✔️ وضعیت طبقه متوسط بهویژه اساتید دانشگاه و معلمان چگونه است؟
✳️ دکتر وحید محمودی
فریدمن، اقتصاددان معتقد است: «تورم خطای دولتهاست». اگر یک کشور برای دهههای متوالی دچار تورم بالا باشد، این مردم هستند که برای جبران خطای دولتها تلاش میکنند تا حداقل مخارج خودشان را تامین و در صورت امکان قدرت خریدشان را حفظ کنند. وقتی تورم بالاست، به طور طبیعی محدودیتهای نهادی و ساختاری فراوانی در اقتصاد وجود دارد که اجازه نمیدهد سطح اشتغال خانوار افزایش پیدا کند یا فرد نمیتواند نیازهای خود را متناسب با نرخ تورم تامین کند. بنابراین، افراد به راههای مختلفی متوسل میشوند تا افزایش نرخ تورمی که روی سبد مخارجشان بار شده است را جبران کنند.
افزایش درآمد سالانه متعارف جوابگوی این تورم بالا نیست، در این میان یا درآمد به آن حد حقوق و دستمزد به قدر کفایت بالا نرفته است و یا نتیجه سیاستگذاریهای اشتباه است. برای مثال، دستمزد کارگران به میزان ۵۷ درصد افزایش یافت، اما به این نکته توجهی نشان داده نشده که طرف عرضه با چه مشکلاتی مواجه است. آیا اتفاق مثبتی برای کارفرما در سال ۱۴۰۰ افتاده است تا حاشیه سود او افزایش پیدا کند و در نتیجه توان بازپرداخت ۵۷ درصد افزایش حقوق را داشته باشد.
همین امر منجر به تعطیلی بسیاری از بنگاههای اقتصادی میشود. وقتی بنگاهها تعطیل شوند، تعدیل نیرو اتفاق میافتد و این امر هم اثر منفی خود را بر درآمد خانوار میگذارد. از سویی، تورم در حال افزایش است و خط فقر متناسب با آن بالا میرود و از سوی دیگر، کاهش درآمد حقیقی خانوار به طور مداوم افزایش پیدا میکند و در نتیجه تعداد خانوارهای که بتوانند به خط فقر برسند، هر سال کمتر میشود. بنابراین تعداد زیادی از خانوارهای که جزو طبقه متوسط محسوب میشدند، به زیر خط فقر میروند.
یک استاد دانشگاه زیر خط فقر است
اکثر کارمندان و کارگران در طبقه متوسط قرار میگیرند و بخشی از صاحبان بنگاههای کوچک و متوسطی هم هستند که در نتیجه تحریمها و بالا بودن هزینه مبادله وضعیت درآمدی قابل توجهی ندارند. همه این بارها بر طبقه متوسط سوار میشود و این طبقه را به سمت پایین هل میدهد. الان، دریافتی یک استاد تمام پایه ۳۲ دانشگاه تهران عملا زیر خطر فقر قرار میگیرد. این در حالیست که حدود ۱۰ سال قبل، اساتید که جزو طبقه نخبه و متوسط جامعه هستند، زیر خط فقر قرار نداشتند و جز افراد متوسط به بالا قرار میگرفتند.
۵۴ درصد معلمان زیر خط فقر درآمدی و زمانی
براساس مطالعاتی که بنده و دانشجویانم انجام دادهایم، ۵۴ درصد از معلمان شهر تهران تومان زیر خط فقر درآمدی و زمانی قرار دارند، البته این آمار برای دو سال قبل است و الان تعمیق یافته است. ساختار اداری ما فربه است؛ حدود پنج میلیون کارمند داریم که جزو طبقه متوسط هستند و به شدت تحت فشارند.
@MostafaTajzadeh
♦️ کانال تخصصی اقتصاد
✳️ دکتر وحید محمودی
فریدمن، اقتصاددان معتقد است: «تورم خطای دولتهاست». اگر یک کشور برای دهههای متوالی دچار تورم بالا باشد، این مردم هستند که برای جبران خطای دولتها تلاش میکنند تا حداقل مخارج خودشان را تامین و در صورت امکان قدرت خریدشان را حفظ کنند. وقتی تورم بالاست، به طور طبیعی محدودیتهای نهادی و ساختاری فراوانی در اقتصاد وجود دارد که اجازه نمیدهد سطح اشتغال خانوار افزایش پیدا کند یا فرد نمیتواند نیازهای خود را متناسب با نرخ تورم تامین کند. بنابراین، افراد به راههای مختلفی متوسل میشوند تا افزایش نرخ تورمی که روی سبد مخارجشان بار شده است را جبران کنند.
افزایش درآمد سالانه متعارف جوابگوی این تورم بالا نیست، در این میان یا درآمد به آن حد حقوق و دستمزد به قدر کفایت بالا نرفته است و یا نتیجه سیاستگذاریهای اشتباه است. برای مثال، دستمزد کارگران به میزان ۵۷ درصد افزایش یافت، اما به این نکته توجهی نشان داده نشده که طرف عرضه با چه مشکلاتی مواجه است. آیا اتفاق مثبتی برای کارفرما در سال ۱۴۰۰ افتاده است تا حاشیه سود او افزایش پیدا کند و در نتیجه توان بازپرداخت ۵۷ درصد افزایش حقوق را داشته باشد.
همین امر منجر به تعطیلی بسیاری از بنگاههای اقتصادی میشود. وقتی بنگاهها تعطیل شوند، تعدیل نیرو اتفاق میافتد و این امر هم اثر منفی خود را بر درآمد خانوار میگذارد. از سویی، تورم در حال افزایش است و خط فقر متناسب با آن بالا میرود و از سوی دیگر، کاهش درآمد حقیقی خانوار به طور مداوم افزایش پیدا میکند و در نتیجه تعداد خانوارهای که بتوانند به خط فقر برسند، هر سال کمتر میشود. بنابراین تعداد زیادی از خانوارهای که جزو طبقه متوسط محسوب میشدند، به زیر خط فقر میروند.
یک استاد دانشگاه زیر خط فقر است
اکثر کارمندان و کارگران در طبقه متوسط قرار میگیرند و بخشی از صاحبان بنگاههای کوچک و متوسطی هم هستند که در نتیجه تحریمها و بالا بودن هزینه مبادله وضعیت درآمدی قابل توجهی ندارند. همه این بارها بر طبقه متوسط سوار میشود و این طبقه را به سمت پایین هل میدهد. الان، دریافتی یک استاد تمام پایه ۳۲ دانشگاه تهران عملا زیر خطر فقر قرار میگیرد. این در حالیست که حدود ۱۰ سال قبل، اساتید که جزو طبقه نخبه و متوسط جامعه هستند، زیر خط فقر قرار نداشتند و جز افراد متوسط به بالا قرار میگرفتند.
۵۴ درصد معلمان زیر خط فقر درآمدی و زمانی
براساس مطالعاتی که بنده و دانشجویانم انجام دادهایم، ۵۴ درصد از معلمان شهر تهران تومان زیر خط فقر درآمدی و زمانی قرار دارند، البته این آمار برای دو سال قبل است و الان تعمیق یافته است. ساختار اداری ما فربه است؛ حدود پنج میلیون کارمند داریم که جزو طبقه متوسط هستند و به شدت تحت فشارند.
@MostafaTajzadeh
♦️ کانال تخصصی اقتصاد
Telegram
کانال تخصصی اقتصاد
معرفی و بهره گیری از علم اقتصاد، همراه با تحلیل اقتصاد ایران و جهان
🔹بیانیه جمعی از جامعهشناسان زن
به مناسبت روز جهانی منع خشونت علیه زنان
امسال روز جهانی منع خشونت علیه زنان، در شرایطی فرا میرسد که زنان ایرانی بیش از دو ماه است برای اعتراض به خشونت و تبعیض جنسیتی به خیابان آمدهاند و با کنش اعتراضی مسالمتآمیز، خشم تاریخیشان را از ستم جنسیتی فریاد می زنند. زنان با شعار «زن، زندگی، آزادی»/ «ژن، ژیان، ئازادی» که در ریشۀ کردیاش، به نفی خشونت، حق حیات و رهایی زنان اشاره دارد، میکوشند، بار دیگر حقوق انسانیشان را در عرصه عمومی مطرح و بازپس بگیرند.
خشونت بر زنان قدیمیترین و در عین حال عادیترین شکل خشونت بدون عقوبت است که برای اعمال سلطه مردانه و واداشتن زنان به اطاعت از فرامین و هنجارهای نظام مردسالاری کارکرد یافته است. استیلای نظام فرهنگی و اجتماعی مردسالاری و روابط نابرابر قدرت مرد و زن، محیط خانواده را برای زنان ناامن و گاه به قتلگاه تبدیل کرده است. در ایران خشونت علیه زنان با شیوعی بیشتر از متوسط جهانی ادامه دارد و در اشکال گوناگونی چون خشونت خانگی، کودک همسری و قتلهای ناموسی مشاهده میشود. تجربه خشونت برای زنانی که همزمان تحت ستم طبقاتی و قومیتی قرار دارند شدیدتر است.
از طرف دیگر ساختار اجتماعی که بر پایهی روابط نابرابر قدرت مرد و زن شکل گرفته، خشونت را تنها به خانواده محدود نمیکند و در نظام حقوقی، ایدئولوژی و عرصه عمومی نیز به شکل مداوم و مستمر اعمال میشود. حکومتهای معاصر همواره زنان را با رویکردی مبتنی بر صغارت و حقارت نگریستهاند و چه برای مدرن نمایی و چه برای اسلامی سازی جامعه ایران، به نقض حق انتخاب و کنترل پوشش زنان متوسل شدهاند، و در این مسیر، از اعمال خشونت به دست امنیه و پاسبان و پلیس گشت ارشاد ابایی نداشتهاند.
شهریورماه امسال، روشهای کنترلی و پلیسی برای گستراندن پوشش استاندارد موجب فاجعه مرگ مهسا امینی در بازداشت شد. خشونت علیه این زن جوان در بستر نارضایتی اجتماعی برخاسته از شکاف طبقاتی، نابرابریهای قومیتی و مذهبی و جنسیتی، فساد ساختاری و بی کفایتی و ناکارآمدی مدیریتی آتش خشم مردم را شعلهور کرد و زنان به عنوان پیش قراول اعتراض راهی خیابان شدند و در این راه چندین زن جان شان را از دست دادند.
حال در آستانه روز جهانی منع خشونت علیه زنان، ما جمعی از جامعهشناسان زن، با احساس خطر از خشونت و تهدید فزاینده علیه زنان چه در حوزه خصوصی و چه حوزه عمومی، خواستار مقابله با خشونت علیه زنان و حذف زمینهها و بسترهای آن هستیم. با وجود هشدارهای مکرر دانشگاهیان، پژوهشگران و پیگیری فعالان حقوق زنان تاکنون هیچ تدبیری برای مقابله با خشونت علیه زنان اتخاذ نشده و واکنش رسمی به این مسآله، فروکاستن آن به موضوعی خصوصی، قربانی نکوهی و دعوت زنان به پذیرش اقتدار مردانه بوده است.
پژوهشهای متعدد، کارزارهای مدنی، مطالبهگری از مسیرهای قانونی، چانهزنی و مذاکره، فعالیتهای رسانهای، هیچ کدام موجب نشده که اقدامی جدی و مؤثر برای مقابله با خشونت علیه زنان صورت گیرد و امروز شاهد آن هستیم که خشونت علیه زنان مرزهای عرصه خصوصی را درنوردیده و به طور آشکار در عرصه عمومی نیز اعمال میشود.
ما امضاءکنندگان این بیانیه، ضمن اعلام نگرانی از گستردگی خشونت علیه زنان، با درک جنبش «زن، زندگی، آزادی» به عنوان یک حرکت نفی خشونت و صلحطلب که به دنبال بازگرداندن کرامت انسانی، آزادی و حق انتخاب به جامعه ایران بهویژه زنان است، خواستار پایان یافتن خشونت خیابانی علیه معترضان، آزادی بازداشت شدگان، خروج پلیس از دانشگاهها و حفظ امنیت و سلامت دانشآموزان هستیم.
همچنین با فهم این که، در شرایط سیطره نظام مردسالاری کنترل همه جانبه بر زنان به مثابه حقی مردانه ترویج و خشونت به مثابه ابزار سلطه بر زنان عادی سازی میشود، و همزمان با آن نابرابریهای طبقاتی و قومیتی به خشونت علیه زنان دامن میزند، خواستار شکل گرفتن عزمی جدی و عمومی برای پیریزی جامعهای هستیم که با برچیده شدن همه صور ستم و نابرابری، خشونت علیه زنان در آن محو شود.
با آرزوی برقراری صلح، برابری و آزادی
ژاله شادیطلب، شهلا اعزازی، سیمین کاظمی، فاطمه موسوی ویایه، اعظم راودراد، عالیه شکربیگی، بیتا مدنی، آذر تشکر، نفیسه آزاد، گیتی خزاعی، فاطمه موسوی میرک، سمیرامیس شاه اسماعیلی
@women_socialproblems
@kherad_Jensi
@MostafaTajzadeh
در صورت تمایل به امضای بیانیه، به لینک زیر مراجعه کنید:
https://docs.google.com/forms/d/1WF1PhhdPnc2CRaIUAfIOaHVKgaDALBttKoiQ1bCskFA/viewform?fbzx=-737094399483577425&edit_requested=true#responses
به مناسبت روز جهانی منع خشونت علیه زنان
امسال روز جهانی منع خشونت علیه زنان، در شرایطی فرا میرسد که زنان ایرانی بیش از دو ماه است برای اعتراض به خشونت و تبعیض جنسیتی به خیابان آمدهاند و با کنش اعتراضی مسالمتآمیز، خشم تاریخیشان را از ستم جنسیتی فریاد می زنند. زنان با شعار «زن، زندگی، آزادی»/ «ژن، ژیان، ئازادی» که در ریشۀ کردیاش، به نفی خشونت، حق حیات و رهایی زنان اشاره دارد، میکوشند، بار دیگر حقوق انسانیشان را در عرصه عمومی مطرح و بازپس بگیرند.
خشونت بر زنان قدیمیترین و در عین حال عادیترین شکل خشونت بدون عقوبت است که برای اعمال سلطه مردانه و واداشتن زنان به اطاعت از فرامین و هنجارهای نظام مردسالاری کارکرد یافته است. استیلای نظام فرهنگی و اجتماعی مردسالاری و روابط نابرابر قدرت مرد و زن، محیط خانواده را برای زنان ناامن و گاه به قتلگاه تبدیل کرده است. در ایران خشونت علیه زنان با شیوعی بیشتر از متوسط جهانی ادامه دارد و در اشکال گوناگونی چون خشونت خانگی، کودک همسری و قتلهای ناموسی مشاهده میشود. تجربه خشونت برای زنانی که همزمان تحت ستم طبقاتی و قومیتی قرار دارند شدیدتر است.
از طرف دیگر ساختار اجتماعی که بر پایهی روابط نابرابر قدرت مرد و زن شکل گرفته، خشونت را تنها به خانواده محدود نمیکند و در نظام حقوقی، ایدئولوژی و عرصه عمومی نیز به شکل مداوم و مستمر اعمال میشود. حکومتهای معاصر همواره زنان را با رویکردی مبتنی بر صغارت و حقارت نگریستهاند و چه برای مدرن نمایی و چه برای اسلامی سازی جامعه ایران، به نقض حق انتخاب و کنترل پوشش زنان متوسل شدهاند، و در این مسیر، از اعمال خشونت به دست امنیه و پاسبان و پلیس گشت ارشاد ابایی نداشتهاند.
شهریورماه امسال، روشهای کنترلی و پلیسی برای گستراندن پوشش استاندارد موجب فاجعه مرگ مهسا امینی در بازداشت شد. خشونت علیه این زن جوان در بستر نارضایتی اجتماعی برخاسته از شکاف طبقاتی، نابرابریهای قومیتی و مذهبی و جنسیتی، فساد ساختاری و بی کفایتی و ناکارآمدی مدیریتی آتش خشم مردم را شعلهور کرد و زنان به عنوان پیش قراول اعتراض راهی خیابان شدند و در این راه چندین زن جان شان را از دست دادند.
