فردای بهتر (مصطفی تاجزاده)
44.8K subscribers
10.9K photos
3.44K videos
520 files
29.6K links
✳️کانال تلگرامی «فردای بهتر» با منش اصلاح‌طلبانه با ارائه رویکردی تحلیلی تلاش دارد به گسترش دموکراسی و بسط چندصدایی در جامعه ایران به امید فردایی بهتر برای ایران و ایرانیان قدم بردارد.

اینستاگرام: https://instagram.com/seyed.mostafa.tajzade
Download Telegram
📝📝📝 کتاب‌هایی در حوزه دکتر مصدق و نهضت ملی

لینک برخی کتاب‌ هایی که در حوزه دکتر مصـدق و نهضت ملی در فضای مجازی منتشر شده است. ما بواسطه حفظ حقوق ناشرین از انتشار مستقیم کتابها معذوریم. کانالی هم به نام کتابخانه مصدق هست که کتابهای زیادی در این زمینه بازنشر داده است./ مصدق به روايت تاريخ و اسناد

📚سوداگری با تاریخ نوشته محمد امینی

📚تاریخ ملی شدن صنعت نفت نوشته فواد روحانی

📚پنجاه سال نفت ایران نوشته مصطفی فاتح

📚مصدق در محکمه نظامی جلد اول

📚مصدق در محکمه نظامی جلد دوم

📚مصدق در دادگاه تجدید نظر

📚مصدق و نبرد قدرت نوشته همایون کاتوزیان

📚مصدق و سالهای مبارزه و مقاومت نوشته سرهنگ غلامرضا نجاتی

📚خاطرات دکتر مصدقجامعه شناسی نخبه‌کشینطق‌های تاریخی دکتر مصدق

📚زندگینامه و مبارزات سیاسی دکتر مصدقگردآورنده : دکتر نصرالله شیفته

📚مصدق و حاکمیت ملتنوشته : محمد بسته‌‌نگار

📚کارنامه مصدق به کوشش : خسرو شاکری جلد اول

📚
کارنامه مصدق به کوشش : خسرو شاکری جلد دوم

📚ملی گرایان و افسانه دموکراسی کارنامه دکتر محمد مصدق در پرتو جنبش کارگری و دموکراسی سوسیالیستی نوشته : بهزاد کاظمی

📚مصدق و رستاخیز ملت نوشته : سید محمود سخائی

📚خصوصیات اخلاقی و فضیلتهای انسانی دکترمحمد مصدق نوشته: جمال صفری

📚 تاریخ مبارزات ضد امپریالیستی مـردم ایران به رهبری دکتر محمـد مصدق تالیف : احمد خلیل الله مقدم

📚مصدق و بختیار نوشته : محمد جعفری

📚معمای مصدق و ذهنیت استبدادی ما نوشته : احمد سیف

📚دکتر محمد مصدق و راه مصدق نوشته : دکتر منصور بیات زاده

📚نقدها و رویکردها درباره مصدق و دولت ملی به کوشش : حمیدرضا مسیبیان

📚حزب توده ایران و دکتر محمد مصدق نوشته : نورالدین کیانوری

📚 گـویایی از تاریخ در شناخـت دکتر محمـد مصدق و دکتر مظفـر بقـائی نوشته : ایرج پزشکزاد و علی اصغر حاج سید جوادی

📚تقریرات مصدق در زندان درباره حوادث زندگی خویش یادداشت شده توسط جلیل بزرگمهربه تنظیم و تحریر : ایرج افشار

📚اسرار کودتای ۲۸مرداد شرح عملیات چکمه(آجکس/آژاکس)ازخاطرات سی. ام. وود هاوس ترجمه : نظام الدین دربندی

📚درس۲۸مرداد:ازلحاظ نهضت ملی ایران و ازلحاظ رهبران خائن حزب توده نویسنده :خلیل ملکی

📚درکنارپدرم مصدق به انضمام مذاکرات منتشرنشده دکترمصدق باوزارت امورخارحه آمریکا غلامحسین مصدق

⚡️کتاب
‌ها از دو کانال کتابخانه کوچک من و آرشیو منابع سیاسی لینک شده است.

@BE_WAGHTE_KETAB @MostafaTajzadeh
📝📝📝 کودتا در کودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲

✍️ زهرا رهنورد

به نام خدای رنگین‌کمان

اگر هفتاد سال  پیش بیگانگان در ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ فاجعه کودتایی را علیه ملت ایران ترتیب دادند، امروز حاکمان ایران کودتای جدیدی را علیه سعادت و مطالبات برحق مردم کلید زده‌اند.

حاکمان آنچنان سر خود را زیر برف کرده‌اند تا گورخوابان و انواع بی‌خانمانی و فقر و گرسنگیِ کودکان بی‌پناه و زنان دردمندِ سرپرست خانواده و پدران با دست‌های خالی و نان قسطی را نبینند و خودکشی‌ها و طلاق‌ها و بیکاری جوانان را به روی خود نیاورند و فرار مغزها و متخصصان را نادیده بگیرند.

به جای آن، دربه‌در به دنبال مجرم می‌گردند تا همه عقب افتادگی‌ها و نابسامانی‌های کشور را گردن ملتی بیاندازند که تشنه توسعه و پیشرفت و سربلندی در جهان و منطقه است.

در کمیسیون یواشکی مجلس، دور از چشم مردم و صحن علنی، برای زنان شرافتمند و فکور ایران سیاهه‌ی عفت و حجاب تنظیم می‌کنند که بند بند  آن سخیف و مضحک و اهانت‌آمیز است. آنچنان که از کودک زیر ۱۸ سال و تا زنان و جوانان را با تلکه و خالی کردن جیب‌ها و پر کردن زندان‌ها در لیست مجرمان قرار دهند.

آنچنان در این سیاهه خط و نشان می‌کشند و عربده‌جویی می‌کنند که مرغ پخته هم می‌خندد و هم می‌گرید. در کوی و برزن بدون حیا و خجالت، زنان و دختران مردم را تا سرحد سیاه و کبودشدن می‌زنند. زندان‌ها پر از زنان آزادیخواه است که تا این حد از کثرت بی‌سابقه بوده است. خبرنگاران را به دلیل اعتراض یا خبررسانی صادقانه زندانی می‌کنند و هنرمندان را و کارگردانان را به دلیل هنر متعهدانه و نه هنر خوش‌باشی، ممنوع‌الکار و  ممنوع‌القلم و ممنوع از نمایشگاه و آثار، و بالاخره، دانشگاه را در آغاز سال تحصیلی با انواع تهدیدها از بازگشایی شکوهمند باز می‌دارند و این شمه‌ایست از آنچه که امروز نصیب ملت ایران شده است.

آیا حاکمان از پیامد کودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ که پیامد آن انقلاب سال ۱۳۵۷ بود پند نمی‌گیرند و فکر نمی‌کنند پیامد کودتای این آقایان، سقوط دردناک‌تری خواهد بود؟

زهرا رهنورد
۲۸ مرداد ۱۴۰۲
@kaleme
@MostafaTajzadeh
📝📝📝گپ و گفتی مختصر با حسین آبادیان

پیرو بازنشر یک پست قدیمی از دکتر آبادیان در فضای مجازی که پیش تر در فیس بوک ایشان منتشر شده بود، در مورد اشاره به آیت الله کاشانی سوالاتی را با ایشان در میان گذاشتم که بزرگوارانه پاسخ دادند. اینک متن این پرسش و پاسخ پیش روی شماست.

