فردای بهتر (مصطفی تاجزاده)
44.8K subscribers
10.9K photos
3.44K videos
520 files
29.6K links
✳️کانال تلگرامی «فردای بهتر» با منش اصلاح‌طلبانه با ارائه رویکردی تحلیلی تلاش دارد به گسترش دموکراسی و بسط چندصدایی در جامعه ایران به امید فردایی بهتر برای ایران و ایرانیان قدم بردارد.

اینستاگرام: https://instagram.com/seyed.mostafa.tajzade
Download Telegram
۱۹شهریور در تقویم ملی ایرانیان ،خاطره ای تلخ برای دوستداران وطن ودلسوزان آزادی وعدالت ومعنویت وفضیلت در بر دارد چرا که در چرخش ایام ودر چنین روزی ، پدر دردمند ونگران ملت ایران حضرت آیت اله طالقانی به پیشگاه حق شناخت وگنجینه ای از عشق به مردم واحترام به شعور آنان وتلاش برای آزادی وایستادگی در مقابل زر وزور وتزویر وجهل وخرافه را در میان ما به میراث گذاشت . پدر دردمند ملت همچون مولای خود امام علی (ع) افقهای تیره وتار کشور ومردم را در پس غوغای زمانه فریاد وخروش می دید وهمگان را به آرامش وهمزبانی وهمدلی دعوت می نمود اما متاسفانه آنگاه که تندبادهای نخوت وغرور وخودرایی ازهر سویی درحال وزیدن است پیامهای دلنوازصبوری وتحمل و برادری ویگانگی قابل شنیدن نیست وما امروز آثار وعوارض آن غفلت تاریخی را می بینیم که به نقل از علی (ع) در نمازجمعه فریاد می زد " من استبد برایه هلک " هرآنکس به رای ونظر خود استبداد بورزد هلاک ونابود می شود واین حدیث غمبار امروز ما است ، نام ویاد وراه آن منادی توحید وآزادی وعدالت ومدارا وبرادری را گرامی می داریم. @MostafaTajzadeh
🔹مرگ ملکه

🖊 بیژن اشتری

.
دستگاه تبلیغاتی جمهوری اسلامی ، نه حالا که ملکه بریتانیا درگذشته است که از دیرباز، همواره کوشیده به مخاطبانش چنین القا کند که انگلستان حاکم خبیثی دارد به اسم ملکه الیزابت دوم که هم با مردم خودش دشمن است و هم با مردم ایران .در اینجا ضرورت دارد که کمی تاریخ بخوانیم:
مردم بریتانیا سیصد و سی و چهار سال پیش علیه پادشاه مستبد خود انقلاب کردند و شاه جدید را واداشتند که قدرت خود را به پارلمان بدهد.این آغاز حکومت پادشاهی مشروطه در بریتانیا و پایه گذار کهن ترین نظام دموکراتیک در جهان شد.پادشاه هیچ قدرت اجرایی در بریتانیا ندارد هر چند که روی کاغذ قدرت انحلال پارلمان و پاره ای اختیارات دیگر را دارد اما بر حسب سنت هرگز از این اختیارات استفاده نکرده و نمی کند مگر به خواست نمایندگان مردم(دولت و پارلمان).جالب است بدانید که بریتانیا از معدود کشورهایی است که قانون اساسی مکتوب ندارد.در این کشور امور سیاسی بر حسب سنت اداره می شود.پادشاه بر اساس همین سنت ها کوچک ترین دخالتی در امور اجرایی نمی کند و حتی نطق سالیانه اش در پارلمان را نیز دولت وقت برایش می نویسد و او فقط آن را قرائت می کند.اما پادشاه به عنوان نمادی از هویت تاریخی کشور صاحب قدرت است.او بنا به جایگاه خود می تواند نقش متحد کننده ملت را بازی کند.او کسی ست که ورای سیاست های روز قرار دارد و وجودش به مثابه شناسنامه تاریخی کشورش است.این یک نقش نمادین است و کارکردش تقریبا شبیه پرچم کشور است ، منتهی پرچمی در قالب یک انسان .همه اینها را گفتم که بگویم ملکه انگلستان آن گونه که جمهوری اسلامی می گوید، هرگز " حاکم" انگلستان نبوده است

آلکسی دو توکویل، اندیشمند فرانسوی، حدود دویست سال پیش در توصیف یک حکومت دموکراتیک نوشت که" در این کشورها مردم حکومتی را به خود می بینند بدون این که بتوانند هیچ فرد حاکمی را شناسایی کنند؛ یعنی حکومتی بدون یک حاکم قابل شناسایی". به عبارت دیگر در یک حکومت دموکراتیک مثل بریتانیا قدرت سیاسی به قدری متکثر و منتشر است که شما نمی توانید هیچ فرد خاصی را به عنوان حاکم، آن گونه که در کشورهای غیر دموکراتیک وجود دارد، شناسایی کنید.جمهوری اسلامی در تبلیغاتش مدام ملکه را حاکم انگلستان معرفی می کند تا تلویحا به من و شما القا کند که حتی در بریتانیا هم یک حاکم وجود دارد که آن بالا نشسته و همه چیز را کنترل و هدایت می کند، مثل کشور خودمان، مثل هر جای دیگری و خلاصه به هر جا که بروید آسمان به همین رنگ است.اما عاقلان دانند که این ادعا نادرست است. @MostafaTajzadeh
🔴🔴🔴راه‌حل فقط اصلاحات

👤سیدحسین مرعشی، دبیرکل حزب کارگزاران سازندگی ایران


🔶تنها راه، اصلاحات است؛ نه اصلاحاتی که اصلاح‌طلبان بیایند، بلکه اصلاحاتی که کشور در مسیر بهبودی و مناسب‌تری بیفتد که یکی  از این مسیرها هم در سیاست می‌تواند متنوع کردن هیات حاکمه باشد.

🔶ما به مردم و اصلاح تدریجی کشور متعهدیم. باید بتوانیم در این شرایط با نظام سیاسی موجود به یک مصالحه‌ای متقابل برسیم و اصلاح‌طلبان، سیاسی‌ها و حتی اصولگرایان میانه باید نسبت به سیاست‌های کلی و نظام یک تعهدهایی داشته باشند و نظام هم راه را برای رقابت‌های آزادانه باز کند.

🔶ما خیلی محکم و استوار حرکت می‌کنیم، این گام اولی خواهد بود و پیام روشنی خواهد داد تا فضای سیاسی را مثل سال 74 تغییر دهیم. آن سال باعث اتفاقی شد که مجلس پنجم بسیار بهتر از مجلس چهارم شود. ما باید در کنار مردم باشیم و اینطور نباشد که مردم ما تحت فشارهای متداول از گشت ارشاد بگیرید تا طرح صیانت و ما بنشینیم سرجایمان و بگوییم ما با مردمیم! باید بایستیم و آنچه که مصلحت کشوراست با نیرومندی اجرا کنیم.

🔶خیلی از دوستان فکر می‌کردند هیچ فرقی نمی‌کند حسن روحانی رئیس‌جمهور باشد یا ابراهیم رئیسی. خیلی‌ها فکر می‌کردند تفاوتی وجود ندارد که قالیباف رئیس مجلس باشد یا لاریجانی. با این حال دیدیم که فرق می‌کند و همه شئونات زندگی مردم تحت تاثیر قرار گرفته است. از طرح صیانت بگیرید تا عزل مدیران برتر در بخش‌های عمومی و خصوصی.

🔶راه‌حل هم فقط اصلاحات است، نه فروپاشی نه انقلاب و نه رفتن به سمت سیستمی بسته‌تر. بازی بچگانه و بازی با مدیران درجه سه و چهار را باید تبدیل کنیم به بازی بزرگان. اگر این اتفاق را نتوانیم رقم بزنیم حتما باید در گام بعدی روی نیروهای اجتماعی سرمایه‌گذاری کنیم.

