فردای بهتر (مصطفی تاجزاده)
44.8K subscribers
10.9K photos
3.44K videos
520 files
29.6K links
✳️کانال تلگرامی «فردای بهتر» با منش اصلاح‌طلبانه با ارائه رویکردی تحلیلی تلاش دارد به گسترش دموکراسی و بسط چندصدایی در جامعه ایران به امید فردایی بهتر برای ایران و ایرانیان قدم بردارد.

اینستاگرام: https://instagram.com/seyed.mostafa.tajzade
Download Telegram
📝📝📝معرفی کتاب "برابری و جانبداری" اثر تامس نیگل با ترجمه‌ جواد حیدری

"تامس نیگل" اعتقاد دارد که اخلاقی‌ زیستن در حوزه‌ فردی حرکت از خودگزینی و خودخواهی به سـوی دیگرگزینی و دیگر خواهی است و به هر میزان که از خودگزینی به دیگر گزینی حرکت کنیم به همان میزان اخلاقی هستیم.

شکی نیست که همه‌ ما انسان‌ ها به دنبال منافـع فردی خودمان هستیم، فرقی نمی‌کند کـه چه تصوری از منافع داشته باشیم. گرایش طبیعی ما انسانها به این است که منافع خودمان وخانواده‌مان، دوستانمان،همشهریان‌مان، هموطنان‌مان در اولویت قرار دهیم.

اما به عقیده‌ نیگل ما انسان‌ها علاوه بر این که خودگزین و خودخواه هستیم می‌ توانیم دیگر گزین و دیگرخواه باشیم و منافع دیگران را در محاسبات‌مان لحاظ کنیم.

نیگل اعتقاد دارد که اخلاقی‌زیستن در حوزه‌ سیاسی حرکت از جانبداری به سمت و سوی برابری است.

مطالعه متن کامل: 👈 وبسایت فرهنگی صدانت
@BE_WAGHTE_KETAB
@MostafaTajzadeh
📝📝📝 گزارش تکان دهنده مرکز پژوهش‌ های مجلس از شیوع 8 مدل بی خانمانی در کشور: پشت‌‌‌بام‌خوابی، موتورخانه‌خوابی، ماشین‌‌‌خوابی، گورخوابی، هم‌‌‌خانگی دو یا چند خانواده و ...

هشدار مرکز پژوهش‌های مجلس: بحران فراگیر دسترسی به سرپناه در کشور! / این موضوع نشانگر شکست‌های فاحش نظام مسکن کشور است

یافته‌های رسمی درباره «بحران فراگیر دسترسی به سرپناه در کشور» نشان می‌دهد سیاست‌های نادرست دولت‌ و شهرداری برای تامین خانه به جای آنکه باعث ارتقای مستاجرها از «نردبان مسکونی» شود، باعث سقوط آنها شده است.

این گزارش از شیوع ۸شکل بی‌خانمانی به‌عنوان پدیده «بدیل اجاره‌نشینی» در شهرها حکایت دارد. پیش‌تر - طی دو سال اخیر- تحقیقات میدانی از بازار مسکن نشان داد، کم‌درآمدهای مستاجر به اشکال نامتعارف اسکان روآورده‌اند. گزارش مرکز پژوهش‌های مجلس، ضمن شناسایی «نقطه‌کور» سیاست‌های مسکن، «مالک‌تر شدن مالکان» در این‌ سال‌ها را نشانه شکست سیاستگذاری می‌داند. / دنیای اقتصاد
@MostafaTajzadeh
📝📝📝 بیانیه مشترک پنج انجمن روان‌شناسی کشور
در خصوص عدم همراهی با انتخابات 27 مرداد شورای مرکزی و هیات بازرسان


انجمنهای علمی روان‌شناسی، به عنوان بازوهای قدرتمند حرفه، تلاشهای متعددی را چه در تعامل با سازمان نظام روان‌شناسی و مشاوره کشور و چه به صورت جمعی یا انفرادی برای انجام هرچه بهتر امور صنفی ـ حرفهای انجام دادهاند. فارغ از انتظارات انجمنهای علمی از سازمان نظام و میزان تحقق آنها، در حال حاضر حرفه با چالش مهمی روبرو شده است و آن ورود دولت به انتخابات "یک سازمان مستقل و غیردولتی" (سازمان نظام روان‌شناسی و مشاوره) است که قرار است در ۲۷ مرداد ماه جاری برگزار شود.

انجمن‌های امضا کنندۀ بیانیۀ حاضر بنابه دلایل زیر بر این دیدگاه هستند که این انتخابات از مشروعیت قانونی و عمومی برخوردار نیست:
1. مصوبۀ هیات محترم وزیران، اشاره به اصل یکصد و سی و هشتم قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران دارد، در حالی که در اصل 138، به هیات وزیران صرفا حق داده شده است برای اجرای قوانین و تنظیم سازمانهای اداری به وضع مصوبه و آیین نامه بپردازد. به نظر می رسد مصوبۀ هیات وزیران، خارج از حدود اختیارات قانونی دولت است.
2. اصل 138 اشعار می دارد " مفاد این مقررات نباید با متن و روح قوانین مخالف باشد"؛ حال آنکه تصویب چنین آیین‌نامه‌ای با قانون تشکیل سازمان نظام روان‌شناسی و مشاوره در تعارض آشکار و خلاف متن و روح آن است. چرا که در ماده 1 این قانون، غیردولتی و مستقل بودن به‌صراحت بیان شده است.
3. مصوبۀ هیات وزیران بر خلاف قانون تشکیل سازمان نظام روان‌شناسی و مشاوره جمهوری اسلامی ایران است. زیرا در این قانون به هیات وزیران اختیار تصویب مصوبه داده نشده است. براساس نص صریح بند 2 ماده 3 و بند 5 ماده 12 قانون تشکیل سازمان نظام روان‌شناسی و مشاوره جمهوری اسلامی ایران، مراجع قانونی جهت تهیه و تصویب آیین‌نامه و دستورالعمل اجرایی عبارتند از: سازمان نظام روان‌شناسی و مشاوره و شورای مرکزی سازمان نظام روان‌شناسی و مشاوره. بنابراین ملاحظه می‌‌شود در این قانون قانون‌گذار به هیات وزیران جهت تصویب مصوبه و آیین‌نامه هیچگونه اختیاری نداده است و هیات وزیران در حقیقت در وظایف شورای مرکزی سازمان دخالت خلاف قانون داشته است؛ رکنی که فارغ از نقدها، بر اساس تبصره 3 ماده 15، در حال حاضر به فعالیت خود ادامه می‌دهد.
4. اگر به متن ماده 15 قانون تشکیل سازمان نظام روان‌شناسی و مشاوره توجه شود قانون‌گذار فقط برای اولین دورۀ انتخابات شورای مرکزی به وزیر علوم، تحقیقات و فنآوری اجازه برگزاری انتخابات داده است. لذا مصوبه مذکور، در تضاد و تعارض با ماده 15 قانون سازمان است. مضافا اینکه دورۀ پیش‌رو، پنجمین دوره انتخابات شورای مرکزی است و تا کنون چهار دوره، انتخابات برگزار شده و وزیر علوم، تحقیقات و فناوری، در دوره های گذشته بجز دورۀ اول، هیچگونه نقشی در برگزاری انتخابات نداشته است.
5. ریاست محترم مجلس شورای اسلامی ایران، طی نامه به شماره 23850 / ه ب مورخ 12/4/1402 خطاب به رئیس محترم جمهور، در اجرای اصل 138 قانون اساسی، آیین‌نامه مزبور را «مغایر با قانون» اعلام کرده است.
6. بعد از نامه رئیس مجلس، هیات دولت اصلاحیه‌ای انجام داده است ولی دبیر محترم هیات بررسی و تطبیق مصوبات دولت با قوانین مجلس، طی نامه‌ای به معاون محترم حقوقی ریاست جمهوری به شماره 37289/هـ ب مورخ 10/05/1402 همچنان بر مغایرت آیین نامه با قانون تاکید کرده است.
 
