فردای بهتر (مصطفی تاجزاده)
44.9K subscribers
10.8K photos
3.41K videos
520 files
29.3K links
✳️کانال تلگرامی «فردای بهتر» با منش اصلاح‌طلبانه با ارائه رویکردی تحلیلی تلاش دارد به گسترش دموکراسی و بسط چندصدایی در جامعه ایران به امید فردایی بهتر برای ایران و ایرانیان قدم بردارد.

اینستاگرام: https://instagram.com/seyed.mostafa.tajzade
Download Telegram
📝📝📝 خاطره‌ای از محاکمه‌ام در دادگاه ویژه روحانیت قم

✍️ احمد حیدری:

در سال 1389 به خاطر درج نامه آقای #تاجزاده به رهبری در وبلاگم، از طرف "معاون قضایی دادستان کل و دبیر کارگروه تعیین مصادیق محتوای مجرمانه" به "توهین به مقامات عالیه نظام، تبلیغ علیه نظام، تشویش اذهان عمومی، نشر اکاذیب علیه مقامات و تبلیغ به نفع گروه ها و سازمانهای مخالف نظام" متهم شدم و بعد از مراجعه به دادگاه عمومی و ارجاع پرونده‌ام به دادگاه ویژه روحانیت تهران و تقاضایم بعد از مراجعه مبنی بر ارجاع پرونده‌ام به قم، در اسفند 1393 به دادگاه ویژه قم احضار گردیدم و با دادیار شعبه ... آقای ... که یک روحانی تقریبا هم‌سال خودم بود، مواجه گشتم. او مرا بازجویی کرد و قراری 50 میلیونی صادر نمود. چون زمین خانه‌ام وقفی است، دادیار گفت معلوم نیست این مقدار ارزش داشته باشد و باید کارشناسی شود حال آن که قیمتش در آن زمان حدود 500 میلیون بود. چون دیر وقت بود، بازداشت شدم و روز بعد با تودیع وثیقه آزاد گشتم.

«منِ ساده دل» روز بعد از آزادی برای نصیحت دادیار! به دادگاه مراجعه کردم و بعد از عرض سلام، به این مضمون عرض کردم: «من و شما هر دو طلبه و روحانی هستیم، هر دو برای برپایی این نظام و انقلاب تلاش کرده‌ایم، هر دو سرباز این نظام و در خدمت استقرارش بوده‌ایم، هر دو معتقد به خدا، پیامبر، نظام، ولایت فقیه و امام(قدّس سرّه) هستیم و هر دو برای تعالی نظام و محبوبیت و مقبولیت هر چه بیشتر رهبری تلاش می‌کنیم؛ حالا با هم اختلاف نظرهایی هم داریم، چرا شما با من مثل یک دشمن و ضد انقلاب و... برخورد می‌کنید؟»، آقای دادیار متعجب از حرف‌های من، جمله‎ای گفت که مرا میخکوب کرد! او گفت: وقتی زنگ زدند که شما برای دیدن من آمده‌ای و اجازه ورود می‌خواهی، فکر کردم [بعد از گذراندن یک شبانه روز در زندان] متنبه شده‌ای و آمده‌ای توبه کنی؟ تو که هنوز حرف‌های دو روز پیش [روز بازجویی] را می‌زنی؟

آری از نگاه دادیار و بعد هم قاضی شعبه و قاضی تجدید نظر و ...، من منحرف از اسلام و گمراه بودم که باید توبه می‌کردم لذا مرا به زندان و شلاق محکوم کردند ولی من و امثال من برای رضای خدا و برای مردمی ماندن نظام دینی تلاش کرده و محرومیت‌ها را به جان خریده‌ایم لذا مدتی بعد از آزادی از زندان، در سال 95 همان دادیار را در نماز جمعه قم دیدم و خود را معرفی کردم. خودش را به تجاهل زد و به او گفتم می‌دانم که مرا به خوبی می‌شناسی و به یاد داری و بدان فردای قیامت، سر پل صراط جلویت را خواهم گرفت! ولی مگر امثال او از پل صراط می‌ترسند؟

بعد از ملاقات با دادیار و ناامید از تأثیر سخنم در قلب و روح او، به محل کارم در مرکز ملی پاسخگویی دفتر تبلیغات اسلامی قم مراجعه کردم که دیدم مسئول دفتر رئیس مرکز که از دوستان صمیمی‌ام بود، می‌خواهد حرفی را به من بزند ولی نمی‌تواند. بالاخره همکارش به من گفت: شما از امروز دیگر نمی‌توانی در این مرکز مشغول باشی و من فهمیدم همان روز به مرکز زنگ زده و آنها را از همکاری با من منع کرده‌اند. بعد هم روز محاکمه، این اقدام غیر قانونی دادیار را به قاضی گفتم که ناشنیده گرفت و بعد از گذراندن محکومیت هم، مکتوب از دادستان خواستم این محرومیت را بردارند ولی... بعد هم به رئیس حراست دفتر تبلیغات با واسطه گفتم که گفته بود اگر ایشان را بپذیرم، خود باید بروم!

همین‌جا لازم است از دوستان روحانی و طلبه‌ام دفاع کنم و به مردم عزیز بگویم بسیاری از روحانی‌ها و طلبه‌ها دلشان با مردم، همراه و زبانشان گویای سخن مردم است ولی از ترس اخراج از حوزه و قطع شهریه، جرأت اظهار عقیده واقعی خود را ندارند و اگر معدودی مثل بنده عقایدمان را آشکارا می‌گوییم، نه به خاطر شجاعت فوق العاده ما و ترس دیگران است بلکه جهتش آن است که آنان با «نان بریدن و لب بستن» از طرف قدرت مواجهند که نمونه نازلش را دادگاه با بنده انجام داد و مرکز ملی پاسخگویی و دیگر مراکز حوزوی نه آن وقت و نه بعد از آن، جرأت پذیرفتن مرا نداشتند. البته من چون حقوق بازنشستگی سپاه را داشته و دارم، توانستم به راهم ادامه دهم و اگر زندگی من هم به شهریه وابسته بود، قطعا با ادامه دادن، با قطع شهریه و اخراج از حوزه و ... مواجه می‌شدم و به طور طبیعی نابود می‌گردیدم. امید است مردم عزیز این مشکل غالب روحانی‌ها و طلبه‌ها را درک کرده و از قصور وتقصیر آنان در همراهی با خواسته‌های بحق‌شان درگذرند.
@MostafaTajzadeh
📝📝📝اقتصاد ایران در سال‌های تحریم و کودتا چگونه پیش‌ رفت؟اقتصاد بدون نفت، هفتاد سال بعد از مصدق!

✍🏻امتداد-گروه اقتصاد:
امروز درست ۷۰ سال از کودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ می‌گذرد و اقتصاد ایران گرد سال‌های دور را هنوز بر چهره دارد. محدودیت‌ در فروش نفت و عدم تناسب درآمدهای نفتی با نیازهای کشور که این روزها اقتصاد ایران با آن سر در گریبان است، قصه‌ای تلخ از تکرار یک بازه‌ تاریخی است. قصه‌ای که سرآغاز آن با دوران نخست‌وزیری دکتر محمد مصدق و نگاه راهبردی او برای نجات اقتصاد ایران رقم خورد. البته که بهره‌برداری از واژه‌های کلیدی مانند نفت، تحریم و آمریکا برای مقایسه امروز و دیروز در اقتصاد ایران، کمی بی‌معنی به نظر می‌رسد. با این‌حال تفاوت‌های چشمگیر در راهبردهای اقتصادی دولت مصدق و شرایط کنونی آشکار است. این، قصه‌ فرصت ساختن از تحدید‌هاست. قصه برخواستن سیمرغ از آتش. قصه اقتصاد ایران در نیمهٔ پایانی دهه ۲۰ و پیش از کودتا.

