🔴 پیام جامعه زنان انقلاب اسلامی
▪️ به مناسبت سومین سالگرد پرواز اعظم طالقانی
🔸 اعظم طالقانی (زاده ۱۰ مرداد ۱۳۲۲ تهران – درگذشته ۸ آبان ۱۳۹۸ تهران)
اعظم طالقانی روزنامهنگار، سیاستمدار و کنشگر حقوق زنان ایرانی بود که در دوره نخست مجلس شورای اسلامی، بعنوان نماینده تهران در مجلس حضور داشت. طالقانی از مدافعان سرسخت حقوق زنان و از کنشگران ملی-مذهبی بود. او از عنفوان جوانی به عرصه مبارزات وارد و تا هنگام مرگ از تلاش و مجاهدت دست برنداشت . طالقانی از سال ۱۳۶۳ تا هنگام درگذشت در سال ۱۳۹۸ دبیر وی کلی جامعه زنان انقلاب اسلامی را بر عهده داشت.
🔹اعظم علائی طالقانی در سال ۱۳۲۲ در تهران زاده شد. پدرش سید محمود طالقانی، از کنشگران ملی-مذهبی مخالف دوران پهلوی بود. در نوجوانی با مرتضی اقتصاد ازدواج کرد و به آموزگاری و مدیریت مدرسه اهتمام ورزید.او در دهه ۱۳۵۰ خورشیدی چندینبار توسط ساواک دستگیر و دورههایی را بعنوان زندانی سیاسی، در زندان اوین و زندان قصر سپری نمود. او در شهریور سال ۱۳۵۴ همزمان با دستگیری پدرش دستگیر و به حبس ابد محکوم شد. اما پس از دو سال آزاد شد و دوباره به فعالیت های سیاسی پرداخت.
🔸در سال 1350 همراه با دو خواهرخود یک مدرسه دوره راهنمایی به نام "بنیاد علایی" راهاندازی کردند. او همواره به فکر راهاندازی یک سازمان مردمنهاد برای زنان بودکه به راهاندازی جامعه زنان انقلاب اسلامی پس از انقلاب انجامید.
🔹اعظم طالقانی پس از انقلاب ۱۳۵۷ ایران، جامعه زنان انقلاب اسلامی را با آرمان آموزش زنان و حل مشکلات آنها بنیان گذاشت. سپس نماینده مجلس نخست شورای اسلامی شد و پس از آن دوباره به آموزگاری پرداخت او از سال ۱۳۶۳ به عنوان دبیر کل جامعه زنان انقلاب اسلامی محسوب می شد .
اعظم طالقانی پیرو سیاست اداره شورایی تشکیلات و سازمانهایی بود که خود او راهاندازی کرده بود . او در دور اول مجلس شورای اسلامی، تلاش بسیاری برای جلوگیری از تصویب قوانین ضد زن در مجلس کرد که در برخی موارد نیز موفق شد.
🔸اعظم طالقانی همچنین نشریه پیام هاجر» را که با دیدگاه منتقدانه و روشمند به نقد ساختار سیاسی می پرداخت منتشر می کرد و در آن به حقوق زنان در ایران و جامعه و سیاست میپرداخت. پیام هاجر در سال ۱۳۷۹ توقیف شد و در 1393 پس از رفع توقیف با نام «پیام ابراهیم» اجازه انتشار یافت.
🔹طالقانی نخستین زنی است که خود را نامزد ریاست جمهوری در ایران کرد. برای آزمایش قانون اساسی؛ هیچ دلیلی وجود ندارد که یک زن نتواند نامزد شود . او از 1376 تا 1396 این اصل قانون اساسی را در هر انتخابات ریاست جمهوری به محک افکار عمومی می گذاشت و به چالش می کشید .
🔸او باور داشت تعبیر رجال در اصل ۱۱۵ قانون اساسی معادل جنس مرد نیست و شماری از متخصصان و سیاسیون در ایران نیز با وی هم دیدگاه بودند. (برابر اصل ۱۱۵ قانون اساسی ایران، نامزدهای ریاست جمهوری باید جزو «رجال» دینی و سیاسی باشند) اما شورای نگهبان با تفسیر اصل ۱۱۵ نامزدی او را رد کرد. او در سال ۱۳۸۸ نیز اعلام نامزدی کرد و گفت:
مهمترین چالش پیش رو در قانون انتخابات بحث رجل است، که متأسفانه با تفسیرهای ناصواب، مانع از حضور زنان در عرصههای مدیریتی کلان کشور شدهاست. به همین دلیل برای شکستن چنین تابویی، در عرصه انتخابات حضور خواهم یافت. طالقانی در سال ۱۳۹۶ نیز خود را نامزد انتخابات ریاستجمهوری کرد. وی در زمان ورود به ستاد انتخابات کل کشور گفت : آمدهام تا تکلیف رجل سیاسی را مشخص کنم.
🔹وی بعد از بیش از 50 سال تلاش برای رفع نابرابری جنسیتی و تحقق برابری حقوق زنان در شامگاه چهارشنبه ۸ آبان ۱۳۹۸ درگذشت.
🔸در سومین سالیاد وی در 6 آبان 1401 توسط جامعه زنان انقلاب اسلامی مراسمی در محل جامعه برگزار گردید در این مراسم پیام جامعه توسط رقیه زارع پور قرائت شد و هاشم اقاجری نیز تحت عنوان « مساله زن ؛ و ایران امروز » به ایراد سخنرانی پرداخت .......
متن کامل گزارش :
https://bit.ly/3SVDaIv
#اعظم_طالقانی
#سومین_سالیاد
#هاشم_آقاجری
#رقیه_زارعپور
#زن_زندگی_ازادی
https://t.me/DaghdagheIran @MostafaTajzadeh
▪️ به مناسبت سومین سالگرد پرواز اعظم طالقانی
🔸 اعظم طالقانی (زاده ۱۰ مرداد ۱۳۲۲ تهران – درگذشته ۸ آبان ۱۳۹۸ تهران)
اعظم طالقانی روزنامهنگار، سیاستمدار و کنشگر حقوق زنان ایرانی بود که در دوره نخست مجلس شورای اسلامی، بعنوان نماینده تهران در مجلس حضور داشت. طالقانی از مدافعان سرسخت حقوق زنان و از کنشگران ملی-مذهبی بود. او از عنفوان جوانی به عرصه مبارزات وارد و تا هنگام مرگ از تلاش و مجاهدت دست برنداشت . طالقانی از سال ۱۳۶۳ تا هنگام درگذشت در سال ۱۳۹۸ دبیر وی کلی جامعه زنان انقلاب اسلامی را بر عهده داشت.
🔹اعظم علائی طالقانی در سال ۱۳۲۲ در تهران زاده شد. پدرش سید محمود طالقانی، از کنشگران ملی-مذهبی مخالف دوران پهلوی بود. در نوجوانی با مرتضی اقتصاد ازدواج کرد و به آموزگاری و مدیریت مدرسه اهتمام ورزید.او در دهه ۱۳۵۰ خورشیدی چندینبار توسط ساواک دستگیر و دورههایی را بعنوان زندانی سیاسی، در زندان اوین و زندان قصر سپری نمود. او در شهریور سال ۱۳۵۴ همزمان با دستگیری پدرش دستگیر و به حبس ابد محکوم شد. اما پس از دو سال آزاد شد و دوباره به فعالیت های سیاسی پرداخت.
🔸در سال 1350 همراه با دو خواهرخود یک مدرسه دوره راهنمایی به نام "بنیاد علایی" راهاندازی کردند. او همواره به فکر راهاندازی یک سازمان مردمنهاد برای زنان بودکه به راهاندازی جامعه زنان انقلاب اسلامی پس از انقلاب انجامید.
🔹اعظم طالقانی پس از انقلاب ۱۳۵۷ ایران، جامعه زنان انقلاب اسلامی را با آرمان آموزش زنان و حل مشکلات آنها بنیان گذاشت. سپس نماینده مجلس نخست شورای اسلامی شد و پس از آن دوباره به آموزگاری پرداخت او از سال ۱۳۶۳ به عنوان دبیر کل جامعه زنان انقلاب اسلامی محسوب می شد .
اعظم طالقانی پیرو سیاست اداره شورایی تشکیلات و سازمانهایی بود که خود او راهاندازی کرده بود . او در دور اول مجلس شورای اسلامی، تلاش بسیاری برای جلوگیری از تصویب قوانین ضد زن در مجلس کرد که در برخی موارد نیز موفق شد.
🔸اعظم طالقانی همچنین نشریه پیام هاجر» را که با دیدگاه منتقدانه و روشمند به نقد ساختار سیاسی می پرداخت منتشر می کرد و در آن به حقوق زنان در ایران و جامعه و سیاست میپرداخت. پیام هاجر در سال ۱۳۷۹ توقیف شد و در 1393 پس از رفع توقیف با نام «پیام ابراهیم» اجازه انتشار یافت.
🔹طالقانی نخستین زنی است که خود را نامزد ریاست جمهوری در ایران کرد. برای آزمایش قانون اساسی؛ هیچ دلیلی وجود ندارد که یک زن نتواند نامزد شود . او از 1376 تا 1396 این اصل قانون اساسی را در هر انتخابات ریاست جمهوری به محک افکار عمومی می گذاشت و به چالش می کشید .
🔸او باور داشت تعبیر رجال در اصل ۱۱۵ قانون اساسی معادل جنس مرد نیست و شماری از متخصصان و سیاسیون در ایران نیز با وی هم دیدگاه بودند. (برابر اصل ۱۱۵ قانون اساسی ایران، نامزدهای ریاست جمهوری باید جزو «رجال» دینی و سیاسی باشند) اما شورای نگهبان با تفسیر اصل ۱۱۵ نامزدی او را رد کرد. او در سال ۱۳۸۸ نیز اعلام نامزدی کرد و گفت:
مهمترین چالش پیش رو در قانون انتخابات بحث رجل است، که متأسفانه با تفسیرهای ناصواب، مانع از حضور زنان در عرصههای مدیریتی کلان کشور شدهاست. به همین دلیل برای شکستن چنین تابویی، در عرصه انتخابات حضور خواهم یافت. طالقانی در سال ۱۳۹۶ نیز خود را نامزد انتخابات ریاستجمهوری کرد. وی در زمان ورود به ستاد انتخابات کل کشور گفت : آمدهام تا تکلیف رجل سیاسی را مشخص کنم.
🔹وی بعد از بیش از 50 سال تلاش برای رفع نابرابری جنسیتی و تحقق برابری حقوق زنان در شامگاه چهارشنبه ۸ آبان ۱۳۹۸ درگذشت.
🔸در سومین سالیاد وی در 6 آبان 1401 توسط جامعه زنان انقلاب اسلامی مراسمی در محل جامعه برگزار گردید در این مراسم پیام جامعه توسط رقیه زارع پور قرائت شد و هاشم اقاجری نیز تحت عنوان « مساله زن ؛ و ایران امروز » به ایراد سخنرانی پرداخت .......
متن کامل گزارش :
https://bit.ly/3SVDaIv
#اعظم_طالقانی
#سومین_سالیاد
#هاشم_آقاجری
#رقیه_زارعپور
#زن_زندگی_ازادی
https://t.me/DaghdagheIran @MostafaTajzadeh
Telegraph
🔴 پیام جامعه زنان انقلاب اسلامی
🔸 اعظم طالقانی (زاده ۱۰ مرداد ۱۳۲۲ تهران – درگذشته ۸ آبان ۱۳۹۸ تهران) اعظم طالقانی روزنامهنگار، سیاستمدار و کنشگر حقوق زنان ایرانی بود که در دوره نخست مجلس شورای اسلامی، بعنوان نماینده تهران در مجلس حضور داشت. طالقانی از مدافعان سرسخت حقوق زنان و از…
گزارش اولین ملاقات همسر سید مصطفی تاج زاده با این زندانی سیاسی پس از انتقال وی به بند انفرادی اوین
سه شنبه ها روز ملاقات زندانیان سیاسی است. من هم به امید دیدار همسرجان راهی اوین شدم. نزدیک شده بودم که از حفاظت زندان تماس گرفتند و گفتند به بخش مراجعین بروم. برخلاف ملاقات های دوالف که با معطلی و فشار روانی و تنش همراه بود، این بار محترمانه رفتار شد. وسایل را از گیت عبور دادند و بازدید به شکل متعارف بود. مرا به اتاقی راهنمایی کردند وپس از چند دقیقه همسرم مرتب و آراسته وارد شد. البته با لباس عاریه ای چون لباس های خودش را از دوالف نداده بودند. خداراشکر لباس های گرمی که همراه برده بودم تحویل شد. این ملاقات هم البته با حضور دو مأمور محترم خانم و آقا برگزار شد.
ابتدا احوالپرسی از بچه ها وخانواده و دوستان و بعد گزارشی از وضعیت و چند مورد سپاسگزاری:
ابتدا تشکر از عزیزانی که زحمت تهیه کتاب های خاطرات آقایان مهدوی کنی و ناطق نوری را برای ایشان کشیده اند.( دکتر عبدالله ناصری عزیز و خانم برقعی گرامی) و تشکر از امیرحسین جان(داماد عزیزمان) که کتاب انسان خردمند را پیشنهاد داده تهیه کردند. همسرجان گفت کتاب خوبی بود اما به آن نقد دارم.
- سپاس از آقای علی اصغر سیدآبادی برای مطالبی که در مورد دهه هشتادی ها در گفتگو با روزنامه اعتماد به تاریخ ۳ آبان بیان داشته است. تاجزاده گفت که این مصاحبه را خوانده و از آن لذت برده و بسیار آموخته است.
- سپاس از بیش از یکهزار متخصص بهداشت روان کودکان که مسئولانه از برخورد حکومت با دانشآموزان ابراز نگرانی کرده اند. این اقدام مدنی به گفته همسرم موجب خوشحالی و روحیه گرفتن او شده و می گفت کاش این دغدغه ها توسط مسئولین جدی گرفته شود.
- سپاس از بیش از ۳۰۰ روزنامه نگاری که بیانیه حمایت از خانم ها نیلوفر حامدی والهه محمدی را امضا کرده اند.
همسرجان همچنین گفت: از قول من از مردم عذرخواهی کن که تا قبل از دوم آبان که در انفرادی روزنامه نداشتم از اخبار بی اطلاع بودم و نتوانستم از اقدامات قانونی و مدنی مردم؛ هنرمندان، ورزشکاران، دانشجویان، پزشکان، فرهنگیان وخبرنگاران و دیگر گروه های اجتماعی دفاع کنم.
او همچنین بیانیه آقای خاتمی در نفی خشونت را تأیید کرد و گفت البته باید به آن مطالب این نکته را بیفزایم که خشونت نباید آغاز شود و اگر شد مسبب آن حکومت است که برای رسیدگی به مطالبات جدی مردم و خروج از شرایط فعلی که به هیچ وجه شایسته مردم ایران نیست، باید به سرعت دست به اصلاحات بنیادی بزند.
حکومت به جای پادگانی کردن دانشگاه و یا تعطیلی آن وممنوع الورود کردن دانشجویان باید ببیند مشکل دانشجو چیست و به جای خشونت ورزی در مواجهه با معترضان باید مطالبات نسل جوان را بشنود و به آن جواب روشن بدهد.
تاجزاده به نیاز جامعه امروز ایران به گشایش در سه زمینه شاره کرد:
۱-بین الملل که باید به آمریکاستیزی خاتمه داده شود و تحریمها لغو شوند.
۲- سیاسی که باید نظارت استصوابی لغو و انتخابات آزاد و مقدمات آن به رسمیت شناخته شود از جمله آزادی احزاب، مطبوعات، اجتماعات و ...
۳- گشایش اجتماعی و فرهنگی و توجه به مطالبات مردمی از جمله برچیدن گشت ارشاد و پایان دادن به حجاب اجباری
این سه گشایش و اصلاح قانون اساسی وانتخابات زودرس با توجه به ناکارآمدی و ناکامی دولت و مجلس فعلی در حل مشکلات کشور به فوریت و بدون فوت وقت باید انجام شود.
همسرجان از شنیدن خبر تعلیق حزب اتحاد هم اظهار تأسف کرد و آن را خلاف قانون دانست و در مورد خبر فروش پهباد به روسیه اظهارامیدواری کرد که کذب باشد چراکه ننگ آور است ما که خود قربانی تجاوز صدام به کشورمان بوده ایم، مدافع مهاجمان روس و شریک جرم آنها شویم. و گفت: این خطایی استراتژیک و لکه ننگی است درحد دادن پایگاه نوژه به جنگنده های روسی در جنگ با سوریه. آخرین واکنش تاجزاده نسبت به بیانیه سپاه و اطلاعات بود که گفت: معلوم شد اینها حتی یک نفر از میان معترضین نتوانستند پیدا کنند که با سرویس های جاسوسی و دشمنان مرتبط باشد که مجبور به نسبت دادن دو خبرنگار شدند که کار حرفه ای خود را انجام داده بودند.