حال در آستانه روز جهانی منع خشونت علیه زنان، ما جمعی از جامعهشناسان زن، با احساس خطر از خشونت و تهدید فزاینده علیه زنان چه در حوزه خصوصی و چه حوزه عمومی، خواستار مقابله با خشونت علیه زنان و حذف زمینهها و بسترهای آن هستیم. با وجود هشدارهای مکرر دانشگاهیان، پژوهشگران و پیگیری فعالان حقوق زنان تاکنون هیچ تدبیری برای مقابله با خشونت علیه زنان اتخاذ نشده و واکنش رسمی به این مسآله، فروکاستن آن به موضوعی خصوصی، قربانی نکوهی و دعوت زنان به پذیرش اقتدار مردانه بوده است.
پژوهشهای متعدد، کارزارهای مدنی، مطالبهگری از مسیرهای قانونی، چانهزنی و مذاکره، فعالیتهای رسانهای، هیچ کدام موجب نشده که اقدامی جدی و مؤثر برای مقابله با خشونت علیه زنان صورت گیرد و امروز شاهد آن هستیم که خشونت علیه زنان مرزهای عرصه خصوصی را درنوردیده و به طور آشکار در عرصه عمومی نیز اعمال میشود.
ما امضاءکنندگان این بیانیه، ضمن اعلام نگرانی از گستردگی خشونت علیه زنان، با درک جنبش «زن، زندگی، آزادی» به عنوان یک حرکت نفی خشونت و صلحطلب که به دنبال بازگرداندن کرامت انسانی، آزادی و حق انتخاب به جامعه ایران بهویژه زنان است، خواستار پایان یافتن خشونت خیابانی علیه معترضان، آزادی بازداشت شدگان، خروج پلیس از دانشگاهها و حفظ امنیت و سلامت دانشآموزان هستیم.
همچنین با فهم این که، در شرایط سیطره نظام مردسالاری کنترل همه جانبه بر زنان به مثابه حقی مردانه ترویج و خشونت به مثابه ابزار سلطه بر زنان عادی سازی میشود، و همزمان با آن نابرابریهای طبقاتی و قومیتی به خشونت علیه زنان دامن میزند، خواستار شکل گرفتن عزمی جدی و عمومی برای پیریزی جامعهای هستیم که با برچیده شدن همه صور ستم و نابرابری، خشونت علیه زنان در آن محو شود.
با آرزوی برقراری صلح، برابری و آزادی
ژاله شادیطلب، شهلا اعزازی، سیمین کاظمی، فاطمه موسوی ویایه، اعظم راودراد، عالیه شکربیگی، بیتا مدنی، آذر تشکر، نفیسه آزاد، گیتی خزاعی، فاطمه موسوی میرک، سمیرامیس شاه اسماعیلی
@women_socialproblems
@kherad_Jensi
@MostafaTajzadeh
در صورت تمایل به امضای بیانیه، به لینک زیر مراجعه کنید:
https://docs.google.com/forms/d/1WF1PhhdPnc2CRaIUAfIOaHVKgaDALBttKoiQ1bCskFA/viewform?fbzx=-737094399483577425&edit_requested=true#responses
♦️جامعه ای در حسرت مدرن شدن...!
✍️علی مرادی مراغه ای
🔻در جوامعی که اکثریت مردم به بلوغ فکری نرسیده اند، ابزارهای صوری دمکراسی مانند رای گیری و برگزاری انتخابات غالبا، شکل مضحک بخود می گیرند.
🔻در اینجا سه خاطره از سه دوره تاریخی نقل می کنم:
♦️خاطره اول:
مربوط است به نماینده دوره دوم مجلس مشروطه که پس از فتح تهران توسط مشروطه خواهان بوجود آمد.
حسام الدوله معزی در خاطراتش می نویسد:
جناب شیخ محمدتقی نماینده دویم ولایات ثلاث، سواد مختصری داشت و برای هر کاری استخاره می کرد. شنیدم بیمار است به عیادتش رفتم. معلوم شد دندانش پیله و ورم کرده.
بحکم استخاره با میخ طویله، اطراف دندانهایش را سوراخ کرده و خون آمده بود و صورتش آماس کرده بود. می نالید و اشک می ریخت.
گفتم برویم پزشک، زیرا خطرناک است. فورا تسبیح در دست گرفت استخاره برای اینکه کدام پزشک خوب است: دکتر مسعود خوب آمد...
رفتیم پیش دکتر مسعود. نسخه و دستوری نوشت.
به درشکه چی دادم تا آنرا خریداری کند و شیخ محمدتقی را به منزل برساند. روز بعد به ديدنش رفتم وضعش بدتر شده و مانند کودکی سرش را زیر رختخواب کرده و پاهایش را به سرعت در هوا حرکت می داد و ناله می کرد.
گفت: دواها را نخوردم چون برای خوردن دواها، استخاره کردم بد آمد، لذا از خوردن داروها خوداری کردم.
متحیر شدم از سادگی شیخ.
(به نقل از: خاطرات حسام الدوله معزی...ص۱۶۰)
و آنوقت این آدم نماینده مجلس می گردد تا قوانین مترقی تصویب کرده و جامعه پیشرفت کند...
♦️خاطره دوم:
سندی دیدم در آرشیو اسناد کتابخانه ملی که مربوط به حزب توده بود در این سنده آمده که، بکوشش حزب در مورخه ۱۳۲۵از طرف کارگران و دهقانان چالوس و کلارستاق، متینگ عظیمی تشکیل داده که تنها خواسته شرکت کنندگان متینگ، محکومیت ژنرال فرانکو در اسپانیا بوده و از دولت قوام السلطنه میخواهند که تمام روابط ایران را با حکومت اسپانیا قطع کند...!
(تصویر سند را در زیر این نوشته آورده ام)
یعنی پس از اشغال ایران در1320ش که اصلی ترین مشکل کشور قحطی نان و گرسنگی بوده، دهقانان و کارگران چالوس، مشکل اصلی شان، ژنرال فرانکو در اسپانیا بوده، انترناسیولییست یعنی این!
در دهه چهل در تهران مسابقه کشتی بین ایران و روسیه برگزار شد و از سوی حزب توده توصیه شد که بجای تشویق کشتی گیرهای ایران، کشتی گیران کشور رفیق روسیه را تشویق کنند!
🔻آقای ایرج اسکندری در خاطراتش می نویسد که در ۱۳۳۰ش در باکو، حزب کمونیست آذربایجان یک شامی به افتخار رهبران حزب توده برپا کرده بود یکی از فعالان حزب توده بلند شد و همه را دعوت کرد که به افتخار معاهده ترکمنچای بنوشند که بخشی از ایران را جدا کرده و به روسیه واگذار کرده...!
(خاطرات ایرج اسکندری...ج۳،ص۱۲۱)
♦️خاطره سوم:
سالها پیش، یکی از دوستانمان همسایه رئیس دانشگاه آزاد اسلامی بود که این جناب دکتر رئیس دانشگاه، صبحها قبل از رفتن به دانشگاه، سوار ماشینش می شد و قبل از حرکت، مدتی داخل آن می نشست و ما ابتدا فکر می کردیم که جهت گرم شدن ماشین بوده اما بعدها دیدیم که جناب دکتر، یک کتاب دعایی مشغول خواندن می شد و پس از خواندن، کتاب را می بست و پف میکرد به اطراف فرمان و دنده ماشین و...!
🔻حالا دعا کردن به عنوان عقیده شخصی محترم بود اما نمی دانم این دکترای فیزیک که قرار بود در دانشگاه، مبلغ عقلانیت و خردمندی و قوانین علمی باشد چه ارتباط علمی بین آن پف کردن و افزایش ضریب ایمنی فرمان ماشین از تصادفات برقرار کرده بود!
یاد کتاب "عشق و پرستش یا ترمودینامیک انسان" نوشته مرحوم مهندس بازرگان افتادم...!
🔻حالا آن نماینده پارلمان مان، آن با سابقه ترین حزب مان که بیشترین نویسندگان و مترجمان را در خود جای داده بود و این هم، استاد و رئیس دانشگاهمان...همگی دست بدست هم داده و بمدت 150سال کوشیده اند تا بلکه غلامعلی ها و اروجعلی های...
روستای ما را مدرن کنند...!
https://s6.uupload.ir/files/1_iqhk.jpg
📌@MostafaTajzadeh
✍️علی مرادی مراغه ای
🔻در جوامعی که اکثریت مردم به بلوغ فکری نرسیده اند، ابزارهای صوری دمکراسی مانند رای گیری و برگزاری انتخابات غالبا، شکل مضحک بخود می گیرند.
🔻در اینجا سه خاطره از سه دوره تاریخی نقل می کنم:
♦️خاطره اول:
مربوط است به نماینده دوره دوم مجلس مشروطه که پس از فتح تهران توسط مشروطه خواهان بوجود آمد.
حسام الدوله معزی در خاطراتش می نویسد:
جناب شیخ محمدتقی نماینده دویم ولایات ثلاث، سواد مختصری داشت و برای هر کاری استخاره می کرد. شنیدم بیمار است به عیادتش رفتم. معلوم شد دندانش پیله و ورم کرده.
بحکم استخاره با میخ طویله، اطراف دندانهایش را سوراخ کرده و خون آمده بود و صورتش آماس کرده بود. می نالید و اشک می ریخت.
گفتم برویم پزشک، زیرا خطرناک است. فورا تسبیح در دست گرفت استخاره برای اینکه کدام پزشک خوب است: دکتر مسعود خوب آمد...
رفتیم پیش دکتر مسعود. نسخه و دستوری نوشت.
به درشکه چی دادم تا آنرا خریداری کند و شیخ محمدتقی را به منزل برساند. روز بعد به ديدنش رفتم وضعش بدتر شده و مانند کودکی سرش را زیر رختخواب کرده و پاهایش را به سرعت در هوا حرکت می داد و ناله می کرد.
گفت: دواها را نخوردم چون برای خوردن دواها، استخاره کردم بد آمد، لذا از خوردن داروها خوداری کردم.
متحیر شدم از سادگی شیخ.
(به نقل از: خاطرات حسام الدوله معزی...ص۱۶۰)
و آنوقت این آدم نماینده مجلس می گردد تا قوانین مترقی تصویب کرده و جامعه پیشرفت کند...
♦️خاطره دوم:
سندی دیدم در آرشیو اسناد کتابخانه ملی که مربوط به حزب توده بود در این سنده آمده که، بکوشش حزب در مورخه ۱۳۲۵از طرف کارگران و دهقانان چالوس و کلارستاق، متینگ عظیمی تشکیل داده که تنها خواسته شرکت کنندگان متینگ، محکومیت ژنرال فرانکو در اسپانیا بوده و از دولت قوام السلطنه میخواهند که تمام روابط ایران را با حکومت اسپانیا قطع کند...!
(تصویر سند را در زیر این نوشته آورده ام)
یعنی پس از اشغال ایران در1320ش که اصلی ترین مشکل کشور قحطی نان و گرسنگی بوده، دهقانان و کارگران چالوس، مشکل اصلی شان، ژنرال فرانکو در اسپانیا بوده، انترناسیولییست یعنی این!
در دهه چهل در تهران مسابقه کشتی بین ایران و روسیه برگزار شد و از سوی حزب توده توصیه شد که بجای تشویق کشتی گیرهای ایران، کشتی گیران کشور رفیق روسیه را تشویق کنند!
🔻آقای ایرج اسکندری در خاطراتش می نویسد که در ۱۳۳۰ش در باکو، حزب کمونیست آذربایجان یک شامی به افتخار رهبران حزب توده برپا کرده بود یکی از فعالان حزب توده بلند شد و همه را دعوت کرد که به افتخار معاهده ترکمنچای بنوشند که بخشی از ایران را جدا کرده و به روسیه واگذار کرده...!
(خاطرات ایرج اسکندری...ج۳،ص۱۲۱)
♦️خاطره سوم:
سالها پیش، یکی از دوستانمان همسایه رئیس دانشگاه آزاد اسلامی بود که این جناب دکتر رئیس دانشگاه، صبحها قبل از رفتن به دانشگاه، سوار ماشینش می شد و قبل از حرکت، مدتی داخل آن می نشست و ما ابتدا فکر می کردیم که جهت گرم شدن ماشین بوده اما بعدها دیدیم که جناب دکتر، یک کتاب دعایی مشغول خواندن می شد و پس از خواندن، کتاب را می بست و پف میکرد به اطراف فرمان و دنده ماشین و...!
🔻حالا دعا کردن به عنوان عقیده شخصی محترم بود اما نمی دانم این دکترای فیزیک که قرار بود در دانشگاه، مبلغ عقلانیت و خردمندی و قوانین علمی باشد چه ارتباط علمی بین آن پف کردن و افزایش ضریب ایمنی فرمان ماشین از تصادفات برقرار کرده بود!
یاد کتاب "عشق و پرستش یا ترمودینامیک انسان" نوشته مرحوم مهندس بازرگان افتادم...!
🔻حالا آن نماینده پارلمان مان، آن با سابقه ترین حزب مان که بیشترین نویسندگان و مترجمان را در خود جای داده بود و این هم، استاد و رئیس دانشگاهمان...همگی دست بدست هم داده و بمدت 150سال کوشیده اند تا بلکه غلامعلی ها و اروجعلی های...
روستای ما را مدرن کنند...!
https://s6.uupload.ir/files/1_iqhk.jpg
📌@MostafaTajzadeh
📝📝📝«همهپرسی» به مثابه عنصر هویت ساز جنبش
🖊 مصطفی محبکیا
✅اعتراضات گسترده مردم ایران وارد ماه سوم خود شده است. تا کنون بیش از ۴۰۰ شهید در این اعتراضات، گواه آزادیخواهی و عدالت طلبی ملت ایران شدهاند. سرکوب بی امان حکومت ادامه دارد اما شعلههای اعتراضات مسالمت امیز مردمی خاموش نشده است. برخی سخن از انقلاب میکنند و برخی شورش بی رهبرش مینامند.
✅اعتراض، میتواند نقطه آغاز هر جنبش اجتماعی باشد اما نه هر اعتراضی. اعتراض به شرط تداوم، می تواند نوید بخش شکل گیری یک جنبش اجتماعی باشد. برای شکل گیری یک جنبش اجتماعی تمام عیار، چهار مرحله را یاد کردهاند.
نخست شروع اعتراض،
دوم تداوم اعتراض،
سوم هویت یابی اعتراض،
چهارم شکل گیری یک گروه هماهنگ کننده (جایگزین رهبرو رهبری در انقلابات قدیم) برای ساماندهی و پیگیری مطالبات که مورد وثوق معترضان درون جنبش باشد. (جنبشهای اجتماعی-سعید مدنی، ۱۳۹۴)
✅آنچه در این بیش از دو ماه در ایران اتفاق افتاده، طی مراحل نخست و دوم شکل گیری جنبش است. تجربه نشان داده است، جنبشها در دو مرحله نخست بسیار شکننده و آسیب پذیر هستند و نیروهای پادجنبش (بخوانید حکومت) میتوانند شرایط را به پیش از شروع اعتراضات برگردانند. اما با شکل گیری هویت، جنبش به نقطه برگشت ناپذیر میرسد. هویت چیزی نیست جز مخرج مشترک مطالبات تمام معترضانی که خود را عضو جنبش میدانند. هنگامی که هویت شکل بگیرد، اعضای جنبش با شعارها و نمادها و مطالبات مشترک میتوانند یکدیگر را همیابی کرده و تمایز خود را از پادجنبش نشان دهند و به این صورت به سازمان یافتگی بیشتری در کنشهای اعتراضی دست یابند.
✅اساسا هویت درمیان گفتگوهای هم عرض درون شبکههای اعتراضی شکل میگیرد. بسته از پیش و از بیرون تهیه شدهای نیست که به جنبش عرضه شود. تولید درون جوش کنشگران جنبش است. اما در همین گفتگوهای هم عرض، گروههای نخبگانی تاثیر بسزایی میتوانند داشته باشند.
