📝📝📝بیابان بود و تابستان و آب سرد و استسقا
✍🏻محمد افخمی
✅سرخوردگی جوانان دلباخته به شعارهای اصلاحات دور دوم دولت خاتمی داستان مکرری است که همواره در روایتهای مختلف گذشته این کشور وجود داشته است. روایتهایی که تنها در یافتن مقصر با هم تفاوت دارند. با این حال، درست در همان سالهای ملتهب، در همان روزهایی که آن جوانان به دنبال دلیل برای سرخوردگی میگشتند، گروهی دیگر در همان سن و سال، رویای دیگری یافته بودند و در رسیدن به آن عزمی حیرتانگیز داشتند. اراده کرده بودند در کشوری که نهایت موسیقی شاد تلویزیونیاش بیژن خاوری و علیرضا افتخاری و نهایت موسیقی شاد قابل خریدش پر پرواز شادمهر عقیلی بود، خواننده بشوند.
✅درست در زمانی که تصور عرف جامعه محافظهکار از موسیقی در چارچوب ساده کلیشههای مجوزدار و لسآنجلسی تعریف میشد، این جماعت گمنام برای خواننده شدن، چشمشان به پیشروترین خوانندهها و سبکهای غربی بود. واضح بود که با ارشاد و پروسه مجوز گرفتن آبشان توی یک جوب نمیرود، اما به جای بیخیال پیگیری هدف شدن، قید مجوز گرفتن را زدند. در ابتدای کار که پولی در بساط نداشتند یا کارشان انقدر جدی گرفته نمیشد که آهنگساز داشته باشند، با اینترنت دایلآپ دنبال بیت آهنگهای خارجی میگشتند. وقتی توان ضبط استودیویی کارهایشان را نداشتند با سادهترین امکانات، بعضا میکروفون موبایل، کارهایشان را ضبط میکردند. وقتی امکان پخش آهنگهایشان را نداشتند به ابتداییترین وبسایتها متوسل شدند و در زمانی که هنوز کامپیوتر و موبایل از کالای لوکس به کالای ضروری تبدیل نشده بود و هیچ شبکه اجتماعی مجازیای هم وجود نداشت، توانستند کارشان را به مخاطب نمایش دهند.
✅این تازه ابتدای سختی مسیرشان بود. از یک طرف به خاطر ساختارشکنی و سطح موسیقیایی آهنگها و حتی تیپ شخصیشان مورد بیتوجهی و یا غضب عرف جامعه بودند و از طرف دیگر معدود هوادارانشان امکان پیدا کردن یکدیگر را نداشتند. به علاوه با این که مجبور بودند وقت زیادی صرف تولید موسیقیشان کنند، تولید درآمد از این راه برایشان ممکن نبود. اما در نهایت مسیرشان را ادامه دادند. با کمترین هزینه برای آهنگها ویدیو کلیپ ساختند و آن را به شبکههای ماهواره ای فرستادند و بالاخره خودشان را به مخاطب انبوه عرضه کردند. مخاطبی که حیرتزده در برابر تلویزیون ترانهای میشنیدند درباره کسی که هرچند خط ثابت و پاسپورت کانادایی نداشت ولی ایرانسل و کارت ملی داشت. بازار جدیدی به سرعت متولد شده بود. امثال هیچکس و بهرام که مایه رپ کردن داشتند و زدبازی که سطح موسیقی بالاتری عرضه میکرد، به نظر آیندهای تضمین شدهتر داشتند. اما تتلو و ساسی مانکن و خوانندههای مشابهشان هم توانستند جایی برای خودشان در این ماه عسل کوتاه پیدا کنند.
✅اما مقدر بود این ماه عسل کوتاه باشد. با شهرت، فشار حاکمیت روی این خوانندههای زیرزمینی زیاد شد. وسوسه تولید درآمد بسیاری را به سمت مجوز گرفتن سوق داد. دردسرهای شهرت هم مزید مشکلات بود. به مرور، تعداد کمی بعد از مدتها چراغ خاموش زندگی کردن، تبدیل به خواننده مجاز شدند. عدهای عطای مسیر را به لقایش بخشیدند و آنها که قصد مصالحه نداشتند، به مهاجرت تن دادند. بعد از چند سال تعداد آنها که ماندند و کوتاه نیامدند از انگشتهای یک دست فراتر نمیرفت. امیر تتلو از نظر شهرت و تعداد طرفدار، سرآمدشان بود.
✅تتلو مثل یک سلبریتی معروف زندگی میکرد. خواننده زیرزمینی بود ولی صفحه اینستاگرامش چند میلیون دنبالکننده داشت و هر روز به خیل طرفدارانش افزوده میشد. آهنگهایش در سایتهای مختلف (مثل رادیو جوان) بیش از ده میلیون بار پخش شده بود و با بسیاری از سلبریتیهای دیگر، مثل بازیکنان فوتبال حشر و نشر داشت. اما زیرزمینی و خط قرمز بودن تبدیل به بختکی شده بود که تصمیم داشت آن را از زندگیاش حذف کند و برای رسیدن به این هدف دست به کارهای مختلفی زد و هزینههای مختلفی به خودش و دیگران تحمیل کرد. آنقدر روی حذف این بختک پافشاری کرد تا دستش رفت زیر سنگ نهادهای امنیتی.
✅فهمیدن این که تتلو در چه دامی افتاده برای کسی که کمی فعالیتهایش را دنبال میکرد کار سادهای بود. با این حال وقتی در زمان کاندیداتوری محمدباقر قالیباف در کانال تلگرامش از او حمایت کرد و چند روز بعد مدعی شد پستهای سیاسی کانالش توسط فردی در اطلاعات سپاه به او ارسال میشود، جای هرگونه تردید احتمالی را هم از بین برد. تتلو تمام این مسیر طولانی را کمابیش تنها آمده و طبیعی است که در این بین اشتباه هم کم نکرده. اما در بین تمام تصمیماتی که گرفته و کارهایی که کرده، پشتکاری که از خودش نشان داده برای هر بینندهای تحسینبرانگیز است. حالا در این موقعیتی که گرفتار شده نه تنها شایسته دست انداختن و مسخره کردن نیست، که شایسته تنها ماندن هم نیست.
@divanesara
@MostafaTajzadeh
✍🏻محمد افخمی
✅سرخوردگی جوانان دلباخته به شعارهای اصلاحات دور دوم دولت خاتمی داستان مکرری است که همواره در روایتهای مختلف گذشته این کشور وجود داشته است. روایتهایی که تنها در یافتن مقصر با هم تفاوت دارند. با این حال، درست در همان سالهای ملتهب، در همان روزهایی که آن جوانان به دنبال دلیل برای سرخوردگی میگشتند، گروهی دیگر در همان سن و سال، رویای دیگری یافته بودند و در رسیدن به آن عزمی حیرتانگیز داشتند. اراده کرده بودند در کشوری که نهایت موسیقی شاد تلویزیونیاش بیژن خاوری و علیرضا افتخاری و نهایت موسیقی شاد قابل خریدش پر پرواز شادمهر عقیلی بود، خواننده بشوند.
✅درست در زمانی که تصور عرف جامعه محافظهکار از موسیقی در چارچوب ساده کلیشههای مجوزدار و لسآنجلسی تعریف میشد، این جماعت گمنام برای خواننده شدن، چشمشان به پیشروترین خوانندهها و سبکهای غربی بود. واضح بود که با ارشاد و پروسه مجوز گرفتن آبشان توی یک جوب نمیرود، اما به جای بیخیال پیگیری هدف شدن، قید مجوز گرفتن را زدند. در ابتدای کار که پولی در بساط نداشتند یا کارشان انقدر جدی گرفته نمیشد که آهنگساز داشته باشند، با اینترنت دایلآپ دنبال بیت آهنگهای خارجی میگشتند. وقتی توان ضبط استودیویی کارهایشان را نداشتند با سادهترین امکانات، بعضا میکروفون موبایل، کارهایشان را ضبط میکردند. وقتی امکان پخش آهنگهایشان را نداشتند به ابتداییترین وبسایتها متوسل شدند و در زمانی که هنوز کامپیوتر و موبایل از کالای لوکس به کالای ضروری تبدیل نشده بود و هیچ شبکه اجتماعی مجازیای هم وجود نداشت، توانستند کارشان را به مخاطب نمایش دهند.
✅این تازه ابتدای سختی مسیرشان بود. از یک طرف به خاطر ساختارشکنی و سطح موسیقیایی آهنگها و حتی تیپ شخصیشان مورد بیتوجهی و یا غضب عرف جامعه بودند و از طرف دیگر معدود هوادارانشان امکان پیدا کردن یکدیگر را نداشتند. به علاوه با این که مجبور بودند وقت زیادی صرف تولید موسیقیشان کنند، تولید درآمد از این راه برایشان ممکن نبود. اما در نهایت مسیرشان را ادامه دادند. با کمترین هزینه برای آهنگها ویدیو کلیپ ساختند و آن را به شبکههای ماهواره ای فرستادند و بالاخره خودشان را به مخاطب انبوه عرضه کردند. مخاطبی که حیرتزده در برابر تلویزیون ترانهای میشنیدند درباره کسی که هرچند خط ثابت و پاسپورت کانادایی نداشت ولی ایرانسل و کارت ملی داشت. بازار جدیدی به سرعت متولد شده بود. امثال هیچکس و بهرام که مایه رپ کردن داشتند و زدبازی که سطح موسیقی بالاتری عرضه میکرد، به نظر آیندهای تضمین شدهتر داشتند. اما تتلو و ساسی مانکن و خوانندههای مشابهشان هم توانستند جایی برای خودشان در این ماه عسل کوتاه پیدا کنند.
✅اما مقدر بود این ماه عسل کوتاه باشد. با شهرت، فشار حاکمیت روی این خوانندههای زیرزمینی زیاد شد. وسوسه تولید درآمد بسیاری را به سمت مجوز گرفتن سوق داد. دردسرهای شهرت هم مزید مشکلات بود. به مرور، تعداد کمی بعد از مدتها چراغ خاموش زندگی کردن، تبدیل به خواننده مجاز شدند. عدهای عطای مسیر را به لقایش بخشیدند و آنها که قصد مصالحه نداشتند، به مهاجرت تن دادند. بعد از چند سال تعداد آنها که ماندند و کوتاه نیامدند از انگشتهای یک دست فراتر نمیرفت. امیر تتلو از نظر شهرت و تعداد طرفدار، سرآمدشان بود.
✅تتلو مثل یک سلبریتی معروف زندگی میکرد. خواننده زیرزمینی بود ولی صفحه اینستاگرامش چند میلیون دنبالکننده داشت و هر روز به خیل طرفدارانش افزوده میشد. آهنگهایش در سایتهای مختلف (مثل رادیو جوان) بیش از ده میلیون بار پخش شده بود و با بسیاری از سلبریتیهای دیگر، مثل بازیکنان فوتبال حشر و نشر داشت. اما زیرزمینی و خط قرمز بودن تبدیل به بختکی شده بود که تصمیم داشت آن را از زندگیاش حذف کند و برای رسیدن به این هدف دست به کارهای مختلفی زد و هزینههای مختلفی به خودش و دیگران تحمیل کرد. آنقدر روی حذف این بختک پافشاری کرد تا دستش رفت زیر سنگ نهادهای امنیتی.
✅فهمیدن این که تتلو در چه دامی افتاده برای کسی که کمی فعالیتهایش را دنبال میکرد کار سادهای بود. با این حال وقتی در زمان کاندیداتوری محمدباقر قالیباف در کانال تلگرامش از او حمایت کرد و چند روز بعد مدعی شد پستهای سیاسی کانالش توسط فردی در اطلاعات سپاه به او ارسال میشود، جای هرگونه تردید احتمالی را هم از بین برد. تتلو تمام این مسیر طولانی را کمابیش تنها آمده و طبیعی است که در این بین اشتباه هم کم نکرده. اما در بین تمام تصمیماتی که گرفته و کارهایی که کرده، پشتکاری که از خودش نشان داده برای هر بینندهای تحسینبرانگیز است. حالا در این موقعیتی که گرفتار شده نه تنها شایسته دست انداختن و مسخره کردن نیست، که شایسته تنها ماندن هم نیست.
@divanesara
@MostafaTajzadeh
📝📝📝 رئیسی را به هیات دولت دعوت کنید
✍🏻 علیاکبر صالحی در روزنامه ایران نوشت:
✍🏻 باید با تدبیر مانع از بیتفاوتی و دلسردی اپوزیسیونِ [دولت یعنی جریان ابراهیم رئیسی در انتخابات اخیر] از حفظ و انسجام طرفداران خود شده و در این مسیر اگر امکاناتی نیز لازم است، در اختیارشان قرار گیرد. تعامل با اپوزیسیون [جریان رئیسی]، هر گونه خشم و ناراحتی احتمالی را مدیریت خواهد کرد. در مقابل کمتوجهی به این مسأله ممکن است به شکلگیری مخالفتهای پراکنده، فزاینده و غیرسازنده منجر گردد که منافع ملی را به مخاطره میاندازد.
