوست‌اش دارند و زیست هرلحظه‌ی آن‌ها به وجود و حضورش گره خورده‌است دانست؟ تجربه‌ی زندان برای هردوسوی دیوار، از دست‌دادنِ معمولِ زندگی‌ست.

او که محبوس است در نزاعی است با محدودیت‌های تحمیلی برای ساختن یک زندگی جدید اما آن دیگران در شرایطی که هیچ تصویری از میدان رزم عزیزان در آنسوی حصارها ندارند باید هرلحظه‌ زندگی را پشت آن دیوارها تصور کنند، نگران باشند و شاید یکی از سخت‌ترین کارها همین یکی باشد.

امروز با جمعی از دوستان جان به دیدار «اشرف بانو» مادر محترم و دوست‌داشتنی سعید مدنی رفتیم، مادری نگران و دلتنگ. مادری که هر شب‌ با خودش فکر می‌کند «نکند اوین دوباره در آتش بسوزد»، مادری که هر روز چک می‌کند تنها پسرش غذای خوبی خورده؟ و یا زندگی برایش چگونه می‌گذرد. همسر و فرزندان پسرش این تنهایی را در چه شرایطی طی می‌کنند؟ او در مقاومتی ستودنی و عاشقانه می‌گوید : «خانه را ترک نمی‌کنم، چون فرزندم امکان و اختیار ترک فضای ناعادلانه‌ی زیست این روزهایش را ندارد».

تلویزیون جعبه‌ای است جادویی برای سرگرمی من و ما، برای لحظه‌ای فراغ‌بال یافتن از واقعیت زندگی، غرق‌شدن در دنیای رویایی تصاویر، اما این‌جا گویا دریچه‌ای است برای شنیدن خبری هر چند کوتاه از زندان، از فرزند محبوس؛ «به من خبرها را نمی‌گویند ولی من از اینترنشنال و بی‌بی‌سی همه چیز را می‌شنوم زندان که آتش گرفت، پسرم که چاقو خورد، خبر تبعیدش به بندرعباس و همین روزها خبر دماوند.» همه را همین جعبه‌جادو به مادر می‌دهد، نه رعایت سن‌وسالش را می‌کند، نه سعی می‌کند خبر بد را مزه‌مزه کند تا شاید مادر سال‌خورده شوکه‌ی این ناگوارْخبر نشود.

اشک‌ها را همراه با بغض فرو می‌خورد و می‌گوید: «ماه‌ها است ترک منزل نکرده‌ام، کجا بروم وقتی پسرم در زندان است» آن‌قدر بزرگ‌منش است که رنج مرخصی‌های کوتاه راه نمی‌خواهد و در کنار همه‌ی دلتنگی‌ها می‌گوید: «زندان حتی نام‌اش هم بد است» اما هرگز نمی‌گوید که احتیاط کن و یا سکوت! که راه فرزند را باور دارد؛ «سعید خودش این مسیر را انتخاب کرد، او دل‌داده ایران و مردم است»‌.

با خودم فکر کردم که مهم نیست فرزندت چندساله‌است، تا هستی و نفس می‌کشی، هر نفس نگرانی و دلواپسی جگر‌گوشه‌ات است. حالا اگر این فرزند در جعبه‌ی آهنینِ «سکوت کن یا مدح ما بگوی» گیر افتاده باشد همه‌چیز بدتر است.

به امید آزادی و آبادی این مملکت و سرمایه‌هایش. به امید این‌که دیوارها بریزد و آغوش‌ها دلتنگی‌ را به خاطره‌ها بسپارند. به امید ریشه‌کن شدن ظلم و ظالم. برای سعید که این‌روزها اسیر ظلم مضاعف تبعید از زندانی به زندان دیگر است.

#سعید_مدنی
@tahkimmelat
@MostafaTajzadeh
📝📝📝 سعید مدنی؛ پژوهشگر مرجعی که نباید دربند باشد

✍🏻سیدحسین سراج‌زاده

دکتر #سعید_مدنی یکی از پژوهشگران جدی و پرکار درباره مسائل اجتماعی ایران است که آثار علمی او (مقاله و کتاب) در زمره کارهای مرجع برای دانشگاهیان، اهل اندیشه، و کارشناسان و مدیران کشور بوده است.

متاسفانه به خاطر محدودیت¬های مغایر با معیارهای آکادمیک در نظام دانشگاهی ایران، او هیچ¬گاه نتوانست به عنوان یک عضو هیات علمی مشغول شود، با آنکه از شایستگی علمی و اخلاق حرفه‌ای بالایی برخوردار بود و برخی از آثار پژوهشی او منحصربفرد و برای اهل علم و پژوهش مرجع هستند. 

با وجود این، مدنی با اعتقاد عمیق به کارهای علمی و پژوهشی برای شناخت مسائل و مشکلات جامعه و استفاده از آنها برای بهبود شرایط کشور، علی‌رغم همه محدودیت‌هایی که داشته، با شکیبایی و آرامش به کار علمی خود ادامه داده و در این مسیر، هم از ظرفیت‌های نهادهای رسمی استفاده کرده‌است و هم از ظرفیتهای نهادهای مدنی؛ یه گونه-ای که در سابقه کارهای علمی او، از یک طرف سردبیری فصلنامه علمی پژوهشی رفاه اجتماعی با صاحب امتیازی دانشگاه علوم بهزیستی ایران و اجرای طرح های پژوهشی ملی در حوزه مواد مخدر و اعتیاد برای ستاد مبارزه با مواد مخدر دیده می¬شود و از سوی دیگر، فعالیت در نهادهای علمی مدنی مثل انجمن جامعه¬شناسی ایران و موسسه رحمان (رشد، حمایت، اندیشه) که سازمان¬های داوطلبانه مردم نهاد هستند.