✅آنچه از شعارها و کنشهای شجاعانه معترضان در این مدت دیده شده ، وجود یک سطح از رادیکالیسم بالاست. رادیکالیسمی که بسیاری از اصلاحطلبان را ناتوان از همراهی با آن کرده است. از سوی دیگر رفتارها و کنشهای غیر ملی طیف گستردهای از اپوزیسیون خارج کشور، مانع از پذیرش آنها از سوی معترضان داخل کشور شده است. اما در این میان نیروها و چهرههایی وجیه در داخل کشور ضمن همراهی با معترضان، مطالبه «همهپرسی» را مطرح کردهاند.
✅مولوی عبدالحمید از زاهدان، جمعی از ماموستایان از غرب کشور ، بیت مرحوم آیتاله منتظری از قم، ابوالفضل قدیانی از فعالان سیاسی از تهران و مهندس محمد توسلی، دبیرکل نهضت آزادی از تهران و... در شمار کسانیاند که از همهپرسی (رفراندوم) به عنوان راه حل سخن گفته اند. این مطالبه که در بسیاری از شعارهای کف خیابان و دیوارنوشتههای اعتراضی شهری دیده شده، قابلیت این را دارد در همراهی با رادیکالیسم موجود و همپیوندی طیفهای مختلف معترضان، به یک مطالبه فراگیر و ملی و یکی از عناصر هویت بخش اعتراضات تبدیل شود و به ارتقای آن تا مرحله برگشت ناپذیری یک جنبش تمام عیار کمک کند.
✅به نظر میآید شعار و مطالبه «همهپرسی» میتواند هم جوابگوی رادیکالیسم معقول موجود در جنبش باشد و هم مورد توافق اکثریت معترضان به وضع موجود قرار گیرد.
✅تلاش برای ارتقای سطح جنبش به مرحله هویت یابی و عبوراز شکنندگی آن برعهده تمام کسانی است که در این جنبش فعال هستند، اما نخبگان سیاسی و نیروهای ملی عهده دار مسئولیت بیشتری هستند. چرا که توانایی بیشتری در دامن زدن به گفتگو حول مطالبات و تشکیل ائتلافهای ملی دارند.
#رفراندوم
#ایران_فردا
#همه_پرسی
#زن_زندگی_آزادی
#هویت_جنبش_اجتماعی
http://bit.ly/3F38L7j @MostafaTajzadeh
🖊 مصطفی محبکیا
✅اعتراضات گسترده مردم ایران وارد ماه سوم خود شده است. تا کنون بیش از ۴۰۰ شهید در این اعتراضات، گواه آزادیخواهی و عدالت طلبی ملت ایران شدهاند. سرکوب بی امان حکومت ادامه دارد اما شعلههای اعتراضات مسالمت امیز مردمی خاموش نشده است. برخی سخن از انقلاب میکنند و برخی شورش بی رهبرش مینامند.
✅اعتراض، میتواند نقطه آغاز هر جنبش اجتماعی باشد اما نه هر اعتراضی. اعتراض به شرط تداوم، می تواند نوید بخش شکل گیری یک جنبش اجتماعی باشد. برای شکل گیری یک جنبش اجتماعی تمام عیار، چهار مرحله را یاد کردهاند.
نخست شروع اعتراض،
دوم تداوم اعتراض،
سوم هویت یابی اعتراض،
چهارم شکل گیری یک گروه هماهنگ کننده (جایگزین رهبرو رهبری در انقلابات قدیم) برای ساماندهی و پیگیری مطالبات که مورد وثوق معترضان درون جنبش باشد. (جنبشهای اجتماعی-سعید مدنی، ۱۳۹۴)
✅آنچه در این بیش از دو ماه در ایران اتفاق افتاده، طی مراحل نخست و دوم شکل گیری جنبش است. تجربه نشان داده است، جنبشها در دو مرحله نخست بسیار شکننده و آسیب پذیر هستند و نیروهای پادجنبش (بخوانید حکومت) میتوانند شرایط را به پیش از شروع اعتراضات برگردانند. اما با شکل گیری هویت، جنبش به نقطه برگشت ناپذیر میرسد. هویت چیزی نیست جز مخرج مشترک مطالبات تمام معترضانی که خود را عضو جنبش میدانند. هنگامی که هویت شکل بگیرد، اعضای جنبش با شعارها و نمادها و مطالبات مشترک میتوانند یکدیگر را همیابی کرده و تمایز خود را از پادجنبش نشان دهند و به این صورت به سازمان یافتگی بیشتری در کنشهای اعتراضی دست یابند.
✅اساسا هویت درمیان گفتگوهای هم عرض درون شبکههای اعتراضی شکل میگیرد. بسته از پیش و از بیرون تهیه شدهای نیست که به جنبش عرضه شود. تولید درون جوش کنشگران جنبش است. اما در همین گفتگوهای هم عرض، گروههای نخبگانی تاثیر بسزایی میتوانند داشته باشند.
✅آنچه از شعارها و کنشهای شجاعانه معترضان در این مدت دیده شده ، وجود یک سطح از رادیکالیسم بالاست. رادیکالیسمی که بسیاری از اصلاحطلبان را ناتوان از همراهی با آن کرده است. از سوی دیگر رفتارها و کنشهای غیر ملی طیف گستردهای از اپوزیسیون خارج کشور، مانع از پذیرش آنها از سوی معترضان داخل کشور شده است. اما در این میان نیروها و چهرههایی وجیه در داخل کشور ضمن همراهی با معترضان، مطالبه «همهپرسی» را مطرح کردهاند.
✅مولوی عبدالحمید از زاهدان، جمعی از ماموستایان از غرب کشور ، بیت مرحوم آیتاله منتظری از قم، ابوالفضل قدیانی از فعالان سیاسی از تهران و مهندس محمد توسلی، دبیرکل نهضت آزادی از تهران و... در شمار کسانیاند که از همهپرسی (رفراندوم) به عنوان راه حل سخن گفته اند. این مطالبه که در بسیاری از شعارهای کف خیابان و دیوارنوشتههای اعتراضی شهری دیده شده، قابلیت این را دارد در همراهی با رادیکالیسم موجود و همپیوندی طیفهای مختلف معترضان، به یک مطالبه فراگیر و ملی و یکی از عناصر هویت بخش اعتراضات تبدیل شود و به ارتقای آن تا مرحله برگشت ناپذیری یک جنبش تمام عیار کمک کند.
✅به نظر میآید شعار و مطالبه «همهپرسی» میتواند هم جوابگوی رادیکالیسم معقول موجود در جنبش باشد و هم مورد توافق اکثریت معترضان به وضع موجود قرار گیرد.
✅تلاش برای ارتقای سطح جنبش به مرحله هویت یابی و عبوراز شکنندگی آن برعهده تمام کسانی است که در این جنبش فعال هستند، اما نخبگان سیاسی و نیروهای ملی عهده دار مسئولیت بیشتری هستند. چرا که توانایی بیشتری در دامن زدن به گفتگو حول مطالبات و تشکیل ائتلافهای ملی دارند.
#رفراندوم
#ایران_فردا
#همه_پرسی
#زن_زندگی_آزادی
#هویت_جنبش_اجتماعی
http://bit.ly/3F38L7j @MostafaTajzadeh
فرض کنید ما همه دشمن و یا فریب خورده دشمن باشیم، شما با بازگشت به سمت مردم و قانون و دوری از استبداد خودتان #پرچم_سبز را بلند کنید.
چه کسی به شما اختیار داده است تا با #ماجراجویی و #استبداد کشور را در مقابل همه جهان قرار دهید و این شرایط وخیم را در وضعیت اقتصادی و سیاسی کشور ایجاد کنید؟
خودتان برای خودتان هورا نکشید، #رفراندوم برگزار کنید تا ببینید آیا مردم این سیاستهای ویرانگر را قبول میکنند یا نه؟
«میرحسین موسوی _ مهرماه ۱۳۸۸»
@mohandesMirHosseinMousavi @MostafaTajzadeh
چه کسی به شما اختیار داده است تا با #ماجراجویی و #استبداد کشور را در مقابل همه جهان قرار دهید و این شرایط وخیم را در وضعیت اقتصادی و سیاسی کشور ایجاد کنید؟
خودتان برای خودتان هورا نکشید، #رفراندوم برگزار کنید تا ببینید آیا مردم این سیاستهای ویرانگر را قبول میکنند یا نه؟
«میرحسین موسوی _ مهرماه ۱۳۸۸»
@mohandesMirHosseinMousavi @MostafaTajzadeh
✅کنفوسیوس از دامنه کوه تایی می گذشت . زنی را دید که بر سر گوری زاری می کند . استاد به سوی آن زن راند و آنگاه تسه لو را پیش فرستاد تا از آن سوال کند.
✅گفت.: زاری تو به کسی می ماند که اندوه بر اندوهش افزوده باشند . زن پاسخ داد :چنین است . یک بار پدر شوهرم را ببری در این جا کشت. شوهرم نیز کشته شد ، و اکنون پسرم به همان طریق جان داده است .
✅استاد گفت : چرا از اینجا نمی روی ؟ زن پاسخ داد : اینجا حکومت ستمگری نیست . آنگاه استاد گفت : فرزندان من ،این را به یاد داشته باشید :حکومت ستمگر از ببر هولناک تر است .
کتاب قدرت
نوشته ،برتراند راسل
ترجمه، نجف دریابندری
انتشارات خوارزمی @MostafaTajzadeh
✅گفت.: زاری تو به کسی می ماند که اندوه بر اندوهش افزوده باشند . زن پاسخ داد :چنین است . یک بار پدر شوهرم را ببری در این جا کشت. شوهرم نیز کشته شد ، و اکنون پسرم به همان طریق جان داده است .
✅استاد گفت : چرا از اینجا نمی روی ؟ زن پاسخ داد : اینجا حکومت ستمگری نیست . آنگاه استاد گفت : فرزندان من ،این را به یاد داشته باشید :حکومت ستمگر از ببر هولناک تر است .
کتاب قدرت
نوشته ،برتراند راسل
ترجمه، نجف دریابندری
انتشارات خوارزمی @MostafaTajzadeh
📝📝📝 در آخرین روزهای رضا شاه
✅این کتاب ترسیمکنندهٔ مجموعه رخدادهای شگرفی است که درنهایت منتهی شدند به درگیری عمیق امریکا در امور ایران. آغاز روایت مرور سریع فراز و نشیب رقابتهای بریتانیا و روسیه است بر سر ایران، از دوران پتر کبیر تا جنگ جهانی دوم. اواخر سال ۱۹۴۱ متفقین در تمامی جبههها مقهور نیروهای محور شده بودند. ازاینرو، دول بریتانیا و شوروی برای ممانعت از پیروزی آلمان، ستیز بر سر کنترل خلیجفارس را به تعلیق درآوردند و مشترکاً به ایران بیطرف یورش بردند. درنتیجه رضاشاه خلع شد، منابع حیاتی نفت در خلیجفارس محفوظ ماند و راهی اساسی گشوده شد برای انتقال کمکهای نظامی به شورویِ تحت محاصره. ریچارد ا. استوارت همچنین چگونگی انتقال تاج و تخت به محمدرضا پهلوی را شرح میدهد و وقایعی را که سر آخر به تقابل امریکا و شوروی در ایران انجامید. این اثرِ مستند و دقیق پرسشهای حقوقی و اخلاقی مهمی را طرح میکند در مورد اقدامات متفقین و سرنوشت کشوری که در یک بازی ژئوپلیتیک عظیم گرفتار شد.
✅ریچارد ا. استوارت سرگرد نیروی دریایی امریکا و کارشناس مسائل اطلاعاتی و مخابرات است. وی در سال ۱۹۷۳ از آکادمی نیروی دریایی فارغالتحصیل شده و سپس از دانشگاه جورجتاون درجهٔ فوقلیسانس در رشتهٔ حکومت دریافت داشته است. تاکنون مقالات متعددی دربارهٔ مسائل سیاسی و نظامی در نشریات حرفهای از قبیل مجلهٔ دانشگاه جنگ، نشریهٔ نیروی دریایی، نشریهٔ بینالمللی نیروهای مسلح و مجلهٔ تفنگداران دریایی امریکا منتشر کرده است و این نخستین اثر پژوهشی اوست.
✅در آخرین روزهای رضا شاه
نویسنده: ریجارد ا. استورات
مترجم: عبدالرضا هوشنگ مهدوی
ناشر: فرهنگ نشرنو
چاپ اول 1401
قیمت: 270.000 ت
لینک سفارش کتاب
@MostafaTajzadeh
📚برخطبوک👇
🆔 @BarkhatBook
✅این کتاب ترسیمکنندهٔ مجموعه رخدادهای شگرفی است که درنهایت منتهی شدند به درگیری عمیق امریکا در امور ایران. آغاز روایت مرور سریع فراز و نشیب رقابتهای بریتانیا و روسیه است بر سر ایران، از دوران پتر کبیر تا جنگ جهانی دوم. اواخر سال ۱۹۴۱ متفقین در تمامی جبههها مقهور نیروهای محور شده بودند. ازاینرو، دول بریتانیا و شوروی برای ممانعت از پیروزی آلمان، ستیز بر سر کنترل خلیجفارس را به تعلیق درآوردند و مشترکاً به ایران بیطرف یورش بردند. درنتیجه رضاشاه خلع شد، منابع حیاتی نفت در خلیجفارس محفوظ ماند و راهی اساسی گشوده شد برای انتقال کمکهای نظامی به شورویِ تحت محاصره. ریچارد ا. استوارت همچنین چگونگی انتقال تاج و تخت به محمدرضا پهلوی را شرح میدهد و وقایعی را که سر آخر به تقابل امریکا و شوروی در ایران انجامید. این اثرِ مستند و دقیق پرسشهای حقوقی و اخلاقی مهمی را طرح میکند در مورد اقدامات متفقین و سرنوشت کشوری که در یک بازی ژئوپلیتیک عظیم گرفتار شد.
✅ریچارد ا. استوارت سرگرد نیروی دریایی امریکا و کارشناس مسائل اطلاعاتی و مخابرات است. وی در سال ۱۹۷۳ از آکادمی نیروی دریایی فارغالتحصیل شده و سپس از دانشگاه جورجتاون درجهٔ فوقلیسانس در رشتهٔ حکومت دریافت داشته است. تاکنون مقالات متعددی دربارهٔ مسائل سیاسی و نظامی در نشریات حرفهای از قبیل مجلهٔ دانشگاه جنگ، نشریهٔ نیروی دریایی، نشریهٔ بینالمللی نیروهای مسلح و مجلهٔ تفنگداران دریایی امریکا منتشر کرده است و این نخستین اثر پژوهشی اوست.
✅در آخرین روزهای رضا شاه
نویسنده: ریجارد ا. استورات
مترجم: عبدالرضا هوشنگ مهدوی
ناشر: فرهنگ نشرنو
چاپ اول 1401
قیمت: 270.000 ت
لینک سفارش کتاب
@MostafaTajzadeh
📚برخطبوک👇
🆔 @BarkhatBook
Barkhatbook
کتاب در آخرین روزهای رضا شاه | برخط بوک
<p>ریچارد ا. استوارت سرگرد نیروی دریایی امریکا و کارشناس مسائل اطلاعاتی و مخابرات است. وی در سال ۱۹۷۳ از آکادمی نیروی دریایی فارغالتحصیل شده و سپس از دانشگاه جورجتاون درجهٔ فوقلیسانس در رشتهٔ حکومت دریافت داشته است. تاکنون مقالات متعددی دربارهٔ مسائل سیاسی…
🔴 برای« تحقق آزادی» – بخش اول
▪️ مروری بر تجربهی بهار عربی
🔷کمال اطهاری
«بردگانِ عالیجاه را دیدهام من
در کاخهای بلند
که قلادههای زرین به گردن داشتهاند
و آزادهمَردُم را
در جامههای مرقع
که سرودگویان
پیاده به مقتل میرفتند.» ( الف. بامداد)
1️⃣ فریادِ «برای آزادی» سرزمین ایران را دربرگرفته، و جانهایی شریف برای تحقق آن در پیهم پای در مقتل مینهند. دیگر تبرداران را دستِ خسته به فرمان نیست، و هیچ طلسمِ معجزتی پناهدهندهی حاکمیتی نیست، که سالها است با خودکامگیاش، دستِ تطاول به جامعه و در نتیجه خود گشاده است.