✍🏻 برای نشان دادن پایبندی دولت به اعتدال و تدبیر میتوان برای مثال از رهبر اپوزیسیون [ابراهیم رئیسی] برای حضور در یکی از جلسات هیأت دولت دعوت به عمل آورده و ضمن استماع نظراتِ ایشان، در مورد سیاستهای نظام در زمینههای مختلف و همچنین در خصوص بهرهگیری از ظرفیتهای همکاری، بحث و تبادل نظر کرد.
@faridmod
@MostafaTajzadeh
✍🏻 علیاکبر صالحی در روزنامه ایران نوشت:
✍🏻 باید با تدبیر مانع از بیتفاوتی و دلسردی اپوزیسیونِ [دولت یعنی جریان ابراهیم رئیسی در انتخابات اخیر] از حفظ و انسجام طرفداران خود شده و در این مسیر اگر امکاناتی نیز لازم است، در اختیارشان قرار گیرد. تعامل با اپوزیسیون [جریان رئیسی]، هر گونه خشم و ناراحتی احتمالی را مدیریت خواهد کرد. در مقابل کمتوجهی به این مسأله ممکن است به شکلگیری مخالفتهای پراکنده، فزاینده و غیرسازنده منجر گردد که منافع ملی را به مخاطره میاندازد.
✍🏻 برای نشان دادن پایبندی دولت به اعتدال و تدبیر میتوان برای مثال از رهبر اپوزیسیون [ابراهیم رئیسی] برای حضور در یکی از جلسات هیأت دولت دعوت به عمل آورده و ضمن استماع نظراتِ ایشان، در مورد سیاستهای نظام در زمینههای مختلف و همچنین در خصوص بهرهگیری از ظرفیتهای همکاری، بحث و تبادل نظر کرد.
@faridmod
@MostafaTajzadeh
Forwarded from فردای وطن
✴️ افطاری توریستها در اصفهان!
با توسعه گردشگری در ایران، علاوه بر ایجاد اشتغال، تبادل فرهنگی بین مردم نواحی ایران با گردشگران صورت میپذیرد.
@neday_e_omid🌻
با توسعه گردشگری در ایران، علاوه بر ایجاد اشتغال، تبادل فرهنگی بین مردم نواحی ایران با گردشگران صورت میپذیرد.
@neday_e_omid🌻
📝📝📝سلامی دوباره بر بانوی مهربانی در پنجمین سالگرد وداعش
✍🏻امتداد-فخرالسادات محتشمی پور
✅نام فریده ماشینی برای زنان منطقه نازی آباد آشناست. برای آنان که در کلاسهای درس قرآنش حضور پیدا میکردند و برای آنان که کار اجتماعی و خیریهای داشتند. نام او برای فعالان حقوق زنان و فعالان سیاسی و اجتماعی هم آشناست نه فقط در ایران بلکه در کشورهای منطقه.
✅نگاه مهندس ماشینی به قرآن ژرف و پرسشگرانه بود. هم خود ژرف نگر و نواندیش بود و هم پرسشهای نسل نو او را به دنبال یافتن پاسخ ها تا عمق کتاب وحی میبرد تا جایی که در اوج بیماری هم با قرآن مأنوس بود.
✅از قرآن آموخته بود که شادیاش را با دیگری تقسیم کند و دردش را نه. و این گونه بود که تا از پا نیفتاد نزدیکترین دوستانش هم از وضعیت سلامتش بیاطلاع ماندند و ما که از ۸۸ یک خانواده شده بودیم و شب و روز و عمر و زندگیمان با هم میگذشت هم بیخبر ماندیم.
✅خبر مرگش بدترین خبر آن روزها و سالهایمان بود. میدانستم که مانندش را به سختی میتوان یافت اگر نگویم نمیتوان یافت. کسی که آن سان دغدغه مندانه مسائل و مشکلات زمانش را درک کند و در پی درمان برآید آن هم از درون قرآن. کتابی که پیامبر آخرالزمان برای بشر تا آخرالزمان آورد یعنی که باید تفسیر به روز شود و احکام متناسب زمان و مکان از آن استخراج شود. رسالتی که مرجعیت پویای شیعی بعهده دارد و نواندیشی دینی آن را متذکر میشود و نیازها و پرسش ها هم چنان باقی است…
✅ویژگیهای منحصر به فرد فریده از او شخصیتی متفاوت ساخته بود. سخت کوشی و دقت نظر و مداومت در کار تا حصول نتیجه، مدیریت زمان برای حضور و نقش آفرینی در عرصههای مختلف، متانت و سعه صدرو آرامش و فروتنی در کنار عشق به خانواده و عشق به جوانان و درک نیازهای آنان، او را محبوب القلوب کرده بود. وقتی که رفت به واقع جماعتی را سوگوار کرد که جز خوبی از او ندیده بودند و میراثی از خود به جای گذاشت که همه دوستان و بستگان و شاگردان و همکاران و دوست دارانش میتوانستند و میتوانند از آن بهره مند شوند به آن شرط که اراده کنند. میراث او همان پندار و گفتار و کردار نیکش بود که همه کس میتواند با ممارست بدان دست یابد.
@emtedadnet
https://goo.gl/s45ixc
@MostafaTajzadeh
✍🏻امتداد-فخرالسادات محتشمی پور
✅نام فریده ماشینی برای زنان منطقه نازی آباد آشناست. برای آنان که در کلاسهای درس قرآنش حضور پیدا میکردند و برای آنان که کار اجتماعی و خیریهای داشتند. نام او برای فعالان حقوق زنان و فعالان سیاسی و اجتماعی هم آشناست نه فقط در ایران بلکه در کشورهای منطقه.
✅نگاه مهندس ماشینی به قرآن ژرف و پرسشگرانه بود. هم خود ژرف نگر و نواندیش بود و هم پرسشهای نسل نو او را به دنبال یافتن پاسخ ها تا عمق کتاب وحی میبرد تا جایی که در اوج بیماری هم با قرآن مأنوس بود.
✅از قرآن آموخته بود که شادیاش را با دیگری تقسیم کند و دردش را نه. و این گونه بود که تا از پا نیفتاد نزدیکترین دوستانش هم از وضعیت سلامتش بیاطلاع ماندند و ما که از ۸۸ یک خانواده شده بودیم و شب و روز و عمر و زندگیمان با هم میگذشت هم بیخبر ماندیم.
✅خبر مرگش بدترین خبر آن روزها و سالهایمان بود. میدانستم که مانندش را به سختی میتوان یافت اگر نگویم نمیتوان یافت. کسی که آن سان دغدغه مندانه مسائل و مشکلات زمانش را درک کند و در پی درمان برآید آن هم از درون قرآن. کتابی که پیامبر آخرالزمان برای بشر تا آخرالزمان آورد یعنی که باید تفسیر به روز شود و احکام متناسب زمان و مکان از آن استخراج شود. رسالتی که مرجعیت پویای شیعی بعهده دارد و نواندیشی دینی آن را متذکر میشود و نیازها و پرسش ها هم چنان باقی است…
✅ویژگیهای منحصر به فرد فریده از او شخصیتی متفاوت ساخته بود. سخت کوشی و دقت نظر و مداومت در کار تا حصول نتیجه، مدیریت زمان برای حضور و نقش آفرینی در عرصههای مختلف، متانت و سعه صدرو آرامش و فروتنی در کنار عشق به خانواده و عشق به جوانان و درک نیازهای آنان، او را محبوب القلوب کرده بود. وقتی که رفت به واقع جماعتی را سوگوار کرد که جز خوبی از او ندیده بودند و میراثی از خود به جای گذاشت که همه دوستان و بستگان و شاگردان و همکاران و دوست دارانش میتوانستند و میتوانند از آن بهره مند شوند به آن شرط که اراده کنند. میراث او همان پندار و گفتار و کردار نیکش بود که همه کس میتواند با ممارست بدان دست یابد.
@emtedadnet
https://goo.gl/s45ixc
@MostafaTajzadeh
امتداد
سلامی دوباره بر بانوی مهربانی در پنجمین سالگرد وداعش
ویژگیهای منحصر به فرد فریده از او شخصیتی متفاوت ساخته بود. سخت کوشی و دقت نظر و مداومت در کار تا حصول نتیجه، مدیریت زمان برای حضور و نقش آفرینی در عرصههای مختلف، متانت و سعه صدرو آرامش و فروتنی در کنار عشق به خانواده و عشق به جوانان و درک نیازهای آنان،…
Forwarded from راهبرد
🗒 اعلانات: سعید شریعتی، فعال سیاسی اصلاح طلب، که اخیرا کانال "دیار" را راه اندازی کرده؛ قصد دارد روزنامه ای تلگرامی با عنوان "دیلی تلگرام" را در این آدرس منتشر کند:
@shariatidiar
@shariatidiar
📝📝📝منطق هزینه - فایده و مبنای وحدت در سیاست خارجی
✍ محمدجواد روح
✅بیانات امروز مقام رهبری هرچند نقدهای زیادی را چه از منظر تفاوت "جهان بینی" (ایدئولوژیک) و نیز "تاریخی" متوجه رییس جمهور و جریان پیروز انتخابات ریاست جمهوری می کرد؛ اما از بعد "راهبردی" (استراتژیک) نکات تقویت کننده و قابل تاملی را به همراه داشت.
✅ نخستین نکته، تاکید و توجه ایشان به منطق "هزینه - فایده" در مناسبات کشور با قدرت های جهانی است.
✅ ایشان به درستی تاکید داشتند که چالش با قدرت های جهانی هزینه دارد؛ اما سازش هم هزینه دارد. اما پرسش آن است که متر و معیار سنجیدن "هزینه- فایده" چیست و کجاست؟
✅ یک نیروی سیاسی ممکن است هزینه های چالش را بیشتر بداند و مثلا تاخیر و تعطیل روند توسعه کشور طی سال های پس از انقلاب را ناشی از تحریم ها و بحران های بیرونی و نیز حاکم شدن برخی جریان های تندروی داخلی در ادوار و مقاطع مختلف بداند.
✅ متقابلا یک جریان یا نیروی سیاسی ممکن است تحریم، بحران و جنگ را "نعمت" بداند و نتیجه آن را افزایش اعتماد به نفس، استقلال و تقویت نیروهای داخلی بداند.
✅ اما فراتر از نوع قضاوت ها، تحلیل ها و تبیین ها که درباره دوگانه چالش و سازش می توان داشت؛ نکته مهم و محوری در این گفته، مبنا قرار گرفتن منطق "هزینه- فایده" است.
✅ برمبنای این منطق، همسویی یا رودررویی با قدرت های جهانی امری ابدی، حیثیتی و ایدئولوژیک نیست؛ بلکه در هر محور و موضوع و پرونده باید به طور مصداقی مساله را ارزیابی و در باب "هزینه - فایده" چالش یا سازش اندیشید.
✅ البته، ممکن است در مواردی برخی جریان ها که در چالش یا سازش منافعی دارند؛ با اقدامات تبلیغاتی - تشکیلاتی مثلا هزینه های چالش را اندک و منافع آن را با تکیه بر شعارها و ایده های ایدئولوژیک و حتی ناسیونالیستی زیاد بنمایند.
✅ نمونه این رفتار را در قبال پرونده هسته ای ایران طی بیش از یک دهه و بویژه در دولت احمدی نژاد شاهد بودیم که از یک سو، تحریم های بین المللی را "کاغذپاره" می نامید و از سوی دیگر، وعده هزاران شغل در نتیجه فعالیت های هسته ای می داد و درعین حال، آن را در شعارها و تبلیغات "حق مسلم" می خواند.
✅ حاصل اما آن شد که تحریم ها نه در هیات "کاغذپاره" که در قالب "قفل هایی سنگین" بر پیکر سیستم های بانکی، حمل و نقل، صادرات و واردات و فروش نفت کشور ظاهر شد و وعده اشتغالزایی رییس دولت هم، نهایتا در عدد "صفر" پس از هشت سال خود را نشان داد.
✅ در مقابل، "سازش" هم هزینه هایی به همراه داشته که قابل احصاست؛ گرچه عمده آن هزینه ها می تواند برآمده از شرایط ناشی از چالش باشد. همچون سیستم بانکی کشور که به دلیل سال ها تحریم، از قواعد و مقررات بین المللی بازمانده و در نتیجه، علیرغم برداشته شدن تحریم ها برای اتصال کامل به سیستم بین المللی نیازمند اصلاحات و تحولات کلی و جزئی در سطوح اجرایی، قانونی و ارتباطی است.
✅ با این نگاه، منطق "هزینه - فایده" در حوزه سیاست خارجی باید نه متکی به مواضع، شعارها و سیاست گروه های ذینفع در قبال سازش یا چالش که بر مبنای منافع ملی سنجیده شود.
✅ به نظر می رسد انتخابات ریاست جمهوری و شعارها و برنامه های کاملا متمایز نامزدهای اصلی در حوزه های مختلف (بویژه سیاست خارجی) یکی از ملاک ها و معیارهای روشن برای شناخت هزینه و فایده مبتنی بر "منافع ملی" باشد.
