فردای بهتر (مصطفی تاجزاده)
44.9K subscribers
10.8K photos
3.42K videos
520 files
29.3K links
✳️کانال تلگرامی «فردای بهتر» با منش اصلاح‌طلبانه با ارائه رویکردی تحلیلی تلاش دارد به گسترش دموکراسی و بسط چندصدایی در جامعه ایران به امید فردایی بهتر برای ایران و ایرانیان قدم بردارد.

اینستاگرام: https://instagram.com/seyed.mostafa.tajzade
Download Telegram
☑️ بیانیه حامیان جامعه مدنی (حجم) به مناسبت روز جهانی سازمان‌های مردم نهاد

✔️جامعه مدنی شبکه‌ای از انجمن‌ها، سمن‌ها، سازمان‌های ملی، انجمن‌های صنفی و جمعیت‌های خود بنیاد مستقل از دولت هستند که بر اساس علاقه و مشارکت مردم بنا می‌گردد. جامعه مدنی که با عاملیت مستقیم مردم در اداره اموراجتماع شکل می‌گیرد مقوم پیوندهای اجتماعی، سرزندگی و پویایی حیات اجتماعی می‌شود. بی تردید بر اساس و پایه‌های حیات اجتماعی پویا و با نشاط، می‌توان به ساخت حیات سیاسی پر قدرت و توسعه یافته دل بست و امیدوار شد. اکنون حیات اجتماعی و حیات سیاسی جامعه ایران دستخوش بحران‌های عدیده گشته است. در روز جهانی سازمان‌های مردم نهاد با تاکید بر محوریت جامعه و نقش مردم در سلامت حیات سیاسی و اجتماعی پیشنهاداتی را طرح می‌کنیم. بدین امید که از طریق گفتگو جامعه از بحران‌های موجود با خسارت‌های کمتر و بسلامت عبور نماید.

1️⃣ایران عزیز ما برای توسعه و توان‌افزایی محتاج مشارکت خیرخواهانه نهادهای مدنی است و مشارکت همه جانبه نیازمند امید، اعتماد و همبستگی خلاق است. جدی گرفتن نقش مردم و تشکل‌های مدنی در گرو رواداری و تاب‌آوری تکثر و تحمل و تضارب افکار و برسمیت شناختن تفاوتهاست. نباید اجازه داد نگاه‌های سیاست‌زده مقطعی، ساحت اجتماعی را تحت‌الشعاع انگاره‌های یکجانبه‌گرایانه، تسری‌طلبانه و حذفی خود قرار دهد. به بلوغ اجتماعی و دیرینگی مدنی ایرانی اعتماد باید کرد زیرا این بلوغ پیامد تاریخی سرشار از عبرت‌های مبارزه و تلاش برای بقای شایسته اجتماعی و ملی است.

2️⃣سپهر عمومی و گستره سرمایه اجتماعی متکثر ایرانی ظرفیت‌های بسیار جهت تضمین حقوق بشر و ارتقای حقوق شهروندی همگام با دانش، منش و روش متناسب فرهنگ بومی ایرانی دارد.

3️⃣ نگاه جامعه‌گرا در نهادهای مدنی از سوی مردم و دولت باید برسمیت شناخته شود. مصادره رویکرد مدنی برای هیچ دولت و حکمرانی امکان‌پذیر نیست. زیرا جنس و مناسبات کنشگری مدنی از جنس قدرت دوستی و رقابت‌های سیاسی و آمرانه نیست. بلکه مبتنی بر همبستگی و عاملیت تخصصی محدود مدنی است که عمدتا داوطلبانه و متکفل خدمت و خیر عمومی است. لذا هرگونه شبهه مدنی سازی دست ساخته قدرت‌ها، ناپایدار و تخریب‌گر اعتماد عمومی است.

4️⃣ امروز و پس از ایام سخت وقایع اعتراضی سال‌های گذشته، این مهم اثبات شد که نهادهای مدنی با پرهیز از حرکت‌های احساسی توده‌وار، جامعه را به سمت خردباوری، انسجام، هم افزایی، مشارکت‌پذیری و خشونت پرهیزی هدایت می‌کنند. جامعه توسعه‌خواه ایران برای رفاه و عدالت و آزادی نیازمند سپهر عمومی توانمند و منسجم است. جامعه مدنی مستقل و وارسته از منفعت‌طلبی‌های رایج در پیوند با منافع همگانی و خیر عموم در متن و بطن حیات اجتماعی در آرزوی کارکرد و عاملیت اثربخش اجتماعی است. رویکرد امنیتی-پلیسی به کنشگران مدنی و جامعه مدنی مهم‌ترین مانع در مسیر عاملیت موثر در راستای خیر عموم است.

✔️در راه توسعه و برخورداری از حیات اجتماعی-سیاسی سالم هیچ جایگزینی برای نهادهای مدنی مستقل شهروند بنیاد وجود ندارد.

👈🏻 ادامه مطلب را در Instant View بخوانید.
@MostafaTajzadeh
@emtedadnet
📝📝📝دولت سیزدهم و مسائل اقتصادی کشور

✍🏻 حمید امین‌اسماعیلی، رئیس کمیسیون اقتصادی حزب اتحاد ملت:

بررسی عملکرد اقتصادی دولت‌ها را می‌توان در سه محور برنامه‌های آنها برای حل و رفع معضلات و بحران‌های اقتصادی کشور، عملکرد آنها و نیز تطبیق عملکرد با برنامه‌ها مورد بررسی و ارزیابی قرار داد. حزب اتحاد ملت ایران در آستانه یک‌سالگی فعالیت دولت سیزدهم، در مرداد ۱۴۰۱ با انتشار بیانیه‌ای عملکرد اقتصادی دولت را در حوزه‌های مختلف بررسی و منتشر کرده است. طبعا بررسی عملکرد اقتصادی دولت هم از جمله حوزه‌های اصلی این ارزیابی بوده است. قرار است در آستانه دوسالگی دولت در مردادماه ۱۴۰۲ نیز مجددا این موضوع مهم مورد بررسی مجدد قرار گیرد.

در حوزه عملکرد اقتصادی دولت سیزدهم در بیانیه تفصیلی یادشده نشان داده شد که اگر مبنا را پنج شاخص مهم اقتصادی یعنی رشد اقتصادی، تورم، اشتغال، سرمایه‌گذاری و عملکرد برنامه دولت در بازار مسکن در نظر بگیریم، با عنایت به برنامه‌ها و شعارهای دولت آقای رئیسی، متاسفانه در هیچ شاخصی وضعیت دولت مناسب نیست و روند کارکرد یک‌ساله اول دولت شرایط اقتصادی کشور را بغرنج‌تر و بحرانی‌تر کرده است. متاسفانه به دلایل مختلفی از جمله ادامه تحریم‌های ویرانگر خارجی، قفل شدن تبادلات رسمی و شفاف مالی کشور با جهان، مدیریت نامطلوب اقتصادی دولت، سیاست خارجی تشنج‌زا با جهان، خصوصاً برخی کشورهای همسایه و قدرت‌های بزرگ جهانی، دور شدن از سیاست نه‌شرقی، نه‌غربی و چرخش سیاست خارجی کشور به‌سمت شرق (نگاه به شرق)، خیزش اعتراضی اخیر و تعمیق شکاف دولت- ملت، بی‌توجهی به ابرچالش‌های اقتصادی و اجتماعی کشور، بی‌اعتنایی به نظرات کارشناسان خبیر و بصیر، روند تحولات آتی کشور متاسفانه به‌هیچ‌روی امیدوارکننده نیست و مسئولان هم عمدتاً به وعده‌درمانی، آن‌هم وعده‌هایی که به‌سرعت خلاف آنها آشکار می‌شود، مشغول‌اند.

برخی نمادهای اصلی اقتصادی کشور در سال‌های اخیر نظیر تورم بالای ۴۰ درصدی، نرخ رشد اقتصادی ناچیز، نرخ سرمایه‌گذاری کمتر از استهلاک دارایی‌ها، فقر روزافزون طبقات ضعیف و متوسط کشور (حدود یک‌سوم جمعیت کشور در فقر به‌سر می‌برند و برآورد می‌شود ضریب جینی متاسفانه بیش از چهل‌صدم شده است)، افزایش مستمر نرخ ارز و سقوط مستمر ارزش پول ملی و... دورنمایی بحران‌افزا در وضعیت آتی کشور را در حوزه اقتصادی نشان می‌دهد.

سه اقدام مهم اخیر دولت در حوزه اقتصادی یعنی مولدسازی دارایی‌های غیرمنقول، ارائه لایحه بودجه سال 1402، تلاش برای ساماندهی نرخ ارز با ایجاد مرکز مبادله ارز و طلا هم متاسفانه و به دلایل مختلف هیچ شوقی برنمی‌انگیزد و نشانی از بهبود اوضاع ندارد.

