فردای بهتر (مصطفی تاجزاده)
44.8K subscribers
10.9K photos
3.44K videos
520 files
29.6K links
✳️کانال تلگرامی «فردای بهتر» با منش اصلاح‌طلبانه با ارائه رویکردی تحلیلی تلاش دارد به گسترش دموکراسی و بسط چندصدایی در جامعه ایران به امید فردایی بهتر برای ایران و ایرانیان قدم بردارد.

اینستاگرام: https://instagram.com/seyed.mostafa.tajzade
Download Telegram
دین قانون کلی است یا یک اموزه تربیتی


شهاب الدین حائری شیرازی

نگاه ما به دستورهای دین تعیین میکند که این دستورها بصورت کلی به عنوان قانون برای همه انسانها بدون در نظر گرفتن شرائط هر شخص بیان شده یا اینکه دین ماهیت قانونی ندارد بلکه دین یک سری دستور های تربیتی است که با توجه به موقعیت و شخصیت و خصوصیات هر فرد بایست کیفیت خاصی از آموزه تربیتی دین برای شخص خاص توسط مربی که کارشناس دین است تجویز شود.

مرحوم ایت الله جزائری از شاگردان نزدیک علامه طباطبایی جسورانه نظری برخلاف مشهور را مطرح می نماید.
انتشار سخنان ایشان به معنی ضرورت پرداختن به این تئوری در مجامع علمی است ونه تایید آن.

آیت الله سید مرتضی جزایری:

1) هر یک از نواهی و اوامر و حلالات و حرامات عصر نزول در راستای یک امر تربیتی بوده و نه #پیامبر و نه ائمه نمی توانند حکمی خارج از این بستر و صرفا در یک قالب و فرم دستوری بدهند!

2) این احکام رساله ها، ذهنیات فقهاست که بدون توجه به بستر فرهنگی عصر نزول، و صرفا بر اساس دلالت لفظی کلمات و... صادر شده، که وقتی به آنها نظر می کنیم چیزی جز سقوط #فرهنگی در آنها نمی بینیم!

3) بطور مثال کدامیک از احکام زیر از کتاب #نکاح عروه الوثقی از منظر وانشناسی تربیتی و یا جامعه شناسی مردود نیستند؟!‌ احکام حقوق زن یا اعم از نفقه و خروج از منزل یا احکام #بلوغ دختر در 9 سالگی یا احکام اذن پدر برای ازدواج دختر!!!

4) لذا دين فاقد ماهيّت قانون‌گذارانه است زيرا قانون را از اعتبارات مابعدالاجتماع و مقوّم آن‌را پذيرش جمعي مي‌شمرد بنابراين، جامعه نمی تواند احکامی بيرون از حيطه مشکلات خويش به شکل قانون برخود حاکم شناسد.

5) ازاين رو، #دين نه تنها قانون‌‌گذاری نمی‌کند، بلکه برخلاف انتظار، ماهيّتاً نيز واضع قانون نيست؛ زيرا مقوّم قانون پذيرش اجتماعی است. تنها وظيفه دين تربيتِ انسان در مسير تکامل معنوی است.

*منبع: پیاده شده از سخنرانی آیت الله #مرتضی_جزایری در سال ۱۳۷۱

پ.ن:
1- از اصلی ترین مدافعان نظریه شورایی شدن مرجعیت شیعه در عصر حاضر بودند.

@loversfaith
https://t.me/virayeshe_zehn
خواجه شمس‌الدین محمد حافظ


بر سرِ آنم که گر ز دست برآید
دست به کاری زنم که غصه سر آید

خلوتِ دل نیست جایِ صحبت اَضداد
دیو چو بیرون رود، فرشته درآید

صحبت حکام ظلمتِ شبِ یلداست
نور ز خورشید جوی بو که برآید

بر درِ اربابِ بی‌مروّتِ دنیا
چند نشینی که خواجه کی به درآید

تَرکِ گدایی مکن که گنج بیابی
از نظرِ رهرُوی که در گذر آید

صالح و طالِح مَتاعِ خویش نمودند
تا که قبول افتد و که در نظر آید

بلبلِ عاشق، تو عمر خواه که آخِر
باغ شود سبز و شاخِ گُل به بر آید

غفلتِ حافظ در این سراچه عجب نیست
هر که به میخانه رفت بی‌خبر آید

یلدای سوگواران

مهدی تدینی
مترجم و تحلیل‌گر

این تلخ‌ترین یلدایی است که به یاد دارم. اما تلخی چیزی از یلدا نمی‌کاهد، زیرا اتفاقاً سرشت یلدا شادی یا پایکوبی نیست ــ یلدا را به سوگ هم می‌توان نشست، زیرا سرشت یلدا در کنار هم بودن است؛ همبستگی برای گذر از سرما و تاریکی. در دوران کهن، جان انسان به خُلقِ طبیعت وابستگی مستقیم داشت: بدترین وضعیتِ وجودی انسان در عمق زمستان بود و در برابر کوران، بی‌برگ‌وباری طبیعت و انجماد زمین و آب تنها همبستگی می‌توانست گذاری ایمن از روزهای سخت یخبندان را ممکن کند ــ و نیز امید به اینکه این زمستان به سر خواهد آمد.

