فردای بهتر (مصطفی تاجزاده)
44.9K subscribers
10.9K photos
3.42K videos
520 files
29.5K links
✳️کانال تلگرامی «فردای بهتر» با منش اصلاح‌طلبانه با ارائه رویکردی تحلیلی تلاش دارد به گسترش دموکراسی و بسط چندصدایی در جامعه ایران به امید فردایی بهتر برای ایران و ایرانیان قدم بردارد.

اینستاگرام: https://instagram.com/seyed.mostafa.tajzade
Download Telegram
🔸از رنج و از امید؛ تقدیم به کودکان و نوجوانان وطنم

🔹مهدی معتمدی مهر

📌پاییز ۱۴۰۱ با اندوه و دلهره و هجوم واژگان مخوف و ضربات ترس و تنبیه و ستم و جهل آمد و با انکار کودکی‌های ما و نادیده گرفتن رسالت و حق آدمی بر تعیین سرنوشتش. پاییز ۱۴۰۱ با مصیبت و فاجعه و آوار خبرهای شوم و پیراهن سیاه آمد. پیراهن سیاه پاییز ۱۴۰۱ بوی خون می‌دهد؛ بوی مرگ. بوی زندگی ِ از نفس‌افتاده مهسا، حدیث، نیکا، سارینا. بوی نابودی و فروپاشی، بوی خون فردا می‌دهد و به طرح آرزوهای ملتی نقش بسته که بیش از یک صد سال است، مطالبه‌ای جز آزادی، عدالت، صلح، برابری و توسعه ایران ندارد.

📌با آن که عزاپوش مهسا و حدیث و نیکا و سارینا و دیگر کسانی هستیم که جسم‌شان خاموشی گرفت و با آن که از شادی و عشق و هنر محروممان کرده‌اند و با آن که اراده‌گرایان اراده کرده‌اند که مایوس و دلسرد یا دست کم به سکوت وادارمان کنند، اما به شدت و بیش از هر زمانی در طول تاریخ غم‌بار و اهانت‌دیده سرزمین هفت‌هزار ساله‌مان، امیدواریم و خورشیدی بر اندیشه و زبان‌ و دست‌هایمان مان جاری است که بر نور و حقیقت و شجاعت و آگاهی، گواهی می‌دهد.

📌ما کودکان و نوجوانان پاییز ۱۴۰۱ و شهروندان فردای ایران از روزنی به قامت تاریخ و به‌گستردگی آسمان و زمین و دریا و کوه، بشارت می‌دهیم که پاییز دارد به آخر می‌رسد و کلاغ‌‌های وحشت و انزوا، چاره‌ای جز شمردن جوجه‌های کریه و بیمار و از نفس‌افتاده‌اشان نخواهند داشت و لاجرم خواهند پذیرفت که این وطن را به ما کودکان و نوجوانان و زنان و مردان صبور و پایدار واگذارند.

📌ما می‌خواهیم در ایران زندگی کنیم. ما خواهان «زندگی» هستیم و به رشد و بلوغ اجتماعی شهروندان ایران به ویژه نقش و جایگاه بی‌بدیل زنان در مسیر آینده باور داریم. ما به آزادی و کرامت بشر و حاکمیت قانون باور داریم و از همین رو، مومنانه و از صمیم جان، فریادمان را به اهتزاز در می‌آوریم: «زن، زندگی، آزادی»
@Raahchannel
@MostafaTajzadeh
📎متن کامل یادداشت را در لینک زیر مطالعه فرمایید:
https://telegra.ph/NAI-12-18-2
حوالی میدان انقلاب، امروز

امروز برای کاری اداری از ساعت8 تا 30/ 12 در حوالی میدان انقلاب و خیابانهای اطراف دانشگاه تهران را یا موضوع پوشش بانوان وراندازی کردم. حاصل این وراندازی:
1. از میان اکثر خانم ها به جرأت می توانم بگویم از صد نفر تنها 20 نفر حجابشان کامل نبود و مابقی به هر طریقی کم یا زیاد پوشش داشتند.(البته می دانم که نمی توان زمستان را به تنهایی ملاک برای ارزیابی قرار داد).
2 . سن آنانی که حجاب کامل نداشتند نوعا دهه نودی و بخشی، دهه هشتادی بودند.(همین ها که در سرودی ذکر خیرشان بود).
3. بر خلاف نگرانی مدافعان حجاب اجباری و آنانی که بی حجابی را مساوی با ترویج شهوت و هوس رانی می دانند؛ کسی به کسی کاری نداشت؛ کسی به دیگری با نگاه تعرض نگاه نمی کرد از لودگی و هیزی و فساد و فحشا چیزی دیده نشد.
4. گاه بی حجاب کامل همراه با دارای حجاب کامل(چادر) قدم و گپ می زدند و هیچ یک لازم نمی دید به دیگری با دید تعارض بنگرد و در باره نوع پوشش تذکر دهد هر دو یگدیگر را پذیرفته بودند.
5. در ضلع متصل به خیابان دانشگاه تهران، دسته 40 یا 50 نفری از گارد ویژه ضد شورش با تجهیزات کامل و بعضا دارای تفنگ ساچمه ای حضور داشتند. برخی نشسته و برخی ایستاده. اما اینها هم خسته بودند، خسته! برای چه آمده بودند نمی دانم! از میان آنها بانوان مختلف رد می شدند، چیزی به چیزی نبود! دختران استرسی نداشتند و آرامش داشتند که از وَن ارشاد خبری نیست.(احساس آرامش و امنیت چه زیباست).
پی نوشت:
گرچه نمی توان در این چند ساعت، آن هم در یک نقطه از شهر، درباره کل شهر یا کشور قضاوتی داشت(به ویژه این که من جامعه شناس نیستم) اما در وسع اندکم به این نتیجه رسیدم که اگر حجاب اجباری نباشد اکثر بانوان خود بخود و با اختیار، با هر طریقی و به لحاظ کمی یا کیفی آن را مراعات می کنند. به نظرم نگاه خود آنان به گیسوانشان، نگاه ارزشی و کرامتی است. یعنی اگر به لحاظ برداشت شخصی یا عرفی هم نگاه کنند، صیانت از موی خود یا فیزیک بدن را حقی و احترامی برای خودشان می دانند. به همین جهت است که در در مترو دختر خانم بی حجابی که مردی کنارش نشست، خودش را جمع و جور می کرد تا لمسی و لو ناچیز اتفاق نیفتد. (این قضاوت شاید مورد پذیرش برخی نباشد)
اما تمام هزینه های مادی و معنوی که صرف قانون گذاری یا اجرای خشن برای حجاب شد، جز خسارت چیز دیگری در پی نداشت.(مانند دیگر آموزه های شریعت که با اجبار فقط خسارت محض است). در این سه ماه گذشته پس از فاجعه مهسا امینی دختر کرد هموطن، این خسارات مادی و معنوی به اوج خود رسید و البته جرقه ای شد برای دیگر مطالبات انباشته شده حد اقل 80 درصد جامعه که از حکمرانی موجود به شدت ناراضی بوده و هستند. اما حیف که نظام سیاسی که مسئول امنیت آن وزیر کشور است می گوید: «افراد بازداشتی در اغتشاشات اخیر چند خصوصیت داشتند اول اینکه در خانواده ای بودند که خانواده آنها مشکل داشتند و خیلی درگیر مسائل ضداخلاقی بودند، برخی‌ها هم دچار توهمات برگرفته از بازی های اینترنتی بودند». با این گونه تحلیل های آبدوغ خیاری نمی توان به درستی درک درست و درمانی از جامعه و معترضان داشت. برای همین است که نظام سیاسی روز به روز به تجهیز بخش امنیتی پرداخته است تا بخش های دیگر!

@lotfi_mojtaba @MostafaTajzadeh
آیا آسیب‌رسانی به اموال، «مقاومت مدنی» محسوب می‌شود؟🔻

✍️ این متن را فرهاد میثمی در زندان رجائی‌شهر ترجمه کرده است با این توضیح: «متن حاضر ترجمه‌‌ای است از صفحات ۵۷ و ۵۸ کتابِ ایستادگی مدنی: آن‌‌چه هرکس باید بداند، نوشته‌‌ی اریکا چنووِت (استاد حقوق بشر و امور بین‌‌الملل در هاروارد)؛ منتشر شده در سال ۲۰۲۱. ترجمه و طرح برخی از مباحث این کتاب به‌‌معنای موافقت مترجم با تمام یا حتی اکثر مطالبِ مطرح شده نیست بلکه در راستای افزودن بر دستمایه‌‌های گفت‌‌وگو، تأمل و بسط تنوع و امکان‌‌های اندیشه‌‌ورزی در جنبش‌‌های اجتماعی است. در عین‌‌حال، موضوعاتی که در این کتاب مطرح شده مستقل از میزان موافقت یا مخالفت ما با محتوای آن‌‌ها، موضوعاتِ اساسیِ بسیاری از بحث‌‌های داغِ این روزهای جامعه‌‌ی جنبشیِ ایران هستند. از‌‌‌‌این‌‌رو به مترجمان و ناشران علاقمند پیشنهاد می‌‌کنم به ترجمه‌‌ی کامل و نشر این کتاب همت گمارند؛ به هر آن‌‌کس که از دستش برآید.»

✍️ «آیا آسیب‌‌‌رسانی به اموال، «مقاومت مدنی» محسوب می‌‌‌شود؟‌‌‌‌‌‌ نظرات در‌‌‌این‌‌‌باره متفاوتند. اغلبِ متخصصانِ این عرصه، مبارزه‌‌‌ی خشونت‌‌‌پرهیز را آن کنشی می‌دانند که توسط مردمانی غیر‌‌‌مسلّح انجام شود که به کسی آسیب بدنی نمی‌‌‌زند یا کسی را تهدید به آن نمی‌‌‌کند. [در این چارچوب،] آسیب به اموال اگر به‌‌‌صورتی دقیق و با‌‌‌قاعده صورت گیرد و پیامی روشن دربر داشته باشد، می‌‌‌تواند یک روشِ بی‌‌‌خشونتِ کارشکنی در امور لحاظ شود. اما اگر این امر به‌‌‌صورتی لگام‌‌‌گسیخته، بی‌‌‌هدف و حساب‌‌‌نشده صورت گیرد یا پیامی مبهم و دوپهلو ارسال کند مبنی بر این‌‌‌که شاید مرتکبینِ آن قصد صدمه به اشخاص را هم داشته باشند، در این‌صورت خیلی‌‌‌ها ممکن است آسیب به اموال را وضعیتی مبهم [و مستعدّ خشونت] تلقّی کنند، با آن‌‌‌که به‌‌‌شیوه‌‌‌ای خشونت‌‌‌بار صورت نگرفته است.»