✅ در انتخابات اخیر، تاکید حسن روحانی بر برداشته شدن تحریم های غیرهسته ای در دولت دوازدهم و شعارهای روشن وی درباره تداوم و تقویت سیاست "تعامل با جهان" مورد تایید اکثریت قاطع رای دهندگان قرار گرفت.
✅ با توجه به بیانات امروز مقام رهبری مبنی بر اینکه هر دو طرف پیروز و ناموفق در انتخابات باید "از خود ظرفیت نشان دهند" و نیز، تاکید ایشان بر اینکه "صدای واحدی از مسئولان در حوزه سیاست خارجی باید شنیده شود"؛ انتظار می رود جریان ها و گفتمان های رقیب، ظرفیت لازم را از خود نشان دهند و صدای واحدی را بر مبنای نظر اکثریت درباره هزینه- فایده "چالش یا سازش" در حوزه های مختلف اداره کشور بویژه سیاست خارجی از مسئولان بشنویم.
✅ فراموش نکنیم آنچه باعث دوام و قوام کشور در دهه پربحران و دشوار شصت شد؛ اتکا و توجه به نظر اکثریت قاطع مردم و همراهی امام، مسئولان و آحاد ملت بود و در شرایط سخت (چه اداره و چه پایان جنگ)، با منطق "هزینه - فایده" سیاستی در پیش گرفته شد که با همراهی اکثریت جامعه همراه بود؛ گرچه بسیاری از موضع انقلابی و ایدئولوژیک آن را نمی پسندیدند و حتی در قبال تصمیم امام می گریستند.
✅ بیان و گفته پایانی مقام رهبری درباره شرایط سخت و دشوار مردم در کشورهای مختلف جهان اسلام و ضرورت حل مشکلات سوریه، بحرین و یمن از طریق "گفتگو" و با "صدای واحد در سیاست خارجی"، یادآور تصمیم و رویکردی مدبرانه از جنس موضع امام در پایان جنگ است.
@javadrooh
@MostafaTajzadeh
✍ محمدجواد روح
✅بیانات امروز مقام رهبری هرچند نقدهای زیادی را چه از منظر تفاوت "جهان بینی" (ایدئولوژیک) و نیز "تاریخی" متوجه رییس جمهور و جریان پیروز انتخابات ریاست جمهوری می کرد؛ اما از بعد "راهبردی" (استراتژیک) نکات تقویت کننده و قابل تاملی را به همراه داشت.
✅ نخستین نکته، تاکید و توجه ایشان به منطق "هزینه - فایده" در مناسبات کشور با قدرت های جهانی است.
✅ ایشان به درستی تاکید داشتند که چالش با قدرت های جهانی هزینه دارد؛ اما سازش هم هزینه دارد. اما پرسش آن است که متر و معیار سنجیدن "هزینه- فایده" چیست و کجاست؟
✅ یک نیروی سیاسی ممکن است هزینه های چالش را بیشتر بداند و مثلا تاخیر و تعطیل روند توسعه کشور طی سال های پس از انقلاب را ناشی از تحریم ها و بحران های بیرونی و نیز حاکم شدن برخی جریان های تندروی داخلی در ادوار و مقاطع مختلف بداند.
✅ متقابلا یک جریان یا نیروی سیاسی ممکن است تحریم، بحران و جنگ را "نعمت" بداند و نتیجه آن را افزایش اعتماد به نفس، استقلال و تقویت نیروهای داخلی بداند.
✅ اما فراتر از نوع قضاوت ها، تحلیل ها و تبیین ها که درباره دوگانه چالش و سازش می توان داشت؛ نکته مهم و محوری در این گفته، مبنا قرار گرفتن منطق "هزینه- فایده" است.
✅ برمبنای این منطق، همسویی یا رودررویی با قدرت های جهانی امری ابدی، حیثیتی و ایدئولوژیک نیست؛ بلکه در هر محور و موضوع و پرونده باید به طور مصداقی مساله را ارزیابی و در باب "هزینه - فایده" چالش یا سازش اندیشید.
✅ البته، ممکن است در مواردی برخی جریان ها که در چالش یا سازش منافعی دارند؛ با اقدامات تبلیغاتی - تشکیلاتی مثلا هزینه های چالش را اندک و منافع آن را با تکیه بر شعارها و ایده های ایدئولوژیک و حتی ناسیونالیستی زیاد بنمایند.
✅ نمونه این رفتار را در قبال پرونده هسته ای ایران طی بیش از یک دهه و بویژه در دولت احمدی نژاد شاهد بودیم که از یک سو، تحریم های بین المللی را "کاغذپاره" می نامید و از سوی دیگر، وعده هزاران شغل در نتیجه فعالیت های هسته ای می داد و درعین حال، آن را در شعارها و تبلیغات "حق مسلم" می خواند.
✅ حاصل اما آن شد که تحریم ها نه در هیات "کاغذپاره" که در قالب "قفل هایی سنگین" بر پیکر سیستم های بانکی، حمل و نقل، صادرات و واردات و فروش نفت کشور ظاهر شد و وعده اشتغالزایی رییس دولت هم، نهایتا در عدد "صفر" پس از هشت سال خود را نشان داد.
✅ در مقابل، "سازش" هم هزینه هایی به همراه داشته که قابل احصاست؛ گرچه عمده آن هزینه ها می تواند برآمده از شرایط ناشی از چالش باشد. همچون سیستم بانکی کشور که به دلیل سال ها تحریم، از قواعد و مقررات بین المللی بازمانده و در نتیجه، علیرغم برداشته شدن تحریم ها برای اتصال کامل به سیستم بین المللی نیازمند اصلاحات و تحولات کلی و جزئی در سطوح اجرایی، قانونی و ارتباطی است.
✅ با این نگاه، منطق "هزینه - فایده" در حوزه سیاست خارجی باید نه متکی به مواضع، شعارها و سیاست گروه های ذینفع در قبال سازش یا چالش که بر مبنای منافع ملی سنجیده شود.
✅ به نظر می رسد انتخابات ریاست جمهوری و شعارها و برنامه های کاملا متمایز نامزدهای اصلی در حوزه های مختلف (بویژه سیاست خارجی) یکی از ملاک ها و معیارهای روشن برای شناخت هزینه و فایده مبتنی بر "منافع ملی" باشد.
✅ در انتخابات اخیر، تاکید حسن روحانی بر برداشته شدن تحریم های غیرهسته ای در دولت دوازدهم و شعارهای روشن وی درباره تداوم و تقویت سیاست "تعامل با جهان" مورد تایید اکثریت قاطع رای دهندگان قرار گرفت.
✅ با توجه به بیانات امروز مقام رهبری مبنی بر اینکه هر دو طرف پیروز و ناموفق در انتخابات باید "از خود ظرفیت نشان دهند" و نیز، تاکید ایشان بر اینکه "صدای واحدی از مسئولان در حوزه سیاست خارجی باید شنیده شود"؛ انتظار می رود جریان ها و گفتمان های رقیب، ظرفیت لازم را از خود نشان دهند و صدای واحدی را بر مبنای نظر اکثریت درباره هزینه- فایده "چالش یا سازش" در حوزه های مختلف اداره کشور بویژه سیاست خارجی از مسئولان بشنویم.
✅ فراموش نکنیم آنچه باعث دوام و قوام کشور در دهه پربحران و دشوار شصت شد؛ اتکا و توجه به نظر اکثریت قاطع مردم و همراهی امام، مسئولان و آحاد ملت بود و در شرایط سخت (چه اداره و چه پایان جنگ)، با منطق "هزینه - فایده" سیاستی در پیش گرفته شد که با همراهی اکثریت جامعه همراه بود؛ گرچه بسیاری از موضع انقلابی و ایدئولوژیک آن را نمی پسندیدند و حتی در قبال تصمیم امام می گریستند.
✅ بیان و گفته پایانی مقام رهبری درباره شرایط سخت و دشوار مردم در کشورهای مختلف جهان اسلام و ضرورت حل مشکلات سوریه، بحرین و یمن از طریق "گفتگو" و با "صدای واحد در سیاست خارجی"، یادآور تصمیم و رویکردی مدبرانه از جنس موضع امام در پایان جنگ است.
@javadrooh
@MostafaTajzadeh
📝📝📝نوستالژی اصلاحات فیسلوفانه و زیستن در پسااصلاحات واقع گرایانه🔻
✍️سهند ایرانمهر
❌بخش اول
✅مستند "معنویت و مدارا"ی بیبیسی (در مورد #عبدالکریم_سروش) برای من بیشتر درحکم زنده کردن نوستالژی نیمه دوم دهه هفت و نیمه اول دهه ۸۰ بود. نمیخواستم در این باره چیزی بنویسم اما وقتی در شبکههای مجازی شاهد بازخورد این مستند به ویژه در بین نسل جدید بودم و تفاوت بین نگاه آنها با خودم را میدیدم، فکر کردم شاید بد نباشد نقبی بزنم به ایامی نه چندان دور.
✅پدر من از گذشته های خیلی دور و در خلال دنبالکردن مناظرههای اوایل انقلاب ، دکتر سروش را می شناخت. شناخت من اما در سال سوم دبیرستان بود. نظریه" قبض و بسط" سروش نقل محافل روشنفکری و بعد، سیاسی شده بود.
✅آقای مهاجر معلم جامعه شناسیمان که از قضا به مباحث کلامی هم علاقمند و از علاقه من به اینگونه مباحث نیز مطلع بود، کپی مصاحبه سروش با روزنامه جمهوری اسلامی را به من داد با شرح مختصری از جنجال پیش آمده. بعد از خواندن مصاحبه به سراغ کتابخانه پدرم رفتم و نتیجه کندوکاوم دو کتاب از سروش بود:"تمثیل در شعر مولانا"و "دانش و ارزش". پدرم بعدها کتابهای دیگری از سروش را خرید و در اختیارم گذاشت تا روزیکه وارد دانشگاه شدم و امکان حضور مستقیم در سخنرانیهای دکتر سروش برایم مهیا شد.
✅سخن در باب اینکه چطور این آشنایی یک دهه مرا به خود مشغول کرد بسیار است. سخنرانی و جلسه ای نبود که در آن شرکت نکنم و کتابی از سروش نبود که نخوانده باشم و در صفحه آغازینش دستخط و شعری از مولانا را از او- به یادگار- نگرفته باشم.
✅مجله کیان و انتشارات صراط، دو کلید واژه اصلی در جهان معنایی آن روزهای من بود که اکنون بنای شرح و بسط بیشتر حال و احوالات آن زمانه را ندارم. سهم دکتر سروش در شکل دهی به اندیشه اصلاحات بالاخص پروژه ای که به روشنفکر دینی یا به تعبیری نواندیشی دینی موسوم بود، غیرقابل انکار است به ویژه که در این راه تنش ها و چالش های گاه جانفرسایی را نیز پیش رو داشت و هنوز هم تحولخواهی بخش عمدهای از گیرهای فکریاش را در آثار او ردیابی یا چاره میکند.
✅در اینجا نمی خواهم وارد این مساله بشوم که آیا "روشنفکری دینی"که او از آن دفاع می کرد درست بود یا "نواندیشی دینی"؟ آیا روشنفکری دینی که بعدها به "امکان روشنفکری دینی غیرمتدینین" هم تحول یا تقلیل یافت، آنچنان که سروش می گفت "ممکن" بود یا نه؟ و آیا جریان نواعتزالی که وی آن را دنبال می کند، جریانی است که امیدی به رویش اش می توان داشت یا دردوران کنونی، رویایی پوچ است؟ مراد من بیش از این پرسش های کلامی، مقایسه حال و هوای دو مقطع اصلاحات و پسا اصلاحات است از منظر تئوری پردازی و تفلسف.
✅من دوران برآمدن حسن روحانی را دوران "پسااصلاحات"میدانم. دورانی که نمیتوان با معیارها و تفکیکهای خاص دوران اصلاحات، به قضاوتش نشست.
✅در میان وجوه تمایز دوران اصلاحات و دوران پسا اصلاحات آنچه برای من قابل توجه است کمرنگ شدن تفلسفی است که پیش از این جزء جدایی ناپذیر عمل سیاسی بود.
✅نمی خواهم عجولانه قضاوتی کنم اما گویی در آن روزگار همسانی و همدوشی بیشتری میان چهره های اثر گذار جریان اصلاحات با متفکرین و تئوری پردازان آن بود.
✅برای نسل من سخنان رییس جمهور اصلاحات ترجمان نگاه فیلسوفانی چون سروش بود که پیشتر پای درسهایش نشسته بودم و سخنان سروش نیز صورت بندی رفتارهای آتی اصلاحات. حالا اما فضا به گونه ای دیگر است. نه از آن جوانان مشتاق که وقتشان را پای صغری و کبرا های فسلفی در باب امکان و امتناع دموکراس و دین می گذاشتند، خبری هست و نه از آن فیلسوفان نظریه پرداز و نه از ان سیاستمداران دست به قلم.