▪️ حاکمیتی که در سراشیب انحصار قدرت و ثروت، با فریادِ شعفِ «ما میتوانیم!» بهسوی زوال دویده است، دیگر بعید است توان توقف و بازگشت را بیابد؛ چرا که نیروهای مخرب شکلگرفته در آن، که مانع هرگونه اصلاحاتی بودهاند، حاکمیت را به پایین و پایینتر، بهسوی فروپاشی میرانند. پس در مجالی اندک که باقی است، برای دستیبابی به قراردادی اجتماعی دربارهی نظامی جایگزین، باید کاری درخور کرد.
🔸یعنی وقت آن است که نهتنها «برای آزادی» که «برای تحقق آزادی» نیز مردم همپیمان شوند. آیا برای تحقق آزادی، توافق دربارهی یک قانون اساسی جدید، حاصل هماندیشیِ حقوقدانانی خبره در یک اتاق، یا حتی جمع شدنِ تعدادی از نمایندگان نیروهای سیاسی و اجتماعی در مجلسی وسیعتر، کفایت میکند؟ تجربهی تاریخی ایران و جهان، از آن جمله تجربهی اخیر بهار عربی، ثابت کرده که بیشک چنین نیست.
▪️ همآوایی و شوریدن مردم «ضد» یک حاکمیت خودکامه و فاسد؛ حقِ مردم، ناچار، و شرط لازم برای تحول و توسعه است، اما متضمن تحقق آزادی نیست. بلکه تا اینجا و در صورت بسنده کردن به آن، تنها تضمین میکند که حاکمیت از یک خودکامه، به دیگری انتقال یابد. تحقق آزادی، آداب و ترتیبی برای حرکت از نفی به اثبات، از ضد به جایگزین، برای برپایی نظامی برتر و نوین در جهانِ بیقرار امروز دارد، که باید آن را بیاموزیم. یعنی باید بیاموزیم که پس از تبدیلِ ناچارِ جامعهی جنبشی به جامعهی شورشی، چگونه یک انقلاب اجتماعی پایدار برای تحقق آزادی میتواند شکل گیرد.
2️⃣ محمد بوعزیزی، یک میوهفروش تونسی بود که در پی توقیف چرخدستیاش توسط مقامات دولتی، در ۱۷ دسامبر ۲۰۱۰ (آذر 1389) خودسوزی کرد. پس از آن اعتراضات خونین سراسر تونس را دربر گرفت، که آن را انقلاب کرامت نامیدند و نام جهانیاش بهار عربی شد. هرچند پیشتر خیزشهای موردی ناشی از فقر و بیکاری و گرانی در کشورهای عربی وجود داشت، اما اینبار مردمِ ناامید از اصلاحات، بهسرعت شعار «الشعب یرید اسقاط النظام» یا «خواست ما سقوط نظام است» را برگزیدند. تقریبا یک ماه بعد در ژانویه 2011 (1389) پس از تظاهرات خونین مردم، زینالعابدین بنعلی رئیسجمهوری وقت تونس پس از 23 سال، قدرتی را که با کودتا بهدست آورده بود از دست داد و با میلیاردها دلار به عربستان سعودی فرار کرد. وی پیش از فرار اعلام کرده «صدای انقلاب را شنیده است» و حتی بهدیدار محمد بوعزیزیِ سوخته در بیمارستان رفته بود. سقوط بنعلی، انگیزهای برای خیزش انقلابی در دیگر کشورهای عربی و بخصوص مصر شد (دربارهی بهار عربی از مقالات ارزشمند ربیعی، 1397 و تقوی، 1396 در فصلنامهی دولتپژوهی بهره گرفتهام).
🔸 بهار عربی خیلی زود در دیگر کشورها به خزان پیوست و در کشورهای لیبی، سوریه و یمن با دخالت خارجی فاجعهبار گشت؛ اما در خود تونس تا این اواخر یعنی تا انحلال پارلمان در ژوئیه ۲۰۲۱ توسط «قیس سعید» رئیس جمهور کنونی، بهنظر میرسید که تداوم یافته است. اکثریت احزاب تونس این اقدام را کودتایی علیه دستاوردهای انقلاب 2011 دانستند. اما سعید که خود را ناجی خروج تونس از بحران میداند، در ژوئیه 2022 (مرداد ۱۴۰۱) پیشنویس قانون اساسی جدیدی را به همهپرسی گذاشت که در آن رئیس جمهور دارای احتیارات بسیار بیشتر از گذشته میشود. در اثر تحریم اکثریت احزاب تونس، تنها 25 درصد از واجدین شرایط در این همهپرسی شرکت کردند، اما «هیات عالی مستقل انتخابات تونس» با اعلام این که ۹۴.۶۰ درصد از شرکتکنندگان به تغییر قانونی اساسی رای مثبت دادهاند، قانون اساسی جدید را رسمیت بخشیده است....
@MostafaTajzadeh
متن کامل:
http://bit.ly/3GTej5x
#ایران_فردا
#کمال_اطهاری
#چگونگی_تحقق_آزادی
#جنبش_زن_زندگی_آزادی
#بررسی_تجربهی_بهار_عربی
https://t.me/iranfardamag
▪️ مروری بر تجربهی بهار عربی
🔷کمال اطهاری
«بردگانِ عالیجاه را دیدهام من
در کاخهای بلند
که قلادههای زرین به گردن داشتهاند
و آزادهمَردُم را
در جامههای مرقع
که سرودگویان
پیاده به مقتل میرفتند.» ( الف. بامداد)
1️⃣ فریادِ «برای آزادی» سرزمین ایران را دربرگرفته، و جانهایی شریف برای تحقق آن در پیهم پای در مقتل مینهند. دیگر تبرداران را دستِ خسته به فرمان نیست، و هیچ طلسمِ معجزتی پناهدهندهی حاکمیتی نیست، که سالها است با خودکامگیاش، دستِ تطاول به جامعه و در نتیجه خود گشاده است.
▪️ حاکمیتی که در سراشیب انحصار قدرت و ثروت، با فریادِ شعفِ «ما میتوانیم!» بهسوی زوال دویده است، دیگر بعید است توان توقف و بازگشت را بیابد؛ چرا که نیروهای مخرب شکلگرفته در آن، که مانع هرگونه اصلاحاتی بودهاند، حاکمیت را به پایین و پایینتر، بهسوی فروپاشی میرانند. پس در مجالی اندک که باقی است، برای دستیبابی به قراردادی اجتماعی دربارهی نظامی جایگزین، باید کاری درخور کرد.
🔸یعنی وقت آن است که نهتنها «برای آزادی» که «برای تحقق آزادی» نیز مردم همپیمان شوند. آیا برای تحقق آزادی، توافق دربارهی یک قانون اساسی جدید، حاصل هماندیشیِ حقوقدانانی خبره در یک اتاق، یا حتی جمع شدنِ تعدادی از نمایندگان نیروهای سیاسی و اجتماعی در مجلسی وسیعتر، کفایت میکند؟ تجربهی تاریخی ایران و جهان، از آن جمله تجربهی اخیر بهار عربی، ثابت کرده که بیشک چنین نیست.
▪️ همآوایی و شوریدن مردم «ضد» یک حاکمیت خودکامه و فاسد؛ حقِ مردم، ناچار، و شرط لازم برای تحول و توسعه است، اما متضمن تحقق آزادی نیست. بلکه تا اینجا و در صورت بسنده کردن به آن، تنها تضمین میکند که حاکمیت از یک خودکامه، به دیگری انتقال یابد. تحقق آزادی، آداب و ترتیبی برای حرکت از نفی به اثبات، از ضد به جایگزین، برای برپایی نظامی برتر و نوین در جهانِ بیقرار امروز دارد، که باید آن را بیاموزیم. یعنی باید بیاموزیم که پس از تبدیلِ ناچارِ جامعهی جنبشی به جامعهی شورشی، چگونه یک انقلاب اجتماعی پایدار برای تحقق آزادی میتواند شکل گیرد.
2️⃣ محمد بوعزیزی، یک میوهفروش تونسی بود که در پی توقیف چرخدستیاش توسط مقامات دولتی، در ۱۷ دسامبر ۲۰۱۰ (آذر 1389) خودسوزی کرد. پس از آن اعتراضات خونین سراسر تونس را دربر گرفت، که آن را انقلاب کرامت نامیدند و نام جهانیاش بهار عربی شد. هرچند پیشتر خیزشهای موردی ناشی از فقر و بیکاری و گرانی در کشورهای عربی وجود داشت، اما اینبار مردمِ ناامید از اصلاحات، بهسرعت شعار «الشعب یرید اسقاط النظام» یا «خواست ما سقوط نظام است» را برگزیدند. تقریبا یک ماه بعد در ژانویه 2011 (1389) پس از تظاهرات خونین مردم، زینالعابدین بنعلی رئیسجمهوری وقت تونس پس از 23 سال، قدرتی را که با کودتا بهدست آورده بود از دست داد و با میلیاردها دلار به عربستان سعودی فرار کرد. وی پیش از فرار اعلام کرده «صدای انقلاب را شنیده است» و حتی بهدیدار محمد بوعزیزیِ سوخته در بیمارستان رفته بود. سقوط بنعلی، انگیزهای برای خیزش انقلابی در دیگر کشورهای عربی و بخصوص مصر شد (دربارهی بهار عربی از مقالات ارزشمند ربیعی، 1397 و تقوی، 1396 در فصلنامهی دولتپژوهی بهره گرفتهام).
🔸 بهار عربی خیلی زود در دیگر کشورها به خزان پیوست و در کشورهای لیبی، سوریه و یمن با دخالت خارجی فاجعهبار گشت؛ اما در خود تونس تا این اواخر یعنی تا انحلال پارلمان در ژوئیه ۲۰۲۱ توسط «قیس سعید» رئیس جمهور کنونی، بهنظر میرسید که تداوم یافته است. اکثریت احزاب تونس این اقدام را کودتایی علیه دستاوردهای انقلاب 2011 دانستند. اما سعید که خود را ناجی خروج تونس از بحران میداند، در ژوئیه 2022 (مرداد ۱۴۰۱) پیشنویس قانون اساسی جدیدی را به همهپرسی گذاشت که در آن رئیس جمهور دارای احتیارات بسیار بیشتر از گذشته میشود. در اثر تحریم اکثریت احزاب تونس، تنها 25 درصد از واجدین شرایط در این همهپرسی شرکت کردند، اما «هیات عالی مستقل انتخابات تونس» با اعلام این که ۹۴.۶۰ درصد از شرکتکنندگان به تغییر قانونی اساسی رای مثبت دادهاند، قانون اساسی جدید را رسمیت بخشیده است....
@MostafaTajzadeh
متن کامل:
http://bit.ly/3GTej5x
#ایران_فردا
#کمال_اطهاری
#چگونگی_تحقق_آزادی
#جنبش_زن_زندگی_آزادی
#بررسی_تجربهی_بهار_عربی
https://t.me/iranfardamag
🔴محمد سلامتی: اعتراضات ۱۴۰۱ ربطی به خارجیها ندارد/ محدودیتها به بیاعتمادی بین مردم و حکومت دامن زده است
💢محمد سلامتی، دبیرکل سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی:
📌علت اصلی اعتراضات مردمی را باید در اهمالهای داخلی و عملکرد مسئولان جستجو کرد. به همین دلیل نباید اعتراضات این روزها را به خارجیها نسبت داد.
📌درزمینه سیاسی محدود کردن آزادیهای سیاسی، دخالتهای نادرست در انتخاباتهای مختلف و محدود کردن فعالیت احزاب و گروهها هزینهساز شدهاند. همچنین در عرصه فرهنگی سفت و سخت گرفتنهای ناموجه و در عرصه اجتماعی هم به گونهای عمل شده که به بیاعتمادی روز افزون بین مردم و حکومت دامن زده شده است.
📌بدیهی است خارجیها از شرایط و زمینههای پیش آمده به نفع خود استفاده یا بهتر است گفته شود، سوءاستفاده میکنند. اما اگر بخواهیم اولویت مطالبات را که میتواند مورد توجه اکثریت مردم باشد مشخص کنیم، بیتردید حل مشکلات اقتصادی و سیاسی است؛ لذا طبیعی به نظر میرسد که عمده معترضان پیگیر حل این مسائل باشند که متاسفانه، اما این مهم نه تنها اتفاق نیفتاده است، بلکه چشمانداز روشنی هم مشاهده نمیشود./رویداد۲۴
#عبدی_مدیا
🆔 @AbdiMedia @MostafaTajzadeh
💢محمد سلامتی، دبیرکل سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی:
📌علت اصلی اعتراضات مردمی را باید در اهمالهای داخلی و عملکرد مسئولان جستجو کرد. به همین دلیل نباید اعتراضات این روزها را به خارجیها نسبت داد.
📌درزمینه سیاسی محدود کردن آزادیهای سیاسی، دخالتهای نادرست در انتخاباتهای مختلف و محدود کردن فعالیت احزاب و گروهها هزینهساز شدهاند. همچنین در عرصه فرهنگی سفت و سخت گرفتنهای ناموجه و در عرصه اجتماعی هم به گونهای عمل شده که به بیاعتمادی روز افزون بین مردم و حکومت دامن زده شده است.
📌بدیهی است خارجیها از شرایط و زمینههای پیش آمده به نفع خود استفاده یا بهتر است گفته شود، سوءاستفاده میکنند. اما اگر بخواهیم اولویت مطالبات را که میتواند مورد توجه اکثریت مردم باشد مشخص کنیم، بیتردید حل مشکلات اقتصادی و سیاسی است؛ لذا طبیعی به نظر میرسد که عمده معترضان پیگیر حل این مسائل باشند که متاسفانه، اما این مهم نه تنها اتفاق نیفتاده است، بلکه چشمانداز روشنی هم مشاهده نمیشود./رویداد۲۴
#عبدی_مدیا
🆔 @AbdiMedia @MostafaTajzadeh
حال و هوای دیروزِ دارآباد
دیروز وزش بادی تند، هوای تهران را پاک و دلپذیر کرده بود. به اتفاق فرزندم راهی دارآباد شدیم، البته نه برای گردش و تفرج در دامنههای شمال شرقی تهران، بلکه برای دیدار با سید محمد خاتمی.
آقای خاتمی از اعلام کناره گیریام از سیاست دلنگران شده بود و میخواست دلیلش را بداند. دو ساعتی با هم در این باره گپ زدیم.
من برای آقای خاتمی به عنوان یک روحانی خوشفکر و فرهنگی و مداراجو همیشه احترامی عمیق قائل بودهام، گرچه نیش قلمم علیه برخی جنبههای نگاه و عملکرد سیاسی او معمولاً تیز بوده است.
جالب اینکه آقای خاتمی هم گفت که چند ماه پیش در صدد انجام همان کاری بوده که من انجام دادهام یعنی اعلام کنارهگیری از سیاستِ روزمره و دلمشغولی به کارهای نظری و فکری و فرهنگی، اما تحولات ماههای اخیر وی را از این کار بازداشته است.
به او گفتم به خلاف ظاهر اوضاع، یکی از احتمالات آینده، اقبالِ دوبارۀ جامعه به اوست. خندید و گفت؛ دیگه از من گذشته است! گفتم؛ گردش روزگار اما غریب است....
#احمد_زیدآبادی
#محمد_خاتمی
#دارآباد
#کناره_گیری_از_سیاست
#گردش_روزگار
@ahmadzeidabad
https://instagram.com/ahmadzeidabadiii @MostafaTajzadeh
دیروز وزش بادی تند، هوای تهران را پاک و دلپذیر کرده بود. به اتفاق فرزندم راهی دارآباد شدیم، البته نه برای گردش و تفرج در دامنههای شمال شرقی تهران، بلکه برای دیدار با سید محمد خاتمی.