پنج انجمن امضاکننده این بیانیه، با توجه به استدلالهای مزبور، ضمن اعلام مخالفت صریح با انتخابات 27 مرداد ماه 1402، حمایت خود را از برگزاری انتخاباتی اعلام میکنند که توسط ارکان سازمان و در تاریخی به غیر از 27 مردادماه و با حضور نمایندگان هیات بازرسان و انجمن‌های علمی برگزار شود.
  
انجمن روانشناسی ایران
انجمن روانشناسی صنعتی سازمانی
انجمن روانشناسی سلامت
انجمن روانشناسی خانواده
انجمن عصب‌روانشناسی ایران
 

@MostafaTajzadeh
📝📝📝گزارشی از یک فاجعه!

به گزارش صبح ما، قرار بود «#دانشگاه» از تعرض مصون بماند و هیچ دانشجویی به صرف بیان انتقاد و اعتراض خود بازخواست نشود.

تفاوت دانشگاه با #پادگان نیز در همین بود که در آنجا دانشجویان، از هرگونه مواخذه ای در خصوص عقایدشان در امان بودند، اما امروز آمارها حال و روز خوبی را در نحوه مواجهه با دانشجویان در سراسر کشور نشان نمی دهند.

مطابق اطلاعات رسیده به خبرنگار صبح ما، ۶۴۳ دانشجو به دلیل آنچه اعتراضات جنبش مهسا خوانده شده، از ۲۱ دانشگاه دولتی «ممنوع الورود» شده اند و نام دانشگاه امیرکبیر با ۱۱۹ دانشجوی ممنوع الورود در صدر قرار دارد. ۲۸۱ دانشجو نیز در ۱۱ دانشگاه کشور احکام تعلیقی دریافت کردند که دانشگاه تهران با ۸۸ دانشجوی تعلیقی رتبه اول را پیدا کرده #است.

از سوی دیگر ۲۸۴۳ دانشجو از ۴۵ دانشگاه کشور به کمیته انضباطی احضار شدند که دانشگاه های علم و صنعت، باهنر کرمان، امیرکبیر، تهران، علامه طباطبایی، خوارزمی، بهشتی، شریف، کردستان و رازی کرمانشاه جزو ۱۰ ردیف اول هستند.

باید منتظر ماند و دید، مسئولان وزارت علوم و دولت رئیسی چه توضیحی از بابت چنین رویکردی در دانشگاه ها دارند و آیا بازهم می توانند مدعی احترام به آزاداندیشی باشند؟

در لینک زیر بخوانید:
https://sobhema.news/?p=23862
@MostafaTajzadeh
@sobhema_ir
📝📝📝روزنامه‌نگاری حرفه‌ای در تنگنا

گزارش نشست «روزنامه‌نگاری و جامعه مدنی»
از مجموعه نشست‌های #جامعه_مدنی_راه_رهایی_یا_ابزار_سلطه

کمتر از ۵۰ روز دیگر، یک سال می‌شود که «نیلوفر حامدی» و «الهه محمدی» دو روزنامه‌نگار روزنامه شرق و هم‌میهن از پشت دیوارهای بلند اوین، منتظر صدور حکمشان در بلاتکلیفی بازداشت «موقت» هستند. اینکه تبریک روز خبرنگار، وقتی روزنامه‌نگاران در حبس هستند، چه محلی از اعراب دارد، سوالی است که این روزها خبرنگاران و روزنامه‌نگاران بسیار از یکدیگر می‌پرسند. اما نشست «روزنامه‌نگاری و جامعه مدنی» موسسه رحمان با حضور «هادی خانیکی» استاد ارتباطات، «سعید ارکان‌زاده یزدی»، روزنامه‌نگار و پژوهشگر رسانه و «نیلوفر قدیری»، روزنامه‌نگار برگزار شد تا شاید با پیشنهادهایی که در زمینه همکاری جامعه مدنی و روزنامه‌نگاری مطرح شد، امید به ادامه روزنامه‌نگاری حرفه‌ای وجود داشته باشد.

گزارش این نشست را در لینک زیر بخوانید:

https://rahman.org.ir/2023/08/13/professional-journalism/
@MostafaTajzadeh
@rahmaninstitute
📝📝📝همه می‌بازیم

✍🏻بهاره آروین

دعوای حجاب برنده ندارد؛ کمتر منازعه‌ای در جامعه ایران را سراغ دارم که به اندازه دعوای حجاب پتانسیل فعال کردن شکاف‌های اجتماعی و فروپاشی جامعه از درون را درپی داشته باشد؛ دعوای بین فقیر و غنی، بین مرکز و حاشیه، منازعات قومی- مذهبی و دیگر منازعاتی از این دست هیچ‌کدام به اندازه دعوای حجاب پتانسیل از بین بردن "ما" فرهنگی و ذهنی در جامعه ایران را ندارد. دقیقا به همین دلیل هم دشمنان خارجی، حساب ویژه‌ای برای شدت بخشیدن به این دعوا باز کرده‌اند و بخش‌هایی از حکومت هم در کمال ناآگاهی و نابخردی در این تله افتاده‌اند. نمونه‌اش همین لایحه حجاب و عفاف که ضررش مثل خیلی قوانین غیرقابل اجرای دیگر، فقط به باج‌گیری موردی و سلیقه‌ای برخی ماموران حکومتی از شهروندان محدود نمی‌شود، اینکه مشکل عمومی و صدی نود از قوانین ماست، پیامد زیان‌بار اصلی و جبران‌ناپذیر این لایحه به طور خاص در صدمه زدن به انسجام اجتماعی و تضعیف "ما" فرهنگی و اجتماعی است.

اما چرا و چطور موضوع حجاب دارای چنین پتانسیل سنگینی در بحث انسجام اجتماعی است؟ در گفت‌وگوی ضمیمه استدلال کرده‌ام که منازعه بر سر استانداردهای پوشش منازعه‌ای فرهنگی (و نه صرفا مذهبی) و بالقوه تنش‌زاست، یعنی حتی اگر حکومت هیچ کاری هم به این موضوع نداشت، این منازعه فرهنگی بالقوه پتانسیل تنش‌زایی میان افراد با عقاید مختلف در جامعه را دارد. مدت‌ها جامعه تلاش کرده است این دعوا را به شیوه‌ای کم‌تنش مدیریت کند و همزیستی تاحد امکان مسالمت‌امیز ادم‌ها با عقاید مختلف در زمینه پوشش را در کنار یکدیگر امکان‌پذیر کند، ورود حکومت به این منازعه فرهنگی و تبدیل ان به منازعه سیاسی تمام این تلاش‌های جامعه را برباد می‌دهد چراکه ورود حکومت به نفع یکی از طرفین منازعه باعث می‌شود شکاف و تضاد تاریخی بین دولت- ملت این‌بار در جامعه و بین گروه‌های اجتماعی سرشکن شود و ان فاصله و خشم و نفرتی که مردم به صورت تاریخی نسبت به ناکارامدی‌های حکومت احساس می‌کنند این‌بار نسبت به برخی اقشار و گروه‌ها در جامعه فرافکنی شود و این‌چنین می‌شود که در این منازعه نه فقط حکومت که از مدت‌ها پیش به دلیل ناکارامدی‌هایش باخته است، بلکه این‌بار کل جامعه و "ما" فرهنگی است که می‌بازد. به همین دلیل است که می‌گویم دعوای حجاب برنده ندارد و حامیان و مخالفان حجاب، حکومت و جامعه، همه در آن می‌بازیم.