در مسئله مولدسازی اموال غیرمنقول دولت که هفته‌های اخیر سروصدای زیادی در عرصه‌های رسانه‌ای و افکار عمومی ایجاد کرده است، علاوه بر مسائل و مشکلات قانونی عدیده مصوبه یادشده و سازوکارهای فسادزایی که در مصوبه و فرآیند اجرایی آن وجود دارد و بارها از زبان صاحب‌نظران و دلسوزان کشور ابراز شده است، روشن است که اجرایی شدن آن با توجه به شرایط اقتصادی و اجتماعی فعلی و آتی کشور در هاله‌ای از ابهام قرار دارد. لایحه بودجه کشور نیز که با مشکلات فراوان و تاخیر تقدیم مجلس شده است، دارای مختصات و ویژگی‌هایی نظیر ۴۰درصد رشد مقدار کل بودجه نسبت به سال پیش (درحالی‌که نرخ تورم احتمالی سال آتی نیز بیش از ۴۰ درصد است)، افزایش ۲۶درصدی بودجه عمرانی و تملک دارایی که طبعاً در مرحله تخصیص پیش‌بینی می‌شود، حداکثر نیمی از آن تخصیص می‌یابد و این نسبت حتی نمی‌تواند هزینه نگهداری و تعمیرات سرمایه‌های موجود و دارایی‌های موجود را تکافو کند، پیش‌بینی فروش یک و چهاردهم میلیون بشکه نفت روزانه با نرخ حدود 85دلار که روشن نیست با روند تحولات برجام و تحریم‌ها چه سرنوشتی خواهد یافت، افزایش ۵۹ درصدی درآمدهای حاصل از مالیات آن‌هم در شرایط رکود بخش‌های تولیدی و خدماتی کشور، افزایش ۲۰درصدی حقوق و دستمزد‌ها در مقابل تورم بالاتر از ۴۰ درصدی، کاهش سرانه بودجه عمومی به نرخ ثابت نسبت به سال‌های پیش، افزایش بی‌رویه بودجه نهادهای غیرشفاف و نظارت‌ناپذیر و... است.

روشن نیست این بودجه در رویارویی با حجم مسائل و مشکلات دیرپای اقتصادی کشور، چه مشکلاتی را می‌تواند حل‌و‌رفع کند! جالب آن است که در این بودجه اثری از مصوبه سران قوا در باب مولدسازی، تحولات ارزی، تحولات احتمالی نرخ نهاده‌های انرژی وجود ندارد.

🔹متن کامل
@MostafaTajzadeh
@emtedadnet
📝📝📝 "پایان یک ایدئولوژی دیگر"
✍🏻 محمود سریع‌القلم

در پایانِ یک سمینارِ مجازی اخیرِ مجمع جهانی اقتصاد (داووس) پیرامونِ فن‌آوری‌­های جدید در اقتصاد بین‌الملل، به‌وضوح روشن بود که منطقِ یک ایدئولوژی دیگر منسوخ شده است. کدام ایدئولوژی؟ ایدئولوژی عدم یادگیری از/ عدم همکاری با منظومه جهانی.

این ایدئولوژی که با قرائت­‌های مختلف از مبارزه با امپریالیسم از اواخر قرن نوزدهم آغاز شد؛ هم‌اکنون فقط در سه کشور تبلور دارد (کوبا، بلاروس، کره‌شمالی).

چینی‌­ها در دهه۱۹۶۰ متوجه شدند که سخنرانی‌های آتشین در مجامع جهان‌سومی و غیرمتعهدها، سطح فقر و محرومیت مردم چین را نمی­‌کاهد؛ بلکه باید از طریقِ کار و رقابت، با منظومه جهانی تعامل کنند تا "سهم اقتصادی و در نتیجه سیاسی" به‌دست آورند.

چینی‌­ها با توانِ مالی و مازادی (Surplus) که جمع کردند، ثروتمند و مدرن شدند و درعین‌حال، کنفوسیوسی ماندند تا آنجا که در سه دهه، ۵۰۰مرکز آموزشِ کنفوسیوس در جهان تاسیس کردند و تنها در آمریکا، ده‌هزار نفر استادِ چینی، زبان چینی تدریس می‌­کنند.

این تحولات امروزی از زمان خود مائو و با مدیریت تئوریک و سیاسی چوئن لای طی سال‌های ۱۹۶۸ تا ۱۹۷۶ آغاز شد. به‌عبارتی، برای مبارزه با فقر در داخل و کسب سهم قدرت سیاسی در منظومه جهانی، خود رفیق مائو قبول کرد مائوزدایی شود؛ ولی با پیچیدگی­‌های روانی و فرهنگی چینی‌­ها، خود را خیلی آلوده نکرد و مسئولیت تغییر را به نفر دوم هرم قدرت، یعنی چوئن لای، تفویض کرد.

چین از زمان انقلاب (۱۹۴۹) تا ۱۹۷۰ که وارد نظام جهانی شد، شش معاهده امضا کرده بود. اما از ۱۹۷۰ تا ۲۰۱۹ برای پیشرفت و توسعه خود، ۲۶۸ معاهده امضا کرده و از طریق چندجانبه‌گرایی به قدرت و ثروت رسیده است.

ایرباس بعنوان یک تولیدکننده اروپایی با حدود ۱۲هزار عرضه‌کننده قطعات همکاری می‌­کند. نکته بسیار حائزاهمیت در این رابطه اینست که ۴۰درصد از این عرضه‌کنندگان غیرغربی هستند.

قاعدتا غرور غربی- اروپایی در صنعت و سیاست نباید اجازه می‌­داد که چنین تعاملی با عرضه­‌کنندگان جهان سومی تحقق پیدا کند؛ اما عرضه­‌کنندگان قطعات ایرباس در اثر تعامل و یادگیری و بهبود کیفیت تا آنجا پیش رفته‌­اند که از ۳۵کشور تامین‌کننده قطعات، ۲۴کشور از آسیا و آمریکای لاتین هستند.

در حدی فرصت همکاری و تعامل در جهان افزایش یافته که در مجموع، ایرباس ۸۰درصد از قطعاتِ موردنیاز خود را از طریق برون‌سپاری تهیه می‌­کند.

ویتنام کشوری است که بخوبی در دهه۱۹۹۰ این واقعیت جهانی را تشخیص داد، غرور بی­جای خود را کنار گذاشت، وارد عرصه دادوستد جهانی شد، رقابت کرد و هم‌اکنون شرکت‌های بزرگی مانند سامسونگ، مایکروسافت، نوکیا، تویوتا و هوندا این کشور را مهم­ترین پایگاه تولیدی خود قرار داده‌­اند.

در فرآیند تولید این شرکت‌ها، بومی‌ها بسیار می‌آموزند. طی ده سال از ۲۰۰۷ تا ۲۰۱۷، ویتنام ۳۰۰میلیارد دلار سرمایه‌گذاری خارجی جذب کرد.

آیا ویتنام برای تولید ثروت و بهره­‌برداری از مازاد، انتخاب دیگری جز ورود در صحنه رقابت جهانی داشت؟ آیا ویتنامی­‌ها می­‌توانستند در سال۲۰۲۰ با همان منطقِ سال۱۲۰۰ زندگی کنند که هر خانواده­‌ای از چندکیلومتری منزل خود خارج نمی­‌شد و صرفا با قدری تولید کشاورزی بقا داشت؟ آیا ویتنام می‌توانست درگیری تاریخی خود را با چین، ژاپن، کره، آمریکا و فرانسه ادامه دهد؟

ویتنام سال۱۹۹۶ تقاضای عضویت در سازمان تجارت جهانی داد و سال۲۰۰۷ پس از ۱۱سال عضو شد. شاید برای تبیین بحثِ منسوخ شدنِ اندیشۀ مبارزه با جهان، آنچه در آن ۱۱سال اتفاق افتاد، بسیار حائز اهمیت باشد.

مسئولان و دانشگاهیان ویتنام که این نویسنده فرصت گفت‌وگوی با آنها را داشته، مکرر بیان می­‌داشتند که اقتصاد و نظامِ تصمیم‌سازی ویتنام چندین گرفتاری جدی داشت: فساد، خویشاوندسالاری، ناکارآمدی و هدر دادن منابع تولید.

در طول ۱۱سال مذاکره WTO با ویتنام، مقامات این کشور باید به ۱۵۰۰ سئوال حقوقی، نهادی، ساختاری، مالی و تصمیم­‌سازی در ویتنام پاسخ می­‌دادند.