آقای خاتمی از اعلام کناره گیریام از سیاست دلنگران شده بود و میخواست دلیلش را بداند. دو ساعتی با هم در این باره گپ زدیم.
من برای آقای خاتمی به عنوان یک روحانی خوشفکر و فرهنگی و مداراجو همیشه احترامی عمیق قائل بودهام، گرچه نیش قلمم علیه برخی جنبههای نگاه و عملکرد سیاسی او معمولاً تیز بوده است.
جالب اینکه آقای خاتمی هم گفت که چند ماه پیش در صدد انجام همان کاری بوده که من انجام دادهام یعنی اعلام کنارهگیری از سیاستِ روزمره و دلمشغولی به کارهای نظری و فکری و فرهنگی، اما تحولات ماههای اخیر وی را از این کار بازداشته است.
به او گفتم به خلاف ظاهر اوضاع، یکی از احتمالات آینده، اقبالِ دوبارۀ جامعه به اوست. خندید و گفت؛ دیگه از من گذشته است! گفتم؛ گردش روزگار اما غریب است....
#احمد_زیدآبادی
#محمد_خاتمی
#دارآباد
#کناره_گیری_از_سیاست
#گردش_روزگار
@ahmadzeidabad
https://instagram.com/ahmadzeidabadiii @MostafaTajzadeh
فردای بهتر (مصطفی تاجزاده) pinned «📝📝📝 در آخرین روزهای رضا شاه ✅این کتاب ترسیمکنندهٔ مجموعه رخدادهای شگرفی است که درنهایت منتهی شدند به درگیری عمیق امریکا در امور ایران. آغاز روایت مرور سریع فراز و نشیب رقابتهای بریتانیا و روسیه است بر سر ایران، از دوران پتر کبیر تا جنگ جهانی دوم. اواخر…»
📝📝📝فوتبالیستها در سرزمینعجایب
✍️ دكتر_ناصر_مهدوي
✅زندگی در ایران مرا به یاد رمان آلیس در سرزمین عجایب انداخت.
اینجا سرزمینی است که خوب بودن و خوب زندگی کردن در آن بسیار دشوار است.
✅زیرا اگر بخواهی خوب باشی؛ تقریبا دیگر نمیتوانی موفق باشی.یک تاجر و یا کاسب اگر بخواهد خوب باشد؛ نباید رشوه بپردازد؛ نباید قانون را دور بزند؛ نباید اهل رانت و پارتیبازی باشد؛ در این صورت نمی تواند در امر کسب و تجارت موفق باشد و کارهایش لنگ و تنگ باقی میماند. به همین دلیل مجبور است گاهی چشم اخلاق را کور کند تا بلکه موفق شود و کسب و کار خود را پیش برد ۰
✅با مثالی که زدم باید بگویم وضعیت یک هنرمند و یا یک فوتبالیست حرفهای هم در این کشور مانند همان تاجر و کاسب همیناست
تیم ملی فوتبال ؛ دو بازی متفاوت داشت؛ دو نتیجه متفاوت گرفت و درس بزرگی از آن بجای گذاشت ۰ آنها در دو بازی متفاوت نشان دادند که اگر بخواهند خوب باشند البته در این کشور؛ دیگر باید فاتحه موفقیت را بخوانند و اگر قرار است موفق باشند؛ نباید به فکر اخلاق و خوب زیستن باشند
✅در بازی نخست تصمیم گرفتند که خوب باشند؛ کنار مردم داغدیده با نخواندن سرور جمهوری اسلامی؛ از مردم دلجویی کنند ۰
✅تصمیم گرفتند مانند دختر قهرمان صخرهنورد از صخره اخلاق و شرافت بالا روند و در قلب مردم ؛ اون بالا بالاها جای بگیرند ۰ اما با انتخاب این راه متوجه شدند که نتیجه را به حریف واگذار کردهاند و از همه بدترحرفه فوتبالی آنها که دست کم در سال ۷۰ میلیارد برایشان سود و در آمد دارد با خطر روبرو شده و همه آن موفقیتهای خیره کنند دنیویشان؛ به خطر افتاده است ۰ خوب چه کردند ؟
✅پیش از بازی دوم؛ خبردار شدند که وریا غفوری؛ همبازی و کاپیتان سابق آنها؛ راه خوبان را انتخاب کرده؛ در کنار علیدایی و علیکریمی تصمیم گرفته پسر خوبی باشد و به سهم انسانی خود باری از دوش مردم رنج دیده بردارد ۰ اما سر از زندان در آورده و تاوان خوب زیستن را پرداخته است ۰ این یعنی وداع با موفقیت؛ وداع با درآمدهای بی دردسر لذتبخش میلیاردی، لذا فوتبالیستهای محترم با توصیه سر مربی و مقامات فدراسيون فوتبال ؛ تصمیم گرفتند بجای آنکه خوب باشند؛ پیام مردم رنجور خود را به گوش جهانیان برسانند و با خانوادههای داغدیده همدردی کنند؛ به فکر آینده خود و زندگی چشم نواز لاکچری خود باشند. از همینروی؛ هم با اشتیاق سرود جمهوری اسلامی را خواندند؛ هم حریف را شکست دادند؛ هم دلحاکمان را شاد کردند و هم البته پاداش نجومی دریافت کردند و با خود گفتند؛ گور پدر ملت، پولهای میلیاردی را عشق است
✅باور کنید من این فوتبالیستهای جوان را سرزنش نمیکنم. اتفاقا قصد این بود تا بگویم که ساختار کشورم ایران طوری است که شرافتمندانه زیستن و خوب ماندن در آن دشوار است و نیازمند داشتن دلهای نیرومند است ۰
✅در اعتراضهای اخیر؛ تنها فوتبالیستها نبودند که به چنین تعارضِ دردناکی گرفتار شدند، در عرصه روشنفکری نیز ماجرا از همین قرار بود ۰ برخی تصمیم گرفتند که کنار مردم باشند؛ به خشونتهای جاری اعتراض کنند و اخلاق را فدای عافیت نکنند. این جماعت هزینه دادند برخی مانند محمدفاضلی و بسیاری از دانشجویان عزیز از دانشگاه اخراج شدند و برخی نیز به زندان رفتند. اما گروه دیگری از جماعت روشنفکران و فیلسوفان که پیش از اعتراضها صدایشان از چهار سوی عالم به گوش میرسید و درسهای بزرگ زندگی میدادند؛ ترجیح دادند خاموش باشند؛ سکوتکنند تا فردا که ماجرا به پایان رسید؛ باز کار و کاسبی خود را از دست ندهند ؛ کتاب بخوانند؛ کتاب ترجمه کنند و بی دردسر در فضای مجازی شاهنشاهی کرده و محبوب قلوب حواریون خود باشند ۰
✅بنابر این اینجا سرزمینعجایب است. اگر میخواهی خوب باشی و دردمندانه بر فراز بلندیهای انسانیت بایستی؛ پس باید بدون ترس ؛ تاوان بپردازی و سختیها را تحمل کنی و اِلا انتخاب زندگی شرافتمندانه بدون پرداخت هزینههای سنگین کار بس دشواری خواهد بود.
✅مردم راه اول را انتخاب کردهاند یعنی میخواهند خوب باشند و چنان تغییری در نظام سیاسی ببینند که بین خوبی و موفقیت جنگ و تعارضی نباشد ۰ مردم می خواهند در کنار خوبی ؛ موفق باشند به همین دلیل اعتراض دارند و این نحوه از زندگی را برنمی تابند
🍃ناز پروده تنعم نبرد راه به دوست
عاشقی شیوه رندان بلا کش باشد🍃
@MostafaTajzadeh
✍️ دكتر_ناصر_مهدوي
✅زندگی در ایران مرا به یاد رمان آلیس در سرزمین عجایب انداخت.
اینجا سرزمینی است که خوب بودن و خوب زندگی کردن در آن بسیار دشوار است.
✅زیرا اگر بخواهی خوب باشی؛ تقریبا دیگر نمیتوانی موفق باشی.یک تاجر و یا کاسب اگر بخواهد خوب باشد؛ نباید رشوه بپردازد؛ نباید قانون را دور بزند؛ نباید اهل رانت و پارتیبازی باشد؛ در این صورت نمی تواند در امر کسب و تجارت موفق باشد و کارهایش لنگ و تنگ باقی میماند. به همین دلیل مجبور است گاهی چشم اخلاق را کور کند تا بلکه موفق شود و کسب و کار خود را پیش برد ۰
✅با مثالی که زدم باید بگویم وضعیت یک هنرمند و یا یک فوتبالیست حرفهای هم در این کشور مانند همان تاجر و کاسب همیناست
تیم ملی فوتبال ؛ دو بازی متفاوت داشت؛ دو نتیجه متفاوت گرفت و درس بزرگی از آن بجای گذاشت ۰ آنها در دو بازی متفاوت نشان دادند که اگر بخواهند خوب باشند البته در این کشور؛ دیگر باید فاتحه موفقیت را بخوانند و اگر قرار است موفق باشند؛ نباید به فکر اخلاق و خوب زیستن باشند
✅در بازی نخست تصمیم گرفتند که خوب باشند؛ کنار مردم داغدیده با نخواندن سرور جمهوری اسلامی؛ از مردم دلجویی کنند ۰
✅تصمیم گرفتند مانند دختر قهرمان صخرهنورد از صخره اخلاق و شرافت بالا روند و در قلب مردم ؛ اون بالا بالاها جای بگیرند ۰ اما با انتخاب این راه متوجه شدند که نتیجه را به حریف واگذار کردهاند و از همه بدترحرفه فوتبالی آنها که دست کم در سال ۷۰ میلیارد برایشان سود و در آمد دارد با خطر روبرو شده و همه آن موفقیتهای خیره کنند دنیویشان؛ به خطر افتاده است ۰ خوب چه کردند ؟
✅پیش از بازی دوم؛ خبردار شدند که وریا غفوری؛ همبازی و کاپیتان سابق آنها؛ راه خوبان را انتخاب کرده؛ در کنار علیدایی و علیکریمی تصمیم گرفته پسر خوبی باشد و به سهم انسانی خود باری از دوش مردم رنج دیده بردارد ۰ اما سر از زندان در آورده و تاوان خوب زیستن را پرداخته است ۰ این یعنی وداع با موفقیت؛ وداع با درآمدهای بی دردسر لذتبخش میلیاردی، لذا فوتبالیستهای محترم با توصیه سر مربی و مقامات فدراسيون فوتبال ؛ تصمیم گرفتند بجای آنکه خوب باشند؛ پیام مردم رنجور خود را به گوش جهانیان برسانند و با خانوادههای داغدیده همدردی کنند؛ به فکر آینده خود و زندگی چشم نواز لاکچری خود باشند. از همینروی؛ هم با اشتیاق سرود جمهوری اسلامی را خواندند؛ هم حریف را شکست دادند؛ هم دلحاکمان را شاد کردند و هم البته پاداش نجومی دریافت کردند و با خود گفتند؛ گور پدر ملت، پولهای میلیاردی را عشق است
✅باور کنید من این فوتبالیستهای جوان را سرزنش نمیکنم. اتفاقا قصد این بود تا بگویم که ساختار کشورم ایران طوری است که شرافتمندانه زیستن و خوب ماندن در آن دشوار است و نیازمند داشتن دلهای نیرومند است ۰
✅در اعتراضهای اخیر؛ تنها فوتبالیستها نبودند که به چنین تعارضِ دردناکی گرفتار شدند، در عرصه روشنفکری نیز ماجرا از همین قرار بود ۰ برخی تصمیم گرفتند که کنار مردم باشند؛ به خشونتهای جاری اعتراض کنند و اخلاق را فدای عافیت نکنند. این جماعت هزینه دادند برخی مانند محمدفاضلی و بسیاری از دانشجویان عزیز از دانشگاه اخراج شدند و برخی نیز به زندان رفتند. اما گروه دیگری از جماعت روشنفکران و فیلسوفان که پیش از اعتراضها صدایشان از چهار سوی عالم به گوش میرسید و درسهای بزرگ زندگی میدادند؛ ترجیح دادند خاموش باشند؛ سکوتکنند تا فردا که ماجرا به پایان رسید؛ باز کار و کاسبی خود را از دست ندهند ؛ کتاب بخوانند؛ کتاب ترجمه کنند و بی دردسر در فضای مجازی شاهنشاهی کرده و محبوب قلوب حواریون خود باشند ۰
✅بنابر این اینجا سرزمینعجایب است. اگر میخواهی خوب باشی و دردمندانه بر فراز بلندیهای انسانیت بایستی؛ پس باید بدون ترس ؛ تاوان بپردازی و سختیها را تحمل کنی و اِلا انتخاب زندگی شرافتمندانه بدون پرداخت هزینههای سنگین کار بس دشواری خواهد بود.
✅مردم راه اول را انتخاب کردهاند یعنی میخواهند خوب باشند و چنان تغییری در نظام سیاسی ببینند که بین خوبی و موفقیت جنگ و تعارضی نباشد ۰ مردم می خواهند در کنار خوبی ؛ موفق باشند به همین دلیل اعتراض دارند و این نحوه از زندگی را برنمی تابند
🍃ناز پروده تنعم نبرد راه به دوست
عاشقی شیوه رندان بلا کش باشد🍃
@MostafaTajzadeh
✍️بیژن اشتری/مترجم و نویسنده
✅با خودم فکر میکنم شاید بتوانند انقلاب کف خیابان را برای چند صباحی جمع کنند اما با این انقلاب عظیمی که در ذهن ایرانیها رخ داده چه میتوانند کرد؟ این یکی جمعکردنی نیست و به نظر میرسد تازه آغاز شده است.مفهوم جدید انقلاب ملی ایرانی از این تصور و خیال نیرو میگیرد که تاریخ ایران ناگهان از نو آغاز میشود و داستانی سراسر نو که هیچگاه قبلا گفته یا دانسته نشده بهزودی شروع خواهد شد.
✅ما با نیرویی سترگ روبرو هستیم که میخواهد همه را خواهی نخواهی مقهور خود سازد و به قول روسو "مردمان را مجبور به آزاد شدن " کند. "نمیدانم اسمش را به قول توکویل "شور آزادی همگانی" بگذارم یا به قول هانا آرنت "کینه شورانگیز".آنچه در این جوانها میبینم اشتیاق، غرور،آرمانخواهی و نوعی احساس قدرت مطلق است.دنیا را میخواهند و همین حالا هم میخواهند.ناممکن را طلب میکنند و در عین حال خود را واقعگرا میدانند.عزم خودپسندانهای دارند برای داشتن و رسیدن به هر چیز ناممکن و بعید.
✅آنها خبر از ظهور ارادهای میدهند که نمونهاش را کمتر در تاریخ این آب و خاک دیدهایم.طلب انقلاب دارند به جای طلب قدرت سیاسی. بیش از آنکه در پی تغییر فضای سیاسی باشند خواهان تغییر در تمامیت زندگیاند.خواهان براندازی رسوم، رفتارها، سلایق و تابوهای کهناند و سر سازگاری با مداراجویی و میانهروی آدمهایی از جنس من ندارند. آنها مفهوم فروپاشی را تا مرتبه ستایش و تقدیس بالا بردهاند و ناتوانی خود را برای زیستن در دنیای تضادها و ناسازگاریها فریاد کشیدهاند.اینها هیچ اقتدار و مشروعیتی را به رسمیت نمیشناسند و شورش اجتماعی و فرهنگیای را آغاز کردهاند که برگشت ناپذیر به نظر میرسد.آنها میخواهند زندگیای را زندگی کنند که همیشه رویای آن را در سر داشتهاند.برخی چیزها بهراستی برگشت ناپذیر و نابودنشدنیست، حتی اگر مطمئن نباشی آخرش دقیقا به کجا ختم خواهد شد.