https://tinyurl.com/367kepn5
@MostafaTajzadeh
T.me/bestdiplomacy
من از آن روز که در بند توام ازادم

سالروز باز گشت آزادگان سر افراز به مام وطن گرامی باد.
ما برای پرسیدن نام گلی ناشناس
چه سفرها کرده ایم، چه سفرها کرده ایم
ما برای بوسیدن خاک سر قله ها
چه خطرها کرده ایم، چه خطرها کرده ایم
ما برای آنکه ایران
گوهری تابان شود
خون دلها خورده ایم.
@MostafaTajzadeh
📝📝📝بهتره بساط فقر را برچید

✍️عباس عبدی

اولین نکته افزایش هزینه‌های زندگی مردم تقریباً به اندازه‌ای است که تورم کل را پوشش می‌دهد، ولی این افزایش هزینه مرتبط با نرخ تورم مواد غذایی است که خیلی بیشتر است، به همین علت ضریب اِنگل یا نسبت هزینه‌های خوراکی به کل هزینه‌های خانوار، در سال ۱۴۰۱ حدود یک درصد افزایش یافته است. افزایش این ضریب به معنای منفی‌تر شدن وضع زندگی است.

سهم هزینه‌ها برای پایین‌ترین طبقات درآمدی در روستاها فقط طی یک سال از ۵۹٫۳ درصد در سال ۱۴۰۰ به ۶۴٫۶ درصد در سال ۱۴۰۱ رسیده است. این به معنای آن است که تمام کوشش این طبقات معطوف به تامین هزینه‌های خوراکشان است و برای تأمین نیازهای دیگر آنان از جمله مسکن، بهداشت، درمان، آموزش، و تفریح پولی باقی نمی‌ماند. بیش‌ترین فشار نیز به پایین‌ترین طبقات شهری و روستایی بوده است.

نکته مهم اینکه سهم یارانه‌ها در تأمین همین هزینه‌ها است، بویژه در مناطق روستایی که سهم یارانه‌ها از کل درآمد خانوار بیش از ۳ برابر مناطق شهری است. در مجموع وضعیت کنونی به این معناست که زندگی در حال بازگشت به گذشته است و عمده‌ترین دغدغه مردم تهیه خوراک خواهد شد، به عبارت دیگر در حال عقب‌گرد به تأمین نیازهای اولیه هستیم و نیازهای بعدی که با توسعه اقتصادی اهمیت بیش‌تری یافته است، در حال فراموشی و به حاشیه رفتن هستند.

فراموش نکنیم که تمام این ادعاها بر اساس آمار رسمی است. نکته مهم‌تر ماجرا آنجاست که این تغییرات در حالی رخ داده، که آمارهای دیگر نشان می‌دهد سال گذشته به دلیل صدور نفت تولید ناخالص داخلی ایران تا حدود ۴٪ افزایش یافته است ولی این افزایش را در بهبود وضع زندگی مردم نمی‌بینیم و افزایش ضریب اِنگل نشان‌دهنده اثبات این ادعاست. موضوع پیچیده نیست اگر وضعیت مردم بهتر شود، بدون تردید ضریب اِنگل نیز کاهش خواهد یافت. بنابراین آمار هزینه و درآمد خانوار در این زمینه به این معناست که اگر رشد اقتصادی اندکی هم بوده نصیب مردم نشده است.

از این بدتر زندگی بخش مهمی از مردم بویژه طبقات فقیر وابسته به یارانه‌ها شده است، که می‌توان گفت بخش اصلی هزینه‌های خوراکی سه دهک پایین جامعه از طریق یارانه‌ها تأمین می‌شود. نقش یارانه‌ها از دو طریق تهدید می‌شوند. اول و مهم‌تر از هر چیز دیگری تورم است.

عامل دیگری که پرداخت یارانه‌ها را تهدید می‌کند، فقدان منابع مالی دولت است. امروز اعلام شد که صادرات نفت ایران از مرز ۱٫۴ میلیون بشکه عبور کرده است. فرض کنیم که این خبر درست باشد، این سقف صادرات نفت ایران است. کافی است کوچک‌ترین مشکلی در این مسیر رخ دهد، اولین جایی که دولت از آن خواهد زد، از پرداخت یارانه به قیمت ثابت است، همچنان که امسال هم همین کار را کرده است. یارانه پرداختی سال گذشته قدرت خرید قبل را ندارد، زیرا تورم بویژه در مواد غذایی حتی بالای ۶۰ درصد بوده و این به منزله کاهش قدرت خرید این یارانه‌هاست. این یعنی امنیت غذایی در خطر جدی قرار گرفته است.

نمی‌دانم مسئولین حکومتی که فعلاً تمام‌قد درگیر مسأله حجاب هستند و برای آن خط و نشان می‌کشند، تا چه اندازه از دیدن این آمار خواب راحت را تجربه خواهند کرد؟ برای نخوابیدن مدیران نیازی نیست که مصادیق را ببینیم. علم آمار برای همین در اختیار ماست تا با عدد و رقم واقعیت جامعه را دریابیم. تمام آنچه که نوشته شد از آمار رسمی است.

توصیه به نخوابیدن هم نمی‌شود، چون وضع بدتر می‌شود. توصیه اصلی به اصلاح سیاست‌ها و انتخاب اولویت‌های درست است. برچیدن بساط فقر و تورم را در اولویت قرار دهید./اعتماد
@MostafaTajzadeh
@emtedadnet
📝📝📝 « آن‌که نفرت بکارد، بی‌گمان خشم درو خواهد کرد ... »

✍️ فریبا نظری

موسی غضنفر‌آبادی رئیس کمیسیون قضایی و حقوقی مجلس با اشاره به محل هزینه‌های جریمه‌های بدحجابی گفت: درآمد حاصل از جریمه‌ها صرف اشتغال و ازدواج جوانان و کمک به محرومین کمیته امداد امام خمینی و آسیب‌های اجتماعی می‌شود (فارس).
🔻محمد دهقان، معاون حقوقی رییس جمهور: 
 لایحه قوه قضاییه با اصلاحاتی که در دولت شده احساس می‌کنم، اگر در مجلس تصویب شود حتما کمک خواهد کرد و کسانی که مروج بی حجابی هستند هم جریمه می‌شوند و هم به قوه قضاییه معرفی می‌شوند و کسانی که پس از جریمه بر این اقدام خود اصرار می‌کنند طبیعتا با این‌ها نیز طبق لایحه قوه قضاییه برخورد لازم خواهد شد(همشهری).

نوری قزلچه نماینده‌ی مجلس در جریان بررسی تقاضای اعمال اصل ۸۵ در لایحه عفاف و حجاب گفت: در این لایحه حتی به حوزه دانش آموزی نیز ورود شده است؛ وقتی یک دانش آموز ۱۰ ساله‌ای در مدرسه ای خلاف این قانون عمل کند باید والدین که صبح دانش آموز خود را به مدرسه فرستاده‌اند، شب او را از کلانتری تحویل گیرند و این می‌تواند جامعه را بهم ریزد (ایسنا).

