فردای بهتر (مصطفی تاجزاده)
44.8K subscribers
10.9K photos
3.44K videos
520 files
29.6K links
✳️کانال تلگرامی «فردای بهتر» با منش اصلاح‌طلبانه با ارائه رویکردی تحلیلی تلاش دارد به گسترش دموکراسی و بسط چندصدایی در جامعه ایران به امید فردایی بهتر برای ایران و ایرانیان قدم بردارد.

اینستاگرام: https://instagram.com/seyed.mostafa.tajzade
Download Telegram
📝📝📝 خاطرات یک زندانی از اردوگاه‌‌‌‌‌‌‌های کار اجباریِ استالین

✍️تیموتی اسنایدر:

یولیوس مارگولین میپرسد آیا روسیه‌‌‌‌‌‌‌ واقعی همانی ست که پیروزی خودرا برآلمان نازی در"میدان سرخ" جشن می‌‌‌‌‌‌گیرد؟یا آن کشوری است که درجهانِ ناشناخته‌‌‌‌‌‌‌ اردوگاه‌‌‌‌‌‌‌ های کارِ اجباری وجود دارد که آنرا "سرزمین زک"(سرزمین زندانی)(land of the zek) می‌‌‌‌‌‌‌نامد.او درسالهای ۱۹۴۶و۱۹۴۷ دراین‌باره نگاشت،یعنی دقیقاً پنج سال بعـد از حبس با اعمـال شاقه در شوروی. این مسئله هنـوز در روسیه‌ قـرن بیست و یکم مطرح است. مـارگولین خـودِ "زک" بود، محکومی کـه از حبس در بزرگتـرین نظام‌‌‌‌‌‌‌ اردوگاه کارِ اجباری در روزگاری خونین و مرگ‌‌‌‌‌‌‌بار نجات یافته بود.

اردوگاههای کار اجباری در شوروی را گولاگ (Gulag) می‌‌‌‌‌‌‌نامیم، و آنرا وامدار عنوان کتاب الکساندر سولژنیتسین(Alexander Solzhenitsyn) هستیم کـه درسال ۱۹۷۳ منتشر شد. اگر کتاب مـارگولین پس از نگارش منتشر می‌‌‌‌‌‌‌ شد، اکنون اصطلاحات "زک" و "سرزمین زک" (land of the zek) رایج بود.این اولین مجموعه‌‌‌‌‌‌‌ کامل از نوشته‌‌‌‌‌‌‌های مارگولین درباره‌ اردوگاه‌‌‌‌‌‌‌های کار اجباری، با ترجمه‌‌‌‌‌‌‌ انگلیسی، زمانی منتشر می شود که اطلاعات زیادی درباره‌‌‌‌‌‌‌ی آنها داریم. پس از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی درسال ۱۹۹۱ اسنـاد در دستـرس قـرار گـرفت و مـورخـان تلاش کـردند تا تجـارب زندانیـان را با تجـارب نگهبانان، مدیران اردوگاه‌‌‌‌‌‌‌ها، کمیته‌‌‌‌‌‌‌ی اجرایی حزب کمونیست (پولیت‌ بورو) و استالین تطبیق دهند.

در همان سال اولی کـه مـارگولین در اردوگاه کار اجباری زندانی بود، اتحاد جماهیر شوروی و آلمـان نازی متحـد شدند. کار اجباری او منابع مـالی و اقتصـادی "ورماخت" را تأمین می‌‌‌‌‌‌‌کرد. ممکن است که این مسئله از دید ما عجیب و متناقض به نظر برسد اما برای مارگولین، این پایان زندگی‌‌‌‌‌‌‌اش بود.

بی‌ معناییِ مطلق یکی از عناصرِ رنج بود. مـارگولین در شرایـط سخت و ظالمانه کار کرد، به دلیل فعالیت‌‌‌‌‌‌‌هایی که نمی‌‌‌‌‌‌‌توانست آن ها را جرم تلقی کند مجازات شد، توسط دولتی که شهروندش نبود محکوم شد، و به رژیـمی کـه از آن نفرت داشت خدمت کرد. پس ازجنگ،مـارگولین به مطالعه‌‌‌‌‌‌‌ آثار ژان پل سارتر پرداخت و به این ایده‌‌‌‌‌‌‌ سارتر خندید که بیگانگی(alienation)همان ‌چیزی است که مردم بورژوای فرانسه تجربه کرده‌اند./آسو

متن کامل را اینجا بخوانید
@MostafaTajzadeh
📝📝📝اولویت ارزش های اخلاقی

✍🏻ابوالقاسم فنائی

‹‹..کسانی که ادعا می‌کنند اخلاق‌مدار یا دین‌مدارند، میزان حساسیّتی که از خود در برابر نقض این ارزش‌ها نشان می‌دهند باید با میزان اهمّیّت ارزش نقض شده متناسب باشد. یعنی اگر در برابر نقض یک ارزش درجه چندم از خود واکنش شدیدی نشان دهند، امّا در برابر نقض یک ارزش درجه اول سکوت کنند و هیچ واکنشی از خود نشان ندهند، این نشان می‌دهد که انگیزه آنان در دفاع از ارزش‌های اخلاقی یا دینی انگیزه‌ای سیاسی یا اقتصادی است، نه انگیزه‌ای دینی یا اخلاقی. همچنین است اگر در برابر نقض یک ارزش خاص در دوره‌ای سکوت کنند و در دوره‌ای دیگر به آن اعتراض کنند.

بنابراین،
روشن است که تعهد دینی و تعهد اخلاقی اقتضا می‌کند که ما برای همه ارزش‌ها درجه یکسانی از اهمیت قائل نشویم، و دربرابر نقض آنها حساسیت و واکنش یکسانی از خود نشان ندهیم. مثلاً حق الناس مهم‌تر از حق الله است، و حرمت دروغ و تزویر و ریا و ریختن آبروی مردم بیشتر از حرمت شرابخواری است. بنابراین، میزان پای‌بندی یک دیندار واقعی به ارزش‌های درجه چندم نمی‌تواند به همان میزان پای‌بندی باشد که او باید نسبت به ارزش‌های درجه اول داشته باشد. همچنین حساسیت و واکنش عاطفی و عملی او در برابر نقض این ارزش‌ها باید با درجه اهمیت ارزش نقض شده متناسب باشد.