🔶خیلی از شخصیت‌های فنی، اجرایی، دانشگاهی، آموزش‌وپرورش، مهندسان و بازاری‌ها در کشور هستند که خیلی بهتر از ترکیب فعلی مجلس‌اند. به یک هدف مشترک هم‌فکر کنیم. آن هدف مشترک هم کارآمدی در نظام اداری اقتصادی و سیاسی  است.

🔶باید قبول کنیم در شکل‌گیری اشتباهات سهیم بوده‌ایم. اشتباهات سیاسی ما در گذشته به شکل‌گیری این شرایط کمک کرد. هیچ کس نمی‌تواند فاجعه سیاسی در سال 84 را فراموش کند. در سال 84 یک فروپاشی سیاسی در بین جناح اصلاح‌طلبان و اصولگرا، کشور را به یک منجلاب سیاسی برد و احمدی‌نژاد بود که آمد و تمام سرمایه‌های انقلاب را به آتش کشید.

🔶تاج‌زاده در بیانات اخیرش قبل از دستگیری، می‌گوید که ما باید برویم در خبرگان و سعی کنیم آدم‌هایی معرفی کنیم که برنامه داشته باشند و انتخابات خبرگان را ببریم. خب این سوال را همه باید جواب بدهند. دوستانی که سال 78 انتخابات خبرگان را تحریم کردند، چه آسیبی به اصلاح‌طلبی زدند؟
🟢 منتخب توییت‌های روز، با موضوع بی‌عدالتی‌های متعدد در حق سید مصطفی تاجزاده که در نهایت به مشکلات قلبی و بستری‌شدن ایشان منجر شده است!

ماندانا پارسی نژاد
‏۶۳ روز بازداشت غیرقانونی
#جان_تاجزاده_در_خطر_است
#صدای_تاجزاده_باشیم
#سید_مصطفی_تاجزاده_را_آزاد_کنید

#تاجزاده_را_آزاد_کنید
مشکل تاجزاده اینه نه نقطه ضعف داره ساکتش کنن. نه هوسی داره بخرنش #تاجزاده_را_آزاد_کنید #تاجزاده

سعیدکاکاوند
‏حکم نقد دلسوزانه ‎#مصطفی_تاجزاده بیشتر خواهد بود یا حکم پرونده فساد ‎#قاسم_مکارم_شیرازی ؟

آفتاب
آزادی بیان هست واقعا؟؟؟ اگر هست پس چرا کسی که نظر مخالف و انتقاد داره جرات نمی کنه حرف بزنه و اگر حرفی بزنه باید منتظر عواقبش باشه؟ چرا امثال تاجزاده زندان هستند با این که فقط حرف زدند؟ جرم تشویش اذهان عمومی چیه که هر کی نظر مخالف بده بهش می چسبونن و زندانش می کنند ؟

میرزا رضا لگزیان
خداوند حافظ دلسوزان این مملکت باشد. #تاجزاده

ویلسون
‏آقا مصطفای ‎#تاجزاده عزیز، از زندانِ استبداد به بیمارستان رفته تا تاوان آزادی خواهی اش را بدهد. عمرش دراز باز و عزتش روز افزون.
مرگ او آرزوی قلبی ‎#نعلین_طلبان است اما برایشان هزینه داشت که کمی کوتاه آمده‌اند.

پژاره
‌اونهایی که میگفتند چرا تاجزاده رو نمیگیرن،کاش الان شرم و حیا و انسانیت داشتند...

غوغا
‌مصطفی تاجزاده یعنی شرافت محض

ممکنه با خیلی حرفهاش همدل نباشم
اما انصاف و پاکی و شجاعت و پذیرش خطاها
چهار ویژگی است که در بین سیاستمداران حاضر تنها در ایشون جمع شده.
تنت به ناز طبیبان نیازمند مباد

Komeyl Khalili
تو را ما چشم در راهیم . #تاجزاده_را_آزاد_کنید

Alihekmat
به جای نگرانی پیشبینی احول پس از مرگ #ملکه به فکر ظلم های عیان جاری در همین مملکت باشید! این سید عزیز ما جرمش این است که به دنبال اصلاح رویه های غلط کنونی است! تا دیگر ظلمی نباشد! انشالله #سید_مصطفی_تاجزاده

M.danesh
جای منتقد حکومت در زندان نیست . سلامتی تاجزاده را حفظ کنید.
#تاجزاده_را_آزاد_کنید
#فخری_محتشمی_پور #زندان_جای_منتقد_نیست

NOX angle
شرافت حاصل یک عمر تلاش و مجاهدته که این مرد شریف به تمامی داره و کمتر کسی برابرش بوده #تاجزاده_را_آزاد_کنید

Darabi.
از سالی که به شهادت رسید، تا خود امروز حسین مظهر آزادگی و آزادی است. و امروز یک آزاده در بنده #اللهم_فک_کل_اسیر #تاجزاده_را_آزاد_کنید

seyed abbas ahmadi
‏مهم ترین موضوع امروز ...
سلامتی ‎#سیدمصطفی_تاج‌زاده عزیزه. حال سید ما خوب نیست، برای سلامتیش دعا کنید.🙏

Muhamed H. Asadi
‏اگر برای مصطفی تاج‌زاده برای انتقاد از رهبر و زدن حرف دل مردم ۸ سال حبس ببرند، ۳ سال بیشتر از حکم اون متجاوز به ۷ دختر بچه براش حکم بریدن.

@MostafaTajzadeh
📝📝📝پیشگیری از فساد

🔻🔻🔻یادداشتی از سعید حجاریان منتشر شده در وب‌سایت #مشق_نو

📌بریده‌ای از متن:

🖊هر از گاهی از ناحیه‌ای صوتی بلند می‌شود: فسادی کشف شد! متعاقباً نهادهای امنیتی و دستگاه قضایی پیگیری می‌کنند، بعضاً قرارگاهی تشکیل می‌شود و عده‌ای بازداشت و مجازات می‌شوند؛ ولی این حکایت ادامه پیدا می‌کند. پرسش این است چرا منحنی فساد نزولی نمی‌شود و از پیش از انقلاب تاکنون میل به افزایش دارد.

🖊این پرسش را می‌بایست تؤامان از دو بُعد نظری و تجربی پاسخ داد. صاحب‌نظرانی معتقدند سازوکارهای غیرمتعارف انباشت ثروت، مراودات غیرشفاف و فسادآمیز در بعضی از کشورها از عوامل شکل‌دهنده دولت یا ساخت قدرت هستند و حتی از مقطعی «قانونی» به‌حساب می‌آیند و به‌نوعی نتیجه می‌گیرند نظم موجود نمی‌تواند علیه خود اقدام کند چرا که در واقع به روی «الیگارک»ها شمشیر کشیده است.

🖊این نگاهِ ترکیبی در کتاب «سوداگران خشونت‌پیشه» مشاهده می‌شود که با بررسی نمونه شورویِ در حال گذار، تصویری از عوامل شکل‌دهنده نظم جدید را ارائه می‌کند. فارغ از این الگو -که در یادداشتی جداگانه به آن خواهم پرداخت- ضرورت دارد به تجربه‌ای در کشور خودمان اشاره کنم.

🖊در اوایل دولت اصلاحات هیئتی متشکل از نمایندگان سازمان بازرسی کل، دفتر بازرسی ریاست جمهوری، مجلس شورای اسلامی، قوه قضائیه، بانک مرکزی و همچنین سازمان برنامه و بودجه را با خود به کشورهای مالزی، سنگاپور و هنگ‌کنگ بردم. هدف از آن سفر مشاهده و مطالعه سازمان‌های مبارزه با فساد در کشورهای مزبور بود. از جزئیات سفر می‌گذرم و به جمع‌بندی آن می‌پردازم.

🖊مقامات ذی‌ربط در هر سه کشور معتقد بودند مبارزه با فساد سه بخش دارد: «تربیت و آموزش»، «پیشگیری» و «عملیات»، و در توضیح می‌گفتند به هر میزان در دو بخش نخست سرمایه‌گذاری شود، ضایعات بخش سوم کاهش می‌یابد.