تاریخ تحلیلی : سلام و عرض ادب جناب آبادیان عزیز، سوال من این است که آیا شما معتقدید کاشانی با پروژه ی کودتا همکاری آگاهانه داشته است؟ یعنی با اطلاع از نقشه ی کارگزاران انگلیسی و آمریکایی و عوامل داخلی شان وارد پروژه ی براندازی دولت دکتر محمد مصدق شده بوده است؟

آبادیان : با سلام و سپاس، من اطلاع ندارم که آیا آیت الله کاشانی از طرح کودتا توسط آمریکا و انگلیس اطلاع داشته یا خیر بنابراین سخن ویلبر و اردشیر زاهدی را نه می توانم تأیید کنم نه تکذیب، اما در اینکه معتقد به براندازی مصدق بوده، تردید ندارم. تأکید می کنم از اینکه آیا آیت الله کاشانی می دانسته پشت موضوع کودتا آمریکا و انگلیس هستند آگاهی ندارم اما هم فدائیان اسلام به استناد مطالب روزنامه نبرد ملت و هم آیت الله کاشانی با انگیزه های خاص خودشان قطعاً با سقوط مصدق موافق بودند.

ضمن سپاسگزاری از آقای دکتر آبادیان، دعوت می کنم تا متن کامل این گفتگوی مختصر را در پیوست بخوانید با این توضیح که آقای دکتر با اطلاع یافتن از اینکه علاقمند به اشتراک گذاری این گفتگو هستم، زحمت کشیدند و به گفتگوی مختصر ما بندهایی اضافه کردند تا دیدگاه شان را دقیق تر توضیح داده باشند. ما در پستی جداگانه به این نکات خواهیم پرداخت.

@hamidrezaabedian
@MostafaTajzadeh
📝📝📝 ۷۰ سال از سوغاتِ #دموکراسی_آمریکایی برای ایران و خاورمیانه (و به قول کینزر کل جهان) گذشت!

✍🏻استیفن کینزر

دور از ذهن نمی نماید که بتوان خط ممتدی از نقطه ی آغاز عملیات آژاکس [عملیات براندازی دولت ملی دکتر مصدق] تا رژیم سرکوبگر شاه و انقلاب اسلامی و تا گردونه های آتشینی که مرکز تجارت جهانی در نیویورک را به کام خود کشیدند، ترسیم کرد.

جهان بهای سنگینی برای فقدان دموکراسی در بخش بزرگی از خاورمیانه پرداخته است. عملیات آژاکس به خودکامگان و کسانی که در آنجا سودای استبداد در سر دارند آموخت که قدرتمندترین دولتهای جهان، ظلم و استبداد بی حد و مرز آنها را مادام که دوست دولت های غربی و شرکت های آنها باقی بمانند تحمل می کنند.

این خود به برهم زدن تعادل سیاسی در یک منطقه ی وسیع، دور کردن آن از آزادی و پیش رفتن به سوی دیکتاتوری کمک کرد. 

متن کامل

@MostafaTajzadeh
📝📝📝 حکایت غمبار تولید و تولید کننده در این ملک محنت زده...
✍️ علی مرادی مراغه ای

اولين بار سماور در سلطنت شاهرخ نوه نادرشاه  از روسيه وارد ايران شد. هشتاد سال بعد،امير كبير کوشید صنعتگران ايرانى را تشويق کند تا سماور ایرانی بسازند.(تاريخ اجتماعى ايران...ج‏7 ص242).

سماور چنان کالایی مهم و تشریفاتی بود که در مراسم رسمى تاجگذارى احمد شاه، هر کدام از سفرا هدیه ای میدادند و هدیه سفير روسيه يك سماور بود!(ايران در جنگ بزرگ،سپهر...ص67


متن کامل

@MostafaTajzadeh
📝📝📝زمینه‌های کودتای۲۸ مرداد

✍🏻
گردآوری: منصور خضاعی

نگرانی آمریکا نفت بود یا کمونیسم؟

اکونومیست در ۵ ماه می ۱۹۵۱ درباره ملی شدن صنعت نفت ایران، چنین نوشته است:

«اگر بزرگ ترین سرمایه گذاری خارجی بریتانیا در جهان به واسطه خشونت یا بر اثر فشار و تهدید مصادره شود، امتیاز های نفتی دیگر در خاورمیانه هم با سرنوشت مشابهی رو به رو خواهد شد....»

در میانه بحران نفت از زمان اعلام ملی شدن تا چند ماه پیش از کودتا، سفارت بریتانیا برای سفارت آمریکا چنین می نویسد:

«بریتانیا هرگز با مصالحه نفتی نامطلوب برای منافع بریتانیا در ایران موافقت نخواهد کرد. این اصلی اساسی است چرا که قراردادهای مطلوب بریتانیا در دیگر کشورهای خاورمیانه و جهان را به مخاطره می اندازد.»

نمایندگان گروههای نفتی آمریکایی نیز در جلسه ای با مک گی، معاون وزارت خارجه اعلام کردند که اگر ایران زیر پوشش پرده آهنین کمونیسم برود بهتر از آن است که ما امتیازات نفتی خود را ابتدا در ایران و سپس به شکل دومینو واری در عراق، عربستان، ونزوئلا و سایر مناطق جهان از دست بدهیم.

در کتاب جدید آبراهامیان بنام «بحران نفت در ایران؛ از ناسیونالیسم تا کودتا» و بر اساس آخرین اسناد محرمانه که به تازگی از طبقه بندی وزارت خارجه آمریکا خارج شده نتیجه گیری بدین صورت است که دلیل اصلی کودتای آمریکایی_ انگلیسی ۲۸ مرداد با کمک دربار و نیروهای نظامی، که موجب سرنگونی دولت دکتر مصدق گردید، اهمیت امتیازات نفتی بوده اند در حالیکه سران کودتا تمایل داشتند دلیل کودتا را خطرات کمونیستم جلوه دهند.

🆔@MostafaTajzadeh
📝📝📝 اخلاق بازجویی

✍🏻 محمدرضا افخمی

قدش نسبتا بلند است . ماسک زده اما موها و ریش سیاه پرپشت و صورت متناسبش ظاهری دلنشین به او می بخشد . مثل بقیه دوستانش از دست من عصبانی بنظر می رسد که حاضر نشده ام‌ رو به دیوار بنشینم تا آنها پشت سرم بایستند و باز جویی کنند و حالا او مجبور شده با اخم رو در رویم بنشیند . بعدا فهمیدم اتهامم نشر اکاذیب است .

جلسه اول طوفانی می گذرد و من در برابر اصرار او بر اینکه برای نوشته هایم -که برای همه اظهر من الشمس است و حتی در رسانه های دولتی فراوان منتشر شده - سند می خواهد کلافه می شوم و با او یکی به دو می کنم . مثلا این که می گوید ثابت کن مهسا امینی در بازداشتگاه ارشاد بوده یا مثلا تردید در مورد این که زائران اربعین بعضا در عراق با لودر و جرثقیل جابجا شده اند یا اینکه بچه های برخی مسئولان در خارج از کشور هستند و صفا می کنند و به ریش همه می خندند . سؤال ها را می نویسد و من سریع پاسخش را می نویسم چون نیاز به فکر کردن ندارم ؛ آخر چیزی ندارم که پنهان کنم .