برای مثال کسی که نسبت به بدحجابی حساس است، و حاضر است برای مبارزه با بدحجابی کفن بپوشد و تظاهرات کند، امّا نسبت به رواج دروغ و ریا و اختلاس و غارت بیت المال و فقر در جامعه خود بی‌تفاوت است، معلوم می‌‌‌شود که حساسیت‌های او دینی و اخلاقی نیست، بلکه سیاسی و اقتصادی است. متأسفانه در جامعۀ ما هستند کسانی که نسبت به بدحجابی واکنش تند و شدید نشان می‌دهند، امّا اگر در طول روز صدها کودک خردسال را مشاهده کنند که در اثر فقر به جای رفتن به مدرسه مجبورند در سر چهارراه‌ها یا پیاده‌روها جنس بفروشند یا شیشه اتومبیل‌ها را تمیز کنند، و دیدن این صحنه‌ها هیچ واکنشی را در آنان برنمی‌انگیزد.

درواقع مشکلی که ما داریم این است که نظام ارزشی اخلاقی و دینی در جامعه ما کاملاً وارونه شده، و ارزش‌های درجه چندم جای ارزش‌های درجۀ اوّل را گرفته‌اند. و این خود یکی از نشانه‌های یک جامعۀ بد اخلاق است. اتفاقاً هم اولیای دین و هم متفکران بزرگ ما نسبت به وارونه شدن نظام ارزشی بسیار حساس بوده‌اند. برای مثال، حضرت علی(ع) در آنجا که می‌فرماید: اسلام پوستین وارونه بر تن خواهد کرد، مرادشان همین است. یکی از نقدهای اصلی حافظ به جامعه دینی روزگار خود نیز همین است که در این جامعه نظام ارزش‌ها وارونه شده و ارزش‌های درجۀ دوّم یا چندم جای ارزش‌های درجۀ اوّل را گرفته‌اند.

مثلاً آن‌جا که می‌‌گوید: «در میخانه ببستند خدایا مپسند .. . که در خانۀ تزویر و ریا بگشایند»، دقیقاً به همین نکته اشاره دارد که اگر کسی حساسیّت و دغدغۀدینی و اخلاقی درستی داشته باشد و نظام ارزشی مورد قبول او وارونه نباشد، به بازبودن در خانۀ تزویر و ریا باید بیشتر حساسیّت داشته باشد تا باز بودن در میخانه.

به‌علاوه، نکتۀ اخلاقی مهّم دیگری که در این بیت نهفته است این است که سلب آزادی مردم و تحمیل ارزش‌های درجۀ دوّم دینی و اخلاقی بر آنها با استفاده از زور موجب شیوع و رواج تزویر و ریا در جامعه می‌‌‌شود و این به معنای دفع فاسد به افسد است. غزالی نیز وقتی علم اخلاق را فقه باطن می‌نامد و آن را برتر از فقه ظاهر می‌نشاند و از احیای علوم دین سخن می‌گوید، درواقع در صدد اصلاح این وارونگی است. مقصود او از احیای علوم دین احیای علوم باطنی مانند اخلاق و عرفان است، وگرنه می‌دانیم که در زمان او علوم ظاهری مانند فقه و کلام پررونق بودند..››

برگرفته از گفتگو دین آنلاین با دکتر ابوالقاسم فنائی تحت عنوان اخلاق دینی و اخلاق فرادینی: بخش اول گفتگو | بخش دوم گفتگو | بخش سوم گفتگو

https://t.me/ChakaadeAndisheh
@MostafaTajzadeh
📝📝📝لا اکراه فی الدین

✍🏻منوچهر مهرآذین

حضرت #نوح در آیه ۲۸ سوره هود، پس از تهذیب قوم خود به آنها گفت: « قال یا قوم ارءیتم ان کنت علی بینه من ربی و اتنی رحمه من عنده فعمیت علیکم انلز مکموها و انتم لها کارهون.»

بدین معنا که: « ای قوم من، چه می گویید اگر از پروردگارم حجتی به همراه داشته باشم و او مرا رحمت خویش ارزانی کرده باشد و شما از دیدن آن ناتوان باشید، آیا در حالی که خود نمی خواهید، شما را به #اکراه به قبول آن واداریم؟»

تاریخ گواه آن است که حضرت نوح(ع) علیرغم حقانیتش، هرگز از #زور و #اجبار برای رساندن #پیام خود به مردم استفاده نکرد. لذا مشهور فقها بر این عقیده اند که این آیه بر منتفی بودن اکراه در دین دلالت دارد.

این موضوع که نفس داشتن #ایمان «اکراه ناپذیر» است نیز سخن بسیار درستی است، چرا که ایمان امری درونی و #قلبی است و با اینکه می توان برخی #ظواهر_مذهبی را به انسان ها تحمیل کرد، ولی هرگز نمی توان با زور کسی را به مذهبی یا مکتبی مومن کرد.

به همین خاطر است که خداوند در آیه ۲ سوره بقره می فرماید:«لا اکراه فی الدین قد تبین الرشد من الفی.» بدین معنا که در دین هیچ اجباری نیست و هدایت از #گمراهی تمیز داده شده است.

بنابراین خداوند هیچ گونه هدف و برنامه ای برای مومن ساختن انسان ها به واسطه اجبار نمودن آنها نداشته و ندارد و می توان صراحتا اذعان کرد که ایمان برای همه انسان ها، امری #اختیاری است.

خداوند همچنین در آیه ۹۹ سوره یونس خطاب به او می فرماید:«ولو شاء ربک لامن من فی الارض کلهم جمیعا افانت تکره الناس حتی یکونوا مومنین.» بدین معنا که اگر پروردگار تو بخواهد، همه کسانی که در روی زمین هستند ایمان می آورند، آیا تو #مردم را به اجبار وامی داری که ایمان بیاورند؟

در لینک زیر بخوانید:
https://sobhema.news/?p=23373
@MostafaTajzadeh
@sobhema_ir
📝📝📝 همتی در واکنش به ابقای  ایران در لیست سیاه  FATF: تداوم این شرایط چه نفعی برای ایران دارد؟ / پایان این ظلم در حق مردم ایران چه زمانی است؟

همتی رئیس سابق بانک مرکزی نوشت: FATF ایران را در فهرست سیاه، یعنی در کنار کره شمالی و میانمار که از نظر آنها، خطر پولشویی و تامین مالی تروریسم برای سیستم مالی جهانی دارند، ابقا کرد. تداوم این شرایط چه نفعی برای ایران دارد؟ پایان این ظلم در حق مردم ایران چه زمانی است؟ مسئولین برای تداوم این وضع چه استدلالی دارند؟

🔹 https://t.me/eghtesadiyoun @MostafaTajzadeh
📝📝📝هنر پوتین: سودانی کردن دولتی اروپایی!