رفتار مدافعان روسری اجباری مثل رفتار چندنفر از اعضای یک شرکت سهامی عام است که ادعای مالکیت و تصمیم‌گیری برای کل دارایی و سرنوشت شرکت را دارند. 
حق تعیین سرنوشت، حق ذاتی بشر است و حاکمان اگر ازسوی مردم برگزیده نباشند غاصب و‌ نامشروع اند و اگر برگزیده مردم باشند وکیل مردم اند نه ولی مردم. آقایان مالکیت کشور مشاع است. مگه شما چندنفر، مالک ایران هستید؟ 

این مملکت دست کم ۷ هزارسال تاریخ مضبوط دارد شما چندسالیست به دنیا آمده اید و فردا هم می روید.
بالاتر از این، انگار در مقام رفع نقص دین خدا هم هستید و آنچه او برایش مجازات مقرر نکرده است را شما مقرر می کنید؟ (باقی، کانال گفتارها)

آن‌چه قصد بیانش را داشتم، #عمادالدین_باقی به روشنی و روانی بیان نمود. می‌ماند چند پرسش تکراری و البته بسیار بااهمیت:
- چرا برخی‌از متولیان نظام بر نفرت‌پراکنی در جامعه، اصرار می‌ورزند؟
- چرا موضوع دارای مناقشه و اختلاف حجاب اجباری، بهانه‌ی این نفرت‌پراکنی گفتاری است؟
- چرا بجای شنیدن صدای بخشی‌از جامعه در مطالبه‌ی حجاب اختیاری، بر طبل نشنیدن و ایجاد فضای دو‌قطبی میان مردم نواخته می‌شود؟
- چه مقصودی در افزودن خشم عمومی و دعوت به جدال میان گروه‌های مختلف جامعه و مردم و حاکمیت، نهفته است؟
- چرا متولیان و خدمتگزاران جمهور، بر خشم عمومی مردم گرفتار با انواع مشکلات و مسائل معیشتی و اقتصادی فلاکت‌بار؛ می‌افزایند؟
- حاکمیت با چه هدفی موج مطالبات اقتصادی را به مطالبات اجتماعی و سیاسی مردم چون آزادی، عدالت، برابری و نبود تبعیض؛ متصل می‌سازد اما راهی مدنی برای بروز این ترکیب پیچیده و چندوجهی نمی‌گشاید؟
- این‌همه نفرت‌پراکنی از یک‌سو و انسداد بیان و ابراز مطالبات عمومی ازسوی دیگر در جامعه، برای چه هدف سیاسی است؟

گره زدن و مرتبط نمودن یک توصیه‌ی مورد اختلاف دینی به نام حجاب با اجبار و زور و پلیس و قوه‌ی قضاییه و جرائم مالی، آن‌را به میدان تبادل نفرت و خشم بدل ساخته و هم به جامعه آسیب می‌رساند و هم دین و آموزه‌ها و توصیه‌هایش را از کارکردهای خود همچون انسجام اجتماعی و آرامش فردی و رواداری عمومی، تهی می‌سازد. و مهم‌تر آن‌که حاکمیت را با اقیانوس ناآرام خشم عمومی روبرو می‌کند.

اکنون که این یادداشت را می‌نویسم خبری دهشتناک و سخت دردناک در خبرها خواندم، مرکز پژوهش‌های مجلس اعلام نموده بی‌خانمانی در ۸ شکل جدید شدت گرفته است!
این مرکز پشت‌‌‌بام‌خوابی، موتورخانه‌خوابی، ماشین‌‌‌خوابی، گورخوابی، اتوبوس‌‌‌خوابی، خانه‌‌‌به‌دوشی، شغل‌‌‌گزینی سرپناه‌‌‌جویانه و هم‌‌‌خانگی دو یا چند خانواده در یک واحد مسکونی را از جمله مصادیق آشکار آن اعلام کرده است!
باخود می‌اندیشم، کدام‌یک برای بسیج امکانات و منابع و عزم و اراده‌ی ملی و حاکمیتی؛ باید در دستور کار باشد:
حجاب اجباری یا رفاه و زیست عزت‌مندانه‌ی اجباری؟
آیا براستی حاکمیت نمی‌داند که اگر
#نفرت بکارد، #خشم درو خواهدکرد؟
خودکرده را تدبیر نیست…

۲۵ مرداد ۱۴۰۲

@Sociologyofsocialgroups @MostafaTajzadeh
📝📝📝  سرنوشت نظام به مویی بند است

✍️ علی زمانیان - ۲۵ /۰۵/ ۱۴۰۲

مطابق با "لایحه‌ی عفاف و حجاب"،  ده‌ها میلیون نفر در ایران زندگی می‌کنند که هر یک از این جمعیت به آسانی، مستعد جرم و در معرض بد‌حجابی و بی‌حجابی هستند. نمایاندن موی سر در ملاعام و در تیررس چشمان همگان قرار دادن گیسوانی که باید پوشیده بمانند، جرم تلقی شده و متعاقب آن، مجرم باید مجازات شود. از آن که تار مویی بیرون‌زده از روسری و ریخته بر پیشانی دارد تا آن که عطای حجاب را به لقایش بخشیده و به کلی نقاب از رخ برداشته است، همگی مجرمانی هستند که این روزها قرار است مجازات‌شان را معلوم کنند. و نه فقط آن‌ها را که مجازات همه کسانی را که با این‌ها مماشات و مدارا کنند.

   با یک حساب سرانگشتی، این روزها تحت لایحه حجاب و عفاف، قرار است برای حدود هشتاد میلیون ایرانی فهرستی از مجازات را معلوم کنند. برای زنان به نام بی‌حجاب و بد‌حجاب و برای مردان به جرم مماشات، همکاری و ارتباط با بد‌حجاب و بی‌حجاب. در این لایحه، شاقول و معیار جرم را گیسوی زنان تعیین کرده‌اند. از این پس هر ایرانی، در این که با این معیار چه می‌کند، می‌تواند این سوی مجرمیت و یا آن سوی برائت قرار گیرد.

نظام سیاسی، سرنوشت خود و ملت‌اش را به تار موی زنان بسته است. به نحوی که اگر نسیمی بوزد و مویی افشان شود، ارکان نظام به لرزه می‌افتد. مجلسیان و دولتیان و نظامیان و قاضیان، یک جا جمع شده‌اند تا تکلیف‌شان را با گیسوان زنانی معلوم کنند که روسری را برنمی‌تابند و گاهی از گوشه‌ای بیرون می‌زند و هوای آزادی در سرشان می‌پیچد. آن‌چه امروز در جریان است، تعیین مجازات برای آنانی است که "تاب مستوری ندارند"  و "ببندی در ز روزن سربرآرند"

  نظام، سرنوشت و آینده‌ی خود را به مویی گره زده است که کنترل‌اش ناممکن است. وقتی یک نظام سیاسی، بود و نبود خود را و هویت و هستی‌اش را با مویی تاخت می‌زند، در حقیقت، خواسته است که هر تار مویی را سنگری در مقابلش معنا کند و هر بی‌حجاب، جبهه‌ای در برابرش بگشاید. و بر این نکته نیندیشیده که کدام نظام با چه توان و قدرتی می‌تواند در برابر جبهه‌ای به وسعتی چنین وسیع مقاومت کند؟

اکنون، نظام در میدان‌گاهی فراهم آمده از توهم "اراده‌گرایی تمام‌عیار"، خود را در جدال و ستیزی بی پایان گرفتار کرده است. پیکاری میان گیسوان زنان از یک سو و نظامیان و قاضیان از سوی دیگر در گرفته است و حاکمان، حساب این را نکرده‌اند که تعداد تارهای موی زنان بسی بیشتر از سپاهیان و لشگر نظامیان اوست. و همین ندانستن، او را به مصافی بی پایان کشانده است.

خیال تصرف در جهانی که در اختیار آدمی نیست، حاکمان را در چنبره‌ای از امرِ محال گرفتار کرده است. آنان که خود را "مبسوط‌الید" می‌دانند، حوزه‌ی عمل خود را نه در فضای ممکنات و امکانات که بر گستره‌ای از محالات گسترده‌اند و در پستوخانه‌ی پنهان، خیال خام "لایحه" می‌پزند.