جلسه دوم که می آید پوشه ای همراه اوست که سوابق فعالیت‌ها و نوشته های من داخل آن است و تازه قدری با من آشناتر شده . ظاهرا در جلسه اول بدون اطلاعات لازم آمده بود . جلسه آرام‌تر می گذرد ؛ قرار می شود من مدارکم را تا چند روز دیگر به صورت پرینت و کپی در اختیارش بگذارم . اطلاعاتش زیاد نیست ؛ جریان روشنفکری دینی را نمی شناسد ؛ می پرسد اگر مردم حکومت را نخواهند چه باید کرد و در برابر پاسخ من که آن وقت باید زمام امور را به مردم بسپارد و برود بر می آشوبد و می گوید آقای دکتر شما بهتر است به همان شغل پزشکی تان بپردازید . معلوم است که گاهی از دست من سخت شاکی می شود اما خودش را کنترل می کند . ولی کلا حس بدی نسبت به او ندارم و احساس می کنم از روی حسن‌نیت و صداقت حرف می زند و عمل می کند و بهره ای از دیانت و انسانیت دارد ؛ گرچه احتیاط را از دست نمی دهم‌ و سعی می کنم مواظب گفته هایم باشم.

چند روز بعد مستندات نوشته مورد نظرم منجمله تصاویر فرزندان حضرات در جمع های مختلط با علیا مخدرات بدپوشش یا تقریبا بدون پوشش را که خودشان منتشر کرده اند ارائه می کنم و شرح هر سند را زیر آن‌ می نویسم . مدتی بعد از طرف دادسرا ابلاغیه ای دریافت می کنم مبنی بر آن که "برای دفاع از اتهام نشر اکاذیب و انتشار تصاویر مبتذل در فضای مجازی !! در دادسرا حاضر شوید "!  برادر مؤمن و متدین اسنادی را که تصاویرش را فقط به او داده ام به عنوان اتهام جدید "انتشار تصاویر مبتذل در فضای مجازی" علیه من به دادسرا داده است* . قبول باشد ان‌شاءالله .

بازپرس در دادسرا مرا از این اتهام بری دانست و‌منع تعقیب صادر کرد . اما ندانستم که آیا با بازجوی محترم برخوردی شد یا نه!

🆔@MostafaTajzadeh
📝📝📝پیاده‌نظام کودتا؛ ریخت‌شناسی اوباش و فواحش ۲۸ مرداد ۳۲

✍️سرگه بارسقیان

در بین ۳۹ مقتول روز کودتا (و بیش از ۳۵۰ نفر زخمی) اجساد یک سرهنگ، یک ستوان دوم، چهار سرباز، یک زن و یک مامور آگاهی محافظ جان دکتر مصدق [تعلیمی] وجود داشت.

در بین مقتولین روز کودتا نام دو ارمنی [سرکیس تاتوسیان و میناس] بود که جست‌وجو درباره‌شان فقط به این اظهارات برادر ۲۵ ساله سرکیس ختم شد که «عصر روز چهارشنبه [۲۸ مرداد] بر اثر اصابت گلوله توپ به پیشانی‌اش نصف صورت خود را از دست داده و کشته شده است.»

برآورد شده که روز کودتا حدود ۵۰۰ نفر «افراد ناجور» تقریبا دو هزار نظامی را با لباس شخصی همراهی می‌کردند.

ساعت ۷.۵ عصر تیراندازی در محوطه منزل مصدق قطع و یک تانک وارد محوطه باغ شد. خبرنگار کیهان نوشته «هر کس هرچه به دستش می‌آمد می‌برد و خلاصه بعد از چند دقیقه این خانه به کلی ویران و با خاک یکسان شد و دیگر کوچکترین چیزی که در آنجا قابل استفاده باشد وجود نداشت.»

طیب حاج رضایی، حاجی‌خان خداداد، اکبر جاسب، حسین سلماسی، حاج عبدالحسین و... بهترین کدهایی است که پیاده‌نظام کودتای آمریکایی-انگلیسی را برملا می‌کند؛ بال دوم عوامل داخلی یک کودتای نظامی.

اسم اصغر شاطر ردی است از حضور دسته‌های لات‌های تهران در فرآیند کودتا؛ اینان بال اجتماعی کودتا بودند. بال نظامی تمرکز خود را در شکستن دژ نخست‌وزیری و هموار کردن راه بال اجتماعی در خیابان‌های شهر گذاشته بود.

کتاب «پشت‌پرده کودتا؛ اوباش، فرصت‌طلبان، ارتشیان، جاسوسان» از علی رهنما، استاد دانشگاه آمریکایی پاریس دانسته‌های جدیدی را اضافه می‌کند. خصوصا فصلی که به اوباش می‌پردازد و یکی از کامل‌ترین ریخت‌شناسی‌های کودتا همراه با ساعت‌شمار و نقشه‌خوانی حرکت کودتاگران را ارائه می‌کند.

آیت‌الله بهبهانی برای انجام مسئولیت‌هایی که «شورای جنگ» برای روز ۲۸ مرداد به وی محول کرده بود، مقدار زیادی پول حتی به دلار میان اوباش جنوب شهر تهران پخش کرده بود. مهدی کریمی از رابط‌های مهم آیت‌الله بهبهانی در میان اوباش جنوب تهران بود.

بعد از کودتا طیب صراحتا می‌گوید که او ده بار چوب برای استفاده در ۲۸ مرداد خریداری کرده بود. می‌گویند حاجی‌خان خداداد، صاحب قدرتمند بازار اصلی میوه و تره‌بار جنوب تهران در میدان امین‌السلطان پول تهیه این چماق‌های متحدالشکل مورد استفاده در روز ۲۸ مرداد را داده بود.

در متون تاریخی و کتاب‌های منتشرشده هنوز ارتباط بین اوباش و فواحش و تدبیر به صحنه آوردن زنان معلوم‌الحال به عرصه سیاسی واشکافی نشده است. پیوندی که از روز ۹ اسفند ۱۳۳۱ برقرار شد و آن به صحنه آمدن ملکه اعتضادی بود. زنان شهر نو که به سرکردگی خانم رئیس‌ها در روز ۲۸ مرداد در پی ماشین سپهبد زاهدی حرکت می‌کردند، چون از سیاست اطلاعی نداشتند و شعارهای سیاسی نمی‌دانستند، در مخالفت با دکتر مصدق و ملیون کلمات و جملات سخیفی به کار می‌بردند و با الفاظ رکیک قربان صدقه شاه می‌رفتند.
@MostafaTajzadeh
📝📝📝 نوشته‌ای از دکتر علی شریعتی خطاب به دکتر محمّد مصدق

پیام اولین کنگره کنفدراسیون محصلین و دانشجویان ایرانی (سومین کنگره‌ کنفدراسیون محصلین و دانشجویان ایرانی در اروپا) به جناب آقای دکتر محمد مصدق رهبر ارجمند جبهه ملی ایران!

ای سردار پیر سر از زانوی اندیشه‌ات بردار و خروش فرزندانت را بشنو که با سینه‌های مالامال از امید به فردای پیروزی، نام تو را می‌برند.