🔗 متن کامل را در لینک زیر بخوانید: 👇
https://yun.ir/3ua2lb
@MostafaTajzadeh
📝هرچه پر بارتر افتاده‌تر

✍️حسین رزاق

📍بعضی آدمها را باید از نزدیک بشناسید تا تازه متوجه شوید کی هستند و کجا ایستاده‌اند! تازه زیست زندان هم قطعا ناقض این مثل است که آدم‌ها را در سفر باید شناخت! یکی از بزرگترین سعادتهای من اما شناخت از نزدیک و تجربه زیسته زندان با دکتر #سعید_مدنی‌ است و تغییر تمام تصورات قبلی‌ام از او!

📍شما که غریبه نیستید؛ قبل از هم‌اتاق شدن با آقا سعید فکر میکردم انسانی با تبختر و مغرور است که اگر قرار باشد در زندان با کسی دوستی کنم او آخرین نفر خواهد بود. البته تصورم از آن تبختر و غرور بنا بر کوله‌باری پر از تجربه و اندوخته‌های بی‌نظیرش بود که هر فصل زندگی‌اش یک حاصل بزرگ داشته. اما تمام تصوراتم از خودش را در روز دوم زندان و پای سفره‌ی صبحانه و بعد هم در قدم ‌زدنهای هواخوری، به محکمی زد و فروریخت.

📍سعید مدنی بی تعارف و اغراق به مثابه همان درختی‌ست که هرچه پربار تر میشود افتاده‌تر میشود. حتما شنیده‌اید چقدر رفاقتش حامیانه است چنانکه از سر عشق و مهر، جدای از آنکه گوش شنوای همیشه آماده‌ای برای تمام مسائلمان بود، حتی درد ‌دلهای خصوصی ما را هم از چشم‌هایمان می‌فهمید و چنان پدرانه میپرسید که چاره‌ای نداشتی جز آنکه بغضت را پیش او بترکانی. این تازه در بین ساعات و لحظه‌هایی از زندگی روزانه او بود که برای ثانیه به ثانیه‌اش از هفت صبح که بیدار میشد برنامه داشت. از دوش صبح تا تماس‌های سر ساعت با مادر و همسر و دخترانش و شروع به نوشتن. حالا حساب کنید چقدر مهرش را خرج هم‌اتاقی‌هایش میکرد که میان تمام مشغله‌های روزانه‌ای که غالبش در جهت خیر عمومی بود، برایمان غذا هم می‌پخت چون دوست داشت دوستانش غذای سالم و خوشمزه بخورند و نه فقط ما که سفره‌داری هم میکرد و هر هفته گروهی از زندانیان از دست‌پختش مستفیض میشدند.

📍چنان رفاقتش حامیانه‌ و مراقبتی‌ست که بخواهید چیزی از زندگی‌اش بیاموزید همین اولینش است و البته اولویت کار سیاسی در خدمت جمع نه پروژه‌های شخصی که گاه برای نتیجه پا روی تک تک آدم‌ها هم میگذارند.

📍حالا دیگر گفتن از دلتنگی‌هایم برای انسانی که تمام وجودش بانی برکت است تکراری شده اما همین چند شب پیش که در عروسی یاسمن (دختر کوچکش) بعداز صد و ده روز دلتنگی در آغوشش کشیدم باز یادم آمد که چقدر به او و آموزه‌هایش مدیونم. اما امروز که همزمان با خبر آزادی مجید به عبداله میگفتم دکتر برگشت دماوند باز تمام آن دلتنگی‌ها بر سرم آوار شد تا دوباره تنها آرزویم پایان این تباهی مطلقه باشد.


✂️عکس مربوط به شب عروسی یاسمن مدنی‌ست و کراوات من و آقا مهدی هم برای جشن. اگر کسی نگوید واای اینها هم فلان شدند:)
@MostafaTajzadeh
📝📝📝 درخواست سخنگوی جبهه اصلاحات: نگاه وفاق ملی به پرونده دیگر زندانیان سیاسی از جمله تاجزاده و ‎مدنی تعمیم پیدا کند

✍🏻 جواد امام

ضمن استقبال و تشکر از تصمیمات بجا و شایسته ریاست محترم قوه قضائیه در خصوص مختومه شدن پرونده برخی خبرنگاران و روزنامه‌نگاران، خواننده جوان (شروین حاجی‌پور) و همچنین آقای محسن برهانی، که همگی در جهت ‎#وفاق_ملی است، خواستار این هستیم که این نگاه به پرونده دیگر زندانیان سیاسی دربند از جمله آقایان ‎#مصطفی_تاجزاده و ‎#سعید_مدنی و… تعمیم پیدا کند.

راه وفاق، از اعتمادسازی و پذیرش نگاه مخالف و ایجاد امید می‌گذرد.

‏⁧ #حاکمیت_قانون
‏⁧ #قوه_قضاییه
@sobhema_ir
@MostafaTajzadeh