🖊در ایران، کارکرد و اثربخشی «عملیات» به‌طرز فزاینده‌ای مورد پرسش است. زیرا افزایش سازمان‌های نظارتی، بازرسی‌ها و قرارگاه‌ها به کاهش فساد منجر نشده است. بخش «تربیت و آموزش» نیز صرفاً برای اطفال آن هم در خانواده و مدارس سالم، و شاید سربازخانه‌های بهنجار مثمرثمر است زیرا نوجوانان و جوانان بیش و پیش از تبعیت از الگوها و آموزش‌های تکلیف‌محور به اکتسابات و اکتشافات خود بها می‌دهند.

🖊بنابراین می‌توان نتیجه گرفت از میان سه بخش مذکور باید بر «پیشگیری»‌ تکیه کرد. طبیعتاً بخشی از پروسه پیشگیری از فساد به قوانین مترقی و مسائل حقوقی راجع است، که بحث درباره آن موضوع این یادداشت نیست چرا که تأکید من بر تعبیه سازوکارهای پایش و موازنه خواهد بود. سازوکارهایی که به هر میزان قوی‌تر شوند، جامعه سالم‌تر می‌شود. اکنون به چند سازوکار که در کشور ما غایب است، می‌پردازم.

🔸متن کامل این نوشتار را در لینک زیر بخوانید
mashghenow.com/?p=5755
@MostafaTajzadeh
#سعید_حجاریان #فساد #اقتصادسیاسی
🔸نشانی تلگرام «مشق نو»:
t.me/mashghenowofficial

🔸نشانی‌های سعید حجاریان در شبکه‌های مجازی:
تلگرام | اینستاگرام | توییتر
.
🟩صدای اورا بشنویم که ۶۴ روز است در بازداشت غیرقانونی بسر می برد با این خیال که صدایش را خاموش کنند! منتخب توییت‌های سید مصطفی تاجزاده

🟢 21 اردیبهشت 1401: ‏جهان‌آبادی، عضو کمیسیون امنیت مجلس اقلیت: «این روزها جز بد و بیراه و ‎#نفرین چیزی از مردم نمی‌شنویم. قبلا ملت حسرت خانه و ماشین داشتند، حالا غصّه ‎#نان دارند. دولت در اداره امور مانده است.» ‎#استعفا دهید و راه بر برگزاری ‎#انتخابات_آزاد بگشایید تا از بن‌بست نجات یابید.

🟢 30 مرداد 1400: ‏معاون اول: «درخصوص لغو تحریم بعید است با نظام سلطه به‌جایی برسیم.» از مهمترین دلایل اخلال در واردات ‎#واکسن کرونا و مرگ اجتناب‌پذیر ده‌ها هزار ایرانی بی‌پناه، وعده‌ها و اشتباه تحلیلی ‎#مخبر در تولید واکسن داخلی بود. حاکمیت نباید این ‎#خطای_مهلک را در ‎#برجام تکرار کند.

🟢 20 خرداد 1400: ‏آقای رئیسی!بنا را بر این می‌گذارم که شعار ضرورت افزایش پهنای باند برای اینترنت و مخالفت‌تان با فیلترینگ از سر صدق است.اکنون که رئیس قوه قضائیه هستید چرا فیلترینگ توییتر و تلگرام را رفع نمی‌کنید؟عدم اقدام فوری شما به معنای تبلیغات انتخاباتی بودن ادعای مزبور است.‎#کودتا_علیه_جمهوریت

🟢 28 اردیبهشت 1400: ‏«۲۲۰ عضو قوه مقننه از رئیس قوه قضاییه درخواست کردند رئیس قوه مجریه شود!» در جامعه‌ای که نظام سیاسی آن جمهوری است اما مانع شکل‌گیری احزاب قدرتمند و رقابت آزاد و برابر می‌شوند، نتیجه می‌شود این وضع کمیک. ‎#انتخابات باید ‎#آزاد شود تا حاکمیت قانون و ملت معنا یابد.

🟢 8 آبان 1399: ‏محسن رضایی: «آمریکا درحال ‎#فروپاشی است و ما باید جایش را پر کنیم.» بازجو(تیر۸۸): بحران اقتصادی تا دوسال دیگر ‎#امریکا را فرومی‌پاشاند. من: امریکا از آن عبور می‌کند. شما جوری عمل کنید که اگر ساقط نشد، ‎#ایران دچار مشکل نشود. دوسال بعد با تحریم نفتی و بانکی امریکا، سقوط ریال آغاز شد.

🟢 14 مهر 1399: ‏جواد ظریف: «پس از امضای ‎#برجام شرکت‌های مطرح آمریکا خواستار حضور در ایران بودند. برخی به‌خاطر ‎#منافع_اقتصادی مخالف تصویب FATF هستند.» نتیجه مقابله با سرمایه‌گذاری شرکتهای امریکایی شکست برجام بود، و رد FATF محاصره اقتصادی کشور را کامل و سود کلانی نصیب ‎#کاسبان_تحریم کرد.

🟢 3 مهر 1399: ‏«امروز در جنگ هستیم و جنگ هم شوخی ندارد. برد و باخت دارد. جنگ تنها به دوش دولت نیست. عده‌ای نگویند کم و کسری وجود دارد.» آقای روحانی! اکثریت به ‎#حقوق‌دان رای دادند تا گرفتار ‎#جنگ و ‎#تحریم نشوند. ضمنا بتوانند از رئیس‌جمهور انتقاد کنند، وگرنه یک ‎#سرهنگ جای شما می‌نشست.

🟢 3 مهر 1398: ‏قاضی‌زاده‌ هاشمی عضو شورای نظارت بر ‎#صداوسیما: «اگر بنا باشد به همه‌ی افراد فرصت پاسخگویی داده شود، باید هر شب یک برنامه دو ساعته مثلا با عنوان جوابیه‌ها پخش شود». به الزام قانونی اشاره نمی‌کنم، اما چرا آنقدر اتهام و افترا به افراد می‌زنید که پاسخ آنها شبی دو ساعت زمان بخواهد؟

🟢 2 مرداد 1398: ‏بهزاد نبوی: نهادهای اجماعی، نظیر قوه قضائیه، شورای نگهبان، صداوسیما، نیروهای مسلح باید نظیر رهبری بی‌طرف باشند و مداخله‌ی آنها در مناقشات سیاسی، ولو به بهانه‌ی دفاع از انقلاب و نظام نقض آشکار قانون ‌اساسی است. مشکل ما نه قانون اساسی که تفاسیر استبدادی از آن‌ است.

🟢 27 اسفند 1397: ‏چند روز از انتخاب نود به‌عنوان بهترین برنامه صداوسیما از نگاه مردم و بهترین برنامه ترکیبی از نگاه داوران، مدیران سازمان مانع پخش نود شدند.
تنگ‌نظری و نگاه حذفی علت ناکارآمدی رسانه به‌اصطلاح ملی وریزش مستمر مخاطبان آن را توضیح می‌دهد واینکه چرا صداوسیما زیانده‌ترین نهاد عمومی است.
@MostafaTajzadeh
✍️ دکتر حسین عباسی
اقتصاددان و استاد دانشگاه مریلند

🖊 وقتی هر چهارچرخ توسعه پنچر است!


دنی رادریک،‌ اقتصاددان و استاد دانشگاه هاروارد، به‌طور خلاصه چهار اصل را در حوزه اقتصاد توسعه برمی‌شمارد که برای دستیابی به توسعه لازمند:
«ثبات اقتصاد کلان»
«حقوق مالکیت و نفوذ قرارداد»
«روابط بین‌الملل»
و «اعتماد عمومی به نهادها» این چهار اصل هستند هر کدام را کمی بیشتر توضیح می دهیم.