ای دهقان سالخورده تاریخ ما… کاش می‌توانستی دیوارهای قلعه‌ای را که در آن زنجیرت کشیده‌اند، بشکافی و بیرون آیی تا به چشم خویش ببینی از بذری که در مزرعه اندیشه‌ها افشانده‌ای، نسلی روئیده است که جز به جهاد نمی‌اندیشد و جز به راه تو گام نمی‌گذارد و تو آنگاه می‌دیدی نهضتی را که تو رهبری کردی و او تو را پرورش داد، امروز دارای فرهنگی غنی است. فرهنگی که صفحاتش با خون نگاشته شده است و داستانش داستان شکنجه‌ها، زندان‌ها، اسارت‌ها و محرومیت‌هاست و امروز نسلی که پس از هشت سال پیکارش ولوله در جهان انداخته است، از این فرهنگ الهام می‌گیرد.

ما نیز هزاران فرسنگ دور از دیار عزیز و یاران دلیر خویش راه مقدس همین نسل را دنبال می‌کنیم و بی‌آنکه لحظه‌ای به منافع خویش و حتی به حیات خود بیندیشیم، دست‌اندرکار نبرد با پلیدی و تاریکی هستیم و امروز که در برابر همان دشمنانی که از چپ و راست بر تو می‌تاختند، ایستاده‌ایم، می‌خواهیم در کوشش ملت خود به سوی روشنایی سهم شایسته خویش را داشته باشیم.

نام تو امروز نه تنها فضای ما را گرم می‌دارد، بلکه آسمان‌های بیگانه‌ای را که امروز ما در زیر آن بسر می‌بریم، با روح و دل ما آشنا ساخته است، زیرا هر کجا که می‌گذریم، سخن از تو است و پیکار مقدس تو.

ما به تو اعلام می‌کنیم که به راهی که رفته‌ای وفاداریم. نام تو محک آزادی و شرف ماست و شیرازه اتحاد و پیوند ما.

ما به تو اعلام می‌کنیم که دوش به دوش یاران تو می‌جنگیم و از شکنجه و کشتار خصم نمی‌هراسیم.

ما به تو اعلام می‌کنیم بنائی را که پی ریختی می‌سازیم، جهادی را که آغاز کردی به پایان می‌بریم و دیواره‌های استبدادی را که شکافتی فرو می‌ریزیم.

ما به تو اعلام می‌کنیم که همگام با ملت خویش به‌پا‌خاسته‌ایم تا شب سیاه ملک خویش را به صبح کشانیم و استعماری را که تو مجروح کردی، بمیرانیم و در راه تو و در پی تو، شرف و آزادی ملت خویش را از چنگال دژخیمان مردم‌خوار و غلامان جان‌نثار رهایی بخشیم و زنجیرهای گران را از پای تاریخ وطن خود برداریم.

درودهای گرم و آتشین فرزندان وفادار خویش را بپذیر!

پاریس – پنجم ژانویه ۱۹۶۲
(این پیام به قلم دکتر شریعتی نوشته شده است)

🆔 @MostafaTajzadeh
📝📝📝این چه مصیبتی است؟!

✍️ رحیم قمیشی

این یادداشت را من برای همرزمان سابقم در جبهه و در اسارت عراق می‌نویسم.

دوستان عزیزم!
خانم نرگس محمدی را من خوب می‌شناسم.
او سال‌ها در زندان، باری را که ما باید برمی‌داشتیم یک تنه به‌دوش گرفته، و هیچ وقت اظهار خستگی نمی‌کند. او از زمان جنگ ما بیشتر زجر دیده، بیشتر ظلم دیده،
بسیار بسیار.
و ما فقط تماشا کردیم، که چرا حجاب ندارد! چرا به مقام‌های عظمای ما ایمان ندارد!

دیروز که سالگرد ورود آزادگان به ایران بود، قرار بود برویم رستورانی، دور هم غذایی بخوریم، یا کیک کوچکی بخریم و در خانه، جشنی مختصر بگیریم.
اما هیچکدام نشد.
من تا نیمۀ نامه‌ای که خانم محمدی از زندان نوشته بود را خوانده، و نتوانسته بودم آن را ادامه بدهم.
فقط به بچه‌ها گفتم؛
- بچه‌ها جشنی در کار نیست.
من دلم نمی‌آید به همه بگویم آن نامه را بخوانند، حتی دلم نیامد به خانواده‌ام بگویم آن را بخوانند، اما بچه‌ها شما بخوانید، تو را به‌خدا حتما بخوانید.

مگر ما نرفتیم جبهه که ظلم نباشد.
مگر ما اسارت را تحمل نکردیم تا ایران، همان ایران خوب بماند.
مگر ما نمی‌نوشتیم؛ رزمنده لبخند بزن!
حالا چطور لبخند بزنیم؟!

خانم نرگس محمدی حکایت چند زن را نوشته که به بند زنان منتقل شده‌اند. یکی از آنها هفتاد ساله بوده و کلی کتک خورده بود. طوری که چند هفته صورتش ورم داشته. حکایت جوانی را نوشته بود که مردها کتک‌کاری‌اش کرده بودند و آرواره‌اش شکسته بود.
او حکایت خودش را هیچوقت نمی‌نویسد، دوری‌اش از فرزندان دلبندش، دوری‌اش از همسرش، دوری از پدر و مادرش، همنشینی‌اش با ساس‌ها و کنه‌های زندان... مثل اسارت ما.
او دقیقاً مانند بعضی از آن رفقایمان است که روح و دلی خیلی بزرگ داشتند!

از همان دیروز فکر می‌کردم ما را چه کرد دنیا!
مگر ما نمی‌گفتیم مرگ با عزت بهتر از زندگی با ذلت است.
مگر ما نمی‌گفتیم حاکم بودن با یک ظلم به مورچه هم نمی‌ارزد.
یعنی ما دروغ می‌گفتیم!؟
مگر ما نمی‌گفتیم زیر بار ظلم نباید برویم!

آخر ظلم‌هایی از این واضح‌تر!؟
چرا ما این‌همه پوست کلفت شده‌ایم.
چرا این همه بی‌احساس شده‌ایم!
بی‌دل شده‌ایم...
همۀ آنچه نرگس نوشته دروغ است؟؟
یعنی یک درصدش هم راست نیست.
زندان بودن خودش هم دروغ است...
ما چقدر بی‌غیرت شده‌ایم، دوستان!
فرق ما با همه ظالمان تاریخ چیست...
فرق حاکمان ما با حکومت‌های بد چیست؟

چقدر خودمان را گول بزنیم...
ستار بهشتی خودش مُرد
خانم زهرا کاظمی خودش مُرد
دکتر کاووسی خودش مُرد
ژینا خود بخود مُرد
آنهمه جوان در شهریور و مهر پارسال جان‌شان ارزشی نداشت.
مردم مظلوم سیستان و کردستان حقی در کشور ندارند.
هواپیما خودبخود افتاد!
وسایلشان اتفاقی همه گم شدند؟
آنهمه ویلاهای صدها میلیاردی، با پول حلال و با عرق جبین ساخته شده، در کشور.
منابع کشور غارت نمی‌شوند.
و همه بدبختی‌های ما از آمریکاست...
چقدر خودمان را گول بزنیم
چقدر خودمان را فریب بدهیم.