✅وقتی مستند بی بی سی تمام شد سری به فضای توییتر زدم تا فضای ان را با فضای دوران خودم پس از سخنرانی های سروش مقایسه کنم، توییت ها یا در مورد جذبه صدای سروش بود یا لعن و نفرینی که حواله به دهه 60 و انقلاب فرهنگی می شد یا تعجب و تحیر از مناظره ای که یک طرفش مصباح و سروش و طرف دیگر طبری و فرخ نگهدار و یا به ریشخندگرفتن این بود که در مستند، دکتر سروش کتری آب را از سمت لوله اش پر میکند!
تفاوت میان ما و این نسل زیاد است. اما قضاوت بین این دو بر اساس این چند توییت، به شدت اشتباه است زیرا می دانیم همین فضاها در روح کلی خود تبلور مطالبات جدی، ساده و صریح جامعه در موضوعاتی است که در زمانه ما گرفتار مباحثات فقهی و کلامی و فلسفی می شد.
@MostafaTajzadeh
✍️سهند ایرانمهر
❌بخش اول
✅مستند "معنویت و مدارا"ی بیبیسی (در مورد #عبدالکریم_سروش) برای من بیشتر درحکم زنده کردن نوستالژی نیمه دوم دهه هفت و نیمه اول دهه ۸۰ بود. نمیخواستم در این باره چیزی بنویسم اما وقتی در شبکههای مجازی شاهد بازخورد این مستند به ویژه در بین نسل جدید بودم و تفاوت بین نگاه آنها با خودم را میدیدم، فکر کردم شاید بد نباشد نقبی بزنم به ایامی نه چندان دور.
✅پدر من از گذشته های خیلی دور و در خلال دنبالکردن مناظرههای اوایل انقلاب ، دکتر سروش را می شناخت. شناخت من اما در سال سوم دبیرستان بود. نظریه" قبض و بسط" سروش نقل محافل روشنفکری و بعد، سیاسی شده بود.
✅آقای مهاجر معلم جامعه شناسیمان که از قضا به مباحث کلامی هم علاقمند و از علاقه من به اینگونه مباحث نیز مطلع بود، کپی مصاحبه سروش با روزنامه جمهوری اسلامی را به من داد با شرح مختصری از جنجال پیش آمده. بعد از خواندن مصاحبه به سراغ کتابخانه پدرم رفتم و نتیجه کندوکاوم دو کتاب از سروش بود:"تمثیل در شعر مولانا"و "دانش و ارزش". پدرم بعدها کتابهای دیگری از سروش را خرید و در اختیارم گذاشت تا روزیکه وارد دانشگاه شدم و امکان حضور مستقیم در سخنرانیهای دکتر سروش برایم مهیا شد.
✅سخن در باب اینکه چطور این آشنایی یک دهه مرا به خود مشغول کرد بسیار است. سخنرانی و جلسه ای نبود که در آن شرکت نکنم و کتابی از سروش نبود که نخوانده باشم و در صفحه آغازینش دستخط و شعری از مولانا را از او- به یادگار- نگرفته باشم.
✅مجله کیان و انتشارات صراط، دو کلید واژه اصلی در جهان معنایی آن روزهای من بود که اکنون بنای شرح و بسط بیشتر حال و احوالات آن زمانه را ندارم. سهم دکتر سروش در شکل دهی به اندیشه اصلاحات بالاخص پروژه ای که به روشنفکر دینی یا به تعبیری نواندیشی دینی موسوم بود، غیرقابل انکار است به ویژه که در این راه تنش ها و چالش های گاه جانفرسایی را نیز پیش رو داشت و هنوز هم تحولخواهی بخش عمدهای از گیرهای فکریاش را در آثار او ردیابی یا چاره میکند.
✅در اینجا نمی خواهم وارد این مساله بشوم که آیا "روشنفکری دینی"که او از آن دفاع می کرد درست بود یا "نواندیشی دینی"؟ آیا روشنفکری دینی که بعدها به "امکان روشنفکری دینی غیرمتدینین" هم تحول یا تقلیل یافت، آنچنان که سروش می گفت "ممکن" بود یا نه؟ و آیا جریان نواعتزالی که وی آن را دنبال می کند، جریانی است که امیدی به رویش اش می توان داشت یا دردوران کنونی، رویایی پوچ است؟ مراد من بیش از این پرسش های کلامی، مقایسه حال و هوای دو مقطع اصلاحات و پسا اصلاحات است از منظر تئوری پردازی و تفلسف.
✅من دوران برآمدن حسن روحانی را دوران "پسااصلاحات"میدانم. دورانی که نمیتوان با معیارها و تفکیکهای خاص دوران اصلاحات، به قضاوتش نشست.
✅در میان وجوه تمایز دوران اصلاحات و دوران پسا اصلاحات آنچه برای من قابل توجه است کمرنگ شدن تفلسفی است که پیش از این جزء جدایی ناپذیر عمل سیاسی بود.
✅نمی خواهم عجولانه قضاوتی کنم اما گویی در آن روزگار همسانی و همدوشی بیشتری میان چهره های اثر گذار جریان اصلاحات با متفکرین و تئوری پردازان آن بود.
✅برای نسل من سخنان رییس جمهور اصلاحات ترجمان نگاه فیلسوفانی چون سروش بود که پیشتر پای درسهایش نشسته بودم و سخنان سروش نیز صورت بندی رفتارهای آتی اصلاحات. حالا اما فضا به گونه ای دیگر است. نه از آن جوانان مشتاق که وقتشان را پای صغری و کبرا های فسلفی در باب امکان و امتناع دموکراس و دین می گذاشتند، خبری هست و نه از آن فیلسوفان نظریه پرداز و نه از ان سیاستمداران دست به قلم.
✅وقتی مستند بی بی سی تمام شد سری به فضای توییتر زدم تا فضای ان را با فضای دوران خودم پس از سخنرانی های سروش مقایسه کنم، توییت ها یا در مورد جذبه صدای سروش بود یا لعن و نفرینی که حواله به دهه 60 و انقلاب فرهنگی می شد یا تعجب و تحیر از مناظره ای که یک طرفش مصباح و سروش و طرف دیگر طبری و فرخ نگهدار و یا به ریشخندگرفتن این بود که در مستند، دکتر سروش کتری آب را از سمت لوله اش پر میکند!
تفاوت میان ما و این نسل زیاد است. اما قضاوت بین این دو بر اساس این چند توییت، به شدت اشتباه است زیرا می دانیم همین فضاها در روح کلی خود تبلور مطالبات جدی، ساده و صریح جامعه در موضوعاتی است که در زمانه ما گرفتار مباحثات فقهی و کلامی و فلسفی می شد.
@MostafaTajzadeh
📝📝📝نوستالژی اصلاحات فیسلوفانه و زیستن در پسااصلاحات واقع گرایانه🔻
✍️سهند ایرانمهر
❌بخش دوم
✅نمیخواهم بنابر کلیشه از تباه شدن روزگار و بی مایه شدن بگویم بلکه برعکس، شاید این تکامل همان روزهایی است که " فلسفه را بر دموکراسی" مقدم می داشتیم. روزهایی که همه ما را یک طرف می نشاند و فیلسوفان را در برابرمان و حاصل این مونولوگ هم همان بود که میان فلسفه اصلاحات و فیلسوفان اصلاحات و سیاستمداران فیلسوف و قاطبه مردم چنان شکافی انداخت که حاصلش محمود احمدی نژاد بود.
✅نمی خواهم گناه آن وضعیت را تقصیر افراط در تفلسف بیاندازم یا از قدر و منزلت فعلِ توام با دانش بکاهم اما اگر جان مایه دموکراسی رواداری، حکومت قانون، اقتصاد آزاد و حقوق فردی باشد، جامعه دوران پسااصلاحات در تلاش – و نه رسیدن- خود برای فهم این مفاهیم و زمینه سازی بروز و ظهورش کم نگذاشته است.
✅امروز بر خلاف آن روز، بر سر قبض و بسط تئوریک شریعت، رویارویی فیزیکی رخ نمی دهد و گروه های سیاه پوشِ فشار،به شکل نمادین، چوبه دار را به سمت دانشکده فنی حرکت نمی دهند اما موضوعات قابل فهمی در باب حقوق خصوصی، عمومی، اساسی و بینالملل در زمینه های مختلف و مسایل مبتلابه از مساله زنان و ورزشگاه ها تا کنسرت و حق معیشت مطلوب و انتخاب و ...در قالب صدها خبر و عکس و نظر و طنز و تحلیل میان میلیون ها ایرانی دست به دست می شود.
✅اگرچه اصحاب قلم عادت کرده اند که دایمن از شبکه های اجتماعی با تخفیف و تحقیر یاد کنند و آن را عرصه ترکتازی بی مایگان بدانند اما ادبیات مجازی همچون دگردیسی ادبیات مطنطن و تقیل منشآت به ادبیات ساده مشروطه، مسیر سهل و ساده شدن را در پیش گرفته و وسعت و عمق نفوذش هم وجهی خارق العاده به گسترش زیرپوستی درونمایه دموکراسی داده است.
✅این راست که در این راه، آفت هایی هم وجود دارد اما زمانه فعلی، تنها زمانه تفلسف نیست. زمانه ساده کردن این مفاهیم و انتقال آن به توده مردم است نه لزومن با ادبیاتی فلسفی که گاه با جمله ای، طنزی، تصویری و... اینجاست که من معتقدم پسااصلاحات، حامیان آگاه تر و مصمم تری از دوران اصلاحات دارد.
مونولوگ میان روشنفکر و مردم ، بازی های زبانی پیچیده و گیرهای ناتمام میان مفاهیم کلامی و دینی از یک طرف و تجدد و مدنیت از سوی دیگر اکنون به گفتگویی چند وجهی، ادبیاتی ساده و همه فهم و اراده ای جدی بر دموکراسی تغییر جهت داده است. به جز این جامعه ایران در حال عبور از رمانتیسم سیاسی است و تصور جامعه مدنی که مبتنی بر جامعه ای اخلاقی و درونمایه ای فلسفی باشد به نوعی رئال پلتیک تغییر جهت داده است.
✅حسن روحانی حقوقدان، محمد خاتمی فیلسوف نیست و مردم هم دگرگونی ها و تجارب مختلفی را پشت سر گذاشته اند. اگر آن روز سخن از "عالیجناب سرخپوش" خریدار داشت امروز، پذیرش سیاستمداران خاکستری، عرف زمانه شده است، علی لاریجانی، حمایت و فهرست هایی بسته می شود که جامعه در عین التزام به حمایت از آن صبوری و خویشتنداری بیشتری -از دوران اصلاحات- از خود نشان می دهد.
✅فضای پسا اصلاحات، فضایی است که گویی شور و هیجان و آرمان خواهی در آن، جای خود را به صبوری و واقع گرایی و عمل تدریجی داده است.
✅مراجع فکری، متنوع تر و متکثرتر شده اند و قهرمان بازی و قهرمان پروری کمتر شده است. این رویداد؛ مثبت یا منفی، واقعیتی است که در مقایسه میان دو دهه اصلاحات و پسااصلاحات ناگزیر به پذیرش و دایر بر مدار آنیم بی آنکه هنوز از ضرورت بازتعریف ،اندیشه ورزی و تامل در ابعاد مختلف راهی که داریم، بی نیاز باشیم.
@sahandiranmehr
@MostafaTajzadeh
✍️سهند ایرانمهر
❌بخش دوم
✅نمیخواهم بنابر کلیشه از تباه شدن روزگار و بی مایه شدن بگویم بلکه برعکس، شاید این تکامل همان روزهایی است که " فلسفه را بر دموکراسی" مقدم می داشتیم. روزهایی که همه ما را یک طرف می نشاند و فیلسوفان را در برابرمان و حاصل این مونولوگ هم همان بود که میان فلسفه اصلاحات و فیلسوفان اصلاحات و سیاستمداران فیلسوف و قاطبه مردم چنان شکافی انداخت که حاصلش محمود احمدی نژاد بود.
✅نمی خواهم گناه آن وضعیت را تقصیر افراط در تفلسف بیاندازم یا از قدر و منزلت فعلِ توام با دانش بکاهم اما اگر جان مایه دموکراسی رواداری، حکومت قانون، اقتصاد آزاد و حقوق فردی باشد، جامعه دوران پسااصلاحات در تلاش – و نه رسیدن- خود برای فهم این مفاهیم و زمینه سازی بروز و ظهورش کم نگذاشته است.
✅امروز بر خلاف آن روز، بر سر قبض و بسط تئوریک شریعت، رویارویی فیزیکی رخ نمی دهد و گروه های سیاه پوشِ فشار،به شکل نمادین، چوبه دار را به سمت دانشکده فنی حرکت نمی دهند اما موضوعات قابل فهمی در باب حقوق خصوصی، عمومی، اساسی و بینالملل در زمینه های مختلف و مسایل مبتلابه از مساله زنان و ورزشگاه ها تا کنسرت و حق معیشت مطلوب و انتخاب و ...در قالب صدها خبر و عکس و نظر و طنز و تحلیل میان میلیون ها ایرانی دست به دست می شود.