✍️ یک مثال مشهور در این زمینه به دسامبر ۱۷۷۳ [و آغاز فرآیندهای منجر به استقلال آمریکا] بازمی‌‌‌گردد. در آن‌‌‌زمان، حدود ۶۰ آمریکاییِ معترض و هوادار استقلال [از بریتانیا] که خود را به شکل سرخ‌‌‌پوستانِ موهاوک در‌‌‌آورده بودند در بندر بوستون وارد سه کشتی بازرگانی شده و ۳۴۲ صندوق چای را به دریا ریختند. آنان با وسواس فراوان دقت می‌‌‌کردند که اموالی را بی-جهت تخریب نکنند؛ حتی بنابر قول مشهور، یک قفل آهنی را که هنگام بازکردن درب انباری شکسته بودند، جایگزین کردند. این کار بی تردید به هیچ‌کس آسیب جسمانی نرساند؛ در عین‌حال، پیامی روشن برای مقاماتِ استعمارگرِ بریتانیایی دربرداشت مبنی بر اینکه مستعمره‌نشینان قادر به وارد کردن خسارات اقتصادی هستند ــ چنانکه در این مثال، فقط در یک شب، خسارت وارده بالغ بر ۱۰هزار لیره شد (معادلِ بیش از ۱/۵ میلیون پوندِ امروز). عاملان این کار به‌‌‌‌طرزی گسترده توسط سایر انقلابیون تحسین و به‌‌‌‌عنوان میهن‌‌‌‌پرست مورد ستایش قرار گرفتند. همچنین سایر رهبرانِ طرفدار استقلال که مایل به جدا‌‌‌‌شدن از بریتانیای کبیر به‌‌‌‌شیوه‌‌‌‌‌‌‌‌ای بیش‌‌‌‌تر تدریجی، گام‌‌‌‌به‌‌‌‌گام و مذاکره‌‌‌‌محور بودند نیز از محکوم کردنِ آنان اجتناب کردند. دو قرن بعد، در طی دهه‌ی ۱۹۶۰ در ایالات‌‌‌‌متحده، برخی فعالانِ ضدّ‌‌‌‌جنگ کارت‌های آماده‌به‌خدمتِ [نظامی]شان را ــ که جزء اموال فدرال محسوب می‌‌‌‌شد ــ به‌‌‌‌عنوان اعتراض به جنگ ویتنام سوزاندند و از بین بردند. فعالانِ ضدّ‌‌‌‌جنگ دیگری در تلاش برای پیشگیری یا خاتمه‌‌‌‌دادن به ستیزه‌‌‌‌جویی‌‌‌‌ها سعی کردند سلاح‌‌‌‌ها و مهماتی را از‌‌‌‌بین ببرند. در تمام این موارد، تخریب اموال در عین اجتناب از آسیب‌‌‌‌رسانی [بدنی] به‌‌‌‌دیگران صورت گرفت، اهدافی دقیق و معیّن داشت، و پیامی روشن از هدفی خشونت‌‌‌‌پرهیز را به نمایش می‌‌‌‌گذاشت.

✍️ بسیاری از شاهدان درباره‌‌‌‌ی پیام این اَعمال سردرگم می‌‌‌‌شوند. ممکن است برای ناظران مسئله شود که: آیا تظاهرکنندگان فقط دارند خشم خود را خالی می‌‌‌‌کنند؟ یا در حالِ نافرمانی در برابر اقتدار مقامات هستند؟ آیا دارند با بی‌‌‌‌مبالاتی، کسب‌وکارهای محلّی را نابود می‌کنند؟ یا در حالِ هدف قراردادنِ کسب‌وکارهای خاصی به‌‌‌‌عنوان تلافی هستند؟ آیا قصدشان فرستادنِ پیامی گسترده‌‌‌‌تر درباره‌‌‌‌ی ضرورتِ نابودی سرمایه‌‌‌‌داری و نابرابر‌‌‌‌ی‌‌‌‌های اقتصادیِ ناشی از آن است؟ اگر آنان عزمِ نابودی سرمایه‌‌‌‌داری را کرده‌اند، چه چیزی را به‌‌‌‌جای آن قرار است بنا نهند؟ چه‌‌‌‌کسانی در آن جامعه‌‌‌‌ی جدید پذیرفته و چه‌‌‌‌کسانی از آن طرد و حذف خواهند شد؟ @MostafaTajzadeh
@NashrAasoo 💭
آیا آسیب­‌رسانی به اموال، «مقاومت مدنی» محسوب می‌­شود؟ (قسمت دوم) 🔻

✍️ در قسمت قبلیِ این نوشتار با بخشی از نظرگاه اریکا چنووِت درباره‌­ی این­که آیا آسیب­‌رسانی به اموال، «ایستادگی مدنی» محسوب می­‌شود یا نه آشنا شدیم. دیدیم که از این دیدگاه، «ایستادگی مدنی» صرفاً در بستر کلّیِ مبارزه‌­ی خشونت‌­پرهیز توسط مردمانی غیرمسلّح معنا می‌­یابد. بررسی و ارزیابیِ مصادیق «خشونت»، معمولاً در سه حوزه‌ صورت می‌­پذیرد: ۱- جسم(جان) ۲- اموال ۳- شأن(احترام). در هر حوزه، این امر بررسی می­‌شود که آیا آسیب­‌ها در حیطه­‌ی آن حوزه الزاماً مصداق خشونت محسوب می‌شوند یا خیر. درصورت پاسخِ منفی، آیا کلّ آن حوزه اساساً به مصداق‌­یابیِ خشونت بی‌­ارتباط است، یا در آن حوزه، طیفی از اَعمال و آسیب‌­ها وجود دارد که بسته به نوع و شدت­شان ممکن است مصداق خشونت باشند یا نباشند.

✍️ از نظر چنووِت، فقط آسیب‌­های وارده در حوزه‌ی اول (جسم و جان) الزاماً مصداق خشونت محسوب می‌­شوند؛ از ­این ­رو، عملی که به آسیب جسمی یا جانی منجر شود، «ایستادگی مدنی» نیست. اما از همین نظرگاه، آسیب به دارایی‌­ها الزاماً مصداق خشونت محسوب نمی‌­شود بلکه این امر بستگی به شرایط دارد؛ در شرایطی می‌­تواند عملی خشونت‌­ورزانه باشد و در شرایطی خیر. از این منظر، مواردی از آسیب به اموال نظیر ریختن صندوق­‌های چای به دریا یا آتش زدنِ جمعیِ کارت‌­های آماده به خدمتِ نظامی (که در مثال­‌های قسمتِ اولِ این نوشتار آمده) مصداق ایستادگی مدنی بودند؛ چون بدون ایجاد هیچ­گونه آسیب جسمی، و ضمناً دقیق و با­ برنامه انجام شده و دارای پیامی روشن بوده‌­اند. اما مواردی نظیر شکستن شیشه‌­ی خودروهای عبوری یا آتش‌­زدن خانه­‌ها، مصادیق بارز نقض ایستادگی مدنی محسوب می‌شوند. درباره‌­ی حوزه‌­ی سوم (احترام)، از نظر چنووِت قرار نیست که جنبش­‌ها لزوماً دارای ادبیاتی با رویکرد دوستانه، یا حتی محترمانه یا مؤدبانه باشند. لذا حوزه­‌ی احترام که دیگرانی خدشه به آن را جزء خشونت کلامی به حساب می­‌آورند، در این دیدگاه ربطی به تعیین مصادیق خشونت ندارد و بنابر­این موضوعیتی هم برای منافات با «ایستادگی مدنی» در آن نیست.

✍️ اما واضعِ اصطلاح «مقاومت مدنی» ــ مهاتما گاندی ــ در یادداشتی در روزنامه­‌ی هاریجان ذیل مفهوم «عدم‌­خشونت، فراتر از صِرفِ خودداری از کشتن است.» که ۲۵ روز پس از ترور و جان باختنش منتشر شد، این­گونه به بحث ورود کرده است: «کسانی­ که به خشونت معتقدند طبیعی است که آن­ را به­ کار گیرند، با این شعار که "دشمن خود را از پای درآورید و هنگامی که ضرورت ایجاب کند، آشکارا یا در خفا به او و اموالش آسیب برسانید." اما باید بدانیم که نتیجه­‌ی این تفکر جز عمیق‌­تر کردن نفرت، تسرّی آن و بروز حس انتقام­‌جویی در هر دو طرف، چیز دیگری نیست... . برخی نظریه­‌پردازانِ دیگر در کشور ما هند، نظریه‌­ای با این مضمون ارائه کرده‌­اند که: "هرگز نباید حریف خود را از پای درآوریم دچار آسیبِ بدنی کنیم یا بکُشیم، ولی می‌­توانیم اموالش را تخریب کنیم." نکته این­جاست­‌ که وقتی ما سخن از "اموال او" به میان می‌آوریم مرتکب خطا شده‌­ایم، چرا­که آن­‌کس که او را حریف می‌نامیم از خود هیچ مالی ندارد و آن مقداری که دارد را هم، ما ناگزیر از تأمینِ هزینه‌هایش بوده‌ایم. بنابراین، آن­چه تخریب می­‌کنیم در حقیقت متعلّق به خودِ ماست... پس آن­چه در دستِ اوست، جز امانتی از جانب ما نیست و در نهایت نیز هزینه­‌ی ویرانی­‌ها را خود باید بپردازیم و بی­گناهان را با پرداختِ مالیات­‌های کمرشکن و تحمّل عواقب آن وادار به این کار کنیم. بنابراین آن تلقّی از عدمِ‌خشونت که صرفاً خودداری از کشتنِ دیگران را شامل شود و خودداری از نابودیِ اموال را شامل نشود، از دید من برتر از خشونت نیست...»
@MostafaTajzadeh
@NashrAasoo 💬
ایران در میان ۱۰ کشور جهان با بیشترین تورم

♦️تورم در سال ۲۰۲۲ تقریبا در تمام کشورهای جهان در حال افزایش بوده است. از طرفی تنش‌های ژئوپلتیکی در حال افزایش قیمت‌های انرژی هستند و از سوی دیگر اختلالات حوزه عرضه نیز در حال خارج کردن قیمت‌های مصرف کننده از حالت عادی است. نتیجه این که تقریبا نیمی از کشورهای جهان در حال تجربه تورم دو رقمی یا بالاتر از آن هستند.

♦️طبق جدول بالا کشورهای بی‌شماری درگیر نرخ‌های تورم بی‌سابقه هستند. حتی برخی اقتصادی با تورم سه رقمی دارند. در سطح جهان، زیمبابوه، ونزوئلا و لبنان بیشترین تورم را در میان کشورها دارند. علاوه بر این کشورها سوریه و سودان نیز نرخ تورم سه رقمی دارند. ایران در میان کشورها با بیشترین تورم در جایگاه نهم قرار دارد. سودان جنوبی با ۲.۵- درصد کمترین نرخ تورم را در میان کشورهای جهان دارد.