▫️ برای بهبود شرایط وجود ثبات نسبی در اقتصاد کلان ضروری است. در اقتصاد ایران مهم‌ترین مشکل در همین حوزه است، یعنی تورم که ناشی از کسری بودجه دولت است. دولت کسری بودجه‌اش را از طریق چاپ پول تامین کرده و می‌کند. هر زمان که شرایط برای صادرات نفت مهیا و قیمت آن در بازارهای جهانی بالا بوده، چاپ پول برای تامین کسری کمتر و تورم هم حدود ۱۵ تا ۲۰ درصد در نوسان بود. این تعادل بد برای نزدیک به نیم‌قرن از اوایل دهه ۵۰ تا همین چند سال اخیر شکل گرفته و پابرجا بود. وقتی تحریم‌ها شدت گرفت و درآمدهای نفتی از این معادله حذف شد، چاپ پول بالا رفت و تورم را هم به حوزه بالای ۴۰ درصد کشاند.
▫️ ترجمه ساده مساله حقوق مالکیت و نفوذ قرارداد این است که اگر دولت از فعال اقتصادی انتظاری دارد و برای کسب‌وکارها تعیین تکلیف می‌کند، باید توجیهی از جایی غیر از دولت برای صاحب کسب‌وکار وجود داشته باشد که مثلاً نظام مجوزدهی، استانداردگذاری و سایر مداخلات ریز و درشت دولت را بپذیرد. در عین وجود این توجیه، باید حق شکایت برای او محفوظ باشد. ببینید دولت چه حقی دارد که یک روز صادرات مرغ و تخم‌مرغ را ممنوع و یک روز آزاد کند؟ اگر مصرف‌کننده از افزایش قیمت در بازار داخلی ناراحت است، حقی برای دولت ایجاد نمی‌شود که در کار تولیدکننده مداخله کند. تولیدکننده با طرف خارجی قرارداد بسته و موظف به ایفای تعهداتش در برابر اوست و دولت نمی‌تواند با ایجاد ممنوعیت صادرات به دلیل تنظیم بازار داخل، تولیدکننده و صادرکننده را از حق خودشان محروم کند. این مصداق بی‌توجهی و به رسمیت نشناختن حق مالکیت و نفوذ قرارداد است.

▫️ هیچ اقتصادی بدون ارتباط تجاری با دنیا نمی‌تواند در دنیای امروز توسعه پیدا کند. در چند ماه گذشته و با روی کار آمدن دولت بایدن، از سختی تحریم‌ها اندکی کاسته شده و همین موجب رشد تجارت خارجی، بهبود فروش نفت و رشد اقتصاد شده. همین رخداد خود حجتی است بر اینکه ماندگاری این تحریم‌ها طی سال‌های گذشته تا امروز شرایط اقتصاد را سخت کرده و شواهد آن هم مشخص است. حتی اگر بهترین سیاست‌های اقتصادی در داخل کشور پیاده شود اما روابط خارجی بد باشد و تحریم پابرجا بماند، باز هم اقتصاد از توسعه باز می‌ماند. روابط خارجی صرفاً فروش کالا به خارج یا وارد کردن کالا از خارج نیست؛ مهم‌تر از آن مساله «یادگیری» است که طی این بده‌بستان‌ها حاصل می‌شود و تقریباً یک دهه است که در اقتصاد ایران اندک بوده و به سمت صفر میل کرده است. یعنی در یک بازه ۱۰ساله رشد اقتصادی ایران نزدیک به صفر بوده اما ترکیه تولیدش دو برابر و چین ۲.۵ برابر شده است.

▫️ اصل چهارم مربوط به چفت‌وبست اجتماعی و سیاسی و مجموعه مبهمی از عواملی مانند اعتماد، اطمینان، خوش‌بینی به حاکمیت، امید به بهبود شرایط در آینده و... است. وقتی میزان نومیدی مردم از آینده بالا برود، رفتار آنها تغییر می‌کند. این ناامیدی را با تبلیغات تلویزیونی و شعاردرمانی و سخنرانی نمی‌توان درمان کرد. اگر مردم احساس بی‌پناهی در برابر نهادهای حاکم داشته باشند، انتظاری به بهبود نخواهند داشت. در این شرایط باید سیستم تامین اجتماعی فعال‌تر شود، امنیت جانی و مالی و روانی مردم تامین شود و پوشش گسترده‌تری داده شود. خارج کردن مردم از شرایط بی‌اعتمادی و نومیدی و اقناع آنها به اینکه اقتصاد در مسیر درستی قرار گرفته، کاری است که دولت باید انجام دهد. نظام حکمرانی کشور باید اقدامات خود را در راستایی قرار دهد که ریسک زندگی مردم کمتر و کمتر شود (مقاله دکتر حسین عباسی منتشر شده در تجارت فردا)

☑️⭕️تجویز راهبردی
اگر در جستجوی پیشرفت و عدالت باید حواسمان به هر چهار چرخ توسعه باشد.باید
▪️پیش بینی پذیری را به اقتصاد و اجتماع برگردانیم با بودن در شرایط حساس کنونی به توسعه نمی رسیم
▪️فعالان اقتصادی (از صادرکننده محصولات پتروشیمی یا خانمی که بوتیک شال و روسری دارد) باید مطمئن باشد که منافع فعالیت اقتصادی اش محترم است و به او می رسد.
▪️ به جای گفتار درمانی برویم به سمت واقعیت درمانی. با گفتار نمی شود مشکل امید را برطرف کرد، مردم بر اساس واقعیت ها قضاوت می کنند نه گفتارها و سخنرانی ها و وعده های تکراری ما
▪️درهای کشور را باز کنیم. بگذاریم جهان ایران را کشف کند و ایران نیز جهان را. روابط بین الملل باید حداقل دو دهه در خدمت تام و تمام اقتصاد باشد. (شبکه توسعه)
🆔 @MostafaTajzadeh
◀️ طالقانی: استبداد، لجنزار متعفنی است که همه منکرات و فحشا از آن تولید می شود

✍️مهدی نصیری

امروز سالمرگ روحانی آزادیخواه و ضد استبداد آیت الله طالقانی است که یکی از کارهای سترگ او احیای کتاب «تنبیه الامه و تنزیه المله» فقیه نامدار معاصر، آیت الله محمد حسین نایینی است. اثری که اگر مورد توجه و تدریس در حوزه های علمیه قرار می گرفت، شاید می توانست تاثیرات مهمی بر جمهوری اسلامی بگذارد و ساختار سیاسی را به سمت ولایت مطلقه نمی کشاند.

طالقانی بر خلاف ذهنیت غالب بر فقه و روحانیت و حوزه های علمیه، استبداد را ام الفساد می دانست و نه آزادی را:
«استبداد لجنزار متعفنی است که همه منکرات و فحشا از آن تولید می شود و بدون خشک نمودن این ام الفساد نهی از منکر در موارد طبقات و اشخاص یا بی اثر است یا اثر آنی دارد.» (محمد اسفندیاری، انسانم آرزوست، ص 198 نشر نگاه معاصر به نقل از پاورقی تنبیه الامه و تنزیه المله ص 52)

طالقانی به تأسی از نایینی، استبداد دینی را بدتر از انواع دیگر استبداد می دانست و در نقد و مذمت آن می نوشت:
«از قوای پاسدار استبداد، شعبه استبداد دینی است. کار این شعبه این است که مطالب و سخنانی از دین یاد گرفته و ظاهر خود را آن طور که جالب عوام ساده باشد می آرایند و مردمی را که از اصول و مبادی دین بی خبرند و به اساس دعوت پیمبران گرام آشنایی ندارند، می فریبند و مطیع خود می سازند و با این روش فریبنده به نام غمخواری دین و نگهداری آیین، ظل الشیطان را بر سر عموم می گسترانند و در زیر این سایه شوم جهل و ذلت، مردم را نگه می دارند. این دسته چون با عواطف پاک مردم سر و کار دارند و در پشت سنگر محکم دین نشسته اند، خطرشان بیشتر و دفعشان دشوارتر است. (پاورقی تنبیه الامه و تنزیه المله ص 120)