🔸متن کامل
@MostafaTajzadeh

@emtedadnet
📝📝📝برنامه آمریکا برای ایران

✍️ محمود سریع القلم

به عنوان یک پایه تئوریک حکمرانی، دولت فعلی آمریکا معتقد است ضمنِ افزایش تولید ناخالص داخلی 25 تریلیون دلاری آمریکا (چین 18 تریلیون و روسیه 1.7 تریلیون)، تحولات جهانی باید به گونه ای مدیریت شود که آمریکا بتواند به اهداف اقتصادی خود برسد و دموکرات ها یک بار دیگر ریاست جمهوری را در 2025 از آن خود کنند.  از این رو، بنیان سیاست خارجی آمریکا در دولت بایدن، برون سپاری، بدون درگیری های دراز مدت و سردردهای سیاسی است. استرالیا، کره جنوبی، ژاپن و هند در برابر چین به کار گرفته شده اند؛ لهستان، آلمان، فرانسه، انگلستان و کشورهای اسکاندیناوی در برابر روسیه همکاری می کنند و اسراییل و عربستان، برون سپاری ایران را به عهده گرفته اند. واشنگتن این مجموعه را مدیریت و هماهنگی می کند

واشنگتن با افزایش فشار بر چین، عراق، ترکیه، امارات و هند، مدیریت سخت تر تحریم ها را به عنوان بخشی از Plan B در پیش گرفته است. تا دو سال آینده که دولت بایدن، امور را در دست دارد، روش Remote Control امریکا در رابطه با ایران ادامه خواهد داشت. بنیان های این روش عبارتند از: انزوای سیاسی، جلوگیری از سرمایه گذاری خارجی، افزایش نرخ تورم و منوط کردن عموم گشایش های مالی به تایید وزارت خزانه داری.

شواهد حاکی از آن است که این روش فعلی امریکا، شباهت فراوانی با مفروضات و استراتژی آمریکا نسبت به کمونیسم شوروی در دوران جنگ سرد دارد که توسط روس شناس آمریکایی George Kennan طراحی شده بود. او که از نظر عمق درک از شوروی نمونۀ دومی در تاریخ دیپلماسی آمریکا ندارد، معتقد بود تقابل با شوروی هیچ نیازی به کار نظامی ندارد؛ شوروی یک سیستم خود مخرب است و با گذشت زمان به انتها میرسد.او اعتقاد داشت هرچند مردم به آزادی و دموکراسی علاقمندند، اما قبل از آن می خواهند زندگی کنند و به ثبات اقتصادی و کارآمدی فکر می کنند.

اروپایی ها نقش دوم را در استراتژی غرب نسبت به ایران بازی می کنند. زمانی که ایران درآمدهای صد میلیارد دلاری از فروش انرژی داشت، شرکت های اروپایی برای تعامل اقتصادی با ایران با دولت های خود لابی می کردند، اما با کاهش اساسی این درآمد، ایران جذابیت اقتصادی گذشته را ندارد. تجارت اروپا با بعضی از کشورهای بسیار کوچک مانند لیتوانی حتی از ایران هم بیشتر است. مهم ترین موضوع اروپا درقبال ایران، جلوگیری از تسلیحات هسته ای است که از منظر جغرافیایی و ژئوپلیتیکی آنها، قابلیت تسرّی و اشاعه به مصر، ترکیه، عربستان و عراق را داشته و در قرابت اروپا، به زرادخانه هسته ای تبدیل شده و استعداد تبدیل شدن خاورمیانه به منطقه ای با تخاصمات پایان ناپذیر نظامی و امنیتی را دارد. موضوع ایران برای اروپا، موضوع امنیت ملی است. هرچند ممکن است در میان اعضای اروپا، شدت و ضعف Plan B متفاوت باشد، ولی تحولات دو ماه گذشته حاکی از اتفاق نظر پیرامون افزایش فشارها است. دلیل فعال شدن Plan B، به خاطر این برداشت است که از نظر آنها ایران در تنظیم و نهایی کردن برجام 2 تعللِ عمدی می کند چون نمی خواهد اهرمِ برنامۀ هسته ای را از دست بدهد

اروپا و آمریکا برداشت بسیار منفی از سیستم سیاسی و حاکمیت ایران دارند و ار سویی حفظ یک ایران ضعیف و مُعلّق که نتواند پیشرفت کند، ثروت تولید کند و در جامعۀ جهانی تعامل کند به نفع امنیت ملی اسراییل است.

غرب نسبت به ایران، طیفی از عناصرمختلف را در بر دارد که یکی از آنها بلندکردن چوب مخالفان حاکمیت است. آنها به وضوح نمی خواهند ایران یک قدرت هسته ای شود ولی با قدرتمند و ثروتمند شدن ایران مشکلی ندارد. در مقابل، همسایگان ایران نه می خواهند ایران هسته ای شود و نه قدرتمند و نه ثروتمند. غرب حتی ممکن است با حملۀ نظامی از هسته ای شدن ایران جلوگیری کند، ولی همسایگان ایران با قدرت نرم مالی، رسانه ای، تعلیق و سناریوهای درجا زدن اقتصاد و توسعه کشور، مانع قدرتمند شدن آن خواهند شد.

اگر از تاریخ بیاموزیم، ایران نمی تواند در خاورمیانه به یک قدرتِ مسلط و پایدار سیاسی و نظامی تبدیل شود اما در فرهنگ و اقتصاد، فرصت ها فراوان است. هیچ گاه اعراب و ترکیه ، ایران را به عنوان یک قدرتِ مسلط نخواهند پذیرفت مگر آنکه به GDP پنج تریلیون دلاری برسد. اگر لازم باشد با هر قدرتی شریک می شوند تا مانع از تسلطِ ایران شوند. بی دلیل نیست در ترم اول و سال اول تدریس علم روابط بین الملل، آموزش داده می شود که اولین اقدام یک کشور برای قدرتمند شدن و تأمین امنیت ملی، صلح و تفاهم و سازگاری با همسایگان است. از زمان مشروطه تا به حال، ایرانیان در مسیر #توسعه و #دموکراسی هم چنان دور خود می چرخند.

@MostafaTajzadeh
📝📝📝حضرت آقا، پرچمتان از روی قله افتاده؟

✍🏻
ناصر دانشفر

رهبر انقلاب در جمع فرماندهان و مسئولان سپاه پاسداران انقلاب اسلامی فرموده‌اند:
 « ما از بخش زیادی از مسیر با وجود شیب‌ تند عبور کرده و به قله‌ها نزدیک شده‌ایم بنابراین امروز روز خسته شدن و نا امیدی نیست بلکه روز شوق و امید و حرکت است و مسئولان کشور باید با این روحیه حرکت کنند.»
پس از انتشار این بیانات دور از واقعیت در این چند روزه آنقدر گفتند و نوشتند که برای پرداختن به آن ضرورتی ندیدم، خاصه آنکه این ادعا به قدری عجیب و غریب است که کمتر کسی در این مملکت به درستی آن معتقد بوده و حتی از شنیدن آن به خنده نیفتاده باشد.
آری رهبری چنان سخن گفته که بدون تردید طرفداران پروپاقرص جنابشان هم از این عبارات شگفت‌زده گشته‌اند، هرچند به روی مبارک خود نخواهند آورد.

خوانندگان محترم با شنیدن و یا دیدن سخنان معظم‌له، قطعاً به این نکته واقف شده‌اند که ولی‌امر مسلمین‌جهان تا چه اندازه با مردم خود بیگانه و از امور کشور بی‌خبرند. البته این یا بدان دلیل است که در رؤیا سیر می‌کنند و یا اخبار واصله به جنابشان طوری تهیه و تقدیم می‌شود، که بروندادی چنین فاجعه‌بار دارد.
با این اوصاف بر این واقعیت آگاهم که اگر به خدمتشان شرفیاب شده و مطالب ذیل را حضوری به سمع و نظرشان می‌رساندم، هیچ فایده‌ای بر آن مترتب نمی‌گردید، چه رسد به اینکه آن را در فضای مجازی منتشر نمایم، چه باید کرد که اینک دست ما کوتاه و خرما بر نخیل می‌باشد.

حضرت‌آقا شما منطق خوانده‌اید، پای درس اساتید خود فقه و اصول فرا‌ گرفته‌‌اید و سالها به تدریس خارج فقه پرداخته‌اید، پس پربیراه نیست که از شما بخواهیم که متر و معیار خود برای طرح این ادعا را بیان کنید.

دیگر اینکه به گمانم به بندهٔ حقیر حق بدهید که یکی از شاخص‌های رشد و توسعهٔ ایران عزیز را ارتقاء کیفی دانشگاه‌های صاحب‌نام کشور در نظر گرفته باشید. اگر این صغری و کبرای حقیر بی‌منطق نباشد که به گمانم اصحاب فکر بر آن صحه خواهند گذارد، آنگاه با کمال شرمندگی باید عرض کنم که با توجه به ارزیابی معتبرترین مرکز رتبه‌بندی جهان یعنی شانگهای، ادعا شما مردود است.