هرچند مشکلات اقتصادی فوق با درصدی در عموم نظام‌­های اقتصادی وجود دارد؛ اما به اذعان مقامات و دانشگاهیان ویتنامی، ورود در اقتصاد جهانی و تعامل مستقیم با صدها شرکت و تولیدکننده بزرگ، باعث دو تحول عمده در این کشور شد: شفافیت مالی و رقابت شدید تولیدکننده داخلی با خارجی.
📌متن کامل اینجا
🆔 @MostafaTajzadeh
📝📝📝 دستور وزارت اطلاعات برای «لغو قبولی» یک فعال سیاسی در مقطع دکتری جامعه‌شناسی سیاسی

به گزارش رسانه‌‌ی تحکیم ملت: در روزهای گذشته با حکم وزارت اطلاعات از ادامه‌ی تحصیل عبدالله مومنی فعال و زندانی سیاسی سابق در مقطع دکتری جامعه شناسی سیاسی ممانعت به عمل آمد. ‏وزارت اطلاعات جمهوری اسلامی در نامه‌ای به دانشگاه علوم و تحقیقات تهران اعلام کرده که قبولی عبدالله مومنی در مقطع دکتری «ملغی اعلام» شود و از ادامه‌ی تحصیل او در این دانشگاه جلوگیری شود. در پی این نامه نیز دانشگاه آزاد واحد علوم و تحقیقات مانع ثبت نام این فعال سیاسی در ترم دوم سال جاری شده است.

‏لغو قبولی این فعال سیاسی درحالی صورت می‌گیرد که هیچ مانع قانونی برای ادامه‌ی تحصیل او وجود ندارد و حکم اخراج او بدون انجام هرگونه روند دادرسی در کمیته‌های انضباطی یا دادگاه‌ها صرفا بنا به تشخیص و نظر وزارت اطلاعات صادر شده است. ‏عبدالله مومنی پس از قبولی در آزمون دکتری سال ۱۴۰۰ در رشته جامعه شناسی سیاسی مشغول به تحصیل بوده است. این حکم وزارت اطلاعات همزمان با آن صادر می‌شود که دولت جمهوری اسلامی همزمان با سالگرد انقلاب ۵۷ رسما اعلام کرد که ادامه تحصیل تمامی دانشجویانی که در پی وقایع جنبش زن، زندگی و آزادی در دادگاه‌ها و کمیته‌های انضباطی به اخراج و تعلیق محکوم شده بودند «در امتداد عفو پدرانه» بلامانع است و آن‌ها به دانشگاه‌ها بازخواهند گشت. تصمیمی  که ظاهرا در حد گفتار درمانی بوده و در عمل وزارت اطلاعات، وزارت علوم و دانشگاه آزاد اهمیتی برای آن قائل نیستند!
🆔️@tahkimmelat
درخواست ۲۰ زن زندانی سیاسی فعلی و پیشین برای آزادی فعالان محیط زیست از زندان

♦️بیست زن زندانی سیاسی فعلی و پیشین در نامه‌ای خواستار آزادی فعالان و کارشناسان محیط زیست از زندان شدند.

♦️امضاکنندگان این نامه که با دو تن از فعالان و کارشناسان محیط زیست همبند بوده‌اند، با اشاره به آزادی شماری از زندانیان سیاسی و عقیدتی در روزهای گذشته، اعلام کرده‌اند در حالی که همه ناظران بر «ساختگی بودن» پرونده این گروه از فعالان و کارشناسان محیط زیست اذعان داشته‌اند اما «موارد بی‌شمار نقض حقوق بشر در این پرونده پایان نمی‌پذیرد.»
این گروه از زنان زندانی سیاسی فعلی و پیشین در ادامه نامه خود نوشته‌اند که اگرچه آزادی سپیده کاشانی، نیلوفر بیانی، هومن جوکار، سام رجبی، مراد طاهباز، امیرحسین خالقی و طاهر قدیریان امری «ضروری» است اما با آزادی آن‌ها هم، «رنج و کابوسی که بر زندگی آن‌ها و خانواده‌ها و جامعه ایران سایه انداخته، جبران نخواهد شد.»

♦️امضاکنندگان این نامه در ادامه از « دو سال بازداشت در سلول‌های بند امنیت سپاه پاسداران و هشت ماه تحمل سلول‌های انفرادی، بازجویی‌های تحت شکنجه و فشار روحی و روانی شدید و برخی نیز زیر شکنجه فیزیکی، تهمت، افترا، تهدید، ارعاب، نیرنگ و فریبکاری، هتک حرمت و تهدید و آزار جنسی، تهدید به تزریق آمپول هوا و فلج‌کننده، مخدوش کردن نوشته‌های متهمان، نشان دادن عکس و فیلم از کاووس سیدامامی و تحت بازجویی بودن خواهر و پدر و … متهمان، ایجاد صداهای دلهره‌آور و کوبیدن به صندلی‌ها و دیوارها، ملاقات با همسر با لباس‌های خون‌آلوده و لب‌های چاک خورده، عدم دسترسی به پرونده تا امروز به دلیل محرمانه و فوق امنیتی خواندن آن، عدم دسترسی به وکیل تا جلسات دادگاه، بی‌اطلاعی از کیفرخواست تاکنون، توهین قاضی به متهمان و اخراج آن‌ها از جلسات محاکمات و دادگاه و عدم ابلغ آرا و بالاخره محرومیت از آزادی مشروط، مرخصی و شمول بخشنامه‌های صادره از سوی قوه قضائیه» به عنوان «موارد بی‌شمار نقض حقوق بشر در این پرونده» نام برده‌اند.

♦️این نامه به امضای نرگس محمدی، ناهید تقوی، زهرا زهتابچی، فاطمه مثنی، مهوش شهریاری، فریبا کمال‌آبادی، سپیده قلیان، بهاره هدایت، فائزه هاشمی، گلرخ ایرایی، ویدا ربانی، شکیلا منفرد، عالیه مطلب‌زاده، نوشین جعفری، هستی امیری، رها عسگری‌زاده، ژیلا مکوندی، ملیحه جعفری، گلاره عباسی و بهاره سلیمانی رسیده است.

@mellimazzhabi @MostafaTajzadeh
خاطرات سلول انفرادی

🟩 قسمت پنجاه و سه

🟢 به پدرم گفتم «بفرمایید نهارتان را نوش جان کنید.» گفت «با هم می‌خوریم.» وقتی نگاهش را روی محل تزریق سرم دیدم، با توجه به وسواسی که روی نظافت و بهداشت داشت، گفتم «اجازه دهید بروم دستم را بشویم.»

🟢 وقتی برگشتم و سلفون را از روی غذا برداشتم، پدر گفت «با هم غذا می‌خوریم.» من عذرخواهی کردم و با این فرض که او از اعتصاب غذایم اطلاعی ندارد گفتم «روزه هستم. انشاءالله بعد از افطار می‌خورم.» او از من قول گرفت و کمی از غذا را خورد و زود آن را کنار زد.

🟢 سپس گفت «من یک ساعتی با این بنده خدا صحبت می‌کردم. آدم خوبی است. جبهه رفته است. من از مبارزات برایش گفتم و او از جبهه.» از شدت خشم نمی‌دانستم چه بگویم. خودم را کنترل کردم و آرام گفتم «شما خودتان نیتتان درست است، در مورد همه خوش‌خیالی می‌کنید. این‌ها یا دروغ می‌گویند و جبهه نرفته‌اند و یا اگر هم سابقه‌ای در دفاع از کشور دارند، حالا دیگر با این همه ظلمی که در حق بی‌گناهان می‌کنند، عوض شده‌اند و در جبهه‌ی باطل قرار گرفته‌اند.»

🟢 پدر گفت «من به این‌ها گفتم اجازه دهید این روزهای عید «صبیه» بیاید منزل خودمان، با او صحبت می‌کنم. ولی گفتند مجوز قضایی نداریم اما اگر همکاری کند کارش زود تمام می‌شود و بیرون می‌آید. حالا شما جوابشان را بده تا زودتر کار تمام شود.»

🟢 چشم در چشم پدرم که به‌واقع حکم استاد و مرشد مرا در مسیر حق‌طلبی و ظلم‌ستیزی داشت دوختم و گفتم «پدرجان من دست شما را می‌بوسم و سپاسگزارتان هستم که با روش تربیتی درست، مرا ظلم‌ستیز بار آورده‌اید و مرا به مدرسه‌ی رفاه فرستادید که عدالت‌خواهی و مقابله با ستم را بیاموزم. تا حالا به همسرم که هیچ گناهی جز زبان سرخ بی‌لکنت برای انتقاد ندارد، ستم می‌شد و حالا که دادخواهی‌اش را کرده‌ام خودم را به انفرادی انداخته‌اند و از حقوقم محروم هستم. مرا از فرزندم دور نگه داشته‌اند. حتی اجازه‌ی ملاقات با مصطفی را به من نمی‌دهند. این اگر ظلم نیست پس چیست؟ و اگر این‌ها ظالم نیستند، چه کسی ظالم است؟ جرم من این است که ظلم این‌ها را فریاد زده اطلاع‌رسانی کرده‌ام. در مورد همکاری هم بهشان گفته‌ام ساواک انتظار همکاری از زندانیان سیاسی داشت، شما چرا پا جای پا آن‌ها گذاشته‌اید؟»

🟢 پدرم گفت «می‌گویند چون سوالاتشان را جواب نمی‌دهی، نمی‌توانند پرونده را زود ببندند».