واقعا انتشار این بیانیه تعجب آوراست ونشانگر این که اطلاعات وسپاه فقط دنبال تأیید سخنان رهبری بودند که ثابت کنند آمریکا و انگلیس پشت قضیه اعتراضات مردمی هستند. و این ها مطلقا اعتراضات مردمی را به رسمیت نشناخته و همه را اغتشاشگر می دانند در حالی که به ظاهر می گویند با تظاهرات اعتراضی مخالفتی ندارند. @MostafaTajzadeh 👇👇👇
سه شنبه ها روز ملاقات زندانیان سیاسی است. من هم به امید دیدار همسرجان راهی اوین شدم. نزدیک شده بودم که از حفاظت زندان تماس گرفتند و گفتند به بخش مراجعین بروم. برخلاف ملاقات های دوالف که با معطلی و فشار روانی و تنش همراه بود، این بار محترمانه رفتار شد. وسایل را از گیت عبور دادند و بازدید به شکل متعارف بود. مرا به اتاقی راهنمایی کردند وپس از چند دقیقه همسرم مرتب و آراسته وارد شد. البته با لباس عاریه ای چون لباس های خودش را از دوالف نداده بودند. خداراشکر لباس های گرمی که همراه برده بودم تحویل شد. این ملاقات هم البته با حضور دو مأمور محترم خانم و آقا برگزار شد.
ابتدا احوالپرسی از بچه ها وخانواده و دوستان و بعد گزارشی از وضعیت و چند مورد سپاسگزاری:
ابتدا تشکر از عزیزانی که زحمت تهیه کتاب های خاطرات آقایان مهدوی کنی و ناطق نوری را برای ایشان کشیده اند.( دکتر عبدالله ناصری عزیز و خانم برقعی گرامی) و تشکر از امیرحسین جان(داماد عزیزمان) که کتاب انسان خردمند را پیشنهاد داده تهیه کردند. همسرجان گفت کتاب خوبی بود اما به آن نقد دارم.
- سپاس از آقای علی اصغر سیدآبادی برای مطالبی که در مورد دهه هشتادی ها در گفتگو با روزنامه اعتماد به تاریخ ۳ آبان بیان داشته است. تاجزاده گفت که این مصاحبه را خوانده و از آن لذت برده و بسیار آموخته است.
- سپاس از بیش از یکهزار متخصص بهداشت روان کودکان که مسئولانه از برخورد حکومت با دانشآموزان ابراز نگرانی کرده اند. این اقدام مدنی به گفته همسرم موجب خوشحالی و روحیه گرفتن او شده و می گفت کاش این دغدغه ها توسط مسئولین جدی گرفته شود.
- سپاس از بیش از ۳۰۰ روزنامه نگاری که بیانیه حمایت از خانم ها نیلوفر حامدی والهه محمدی را امضا کرده اند.
همسرجان همچنین گفت: از قول من از مردم عذرخواهی کن که تا قبل از دوم آبان که در انفرادی روزنامه نداشتم از اخبار بی اطلاع بودم و نتوانستم از اقدامات قانونی و مدنی مردم؛ هنرمندان، ورزشکاران، دانشجویان، پزشکان، فرهنگیان وخبرنگاران و دیگر گروه های اجتماعی دفاع کنم.
او همچنین بیانیه آقای خاتمی در نفی خشونت را تأیید کرد و گفت البته باید به آن مطالب این نکته را بیفزایم که خشونت نباید آغاز شود و اگر شد مسبب آن حکومت است که برای رسیدگی به مطالبات جدی مردم و خروج از شرایط فعلی که به هیچ وجه شایسته مردم ایران نیست، باید به سرعت دست به اصلاحات بنیادی بزند.
حکومت به جای پادگانی کردن دانشگاه و یا تعطیلی آن وممنوع الورود کردن دانشجویان باید ببیند مشکل دانشجو چیست و به جای خشونت ورزی در مواجهه با معترضان باید مطالبات نسل جوان را بشنود و به آن جواب روشن بدهد.
تاجزاده به نیاز جامعه امروز ایران به گشایش در سه زمینه شاره کرد:
۱-بین الملل که باید به آمریکاستیزی خاتمه داده شود و تحریمها لغو شوند.
۲- سیاسی که باید نظارت استصوابی لغو و انتخابات آزاد و مقدمات آن به رسمیت شناخته شود از جمله آزادی احزاب، مطبوعات، اجتماعات و ...
۳- گشایش اجتماعی و فرهنگی و توجه به مطالبات مردمی از جمله برچیدن گشت ارشاد و پایان دادن به حجاب اجباری
این سه گشایش و اصلاح قانون اساسی وانتخابات زودرس با توجه به ناکارآمدی و ناکامی دولت و مجلس فعلی در حل مشکلات کشور به فوریت و بدون فوت وقت باید انجام شود.
همسرجان از شنیدن خبر تعلیق حزب اتحاد هم اظهار تأسف کرد و آن را خلاف قانون دانست و در مورد خبر فروش پهباد به روسیه اظهارامیدواری کرد که کذب باشد چراکه ننگ آور است ما که خود قربانی تجاوز صدام به کشورمان بوده ایم، مدافع مهاجمان روس و شریک جرم آنها شویم. و گفت: این خطایی استراتژیک و لکه ننگی است درحد دادن پایگاه نوژه به جنگنده های روسی در جنگ با سوریه. آخرین واکنش تاجزاده نسبت به بیانیه سپاه و اطلاعات بود که گفت: معلوم شد اینها حتی یک نفر از میان معترضین نتوانستند پیدا کنند که با سرویس های جاسوسی و دشمنان مرتبط باشد که مجبور به نسبت دادن دو خبرنگار شدند که کار حرفه ای خود را انجام داده بودند.
واقعا انتشار این بیانیه تعجب آوراست ونشانگر این که اطلاعات وسپاه فقط دنبال تأیید سخنان رهبری بودند که ثابت کنند آمریکا و انگلیس پشت قضیه اعتراضات مردمی هستند. و این ها مطلقا اعتراضات مردمی را به رسمیت نشناخته و همه را اغتشاشگر می دانند در حالی که به ظاهر می گویند با تظاهرات اعتراضی مخالفتی ندارند. @MostafaTajzadeh 👇👇👇
Telegram
attach 📎
فردای بهتر (مصطفی تاجزاده)
گزارش اولین ملاقات همسر سید مصطفی تاج زاده با این زندانی سیاسی پس از انتقال وی به بند انفرادی اوین سه شنبه ها روز ملاقات زندانیان سیاسی است. من هم به امید دیدار همسرجان راهی اوین شدم. نزدیک شده بودم که از حفاظت زندان تماس گرفتند و گفتند به بخش مراجعین بروم.…
👆پ. ن: همسرجان در مورد محل اقامت جدیدش گفت او را در محل باشگاه ورزشی، اتاق بزرگی که وسایل ورزشی را از آن به محل دیگری انتقال داده اند، اسکان داده اند که نسبت به آن اعتراض کرده و گفته چرا باید حدود ۷۰ زندانی بخاطر اسکان من از امکان ورزش در این مکان محروم شوند.
اقامت ۷ ساله تاجزاده، در بندی به صورت انفرادی در اوین به صورت غیرمتعارف، مسبوق به سابقه است.
@MostafaTajzadeh
اقامت ۷ ساله تاجزاده، در بندی به صورت انفرادی در اوین به صورت غیرمتعارف، مسبوق به سابقه است.
@MostafaTajzadeh
فردای بهتر (مصطفی تاجزاده) pinned « گزارش اولین ملاقات همسر سید مصطفی تاج زاده با این زندانی سیاسی پس از انتقال وی به بند انفرادی اوین سه شنبه ها روز ملاقات زندانیان سیاسی است. من هم به امید دیدار همسرجان راهی اوین شدم. نزدیک شده بودم که از حفاظت زندان تماس گرفتند و گفتند به بخش مراجعین بروم.…»
💢خشونت هرگز به هیچ نتیجه مثبتی ختم نخواهدشد!!
🔺آنچه در کتاب های علم سیاست خوانده ایم به ما می گوید که هر حکومتی که با توسل به خشونت و انقلاب خونین روی کار بیاید به ناگزیر با توسل به خشونت و خونریزی نیز حکومت خواهد کرد.
🔺آنچه در کتاب ها خوانده ایم به ما می گوید که تنها مخالفان پایبند به باورهای دموکراتیک شایسته حمایت هستند و مخالفان غیر دموکراتیک جز ضرر و زیان هیچ حاصلی برای کشور ندارند.تنها مخالفان دموکرات توان برقراری حکومتی دموکرات را دارند. و آن ها که با تفنگ به قدرت می رسند الزاما با تفنگ هم حکومت خواهند کرد.
🔺اما در ایران امروز گوش شنوایی برای شنیدن چنین حرف هایی نیست.شور و شوق انقلابی چنان بر همه وجوه حیات اجتماعی ما غلبه کرده که چنین حرف و سخنی حمل بر مماشات و همراهی با حکومت می شود و گوینده این سخن آماج فحش و ناسزا قرار می گیرد.
و این وضعیتی است که خود حکومت ایران با عملکرد چهل و چند ساله اش پدید آورده است.خشونتی که امروز در سطح جامعه می بینیم حاصل سیاست های خشن حکومت طی دهه های گذشته است:اعدام های بی رویه، بازداشت های فله ای، احکام زندان طویل المدت، اعتراف های اجباری تلویزیونی، تحمیل پوشش به زنان، جدال با سبک های زندگی متفاوت، پروپاگاندای خشونت محور و تعرضی مستمر، اشاعه فرهنگ انقلابی مبتنی بر حذف دیگری، تبلیغات دشمن محور،حذف مستمر حقوق شهروندی، سرکوب اعتراض های مسالمت آمیز (تظاهرات های میلیونی خرداد هشتاد و هشت)، مهندسی انتخابات و حذف سیستماتیک مخالفان و منتقدان مسالمت جو، سیاست های خشن اقتصادی(خالی کردن جیب مردم از طریق بورس، اختلاس ها، رانت ها، حذف ارز ترجیحی و انفجار بمب گرانی)و ....
🔺کاملا قابل پیشبینی بود که این سیاست های خشن، چه از حیث شکلی چه از حیث محتوایی، سرانجام به خشونت و نفرت متقابل ختم خواهد شد.
علم سیاست به ما میگوید که خشونت هرگز به هیچ نتیجه مثبتی ختم نخواهد شد اما حکومت موجد این خشونت بوده است،حکومت موجب این نفرت بوده است، حکومت در این سال ها چنان عرصه را بر مردم تنگ کرده که حالا هیچ کسی، مطلقا هیچ کسی ، نمی خواهد این واقعیت را بپذیرد که خشونت بدترین ابزار برای تغییر اجتماعی است.
✍️بیژن اشتری/مترجم و نویسنده
@MostafaTajzadeh
🔺آنچه در کتاب های علم سیاست خوانده ایم به ما می گوید که هر حکومتی که با توسل به خشونت و انقلاب خونین روی کار بیاید به ناگزیر با توسل به خشونت و خونریزی نیز حکومت خواهد کرد.
🔺آنچه در کتاب ها خوانده ایم به ما می گوید که تنها مخالفان پایبند به باورهای دموکراتیک شایسته حمایت هستند و مخالفان غیر دموکراتیک جز ضرر و زیان هیچ حاصلی برای کشور ندارند.تنها مخالفان دموکرات توان برقراری حکومتی دموکرات را دارند. و آن ها که با تفنگ به قدرت می رسند الزاما با تفنگ هم حکومت خواهند کرد.
🔺اما در ایران امروز گوش شنوایی برای شنیدن چنین حرف هایی نیست.شور و شوق انقلابی چنان بر همه وجوه حیات اجتماعی ما غلبه کرده که چنین حرف و سخنی حمل بر مماشات و همراهی با حکومت می شود و گوینده این سخن آماج فحش و ناسزا قرار می گیرد.
و این وضعیتی است که خود حکومت ایران با عملکرد چهل و چند ساله اش پدید آورده است.خشونتی که امروز در سطح جامعه می بینیم حاصل سیاست های خشن حکومت طی دهه های گذشته است:اعدام های بی رویه، بازداشت های فله ای، احکام زندان طویل المدت، اعتراف های اجباری تلویزیونی، تحمیل پوشش به زنان، جدال با سبک های زندگی متفاوت، پروپاگاندای خشونت محور و تعرضی مستمر، اشاعه فرهنگ انقلابی مبتنی بر حذف دیگری، تبلیغات دشمن محور،حذف مستمر حقوق شهروندی، سرکوب اعتراض های مسالمت آمیز (تظاهرات های میلیونی خرداد هشتاد و هشت)، مهندسی انتخابات و حذف سیستماتیک مخالفان و منتقدان مسالمت جو، سیاست های خشن اقتصادی(خالی کردن جیب مردم از طریق بورس، اختلاس ها، رانت ها، حذف ارز ترجیحی و انفجار بمب گرانی)و ....
🔺کاملا قابل پیشبینی بود که این سیاست های خشن، چه از حیث شکلی چه از حیث محتوایی، سرانجام به خشونت و نفرت متقابل ختم خواهد شد.
علم سیاست به ما میگوید که خشونت هرگز به هیچ نتیجه مثبتی ختم نخواهد شد اما حکومت موجد این خشونت بوده است،حکومت موجب این نفرت بوده است، حکومت در این سال ها چنان عرصه را بر مردم تنگ کرده که حالا هیچ کسی، مطلقا هیچ کسی ، نمی خواهد این واقعیت را بپذیرد که خشونت بدترین ابزار برای تغییر اجتماعی است.
✍️بیژن اشتری/مترجم و نویسنده
@MostafaTajzadeh
🔴بیانیه تحلیلی حزب کارگزاران سازندگی ایران درباره حوادث تلخ اخیر در سیستان و بلوچستان
📌قریب به یک ماه ازآغاز ناآرامیهای استان سیستان و بلوچستان که متأثر ازهتک حرمت دختر نوجوان بلوچ، راهپیمایی نمازگزاران جمعه ۶ آبان به خشونت کشیده شد، میگذرد.اهمال و تاخیر در پیگیری موضوع اتهامی چند ماه پیش یکی ازافسران نیروی انتظامی در چابهار و اطلاعرسانی ناکافی از روند امور به مردم، نخست موجبات اعتراض مردم این شهر و سپس عصبانیت مردم زاهدان را فراهم ساخت.
📌کشته شدن بیش از ۵۰ نفر از نمازگزاران زاهدانی در روز جمعه ۸ مهر که در پی تظاهرات و سنگپرانی به کلانتری ۱۶ زاهدان رخ داد، منازعه در این شهر را تشدید کرد که به یکی از حوادث خونبار در تاریخ معاصر بلوچستان بدل شد. این حادثه که بنابر شواهد موجود هیچ کدام از دو سوی مناقشه انتظار آن را نداشتند، نیازمند دخالت فوری مسئولین عالیرتبه کشوری برای رسیدگی به خطای عاملان آن بود. بطور ویژه رسیدگی به بیکفایتی و بیتوجهی مدیران ارشد سیاسی و انتظامی استان نسبت به پیگیری موضوع دختر جوان بلوچ و البته هماهنگی با مراجع مذهبی و اجتماعی برای کاهش سطح تنش میان مردم معترض و پیشبینی لازم جهت نحوه برخورد مناسب، بویژه مدارا با معترضان از مسئولیتهای شورای تامین استان و رئیس آن یعنی استاندار سیستان و بلوچستان بوده است.
📌عدم دلجویی از خانواده کشتهشدگان این حادثه که معمولا از لایههای فرودست و آسیبپذیر جامعه بلوچ هستند و از همه مهمتر انتساب بلاوجه ازدسترفتگان این حادثه به گروههای مسلح برانداز کام مردم بلوچستان را بیش از پیش تلخ کرد. با شدت گرفتن اعتراضات مراجع مذهبی و اجتماعی بلوچ به این عدم پیگیریها و گسترش حمایتها از حرکت اعتراضی نسبت به احقاق حق معترضان و بیگناهان کشته شده در حادثه ۸ مهر، پنجشنبه گذشته فرمانده انتظامی زاهدان و رئیس کلانتری ۱۶ از کار برکنار شدند.
📌حوادث پس از نمازجمعه ۶ آبان نشان داد برغم اقدام دیرهنگام نیروی انتظامی در پذیرش بخشی از مسئولیت خود در وقوع حادثه خونبار، متاسفانه استمرار این اعتراضات را نمیتوان پایان یافته قلمداد کرد. حتی سخنرانی مسئولانه مولوی عبدالحمید امام جمعه اهل سنت زاهدان و توصیههای او به حفظ آرامش در میان نمازگزاران نیز مفید واقع نشد و به دلیل عدم اقدام مناسب و متناسب با وقایع اخیر بلوچستان و بطور ویژه تاخیر در رسیدگی به خطای صاحبمنصبان استان که خود ناشی از نوعی تبعیض و طبقهبندی شهروندی است، دوباره زاهدان و شهرهایی نظیر ایرانشهر، سراوان و سرباز به کام ناآرامیهای خشونتبار کشیده شد که حاصل آن ناامنی در سطح شهرها و کشته شدن انسانهای بیگناه دیگری بوده است.