جناب خامنه‌ای مطابق این رتبه‌بندی تنها سه دانشگاه اسرائیل رتبهٔ زیر صد دارند، دوازده دانشگاه عربستان رتبهٔ زیر هزار دارند و دانشگاه ملک صعود در جایگاه صد تا صدوپنجاهم و دانشگاه ملک عبدالعزیز مقامی بین صدوپنجاه تا دویست دارد.

اما کشور ما تنها ده رتبهٔ زیر هزار دارد و رتبهٔ بهترین دانشگاه‌مان یعنی دانشگاه تهران، از عدد چهارصد بالاتر است، رتبهٔ امیرکبیر و صنعتی شریف به ترتیب حدود ششصد و هفتصد می‌باشد. جالب آنکه وضعیت دانشگاه‌های تهران، شریف و تربیت مدرس نسبت به سال قبل افول پیدا کرده است. البته باید تصریح کنم که این رتبه بندی بدون شاخص نیست و جایگاه نزدیک به دوهزار دانشگاه جهان طبق ملاک و معیار‌های کاملاً منطقی و مستدل تعیین گردیده است.

حضرت‌آقا باید عرض کنم که این هنوز از نتایج سحرست، پیامد لشکرکشی به دانشگاه‌ها، اخراج اساتید، جا زدن نوکران و چاکران درگاه به عنوان هیئت علمی و گماشتن کهتران به ریاست عالی‌ترین مراکز علمی کشور جز این نمی‌تواند باشد.

من مانده‌ام کدام شیر‌پاک خورده‌ای به شما گفته که تیم تحت مدیریت‌تان قله‌ها را یکی پس از دیگری فتح کرده و پرچم را بر فرازش افراشته‌اند. به خدا ما ملت با دوربین هم که نگاه می‌کنیم آن بالا بالاها پرچمی نمی‌بینیم، هرچند مهم نیست که ما چشم بصیرتمان کجا بود.

در خاطرات علم آمده است که محمدرضا در سالهای پایانی شاهنشاهی خود جز گزارشات مورد طبع را برنمی‌تابید، چقدر زود تاریخ تکرار شد.
@MostafaTajzadeh
📝📝📝 توضیح بهزاد نبوی در خصوص مصاحبه با مجله آگاهی نو

اخیراً
مصاحبه اینجانب با مجله آگاهی ‌نو شماره ۱۱ که با تیتر «مخالف تفکر انقلابی هستم» در کنار مباحثی در مورد جبهه اصلاحات و تحولات درون اصلاح طلبان موجب شبهات و سوء برداشت‌ها و حتی سوء استفاده‌‌هایی شده است که لازم می‌دانم چند نکته کوتاه برای رفع شبهات و سوء برداشت‌های احتمالی بیان کنم.

۱) اینجانب به تفصیل در نقد «انقلابی دیگر و ترویج خشونت و در دفاع از اعتدال و روش‌های اصلاحی» سخن گفته‌ام و نهایتاً نیز بیانیه‌ی 15 ماده‌ای آقای خاتمی را مانیفست اصلاحات دانسته‌ام، که امیدوارم این دیدگاه در فضای سیاسی کشور به ویژه در میان اصلاح طلبان مورد نقد و بررسی قرار گیرد و دیدگاههای مکمل و اصلاحی صاحب نظران باعث تداوم وظیفه ضروری و با ارزش گفتگو و تبادل نظر میان همه دلسوزان کشور به ویژه اصلاح طلبان شود.

۲) آنچه من بیان کرده‌ام ارتباطی با تحولات در مدیریت جبهه اصلاحات نداشته و ندارد.
اینجانب بخاطر سن و سال و شرایط جسمانی خودم که انجام مسئولیت‌های سنگین را برایم دشوار کرده است، از چند ماه پیش از تغییرات هیأت رئیسه‌ی جبهه اصلاحات، متقاضی کناره گیری از ریاست جبهه‌ بودم. تغییرات انجام شده در هیأت رئیسه جبهه اصلاحات نیز بر اساس مقررات و ضوابط جبهه و بصورت دموکراتیک صورت گرفته است و اینجانب نیز در این فرایند حضور داشته‌ام و در تداوم راه هم به عنوان عضوی در این جبهه فعال خواهم بود و از هیچ تلاشی برای تقویت آن فروگذار نخواهم کرد. 

۳) به عنوان کسی که هزینه زیادی برای تاسیس نظام شایسته‌تر در کشور داده است، نقد تمایل به راه انداختن انقلابی دیگر و ترویج خشونت در میان بخشی از فعالان سیاسی و به ویژه جوان‌ترها در جامعه مطرح است و تبیین آن را ، وظیفه‌ی خود می‌دانم، واین تحلیل حاصل تجربیات بیش از 60 سال فعالیت‌ام در صحنه‌ی سیاست کشور است و لازم می‌دانم تاکید کنم که دیدگاه مورد نقد من مصداقی در میان چهره‌های اصلی و سرشناس اصلاح طلب که من می‌شناسم، ندارد.
 
بهزاد نبوی | ۱۴۰۲/۰۵/۲۹

🔹@MostafaTajzadeh
@jebheheslahat
📝📝📝حکم ضارب آمر به معروف شیراز صادر شد، این ماجرا می‌تواند شاکی دیگری هم داشته باشد؛ دوربین مداربسته نارنجستان قوام شیراز چه می‌گوید؟

✍🏻فرهیخته‌گان-زینب مزروقی:
چند هفته قبل، ماجرا از انتشار یک فیلم در نارنجستان قوام شیراز آغاز شد. ظاهرا خانم آمر به معروف پس از تذکر لسانی برای رعایت حجاب به یک زن توسط مردی که همراه آن زن است، مورد ضرب و شتم قرار می‌گیرد و از این ضرب و شتم صورت‌گرفته هم فیلمی در فضای مجازی منتشر می‌شود. پس از انتشار فیلم و ایجاد التهاب در میان افکار عمومی و فضای مجازی، متهمان با دستور دادستان بازداشت و پرونده تشکیل شده به شعبه ‌ویژه برای رسیدگی سریع ارجاع شدند.

پیرو حادثه پیش‌آمده در نارنجستان قوام شیراز سیدکاظم موسوی، رئیس کل دادگستری استان فارس با بیان اینکه ضاربین آمر به معروف در باغ نارنجستان قوام شیراز تفهیم اتهام شده‌اند، گفت: «این پرونده با توجه به جریحه‌دار شدن احساسات عمومی به صورت خارج از نوبت رسیدگی و اطلاع‌رسانی خواهد شد. کیفرخواست پرونده پس از اظهارنظر پزشکی قانونی درخصوص میزان صدمات در اسرع‌وقت رسیدگی و مجازات قانونی درخصوص متهمان صادر می‌شود. تخریب شخصیت و چهره افراد خدوم و مسئولیت‌پذیر توسط معاندان ترفند نخ‌نمایی است که همه مردم به آن اِشراف دارند. دادگستری فارس حامی قاطع اقدامات قانونی آمرین به معروف است.‏»

26 مرداد رئیس کل دادگستری استان فارس اعلام کرد که رای درخصوص ضارب بانوی آمر به معروف در نارنجستان قوام دو الی سه روزی است که ابلاغ شده اما به دلیل حادثه تروریستی حرم مطهر شاهچراغ(ع) اعلام نشده است. «سه رای درخصوص حادثه نارنجستان قوام از جمله تبعید، شلاق و جریمه سنگین صادر شده است، درخصوص امر به معروف بسیار جدی برخورد می‌کنیم تا کسی جرأت پیدا نکند همچنین کاری انجام دهد.»

البته پس از وقوع حادثه شایعاتی درخصوص وابستگی آمر به معروف به یکی از ارگان‌های دولتی منتشر شد که در این رابطه رئیس کل دادگستری استان فارس تصریح کرده بود وابستگی‌های کاری و سازمانی متهم به هر نهادی در رسیدگی، نحوه برخورد و صدور رای در این پرونده بی‌تاثیر خواهد بود.

روایت منتشر شده در فضای مجازی و رسانه‌ها، اما تنها یک سمت از ماجراست. براساس گفته‌های خبرنگار محلی شهرستان شیراز ظاهرا داستان از این قرار است که خانواده‌ای زاهدانی که برای مسافرت به شیراز رفته‌اند، برای بازدید از باغ نارنجستان قوام وارد باغ می‌شوند و طبق فیلم دوربین‌های مداربسته نارنجستان قوام، خانم حجاب دارد. پس از ورود به باغ نارنجستان، روسری خانم کمی عقب می‌رود اما به‌طور کامل از سرش نمی‌افتد.