♦️ویژوال کپ، تورم ایران را در ماه آگوست ۲۰۲۲ (مرداد ۱۴۰۱) ۵۲.۲ درصد ثبت کرده است که ایران را در میان ۱۰ کشور اول در تورم قرار می‌دهد./ تجارت‌نیوز

🆔@MostafaTajzadeh
⚠️ پشت‌صحنه سقوط ارزش پول ملی و قدرت خرید مردم؛ سیاست، مدیریت یا عوامل دیگر؟

📝 علی صالح‌آبادی

🔸اگر رویدادهای خرد و کلان جوامع بشری از منظر جامعه‌شناسی، علم سیاست، اقتصاد، روابط خارجی و ... ‌تجزیه‌وتحلیل، تفسیر و نتیجه‌گیری شوند، پشت‌صحنه‌های سیاست، اقتصاد، فرهنگ و ... آشکار می‌شود؛ نگرشی که جای خالی آن در «تصمیم‌سازی‌ها» و «تصمیم‌گیری‌ها» در ایران دیده می‌شود. علت این است که زمانی که تصمیمات نسنجیده اتخاذ می‌شود و نتیجه بد از آب درمی‌آید، بانیان به دنبال مقصر هستند و با فرار به جلو مشکلات را به این‌وآن نسبت می‌دهند. در این نوشتار به چند نمونه اشاره می‌شود:

🔻1-پیش از انقلاب قیمت دلار در بانک مرکزی 7 تومان و در خیابان منوچهری تهران کمتر از 7 تومان بود. ضمناً ایرانی‌ها در همه‌ شهرهای جهان می‌توانستند با پرداخت 7 تومان، یک دلار دریافت کنند. هفته گذشته در ۲۲ آذر ۱۴۰۱ قیمت دلار از مرز 38000 تومان عبور کرد. پرسش این است که چرا آن زمان آن‌گونه بود و اکنون این‌گونه شده و برای گرفتن یک دلار باید 38000 تومان به‌جای 7 تومان پرداخت شود؟

🔻2- قیمت ارز در همه دولت‌های پس از انقلاب، روند افزایشی کند داشت؛ اما در سال 1384 که اصولگراها سکان‌دار اداره کشور شدند، این روند آرام گرفت و ارزش «ریال» در برابر «دلار» اندکی افزایش پیدا کرد. در سال ١٣٨٨ ارزش دلار برای نخستین بار از هزار تومان عبور کرد و تنها سه سال طول کشید تا دلار سه برابر شود و به ازای ۳۸۰۰ تومان مبادله شود.

🔻3- قیمت دلار در دولت اول روحانی در حدود 4 هزار تومان بود؛ روند مثبت مذاکرات هسته‌ای و بازگشت امید به جامعه کمک زیادی به آرام شدن فضای بازار کرد. برجام در این دوره نقش کلیدی ایفا کرد و نه‌تنها ارزش دلار درمجموع این سال‌ها بالا نرفت، بلکه در برابر ریال کاهش نیز پیدا کرد؛ اما در دولت دوم روحانی به دلیل بالا گرفتن تنش بین تهران – واشنگتن، ایران امکان فروش نفت را از دست داد و امکان انتقال پول نیز دشوار شد. علت آن سیاست خارجی تهاجمی علیه غرب و نزدیکی به روسیه و چین بود، زیرا آمریکا با این دو کشور در حالت تخاصم بوده و هست و به همین دلیل ایران را تحت فشار قرار داده است.

🔻4-فروش پهباد به روسیه هرچند حق ایران است، ولی باید پیش‌بینی می‌شد که این کار در میانه نزاع آمریکا و روسیه می‌تواند برای ایران هزینه‌ساز باشد که شد. این سیاست باعث تحریم بیشتر غرب علیه ایران شد و فرآیند تحریم‌ها باعث سقوط ارزش پول ملی و کاهش قدرت خرید عموم مردم به‌ویژه فرودستان شده و می‌شود. پس در اینجا هم سیاست به سفره و زندگی مردم ضربه زده است.

🔻5-گشت ارشاد به دلیل عملکرد بدی که داشت، باید سال‌ها پیش برچیده می‌شد؛ اما نشد! وقتی در شهریور سال جاری پرونده‌ گشت ارشاد در جریان مرگ مهسا امینی به جریان افتاد، فرصتی بود تا مسئولان بی‌درنگ آن را منحل کنند و جلوی بروز ناآرامی‌هایی که 3 ماه است در کشور جریان دارد را بگیرند؛ بنابراین در اینجا نیز سیاست دسته‌گل به آب داد و باعث ریختن خون‌هایی از طرفین منازعه شد که قابل‌برگشت نیستند.

🔻6- هفته گذشته عضویت ایران از کمیسیون مقام زن توسط سازمان ملل لغو شد. این موضوع ناشی از ضعف دستگاه دیپلماسی و ناآرامی‌ها است. متأسفانه عده‌ای به‌جای اینکه مسئله را ریشه‌یابی و برای آن راه‌حل پیدا کنند، با نسبت دادن علت ناآرامی‌ها به این‌وآن تلاش کرده و می‌کنند تا صورت‌مسئله را پاک کنند. تصویب این قطعنامه نشان‌دهنده این واقعیت است که دوستان ایران در سازمان ملل مثل چین، روسیه، بولیوی، سوریه، ونزوئلا، نیکاراگوئه و ... کمتر از انگشتان دست شده‌اند.

🔻7- پنجشنبه گذشته قطعنامه‌ای علیه ایران به پیشنهاد کانادا در مجمع عمومی سازمان ملل تصویب شد. این موضوع نشان می‌دهد که دستگاه دیپلماسی کشور ضعیف شده است.

🔻8-روزنامه کیهان در شماره روز پنج‌شنبه خود ریشه گرانی دلار، طلا و مسکن را جریان سازی رسانه‌های معاند و دنباله‌های آن‌ها در داخل دانست؛ یعنی همفکران کیهان در مجلس و دولت نقشی در التهاب بازار نداشته و ندارند! قدیمی‌ها می‌گفتند «یک سوزن به خودت بزن یک جوالدوز به دیگران».

🔻9-مجلس و دولت اصولگرا و انقلابی می‌پنداشتند که با نزدیکی به چین و روسیه مشکلات اقتصادی کشور حل خواهد شد، ولی در عمل دیده ‌شد که چین به ایران پشت پا زد و با رقیب منطقه‌ای ایران قرارداد بست و شگفت اینکه از ایران هم خواست جزایر سه‌گانه را به امارات بدهد!

🔻10-آلودگی هوا سال‌هاست که نفس مردم شهرها را بند آورده است. تراژدی این است که هر سال وضع بدتر از سال قبل می‌شود، این در حالی است که بسیاری از کشورها با بهره‌گیری از تکنولوژی ‌توانسته‌اند بر غول آلاینده‌ها غلبه کنند؛ اما ما همچنان غرق در دود هستیم، چرا؟
@MostafaTajzadeh
🕌 @jamarannews
⛔️ چرا گمان می کنیم که کشورهای دیگر و به ظاهر دوست حاضرند منافع خود را فدای منافع ما کنند؟

📝 فتح الله آملی

🔸نه قرارداد ایران با چین خیانت بود (چنان که برخی مخالفان هر حرکت دولت و حکومت را ضد منافع ملی تعبیر می‌کنند) و نه سفر رئیس جمهور چین به عربستان باید باعث شگفتی مقامات کشور می‌شد. گرچه امضای بیانیه‌ای که تعریضی بود به حاکمیت مسلم ایران بر جزایر سه گانه خلیج فارس توسط او نه قابل قبول است و نه قابل توجیه که نباید به سادگی از آن گذشت اما چرا باید گمان می‌کردیم که کشورهای دیگر و به ظاهر دوست حاضرند منافع خود را فدای منافع ما کنند؟

🔸و چرا گمان داریم باید چون ما بیندیشند که دوست همیشه دوست است و دشمن هم تا ابد دشمن؟ سیاستی که گاه و بی‌گاه توسط دستگاه دیپلماسی ما اعمال می‌شود. در حالی که می‌دانیم و می‌خوانیم که در روابط کشورها براساس منافع ملی دوست همیشگی و دشمن همیشگی وجود ندارد و چینی‌های کمونیست پا را فراتر گذارده و ثابت کرده‌اند که در مناسبات اقتصادی و کسب منفعت و موقعیت حتی الزامات ایدئولوژیک هم نباید مانع بتراشد.

👈این سفر البته از یک جنبه دیگر هم می‌تواند برایمان درس آموز باشد: اینکه در دوستی بیش از حد اهل مماشات و غمض عین و فداکاری نباشیم. گاهی وقت‌ها هم به روی طرف بیاوریم که شما هم چندان علیه ‌السلام نیستید. می‌دانیم که با مسلمانان اویغور چه می‌کنید و یا چه بلایی سر مساجد آورده‌اید. و یا اگر قصد دخالت در امور ما را دارید چرا اجازه نمی‌دهید احدی درباره ادعایتان در مورد تایوان و یا جزایر دریای چین و بسط ید منطقه‌ای شما یکی به دو بکند. ما دوست هستیم اما در جهت منافع ملی خودمان و نه به هر قیمتی و این رفاقت باید دوطرفه باشد. چه خوش بی مهربانی هر دو سربی، که یکسر مهربانی دردسر بی…

♨️بگذریم که نگارنده قصد ورود به مباحث سیاسی را نداشته و ندارد، به ویژه در سیاست خارجی که حوزه همکار عزیزمان در محک است و نه حقیر، اما این مقدمه از آن رو لازم آمد تا به ضرورت توجه به اقتصاد در عصر کنونی توجه کنیم. پیش از آنکه و یا بهتر است گفته آید بیش از آنکه این سفر را از زاویه مباحث ایدئولوژیک و سیاسی ارزیابی کنیم باید به اهمیت اقتصادی آن پرداخت.

♨️چینی‌ها به شدت به منابع انرژی منطقه محتاجند و حالا خیال برشان داشته که تنها نباید به ایران تکیه کنند و باید سبیل شیوخ منطقه را نیز چرب کرد. رئیس جمهور چین اولویت اول خود را اقتصاد می‌داند و تأمین نیازهای ۵ر۱ میلیارد جمعیت و نیز صنعت و تجارت کشور. در دنیای امروز سیاست در خدمت اقتصاد و رشد اقتصادی و کسب ثروت و درآمد بیشتر است و دیپلماسی هم باید در همین مسیر حرکت کند و لذا کشور ثروتمندتر و باتراز تجاری بهتر و درآمد سرانه بیشتر، قدرت و رفاه و امنیت بیشتری هم خواهد داشت.

♨️و لذا باید ابتدا اقتصاد قوی داشت که مهمترین مولفه قدرت در عصر جدید و دیجیتال به حساب می‌آید. با تورم بالا، تولید ناخالص نامناسب،کسری بودجه رو به تزاید، نقدینگی غیرقابل مهار و در خدمت واسطه‌گری، اسراف انرژی و منابع ملی ، نرخ رشد پائین و بحران ناکارآمدی، قدر مسلم نمی‌توان اعمال قدرت کرد. و این می‌تواند آموزه ما از این سفر باشد که بیش از پیش به فکر منافع خودمان باشیم. و سیاست خارجی ما نیز باید هشیارتر از گذشته مناسبات خود را بر همین اساس تنظیم کند.