📌عدم توجه بخشی از نمازگزاران به توصیههای مولوی عبدالحمید در رعایت آرامش در پایان نمازجمعه هفته پیش زاهدان نشان داد که تاخیر و اهمال و بیتوجهی در پیگیری حوادثی از این دست ازسوی حاکمیت موجب میشود حتی همان نقاط اتصال با جامعه محلی نتواند در ایجاد آرامش در پیروان خود موثر و نافذ گردد و تحقیقا باعث عمیقتر شدن شکاف موجود میان حاکمیت و مردم محلی خواهد شد.
📌کارگزاران سازندگی ایران ضمن همدلی با مردم محروم بلوچ و عرض تسلیت به خانواده درگذشتگان این حادثه اقدامات زیر را به جهت مدیریت فاجعه رخ داده و کاهش دامنه اعتراضات در این استان لازم دانسته و پیشنهاد مینماید:
🔺برکناری استاندار سیستان و بلوچستان به دلیل ناکارآمدی وضعف کفایت محرز او در کنترل تنشهای اخیر در این استان.
🔺توجه به نقطه نظرات آیتالله محامی نماینده ولی فقیه استان و امام جمعه زاهدان نسبت به بررسی علل این حادثه و الزامات انسانی در برخورد با مردم که از سوی مردم بلوچ نیز مورد استقبال و تایید قرار گرفته است.
🔺دلجویی متواضعانه از خانوادههای عزیز از دست داده و اتخاذ ترتیبات لازم جهت تامین زندگی خانوادههایی که سرپرست یا نانآور خود را از دست دادهاند.
🔺توقف تبلیغات غیرواقع و ادبیات تفرقهبرانگیز و توهینآمیز در روایت حوادث ۸ مهر و ۶ آبان و نسبت دادن معترضین به گروههای مسلح برانداز.
🔺تشکیل کمیته حقیقتیاب با ترکیبی از اعضای مورد وثوق و اعتماد جامعه محلی و خانوادههای کشتهشدگان جهت آگاهی از روند پیگیری حوادث اخیر.
🔺تلاش موثر برای برچیدن تبعیض سیستماتیک علیه اهل سنت و مردم بلوچ که خود همواره زمینه اصلی اعتراضات در این استان بوده است.
🔺طرح و تدبیر قانونی لازم برای رونق و بهرهمندی مردم محلی از مواهب اقتصادی مرزهای آبی و خاکی استان و برنامهریزی جهت احداث مراکز صنعتی و خدماتی در استان جهت اشتغال جوانان بلوچ و سیستانی.
🔺تعدیل فضای امنیتی در منطقه بلوچستان به جهت کاهش فشارها بر مردم استان و کنترل برخوردها وجلوگیری از درگیری وقت و بیوقت میان شهروندان و نیروهای نظامی و انتظامی.
حزب کارگزاران سازندگی ایران
نهم آبان ۱۴۰۱
@MostafaTajzadeh
📌قریب به یک ماه ازآغاز ناآرامیهای استان سیستان و بلوچستان که متأثر ازهتک حرمت دختر نوجوان بلوچ، راهپیمایی نمازگزاران جمعه ۶ آبان به خشونت کشیده شد، میگذرد.اهمال و تاخیر در پیگیری موضوع اتهامی چند ماه پیش یکی ازافسران نیروی انتظامی در چابهار و اطلاعرسانی ناکافی از روند امور به مردم، نخست موجبات اعتراض مردم این شهر و سپس عصبانیت مردم زاهدان را فراهم ساخت.
📌کشته شدن بیش از ۵۰ نفر از نمازگزاران زاهدانی در روز جمعه ۸ مهر که در پی تظاهرات و سنگپرانی به کلانتری ۱۶ زاهدان رخ داد، منازعه در این شهر را تشدید کرد که به یکی از حوادث خونبار در تاریخ معاصر بلوچستان بدل شد. این حادثه که بنابر شواهد موجود هیچ کدام از دو سوی مناقشه انتظار آن را نداشتند، نیازمند دخالت فوری مسئولین عالیرتبه کشوری برای رسیدگی به خطای عاملان آن بود. بطور ویژه رسیدگی به بیکفایتی و بیتوجهی مدیران ارشد سیاسی و انتظامی استان نسبت به پیگیری موضوع دختر جوان بلوچ و البته هماهنگی با مراجع مذهبی و اجتماعی برای کاهش سطح تنش میان مردم معترض و پیشبینی لازم جهت نحوه برخورد مناسب، بویژه مدارا با معترضان از مسئولیتهای شورای تامین استان و رئیس آن یعنی استاندار سیستان و بلوچستان بوده است.
📌عدم دلجویی از خانواده کشتهشدگان این حادثه که معمولا از لایههای فرودست و آسیبپذیر جامعه بلوچ هستند و از همه مهمتر انتساب بلاوجه ازدسترفتگان این حادثه به گروههای مسلح برانداز کام مردم بلوچستان را بیش از پیش تلخ کرد. با شدت گرفتن اعتراضات مراجع مذهبی و اجتماعی بلوچ به این عدم پیگیریها و گسترش حمایتها از حرکت اعتراضی نسبت به احقاق حق معترضان و بیگناهان کشته شده در حادثه ۸ مهر، پنجشنبه گذشته فرمانده انتظامی زاهدان و رئیس کلانتری ۱۶ از کار برکنار شدند.
📌حوادث پس از نمازجمعه ۶ آبان نشان داد برغم اقدام دیرهنگام نیروی انتظامی در پذیرش بخشی از مسئولیت خود در وقوع حادثه خونبار، متاسفانه استمرار این اعتراضات را نمیتوان پایان یافته قلمداد کرد. حتی سخنرانی مسئولانه مولوی عبدالحمید امام جمعه اهل سنت زاهدان و توصیههای او به حفظ آرامش در میان نمازگزاران نیز مفید واقع نشد و به دلیل عدم اقدام مناسب و متناسب با وقایع اخیر بلوچستان و بطور ویژه تاخیر در رسیدگی به خطای صاحبمنصبان استان که خود ناشی از نوعی تبعیض و طبقهبندی شهروندی است، دوباره زاهدان و شهرهایی نظیر ایرانشهر، سراوان و سرباز به کام ناآرامیهای خشونتبار کشیده شد که حاصل آن ناامنی در سطح شهرها و کشته شدن انسانهای بیگناه دیگری بوده است.
📌عدم توجه بخشی از نمازگزاران به توصیههای مولوی عبدالحمید در رعایت آرامش در پایان نمازجمعه هفته پیش زاهدان نشان داد که تاخیر و اهمال و بیتوجهی در پیگیری حوادثی از این دست ازسوی حاکمیت موجب میشود حتی همان نقاط اتصال با جامعه محلی نتواند در ایجاد آرامش در پیروان خود موثر و نافذ گردد و تحقیقا باعث عمیقتر شدن شکاف موجود میان حاکمیت و مردم محلی خواهد شد.
📌کارگزاران سازندگی ایران ضمن همدلی با مردم محروم بلوچ و عرض تسلیت به خانواده درگذشتگان این حادثه اقدامات زیر را به جهت مدیریت فاجعه رخ داده و کاهش دامنه اعتراضات در این استان لازم دانسته و پیشنهاد مینماید:
🔺برکناری استاندار سیستان و بلوچستان به دلیل ناکارآمدی وضعف کفایت محرز او در کنترل تنشهای اخیر در این استان.
🔺توجه به نقطه نظرات آیتالله محامی نماینده ولی فقیه استان و امام جمعه زاهدان نسبت به بررسی علل این حادثه و الزامات انسانی در برخورد با مردم که از سوی مردم بلوچ نیز مورد استقبال و تایید قرار گرفته است.
🔺دلجویی متواضعانه از خانوادههای عزیز از دست داده و اتخاذ ترتیبات لازم جهت تامین زندگی خانوادههایی که سرپرست یا نانآور خود را از دست دادهاند.
🔺توقف تبلیغات غیرواقع و ادبیات تفرقهبرانگیز و توهینآمیز در روایت حوادث ۸ مهر و ۶ آبان و نسبت دادن معترضین به گروههای مسلح برانداز.
🔺تشکیل کمیته حقیقتیاب با ترکیبی از اعضای مورد وثوق و اعتماد جامعه محلی و خانوادههای کشتهشدگان جهت آگاهی از روند پیگیری حوادث اخیر.
🔺تلاش موثر برای برچیدن تبعیض سیستماتیک علیه اهل سنت و مردم بلوچ که خود همواره زمینه اصلی اعتراضات در این استان بوده است.
🔺طرح و تدبیر قانونی لازم برای رونق و بهرهمندی مردم محلی از مواهب اقتصادی مرزهای آبی و خاکی استان و برنامهریزی جهت احداث مراکز صنعتی و خدماتی در استان جهت اشتغال جوانان بلوچ و سیستانی.
🔺تعدیل فضای امنیتی در منطقه بلوچستان به جهت کاهش فشارها بر مردم استان و کنترل برخوردها وجلوگیری از درگیری وقت و بیوقت میان شهروندان و نیروهای نظامی و انتظامی.
حزب کارگزاران سازندگی ایران
نهم آبان ۱۴۰۱
@MostafaTajzadeh
💢پوست در بازی ایران
✍️ ماجد کیاست
🔺 نسیم نیکولاس طالب در کتابی با عنوان " پوست در بازی " به بیان روش های معمول مداخله، ریسک و پاداش های هم سنگ با آن در امور مختلف از جمله اقتصاد پرداخته است.
پوست در بازی به زبانی ساده به معنای تقارن مشخص و محسوس در رهنمودها و اختیارات هر فرد با نتایج و عواقب حاصل از آن ها است. هنگامی که پوست شخص در بازی ای که خود به راه انداخته و یا متولی آن است درگیر شود، تفکر، دقت، احتیاط و بهینه گی را در کار خود لحاظ و عواقب خوب و بد کارش را به عینه احساس و تقبل می کند.
🔺 هنگامی که پزشک به مداوای بیمار می پردازد جدا از مباحث اخلاقی و آیین قسم نامه از منظر قانونی نیز درگیر نتایج کار خود است و هیچگاه برای قانون پذیرفتنی نیست که پزشک را از چنین امر مهمی مبرا کند. به این گونه می بینیم اهداف حرفه ای گری در جوامع پزشکی هم راستا با منافع عمومی و با کمترین خطاهای زیان بار است و در صورت بروز خطا به راحتی موضوع قابل پیگیری در مراجع قانونی مربوطه خواهد بود.
🔺 در مقابل می توان تیم های اقتصادی دولت ها و مشاوران اقتصادی دولت از گذشته تاکنون را جزو صنفی محسوب کرد که پوست در بازی ندارند و درگیر خوب یا بد اقدامات، مداخلات و مشورت های خود که ملتی را دچار می کند نیستند. چنین روندی البته فقط مختص تیم های اقتصادی دولت ها، مشاورین و سایر عوامل تاثیر گذار بر اقتصاد کشور نیست بلکه به طور قاطع می توان بسیاری از بخش های دیگر دولت ها را ذکر کرد که پوست در بازی ندارند اما آنچه تاثیر بسیار جدی و مستقیم مثبت یا منفی بر حال و آینده مردم دارد از اقتصاد سر منشاء می گیرد.
🔺 تقارن داشتن مطلوبیت و بهینگی تصمیم های موثر بر جامعه هم پای پاداش و جزا اهمیت والایی دارد. کسانی که با تصمیم های اقتصادی خود و اصرار به اجرای آن توانایی اثرات مطلوب و یا زیان بار بر جامعه و مردم را دارند می بایست پوست در بازی داشته باشند که اگر چنین باشد نتایج مطلوب در دراز مدت بسیار بیشتر از رفتار های زیان بار خواهد بود.
آنچه مطلوبیت را بر اساس تقارن و هم پایی به وجود می آورد در نتیجه افزایش ریسک برای تصمیم گیران و مداخله گران حاصل می گردد. ریسک پذیری اگر با پذیرش عواقب( خوب= پاداش / بد = جزا ) همراه باشد آن گاه دقت و مطالعه و نگاه تخصصی/ تجربی اهمیت خواهد یافت که در غیر این صورت نتایج تصمیم ها، مداخلات و اجرای نا صواب، مستقیم بر سر مردم آوار خواهد شد.
🔺 ایران سال های سال است دچار نخبگان سیاسی/ اقتصادی است که پوست در بازی ندارند و عواقب کج اندیشی و کج رفتاری خود را درک و احساس نکرده اند و به همین دلیل با خیالی آسوده از بدفرجامی و ناکامی اندیشه و کردار خود بر سریر مقدس قدرت تکیه زده اند.
اما این شیوه در نهایت و خواه ناخواه به تلنبار شدن مشکلات و آشفتگی امور می انجامد به گونهای که راهی به جز اخراج و یا جایگزین کردن چنین نخبگانی با دیگرانی که پوست در بازی داشته باشند، وجود نخواهد داشت.
🔺 عدم پوست در بازی تصمیم سازان و تصمیم گیران اقتصادی/ سیاسی و هدایت عواقب و ریسک آنها بر دوش جامعه، در نهایت بومرنگ وار به دولت ها برگشت داده خواهد شد. هدر رفت منابع ارزی، افزایش نقدینگی، کسری بودجه، رشد اقتصادی پایین، تورم ساختاری و مزمن و . . . در کنار آشفتگی سیاسی و ناپایداری امنیتی انعکاس تصمیم ها و اقدامات نابجا، اشتباه و ناصواب است که در اثر در بازی نبودن پوست اعضای اثر گذار در وضعیت کنونی کشور به وجود آمده است. تمامی این خطا ها علاوه بر ناتوان کردن ملت در کسب معاش و گذران زندگی، دولت را نیز در رسیدن به اهداف و برنامه های خود ناکام و ناتوان کرده است.
@MostafaTajzadeh
✍️ ماجد کیاست
🔺 نسیم نیکولاس طالب در کتابی با عنوان " پوست در بازی " به بیان روش های معمول مداخله، ریسک و پاداش های هم سنگ با آن در امور مختلف از جمله اقتصاد پرداخته است.
پوست در بازی به زبانی ساده به معنای تقارن مشخص و محسوس در رهنمودها و اختیارات هر فرد با نتایج و عواقب حاصل از آن ها است. هنگامی که پوست شخص در بازی ای که خود به راه انداخته و یا متولی آن است درگیر شود، تفکر، دقت، احتیاط و بهینه گی را در کار خود لحاظ و عواقب خوب و بد کارش را به عینه احساس و تقبل می کند.
🔺 هنگامی که پزشک به مداوای بیمار می پردازد جدا از مباحث اخلاقی و آیین قسم نامه از منظر قانونی نیز درگیر نتایج کار خود است و هیچگاه برای قانون پذیرفتنی نیست که پزشک را از چنین امر مهمی مبرا کند. به این گونه می بینیم اهداف حرفه ای گری در جوامع پزشکی هم راستا با منافع عمومی و با کمترین خطاهای زیان بار است و در صورت بروز خطا به راحتی موضوع قابل پیگیری در مراجع قانونی مربوطه خواهد بود.
🔺 در مقابل می توان تیم های اقتصادی دولت ها و مشاوران اقتصادی دولت از گذشته تاکنون را جزو صنفی محسوب کرد که پوست در بازی ندارند و درگیر خوب یا بد اقدامات، مداخلات و مشورت های خود که ملتی را دچار می کند نیستند. چنین روندی البته فقط مختص تیم های اقتصادی دولت ها، مشاورین و سایر عوامل تاثیر گذار بر اقتصاد کشور نیست بلکه به طور قاطع می توان بسیاری از بخش های دیگر دولت ها را ذکر کرد که پوست در بازی ندارند اما آنچه تاثیر بسیار جدی و مستقیم مثبت یا منفی بر حال و آینده مردم دارد از اقتصاد سر منشاء می گیرد.
🔺 تقارن داشتن مطلوبیت و بهینگی تصمیم های موثر بر جامعه هم پای پاداش و جزا اهمیت والایی دارد. کسانی که با تصمیم های اقتصادی خود و اصرار به اجرای آن توانایی اثرات مطلوب و یا زیان بار بر جامعه و مردم را دارند می بایست پوست در بازی داشته باشند که اگر چنین باشد نتایج مطلوب در دراز مدت بسیار بیشتر از رفتار های زیان بار خواهد بود.
آنچه مطلوبیت را بر اساس تقارن و هم پایی به وجود می آورد در نتیجه افزایش ریسک برای تصمیم گیران و مداخله گران حاصل می گردد. ریسک پذیری اگر با پذیرش عواقب( خوب= پاداش / بد = جزا ) همراه باشد آن گاه دقت و مطالعه و نگاه تخصصی/ تجربی اهمیت خواهد یافت که در غیر این صورت نتایج تصمیم ها، مداخلات و اجرای نا صواب، مستقیم بر سر مردم آوار خواهد شد.