🟢 گفتم «مزخرف می‌گویند. سوالات تکراری بی‌ربط به من را مطرح می‌کنند. اصلا من چرا باید اینجا باشم که بازجویی شوم؟ زندان جای مجرم و گناهکار است. من چه کرده‌ام جز کارهایی که وقتی شما زندان بودید، مادرم، بدون اینکه آموزشی دیده باشد، انجام می‌داد؟ مگر نه اینکه هر روز پیگیر کار شما بود و اینور و آنور می‌رفت و تقلا می‌کرد؟

@MostafaTajzadeh
حضور مهدی نصیری در دادگاه ویژه روحانیت قم

مهدی نصیری در پی شکایت حمید رسایی صبح دیروز (۱۴۰۱/۱۲/۸) در شعبه ۴ دادیاری دادگاه ویژه روحانیت قم حاضر شد و به سئوالات دادیار پاسخ داد.
شکایت حمید رسایی مربوط به بازنشر ویدئوی انتقادی خانم زینب موسوی در کانال مهدی نصیری بوده است.
حمید رسایی، نماینده سابق مجلس و عضو جبهه پایداری در مورد اعتراضات خیابانی نسبت به حجاب اجباری، اظهار داشته بود:
"فکر می کنید جماعت اقلیتی که در برخی خیابان‌ها روسری را روی دست می چرخانند دنبال چه هستند؟ خیلی از آنها خودشان هم نمی‌دانند اما آن طرف آب در یکی از تجمعات، واقعیت این جریان خودش را نشان داده. یکی لخت شده رفته روی بلندی و سخنرانی می‌کند. تمام حرفش این است که چرا در ایران نمی‌گذارند ما لخت بگردیم. تمام خواسته اینها از آزادی همین است، هر شب با یکی بخوابند و مثل حیوان بچَرند...بیچاره‌تر از این جماعت، کسانی هستند که مثل سربازان بی جیره و مواجب، در فضای مجازی با استوری گذاشتن و لایک کردن و ... به این آینده سیاه ضریب می‌دهند، در حالی که شاید اعتقادی به این آینده نداشته باشند."
به دنبال انتشار این مطلب، طنز پرداز مشهور قمی، زینب موسوی در ویدئویی به نقد اظهارات رسایی پرداخت و در صدها پیج اینستاگرام و کانال تلگرامی از جمله کانال مهدی نصیری بازنشر شد.
رسایی مدعی شده در این ویدئو به او اهانت شده است.
نصیری در پاسخ به این سئوال دادیار که انگیزه شما از انتشار این ویدئو چه بوده، گفت:
"استنباط افکار عمومی از اظهارات آقای رسایی اهانت و نسبت زشت فحشا دادن به زنان معترض آزاده و شریف ایرانی به حجاب اجباری بود و همین امر موجب انتقادات فراوان و بازنشر ویدئوی خانم موسوی در صدها پیج و کانال شد. انگیزه من نیز در بازنشر این ویدئو بازتاب دادن خشم مردم بوده است."
رأی دادگاه در مورد این پرونده طی روزهای آینده مشخص خواهد شد.//
@nasiri1342238
📝📝📝دو اخلالگر سخنرانی سال ۱۳۹۴ روحانی که اکنون در "بهارستان" و "پاستور"، "پست و مقام" گرفته‌اند

🔆اعتراض به روحانی برای برخی نان و آب داشت

✍️ روزنامه اعتماد نوشت:
.

روز دانشجوِی سال ۱۳۹۴،حسن روحانی به دانشگاه شریف رفت. در این روز برخی دانشجویان طبق معمول اعتراضاتی به رئیس‌جمهور وقت داشتند.

اما وقتی عکس‌ های دانشجویان معترض در روز دانشجوی ۱۳۹۴ را می‌بینیم؛ دو چهره آشنا را پیدا می‌کنیم.

نفر اول کـه توانست به مجلس انقلابی راه پیدا کند کسی نیست جز سید محسن دهنوی؛ او ۷ خرداد ۱۳۹۹ نماینده مردم تهران شد.

امـا نفر دوم هم بالاخره توانست پست و مقام بگیرد. ابراهیم رئیسی، محمدامین آقامیری را به‌عنوان دبیر شورای عالی و رییس مرکز ملی فضای مجازی منصوب کرد.

آقامیری نیز جزو کسانی بود که در آنروز تاریخی علیه روحانی شعار میداد./عبدی مدیا

@MostafaTajzadeh
📝📝📝ما «سانکو پانزاهای» نمک نشناس
✍🏻 فرهاد قنبری
«دُن کیشوت» و «سانکو پانزا» دو شخصیت اصلی اثر جاودانه سروانتس[دُن کیشوت] هر کدام به جهان کاملا متفاوتی تعلق دارند.
دُن کشیوت شوریدهٔ پاک باخته ای است که به‌خاطر مطالعهٔ کتاب‌های سلحشوری-پهلوانی ارتباط خود با واقعیت را از دست داده‌است. دُن کیشوت خود را قهرمان و پهلوانی سرگردان و سترگ می‌بیند که قرار است برای رسیدن به عشق ناب زیباروی و شاهزادهٔ نجیبش سختی‌ها و مشقات زیادی را به جان بخرد و همچون هرکول و اسفندیار از خان‌های چندگانهٔ خود سرافراز و پیروز بیرون آید. دُن کیشوت در افق بلند اندیشه های متعالیش جایی برای امور روزمره و دغدغه معیشت و غرایز پست و این جهانی نمی بیند. دُن کیشوت خود را در جایگاهی می بیند که قرار است کشتی به گِل نشسته آرمانهای بلند بشری را به سر منزل مقصود برساند و نام خود را بر تارک بلند تاریخ قهرمانان بشری جاودانه سازد.
در مقابل سانکو پانزا همراه و همدم این پهلوان سرگردان، روستایی ساده‌ و بی‌سوادی است که به امید زندگی راحت و به دست آوردن ثروت همراه او شده‌ است. سانکو پانزا دغدغه این جهانی دارد، اهل حساب کتاب است، به منافع شخصیش می اندیشد، چشم امیدی به غذای لذیذ و جای خواب راحت دارد و جهان آرمانی دُن کیشوت برایش چندان قابل فهم نیست.

ما عموم ملت ایران شبیه سانکو پانزا هستیم‌، دغدغه معیشت و نان شب داریم، هنوز همان الاغ تکیده و رنگ پریده مان برایمان مهم است، در خلوت خویش دو دوتا چهارتایمان را می کنیم، درگیر روزمرگی و مادیات و غرایزمان هستیم. در مقابل عموم حاکمان ما دُن کیشوت هستند، نگاه آنها هم به ما به مانند نگاه دُن کیشوت به سانکو پانزاست. آنها به ما به چشم موجودانی کریه المنظر و پست می نگرند که توان و قدرت تشخیص آرمانهای بلند آنها را نداریم و مدام غُر می زنیم و دغدغه آب و نان داریم. آنها پیش خود می گویند ما در حال جنگیدن با مستکبرین عالم هستیم و این موجودات حقیر به فکر قیمت اجازه خانه و برنج و نان هستند، ما به دنبال مقاومت و آزادی انسان از چنگال خونخواران جهانی هستیم و اینها به فکر قیمت ماشین و دلار هستند، ما به دنبال هدایتشان به بهشت برین و سعادت آن جهانی هستیم و اینها دغدغه قیمت برنج و سیب زمینی دارند، ما به دنبال تحقق «ملت بزرگ و قهرمان ایران» هستیم و آنها به چشم پس انداز پول هستند، ما به دنبال تحقق بخشیدن به ارتش صدو پنجاه میلیونی مومنین ایرانی هستیم و آنها دغدغه پوشک و لباس و خورد و خوراک بچه دارند و..

تناقض این دو دیدگاه باعث شکل گیری دو زیست جهان کاملا متفاوت و متضاد شده است. در یک سوی جهان دُن کیشوتی که همه سلحشور و پهلوان هستند و چشم امید تمام مظلومان و محذوفان جهان به رشادتهای آنها دوخته شده است و در سوی دیگر جهان ما سانکو پانزایی ها که هر روز نگران از دست دادن جان و مال و نان سفره و سقف بالای سرمان هستیم.
@kharmagaas @MostafaTajzadeh
📝📝📝ابتلا یا عذاب؟

✍️احمد زیدآبادی:

ظهر امروز چند پیرمرد محلۀ ما که حضورشان در نمازجماعت مسجد محل تعطیل‌ بردار نیست، هنگام بازگشـت از مسجـد در بارۀ وضعیت اقتصـادی کشور و افزایش بی‌ سابقۀ قیمت‌ها با هم صحبت می‌کردند.