خانم چادری حاضر در باغ نارنجستان، چندباری برای رعایت حجاب کامل به آن خانواده تذکر می‌دهد. بار آخر خانم چادری با لحن بدی مجددا تذکر خود را برای رعایت پوشش تکرار می‌کند. خانواده طرف مقابل باز هم به شیوه‌ای خانم چادری را دست به سر می‌کنند. بار آخر اما خانم چادری خودش برای پوشاندن روسری آن خانم، اقدام می‌کند.

همین که می‌خواهد این کار را انجام دهد، میان خانم چادری و خانم طرف مقابل درگیری پیش می‌آید. خانم چادری به خانم طرف مقابلش مشت می‌زند و خانم طرف مقابل پرت می‌شود. در این بین خانم چادری فحاشی نیز می‌کند. همسر آن خانم در این صحنه، جلو می‌آید که خانم چادری مجددا به همسر آن خانم هم فحش می‌دهد و ضربه می‌زند. در اینجا بود که مرد پس از عصبانی شدن، با خانم چادری درگیر می‌شود و فیلم آن منتشر می‌شود. آنچه که محل ایراد فعالان رسانه‌ای شیراز است، این مدل رفتارها به نام امر به معروف است که از باب شدنش در شیراز واهمه دارند؛ چراکه این امر چیزی به جز ایجاد دو دستگی میان مردم نخواهد بود.

در حال حاضر مطالبه خبرنگاران و فعالان رسانه‌ای شیراز این است که برای جلوگیری از از ضایع شدن حق این خانواده زاهدانی که از قضا میهمان شیرازی‌ها بودند، فیلم‌های دوربین مداربسته مجموعه نارنجستان قوام منتشر شود تا در این بین ابهامات به وجود آمده نیز شفاف شوند. بی‌شک انتشار اصل فیلم‌ دوربین‌های مداربسته نارنجستان قوام، در روشن شدن حقیقت کمک خواهند کرد و اگر در این بین اشتباه و خطایی از خانم آمر به معروف صورت گرفته، دیگر کسی با نام و عنوان امر به معروف، به هموطن خود بی‌احترامی و توهین نخواهد کرد.

🔸متن کامل
@MostafaTajzadeh

@emtedadnet
📝📝📝 یک روزنامه با اشاره به پژوهشی جدید: ۸۰ درصد رتبه‌های برتر از ایران رفتند

پژوهشی درباره مهاجرت رتبه‌های برتر رشته ریاضی و فیزیک در سال‌های ۱۳۸۰ تا ۱۳۹۵ نشان می‌دهد:همه ۱۰رتبه برتر سال‌های ۸۷ و ۸۸رشته ریاضی و فیزیک از ایران رفته‌اند

بررسی‌ها نشان می‌دهد که از میان رتبه‌های یک تا ۱۰رشته ریاضی و فیزیک در سال‌های ۱۳۸۰تا ۱۳۸۹، تعداد ۱۱۴نفر، دیگر در ایران حضور ندارند.

این داده‌ها پارسال تهیه شده و ممکن است درصدی خطا داشته باشند. نکته دیگر اینکه، این گزارش تنها آمارهای مربوط به سال‌های ۸۰ تا ۹۵ است، پرسش اینجاست که وضعیت مهاجرت دانشجویان در سال‌های اخیر چه تغییری کرده است؟

اندیشکده هاتف در بخش دیگری از این گزارش تاکید کرده است که بین چهار گروه فعالان استارت‌آپی، پزشکان و پرستاران، اساتید، محققان و پژوهشگران و دانشجویان و فارغ‌التحصیلان دانشگاهی بین ۶۳ تا ۷۱درصد از افراد تمایل زیاد یا بسیارزیاد برای مهاجرت از ایران دارند. این گزارش همچنین تاکید کرده که بین ۵۶ تا ۸۷درصد این گروه‌ها تمایل خود به مهاجرت را تا حد زیاد یا بسیارزیاد حاصل از شرایط عمومی کشور می‌دانند./هم‌میهن
@MostafaTajzadeh
🕌 @jamarannews
📝📝📝شلیک به دموکراتیزاسیون ؛ تأملی بر کودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲

✍️ عباس نعیمی جورشری | جامعه شناس

در هفتادمین سالروز رویداد ۲۸ مرداد سال ۱۳۳۲، ایران آبستن تحولاتی چند است. در این فاصله‌ ۶۰ ساله چند جنبش اصلاحی و انقلابی بر کالبد جامعه ایران نشسته است که همواره می توان – با تکیه بر جامعه شناسی تاریخی – از نسبت آنها با سقوط دولت مصدق پرسش نمود.
ایده ی اصلی این یادداشت بر دموکراتیزاسیون سیاست، تحت زمامداری دولت ملی سالهای ۳۰-۳۲ قرار دارد، لذا سقوط آن را به مثابه شلیک به فرایند دموکراتیک شدن ارزیابی‌ می نماید. در این رابطه می توان به نکات زیر اشاره داشت:

۱. مهمترین وجه ارزیابی‌ یک دولت را می بایست در اقدامات آن جست. از بین اقدامات فراوانی که دولتها در کارنامه خویش ثبت می کنند برخی کلان و زیربنایی هستند که محل تاکید اصلی می باشند. کارنامه دولت مصدق را از این زمره می توان فهرست نمود:
۱.۱. لغو دادگاه های نظامی
۱.۲. رایحه قانون کار و تشکیل بیمه تامین اجتماعی
۱.۳. قانون بازنشستگی کشوری
۱.۴. لایحه تشکیل انجمن های ایالتی و ولایتی
۱.۵. اصلاح قانون مطبوعات
۱.۶. لایحه القا عوارض در دهات و اصلاح شورای محلی به منظور اصلاحات اجتماعی
۱.۷. لایحه استقلال کانون وکلا
۱.۸. اجرای قانون خلع ید از انگلیسی ها در صنایع نفت ایران
۱.۹. ملی شدن مخابرات
۱.۱۰. تاسیس بندر آزاد در بوشهر
۱.۱۱. لایحه بانک توسعه صادرات
۱.۱۲. اصلاح قانون انتخابات مجلس شورای ملی و شهرداری ها
۱.۱۳. قانون استقلال دانشگاه تهران
۱.۱۴. دفاع از آزادی مطبوعات و تشکل ها؛ هیچ یک از مطبوعات منتقد دولت ، تعطیل نشدند و هیچ کدام از احزاب مخالف ، لغو مجوز نگردید.
و … .

مفاد مذکور به خوبی نشان می دهد دولت مستقر، جهتگیری مشخصی درباره اصلاحات سیاسی-اجتماعی داشته است. چنانکه می توان این اصلاحات را در راستای توسعه مدرن قلمداد نمود و ذیل چتر مفهومی دموکراتیزاسیون قرار داد.

🆔@MostafaTajzadeh
🌐 کانون وکلای چهارمحال و بختیاری: کانون وکلای تحت نظارت وزارت اقتصاد در سطح بین الملل نیز بی‌سابقه است

🔸 بیانیه کانون وکلای دادگستری استان چهارمحال و بختیاری در خصوص مصوبه اخیر مجلس شورای اسلامی مبنی بر تبعیت کانون های وکلای دادگستری از مصوبات هیات مقررات زدایی وزارت اقتصاد:

🔹متاسفانه امروز (مورخ ۱۴۰۲/۵/۲۹) شاهد تصویب مقرره غیر اصولی دیگری در مجلس شورای اسلامی بوده ایم! طبق این مصوبه کانون وکلای دادگستری باید از مصوبات هیات مقررات زدایی وزارت اقتصاد تبعیت نماید.

🔹در واقع با چنین مصوبه ای عملا کانونهای وکلا تحت نظارت وزارت اقتصاد یعنی تابع قوه مجریه قرار خواهند گرفت! امری عجیب و بدیع که نه تنها در تاریخ کشور بلکه در سطح بین الملل نیز بی سابقه بوده است. مسلما وزارت اقتصاد حیطه تخصصی لازم جهت مداخله در امر وکالت و صدور و ابطال پروانه وکالت را دارا نیست و اساسا چنین امری از شمول اختیارات و وظایف شکلی و ماهوی آن خروج موضوعی دارد.این امر به مثابه نقض تفکیک قوا و تضاد در سیاست های کلی نظام در امور قضایی است.