✍🏻صلاح_الدین_خدیو

سخنگوی وزارت خارجه در واکنش به تحولات روسیه گفته: ایران از حاکمیت قانون در این کشور حمایت می کند.

البته مقصود ناصر کنعانی "دولت قانونی" و تاکید  بر شناسایی دوژور دولت روسیه است.

حاکمیت قانون به کل با دو اصطلاح فوق متفاوت است.

تاکید بر این تمایز از این جهت مهم است که وضع ناگوار روسیه از اساس به علت فقدان حکومت قانون است.

حاکمیت قانون وضعیتی نهادی است که در آن نهادهای مشروع سیاسی اهمیت بیشتری از اشخاص و زمامداران حاکم دارند.


متن کامل

@sharname1 @MostafaTajzadeh
غلامرضا غلامی کندازی، فعال صنفی معلمان توسط دادگاه انقلاب شیراز به اتهام عضویت در گروه‌های مجازی و فعالیت تبلیغی علیه نظام به شش سال زندان و دو سال تبعید در بیرجند محکوم شد. او از جمله معلمانی بود که اسفندماه به همراه دانش آموزان مقابل آموزش و پرورش استان فارس تجمع کرده بودند.
🆔️@tahkimmelat
@MostafaTajzadeh
📝📝📝آیا ایجاد دنیایی عاری از منازعات خشونت‌آمیز واقعاً امکان‌پذیر است؟

صلح چیزی است که ما انسان‌ها ــ در زندگیِ خود، خانواده‌ی خود، جوامعِ خود، کشورِ خود و دنیایمان ــ به دنبالش هستیم. و با این همه، دوباره داریم در سایه‌ی جنگ در اروپا زندگی می‌کنیم. در حالی که اوکراین سرگرم مبارزه برای بقاست، همان داستان‌های آشنای هرج و مرج، قساوت، ویرانی و درد و رنجی را می‌شنویم که جنگ به آدم‌های بی‌گناه تحمیل می‌کند. در بریتانیا و در گوشه و کنارِ دنیا اغتشاشات و منازعات سیاسی و فرهنگیِ فراوانی وجود دارد. افزون بر این، همه‌ی ما درگیری با دوستانِ نزدیک یا عزیزانمان را تجربه کرده‌ایم، چیزی که بسیار دردناک است و می‌تواند جراحت‌هایی ماندگار بر جا بگذارد. پس چرا به تکرار اشتباهات مشابه ادامه می‌دهیم، و این چرخه‌های منازعه را در همه‌ی سطوح جامعه تکرار می‌کنیم؟

برای فهم منازعه باید به مسئله‌ی هویت بپردازیم. هویت می‌تواند موروثی یا تحمیلی باشد ــ اما وقتی پای منازعه در میان است، هویت بیش از هر چیز به رابطه‌ی ما با دیگران ربط دارد. وقتی در این دام می‌افتیم که تعریفی سلبی از خود ارائه ‌کنیم، یا می‌کوشیم هویتِ دیگران را با زور تعریف کنیم، زمینه را برای ازهم‌گسیختگیِ تاروپودِ روابطمان مهیا می‌کنیم. این حرف به معنای یکسان شمردن صلح با وحدتِ نظر یا هویتی همسان و مشترک نیست. صلح عبارت است از تواناییِ کنار آمدن با اختلاف نظر به شیوه‌هایی خشونت‌پرهیز. صلح یعنی تبدیل منازعه‌ی خشونت‌آمیز به اختلاف نظرِ خشونت‌پرهیز.

با وجود این، به هیچ وجه نباید ناامید شد. یکی از دوستانم اسقفی بود که در جمهوریِ دموکراتیک کنگو کار می‌کرد. او عمدتاً با بازماندگان بدترین فجایع بشری سر و کار داشت ــ پناهندگان، کودک‌سربازان، قربانیان تجاوز و خشونتِ شدید. وقتی او را دیدم از آن همه درد و رنج متأثر شدم. از او پرسیدم: «چطور با این‌ همه مصیبت کنار می‌آیی؟» گفت: «تا جایی که خدا به ما طاقت و توان داده کار می‌کنیم، و بقیه را به او وامی‌گذاریم.» در تلاش برای ایجاد صلح، فقط می‌توانیم کارهایی را که امکان‌پذیر است انجام دهیم. اغلب انجام کارهای کوچک و ملموسی مثل تلفن زدن به یک کودک دورافتاده از خانواده، یا بخشیدن حرف نامنصفانه‌ی کسی درباره‌ی خودمان بسیار دشوارتر است. اما دقیقاً همین کارهاست که تک‌تکِ ما می‌توانیم انجام دهیم تا دنیای صلح‌آمیزتری بیافرینیم."آسو"

@MostafaTajzadeh
📝📝📝ایران در میان دستوری‌ترین اقتصادهای دنیا

در روزهای گذشته گزارش جدید بنیاد هریتیج منتشر شد. این گزارش، شاخص آزادی اقتصاد را در بین 184 کشور دنیا بر اساس معیارهایی چون اندازه دولت، حاکمیت قانون، اثربخشی قانون و بازار آزاد اندازه گیری میکند.

بر اساس این تحقیقات سنگاپور و سوئد و ایرلند آزادترین اقتصادهای دنیا رو دارند. آلمان در رتبه 14 و امارات 24 و آمریکا 25 و ترکیه 104 و روسیه 125 و چین 154 و ایران نیز در رتبه 169 دنیا را دارد. / اکونومیست فارسی
@A_pajhohi @MostafaTajzadeh
📝📝📝ادعاهای کذب جانشین فرمانده سپاه

جانشین فرمانده کل سپاه پاسداران در قرارگاه ثارالله مدعی شد در جریان اعتراض‌های سراسری سال گذشته ۱۴۰۰ تن از نیروهای سپاه پاسداران زخمی شدند.

حسین نجات در جریان یک سخنرانی که خبرگزاری‌ها در ایران روز شنبه سوم تیر بخش‌هایی از آن را منتشر کردند، با تکرار این ادعا که در جریان اعتراضات ۱۴۰۱، «هیچ پاسداری» اجازه به دست گرفتن اسلحه نداشت گفت که «یکی از بچه‌های ما به واسطه سنگ چشمانش از حدقه درآمد».

