فردای بهتر (مصطفی تاجزاده)
44.8K subscribers
10.9K photos
3.44K videos
520 files
29.6K links
✳️کانال تلگرامی «فردای بهتر» با منش اصلاح‌طلبانه با ارائه رویکردی تحلیلی تلاش دارد به گسترش دموکراسی و بسط چندصدایی در جامعه ایران به امید فردایی بهتر برای ایران و ایرانیان قدم بردارد.

اینستاگرام: https://instagram.com/seyed.mostafa.tajzade
Download Telegram
📄 اهمیت رابطه ایران و چین برای آمریکا

✍️ امتداد - داوود حشمتی :

✔️آمریکایی ها به خوبی تولید محتوا برای افکارعمومی ایران را می شناسند. بخش مهمی از احساسات ضدچینی در ایران و حتی جهان به تبلیغات آمریکا از چینی ها باز می گردد. برای آمریکا امروز روسیه در درجه اهمیت دوم قراردارد و سیاست «مهار چین» اولویت اول سیاست خارجی آمریکا به شمار می رود. از همین رو تمرکز آمریکا بر روی روابط ایران و چین روز به روز بیشتر می شود. از یک طرف راب مالی مسئول میز ایران در وزارتخارجه آمریکا گفته است: «چین مقصد اصلی صادرات غیرقانونی ایران است و گفت‌وگوها برای منصرف‌کردن پکن از خرید تشدید می‌شود.» از سوی دیگر شاهد یک گزارش در نشریه «نشنال اینترست» در 4 بهمن 1401 بودیم که به طور ویژه بر روی مساله ایران و چین متمرکز شده است.

✔️این گزارش به بهانه باز شدن کنسولگری چین در جنوب ایران نوشته شده و تلاش می کند فضایی کاملا امنیتی از باز شدن این کنسولگری ارائه کند. این گزارش با اشاره به سند تفاهمنامه 25 ساله ایران و چین، قرارداد را دارای «امتیازات ویژه ایران به چین» معرفی می کند: «اگرچه جزئیات این سند علنی نشده است، اما بر اساس برخی گزارش‌ها، این قرارداد شامل امتیازات ویژه‌ای است که ایران به چین داده است، از جمله فروش نفت، گاز و محصولات پتروشیمی ایران با قیمت کم و به صورت تضمینی، اجاره برخی جزایر ایرانی به چین و استقرار پایگاه نظامی چین برای تامین امنیت تاسیسات پکن در استان‌های ناآرام جنوبی ایران.» تاکید بر استقرار پایگاه نظامی چین و «استان های ناآرام جنوبی ایران» تعمدا گنجانده شده است.

✔️در بخش دیگری از این متن قرارداد ایران و چین اینطور معرفی می شود: «از نظر برخی کارشناسان ایران، با امضای قرارداد بیست و پنج ساله، به مستعمره چین تبدیل شده و حتی در برابر تغییرات جمعیتی و هجوم گسترده اتباع چینی آسیب‌پذیر است.»

✔️در ادامه نیز بدون نام بردن از کارشناس مشخصی به نقل از آنها می نویسد: «کارشناسان دیگر معتقدند که هدف چین ایجاد یک مرکز جاسوسی در ایران است. در حالی که هر دو کشور مصمم به گسترش روابط دوجانبه هستند، با ورود اعتراضات سراسری به چهارمین ماه خود، نظام ایران با چالش داخلی بی‌سابقه‌ای مواجه است.»

✔️علاوه بر این نویسنده با ادبیات خاص تلاش میکند تا مساله رابطه ایران و چین را به مسائل داخلی پیونده و ادامه دهد: «نظام آخوندی نتوانست جوانان خود را که به‌دنبال دگرگونی ساختار هستند تحت سلطه خود درآورد و تهران ممکن است نیاز به درخواست حمایت خارجی برای سرکوب مخالفان داشته باشد.»

✔️به اعتقاد نویسنده «جهان چندقطبی به رهبری چین به ایران فرصتی برای ایفای نقشی بزرگتر از طریق کاهش جایگاه آمریکا را وعده می‌دهد.»

✔️اما مهمترین نکته این گزارش در جایی است که از سناریوی بدبینانه در مورد چین و تقابل آن با آمریکا بحث می کند. به اعتقاد نویسنده «بدبینان سناریویی را رد نمی‌کنند که در آن اهداف امنیتی چین تغییر کند و چین به درگیری سیستماتیک با آمریکا در سراسر جهان وادار شود. در این صورت، منطقه غنی از انرژی خلیج‌فارس میدان جنگ کلیدی آمریکا و حزب کمونیست چین در جنگ برای برتری جهانی خواهد بود. افتتاح کنسولگری چین در شمال ‌خلیج‌فارس‌‌‌ را می‌توان گامی در این راستا تعبیر کرد. اگر چین تصمیم به درگیری سیستماتیک با آمریکا بگیرد، تسلط بر مراکز حمل و نقل، کانال‌های استراتژیک، آبراه‌ها و تنگه‌ها کلیدی خواهد بود.»

✔️این نشریه آمریکایی معتقد است که استراتژی بند مدت چین «خفه کردن آمریکا در تنگه استراتژیک هرمز و باب المندب» است. در همین راستا نیز به داشتن یک «پایگاه نظامی چینی» در قسمت «جنوبی تنگه در جیبوتی» اشاره می کند. این اشاره در واقع ایجاد «این همانی» میان پایگاه نظامی چین در جنوب باب المندب و کنسولگری چین در جنوب ایران است.

✔️از نظر آمریکایی ها به همان اندازه که باید مانع از همکاری های بیشتر اقتصادی و توسعه ای میان ایران و چین شد، به همان اندازه نیز در سیاست و جامعه باید ایران و آمریکا را بهم پیوند زد تا زمینه های لازم برای سیاست های آینده آمریکا فراهم شود.
@MostafaTajzadeh
@emtedadnet
🛑 پرونده‌سازی برای ۱۶ نفر در پرونده «جوانان محلات ارومیه»

🔹 روز ۲۶ آبان خبرگزاری صداوسیما و سایر خبرگزاری‌‏های نزدیک به حاکمیت، با انتشار تصاویری از دستگیری گروهی که با نام «جوانان محلات ارومیه» فعالیت می‌کردند، خبر دادند. در این گزارش آمده بود که بیست و پنج نفر در این پرونده دستگیر شده‌اند که هشت نفر از آنان زن هستند.

🔹سازمان اطلاعات سپاه آذربایجان غربی در اطلاعیه خود آورده بود که این تشکیلات به تبع «تشکیلات جوانان محلات تهران» در ارومیه تشکیل شده و گردانندگان این تشکیلات نسبت به «تحریک و فریب جوانان» اقدام می‌کردند. در این اطلاعیه همچنین ادعا شده بود که اعضای اصلی این تشکیلات با سرویس‌‏های جاسوسی در ارتباط بوده‌اند.

🔹براساس اخباری که به کمیته رسیده است، درحالی که اطلاعات سپاه اعلام کرده بود متهمان این پرونده عمدتا بزرگسال هستند، تعداد قابل توجهی از دستگیرشدگان در این پرونده دانش‌آموز بوده و کم‎سن‎ترین فرد دستگیرشده یک دختر دانش‎آموز پانزده‌ساله است. همچنین برخلاف اعلام اولیه مبنی بر دستگیری ۲۵ نفر، هم‎اکنون ۱۶ ‌نفر در این پرونده تحت پیگرد قضایی قرار دارند. این افراد در شرایطی عضو یک تشکیلات معرفی شدند که هیچ‎کدام با یکدیگر آشنایی قبلی نداشتند اما در هنگام بازجویی به دلیل فشارهای وارده ناچار به اعتراف علیه یکدیگر شده‎اند. به گفته منابع آگاه فشارها و آزار و اذیت دستگیرشدگان، از ضرب‎وشتم تا تهدید به تجاوز بوده است.

🔹سمانه فتحی، دانش‌آموز ۱۵ ساله، حسین عاشوری، دانش‌آموز ۱۸ ساله، محمدرضا سیف‌اله‌زاده، علی ابراهیمی دانش‌آموز ۱۸ ساله، هادی حسنلو، حسام ژیان دانش‌آموز ۱۷ ساله، علی تابع دانشجوی ۲۰ ساله و پویا آذر همایون از جمله متهمان این پرونده‌اند که هم‎اکنون با قید وثیقه آزاد شده و در انتظار دادگاه هستند.

🔹دستگیرشدگان در ابتدا در بازداشتگاه اطلاعات سپاه و سپس به زندان مرکزی ارومیه منتقل شده‎اند و پرونده اکثر آنها هم‎اکنون در شعبه ده بازپرسی دادگاه انقلاب ارومیه در جریان است. این در حالی است که شماری از دستگیرشدگان در این پرونده زیر هجده‎سال هستند، و پرونده‎های آنها باید مطابق قانون در دادگاه اطفال مورد رسیدگی قرار گیرد.

🔹از نخستین روزهای اعتراضات پس از کشته شدن «مهسا امینی» در بازداشت گشت ارشاد، صفحاتی به نام «جوانان محلاتِ تهران» و سپس دیگر شهرها و شهرستان‎ها در شبکه‌های اجتماعی به خصوص در اینستاگرام و توئیتر آغاز بکار کرد. این صفحات با انتشار فراخوان‎هایی در مورد تجمعات اطلاع‎رسانی می‎کردند. شروع به کار این صفحات در شبکه‌‏های اجتماعی و فراخوان‏‌های موفق آنها موجب شد تا نهادهای امنیتی نیز وادار به واکنش شوند. خبرگزاری‏‌های نزدیک به حکومت در مطالب و گزارش‌‏های مختلفی، جوانان محلات را وابسته به جریان‏های خارج کشور معرفی کرده و ادعا کردند که آنها با سرویس‏‌های جاسوسی بیگانه در ارتباطند.