🔹 مداخله وزارت اقتصاد در امور داخلی کانونها با مسئولیت ذاتی آن وزارت مغایرت داشته و نتیجه ای جز نقض استقلال کانونهای وکلا نخواهد داشت.

🔹امید که فقها و حقوقدانان فهیم شورای نگهبان با درک عمق فاجعه مانع از تایید این مصوبه پرمخاطره گردند.

📌 مشروح بیانیه:
vokalapress.ir/?p=42740
@MostafaTajzadeh
@vokalapress
@policyonline123
📝📝📝« دیاسپورای* ایرانی و رویارویی با رخداد قرآن‌سوزی »

✍️ فریبا نظری

در طی ماه‌های گذشته شاهد چند مورد قرآن‌سوزی( و نیز پاره‌کردن قرآن ) در کشور سوئد و دانمارک بودیم. این پدیده ازمنظر جامعه‌شناختی ابعاد مختلفی برای بررسی و تبیین دارد که از منظور این نوشتار خارج است. آن‌چه از نظر نگارنده مورد توجه و تأمل قرار گرفته، کنش ایرانیان مقیم و مهاجر کشورهای دیگر نسبت به این رخداد است. این موضوع درقیاس با تجمعات اعتراضی ایرانیان در یک‌سال اخیر پس‌از جان‌باختن #مهساامینی؛ جای پرسش جدی دارد. 

بررسی اخبار رسانه‌ها و بازتاب آن در شبکه‌های اجتماعی نشان‌گر آن است که گویا دیاسپورای ایرانی ( ایرانیان مهاجر )خارج‌از کشور که عمدتا مسلمان هستند و در بستر خانوادگی عرفی آشنا با قرآن رشد یافته و به صورت ظاهری هم که شده با آموزه‌های عرفی احترام به‌آن آشنا هستند؛ درکنار کنش‌های اعتراضی فردی و جمعی سازمان‌دهی شده در همراهی با اعتراضات جنبش #زن‌زندگی‌آزادی در اروپا، آمریکا، کانادا و استرالیا؛ تمایل و اراده‌ی بسیاراندکی در اعتراض به رخداد قرآن‌سوزی داشته و دارند.
اما چرا چنین است؟

برخی‌از مهم‌ترین علل این عدم حضور یا کنش کم‌رنگ و کم‌تعداد را می‌توان چنین برشمرد.
شما چه فکر می‌کنید؟
کدام‌یک از دلایل زیر سبب حضور کم‌رنگ یا عدم حضور ایرانیان خارج‌از کشور در تجمعات اعتراضی به رخداد قرآن‌سوزی این ماه‌ها؛ شده است؟
۱- اعتقاد به حق آزادی بیان انسان‌ها بدون حد و حصر
۲- حمایت از انجام کنش قرآن‌سوزی درراستای حق آزادی بیان با سکوت و بی‌تفاوتی
۳- عدم پذیرش این اقدامات به‌عنوان کنش نژادپرستانه و نفرت‌پراکنانه
۴- تجربه‌ی زیسته‌ی ایرانیان در ایران تحت لوای حکومتی که داعیه دار اسلام و تشیع در جهان است
۵- اسلام ستیزی و اسلام‌هراسی
۶- احتمال سوءبرداشت سیاسی از همراهی با تجمعات اعتراض به قرآن‌سوزی
۷- باور به اینکه احترام قرآن با سوزاندن و یا پاره‌کردن ظاهری آن، خدشه‌دار نمی‌شود
۸- کاهش باورهای دینی
۹- افزایش باورهای سکولار
۱۰- افزایش باورهای دین‌ناباوری و یا خداناباوری
۱۱- تغییر دین از اسلام به ادیان دیگر
۱۲- اعتراض به حکومت های استبدادی دینی با بی‌تفاوتی و عدم اعتراض به این رخداد
۱۳- بی‌اهمیت بودن این رخداد در قیاس با رخدادهای یک‌ساله‌ی اخیر داخل کشور پس‌از جان‌باختن #مهساامینی
۱۴- وجود اولویت‌های ضروری دیگر در زندگی آنان و اهمیت کمتر این رخداد برای ایشان

هریک از این دلایل که موثر بر نوع کنش دیاسپورای ایرانی باشد، نشان‌از ظهور تغییرات جدید و پیچیده‌ی فرهنگی در نظام شخصیتی ایرانیان دارد.

آیا بقول #پارسونز، مجموعه‌ی کنش‌گران ایرانی خارج‌از کشور بر حسب رابطه‌شان با موقعیت‌شان و با یکدیگر و به واسطه‌ی یک نظام ساختار بندی شده‌ی فرهنگی و نهادهای مشترک مشخص نمی‌شوند؟

آیا نظام اجتماعی که الگویی تعاملی برآمده از نقش‌ها و هنجارهای اجتماعی در عرصه‌های مختلف نظیر خانواده، مسجد( عبادتگاه دینی)، حزب، بازار، دانشگاه، و رسانه است و پارسونز این نظام را مانند موجودی زنده تشبیه می‌کند؛ از کارکردهای انطباق، دست‌یابی به هدف، یکپارچگی و حفظ الگو بقای نظام اجتماعی و تداوم آن‌؛ فاصله گرفته است؟

آیا همان‌گونه که پارسونز معتقد است ارزش‌ها و هنجارهای اجتماعی، چگونگی کنش افراد را شکل می‌دهد؛ ارزش‌ها و هنجارهای اجتماعی تغییریافته و برساخته‌ای کنش ایرانیان خارج‌از کشور را درخصوص رخداد قرآن‌سوزی، در سکوت و عدم حضور در تجمعات اعتراضی بدان شکل داده است؟

آیا این تغییرات ارزش‌های فرهنگی عمومی، نشان‌گر آن‌است که نهاد دینی جامعه‌ی اولیه‌ی ایرانیان مهاجر که مسئولیت ثبات اخلاقی جامعه را بر عهده داشته و دارد؛ از وظایف درست خود در خرده نظام‌های جامعه، دور شده و کارکرد خود را ازدست داده و دچار کژکارکردی شده است؟

این‌ها پرسش‌های به غایت مهمی است که رسیدن به پاسخ آن‌ها، نیازمند بررسی و پژوهش‌های دقیق و عمیق است و ذهن پرسش‌گر اندیشمندان را بخود فرامی‌خواند.

#دیاسپورا: به گروه‌های پراکنده از مردم اطلاق می‌شود که دارای ریشه مشترکی هستند و از خانه خود رانده شده یا فرار کرده‌اند. ایجاد جوامع دور از میهن می‌تواند خودخواسته یا ناخواسته باشد.
برای مطالعه‌ی بیشتر

@Sociologyofsocialgroups @MostafaTajzadeh
📝📝📝پیام آیت الله سید اصغر ناظم زاده قمی در مورد ضرب و جرحِ زنان و دخترانِ بازداشتی

✍🏻 سید اصغر ناظم زاده قمی در مورد ضرب و جرحِ زنان و دخترانِ بازداشت، پیامی صادر کرد؛ متن کامل پیام به شرح زیر است:

به تازگی گزارش تکان دهنده ای از #ضرب و #جرح #دختران و زنان منتشر شده که در آن، وضع دل خراش این زندانیان، تشریح شده است.

این خبر را که خواندم در خود فرو رفتم که چرا باید در حق #زنان و دختران این مملکت چنین ظلم هایی را روا دارند و از خود پرسیدم: آیا در هیچ کجای دنیا، چنین رفتارهای خشونت باری را انجام می دهند؟

راستی این همان وعده هایی است که قبل از پیروزی انقلاب در خصوص #آزادی_بیان و برچیدن خودسری ها و رفاه و امنیت و آسایش به مردم داده بودیم؟!

از مسئولان می پرسم: آیا این خبر تکان دهنده صحت دارد؟! در این صورت چرا جلوی این خودسری ها و ظلم ها گرفته نمی شود؟! و اگر دورغ است، چرا با سند و مدرکی که باورپذیر باشد، تکذیب نمی گردد؟

آیا وقت آن نشده که مسئولان رده بالای کشور، گروهی را منصوب کنند تا به این مسائل رنج آور و ضد انسانی رسیدگی و عاملین آن ها را مجازات کنند و نگذارند چنین حوادث تلخی همانند قتل های زنجیره ای تکرار شود.