👈حتی اگر قرار است رویکرد به شرق در دستور کار باشد ـ که ایرادی هم بر آن نیست ـ این کار به منزله تعطیل مناسبات با غرب که ممکن است مورد سوء استفاده زیرکان اردوگاه شرق و برخی ناجوانمردی‌های معمول مبتنی بر مناسبات منفعت طلبانه قرار گیرد نباشد.

👈روابط ما با چین یا روسیه و گسترش آن در راستای منافع ملی و اقتصادی بسیار هم خوب است اما نباید با انحصار و محدودیت و غفلت از لزوم گسترش مناسبات بین‌المللی و استفاده از ظرفیت جهانی و رفع موانع موجود همراه شود.
@MostafaTajzadeh
🕌 @jamarannews
نامه ۱۴۰ استاد دانشگاه به رئیس دستگاه قضا در اعتراض به اعدام معترضان/

ما خواهان توقف این اعمال و بازگشت مسئولان به قانون، همدلی با مردم و حل معضلات کشور از طریق عقل و انصاف هستیم/

بسمه تعالی
جناب آقای محسنی اژه ای

رئیس قوه قضائیه جمهوری اسلامی ایران

با سلام. روند دادرسی و اجرای حکم اعدام آقای محسن شکاری و سایر معترضان دربند ماه‌های اخیر، موجب تاسف و تاثر شدید ما امضاء کنندگان این متن که جمعی از اساتید دانشگاههای کشور می‌باشیم، گردید.

ما به عنوان تربیت کنندگان نسل فردای کشور، خود را همواره در کنار و همراه نسل جوان و مسئول باروری و رشد علمی و معنوی آنها می دانیم.

متاسفانه با این عمل قوه قضائیه، که مدعی عدالت اسلامی و علوی است، زبانمان قاصر و ناتوان از هر توجیهی برای دانشجویان و نسل جوان کشور است. این عمل خلاف اسلامی است که ما از زبان منادیان اسلام شنیده‌ایم و در سیره ائمه و بزرگان اسلام خوانده‌ایم.

این عمل خلاف حقوق بشر و قوانین جزائی بین المللی است و موجب وهن کشور و مسلمین می گردد. این عمل حتی خلاف قوانین جاری کشوراست و برایش دلیلی به جز انتقام و ایجاد رعب و وحشت در میان مردم معترض نمی‌توان متصورشد.

سئوال ما از حضرتعالی و دیگر مسئولین جمهوری اسلامی این است که چرا باید یک جوان ۲۳ ساله برای اعتراض به مشکلات و نحوه اداره کشور راهی به جز آمدن به خیابان و احیانا بستن راه عبور و مرور نداشته باشد و در کدام مکتب و مملکتی برای بستن خیابانی و درگیری و زخمی کردن نیروی مخالفی کسی را به دار می آویزند.

به گمان امضاء کنندگان این نامه، مسئولین کشور راه بسیار اشتباهی را برای حل معضلات کشور و ساکت کردن اعتراضات خیابان انتخاب کرده‌اند.

هشدار ما به شما این است که این راه تبعات بسیارناگواری برای کشور خواهد داشت. ما امضاء کنندگان این بیانیه، خواهان توقف این اعمال و بازگشت مسئولان به قانون، همدلی با مردم و حل معضلات کشور از طریق عقل و انصاف می باشیم.

اسامی امضاء کنندگان به ترتیب الفبا (امضاء بیانیه ادامه دارد)

کارن ابری نیا، دانشگاه تهران
محمد اتوکش، دانشگاه صنعتی شریف
حمید امین اسماعیلی، جهاد دانشگاهی تهران (بازنشسته)
ارس ادهمی، دانشگاه تهران (استاد مدعو)
تقی ازاد ارمکی، دانشگاه تهران
بهنام آزادگان، دانشگاه حکیم سبزواری
فرهاد آزادی، دانشگاه صنعتی امیرکبیر
نیما اسدیان، دانشگاه صنعتی شریف
مرتضی اسکندری قادی، دانشگاه تهران
فرید آشتیانی، دانشگاه صنعتی شریف
علی الفت، دانشگاه تهران
سید جواد آقاجری، دانشگاه شهید چمران اهواز
ناهید اطیابی، دانشگاه تهران
جواد امامی، دانشگاه علم و صنعت
محمد تقی امیدوار، دانشگاه صنعتی شریف
مهدی ایرانمنش، دانشگاه صنعتی شاهرود
فرخ امینی فر، دانشگاه تهران
کیوان انصاری، پژوهشگاه رنگ
حسن باقری نیا، دانشگاه حکیم سبزواری
محمد علی بنی هاشمی، دانشگاه تهران

ادامه اسامی و لینک امضاء:

https://modaresinpress.ir/political/3167/
@MostafaTajzadeh
@anjomanemodaresin
کم شدن احترام مردم به روحانیون ..


آیت‌الله سید موسی شبیری زنجانی در کتاب
«جرعه‌ای از دریا» (جلد ۳، ص ۳۶۹) می‌نویسند:

یک وقت با آقای حاج آقا ابوالفضل زنجانی صحبت می‌کردم،
فرمود:
فلان آقا توقّع دارد همان جور که در دوره صفویه فلان ملا ، متنفّذ و محترم بود و مردم در مقابلش خضوع داشتند،
او هم همان‌گونه باشد
ولی فکر نمی‌کند که در دوره صفویه اکثر مردم عوام و بیسواد بودند و ملّایشان هم شخصیتی مثل شیخ بهایی بود.

در دوره ما ملّایشان شده‌اند من !!!!
و مردم هم درس‌خوانده و باسواد شده‌اند...
مردم سطحشان بالا رفته و علما سطحشان پایین آمده است.

حالا اگر من توقّع داشته باشم تحصیل کرده‌های امروز همان احترامی که عوام آن روز برای شیخ بهایی قائل بودند،
برای من داشته باشند،

واقعأ توقّع نابجایی است.

#تاریخ_معاصرایران 👇👇👇 @MostafaTajzadeh
📚https://t.me/joinchat/AAAAAEEhqxx3Z00nJrdwFg
♦️حاکمیت تلاش کرده از «جمهوری اسلامی» به «حکومت اسلامی» عبور کند

🖊محسن آرمین


🔻طی دهه‌های اخیر اصرار حاکمیت بر عبور از «جمهوری اسلامی» به «حکومت اسلامی» و اولویت اهداف کاملاً ایدئولوژیک و مغایر با مصالح جامعه و کشور، موجب شکل‌گیری نهادها، ساختارها، مناسبات وفرهنگ ویژه حکمرانی و در نتیجه برآمدن طبقه و نیروی ویژه‌ای شده است که نظام را درحل بحران‌های موجود ناکارآمد کرده است، به طوری که بسیار مشکل بتوان تصور کرد عزم و اراده‌ای جدی معطوف به اصلاح در هریک از بخش‌هایی که گفتید شکل بگیرد.

🔻در صورت شکل‌گیری چنین اراده‌ای، اجزای مختلف نظام قادر به هم‌افزایی در تحقق چنین اراده‌ای باشند. برای مثال حل مشکل معیشت جامعه اگر زمانی با یک بخشنامه یا تغییر این وزیر یا آن دولت ممکن بود امروز دیگر ممکن نیست. رانت، اختلاس و فساد، حاکمیت فضای امنیتی بر فضای امنیت کسب کار و فعالیت اقتصادی و سیاست خارجی تنش‌افزا با جهان چنان است که به سادگی اجازه حل مشکلات اقتصادی را نمی‌دهد.

📌راه حل بحران‌های کشور سیاسی است نه اقتصادی

🔻فرض کنید همین امروز برجام امضا شد که به نظر من برای کشور امری حیاتی است و باید هرچه زودتر این کار انجام پذیرد، مادام که ایران اف‌ای‌تی‌اف را نپذیرد و امکان استفاده از مبادلات آزاد بانکی با دنیا را نداشته باشد، امضای برجام مشکلی را حل نخواهد کرد. فرض کنید نظام توانست مافیای اقتصادی شکل گرفته در دوران تحریم را که امروز قدرتی فوق تصور دارد جای خود بنشاند، اف‌ای‌تی‌اف هم امضا شود، پول حاصل از درآمد نفت هم به داخل کشور سرازیر شود، در فقدان یک دولت کارآمد با برنامه توسعه همه‌جانبه، سلطه نهاد‌های امنیتی و نظامی بر اقتصاد و سیاست داخلی و سیاست خارجی، چه مشکلی از کشور حل خواهد شد؟

🔻درحالی که برای جبران عقب‌ماندگی کشور در مسیر توسعه نیازمند جذب حجم عظیمی از سرمایه خارجی هستیم، با وجود سیاست خارجی تنش‌آفرین و ضریب ریسک اقتصادی بالا چگونه خواهیم توانست کشور را در مسیر توسعه قرار دهیم. در صورت بقای فضای اجتماعی و سیاسی و فرهنگی موجود که طی سال‌های اخیر به مهاجرت بخش اعظم نخبگان و متخصصان و مدیران توانمند انجامیده است، کدام نیرو‌ها می‌توانند حاملان رشد و توسعه کشور باشند؟
در انتخاباتی مهندسی‌شده و در غیاب مشارکت مردم دولت کارآمد چگونه شکل خواهد گرفت؟ حل مشکلات عظیم کنونی نیازمند عزمی ملی و مشارکت همه‌جانبه جامعه و استفاده ازهمه ظرفیت‌های اجتماعی است. اما در فضای یأس و سرخوردگی و بی اعتمادی اجتماعی کنونی آیا چنین مشارکتی متصور است؟ آیا دولت بدون همکاری جامعه حتی قادر به حل مشکل آلودگی هوا خواهد بود؟ فهرست این پرسش‌ها و ابهام‌ها را می‌توان طولانی‌تر از این کرد.

🔻با توجه به آنچه در دلیل دوم گفتم، دلیل سوم خیلی روشن است. چنان که مشاهده می‌کنید موانع مذکور برسر راه حل بحران اقتصادی کشور عمدتاً سیاسی هستند نه اقتصادی. به همین سبب گفته می‌شود راه حل مشکلات اقتصادی کشور سیاسی است نه اقتصادی.

🔻کیست که نداند مکانیزم کاهش نرخ تورم، رفع بیکاری، افزایش ارزش پول ملی و ... چیست؟ اما آن چه مانع از تحقق این همه می‌شود موانع سیاسی به معنای عام کلمه است. فرض این که مشکل اقتصاد کشور به نحو ریشه‌ای بدون حل دیگر دیگر مشکلات در عرصه سیاست داخلی و خارجی ممکن نیست.