🔹عبدالله گنجی مدیرمسئول روزنامه همشهری. فعالی سیاسی اصول‌گرا، مدیر مسئول سابق روزنامه جوان وابسته به سپاه در توییتی در مورد «جوانان محلات» نوشته بود: «اکانت‌هایی با عنوان جوانان محلات در توییتر ایجاد شده. طراح آن یکی از سرویس‎های امنیتی منطقه است که در ترور نخبگان ایران شهره است.»

🔹در هفته گذشته نیز علی صالحی، دادستان تهران، از دستگیری لیدر گروهی به نام «جوانان محلات ایران» به همراه تعدای دیگر در شهرهای مختلف کشور خبر داد.

🔹درحالی که سرویس‌‏های امنیتی مدعی شده‎اند که افراد مرتبط با جوانان محلات در شهرهای گوناگون دستگیر شده‌‏اند، پیگیری‏های کمیته در پرونده «جوانان محلات ارومیه» نشان می‎دهد که دستگیرشدگان هیچگونه ارتباطی با این صفحه نداشته و پس از دستگیری آنان نیز این صفحه به فعالیت خود ادامه داده است.

🆔@Followupiran
♦️دامی برای دانشجویان از سوی کمیته انضباطی دانشگاه امیرکبیر

🔻#کمیته_انضباطی از آغاز ترم تا کنون از هیچ فشاری بر دانشجویان دریغ نکرده است. احکام انضباطی سنگین و منع موقت از تحصیل برای حداقل ۵۰ دانشجو، محرومیت دانشجویان از ورود به دانشگاه، اجرای حکم #تعلیق پیش از نهایی شدن حکم انضباطی و محرومیت دانشجویان از شرکت در امتحانات بخشی از تجربیات دانشجویان و رفتارهای ظالمانه و غیرقانونی کمیته انضباطی در این مدت بوده است. حال پس از سرکوب گسترده‌ی دانشجویان با احکام انضباطی، این کمیته تلاش دارد تا این نمایش ناپاک را به کمال برساند. می‌خواهند دانشجویان را با وعده‌ی شکستن احکام سنگین انضباطی بفریبند، به این امید که دانشجویی پایش بلغزد و به دامشان گرفتار شود تا علیه دوستان و همکلاسیان خود اظهاراتی کند. آنقدر میل به سرکوب تشنه‌شان کرده که به این تعداد گسترده راضی نبوده و به دنبال ساختن پرونده برای دانشجویانی هستند که مدرکی علیه آن‌ها موجود نیست، آن هم از طریق اقرار گرفتن از دوستان‌شان.

🔻در این روزها تشخیص #سرکوبگران و بداندیشان از هر زمان دیگری ساده‌تر است چراکه تمامی‌شان لباس‌هایی متحدالشکل بر تن کرده‌اند، لباس‌هایی از جنس دروغ.

🔻 عواقب هر شکلی از بازیچه شدن در دستان کمیته‌ی انضباطی و #حراست برای تمامی دانشجویان روشن است. همه می‌دانند که در صورت پذیرفتن هرگونه همکاری با چنین وعده‌های دروغینی، نه تنها دوستان‌شان را در دام پهن شده می‌کشند، که باعث می‌شوند تا در تمام طول دوران تحصیل خود، سایه‌ی شوم حراست و کمیته‌ی انضباطی بر سرشان بماند. این مسیر باعث خواهد ش دانشجویان در هر بزنگاهی تهدید شوند و سرکوب‌گران انتظار همکاری بیشتر و بیشتر از ایشان داشته باشند. دانشجویان آگاه و هشیار امیرکبیر، فریب چنین بازی‌های بیهوده‌ای را نخواهند خورد و #آزادگی خود را به وعده‌های دروغین، تسلیم سرکوبگران نخواهند کرد.

ماهی زیرک نمی‌افتد دورنگان را به دام
آب را بیهوده این نابخردان گل میکنند

#انجمن_پلی_تکنیک

🆔@MostafaTajzadeh
🔷 ایدئولوژی قرون وسطایی (!؟)

🔶 حامد اسماعبلیون در سخنرانی دیروز خود در جمع تظاهرکنندگان در برلین از رؤیاهایی گفت که انقلابی‌های امروز ایران، به گفتهٔ او، در سر دارند. یکی از آنها دربارهٔ دانش‌آموزان مدارس بود و اینکه در فردای انقلاب دیگر «کودکان ایدئولوژی قرون وسطایی نمی‌آموزند». دشوار نیست بفهمیم که «ایدئولوژی قرون وسطایی» کنایه به چه چیزی است. اما در این تعبیر «ایدئولوژی قرون وسطایی» به نظر من دو «پیشداوری بد» یا دو «فرض نیندیشیده» هست که بهتر است از هم اکنون به آنها بیندیشیم، پیش از آنکه فردا برسد و کسانی باز بخواهند «ایدئولوژی امروزی یا جدید/مدرن» به کودکان بیاموزند یا به کلهٔ آنها فرو کنند و گمان کنند که «ایدئولوژی جدید یا مدرن» بهتر از «قرون وسطایی» است.

۱) «ایدئولوژی»، دست کم از نظر لفظ یا اصطلاح، چیزی متعلق به «عصر جدید» و قرن نوزدهم فرهنگ اروپایی است و در قرون وسطی چیزی به نام «ایدئولوژی» نبوده است. ما در قرون وسطی ایمان و باور و دین و خداشناسی و فلسفه و حکمت و عرفان و علم و جادو داشتیم. اما چیزی به نام «ایدئولوژی» نداشتیم. «ایدئولوژی» ساختهٔ فرهنگ اروپایی عصر جدید است.

۲) «قرون وسطایی» یا «باستانی» یا «امروزی» و «جدید» و «نو» گفتن چیزی به خودی خود نه کاهندهٔ ارزش چیزی است و نه فزایندهٔ ارزش چیزی. ایدئولوژی‌های «فاشیسم» و «کمونیسم» که هردو نظام‌های «تمام‌خواه» قرن‌ بیستم را ساخته‌اند پدیدارهایی متعلق به «عصر جدید» و اموری «نو» یا «نوآمده» (novel) اند و بی‌شک آنها را نمی‌توان به این دلیل که پدیدارهایی «نو» و «جدید» و «بی‌سابقه» در تاریخ بشرند ستود. جنایت‌هایی که این ایدئولوژی‌های روشنفکرانه و علمی و فلسفی قرن بیستم انجام دادند از هیچ «خونخوار» و «آدمخوار» وحشی ماقبل تاریخ و قرون وسطی نیز ساخته نبود.

«جمهوری اسلامی ایران» به هیچ وجه «نظامی قرون وسطایی» نیست و مسلح به نوترین و جدیدترین ابزارها و شیوه‌ها و سیاست‌های سرکوب است که تاکنون در تاریخ بشر وجود داشته است. از این حیث «جمهوری اسلامی» را باید با نظام‌هایی مانند روسیه شوروی و چین و کوبا و کره شمالی مقایسه کرد، و نه نظام‌های عقب‌ماندهٔ قرون وسطایی و سلطنتی، همچون عربستان سعودی. «ایدئولوژی اسلامی» نظام جمهوری اسلامی ملغمه‌ای از فاشیسم و کمونیسم و شاهنشاهی ایرانی – شیعی است که با تردستی بسیار به هم آمیخته شده است. کاری که ما می‌باید در این سال‌ها می‌کردیم جدا ساختن و آشکار ساختن تار و پود این بافتهٔ شگرف بود.

به جای اینکه آرزو کنیم که فردا کدام «ایدئولوژی» را به کودکان‌مان آموزش دهیم یا ندهیم، بکوشیم از همین امروز خودمان و دیگران را به «اندیشیدن، فهمیدن، سنجیدن» فراخوانیم و برانگیزیم. آنچه باید پشت سر بگذاریم و به کنار بیندازیم خود مفهوم «ایدئولوژی» است، چه باستانی و قرون وسطایی باشد و چه جدید.

یکشنبه، ۱ آبان، ۱۴۰۱

@fallosafahmshk @MostafaTajzadeh
☑️چند نکته از توقیف چند شلوار

✍🏻اعتماد - حسین نورانی نژاد

✔️دیروز رسانه‌ها پر بود از خبر کشف شلوارهای مبتذل زنانه همراه با تصاویر فرمانده انتظامی پایتخت که آنها را رو به دوربین خبرنگاران در دست گرفته بود. در تکمیل خبر هم آمده که فروشندگان این شلوارها بازداشت شده‌اند

✔️آبی روی سینه گرفته از آلودگی هوا نوشیدم، روی سوزش چشم‌ها را با پشت دست مالیدم و با دقت بیشتری نگاه کردم. هیچ وجه ظفرمندانه‌ای در این خبر پیدا نیست. آن هم در حدی که چنین مقام بلندپایه انتظامی پای خبر بیاید.

✔️عده‌ای برای امرار معاش با این اینترنت فیلتر شده و کند، به هر جان کندنی که بوده حسب تقاضای بازار، کالایی را تولید کرده و احتمالا پنهان هم نشده بودند که بازداشتشان چنین بازتاب حماسی پیدا کند. بعلاوه، فرض که پوشیدن این شلوارها در فضای عمومی جرم باشد، مردم که حق دارند آنها را برای پوشیدن در محیط خصوصی بخرند. پس چرا فروش چنین مواردی جرم است؟

✔️گفته شده شلوارها «طرح‌های عجیب و خارج از شأن و عرف جامعه» داشتند. عرف کدام بخش از جامعه؟ برخی از این شلوارها که عکسشان منتشر شده و می‌توان حدس زد که آنچنانی‌ترین آنها را برای تحریک افکار عمومی انتخاب کرده‌اند، با عرف دست کم خیلی از نوجوان‌ها و جوان‌های امروزی سازگاری داشت. و باز اگر این عرف، عرف جامعه است، صیانت از آن را هم به عهده همان جامعه بگذارید. همان جامعه‌ای که در ماه‌های اخیر نشان داد چقدر بهتر از متولیان چهل سال اخیر بلدند تا مساله پوشش را در میان خود حل کنند، اگر بگذارند.