آیا نباید عالمان حوزه های علمیه و امامان مساجد سکوت را بشکنند و به این خشونت‌ها و بی عدالتی ها اعتراض کنند؟ زیرا پیشگام این اعتراض به ظلم‌ها باید دلسوزان نظام باشند، چرا که سکوتشان انقلاب و نظام را به خطر می‌اندازد: “المُلکُ لا یَبقی مَعَ الظُّلم”.

فراموش نکرده ایم درسال ۴۲ امام خمینی ـ ره ـ در سخنرانیِ انقلابیِ خود فریاد برآورد: “ای علمای اسلام به داد اسلام برسید” اکنون اگر ایشان در قید حیات بود فریاد می زد: “ای علمای اسلام  به داد خودتان برسید که حوزه از دست رفت”.

بی تردید با سکوتِ بی مورد شما، مردم ایران حتی علاقه مندان به روحانیت خصوصاً جوانان از نظام و روحانیت دور شده اند. امروز روحانیت و حوزه های علمیه از نظر مردمی بی پشتوانه شده و وضعی اتفاق افتاده که اگر دشمنانِ اسلام قصد آن را داشتند، موفق نمی شدند.

شما علما باید بدانید که این گناهِ بزرگ با ما #روحانیون است که به فریاد و خواست مردم رسیدگی نکرده ایم.

اما شما نیروهای خودسر و تندرو، چرا از خدا نمی ترسید، مگر این متهمین مسلمان نیستند، گیرم که مجرم باشند و مسلمان هم نباشند، مگر هموطن من و شما نیستند؟ بر فرض هموطنِ ما نباشند به کدام قانون حق دارید با اسیرخود چنین رفتار غیر انسانی کنید؟!

مگر امیرالمومنین ـ ع ـ برای ظلمی که به بردنِ خلخال از پای زن یهودی شد، نفرمود: “اگر مسلمانی بشنود و از تاسف بمیرد قابل سرزنش نیست.”(نهج البلاغه، خطبه ۲۷)

از غضب خدا و خشم مردم بترسید و از این کارها دست بردارید و بیش از این دین و روحانیت و نظام را زیر سوال نبرید. متاسفانه در کوچه و بازار ما طلبه ها باید جوابِ این خودسری ها و ظلم های شما را بدهیم.

خدایا تو شاهد باش که ما از این برخوردهای ظالمانه با هموطنانِ خود ناراضی هستیم و بر عاملانش نفرین و لعن می فرستیم و می‌ترسیم که  این ظلم‌ها تار و پود کشور را به باد دهد و همان طورکه امیرمومنان ـ علیه السلام ـ فرمود: “یَومُ المَظلومِ عَلی الظّالمِ اَشدُّ مِن یَومِ الظّالمِ عَلی المَظلوم”(نهج البلاغه، حکمت ۲۴۱) به  وقوع بپیوندد و خشک و تر با هم بسوزیم.

چه جالب است که برخی مسئولان برای زندانیانِ ایرانی در کشورهایِ دیگر دل سوزی می کنند، ولی به وضعِ زندانیان خودمان بی توجه اند؛ برای نمونه سخنگوی دولت در همین روزها گفته است مبادله زندانیان با آمریکا برای رفع ظلم از زندانیانِ ایرانیِ اسیر در امریکا بوده!

آقای سخنگو،
اولاً: آدرس غلط ندهید، مردم به خوبی می دانند که چرا زندانی های آمریکایی را آزاد کرده اید.
ثانیاً: شما که دلتان برای چند زندانیِ ایرانی در آمریکا سوخته ـ که خوب و به سزاست ـ چرا برای انبوهِ زندانیان سیاسی داخل کشور، که بیخ گوشتان هستند، دل نمی‌سوزانید؟
در پایان این نکته را هم به مسئولان کشور یادآور می شوم: شما که صدها میلیارد تومان از بیت المال را برای تشویقِ اعزام زائرین به عراق در اربعین حسینی ـ ع ـ هزینه می کنید، به این پیام سید الشهداء ـ ع ـ هم که موقع وداع با  فرزندش امام سجاد ـ ع ـ گوش فرا دهیم که فرمود: “پسرم از ظلم به کسی که هیچ یاوری جز خدا ندارد بر حذر باش”.

امیدوارم شما مسئولین که توان و قدرت هر کاری را دارید، همین کلامِ نورانی و تکان دهنده امام و حجت خدا را نصب العین قرار دهید و جلوی ظلم و بیداد بر زنان و مردانی که پشت دیوارهای بلندِ زندان‌ها اسیرند و دادرسی جز خدا ندارند را بگیرید.

در لینک زیر بخوانید:
https://sobhema.news/?p=23903
@MostafaTajzadeh
@sobhema_ir
📝📝📝 ایران را دریابیم

✍️محمدباقر تاج الدین

ایران سرزمینی کهن با فرهنگی دیرینه و مردمانی با اصالت و هویت دراز دامن و با اقلیم های متنوع از بیابان های وسیع کویر و لوت گرفته تا کوهستان های سر به فلک کشیده البرز و زاگرس و آذربایجان و تا جلگۀ حاصلخیز شمال و تا دریای عمان و خلیج فارس چون کوه استوار و با صلابت بر تارُکِ تاریخ خوش درخشیده است. این فلات و مرز پر گُهر اما امروز با برخی ناملایمت ها و درد و رنج ها روزگار می گذرانَد و زخم هایی بر جسم و روان خویش دارد. از خشک سالی و تخریب محیط زیست گرفته تا مهاجرت های نامتوازن داخلی و خارجی، شرایط بسیار دردناک اقتصادی، افزایش شاخص فلاکت(حاصل جمع دو شاخص تورّم و گرانی) و خالی شدن سکونت گاه های روستایی که روزگارانی بس طولانی مأمن و مأوای زنان و مردان بسیاری بود و به «جانش کِشتند و دادند آب، اما اکنون ای دریغا به بَرَم می شکند».

آری این سکونت گاه ها می روند که به بیغوله هایی تبدیل شوند و مُهر سکوت آن هم سکوتی بَس حزن آلود و مرگ بار بر لب زنند و برای همیشه در دلِ اعصار و قرون دفن شوند!!! و از آن سوی پُر شدن سکونت گاه های شهری با شهرنشینی شتابان و ناهمگون و بدقواره که گویی یک شبه به چنین سکونت گاه های مخوفی بدل شدند و اکنون چون هیولایی در برابر آدمیان ایستاده اند و نظاره گر ذره ذره نابودی آنان در پسِ آلودگی های زیست محیطی و دود و دم و ترافیک و شلوغی و دهها مرض و گرفتاری دیگر هستند. به وضعیت نامتوازن و بدقوارۀ کلان شهرهایی چون تهران، کرج، اصفهان و مشهد بنگرید تا بدانید که در اثر مهاجرت های گستردۀ روستاییان و حتی شهرنشینان مختلف کشور حاشه نشینی رفته رفته به روند غالب تبدیل می شود.

ایران را دریابیم و نگذاریم سکونتگاه های انسانی اَش این گونه به دلایلی چون خشک سالی و عدم رونق کشاورزی رو به نابودی و اضمحلال بروند و زنان و مردان روستاها و شهرهای کوچک و متوسط کشور به ویژه استان های جنوبی و شرقی کشور دست به مهاجرت های گسترده به کلان شهرهایی چون تهران و کرج و اصفهان بزنند و دچار انواع و اقسام مشکلات و مسائل اجتماعی و اقتصادی شوند.

ایران را دریابیم و نگذاریم زنان و مردان اَش زیر بار فقر و محرومیت و فاصلۀ طبقاتی قد و قامت پرتوان شان خم شود و آن گاه آتش خشم و نفرت و کینه در دل های فقرا و محرومان لانه کند و روزگارانی دیگر به شعله های سرکش و مهارناپذیری تبدیل شود.

ایران را دریابیم و نگذاریم که جوانان تحصیلکردۀ این مرز و بوم به دلایلی چون بیکاری و نبود شغل مناسب و همچنین نا امیدی از آینده و ابهام در سرنوشت خویش دست به مهاجرت های گسترده به خارج از کشور بزنند و این سرزمین را از وجود نخبگان خالی کنند.

ایران را دریابیم و نگذاریم که منابع و ثروت و ذخایر این مرز و بوم به دست عدّه ای غارتگر و اختلاس گر چوب تاراج و حراج بخورد و آن گاه میلیون ها نفر از مردمان اَش در فقر و تنگدستی و محرومیت جسم و جان شان آزرده و مجروح شود.