طالقانی استبداد دینی و سلب آزادیهای مردم را به نام دین، مقدمه بسط بی دینی و مادی گرایی در جوامع مسلمان می دانست:
«در هر جامعه و ملتی که ... حکومتها از این سلاح فطری بشری (دین) خواستند در راه ظلم و سلب آزادی حق مردم استفاده کنند، این بیماری (مادیگری) شایع می شود...پس از ظهور اسلام....مجالی برای ظهور میکروبها و بذرهای الحاد که در ایران و بعضی ناحیه های دیگر وجود داشت باقی نماند. ولی آنگاه که خلافت به صورت سلطنت درآمد و مردمی مانند بنی امیه زیر سپر دین، تمام مبانی دین را پایمال کردند و حقوق ملل مسلمان و آزادی بندگان خدا را از بین بردند...میکروب های نیم مرده مادیگری...جان گرفت. (محمد اسفندیاری، انسانم آرزوست، اندیشه نامه آیت الله طالقانی، ص 201، نشر نگاه معاصر)

طالقانی دال مرکزی امر به معروف و نهی از منکر را نقد و ایستادگی در مقابل حاکمان و صاحبان قدرت می دانست و از آن به عنوان سرّالاسرار دموکراسی یاد می کرد:
«اصل امر به معروف و نهی از منکر حق انتقاد و اعتراض است که قرآن به همه مسلمانان داده و روی این حق هر فرد عادی وظیفه دارد و بر او واجب است که در برابر انحراف و تجاوزات از هر کسی و از هر طبقه ای که باشد بایستد. این سرّ الاسرار دموکراسی و حق عمومی است. حتی یک فرد عادی می تواند به کسی که در رأس مملکت است، امر به معروف و نهی از منکر کند. همین شما که اینجا نشسته اید و صدها و هزاران گوش که سخنان مرا می شنوید نباید تعبدا قبول کنید. فرد فرد شما مسئولید به من بگویید اینجا اشتباه کردی و اینجای کلامت نابجا بود. اگر عده ای را برای مجلس خبرگان و مجلس شورا انتخاب کردید خیال نکنید که از شما رفع مسئولیت شده است. فرد فرد شما مسئولید و باید با تمام شعور و چشم و گوشتان مراقب اعمال اینها باشید.» (سخنرانی 23 مرداد 58)
یاد این روحانی مفسر قران، آزادیخواه و مردمی را گرامی می داریم.
📚@nasiri42 @MostafaTajzadeh
ناصرالملک به صراحت می‌گوید:
علوم و معارفی که علما در مدرسه‌ها خوانده و یاد گرفته‌اند در زمینه اداره مجلس کار ساز نیست.
«اگر کسی تمام اشعار عرب و عجم را از حفظ داشته باشد» صلاحیت عضویت در مجلس را پیدا نمی‌کند، «بلکه اشخاصی باید باشند که وقتی از ایشان بپرسند چه جهت دارد که روز به روز پول ما در تنزل است.» بتوانند جواب درست بدهند، «چاره‌اش را هم بدانند».
از اینگونه اشخاص «در تمام ایران یک صد نفر نمی‌توانید پیدا کنید، پس برای چه فریاد می‌کنید.....

محمدعلی موحد
خواب آشفته نفت - از قرارداد دارسی تا سقوط رضاشاه @MostafaTajzadeh
آذر منصوری: دولت سیزدهم در برابر چالش‌ها و بحران‌های موجود، ناتوان‌تر از همه دولت‌های ۴۳ سال اخیر است/ برخوردهای سلبی و قهری در مواجهه با سبک زندگی مردم در حاکمیت یکدست تشدید شده/ برخوردهای خشن به نام دین، قرار است چه دستاوردی برای حاکمیت یکدست و بانیان آن داشته باشد؟/ فرآیند در حال وقوع در حوزه زنان، یادآور امارت اسلامی طالبان است/ ظاهرا ایران محل زندگی بانیان یکدستی حاکمیت با ایران محل زندگی شهروندان، دو جزیره جدا از هم هستند!

آذر منصوری، دبیرکل حزب اتحاد ملت ایران اسلامی:
🔹بیانیه تفصیلی حزب اتحاد ملت ایران اسلامی، حاصل ساعت‌ها جلسات کارشناسی کمیسیون‌های دفتر سیاسی و جلسات این دفتر در حزب اتحاد بوده و طبعا به دلیل تفصیلی بودن ممکن است که خیلی از افراد هنوز متن کامل آن را نخوانده باشند.
🔹ما طبق وعده‌ای که داده بودیم، بعد از یک سال از روی کار آمدن آقای رئیسی این بیانیه انتقادی را منتشر کردیم. خوشبختانه در سطح احزاب، فعالان سیاسی و صاحبنظران طبعا مورد توجه قرار گرفت. اما مخاطب اصلی این بیانیه دولت سیزدهم است که با روی کار آمدن آن حاکمیت در ایران مجددا یکدست شد. من از رئیسی هم خواستم که به نقدهای این بیانیه پاسخ بدهند.
🔹برای شکل‌گیری این دولت و تحقق یکدستی، مدت‌ها قبل از ۱۴۰۰ همه ابزارهای قانونی و شبه قانونی کشور به کار گرفته شد. مجموعه اتفاقاتی که در سال‌های به‌خصوص ۹۶ به بعد افتاد به ‌روشنی گویای آن است که فرایند ناامیدسازی جامعه از پی‌جویی مطالبات اصلاح‌طلبانه و زمینه‌سازی قهر آن با سیاست با پیچیده‌ترین روش‌های امنیتی، سیاسی و رسانه‌ای و همچنین به کار بستن همه توان کانون‌های موازی اعمال قدرت پی‌گرفته شد تا زمینه برگزاری «انتخاباتی مطمئن» برای روی کار آمدن «گزینه مطلوب» در غیاب اکثریت صاحبان حق رأی فراهم شود.
🔹تجربه یکدستی که بین سال‌های ۸۴ تا ۹۲ شکل گرفت، چنین حکومت یکدستی قدرتمند و کارآمد نخواهد بود و روشن اینکه همین یکسال هم نشان داد که در برابر مشکلات، چالش‌ها و بحران‌های موجود ناتوان‌تر از همه دولت هایی است که در طول ۴۳سال گذشته روی کار آمده‌اند.
🔹متاسفانه برخوردهای سلبی و قهری در مواجهه با سبک زندگی مردم در حاکمیت یکدست تشدید شده است. من واقعا نمی‌دانم چه اتاق فکری وجود دارد که جز تولید خشم و نفرت، دستور و برنامه دیگری ندارد. آن هم در مواجهه با جامعه‌ای که مستعد خشونت و التهاب است. این دامن زدن به خشم مردم و برخوردهای خشنی که به نام دین صورت می‌گیرد، قرار است چه دستاوردی برای حاکمیت بکدست و بانیان آن داشته باشد؟
🔹به نظر می‌آید که ایرانی که بانیان حاکمیت یکدست در آن زندگی می‌کنند با ایرانی که شهروندان در آن زندگی می‌کنند، دو جزیره جدا از هم هستند! چرا که آنچه در سیاستگذاری‌ها و رفتارهای حاکمیت یکدست می‌بینم؛ روز به روز نسبت خود را با آنچه در جامعه ایران می گذرد از دست داده و تنها آورده آن در ایران امروز، افزایش سطح و عمق انواع شکاف‌ها و گسست‌ها بینج حاکمیت و مردم است.
🔹متاسفانه در حوزه زنان فرآیندی در حال وقوع بوده که بیشتر، تداعی کننده رفتار امارت اسلامی طالبان است. در حالی که خداوند با پیامبر خود که در حقانیت او تردیدی نداریم، یادآوری می‌کند که اگر با تندی و خشونت با مردم رفتار کنی از تو زده شده و پراکنده می‌شوند./ امتداد
https://tinyurl.com/4an5z8tw
@MostafaTajzadeh
🔻کانال تلگرام حزب:
@ETEHADMELLATIRAN
#تاریخ_خوانی

🔰بودجه مملکت برای مملکت است نه محل چراغانی برای من!