✔️خبر به این جا ختم نشده و از آنجا که هر متهمی در این گونه موارد باید واجد همه بدی‌های عالم باشد، آمده بود: «برخی از فروشندگان که این شلوارها را به‌صورت اینترنتی به فروش می‌رساندند بعد از دریافت وجه، مشتری را بلاک می‌کردند.» رفتار مجرمانه‌ای که طبق خبر رسمی منتشر شده، دلیل اصلی بازداشت نبوده است.

✔️در واقع آنچه در این خبر برجسته است و به دلیل آن فرمانده انتظامی تهران را تا آن جا کشانده‌اند، مدل شلوارها بود، نه کلاهبرداری فروشندگان. و باز همین نکته نشان می‌دهد که چه جابجایی‌های مهم، ناموجه و آزاردهنده‌ای از نظر بخش قابل توجهی از مردم در اولویت‌ها و ماموریت‌های چنین نهادهایی به وجود آمده است.

✔️پس از چهار ماه کشمکش مفصل و پر هزینه، جای این سوال است که حاکمیت تا کجا قصد مداخله در این امور شهروندان را دارد و اولویت خود را بر چه اموری بنا نهاده است؟ چرا یک مقام ارشد پلیس بالای سر یک مقام مسئول یا کارخانه‌ای که این همه دود و آلودگی به حلق مردم می ریزد دیده نمی شود؟ چرا محض رضای خدا عامل قتل یکی از معترضان یا عابران عادی که با گلوله‌های کشنده جان باخته‌اند، یا یک اسیدپاش، یا یکی از افراد لباس شخصی که خارج از اختیارات قانونی در قبال شهروندان خشونت ورزیده را معرفی و بابتش عذرخواهی نمی‌کنند؟ چرا یک مقام مسئولی پیدا نمی‌شود تا یکی از این همه مشکل و گرفتاری معیشت مردم را گردن بگیرد؟

✔️جدا حیرت انگیز است. گویی اکثریت مردم و مسئولان در دو دنیای کاملا مستقل از هم زندگی می کنند. یا شاید هم این خبرها برای دلگرمی آن بخش کوچک از جامعه و مدافعان چنین بگیر و ببندهایی است تا آنها را راضی و در میدان دفاع از وضع موجود نگه دارد؟ اگر چنین باشد، باید از این اقلیت کوچک اما قدرتمند پرسید که پس تکلیف برخی مهمانان نشست اخیر زنان تاثیرگذار چه می‌شود که با عرف متفاوت از شما ظاهر شده‌اند؟ شما که هزینه‌ها و اهداف چنین ولخرجی‌هایی، آن هم در چنین شرایط وخیم اقتصادی کک‌تان را هم نمی‌گزد تا منکرش بدانید و نهی‌اش کنید، چرا درباره عرف و پوشش دوگانگی دارید؟

✔️نهایتا این که این همه تناقض را تا کجا می‌توان به دوش کشید و به روی خود نیاورد؟ تا کجا می‌توان دنیاهای متفاوت بین مردم و مسئولان را در یک سرزمین مشترک دید و تحمیل مستمر یکی بر دیگری را دید و دم نزد؟ تازه این درباره مسئولانی است که زیر و رو ندارند، یکرنگند و در محیط‌های خانوادگی و رفاقتی خود آن کار دیگر نمی کنند. اگر این عامل را هم اضافه کنیم، دیگر واکنش‌های خشمگین کسی را متعجب نمی‌کند.
@MostafaTajzadeh
@emtedadnet
📄 درباره موضع‌گیری‌های اخیر محسن مخملباف و بهروز افخمی

✍️فرزاد نعمتی

✔️سینما را در وهله نخست با عنوان «هنر هفتم» به‌یاد می‏آورند، اما امروزه دیگر سینما، تنها «هنر» نیست، بلکه وجوه صنعتی ـ تجاری و رسانه‏ای ـ سیاسی آن نیز اهمیتی هم‏پای بعد هنری سینما پیدا کرده است و حتی برخی از آن به ‏عنوان یک «نهاد اجتماعی» یاد می‏کنند. در تحولات چند ماهه اخیر در ایران، از قضا ابعاد غیرهنری سینما بیش‌ازپیش در معرض دید قرار گرفت و از جایی به‌بعد به ‏خصوص این کنش‏های سیاسی سینماگران بود که در معرض دید مردمان قرار می‏گرفت و حتی گاه رفتارهای فعالان سیاسی را نیز پشت‌سر می‏گذاشت. حتی ژانر سینمای سیاسی یکی از ژانرهای مهم در سینماست و درباره مسائل مختلفی که در سیاست جریان دارد از دیکتاتوری تا آزادی‏خواهی، از زدوبندهای پشت‌پرده تا کارکرد سازمان‌های اطلاعاتی، از جنگ‌های تاریخی تا جنبش‌های اجتماعی، از انقلاب‌ها تا انتخابات، از تروریسم تا انواع ایدئولوژی ها چون فاشیسم، کمونیسم و... را شامل می‏شود.

✔️در ایران نیز سینمای سیاسی کمتر و سینماگران سیاسی بیشتر، همیشه کم‌وبیش حضور داشته ‏اند و سرنوشت آنها نیز متفاوت بوده است. پیش از انقلاب این مسعود کیمیایی بود که با فیلم‌هایی چون «گوزنها» و «سفر سنگ»، سینمای سیاسی را نمایندگی می‏کرد اما از همان روزهای انقلابی 57، گروهی از جوانان اسلام‏گرا نیز در پی آن برآمدند که تشکلی برای خود داشته باشند؛ تشکلی به‌نام «حوزه هنری انقلاب اسلامی» که نام کسانی چون محسن مخملباف، مرتضی آوینی، قیصر امین ‏پور، رسول ملاقلی ‏پور، مسعود فراستی و ... در تاریخ فعالیت‌های آن به‌چشم می‏خورد. سینماگر شاخص این جریان در دهه 1360، محسن مخملباف بود که به‌صراحت می‏گفت حتی حاضر نیست در کنار کیمیایی در لانگ‌شات بایستد، چه برسد به کلوزآپ.

🔹مخملباف؛ نامه ‏های سیاسی

✔️مخملباف از «توبه نصوح» و «دو چشم بی ‏سو» تا «دستفروش» و «بایسیکل ‏ران»، سینماگر تراز جمهوری اسلامی بود اما از جایی به‌بعد همه‌چیز تغییر کرد و دیگر کسی در سیستم حاضر نشد در لانگ‌شات هم کنار مخملباف بایستد. «شب‌های زاینده رود» و «نوبت عاشقی» که توقیف شدند، رابطه ‏ها شکرآب شد. مدتی در دهه70 مخملباف رفت سراغ سینمای غیرسیاسی و درباره «گبه» و «سینما» فیلم ساخت و در دهه80 هم افغانستان را جست و خود را مشغول مصائب مردمان همسایه کرد. از جایی به‌بعد اما دیگر زبانه ‏های آتش اختلاف چنان بالا گرفت که هیچ راهی برای بازگشت وجود نداشت. مخملباف اما در تمام این سال‌ها که در ایران حضور نداشته، هم فیلم ساخته هم به مناسبت‌های مختلف اظهارنظرهای سیاسی جنجالی داشته است؛ از 88 گرفته تا امروز که نامه ‏نگاری او با رضا پهلوی خبرساز شده است. مخملباف در این نامه اما از رضا پهلوی خواسته است تکلیف خودش را با خودش و مهم‌تر از آن با دیگران مشخص کند و واضح پاسخ گوید؛ آیا طرفدار احیای سلطنت است یا نه؟

🔹بهروز افخمی؛ همچنان در سنگر انقلاب

✔️یکی دیگر از سینماگرانی که در سینمای پساانقلابی همواره جایگاهی ویژه داشته است، هم فیلم سیاسی ساخته، هم نماینده مجلس شده و هم اظهارنظرهای سیاسی او در سال‌های اخیر حواشی زیادی در پی داشته است، بهروز افخمی است که او نیز دیروز نظراتی سیاسی درباره اعتراضات ماه‌های اخیر مطرح کرد. او از تروریسم فرهنگی سخن گفته است که اجازه نمی‏دهد بدنه سینما به سر کار خود بازگردند و روال فعالیت هنری در ایران به ریل عادی پیشین خود بازگردد. ضمن اینکه بازگشت خود به سینما و شروع کار ساخت فیلم جدیدش را نیز «عکس ‏العملی نسبت به همین شرایط» دانسته است.