ایران را دریابیم و نگذاریم که نخبگان و سرمایه های فکری و علمی کشور دچار سرخوردگی و انزوا و نا امیدی شوند و دیگر نخواهند یا نتوانند برای برون رفت کشور از انواع مشکلات و مسائلی که اکنون دچار شده است راه حل منطقی و عقلانی ارائه دهند.

ایران را دریابیم و نگذاریم در اثر بسط و گسترش بی اعتمادی، فرسایش سرمایۀ اجتماعی و ضعف مشارکت و همبستگی اجتماعی تمامی داشته های چندین و چند دهه و بلکه چندین سدۀ آن به تاراج برود که اگر چنین شود و جامعه تهی از اعتماد و همبستگی شود بسیار دور از انتظار خواهد بود که بتواند از پسِ مشکلات و مسائل گوناگون برآید.

ایران را دریابیم و نگذاریم لمپنیسم و شارلاتانیسم و مفت بَری و مفت خوریِ عده ای نو کیسه و تازه به دوران رسیده سرمایه های عظیم فکری و معنوی و اخلاقی جامعه را بر باد دهند و بدتر این که خدای ناکرده به الگویی برای سایرین تیدیل شوند که اگر نیک بنگریم رفته رفته چنین الگویی با شدت هر چه بیشتر در حال بسط و گسترش است.

ایران را دریابیم که اکنون روزگاران چندان خوبی را سپری نمی کند!!!
🆔 @MostafaTajzadeh
📝📝📝حزب توده و نهضت ملی شدن نفت
هفتادمین سالگشت کودتا – 5

✍🏻امیر(بهروز) طیرانی

نخستین برخوردهای حزب با مصدق به دلیل مخالفت وی با واگذاری امتیاز نفت شمال به شوروی آغاز شد. مخالفت مصدق با پیشنهاد روس‌ها خشم حزب توده را برانگیخت. میر جعفر پیشه‌وری در روزنامه آژیر در باره موضع مصدق نوشت: «شما اگر واقعاً ملت‌پرست هستید و واقعاً می‌خواهید فداکاری نمایید... امتیاز دارسی را لغو کنید. شما این قدر ساده هستید که خیال می‌کنید خواهند گذاشت شما با سرمایه داخلی نفت استخراج کنید؟ خودتان هم می‌دانید که این کار شدنی نیست.»

با آغاز نهضت ملی‌شدن مخالفت حزب توده با نهضت ملی ورهبری آن نیز آغاز شد. تأیید نهضت ملی از سوی حزب توده به معنی قبول هژمونی بورژوازی و نفی رهبری حزب توده به مثابه تنها پشتیبان طبقات زحمتکش و یگانه دشمن امپریالیسم بود. ولذا درباره آن چنین داوری کرد:« از هم اکنون می‌توانیم مطمئن باشیم که تجدید نظر در قرارداد نفت به هرحال به سود ملت ایران نخواهد بود و جز تثبیت موضع انگلیس‌ها در کشور ما کاری انجام نخواهد داد. استیفای کامل حقوق ملت ایران در مورد منافع نفتی جنوب تنها در یک صورت قابل تصور است و آن وقتی است که ملت ما حاکم بر سرنوشت خویش باشد. پس حل مسئله نفت منوط به پیروزی حزب ما یعنی ملت ایران است" (نامه مردم 27/3/1329 به نقل از امیر خسروی، 1375: 262)

حزب توده که در جریان وقایع روز خود را شکست خورده می‌دید برای جبران شکست خود تلاش کرد تا با حمله به جبهه ملی آنها را از صحنه سیاسی کشور حذف کند. به این جهت طی مقالات وبیانیه های متعدد، جبهه ملی و رهبران آن را با شدید‌ترین وجهی آماج تهمت‌های خود ساخت. روزنامه "به سوی آینده" در 3 مهرماه 1329 تحت عنوان "صحنه سازی‌های اخیر مجلس" نمایندگان مجلس شورا را به سه گروه تقسیم کرد. گروه سوم، دسته عوام فریبان بودند که در رأس آن‌ها دکتر مصدق قرار داشت. و درباره این گروه نوشت:" عوام فریبان که آخرین تیر ترکش استعمار محسوب می‌شوند کسانی محسوب می‌شوند که همیشه سینه خود را سپر تیر بلایا و مخافات می‌کنند و همیشه پرچمدار حفظ استقلال و آزادی کشورند ولی حتی یکبار هم دیده نشده است که به نفع استقلال و آزادی واقعی کشور و به نفع حقوق مردم و قانون اساسی کوچکترین اقدام مفید و مؤثری کرده باشند." (جامی، 1377: 528)

متن کامل:

@iranfardamag @MostafaTajzadeh
📝📝📝آقای کروبی در حال حاضر هیچ‌گونه نظر خاصی درباره انتخابات ندارد

✍🏻حسین کروبی درباره خبر «دیدارهای انتخاباتی مهدی کروبی»، گفت: این خبر صد در صد نادرست است و در حال حاضر آقای کروبی هیچ‌گونه نظر خاصی درباره انتخابات ندارد. آقای کروبی معتقد است به لحاظ اینکه در ریز قضایا نیست، دوستان اصلاح‌طلب که در بیرون هستند بهتر می‌توانند در مورد انتخابات تصمیم گرفته و به جمع‌بندی برسند.

به گزارش ایلنا، سید هادی خامنه‌ای ضمن تکذیب خبر دیدار انتخاباتی خود با مهدی کروبی عنوان کرد: برگزاری دیدار با آقای کروبی در اختیار ما نیست. در صورتی که دیدارهایی انجام می‌شود اما اینکه دیداری با آقای کروبی درباره حضور در انتخابات انجام شده باشد، هیچ نشستی برگزار نشده است.
@MostafaTajzadeh
@emtedadnet
📝📝📝 اخراج استادان؛ "تعدّی نهادهای امنیتی به ساحت دانشگاه"

✍🏻کلمه - دولت ابراهیم رئیسی شماری از اساتید دانشگاه، از جمله آرش اباذری، محمد فاضلی، حسین مصباحیان، رضا امیدی، امیر مازیار، محمد راغب، امیر نیک‌پی و اساتید دیگری را به بهانه‌های «عمل نکردن به تعهدات علمی»، «کسب نکردن امتیازات قانونی ادامه خدمت» و دیگر بهانه‌های مختلف» از دانشگاه اخراج کرده است.

مهدی خویی، استاد علوم اجتماعی دانشگاه علامه طباطبایی نیز از این دانشگاه اخراج شده و نوشته است: «بعداز ۷ سال تدریس نامه‌ی قطع همکاری (اخراج) گرفته‌ام و از خانه ام یعنی دانشگاه درحال رانده شدن هستم و مستأصلم که از این ظلم شکایت به کجا برم.»

بیانیه دانشجویان علامه: مقاومت می‌کنیم

اعضای «انجمن علمی-دانشجویی جامعه‌شناسی دانشگاه علامه طباطبایی» با انتشار بیانیه‌ای در واکنش به «اخراج و برخورد با اساتید متعهد علوم اجتماعی» متعهد شدند با بهره‌گیری از کلیه ظرفیت‌های موجود در برابر «تعدی نیروها و نهادهای امنیتی به ساحت دانشگاه» مقاومت کنند.

این انجمن در بیانیه‌اش با اشاره به اساتیدی که شائبه حذف و یا محدودیت‌شان به گوش می‌رسد، درباره قطع همکاری دانشگاه با مهدی خویی، استاد جامعه‌شناسی، آورده است: «این در حالی است که واحدهایی برای تدریس در ترم جدید برای او در نظر گرفته شده بود. آموزش دانشگاه موظف شده واحدهای در نظر گرفته شده را حذف کند و در اختیار استاد جدیدی قرار دهد.»

@kaleme
@MostafaTajzadeh
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
✍🏻سهند ایرانمهر

چند روز پیش کارشناس روزنامه جوان گفت:
کسانی که از ایران مهاجرت می‌کنند، نخبه نیستند و اغلب لمپن هایی هستندکه پناهندگی سیاسی می گیرند.

به یاد ذکر بایزیدبسطامی در تذکره الاولیای عطار افتادم:

چون کار او (بایزید بسطامی) تمام بلندشد و سخن او در حوصلۀ اهل ظاهر نمی گنجید، هفت بارش از بسطام بیرون کردند. شیخ می گفت:«چرا مرا بیرون می کنید؟»گفتند:« از آنکه مردِ بدی». گفت:«نیکا شهری که بد آن بایزیدبود!»