طرح این ادعاهای سراسر کذب در شرایطی است که در جریان اعتراض‌های سال گذشته، نزدیک به هفتصد نفر کشته و صدها تن از معترضان با شلیک مستقیم نیروهای نظامی و انتظامی جمهوری اسلامی از جمله اسلحه‌های ساچمه‌زن، بینایی یک یا دو چشم خود را از دست دادند.


🆔️@tahkimmelat
@MostafaTajzadeh
📝📝📝 عرفان و گذار از زن‌ستیزی به زن‌ستایی

✍️ بهنام افشار

زن‌ستیزی و زن‌ستایی دو وجه غالب و مناقشه‌آمیز تاریخ فرهنگ اسلامی است، اما در عرفان اسلامی، زن‌ستایی‌ بر زن‌ستیزی غلبه دارد، چراکه عرفا در مقایسه با قشریون اهل ظاهر و برخی فقهای سنتی که زن را «عورت» و نماد بی‌خردی و اغواگری می‌دانستند، فارغ از نگاه‌های ابزاری و جنسیتی، به زن نگاهی قدسی، مهربانانه و ستایش‌آمیز داشته‌اند و دلیل آن نیز نوع جهان‌بینی خاص آنها به عالم هستی و انسان در مقام مظهر جمال و جلال الهی و به‌مثابه علت غایی خلقت جهان است. البته عرفایی بوده‌اند که زنان و دلبستگی به آنان را مانع سیر و سلوک و تقرب روحانی می‌دانستند و با همین ادله از زنان حذر می‌کردند و حتی گرفتن فتوح یا همان نذر و نیاز زنان برای خانقاه را روا نمی‌دانستند، اما مبرهن است که چنین حذرکردنی، نه به‌منزله زن‌ستیزی در معنای منفی آن، بلکه ناشی از عزم راسخ این دسته از عرفا برای تقرب‌جستن به ساحت معرفت و عین‌القین بوده‌ است.

ابن‌عربی و مولانا بیش از سایر عرفا، نگاه مهربانانه و ارزش‌مدارانه‌‌ای به زنان داشته‌اند، به خصوص ابن‌عربی، بنیان‌گذار عرفان نظری که زن را مظهر جمال حق می‌داند و معتقد است از نظر حقیقت انسانیت، تفاوتی بین زن و مرد نیست و حتی خلقت زن به دلیل نقش فعل‌پذیری و فاعلی(نطفه‌پذیری و نطفه‌پروری) که دارد، بالاتر از مرد است. ابن‌عربی که در ۳۹ سالگی عاشق دختر زیبای اصفهانی می‌شود، در فصوص‌الحکم می‌نویسد: «صورت زن برای عارف، کامل‌ترین مظهر تجلی و نمودگار خلاقیت الهی است.»

عرفا عشق به زن را مقدمه‌ عشق روحانی می‌دانند و از نظر عرفایی همچون مولانا، «زن مظهر جمال و لطف خداست و آن دلربایی و حسن، از آثار جمال لم یزلی است که در آن مظهر لطف، جلوه‌گری می‌کند.» البته مولانا به زن، نگاه تناقض‌آمیزی دارد، به‌گونه‌ای که در بعضی از آثارش نگاه او به زن، سلبی و در بسیاری از ابیات مثنوی و فیه‌مافیه، ایجابی است. نگاه سلبی مولانا به زن، بیانگر نگاه عرف جامعه بسته و سنتی زمانه او نسبت به زنان و جایگاه اجتماعی آنان است که طبیعتاً در چنین نگاهی، زن نماد بی‌خردی، ضعف و اغواگری تفسیر می‌شود که باید از نظرها دور بماند و منزوی باشد.

مولانا در پاره‌ای از ابیات مثنوی، چنین نگاه سلبی متعارف در جامعه سنتی زمانه خود را انعکاس می‌دهد، اما قطعاً با چنین نگاهی همراهی ندارد، چراکه نگاه ایجابی او به زن و احترام و ارزشی که به زنان نشان می‌دهد، حکایت از نگاه متفاوت و متعالی‌اش به زن دارد. درواقع، مولانا در نگاه ایجابی به زنان، نظر شخصی و واقعی خود را در مقام یک عارف و عالم دینی بیان کرده و به زن‌ و حتی روسپیان، نگاهی انسانی و کریمانه دارد. جالب است که بسیاری از مریدان و شیفتگان مولانا زنان بوده‌اند، چراکه براساس روایت شمس‌الدین احمد افلاکی در مناقب‌العارفین، زنان، مولانا را به مجلس سماع خود دعوت و به یمن قدومش، سراپای او را گلباران می‌کردند.

مولانا بر پایه نگاه انسانی و کریمانه‌ای که به زنان دارد،‌ زن را نماد صبوری و خردمندی و زیبایی او را مظهر جمال الهی و نمادی از خالقیت خداوند می‌داند: «پرتو حق است آن، معشوق نیست/ خالق است آن‌، گوئیا مخلوق نیست»؛ وی از منظر چنین نگاه انسان‌مدارانه‌ای، زن را دارای کرامت‌ ذاتی می‌داند و معتقد است در مرتبه روح که خداوند آن را در وجود انسان دمیده، تفاوتی بین زن و مرد نیست: «ای رهیده جان تو از ما و من/ ای لطیفه روح اندر مرد و زن/ مرد و زن چون یک شود، آن یک تویی/ چون که یک‌ها محو شد، آنک تویی.»

مولانا وجود زن و مرد را مکمل و لازم و ملزوم می‌داند و می‌گوید سلطه مرد بر زن، ظاهری و سلطه زن بر مرد، باطنی است و حتی قوی‌ترین مردان نیز تحت سلطه زنان هستند: «رستم زال ار بود وز حمزه بیش/ هست در فرمان اسیر زال خویش.»

مولانا معتقد است همه انسان‌ها و حتی اولیای خدا و پیامبران نیز به زنان تعلق و وابستگی دارند و این ناشی از مهر و مودتی است که خداوند در دل مردان نسبت به زنان قرار داده، او درباره پیامبر اکرم(ص) که فرمود: «از دنیا، زنان، عطر و نماز نزد من محبوب هستند»؛ می‌گوید: «آنکه عالم بنده گفتش بدی/ خود کلمینی یا حمیرا می‌زدی/ این چنین خاصیتی در آدمیست/ مهر حیوان را کم است، آن از کمیست».