✔️البته از نظر افخمی «اگر هم کسی چشم‌اش را ببندد و کار خود را بکند ایرادی ندارد، چون به‌نظرم این جو تصنعی است و تاریخ مصرف دارد. این ماجرا حتی مثل شورش بنزین نیست که معنادارتر و قابل‌فهم ‏تر بود و معلوم بود یکسری کسانی که کار و زندگی‏شان از روی بیکاری فقط با مسافرکشی می‏گذرد، درگیر شده ‏اند و اینها حتی وقتی تیر می‏خورند یا کشته می‏شوند -کاری نداریم از کدام طرف- قابل ترحم و فهم بودند و می ‏شد فهمید با وجود آنکه از سیاست سر در نمی ‏آورند، یک چیز را می‏دانستند و آن هم این بود که وقتی قیمت بنزین چندبرابر می‏شود، کار او که آخرین راه باقی‏مانده برای امرار معاش‏ اوست، تعطیل می‏شود اما درباره شورش‏های اخیر چه باید گفت؟ مسئله آنها واقعا چه بود؟» او اعتراضات اخیر را بیشتر زاییده فضای مجازی می‏داند و در جمعیت معترضان و حتی حضور نسل جدید در اعتراضات هم تشکیک می‏کند./هم میهن
@MostafaTajzadeh
@emtedadnet
الهیات برتری‌جویی، جباریت و تحقیر

✍️ سیدکمال رفیعی


اخیرا گفتگویی از هاشمی رفسنجانی با رهبر کنونی جمهوری اسلامی منتشر شده که حاوی نکته بسیار مهمی است:

«بالأخره در روز قیامت از من و شما می‌پرسند چرا این‌ همه ضرر و مشکلات برای نظام و مسلمانان ایجاد شد. اگر این‌ها را بر عهده می‌گیرید، من دیگر حرفی ندارم. ایشان گفتند: بله، جواب خدا با من باشد.»

اما گزندگی و تلخی این سخن در کجاست؟

🔸پاره‌ای دانشوران کاستی بزرگ جمهوری اسلامی و ام‌المصائب آن را در نظریه ولایت فقیه و پیامدهای ناشی از صغیرپنداری شهروندان در برابر حکومت دانسته‌اند(صغارت و قیمومت)؛ اینکه بر این اساس، مردم اصولا در "تشخیص" مصالح خود و نیز در "تصمیم‌گیری" برای ابعاد مختلف زندگی خود ناتوان و فاقد صلاحیت‌‌اند و درنتیجه، فقیه واجدالشرایطی حق دارد بنابه تشخیص فردی خود، مصلحت آنان را تشخیص دهد و برای زندگی آنان تصمیم‌گیری یا تعیین تکلیف کند. بدیهی است که گرچه در این دیدگاه نیز میزان زیادی برتری‌طلبی برای فقیه و تحقیر مردم وجود دارد اما در دوره کنونی جمهوری اسلامی، مسئله‌ی نابرابری و تحقیر بسیار فراتر و گزنده‌تر و درعین‌حال، خسارت‌بارتر از نظریه پیشین ولایت فقیه ظاهر شده است.

🔸 با توجه به گفتگوی بالا و نیز صدها سخن و موضع‌گیری ارادتمندان رهبری بخوبی می‌توان دریافت که در اینجا رهبری نظام برای خود در برابر خداوند رسالت و اهدافی شناسایی کرده که می بایست تمام جد و جهد خود را برای تحقق آن‌(ها) به‌کار بندد. در نگاه نخست، نه‌تنها هیچ‌نکته منفی و نامطلوبی در این دیدگاه وجود ندارد بلکه به عکس، در آن یک باور مقدس ایمانی موج می‌زند! اما درواقع، مسئله، چنین نیست.

واکاوی این دیدگاه کاملا گویای آن است که در اینجا در یک‌سو ولی یا رهبری قرار دارد که از میان میلیون‌ها انسان(اعضای جامعه) فقط او محق و مجاز است که برای خود هدف یا اهدافی برگزیند و از هر وسیله‌ای برای نیل به آن اهداف بهره ببرد. و از سوی دیگر، میلیون‌ها مردمی که نه‌تنها حق و صلاحیت ندارند که برای خود و به تشخیص خود هدفی برای زندگی خویش برگزینند بلکه به‌طوع و رغبت یا به‌ جبر و تحمیل می‌بایست به‌عنوان ابزارهایی برای تحقق اهداف رهبر، به استخدام او در آیند.

🔸اگر در نظریه پیشین ولایت فقیه، مصلحت مردم تعهد و الزامی است که برعهده رهبر قرار دارد و او(ولو به تشخیص شخصی‌اش) مکلف به برآورده شدن آن است در اینجا مردم اساسا شأنیت و موضوعیتی ندارند تا مصالح آنها تعهد و تکلیفی بر عهده رهبر باشد بلکه مردم تنها در حد وسیله‌ای برای تحقق اهداف شخصی رهبر فروکاسته می‌شوند(تحقیر)!

🔸 تمامیت‌خواهی جبارانه این نگرش، و تحقیر و استخفاف شهروندان فقط به این محدود نمی‌شود که مردم برای پیگیری اهداف رهبر به استخدام او درمی‌آیند، بلکه آنان اساسا در زندگی شخصی و خصوصی خود نیز فاقد صلاحیت‌ و حق انتخاب شمرده می‌شوند و می‌بایست در همه ابعاد زندگی فردی و جمعی خود، به "تشخیص و پسند" حکومت تن در دهند. در اینجا "انسان به‌عنوان موجودی مختار" نفی و انکار، و درنتیجه تحقیر می‌شود و سبک زندگی مطلوب حکومت، به گزینه گریزناپذیر و تحمیلی مردم بدل می‌گردد. پسند و تشخیص حکومت در همه موارد، پیشاپیش و بدون هرگونه بررسی و داوری، و یا اقناع و اقبال عمومی، و صرفا به سبب انتساب‌شان به ارباب قدرت، حقانی و مطلوب تلقی می‌گردد و هرگونه "مغایرت" با آنها نیز "باطل و عناد با حق" شمرده می‌شود.

🔗برای مشاهده متن کامل، روی مشاهده فوری بزنید.
🆔@ta_ammolat40gane
🆔@MostafaTajzadeh
🔴 دفاع قاطع از حق ملت برای انجام رفراندوم

شهید بهشتی: مگر ما میتوانیم برای آیندگان تکلیف معین بکنیم؟ ملت میتواند در آینده راه تجدید نظر را پیدا کند

کلمه - در مجلس خبرگان قانون اساسی برخی نمایندگان اعتقاد داشتند برگزاری رفراندوم نباید کاملا آزاد و به خواست ملت باشد و باید بواسطه قانون ، تضییقاتی در حدود اراده و نظر ملت برای تجدیدنظر در قانون اساسی ایجاد کرد. یکی از مخالفان بزرگ این مخالفان حقوق ملت، شهید بهشتی بود.

▫️او در این جلسات بارها و به مناسبت بحث و بررسی اصول مربوط به حقوق ملت در مقابل تحدید این حقوق و ایجاد قیود بی مبنا برای اعمال اراده ملت ایستاد و جلسه مربوط به اصل ۷۳ در خصوص شرایط برگزاری رفراندوم و استثنا شدن برخی اصول قانون اساسی از تجدیدنظر، از جمله این موارد تاریخی بود.

▫️بهشتی در این جلسه خطاب به مخالفان می گوید: «مردم همانطور که فهمیدند اصل قانون اساسی را چکار کنند تجدیدنظر در آن را هم می فهمند. وقتی که قانونیت این قانون اساسی به رفراندوم است این راه همیشه باز است و ملت میتواند در آینده راه تجدید نظر را پیدا کند».

▫️شهید بهشتی در پاسخ به این اشکال که اگر تجدیدنظر در قانون اساسی به مجلس و رفراندوم واگذار شود موجب تزلزل خواهد شد با قاطعیت ویژه خود گفت: «این هیچ تزلزلی نمی آورد و هر موقع که ملت خواست این کار را میکند. اگر شما به جای یکی، بیست اصل اینجا بگذارید که این قانون اساسی هیچ قابل تغییر نیست، بعدا با یک رفراندوم می‌توانند کلش را عوض کنند».

▫️پافشاری برخی نمایندگان بر ایجاد محدودیت در موارد مورد تجدید نظر ملت باعث شد بهشتی با صدایی رسا و قاطعیتی بیشتر حقوق بلافصل و غیرقابل تفسیر ملت را یادآور شود و یکجا خطاب به چندین نماینده بگوید: «آقایان توجه ندارند! یک قانونی که اعتبار قانونی و حقوقی اش را از یک مبنا (مجلس موسسان یا رفراندوم) گرفته است، هیچوقت نمی تواند نفی کننده اعتبار همان مبنا برای نوبت بعدی باشد. اصلا این محال است. مگر ما میتوانیم برای آیندگان تکلیف معین بکنیم؟ هر مکلفی خودش می‌داند»!

📎 ویدئوی کامل
@kaleme @MostafaTajzadeh
🔴 همه پرسی برای تشکیل مجلس مؤسسان؛ گشایشی به سوی امید

توضیحاتی درباره ایده پیشنهادی

✍️ سیدعلیرضا حسینی‌بهشتی

🔺این روزها همه بر سر این که باید راهی برای برون‌رفت از وضعیت کنونی یافت، اتفاق نظر دارند. اختلاف نظرها در مورد چگونگی برون‌رفت است. برخی به‌کارگیری تصمیم‌های درست و کارشناسی‌شده و کنار گذاشتن تصمیم‌های نادرست و غیرکارشناسی، برخی به‌کارگیری مدیران کارآمد و کنار گذاشتن مدیران ناکارآمد، برخی انتخابات زودهنگام، برخی اجرای اصول فراموش‌شده قانون اساسی، برخی اصلاح اصولی از آن، برخی تغییر قانون اساسی و برخی تغییر نظام را راه‌حل می‌دانند.

🔺به‌عنوان یکی از شهروندان دغدغه‌مند آینده کشور، نظر من بر برگزاری همه‌پرسی برای تشکیل مجلس مؤسسان است. تصمیم‌گیری در خصوص پیشنهاد یا پیشنهادهای قابل‌ارایه به مردم، آنجا صورت می‌گیرد و تصمیم نهایی منوط به رأی اکثریت شهروندان خواهد بود. من این راه را گشایشی به‌سوی امید می‌دانم، امیدی که در شرایط کنونی سخت بدان نیازمندیم.