یلدا برای همدلی است و این یلدا شب همدلی میان رنج‌دیدگان و سوگواران است؛ شبی برای گرامیداشت نام‌هایی که حتی شنیدنشان بغضی در گلو و اشکی در چشم می‌رویاند. همه‌ی برادران و خواهرانم را که عزیزشان در این پاییز پرغصه پرپر شد گرم در آغوش می‌گیرم و می‌گریم. و همزمان عذرخواه و شرمنده‌ام که نمی‌توانم دردشان را التیام بخشم. احساس گناه می‌کنم از ناتوانی‌ام.

دعوت می‌کنم در این شب، سرشت یلدا را زنده نگاه داریم و شب را به همدلی و دلجویی با داغداران سپری کنیم. و هرگز گمان نکنید این «هم‌دردی» فقط برای صاحب‌عزاست! هرگز! ما هر چه با قربانیان بیشتر همدردی و همذات‌پنداری کنیم، بهای «جان» را گرامی داشته‌ایم و گران کرده‌ایم. این مقاومتی در برابر «مرگ‌ارزانی» است ــ مقاومت در برابر بی‌بها شدن خون؛ خونی که در رگ ما نیز هست و ریختنش می‌تواند به همان اندازه آسان باشد. دست کشتارگر باید بداند، ما گنجیه‌دار یادِ جان‌باختگانیم و اصلاً هدفمان از زندگی گرامیداشت آن‌هاست.

از همه‌ی عزیزان داغدار هم‌خون و هم‌وطنم خواهش می‌کنم، مرا هم امشب بر سفره‌ی ماتم‌شان جا دهند. ساکت کنارشان می‌نشینم و اندوه‌شان را در آغوش می‌گیرم.

تاریخ‌اندیشی

خدای بزرگ است اهورامزدا، که اين زمين را آفريد، که آن آسمان را آفريد... که شادی برای مردم آفريد!

آرامگاه داريوش بزرگ - نقش‌رستم


شادی رکن‌ نخستِ فرهنگ ایرانی است، هر چند توجه به موضوع‌های غمناک و بهانه کردن مرگ بزرگانی چون سیاوش در مراسم کهن سوگ سیاوش - و در همان راستا، امام حسین (ع) - برای پویا نگاه داشتن مردمان در پاسداری از ستم‌ستیزی و مبارزه با بیداد نیز در آن بوده، و به نشانه‌ی آن‌که اگر شادی هم هست همراه با خردمندی و دیدنِ دردهاست.

بر همین پایه است که آن روایت تکان‌دهنده درباره‌ی نوروز سال ۹۲ قمری را در تاریخ سیستان می‌خوانیم که: «هنگامی‌که سپاهیان قتیبه سیستان را به خاک و خون کشیدند، مردی چنگ‌نواز در کوی و برزن شهر، که ویران یا غرق آتش و خون بود، از کشتارها و نامردمی‌های قتیبه می‌گفت و اشک خونین از دیدگان بازماندگان جاری می‌ساخت و خود نیز خون می‌گریست. سپس بر چنگ می‌نواخت و چنین می‌خواند: با این همه غم، در خانه‌ی دل، اندکی شادی باید، که گاه نوروز است»...

و این‌چنین است که ایرانیان با نگاه‌داشت سنت‌های کهن و انسانی خود - که هر کدام بار معنایی و اسطوره‌ای چندی را با خود دارند که در گذر تاریخ نیز با انبوه رویدادهای ریز و درشت، به نشانه‌ی کهن بودن این زیست یگانه‌ی ایرانیان، تزئین گردیده و دارای غنایی بیشتر شده است - کوشیده‌اند تا شادی را پاس بدارند و این با هم بودن خانواده‌های خُرد (در کنار سفره‌ی هفت‌سین) و کلان (در آیین شب چله) و مردم محل (در برپاییِ چهارشنبه‌سوری) و شهر (در برگزاری پرشکوه جشن سده) در آیین‌های گوناگون ایرانی، در نهایت و با یاریِ «مهر» ملت ایران را شکل داده است.

شب چله از آن سنت‌های کهنِ پرمعناست که ما را ما کرده و در هیچ شرایطی نباید از برپایی‌اش غفلت کرد، به ویژه در روزهای سخت... یلدا امید ما را برای زایش مهر و برآمدن دوباره‌ی خورشید گرم نگاه می‌دارد و ما، در کنار دیگر فرزندان مهر، با دنبال کردن این سنت دیرپای ایرانی می‌کوشیم سهم خود را در یاریگری به اهورا ادا کنیم، تا اهریمن بارِ دگر در دماوند در بند گردد!

انجمن افراز

معرفی آیین شب چله، در: اقتصاددان

#فرهنگی
#مناسبت
#شب_چله

@PersianPolitics @MostafaTajzadeh