🔻نمی‌توانید خود را در بلوک روسیه و در کنار این کشور در جنگ اوکراین تعریف کنید و انتظار همکاری کشور‌های توسعه‌یافته حتی انتظار همکاری و حمایت دولت چین را در حل مشکلا اقتصادی داشته باشید. نمی‌توانید با حضور نهاد‌های امنیتی و نظامی در عرصه اقتصاد کشور و ناامنی فضای کسب و کار انتظار فعال شدن نیرو‌های کارآفرین در اقتصاد کشور را داشته باشید. مختصر آن که بنا به این دو دلیل که عرض کردم حل بحران‌های مختلف کنونی درگرو اصلاحات ساختاری و بنیادین است. مادام که چنین اصلاحاتی صورت نگیرد نمی‌توان به حل بحران‌های کنونی امیدوار بود و راه حل‌های جزئی موردی به هیچ نتیجه مؤثری نخواهد انجامید.

🆔@MostafaTajzadeh
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
♦️دیکتاتورها چگونه سرنگون می‌شوند؟

🔻دیکتاتورها گمان می‌کنند که می‌توان تاریخ را دور زد، اما با تکرار اشتباهات فاحش گذشتگان، آن‌ها صرفاً به فهرست مستبدان بازنده تاریخ افزوده می‌شوند و میراثی از کینه، دشمنی، تفرقه و حماقت را برای دیگران به جا می‌گذارند.

🔻دو سوم مردم جهان در نظام‌های دیکتاتوری زندگی می‌کنند، با این وجود اطلاعات ما درباره این نظام‌ها بسیار اندک است. در این سخنرانی دکتر ناتاشا ازرو درباره تفاوت نظام‌های دیکتاتوری، اهمیت این تفاوت‌ها و چگونگی سرنگونی آن‌ها سخن می‌گوید.

🔻دکتر ناتاشا ازرو استاد ارشد علوم سیاسی دانشگاه اسکس و پژوهشگر متخصص در حکومت‌های دیکتاتوری است. او تاکنون دو کتاب درباره رژیم‌های دیکتاتوری و رهبران آنها نوشته است: «دیکتاتورها و نظام‌های دیکتاتوری: شناخت رژیم‌های استبدادی و رهبران آنها» و «سیاست نظام دیکتاتوری: نهادها و پیامدها در رژیم‌های استبدادی».

ترجمه و زیرنویس: رکسانا شیرخورشیدی و علی نانوایی
بازبینی و ادیت: شهاب غدیری

Source: Tedx Talks. (2014, Nov 5)

#هم_پرسه #سیاست #دیکتاتوری #استبداد #کودتا #اصلاحات #انقلاب #قانون

🆔@MostafaTajzadeh
🔸جنبش نادیده گرفته شدگان
🔺گفت‎وگو با هادی خانیکی

جنبش اعتراضی که شکل گرفته و صورت‌بندی‌های واحدی هم ندارد و از دانشگاه تا مدرسه تا محل‌های اجتماعات مختلف را دربرگرفته، به نظرم قضاوت درباره سرشت آن و حتی فرایند شکل‌گیری آن هنوز زود است، اما مطالعاتی مانند طرح‌های پیمایش ارزش‌ها و نگرش‌های ایرانی، وضعیت سرمایه اجتماعی در ایران، تحولات دینداری و سبک زندگی که در سی سال گذشته در ایران انجام گرفته است و امثال این‌ها، همه نشان می‌دهد به‌تدریج فاصله زبانی یا گسست بین گروه‌های اجتماعی با نهادهای رسمی و نهادهای حاکمیتی شکل گرفته که فراتر از یک نسل است. اگرچه وضعیت نسلی آن پررنگ‌تر دیده می‌شود، ولی واقعیت این است که ما با انباشت خواسته‌ها، مطالبات، اعتراضات و انتقادات مواجه شدیم که چون به‌موقع به آن‌ها پاسخ داده نشده یا دادوستد و تعاملی شکل نگرفته و به‌صورت ناگهانی و بر سر موضوع درگذشت خانم مهسا امینی شکل بالفعل گرفت.

البته این اعتراضات با آن حادثه شروع نشد و پیش‌تر از آن هم بود، اما اینجا بالفعل شد. حال در این گستره فاصله و شکافی که به وجود آمده، فاصله و شکاف نسلی پررنگ‌تر است، به خاطر اینکه نسل جدید اساساً منابع دریافتش از اطلاعات و دانش و فرآیند اجتماعی شدنش و معرفتش نسبت به پیرامون، نسبت به گذشته فاصله بیشتری دارد و به همین دلیل هم بیشتر به چشم خورده است. نسلی که منبع تغذیه‌اش شبکه‌های اجتماعی بوده و هست با نسل‌ها یا بخش‌های دیگری از جامعه که بیشترین توانمندی‌شان در چگونگی استفاده از این شبکه‌ها شده قطعاً متفاوت است و اساساً ما با پدیده‌ای جهانی مواجه هستیم تحت عنوان جنبش‌های اجتماعی مجازی که این جنبش‌های اجتماعی مجازی بسته به نوع مدیریت می‌توانند به بحران منجر شوند یا نشوند.

همه این‌ها به نظر من باید در چارچوبی تحلیل می‌شد که به متفاوت شدن جامعه، متکثر شدن جامعه و رشد فردیت در جامعه یا به گفته آلن تورن بازگشت کنشگر و خودکنشگری منجر شده، ولی متأسفانه این‌ها خیلی دیر دیده شده است به‎خصوص از طرف حاکمیت و نظام رسمی.

رویکرد مک‌لوهان را بعدها متفکران جدیدتر نقد می‌‌کنند و کسانی مثل کاستلز می‌گویند پیام همان رسانه است؛ می‌گوید این پیام هست که شکل رسانه را انتخاب می‌کند؛ یعنی برای وجه اجتماعی بیش از وجه فنّاورانه اعتبار قائل است. قطعاً یکی از تحولات مهمی که جهان با آن مواجه است و از مؤلفه‌های مهم تغییر در همه حوزه‌ها ازجمله سیاست، اجتماع، فرهنگ و حتی حوزه اقتصاد خود رسانه است. ما از اواخر دهه ۷۰ میلادی وارد عصری شدیم که اسمش را عصر اطلاعات گذاشتند و هرچه جلوتر آمدیم این عصر اطلاعات و ارتباطات شکل‌های جدیدتری به خود گرفته که آخرینش شبکه‌های اجتماعی مجازی است. این شبکه‌های اجتماعی مجازی فقط یک تحول فنّاورانه نیست، بلکه وارد حیات جامعه شده است.

یکی از صاحب‌نظران حوزه جامعه شبکه‌ای می‌گوید آن چیزی که ما تحت عنوان انقلاب ارتباطات از آن یاد می‌کنیم خودش سه انقلاب تو در تو است: یکی انقلاب شبکه‌های اجتماعی که شبکه‌های اجتماعی از قدیم هم بودند، بالاخره در متن جوامع بزرگ، جامعه‌های کوچک‌تر با یک انسجامی دور هم جمع می‌شدند. در تهران شهرستانی‌ها دور هم جمع می‌شدند، در میان گروه‌های مختلف دانشگاهی‌ها و فارغ‌التحصیلان جمع می‌شدند و این اصلاً پدیده جدیدی برای ایران و جهان نیست، ولی می‌گوید دو اتفاق فنّاورانه افتاده است: یکی مسئله اینترنت است که زیرساختی برای تسهیل این ارتباطات شده؛ و دیگری تلفن‌های همراه هوشمند است.

منبع:‌ چشم‌انداز ایران شماره ۱۳۶
@MostafaTajzadeh
@cheshmandaz_iran
https://bit.ly/3iZX8W4
✳️ چرا اقتصاددانان به خط نمی‌شوند؟

✔️ دکتر حجت میرزایی


❄️امروز که نرخ تورم کم‌کم به 50 درصد نزدیک می‌شود و در شاخص فلاکت رکوردهای جدید ثبت می‌شود و همه وعده‌های اصلی دولت در اقتصاد یعنی ساخت سالانه یک میلیون مسکن، ایجاد سالانه یک میلیون شغل جدید و کاهش تورم تا نصف و سپس یک‌رقمی‌شدن آن، تثبیت نرخ ارز و توسعه صادرات غیرنفتی به فاصله‌ای بزرگ به شکست و ناکامی رسیده، دولت، امید به حمایتی اندک از گروه‌های همسو یا همسود دولت حتی در محافل مداحی نیز ندارد و انتظاری برای یافتن و معرفی حتی دستاوردی اندک در اقتصاد از سوی اقتصاددانان دولت در وزارت اقتصاد، بانک مرکزی، سازمان برنامه و بودجه و... یا حتی وعده بهبود در آینده هم نمی‌رود.

❄️پرسش مهم و تأمل‌برانگیز اقتصاددانان، صاحبان کسب‌وکار و خانوارها این است که در 15 ماه گذشته کدام شاخص اقتصادی و اجتماعی حتی اندکی تغییر یافته است؟ کدام روند اقتصادی نگران‌کننده بهبود یافته یا امیدی به بهبود آن در آینده وجود دارد؟ و به زبان کوتاه چشم‌انداز اقتصادی کشور چیست؟

❄️در دو ماه اخیر رئیس‌جمهور بارها از قطار پرسرعت پیشرفت سخن گفته‌اند و حتی اعتراضات مردم را تلاش دشمنان خارجی برای توقف حرکت این قطار دانسته‌اند. کاملا بعید و دور از ذهن است که منظور ایشان از پیشرفت برخی دستاوردهای (در جای خود قابل اعتنا) نظامی باشد. درحالی‌که با تداوم روزافزون آشفتگی در هر چهار بازار اقتصادی و نیز روندهای نگران‌کننده‌تر در تجارت خارجی، امید به بهبود اقتصادی کاهش می‌یابد و در عرصه اجتماعی نیز مشکلات رو‌به‌بحرانی مانند کمبود برخی داروهای ساده تولید داخل، ناتوانی دولت در انجام وظایف خود را تداعی می‌کند، بعید است که رئیس‌جمهور بی‌اعتنا و با گفتاری که تداعی‌کننده بی‌خبری از این مسائل مهم و روزمره زندگی مردم است، به تکراری ملال‌انگیز از پیشرفت‌هایی سخن بگویند که به تعبیر خودشان هم مردم و هم نخبگان از آن بی‌خبرند؛ بلکه نه آن را حس می‌کنند و نه جدی می‌گیرند. شاید پیشرفت‌ها یا تلاش‌های پنهان یا اعلام‌نشده‌ای در حوزه اقتصاد روزمره یا توسعه بلندمدت و بهبود چشم‌انداز اقتصادی کشور وجود دارد که به هر دلیلی از‌ جمله ابعاد فنی و تخصصی آن، نمی‌توانند بیان کنند. اگر چنین است دست‌کم اقتصاددانان دولت یا اندیشکده‌های همسو با آن در تفسیر این پیشرفت‌های مهم بکوشند و آن را با زبانی فنی برای اقتصاددانان و با زبانی ساده و قابل فهم برای همگان بازگو کنند.