📎متن کامل
@MostafaTajzadeh
انتظاری که معترضان از سربازان وظیفه دارند

«ارتش نمی‌خواست دخالت کند… سربازان ارتش شهروندان معمولی هستند که از محلات کارگری آمده‌اند و انتخاب خودشان نبوده که سرباز باشند. یک سالی در خدمت نظام می‌مانند و بعد می‌روند. سربازی شغلشان نیست. برای سرکوب‌کردن تعلیم و آموزش ندیده‌اند. سرکوب‌کردن جزء زندگی روزمره‌شان نیست.» این نقل قولی است از یاسین العیاری فعال سابق انقلابی و نماینده‌ی فعلی مجلس تونس راجع به واکنش ارتش به انقلاب ۲۰۱۱ این کشور.

دو محقق علوم سیاسی هم در پژوهشی که سال گذشته منتشر کردند نشان دادند که خدمت نظام وظیفه، یا همان سربازی اجباری، تأثیر مثبتی روی شروع اعتراضات مردمی و قیام‌های مسالمت‌آمیز دارد. خدمت نظام وظیفه‌ی اجباری باعث می‌شود فعالان جنبش انتظار اعمال خشونت کم‌تری از ارتش داشته باشند، و همین امر احتمال روی‌‌آوردن به مبارزات غیرمسلحانه‌ی توده‌ای را افزایش می‌دهد.

اتکای دولت بر خدمت اجباری نظام وظیفه‌ برای ساختن ارتش هم مزایا دارد و هم معایب: حاکمان برای داشتن نیروی مسلح تازه‌نفس و گسترده، و در عین حال برانگیختن روحیه‌ی ملی‌گرایانه به نظام سربازگیری وظیفه روی می‌آورند؛ نظام وظیفه همچنین هزینه‌های اقتصادی کمتری برای دولت در مقایسه با داشتن نیروی نظامی داوطلب و حقوق‌بگیر دارد. در عین حال، نظام وظیفه‌ی اجباری در بزنگاه قیام مردمی دست حاکمان را در فراخواندن ارتش برای سرکوب محدود می‌کند.

سربازی بر اساس قوانین نظام وظیفه شکل‌های مختلفی دارد و در حال حاضر در ۶۰ کشور جهان نوعی از قوانین نظام وظیفه برقرار است. پژوهش اخیر با بررسی تطبیقی نشان داد که احتمال اینکه فعالان به بسیج مردمی و راه‌اندازی کمپین‌های اعتراضی غیرمسلحانه علیه حکومت بپردازند در کشورهایی که نظام سربازگیری وظیفه دارند بیش‌تر از کشورهایی است که حکومت ارتش‌هایی با نیروهای داوطلب (که شغلشان نظامی‌گری است) در اختیار دارد.

چرا سربازان وظیفه توان ارتش را برای سرکوب کم می‌کنند؟ نخستین و مهم‌ترین دلیل انگیزه است: سربازان وظیفه مجبور شده‌اند خدمت کنند، نیروهای داوطلب خودشان شغل نظامی‌گری را انتخاب کرده‌اند. بسیاری از سربازان وظیفه اصلاً دلشان نمی‌خواهد خدمت کنند، چه رسد که در این مدت به هم‌وطنان خود هم شلیک کنند. دوم اینکه، ارتش‌های وظیفه بیش‌تر از نیروهای داوطلب نماینده‌ی تنوع مردمی هستند و تکثر عقاید و ترکیب جمعیتی‌شان به کلیت ملت شبیه است. سوم اینکه، در مقایسه با نیروهای داوطلب، احتمال بیش‌تری دارد که سربازان وظیفه پیوند خود را با شبکه‌های اجتماعی که به آنها تعلق داشته‌اند، حفظ کنند. و چهارم اینکه، سربازان وظیفه انگیزه‌ی شغلی برای سرکوب هم ندارند، اما نیروهای داوطلب دارند.

خلاصه‌ای از نکات مهمی که در پژوهش به آن‌ها اشاره شده را در مقاله‌ی زیر می‌توانید بخوانید:
https://daneshkadeh.org/military-protest/10197/
@MostafaTajzadeh
@Daneshkadeh_org
🌹 آزادی‌‌ات مبارک‌باد!

🌸 کیوان‌جان صمیمی، این مرد شریف و ایستاده بر عهد مردمی، به خانه بازگشته است.

🌼 گرچه او خود چراغی بر مهراب قلب‌های دوستداران ایران است، و در غبار این دردها و داغ‌ها چون درفشی برایستاده برای داد آیینی، هر بار که حقیقت را پنهان کرده اند، از خود گذشته و از بند و حصر نهراسیده.

🌷 آزادی او را مبارک‌باد می‌گوییم هر چند نمی‌دانیم مزد آزادگی را دگر باره به کدام رنج خواهند داد.

🍀 خوش آمدی کیوانِ جان! و مبارک باشد برشما آزادی و آزادگی!!

#ایران_فردا
#کیوان_صمیمی

https://t.me/iranfardamag @MostafaTajzadeh
در ضرورت اصلاحات بنیادی در قانون اساسی

✍️#سید_مصطفی_تاجزاده


مقاله‌ی زیر ابتدا برای ارائه در سمیناری درباره قانون اساسی تهیه شد که قرار بود در دی‌ماه ۱۴۰۱ در تهران برگزار شود و متاسفانه با مخالفت نهادهای امنیتی منتفی شد. بعد از آن قرار شد امشب در نشستی کلاب هاوسی همراه با تعدادی دیگر از مقالات خوانده شود که آن اتاق هم با فشار نهادهای امنیتی لغو شد. اکنون با انتشار مقاله‌ی مزبور، امیدوارم همایش مذکور هرچه سریع‌تر برگزار شود و گفت‌وگوی کارشناسانه درباره نقاط ضعف و قوت قانون اساسی و چگونگی و محورهای بازنگری در آن به بحث عمومی گذاشته شود و ممانعتِ غیرقانونیِ نهادهای امنیتی، که آشکارا ناقض حق آزادی بیان شهروندان است متوقف شود.

تاجزاده
زندان اوین
۶بهمن‌ماه ۱۴۰۱

یکم

جمهوری‌خواهی، صدسال پیش برای اولین بار در ایران مطرح شد، اما با مقاومت و مخالفت دربار و روحانیت روبه‌رو گردید. اگرچه نظام شاهنشاهی چندسال قبل از آن طبق قانون اساسی مشروطه گردیده بود، اما با گذشت زمان و در عمل، سلطنت بار دیگر مطلقه، خودکامه و غیرپاسخ‌گو شد.

۴۳ سال پیش جمهوری‌خواهی، این‌بار با پرچم‌داری مرجعیت دینی سخن اول ایرانیان شد و با سقوط نظام شاهنشاهی، جمهوری اسلامی با رای اکثریت قاطع ملت مستقر گردید، اما به‌ویژه با ورود اصل ولایت فقیه در قانون اساسی، “جمهوری” در عمل به سلطنت مادام‌العمر، مطلقه و غیرپاسخ‌گوی فقیه استحاله یافت و نظامیان بر بخش بزرگی از مقدّرات کشور حاکم شدند.

به باور من بزرگ‌ترین خطای رهبران انقلاب آن بود که رهبری کشور را در انحصار فقها قرار دادند. تدبیر مزبور به‌گونه‌ای اجتناب‌ناپذیر، جمهوری اسلامی را به حکومت روحانیت تنزل داد و متکی به نظامیان کرد. ولایت فقها نه‌تنها دنیای مردم را آباد نکرد، که دین آن‌ها را نیز تضعیف نمود؛ به اعتبار تاریخی روحانیت ضربه زد؛ ناکارآمدی، فساد و انواع تبعیض‌ها را گسترش داد؛ و مجددا به گسست قدرت از مسئولیت انجامید؛ و سر از شکاف روزافزون دولت و ملت درآورد.

تقسیم و درحقیقت تجزیه شهروندان به خودی/غیرخودی، تحمیل یک سبک زندگی به همه‌ی مردم با اجباری کردن حجاب، ستیز با آزادی مطبوعات، احزاب و تشکل‌های مدنی، سرکوب اجتماعات اعتراضی مردم عاصی، تقدم‌بخشیدن “میدان” و نظامی‌گری بر دیپلماسی، توسعه و رفاه مردم، معنازدایی از انتخابات و فرمایشی کردن نهادهای انتخابی با نظارت استصوابی/سپاهی، ایجاد اختلال در گردش آزاد اطلاعات با فیلترینگ اینترنت و...، همگی محصول نظام سیاسی مبتنی بر ولایت مطلقه فقیه و ساختارِ اقتدارگرایِ فردمحور هستند.

صریح بگویم، پذیرش مسئولیت حکومت، اشتباه تاریخی روحانیت بود. حوزه‌ها براساس فلسفه وجودی و وظیفه اصلی خود می‌بایست به تحقیق و تبلیغ دین می‌پرداختند و پس از پیروزی انقلاب، همچنان‌که در نوفل‌لوشاتو وعده داده شده بود، هادی و پناهگاه مردم باقی می‌ماندند و بر حکومت و ارکانش نظارت می‌کردند تا حاکمان جدید از مسیر عدالت و انصاف و شفقت بر خلق خارج نشوند، به حقوق شهروندان تجاوز نکنند و به‌ویژه در بزنگاه‌ها از یاری مردم باز نمانند، اما متاسفانه چنین نکردند.

اکنون باید اعتراف کنیم که نظام سیاسی مبتنی بر ولایت فقیه، خیلی زود به اجرای اجباری احکام فقهی پرداخت و آزادی‌های مدنی و حقوق اساسی شهروندان را نقض کرد و با نفی حاکمیت قانون، نظام برآمده از یک انقلاب مردمی را به مصاف اصلی‌ترین شعار مردم یعنی حق حاکمیت ملت و حق حاکمیت هر نسل بر سرنوشت خویش برد و از چشم بسیاری از ایرانیان انداخت.