بچه‌ها!
آن دنیایی اگر بود من از خدا خواهم خواست مرا با دوستان شهیدم یک‌جا نگذارد.
من از آنها خیلی خجالت می‌کشم.
شما چطور!؟

من نامه خانم نرگس محمدی را خوانده
و نمُرده‌ام!

@ghomeishi3 @MostafaTajzadeh
📝📝📝آن بیست نفر!

به گزارش صبح ما، آنچه در ادامه می آید، معرفی اجمالی ۲۰ تن از #یاران وفادار #مصدق به مناسبت سالروز کودتای ننگین #۲۸مرداد است که می تواند برای دانشجویان، پژوهشگران و کنش‌گران سیاسی زمانه حال قابل مطالعه و اعتنا باشد.

در حقیقت، این افراد وطن پرست ترین و پاکدامن ترین گروهی بودند که در حوزه سیاست ایران به کمک #مصدق آمدند و سیاست ورزی کردند. پیش از معرفی این اشخاص، نکته ای مهم قابل ذکر است، آن اینکه دکتر مصدق نشان داد که همیشه از عقاید افراطی و انقلابی پرهیز دارد. او در سالهای نخست دهه ۱۳۰۰ که نماینده مجلس پنجم بود از همکاری با حزب سوسیالیست سلیمان میرزا اسکندری که تحت تاثیر انقلاب اکتبر روسیه قرار داشت، خودداری کرد و وقتی هم که مجلس چهاردهم به پیشنهاد مصدق، اعطای امتیاز نفت شمال به شوروی را رد کرد و دولت ها را از اعطای هرگونه امتیاز نفت ممنوع ساخت، آنجا نیز کینه #توده_ای ها نسبت به مصدق برانگیخته شد و این دشمنی تا آخرین روزهای زمامداری وی در مرداد۳۲ ادامه داشت.

همانطور که در ابتدای این مطلب وعده داده شد، قصد داریم بدون اطاله کلام، به سراغ معرفی اجمالی ۲۰ تن از وفاداترین یاران مصدق رویم.

🔰در لینک زیر بخوانید:
https://sobhema.news/?p=23879
@MostafaTajzadeh
@sobhema_ir
📝📝📝بازنشرنامه فخرالسادات محتشمی پور خطاب به همسرش مصطفی تاجزاده به مناسبت صدوپنجاهمین روز بازداشت او (آبانماه ۸۸)

متن کامل این نامه که در وبلاگ شخصی محتشمی پور منتشر شده، بدین شرح است:

یک، دو، سه، ...، صد و پنجاه سلام عزیزم دیروز این هجران ما صدو پنجاه روزه شد. باور می‌کنی؟!!! صدو پنجاه روز می شود چند ساعت؟ چند دقیقه ؟ چند ثانیه ؟ نمی‌دانم. هیچ‌وقت حوصله حساب کتاب نداشته‌ام. کوچک که بودم زمانی که پدرجان برای حساب و کتاب آن چرتکه را می گذاشت مقابلش روی آن میز کوچک، کنار دفترها، من فقط به صدای بالا پایین کردن آن مهره ها گوش می‌سپردم که برایم جالب بود.

مثل صدای چک‌چک قطرات باران روی شیروانی. بزرگتر که شدم باز هم گل و ریحان و باغ و بوستان و شعر و ترانه رو ترجیح دادم به عدد و رقم‌های ریز و درشت. فقط یک جلوش بی نهایت صفر دکتر شریعتی به دلم نشست. آن هم برای این که صفرها قابل شمارش نبودند.

و حالا شمارش روزهای تلخ گذشته هم برایم هیچ جذابیتی ندارد و از آن بدتر شمردن روزهای تلخ پیش رو. حساب روزها بماند برای بازجو و همکارانش. برای قاضی و برای هرکس که قرار است داد ما را بستاند.

متن کامل

https://telegra.ph/نامه-08-19
@MostafaTajzadeh
کیوان صمیمی به شش سال حبس محکوم شد

✍🏻مصطفی نیلی، وکیل دادگستری در توئیتر خود از تائید شش سال حبس #کیوان_صمیمی، روزنامه‌نگار خبر داد و نوشت: "رای صادره از شعبه‌ی ٢٩ علیه آقای ‎کیوان صمیمی در شعبه‌ی ٣۶ دادگاه تجدیدنظر تهران تائید شد و ایشان به شش سال حبس محکوم شدند که پنج سال آن قابل اجرا است."

🔹 او همچنین در ادامه افزود: "امروز شنبه ٢٨ مرداد جلسه‌ی دوم رسیدگی به پرونده‌ی ایشان مربوط به "گفتگو برای نجات ایران" در شعبه‌ی ٢٩ دادگاه انقلاب برگزار شد."
@MostafaTajzadeh
@emtedadnet
📝📝📝تاملی دوباره در باره ۲۸ مرداد ۳۲

✍🏻عباس آخوندی

از نظر این قلم مهم‌ترین ویژگی دولت مصدق رابطه او با سلطنت است که تمام تلاشش این بود دولت ملی را کانون حکمرانی قرار می‌داد و سلطنت را مشروط می‌نمود.

در ۲۸مرداد۳۲ دولت ملی به سبب عدم درک واقعیت و خطاهای سیاست‌مداران روز از استبداد وابسته‌ی نظامی شکست خورد و ایده‌ی مشروط بودن قدرت به‌کناری گذاشته شد.

بزرگترین دستاورد انقلاب اسلامی ۵۷ نیز هویت بخشی دوباره به ایده‌ی ملت و آزادسازی این ایده بود هرچند، در تشکیل دولت ملی و چاره‌ی درد استبداد ناتوان ماند. به هرروی، تحول تاریخی ملت ایران و کسب ویژگی سازگاری با دوران مدرن، کیفیتی نیست که به این سادگی قابل سلب از ملت باشد. چون ملت ایران یکبار دیگر در روزگار مدرن متولد شد و این ملت هرچند ادامه همان ملت تاریخی است لیکن، ملتی تازه و متعلق به زمانه‌ی مدرن است. لذا، تمام تلاش اصحاب قدرت برای بازگرداندن ملت ایران به دوره‌ی پیشامدرن، با شکست مواجه می‌شود. هر چند هزینه بی‌حد و حصر دهند.

در ناسازگاری دولت مستقر و ویژگی‌های ملت سازگار با زمانه، در نهایت این دولت بیرون از تاریخ است که باید تسلیم ملت شود و این عمده‌ترین گرانی‌گاه امید اصلاح است.
@MostafaTajzadeh
📝📝📝 بازخوانی یک کودتا در  ۲۸ مرداد ۱۳۳۲  چه گذشت؟

✍🏻امتداد-گروه تاریخ:
کودتای ۲۸ مرداد از بحث برانگیزترین رخدادهای تاریخ معاصر ایران به‌شمار می‌رود و صف‌بندی‌های سیاسی جدی میان طیف‌های مختلف دربارهٔ آن وجود دارد.