🔸وقتی(دکتر مصدق) پیروزمندانه از دادگاه لاهه به میهن برگشته بود تمام ایران و مخصوصاً در تهران همه جا جشن و چراغانی بود.

🔸مرحوم دکترمصدق به محض این که
از هواپیما پیاده شد از باقر کاظمی،
کفیل نخست‌وزیری که به استقبال او
آمده بود پرسید در غیبت من از بودجه محرمانه نخست‌وزیری برداشتی شده است یا خیر؟

🔸مرحوم کاظمی جواب می‌دهد چون اهالی و کسبه جنوب‌شهر می‌خواستند در این جشن ملی شرکت کنند و قدرت مالی نداشتند، ما از بودجه محرمانه شش هزار تومان برای چراغانی و مشارکت آنها در جشن عمومی پرداختیم.

🔸دکتر مصدق علی‌رغم این که برای مرحوم کاظمی احترام خاصی قائل بودند با تندی می‌گوید
«این بودجه مملکت است نه محل چراغانی برای من،

🔸و همان جا کیفش را روی پایش می‌گذارد
و دسته چک شخصی خود را در می‌آورد و یک برگ چک‌ شش هزار تومانی صادر می‌کند
و آن را به مرحوم کاظمی می‌دهد و می‌گوید این را همین امروز به جای مبلغی که از حساب برداشته‌ای بگذارید.

@MostafaTajzadeh
🔰 نظر شهید بهشتی درباره دیکتاتوری صالح

📝اصلا خدا از اول قرار نبوده یک مشت موجودی بیافریند که به زور به سمت کمال بفرستد. قرار آفرینش بر این نبوده است. قرار آفرینش بر این بوده است که در میان موجودات رنگارنگ این عالم، یک موجود آفریده شود به نام انسان. به این موجود استعدادها و نیروهای رنگارنگ بدهند، محیط رنگارنگ بدهند، در آن محیط انگیزه‌ها و عوامل رنگارنگ وجود داشته باشد، چهار قدم که در خیابان راه می‌رود، چهار انگیزه فساد ببیند، چهار انگیزه صلاح ببیند و بعد در میان این کشمکش نیروهای گوناگون و خواسته‌های درونی گوناگون، با بینش و سنجش و اراده‌ای نیرومند، خودش به سمت کمال جلو برود. قرار بر این بوده است.

در حکومت‌های دیکتاتوری، آن دیکتاتورهای صالح را می‌گوییم (دیکتاتورهای فاسد که هیچ)، دیکتاتور صالح حرفش چیست؟ می‌گوید این مردم عقل ندارند، شعور ندارند، خودشان نمی‌فهمند به چه راهی باید بروند. باید چه کار کرد؟ باید چنان آن‌ها را چشم‌ترس کرد که جرئت نکنند چپ و راست بروند. همان راهی را بروند که جلوی پایشان می‌گذاریم. آیا این‌گونه رژیم دیکتاتوریِ صالح از نظر شما برای زندگی بشر خوب است یا بد؟ می‌گویید بد است. چرا بد است؟ می‌گویید برای اینکه در این حکومت، اصلا انسان‌ها و افراد ملت هیج‌وقت رشد نمی‌کنند. خودشان هیچ‌وقت نمی‌فهمند که باید چه‌کار کنند.

قرار بر این است که محیط مساعدی برای رشد بشر به‌وجود بیاید که خودش برای رشد خودش تلاش کند. مردمی می‌گویند برای سعادت ملت‌ها و مردم کم‌رشد حکومت‌های دیکتاتوری صالح لازم است، که انسان را درست نشناخته باشند و خیال کنند انسان موجودی است که باید افسار گردنش بیندازند و به هر طرف بخواهند او را بکِشند.

ما اصلا این را جسارت به مقام انسانیت می‌دانیم. کسانی که انسان را درست شناخته‌اند می‌گویند معلمی که در کلاس بخواهد کلاس را با دیکتاتوری اداره کند، معلم خوبی نیست. مدیر مدرسه‌ای که بخواهد مدرسه را با دیکتاتوری اداره کند، مدیر خوبی نیست. پدر یا مادری که بخواهد در خانواده با دیکتاتوری بچه تربیت کند، پدر و مادر کم‌حوصله‌ای است؛ پدر و مادر رشدیافته‌ای نیست. فرمانروای ملت و کشوری که بخواهد مردمش را با دیکتاتوری به سمت صلاح ببرد، فرمانروای رشدیافته‌ای نیست. چون آدمیزاد در این محیط‌ها هیچ‌وقت رشد نمی‌کند و این اصلا جسارت به مقام آدمیزاد است، میدان رشد رو به آدمیزاد بسته می‌شود.

🔺سیدمحمد حسینی بهشتی، در مکتب قرآن (تفسیر شهید بهشتی)، انتشارات روزنه، ج ۶، صص ۲۸-۲۷. @MostafaTajzadeh
♈️ طالقانی، هوش ارتباطی و عقل مهربان

✍️ امیر یوسفی
🌍 روزنامه اطلاعات ۲۰شهریور ۱۴۰۱

در میان مردان مؤثر معاصر در ایران، سیدمحمود طالقانی نامی شاخص و شهره است. به نظر می‌رسد که اشتهار او در میان طبقات اجتماعی، طیف های سیاسی، قشرهای حوزوی و دانشگاهی، فعالان درون‌حاکمیتی و برون‌حاکمیتی و ... در حد اجماع است و اختلاف‌نظر چشمگیر و معناداری در این زمینه وجود ندارد. به این اعتبار کمتر صاحب‌نظری را می‌توان در میان اهل تحقیق یافت که در مقام تدوین دایره‌المعارفی از نام‌آوران سده اخیر ایران زمین برآید و نام این شخصیت نام‌آور و نوآور را در میان انتخاب‌های خود نگنجاند.
🔹طالقانی به عنوان یک روحانی شریعتمدار، حتی به نزد گرایش‌های دین‌پرهیز و دین‌گریز هم، صاحب مکانت و مقبولیت است و جریان‌های چپ‌گرا، سکولار و لائیک نیز در فهرست منتخبان خود از افراد شاخص و شهره معاصر، نام او را جای داده‌اند.
🔹رحلت طالقانی در روزهای پرشور انقلاب، تصویری مسیح‌گونه از او ترسیم کرد و این، به خودی خود عاملی مضاعف برای ماندگاری ایشان در خاطره قومی و ملی ایرانیان شد.

آیت‌الله طالقانی به واسطه مقدمه‌نویسی و شرح کتاب «تنبیه‌الامّه و تنزیه‌المله» از میرزا محمدحسین غروی نائینی، عملاً به دفتر فقه سیاسی شیعه ورود کرد؛ با تألیف «پرتوی از قرآن»، به سلک مفسران معتبر این کتاب آسمانی درآمد؛ با نگارش «اسلام و مالکیت»، به جرگه محققان فقه اقتصادی پیوست؛ با ترجمه متونی از بزرگان اهل سنت، نامش را به فهرست فعالان عرصه تقریب مذاهب افزود؛ و بالاخره با نگارش مقاله «تمرکز و عدم تمرکز مرجعیت و فتوا» در کتاب «بحثی درباره روحانیت و مرجعیت»
(تهران، شرکت سهامی انتشار، ۱۳۴۱)، در زمره نقادان نظام سازمانی روحانیت شیعه قرار گرفت. تأکید او بر اهمیت شورا یا رفتار او در ترویج تساهل و مدارا یا دعوتش به تأمل در مفهوم آزادی به عنوان سرشت اصیل انسان، قابل انکار نیست؛ اما به نظر نمی‌رسد مایۀ ماندگاری طالقانی در تاریخ ایران، این ها باشد.
🔹 می توان گفت آثار و دریافت‌های طالقانی در پاره‌ای موارد، سرچشمۀ پژوهش‌های ژرف نظری شد. (مثلا آنجا که به شأن شورا در نظام سیاسی ـ اجتماعی اسلام توجه می‌داد) و در پاره‌ای دیگر از موارد، «مؤید و مددرسان» تحقیقات جاری و رایج واقع شد (مثلا آنجا که به وجه اجتماعی قرآن و یا نظام اقتصادی اسلام درباره مفهوم مالکیت می‌پرداخت).
🔹معنای این حرف آن است که گرچه نباید انتظار یک نظریه‌پرداز از طالقانی داشت، اما از میراث فکری و فراورده‌های نظری او نیز نمی‌توان و نباید غافل بود. چه بسا کسانی در پژوهشی ژرف، آرام‌آرام ابعاد و زوایای چیزی را که مستحق نامیده شدن به «مکتب یا مدرسه طالقانی» است، بتوانند احیا کنند و مطرح سازند.