به این ترتیب دو انقلاب ضداستبدادی و ضداستعماری ایرانیان در یک قرن گذشته، به‌رغم برخی دستاوردهای سترگ، در تحقق اهداف اعلامی خود و در راس همه، در مهار دیکتاتوری شکست خوردند.


دوم

تداوم سیاست‌های کلان جاری، بدون انجام اصلاحات اساسی و فوری، نه فقط حلال معضلات و بحران‌هایی همچون تحریم‌ها و تهدیدهای خارجی، گرانی و تورم و بیکاری، نابرابری، فقر، مشکلات محیط‌زیستی...، نیست بلکه بر میزان ناامیدی، نارضایتی و خشم شهروندان می‌افزاید، به‌گونه‌ای که هر آن باید منتظر خیزش‌های اعتراضی جدید، با خشونت بیشتر و موج‌های مهاجرتی بلندتر پس از آن بود.

از سوی دیگر در کشوری که حاکمیت آن:

🔷۱- از پایه اجتماعی (ولو حداقلی و در حد ۱۵ درصد مردم) بهره می‌برد؛

🔷۲- توان سازماندهی و امکان بسیج خیابانی در سراسر میهن به طرف‌داری از خود را دارد؛

🔷۳- واجد میل، اراده، ابزار و منابع سرکوب خشونت‌بار معترضان است؛ در چنین جامعه‌ای، تلاش برای سرنگونی رژیم، بدون کاربرد خشونت گسترده ناممکن به نظر می‌رسد.


🔗برای مشاهده متن کامل، روی مشاهده فوری بزنید.


🆔@MostafaTajzadeh
فردای بهتر (مصطفی تاجزاده) pinned «در ضرورت اصلاحات بنیادی در قانون اساسی ✍️#سید_مصطفی_تاجزاده مقاله‌ی زیر ابتدا برای ارائه در سمیناری درباره قانون اساسی تهیه شد که قرار بود در دی‌ماه ۱۴۰۱ در تهران برگزار شود و متاسفانه با مخالفت نهادهای امنیتی منتفی شد. بعد از آن قرار شد امشب در نشستی…»
خاطرات سلول انفرادی

🟩 قسمت بیست و سوم

🟢 انوار، دخترکان طلایی خورشید، که از پنجره‌ی کوچک بالای سلول به داخل راه گشوده‌اند، پلک‌هایم را نوازش می‌کنند. دلم نمی‌خواهد چشم‌هایم را به روی صبحی دیگر در سلول باز کنم. سخت فشارشان می‌دهم تا شاید خواب مرا ترک نکند، شاید دقایقی دیگر بگذرد. اما دیگر زمان بیداری است.

🟢 بلند می‌شوم. پتوها را با دقت جمع می‌کنم. آن‌ها را به دیوار تکیه می‌دهم. جا برای ورزش صبحگاهی باز می‌کنم. در همان سلول تنگ راه می‌روم و راه می‌روم. سرم گیج می‌رود. جهت را عوض می‌کنم. خاطراتم را مرور می‌کنم. خسته می‌شوم. می‌نشینم.

🟢 مقوای سپید را از دریچه‌ی پایین در بیرون گذاشته‌ام. مراقب می‌آید پشت دریچه و آن را باز می‌کند. می‌پرسد چه می‌خواهم. قبلاً هم گفته بودم باید مایع شوینده و ضدعفونی‌کننده بدهند تا توالت فرنگی کوچکی را که داخل سلول است خوب بشویم و ضد عفونی کنم. اینجا اجابت هر درخواست کوچکی می‌تواند یک امتیاز محسوب شود. درخواستم را تکرار می‌کنم و می‌گویم «هرگونه بیماری و مشکلی که به دلیل عدم رعایت بهداشت برایم پیش آید، مسئولش شمایید». چند دقیقه بعد با یک قوطی وایتکس برمی‌گردد. می‌گوید درب را باز بگذارید و می‌آید بالای سر من می‌ایستد که دست از پا خطا نکنم!

🟢 چقدر خوشبختم من که یک سرویس بهداشتی تمیز در اختیار دارم و لازم نیست دلواپس دیر رسیدن و ندیدن مقوا، که در دوالف حکم زنگ اخبار را دارد، توسط مراقب باشم. همسرجان می‌گفت از ساعت ده شب تا اذان صبح، استفاده از سرویس بهداشتی مجاز نبوده و یک نیمه‌شب که هم‌سلولی‌اش با مشکل کلیه نیاز به سرویس بهداشتی داشته مجبور شده سخت به درب بکوبد و وقتی کسی سراغشان نیامده کلی فریاد زده تا بالاخره برای یک امر ضروری و حق ابتدایی درب را گشوده‌اند. اینجا برای تحقیر و در هم ریختن روان زندانی هر کاری ممکن و مجاز است. و اینکه تو برای هر نوبت اجابت مزاج نیاز به درخواست نداشته باشی، می‌تواند موهبت بزرگی باشد. البته بعضی از دوستان نظر دیگری داشتند و فکر می‌کردند همین که چند نوبت به بهانه‌ی رفتن به دستشویی از سلولت بیرون بیایی، غنیمت است!

🟢 با دقت زیاد، کاسه‌ی توالت فرنگی و دور و اطرافش را تمیز می‌کنم. مراقب شوینده‌ها را پس می‌گیرد و می‌رود. به او گفته‌ام سوسک مرده‌ای در سلول دیده‌ام و او اعتنایی نکرده. به او نمی‌گویم وقتی آن را داخل توالت انداختم و سیفون را کشیدم، یاد دو زندانی سیاسی افتادم که برای گرفتن اعتراف اجباری، سرشان را در کاسه توالت فرو کرده‌اند اما این را به جای پاسخ به سوال بازجو در برگه بازجویی نوشتم و به او پس دادم که خواند و ناراحت شد و گفت: «خانم فقط جواب سوال‌ها را بنویسید!»

@MostafaTajzadeh
۸ پژوهشگر اقتصاد، عوامل ناکامی برنامه‌ریزی توسعه در ایران را بررسی و آسیب‌شناسی کردند

۷برنامه بی‌سرانجام

📌بیش از هفت دهه تجربه برنامه‌ریزی ایران به توسعه کشور منجر نشده است. آن هم با وجود برخورداری از ثروت عظیم حاصل از صادرات نفت و گاز و صرفه‌جویی ارزی منابع کلانی که می‌توانست مانند سایر کشورها صرف واردات انرژی شود. در مقابل مطابق آنچه عادل آذر، رئیس پیشین مرکز آمار ایران، گزارش داده است، نتیجه هفت دهه برنامه‌ریزی توسعه و ثروت کلان حاصل از منابع طبیعی ایران آن شده که حدود ۱۰ میلیون ایرانی در فقر مطلق و بیش از ۳۰ میلیون ایرانی در فقر نسبی زندگی کنند.

📌در پژوهش مشترکی که از سوی مرکز پژوهش‌های اتاق ایران و دفتر پژوهش‌های اقتصاد توسعه اتاق مشهد انجام شده است، به بررسی و آسیب‌شناسی ناکامی ایران در ۷۰ سال برنامه‌ریزی برای توسعه پرداخته شده است. این پژوهش که با عنوان آسیب‌شناسی برنامه‌های توسعه و نکاتی درخصوص تدوین سند برنامه هفتم توسعه ارائه شده، پیشنهادهایی برای پرهیز از ناکامی‌ها و تکرار اشتباه‌های گذشته نیز عرضه کرده است.

📌محققان این پژوهش در اتاق مشهد محمد بحرینیان پژوهشگر توسعه، اکرم زینالیان کارشناس ارشد اقتصاد، سعید ابراهیمی کارشناس ارشد برنامه‌ریزی، حسین رجب‌پور دکترای اقتصاد و پژوهشگر، شیما حاجی‌نوروزی کارشناس ارشد توسعه و برنامه‌ریزی هستند و تحلیلگران اقتصادی مانند حجت‌الله میرزایی و محمد قاسمی و منیره امیرخانلو در انجام این پژوهش همکاری داشته‌اند.



شکست ۷ دهه برنامه توسعه در ایران

📌با وجود گذشت بیش از هفت دهه از تجربه برنامه‌ریزی توسعه و تدوین شش برنامه عمرانی پیش از انقلاب که پنج برنامه آن اجرا شد و تدوین و اجرای شش برنامه توسعه پس از انقلاب، همچنان شکاف انتظارات و نتایج در برنامه‌ریزی توسعه در ایران پایدار باقی مانده است. از‌جمله مصداق‌های این شکاف، انتظارات موارد زیر است: متوسط رشد اقتصادی سالانه کشور از سال ۱۳۵۲-۱۳۹۹ رقم بسیار ناچیز دو درصد بوده که حتی از رقم ۳.۱ متوسط رشد بلندمدت کشورهای خاورمیانه و شمال آفریقا در دوره مذکور هم کمتر است. میانگین تورم سالانه در دوره یادشده برابر با ۱۹.۳ درصد بوده که این میزان تورم، ایران را همواره به‌عنوان یکی از کشورهای دچار تورم بالا در دنیا معرفی می‌کند. علاوه بر رشد کم، نابرابری شدید در زمینه توزیع همین رشد در کشور وجود دارد. برای نمونه، یک‌چهارم تولید ناخالص داخلی بدون نفت کشور به‌تنهایی در استان تهران و پس از آن به ترتیب در چهار استان اصفهان، بوشهر، خراسان رضوی و خوزستان تولید می‌شود و به عبارتی، ۵۰ درصد تولید ناخالص داخلی بدون نفت کشور در این پنج استان تولید می‌شود. از مجموع ۳۱ استان کشور، ۱۹ استان ۲۵درصد تولید ناخالص داخلی بدون نفت را برعهده دارند.