✅اگرچه اصحاب قلم عادت کرده اند که دایمن از شبکه های اجتماعی با تخفیف و تحقیر یاد کنند و آن را عرصه ترکتازی بی مایگان بدانند اما ادبیات مجازی همچون دگردیسی ادبیات مطنطن و تقیل منشآت به ادبیات ساده مشروطه، مسیر سهل و ساده شدن را در پیش گرفته و وسعت و عمق نفوذش هم وجهی خارق العاده به گسترش زیرپوستی درونمایه دموکراسی داده است.
✅این راست که در این راه، آفت هایی هم وجود دارد اما زمانه فعلی، تنها زمانه تفلسف نیست. زمانه ساده کردن این مفاهیم و انتقال آن به توده مردم است نه لزومن با ادبیاتی فلسفی که گاه با جمله ای، طنزی، تصویری و... اینجاست که من معتقدم پسااصلاحات، حامیان آگاه تر و مصمم تری از دوران اصلاحات دارد.
مونولوگ میان روشنفکر و مردم ، بازی های زبانی پیچیده و گیرهای ناتمام میان مفاهیم کلامی و دینی از یک طرف و تجدد و مدنیت از سوی دیگر اکنون به گفتگویی چند وجهی، ادبیاتی ساده و همه فهم و اراده ای جدی بر دموکراسی تغییر جهت داده است. به جز این جامعه ایران در حال عبور از رمانتیسم سیاسی است و تصور جامعه مدنی که مبتنی بر جامعه ای اخلاقی و درونمایه ای فلسفی باشد به نوعی رئال پلتیک تغییر جهت داده است.
✅حسن روحانی حقوقدان، محمد خاتمی فیلسوف نیست و مردم هم دگرگونی ها و تجارب مختلفی را پشت سر گذاشته اند. اگر آن روز سخن از "عالیجناب سرخپوش" خریدار داشت امروز، پذیرش سیاستمداران خاکستری، عرف زمانه شده است، علی لاریجانی، حمایت و فهرست هایی بسته می شود که جامعه در عین التزام به حمایت از آن صبوری و خویشتنداری بیشتری -از دوران اصلاحات- از خود نشان می دهد.
✅فضای پسا اصلاحات، فضایی است که گویی شور و هیجان و آرمان خواهی در آن، جای خود را به صبوری و واقع گرایی و عمل تدریجی داده است.
✅مراجع فکری، متنوع تر و متکثرتر شده اند و قهرمان بازی و قهرمان پروری کمتر شده است. این رویداد؛ مثبت یا منفی، واقعیتی است که در مقایسه میان دو دهه اصلاحات و پسااصلاحات ناگزیر به پذیرش و دایر بر مدار آنیم بی آنکه هنوز از ضرورت بازتعریف ،اندیشه ورزی و تامل در ابعاد مختلف راهی که داریم، بی نیاز باشیم.
@sahandiranmehr
@MostafaTajzadeh
Forwarded from فردای وطن
🔹 رقابتهای انتخاباتی باعث کدورت یا قهر میشود…
مهم، رفتار پس از انتخابات است که فرهنگ ما را آشکار میکند!
🔹 شکاف و دوقطبی «سم کشنده جامعه» است…
#پوسترهای_دل_را_بشوییم
@neday_e_omid🌻
مهم، رفتار پس از انتخابات است که فرهنگ ما را آشکار میکند!
🔹 شکاف و دوقطبی «سم کشنده جامعه» است…
#پوسترهای_دل_را_بشوییم
@neday_e_omid🌻
Forwarded from فردای وطن
نبویان مشاور و عضو ستاد رئیسى، اتهامى را متوجه وزیر خارجه کرده، رئیسى هم دادستان دادگاه ویژه است؛ بِسْم الله عدالت و قانونمندى تان کجاست!؟
سيّدعطاالله مهاجرانى
@neday_e_omid 🤔
سيّدعطاالله مهاجرانى
@neday_e_omid 🤔
📝دلنوشته زهرا موسوی دختر میرحسین موسوی و زهرا رهنورد
🔹🔸🔹🔸🔹
با خودم فکر میکنم و نمیدانم آیا شیخ عیسی قایم هم فرزندی دارد؟دختری که خودش را به در و دیوار خانه مادر و مدرش بزند تا بلکه خبری بیابد؟
خانه؟زندان؟
و اگر دختری دارد نمیدانم آیا تجربه 7 سال تلخ من و خواهرانم کمکی خواهد بود؟
نمیدانم نمیدانم در جهان چند خانه است که زندان شده؟ کوچه است که از بهشت، جهنم شده؟
تجربه ما به کار چندین دختر دیگر خواهد آمد؟
چقدر دنیا بی بند و زندان زیباتر است
بی خشونت،بی نفرت،با آزادی...
چقدر کوچه ها آسمانی ترند وقتی اختر ها زندان نباشند...
#حصر #اختر
@cheningoftmirhosein
@MostafaTajzadeh
🔹🔸🔹🔸🔹
با خودم فکر میکنم و نمیدانم آیا شیخ عیسی قایم هم فرزندی دارد؟دختری که خودش را به در و دیوار خانه مادر و مدرش بزند تا بلکه خبری بیابد؟
خانه؟زندان؟
و اگر دختری دارد نمیدانم آیا تجربه 7 سال تلخ من و خواهرانم کمکی خواهد بود؟
نمیدانم نمیدانم در جهان چند خانه است که زندان شده؟ کوچه است که از بهشت، جهنم شده؟
تجربه ما به کار چندین دختر دیگر خواهد آمد؟
چقدر دنیا بی بند و زندان زیباتر است
بی خشونت،بی نفرت،با آزادی...
چقدر کوچه ها آسمانی ترند وقتی اختر ها زندان نباشند...
#حصر #اختر
@cheningoftmirhosein
@MostafaTajzadeh
📝📝📝گفتاری به مناسبت بیست و هشتمین سالروز ارتحال
خمینی، چگونه خمینی شد؟ / 10 تمایز یا تفاوت امام با دیگران
✍️️مهرداد خدیر
✅درآنچه «آیت الله حاج آقا روح الله» را از حد یک مرجع تقلید هم بالاتر برد و به « امام خمینی» بدل ساخت فقط مبارزه سیاسی نقش نداشت. او در عرفان و فلسفه و نوع نگاه به مدرنیته و موارد دیگر هم متفاوت بود...
✅این یک گفتار «متفاوت» است چون می خواهد به «تفاوت» های امام خمینی – اگر نخواهیم بگوییم « تمایز» های او – با روحانیون دیگر بپردازد.
✅تأکید بر تفاوت ها و تمایزها به معنی انکارِ خاستگاه و تعلق اصلی نیست. کما این که وقتی می گوییم «حافظ» با شاعران دیگر متفاوت بود «شاعر» بودن او به مثابه یک اصل بدیهی پذیرفته شده است. ایضا هنگامی که از تفاوت پیامبر گرامی اسلام با دیگر پیامبران سخن گفته می شود به منزله آن است که اشتراکات پذیرفته شده و مثال های دیگر.
✅«آیت الله حاج آقا روح الله» یک مرجع تقلید بود و تا قبل از آن که عنوان «امام» عام و همه گیر شود همچون دیگر مراجع با عنوان «آیت الله العظمی» از او یاد می شد. شگفتا که در دی ماه 1356 در نوشته ای موهن این لقب یا عنوان را نیاوردند و تنها 9 ماه بعد ناگزیر شدند تمام نیم صفحه اول روزنامه های کیهان و اطلاعات را به این کلمات اختصاص دهند: آیت الله العظمی خمینی ...
✅با این حال تفاوت های آشکاری در او مشهود بود که اگر نبود «خمینی» نمی شد.
✅مراد از تفاوت ها یا تمایزها در این نوشته نه صفات اخلاقی و ویژگی های شخصیتی امام است و نه کارنامه دهه اول جمهوری اسلامی را برمی رسد بلکه از منظر تاریخی و واقعا تفاوت هایی مد نظر است که در نگاه مراجع و روحانیون دیگر یا نبود یا کمتر دیده می شد
🚩ادامه در اينك زير:
http://www.asriran.com/fa/news/542360/%D8%AE%D9%85%DB%8C%D9%86%DB%8C-%DA%86%DA%AF%D9%88%D9%86%D9%87-%D8%AE%D9%85%DB%8C%D9%86%DB%8C-%D8%B4%D8%AF-10-%D8%AA%D9%85%D8%A7%DB%8C%D8%B2-%DB%8C%D8%A7-%D8%AA%D9%81%D8%A7%D9%88%D8%AA-%D8%A7%D9%85%D8%A7%D9%85-%D8%A8%D8%A7-%D8%AF%DB%8C%DA%AF%D8%B1%D8%A7%D9%86
@MostafaTajzadeh
خمینی، چگونه خمینی شد؟ / 10 تمایز یا تفاوت امام با دیگران
✍️️مهرداد خدیر
✅درآنچه «آیت الله حاج آقا روح الله» را از حد یک مرجع تقلید هم بالاتر برد و به « امام خمینی» بدل ساخت فقط مبارزه سیاسی نقش نداشت. او در عرفان و فلسفه و نوع نگاه به مدرنیته و موارد دیگر هم متفاوت بود...
✅این یک گفتار «متفاوت» است چون می خواهد به «تفاوت» های امام خمینی – اگر نخواهیم بگوییم « تمایز» های او – با روحانیون دیگر بپردازد.
✅تأکید بر تفاوت ها و تمایزها به معنی انکارِ خاستگاه و تعلق اصلی نیست. کما این که وقتی می گوییم «حافظ» با شاعران دیگر متفاوت بود «شاعر» بودن او به مثابه یک اصل بدیهی پذیرفته شده است. ایضا هنگامی که از تفاوت پیامبر گرامی اسلام با دیگر پیامبران سخن گفته می شود به منزله آن است که اشتراکات پذیرفته شده و مثال های دیگر.
✅«آیت الله حاج آقا روح الله» یک مرجع تقلید بود و تا قبل از آن که عنوان «امام» عام و همه گیر شود همچون دیگر مراجع با عنوان «آیت الله العظمی» از او یاد می شد. شگفتا که در دی ماه 1356 در نوشته ای موهن این لقب یا عنوان را نیاوردند و تنها 9 ماه بعد ناگزیر شدند تمام نیم صفحه اول روزنامه های کیهان و اطلاعات را به این کلمات اختصاص دهند: آیت الله العظمی خمینی ...
✅با این حال تفاوت های آشکاری در او مشهود بود که اگر نبود «خمینی» نمی شد.
✅مراد از تفاوت ها یا تمایزها در این نوشته نه صفات اخلاقی و ویژگی های شخصیتی امام است و نه کارنامه دهه اول جمهوری اسلامی را برمی رسد بلکه از منظر تاریخی و واقعا تفاوت هایی مد نظر است که در نگاه مراجع و روحانیون دیگر یا نبود یا کمتر دیده می شد
🚩ادامه در اينك زير:
http://www.asriran.com/fa/news/542360/%D8%AE%D9%85%DB%8C%D9%86%DB%8C-%DA%86%DA%AF%D9%88%D9%86%D9%87-%D8%AE%D9%85%DB%8C%D9%86%DB%8C-%D8%B4%D8%AF-10-%D8%AA%D9%85%D8%A7%DB%8C%D8%B2-%DB%8C%D8%A7-%D8%AA%D9%81%D8%A7%D9%88%D8%AA-%D8%A7%D9%85%D8%A7%D9%85-%D8%A8%D8%A7-%D8%AF%DB%8C%DA%AF%D8%B1%D8%A7%D9%86
@MostafaTajzadeh
عصر ايران
خمینی، چگونه خمینی شد؟ / 10 تمایز یا تفاوت امام با دیگران
درآنچه «آیت الله حاج آقا روح الله» را از حد یک مرجع تقلید هم بالاتر برد و به « امام خمینی» بدل ساخت فقط مبارزه سیاسی نقش نداشت. او در عرفان و فلسفه و نوع نگاه به مدرنیته و موارد دیگر هم متفاوت بود...
📝📝📝 فرازهای سخنان ناب و تاریخی حضرت امام در نوفل لوشاتو پاریس ۳۹ سال پیش و قبل از ورود به ایران.... اگر نسل جدید می خواهد بداند چرا و چگونه ما رهبری امام خمینی را پذیرفتیم و شاه را سرنگون کردیم ، متن ذیل را بخواند و بیاندیشد اگر او جای ما بود و این سخنان را از یک مرجع تقلید می شنید آیا عکس العملی غیر از آنچه ما داشتیم از خود نشان می داد ؟
«بشر در اظهار نظر خودش آزاد ا ست.»
«اولین چیزی که برای انسان هست آزادی بیان است.»
«مطبوعات در نشر همه حقایق و واقعیات آزادند.»
«در جمهوری اسلامی کمونیستها نیز در بیان عقاید خود آزادند.»
«در حکومت اسلامی اگر کسی از شخص اول مملکت شکایتی داشته باشد، پیش قاضی میرود و قاضی او را احضار میکند و او هم حاضر میشود.»