پانوشت: خوشا کشوری که ...!
@sahandiranmehr @MostafaTajzadeh
♦️به گزارش روزنامۀ اعتماد امیر مازیار  استاد دانشکده علوم نظری و مطالعات عالی هنر دانشگاه تهران خبر داده عضویت او  و همچنین کوروش گلناری استاد دیگر این دانشگاه در هیات علمی تعلیق شده‌ است

🔻مازیار روز سه‌شنبه ۱۹ بهمن در اینستاگرامش نامه تعلیقش را که به‌امضای رئیس دانشگاه هنررسیده، منتشر کرد.بنابر این حکم، او «از کلیه‌ ساحت‌های آموزشی و پژهشی تا زمان رسیدگی در مراکز ذیصلاح، محروم» شده است.

🔻این استاد دانشگاه نوشت: «بر اساس اطلاعاتی که دارم کوروش گلناری عضو هیات علمی دانشگاه هنر و مدیر گروه مجسمه‌سازی هم تعلیق شده ‌است.»

🔻او افزود: «برخی دیگر از همکاران نیز زیر فشارهای گوناگون، از جمله برای امضا یا نگارش نامه‌هایی قرار دارند، امری که در دیگر دانشگاه‌ها و موسسه‌های آموزشی و پژوهشی هم اتفاق افتاده ‌است.»

🔻او به تداوم «روند بازنشستگی اجباری استادان» در دانشگاه آزاد نیز اشاره کرد و ادامه داد: «اخیرا دکتر موسی اکرمی عضو گروه فلسفه واحد علوم و تحقیقات بازنشسته شده‌» است.
🆔@MostafaTajzadeh
📝📝📝ادهم، پژوهشگر ارشد سیاست‌گذاری فضای مجازی در گفتگو با امتداد:  متاسفانه با تعدد نهادها، موازی‌کاری و ورود نهادهای فراقانونی در حوزه دیجیتال مواجهیم/ هیچ مشوق و انگیزه‌ای برای فعالیت نخبگان حوزه تکنولوژی در ایران باقی نمانده/ از زمان مطرح شدن طرح صیانت، بسیاری از متخصصین سطح الف از ایران مهاجرت کردند

✍️امتداد-گروه خبر: مرضیه ادهم، کارشناس و پژوهشگر ارشد سیاست‌گذاری فضای مجازی و اینترنت در گفتگویی با امتداد، ضمن تشریح پیامدها و تبعات سیاست‌های سلبی در حوزه فضای مجازی و در قبال فعالین متخصص در این فضا، اظهار داشت: آنچه در خصوص اپلیکیشن‌هایی نظیر ازکی، دیجی‌کالا و طاقچه رخ داد و اخیرا نیز، رفتار قهری مشابهی را در خصوص لزوم واگذاری پلتفرم‌ها شاهد بودیم، تبعات و پیامدهای جدی به دنبال داشت که نباید از آن غافل باشیم.

اگر به خاطر داشته باشید؛ سال قبل که درگیر ماجرای طرح صیانت بوده و خیلی از اوقات که در مخالفت با این طرح می‌گفتیم با این دست قوانین، پلتفرم‌های بین‌المللی حاضر به پذیرش همکاری با ایران نخواهند شد، دوستان عنوان می‌کردند که در همه کشورها، یک ثبت نام اولیه وجود دارد و این شرکت‌ها باید به مانند همه دنیا در ایران دفتر نمایندگی تاسیس و با ما همکاری کنند.

هرچند این خواسته دوستان برای تاسیس دفتر نمایندگی گوگل یا فیس‌بوک از پیش منتفی به نظر می‌رسید ولی مذاکرات ابتدایی یا مثلا همکاری با سازمان قضائی یک کشور نیز اصول خود را دارد. وقتی می‌پرسیدیم که چرا فلان پلتفرم را فیلتر کردید، پاسخ این بود که این شرکت‌ها ملزم به قوانین ایران نبوده و باید به آن پایبند باشند.

همه این موارد در حالی بود که در ایران، اساسا در حوزه تکنولوژی قوانین چندان شفافی وجود نداشته و خیلی از مسائل از چند حیث در آن دیده نشده است. اینکه شما در چه موضوعاتی حق اعمال قانون و سیاست‌گذاری دارید؟ این موضوعات تا چند لایه می‌تواند اساسا وجود داشته باشد؟ بی‌حجابی یک کارمند در یک استارت‌آپ که خدمات‌رسانی می‌کند و کلی کاربر هزینه آن خدمات را می‌پردازند، اصلا جزو موضوعاتی است که شما در آن اعمال قانون کنید؟

اساسا مشخص نیست که کدام نهاد متولی این اقدامات است. آیا ما با یک سری نهاد صنفی سر و کار داریم؟ آیا حکم دستگاه قضا حجت است؟ آیا وزارت ارشاد متولی بوده و یا باید شانیت شورایعالی فضای مجازی را ملاک قرار دهیم؟ کما اینکه در فقره موضوع طاقچه، وزارت ارشاد به یکباره موضوع مجوز را پیش کشید و این در حالی بود که تا پیش از این، دیگر پلتفرم‌ها بدون همان مجوز مذکور به کار خود ادامه می‌دادند.

متاسفانه با تعدد نهاد، موازی‌کاری و ورود نهادهای فراقانونی در حوزه دیجیتال مواجه هستیم. در کشوری که نه موضوعات مشخص بوده، نه فرآیند قانون‌گذاری روشن است و نه نهادهای محق برای دخالت کاملا شفاف هستند، می‌خواهیم که استارت‌آپ‌ها با یک استراتژی منسجم و حساب‌شده پا به عرصه گذاشته و برنامه‌های خود را بر اساس سیاست‌های از پیش تدوین شده به پیش ببرند. این، یک تناقض و طنز تلخی است که هیچگاه اتفاق نخواهد افتاد.

هیچ مشوق و انگیزه‌ای برای فعالیت متخصصین و نخبگان حوزه تکنولوژی در ایران باقی نمانده است. همه این موارد را به کیفیت اینترنت و امکانات زیرساخت ضمیمه و حساب کنید که چرا طرف به مهاجرت فکر نکند؟ 

از زمانی که بحث صیانت آغاز شد، بسیاری از تکنسین‌ها و متخصصین سطح الف مهاجرت کردند. گروه بعدی هم دورکاری می‌کنند. دیگرانی هم که ماندند، صرفا انگیزه‌های شخصی دارند که به نظر می‌رسد، عزمی وجود دارد که همین صاحبان انگیزه‌های شخصی نیز نهایتا کشور را ترک کنند. ظاهرا قصدی وجود دارد که یکدست‌سازی در حوزه اینترنت رخ داده و ما کم کم مردم را به همان اینترانت راضی کنیم. 

بیشترین شمار مهاجرین از حدود یک سال قبل از ایران، متخصصین و فعالین حوزه دیجیتال و آی‌تی هستند. اگر واقعا به دنبال توسعه در این زمینه بوده و می‌خواهیم به هاب منطقه بدل شویم، این قوانین ما را به آن نقطه نخواهد رساند. 

متن کامل
@MostafaTajzadeh

@emtedadnet

Telegraph
📝📝📝معرفی کتاب مردم علیه دموکراسی
کتاب بسیار مفید، پرمحتوا و آموزنده است و برای همه کسانی که اهل اندیشیدن در مورد دمکراسی هستند خواندن آن لازم است. ترجمه کتاب تقریبا موفق بوده و نمره خوبی از نظر روانی جملات و دقت می‌گیرد. در مجموع خواندن این کتاب را به همگان توصیه می‌کنم. نویسنده در تشریح مشکل تواناتر از بیان راه‌حل بوده است و این البته امر عجیبی نیست. وقتی معضلی چنین بزرگ در سطح جهان وجود دارد نمی‌توان انتظار داشت یک نفر به تنهایی بتواند راه‌حلی برای آن عرضه کند.

✍🏻نویسنده متن معرفی: علی سرزعیم


کتاب «مردم علیه دموکراسی» نوشته یاشا مونک و ترجمه امیر میرحاج توسط بنگاه ترجمه و نشر کتاب پارسه در سال 1401 در 419 صفحه با قیمت ۲۱۰ هزار تومان منتشر شده است.

لینک خرید کتاب
@MostafaTajzadeh