آنها از اوج گرفتن قیمت‌ها به شدت ناراحت بودند اما نمی‌دانستند که چه طرفی را باید مقصر بدانند!

ابتدا پای توطئۀ آمـریکا و اسـرائیل و بی‌ تدبیری دولت قبـل را وسط کشیدند و بعـد اشاراتی هم به بی‌عرضگی "بعضی‌ ها" کردند، اما اینها هیچکدام قانع‌شان نکرد. در آن میان، یکی از آنها، با استناد به سخنان امام‌جماعت مسجد گفت:"به قول حاج‌آقا، این ها همه ابتلا و امتحان الهی است تا ایمان ما سنجیده شود!"

دیگری اما نپذیرفت و در پاسخش گفت: "از موقعی که من یاد می‌ دهم، حاج‌آقا هر مشکلی را به پای ابتلا و امتحان الهی نوشته است. این چه ابتلایی است که تمامی ندارد! نه، به نظر من که این اصلاً ابتلا نیست،عذاب الهی است، روز به روز هم سخت‌ تر می‌شود"./نگاه متفاوت (احمد زیدآبادی)
@MostafaTajzadeh
عفو نامه

محمدعلی جنت خواه

کلیسا سال ها بعد از اینکه کوپرنیک مرد، فهمید نظریاتش ملحدانه است و مدل مرکز بودن خورشید و گردش زمین به دور آن مصداق ارتداد.

گالیله تلسکوپ را گذاشت جلوی چشم همه و می‌خواست کلیسا (بخوانید ایدئولوژی) را از باتلاق گمراهی نجات دهد. تلاشش را هم برای تفسیر از دین آن زمان کرد تا گرد بودن زمین توجیه مذهبی داشته باشد.

کلیسا هم گفت باشه آفرین ولی ما کوری ایدئولوژیک بیشتری داریم. دیگه چی فکر کردی پس فردا بگی زمین گرده لابد می‌خوای کاسبی ما رو هم به هم بزنی؟ انتخاب کن یا تو آتیش بسوزونیمت یا توبه نامه ای که از قبل برات پرینت کردیم رو امضا کن:
"در هفتادمین سال زندگی‌ام، در مقابل شما اربابان دین و دنیا، به زانو درآمده‌ام و در حالی که کتاب مقدس را در آغوش می‌فشارم، اعلام می‌کنم که ادعایم مبنی بر چرخش زمین به گرد خورشید، ناشی از مستی بوده و سراسر اشتباه و دروغ است."

به هرحال تاریخ برای تکرار شدن و آموختن است و ما هم خدای نکرده از گالیله بالاتر نیستیم. اگر او گفت غلط کردم، پس احتمالا چیز خیلی بدی هم نیست.

اما مفاهیم از یک حدی که گذر کنند ناگهان تغییر هویت می‌دهند. وقتی ریال زیاد چاپ شود تورم بالا می‌رود و بی‌ارزش می‌شود، وقتی تعهدنامه ها زیاد شود بی‌ارزش می‌شود، وقتی اعتراف‌ها بیشتر از حدی شود، بی‌ارزش می‌شود، وقتی دستگیری‌ها از حدی فراتر می‌رود بی‌اثر می‌شود، وقتی اعدام ...
ابزارهای تنبیهی اگر از #نقطه_شکست خود فراتر استفاده شوند، به ضد خود تبدیل می‌شوند و مشروعیت زدایی می‌کنند.

به هرحال، از نظر من زمین صافه و خورشید پشتش به ماست و ما در مستی و ملنگی بودیم که سال هاست از وقایع آذربایجان و ارمنستان گرفته تا خطر روسیه و مسیر قریب‌الوقوع از دست دادن جزایر سه گانه و ... با تلسکوپ (بخوانید عدد و رقم و استدلال) هشدار دادیم.

لباسی رو تصور کنید که دقیقا یه گردی اون وسطش اندازه کف دست سوراخه و تشکیلات کسی که پوشیده افتاده بیرون
اقتصاددان ها گیر دادن به آستین لباس، برجامی ها گیر دادن به یقه و هرکس چیزی می‌گوید و ارزشی ها هم می‌گن عوضش کونش معلوم نیست (ما هیچوقت شکست نمی‌خوریم)

ولی واقعیت همونه که همه می‌بینن اون داستان افتاده بیرون. مشکل همونه. و اینقدر بزرگ و واضحه که هرچقدر ما بگوییم زمین صافه و خورشید پشتش به ماست، اون حقیقت آویزونه و تو چشم همه.

اوضاع ما اینه.

تو این اوضاع توی اعتراف به صافی زمین راحت باشید.
آخرش سرنوشت حاکمیت کلیسا هم در مبارزه با عقل و علم، عیان شد.

#عفو
@jannatkhah_ir @MostafaTajzadeh
🎥تحصیل زنان افغانستان؛ رویای برباد رفته

✍🏻امتداد-گروه جامعه:
برای ما و جهان یک خط خبر بود، «طالبان ادامه تحصیل زنان در دانشگاه را ممنوع کرد» اما برای ملیحه‌ی ۲۲ ساله و همکلاسی‌هایش، آوار خبری که قرار است زندگی‌شان را تباه کند.

✔️بر اساس اعلام یونسکو از سال ۲۰۰۱ تا ۲۰۱۸ - دوره بین حکومت طالبان - میزان حضور زنان در آموزش عالی ۲۰ برابر شده است. بیش از ۳.۶ میلیون دختر تا سال ۲۰۱۸ در مدارس ثبت نام کرده‌اند - بیش از ۲.۵ میلیون در مدارس ابتدایی و بیش از یک میلیون در دوره متوسطه. بر اساس گزارش سازمان ملل متحد، افزایش تعداد دختران در آموزش متوسطه به طور خاص قابل توجه بود، به طوری که در سال ۲۰۱۸ نزدیک به ۴۰ درصد در مقایسه با ۶ درصد در سال ۲۰۰۳ ثبت نام کردند.

✔️ با این حال درس خواندن در مدارس و ادامه تحصیل در دانشگاه قرار است به یک رویا برای زنان افغانستانی تبدیل شود. زمانی که طالبان در سال ۲۰۲۱ قدرت را به دست گرفتند، اعلام کردند که تحصیل برای پسران و دختران بالاتر از کلاس ششم ابتدایی به حالت تعلیق در خواهد آمد، اما از سال ۲۰۲۲، از سر گرفته خواهد شد. طالبان اعلام کرده بود که به زمان نیاز دارد تا بازنگری اساسی برای حذف موضوعات غربی از کتاب‌های درسی و انعکاس آموزه‌های دینی و اسلامی در کتاب‌ها را انجام دهد.
جز این بهانه دیگری هم در کار بود، طالبان معتقد بود که یونیفورم و لباس مخصوصی باید برای دانش‌آموزان دختر درنظر گرفته شود.

✔️ در حالی که طالبان در اولین دوره قدرت خود بین سال‌های ۱۹۹۶ تا ۲۰۰۱ تحصیل و کار را برای زنان ممنوع کرده بود، با این حال دختران اجازه داشتند به مدرسه بروند. در دوره جدید علیرغم وعده‌های اولیه که طالبان قول حکومت معتدل‌تر در مورد احترام به حقوق زنان و اقلیت‌ها را داده بود اما به مرور به طور گسترده تفسیر خود از قوانین اسلامی را سخت‌گیرانه‌تر دنبال می‌کند. ابتدا کلاس‌های درس دانشجویان دختر و پسر را جدا کردند، اجازه تدریس استاتید مرد به دختران ممنوع شد و در نهایت در روزهای آخر پاییز امسال، حق ورود زنان به دانشگاه را ممنوع کرد.

✔️در سال ۲۰۰۱، تنها ۸۰۰۰ دانشجو در دانشگاه‌های افغانستان ثبت نام کرده بودند و تا سال ۲۰۲۰ این آمار به رقم ۴۰۰ هزار دانشجو رسید. و در حالی که مشکلات مربوط به برابری و دسترسی، به ویژه برای زنان و اقلیت‌ها همچنان ادامه داشت، ۱۱۰ هزار نفر از کسانی که ثبت نام کردند زن بودند.

✔️ حال اما با ممنوعیت تازه طالبان به نظر می رسد وضعیت از همیشه برای تحصیل زنان افغانستان اسفبار شده باشد.
@MostafaTajzadeh
@emtedadnet
🔴 ولایت غیرمتخصص بر متخصص!!