چه توصیه‌ی حکیمانه‌ای فرمود مولوی که:

آرزو می‌خواه لیک اندازه خواه
برنتابد کوه را یک برگ کاه
@MostafaTajzadeh
📝📝📝یکی از فرض‌های بنیادین مارکسیستی این بود که تخریب محیط زیست در نظام‌های کاپیتالیستی اتفاق می‌افتد. در عمل اما هم نظام‌های کاپیتالیستی و هم نظام‌های کمونیستی با سودای توسعه به طرق مختلف آسیب‌های جبران‌ناپذیری به محیط زیست وارد کردند.

فارغ از ایدئولوژی، این سودای توسعه بود که در بسیاری از موارد فاجعه‌های زیست‌محیطی را رقم زد. زمامداران مرکز‌نشین برنامه‌های بلندپروازانه‌‌ای برای توسعه‌ی کشور ریختند؛ اما این برنامه‌های بلند‌پروازانه بدون توجه به جامعه‌ها و باهمستان‌های محلیِ در معرض مداخلات و نیازها و شرایط آنها تدوین می‌شد.

یکی از بزرگ‌ترین فجایع زیست‌محیطی کره‌ی زمین در اثر همین برنامه‌های بلندپروازانه‌‌ی توسعه و «نیل به خودکفایی» در اتحاد جماهیر شوروی سابق اتفاق افتاد.

ریشارد کاپوشنسکی روزنامه‌نگار مشهور لهستانی به خسارت‌های برگشت‌ناپذیر یکی از این برنامه‌ها می‌پردازد: کشت پنبه.

شوروی در زمان خروشچف یک برنامه عظیم کاشت پنبه ترتیب داد تا پاسخگوی نیاز صنایع نساجی باشد؛ صنایعی که قرار بود خودکفا شوند و کل نیاز تولید منسوجات اتحاد شوروی را تأمین کنند. قرار بود آب موردنیاز مزارع جدید پنبه از دو رود سیحون و جیحون تامین شود. برای این کار نهرهای طولانی عمود بر این دو رود به سمت مزارع حفر شدند.

در طول تاریخ جلگه‌ی تمدن‌ساز این دو رود را مناطق سرسبزی پوشانده بودند که باغ‌های سیب و بادام و انجیر و انار داشتند و هوای مطبوع و چشم‌انداز دلپذیرشان شهرت داشت. در برنامه‌ی بلندپروازانه‌ی کشت پنبه اما در این زمین‌ها دیگر جایی برای این باغ‌ها باقی نمی‌ماند؛ نه فقط زمین‌های غیر‌قابل کشت باید سیراب و از پنبه بارآور می‌شدند، بلکه زمین‌های قابل کشت نیز به دستور دولت فقط باید به پنبه اختصاص می‌یافتند.

با آغاز برنامه‌ی کشت پنبه خیلی زود چهره‌ی این مناطق عوض شد: مردمانی که به کارهای باغ‌داری و فرآوری محصولات کشاورزی متنوع و مشاغل پیوسته به آنها مشغول بودند زمین‌ها و کار خود را از دست دادند و از دهه‌ی ۱۹۶۰ همگی تبدیل شدند به کارگر مزارع پنبه.

چرخه‌ی حیاتی که در همه‌ی فصول سال وقت این مردم را به شیوه‌های متنوع حول کار بر روی زمین‌هایشان پر می‌کرد، از هم گسست. تنوع‌ حرفه‌های مردم از بین رفت و دیگر نه استقلالی داشتند، نه هویت شغلی و نه در اکثر اوقات سال کاری برای انجام دادن. برای آفت‌کشی و بارآوری در مقیاس وسیع، سم‌پاشی صنعتی اجرا شد و مردم در معرض آسیب مواد شیمیایی قرار گرفتند.

این مصیبت تازه اول ماجرا بود. بخش بزرگی از آب دو رودخانه به بیابان‌ها هدایت شد که خاک‌اش حاوی نمک بود. پس از حفر رودهای آبیاری نمک محلول در آب به‌تدریج به سطح خاک آمد و خاکی را که برای کشاورزی آماده کرده بودند، شوره‌زار کرد. آبی که قرار بود حاصلخیزی بیاورد، زمین را غیرقابل کشت کرد. باد نمک را با خود به این‌سو و آن‌سو می‌برد و زمین‌های دیگر را نیز شور می‌کند. از این گذشته، نمک در هوا سلامت مردم را به‌شدت به خطر می‌اندازد.

ابعاد این بحران بسیار وسیع شد. دریا‌ی آرال که منبع آب بزرگ منطقه بود و تا پیش از مداخله‌ی شوروی محور تأمین زندگی مردمان آسیای میانه به شمار می‌رفت، تبدیل به نمک‌زار شد. سطح آرال در سال ۱۹۶۰حدود ۶۸هزار کیلومتر مربع وسعت داشت؛ در سال ۲۰۰۸ سطح آن به حدود ۳هزار کیلومتر مربع کاهش یافته بود! چنین بود که آدمی توانست با کبر و بی‌خردی دریا را خشک کند.

زمامداران شوروی طرح‌های عظیمی برای دست‌کاری منابع آبی اجرا کردند. بعد که عواقب ناگوار این طرح‌ها نمایان شد، باز طرح‌های عظیم دیگری ریختند برای دست‌کاری دوباره‌ی منابع آبی تا بلکه آسیب‌های دست‌کاری قبلی جبران شود.

«مناسب است ببینیم معنای وزارتخانه در امپراطوری شوروی چه بود: وزارت امور آب ۲‌میلیون کارمند داشت. هر روز صبح ۲‌میلیون نفر از تخت بلند می‌شدند، سرِ کار می‌رفتند، پشت میزشان می‌نشستند، کاغذ و قلم‌شان را در می‌آوردند و کاری می‌کردند. بختیارترین‌شان آنهایی بودند که کار میدانی داشتند. اینها انواع و اقسام ابزارهای اندازه‌گیری، اعم از ذره‌بین‌ و نقاله و گونیا و از این قبیل را برمی‌داشتند و به‌دقت همه چیز را اندازه می‌گرفتند. حتی اگر فکر کنیم این همه‌ چیز در دنیا هست که می‌توان اندازه‌شان گرفت، باز هم سخت است که بتوانیم برای ۲‌میلیون نفر از این راه شغل درست کنیم. به همین دلیل است که در چنین جایی انبوهی از متخصصان و مقامات خود را به هر فکری که بگویید – حتی غریب‌ترین افکار– مشغول‌ می‌کردند.»

یکی از این «فکرها» هم این بود که برای رساندن آب به دریای خشکیده‌ی آرال، از سیبری نهری به طول ۲۵۰۰ کیلومتر حفر کنند!

چکیده‌ای از این مطلب را در لینک زیر بخوانید:
https://daneshkadeh.org/global/11004/
@Daneshkadeh_org @MostafaTajzadeh
📝📝📝 سیاست ارزی ما در ۴ دهه گذشته مایه شرمندگی است/ در ۲۰ سال گذشته ۱۵۰۰ میلیارد دلار منابع ارزی هدر داده‌ایم

✍🏻 علی سعدوندی
درباره پولی که از کره جنوبی آزاد و درقطر برای خرید کالا مسدود شده است، باید ابتدا پرسید ما می‌خواهیم از این پول چه استفاده‌ای کنیم؟ آیا با آزدسازی‌های جدید ظرفیتی ایجاد می‌شود که از منابع ارزی که در جای دیگری داریم به عنوان ارزپاشی استفاده می‌شود؟ یا اینکه به ۶ میلیارد دلار منابع جدید دسترسی پیدا کرده‌ایم و درنهایت ۶ میلیاردلار در زیرساخت‌ها سرمایه‌گذاری می‌کنیم؟

ببینید وضعیت تولید برق ما به چه نحوی است؟ وضعیت زیرساخت‌های ریلی، زیرساخت‌های جاده‌ای چگونه است! این ۶ میلیارد دلار می‌تواند مشکلات زیادی از کشور را حل کند، ولی برداشت من این است که بانک مرکزی تصمیم دارد سیاست ارزپاشی را ادامه دهد.