رواداری و تحمل در وجود طالقانی شعله ور بود؛ به همین دلیل مناسبات عاطفی تقریبا یکسانی با همه فعالان مبارزاتی برقرار می‌کرد و در مواجهه با تمامی طیف های سیاسی، رفتاری نسبتا واحد بروز می‌داد و متقابلا همه گرایش‌های سیاسی و حزبی هم، نگاه تقریباً یکسانی به او داشتند.
✳️ به این اعتبار، طالقانی را اگر نتوان « آموزگار» نظری مدارا و تحمل در تاریخ مبارزات سیاسی ـ فکری ایران معاصر دانست، دست‌کم می‌توان « نماد عملی» آن دانست. در عین حال او نماد تساهل دینی و سیاسی در ایران معاصر نیز هست.

درک طالقانی از دینداری، آشکارا نقطه مقابل درک طالبانی از دین است؛ چرا که در مقابل و در مقابله با انحصارگرایی قرار داشت.
🔹سیدمحمود طالقانی چه در کشاکش مبارزات و چه در گرماگرم پیروزی، و به طور کلی در جغرافیا و هندسه انقلاب، نقطه ارشمیدسی تحولات بود؛ جایی که اهرم انقلاب روی آن می‌نشست و بار سهمگین نهضت را به وقت ضرورت، جابجا می‌کرد یا اعتدال و توازن را عندالاقتضاء تأمین می‌نمود. این نقطه احتمالا تنها جایی در تاریخ انقلاب اسلامی بوده است که می‌توانیم بدون هر گونه شبهه و شائبه‌ای، گرانیگاه تجمیع تمام انرژی‌های انسانی نهضت بدانیم. تنگه‌ای که طالقانی روی آن بیتوته کرده بود، چشم‌اندازی یکسان به یمین و یسار لشکر انقلاب داشت؛ فاصله یگان‌ها با این خیمه فرماندهی نیز به یک میزان بود. انتخاب چنین نقطه‌ای برای رصد لشکر، ناشی از «هوش ارتباطی» و «عقل مهربان» یک انقلابی پخته و واقع‌گرا بود. هوش ارتباطی به طالقانی فرصت می‌داد تا باب ارتباط و مفاهمه با هیچ جناح و جبهه‌ای را مسدود نکند تا شبکه‌ای مرتبط و هم‌افزا از نیروهای به‌ظاهر متعارض در یک نهر خروشان به هم برسند. عقل مهربان نیز سایه‌ای از اعتماد و محبت بر سر نیروهای انقلاب می‌افکند. چنان هوش و عقلی طبعاً موهبتی خداداد بود، اما طالقانی هم شکر این نعمت را به خوبی به‌جای آورد و به بهترین شکل از این عطایای الهی بهره برد.
@MostafaTajzadeh
روانش شاد و یادش گرامی باد
وضعیت قرمزی که هرگز اعلام نمی شود!


1) مرداد ۱۳۴۴ نتایج بررسی مهاجرت که توسط سازمان ملل انجام شده بود، ایران را از لحاظ مهاجرت اتباع به کشورهای دیگر در ردیف پنج کشور آخر جدول نشان می‌داد [ نزدیک به صفر ]

2) این بررسی ده سال بعد در سال ۱۳۵۴ نیز مجددا انتشار یافت که تغییری در رتبه ایران نشان نمی‌داد و مهاجرت ایرانیان نزدیک به صفر بوده است.

3) در سال 1357 شمار ایرانیان مهاجرت کرده به زیر 50 هزار نفر رسیده بود.
از این آمار‌ها چنین برمی آمد که ایرانیان تمایلی به مهاجرت به کشورهای دیگر نداشتند.

4) اما این ارقام از سال 1357 به بعد به شکل ناباورانه‌ای تغییر کرده است. ایران دیگر در رتبه انتهای جدول نیست و برعکس به صدر جدول رسیده است. ایرانیان سومین مردمان در جهان هستند که به دنبال مهاجرت هستند.

5) در بین اتباع کشورهای مختلف ایرانی‌ها بیشتر متقاضی برای مهاجرت به استرالیا را دارند که سالانه د‌ها نفر نیز جان خود را در این راه می‌دهند.

6) شمار جمعیت ایران ۲ برابر شده، اما میزان مهاجران ایرانی به عدد نزدیک به 7 میلیون نفر یعنی 140 برابر رسیده است.

7) در این بین حجم خروج نخبگان از کشور نیز قابل تامل است. طبق آمار صندوق بین‌المللی پول، ایران از نظر فرار مغز‌ها در بین 91 کشور جهان مقام اول را از آن خود کرده ‌است.

8) سالانه تا 180 هزار نفر با تحصیلات عالیه از ایران مهاجرت می‌کنند.

9) بنیاد ملی نخبگان ایران اعلام کرد، 308 نفر از دارندگان مدال المپیاد و 350 نفر از برترین‌های آزمون سراسری از سال 82 تا 86 به خارج مهاجرت کرده‌اند.

10) همچنین هفته نامه سازمان مدیریت و برنامه ریزی نوشت است، 90 نفر از 125 دانش آموزی که در سه سال گذشته در المپیادهای جهانی رتبه کسب کرده‌اند
هم اکنون در دانشگاه‌های آمریکا تحصیل می‌کنند.

11) طبق آمار صندوق بین‌المللی پول هم اکنون بیش از 250 هزار مهندس و پزشک ایرانی در آمریکا هستند.
طبق آمار رسمی اداره گذرنامه،
در سال 87 روزانه 15 کار‌شناس ارشد،
4 دکترا و سالانه. 5475 نفر لیسانس از کشور مهاجرت کردند.

12) در سال 1391 حدود 150 هزار دانشجو تقاضای خروج از کشور را کرده‌اند که بیشترشان دانشجوی دوره دکترا بودند. همچنین 64 درصد دانش‌آموزان ایرانی مدال‌آور المپیاد طی 14 سال گذشته از ایران مهاجرت کرده‌اند.

13) حمید گورایی رئیس پژوهشکده رویان جهاد دانشگاهی نیز هشدار داد که دانشمندان رشته سلول‌های بنیادین ایران هر روز بیشتر از گذشته جذب دیگر نقاط جهان می‌شوند.

14) پروفسور عباس میلانی مشاور اقتصادی اتحادیه اروپا می‌گوید، فرار مغز‌ها در چند سال اخیر 300 برابر جنگ ایران و عراق به اقتصاد ایران صدمه زده است.

15) این‌ها در حالی است که در کشور تقریبا کلامی درباره این فاجعه ملی، خصوصا صدا و سیما، سخن گفته نمی‌شود..
@MostafaTajzadeh
@A_pajhohi
خجالت نکشید
برای‌تان ضرر دارد!

رحیم قمیشی

علی به مریم راست می‌گفت.
من هم به آلمان رفته‌ام، اتفاقا همان نمایشگاهی که علی سر زده بود، نمایشگاهی از وسایل توانبخشی بسیار پیشرفته.
خدا را شکر که علی همراهم نبود تا از پاهای قطع شده‌اش خجالت بکشم. خدا را شکر مریم هم نبود.