🔺 ایران سال های سال است دچار نخبگان سیاسی/ اقتصادی است که پوست در بازی ندارند و عواقب کج اندیشی و کج رفتاری خود را درک و احساس نکرده اند و به همین دلیل با خیالی آسوده از بدفرجامی و ناکامی اندیشه و کردار خود بر سریر مقدس قدرت تکیه زده اند.
اما این شیوه در نهایت و خواه ناخواه به تلنبار شدن مشکلات و آشفتگی امور می انجامد به گونهای که راهی به جز اخراج و یا جایگزین کردن چنین نخبگانی با دیگرانی که پوست در بازی داشته باشند، وجود نخواهد داشت.
🔺 عدم پوست در بازی تصمیم سازان و تصمیم گیران اقتصادی/ سیاسی و هدایت عواقب و ریسک آنها بر دوش جامعه، در نهایت بومرنگ وار به دولت ها برگشت داده خواهد شد. هدر رفت منابع ارزی، افزایش نقدینگی، کسری بودجه، رشد اقتصادی پایین، تورم ساختاری و مزمن و . . . در کنار آشفتگی سیاسی و ناپایداری امنیتی انعکاس تصمیم ها و اقدامات نابجا، اشتباه و ناصواب است که در اثر در بازی نبودن پوست اعضای اثر گذار در وضعیت کنونی کشور به وجود آمده است. تمامی این خطا ها علاوه بر ناتوان کردن ملت در کسب معاش و گذران زندگی، دولت را نیز در رسیدن به اهداف و برنامه های خود ناکام و ناتوان کرده است.
@MostafaTajzadeh
💢ایران و اقبال به حکومت سکولار
🔺در این مقاله کوتاه استدلال کرده ام که جامعه ایران به واسطه یک حکومت دینی سرکوبگر به شکل زیانباری دوقطبی شده است. علاج کار عبور از حکومت دینی و پذیرفتن یک حکومت سکولار است به نحوی که قوانین و سیاستها به نفع گروهی از شهروندان (دینداران) نباشد.
🔺 یک حکومت سکولار چگونه حکومتی است و به چه کار میآید؟ حکومت سکولار باید نسبت به یک دین خاص، تفسیر خاص از یک دین و هر نوع ایدئولوژی بیطرفی اتخاذ کند. این به معنای طرد و رد دین و دیانت نیست. از قضا اگر دین بخواهد در جامعهای محفوظ بماند یک حکومت سکولار میتواند ضامن آن باشد چرا که به همه باورها به یک چشم نظر میکند و دشمنی علیه دین پدید نمیآید. به این معنا، یک حکومت سکولار حتی نسبت به سکولاریسم (به مثابه یک ایدئولوژی) نیز باید بیطرفی پیشه کند. این است معنای دقیق اینکه حکومت سکولار مشروعیتش را از دین نمیگیرد (secularity).
🔺یک حکومت سکولار اما حکومتی کثرتگرا هم هست. ذیل چنین حکومتی همگان فرصت برابر برای بیان نظر خود دارند: همه باورها، ایدئولوژیها، احزاب، اقوام، افراد با ادیان مختلف، افراد با تصورات مختلف از جنسیت و... حق فعالیت دارند. وظیفه حکومت پاسداری از حقوق افراد است تا نسبت به یکدیگر آسیب (غیرضروری) وارد نیاورند.
🔺آیا اعتراضات ایران خبر از اقبال نسبت به حکومت سکولار میدهد؟ به باور من بله. شواهد و قرائن نشان میدهد که اقبال به حکومتِ بیطرفِ نسبت به دین و پذیرش کثرتگرایی در سبک زندگی در حال رشد گرفتن است که بایستی آن را جدی انگاشت. شعار «زن زندگی آزادی» تبلور و تجسم چنین اقبالی است. اینکه چه مدلی از حکومت سکولار برای ایران معاصر مناسب است هنوز معلوم نیست، اما مهم این است که چنین اندیشه ای در حال تقویت است. ایرانیان در آینده با نظر به تاریخ خود مدلی از حکومت سکولار را تبیین خواهند کرد. اگر چنین امری درست باشد، راه چاره تغییر قانون اساسی است. اما از یاد نباید برد که اندیشه حکومت سکولار برای اینکه به کج راهه نرود بایستی با نوعی از لیبرالیسم مداراجو پیوند بخورد. نباید گذاشت تجربه یک حکومت تئوکراتیک ستیزه جو ما را به ورطه یک حکومت سکولار ستیزه جو بیاندازد.
🖊حسین دباغ
این مقاله در theconversation (انگلیسی)
دریافت مقاله از academia (انگلیسی)
فایل PDF مقاله از تلگرام (انگلیسی)
🆔 @MostafaTajzadeh
🔺در این مقاله کوتاه استدلال کرده ام که جامعه ایران به واسطه یک حکومت دینی سرکوبگر به شکل زیانباری دوقطبی شده است. علاج کار عبور از حکومت دینی و پذیرفتن یک حکومت سکولار است به نحوی که قوانین و سیاستها به نفع گروهی از شهروندان (دینداران) نباشد.
🔺 یک حکومت سکولار چگونه حکومتی است و به چه کار میآید؟ حکومت سکولار باید نسبت به یک دین خاص، تفسیر خاص از یک دین و هر نوع ایدئولوژی بیطرفی اتخاذ کند. این به معنای طرد و رد دین و دیانت نیست. از قضا اگر دین بخواهد در جامعهای محفوظ بماند یک حکومت سکولار میتواند ضامن آن باشد چرا که به همه باورها به یک چشم نظر میکند و دشمنی علیه دین پدید نمیآید. به این معنا، یک حکومت سکولار حتی نسبت به سکولاریسم (به مثابه یک ایدئولوژی) نیز باید بیطرفی پیشه کند. این است معنای دقیق اینکه حکومت سکولار مشروعیتش را از دین نمیگیرد (secularity).
🔺یک حکومت سکولار اما حکومتی کثرتگرا هم هست. ذیل چنین حکومتی همگان فرصت برابر برای بیان نظر خود دارند: همه باورها، ایدئولوژیها، احزاب، اقوام، افراد با ادیان مختلف، افراد با تصورات مختلف از جنسیت و... حق فعالیت دارند. وظیفه حکومت پاسداری از حقوق افراد است تا نسبت به یکدیگر آسیب (غیرضروری) وارد نیاورند.
🔺آیا اعتراضات ایران خبر از اقبال نسبت به حکومت سکولار میدهد؟ به باور من بله. شواهد و قرائن نشان میدهد که اقبال به حکومتِ بیطرفِ نسبت به دین و پذیرش کثرتگرایی در سبک زندگی در حال رشد گرفتن است که بایستی آن را جدی انگاشت. شعار «زن زندگی آزادی» تبلور و تجسم چنین اقبالی است. اینکه چه مدلی از حکومت سکولار برای ایران معاصر مناسب است هنوز معلوم نیست، اما مهم این است که چنین اندیشه ای در حال تقویت است. ایرانیان در آینده با نظر به تاریخ خود مدلی از حکومت سکولار را تبیین خواهند کرد. اگر چنین امری درست باشد، راه چاره تغییر قانون اساسی است. اما از یاد نباید برد که اندیشه حکومت سکولار برای اینکه به کج راهه نرود بایستی با نوعی از لیبرالیسم مداراجو پیوند بخورد. نباید گذاشت تجربه یک حکومت تئوکراتیک ستیزه جو ما را به ورطه یک حکومت سکولار ستیزه جو بیاندازد.
🖊حسین دباغ
این مقاله در theconversation (انگلیسی)
دریافت مقاله از academia (انگلیسی)
فایل PDF مقاله از تلگرام (انگلیسی)
🆔 @MostafaTajzadeh
The Conversation
Iran: protesters call for move to a non-religious state. What changes would that bring?
As calls for greater freedom grow, the author examines how secularism might work in Iran.
بهتر است رهبر انقلاب در مقابل
مردم نرمش قهرمانانه انجام
دهد
✍️ حسین ملک خدایی
جمهوری اسلامی در پذیرش قطعنامه 598، پس از اینکه عراق دوباره بخش قابل توجهی از خاک کشورمان را اشغال کرد جام زهر را سر کشید و چند قدم از شعارهای خود عقب نشست، و در برجام هم وقتی تحریم ها شدت پیدا کرد تن به نرمش قهرمانانه داد، آما آیا در مقابل اعتراضات مردم تن به نرمش قهرمانانه خواهد داد و به اصول قانون اساسی باز خواهد گشت؟ تا بحال نظام با تفسیر و تعبیری که از کم و کیف اعتراضات نشان می دهد
گویای این است که نمی خواهد از مجرای قانون اساسی به حل مشکل بپردازد و اصرار دارد که معترضان اول اینکه اغتشاشگر هستند دوم اینکه جمعیت آن ها به چند صد هزار نفر نمی رسد سوم اینکه بنا بر احساس و هیجان به کف خیابان آمده اند و به زودی به خانه بر می گردند و چهارم اینکه فریب خورده دشمن هستند و دشمن چون پیشرفت چشم گیر ما را دیده است برای اینکه جلوی پیروزی ما را بگیرد چنین فتنه ای بپا کرده است، اما شاهد هستیم که اعتراضات به مراتب دارد هم گسترده تر و هم عمیق تر می شود و تابحال وکلای دادگستری و اعضای نظام پزشکی و هنرمندان و ورزشکاران و اعتصابات کارگری به جنبش اعتراضی پیوسته اند و بیش از شش هفته است ادامه داشته و انگیزه ادامه جنبش اعتراضی نشان می دهد که قصد پایان یافتن ندارد و ادامه این جنبش اعتراضی قطعا حال و روز اقتصاد را بهبود نخواهد بخشید و ریزش بورس و کاهش ارزش پول ملی و قطع اینترنت و از دست رفتن اشتغال بیش از یک میلیون نفر شده است و البته که تحریم ها هم دارد شدت می گیرد، خوب است نظام در مقابل مردم خودش در چهارچوب قانون اساسی یک نرمش قهرمانانه انجام دهد، چطور در مقابل دشمن نرمش قهرمانانه مجاز است اما در مقابل مردم خودمان آن هم در چهارچوب قانون اساسی مجاز نیست؟
لجاجت بیشتر باعث ریختن خون جوانان از این مردم خواهد شد و کار بیش از پیش گره خواهد خورد و فرض با خشونت اعتراضات بخوابد ولی با کوچکترین حادثه دوباره شعله خواهد کشید و مطمئن باشید که بازنده این اعتراضات کل کشور و نظام سیاسی خواهد بود، هر چه زودتر نرمش قهرمانانه را با ملت خود انجام دهید
@MostafaTajzadeh
مردم نرمش قهرمانانه انجام
دهد
✍️ حسین ملک خدایی
جمهوری اسلامی در پذیرش قطعنامه 598، پس از اینکه عراق دوباره بخش قابل توجهی از خاک کشورمان را اشغال کرد جام زهر را سر کشید و چند قدم از شعارهای خود عقب نشست، و در برجام هم وقتی تحریم ها شدت پیدا کرد تن به نرمش قهرمانانه داد، آما آیا در مقابل اعتراضات مردم تن به نرمش قهرمانانه خواهد داد و به اصول قانون اساسی باز خواهد گشت؟ تا بحال نظام با تفسیر و تعبیری که از کم و کیف اعتراضات نشان می دهد
گویای این است که نمی خواهد از مجرای قانون اساسی به حل مشکل بپردازد و اصرار دارد که معترضان اول اینکه اغتشاشگر هستند دوم اینکه جمعیت آن ها به چند صد هزار نفر نمی رسد سوم اینکه بنا بر احساس و هیجان به کف خیابان آمده اند و به زودی به خانه بر می گردند و چهارم اینکه فریب خورده دشمن هستند و دشمن چون پیشرفت چشم گیر ما را دیده است برای اینکه جلوی پیروزی ما را بگیرد چنین فتنه ای بپا کرده است، اما شاهد هستیم که اعتراضات به مراتب دارد هم گسترده تر و هم عمیق تر می شود و تابحال وکلای دادگستری و اعضای نظام پزشکی و هنرمندان و ورزشکاران و اعتصابات کارگری به جنبش اعتراضی پیوسته اند و بیش از شش هفته است ادامه داشته و انگیزه ادامه جنبش اعتراضی نشان می دهد که قصد پایان یافتن ندارد و ادامه این جنبش اعتراضی قطعا حال و روز اقتصاد را بهبود نخواهد بخشید و ریزش بورس و کاهش ارزش پول ملی و قطع اینترنت و از دست رفتن اشتغال بیش از یک میلیون نفر شده است و البته که تحریم ها هم دارد شدت می گیرد، خوب است نظام در مقابل مردم خودش در چهارچوب قانون اساسی یک نرمش قهرمانانه انجام دهد، چطور در مقابل دشمن نرمش قهرمانانه مجاز است اما در مقابل مردم خودمان آن هم در چهارچوب قانون اساسی مجاز نیست؟
لجاجت بیشتر باعث ریختن خون جوانان از این مردم خواهد شد و کار بیش از پیش گره خواهد خورد و فرض با خشونت اعتراضات بخوابد ولی با کوچکترین حادثه دوباره شعله خواهد کشید و مطمئن باشید که بازنده این اعتراضات کل کشور و نظام سیاسی خواهد بود، هر چه زودتر نرمش قهرمانانه را با ملت خود انجام دهید
@MostafaTajzadeh
💢 اولین شرط حکمرانی ....
✍️ دکترمحمود سریع القلم
🔺اولین شرط حکمرانی، ایجاد امنیت فکری ، شغلی و اقتصادی فرد فرد جامعه است،
🔺اکثریت مطلق مردم اروپا که ۵۰۸ میلیون نفر جمعیت دارد؛ زندگی بسیار معمولی دارند : یک آپارتمان معمولی، یک اتومبیل معمولی، یک شغل معمولی و یک درآمد معمولی ؛
اما بسیار راضی و خوشحال هستند ؛ چون
* امنیت روانی دارند و در جوامعی با ثبات زندگی میکنند*. نرخ تورم حدود ۲ درصد است و درآمد آنها سالانه حدود ٨ درصد افزایش پیدا می کند ، بنابراین؛ * احساس ثبات میکنند *.
🔺در ایران حاکمیت غالبا برای توجیه ناکارآمدی خود به طور سیستماتیک به مردم اطلاعات غلط می دهد.مثلا گزارشگر رسانهای ما (مستقر در پاریس) در روز اعتصاب کارکنان متروی فرانسه در کنار ایستگاه مترو میایستد و می گوید ؛ پاریس امروز مترو نداشت و مردم با اتوبوس و دوچرخه به سر کار رفتند و این شاخصی است برای فروپاشی فرانسه !!؟ این نوع نتیجه غلط گرفتن از یک واقعه باعث میشود عمق مسائل را نبینیم .
🔺فضای رسانهای داخلی ما عموما میگوید:
*جهان در حال فروپاشیست و اقتصاد دنیا دچار بحرانهای ساختاری شده *....
🔺پس در چنین فضایی که مردم ایران از اینکه یک شرکت هواپیمایی هندی در سال گذشته 205 هواپیمایی ایرباس تحویل گرفته، بیخبرند.. روشن است وقتی دو تا ایرباس به ما داده شود، خیلی خوشحال میشوند !!!!!!؟
🔺برای تامین زندگی ایدهآل برای ایرانیان باید :
"* اندیشههای حکمرانی *" اصلاح شود.
*نه وزرای اقتصادی*
🔺دولت آلمان، اقتصادی بالغ بر چهار تریلیون دلار تولید ناخالص داخلی را مدیریت می کند، اما مسئولین آلمانی همه؛ ساعت پنج بعدازظهر از محل کار رفته و زندگی عادی خود را می کنند، تعداد جلسات مدیران بسیار محدود است؛ چون اصولا چیز محرمانهای وجود ندارد که از مردم پنهان شود .
@MostafaTajzadeh
✍️ دکترمحمود سریع القلم
🔺اولین شرط حکمرانی، ایجاد امنیت فکری ، شغلی و اقتصادی فرد فرد جامعه است،
🔺اکثریت مطلق مردم اروپا که ۵۰۸ میلیون نفر جمعیت دارد؛ زندگی بسیار معمولی دارند : یک آپارتمان معمولی، یک اتومبیل معمولی، یک شغل معمولی و یک درآمد معمولی ؛
اما بسیار راضی و خوشحال هستند ؛ چون
* امنیت روانی دارند و در جوامعی با ثبات زندگی میکنند*. نرخ تورم حدود ۲ درصد است و درآمد آنها سالانه حدود ٨ درصد افزایش پیدا می کند ، بنابراین؛ * احساس ثبات میکنند *.