❄️اما باز پرسش مهم و بدون پاسخ این است که اگر نقدهای اقتصاددانان منتقد دولت یا رسانه‌ها نادرست یا غیرمنصفانه یا همراه با ناآگاهی و بدبینی یا حتی غرض و سیاه‌نمایی است، چرا عملکردهای واقعی یا پیشرفت‌های قطار پرسرعت و دستاوردهای آن از سوی سازمان‌های اقتصادی دولت یا اقتصاددان‌های هم‌سود آن بیان نمی‌شود؟ بی‌تردید از دو حال خارج نیست؛ یا چیزی برای بیان وجود ندارد یا این گروه ظاهرا پرشمار اعتباری علمی و اجتماعی برای دفاع از دولت ندارند. / شرق
@MostafaTajzadeh
🌐 کانال با اساتید اقتصاد
⭕️ توزیع موزون قدرت شرط عبور از بحران

✍️گفت‌وگو با دکتر محمد ستاری‌فر

♈️مسائل ما تاریخی، فرآیندی و بنیادین است و هر روز ما در پروسه انباشت چالش‌ها و بحران‌های بیشتری قرار می‌گیریم. به نظر من علت اصلی رسیدن به این نقطه آن است که جایگاه ما در حکمرانی کشور معین نشده است. ما می‌گوییم جامعه، کشور، دولت، قانون اساسی، انتخابات، احزاب، قوه مجریه و ... اما جایگاه این‌ها در سپهر و منظومه حکمروایی کشور متعین نشده است. منظور از حکمروایی را هم باید مشخص کنیم.

♈️منظور از حکمروایی خوب این است که بین قوه مقننه، قضائیه و مجریه با سایر اجزای حاکمیت همگرایی وجود داشته باشد. منظور از همگرایی این است که در هریک از مسائل کشور ازجمله مسئله زنان، محیط زیست، فقر، بازار کار و... اجزای حکومت اشتراک نظر داشته باشد و در جهت حل آن حرکت کند. اینکه چرا ما به این نقطه رسیدیم، به این دلیل است که بین اجزای حاکمیت بر سر مسائل واگرایی وجود دارد.

♈️ در درون هریک از این اجزا هم واگرایی دیده می‌شود. مثلاً در بین وزارتخانه‌های قوه مجریه یا در میان مرکز در مقابل شهرستان‌ها. ما چون استنباط واحد از قضایا نداریم با همه مسائل یک‌جور برخورد میکنیم؛ سرکوب و انسداد. ما خود را حق و مالک می‌دانیم و ملت و جامعه را تابع.

♈️در کنار همگرایی حاکمیت، باید جامعه هم همگرا باشد. جامعه از فرد، خانواده، اقوام و مذاهب شروع می‌شود و جامعه بزرگ ایرانی را شکل می‌دهد. این جامعه از موزاییک‌های منفردی تشکیل شده است؛ موزاییک‌های متفاوت و متکثر که در یک تالار کنار هم قرار گرفته‌اند. اینجا جامعه مطالبات گسترده‌ای دارد. برخی از مطالبات عمومی و یکسان است. ما از هر قوم و مذهبی می‌دانیم که حق ما در این کشور بیشتر از این باید باشد. این حقوق بنیادین مربوط به همه مردم جامعه است. در یک سطح بالاتر، اقوام یا زنان هستند که طی زمان بیشتر محروم و تحدید شده‌اند، اما چه عاملی باعث می‌شود جامعه حول این مطالبات همگرا شود؟

♈️در یک جامعه برای تشخیص همگرایی باید وضعیت احزاب، سندیکاها و شوراها را بررسی کنید. این‌ها چسب افراد و متولی جامعه در نظر قدرت هستند. زمانی که احزاب سرکوب می‌شوند جامعه هر روز گسسته‌تر میشود. این گسست را بین بچه‌ها و پدر و مادر، خانواده با اقوام، اقوام با یکدیگر، زنان و مردان ممکن است ببینیم. حال با این مقدمه اگر یک جامعه پرمسئله و واگرا بخواهد با یک حاکمیت واگرا و انسدادگر تعامل کند محصول آن بسیاری از مسائل امروز جامعه می‌شود ازجمله بیکاری، فقر، درماندگی و ناامیدی.

♈️تا زمان مشروطیت قدرت از آن پادشاه بود و مردم رعایا بودند. نیاکان ما در دوران مشروطه می‌خواستند قدرت مطلقه شاه را محدود کنند. چندی پس از آنکه فرمان مشروطه امضا شد محمدعلی شاه در پاسخ به برخی مطالبات مردم می‌گوید رعیت غلط کرده است چیزی می‌خواهد. دائم در توصیف ملت، کلمه رعیت و غلط کردن را به کار می‌برد. این یعنی همه‌چیز برای ماست. حکومت برای ماست، برای پادشاه است.

♈️مشروطیت و قانون اساسی میخواست حقوق را روی کاغذ از آن مردم کند. در نتیجه مشروطه ملت یک کارگزار به نام مجلس و یک کارگزار به نام دولت داشت. در این سیستم اگر پادشاهی هم وجود دارد، کارگزار مردم است.
@MostafaTajzadeh
🔰منبع:‌ چشم‌انداز ایران

🌐 کانال با اساتید اقتصاد
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
عقب افتادن ایران از همسایگان در رشد اقتصادی

💢رشد اقتصادی ما از ابتدای دهه هفتاد تاکنون سالانه 2.8 درصد بوده است و بدترین دوره مربوط به دهه 90 میشود که اقتصاد ایران در مجموع یازده سال تنها 3.4 درصد رشد کرد که به معنای رشد سالانه بسیار ناچیز است.

▪️بر مبنای چنین رشد پایینی، ایران از همسایگان کاملا عقب افتاد. به طوریکه طی سالهای 1386 تا پیش از کرونا که کشورمان در مجموع 16 درصد بزرگ شد، کمترین رشد در کشورهای همسایه 40 درصد بوده است.


@MostafaTajzadeh
♦️
کانال تخصصی اقتصاد
سه الگوی کنشگری در میان اکتیویست‌ها و رهبران حرکت‌های مدنی قابل تفکیک‌اند. این سه الگو گاه شبیه سه تیپ شخصیتی هستند: تَک‌پَر، بسیج‌گر، و سازمان‌دهنده.

▪️تک‌پرها معمولا کنشگرانی فوق ستاره هستند که از ظرفیت رسانه‌های اجتماعی برای آگاهی‌رسانی، حساس کردن و تهییج افکار عمومی استفاده می‌کنند. تک‌پر‌ها به نوعی سلبریتی‌های جنبش می‌شوند و فالوئر زیاد دارند.
▪️بسیج‌گرها در پی درگیر کردن تعداد هرچه بیشتری از افراد در حرکت‌های جمعی هستند اما چندان دغدغه‌ای برای ایجاد ظرفیت‌ها و زیرساخت‌های کنش مدنی ندارند. بسیج‌گری در پی متحول کردن افراد نیست، بلکه مصرانه در پی تجمیع افراد و افزودن شمار اعضا و هواداران است.
▪️سازمان‌دهنده‌ها اما متمرکز بر ایجاد و افزایش ظرفیت‌های رهبری، پرورش نیرو و تیم‌سازی هستند. سازمان‌دهنده‌ها حوصله به خرج می‌دهند و باعث تحول و دگرگونی اعضا می‌شوند. آن‌ها صرفا افراد را تجمیع نمی‌کنند بلکه با آموزش، ایجاد انگیزش و سپردن مسئولیت در افراد ظرفیت‌های جدیدی ایجاد می‌کنند.

جنبش‌های اجتماعی معمولا پر از «تک‌پرهای» محبوب و ستاره‌اند، اما رمز موفقیت و دوام یک جریان مدنی در جای دیگری‌ست. این را هاریه هان استاد علوم سیاسی دانشگاه جان هاپکینز می‌گوید که سال‌هاست روی عوامل موفقیت سازمان‌های مدنی و داوطلبانه تحقیق می‌کند.

وجه تمایز تشکل‌های موفق و فعال در ترکیب دو الگوی کنشگری است: سازماندهی موثر و بسیج‌گری گسترده.

بدون قابلیت بسیج‌گری اعضای یک جریان همواره محدود به کسانی می‌ماند که به شکل خودجوش دست‌ به کار شده‌اند، یعنی تعداد بسیار محدودی از شهروندان. بسیج‌گران موفق، مدام با مردم تماس می‌گیرند و آن‌ها را برای حمایت از یا مشارکت در برنامه‌های خود تشویق می‌کنند. بسیج‌گران اعضا را می‌آورند، اما سازمان‌دهنده‌ها هستند که اعضا را نگه می‌دارند و پرورش می‌دهند.

سازمان‌دهنده‌ها به دنبال جمع کنش‌های فردی نیستند، بلکه به دنبال ساختن شبکه‌ای زنده از کنش‌ها هستند که به هم متکی هستند و یکدیگر را تغذیه و تقویت می‌کنند. آن‌ها پیوندها و ارتباطات جدید می‌سازند. سازمان‌دهندگان ظرفیت‌های سازمانی خلق می‌کنند که هرگز در توان یک شخص یا یک گروه کوچک نمی‌گنجد.

محمدعلی کدیور در مطلب زیر خلاصه‌ای از پژوهش هاریه هان را ارائه کرده است. او اشاره می‌کند که الگوهای تک‌پر و بسیج‌گر در بین فعالان فضای مجازی بسیار رایج هستند. اما ظرفیت‌ها و مهارت‌هایی که منجر به کسب محبوبیت آنلاین می‌شود لزوما مهارت‌هایی نیستند که لازمه‌ی رهبری کارآمد برای جنبش‌های اجتماعی هستند. نکات مطرح شده در این مطلب می‌تواند برای توجه کنشگران به الگوی سازماندهی راه‌گشا باشد، الگویی که مغفول مانده اما نقش کلیدی در موفقیت حرکت‌های مردمی دارد.
https://daneshkadeh.org/social-movements/3008/
@Eshraghi_Alireza @MostafaTajzadeh
🔺آلمان خواهی رضاشاه و چین گرایی کنونی