در ۱۹ اوت سال ۱۹۵۳ برابر با ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ خورشیدی، دولت حاکم بر ایران توسط کودتایی نظامی با رهبری سرلشکر فضل‌الله زاهدی با درخواست مستقیم بریتانیا سرنگون شد. در این کودتا دخالت مستقیم افسران اطلاعاتی آمریکا و نفرات لجستیک سفارت آمریکا و حمایت دولت ایالات متحده آمریکا نیز دخیل بودند. کودتا ضد دولت مصدق پس از آن امکان‌پذیر شد که ابتدا دولت آمریکا طی عملیاتی به نام «عملیات آژاکس» ایران را در آشوب و هرج و مرجی فروبرد که راه را برای سقوط مصدق هموار کرد.

در آن زمان دولت آیزنهاور در آمریکا نگران آن بود که این طرح به بیراهه کشیده شود و نیروهای حزب توده با بهره‌جویی از ناامنی قدرت را در دست بگیرند.

محمدرضا‌شاه پهلوی طی فرمانی که بعضی از مورخان در چگونگی تنظیم آن تشکیک کرده‌اند، در تاریخ 23 مرداد 1332 سپهبد فضل‌الله زاهدی را به نخست‌وزیری منصوب کرد. این دستخط که به نوعی فرمان عزل دکتر محمد مصدق نیز محسوب می‌شد، نیمه‌شب 25 مرداد 1332 توسط سرهنگ نصیری به دکتر مصدق ابلاغ شد و متعاقب آن ضمن دستگیری حامل فرمان و نیز مطلع‌شدن دکتر مصدق از طرح کودتا و اقدامات انجام‌شده، کودتای 25 مرداد 1332 ناکام ماند، در نتیجه شاه و همسرش ثریا از کلاردشت به بغداد و از آنجا به ایتالیا گریختند.

طی سه روز بحرانی و با تجمیع عوامل متعدد داخلی و خارجی، مجددا کودتایی در 28 مرداد 1332 شکل گرفت که منجر به سقوط دولت ملی دکتر مصدق شد.

به جرأت می توان گفت دکتر مصدق، کوچک ترین اقدامی در راه خنثی کردن کودتای 28 مرداد 1332 نکرد. البته درست است که مصدق نیروی کافی برای مقابله نداشت، ولی وی از امکانات محدود خود نیز استفاده نکرد. در فاصله روزهای 25 تا 28 مرداد، همه می دانستند که کودتای خونینی در راه است. مصدق هم کاملاً از این مسئله آگاه بود، ولی حتی آماده باش معمولی هم به نیروهای طرفدار خود نداد و ستاد ارتش او نیز کوچک ترین مقاومتی در برابر کودتاچیان نشان نداد.

وی با آنکه می توانست با به راه انداختن تظاهرات مردمی، قدرت خود را به مخالفان نشان دهد، چنین نکرد و هرگونه تظاهراتی را ممنوع اعلام کرد. وی همچنین از مستقر ساختن نیروهای امنیتی برای متوقف ساختن آشوبگران که به ایجاد هرج و مرج در تهران دست زده بودند، خودداری کرد. بدون شک، این مسئله از نکته های سؤال برانگیز تاریخ معاصر ایران شمرده می شود که تحلیل های بسیاری را به همراه داشته است.

غروب روز 28 مرداد سال 1332، غروب آزادی در ایران بود. کودتاچیان مسلط شدند و همه نهادها و مراکز تجمع آزادی خواهان به دست اوباش و اشرار به آتش کشیده شد.

روز 29 مرداد، رژیم استبداد با اعمال وحشت و ترور در سراسر کشور و سرکوب نهضت و دستگیری آزادی خواهان، نفس ها را در سینه حبس کرد. پست های مهم مملکتی به دست عوامل کودتا سپرده شد و عوامل اصلی کودتا در ارتش ترفیع درجه گرفتند. مطبوعات زیر سانسور دولت رفت و سازمان پلیس مخفی با عنوان ساواک ایجاد شد.
@MostafaTajzadeh
@emtedadnet

Telegram
📝📝📝۷۰ سال پس از کودتا

به گزارش صبح ما، امروز دقیقا ۷۰ سال از کودتای#۲۸مرداد سال ۳۲ می گذرد و با اینکه دیگر نه از «تاک» نشانی باقی مانده، نه از «تاک نشان»، ولی به نظر می رسد که این «#کودتا» به حدی برای مردم ایران مهم بوده که اغلب آنها را در روزهای پایانی مرداد هرسال، ناخودآگاه به یاد بزرگمرد عرصه دانش و سیاست، محمد #مصدق می اندازد.

حال اگر بخواهیم به سرنوشت
#عوامل_خارجی و داخلی کودتا نگاهی بیندازیم، می بینیم که آیزن هاور، (سی و چهارمین رئیس جمهور آمریکا)، ۱۵ سال پس از کودتا یعنی در سال ۱۳۴۷ درگذشته است. آلن دالس، (پنجمین رئیس سازمان سیا) نیز، ۷ سال پس از کودتا در سال ۱۳۳۹ دنیا را ترک نموده و کرمیت روزولت، (رئیس بخش خاورمیانه سازمان امنیت داخلی آمریکا) که فرمانده عملیات کودتا بود، در سال ۱۳۶۹ فوت کرده است.

از سوی دیگر، چرچیل، (نخست وزیر وقت انگلستان) هم در سال ۱۳۴۸ تسلیم مرگ شده و آنتونی ایدن که وزیر امور خارجه انگلیس در زمان کودتا بوده، در سال ۱۳۵۵ به خاطره ها پیوسته است. همچنین الکساندر سین کلر، (رئیس سازمان اطلاعات مخفی انگلیس) نیز در سال ۱۳۵۵ وفات کرده است.

سرنوشت
#عوامل_داخلی کودتا هم چندان جالب نبوده است؛ محمدرضا پهلوی(شاه مغرور پیشین) در سال ۵۹ در غربت و تبعید درگذشت. فضل الله زاهدی، (نخست وزیر کودتا) در سال ۱۳۴۲در ژنو تسلیم عزرائیل شد. نعمت الله نصیری، (رئیس شهربانی و رئیس ساواک در سالهای بعد) در بهمن ۵۷، به دلیل جنایت هایش اعدام شد و شعبان جعفری، معروف به (شعبون بی مخ) هم که با وقوع انقلاب ۵۷ از ایران رفت، در ۲۸ مرداد سال ۱۳۸۵، درست در سالروز اقدامات ننگینش، در کالیفرنیا درگذشت.

در خصوص
#قربانیان_نجیب کودتا هم باید گفت که محمد مصدق، (نخست وزیر) پس از یک دوره طولانی #حصر در اسفند ۱۳۴۵ جان به جان آفرین تسلیم کرد. غلامحسین صدیقی، (وزیر پست دولت اول و وزیر کشور دولت دوم مصدق) نیز در سال ۷۱ و تیمسار محمدتقی #ریاحی، (رئیس ستاد ارتش دولت مصدق و خنثی کننده کودتای اولیه علیه او) در سال ۶۷ درگذشتند. شادروان حسین #فاطمی، (وزیر امور خارجه مصدق و یکی از اصلی ترین یاران او) نیز، ۱۹ آبان ۱۳۳۳ توسط عوامل رژیم شاه تیرباران شد.