🔺در ایران حاکمیت غالبا برای توجیه ناکارآمدی خود به طور سیستماتیک به مردم اطلاعات غلط می دهد.مثلا گزارشگر رسانهای ما (مستقر در پاریس) در روز اعتصاب کارکنان متروی فرانسه در کنار ایستگاه مترو میایستد و می گوید ؛ پاریس امروز مترو نداشت و مردم با اتوبوس و دوچرخه به سر کار رفتند و این شاخصی است برای فروپاشی فرانسه !!؟ این نوع نتیجه غلط گرفتن از یک واقعه باعث میشود عمق مسائل را نبینیم .
🔺فضای رسانهای داخلی ما عموما میگوید:
*جهان در حال فروپاشیست و اقتصاد دنیا دچار بحرانهای ساختاری شده *....
🔺پس در چنین فضایی که مردم ایران از اینکه یک شرکت هواپیمایی هندی در سال گذشته 205 هواپیمایی ایرباس تحویل گرفته، بیخبرند.. روشن است وقتی دو تا ایرباس به ما داده شود، خیلی خوشحال میشوند !!!!!!؟
🔺برای تامین زندگی ایدهآل برای ایرانیان باید :
"* اندیشههای حکمرانی *" اصلاح شود.
*نه وزرای اقتصادی*
🔺دولت آلمان، اقتصادی بالغ بر چهار تریلیون دلار تولید ناخالص داخلی را مدیریت می کند، اما مسئولین آلمانی همه؛ ساعت پنج بعدازظهر از محل کار رفته و زندگی عادی خود را می کنند، تعداد جلسات مدیران بسیار محدود است؛ چون اصولا چیز محرمانهای وجود ندارد که از مردم پنهان شود .
@MostafaTajzadeh
✅ بیماری تیفوس خالدار در #روسیه بسیار رایج بود و تا همین اواخر در سطح وسیعی قربانی می گرفت.بیمارستان ها از اعلام درصد وفور بیماری های شایعی مثل تیفوس، وبا و حصبه منع شده بودند و حتا کارکنان بیمارستان ها بین خودشان مجاز نبودند اسم بیماری ها را به زبان بیاورند. درعوض، به هر کدام از این بیماری ها یک شماره خاص داده بودند، مثلا منظور از "بیماری شماره ۳" بیماری وبا بود. اگر اشتباه نکنم شماره ۵ یا ۶ بیماری تیفوس بود. حتا درصد وفور بیماری های مسری در سطح جامعه به اسرار مملکتی تبدیل شده بود.استدلال حکومت این بود که "دشمنان سوسیالیسم " اگر بدانند مردم ما به چه بیماری هایی مبتلا هستند می توانند از این اطلاعات برای ضربه زدن به ما استفاده کنند
📗 امید علیه امید
✅ نادژدا ماندلشتام
✅ بیژن اشتری
#نشر_ثالث
#علی_نیکجو
#تکهای_ازمتن
#معرفی_کتاب
@MostafaTajzadeh
📗 امید علیه امید
✅ نادژدا ماندلشتام
✅ بیژن اشتری
#نشر_ثالث
#علی_نیکجو
#تکهای_ازمتن
#معرفی_کتاب
@MostafaTajzadeh
🔴 از نشنیدن نقدهای صریح ومودبانه تاج زاده رسیدیم به شنیدن فحشهای رکیک به مسئولان کف خیابان
✍️شهاب الدین حائری شیرازی
وقتی برای اینکه قدسیت ساختگی وموهومی که برای حکام ساخته اید خَش بر ندارد منتقدی صریح،مؤدب و خیرخواه را به زندان می اندازید.
وقتی گوشها انچنان از تملق و چشم ها از خم و راست شدن مگسان گرد شیرینی پر شده که حرف صریح خیرخواهان به بی حرمتی تعبیر میشود.
وقتی نارضایتی و عصبانیت مردم از طریق گفتگوی منطقی مردم با حکام از زبان نخبگان و منتقدین بروز و ظهور نیابد وجواب نگیرد وقتی دهان منتقدان را با بیکار کردن، نشد، با اتهام تشویش اذهان وزندانی کردن بستید، دهان مردم در شورش خیابانی به فحشهای رکیک به حکام باز میشود.
سبب وضع ناهنجار شعارهای دانشجویی ومردمی،خود حکام اند که در توهم حفظ عظمت خیالی با بستن زبان منتقدند.
این نوشتار ضمن تقبیح هر گونه خشونت از هرکس چه خشونت حکام با بی اعتنایی به ظلمی که بر مردم می رود چه خشونت پلیس چه خشونت مردم چه خشونت فیزیکی چه خشونت کلامی به یک نکته اشاره مینماید که اگر مسئولان هم با حقوقهای پنجاه، شصت ملیونی زندگی نمیکردند و برای حداقلهای زندگی به چه کنم می افتادند انقدر مبادی اداب نبودند که زیر لب دهانشان بارها ناخواسته به فحش به سبب سازان وضع فعلی باز نشود!
راستی مگر شما حکام چقدر حرمت جان ومال وآبروی این مردم را دارید که توقع حفظ حرمت از مردم دارید؟
https://t.me/virayeshe_zehn @MostafaTajzadeh
✍️شهاب الدین حائری شیرازی
وقتی برای اینکه قدسیت ساختگی وموهومی که برای حکام ساخته اید خَش بر ندارد منتقدی صریح،مؤدب و خیرخواه را به زندان می اندازید.
وقتی گوشها انچنان از تملق و چشم ها از خم و راست شدن مگسان گرد شیرینی پر شده که حرف صریح خیرخواهان به بی حرمتی تعبیر میشود.
وقتی نارضایتی و عصبانیت مردم از طریق گفتگوی منطقی مردم با حکام از زبان نخبگان و منتقدین بروز و ظهور نیابد وجواب نگیرد وقتی دهان منتقدان را با بیکار کردن، نشد، با اتهام تشویش اذهان وزندانی کردن بستید، دهان مردم در شورش خیابانی به فحشهای رکیک به حکام باز میشود.
سبب وضع ناهنجار شعارهای دانشجویی ومردمی،خود حکام اند که در توهم حفظ عظمت خیالی با بستن زبان منتقدند.
این نوشتار ضمن تقبیح هر گونه خشونت از هرکس چه خشونت حکام با بی اعتنایی به ظلمی که بر مردم می رود چه خشونت پلیس چه خشونت مردم چه خشونت فیزیکی چه خشونت کلامی به یک نکته اشاره مینماید که اگر مسئولان هم با حقوقهای پنجاه، شصت ملیونی زندگی نمیکردند و برای حداقلهای زندگی به چه کنم می افتادند انقدر مبادی اداب نبودند که زیر لب دهانشان بارها ناخواسته به فحش به سبب سازان وضع فعلی باز نشود!
راستی مگر شما حکام چقدر حرمت جان ومال وآبروی این مردم را دارید که توقع حفظ حرمت از مردم دارید؟
https://t.me/virayeshe_zehn @MostafaTajzadeh
28 سال زندان برای حسینی طباطبائی وچند شاگردش!
نخست داستانی را تعریف کنم:
چندسال پیش از سوی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی برای حضور وبحث در یک جلسه علمی درباره ترجمه های قرآن که با حضور چند شخصیت قرآنی ازایران وخارج بعد از افطار برگزار می شد دعوت شدم. ازقم که با آژانسی راه افتادم به علت ترافیک درتهران یک ساعت دیر رسیدم. آقایان افطار کرده ومنتظر ورود بنده برای شروع در جلسه بودند. خب ماهم با اندکی عجله با راننده آژانس سرسفره افطار نشستیم. درحین افطار دیدم یکی از نویسندگان تقریباً شناخته شده که خیلی مدت ها اظهار ارادت به بنده می نمود وآثارش را برایم می فرستاد وازنوشته های من تعریف داشت، گفت: نظرت درباره مصطفی حسینی طباطبائی چیست؟! گفتم : می بینی که من دارم درحال غذا خوردن هستم! صبر کن بعداً دراین باره باهم صحبت خواهیم داشت! گفت:خیر همین الآن جواب مرا بده! از او اصرار وازمن سکوت وغذا خوردن! دیدم ول کن نیست! گفتم : آقای حسینی طباطبایی مرد ملّا و صاحب نظری است ولی من برخی ازنظریات ایشان را چند بار کتباً نقد نموده وبرای خودش فرستاده ام وایشان هم سپاسگزاری نموده است. تا این را گفتم ایشان به حالت قهر مرا وآن جلسه راترک کرد وتا امروز هم دیگر خبری از اوندارم!
بلی گاهی تعصّب بدون منطق یاد آور «ومِنَ النّاسِ مَن یَعبُدُاللهَ عَلی حرفٍ» (حج /11)می شود!
برای شناخت آقای طباطبائی دوکار باید انجام گیرد:
1-مطالعه همه آثارایشان(کتاب ها، نوارهای پاسخ به شبهات وسخنرانی ها وخطابه های ایشان) .
2-بحث علمی حضوری با ایشان.
من همه کتاب های ایشان را خوانده ام وشماری از نوار خطابه های ایشان را نیز گوش کرده ام. ازاین رو قضاوت این بنده مستند وبدون هیاهوهای عوامانه است.
اولین کتابی که درحدود دهه ی 60ازایشان خواندم کتاب «خیانت درگزارش تاریخ» نقدی برکتاب علی دشتی بود که قبلاً آیت الله سبحانی آن رانقد کرده بود. ولی اون کجا واین کجا!!
این کتاب آقای طباطبائی نشان از دقت های ادبی، تاریخی و تفسیری او دارد.
ایشان درادبیات عرب بسیارمتبحر ودرفلسفه ازشاگردان استاد وجدّمادری اش مرحوم شیخ احمد آشتیانی فیلسوف است. کتابی هم درنقد ابوعلی سینا دارد. تعجب از برخی دارم که دکتر سروش را برتر از ایشان می دانند!
آقای طباطبایی درفقه واصول ورجال وحدیث هم صاحب نظر است.
تفسیر 14جلدی «بیان معانی درکلام ربانی» ایشان نیز اثری ادیبانه، روان ودلنشین وبدون زوائد است.
نقدی که ایشان بر کتاب های بهائیان نوشته ازجمله دقیق ترین نقدهای مستند است.
من از برخی دست اندرکاران نظام درشگفتم که چگونه دردشمن سازی برای این نظام یدطولایی دارند!
فرار این همه مغزها بس نبود که حالا سراغ یک پیرمرد 87ساله محقق ومدافع قرآن کریم گرفته اند و مجموعاً حکم 28 سال زندان را برای او و چندشاگرد معدودش صادر نموده اند!
ازعجایب این نظام همین یکی راکم داشتیم که آن را هم داریم می بینیم!
طباطبائی هرچه باشد درتمام ایران بیش از دویست نفر مرید ندارد!
اما همین دست اندرکاران کاری دارند می کنند که میلیون ها نفر مرید اوشوند!!!
در مکتب اهل بیت اطهار علیهم السلام نیمه دینداران، تمام دیندار می شدند ولی دراین سیستم، نیمه دینداران را تمام بی دین می کنند!
مگر بناست هرکس مانندمانیندیشد ازصفحه روزگارحذف شود؟!
خواستم با تو بگویم غم دل
ترسیدم که دل آزرده شوی ورنه سخن بسیار است! @MostafaTajzadeh
نخست داستانی را تعریف کنم:
چندسال پیش از سوی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی برای حضور وبحث در یک جلسه علمی درباره ترجمه های قرآن که با حضور چند شخصیت قرآنی ازایران وخارج بعد از افطار برگزار می شد دعوت شدم. ازقم که با آژانسی راه افتادم به علت ترافیک درتهران یک ساعت دیر رسیدم. آقایان افطار کرده ومنتظر ورود بنده برای شروع در جلسه بودند. خب ماهم با اندکی عجله با راننده آژانس سرسفره افطار نشستیم. درحین افطار دیدم یکی از نویسندگان تقریباً شناخته شده که خیلی مدت ها اظهار ارادت به بنده می نمود وآثارش را برایم می فرستاد وازنوشته های من تعریف داشت، گفت: نظرت درباره مصطفی حسینی طباطبائی چیست؟! گفتم : می بینی که من دارم درحال غذا خوردن هستم! صبر کن بعداً دراین باره باهم صحبت خواهیم داشت! گفت:خیر همین الآن جواب مرا بده! از او اصرار وازمن سکوت وغذا خوردن! دیدم ول کن نیست! گفتم : آقای حسینی طباطبایی مرد ملّا و صاحب نظری است ولی من برخی ازنظریات ایشان را چند بار کتباً نقد نموده وبرای خودش فرستاده ام وایشان هم سپاسگزاری نموده است. تا این را گفتم ایشان به حالت قهر مرا وآن جلسه راترک کرد وتا امروز هم دیگر خبری از اوندارم!
بلی گاهی تعصّب بدون منطق یاد آور «ومِنَ النّاسِ مَن یَعبُدُاللهَ عَلی حرفٍ» (حج /11)می شود!
برای شناخت آقای طباطبائی دوکار باید انجام گیرد:
1-مطالعه همه آثارایشان(کتاب ها، نوارهای پاسخ به شبهات وسخنرانی ها وخطابه های ایشان) .
2-بحث علمی حضوری با ایشان.
من همه کتاب های ایشان را خوانده ام وشماری از نوار خطابه های ایشان را نیز گوش کرده ام. ازاین رو قضاوت این بنده مستند وبدون هیاهوهای عوامانه است.
اولین کتابی که درحدود دهه ی 60ازایشان خواندم کتاب «خیانت درگزارش تاریخ» نقدی برکتاب علی دشتی بود که قبلاً آیت الله سبحانی آن رانقد کرده بود. ولی اون کجا واین کجا!!
این کتاب آقای طباطبائی نشان از دقت های ادبی، تاریخی و تفسیری او دارد.
ایشان درادبیات عرب بسیارمتبحر ودرفلسفه ازشاگردان استاد وجدّمادری اش مرحوم شیخ احمد آشتیانی فیلسوف است. کتابی هم درنقد ابوعلی سینا دارد. تعجب از برخی دارم که دکتر سروش را برتر از ایشان می دانند!
آقای طباطبایی درفقه واصول ورجال وحدیث هم صاحب نظر است.
تفسیر 14جلدی «بیان معانی درکلام ربانی» ایشان نیز اثری ادیبانه، روان ودلنشین وبدون زوائد است.
نقدی که ایشان بر کتاب های بهائیان نوشته ازجمله دقیق ترین نقدهای مستند است.
من از برخی دست اندرکاران نظام درشگفتم که چگونه دردشمن سازی برای این نظام یدطولایی دارند!
فرار این همه مغزها بس نبود که حالا سراغ یک پیرمرد 87ساله محقق ومدافع قرآن کریم گرفته اند و مجموعاً حکم 28 سال زندان را برای او و چندشاگرد معدودش صادر نموده اند!
ازعجایب این نظام همین یکی راکم داشتیم که آن را هم داریم می بینیم!
طباطبائی هرچه باشد درتمام ایران بیش از دویست نفر مرید ندارد!
اما همین دست اندرکاران کاری دارند می کنند که میلیون ها نفر مرید اوشوند!!!
در مکتب اهل بیت اطهار علیهم السلام نیمه دینداران، تمام دیندار می شدند ولی دراین سیستم، نیمه دینداران را تمام بی دین می کنند!
مگر بناست هرکس مانندمانیندیشد ازصفحه روزگارحذف شود؟!
خواستم با تو بگویم غم دل
ترسیدم که دل آزرده شوی ورنه سخن بسیار است! @MostafaTajzadeh
..
🔴اگر صدای اعتراض پدران را شنیده بودید، امروز با فحاشی فرزندانشان روبرو نبودید
✍️پیمان مودت:
🔸در اعتراضات پس از فوت مهسا امینی در برخی تجمعات معترضین از برخی الفاظ و عبارات استفاده میکنند که در عرف و ادبیات ما رکیک محسوب میشود، هر چند این سیاق اعتراض و شعار مورد تایید نیست اما سوال اساسی این است چرا نسل دهه هشتادی معترض به این ادبیات رسیده است؟
🔸جدای از نوع تربیت، تاثیر شبکههای اجتماعی، دسترسی راحت این نسل به فیلم های خارجی که منجر به تغییر ادبیات محاورهای در بین دهه هشتادیها شده است، این نسل تجربه پدران خود را پیش رو دارد.
🔸پدران این نسل اکثرا متولدین دهه ۵۰ و بعضا دهه ۶۰ هستند نسلی که چند بار سعی کرد از طریق قانونی مثل انتخابات های سال ۷۶ و ۹۲ و یا اعتراضات خیابانی بدون خشونت مثل سال ۸۸ مطالبه خود را محقق کند اما هر بار با مقاومت جدی حاکمیت روبرو شد.