@MostafaTajzadeh
✅با خودم فکر میکنم شاید بتوانند انقلاب کف خیابان را برای چند صباحی جمع کنند اما با این انقلاب عظیمی که در ذهن ایرانیها رخ داده چه میتوانند کرد؟ این یکی جمعکردنی نیست و به نظر میرسد تازه آغاز شده است.مفهوم جدید انقلاب ملی ایرانی از این تصور و خیال نیرو میگیرد که تاریخ ایران ناگهان از نو آغاز میشود و داستانی سراسر نو که هیچگاه قبلا گفته یا دانسته نشده بهزودی شروع خواهد شد.
✅ما با نیرویی سترگ روبرو هستیم که میخواهد همه را خواهی نخواهی مقهور خود سازد و به قول روسو "مردمان را مجبور به آزاد شدن " کند. "نمیدانم اسمش را به قول توکویل "شور آزادی همگانی" بگذارم یا به قول هانا آرنت "کینه شورانگیز".آنچه در این جوانها میبینم اشتیاق، غرور،آرمانخواهی و نوعی احساس قدرت مطلق است.دنیا را میخواهند و همین حالا هم میخواهند.ناممکن را طلب میکنند و در عین حال خود را واقعگرا میدانند.عزم خودپسندانهای دارند برای داشتن و رسیدن به هر چیز ناممکن و بعید.
✅آنها خبر از ظهور ارادهای میدهند که نمونهاش را کمتر در تاریخ این آب و خاک دیدهایم.طلب انقلاب دارند به جای طلب قدرت سیاسی. بیش از آنکه در پی تغییر فضای سیاسی باشند خواهان تغییر در تمامیت زندگیاند.خواهان براندازی رسوم، رفتارها، سلایق و تابوهای کهناند و سر سازگاری با مداراجویی و میانهروی آدمهایی از جنس من ندارند. آنها مفهوم فروپاشی را تا مرتبه ستایش و تقدیس بالا بردهاند و ناتوانی خود را برای زیستن در دنیای تضادها و ناسازگاریها فریاد کشیدهاند.اینها هیچ اقتدار و مشروعیتی را به رسمیت نمیشناسند و شورش اجتماعی و فرهنگیای را آغاز کردهاند که برگشت ناپذیر به نظر میرسد.آنها میخواهند زندگیای را زندگی کنند که همیشه رویای آن را در سر داشتهاند.برخی چیزها بهراستی برگشت ناپذیر و نابودنشدنیست، حتی اگر مطمئن نباشی آخرش دقیقا به کجا ختم خواهد شد.
@MostafaTajzadeh
Telegram
attach 📎
🔰 آخرش چه می شود؟
🖋 کیومرث اشتریان
اینکه چه می شود، بستگی به رفتار شما دارد. روز سه شنبه هفته گذشته در محوطه دانشگاه تهران از نزدیک شاهد رخدادها بودم. هر کسی می تواند شرح خود را از آنچه دیده است بیان کند. من به شرح وقایع نمی پردازم. تحلیل بسیار ساده ای از پیامدهای رفتارها را از منظر خود می نویسم.
شما اگر در برابر اعتراضات مسالمت آمیز از خود خشونت به خرج دهید:
اولا: معترضان کینه به دل می گیرند.
ثانیا، به تدریج ترس شان از خشونت شما زایل می شود و این برخوردها برای شان عادی می شود.
ثالثا، احساس شجاعت و غرور می کنند.
رابعا، دیگران هم بتدریج به آنان می پیوندند.
خامسا، اعتراضات در زندگی همگان نهادینه و پایدار می شود و به بخشی از زندگی روزمره شان تبدیل می شود و به شکل دیرپایی در طی زمان ادامه می یابد؛
بنا براین بر خلاف تصور، برخورد با معترضان و جلوگیری از حق قانونی آنان اعتراض ها را “جمع” نمی کند بلکه “کشدار” می کند. در واقع همچون «دوئل» بازانی می شوید که بدون سلاح در گِل به نبرد خود ادامه می دهید. “دوئل در گِل” ادامه دارترین نوع مواجهه است چون هیچیک نمی تواند دیگری را از بین ببرد. البته ممکن است گفته شود که اگر برخورد نکنیم موج گسترش می یابد. در پاسخ می توان گفت:
اولا، بیان اعتراض از خشم می کاهد و در صورت رسیدگی به مطالبات احتمال کشدار بودن را می کاهد.
ثانیا، عدم برخورد، احساس همدلی بین طرفین را بیشتر می کند. در هنگامه «دوئل در گِل» شفقت، «راه حل» مناسبی است و خشونت، «نا راه حل».
ثالثا، قانون، اعتراضات غیرخشونت آمیز را منع نکرده است. مگر آنکه اساسا نخواهید هیچ تغییری در رویه انسدادی خود به عمل آورید.
خب! در این صورت خود می دانید و مملکتتان؛ همین.
چه باید کرد؟
۱. راه حل اساسی و دراز مدت یک راه حل سیاسی- اجتماعی است و گشایش آغوش به تنوع سیاسی- فرهنگی ایرانیان. شماری از راه حل های حقوقی و سیاسی را پیش از این بیان کرده ام. اینک برخی راه حل های مقطعی:
۲. اینکه منبری های مشهور شیپورِ تحریک بنوازند و با لفاظی های میان تهی بر آتش کینه بیافزایند باید متوقف شود. این لفاظی ها شماری از جوانان را بیش از پیش تحریک می کند و بهانه برای جنایت کارانی فراهم می کند که خود در پشت صحنه نشسته اند. انبار مهمات زخم های توده ای را فعال نکنید. لفاظی های شما «کاتالیزوریست» که فقط بشکه های باروت دردها و زخم ها را به هم متصل می کند. هنوز نمی دانید که با جامعه چه کرده اید. از مشاهدات میدانی چنین برمی آید که «سیاست جدیت» در دستور کار قرار گرفته است. این سیاست که در نوع مواجهه خیابانی متجلی شده است اگر چه ممکن است برخی را بترساند و از کارزار به کنار بکشاند اما مهمترین آسیب آن این است که نه تنها «دوئل» را طولانی تر می کند بلکه “خودی” ها را هم بشدت بیزار می کند. «راه حل توده ای» را که جمهوری اسلامی تا کنون برای مقابله با اعتراضات بکار می برده است از استراتژی های فصل منازعه کنار می گذارد یا حداقل آن را بسیار کم رمق می کند. کنار گذاشتن مردم برای کشور و نظام خطرناک است؛ هر چند قابل پیش بینی بود. شمار گسترده ای از این جوانان از جنس دیگری اند. اینها را باید شناخت. اینان سرشار از کینه های گوناگون و آرزوهای ناشناخته اند که به گفت نیاید. بشکه هایی باروتی از اینان در جامعه وجود دارد. این بشکه ها به هم متصل اند. سعی کنید به مطالبات رسیدگی کنید نه اینکه بشکه ها را ناخنک بزنید. شما با خانه های تیمی گروهک های «سکتاریست» دهه ۶۰ مواجه نیستید که از جامعه بریده بودند. شمار وسیعی از اینان هم به لحاظ فرهنگی و هم به لحاظ نیازهای اولیه زندگی تحت فشارند و مهمتر آنکه به همه اقشار و لایه های جامعه متصل اند؛ چون در خانواده و کوچه و بازارند. اساسا زرادخانه “فکری” آنان خانواده است. اینها را تحریک نکنید. اساسا شما اینان را نمی شناسید. به قول آن مقام مسئول “دچار فلج تحلیلی” شده اید.
اساسا نمی توانید با اینان گفتگو کنید؛ مگر کسانی دیگر. نیروهای مدنی را هم که برای خود باقی نگذاشته اید که بتوانند پا درمیانی کنند. ..
متن کامل در اینسنت ویو
cutt.ly/u1xmUH3
🔁@MostafaTajzadeh
شبکه جامعهشناسی
@SocioNet
🖋 کیومرث اشتریان
اینکه چه می شود، بستگی به رفتار شما دارد. روز سه شنبه هفته گذشته در محوطه دانشگاه تهران از نزدیک شاهد رخدادها بودم. هر کسی می تواند شرح خود را از آنچه دیده است بیان کند. من به شرح وقایع نمی پردازم. تحلیل بسیار ساده ای از پیامدهای رفتارها را از منظر خود می نویسم.
شما اگر در برابر اعتراضات مسالمت آمیز از خود خشونت به خرج دهید:
اولا: معترضان کینه به دل می گیرند.
ثانیا، به تدریج ترس شان از خشونت شما زایل می شود و این برخوردها برای شان عادی می شود.
ثالثا، احساس شجاعت و غرور می کنند.
رابعا، دیگران هم بتدریج به آنان می پیوندند.
خامسا، اعتراضات در زندگی همگان نهادینه و پایدار می شود و به بخشی از زندگی روزمره شان تبدیل می شود و به شکل دیرپایی در طی زمان ادامه می یابد؛
بنا براین بر خلاف تصور، برخورد با معترضان و جلوگیری از حق قانونی آنان اعتراض ها را “جمع” نمی کند بلکه “کشدار” می کند. در واقع همچون «دوئل» بازانی می شوید که بدون سلاح در گِل به نبرد خود ادامه می دهید. “دوئل در گِل” ادامه دارترین نوع مواجهه است چون هیچیک نمی تواند دیگری را از بین ببرد. البته ممکن است گفته شود که اگر برخورد نکنیم موج گسترش می یابد. در پاسخ می توان گفت:
اولا، بیان اعتراض از خشم می کاهد و در صورت رسیدگی به مطالبات احتمال کشدار بودن را می کاهد.
ثانیا، عدم برخورد، احساس همدلی بین طرفین را بیشتر می کند. در هنگامه «دوئل در گِل» شفقت، «راه حل» مناسبی است و خشونت، «نا راه حل».
ثالثا، قانون، اعتراضات غیرخشونت آمیز را منع نکرده است. مگر آنکه اساسا نخواهید هیچ تغییری در رویه انسدادی خود به عمل آورید.
خب! در این صورت خود می دانید و مملکتتان؛ همین.
چه باید کرد؟
۱. راه حل اساسی و دراز مدت یک راه حل سیاسی- اجتماعی است و گشایش آغوش به تنوع سیاسی- فرهنگی ایرانیان. شماری از راه حل های حقوقی و سیاسی را پیش از این بیان کرده ام. اینک برخی راه حل های مقطعی:
۲. اینکه منبری های مشهور شیپورِ تحریک بنوازند و با لفاظی های میان تهی بر آتش کینه بیافزایند باید متوقف شود. این لفاظی ها شماری از جوانان را بیش از پیش تحریک می کند و بهانه برای جنایت کارانی فراهم می کند که خود در پشت صحنه نشسته اند. انبار مهمات زخم های توده ای را فعال نکنید. لفاظی های شما «کاتالیزوریست» که فقط بشکه های باروت دردها و زخم ها را به هم متصل می کند. هنوز نمی دانید که با جامعه چه کرده اید. از مشاهدات میدانی چنین برمی آید که «سیاست جدیت» در دستور کار قرار گرفته است. این سیاست که در نوع مواجهه خیابانی متجلی شده است اگر چه ممکن است برخی را بترساند و از کارزار به کنار بکشاند اما مهمترین آسیب آن این است که نه تنها «دوئل» را طولانی تر می کند بلکه “خودی” ها را هم بشدت بیزار می کند. «راه حل توده ای» را که جمهوری اسلامی تا کنون برای مقابله با اعتراضات بکار می برده است از استراتژی های فصل منازعه کنار می گذارد یا حداقل آن را بسیار کم رمق می کند. کنار گذاشتن مردم برای کشور و نظام خطرناک است؛ هر چند قابل پیش بینی بود. شمار گسترده ای از این جوانان از جنس دیگری اند. اینها را باید شناخت. اینان سرشار از کینه های گوناگون و آرزوهای ناشناخته اند که به گفت نیاید. بشکه هایی باروتی از اینان در جامعه وجود دارد. این بشکه ها به هم متصل اند. سعی کنید به مطالبات رسیدگی کنید نه اینکه بشکه ها را ناخنک بزنید. شما با خانه های تیمی گروهک های «سکتاریست» دهه ۶۰ مواجه نیستید که از جامعه بریده بودند. شمار وسیعی از اینان هم به لحاظ فرهنگی و هم به لحاظ نیازهای اولیه زندگی تحت فشارند و مهمتر آنکه به همه اقشار و لایه های جامعه متصل اند؛ چون در خانواده و کوچه و بازارند. اساسا زرادخانه “فکری” آنان خانواده است. اینها را تحریک نکنید. اساسا شما اینان را نمی شناسید. به قول آن مقام مسئول “دچار فلج تحلیلی” شده اید.
اساسا نمی توانید با اینان گفتگو کنید؛ مگر کسانی دیگر. نیروهای مدنی را هم که برای خود باقی نگذاشته اید که بتوانند پا درمیانی کنند. ..
متن کامل در اینسنت ویو
cutt.ly/u1xmUH3
🔁@MostafaTajzadeh
شبکه جامعهشناسی
@SocioNet
#اختصاصی
🔰اصلاحات به وقت ِ«خود اصلاحی»
✍🏻عباس موسایی
🔸سیدمحمد خاتمی در آخرین اظهار نظر خود، از مفهوم «خود اصلاحی » رونمایی کرده اند؛ مفهومی که با تعمق در آنچه در سپهر سیاسی ایران می گذرد، می تواند کلید ِ قفل و بحرانی باشد که فروبستگی ِ های فزاینده بر «زیست سیاست» ِ خطه ی ما ، تحمیل کرده است.
🔸خود اصلاحیِ مد نظر خاتمی یعنی؛ فروبستگی در عرصه ی سیاست به وقت اکنون، بیش از هر چیز محصول ِ عبور از امر سیاسی و ایدئولوژیزه شدن سیاست است و غیر از کلیدی از جنس سیاست، گشایش پذیر نیست و در این راستا اصلاحی همه جانبه نگرانه را طلب می کند ؛ به نحوی که همه ی برسازندگان امر سیاسی در آن مشارکت کنند.
🔸مفهوم «خود اصلاحی» در بطن و متن ِ خود، دعوتی است به بازیابی ِ امر سیاسی توسط ِ همه ی برسازندگان ، از این رو قبل از هر چیز دعوت به ایدئولوژی زدایی از سیاست است، که خشونت(جنگ) از جایی آغاز می شود که سیاست پایان می یابد و در خطه ی سیاسی/فرهنگی ما، ایدئولوژی، سیاست را به بن بست کشانیده است.
🔸دعوت ِ خاتمی به «خود اصلاحی» دعوت به میدان داری ِ سیاست و پایان دادن به خشونت ِ برآمده از هر چه ایدئولوژی است، می باشد.
🔸مفهوم ِ «خود اصلاحی» خاتمی را می بایست معطوف به روایت ِ ایشان از امر سیاسی باز شناخت؛ آنچه از دوم خرداد بدینسو در نظر و عمل در چارچوب رها ساز ِ گفتمان و رها از آگاهی های کاذب ِ ایدئولوژیکی می پروراند و بر ابتنای حاکمیت بر اراده ی ملت معطوف است.
🔸«ملت» در مانیفست خاتمی متشکل از «شهروندان ِ آزاد و برابر » است که «حاکمیت» ، بر آمده ِ از اراده ی ایشان است.
🔸«خود اصلاحی» خاتمی یعنی زمینه و زمانه پروردگی اصلاحاتی که «ملت»ِ ایران برای استقرار ِ حق ِ حاکمیت ِ ملی از مشروطیت بدینسو جست و جو می کنند. او که سیاست را از دریچه ی اخلاق، عقلانیت، انسانیت و دیانت می نگرد، تلخکامی انسان ِ ایرانی در عصر عسرت ِ سیاست را تاب نمی آورد و علیرغم آگاهی از مواضع و واکنش های جریانات ِ اصلاح ستیز، در دورانی که احساسات ِ ایدئولوژیک از دو سوی ماجرا بر سپهر سیاسی میهن سایه افکنده اند، در کسوت ِ سیاست ورزی روشن اندیش، دلیرانه ظاهر شده و دوباره صلا و ندای اصلاح سر می دهد. ندایی که بارها و بارها با سدها و موانع، نشنیدن ها و بی محلی ها مواجه شده است، اما در ذهن و ضمیر، طینت ِ انسانی و مانیفست و سمفونی خاتمی، همچنان نواخته می شود.