«یکی از بنیانهای اسلام آزادی است… بنیاد دیگر اسلام اصل استقلال ملی است.»
«حکومت اسلامی یک حکومت مبتنی بر عدل و دموکراسی است.»
«دولت اسلامی یک دولت دمکراتیک به معنای واقعی است و اما من هیچ فعالیت در داخل دولت ندارم و به همین نحو که الآن هستم، وقتی دولت اسلامی تشکیل شود، نقش هدایت را دارم.»
«اما شكل حكومت ما جمهوری است، جمهوری به معنای اینكه متكی به آرای اكثریت است.»
«حکومت جمهوری است مثل سایر جمهوریها و احکام اسلام هم احکام مترقی و مبتنی بر دموکراسی و پیشرفته و با همۀ مظاهر تمدن موافق.»
«ولایت با جمهور مردم است.»
«عزل مقامات جمهوری اسلامی به دست مردم است. برخلاف نظام سلطنتی مقامات مادامالعمر نیست، طول مسئولیت هر یك از مقامات محدود و موقت است. یعنی مقامات ادواری است، هر چند سال عوض میشود. اگر هم هر مقامی یكی از شرایطش را از دست داد، ساقط میشود.»
«رژیم ایران به یک نظام دمکراسی تبدیل خواهد شد که موجب ثبات منطقه میگردد.»
«اختیارات شاه را نخواهم داشت.»
«من هیچ سمت دولتی را نخواهم پذیرفت.»
«من در آینده (پس از پیروزی انقلاب) همین نقشی که الآن دارم خواهم داشت. نقش هدایت و راهنمایی، و در صورتی که مصلحتی در کار باشد اعلام میکنم… لکن من در خود دولت نقشی ندارم.»
«علما خود حكومت نخواهند كرد. آنان ناظر و هادی مجریان امور میباشند.این حكومت در همهمراتب خود متكی به آرای مردم و تحتِ نظارت و ارزیابی و انتقاد عمومی خواهد بود.»
«من نمیخواهم ریاست دولت را داشته باشم. طرز حكومت، حكومت جمهوری است و تكیه بر آرای ملت»
«من چنین چیزی نگفتهام كه روحانیون متكفل حكومت خواهند شد. روحانیون شغل شان چیز دیگری است.»
«من و سایر روحانیون در حكومت پستی را اشغال نمیكنیم. وظیفۀ روحانیون ارشاد دولتها است. من در حكومت آینده نقش هدایت را دارم.»
«قانون این است. عقل این است. حقوق بشر این است که سرنوشت هر آدمی باید به دست خودش باشد.»
«باید اختیارات دست مردم باشد. این یك مسئله عقلی است. هر عاقلی این مطلب را قبول دارد كه مقدرات هركسی باید دست خودش باشد.»
«حكومت اسلامی بر حقوقِ بشر و ملاحظه آن است. هیچ و حكومتی بهاندازه اسلام ملاحظه حقوق بشر را نكرده است. آزادی و دموكراسی بهتمام معنا در حكومت اسلامی است، شخص اوّل حكومت اسلامی با آخرین فرد مساوی است در امور.»
«اسلام، هم حقوق بشر را محترم می شمارد و هم عمل می كند. حقّى را ا. ز هیچكس نمی گیرد. حق آزادى را از هیچكس نمی گیرد. اجازه نمی دهد كه كسانى بر او سلطه پیدا كنند كه حقّ آزادى را به اسم آزادى از آنها سلب كند.»
«ما که میگوییم حکومت اسلامی میخواهیم جلوی این هرزهها گرفته شود، نهاینکه برگردیم به 1400 سال پیش. ما میخواهیم به عدالت 1400 سال پیشش برگردیم. همۀ مظاهر تمدن را هم با آغوش باز قبول داریم.»
«دولت استبدادی را نمیتوان حکومت اسلامی خواند… رژیم اسلامی با استبداد جمع نمیشود.»
«ما حکومتی را میخواهیم که برای اینکه یک دسته میگویند مرگ بر فلان کس، آنها را نکشند.»
«حکومتی که ما میخواهیم مصداقش یکی حکومت پیغمبر است که حاکم بود. یکی علی و یکی هم عمر.»
«تمام اقلیتهای مذهبی در حکومت اسلامی میتوانند به کلیه فرائض مذهبی خود آزادانه عمل نمایند و حکومت اسلامی موظف است از حقوق آنها به بهترین وجه دفاع کند.»
«جامعۀ آیندۀ ما جامعۀ آزادی خواهد بود. همۀ نهادهای فشار و اختناق و همچنین استثمار از میان خواهد رفت.»
«ما یک حاکمی میخواهیم که توی مسجد وقتی آمد نشست بیایند دورش بنشینند و با او صحبت کنند و اشکالهایشان را بگویند. نه اینکه از سایه او هم بترسند.»
«زنان در انتخاب، فعالیت و سرنوشت و همچنین پوشش خود با رعایت موازین اسلامی آزادند.»
«زنها در حكومتِ اسلامی آزادند حقوق آنان مثل حقوق مردها. اسلام زن را از اسارت مردها بیرون آورد و آنها را هم ردیف مردها قرار داده است، تبلیغ. اتی كه علیه ما میشود برای انحراف مردم است. اسلام همۀ حقوق و امور بشر را تضمین كرده است.»
رأی ملت متَّبع است، ولو به ضرر خودشان باشد
@MostafaTajzadeh
«بشر در اظهار نظر خودش آزاد ا ست.»
«اولین چیزی که برای انسان هست آزادی بیان است.»
«مطبوعات در نشر همه حقایق و واقعیات آزادند.»
«در جمهوری اسلامی کمونیستها نیز در بیان عقاید خود آزادند.»
«در حکومت اسلامی اگر کسی از شخص اول مملکت شکایتی داشته باشد، پیش قاضی میرود و قاضی او را احضار میکند و او هم حاضر میشود.»
«یکی از بنیانهای اسلام آزادی است… بنیاد دیگر اسلام اصل استقلال ملی است.»
«حکومت اسلامی یک حکومت مبتنی بر عدل و دموکراسی است.»
«دولت اسلامی یک دولت دمکراتیک به معنای واقعی است و اما من هیچ فعالیت در داخل دولت ندارم و به همین نحو که الآن هستم، وقتی دولت اسلامی تشکیل شود، نقش هدایت را دارم.»
«اما شكل حكومت ما جمهوری است، جمهوری به معنای اینكه متكی به آرای اكثریت است.»
«حکومت جمهوری است مثل سایر جمهوریها و احکام اسلام هم احکام مترقی و مبتنی بر دموکراسی و پیشرفته و با همۀ مظاهر تمدن موافق.»
«ولایت با جمهور مردم است.»
«عزل مقامات جمهوری اسلامی به دست مردم است. برخلاف نظام سلطنتی مقامات مادامالعمر نیست، طول مسئولیت هر یك از مقامات محدود و موقت است. یعنی مقامات ادواری است، هر چند سال عوض میشود. اگر هم هر مقامی یكی از شرایطش را از دست داد، ساقط میشود.»
«رژیم ایران به یک نظام دمکراسی تبدیل خواهد شد که موجب ثبات منطقه میگردد.»
«اختیارات شاه را نخواهم داشت.»
«من هیچ سمت دولتی را نخواهم پذیرفت.»
«من در آینده (پس از پیروزی انقلاب) همین نقشی که الآن دارم خواهم داشت. نقش هدایت و راهنمایی، و در صورتی که مصلحتی در کار باشد اعلام میکنم… لکن من در خود دولت نقشی ندارم.»
«علما خود حكومت نخواهند كرد. آنان ناظر و هادی مجریان امور میباشند.این حكومت در همهمراتب خود متكی به آرای مردم و تحتِ نظارت و ارزیابی و انتقاد عمومی خواهد بود.»
«من نمیخواهم ریاست دولت را داشته باشم. طرز حكومت، حكومت جمهوری است و تكیه بر آرای ملت»
«من چنین چیزی نگفتهام كه روحانیون متكفل حكومت خواهند شد. روحانیون شغل شان چیز دیگری است.»
«من و سایر روحانیون در حكومت پستی را اشغال نمیكنیم. وظیفۀ روحانیون ارشاد دولتها است. من در حكومت آینده نقش هدایت را دارم.»
«قانون این است. عقل این است. حقوق بشر این است که سرنوشت هر آدمی باید به دست خودش باشد.»
«باید اختیارات دست مردم باشد. این یك مسئله عقلی است. هر عاقلی این مطلب را قبول دارد كه مقدرات هركسی باید دست خودش باشد.»
«حكومت اسلامی بر حقوقِ بشر و ملاحظه آن است. هیچ و حكومتی بهاندازه اسلام ملاحظه حقوق بشر را نكرده است. آزادی و دموكراسی بهتمام معنا در حكومت اسلامی است، شخص اوّل حكومت اسلامی با آخرین فرد مساوی است در امور.»
«اسلام، هم حقوق بشر را محترم می شمارد و هم عمل می كند. حقّى را ا. ز هیچكس نمی گیرد. حق آزادى را از هیچكس نمی گیرد. اجازه نمی دهد كه كسانى بر او سلطه پیدا كنند كه حقّ آزادى را به اسم آزادى از آنها سلب كند.»
«ما که میگوییم حکومت اسلامی میخواهیم جلوی این هرزهها گرفته شود، نهاینکه برگردیم به 1400 سال پیش. ما میخواهیم به عدالت 1400 سال پیشش برگردیم. همۀ مظاهر تمدن را هم با آغوش باز قبول داریم.»
«دولت استبدادی را نمیتوان حکومت اسلامی خواند… رژیم اسلامی با استبداد جمع نمیشود.»
«ما حکومتی را میخواهیم که برای اینکه یک دسته میگویند مرگ بر فلان کس، آنها را نکشند.»
«حکومتی که ما میخواهیم مصداقش یکی حکومت پیغمبر است که حاکم بود. یکی علی و یکی هم عمر.»
«تمام اقلیتهای مذهبی در حکومت اسلامی میتوانند به کلیه فرائض مذهبی خود آزادانه عمل نمایند و حکومت اسلامی موظف است از حقوق آنها به بهترین وجه دفاع کند.»
«جامعۀ آیندۀ ما جامعۀ آزادی خواهد بود. همۀ نهادهای فشار و اختناق و همچنین استثمار از میان خواهد رفت.»
«ما یک حاکمی میخواهیم که توی مسجد وقتی آمد نشست بیایند دورش بنشینند و با او صحبت کنند و اشکالهایشان را بگویند. نه اینکه از سایه او هم بترسند.»
«زنان در انتخاب، فعالیت و سرنوشت و همچنین پوشش خود با رعایت موازین اسلامی آزادند.»
«زنها در حكومتِ اسلامی آزادند حقوق آنان مثل حقوق مردها. اسلام زن را از اسارت مردها بیرون آورد و آنها را هم ردیف مردها قرار داده است، تبلیغ. اتی كه علیه ما میشود برای انحراف مردم است. اسلام همۀ حقوق و امور بشر را تضمین كرده است.»
رأی ملت متَّبع است، ولو به ضرر خودشان باشد
@MostafaTajzadeh
✅پس از بسته شدن مرزهای چند کشور عربی بر روی قطر، مردم این کشور برای تامین مایحتاج خوراکی خود به سرعت به فروشگاهها هجوم بردند/دوحه نیوز @emtedadnet
@MostafaTajzadeh
@MostafaTajzadeh
📝📝📝تندباد منطقه و چراغ ایران
✍محمدمهدی مجاهدی*
قطع روابط دیپلماتیک عربستان، امارات، بحرین، و مصر با قطر به بهانه تروریسم نقطه عطفی حساس در روند تحولات شتابنده منطقه است (لینک ۱).
⏺ پس از سفر پرسروصدای ترامپ به منطقه، و بالا گرفتن تنش لفظی میان حاشیهنشینان خلیج فارس، و هک شدن ایمیل سفیر امارات در آمریکا و درز اطلاعات حساس و سری، حالا قطع روابط کنسولی و دیپلماتیک این چهار کشور مهم عربی با قطر و بستن کلیه خطوط مواصلاتی هوایی و دریایی این چند کشور بر روی قطر، و نیز اخراج شهروندان قطری از بحرین، و این همه به بهانه مبارزه با تروریسم و حفظ امنیت ملی، ابعادی به تحولات منطقه میدهد، که میتواند بهسرعت و آسانی به رخدادهایی ژرفاشوب بینجامد.
از سوی دیگر، ترامپ مانند الگوی سیاسی محبوبش، "دوایت د. آیزنهاور" (لینک ۲)، بویژه در مورد خاورمیانه یک مداخلهجوی تمام عیار است.
⏺ سابقه مداخلهجویی آیزنهاور در خاورمیانه خصوصا به دکترین معروف او در قالب «پیام ویژه به کنگره درباره وضعیت خاورمیانه» به تاریخ پنجم ژانویه ۱۹۵۷ مستند است.