در نتیجه، با اینکه
#مرگ، فصل مشترک همه عوامل دخیل در این کودتا (از طراحان و مجریان و قربانیان آن) بوده است، اما چه زیبا گفت دکتر علی شریعتی که «گروهی از انسان ها، وقتی هستند هستند، وقتی نیستند هم هستند! آدمهای معتبر و با شخصیتی که در بودنشان سرشار از حضورند و در نبودنشان هم تاثیرشان را می گذارند. کسانی که هماره به خاطر ما می‌مانند. دوستشان داریم و برایشان ارزش و احترام قائلیم.»

دکتر مصدق و یارانش در زمره همین اشخاص بودند که علیرغم فقدان حضورشان در زمانه فعلی، و حتی جفایی که در خصوص ممنوعیت به کارگیری نامشان برای نامگذاری خیابان ها می شود، در قلوب میلیون ها ایرانی وطن پرست، ماندگار و جاودانه اند. آنها نشان دادند که می توان سیاست مدار بود اما هرگز مردم را رها نکرد و می توان سیاست ورزی کرد اما اخلاق را زیرپا نگذاشت. می توان نخست وزیر یک شاه خودرأی بود، اما منافع ملی را قربانی نکرد.
@MostafaTajzadeh
📝📝📝هفتاد سال پس از کودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ علیه دولت ملی دکتر مصدق و یک پرسش از صاحب‌نظران

✍🏻 محمدجواد مظفر

(برای شنیدن فایل صوتی این ، به پیج اینستاگرام زیر مراجعه کنید.)
https://www.instagram.com/reel/CwH9ZQlqqCV/?igshid=MmU2YjMzNjRlOQ==

همین‌جا اعتراف کنم که خود را متخصص و صاحب‌نظر در دوران کوتاه ولی پر‌حادثه نهضت ملی شدن نفت و سر‌انجام آن کودتای ۲۸ مرداد نمی‌دانم.

در این رابطه همواره کوشید‌ه‌ام مطالعه کنم و از دیدگاه تاریخ‌نگاران صادق و صاحب‌نظران وقایع آن دوران بهره‌مند شوم.
اما همواره یک پرسش اساسی ذهن مرا آزار می‌دهد و نتوانسته‌ام پاسخ روشنی برای آن بیابم.

عموم کتابها و آثار منتشر شده به آمریکا و انگلیس و جریانات وابسته داخلی و دربار و آیت‌الله کاشانی و سرانجام حضور نظامیان و اراذل و اوباش به رهبری شعبان جعفری معروف به شعبان بی‌مخ در روز کودتا پرداخته‌اند. اما کمتر به نقش مردم و طبقه متوسط توجه کرده‌اند.

پرسش اصلی من این است که مردم در آن روز کجا بودند؟ مگر همین مردم یک سال قبل از آن با قیام ۳۰ تیر ۱۳۳۱ و از جان گذشتگی و تقدیم شهدا مصدق را به قدرت بازنگرداندند؟
مگر کودتای ۲۵ مرداد ۱۳۳۲ شکست نخورد و شاه از ایران فرار نکرد؟
مگر مردم در ۲۵ مرداد در برخی جاها اقدام به پایین آوردن مجسمه‌های شاه نکردند؟

چه عوامل و ساز‌و کارهایی سبب شد تا سه روز بعد کودتاچیان موفق شوند و صحنه‌گردان خیابان‌های شهر عده‌ای اراذل و اوباش و روسپیان باشند؟

در آن روز مردم کجا بودند؟!

اگر هزاران نفر از مردم به خیابان‌ها می‌ریختند و با کودتاچیان مقابله می‌کردند حتی به بهای کشته و مجروح شدن عده‌ای، آن‌هم در شرایط مساعدی که شاه از ایران فرار کرده‌ بود و دربار در ضعیف‌ترین جایگاه خود بسر میبرد؛ آیا مردم نمی‌توانستند کودتاچیان را سرکوب و اراده خود را حاکم کنند؟

چه وقایع و حوادث و عمل‌کردها مردم را برای حضور در صحنه بی‌انگیزه کرد؟

چه شد که مردم عمدتاً به نظاره‌گران منفعل در آن روز بدل شدند؟

آیا آن انفعال مردمی حاصل نقطه‌ضعف‌های تاریخی و جمعی ما ایرانیان در مقاطع تعیین کننده است یا محصول روشن‌بینی و عقل جمعی مردم ما در حوادث تاریخی است؟

همگان می‌دانیم که این ‌پرسش‌ها می‌تواند در مقابل بسیاری از مقاطع و حوادث پس از انقلاب و چگونگی عکس‌العمل مردم در آن مقاطع نیز صادق باشد.

با امید به دریافت پاسخ‌های مناسب و‌ روشنگر از سوی صاحب‌نظران

@mjmozaffar
@MostafaTajzadeh
📝📝📝 از خرابات تا شهر نو

روایتی خلاف جریان از نقش زنان در کودتا
▪️ هفتادمین سالگشت کودتا – 4

✍🏻متن سخنرانی آزاده شعبانی در نشست "28 مرداد ؛ درد همیشه ماندگار"

در عنوان بحث از تعبیر «روایت خلاف جریان» استفاده شده است. روایت خلاف جریان، اشاره‌ای به‌ روش تاریخ خلاف جریان (counter-history) میشل فوکو است. فوکو از اصطلاح تاریخ خلاف جریان برای به چالش کشیدن روایت‌های تاریخی مسلط و زیر سؤال بردن ساختار های قدرت مستقر استفاده می‌کند. تاریخ خلاف جریان، در اندیشه میشل فوکو، به رویکردی انتقادی و جایگزین برای درک تاریخ اشاره دارد که روایت‌های غالب و تفاسیر متعارف گذشته را به چالش می‌کشد. این روایت شامل زیر سؤال بردن روایت‌های تاریخی، هنجارها و ساختارهای قدرت است تا دیدگاه‌های پنهان یا به حاشیه رانده شده را آشکار کند و همچنین ماهیت احتمالی حقایق تاریخی را برجسته کند. تاریخ خلاف جریان به‌عنوان روشی برای مقاومت در برابر روایت‌های تاریخی مرسوم و متعارف عمل می‌کند. در ادامه در بستر بحث، به مشخصه‌های این روایت خلاف جریان اشاره خواهد شد، اما پیش‌تر پیشینه‌ی شهر نو و به نقش آن در کودتا اشاره خواهد شد.

از شکل‌گیری شهر نو تا کودتا 28 مرداد 32

در اواخر دوره احمدشاه قاجار، به محله زندگی روسپی‌ها، محله فجرها و بعدتر، دروازه قزوین یا دروازه گفته می‌شد و در اوایل حکومت رضاشاه، دو نفر از دلالان معروف تهران به نام‌های زال ممد و عبدالمحمود عرب، گروهی از زنان را برای روسپیگری راهی این محل می‌کردند. رضاشاه در حدود سال 1305 شمسی، دستور بازسازی این محله را به قوام دفتری ابلاغ نمود. در این بین، فردی به نام ارباب جمشید، هزینه احداث ده‌ها خانه در آن محل، به‌منظور اسکان زنان را تقبل کرد. همچنین چندین مغازه ساخته شد تا از درآمد آن حقوق ماهیانه‌ای به این زنان پرداخت شود؛ و نام شهر به دلیل بنیاد نوی آن (این محله پس از بازسازی 135 هزار مترمربع مساحت داشت و به دو ناحیه اصلی و فرعی تقسیم می‌شد و ناحیه اصلی دارای 36 کوچه بود و در هر کوچه 30 الی 50 خانه وجود داشت که اهالی آن در وضعی بسیار آلوده زندگی می‌نمودند) به شهر نو تغییر یافت و به پاس خدمات قوام دفتری یکی از خیابان‌های این منطقه، به نام او اسم‌گذاری شد. این زنان گاه با دادن سفته‌هایی در حدود پانصد هزار تا یک میلیون تومان به خانم‌رئیس‌ها برای ورود به این محل، راهی برای بازگشت نداشتند و آن عده‌ی اندکی که می‌توانستند از این زندگی خارج شوند به دلیل فشارهای مالی مجدد به کار سابق خود روی می‌آوردند.