ما در ۲۰ سال گذشته چیزی در حدود هزار و ۵۰۰ میلیارد دلار منابع ارزی داشتیم و آن‌ها را هدر داده‌ایم؛ به قول خودشان کالا‌های اساسی وارد کرده یا در بازار ارزپاشی کرده‌اند. هزارو پانصد میلیارد دلار منابع خیلی سنگینی است و اگر شاید فقط یک چهارم آن را در زیرساخت‌ها هزینه می‌کردیم، از نظر زیر ساختی در رده کشور‌هایی مانند ژاپن قرار می‌گرفتیم، اما متاسفانه سیاست مخرب گذشته کماکان ادامه دارد.

پولی که از کره آزاد و در قطر مجدد بلوکه می‌شود، هزینه نفت در برابر غذا می‌شود. این پول در قطر مسدود است و در بانک‌های قطری قرار می‌گیرد، شرکت‌های قطری مثلا برایمان خوراک دام می‌خرند و پول آن را پردخت می‌کنند و خوراک دام را به دام‌ها می‌دهیم و گوشت آن‌ها را به عنوان خوراک انسان قرارمی‌دهیم و با شرمندگی و تاسف این سیاست ما در ۴۰ سال گذشته بوده است.

خب این ۶ میلیارد دلار ممکن بود در زیرساخت‌ها استفاده می‌شود. فعلا بنایی بر زیرساخت نیست و اگر بود می‌گفتند نفت در برابر زیرساخت. وقتی منابع آزاد می‌شود تصور این است که بانک مرکزی به سمت تقویت زیرساخت‌ها می‌رود، اما اینگونه نیست و صرف آبادنی کشور نمی‌شود، و نوعی فرار و تلف شدن سرمایه را شاهد هستیم.

این سیاست دولت و بانک مرکزی است و بانک مرکزی در آن نقش جدی داشته است؛ یعنی سالیان سال است به اسم تثبیت بازار دست به چنین کاری می‌زنند. تاثیر آن در بازار سکه و طلا هم به صورت موقتی است و ممکن تا سه ماه، ۶ ماه یا یک‌سال تثبیت شود اما مجدد با سرعت بیشتری افزایش پیدا می‌کند.

سیاست ارزی کاملا باید تغییر کند. رژیم ارزی ما باید به سمت تک‌نرخی برود، فرار سرمایه باید محکوم شود. نرخ ارز شناور و آزاد شود و اجازه داده شود تا صادرکنندگان انگیزه صادرات داشته باشند. سیاست ارزی ما در ۴ دهه گذشته مایه شرمندگی است و نتایج خفت‌باری هم داشته است و در روی همان پاشنه می‌چرخد و آقای فرزین نیز سیاست همه روسای سابق بانک مرکزی را در پیش گرفته است و هیچ تفاوتی باهمدیگر در سیاست ارزی ندارند./رویداد بیست و چهار

@MostafaTajzadeh
📝📝📝به میرغضب می‌مانست!

✍🏻احمد_زیدآبادی

نخستین باری که قرار بود با یک "قاضی" در نظام جمهوری اسلامی روبرو شوم، کمترین نگرانی یا دلهره‌ای نداشتم زیرا تصورم بر این بود که اگر او فقط از یک – صدم صفات و ویژگی‌هایی که مولاعلی برای قاضی برشمرده است، برخوردار باشد، جای هیچ نوع بیم و نگرانی وجود ندارد.

علی در نامۀ معروفش به مالک اشتر خطاب به او می‌گوید:
«از ميان مردم خود، بهترین فرد را براى قضاوت برگزين؛ كسى كه فشار کار، خُلق او را تنگ نکند. نزاع بین طرفین دعوا، باعث خشم او نشود. بر خطاها و لغزش‌هايش پافشارى نكند. وقتى خطا و اشتباهش روشن شد، به راه درست و حق بازگردد. از آز و طمع خالی باشد. برای کشف حقیت و فهم موضوع، به تحقیق و تفحص مختصر و اندک اكتفا نكند. در امور شبهه‌ناک و ناروشن و مبهم از همه محتاط‌تر باشد. بر استناد به دلیل و حجت و مدرک، بسیار پافشاری کند. از مراجعات مكرر اطراف دعوا، خسته نشود. در كشفِ حقيقتِ امور شكيباتر از دیگران باشد. هنگامی که حقیقت آشکار شد، بر اساس آن قاطعانه حکم دهد و اغراق در ستايش، او را مغرور نسازد.»

با خود می‌اندیشیدم که به هر حال، در یک "نظام اسلامی" قاضی که نمی‌تواند از این صفات 14 گانۀ مورد نظر مولاعلی به طور کامل بی‌بهره باشد! از هر کدام از این صفات حتی اگر بویی هم برده باشد، جای کمترین بیمی ندارد.
آنچه اما در عمل مشاهده کردم، همچون فرود صاعقه بر سرم، شوک‌آور بود! فردی که ردای قضاوت به تن کرده بود، به "قاضی" کمترین شباهتی نداشت و بیشتر به "میرغضب" می‌مانست! من منکر وجود قضات شریف و پاکدست و قانونمند در دستگاه قضا بخصوص در دادگاه‌های عمومی و کیفری نیستم، اما آن میرغضب‌ها بویژه در دادگاه‌های امنیتی و سیاسی به وفور یافت می‌شوند.
راستش اگر تا پیش از مواجهۀ مستقیم با آن "قاضی" گاهی در منصفانه و موجه بودنِ انتقاداتم نسبت به شیوۀ حکمرانی در کشور به تردید می‌افتادم، پس از آن مواجهه، در مورد حقانیت نقدهایم کاملاً مطمئن شدم!

اینکه چرا چنین افرادی که حتی حفظِ ظاهر هم نمی‌کنند و از همان ابتدا بی‌هیچ پرده‌پوشی و آزرمی از درِ تهدید و پرخاش و ناسزا به متهم در می‌آیند و حتی اجازۀ حرف زدن نیز به او نمی‌دهند، در کشور ما در مقام قضاوت قرار گرفته و در بارۀ جان و مال و زندگی مردم تصمیم می‌گیرند، نیازی به حرافی بیشتر ندارد! از بس در این باره گفته و نوشته‌ایم واقعاً خسته شده‌ایم.

مسئله تازه اما این است که در پرتو انقلاب در تکنولوژی ارتباطی، رفتار و احکام این دسته از قضات، دیگر قابل کتمان نیست و به طرفهٌ‌العینی به سراسر جهان مخابره و موجب آبروریزی می‌شود.