شهاب‌الدین‌حائری شیرازی

کاظم‌صدیقی:
با دعا می‌توان از جنگ اقتصادی کشور گذر کرد
اگر مسئولان گذشته ما غربگرا نبودند، مشکلات کنونی را نداشتیم...ادامه در انتخاب

📌حاشیه

این سخن شیخ‌کاظم استدلال قوتمندی هست بر ابطال نظریه بی‌اساس ولایت فقیه که قبلا در کانال‌به آن پرداختم

برادر!
شما برو توی محراب دعا کن میز مدیریت کشور را بسپار به افرادی که غیر از دعا کردن؛ اداره مملکت را هم بلدند.
به‌ عنوان فردی که ۳۰سال عمرش را در دروس طلبگی گذرانده و مجتهد است به شما می‌گویم روحانیت از صرف میر که اولین کتاب ادبیات است که می‌خواند تا کفایه که آخرین کتاب است که درعلم اصول می‌خواند و در دروس خارج فقه واصول که کرسی نظریه پردازی در این دو علم است هیچ علمی و هیچ تجربه ای که به کار اداره مملکت بخورد کسب نمی‌کند.

اداره مملکت کار کسانی است که کسب وکار کرده و تجربه اداره امور کارگاه وکارخانه‌ای را داشته باشند یا علم مدیریت وحقوق و... اموخته باشند.

مرحوم استاد محدرضاحکیمی :

در نگاه اسلام مدیریت جاهلانه و بدون تخصص با مدیریت خائنانه برابر است!

ویژگی های‌حکومت‌های‌صالح۱۳۴

https://t.me/virayeshe_zehn
✔️ دکتر سید مرتضی افقه، اقتصاددان و عضو هیات علمی دانشگاه شهید چمران اهواز به اقتصاد ۲۴ گفت: پیش بینی من پیش از التهابات اخیر این بود که تا عید ۱۴۰۲ قیمت دلار به ۶۰ هزار تومان برسد.

وی با اشاره به اینکه این نخستین بار در تاریخ جمهوری اسلامی است که شاهد نوسانات این چنینی در بازار دلار و ارز هستیم، ادامه داد: اگر هیچ اتفاق خاصی نیفتد و تغییرات واقعی و تحول غیراقتصادی در کشور رخ ندهد، دلار ۷۰ هزار تومانی را تا شب عید خواهیم دید.

هشدار نسبت به رکورد‌های پی در پی دلار و ارز
عضو هیات علمی دانشگاه شهید چمران اهواز در پاسخ به سوال اقتصاد ۲۴ مبنی بر اینکه رکورد‌های اینچنینی قیمت دلار و ارز مسبوق به سابقه است؟ گفت: به معنای واقعی در تاریخ جمهوری اسلامی اولین بار است.

افقه ادامه داد: شاید تنها در جنگ جهانی دوم که ایران اشغال شد، ما تورم ۱۱۰ درصدی را تجربه کردیم. در حال حاضر یکی عدد تورم رکورد زده و دیگری، بی ثباتی قیمت‌ها و قیمت ارز است. هر دو هم به شدت به اقتصاد و معیشت آسیب زده است.

راهکار حل بحران ارزی
این اقتصاددان با بیان اینکه این دولت نشان داده در کنترل جهش‌های ارزی ناتوان است، گفت: در کوتاه مدت تنها اثر روانی رفع تحریم‌ها و بهبود روابط ایران با کشور‌ها می‌تواند قیمت دلار و ارز را ثابت کند.

وی با اشاره به اینکه فضای تنش روانی باعث التهاب اذهان و هجوم مردم برای تبدیل سرمایه‌ها به دارایی باثبات‌تر و خروج سرمایه‌ها از کشور شده است، ادامه داد: نخست باید فضای روانی در جامعه بهبود پیدا کند که آن هم برمی گردد به فضای تنش زایی که در منطقه علیه ما حاکم است. دولت باید تلاش کند تا این فضای تنش زا از بین برود و دوم مشکل تحریم‌ها حل شود. در غیر این صورت روند نابسامانی قیمت ارز و دلار ادامه دارد و اگر این روند تداوم داشته باشد موجب تنش سیاسی و اجتماعی شدیدتری خواهد شد.

مسیر بیراهه تجارت با شرق
به گفته عضو هیات علمی دانشگاه شهید چمران اهواز، برای اقتصاددانان محرز بود که در غیاب درآمد‌های نفتی و در حالی که منابع دیگر تهی شده بودند و در حالی که انبوهی از نیرو‌های انسانی فوج فوج از کشور خارج می‌شوند حتی یک دولت قوی هم نمی‌توانست کشور را خوب اداره کند، چه برسد به اینکه در حال حاضر، ضعیف‌ترین تیم اقتصادی در سخت‌ترین شرایط در راس دولت است.

افقه با بیان اینکه طبیعی است که در این شرایط شاهد این اتفاقات باشیم، ادامه داد: دولت امید داشت که در فضای تحریم بتواند از فرصت تجارت با شرق (چین و روسیه) استفاده کند غافل از اینکه آن‌ها هم تابع نظام بین الملل هستند و تا حدی آن هم در قطعنامه‌های بین المللی ممکن است کمک کنند نه چیزی که برای آن‌ها هزینه دارد مثل دور زدن تحریم ها.

بازار ارز گرفتار ترس و هیجان
به گفته این اقتصاددان، وقتی دولت نتواند هزینه هایش را کاهش دهد، ناچار است استقراض کند که موجب پمپاژ نقدینگی خواهد شد. از طرف دیگر احساس ناامنی را در ذهن تولیدکننده و مصرف کننده ایجاد می‌کند. هر روز هم یک کشور ما را تهدید می‌کند، مشکل دورنمای حل تحریم‌ها هم که فعلا کاملا منفی شده و این اثر روانی باعث شده که مردم به فکر بیفتند و سطح تقاضا به صورت غیراقتصادی افزایش پیدا کند.

وی ادامه داد: دولت بنا بود نقدینگی را کنترل کند که نتوانست، چون ساختار‌های موجود دولتی نقدینگی زا هستند؛ بنابراین هیچ کدام از این مسائل متوقف نشده است. در این شرایط تنها خبر رفع تحریم‌ها و سیگنال‌های مثبت آن می‌تواند رشد چشمگیر قیمت دلار و ارز را متوقف کند و کاهشی هم در کار نیست.

🌐 کانال با اساتید اقتصاد
@MostafaTajzadeh
ریشه های شر

امین بزرگیان

چه رفتاری می‌تواند شنیع‌تر از مسمومیت عمدی کودکان باشد؟ مواجهه ابتدایی شاید این نکته را پیش بکشد که چه اهمیتی دارد که منبع شرارت کجاست و بر چه مبنایی استوار است، مهم این است که هر چه زودتر باید شرّ را دفع کرد. اما فرض من اینست که هدف از این رویداد تأثیر گذاشتن بر پروژه «دفع شرّ» است که غالباً در تاریخ سیاسی دولت مدرن نتیجه داده است.
پرسش از ریشه‌های شرّ ازین حیث اهمیت دارد چون شرّ نیز محصولی اجتماعی و در نسبت با جامعه و نیروهای موجود در آن است. آن فکری یا سازمانی که دختران را در چند شهر مسموم کرده است می‌گوید که اینکار را در مخالفت با تحصیل دختران انجام داده است. این شرارت هرچند که در برخی اندیشه‌های بنیادگرایانه دینی موجود است اما تفسیر آن در زمان و مکان خاص ما بر این اساس به نوعی فریب خوردن از مجریان و طراحان آن و ندیدن امر اجتماعی در نسبت با این شرّ است.
سال‌های طولانی است که دختران در ایران مدرسه می‌روند و همان‌طور که می‌دانیم، دختران در زمانه جمهوری اسلامی حتی بیش از پسران به دانشگاه‌ها رفته‌اند. در همه این سال‌ها و حتی در اوج قوّت اسلام‌گرایی در چند دهه اخیر (دهه۶٠) دختران برای مدرسه رفتن مانعی نداشته و گاهی دولت بر سر این موضوع با برخی نهادهای سنتی به نفع تحصیل آنان نزاع کرده است.
به عبارت دیگر، مسموم کردن دختران ربط انضمامی‌ای به مسأله اسلام‌گرایی حکومت ندارد.
این شرارت به موضوع قدرت و روانشناسی اجتماعی امنیت باز می‌گردد. این واقعه قرار است به حکومت کمک کند تا به مردم عاصی از وضعیت نشان دهد که دولت موجود در جایی بین شما (یعنی مردم) و نیروهای تندرو ایستاده است و فقدان همین حکومت و اقتدارش می‌تواند منجر به قوی شدن نیروهایی شود که حتی کودکان و دخترانتان از دست آن در امان نیستند. اگر دولت چند کودک را در این پنج ماه کشته و دستگیر کرده است، فقدان او همه را در معرض خطر قرار می‌دهد. بیراه نیست که خود دولت اعلام می‌کند که این واقعه «عمدی» بوده است؛ سازوکاری که به ندرت چیزی را گردن می‌گیرد. در اینجا ما با بنیادگرایان اسلامی یا اسلامیسم روبرو نیستیم بلکه این شرارت پروژه استراتژیک سیاسی مشخص برای تولید احساس عدم امنیت جمعی به هدف رضایت دادن به اقتدار موجود است.
@AminBozorgiyan @MostafaTajzadeh
مصائب خبرنگاران در دوران طالبان

🗣فردین عمری، خبرنگار افغانستانی درباره مصائب خبرنگاران در دوران طالبان:

✔️در دوران حکومت سابق افغانستان، کارهای خبری و شغل خبرنگارها آزاد بود و سانسور بسیار کم بود. خبرنگارها، خبرهایی که می‌خواستند بدون فشار از سوی دولت و حکومت، در رسانه‌ها انعکاس می‌دادند. ما نمی‌گوییم که سانسور و محدودیت نبود، بلکه بسیار کم‌تر از زمان حال بود.