تبیین و بسط جایگاه زن در عرفان، بحثی عمیق و مفصل است که درباره‌ شرح مبسوط آن، کتاب‌ها و پژوهش‌های متعددی از نظرگاه‌های مختلف به رشته تحریر درآمده است، اما برآیند آنها بیانگر نگاه انسان‌مدارانه، اخلاق‌مدارانه و لطیف عرفان نسبت به زن است که بسط چنین نگاهی نه تنها مجالی برای انزوا، استفاده ابزاری و خشونت علیه زنان نمی‌دهد، بلکه به‌مثابه بن‌مایه‌ای معرفتی و هویت‌بخش، محرک و نیرویی انگیزه‌بخش و هدایت‌بخش برای نقش‌آفرینی و کنشگری مؤثر و متعالی زنان در سپهر جامعه است.
🆔@MostafaTajzadeh
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
📝📝📝وقتی در سال ۱۶۰۰ میلادی، #جوردانو_برونو فيلسوف ايتاليايی را پس از گذراندن ۸ سـال در سياه‌چال‌های خوفناك دادگاه انگيزاسيون (تفتيش عقايد) به ميدان كامپودی فيوری شـهر رُم آورده بودند تا زنده زنده در آتش بسوزانند، او را به يك ستون‌ آهنين بستند و انبوهی ازهيزم برای سوزاندن او جمـع كرده بودند، او هـم ساكت بود و چيزی نمی‌‌گفت؛ ناگهان اتفاقی افتاد و جمله‌‌ای را به‌زبان آورد كه در تاريخ ماندنی شد.

آن اتفاق اين بود كه ناگهان ديدند پيرزنی نزديك شد وتكه هيزمی دردست داشت و با آوردن نام خدا بر لب، آنرا به روی هيـزم‌ها انداخت. برونو گويی عمل اين پيرزن مغز استخوانش را سوزانده بود، سکوتش را شکست و گفت: "لعنت بر اين جهل مقدست!"

در چنين جهلی، شخص جاهل در جهل می‌سوزد، ولی برای خدا می‌سوزد. گرسنگی، فقر، فلاكت، بيماری، جنگ و دشمنی، جنايت و آدمكشی، همه را به قصد قربت تحمل میكند و جالب اين‌كه از هرگونه روشـــنگری نیز می‌هراسد!

از کتاب جهل مقدس؛ مصطفی محقق داماد

در این سکانس بسیار دیدنی، برونو می‌گوید؛ من اشتباه کردم که به همت کلیسا چشم دوخته بودم و به یاری او قصد مبارزه با جهل و نادانی را داشتم.

🆔@MostafaTajzadeh
📝📝📝حیدری، نماینده مجلس: چنان از شاسی‌بلند می‌گویند که انگار نمایندگان لکسوس گرفته‌اند

این‌که شاسی بلند را می‌گویند و جوری وانمود می‌کنند که انگار نمایندگان دوره یازدهم آمده‌اند لکسوس استفاده کرده‌اند.

نخیر اینطور نیست.

اگر هم ماشینی داده شده ماشین‌های چینی است که فقط به درد خود چینی‌ها می‌خورد و اختلاف قیمت بازار و با ثبت‌نام دولتی به ۱۰۰ میلیون تومان هم نمی‌رسد و نمی‌شود اسمش را سوءاستفاده گذاشت، چه بهتر که این‌ها شفاف‌سازی می‌شد.

@iranelections1402 @MostafaTajzadeh
📝📝📝تیتر یک کیهان علیه بیانیه حزب اتحاد
پرونده
سازی با اسم رمز «یاس آفرینی»

✍🏻امتداد-گروه سیاسی: روزنامه کیهان تیتر یک امروز خود را به بیانیه حزب اتحاد در خصوص شرایط اقتصادی کشور اختصاص داده است.

تیتر «مسابقه مدعیان اصلاحات با دشمن در یاس آفرینی» به نوعی پرونده سازی جدیدی است که می‌کوشد بیان واقعیت را ذیل عنوان یاس آفرینی جا بزند و در نهایت با توجه به تاکیداتی که اخیرا روی امیدآفرینی انجام شده دلسوزان کشور را منکوب کرده و هر صدای منتقد واقع‌نگری را مجبور به سکوت کند.

کیهان نوشته:«سیاست کثیف دشمنان ملت ایران، یعنی سانسور نقاط قوت‌، برجسته‌سازی نقاط ضعف و در نتیجه یأس‌آفرینی و پمپاژ نومیدی از سوی برخی جریانات سیاسی و رسانه‌ای داخلی نیز دنبال می‌شود.مسائل و مشکلات اقتصادی کشور مدت‌هاست به همان ‌اندازه که موجب رنج و سختی مردم شریف ایران می‌شود، تبدیل به دستاویزی برای هجمه غرض‌ورزان علیه نظام اسلامی و پوششی برای بیان ادعاهای گوناگون و طرح خواسته‌های نامشروع از سوی افراد و جریان‌های سیاسی گشته است. حزب اتحاد ملت ایران اسلامی که در حقیقت تابلوی دیگر حزب منحله مشارکت است، اخیرا اقدام به صدور بیانیه‌ای نموده که در آن با بیان برخی معضلات اقتصادی‌، نسبت به «بحران در یک قدمی اقتصاد ایران» هشدار داده است.»

اما چرا این هشدار چنین کیهان را برآشفته کرده است؟ پاسخش را در نوشته خود کیهان بخوانید:«بیان اینکه دولت باید این کار را انجام دهد یا آن کار را انجام ندهد‌، محل‌اشکال نیست و البته هزینه‌ای هم ندارد و آسان است! اما اینکه در بیانیه مذکور در کنار بیان مشکلات و ارائه پیشنهاداتی کلی‌، هیچ ‌اشاره‌ای به اقدامات مثبت دولت در زمینه بهبود فضای کسب و کار و رشد اقتصادی صورت نگرفته است، دلیلی بر عدم صداقت نگارندگان است.»