علاوه بر این، در این روزها، بخصوص احکامی صادر می‌شود که عدم امکان اجرای آنها، زمینه‌ساز طعنه‌های تمسخرآمیز شده است. برای نمونه، الزام یک هنرپیشۀ زن به مراجعه به روانکاو با چه ابزاری قابل اجراست؟ اگر او بر خلاف حکم صادره از این کار استنکاف کرد، می‌خواهید او را به زور بگیرید و کشان‌کشان به نزد روانکاو ببرید؟ بعد به فرض که این کار را با همۀ ابعاد جنجال برانگیزش کردید، روانکاو مربوطه از چه راهی می‌خواهد با مراجعه کننده‌ای که به زور نزدش آمده و قصد کوچکترین همکاری با او را ندارد، وارد تعامل شود؟

منع کارگردان و تهیه کنندۀ فیلم "برادران لیلا" از معاشرت با همکاران هم دقیقاً همینطور است! این حکم قرار است به چه طریقی اجرایی شود؟
وقتی که رئیس شعبۀ 26 دادگاه انقلاب در سال 88 مرا به طور مادام‌العمر از هر گونه فعالیت از جمله تحلیل سیاسی به صورت کتبی و شفاهی محروم کرد، از وکیلم پرسیدم که حالا تحلیل کتبی به جای خود، چگونه می‌خواهند مادام‌العمر مرا از تحلیل شفاهی هم بازدارند؟ برای این کار می‌خواهند مأموری را به طور دائم همراهم کنند که همین که در منزل و کوچه و خیابان و تاکسی و اتوبوس و سفر و مهمانی زبان به تحلیل سیاسی گشودم، جلو دهانم را بگیرد؟

یک "قاضی" وقتی که به امکان اجرای حکم خود هم نیاندیشد، چطور ممکن است به ابعاد دیگر ماجرا اندیشیده باشد؟

رئیس دستگاه قضا، مرتب از برنامۀ خود برای تحول و اصلاح و بهبود عملکرد قوۀ تحت مدیریتش سخن می‌گوید. بارها نوشته‌ام که با همان پرسنل و نیروهایی که مسبب این وضع شده‌اند، نمی‌توان تحول معناداری پدید آورد زیرا آنها همکاری نمی‌کنند. کارنامۀ دستگاه قضا به عملکرد تک تک پرسنلش بخصوص قضات وابسته است. مادامی که قضاتی با سطحی از ویژگی‌های مورد نظر مولاعلی جایگزین قضات شهره به بدبرخوردی و بیگانه با علم حقوق نشوند، تحولی جدی صورت نخواهد گرفت، حتی اگر رئیس قوه هر روز بر آن پافشاری کند.

@ahmadzeidabad @MostafaTajzadeh
📝📝📝انتقام از آن سیلی آبدار

✍🏻مجتبی نجفی

کینه حاکمیت از "سعید روستایی" کارگردان فیلم " برادران لیلا" به خاطر همین سیلی است که ترانه علیدوستی در نقش لیلا، زنی معترض و علیه وضع موجود بر صورت سعید پورصمیمی در نقش پدر تمامیت خواه زد. همان سیلی که خیزش زن علیه نظام پدرسالار و مردسالار را بازسازی نمادین میکند. اینجا لیلا در وضعیت اسفناک برادران خود که هر یک درگیر بحرانی بودند مثل شمعی در تاریکی بود. او تسلیم هیچ مصلحتی نشد و در نهایت با سیلی خود نظام مردسالار را به فروپاشی رساند و در سکانس آخر فیلم شاهد رقص و شادی کودکانی هستیم که از نظامی نو و دنیایی نو خبر میدهند.

پدر اینجا پیرمرد لجوجی بود که خانواده را در خدمت امیال خود قرار داده بود، درست مانند دیکتاتوری که ایران را با خودش تعریف میکند. در میان مصلحت اندیشی ها این لیلای عصیانگر است که بر صورت دیکتاتور تمامیت خواه سیلی میزند.

مدتی بعد از اکران این فیلم، جنبش زن، زندگی و آزادی متولد شد؛ جنبشی که از آسمان به زمین نیامده بود بلکه در امتداد تلاش هزاران زن مبارزی بود که از مشروطه تا کنون با هزینه های سنگین در صدد ترجمه همان جمله کلیدی و ماندگار بی بی خانم استرآبادی در کتاب معایب الرجال اند"نه هر مردی از زنی فزون تر است نه هر زنی از مردی فروتر".

یکی از سلبریتیهای ناآگاه و تاریخ ناخوانده، بدون توجه به این سیر مبارزاتی مدتی پیش تلاش کرد مقاومت زنان اول انقلاب پنجاه و هفت در مبارزه علیه حجاب اجباری را به دعوای این استبداد جدید و آن استبداد قدیم ارتباط دهد؛ در حالی که خیزش آن زنان آزادیخواه اول انقلاب پنجاه و هفت علیه اکثریتی که در نادیده گرفتن حقوق اقلیت تبحر داشت، واجد ارزش مضاعف است. آنها تسلیم جو نشدند و پیشگام مبارزه با اجبار شدند.

امروز سیلی زنان ایرانی به عنوان مهم ترین موتور پیشبرنده جنبش های مدنی در ایران آبدارتر شده و نظام سیاسی و اجتماعی فرهنگی ایران را هدف قرار داده. و جای بسی خوشبختی است که این خیزش زنانه مورد حمایت میلیونها مردی است که ایران متحد متکثر را در شناسایی همه شهروندان صاحب کرامت تعریف کرده اند.

حاکمیت خشمگین از این سیلی آبدار به در و دیوار میزند تا آن سکانس پایانی فیلم "برادران لیلا" رخ ندهد. نظام دیکتاتوری و پیرمرد لجوج، سیلی را خورده اند و این همه تنبیه و مجازات و آزار برای عدم تحقق آن سکانس نهایی شادی کودکان است. تاریخ میگوید سکانس نهایی این فیلم را نمی شود حذف کرد. روزی شادی خواهد آمد و این وطن دوباره وطن خواهد شد.
https://t.me/modjtabanajafifrance/2046

@MohandesMirHosseinMousavi @MostafaTajzadeh
📝📝📝" کودتا و کودتاگرایی"
▪️هفتادمین سالگشت کودتا – 3

✍🏻 علیرضا رجایی

ذات افسارگسیخته قدرت به‌طور طبیعی میل به کودتا دارد.منتها در گذشته چنین مفهومی برای توضیح "نظم ناموزون قدرت" به کار نمی‌رفت و اصولاً شناخته‌شده نبود، بدین دلیل که کودتا از مختصّات طبیعی قدرت بود و ضرورتی وجود نداشت که میان قدرت و مفهومی که به آن کودتامی‌گوییم تفکیکی صورت گیرد.

درواقع قدرت همان کودتا-یا به تعبیر درست‌تر- کودتا بخشی از نظام قدرت بود.این است که تمام تاریخ چیزی جز کشمکش مداوم وائتلاف‌های شکننده و فرصت‌طلبانه میان نیروهای بانفوذ که قبایل، اقوام یا فئودال‌ها و اشراف بودند، نیست. امّا از زمانی که در تاریخ مدرن تلاش شد شکل نظم‌یافته‌ی متفاوتی به سیاست داده‌ شود و از قرن نوزدهم و با بسط مفهوم جمهوری یا پیش ازآن با تاسیس مفهوم مشروطیت، دولت‌های ملّی اروپایی شکل گرفتند، مفهوم‌کودتا در بیرون‌ از سازمان‌ دولت تعریف شد و درواقع کودتا بتدریج از معنای ذاتی قدرت بیرون افکنده‌شد و معنای"جابه‌جایی‌های توطئه‌آمیز قدرت، از مدار مسیرهای تعریف ناشده رسمی"را پیدا کرد.