✔️ نکته جالب قبل از تشکیل امارت اسلامی این بود که رهبران و گروه‌های طالب دروغ نمی‌گفتند و از سیاست و سیاست‌بازی چندان سر در نمی آوردند، کاری که به ضررشان نیز بود، انجام می‌دادند و سانسور و دروغ نمی‌گفتند و آن را انعکاس می‌دادند، اما با تشکیل امارت اسلامی و مراوده با کشورهای دیگر، آنها دروغگویی و به قول معروف سیاست بازی یاد گرفتند و حالا می‌گویند رسانه‌ها آزاد هستند اما دروغ می‌گویند./ آرمان امروز

🔹متن کامل
@MostafaTajzadeh
@emtedadnet
✍️ نصرالله حکمت

🖊 حکومت بلندگوها

دانشگاه شهید بهشتی ، یک مسجد دارد . هر روز هنگام ظهر از بلندگوهای این مسجد ، اذان ظهر را پخش می‌کنند و صدای این اذان ، تقریبا به همهٔ دانشکده‌ها می‌رسد و همهٔ اساتید و دانشجویان و کارمندان صدای اذان را می‌شنوند و متوجه می‌شوند که ظهر شده و هنگام نماز است و در مسجد نماز جماعت در حال برگزاری است ؛ به خصوص داتشکدهٔ ادبیات که جنب مسجد قرار دارد .

سال ۷۳ یا ۷۴ بنده بنا به دعوت استاد گرانقدر مرحوم دکتر محمدعلی شیخ ، برای تدریس به گروه فلسفهٔ دانشگاه بهشتی رفتم . روزهای اولی که به دانشگاه می‌رفتم به حسب انگیزه‌های شخصی و در اوج سادگی و صداقت هنگام ظهر و با شنیدن صدای اذان به مسجد می‌رفتم و نماز می‌خواندم . بعد از شاید یکی دو هفته متوجه شدم که نمازخواندنِ اول وقت در مسجد دانشگاه ، به این سادگی‌ها نیست . هزار قصهٔ باریک‌تر ز مو این‌جا است . نماز اول وقت خواندن در مسجد دانشگاه ، نه تنها امر ارزشی به شمار نمی‌آید بلکه کاری ضد ارزش است .‌ نه تنها ثواب ندارد بلکه می‌تواند مصداق بعض گناهان و افعال غیر اخلاقی باشد از جمله «تظاهر به دینداری» و «ریا» و «تزویر» . به همین خاطر ، از خیر نمازخواندنِ اول وقت در مسجد دانشگاه گذشتم . کار به جائی رسید که وقتی صدای اذان شنیده می‌شد ، به همکاران می‌گفتم : «اذان را گفتند ؛ برویم برای نهار» . پس از آن ، همهٔ تلاشم این بود که نه فقط برای نماز به مسجد دانشگاه نروم بلکه در خود گروه نیز هیچ‌گونه شکل و قیافه و ادا و اطوارِ نماز‌خواندن ، از خودم درنیاورم و اگر می‌خوانم پنهانی و بدون هیچ‌گونه ظهوری بخوانم .

این گذشت. اندک‌اندک متوجه شدم که این رویه یعنی نرفتن به مسجد ، رویهٔ اکثر اساتید است . این را تا این‌جا داشته باشید .
این گذشت تا این که رئیس دانشکده ، عوض شد . نام رئیس جدید آن روز را نمی‌آورم . این آقا متوجه شده بود که اکثر اساتید به هنگام ظهر ، به مسجد نمی‌روند . دستور داد که چندین بوق و بلندگو ، در راهروهای دانشکده --دانشکده‌ای که جنب مسجد است و با وضوح تمام صدای اذان مسجد را می‌شنود-- نصب کنند تا هنگام ظهر صدای اذان با طنینی قلمبه و گوش‌‌خراش در فضای دانشکده بپیچد .
بیچاره اصلا نمی‌فهمید و البته نمی‌خواست و نمی‌توانست بفهمد که «ایمان ، امری قلبی و از سنخ حضور است ؛ و صدای اذان ، از سنخ ظهور است» . فکر می‌کرد که هرچه صدای اذان بلندتر باشد و بوق‌ها و بلند.گوهای نیرومند ، بتوانند آن را طنین‌انداز کنند ، و با ضرب و زور در گوش‌ها بتپانند ، استادان ، دیندارتر می‌شوند .
بیچاره حتی گلستان سعدی را نخوانده بود که :
تو که قرآن بدین نمط خوانی
ببری رونق مسلمانی

این یک قصهٔ خرد و کوچک بود . سیاست کلان حاکمیت این مملکت در طول این ۴۴ سال ، دقیقا به همین شکل زشت و زمخت و خشن رفتار کرده و با عدم فهم تفاوت میان «معنای حضور و ظهور» و تفاوت احکام آن دو ، مردم را به مهلکهٔ «اشباع دینی» آن هم از جنس غوغا و بوق و بلندگو افکنده ، و خانهٔ ایمانشان را ویرانه کرده است .
پیامبر خدا آن روزها پس از «شنیدنِ کلمهٔ بخوان» --در غار حراء-- که رمز «قابلیت فاعلی» و «خواندنی مسبوق به شنیدن» است ، با صدائی نرم و آرام و دلنشین و مهربان ، بدون بوق و بلندگو ، و بی هیچ اجبار و اکراهی ، خطاب به مردم می‌گفت : قولوا لا اله الا الله تفلحوا.
🆔@MostafaTajzadeh
پژوهش آماری درباره‌ی موارد اعتصاب غذا در سراسر جهان نشان می‌دهد که گرسنگی کشیدن یکی از موثرترین و موفق‌ترین کنش‌های خشونت‌پرهیز به قصد ایجاد تغییر است. سه پژوهشگر جامعه‌شناس با جمع‌آوری و بررسی داده‌های نزدیک به ۱۵۰۰ مورد اعتصاب غذا در خلال ۱۰۰ سال دریافتند که:

▪️ در طول قرن بیستم، اعتصاب غذا در ۱۲۷ کشور جهان گزارش شده است
▪️ در حدود ۸۰درصد موارد، مطالبات اعتصاب‌کنندگان معطوف به دولت است
▪️ بیش از ۷۵درصد موارد اعتصاب غذا موفق بوده‌اند و به همه یا بخشی از مطالبات دست یافته‌اند
▪️ در بیش از ۷۲درصد موارد، خود فرد تصمیم می‌گیرد که به اعتصاب غذا پایان دهد. این تصمیم اختیاری اغلب وقتی رخ می‌دهد که فرد به مطالباتی که داشت می‌رسد
▪️ تنها در ۶درصد موارد اعتصاب غذا منجر به مرگ می‌شود ، حدود ۸درصد موارد به زور به اعتصاب‌کننده غذا خورانده می‌شود، و در حدود ۷درصد موارد قوه‌ی قهریه به سرکوب یا بازداشت اعتصاب‌کننده می‌پردازد
▪️ حدود ۲۵درصد موارد اعتصاب‌غذا با توجه شدید افکار عمومی و حمایت گروه‌ها و اقشار مختلفی از شهروندان همراه می‌شود
▪️ میانگین مدت اعتصاب غذا ۱۲ روز بوده و ۱۱درصد اعتصاب‌ها بیش‌تر از ۵۰ روز ادامه پیدا کرده است
▪️ در ۴۰درصد موارد تنها یک فرد اقدام به اعتصاب کرده، اما در کل میانگین تعداد اعتصاب‌کنندگان ۴ نفر است

اعتصاب غذا نوعی «جوجیتسوی سیاسی» است. جوجیتسو یک ورزش رزمی قدیمی ژاپنی است که در آن از زور و قدرت خودِ حریف علیه او استفاده می‌شود. جین شارپ «جوجیتسوی سیاسی» را شیوه‌ای از مبارزه‌ می‌داند که در آن بی‌قدرتان پس از سنجش صحیح موقعیت‌ها با اعمال تاکتیک‌هایی که شبیه این ورزش رزمی می‌ماند بر سرکوب‌گری مقتدر غلبه می‌کنند.