ترامپ امروز بیش از هر زمانی دیگر، به صادر کردن بحران داخلی آمریکا در قالب جنگ و درگیری نیازمند است. حزب نتیانیاهو نیز برای پیروزی در رقابتهای داخلی به بحرانی وسیع در خاورمیانه چشم دوخته است.
⏺ اکنون با سرعت بیشتری به موعد وضع حمل منطقه نزدیک میشویم. باید امیدوار باشیم با تدبیر قدرتهای منطقهای بویژه ایران، مردم این منطقه حساس و آسیبپذیر به دهلیز وحشت جدیدی کشانده نشوند و بیش از این خسارت نبینند.
⏺چنانکه پیشتر در یادداشتی دیگر تحلیل کردم (لینک ۳)، اغلب قدرتهای بزرگ و کوچک ذیدخل و ذینفع و ذینفوذ در خلیج فارس و خاورمیانه با انتخاب مجدد حسن روحانی و تداوم دولت تدبیر و امید آشکارا مخالف بودند (برای نمونه لینکهای ۴ و ۵).
⏺اینک با انتخاب هوشمندانه مردم، امکان تداوم تدبیر و امید در سیاست داخلی و خارجی ایران فراهم آمده است و کار قدرتهایی که به ناامنی ایران چشم طمع دوختهاند، چندان آسان نیست.
⏺ با این حال، حفظ امنیت و ثبات ایران در منطقهای آبستن تحولات ژرفاشوب به پاسداری از چراغ لاله در مسیر تندباد میماند.
تداوم یافتن تدبیر و درایت در سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران با انتخابات اردیبهشت ۹۶ در این شرایط خطیر منطقهای نعمتی بزرگ برای ایران است که باید با همگرایی ملی در عرصه سیاست خارجی، پاسدار و شکرگزار آن بود.
پی نوشت ها:
1. https://goo.gl/epo7k7
2. https://goo.gl/y8kj4H
3. https://telegram.me/MMojahedi/353
4. https://goo.gl/7g44Uh
5. https://goo.gl/Mvb4jU
@mmojahedi
*استاد مدعو دانشگاه برلین در رشته علوم سیاسی تطبیقی
@MostafaTajzadeh
✍محمدمهدی مجاهدی*
قطع روابط دیپلماتیک عربستان، امارات، بحرین، و مصر با قطر به بهانه تروریسم نقطه عطفی حساس در روند تحولات شتابنده منطقه است (لینک ۱).
⏺ پس از سفر پرسروصدای ترامپ به منطقه، و بالا گرفتن تنش لفظی میان حاشیهنشینان خلیج فارس، و هک شدن ایمیل سفیر امارات در آمریکا و درز اطلاعات حساس و سری، حالا قطع روابط کنسولی و دیپلماتیک این چهار کشور مهم عربی با قطر و بستن کلیه خطوط مواصلاتی هوایی و دریایی این چند کشور بر روی قطر، و نیز اخراج شهروندان قطری از بحرین، و این همه به بهانه مبارزه با تروریسم و حفظ امنیت ملی، ابعادی به تحولات منطقه میدهد، که میتواند بهسرعت و آسانی به رخدادهایی ژرفاشوب بینجامد.
از سوی دیگر، ترامپ مانند الگوی سیاسی محبوبش، "دوایت د. آیزنهاور" (لینک ۲)، بویژه در مورد خاورمیانه یک مداخلهجوی تمام عیار است.
⏺ سابقه مداخلهجویی آیزنهاور در خاورمیانه خصوصا به دکترین معروف او در قالب «پیام ویژه به کنگره درباره وضعیت خاورمیانه» به تاریخ پنجم ژانویه ۱۹۵۷ مستند است.
ترامپ امروز بیش از هر زمانی دیگر، به صادر کردن بحران داخلی آمریکا در قالب جنگ و درگیری نیازمند است. حزب نتیانیاهو نیز برای پیروزی در رقابتهای داخلی به بحرانی وسیع در خاورمیانه چشم دوخته است.
⏺ اکنون با سرعت بیشتری به موعد وضع حمل منطقه نزدیک میشویم. باید امیدوار باشیم با تدبیر قدرتهای منطقهای بویژه ایران، مردم این منطقه حساس و آسیبپذیر به دهلیز وحشت جدیدی کشانده نشوند و بیش از این خسارت نبینند.
⏺چنانکه پیشتر در یادداشتی دیگر تحلیل کردم (لینک ۳)، اغلب قدرتهای بزرگ و کوچک ذیدخل و ذینفع و ذینفوذ در خلیج فارس و خاورمیانه با انتخاب مجدد حسن روحانی و تداوم دولت تدبیر و امید آشکارا مخالف بودند (برای نمونه لینکهای ۴ و ۵).
⏺اینک با انتخاب هوشمندانه مردم، امکان تداوم تدبیر و امید در سیاست داخلی و خارجی ایران فراهم آمده است و کار قدرتهایی که به ناامنی ایران چشم طمع دوختهاند، چندان آسان نیست.
⏺ با این حال، حفظ امنیت و ثبات ایران در منطقهای آبستن تحولات ژرفاشوب به پاسداری از چراغ لاله در مسیر تندباد میماند.
تداوم یافتن تدبیر و درایت در سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران با انتخابات اردیبهشت ۹۶ در این شرایط خطیر منطقهای نعمتی بزرگ برای ایران است که باید با همگرایی ملی در عرصه سیاست خارجی، پاسدار و شکرگزار آن بود.
پی نوشت ها:
1. https://goo.gl/epo7k7
2. https://goo.gl/y8kj4H
3. https://telegram.me/MMojahedi/353
4. https://goo.gl/7g44Uh
5. https://goo.gl/Mvb4jU
@mmojahedi
*استاد مدعو دانشگاه برلین در رشته علوم سیاسی تطبیقی
@MostafaTajzadeh
the Guardian
Gulf plunged into diplomatic crisis as countries cut ties with Qatar
Qatari diplomats ejected and land, air and sea traffic routes cut off in row over terror and regional stability
Forwarded from امتداد
✅عبد الباری عطوان از روزنامه نگاران برجسته جهان عرب:
پس از قطع روابط دیپلماتیک مداخله نظامی در قطر برای تغییر رژیم در آن قریب الوقوع است.
#امتداد
@emtedadnet
پس از قطع روابط دیپلماتیک مداخله نظامی در قطر برای تغییر رژیم در آن قریب الوقوع است.
#امتداد
@emtedadnet
📝📝📝همچون زمان حمله صدام به کویت عمل کنیم
✍حسن بهشتی پور*
⏺قطع مناسبات بین قطر و چهار کشور عربی نباید ما از عمق تحلیل این ماجرا غافل کند.
چند نکته تحلیلی مهم برای آنکه بدانیم اختلاف های پیش آمده بین قطر و عربستان و مصر و امارات و بحرین تا چه حد جدی است و آیا ایران می تواند از این اختلاف ها بهره برداری کند؛ قابل ذکر است:
⏺ اول: موضوع اختلاف موجود بین قطر و عربستان ریشه در اختلاف های تاریخی و عقیدتی بین اخوانی های حاکم بر قطر و وهابی های حاکم بر عربستان دارد.
⏺ آل شیخ عبدالوهاب در عربستان که متحد آل سعود هستند؛ از همان سال های دور با خاندان آل ثانی که در قطر حاکم بودند و بیشتر گرایش های اخوانی داشتند، بصورت مبنایی اختلاف نظر داشته ودارند. ضمن آنکه دو کشور اختلاف مرزی هم دارند.
⏺ دوم: همراهی آل خلیفه در بحرین و آل نهیان در ابوظبی که هر دو گرایش های وهابی دارند و در عمل نقش برادر بزرگتر عربستان را در شورای همکاری خلیج فارس پذیرفته اند، با عربستان دور از انتظار نیست و به همین جهت، هم در ضدیت با ایران و هم در تجاوز به یمن و هم در مخالفت با قطر همراه آل سعود بوده و هستند.
⏺سوم: مصر به دلیل حمایت های وسیع امیر سابق قطر که پدر امیر فعلی بود از محمد مرسی، رییس جمهور برکنارشده مصر، به دلیل گرایش های اخوانی امیر قطر از عربستان در این مقطع جانبداری می کند تا هم کمک های بیشتری از ریاض دریافت کند و هم امیر قطر را در موقعیت دشواری قرار دهد تا به اصطلاح پاسخ مناسبی از حمایت های قطر از جریان اخوانی در مصر و حماس در فلسطین داده باشد.
⏺چهارم: ظاهر ماجرا به نفع ایران است که از اختلاف ایجادشده بین کشورهایی که علیه ایران بودند، استقبال کند و در کوتاه مدت از فضای موجود به نفع خود بهره برداری کند.
⏺اما یادمان باشد ایران با این کشورها از طریق آبراه استراتژیک خلیج فارس همسایه است و هر نوع ناامنی در این منطقه به زیان همه کشورهای منطقه است.
بنابراین، نباید بهره برداری از منافع کوتاه مدت و فوری ما را از منافع مدت مدت و پایدار غافل کند.
⏺ پنجم: منافع بلندمدت ایران در منطقه استراتژیک خلیج فارس "امنیت برای همه" و "مخالفت با حضور نیروهای مداخله گر فرامنطقه ای در خلیج فارس و دریای عمان است".
بنابراین، ایجاد ناامنی بهانه دیگری می شود برای حضور آمریکایی ها در منطقه و فروش بیشتر سلاح.
⏺ ششم: در اینجا یادمان باشد آل ثانی روابط خوبی با آمریکا، انگلیس و اسراییل در سال های گذشته داشته است و به گفته امیر قطر، اگر با ایران رابطه خوبی دارد برای این است که قطر یک کشور کوچک است که در منطقه فقط می تواند در سایه همکاری با همه کشورها امنیت خود را تامین و تثبیت کند.
با درنظر گرفتن مجموعه مواردی که یادآوری شد؛ باید هوشمندانه تصمیم گرفت و از آن مهمتر "رندانه" آن تصمیم را اجرا کرد.
⏺درست شبیه زمانی که صدام به کویت حمله کرد. در آن زمان، ایران با اتخاذ سیاست بیطرفی فعال از یکسو تجاوز ارتش عراق به خاک کویت را محکوم کرد و از سوی دیگر، با لشکرکشی آمریکا به منطقه همراه نشد و فریب کسانی را که می گفتند "صدام خالد بن ولید شده است"، نخورد.@javadrooh
*کارشناس ارشد مسایل دیپلماتیک
@MostafaTajzadeh
✍حسن بهشتی پور*
⏺قطع مناسبات بین قطر و چهار کشور عربی نباید ما از عمق تحلیل این ماجرا غافل کند.
چند نکته تحلیلی مهم برای آنکه بدانیم اختلاف های پیش آمده بین قطر و عربستان و مصر و امارات و بحرین تا چه حد جدی است و آیا ایران می تواند از این اختلاف ها بهره برداری کند؛ قابل ذکر است:
⏺ اول: موضوع اختلاف موجود بین قطر و عربستان ریشه در اختلاف های تاریخی و عقیدتی بین اخوانی های حاکم بر قطر و وهابی های حاکم بر عربستان دارد.
⏺ آل شیخ عبدالوهاب در عربستان که متحد آل سعود هستند؛ از همان سال های دور با خاندان آل ثانی که در قطر حاکم بودند و بیشتر گرایش های اخوانی داشتند، بصورت مبنایی اختلاف نظر داشته ودارند. ضمن آنکه دو کشور اختلاف مرزی هم دارند.
⏺ دوم: همراهی آل خلیفه در بحرین و آل نهیان در ابوظبی که هر دو گرایش های وهابی دارند و در عمل نقش برادر بزرگتر عربستان را در شورای همکاری خلیج فارس پذیرفته اند، با عربستان دور از انتظار نیست و به همین جهت، هم در ضدیت با ایران و هم در تجاوز به یمن و هم در مخالفت با قطر همراه آل سعود بوده و هستند.
⏺سوم: مصر به دلیل حمایت های وسیع امیر سابق قطر که پدر امیر فعلی بود از محمد مرسی، رییس جمهور برکنارشده مصر، به دلیل گرایش های اخوانی امیر قطر از عربستان در این مقطع جانبداری می کند تا هم کمک های بیشتری از ریاض دریافت کند و هم امیر قطر را در موقعیت دشواری قرار دهد تا به اصطلاح پاسخ مناسبی از حمایت های قطر از جریان اخوانی در مصر و حماس در فلسطین داده باشد.
⏺چهارم: ظاهر ماجرا به نفع ایران است که از اختلاف ایجادشده بین کشورهایی که علیه ایران بودند، استقبال کند و در کوتاه مدت از فضای موجود به نفع خود بهره برداری کند.
⏺اما یادمان باشد ایران با این کشورها از طریق آبراه استراتژیک خلیج فارس همسایه است و هر نوع ناامنی در این منطقه به زیان همه کشورهای منطقه است.
بنابراین، نباید بهره برداری از منافع کوتاه مدت و فوری ما را از منافع مدت مدت و پایدار غافل کند.