🔗برای مشاهده متن کامل، روی مشاهده فوری بزنید.
🆔@MostafaTajzadeh
🔶 خوب شد این عوام کم‌کار، اینترنت بدون فیلتر ندارند!

🔸 جمعه ۳۰ دی ۱۴۰۱
🔹 یکی از عوام جمله سخنگوی خواص‌الرعایا را برایم فرستاد که گفته بود ۹۸/۵ درصد بازداشت‌شدگان اغتشاشات اخیر در تهران آزاد شده‌اند. پرسید مگر در تهران اخیرا اغتشاشاتی بوده است؟ گفتم نمی‌دانم‌. پرسید چند نفر در تهران بازداشت شده‌اند؟ گفتم اطلاعی ندارم....

🔸 شنبه ۱ بهمن ۱۴۰۱
🔹 از اول صبح اخبار افزایش قیمت دلار به دستم می‌رسید و تا عصر ادامه داشت. خیلی خوشحال بودم. نشان می‌داد که تورم آمریکا در حال افزایش است. پیشنهاد زهرا، خواص‌المله اصفهان درباره تنگه هرمز را خواندم. گفت که وقت مماشات نیست و اروپا باید بابت امنیت کشتی‌هایش در تنگه هرمز خراج بدهد چون جواب سیلی، سیلی است....

🔸 یکشنبه ۲ بهمن ۱۴۰۱
🔹 خبری به دستم رسید که به مدیران مجتمع‌های تجاری تذکر داده‌اند که اگر مشکل بی‌حجابی را حل نکنند واحد صنفی‌شان پلمپ می‌شود. نگران کافه‌ای شدم که مایا دیشب در آن از خودش فیلم گرفته بود. البته احتمالا وقتی مهمانان خارجی خواص بخواهند از خودشان فیلم بگیرند بی‌حجابی مشکل نیست....

🔸 دوشنبه ۳ بهمن ۱۴۰۱
🔹محمدحسن، خواص‌المله اراک اعلام کرد که بستن تنگه هرمز در دستور کار خواص‌المله است‌. خیلی خوشحال شدم. از پریروز که پیشنهاد زهرا، خواص‌المله اصفهان را خواندم نگران بودم. کار درست همین است که محمدحسن می‌گوید. باید شعارمان هم این باشد که "خلیج‌فارس را دریاچه می‌کنیم."...

🔸 سه‌شنبه ۴ بهمن ۱۴۰۱
🔹 عیسی، خواص‌الدوله امور ارتباطات اعلام کرد به خاطر حمایت‌هایی که کرده‌اند در طول این سه ماه تعداد کاربران یک پیام‌رسان بومی ۱۶میلیون نفر افزایش داشته است. خوشبختانه گفت که می‌خواهند این حمایت‌ها را ادامه هم بدهند. دستشان درد نکند‌....

🔸 چهارشنبه ۵ بهمن ۱۴۰۱
🔹 اول صبح فیلمی را که دیشب یکی از عوام از سخنرانی ابراهیم در جمع خواص‌المله برایم فرستاده بود دیدم. اول فکر کردم کلاس فن بیان است اما بعد فهمیدم ابراهیم در حال توضیح دادن بودجه سال آینده است و تلفظ‌های مختلف اختصاری هزار میلیارد تومان (همت) را برای خواص‌المله تشریح می‌کند....

🔸 پنجشنبه ۶ بهمن ۱۴۰۱
🔹 خبر اعلام آمادگی یوسف، خواص‌الدوله امور تحصیلات برای ایجاد هنرستان‌های طب ایرانی را خواندم. خیلی خوشحال شدم. قرار است واقعا سفر به اعماق تاریخ این سرزمین داشته باشیم. باید بروم و فیلم‌ها و سریال‌های تاریخی را دوباره تماشا کنم تا لااقل بدانم که باید چی بپوشیم‌....

🖋 عوام الملک
@MostafaTajzadeh
📎 متن کامل این مطلب را در سایت دیدارنیوز بخوانید:
https://www.didarnews.ir/fa/news/144255
@didarnews1
💥خبر: نامه جمعی از نمایندگان مجلس به سران قوا: رحمت و عطوفت اسلامی در کنار اجرای قانون در دستور کار مسئولان نظام باشد/ نباید به گونه‌ای رفتار و اقدام شود که مردم احساس کنند اراده‌ای برای آرام‌تر کردن فضای کشور وجود ندارد

🔸بر این باوریم که آرام کردن فضای سیاسی و اقتصادی کشور، اولویت و نیاز اصلی کشور است. ما نمایندگان مردم در تماس‌ها و ارتباط‌هایی که با مردم و گروه‌های مختلف و اصناف داریم، این نیاز را بیشتر از همیشه احساس می‌کنیم.

🔸ما نمایندگان امضا کننده این نامه معتقدیم در کنار اجرای قانون و جهاد تبیین، لازم است رحمت و عطوفت اسلامی هم در دستورکار مسئولان نظام باشد. همانگونه که رسول خدا رحمة‌للعالمین بود، حکومت اسلامی هم در کنار اعمال اقتدار و قانون، باید منشاء و منبع رحمت برای مردم باشد. قرآن کریم نیز در کنار «اشداء علی الکفار» به «رحماء بینهم» توجه دارد. در شعری از «سعدی» شاعر بزرگ ایرانی به خوبی به این نکته از فرهنگ ایرانی مورد اشاره قرار گرفته است که «درشتی و نرمی به‌هم در به است/ چو فاصد که جراح و مرهم نِه است».

🔸اقتدار مطلوب جمهوری اسلامی ایران در نفوذ بر دل‌های مردم است. اجازه ندهیم بدخواهان انقلاب و مردم، میان «جمهور» و «جمهوری اسلامی» فاصله بیندازند. در پایان لازم می‌دانیم به منظور اثبات مجدد حقانیت نظام جمهوری اسلامی، افرادی که در هر لباسی به حقوق مردمی که معترض بوده‌اند، تعرضی کرده‌اند، مورد برخورد قرار گیرند تا همگان بدانند نظام جمهوری اسلامی ایران، برای تأمین امنیت و رضایت هر قشری از مردم ایران ولو معترضین با هیچکس تعارف ندارد و عقد اخوتی با خطاکاران حتی اگر کارگزار نظام باشند، نبسته است.»/ ایسنا

https://www.jamaran.news/fa/tiny/news-1582458
@MostafaTajzadeh
🔴#اختصاصی - ماجرای هولناک دفن اجساد توسط نهادهای امنیتی در خوزستان چیست؟

🔴 در حالیکه هر کودکی هم میفهمد دفن اجساد در آرامستان عمومی شهرهای کوچک به نام «اموات امنیتی» بزودی لو میرود و نمیتوان آن را پنهان کرد؛ هدف نهایی جمهوری اسلامی از این اقدام خام چیست؟

💢 یادداشت سرگشاده خطاب به  وزیر و رییس شورای امنیت کشور، استاندار و دادستان  مرکز استان خوزستان

✍️ عبداله عبدی - عبدی مدیا

🔸 آقای وحیدی وزیر و رییس شورای امنیت کشور
🔸 آقای محراب استاندار امنیتی و اطلاعاتی خوزستان
🔸 آقای جعفری چگنی دادستان عمومی و انقلاب مرکز استان خوزستان

💢 عبدی مدیا به اسناد و اطلاعات موثقی دست یافته که نشان میدهد یک نهاد مشخص امنیتی، اجسادی را بنام «اجساد امنیتی» در آرامستان‌های شهرهای مشخص استان بدون اینکه اجازه ثبت سابقه را بدهد دفن میکند.

📌 شهرداری و پزشک قانونی و دادستان محل هم از هویت آنها مطلع نیست و هیچ گزارش کتبی تا این تاریخ در آن سیستم‌ها درج و نگهداری نشده.

📌 اینکه اجساد را در آرامستان عمومی دفن میکنند، نشان از سازماندهی و سیستمی بودن این موضوع دارد؛ چرا که هزار راه برای دفن بی نام و نشان مثلا امنیتی وجود دارد که سابقه‌اش هم مشخص نباشد.

📌 بنابراین سوابق و هویت این اجساد نزد همان سیستم امنیتی کاملا روشن است اما نمیخواهند مزار و هویت آن شخص به دلایلی افشا شود وگرنه دلیلی بر اصرار به دفن در آرامستان عمومی نیست.

🔸 واقعاً چه رازی هست که دادستان عمومی و انقلاب محل هم نباید از هویت اجساد، مطلع باشد؟

🔹 حتی این مورد مانند روال اجساد مجهول الهویه‌‌ای که دادستان و پزشک قانونی محل در جریان هستند و سابقه‌ای قضایی نیز تشکیل و نگهداری میشود هم نیست.