ستمگری که مخاطب اعتصاب غذا است دامنه‌ی محدودی برای واکنش دارد و برای همین باید محتاطانه رفتار کند. او یا باید به خواسته‌های اعتصاب‌کننده تن دهد، یا به زور به او غذا بخوراند، و یا اصلا اعتنا نکند و بگذارد اعتصاب کننده از رنج گرسنگی آسیب ببیند و ای بسا فوت کند. هر کدام از این واکنش‌ها به هر حال نوعی پیروزی برای کسی است که اعتصاب کرده. کنش اعتصاب غذا اغلب به طریقی غیر مستقیم کار می‌کند چرا که بار مسئولیت را به دوش واکنش ستمگر می‌اندازد.

خلاصه‌ای از نتایج این پژوهش را در مطلب زیر بخوانید:
https://daneshkadeh.org/global/10956/

دانشکده‌ در مبحثی تازه به تدریج یک سری از پژوهش‌ها و تحلیل‌ها درباره‌ی جوانب مختلف اعتصاب غذا در سراسر جهان را منتشر می‌کند. این مبحث را به فرهاد میثمی تقدیم می‌کنیم.
@Daneshkadeh_org @MostafaTajzadeh
📝📝 اعتراض به واگذاری فضاهای آموزشی

✍️ وزرای سابق آموزش و پرورش (سیّدکاظم اکرمی، سیّدمحمّد بطحایی، مرتضی حاجی، محسن حاجی‌میرزایی، فخرالدّین احمدی دانش‌آشتیانی و علی‌اصغر فانی)

صرف نظر از قانونی، یا غیرقانونی بودن مصوبه مولد سازی در اِعمال آن به چند نکته کلیدی توجه می‎دهیم:
🔷یکم؛ بر مبنای کدام ملاک علمی و مبتنی بر کدام معیار عقلی، فضاهای آموزشی و پرورشی و نیز زمین‌های متعلّق به دستگاه عظیم تعلیم و تربیت، مازاد تشخیص داده می‌شوند، و مشمول فروش می‌گردند؟ مطابق با یافته‌های متقن پژوهشی، ضروری است مدارس به فضای بازی، آزمایشگاه، کارگاه، اتاق معلمین، سالن اجتماعات و….مجهز باشند. و این در حالی است که اکثریت قریب به اتفاق فضاهای موجود آموزشی کشور، فاقد این امکانات بوده و سرانه‌ی فضاهای مذکور به ازاء هر دانش آموز در ایران، از میانگین جهانی پائین تر است! بر اساس سند تحول بنیادین آموزش و پرورش، سرانه‌ی فضا برای دوره‌ی ابتدائی، بیش از بیست و پنج متر مربع؛ و برای دوره‌ی متوسطه، بیش از چهل متر مربع برای هر دانش آموز منظور شده است و حال، پرسش اساسی این است که چه میزان از مدارس کنونی کشور، واجد شرایط فوق هستند؟
🔷دوم؛ زمین‌ها و ساختمان‌های آموزشی در حقیقت میراث ذی‌قدر گذشتگان برای امروز و آیند‌ه‌ آینده‌سازان ایران اسلامی است لذا هیچگاه، هیچ دولتی، حق تصرّفِ آنها را ندارد. آن‌هم در شرایطی که در آینده با رشد جمعیت دانش آموزی، قطعاً با کمبود فضای آموزشی، و به تبع آن، با پدیده‌ی نامطلوب مدارس چند شیفته روبرو خواهیم شد.
🔷سوم؛ ساخت و ساز مسکن در مناطق ۲۱ و ۲۲ در تهران و سایر شهرهای بزرگ و تبدیل کاربری زمین‌های آموزشی به مسکونی، مسئولین آموزش و پرورش را با مضیقه‌ی نبود زمین برای احداث مدرسه برای فرزندانِ ساکنین آنها مواجه می‌کند!
🔷چهارم؛ به همّت والای مردم مشتاق و مشفق، که اوج مشارکت آنها در قالب خیّرین مدرسه ساز تجلّی یافته، تا میزان محسوسی، کمبود فضای آموزشی جبران شده است؛ ولی در عین حال، هنوز در گوشه و کنار کشور، شاهد مدارس دو شیفته هستیم! کوچک‌ترین تردیدی نیست، فروش فضاها و زمین‌ها‌ی نهادِ نهال‌پرور آموزش و پرورش(اعم ازدولتی و خیّری) به شدت بر کمّیت و کیفیت مشارکت مردمِ نیک‌اندیش و نیکوکار در ساخت مدرسه، اثر کاهنده داشته، و موجب از دست رفتن این سرمایه‌ی زاینده‌ی ملّی، یعنی جامعه‌ی خدوم خیّرین مدرسه‌ساز خواهد شد!
🔷پنجم؛ در صورت فروش زمین‌های آموزشی در آینده، مضاف بر مشکل ساخت، که امروز با آن مواجه هستیم، مشکل لاینحلِّ نبود زمین نیز، افزون بر آن خواهد شد .
🔷ششم؛ اساساً فروش زمین آموزشی، اشتباهی بزرگ، و فروش بدون تغییر کاربری آنها که در حقیقت، نوعی خام فروشی می‌باشد، همان اشتباه بزر‌‌گ‌تر و استراتژیکی است که تنها خروجی آن، فَربه کردن دلالان از سویی و نحیف نمودن تَن تکیده‌ی نهاد تعلیم و تربیت از سوی دیگر است!
🔷هفتم؛ بعضی از مسئولین اعلام کرده‌اند، درآمد حاصل از فروش املاک، صرفاً در امور عمرانی آموزش و پرورش هزینه می‌شود که تجربیات نافرجام پیشین، همگی نشانگر آن است که در عمل چنین نمی‌شود! لذا روشن نمایید، ضمانت اجرایی، چیست؟
🔷هشتم؛ امر آموزش و پرورش، یک امر حاکمیتی، و به تبع آن، نهاد آموزش و پرورش نیز یک نهاد حکومتی است و جای تاسّف و تَاثّر است که فروش املاک، از امر ظریف آموزش و پرورش و نهاد ضعیف آن آغاز شده است!
در پایان،
این‌جانبان، دولت را از واگذاری فضاها و زمین‌های آموزشی، ابتدا به جِدّ بر حذر داشته؛ و چنانچه اصرار بر انجام آن وجود دارد، قویاً متذکر می‌گردیم قوانین و مستندات محکمی از قبل وجود دارد که می‌توان با رجوع و استناد به آنها، اقدام خردمندانه‌‌تری صورت پذیرد و درآمد حاصل از فروش، مشخصاً و موکّداً در خزانه واریز شده، و انحصاراً صَرف توسعه، تجهیز و نوسازی فضاهای آموزشی و پرورشی شود، ولاغیر.
@MostafaTajzadeh
☑️کاهش 40 درصدی قدرت خرید کارگران/ مقایسه ارزش دلاری کارگران از سال 84 تا اسفند1401

✔️در سال‌های 1384 و 1385 رقم دلاری دستمزد کارگران به ترتیب 183 و 220 دلار و در سال 1386 حدود 264 دلار بوده است.

✔️این مقدار در سال‌های 1387 تا 1389 به ترتیب به 307، 356 و 358 دلار در ماه رسیده است. در سال 1390 با شروع تحریم‌ها این مقدار به 211 دلار و در سال 1391 که همزمان با اوج تحریم‌ها و تشدید تورم بود، این مقدار به 148 دلار رسید.

✔️با کاهش تورم و کاهش تبعات تحریم‌ها، در سال‌های 1393 تا 1396 ارزش دلاری دستمزد ماهانه کارگران به 260 تا 300 دلار رسیده اما این مقدار بار دیگر با شروع تحریم‌ها و شروع التهابات ارزی و تشدید تورم، بین سال‌های 1397 تا اسفند 1401 حول‌وحوش 115 تا 163 دلار بوده است.

✔️درمجموع اگر وضعیت رفاهی کارگران را با نرخ ارز بسنجیم، درحال‌حاضر قدرت خرید کارگران نسبت به دوره بلندمدت 18 ساله کاهش 40 درصدی را به‌خود دیده و نسبت به سال‌هایی که کشور با التهابات ارزی و تورم بالا روبه‌رو نبوده، کاهش 55 درصدی را تجربه کرده است./ فرهیختگان

@MostafaTajzadeh
@emtedadnet
♦️انجمن اسلامی دانشجویان دانشکدهٔ علوم اجتماعی دانشگاه تهران، به همراه انجمن اسلامی دانشجویان دانشکده‌های حقوق و علوم سیاسی، ادبیات و علوم انسانی و انجمن اسلامی دانشجویان دانشکدگان فنی، با رأی هیئت نظارت دانشگاه تهران و بنابر اتهامات مندرج، به سه ماه توقف فعالیت محکوم شد.
لازم به ذکر است که این حکم بدوی است و قابلیت تجدیدنظرخواهی دارد.
انجمن اسلامی دانشجویان دانشکدهٔ علوم اجتماعی دانشگاه تهران از تمامی ظرفیت‌های ممکن جهت دفاع از موجودیت خود استفاده خواهد کرد.

🆔@MostafaTajzadeh