⏺ پنجم: منافع بلندمدت ایران در منطقه استراتژیک خلیج فارس "امنیت برای همه" و "مخالفت با حضور نیروهای مداخله گر فرامنطقه ای در خلیج فارس و دریای عمان است".
بنابراین، ایجاد ناامنی بهانه دیگری می شود برای حضور آمریکایی ها در منطقه و فروش بیشتر سلاح.
⏺ ششم: در اینجا یادمان باشد آل ثانی روابط خوبی با آمریکا، انگلیس و اسراییل در سال های گذشته داشته است و به گفته امیر قطر، اگر با ایران رابطه خوبی دارد برای این است که قطر یک کشور کوچک است که در منطقه فقط می تواند در سایه همکاری با همه کشورها امنیت خود را تامین و تثبیت کند.
با درنظر گرفتن مجموعه مواردی که یادآوری شد؛ باید هوشمندانه تصمیم گرفت و از آن مهمتر "رندانه" آن تصمیم را اجرا کرد.
⏺درست شبیه زمانی که صدام به کویت حمله کرد. در آن زمان، ایران با اتخاذ سیاست بیطرفی فعال از یکسو تجاوز ارتش عراق به خاک کویت را محکوم کرد و از سوی دیگر، با لشکرکشی آمریکا به منطقه همراه نشد و فریب کسانی را که می گفتند "صدام خالد بن ولید شده است"، نخورد.@javadrooh
*کارشناس ارشد مسایل دیپلماتیک
@MostafaTajzadeh
همزمان با اتهام عربستان مبنی بر حمایت قطر از تروریسم،سفیر آمریکادرقطرپیام چندماه پیش ِستایش دستاوردهای قطر درمبارزه باتروریسم را منتشر وتاکیدکرد اکنون زمان بازنشرآنست @sahandiranmehr
@MostafaTajzadeh
@MostafaTajzadeh
📝📝📝ورود ایران به بحران قطر و عربستان عقلانی نیست؛ این مداخله، باعث حل و فصل مسائل بین این دو میشود / قطر بی گناه نیست که کنارش قرار بگیریم / آیا امکان کودتا در قطر وجود دارد؟
✍قاسم محبعلی، مدیرکل پیشین خاورمیانه وزارت خارجه
⏺ ایران باید رفتار محتاطانه ای داشته باشد. همواره بین عربستان و قطر اختلاف کهنه و قدیمی وجود داشته است. این تنش ها به نوع نگاه انها به سلفی گری یا وهابیت بر می گردد. بعلاوه، ال ثانی و ال سعود قبایلی بودند که از گذشته اختلاف داشته اند.
⏺ در دوران اخیر اما حمایت قطری ها از اخوان المسلمین در کشورهایی مثل مصر و سودان و تونس و یمن و سوریه باعث بروز تنش شده است. عربستان تلاش کرد در کنفرانس اخیر در ریاض با حمایت امریکا هژمونی جدید علیه ایجاد کند و بازیگران دیگر را در اختیار خود بگیرد. پیام سعودی ها به قطر این بود که از بازی خارج شوند و روابط شان با حماس و اخوان المسلمین را قطع کند. در واقع، با عدم تمکین قطر از عربستان پس از کنفرانس ریاض بود که تنش ها اوج گرفت.
⏺ ما باید در این میان توجه داشته باشیم که قطر از تروریسم حمایت می کند و بخشی از نیازهای مالی داعش و طالبان و .. از سوی این کشور تامین می شود.
⏺ قطر در این سال ها جزئی از یک طراحی و بازی بودند که امنیت و منافع ما را در سوریه و عراق به خطر انداخته بود. منظورم این است که دوحه کشوری نیست که بی گناه باشد و ما حالا بخواهیم در کنار قطر قرار بگیریم و جانب آنها را بگیریم.
⏺ باتوجه به اینکه قطر در طول این سال ها، همواره ما را تحت فشار قرار داده، ایران باید با احتیاط با این مسئله پیش آمده برخورد کند. از نگاه من، این یک مناقشه خانوادگی بین حامیان افراطی گری است، البته اگر قطری ها یا طرف های دیگر بخواهند، به نظرم ایران حاضر به حل و فصل ماجرا و اختلافات است.
⏺وی در پاسخ به این سئوال که ایا بحران فعلی میتواند در جهت منافع ایران تلقی شود،اظهار داشت: اصولا ثبات و امنیت در منطقه در حوزه خلیج فارس و در منطقه، بخشی از امنیت ملی ماست. وقتی در اطراف ما درگیری باشد، امنیت ما را تحت تاثیر قرار می دهد، اگر قرار باشد قطر در بحران قرار بگیرد، سرمایه گذاری در این طرف با احتیاط مواجه خواهد شد. امنیت ما با همساگاه بهم پیوسته است و عدم مناقشه و همبستگی میان کشورهای منطقه جزئی از امنیت منطقه و در میان ارمان های جمهوری اسلامی است. بنابراین نباید از تنش میان دیگران استقبال کنیم.
⏺ بعید می دانم ایران ورودی در این ماجرا داشته باشد. این مداخله، کار عاقلانه ای نیست. این به سرعت بخشیدن و حل و فصل مسائل بین انها منجر می شود.البته قطر کشوری استراتژیک برای امریکا به حساب می اید و واشنگتن نمی گذارد نفوذ ایران در دوحه افزایش پیدا کند.
⏺محبعلی در پاسخ به سئوالی در مورد تحلیل برخی رسانه های عربی در مورد افزایش تنش ها بین قطر و عربستان پس از تماس تلفنی امیر قطر با دکتر روحانی، خاطرنشان کرد: قطر یک بازیگر کوچکی است و همواره سعی می کند از شکاف ها به خوبی بهره برداری کند. او به ابزار ایران نیازمند است برای اینکه بتواند از طرف مقابل امتیاز بگیرد. سعودی ها هم طبیعتا این را در همین چارچوب تلقی میکنند. در واقع، این منطقی است که کشورهای کوچک در بین شکاف ها حرکت کنند و سعی در ایجاد توازن داشته باشند تا امنیت شان حفظ کنند. قطر هم از این قاعده مثتسنا نیست و بین ایران و عربستان قرار گرفته است.
⏺ قطر کشور کوچکی است و عمق پایداری ندارد. باید ببینیم نقش قدرت های فرامنطقه ای از جمله امریکا و انگلیس در این ماجرا چیست؟ ایا قطر می تواند در برابر عربستان پایداری کند یا به سمت مصالحه می رود؟ به نظرم ممکن است قطر به نوعی به مصالحه تن دهد یا شاید بالاجبار به این امر رضایت دهد.
⏺ این رژیم های خلیج فارس اکثرا خانوادگی هستند. بنابراین طبیعی است وقتی فشاری بیاید، یکی از افراد خانواده برای اینکه فشار را بردارد وارد عمل شود و کودتا کند. اما به نظرم مداخله نظامی از سوی عربستان بعید است چراکه همینطور که پیشتر گفتم قطر کشوری استراتژیک برای امریکاست و واشنگتن نمیخواهد همه ی تخم مرغ هایش را در منطقه، در سبد عربستان بگذاردhttps://goo.gl/GKlCLx
@MostafaTajzadeh
✍قاسم محبعلی، مدیرکل پیشین خاورمیانه وزارت خارجه
⏺ ایران باید رفتار محتاطانه ای داشته باشد. همواره بین عربستان و قطر اختلاف کهنه و قدیمی وجود داشته است. این تنش ها به نوع نگاه انها به سلفی گری یا وهابیت بر می گردد. بعلاوه، ال ثانی و ال سعود قبایلی بودند که از گذشته اختلاف داشته اند.
⏺ در دوران اخیر اما حمایت قطری ها از اخوان المسلمین در کشورهایی مثل مصر و سودان و تونس و یمن و سوریه باعث بروز تنش شده است. عربستان تلاش کرد در کنفرانس اخیر در ریاض با حمایت امریکا هژمونی جدید علیه ایجاد کند و بازیگران دیگر را در اختیار خود بگیرد. پیام سعودی ها به قطر این بود که از بازی خارج شوند و روابط شان با حماس و اخوان المسلمین را قطع کند. در واقع، با عدم تمکین قطر از عربستان پس از کنفرانس ریاض بود که تنش ها اوج گرفت.
⏺ ما باید در این میان توجه داشته باشیم که قطر از تروریسم حمایت می کند و بخشی از نیازهای مالی داعش و طالبان و .. از سوی این کشور تامین می شود.
⏺ قطر در این سال ها جزئی از یک طراحی و بازی بودند که امنیت و منافع ما را در سوریه و عراق به خطر انداخته بود. منظورم این است که دوحه کشوری نیست که بی گناه باشد و ما حالا بخواهیم در کنار قطر قرار بگیریم و جانب آنها را بگیریم.
⏺ باتوجه به اینکه قطر در طول این سال ها، همواره ما را تحت فشار قرار داده، ایران باید با احتیاط با این مسئله پیش آمده برخورد کند. از نگاه من، این یک مناقشه خانوادگی بین حامیان افراطی گری است، البته اگر قطری ها یا طرف های دیگر بخواهند، به نظرم ایران حاضر به حل و فصل ماجرا و اختلافات است.
⏺وی در پاسخ به این سئوال که ایا بحران فعلی میتواند در جهت منافع ایران تلقی شود،اظهار داشت: اصولا ثبات و امنیت در منطقه در حوزه خلیج فارس و در منطقه، بخشی از امنیت ملی ماست. وقتی در اطراف ما درگیری باشد، امنیت ما را تحت تاثیر قرار می دهد، اگر قرار باشد قطر در بحران قرار بگیرد، سرمایه گذاری در این طرف با احتیاط مواجه خواهد شد. امنیت ما با همساگاه بهم پیوسته است و عدم مناقشه و همبستگی میان کشورهای منطقه جزئی از امنیت منطقه و در میان ارمان های جمهوری اسلامی است. بنابراین نباید از تنش میان دیگران استقبال کنیم.
⏺ بعید می دانم ایران ورودی در این ماجرا داشته باشد. این مداخله، کار عاقلانه ای نیست. این به سرعت بخشیدن و حل و فصل مسائل بین انها منجر می شود.البته قطر کشوری استراتژیک برای امریکا به حساب می اید و واشنگتن نمی گذارد نفوذ ایران در دوحه افزایش پیدا کند.
⏺محبعلی در پاسخ به سئوالی در مورد تحلیل برخی رسانه های عربی در مورد افزایش تنش ها بین قطر و عربستان پس از تماس تلفنی امیر قطر با دکتر روحانی، خاطرنشان کرد: قطر یک بازیگر کوچکی است و همواره سعی می کند از شکاف ها به خوبی بهره برداری کند. او به ابزار ایران نیازمند است برای اینکه بتواند از طرف مقابل امتیاز بگیرد. سعودی ها هم طبیعتا این را در همین چارچوب تلقی میکنند. در واقع، این منطقی است که کشورهای کوچک در بین شکاف ها حرکت کنند و سعی در ایجاد توازن داشته باشند تا امنیت شان حفظ کنند. قطر هم از این قاعده مثتسنا نیست و بین ایران و عربستان قرار گرفته است.
⏺ قطر کشور کوچکی است و عمق پایداری ندارد. باید ببینیم نقش قدرت های فرامنطقه ای از جمله امریکا و انگلیس در این ماجرا چیست؟ ایا قطر می تواند در برابر عربستان پایداری کند یا به سمت مصالحه می رود؟ به نظرم ممکن است قطر به نوعی به مصالحه تن دهد یا شاید بالاجبار به این امر رضایت دهد.
⏺ این رژیم های خلیج فارس اکثرا خانوادگی هستند. بنابراین طبیعی است وقتی فشاری بیاید، یکی از افراد خانواده برای اینکه فشار را بردارد وارد عمل شود و کودتا کند. اما به نظرم مداخله نظامی از سوی عربستان بعید است چراکه همینطور که پیشتر گفتم قطر کشوری استراتژیک برای امریکاست و واشنگتن نمیخواهد همه ی تخم مرغ هایش را در منطقه، در سبد عربستان بگذاردhttps://goo.gl/GKlCLx
@MostafaTajzadeh
پایگاه خبری تحلیلی انتخاب | Entekhab.ir
ورود ایران به بحران قطر و عربستان عقلانی نیست؛ این مداخله، باعث حل و فصل مسائل بین این دو می شود / قطر بی گناه نیست که کنارش قرار…
قاسم محبعلی، مدیرکل پیشین خاورمیانه وزارت خارجه معتقد است که ایران باید رفتار محتاطانه ای داشته باشد.
✅توئیت دکتر محمدجواد ظریف درخصوص بحران قطر:
✅همسایگان همیشه همسایهاند/ جغرافیا نمیتواند تغییر کند/ راه حل، فشار و تهدید نیست/ گفتگو ضرورت دارد خصوصا در ماه مبارک رمضان.
@MostafaTajzadeh
✅همسایگان همیشه همسایهاند/ جغرافیا نمیتواند تغییر کند/ راه حل، فشار و تهدید نیست/ گفتگو ضرورت دارد خصوصا در ماه مبارک رمضان.
@MostafaTajzadeh