🔸اگر با ارجاع به ماکس وبر در سخنرانی معروفِ «سیاست به مثابه حرفه»، سیاست را «عبوری سخت و کند از خلال موانعی درشت و دشوار» بدانیم «عبوری شورمندانه و همزمان سنجیده.»، آنگاه خاتمی را می توان سیاست ورزی دانست که اصلاح گری را علیرغم ِ فهم ِ عمیق اش از موانع ِ درشت و دشوار، شورمندانه و سنجشگرانه برگزیده است.
🔸سیاست ورز ِ اصلاح گر ِ عصر ِ ما ، دلیرانه و پیشروانه، هراسناک از تداوم بیراهه روی ِ خشونت زا ، صبورانه و مسئولانه، آبرو در طبق ِ اخلاص می نهد و سخت رویانه از آنچه ناممکن می نمایاند، طلب ِ ممکن می کند؛«این کاملاً درست است، و همهی تجربهی تاریخ گواه درستی آن است، که اگر کسی پیشتر سودای رسیدن به هیچ ناممکنی را در سر نپرورانده و سخترویانه در جهان پی نگرفته بود، آنچه امروز امکانپذیر است، هرگز ممکن نمیشد.»
🔸وبر، همچنین خلق ِ ممکن از ناممکن را نیازمندِ وجود ِ راهبران ِ پیشرو و قهرمان می داند. خاتمی اما هر چند از قرار گرفتن در موضع ِ رهبری و قهرمانی، اجتناب می ورزد، اما شجاعت و دلیری اش در پیگیری ِ امر ِ اصلاح، علیرغم ِ موانع ِ سخت و سترگ، همچنان او را در کسوت ِ راهبر ِ اصلاحات در ایران ، برساخته است.
🔸خاتمی را اگر با این تعریف ماکس وبر از سیاست بسنجیم، سیاست مردی است که «علیرغم ِ همه ی این ها»، از اصلاح جویی دست بر نمی دارد؛«و حتی کسانی که نه رهبر و پیشرو اند، نه قهرمان، باید چندان شجاع و دلاور باشند که دلشان حتی از فروریختن همهی امیدها نلرزد.
🔰در لینک زیر بخوانید:
https://sobhema.news/?p=22141
@MostafaTajzadeh
@sobhema_ir
🔰اصلاحات به وقت ِ«خود اصلاحی»
✍🏻عباس موسایی
🔸سیدمحمد خاتمی در آخرین اظهار نظر خود، از مفهوم «خود اصلاحی » رونمایی کرده اند؛ مفهومی که با تعمق در آنچه در سپهر سیاسی ایران می گذرد، می تواند کلید ِ قفل و بحرانی باشد که فروبستگی ِ های فزاینده بر «زیست سیاست» ِ خطه ی ما ، تحمیل کرده است.
🔸خود اصلاحیِ مد نظر خاتمی یعنی؛ فروبستگی در عرصه ی سیاست به وقت اکنون، بیش از هر چیز محصول ِ عبور از امر سیاسی و ایدئولوژیزه شدن سیاست است و غیر از کلیدی از جنس سیاست، گشایش پذیر نیست و در این راستا اصلاحی همه جانبه نگرانه را طلب می کند ؛ به نحوی که همه ی برسازندگان امر سیاسی در آن مشارکت کنند.
🔸مفهوم «خود اصلاحی» در بطن و متن ِ خود، دعوتی است به بازیابی ِ امر سیاسی توسط ِ همه ی برسازندگان ، از این رو قبل از هر چیز دعوت به ایدئولوژی زدایی از سیاست است، که خشونت(جنگ) از جایی آغاز می شود که سیاست پایان می یابد و در خطه ی سیاسی/فرهنگی ما، ایدئولوژی، سیاست را به بن بست کشانیده است.
🔸دعوت ِ خاتمی به «خود اصلاحی» دعوت به میدان داری ِ سیاست و پایان دادن به خشونت ِ برآمده از هر چه ایدئولوژی است، می باشد.
🔸مفهوم ِ «خود اصلاحی» خاتمی را می بایست معطوف به روایت ِ ایشان از امر سیاسی باز شناخت؛ آنچه از دوم خرداد بدینسو در نظر و عمل در چارچوب رها ساز ِ گفتمان و رها از آگاهی های کاذب ِ ایدئولوژیکی می پروراند و بر ابتنای حاکمیت بر اراده ی ملت معطوف است.
🔸«ملت» در مانیفست خاتمی متشکل از «شهروندان ِ آزاد و برابر » است که «حاکمیت» ، بر آمده ِ از اراده ی ایشان است.
🔸«خود اصلاحی» خاتمی یعنی زمینه و زمانه پروردگی اصلاحاتی که «ملت»ِ ایران برای استقرار ِ حق ِ حاکمیت ِ ملی از مشروطیت بدینسو جست و جو می کنند. او که سیاست را از دریچه ی اخلاق، عقلانیت، انسانیت و دیانت می نگرد، تلخکامی انسان ِ ایرانی در عصر عسرت ِ سیاست را تاب نمی آورد و علیرغم آگاهی از مواضع و واکنش های جریانات ِ اصلاح ستیز، در دورانی که احساسات ِ ایدئولوژیک از دو سوی ماجرا بر سپهر سیاسی میهن سایه افکنده اند، در کسوت ِ سیاست ورزی روشن اندیش، دلیرانه ظاهر شده و دوباره صلا و ندای اصلاح سر می دهد. ندایی که بارها و بارها با سدها و موانع، نشنیدن ها و بی محلی ها مواجه شده است، اما در ذهن و ضمیر، طینت ِ انسانی و مانیفست و سمفونی خاتمی، همچنان نواخته می شود.
🔸اگر با ارجاع به ماکس وبر در سخنرانی معروفِ «سیاست به مثابه حرفه»، سیاست را «عبوری سخت و کند از خلال موانعی درشت و دشوار» بدانیم «عبوری شورمندانه و همزمان سنجیده.»، آنگاه خاتمی را می توان سیاست ورزی دانست که اصلاح گری را علیرغم ِ فهم ِ عمیق اش از موانع ِ درشت و دشوار، شورمندانه و سنجشگرانه برگزیده است.
🔸سیاست ورز ِ اصلاح گر ِ عصر ِ ما ، دلیرانه و پیشروانه، هراسناک از تداوم بیراهه روی ِ خشونت زا ، صبورانه و مسئولانه، آبرو در طبق ِ اخلاص می نهد و سخت رویانه از آنچه ناممکن می نمایاند، طلب ِ ممکن می کند؛«این کاملاً درست است، و همهی تجربهی تاریخ گواه درستی آن است، که اگر کسی پیشتر سودای رسیدن به هیچ ناممکنی را در سر نپرورانده و سخترویانه در جهان پی نگرفته بود، آنچه امروز امکانپذیر است، هرگز ممکن نمیشد.»
🔸وبر، همچنین خلق ِ ممکن از ناممکن را نیازمندِ وجود ِ راهبران ِ پیشرو و قهرمان می داند. خاتمی اما هر چند از قرار گرفتن در موضع ِ رهبری و قهرمانی، اجتناب می ورزد، اما شجاعت و دلیری اش در پیگیری ِ امر ِ اصلاح، علیرغم ِ موانع ِ سخت و سترگ، همچنان او را در کسوت ِ راهبر ِ اصلاحات در ایران ، برساخته است.
🔸خاتمی را اگر با این تعریف ماکس وبر از سیاست بسنجیم، سیاست مردی است که «علیرغم ِ همه ی این ها»، از اصلاح جویی دست بر نمی دارد؛«و حتی کسانی که نه رهبر و پیشرو اند، نه قهرمان، باید چندان شجاع و دلاور باشند که دلشان حتی از فروریختن همهی امیدها نلرزد.
🔰در لینک زیر بخوانید:
https://sobhema.news/?p=22141
@MostafaTajzadeh
@sobhema_ir
صبح ما
اصلاحات به وقت ِ «خود اصلاحی» - صبح ما
حال که خاتمی ِ بزرگ، در عصر ِ عسرت ِ سیاست و غلبه ی خشونت ، چراغ ِ صلح و اصلاح برافروخته است، امید است که هر کس به وسع خود ،در سطوح مختلف، برای رهایی ِ ایران عزیز از درافتادن ِ بیشتر به وادی خشونت، برایِ محافظت از جان های ِ عزیز جوانان ِ میهن، برای استقرار…
افزایش فشار بر خبرنگاران خبرگزاری ایلنا
روز دوشنبه هفتم آذرماه خبرگزاری ایلنا با انتشار گزارشی از افزایش فشار بر روی خبرنگاران این رسانه و نیز احضار توسط نیروهای امنیتی خبر داد.
بر اساس این گزارش، تاکنون شماری از خبرنگاران ایلنا بازداشت و یا ممنوعالخروج شدهاند.
به نوشته این رسانه که بیشتر اخبار کارگری را پوشش میدهد، از همه خبرنگاران «تعهداتی در خصوص نحوه انتشار اخبار از سوی نیروهای امنیتی اتخاذ شده است.»
تاکنون رضا اسدآبادی و سمیه مسرور از خبرنگاران این خبرگزاری پس از اعتراضات سراسری ایران بازداشت شدهاند که البته خانم مسرور به قید وثیقه آزاد شده است.
همچنین دبیر سرویس ورزشی ایلنا بنا به دستور مقامات امنیتی ممنوعالخروج است.
اواخر آبان نیز مصطفی جعفری، خبرنگار خبرگزاری ایلنا در قزوین، با دستور شعبه سوم دادیاری دادسرای عمومی و انقلاب این شهر به «منع کار خبر» محکوم شد. وی علاوه بر این به مدت ۶ ماه ممنوع الخروج شده است.
با گذشت بیش از دو ماه از آغاز اعتراضات سراسری در ایران پس از مرگ مشکوک مهسا امینی فشارها بر روزنامهنگاران بیش از پیش افزایش یافته و تاکنون بیش از ۵۲ نفر از روزنامهنگاران بازداشت و روانه زندان شدند.
فدراسیون بینالمللی روزنامهنگاران تاکنون در بیانیههای متعددی خواستار آزادی همه روزنامهنگاران دربند شده است.
...............................
🔗کانال تلگرام فدراسیون بینالمللی روزنامهنگاران
@IFJFarsi
📲ارتباط با ما:
@Ifj_farsi
@MostafaTajzadeh
🤳ما را در شبکههای اجتماعی دنبال کنید:
https://t.me/IFJFarsi
https://twitter.com/IFJFarsi
http://instagram.com/IFJFarsi
https://www.facebook.com/IFJFarsi
.................................
روز دوشنبه هفتم آذرماه خبرگزاری ایلنا با انتشار گزارشی از افزایش فشار بر روی خبرنگاران این رسانه و نیز احضار توسط نیروهای امنیتی خبر داد.
بر اساس این گزارش، تاکنون شماری از خبرنگاران ایلنا بازداشت و یا ممنوعالخروج شدهاند.
به نوشته این رسانه که بیشتر اخبار کارگری را پوشش میدهد، از همه خبرنگاران «تعهداتی در خصوص نحوه انتشار اخبار از سوی نیروهای امنیتی اتخاذ شده است.»
تاکنون رضا اسدآبادی و سمیه مسرور از خبرنگاران این خبرگزاری پس از اعتراضات سراسری ایران بازداشت شدهاند که البته خانم مسرور به قید وثیقه آزاد شده است.
همچنین دبیر سرویس ورزشی ایلنا بنا به دستور مقامات امنیتی ممنوعالخروج است.
اواخر آبان نیز مصطفی جعفری، خبرنگار خبرگزاری ایلنا در قزوین، با دستور شعبه سوم دادیاری دادسرای عمومی و انقلاب این شهر به «منع کار خبر» محکوم شد. وی علاوه بر این به مدت ۶ ماه ممنوع الخروج شده است.
با گذشت بیش از دو ماه از آغاز اعتراضات سراسری در ایران پس از مرگ مشکوک مهسا امینی فشارها بر روزنامهنگاران بیش از پیش افزایش یافته و تاکنون بیش از ۵۲ نفر از روزنامهنگاران بازداشت و روانه زندان شدند.
فدراسیون بینالمللی روزنامهنگاران تاکنون در بیانیههای متعددی خواستار آزادی همه روزنامهنگاران دربند شده است.
...............................
🔗کانال تلگرام فدراسیون بینالمللی روزنامهنگاران
@IFJFarsi
📲ارتباط با ما:
@Ifj_farsi
@MostafaTajzadeh
🤳ما را در شبکههای اجتماعی دنبال کنید:
https://t.me/IFJFarsi
https://twitter.com/IFJFarsi
http://instagram.com/IFJFarsi
https://www.facebook.com/IFJFarsi
.................................
فدراسیون بینالمللی روزنامهنگاران
افزایش فشار بر خبرنگاران خبرگزاری ایلنا
روز دوشنبه هفتم آذرماه خبرگزاری ایلنا با انتشار گزارشی از افزایش فشار بر روی خبرنگاران این رسانه و نیز احضار توسط نیروهای امنیتی خبر داد.
بر اساس این گزارش، تاکنون شماری از خبرنگاران ایلنا بازداشت و یا ممنوعالخروج شدهاند.
به نوشته این رسانه که بیشتر…
بر اساس این گزارش، تاکنون شماری از خبرنگاران ایلنا بازداشت و یا ممنوعالخروج شدهاند.
به نوشته این رسانه که بیشتر…
🔴کدام تیم ملی است؟
🔺اعتماد ۷ آذر ۱۴۰۱
✍️عباس عبدی
🔘باعث تأسف است که برخی از افراد جامعه ایران چنان در فضای غیر واقعی غرق شدند که نسبت به تیم ملی فوتبال نیز اما و اگر ایجاد کردند و حتی از باخت آن ابراز خوشحالی کردند. گر چه بعید میدانم که آنان تعداد زیادی باشند، و بویژه آنکه فضا ی عمومی به سرعت علیه این رویکرد شد، ولی در این یادداشت میکوشم معنای تیم ملی را اعم از تیم ورزشی یا سیاسی و... نشان دهم، و بگویم که نفی تیم ملی فوتبال، نفی مفهوم ملی است.
🔘چه کسانی عضو تیم ملی فوتبال هستند؟ اول از همه آنانی عضو هستند که مطلقاً به دلایل غیر حرفهای انتخاب نمیشوند. یعنی هیچ عضوی منتسبت به خانوادهای صاحبنام و دارای نفوذ نیست. شاید تیم لیبی چنین وضعی را نداشت که فرزند قذافی به صفت این انتساب به حاکم انجا عضو آن تیم بود، و تیمهای فرزندان او باید برنده بازیهای لیگ لیبی میشدند.
🔘ولی در ایران حداقل تا این لحظه چنین نیست، و اگر مواردی هم بوده به ندرت بوده، ضمن این که تفاوت حرفهای فرد انتخاب شده با فرد لایق کم بوده است.
🔘برای عضویت در تیم ملی چه مراحلی طی میشود؟ اول باید در تیمهای پایه بازی کرد. آنجا هم براساس شایستگی بالا آمد. کارشناسان و استعدادیابان فوتبالی آن بازیها را میبینند، افراد لایق را برای تیمهای مهم انتخاب میکنند، هر بازیکن قیمتی متعارف دارد. کسی حاضر نیست، پول مفت بابت بازیکن ناتوان بدهد.
🔘بازیکن در میدانی شفاف بازی میکند. تماشاگران و رسانهها به او نمره میدهند. همه چیز واقعی و قابل سنجش است. سپس یک مربی کاربلد و مستقل از میان افراد موجود یا حتی خارجی کسانی را برای تیم ملی انتخاب میکند. اینجا ممکن است برخی ملاحظات و سلایق وجود داشته باشند، ولی در نهایت کمتر مورد ایراد است.
🔘آنان با یکدیگر و در میدان بازی با قواعد روشن که همه آن را میدانند و با حضور داور بیطرف رقابت میکنند. خشونت و اعتراض، موجب اخطار و اخراج میشود. قواعد را باید رعایت کنند، به همین علت است که در تیم ملی فوتبال از همه افراد با هر قومیت و مذهبی و هر میزان از تقیدات دینی میتوان دید.