🔸 آیا این اجساد، صاحب، خانواده و شخص پیگیری برای سرنوشت آنان ندارند؟

🔸 آیا استاندار اطلاعاتی خوزستان بعنوان رییس شورای تامین استان هم که مسئولیت دارد، در جریان هست؟

🔸 آیا نباید برخورد لازم با شهردار و مسئولان حراستی که حتی بطور محرمانه و طبقه بندی شده چنین مواردی را گزارش کتبی ندارند و نداده‌اند، بشود؟

🔸 آیا دادستان عمومی و انقلاب مرکز استان خوزستان که وظیفه نظارت بر دادستان‌های عمومی و انقلاب شهرهای تابعه استان و دادن تعلیمات لازمه را برعهده دارد، در جریان هست؟

🔸 آیا نباید شهردار و رییس حراست شهرداری محل وقتی اجساد بدون هویت و بدون اجازه قضایی آنهم در آرامستان شهر دفن میشوند و اجازه ثبت سابقه هم نمیدهند را مشکوک فرض کرده و بطور کتبی، حتی محرمانه حراست استانداری و دادستان را مطلع کنند؟

🔸 بدتر اینکه چرا دادستان محل از آنها گزارش نخواسته و علت عدم ارائه گزارش را نپرسیده است؟

🔸 آیا تذکر لازم حداقل برای دفاع از اقتدار و صلاحیت ذاتی دادستان‌های تابعه و پیشگیری از موارد مشابه در این مورد توسط دادستانی کل کشور و دادستان مرکز استان داده خواهد شد؟

📌 کافیست تا دیر نشده قوه‌قضاییه بجای انکار و تکذیب احتمالی، یکی از قبرهای مثلا بی نام و نشان در این آرامستان‌ها در شهرداری‌های تابعه (البته درصورتیکه مقامات قضایی بالاتر در جریان نباشند) که اخیرا دفن صورت گرفته را نبش قبر کنند و پزشکی قانونی سوابق هویتی را به مقام قضایی گزارش دهد تا هویت آنها (در صورت تکذیب نهادهای امنیتی) مشخص شود.

🔅 آیا باز هم لازم است عبدی مدیا آدرس و یا عکس مزارها و یا درصورت لزوم اسناد بیشتری را منتشر کند؟

🔅 امیدوارم به این یادداشت توجه کافی شود و اجساد، موارد و علل فوت، حداقل به اطلاع بازماندگان برسد. میدانید و میدانیم که فرصت کوتاه و جهان در گذر است.

#عبدی_مدیا
🆔 @AbdiMedia
🍂
نگاه‌های بی‌گناه
ح‌ق: همه‌ی تن‌شان پر از خاک وطن بود؛ تحریف شدند که فقط دغدغه‌ی اسلام داشتند. شهری که نامش محمره‌ی عراق شده بود، به واسطه‌ی ایثار و رشادت همین بچه‌ها دوباره شد خرم‌شهر ایران؛ تحریف شدند که فقط دغدغه‌ی شریعت داشتند. دیروز شهدا حصر آبادان را شکستند و امروز بر ما فرض است که نگذاریم سوپرانقلابی‌ها شهدا را به انحصار خود درآورند. شهدا اگر دنبال گشت ارشاد بودند، عربده‌کش‌های سه‌راه جمهوری می‌شدند، نه جوان‌مردهای سه‌راه شهادت. منکر از نظر شهدا، در وهله‌ی اول، سیم‌خاردار نفس بود. شهدا ترس از #خدا داشتند اما نه جوری که مردم از تقوای‌شان وحشت کنند. الله اکبر نماز صبح شهدا، عطر خوش بندگی داشت؛ بوی زمخت اعدام نمی‌داد‌. شهدا بسیج را برای کارتش نمی‌خواستند و برای استخر مجانی نمی‌خواستند و برای اردوی طرح ولایت نمی‌خواستند و برای سهمیه‌ی ویدئو نمی‌خواستند. شهدا بسیج را برای این می‌خواستند که مثل #همت و #باکری بسیجی شوند. دیروز مهدی باکری، حمید باکری را در خیبر جا گذاشت، چون از تبعیض به هر نحو ممکن متنفر بود و امروز سوپرانقلابی‌ها از حکومت، خواهان اینترنت بدون نیاز به فیلترشکن هستند. شهدا در خون خود می‌رقصیدند و سوپرانقلابی‌ها به پاس صد روز خوش‌رقصی، در پی غنیمت نت رایگان، از آقایان هستند. در سنگر شهدا، عکس مطهری و بهشتی بود، نه مصباح و خلخالی. شهدا اخلاص خود را در چشم مردم فرو نمی‌کردند؛ اصرار داشتند که بگویند ما از همه معمولی‌تریم. هیهات! دشمن صراط مستقیم شهدا، برای من هورا نمی‌کشد؛ از قضا برای شماری از خطبای جمعه هورا می‌کشد. سوپرانقلابی‌ها جرئت نقد سفت و سخت امثال احمد علم‌الهدی و احمد خاتمی را ندارند، چون اسلام خودشان هم کم و بیش اسلام طالبانی است. رسانه‌های اجنبی از آدینه‌های عاری از امام‌جمعه‌ی کج‌فهم کرج وحشت دارند. اگر مجری بی‌بی‌سی فقط از زاویه‌ی حرفه‌ای، نوشته‌های مرا تحسین می‌کند؛ خود بی‌بی‌سی هر شب برای محتوای اباطیل سردار نقدی و امثالهم کف مرتب می‌زند. حضرات کدام یاوه را گفتند که بی‌بی‌سی تیتر یکش نکرد؟ بزرگ‌ترین دشمن شهدا همین سوپرانقلابی‌ها هستند که الحمدلله به تخریب این حقیر دچارند. بچه‌های اصیل جبهه و جنگ، این روزها در همان خطی ایستاده‌اند که من ایستاده‌ام؛ خط مردم. رنج سوپرانقلابی‌ها از درد مزمن بی‌مردمی است. مردم را و شهدا را و خانواده‌های شهدا را از دست داده‌اند و جز تعدادی میز و صندلی و چند برگ نامه برای بی‌نیازی از وی‌پی‌ان، چیزی در چنته ندارند. بالاخره آن‌قدری چشم کور کرده‌اند که #اینستاگرام جلوی چشم‌شان بدون اذیت باز شود...
#حسین_قدیانی
▫️سایت حق‌دیلی haghdaily.ir
@ghete26

https://www.instagram.com/p/Cn0Ms-OINdW/?igshid=Yzg5MTU1MDY=
ژاک لکان در جمع دانشجویان انقلابی 1968 پاریس می گوید:
«خواست انقلابی تنها یک پیامد دارد. این خواست همواره به گفتمان ارباب ختم می شود. تجربه این را ثابت کرده است، شما انقلابی ها آرزومند ارباب هستید و صاحب ارباب خواهید شد»

پ.ن: لاکان معتقد بود که انقلابیون و نیروهای رادیکال و تحول خواه با هر شعار و ایدئولوژیی [آزادی، عدالت، برابری و..] به دنبال آزادی و عدالت نیستند بلکه به دنبال تغییر اربابان [حاکمان] خود هستند.

با برداشت لاکانی می توان گفت که مردم روسیه در سال ۱۹۱۷ دنبال آزادی و برقراری عدالت نبودند بلکه از «ارباب تزار» خسته شده و به دنبال اربابی با شمایل لنین و استالین بودند.

شعارهای بسیاری از انقلابیون (در مرگ بر شاه و.. و در عین حال هورا کشیدن برای حاکمی دیگر) نشانگر این مسئله است.
فردی که در خیابان فریاد می زند «کشور که شاه نداره حساب کتاب نداره» به دنبال آزادی نیست، بلکه به دنبال حاکم واربابی باشمایل و ظاهری متفاوت است، اربابی که چند دهه پیش آن را پس زده و حالا دلش برایش تنگ شده است.

گذاراز «ارباب خواهی» به«آزادیخواهی»راهی بسیار سخت و طولانی است که خاورمیانه با آن فرسنگها فاصله دارد.
@MostafaTajzadeh
فراخوانِ اصلاح؛ از رؤیا تا واقعیت

طی چند ماه گذشته که شاهد اعتراضات خیابانی بوده‌ایم، «فراخوان»‌های زیادی برای «تجمّعات اعتراضی» منتشر شد. خیلی‌ها این فراخوان‌ها را رصد می‌کردند؛ عدّه‌ای با هدف رونق‌دادن به تجمّعات و درمقابل، عدّه‌ای دیگر نیز با هدف جلوگیری و پراکنده‌سازی آنها.

در این فضای به‌شدّت دوقطبی، چه‌میزان از زمان و توان هر دو سوی ماجرا که صَرفِ این تقابل‌ها و درگیری‌ها نشد؛ خون‌هایی بر زمین ریخت، گل‌هایی پرپر شد، خانواده‌هایی داغ‌دار شدند و بسیاری مجروح.

چرا چنین است؟! چرا وضعیت به‌گونه‌ایست که به‌جای اینکه در کنار هم و به‌صورت هم‌افزا در مسیر اصلاح جامعه گام برداریم، این حجم عظیم از توان و زمان‌مان در تقابل و تعارض با یکدیگر صَرف می‌شود؟!

چه می‌شد اگر به جای «فراخوان‌های اعتراضی» شاهد «فراخوان‌های اصلاحی» بودیم؟! فراخوان‌هایی که به همان اندازه جامعه را به تکاپو، تلاش و درصورت‌نیاز، هزینه‌دادن وا می‌داشت و بهانه‌ای می‌شد که برای حرکت در مسیر اصلاح، توان‌مان را به‌صورت هماهنگ روی گام‌های مشخصی متمرکز کنیم. آیا ممکن است روزی شاهد چنین فراخوان‌هایی باشیم؟! رؤیاپردازی است یا می‌تواند واقعیت پیدا کند؟!

بحث مفصّلی است و جنبه‌های متعدّدی دارد؛ در یادداشت حاضر صرفاً چند نکتۀ قابل تأمّل را که به نظرم کمتر مورد توجه هستند، با سایرین درمیان گذاشته‌ام.

در ادامۀ یادداشت می‌خوانید:

1. بستر تعارض‌زا
- تضاد دولت و ملّت
- سازش به‌مثابه ذلّت
- همکاری؛ فقط در تقابل

2. فراخوانِ اصلاح؟!

3. حالا که خون‌هایی ریخته شده!

4. چه باید کرد؟

کانال وحید احسانی
@vahidehsani_vh
https://telegram.me/notesofvahidehsani @MostafaTajzadeh