🔸نسلی که با ادبیات قانون اساسی خواستار آزادی مطبوعات و محدود شدن نظارت استصوابی بود، نسلی که با دغدغه توسعه کشور میخواست سیاست خارجه در جهت تعامل با دنیا قرار گیرد، نسلی که به حسن روحانی برآمده از دل جامعه روحانیت مبارز اعتماد کرد تا عقلانیت در کشور حکمفرما شود، نسلی که در ۲۵ خرداد راهپیمایی سکوت کرد، نسلی که میخواست به صرف ایرانی بودن بتواند در سرنوشت خودش نقش آفرینی کند و ... .
🔸هیچگاه ساختار حاکمیت این اعتراضات و صداها را به رسمیت که نشناخت هیچ، بلکه برای افرادی که این مطالبات مسالمت جویانه و در چارچوب نظام جمهوری اسلامی و منطبق با قانون اساسی را پیگیری میکردند به انواع روشها تنبیه و مجازات نمود.
🔸حالا این پدران شکست خورده، آیینه عبرت فرزندان خود هستند، امروز نسلی برآمده که اعتدال و آرام روی پدران خود را مقبول نمیداند، این نسل که مثل پدران خود اهل محاسبات عقلانی نیست، کمتر کتاب خوانده، تعاملات اجتماعی کمتری داشته، از نوستالژیهای دهه ۶۰ و ایثارگریهای جامعه متاثر نیست و مهمتر از همه از بدو تولد در خانوادهای معترض ولی مسالمتجو رشد یافته است بر اثر مجموعهای از سرخوردگیها شروع به فحاشی مینماید.
🔸فحش این نوجوان قطعا مذموم است اما او معلول و پرورش یافته یک فضای سیاسی و اجتماعی است که او را اینگونه تربیت کرده است و از قضا یکی از مهمترین دلایل این فضا، اشتباه حاکمیت در عدم توجه به خواسته پدرانش است.
🌐 @MostafaTajzadeh
❇️ @eslahaat_press
🔴اگر صدای اعتراض پدران را شنیده بودید، امروز با فحاشی فرزندانشان روبرو نبودید
✍️پیمان مودت:
🔸در اعتراضات پس از فوت مهسا امینی در برخی تجمعات معترضین از برخی الفاظ و عبارات استفاده میکنند که در عرف و ادبیات ما رکیک محسوب میشود، هر چند این سیاق اعتراض و شعار مورد تایید نیست اما سوال اساسی این است چرا نسل دهه هشتادی معترض به این ادبیات رسیده است؟
🔸جدای از نوع تربیت، تاثیر شبکههای اجتماعی، دسترسی راحت این نسل به فیلم های خارجی که منجر به تغییر ادبیات محاورهای در بین دهه هشتادیها شده است، این نسل تجربه پدران خود را پیش رو دارد.
🔸پدران این نسل اکثرا متولدین دهه ۵۰ و بعضا دهه ۶۰ هستند نسلی که چند بار سعی کرد از طریق قانونی مثل انتخابات های سال ۷۶ و ۹۲ و یا اعتراضات خیابانی بدون خشونت مثل سال ۸۸ مطالبه خود را محقق کند اما هر بار با مقاومت جدی حاکمیت روبرو شد.
🔸نسلی که با ادبیات قانون اساسی خواستار آزادی مطبوعات و محدود شدن نظارت استصوابی بود، نسلی که با دغدغه توسعه کشور میخواست سیاست خارجه در جهت تعامل با دنیا قرار گیرد، نسلی که به حسن روحانی برآمده از دل جامعه روحانیت مبارز اعتماد کرد تا عقلانیت در کشور حکمفرما شود، نسلی که در ۲۵ خرداد راهپیمایی سکوت کرد، نسلی که میخواست به صرف ایرانی بودن بتواند در سرنوشت خودش نقش آفرینی کند و ... .
🔸هیچگاه ساختار حاکمیت این اعتراضات و صداها را به رسمیت که نشناخت هیچ، بلکه برای افرادی که این مطالبات مسالمت جویانه و در چارچوب نظام جمهوری اسلامی و منطبق با قانون اساسی را پیگیری میکردند به انواع روشها تنبیه و مجازات نمود.
🔸حالا این پدران شکست خورده، آیینه عبرت فرزندان خود هستند، امروز نسلی برآمده که اعتدال و آرام روی پدران خود را مقبول نمیداند، این نسل که مثل پدران خود اهل محاسبات عقلانی نیست، کمتر کتاب خوانده، تعاملات اجتماعی کمتری داشته، از نوستالژیهای دهه ۶۰ و ایثارگریهای جامعه متاثر نیست و مهمتر از همه از بدو تولد در خانوادهای معترض ولی مسالمتجو رشد یافته است بر اثر مجموعهای از سرخوردگیها شروع به فحاشی مینماید.
🔸فحش این نوجوان قطعا مذموم است اما او معلول و پرورش یافته یک فضای سیاسی و اجتماعی است که او را اینگونه تربیت کرده است و از قضا یکی از مهمترین دلایل این فضا، اشتباه حاکمیت در عدم توجه به خواسته پدرانش است.
🌐 @MostafaTajzadeh
❇️ @eslahaat_press
✅حسین نورانینژاد: ملاک برخورد با افراد و نهادها، میزان اثرگذاری آنهاست/ برخورد با حزب اتحاد ملت با شعار گفتوگو تناقض دارد/ دنبال جامعه اتمیزه و غیرمتشکلند
حسین نورانینژاد، معاون سیاسی حزب اتحاد ملت ایران اسلامی:
🔹برخی در ساختار قدرت میخواهند با يک جامعه اتميزه مواجه باشند و تصور میکنند که مديريت بر يک جامعه غيرمتشکل و افراد جدا از هم راحتتر است. اما اين مساله به خصوص برای کشوری به وسعت و جمعيت بزرگ ايران با تکثر قوميتی، فرهنگی و اعتقادی فراوان و همينطور سبک زندگیهای متفاوت شدنی نيست. اين تصور خطايي است که هم ضد توسعه است و هم ضد امنيت.
🔹جامعه مدنی که اصلیترين نمودش در نهادمندی و تشکليابی شهروندانش است، هم جامعه را قدرتمندتر میکند و هم توانمندی حاکميت را برای حکمرانی خوب، اگر در پی آن باشد، افزايش میدهد. اما متاسفانه چنين نگاهی در برخی افراد و جريانات حاکم وجود ندارد.
🔹(درباره دعوت به گفتوگوی آقای اژهای): نمیشود که تکتک معترضان با رييس دستگاه قضا گفتوگو کنند. مقدمه چنین گفتوگویی، کمک به تشکليابی جامعه است. همه اين روند نيز صرفا با حضور احزاب معنا نمیيابد. سنديکاها، تشکلهای صنفی و مدنی مستقل و آزاد در کنار احزاب اين حلقه واسط را تشکیل میدهند. جرياناتی که از درون و بطن جامعه برخاسته باشند و نگرشهای سياسی، حکومتی و امنيتی بر فعاليتهای آنان غلبه نداشته باشد. اين تشکلها ميتوانند ديدگاههای مختلف در جامعه را نمايندگی کرده و از منافع خود و صنف مورد نظر خود دفاع کنند. احزاب هم به عنوان سازمان سياسی جامعه مدنی میتوانند به شکلگيری گفتوگوها کمک کنند. ضمن این که قرار نیست این نهادها نماینده حاکمیت در جامعه مدنی باشند بلکه قرار است مطالبات جامعه مدنی را در یک فرایند قانونی و دموکراتیک دنبال کنند.
🔹در غير اين صورت اگر قرار باشد با يک جامعه اتميزه صحبت شود، همان کاری است که در طول دهههای گذشته صورت گرفته است و در نهادهایی مانند صداوسيما و ساير بخشهای حکومتی به صورت تکگویی جريان دارد.
🔹متاسفانه در برخوردها چه با افراد و چه با تشکلها، ملاک اثرگذاری آنها جدی به نظر میرسد... حزب اتحاد ملت مانند بسياری از احزاب کنگرههای خود را بر اساس اساسنامهاش برگزار کرده است و ما ايرادی که گرفته شده را اشتباه و غيرحقوقی میدانيم.
🔹به زودی کنگره جدید حزب برگزار میشود و امیدواریم که پس از آن مانع ایجاد شده رفع شود./ روزنامه اعتماد
🔻@MostafaTajzadeh
@ETEHADMELLATIRAN
حسین نورانینژاد، معاون سیاسی حزب اتحاد ملت ایران اسلامی:
🔹برخی در ساختار قدرت میخواهند با يک جامعه اتميزه مواجه باشند و تصور میکنند که مديريت بر يک جامعه غيرمتشکل و افراد جدا از هم راحتتر است. اما اين مساله به خصوص برای کشوری به وسعت و جمعيت بزرگ ايران با تکثر قوميتی، فرهنگی و اعتقادی فراوان و همينطور سبک زندگیهای متفاوت شدنی نيست. اين تصور خطايي است که هم ضد توسعه است و هم ضد امنيت.
🔹جامعه مدنی که اصلیترين نمودش در نهادمندی و تشکليابی شهروندانش است، هم جامعه را قدرتمندتر میکند و هم توانمندی حاکميت را برای حکمرانی خوب، اگر در پی آن باشد، افزايش میدهد. اما متاسفانه چنين نگاهی در برخی افراد و جريانات حاکم وجود ندارد.
🔹(درباره دعوت به گفتوگوی آقای اژهای): نمیشود که تکتک معترضان با رييس دستگاه قضا گفتوگو کنند. مقدمه چنین گفتوگویی، کمک به تشکليابی جامعه است. همه اين روند نيز صرفا با حضور احزاب معنا نمیيابد. سنديکاها، تشکلهای صنفی و مدنی مستقل و آزاد در کنار احزاب اين حلقه واسط را تشکیل میدهند. جرياناتی که از درون و بطن جامعه برخاسته باشند و نگرشهای سياسی، حکومتی و امنيتی بر فعاليتهای آنان غلبه نداشته باشد. اين تشکلها ميتوانند ديدگاههای مختلف در جامعه را نمايندگی کرده و از منافع خود و صنف مورد نظر خود دفاع کنند. احزاب هم به عنوان سازمان سياسی جامعه مدنی میتوانند به شکلگيری گفتوگوها کمک کنند. ضمن این که قرار نیست این نهادها نماینده حاکمیت در جامعه مدنی باشند بلکه قرار است مطالبات جامعه مدنی را در یک فرایند قانونی و دموکراتیک دنبال کنند.
🔹در غير اين صورت اگر قرار باشد با يک جامعه اتميزه صحبت شود، همان کاری است که در طول دهههای گذشته صورت گرفته است و در نهادهایی مانند صداوسيما و ساير بخشهای حکومتی به صورت تکگویی جريان دارد.
🔹متاسفانه در برخوردها چه با افراد و چه با تشکلها، ملاک اثرگذاری آنها جدی به نظر میرسد... حزب اتحاد ملت مانند بسياری از احزاب کنگرههای خود را بر اساس اساسنامهاش برگزار کرده است و ما ايرادی که گرفته شده را اشتباه و غيرحقوقی میدانيم.
🔹به زودی کنگره جدید حزب برگزار میشود و امیدواریم که پس از آن مانع ایجاد شده رفع شود./ روزنامه اعتماد
🔻@MostafaTajzadeh
@ETEHADMELLATIRAN
روایت یک استاد دانشگاه و رزمنده جنگ
من را به کرکره مغازه چسباندند و هر چه فحش رکیک بود نثار مادرم (مادر شهید) کردند
✍️ #شهرام_گیلآبادی
امروز رفتم روبروى دانشگاه تا كتاب بخرم. همه جا نيروهاى يگان ويژه بود و دخترانى كه بى حجاب از كنار آنها مى گذشتند،با خودم گفتم ،"چه خوب كه مدارا مى شود؛"موتورى از پشت به من زد ،برگشتم جوانى با ماسك صورتش را پوشانده بود لبخند زدم گفتم:"ببخشيد"گفت: "بى شعورى"! باز هم گفتم : "ببخشيد"، گفت:"نه مثل اينكه نمى فهمى برو اينجا واينيسا".
نمى خواستم تنشى ايجاد شود. در اين حين دستش را روى كمرم گذاشت و گفت :"برو پى كارت بى شرف"، تا برگشتم شش لباس شخصى با ماسك دورم را گرفتند و من را به كركره در مغازه چسباندند. يكى از آنها گفت :"چه كاره اى بى شعور؟ "گفتم : "معلم دانشگاه ". سعى كرد تلفن همراهم را قاپ بزند؛ يگان ويژه پليس كنارشان ايستاده بود به اين هفت جوان گفتم: "اجازه بدهيد كه من به اين جناب سروان بگويم از شما شكايت دارم، "گفت:"هيچ گهى نمى خورى"! باز هم كه به آرامش محيط فكر مى كردم گفتم"باشه "كتابفروش انجمن حكمت كه گاه از آن خريد مى كنم گفت :"استاد…".
يكى از اين جوانها به طرف من آمد گفت : مادر…."! چهره مادرم قديسه ى پاكدامنى كه پيكر فرزندش بعد بيش از چهل سال هنوز از جبهه برنگشته با بيمارى حادى كه دارد جلو چشمم آمد. زنگ زدم به ١١٠ ،آن جوان نقاب دار و دوستانش در اين فاصله دائم من را به كركره مغازه مى كوبيدند و از هر ناسزايى برايم كم نگذاشتند.
جوان گفت:"زنگ بزن ببينم چه گهى مى خواهى بخورى، "گفتم "بلاخره مملكت قانون داره" گفت:"قانون ماييم، مادر….". تمام خون بدنم در صورتم جمع شده بود مى خواستم مثل خودش برخورد كنم. به زور مى خواست تلفنم و كيف كارتهايم را بگيرد. يكى از آنها كه پشت ماسك قايم شده بود و قدبلندى داشت گفت :"توهين به رهبرى كردى چوب توى آستينت مى كنيم …"، خنده و گريه هايم قاطى شده بود،؛ كسى كه با موتور به پايم زده بود سعى مى كرد توضيح دهد كه چيزى نيست يك تصادف ساده بوده، ظاهراً دلش برايم سوخته بود. گفتم "شما همه سن بچه من هستيد، مادر من مادر شهيد است ." اما دوستانش باور نمى كردند و مى گفتند : "معلمِ بى پدر و مادر "، به تنگ آمدم گفتم:"آقايان من چهارده سالم بوده شايد هم كمتر به جبهه رفته ام و بسيجى جبهه اييم "جوانى كه جلوى من ايستاده بود دست روى صورت من گذاشت و با پنجه هاى آلوده اش صورتم را محكم كنار زد و گفت :"گه خوردى رفتى، حقوقشو گرفتى"، واقعا قلبم فشرده شد؛ شكستم . پليس فقط نظاره گر بود. یکی گفت :"سى ثانيه وقت دارى گورت را گم كنى". نمى دانستم بايد بروم ، بايستم، چه كنم؟
يكى از نيروهاى پليس بطرى آبى به من داد و در گوشم گفت من عذر مى خواهم كارى از دست ما بر نمى آيد. چند قدم فاصله گرفتم كه يكى از پشت سر با حرص گفت :"مادر …..معلم ." شكست خوردم.
@MostafaTajzadeh
https://t.me/sfandiar_abdolahi
من را به کرکره مغازه چسباندند و هر چه فحش رکیک بود نثار مادرم (مادر شهید) کردند
✍️ #شهرام_گیلآبادی
امروز رفتم روبروى دانشگاه تا كتاب بخرم. همه جا نيروهاى يگان ويژه بود و دخترانى كه بى حجاب از كنار آنها مى گذشتند،با خودم گفتم ،"چه خوب كه مدارا مى شود؛"موتورى از پشت به من زد ،برگشتم جوانى با ماسك صورتش را پوشانده بود لبخند زدم گفتم:"ببخشيد"گفت: "بى شعورى"! باز هم گفتم : "ببخشيد"، گفت:"نه مثل اينكه نمى فهمى برو اينجا واينيسا".
نمى خواستم تنشى ايجاد شود. در اين حين دستش را روى كمرم گذاشت و گفت :"برو پى كارت بى شرف"، تا برگشتم شش لباس شخصى با ماسك دورم را گرفتند و من را به كركره در مغازه چسباندند. يكى از آنها گفت :"چه كاره اى بى شعور؟ "گفتم : "معلم دانشگاه ". سعى كرد تلفن همراهم را قاپ بزند؛ يگان ويژه پليس كنارشان ايستاده بود به اين هفت جوان گفتم: "اجازه بدهيد كه من به اين جناب سروان بگويم از شما شكايت دارم، "گفت:"هيچ گهى نمى خورى"! باز هم كه به آرامش محيط فكر مى كردم گفتم"باشه "كتابفروش انجمن حكمت كه گاه از آن خريد مى كنم گفت :"استاد…".
يكى از اين جوانها به طرف من آمد گفت : مادر…."! چهره مادرم قديسه ى پاكدامنى كه پيكر فرزندش بعد بيش از چهل سال هنوز از جبهه برنگشته با بيمارى حادى كه دارد جلو چشمم آمد. زنگ زدم به ١١٠ ،آن جوان نقاب دار و دوستانش در اين فاصله دائم من را به كركره مغازه مى كوبيدند و از هر ناسزايى برايم كم نگذاشتند.