🔘گزینش به آن معنایی که در امور دیگر هست ندارد، مگر آنکه خلاف آشکاری کنند که همه مردم نسبت به آن حساس هستند. نه کاری به تتو کردن آنان دارند و نه در زندگی شخصی آنان دخالت میکنند و نه به نماز خواندن و روزه گرفتن آنان. آنان حق دوپینگ ندارند، و الا اخراج میشوند.
🔘سپس باید در میدانهای بینالمللی در برابر تیمهای دیگر با شرایط معین وارد رقابت شوند. قبولی و مردودی آنان نیز کاملاً روشن است. مطابق ضوابط و داوری بیطرف و رعایت عدالت و انصاف بازی میکنند، و هر تیم که برنده شود، حقش محفوظ است. این یعنی تیم ملی.
🔘اگر همین ضوابط و شرایط برای تیمهای گوناگون کشور از جمله سیاست، اقتصاد، فرهنگ، دانشگاه و همه حوزههای دیگر تعیین و اجرا شود، آنان نیز تیمهای ملی هستند. به میزانی که از این ضوابط دور هستند از مفهوم تیم ملی بودن دور هستند و تیم فرقهای محسوب میشوند.
🔘تیم ملی فوتبال به دلیل غلبه اصول حرفهای در انتخاب آنان که حتی مربی تیم نیز خارجی است و قرار است که استقلال نسبی از قدرت هم داشته باشند، مظهر و نماد مردم ایران و ملی است. این تیم هم به لحاظ اسم و هم از زاویه ملاکها و اعتبار و رسم تیم ملی است و شایستگی دارد که ایران را نمایندگی کند.
🔘کافی است که فرآیند انتخاب تیم ملی را با تیم مجلس موجود مقایسه کنید تا معلوم شود، تفاوت کارآیی این دو تیم در اجرای وظایف و نمایندگی مردم چقدر متفاوت است؟ همین که تیم ملی فوتبال مبرا از پایگاههای انتسابی سیاسی است معیار خوبی برای فهم ماجرا است. اگر روزی کسی در سیاست و مجلس و براساس کوشش خود مثل دروازهبان کنونی تیم ملی بالا بیاید، آن روز تیم سیاست هم ملی میشود.
https://t.me/abdiabbas
🔺اعتماد ۷ آذر ۱۴۰۱
✍️عباس عبدی
🔘باعث تأسف است که برخی از افراد جامعه ایران چنان در فضای غیر واقعی غرق شدند که نسبت به تیم ملی فوتبال نیز اما و اگر ایجاد کردند و حتی از باخت آن ابراز خوشحالی کردند. گر چه بعید میدانم که آنان تعداد زیادی باشند، و بویژه آنکه فضا ی عمومی به سرعت علیه این رویکرد شد، ولی در این یادداشت میکوشم معنای تیم ملی را اعم از تیم ورزشی یا سیاسی و... نشان دهم، و بگویم که نفی تیم ملی فوتبال، نفی مفهوم ملی است.
🔘چه کسانی عضو تیم ملی فوتبال هستند؟ اول از همه آنانی عضو هستند که مطلقاً به دلایل غیر حرفهای انتخاب نمیشوند. یعنی هیچ عضوی منتسبت به خانوادهای صاحبنام و دارای نفوذ نیست. شاید تیم لیبی چنین وضعی را نداشت که فرزند قذافی به صفت این انتساب به حاکم انجا عضو آن تیم بود، و تیمهای فرزندان او باید برنده بازیهای لیگ لیبی میشدند.
🔘ولی در ایران حداقل تا این لحظه چنین نیست، و اگر مواردی هم بوده به ندرت بوده، ضمن این که تفاوت حرفهای فرد انتخاب شده با فرد لایق کم بوده است.
🔘برای عضویت در تیم ملی چه مراحلی طی میشود؟ اول باید در تیمهای پایه بازی کرد. آنجا هم براساس شایستگی بالا آمد. کارشناسان و استعدادیابان فوتبالی آن بازیها را میبینند، افراد لایق را برای تیمهای مهم انتخاب میکنند، هر بازیکن قیمتی متعارف دارد. کسی حاضر نیست، پول مفت بابت بازیکن ناتوان بدهد.
🔘بازیکن در میدانی شفاف بازی میکند. تماشاگران و رسانهها به او نمره میدهند. همه چیز واقعی و قابل سنجش است. سپس یک مربی کاربلد و مستقل از میان افراد موجود یا حتی خارجی کسانی را برای تیم ملی انتخاب میکند. اینجا ممکن است برخی ملاحظات و سلایق وجود داشته باشند، ولی در نهایت کمتر مورد ایراد است.
🔘آنان با یکدیگر و در میدان بازی با قواعد روشن که همه آن را میدانند و با حضور داور بیطرف رقابت میکنند. خشونت و اعتراض، موجب اخطار و اخراج میشود. قواعد را باید رعایت کنند، به همین علت است که در تیم ملی فوتبال از همه افراد با هر قومیت و مذهبی و هر میزان از تقیدات دینی میتوان دید.
🔘گزینش به آن معنایی که در امور دیگر هست ندارد، مگر آنکه خلاف آشکاری کنند که همه مردم نسبت به آن حساس هستند. نه کاری به تتو کردن آنان دارند و نه در زندگی شخصی آنان دخالت میکنند و نه به نماز خواندن و روزه گرفتن آنان. آنان حق دوپینگ ندارند، و الا اخراج میشوند.
🔘سپس باید در میدانهای بینالمللی در برابر تیمهای دیگر با شرایط معین وارد رقابت شوند. قبولی و مردودی آنان نیز کاملاً روشن است. مطابق ضوابط و داوری بیطرف و رعایت عدالت و انصاف بازی میکنند، و هر تیم که برنده شود، حقش محفوظ است. این یعنی تیم ملی.
🔘اگر همین ضوابط و شرایط برای تیمهای گوناگون کشور از جمله سیاست، اقتصاد، فرهنگ، دانشگاه و همه حوزههای دیگر تعیین و اجرا شود، آنان نیز تیمهای ملی هستند. به میزانی که از این ضوابط دور هستند از مفهوم تیم ملی بودن دور هستند و تیم فرقهای محسوب میشوند.
🔘تیم ملی فوتبال به دلیل غلبه اصول حرفهای در انتخاب آنان که حتی مربی تیم نیز خارجی است و قرار است که استقلال نسبی از قدرت هم داشته باشند، مظهر و نماد مردم ایران و ملی است. این تیم هم به لحاظ اسم و هم از زاویه ملاکها و اعتبار و رسم تیم ملی است و شایستگی دارد که ایران را نمایندگی کند.
🔘کافی است که فرآیند انتخاب تیم ملی را با تیم مجلس موجود مقایسه کنید تا معلوم شود، تفاوت کارآیی این دو تیم در اجرای وظایف و نمایندگی مردم چقدر متفاوت است؟ همین که تیم ملی فوتبال مبرا از پایگاههای انتسابی سیاسی است معیار خوبی برای فهم ماجرا است. اگر روزی کسی در سیاست و مجلس و براساس کوشش خود مثل دروازهبان کنونی تیم ملی بالا بیاید، آن روز تیم سیاست هم ملی میشود.
https://t.me/abdiabbas
🔴 جامعهشناس زندانی، ممنوعالملاقات شد
•ممنوعیت ملاقات هفتگی با خانواده برای دکتر سعید مدنی در زندان اوین
کلمه - هفته گذشته پس از آنکه خانواده دکتر سعید مدنی برای ملاقات هفتگی با وی به زندان اوین مراجعه کردند، مسئولان زندان به آنها اطلاع دادند که بنابر نظر کمیته انضباطی زندان، این پژوهشگر مسائل اجتماعی ایران به مدت سه هفته از دیدار با خانواده خود منع شدهاست.
از قرار اطلاع چندی پیش و در پی اطلاع از وخامت حال حسین رونقی، آقای مدنی به منظورِ متقاعدسازی پزشک زندان «دکتر لطیفی» برای موافقت با اعزام حسین رونقی به بیمارستان، به بهداری زندان مراجعه میکند. اما پزشک مورد اشاره که در میان زندانیان به پزشک احمدی ( پزشک همکار ساواک) مشهور است، از صدور حکم اعزام حسین رونقی به بیمارستان خودداری میکند.
به همین دلیل سعید مدنی با اعتراض به بیمسئولیتی پزشک مورد اشاره، مسئولیت عواقب خوداری وی از اقدام عاجل و اعزام حسین رونقی به بیمارستان را یادآور میشود، که با واکنش تهاجمی پزشکی یاد شده روبرو و متقابلاً عکس العمل نشان میدهد.
در نهایت این کشمکش با مداخلهی نگهبان زندان خاتمه یافته و دکتر سعید مدنی به خارج از بهداری هدایت می شود. به دنبال این حادثه پزشک لطیفی شکایتی را علیه دکتر سعید مدنی به مسئولین زندان تسلیم میکند که در نتیجه آن کمیته انضباطی وی و خانوادهاش را به سه هفته ممنوعیت از ملاقات هفتگی مجازات میکند.
یادآور میشود دکتر سعید مدنی جامعه شناس و پژوهشگر و مسائل اجتماعی، حدود ۷ ماه است که در بازداشت موقت به سر می برد. چندی پیش نیز جلسه دادگاه رسیدگی به اتهامات وی در شعبه ۲۹ دادگاه انقلاب به ریاست قاضی مظلوم برگزار شد اما تاکنون حکم مجازات وی صادر نشده است. اخیراً کتاب های «جنبش های اجتماعی و امید» از سوی نشر باران سوئد و همچنین کتاب «علیه خشونت» تالیف این نویسنده از سوی نشر پارسه وارد بازار کتاب شده است.
@MostafaTajzadeh
@kaleme
•ممنوعیت ملاقات هفتگی با خانواده برای دکتر سعید مدنی در زندان اوین
کلمه - هفته گذشته پس از آنکه خانواده دکتر سعید مدنی برای ملاقات هفتگی با وی به زندان اوین مراجعه کردند، مسئولان زندان به آنها اطلاع دادند که بنابر نظر کمیته انضباطی زندان، این پژوهشگر مسائل اجتماعی ایران به مدت سه هفته از دیدار با خانواده خود منع شدهاست.
از قرار اطلاع چندی پیش و در پی اطلاع از وخامت حال حسین رونقی، آقای مدنی به منظورِ متقاعدسازی پزشک زندان «دکتر لطیفی» برای موافقت با اعزام حسین رونقی به بیمارستان، به بهداری زندان مراجعه میکند. اما پزشک مورد اشاره که در میان زندانیان به پزشک احمدی ( پزشک همکار ساواک) مشهور است، از صدور حکم اعزام حسین رونقی به بیمارستان خودداری میکند.
به همین دلیل سعید مدنی با اعتراض به بیمسئولیتی پزشک مورد اشاره، مسئولیت عواقب خوداری وی از اقدام عاجل و اعزام حسین رونقی به بیمارستان را یادآور میشود، که با واکنش تهاجمی پزشکی یاد شده روبرو و متقابلاً عکس العمل نشان میدهد.
در نهایت این کشمکش با مداخلهی نگهبان زندان خاتمه یافته و دکتر سعید مدنی به خارج از بهداری هدایت می شود. به دنبال این حادثه پزشک لطیفی شکایتی را علیه دکتر سعید مدنی به مسئولین زندان تسلیم میکند که در نتیجه آن کمیته انضباطی وی و خانوادهاش را به سه هفته ممنوعیت از ملاقات هفتگی مجازات میکند.
یادآور میشود دکتر سعید مدنی جامعه شناس و پژوهشگر و مسائل اجتماعی، حدود ۷ ماه است که در بازداشت موقت به سر می برد. چندی پیش نیز جلسه دادگاه رسیدگی به اتهامات وی در شعبه ۲۹ دادگاه انقلاب به ریاست قاضی مظلوم برگزار شد اما تاکنون حکم مجازات وی صادر نشده است. اخیراً کتاب های «جنبش های اجتماعی و امید» از سوی نشر باران سوئد و همچنین کتاب «علیه خشونت» تالیف این نویسنده از سوی نشر پارسه وارد بازار کتاب شده است.
@MostafaTajzadeh
@kaleme
✅ دو ماه اخیر
https://t.me/Kaivan_Samimi
(در زندان چه میگذرد -39)
🔹اواخر شهریور بنا به دستور مسئولین امنیتی مرتبط با پروندهام، به دو ماه قطع مکالمهی تلفنی محکوم شدم. اکنون به رغم پایان یافتن مدت این محرومیت و به جای پس دادن کارت تلفنم، فقط اجازه دارم هر از گاهی با برخی از نزدیکان و آن هم در حضور مأموران، گفتگوی تلفنی داشته باشم.
🔹این فشار و سختگیری حتی بر اساس قوانین و آییننامههای خودشان هم غیرقانونی است و به زودی اقدام متقابل را انجام خواهم داد.
🔹انواع فشارها در زندان اما، در مقایسه با هزینههایی که جوانان آزادیخواه در همین حدود دو ماه اخیر پرداخته و میپردازند، بسیار ناچیز است.
🔹مطمئن هستم که استمرار اعتراضات حق طلبانهی جوانان و مردم تحت ستم، به رهایی ملت از استبداد موجود منجر خواهد شد.
🔹قدر این جوانان فداکار را باید دانست و حتی در صورت وجود روشهای بعضا متفاوت مبارزاتی، گفتگو و رابطهی بیشتر با آنان از ضرورتهای جنبش دموکراسیخواهی است.
6 آذر 1401 @MostafaTajzadeh
https://t.me/Kaivan_Samimi
(در زندان چه میگذرد -39)
🔹اواخر شهریور بنا به دستور مسئولین امنیتی مرتبط با پروندهام، به دو ماه قطع مکالمهی تلفنی محکوم شدم. اکنون به رغم پایان یافتن مدت این محرومیت و به جای پس دادن کارت تلفنم، فقط اجازه دارم هر از گاهی با برخی از نزدیکان و آن هم در حضور مأموران، گفتگوی تلفنی داشته باشم.
🔹این فشار و سختگیری حتی بر اساس قوانین و آییننامههای خودشان هم غیرقانونی است و به زودی اقدام متقابل را انجام خواهم داد.
🔹انواع فشارها در زندان اما، در مقایسه با هزینههایی که جوانان آزادیخواه در همین حدود دو ماه اخیر پرداخته و میپردازند، بسیار ناچیز است.
🔹مطمئن هستم که استمرار اعتراضات حق طلبانهی جوانان و مردم تحت ستم، به رهایی ملت از استبداد موجود منجر خواهد شد.
🔹قدر این جوانان فداکار را باید دانست و حتی در صورت وجود روشهای بعضا متفاوت مبارزاتی، گفتگو و رابطهی بیشتر با آنان از ضرورتهای جنبش دموکراسیخواهی است.
6 آذر 1401 @MostafaTajzadeh
Telegram
کیوان صمیمی/ کانال اصلی
کیوان صمیمی بهبهانی
متولد ۱۳۲۷ آبادان
فرزند عفت و حبیبالله
مهندسی صنایع از صنعتی شریف
بازداشتها:
یکم ۱۳۴۵
دوم ۵۱
سوم ۵۴
چهارم ۶۱
پنجم ۸۷
ششم ۸۸
هفتم ۹۸
هشتم ۱۴۰۱
فعال ملی-مذهبی
مدیر مسئول مجله متوقف شدهی نامه
سردبیر مجله ایران فردا
متولد ۱۳۲۷ آبادان
فرزند عفت و حبیبالله
مهندسی صنایع از صنعتی شریف
بازداشتها:
یکم ۱۳۴۵
دوم ۵۱
سوم ۵۴
چهارم ۶۱
پنجم ۸۷
ششم ۸۸
هفتم ۹۸
هشتم ۱۴۰۱
فعال ملی-مذهبی
مدیر مسئول مجله متوقف شدهی نامه
سردبیر مجله ایران فردا