بحث خیانت رفیق چینی به ایران، هنوز در فضای سیاسی و رسانه ای مطرح است.
تهران برای تامین امنیت ملی و مهار فشارهایی که از سوی آمریکا و کشورهای غربی به آن وارد می شود، بیش از گذشته به چین و روسیه تکیه کرده است.
بازخوانی تجارب تاریخی در این زمینه و بویژه تجربه خاص ایران در قرون گذشته که همیشه بخشی از "بازی بزرگان" بوده، خالی از لطف نیست.
همانگونه که می دانیم در شهریور 1320 بر اثر مداخله خارجی، عملا ایران اشغال و استقلال آن تا مدتی از کف رفت.
معروف است که رضاشاه بر اثر سیاست آلمان خواهی، قربانی تهاجم متفقین شد.این داوری البته دقیق نیست.
آلمان نیمه نخست قرن بیستم، بازیگری جدید در محیط بین الملل و یک قدرت تازه نفس اروپایی بود که می کوشید نظم بین المللی را بر اساس منافع خود، بازتعریف کند.
وضعیتی مشابه چین امروز که در پی جبران گذشته و عقب ماندگی هایش در قرون نوزده و بیست است.
برخلاف باورهای رایج، رضاشاه که با وسواس مراقب حفظ استقلال کشور بود، همه تخم مرغ هایش را در سبد آلمان نگذاشته بود.
پهلوی اول نظام حکومتی اقتدارگرای آلمان و پیشرفت های خیره کننده آن را می ستود، اما می دانست که روسیه و انگلیس و در مراتب بعدی آمریکا و فرانسه هم قدرت های درجه اولی هستند که نادیده گرفتنشان ممکن نیست.
نوسازی ارتش رکن اصلی سیاست تامین امنیت وی بود.
او برای تجهیز نیروی زمینی متکی بر آلمان بود، در حالی که با بریتانیا قراردادی برای مونتاژ هواپیماهای جنگنده در ایران بسته بود و ایتالیا هم طرف خارجی وی برای تقویت نیروی دریایی نوپایش به شمار می رفت.
به عبارت دیگر در حالی که می کوشید از توان فنی آلمان برای صنعتی کردن اقتصاد استفاده کند، مجدانه در پی قانع کردن بریتانیا به منظور انعقاد پیمانی دفاعی بود، تا ایران را از حمله احتمالی همسایه بزرگ شمالی مصون دارد.
این سیاست با آغاز جنگ جهانی دوم با چالش های بغرنجی مواجه شد.
به موازات پیشروی آلمان نازی در  اروپا، این کشور با روسیه شوروی توافقی برای نوعی تقسیم اولیه شرق اروپا امضا کرد.
در حالی که هیتلر روابط نسبتا نزدیکی با تهران داشت، اما برای پر کردن طمع شوروی و مهار زیاده خواهی آن در اروپا می کوشید استالین را مجاب کند، مسیر توسعه طلبی اش را بجای غرب در جهت جنوب قرار دهد.
هیتلر می خواست با یک تیر دو نشان بزند: هم با سرگرم کردن شوروی در جنوب، حواس آن را از شرق اروپا پرت کند و هم آن را به جان امپراتوری انگلیس و منابع نفتی اش در خوزستان بیندازد.
شوروی هم که پس از مدتی فترت دوباره به جامه امپریالیسم بازگشته بود، بی میل نبود که بختش را در جنوب بیازماید.
در پاییز 1318 کم مانده بود ایران وجه المصالحه توافق آلمان و شوروی شود.
رادیو برلین که تاکنون رویه ای دوستانه درباره ایران داشت، به یکباره شخص رضاشاه را هدف حملات تبلیغاتی قرار داد.
همزمان روس ها تهدید لفظی و عملی ایران را آغاز و بخش بزرگی از ارتش خود را در قفقاز و مرزهای جنوبی مستقر کردند.
تهدیدات شوروی نسبت به ایران و ترکیه تا جایی بالا گرفت که انگلیس و فرانسه در سطوح بالا  برای مقابله با آن چاره اندیشی کردند.
سرانجام در حالی که ترکیه توانست با حفظ بی طرفی در قبال آلمان، یک پیمان دفاعی با انگلیس و فرانسه ببندد، کوشش های رضاشاه در این باره به جایی نرسید.
محاسبات فوق با تغییر برنامه هیتلر و حمله ناگهانی به شوروی به هم ریخت.
این بار ایران که تا پیش از آن با تهدید حمله قریب الوقوع شوروی با حمایت ضمنی آلمان روبرو بود، با خطر حمله شوروی و متحد جدید آن یعنی انگلیس روبرو شد.
بهانه هم حضور کارشناسان آلمانی بعنوان ستون پنجم بود.
متفقین با درخواست اخراج کارشناسان آلمانی که در بخش های حساس اقتصادی مشغول بودند، پهلوی را در تنگنا قرار دادند.
آنها با نقض حاکمیت ایران، استدلال تهران را نمی پذیرفتند که می گفت اخراج آلمانی ها مستلزم نقض بی طرفی ایران در جنگ جاری است.
در واقع ایران بدنبال آن بود که با سیاست بیطرفی، استقلال کشور را حفظ کند، اما مانند جنگ جهانی اول در این زمینه ناموفق بود.
سرانجام کشور از شمال و جنوب مورد تجاوز قرار گرفت و شاه وادار به ترک قدرت شد.
همانگونه که اشاره شد، اگر آلمان به شوروی حمله نمی کرد، باز محتمل بود که استالین به ایران حمله کند و دستکم وارد نیمه شمالی کشور شود.
اما همزمان ترکیه  توانست از این مهلکه بگریزد. ارتش این کشور بهتر از ایران آماده مقابله با روس ها بود و انتخاب های بین المللی آن هم بیشتر از ایران بود.
رضاشاه هم با دو عامل ارتش و پشتیبانی مردم می توانست، با چالش فوق روبرو شود.
اما زمان کافی برای تقویت ارتش نوپا در اختیار نداشت و با رویه استبدادی، از حمایت مردم هم برخوردار نبود.
چهارچوب های فوق به نوعی پابرجاست. بجای آلمان، چین را قرار دهید، بقیه داستان تقریبا یکسان است!
#صلاح_الدین_خدیو
@sharname1
✍️ مهران صولتی

🖊 قطار پیشرفت به ایستگاه کره شمالی رسید!

☘️ وزارت علوم اعلام کرده که قرار است در قالب طرحی به تبادل استاد و دانشجو و ایجاد فرصت های مطالعاتی کوتاه مدت میان ایران و کره شمالی اقدام کند. تصمیمی که هدف ارتقای علمی دو کشور را پیگیری می کند! در سال ۱۳۹۷ رضا امیرخانی سفرنامه خود به این کشور را زیر عنوان؛ " نیم دانگ پیونگ یانگ " منتشر کرد. کتابی جذاب و خواندنی که در آن امیرخانی کوشیده است روایت خود را از کره شمالی آن چنان که هست به رشته تحریر درآورد؛ نه سفید به روایت حاکمان این کشور و نه سیاه به گفته فراریان از این سرزمین. اگر چه در هر دو سفر سایه مراقبت های حزب حاکم و مامورین آن به نویسنده اجازه نداده است تا تماسی آزادانه با واقعیت ها داشته باشد ولی در مجموع توانسته است به مخاطبان نوعی آشنایی کلی را ارائه نماید. گزاره های زیر می کوشند تا نشان دهند شریک علمی ما در آینده چگونه کشوری است؟!

کره شمالی به معنای واقعی یک جامعه نمایش است. نمایشی از یک ایدئولوژی بسیار موفق به باور حزب حاکم که توانسته روح و جسم مردم این کشور را تسخیر کند. از همین رو است که در بازدید خارجی ها بسیار مراقبت می شود تا این تصویر خودساخته ترک برندارد!

در کره شمالی نظام تک حزبی وجود دارد و ماموران حزب می کوشند تا کنترلی تمام عیار بر زندگی شهروندان اعمال کنند آن چنان که مردم آشکارا از تماس با گردشگران هراس دارند و فرار را برقرار ترجیح می دهند!

در رویدادی پارادوکسیکال در این کشور مخالف امپریالیسم امریکا تمام مبادلات خرد با دلار و یورو انجام می شود و تقریبا اثری از وون یعنی واحد پول ملی این کشور وجود ندارد!

در کره شمالی اتومبیل شخصی وجود ندارد و فقط اعضای حزب می توانند از آن استفاده کنند. خبری از اینترنت سراسری هم نیست و نهایتا برخی مراکز می توانند هفته ای یک بار ایمیل های شان را چک کنند!

در این کشور پرسش ها محدود و پاسخ های آن ها پیشاپیش مشخص است. بازنمایی توانایی معجزه آسای رهبران کبیر (پدربزرگ، پدر و رهبر فعلی) در هر رویدادی باید مورد تاکید قرار گیرد!

در کره شمالی فقط دو کانال تلویزیونی با دو روزنامه سراسری وجود دارد. قرار دادن شیء روی تصویر رهبر نقش بسته در صفحه اول روزنامه یا نشستن در پای مجسمه رهبران کبیر توهین محسوب شده و به مقامات بالاتر گزارش می شود!

سخن از آسیب های تحریم های امریکا از زبان مسئولان جزء حرف های ممنوعه محسوب نمی شود. بر عکس آن چه قدغن است سخن از ناتوانی های داخلی حتی در حد تفاوت میان معاونان حزب حاکم است. هیچ کمبودی نباید به عملکرد رهبران کبیر نسبت داده شود!

وجود نظم و اطاعت پذیری از مولفه های فرهنگ عمومی کشور محسوب می شود. همچنین نوعی همسانی کسالت آور در پوشش و سبک زندگی مردم مشهود است. تقریبا هیچ کس لبخند نمی زند ولی مصرف مشروبات الکلی کاملا رایج است!

روحیه میهن دوستی در کنار ستایش از توانایی های رهبران کبیر هر روز به زندگی مردم پمپاژ می شود. پیشرفت های نظامی شگرف ولی عقب ماندگی در عرصه های اقتصادی مانند تولید برق کاملا عیان است. حتی دانشجویان زیر چراغ برق خیابان ها درس می خوانند!

خدمت سربازی اجباری و پنج تا ده سال است. همه خانه ها و وسایل درون آن امانت و متعلق به دولت است. هر روز صبح همه دانش آموزان و دانشجویان باید به صورت جمعی تکرار کنند؛ " ما خوشحال ترین مردم جهان هستیم!"
🆔 @MostafaTajzadeh
🔰آیا نهادهای غیراقتصادی راضی به ریاضت اقتصادی می‌شوند؟
هفته نامه تجارت فردا

یکی از راه‌حل‌هایی که می‌تواند هزینه‌های دولت را کاهش دهد، کسری بودجه را کنترل و اعتماد عمومی را به میزان زیادی بازسازی کند، کاهش بودجه نهادهای غیراقتصادی و سازمان‌های فرهنگی، سیاسی و ترویجی است؛ نهادهایی که نه به معیشت مردم کمک می‌کنند و نه اقتصاد را به تحرک وا می‌دارند.

اقتصاددانان می‌گویند در شرایطی که مردم تحمل مشقت ندارند، قطع بودجه این نهادها می‌تواند موتور خلق نقدینگی بیشتر و تورم افزون‌تر را خاموش کند.

آیا نظام حکمرانی به کاهش بودجه نهادهای غیراقتصادی رضایت می‌دهد؟

برای جامعه تحت فشار
آیا نهادهای خاص حاضرند از بودجه خود بگذرند؟

محمد صاحبی

اقتصاددانان همواره تاکید کرده‌اند که یکی از راه‌های ترمیم اعتماد در جامعه، تلاش برای اصلاحات اقتصادی است و اگر نظر دولت بر اصلاحات واقعی در عرصه اقتصاد باشد، باید روی کسری بودجه و همه سازوکارهایی که رشد بالای حجم پول را ایجاد می‌کند متمرکز شود. در این نوع اصلاحات، رشد هزینه‌ها کُند می‌شود و درآمدها افزایش پیدا می‌کند در نتیجه کیفیت خدمات دولت پایین می‌آید و ممکن است از رفاه شهروندان نیز کاسته شود.
در سال‌های گذشته دولت‌ها از کانال کسری بودجه تورم زیادی خلق کرده‌اند و اقتصاددانان همواره تاکید دارند که کاهش کسری بودجه می‌تواند به کاهش تورم منجر شود اما اینجا مشکلی وجود دارد؛ کاهش کسری بودجه می‌تواند برای دولت‌ هزینه‌های غیرقابل پیش‌بینی ایجاد کند. ضمن اینکه در کوتاه‌مدت به مردم نفعی نمی‌رسد. چون دولت باید هزینه‌ها را کم کند، درآمدها را بالا ببرد. روی مردم فشار وارد کند، منابع از آنها بگیرد و خدمات کمتری ارائه کند؛ برای اینکه بتواند تورم را پایین بیاورد.