جوان گفت:"زنگ بزن ببينم چه گهى مى خواهى بخورى، "گفتم "بلاخره مملكت قانون داره" گفت:"قانون ماييم، مادر….". تمام خون بدنم در صورتم جمع شده بود مى خواستم مثل خودش برخورد كنم. به زور مى خواست تلفنم و كيف كارتهايم را بگيرد. يكى از آنها كه پشت ماسك قايم شده بود و قدبلندى داشت گفت :"توهين به رهبرى كردى چوب توى آستينت مى كنيم …"، خنده و گريه هايم قاطى شده بود،؛ كسى كه با موتور به پايم زده بود سعى مى كرد توضيح دهد كه چيزى نيست يك تصادف ساده بوده، ظاهراً دلش برايم سوخته بود. گفتم "شما همه سن بچه من هستيد، مادر من مادر شهيد است ." اما دوستانش باور نمى كردند و مى گفتند : "معلمِ بى پدر و مادر "، به تنگ آمدم گفتم:"آقايان من چهارده سالم بوده شايد هم كمتر به جبهه رفته ام و بسيجى جبهه اييم "جوانى كه جلوى من ايستاده بود دست روى صورت من گذاشت و با پنجه هاى آلوده اش صورتم را محكم كنار زد و گفت :"گه خوردى رفتى، حقوقشو گرفتى"، واقعا قلبم فشرده شد؛ شكستم . پليس فقط نظاره گر بود. یکی گفت :"سى ثانيه وقت دارى گورت را گم كنى". نمى دانستم بايد بروم ، بايستم، چه كنم؟
يكى از نيروهاى پليس بطرى آبى به من داد و در گوشم گفت من عذر مى خواهم كارى از دست ما بر نمى آيد. چند قدم فاصله گرفتم كه يكى از پشت سر با حرص گفت :"مادر …..معلم ." شكست خوردم.
@MostafaTajzadeh
https://t.me/sfandiar_abdolahi
Telegram
«راه و چاه» اسفندیار عبداللهی
در این کانال، یادداشتها، توییتها و مصاحبههای #اسفندیار_عبداللهی و مطالب دریافتی کارشناسان سیاسی، فعالان مدنی و اجتماعی درج میشود.
یوتیوب👇
https://www.youtube.com/@rah_e_akhar
setayesh1384.310@gmail.com ارتباط با ادمین
یوتیوب👇
https://www.youtube.com/@rah_e_akhar
setayesh1384.310@gmail.com ارتباط با ادمین
معرفی کتاب جنبشهای اجتماعی چیست؟ اثر هنک جانستون
✍🏻نویسنده متن معرفی: علی بیغش
1) جنبشهایِ اجتماعی؛ همزادِ دولتها
🔺 ظهور دولت مدرن همزمان با بازیگر مهم و پیچیده و ماندگار دیگری بوده است به نام جنبش اجتماعی معاصر. جنبشهای اجتماعی همواره در بستر دولتها به وقوع میپیوندند؛ رابطهای دوسویه و پویا دارند و بر یکدیگر فشار را وارد میکنند. مسئله این است که اغلب نخبگان سیاسی قدرت را به راحتی واگذار نمیکنند. درنتیجه شکلگیریِ بسیجهای مردمی در طول تاریخ، جهت در معرض تماس قرار دادن نخبگان با مردم عادی و طرح مطالبات جامعه یک ضرورت بوده است.
2)ماهیتِ جاجها و هویتهایِ ضداستقرار
🔺جنبشها را میتوان از منظر زمانی و موضوعی در دو دستة قدیم و جدید جای داد. بهترین مثال از جنبشهای قدیمی، جنبشهای کارگری است که در آن تضاد و نزاع بر سر مالکیت دستمزدها، امنیت، مزایا و شرایط کاری برای اعضای طبقة کارگر موضوعاتی بنیادین است. اما در نیمة دوم قرن بیستم جنبشهای جدیدی شکل گرفتهاند که چندان نمیتوان با تضاد منافع تحلیل کرد. در جنبشهای جدید (جاج)، بخش قابل توجهی از افراد طبقه متوسط و تحصیل کردهاند و حول زمینههای محیطی، حقوق زنان، حقوق حیوانات قوام پیدا میکنند. این جنبشها در زمینههایی مرتبط با سبک زندگی و سیاستهای هویتی شکل گرفتهاند.
🔺به عنوان مثال جنبش هیپیها در دهة 1960، نمونهای از ادغام هویتی و ابتکار در سبک زندگی در میان جوانان نسل بود و هیچ ربطی به تقسیمات طبقاتی و نابرابری نداشت. نوع لباس پوشیدن، کدهای رفتاری و ترتیبات زندگی از نشانههای هویت ضداستقراری آنها قلمداد میکنند. جاجها رابطة روشنی با موقعیت ساختاری مشارکت کنندگان خود در جامعه ندارند.
3) مصنوعاتِ جنبشهایِ اجتماعی
1-3) متنهایِ جمعی، از مانیفست تا روایت
مصنوعات فرهنگی نقش مهمی در فرآیندهای بسیج ایفا میکنند. مفهوم مصنوع به معنی تولیدات انضمامی، اغلب مادی و فرهنگی مثل موسیقی، شعر، ادبیات، تئاتر، اپرا و هنرهای تجسمی است. مصنوعات میتوانند در قالب متنهای گفتاری و نوشتاری باشند. متنها میتوانند از بیانیه و مانیفست، تا شعارها، تراکتها، داستانها و روایتها را دربر بگیرند. مانیفستها به خوبی نشاندهندة آگاهی اجتماعی افراد نسبت به موقعیت خود و بازنماییکنندة هویت جمعی هستند. به عنوان نمونه مانیفست چاپی اعضای گروه زندگی نکبتی جمعی پانکی- آنارشیستی را نشان میدهد که مثال خوبی برای نشان دادنِ یکی از جاجهای مبتنی بر سبک زندگی است.
🔺این مانیفستها با بیاناتی حاکی از هویت آغاز میشود: «ما رئیسی نداریم» «ما ضداقتدارگراییم»؛ «ما حامی افراد با جنسیت مختلف و ضد تبعیض هستیم». جانستون اشاره میکند که اخیرا رشد فزآیندة توجه به داستانهایی که مشارکتکنندگان و فعالان روایت میکنند.
2-3) ترانهبازی و انسانی که در اعتراض، آوازخوانِ بهتری است
🔺موسیقی و ترانه در بسیاری از جنبشهای بزرگ مانند جنبشِ کارگری، حقوق مدنی، سوسیالیسم در شیلی، جنبشهای مختلف قومی- ملیگرایانه و نمایشهای پانکی آنارشیستی عاملی مطرح بوده است. موسیقی نه تنها میتواند عامل ایجاد کنندة هویت جمعی و عامل انتقال اطلاعات و حفظ سنتها باشد، میتواند عامل یکپارچهسازِ پرفورمنسهای نوظهور جنبش نیز باشد. به طور معمول در زمان سرکوب شدید و به ویژه مراحل اولیة رشد جنبش، تولیدات هنری اغلب به شکل عنصر مرکزی فرهنگ مخالفان درمیآیند.
4) کدام جنبشها موفقترند؟
🔺جانستون در این کتاب از متغیرهای مهمی در جهت دوام جنبشها رونمایی میکند. اولین نکته مهم در ارتباط با رابطة جنبشها با گروهها و سازمانهاست. جنبشها زمانی موفقترندکه فراتر از سازمانها و گروهها باشند و خود را بدانها محدود نکنند.
🔺 نکته بعدی مربوط به ساحتِ معطوف به ارزشهایِ کنشگران است. جنبشها باید مفاهیم گسترده و آزمودهشدهای را از ایدئولوژیها، اهداف و ارزشها و منافع را به نمایش گذاشته بگذارند.
🔺 نکتة سوم نیز به فضای مرتبط با پرفورمنس یعنی حوزههای کنش جمعی که از سوی کنشگران به نمایش گذاشته میشد برمیگردد.
🔺علاوه بر این دوام جنبشها همبستگی منفیای با کنترل دولتها و همبستگی مثبتی با میزان دسترسی به نخبگان، شکاف و تقسیمبندیهای میان نخبگان، ائتلافهای نخبگان (گروههای اصلاح طلب ممکن است فرصتهایی را برای گروههای چالشساز فراهم آورند)، خطمشیها و تحولات در پوششِ باز رسانهای دارند.
🔺چاپ چهارم کتاب «جنبش اجتماعی چیست؟» اثر هنک جانستون و ترجمه سعید کشاورزی و مریم کریمی توسط نشر ثالث در 250 صفحه با قیمت ۱۱۰ هزار منتشر شده است. @MostafaTajzadeh
✍🏻نویسنده متن معرفی: علی بیغش
1) جنبشهایِ اجتماعی؛ همزادِ دولتها
🔺 ظهور دولت مدرن همزمان با بازیگر مهم و پیچیده و ماندگار دیگری بوده است به نام جنبش اجتماعی معاصر. جنبشهای اجتماعی همواره در بستر دولتها به وقوع میپیوندند؛ رابطهای دوسویه و پویا دارند و بر یکدیگر فشار را وارد میکنند. مسئله این است که اغلب نخبگان سیاسی قدرت را به راحتی واگذار نمیکنند. درنتیجه شکلگیریِ بسیجهای مردمی در طول تاریخ، جهت در معرض تماس قرار دادن نخبگان با مردم عادی و طرح مطالبات جامعه یک ضرورت بوده است.
2)ماهیتِ جاجها و هویتهایِ ضداستقرار
🔺جنبشها را میتوان از منظر زمانی و موضوعی در دو دستة قدیم و جدید جای داد. بهترین مثال از جنبشهای قدیمی، جنبشهای کارگری است که در آن تضاد و نزاع بر سر مالکیت دستمزدها، امنیت، مزایا و شرایط کاری برای اعضای طبقة کارگر موضوعاتی بنیادین است. اما در نیمة دوم قرن بیستم جنبشهای جدیدی شکل گرفتهاند که چندان نمیتوان با تضاد منافع تحلیل کرد. در جنبشهای جدید (جاج)، بخش قابل توجهی از افراد طبقه متوسط و تحصیل کردهاند و حول زمینههای محیطی، حقوق زنان، حقوق حیوانات قوام پیدا میکنند. این جنبشها در زمینههایی مرتبط با سبک زندگی و سیاستهای هویتی شکل گرفتهاند.
🔺به عنوان مثال جنبش هیپیها در دهة 1960، نمونهای از ادغام هویتی و ابتکار در سبک زندگی در میان جوانان نسل بود و هیچ ربطی به تقسیمات طبقاتی و نابرابری نداشت. نوع لباس پوشیدن، کدهای رفتاری و ترتیبات زندگی از نشانههای هویت ضداستقراری آنها قلمداد میکنند. جاجها رابطة روشنی با موقعیت ساختاری مشارکت کنندگان خود در جامعه ندارند.
3) مصنوعاتِ جنبشهایِ اجتماعی
1-3) متنهایِ جمعی، از مانیفست تا روایت
مصنوعات فرهنگی نقش مهمی در فرآیندهای بسیج ایفا میکنند. مفهوم مصنوع به معنی تولیدات انضمامی، اغلب مادی و فرهنگی مثل موسیقی، شعر، ادبیات، تئاتر، اپرا و هنرهای تجسمی است. مصنوعات میتوانند در قالب متنهای گفتاری و نوشتاری باشند. متنها میتوانند از بیانیه و مانیفست، تا شعارها، تراکتها، داستانها و روایتها را دربر بگیرند. مانیفستها به خوبی نشاندهندة آگاهی اجتماعی افراد نسبت به موقعیت خود و بازنماییکنندة هویت جمعی هستند. به عنوان نمونه مانیفست چاپی اعضای گروه زندگی نکبتی جمعی پانکی- آنارشیستی را نشان میدهد که مثال خوبی برای نشان دادنِ یکی از جاجهای مبتنی بر سبک زندگی است.
🔺این مانیفستها با بیاناتی حاکی از هویت آغاز میشود: «ما رئیسی نداریم» «ما ضداقتدارگراییم»؛ «ما حامی افراد با جنسیت مختلف و ضد تبعیض هستیم». جانستون اشاره میکند که اخیرا رشد فزآیندة توجه به داستانهایی که مشارکتکنندگان و فعالان روایت میکنند.
2-3) ترانهبازی و انسانی که در اعتراض، آوازخوانِ بهتری است
🔺موسیقی و ترانه در بسیاری از جنبشهای بزرگ مانند جنبشِ کارگری، حقوق مدنی، سوسیالیسم در شیلی، جنبشهای مختلف قومی- ملیگرایانه و نمایشهای پانکی آنارشیستی عاملی مطرح بوده است. موسیقی نه تنها میتواند عامل ایجاد کنندة هویت جمعی و عامل انتقال اطلاعات و حفظ سنتها باشد، میتواند عامل یکپارچهسازِ پرفورمنسهای نوظهور جنبش نیز باشد. به طور معمول در زمان سرکوب شدید و به ویژه مراحل اولیة رشد جنبش، تولیدات هنری اغلب به شکل عنصر مرکزی فرهنگ مخالفان درمیآیند.
4) کدام جنبشها موفقترند؟
🔺جانستون در این کتاب از متغیرهای مهمی در جهت دوام جنبشها رونمایی میکند. اولین نکته مهم در ارتباط با رابطة جنبشها با گروهها و سازمانهاست. جنبشها زمانی موفقترندکه فراتر از سازمانها و گروهها باشند و خود را بدانها محدود نکنند.
🔺 نکته بعدی مربوط به ساحتِ معطوف به ارزشهایِ کنشگران است. جنبشها باید مفاهیم گسترده و آزمودهشدهای را از ایدئولوژیها، اهداف و ارزشها و منافع را به نمایش گذاشته بگذارند.
🔺 نکتة سوم نیز به فضای مرتبط با پرفورمنس یعنی حوزههای کنش جمعی که از سوی کنشگران به نمایش گذاشته میشد برمیگردد.
🔺علاوه بر این دوام جنبشها همبستگی منفیای با کنترل دولتها و همبستگی مثبتی با میزان دسترسی به نخبگان، شکاف و تقسیمبندیهای میان نخبگان، ائتلافهای نخبگان (گروههای اصلاح طلب ممکن است فرصتهایی را برای گروههای چالشساز فراهم آورند)، خطمشیها و تحولات در پوششِ باز رسانهای دارند.
🔺چاپ چهارم کتاب «جنبش اجتماعی چیست؟» اثر هنک جانستون و ترجمه سعید کشاورزی و مریم کریمی توسط نشر ثالث در 250 صفحه با قیمت ۱۱۰ هزار منتشر شده است. @MostafaTajzadeh
Telegram
attach 📎
✅اقتصاد، نا آرامی و توهمات دولتمردان
✍️محمدرضا یوسفی
🔗آقای رئیسی علت اعتراضات را به عامل خارجی با هدف نابود کردن موفقیت های یکسال اخیر دولت نسبت داده است(خبرگزاری دانشجو، 5 آبان 1401). اما بسیاری از تحلیلگران، عامل اقتصاد را در اعتراضات اخیر پر رنگ دانسته اند.
🔗شاخص های كلان اقتصادی ايران نشان می دهد که سطح رفاه مردم به شدت کاهش یافته، درآمد سرانه در پایان دهه 90، یک سوم کمتر از سال 90 بوده است. سرمایه گذاری در دهه 90 نزولی بوده است. متوسط رشد سرمایه گذاری در دهه 90، منفی 6.8 بوده است. ارزش تجارت خارجی افت 33 میلیارد دلاری کرد. از سوی دیگر اقتصاد ایران در این دهه بسیار بی ثبات بوده است. تداوم این شرایط در یک دهه، موجب کاهش شدید سطح آستانۀ تحمل مردم و آسیب های اجتماعی شده است.
🔗بنا بوده است که در برنامه ششم، متوسط رشد کل 8 درصدی باشد ولی منفی 1. درصد بود. بهره وری 2.8 رشد داشته باشد اما منهای 1.04 منفی بوده است. تورم 9 درصد باشد ولی 37 درصد بوده است. سرمایه گذاری 21 درصد باشد اما تنها 4. درصد بوده است. نیمی از سالهای دهه 90، رشد اقتصادی منفی بوده است. عملکرد رئیسی با همه وعده های بزرگ انتخاباتیش، نه تنها به بهبود وضعیت کمک نکرد بلکه شرایط را بدتر کرد.