همه مشکلشان این است که چرا از دولت محبوب ما تعریف نمی‌کنید؟ کاری که شبانه روز صدا و سیما و ده‌ها تریبون از نماز جمعه تا لشگر سایبری و رسانه‌های ریز و درشتشان انجام می‌دهند اما عایدی‌ای نداشته است. آنقدر دستشان خالی مانده که می‌گویند چرا اتحاد از دستاوردهای دولت ما نمی‌گوید؟

و در پایان همان پرونده‌سازی آشنای کیهانی‌ها:«دال مرکزی این بیانیه و البته سایر مواضع مدعیان اصلاحات، دمیدن روحیه یأس و ترس در دل مردم شریف ایران است. آنها به این بهانه که دلسوز کشور و مردم‌اند‌، به بیان مشکلات با چاشنی اغراق و بدبینی نسبت به آینده می‌پردازند. غافل از اینکه با این شیوه، امید را که اصلی‌ترین سرمایه هر جامعه‌ای برای غلبه بر مشکلات و پیمودن راه تعالی است، نابود می‌سازند! البته خوشبینانه است که این کار را از روی «غفلت» بدانیم، زیرا به نظر می‌رسد برخی از مدعیان اصلاحات، با دشمنان قسم خورده جمهوری اسلامی در یأس‌آفرینی و ترس افکنی مسابقه گذاشته‌اند!»

متن کامل بیانیه اتحاد:

http://www.ettehaadmellat.ir/اطلاع-رسانی/اخبار/بحران-در-یک-قدمی-اقتصاد-ایران-است
@MostafaTajzadeh
@emtedadnet
📝📝📝 تغییر سیاست فرقه ولاییون از ۸۰ درصد مشکلات کشور مدیریتی می‌باشد به مشکلات از مردم است❗️

اظهارات شاذ عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام

مصباحی مقدم: علت اصلی تورم انتظار تورمی مردم است/ مردم چین قانع هستند و به یکی دو وعده غذا در شبانه روز اکتفا می کنند اما مردم ما اینگونه نیستند!

غلامرضا مصباحی مقدم گفت: متاسفانه بدنه دولت را همراه با دولت نمی‌بینم. اتفاقاتی در بدنه دستگاه‌های دولتی روی می‌دهد که بسیار دور از انتظار و تدابیر رئیس‌جمهور و هیئت دولت است.

میراب قدیم راه را برای انتقال آب باز می‌کرد-گاهی مواقع می‌دید آب ضعیف شده و سراغ قسمت بالاتر می‌رفت و جستجو می‌کرد. می‌دید اشغال جلوی راه آب را گرفته است. آشغال را کنار می‌زد و آب راه می‌افتاد.

مردم انتظار تورم بالاتر را دارند. خود این امر عامل افزایش تورم می‌شود. علاوه بر این شرایط سیاسی و مسائل سیاسی تاثیرگذار است. روابط با غرب و برجام و توافقات و تحریم‌ها و غیره تاثیرگذار است.

@MohandesMirHosseinMousavi @MostafaTajzadeh
📝📝📝 زیان خالص

✍️حجت‌اله صیدی، مدیرعامل سابق بانک صادرات

ماندگاری نام ایران در لیست سیاه گروه ویژه‌ی اقدام مالی (FATF) حداقل سه زیان عمده برای کشور دارد: هزینه‌های نقل و انتقال و تسویه‌ی وجوه سنگین و نامتعارفی که سالانه بین ۴ تا ۶ میلیارد دلار برآورد می‌شود. هزینه‌های عدم‌النفع ناشی از خودداری بانک‌های منطقه و کشورهایی که با ایران دارای رابطه‌ی تجاری نسبتاً مطلوبی بوده و در ظاهر وقع چندانی به تحریم‌های امریکا نمی‌نهند و در نهایت: هزینه‌های مضاعفی که معمولاً در معاملات و مبادلات تهاتری رخ می‌دهد و هزینه‌ی مبادله و بهای تمام‌شده‌ی کالاها و نهاده‌های تولید را دست‌کم حدود ده درصد بالاتر می‌برد.

در شرایطی که یکی از دغدغه‌های درست مسئولان دسترسی به چندین میلیارد دلار است تا گرهی از مشکلات اقتصادی کشور گشوده شده و مهار تورم و رشد تولید محقق شود، تحمل هزینه‌های خودخواسته‌ی پیش‌گفته که شاید بر ده‌ها میلیارد دلار در سال بالغ شود، جای تأمل جدی دارد.

فرآیند پیاده‌سازی توصیه‌های اصلی اف‌ای‌تی‌اف که اصطلاحاً پیوستن به این گروه تلقی می‌شود، به طور جدی در دولت اصلاحات شروع شد و سپس در دولت نهم پی‌گیری‌ها و اقدام‌های مناسبی به عمل آمد و در نهایت در دولت یازدهم وارد مرحله‌ی جدی‌تری شد تا حدی که تنها دو مورد از آن باقی ماند که عبارت بودند از تصویب کنوانسیون‌های پالرمو و مقابله با تأمین مالی تروریسم (که به سی‌اف‌تی مشهور است). در دولت دوازدهم نیز پی‌گیری‌های فراوانی از سوی دست‌اندرکاران امر به وقوع پیوست که در نهایت نتیجه‌ای عاید نشده و شوربختانه نام ایران همچنان در لیست سیاه مانده است. مشخص نیست که دلایل اصلی عدم تصویب این دو مورد باقی‌مانده که در نهایت به مجمع تشخیص مصلحت نظام ارجاع شده، دقیقاً چیست.

در این سال‌ها تنها به مواردی کلی از قبیل مخاطرات امنیتی و ملاحظات سیاسی اشاره شده که به دلیل عدم دسترسی به استدلال‌های فنی و کارشناسی، نمی‌توان در باره‌ی صحت و سقم این دلایل اظهار نظر کرد.
گاهی نیز از سوی برخی نظردهندگان، موضوع به رفع تحریم‌ها ربط داده می‌شود، که این استدلال نیز از قوت کافی برخوردار نیست.

پنج سال پیش، زمانی که این بنده نکات فنی و اجرایی پذیرش توصیه‌های اف‌ای‌تی‌اف را در طی مصاحبه‌ای در روزنامه‌ی شرق توضیح می‌داد و سپس با نگارش مقاله‌ای در همان روزنامه نکات دیگری اضافه شد، هیچ‌گاه در باور نمی‌گنجید که تعلل در این زمینه به قدری طولانی شود که در بهار سال ۱۴۰۲ نیز درج نام ایران در لیست سیاه، همچنان تداوم داشته و اقدامی جدی در این خصوص نیز به عمل نیاید. طرفه آن‌که هم‌اکنون در نظام پولی و بانکی کشور، بخش مهمی از توصیه‌های کارگروه اعمال می‌شود و چیزی که در عمل پیاده‌سازی شده و قریب به اتفاق آن نیز رعایت می‌شود، رسماً به تصویب کامل نرسیده و دلایل منطقی برای آن نیز اقامه نمی‌شود.