متن کامل:
https://cutt.ly/Iwhjf7yy
http://t.me/iranfardamag @MostafaTajzadeh
📝📝📝کتاب "دختر استالین، رزماری سالیوان"

✍️علیرضا مجیدی:

کتاب"دختر استالین" نوشته رزماری سالیوان،سرگذشت "سوتلانا علیلویوا"، دختر دیکتاتورقرن بیستمی،جوزف استالین را از زمان تولد تا لحظه مرگش روایت میکند.این کتاب با ترجمهٔ بیژن اشتری در نشر ثالث چاپ شده است.

سوتلانا همه عمر خودرا صرف این کرد که از زیرسایه ترسناک پدر بیرون بیاید و این داستان، داستان جنگیدن او برای رهایی از این سایه شر است؛ نوعی از وابستگی خونی که سرنوشتی تلخ را برای انسان رقم می‌ زند. او می خـواست انسان بمـاند و مانند همه انسان ها، عشق و آرامش درونی داشته باشد.

رزماری سالیوان پنج سال از عمـر خود را برای نوشتن این کتاب صـرف کرد و بسیار تحقیق و پژوهش نمود و کتاب در واقع حاصل گفتگوی او با اعضای خانواده، دوستان، آشنایان "سوتلانا" در نقاط مختف جهان از مسکو و گرجستان گرفته تا هند و بریتانیا و آمریکا است.

متن کامل در سایت یک پزشک

@BE_WAGHTE_KETAB @MostafaTajzadeh
📝📝📝نخستین شرط "امر به معروف و نهی از منکر" طبقِ عموم رساله‌های عملیه، این است که مفسده‌ای به دنبال نداشته باشد

✍️احمد زیدآبادی

در هفته‌های اخیر، "بازداشت یا صدور حکم مجازات ضاربِ آمر به معروف" در فلان نقطۀ کشور، به صورت خبری تکراری در آمده است. این خبرها نشان می‌دهد که تداوم "امر به معروف و نهی از منکر" به شیوۀ رایج، با عکس‌العمل شماری از افراد جامعه روبرو می‌شود و به درگیری فیزیکی می‌انجامد.

تبعات درگیری فیزیکی برای هر دو طرف
ماجرا، طبعاً آسیب‌زا و پرهزینه است و تکرار آن، هزینه‌های مادی و آسیب‌های روحی و روانی جامعه را به شدت بالا می‌برد.

نخستین شرط "امر به معروف و نهی از منکر" طبقِ عموم رساله‌های عملیه، این است که مفسده‌ای به دنبال نداشته باشد و چنانچه حتی احتمال مفسده‌ای هم برود، انجام آن جایز نیست.

حال چه مفسده‌ای بالاتر از احتمال برخورد فیزیکی که علاوه بر جراحت سطحی یا عمقی برای یک طرف و تبعید و شلاق و جزای نقدی برای طرف دیگر، خانواده‌ها را پریشان و جامعه را نیز ناامن و هراسناک می‌کند؟

مردم این روزها به دلیل مشکلات بی‌شمار اقتصادی و خانوادگی، اعصاب راحتی ندارند و از هر سو احساس تنگنا و سختی می‌کنند.

شهروندی را فرض کنید که صاحب‌خانه، کرایۀ منزل اجاره‌ای او را بیش از کلِ درآمد ماهانه‌اش بالا برده، یا برای خرید داروی بیماری صعب‌العلاج پدر پیرش درمانده شده، یا افسردگی فرزندش او را عاصی کرده است. حال این شهروند برای لحظه‌ای خلاص شدن از این همه دل‌مشغولی توانفرسا، به همراه خانواده‌اش پا از خانه بیرون می‌گذارد، اما ناگهان فردی در جلوی آنها ظاهر می‌شود و به زن یا دخترش تذکر می‌دهد که موی سرشان را بپوشانند!

چنین تذکراتی حتی اگر بدون اهانت هم باشد، به مثابۀ آخرین مثقالِ باری است که کمر شتر را خم می‌کند و یا مثل آخرین دانۀ برفی است که شاخۀ درختی را از بیخ و بن می‌شکند. مرد با خود می‌گوید؛ در این وانفسای طاقت‌سوز، چه کار به موی زن و بچۀ من دارید و چرا نمی‌گذارید که اعصاب‌مان لحظه‌ای راحت و آرام باشد؟ مشکلی که حل نمی‌کنید، گره بر گره هم که می‌افزایید و بعد تمام مشکل دنیا، روسری زن و دختر من شده است؟

با چنین وضعیت عینی و ذهنی، آیا غیرطبیعی است که ناگهان از کوره در برود و تمام خشم و قهرش را بر سر آن فرد خالی کند؟ بخصوص که آن فرد را مستقیم و غیرمستقیم عامل فلاکت خود هم به حساب می‌آورد.
@MostafaTajzadeh
📝📝📝معرفی کابینه و برنامه دولت مصدق

به گزارش صبح ما، روز ۱۲ اردیبهشت ۱۳۳۰، مصدق کابینه خود را به مجلس معرفی کرد.

اعضای کابینه دولت دکتر #مصدق بدین شرح بود: دکتر حسن ادهم(حکیم الدوله)، وزیر بهداری-یوسف مشار، وزیر پست و تلگراف و تلفن-باقر کاظمی، وزیر امور خارجه- جواد بوشهری، وزیر راه-محمد علی وارسته، وزیر دارایی- علی هیئت، وزیر دادگستری-حسنعلی فرمند، وزیر کشاورزی- سپهبدعلی اصغر نقدی، وزیر جنگ- سرلشکر فضل الله زاهدی، وزیر کشور-امیرتیمور کلالی، وزیرکار- کریم سنجابی، وزیر فرهنگ.

چند روز بعد از ارسال این اسامی، شمس الدین امیرعلایی به سمت وزیر اقتصاد ملی و دکتر حسین #فاطمی نیز به عنوان معاون نخست وزیر منصوب شدند.

نکته مهم اینکه، مصدق مجبور بود که دو سمت وزارت جنگ و وزارت کشور را به دو تن از امیران وفادار به شاه واگذار کند. این سنت حکومت های دیکتاتوری است که شخص اول مملکت معمولا از کابینه دولت، دو یا چند وزارت خانه را به عنوان « #سهم_ملوکانه» در اختیار می گیرد.

مصدق قلبا به این اعتقاد داشت که وزیرانش را از میان جوانانی انتخاب کند که برای اولین بار به مقام وزارت می رسند.

در لینک زیر بخوانید:
https://sobhema.news/?p=23888
@MostafaTajzadeh
@sobhema_ir