🔗مرکز آمار، رشد اقتصادی ایران در سال 1400 را 4.3 و بانک مرکزی 4.4 درصد اعلام کردند. اما ترکیب بخشهای اقتصادی نشان می دهد که بخشهای کشاورزی، صنعت و معدن به ترتیب رشد منفی 5.8 و 6.2 را تجربه کرده است و رشد کل، معلول رشد درآمد نفتی و خدمات بوده است. از سوی دیگر، نکتۀ قابل تامل، روند کاهنده رشد در طی فصول است. نرخهای رشد به ترتیب چهار فصل عبارت از 6.9، 4.4، 4.1 و 2.2 بودند که بالاترین نرخ رشد به سه ماهه اول سال که مربوط به دولت روحانی بوده است بر می گردد ( شاخص های کلان اجتماعی اقتصادی ایران، 1401).
🔗نرخ تورم در سالهای 1399 و 1400 به ترتیب، 36.4 و 40.2 بوده است. نرخ تورم در ماههای اول سال 1401 روند نزولی داشت اما از مرداد ماه روند آن صعودی بوده است. نکته مهم، افزایش شکاف تورمی کل با تورم خوراکیها است. در حالی که در سال 99، این شکاف 2.6 درصد بوده در سال 1400 این شکاف به 10.3 درصد رسیده و در مرداد 1401 به 15.4 درصد افزایش یافت که به معنای فشار بیشتر به اقشار آسیب پذیر است. تورم دهکهای مختلف نیز همین امر را تایید می کند. بیشترین فشار به سه دهک پایینی و کمترین فشار به سه دهک بالایی جامعه وارد آمده است. چنانچه نرخهای تورمی استانی نیز نشان می دهد که بالاترین نرخ های تورم به ترتیب متعلق به استانهای کهگلویه، ایلام و لرستان بوده است. در حالی تورم تهران از تورم کشوری کمتر است. و این بیان کننده رشد نابرابری منطقه ای و فقر شدیدتر مناطق محروم است.
🔗به گزارش نماگر 107 بانک مرکزی، صادرات نفتی ایران که در سال 97، 57 میلیارد دلار بود به دلیل فشارهای تحریمی در سال های 98 و 99 روند نزولی داشته و به ترتیب، به 26 و 21 میلیارد دلار کاهش یافت. با روی کارآمدن بایدن و کاهش فشار تحریمی، صادرات نفتی ایران در سال 1400 به 39 میلیارد دلار و صادرات غیرنفتی نیز از 29 میلیارد دلار به 41 میلیارد دلار افزایش یافت. افزایش 30 میلیارد دلاری صادرات کل به دلیل کاهش فشار تحریمی بوده و بخش مهمی از آن معلول افزایش قیمت و مقدار نفت بوده است.
🔗بدهی دولت به بانک مرکزی در پایان سال 1400 نسبت به سه ماهه اول این سال که دولت روحانی بر سر کار بود، 326 همت کاهش یافته است. این امر با توجه به افزایش درآمدهای دولت در این سال طبیعی بوده است اما از طرفی، بدهی دولت در همین دوره به بانکها 327 همت و بدهی شرکتهای دولتی نیز به بانک مرکزی و بانکها نیز 87 همت افزایش یافته است.
🔗در سال 1401 تاکنون، بانک مرکزی از طریق فشار به شرکتهای دولتی، حدود 120 همت از آنان اخذ کرده است و در نتیجه، شرکتهای دولتی و بانکها با کاهش نقدینگی روبرو شده، بدهی شرکتهای دولتی و بانکها افزایش یافته است. این امر حکایت از حساب سازی دولت دارد. از این رو رشد پایه پولی در سال 1400، 31.6 بوده که از سال 1399 بیشتر بوده است.
🔗بدون تردید، تداوم رکود تورمی، شدت یافتن دوباره تحریم ها، عدم گشایش افق در روابط بین الملل و در نتیجه فشارهای مضاعف به زندگی مردم، رفتارهای تحقیر آمیز با آنان و ... زمینه ساز اعتراضات اخیر شده است. دولت با اتخاذ روشهایی مانند آزادسازی ها، افزایش شدید قیمت خدمات دولتی، افزایش درآمدهای مالیاتی با فشار بیشتر بر بخشهای مولد جامعه و رها سازی بخشهای دلالی و بخش های عمومی غیردولتی، خصولتی ها، به فکر کاهش کسری بودجه بوده است.
🔗بنابراین وقتی جناب رئیسی از موفقیت های یکسال اخیر دولت سخن می گوید دقیقا باید مشخص کند که چه تغییراتی در متغیرهای کلان اقتصادی جامعه رخ داده است.
@MostafaTajzadeh
✍️محمدرضا یوسفی
🔗آقای رئیسی علت اعتراضات را به عامل خارجی با هدف نابود کردن موفقیت های یکسال اخیر دولت نسبت داده است(خبرگزاری دانشجو، 5 آبان 1401). اما بسیاری از تحلیلگران، عامل اقتصاد را در اعتراضات اخیر پر رنگ دانسته اند.
🔗شاخص های كلان اقتصادی ايران نشان می دهد که سطح رفاه مردم به شدت کاهش یافته، درآمد سرانه در پایان دهه 90، یک سوم کمتر از سال 90 بوده است. سرمایه گذاری در دهه 90 نزولی بوده است. متوسط رشد سرمایه گذاری در دهه 90، منفی 6.8 بوده است. ارزش تجارت خارجی افت 33 میلیارد دلاری کرد. از سوی دیگر اقتصاد ایران در این دهه بسیار بی ثبات بوده است. تداوم این شرایط در یک دهه، موجب کاهش شدید سطح آستانۀ تحمل مردم و آسیب های اجتماعی شده است.
🔗بنا بوده است که در برنامه ششم، متوسط رشد کل 8 درصدی باشد ولی منفی 1. درصد بود. بهره وری 2.8 رشد داشته باشد اما منهای 1.04 منفی بوده است. تورم 9 درصد باشد ولی 37 درصد بوده است. سرمایه گذاری 21 درصد باشد اما تنها 4. درصد بوده است. نیمی از سالهای دهه 90، رشد اقتصادی منفی بوده است. عملکرد رئیسی با همه وعده های بزرگ انتخاباتیش، نه تنها به بهبود وضعیت کمک نکرد بلکه شرایط را بدتر کرد.
🔗مرکز آمار، رشد اقتصادی ایران در سال 1400 را 4.3 و بانک مرکزی 4.4 درصد اعلام کردند. اما ترکیب بخشهای اقتصادی نشان می دهد که بخشهای کشاورزی، صنعت و معدن به ترتیب رشد منفی 5.8 و 6.2 را تجربه کرده است و رشد کل، معلول رشد درآمد نفتی و خدمات بوده است. از سوی دیگر، نکتۀ قابل تامل، روند کاهنده رشد در طی فصول است. نرخهای رشد به ترتیب چهار فصل عبارت از 6.9، 4.4، 4.1 و 2.2 بودند که بالاترین نرخ رشد به سه ماهه اول سال که مربوط به دولت روحانی بوده است بر می گردد ( شاخص های کلان اجتماعی اقتصادی ایران، 1401).
🔗نرخ تورم در سالهای 1399 و 1400 به ترتیب، 36.4 و 40.2 بوده است. نرخ تورم در ماههای اول سال 1401 روند نزولی داشت اما از مرداد ماه روند آن صعودی بوده است. نکته مهم، افزایش شکاف تورمی کل با تورم خوراکیها است. در حالی که در سال 99، این شکاف 2.6 درصد بوده در سال 1400 این شکاف به 10.3 درصد رسیده و در مرداد 1401 به 15.4 درصد افزایش یافت که به معنای فشار بیشتر به اقشار آسیب پذیر است. تورم دهکهای مختلف نیز همین امر را تایید می کند. بیشترین فشار به سه دهک پایینی و کمترین فشار به سه دهک بالایی جامعه وارد آمده است. چنانچه نرخهای تورمی استانی نیز نشان می دهد که بالاترین نرخ های تورم به ترتیب متعلق به استانهای کهگلویه، ایلام و لرستان بوده است. در حالی تورم تهران از تورم کشوری کمتر است. و این بیان کننده رشد نابرابری منطقه ای و فقر شدیدتر مناطق محروم است.
🔗به گزارش نماگر 107 بانک مرکزی، صادرات نفتی ایران که در سال 97، 57 میلیارد دلار بود به دلیل فشارهای تحریمی در سال های 98 و 99 روند نزولی داشته و به ترتیب، به 26 و 21 میلیارد دلار کاهش یافت. با روی کارآمدن بایدن و کاهش فشار تحریمی، صادرات نفتی ایران در سال 1400 به 39 میلیارد دلار و صادرات غیرنفتی نیز از 29 میلیارد دلار به 41 میلیارد دلار افزایش یافت. افزایش 30 میلیارد دلاری صادرات کل به دلیل کاهش فشار تحریمی بوده و بخش مهمی از آن معلول افزایش قیمت و مقدار نفت بوده است.
🔗بدهی دولت به بانک مرکزی در پایان سال 1400 نسبت به سه ماهه اول این سال که دولت روحانی بر سر کار بود، 326 همت کاهش یافته است. این امر با توجه به افزایش درآمدهای دولت در این سال طبیعی بوده است اما از طرفی، بدهی دولت در همین دوره به بانکها 327 همت و بدهی شرکتهای دولتی نیز به بانک مرکزی و بانکها نیز 87 همت افزایش یافته است.
🔗در سال 1401 تاکنون، بانک مرکزی از طریق فشار به شرکتهای دولتی، حدود 120 همت از آنان اخذ کرده است و در نتیجه، شرکتهای دولتی و بانکها با کاهش نقدینگی روبرو شده، بدهی شرکتهای دولتی و بانکها افزایش یافته است. این امر حکایت از حساب سازی دولت دارد. از این رو رشد پایه پولی در سال 1400، 31.6 بوده که از سال 1399 بیشتر بوده است.
🔗بدون تردید، تداوم رکود تورمی، شدت یافتن دوباره تحریم ها، عدم گشایش افق در روابط بین الملل و در نتیجه فشارهای مضاعف به زندگی مردم، رفتارهای تحقیر آمیز با آنان و ... زمینه ساز اعتراضات اخیر شده است. دولت با اتخاذ روشهایی مانند آزادسازی ها، افزایش شدید قیمت خدمات دولتی، افزایش درآمدهای مالیاتی با فشار بیشتر بر بخشهای مولد جامعه و رها سازی بخشهای دلالی و بخش های عمومی غیردولتی، خصولتی ها، به فکر کاهش کسری بودجه بوده است.
🔗بنابراین وقتی جناب رئیسی از موفقیت های یکسال اخیر دولت سخن می گوید دقیقا باید مشخص کند که چه تغییراتی در متغیرهای کلان اقتصادی جامعه رخ داده است.
@MostafaTajzadeh
🔰روایتی از آنچه امروز در ساختمان نظام پزشکی تهران گذشت
🔺اعتراض جمعی از پزشکان به فضای امنیتی و ممانعت از درمان معترضین آسیب دیده در بیمارستان ها
🔸به گزارش صبح ما، امروز ساختمان نظام پزشکی تهران شاهد اعتراض گروهی از پزشکان به آنچه فضای امنیتی و ممانعت از درمان معترضین آسیب دیده خواند شده، بود.
🔸به گفته یکی از پزشکان، دست کم در یک مورد ماموران مانع از بیرون کشیدن ۷ گلوله جنگی از بدن یکی از معترضین شده اند.
🔸پزشکان اطلاع دادند که به محض ورود معترضین آسیب دیده، حراست مجموعه با ماموران امنیتی تماس می گیرد تا آنها بدون طی کردن روند درمان، بازداشت شوند.
🔸این نوع رفتارهای زننده باعث شده تا پزشکان با صراحت بیشتری بگویند که سوگند پزشکی آنها زیر پا گذاشته شده است.
🔸به نظر نمی رسد این مسائل برای مسئولین مهم باشد اما وجدان های بیدار عمومی را به شدت آزرده خواهد کرد. به ویژه اینکه نظام ما پسوند اسلامی را نیز یدک می کشد.
@MostafaTajzadeh
@sobhema_ir
🔺اعتراض جمعی از پزشکان به فضای امنیتی و ممانعت از درمان معترضین آسیب دیده در بیمارستان ها
🔸به گزارش صبح ما، امروز ساختمان نظام پزشکی تهران شاهد اعتراض گروهی از پزشکان به آنچه فضای امنیتی و ممانعت از درمان معترضین آسیب دیده خواند شده، بود.
🔸به گفته یکی از پزشکان، دست کم در یک مورد ماموران مانع از بیرون کشیدن ۷ گلوله جنگی از بدن یکی از معترضین شده اند.
🔸پزشکان اطلاع دادند که به محض ورود معترضین آسیب دیده، حراست مجموعه با ماموران امنیتی تماس می گیرد تا آنها بدون طی کردن روند درمان، بازداشت شوند.
🔸این نوع رفتارهای زننده باعث شده تا پزشکان با صراحت بیشتری بگویند که سوگند پزشکی آنها زیر پا گذاشته شده است.
🔸به نظر نمی رسد این مسائل برای مسئولین مهم باشد اما وجدان های بیدار عمومی را به شدت آزرده خواهد کرد. به ویژه اینکه نظام ما پسوند اسلامی را نیز یدک می کشد.
@MostafaTajzadeh
@sobhema_ir
☑️داود سوری اقتصاددان بازداشت شد
✔️داود سوری یکی از اساتید دانشگاه در علم اقتصاد بازداشت شده است.
✔️نیروهای امنیتی دوشنبه شب با مراجعه به منزل دکتر داود سوری -اقتصاددان- ایشان را بازداشت کردند. مأموران لپتاپ و موبایل ایشان را همراه بردهاند و ساعتی پس از بازداشت هم از زندان اوین با خانواده تماس گرفتهاند./پیام اقتصاد
#امتداد
@emtedadnet
✍️یادداشت دکتر طبیبیان
طبق خبر های رسیده دکتر داود سوری را باز داشت کرده اند. جای بسی تاسف است چنین رفتار و راه و رسم آسیب رسان. ایشان را نزدیک سی سال است می شناسم. از زمانی که در جبهه بودند و در زمان مرخصی سری هم به من می زدند و در مورد علائقشان در موضوعات اقتصادی صحبت می کردند. پس از آن به گروه مطالعات فقر و توزیع در آمد پیوستند و بی تردید بهترین اقتصاد دان این زمینه در کشور هستند و در تهییه ده ها گزارش پژوهشی همکاری داشته اند. ده ها پایان نامه را نیز در زمینه فقر و توزیع درآمد در کشور و سایر زمینه ها سر پرستی کرده اند و بیش از هر کس از طریق مطالعات آماری در شناخت گرو های زیر خط فقر و سنجش و ویژگی های فقر مناطق حاشیه ای کشور مواثر بوده اند. دکتر سوری علاوه بر این یکی از بهترین متخصصان اقتصاد سنجی کشور هستند و همچنین تخصص بارزی در اقتصاد پولی و بانکی دارند. ایشان مثل هر دانشمند متعهد به اخلاق کم ادعا، فروتن، درستکار و پایبند صداقت و دور از ریاکاری و فرصت طلبی بوده اند.
امید که هر چه زود تر آزاد شوند.
📚@nasiri42 @MostafaTajzadeh
✔️داود سوری یکی از اساتید دانشگاه در علم اقتصاد بازداشت شده است.
✔️نیروهای امنیتی دوشنبه شب با مراجعه به منزل دکتر داود سوری -اقتصاددان- ایشان را بازداشت کردند. مأموران لپتاپ و موبایل ایشان را همراه بردهاند و ساعتی پس از بازداشت هم از زندان اوین با خانواده تماس گرفتهاند./پیام اقتصاد
#امتداد
@emtedadnet
✍️یادداشت دکتر طبیبیان
طبق خبر های رسیده دکتر داود سوری را باز داشت کرده اند. جای بسی تاسف است چنین رفتار و راه و رسم آسیب رسان. ایشان را نزدیک سی سال است می شناسم. از زمانی که در جبهه بودند و در زمان مرخصی سری هم به من می زدند و در مورد علائقشان در موضوعات اقتصادی صحبت می کردند. پس از آن به گروه مطالعات فقر و توزیع در آمد پیوستند و بی تردید بهترین اقتصاد دان این زمینه در کشور هستند و در تهییه ده ها گزارش پژوهشی همکاری داشته اند. ده ها پایان نامه را نیز در زمینه فقر و توزیع درآمد در کشور و سایر زمینه ها سر پرستی کرده اند و بیش از هر کس از طریق مطالعات آماری در شناخت گرو های زیر خط فقر و سنجش و ویژگی های فقر مناطق حاشیه ای کشور مواثر بوده اند. دکتر سوری علاوه بر این یکی از بهترین متخصصان اقتصاد سنجی کشور هستند و همچنین تخصص بارزی در اقتصاد پولی و بانکی دارند. ایشان مثل هر دانشمند متعهد به اخلاق کم ادعا، فروتن، درستکار و پایبند صداقت و دور از ریاکاری و فرصت طلبی بوده اند.
امید که هر چه زود تر آزاد شوند.
📚@nasiri42 @MostafaTajzadeh