باوجود این کودتاها هم‌چنان پدیده‌هایی نیستند که از بیرون به یک ساختار دولت تحمیل شوند بلکه در هر کجا که دولت هنوز شکل بالنسبه تثبیت شده‌ی دولت‌های بورژوا دموکراتیک را کسب نکرده ‌باشد، می‌شود احتمال داد که محتوائاً خصلت کودتایی داشته‌باشد و از این جهت نیز پیوسته درمعرض براندازی یا جابه‌جایی‌های خلق‌السّاعه، ناگهانی، پیش‌بینی‌نشده و توطئه‌آمیز است. این معنا شاید عجیب به نظر آید امّا امتداد چنین بحثی ممکن است حتّی ما را به این نتیجه برساند که مرزبندی کلاسیک میان کودتا و انقلاب هم چندان دقیق نیست و دولت‌های ناقص که هنوز مدارهای مدرن تأسیس دولت را طی نکرده‌اند گاهی با انقلاب‌های سراسریی روبرو می‌شوند که هدایت آنها را رهبرانی برعهده دارند که از نفوذ اجتماعی و تاریخی خود برای کسب قدرت فردی و به کنار زدن رقبای سیاسی و ایدئولوژیک خود بهره می‌برند.گونه‌هایی از چنین انقلاب‌هایی را رهبران جریان‌های میرای تاریخی هدایت می‌کنند و ارتجاع و اَشکالی از فاشیسم را با نام استقلال‌طلبی و استعمارستیزی یا حتّی سوسیالیزم به جمعیت‌های هیحان‌زده و بسیج‌شده می‌فروشند.

یکی از اندیشمندان و فعّالان سیاسی عصر نهضت ملّی شدن صنعت نفت و از حامیان جوان دکتر مصدّق در جبهه ملّی و - پس از وقوع کودتا- در نهضت مقاومت ملّی و جبهه ملّی دوم محمّدعلی خنجی بود که بررسی برخی مواضع هشیارانه او در آن سال‌ها شاید به بحث ما کمک کند. خنجی وکیل دادگستری و دکترای اقتصاد از دانشگاه پاریس بود و در سال۳۲ تنها ۲۸ سال داشت. او با وجود جوانی در نتیجه تحلیل مفصّلی که اوایل تیرماه ۳۲و در جلسه هیات اجراییِ نیروی سوم از تحوّلات بین‌المللی ارائه داد، استدلال کرد که مناسبات جهانی به نفع این مرحله از مبارزات ملّت ایران نیست و در نتیجه هرگونه اقدام دولت‌های غربی برای سقوط دولت مصدّق محتمل است. این پیش‌بینی یک ماه پیش از کودتا بود امّا خلیل ملکی در نیروی سوم وی را دچار مالیخولیا دانست و نظرات او رانپذیرفت. یک دهه بعد نیز وی براساس تحلیلی که از ساختار نهادهای مذهبی درایران داشت با پیشنهاد اعلام حمایت جبهه ملی از ناآرامی‌های سال۴۲مخالفت کرد وگفت: بهتر است بیست سال دیگر صبر کنیم و با روحانیت متّحد نشویم. هم‌چنین و متعاقب آن، خنجی در اردیبهشت سال۴۳-وشاید درنتیجه‌ی ارزیابی وی از ورود ایران به وضع انقلابی و رهبری مقدّر آن-نوشت: انقلاب‌های خشونت‌آمیز و خونبار نه تنها جنبش‌هایی مترقی و آوانگارد نیستند بلکه تحوّلاتی ارتجاعی‌هستند. او افزود:"عصرانقلاب‌ها و قیام‌های خونین سپری شده‌ و تاریخ به مرحله جدیدی ازسیرخودگام گذارده ‌است......

متن کامل:
https://cutt.ly/LwgDHnm7
@iranfardamag @MostafaTajzadeh
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
🔴 ۲۸ مرداد؛ درد همیشه ماندگار!
▪️ بازخوانی کودتای ۲۸ مرداد در هفتادمین سالگشت

با حضور:

1️⃣ لطف‌الله میثمی؛
🔸جنگی در قالب کودتا

2️⃣ ناصر زرافشان؛
🔸 ماهیت جنبش ملی‌کردن نفت و نقش مداخلات خارجی

3️⃣ داریوش رحمانیان؛
🔸زمینه‌های اجتماعی کودتای ۲۸  مرداد

4️⃣ آزاده شعبانی؛
🔸روایتی خلاف جریان از زنان و کودتای۲۸ مرداد ۳۲

5️⃣ حسین رفیعی؛
🔸نقش روحانیت در نهضت ملی و کودتای ۲۸ مرداد

6️⃣ هاشم آقاجری؛
🔸پیامدهای بلندمدت کودتای ۲۸ مرداد بر تاریخ معاصر ایران

7️⃣  و با پیام‌هایی از  دکتر همایون کاتوزیان  و مهندس عبدالعلی بازرگان

🔹زمان برگزاری:
▪️ جمعه ۲۷ مرداد ۱۴۰۲
      ساعت ۱۵:۳۰ الی ۱۸:۳۰ ( ۳:۳۰ الی۶:۳۰)

🔸مکان برگزاری:
▪️ کانون توحید، میدان توحید، خیابان پرچم

▪️ پخش مستقیم از:

◀️ اینستاگرام چشم‌انداز


@cheshmandaziran
◀️ تلگرام ایران فردا 
http://t.me/iranfardamag @MostafaTajzadeh
📝📝📝چرا در قرن بیست و یکم شاهد انقلابات اجتماعی قرن بیستمی نیستیم؟

✍🏻ترجمه: نوژن اعتضادالسلطنه

ما در عصری زندگی می کنیم که اعتراضات توده ای بزرگ در تقریبا هر منطقه ای در جهان وجود دارد. با این وجود، انقلاب‌ های اجتماعی آن‌ گونه که در قرن بیستم می ‌شناختیم در هیچ کجا یافت نمی ‌شوند. دلیل آن چیست؟

مارک بایسینگر؛ دانشمند علوم سیاسی آمریکایی در دانشگاه پرینستون است. او از سال ۱۹۸۲ تا ۱۹۸۷ در دانشگاه هاروارد و از سال ۱۹۸۸ تا ۲۰۰۶ در دانشگاه ویسکانسین -مدیسن تدریس کرد.

او از سال ۲۰۰۱ تا ۲۰۰۴ به عنوان رئیس دپارتمان علوم سیاسی دانشگاه ویسکانسین – مدیسن فعالیت کرد. او از سال ۲۰۰۶ به عنوان استاد تمام در دانشگاه پرینستون تدریس کرده است.


متن کامل

https://telegra.ph/انقلاب-08-17
@MostafaTajzadeh
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
📝📝📝صاحبخانه  ملت است و اینا مستاجرند

🎥سید مصطفی تاج‌زاده

اگه سپاهی که زیرنظر رهبریه فکروذکرش انتخابات باشه فکرو ذکرش ساختن گاندو باشه ۶ تا نامزد داشته برای انتخابات ساختن فیلم باشه ،تشکیل تسنیم و خبرگزاری فارس و امثالهم باشه، کارهایی که هیچ ربطی به یه ارتش حرفه‌ای و کلاسیک  نداره،
اونوقت نگاه می‌کنیم می‌بینیم این سپاهی که مسولیت اصلیش امنیت کشوره زیر نظر مستقیم رهبرهم هست مسولیت اصلیشو انجام نمیده؛
من میخوام جواب بگیرم از کسی، هیچ کس به من پاسخگو نیست ،

من معتقدم پاسخگویی اصلیست در جمهوریت  رهبرو رئیس جمهور و رئیس شورای شهر هم نمیشناسه هیچکدومشون هم مقدس نیستند  همه هم باید پاسخگو باشند در مقابل ملت، همه هم باید از این ملت  رأی بگیرند.
صاحبخانه  ملته و اینا مستاجرن

بنابراین اگه ملت تاییدشون کردبسم الله به کارشون ادامه میدن ردشون کرد میزاردشون کنار

@MohandesMirHosseinMousavi @MostafaTajzadeh