هدف از نگارش این سطرها، استدعا از مسئولان دلسوز کشور است در جهت اتخاذ تدبیری برای برون‌رفت از این زیان خالص، که هر سال بر کشور تحمیل شده و داغی که با هر خبر تمدید ماندگاری ایران در لیست سیاه اف‌ای‌تی‌اف تازه می‌شود./شرق
@MostafaTajzadeh
@emtedadnet
📝📝📝یاد آر ز شمعِ مرده یادآر!

✍️علی مرادی مراغه ای

  ۳تیر ماه، مصادف است با کشته شدن فجیع ملک المتکلمین و میرزا جهانگیرخان صور اسرافیل روزنامه‌نگار. یعنی اولین شهید روزنامه نگار به سال۱۲۸۷ش....

پس از به توپ بستن مجلس، وقتی آن دو نفر را دستگیر و به باغشاه میبردند در بین راه، مردم نادان به آن دو فحش میدادند میرزاجهانگیرخان در زیر کتک و مشت و لگد قزاقان، شعار میداد اما ملک المتکلمین ساکت بود فقط گاهگاهی زیر لب میگفت: «لا حول و لا قوه الا بالله»...
به نزدیکِ سفارت انگلستان که رسیدند وقتی به گروهی اروپایی و ارمنی برخوردند، میرزاجهانگیرخان ایستاده با آواز بلندی بانگ بر زد«ما آزادی خواهانیم!»
قزاقی از پشت سر، سوشکه (نوعی شمشیر) بر پشتش زد و خون از جای ضربت جستن کرد...

هر دو آنها از استبداد بیزار و عاشق آزادی بودند ملک با خطابه های آتشینش و میرزاجهانگیرخان با قلم و روزنامه اش از مشروطه دفاع کرده و روحها را به عشق آزادی، به پرواز در آورده بودند اما اکنون پس از به توپ بستن مجلس و برچیدن مشروطیت ایران، هر دو اسیر استبداد بودند.
وقتِ شبانه، لیاخوف و شاپشال، دو ارتجاع روسی به زندان آمدند، شاپشال از میرزاجهانگیرخان پرسید:
«تو از کجا دانستی که من یهودی هستم؟»
روزنامه نگار جواب داد:
«اینطور شنیده ام. تکلیف روزنامه نگار اینست که هرچه بگویند بنویسد و اگر دروغ است بعدا تردید میکند»

وقتی هر دو زندانی را با غل و زنجیر به دستور محمدعلی شاه  بحضورش آوردند، ملک خطاب به شاه گفت:
«ترقی ملک و ملت جز در تحت لوای قانون و عدالت و بسط دانش و تربیت نبود... و اما اینکه مرا به کشته شدن تهدید کردی ...بدان که از کشته شدن من نتیجه ای عاید تو نخواهد شد زیرا از هر قطره خون من، هزاران ملک المتکلمین به وجود خواهد آمد که پرچم آزادی و عدالت و مشروطه را خواهند برافراشت».

آن شب سپری گردید و صبح، دو نفر قزاق وارد محبس شده ملک و میرزاجهانگیرخان را با غل و زنجیر، به گوشه ای از باغ بردند که جلادان در آنجا منتظر بودند. باقربیک یکی از جلادان، زنجیر گردن و پای دو زندانی را باز کرده، سپس کاظم خان و بالاخان، آستین ها را بالا زدند اول، میرزا جهانگیرخان را به دو قزاق دیگر سپردند، سپس طناب را به گردن ملک المتکلمین انداخته گره زدند و هر کدام، یک سر طناب را به دست گرفته محکم به سمت خود کشیدند. ملک لحظه ای تقلا کرد و بالاخره از پای افتاد. جسد بی جان ملک را به گوشه ای انداختند.

و این بار، کرم خان و باقربیک طناب را برداشته  به گردن میرزاجهانگیرخان انداختند روزنامه نگار سی و دو ساله که بدنی تنومند و قوی داشت هرچه جلادان طناب را میکشیدند با آنکه رنگ صورت زندانی کبود میشد اما روزنامه نگار خفه نمیشد و از پای نمی افتاد...!

در این موقع، کاظم خان (یکی از جلادها) قمه تیزش را از غلاف بیرون کشید و رو در روی روزنامه نگار ایستاد و قمه را با همه قوت به سینه روزنامه نگار فرو کوفت خون از سینه اش جاری شد و پیراهن سفید روزنامه نگار به سرخی گرایید، جلاد دوباره، تیغه قمه را بیرون کشیده و به سمت چپ سینه اش فرو کوفت. هیکل خون آلود روزنامه نگار، به کنار جسد ملک در غلتید...
به دستور کاظم خان، جسدها را به درون چاهی انداختند و بازگشتند.

روزنامه نگار، سه روز قبل از این حادثه، در روزنامه اش، مرگ خود را چنین پیش بینی کرده بود:

«...ما هم از این جانبازی و فداکاری عاری نداریم و هیچوقت نمی گوییم که چرا ما مغلوب مستبدین و بی دین ها شدیم،  زیرا که برادران آذربایجانی و گیلانی و فارس و اصفهانی ما در راهند و عن قریب خواهند رسید. ما میخواهیم با بدنهای خود زیر سم اسبهای آنان را نرم و مفروش کرده و زمین تهران را برای تشریفات مقدم این مهمانهای تازه رسیده از خون گلوی خود زینت دهیم و به برادرهای مهربان بگوییم و افتخار کنیم که ماییم پیش صف های شهدای راه آزادی...!»
«خداوند متعال با آن همه قدرت فائقه اش، دو فرشته بر انسان مامور نکرده تا مراقبش باشند و او را از ارتکاب به گناه و اشتباه باز دارند چه برسد به شما شیاطین...!»

دهخدا که از دست دژخیمان جان به سلامت برده بود در غربت، وقتی مرگ دوستش میرزاجهانگیرخان را شنید رثائیه ای در مرگش با عنوان « یادآر ز شمعِ مرده یادآر» سرود که ماندگار شد، این مسمط زیبا هر چند آکنده از درد و حسرت و تصویریست از سیاهی و اختناق استبداد، اما امید به فردایی روشن در آن موج میزند:
ای مرغِ سحر! چو این شبِ تار
بگذاشت ز سر، سیاه‌کاری،
وز نفحه‌ی روح‌بخشِ اسحار
رفت از سرِ خفتگان، خماری...