به همین دلیل دولت‌ها این نوع اصلاحات اقتصادی را کنار می‌گذارند یا با ترس و لرز به سمت آن می‌روند. در شرایط فعلی هم به نظر می‌رسد دولت سیزدهم از اینکه از طریق اصلاحات ثبات‌ساز شوک جدیدی به زندگی جامعه ناراضی وارد کند هراس دارد. اما سوال این است؛ آیا دولت می‌تواند اصلاحاتی انجام ندهد؟
اقتصاددانان می‌گویند تصمیم‌گیر حق انتخاب ندارد و به‌طور قطع برای کاهش التهاب موجود جامعه باید اصلاحاتی در دستور کار قرار دهد. به‌طور مثال برای کاهش تورم باید کسری بودجه را کاهش دهد اما همان‌طور که اشاره شد، فشار کسری بودجه می‌تواند در جامعه نارضایتی ایجاد کند اما آیا راهی برای کاهش کسری بودجه وجود دارد بی‌آنکه به مردم فشار وارد کند؟

یکی از راه‌هایی که می‌تواند هزینه‌های دولت را به میزان زیادی کاهش دهد، کسری بودجه را کنترل کند و اعتماد عمومی را به میزان زیادی بازسازی کند، قطع موقت بودجه نهادهای غیراقتصادی و سازمان‌های بودجه‌خوار است.

منظور از نهادهای غیر اقتصادی، نهادهایی هستند که اختصاص بودجه به آنها نه کمکی به تحرک‌بخشی به اقتصاد می‌کند و نه معیشت مردم را بهبود می‌بخشد. بنابراین قطع بودجه این نهادها می‌تواند به میزان زیادی اعتماد را به مردم بازگرداند و جامعه را نیز آماده تداوم اصلاحات اقتصادی کند. اما این پیشنهاد چگونه کار می‌کند و به عبارتی مکانیسم اثرگذاری آن چیست؟

سیاستمداران باید به این درک برسند که جامعه زیر بار فشارهای سنگین تورم، کمر خم کرده و دولت به خاطر فشارهای کسری بودجه قادر به خاموش کردن موتور تورم نیست. برای حل مشکل تورم دو راه عمده پیش‌روی دولت نیست؛ یا دولت باید از جامعه کمک بخواهد و از طریق جلب اعتماد مردم، انتظارات تورمی را کاهش دهد و مردم را متقاعد کند که برای یک دوره کوتاه، مشکلات را تحمل کنند و به نوعی ریاضت بکشند که به نظر می‌رسد با توجه به نارضاتی موجود، جامعه چنین سیاستی را نپذیرد و حاضر به ریاضت نشود. راه دیگر این است که حکومت از ده‌ها نهاد و سازمان بودجه‌خور بخواهد که بار ریاضت را بر دوش کشند و یکی دو سال تحمل کنند تا وضعیت اقتصاد کشور به حالت عادی خود برگردد.

قاعدتاً سیاستگذار چون در طول سال‌های طولانی به سود همین نهادها کسری بودجه را به مردم تحمیل کرده، نمی‌تواند از مردم بخواهد که سختی را تحمل کنند اما با توجه به شرایط بسیار سختی که کشور در آن گرفتار است، قطعاً می‌تواند بودجه نهادهای غیراقتصادی را کاهش دهد و از این نهادها بخواهد سختی را تحمل کنند تا دولت بتواند موتور خلق نقدینگی و تورم را حتی برای مدت زمانی کوتاه خاموش کند تا شرایط بهبود پیدا کند.
اتفاقاً در حال حاضر که از خواص انتظار می‌رود بصیرت داشته باشند و نسبت به شرایط موجود موضع‌گیری صحیح کنند، بهترین زمان برای نشان دادن میزان بصیرت اقتصادی خواص است.
اگر چنین تصمیمی گرفته شود، بهترین زمان برای اجرای آن بودجه سال 1402 است. به گونه‌ای که بودجه آینده باید بودجه‌ای سخاوتمندانه برای بهبود وضعیت معیشت و کسب‌وکار مردم و بودجه‌ای ریاضتی برای نهادها و سازمان‌های غیراقتصادی باشد.
🔰جمهوری اسلامی: مراقبت کنید شرایط جهانی، ایران را به سمت لیبی شدن نبرد/ آقای معاون امنیتی وزیر کشور! اجماع جهانی علیه کشورمان مهم نیست؟

🔺روزنامه جمهوری اسلامی نوشت:

🔸تاریخ 43 سال گذشته نشان می‌دهد در هیچ مقطعی از عمر نظام جمهوری اسلامی، حتی در ماجرای اشغال سفارت آمریکا چنین حجمی از هجمه و فشار روانی - سیاسی بر کشورمان سابقه نداشته است و هرگز تا این حد، دامنه واکنش‌ها علیه نظام، فراگیر، متنوع، چندوجهی، ادامه‌دار و پرصدا نبوده است.

🔸در چند هفته اخیر برخی کارشناسان مستقل که دل در گروی انقلاب دارند نیز هشدار داده‌اند مبادا شرایط کشور به سمتی برود که کشورهایی نظیر عراق یا لیبی در گذشته داشتند و موضوعات حقوق بشری در پیوند با اجماع سنگین جهانی، افکار عمومی جهان را آماده دخالت نظامی غرب کرد و فاجعه‌ای در آن ممالک آفرید که هنوز هم آثار ویرانگر آن مشهود است.

🔸به نظر میرسد در کنار اصلاح روش‌های حکمرانی کنونی که زمینه‌ساز اجماع جهانی است، لازم است دولت محترم هرچه سریعتر به ترمیم تیم دیپلماسی کشور و وزارت خارجه بپردازد و با مشورت نهادهای بالادستی (همچون شورای عالی امنیت ملی)، هرچه سریعتر کشورمان را از انزوای کنونی خارج کند.

@MostafaTajzadeh
@sobhema_ir
☑️بی ثمری و غفلت بزرگ نهادهای فرهنگی

✍🏻 اسماعیل حسین پور*

✔️جلال رفیع نویسنده توانمند این دیار، در مقدمۀ کتابش با عنوان "فرهنگ مهاجم فرهنگ مولد" شعری نغز و پرمغز از شهریار آورده است. عنوان شعر مناظرۀ «منبر و دار» است که در این مناظره، دار که نماد جان ستانی از انسان است؛ در قبال این جان‌ستانی ها، تنها خود را مقصر نمی داند بلکه به کوتاهی و نقش دیگران هم اشاره می کند و می گوید دیگران هم در این جان‌ستانی، مسئول و مقصرند.

✔️جلال رفیع با انتخاب این شعر هوشمندانۀ شهریار در کتاب فرهنگی اش، این درس را به ما می دهد که همه ما انسان ها و به ویژه نهادهای فرهنگی در قبال آنچه در جامعه و بر جامعه می گذرد؛ مسئول هستیم و هستند و نباید با فرافکنی، خود را از پیدایش وضع موجود، مبرا بدانیم.

✔️اگر شهریار دیروز، منبر را به صورت نمادین در مقابل دار آورده است؛ امروز بسیاری از نهادها و مجموعه های عریض و طویل فرهنگی که به عنوان دستگاه‌های اصلی متولی فرهنگ کشور شناخته می شوند و مجموع بودجه های اختصاص یافته به این مراکز، بیش از ده هزار میلیارد تومان است؛ بانیان اصلی وضعیت فرهنگی موجود هستند و باید در قبال آن چه در جامعه می گذرد پاسخگو باشند.

✔️وقتی برخی خطیبان تندخوی این دیار، برخی جوانان ناهمسو با باورهای خود را به راحتی بهایی و عامل بیگانه می نامند؛ یا آن وکیل ریش سپید کردۀ مجلس جوان انقلابی، با چشم پوشی بر قوانین، خواستار اعدام چند روزۀ جوانان مردم می شود؛ یا آن فرد وابسته به یک نهاد فرهنگی، به جای پاسخ گویی به مردم و افکار عمومی برای وضع فرهنگی موجود، شعارنوشته ای با هشتک "اعدام کنید" را با افتخار بالای سر می برد. وقتی صدا و سیمای کشور که به جای امیدبخشی به مردم و اقناع افکار عمومی - که این روزها دل آزرده است- توییت چند فرد تندرو، را برجسته می کند و باعث دل آزردگی، تحریک و خشم مردم می شود؛ نیک پیداست که شاهد این تیره روزی ها در جامعه خواهیم بود.

✔️کاش این جماعت تندرو که مردم را با زبان پر طعنه و تهدیدشان، تحقیر می کنند؛ می دانستند که ثمرۀ ناپخته گویی شان، سلب امید، اعتماد و رویگردانی نسل جوان از باورهای این طاعنان شده است که امروز در قالب های مختلف در جامعه رخ عیان کرده است.

✔️بدیهی است آن چه باعث عصیان این نسل شده است؛ علاوه بر چالش‌های فرهنگی جدی، وجود انبوه مشلات اقتصادی ناشی از سوء مدیریت، در کنار ناراستی و بی ثمری وعده های رنگین برخی مدیران و نادیده انگاشتن خواست و اراده مردم در قالب انتخابات های تک صدایی و... است که باعث یأس و ناامیدی نسل جوان شده؛ چرا که این نسل احساس می کند، تاوان ناتوانی برخی مدیران ناکارآزموده ای را می دهد که از قضا، مدعی ترین های این روزگار هستند.

✔️ضرورت دارد در این شرایط حساس و خطیر که مصلحان و دلدادگان این سرزمین سخت نگران فردای این سرزمینند؛ در شرایطی که کشور نیازمند آرامش، دلجویی، اقناع افکار عمومی و مواضع همدلانه با بدنۀ جامعه و به ویژه جوانان است و باید از هرگونه خشم و خشونت پرهیز شود؛ کار به دستان، ضمن این که باید پیشگام این مهم باشند و چشم و گوش بر مطالبات به حق مردم نبندند، نباید اجازه دهند برخی تندروهای ضد فرهنگ، با سخنان لبریز تهدید و تحقیر خود، باعث تحریک احساسات مردم، به ویژه جوانان شوند.

*عضو حزب اتحاد ملت ایرا اسلامی -خراسان شمالی

@MostafaTajzadeh
@emtedadnet