یاد آر ز شمعِ مرده یادآر!

http://www.upsara.com/images/x708014_11.jpg
⚛️ @MostafaTajzadeh
📝📝📝چرا پوتین نتوانست کودتا را پیش‌بینی کند؟

✍️عباس عبدی

پوتین نتوانست کودتا را پیش‌بینی کند. در نظام‌هایی که گفتگو و آزادی بیان و اظهار علنی احساسات ممکن نباشد، همین می‌شود که حاکم از شناخت جامعه خود نیز غافل می‌گردد و به یک‌باره با وضعی مواجه می‌شود که ذهن و روان او از آن غافل بوده است.

در ساختاری که سرآشپز خود را به فرماندهی یک نیروی غیررسمی و جنایتکار منصوب کنند، نتیجه‌ای از این بهتر که آن نیرو امروز تمرد نماید، نصیب آن ساختار نخواهد بود.

ماجرای جنگ اوکراین و وضعیت روسیه در این جنگ نشان داد که بمب اتم و تجهیزات پیشرفته نظامی و زرادخانه بزرگ گرچه مهم است، ولی در غیاب قدرت نرم‌افزاری، کارایی مداوم و موثر ندارند و چه بسا موجب حجاب عقل و مانع از دیدن واقعیت شوند.

دیدن درست واقعیت و تحلیل آن یک ویژگی نرم‌افزاری است. حکومتی که از شناخت نیرو‌های تحت فرمان یا نزدیک به خود غافل است، چگونه می‌تواند، دشمن و دیگران را بشناسد؟

در حقیقت باید گفت که گرچه در ظاهر پیشرفت تمدن با پیشرفت سخت‌افزار قرین است، ولی آنچه که کمتر دیده می‌شود و به چشم افراد عادی نمی‌آید، پیشرفت چشمگیرتر نرم‌افزاری به عنوان ویژگی یک تمدن است. نرم‌افزار است که قدرت مدیریت و به کارگیری سخت‌افزار را دارد و اصولا پایدارتر و منعطف‌تر است.

فارغ از هر سرنوشتی که برای روسیه و جنگ اوکراین رقم بخورد، در این نتیجه‌گیری نباید تردید کرد که روسیه در برابر غرب از نظر نرم‌افزاری پیشاپیش شکست خورده است.

فقط خدا کند که برای جبران این ضعف به ویرانگرترین سخت‌افزار موجود، یعنی بمب اتم متوسل نشوند./اعتماد
@MostafaTajzadeh
@emtedadnet
📝📝📝 آیا کفگیر تحریم‌ها به تهِ دیگ رسیده؟
 
✍️ اسفندیار خدایی

اخیراً روزنامه کیهان نوشته: «به نظر نمی‌رسد دیگر چیزی برای تحریم باقی‌ مانده باشد» و یا دیگر تحریمی نیست که آمریکا نکرده باشد و زین پس تحریم‌ها تکرار مکرراتند. نایب رئیس محترم مجلس نیز فرموده: «کفگیر تحریم‌های آمریکا به ته دیگ رسیده» ایا واقعاً چیزی برای تحریم باقی نمانده و نباید تحریمها را جدی گرفت؟ آیا می‌شود با طناب این تحلیل‌ها به ته چاه رفت؟

تحریم برخلاف جنگ نظامی، بصورت تدریجی زندگی مردم را متلاشی می‌کند. اوایل روزنه‌ها و راههای دور زدن فراوان و در دسترس است.


متن کامل

@MostafaTajzadeh
@emtedadnet
📝📝📝 یکسال گذشت!

✍️مالک رضایی

یک‌سال تمام از تهاجم همه‌جانبه ارتش روسیه به اوکراین گذشت و درحالی‌که برخی از تحلیلگران دنیادیده وطنی، از جمله عطاءالله مهاجرانی، این حمله را حساب‌شده و در برگیرنده پیروزی برق‌آسا برای روسیه تصور می کردند، اکنون این روسیه است که ملتمس از جامعه جهانی، به‌دنبال راهی‌ است که برای خروج از این جنگ، پیش پایش بنهند.

آقای مهاجرانی که معمولا در تحلیل‌های خود، سیاست را با فضای رمانتیک رمان‌هایی که خوانده است درمی‌آمیزد در همان آغازین روزهای تهاجم روسیه به اوکراین با قلمی حماسی و با نقل و تایید صریح مطلبی از رمان «نفوس مرده»ی «نیکلای گوگل»، رمان‌نویس خوش‌خیال روسی نوشت:


متن کامل
@MostafaTajzadeh
@emtedadnet
آذر منصوری رییس جبهه اصلاحات ایران شد

در دومین جلسه مجمع عمومی جبهه اصلاحات ایران که با دستور انتخاب هیات رییسه تشکیل شده بود، اعضای حاضر با اکثریت آرا به انتخاب خانم آذر منصوری به عنوان رییس جبهه اصلاحات ایران رای دادند.

انتخاب نواب رییس و دبیر و سخنگوی جبهه به جلسه فوق العاده موکول شد.
@jebheheslahat @MostafaTajzadeh
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
📝📝📝 درباره کتاب " استبداد: بیست درس از قرن بیستم، تیموتی اسنایدر، ترجمهٔ پژمان طهرانیان، نشر نو" + ویدئو( از: تصویرنو) همراه با زیرنویس فارسی

تاریخ تکرار نمی‌شود، ولی درس می‌دهد.

در قرن بیستم،دموکراسیهای اروپا به ورطۀ فاشیسم و نازیسم و کمونیسم سقوط کردند.

تاریـخ اروپای قـرن بیستـم نشـان می دهد کـه جـوامـع ممکن است از هـم بپاشند، دموکراسی‌ ها ممکن است سرنگون شوند، نظام‌های اخلاقی ممکن است فرو بریزند، و انسانهای عادی ممکن است خود را در موقعیتهایی غیرقابل تصور بیابند. اما از اروپایی‌ های قرن بیستم عاقل‌تر یا باهوش‌ترنیستیم که شاهدبودند مردمسالاری چطورتسلیم تمامیت‌خواهی شد.

اما مزیت ما بر اروپاییهای قرن بیستم آن است که می‌توانیم از تجربیات آنها درس بگیریم تا در برابر پیشروی استبداد پایداری کنیم./ نشرنو

@MostafaTajzadeh