دختر بسیار زیبای آلمانی با ویلچر برقی آمده بود برای انتخاب ویلچر جدید. لبخند از روی لبش نمی‌افتاد. انگلیسی هم بلد بود. پرسیدم ویلچرهای گران را چطور می‌خری!؟
گفت پولش مهم نیست، دولت پولش را می‌دهد.
دلم برای جانبازهای خودمان سوخت. پرسیدم حادثه باعث شده اینطور شوی؟ هم پاهایش فلج بود، هم دست‌هایش بسیار کم توان. گفت نه! مادرزادی اینطور بوده‌ام.
بیشتر دلم برای جانبازان‌مان سوخت.

با غرور می‌گفت نیازی به کمک هیچ‌کس ندارد. ویلچر قدیمی‌اش همه امکانات را داشت، که دیگر دور انداختنی بود.
شرم کردم بگویم آن را بدهد برای دوست جانبازم.
اما بسیار خجالت کشیدم، فقط امیدوارم مقامات از وضع جانبازان ما خجالت نکشند، ممکن است برای‌شان ضرر داشته باشد!

آقایی کنارم بود، او سال‌ها مسئول خانه جانباز ایران در کلن آلمان بود، می‌دانستم دیگر مسئول نیست، پرسیدم پس چرا برنمی‌گردی ایران؟
گفت اتفاقا آمدم ایران، اما فرزندم که ناتوان جسمی است تحمل ایران برایش خیلی خیلی سخت بود و داشت می‌مُرد!
بخاطر وجود مهندسی بد سیستم و پیاده‌روهای شهری، نه می‌توانست از خانه بیرون برود، نه وسیله‌ای عمومی سوار شود، نه مدرسه‌ای مناسبش. برگشتیم آلمان، الان با همان دو هزار یورویی که دولت آلمان برای نگهداری او می‌دهد همه خانواده زندگی می‌کنیم!

یک وقت مسئولان خجالت نکشند، برایشان ضرر دارد، یاداوری کردم خودم خجالت بکشم از دوستانم که سال‌هاست با سختی و مشقت زندگی می‌کنند و هر که به آنها می‌رسد می‌گوید شما که برای خدا رفتید جبهه، دیگر چه می‌خواهید؟!

دیروز بازار بودم، فروشنده می‌گفت قبلا پنج روز آخر ماه بازار سوت و کور می‌شد، حالا از دهم ماه، بازار دیگر سوت و کور است، می‌گفت مردم همه ناتوان از خرید شده‌اند، نشانم می‌داد پیرزنان و پیرمردان محتاج را که با خجالت گدایی می‌کردند. می‌گفت کل شهر الان گدا شده‌اند. شاید دروغ می‌گفت، شاید او فقط اطرافش را می‌دید. می‌دانم بالای شهر وضع خوبست. مسئولان وضع‌شان خوبست.
فقط خدا کند خجالت نکشند، می‌دانم برای قلب‌شان بد است.

به سمت پایین تهران که می‌رفتم هواپیمایی پایین بود، به نظرم تیک‌آف کرده بود، توی آسمان هم بزرگ بود. به همسرم گفتم ممکن است این را با یک موشک چند متری لاغر اشتباه بگیری و دوبار به طرفش شلیک کنی؟
آمدم بگویم ۲۰۰ انسان نخبه و کودک هم در آن نشسته باشند. بغض نگذاشت بگویم.
و او گفت: و نه کسی استعفا بدهد، نه‌کسی محاکمه شود!
مبادا از مقامات کسی خجالت بکشد.

دیروز خواندم دوست عزیز، دلسوز، دانشمند وزندانی‌ام مصطفی تاج‌زاده را تحت‌الحفظ و با دستبند برده‌اند بیمارستان. قلبش نارسایی داشته، عمل قلب کرده‌ و همچنان به تخت بسته‌اند، مبادا فرار کند!
مادر همسرم که در رگ‌های قلبش استنت گذاشته بودند، دکتر ده‌ها دارو به او داده بود و صدها دستور، که باید در هوای آزاد نرم نرم پیاده روی را شروع کند، نباید استرس داشته باشد، تغذیه‌اش اینطور باشد، مرتب فشارش را بگیریم.
و قرار است تاج‌زاده را فردا برگردانند همان انفرادی.
مردی که تنها سلاحش قلمش بود، و تنها پرسش‌هایی داشت که نمی‌ترسید بپرسد.
آقایان یک وقت خجالت نکشند، ما به‌جای آنها خجالت می‌کشیم!

اینکه زندان‌ها را آباد کردید با زندانی‌های باسواد، اینکه پول‌مان را بی‌ارزش کردید، اینکه جانبازهای ما یک دهم ناتوان‌های آلمان خدمت نمی‌گیرند، اینکه مردم همه فقیر شده‌اند، اینکه پول دارو هم ندارند و می‌میرند، اینکه فرزندان‌تان در کانادا و اروپا به عیشند!
خجالت نکشید، برای قلب‌تان ضرر دارد.

دیروز سایبری‌ها حمله کرده بودند به کانال کوچک و بی‌سر و صدای دل‌نوشته‌هایم، رئیس‌شان مدام تکرار می‌کرد، مگر باکری نگفت بچه‌های خوب جبهه پس از جنگ دق می‌کنند و می‌میرند. می‌پرسید پس چرا هنوز زنده‌ام!؟
پرسیدم چرا خودش دق نکرده، که گفت آن موقع جبهه نبوده!
البته که من و جانبازان و آزادگان و جبهه‌ای‌ها پوست کلفت بوده‌ایم که زنده مانده ایم. شاید خدا خواسته ماها را آزمایش کند. حکمتش را نمی‌دانم، راستش خودمان هم متعجبیم، با این‌ همه درد زنده‌ایم!
شاید زنده ماندیم خجالت بکشیم.
به‌جای مقاماتی که خجالت نمی‌کشند!
به‌جای آنها که فکر می‌کنند خیلی خوبند.
به‌جای آنها که ایرانِ سربلند را گرفتند، خرابش کردند، و همچنان به هنرشان می‌بالند.

به‌جای آنها که خجالت برایشان ضرر دارد.
به جای آنها که نمی‌دانند حق مردم ایران توسعه‌ای بیشتر از آلمان است، و افتخارشان این است که ما افغانستان نشدیم، سوریه نشدیم، سومالی نشدیم!

تا خجالت نکشند
که برایشان ضرر دارد!

@ghomeishi3
📚@nasiri42
📌 طالقانی معتقد بود چیستی استبداد مهم است نه کیستی مستبد

⭕️ به گزارش جماران داود فیرحی در مراسم بزرگداشت آیت الله طالقانی گفت:

🔹مرحوم طالقانی مثل هر متفکر دیگری وقتی صحبت می‌کند یک ام‌المسائل دارد و آن همین مساله «استبداد» است. طالقانی در شبکه‌ای فکر می‌کرد که این شبکه فکری ضداستبداد بود، در این شبکه بزرگانی چون نایینی و خراسانی و مدرس در ایران و افرادی مانند عبدالرحمان کواکبی در بیرون از ایران این اندیشه را برجسته کرده بودند. اینان شبکه ای از تفکر را ساخته بودند که آن «مفهوم سازی استبداد» بود.

🔹در نظریه این متفکران تلاش شایانی پدید آمده است که عبارت است از تفکیک استبداد از مستبد. این تفکیک مفهوم استبداد از فرد مستبد بسیار مهم است. مانند تفکیک ظلم و ظالم، استبداد ناظر به یک ساختار فکری و اجتماعی غیر دموکراتیک است یعنی ساختاری که به صورت اتوماتیک آزادی را سرکوب می کند. مهم نیست چه کسی کارگزار امر سرکوب باشد مهم این است که سیستم و ساختار مستبد پرور نباشد. مرحوم طالقانی و بزرگانی که در این مکتب فکری بودند متوجه شدند که مبارزه با مستبد دچار یک چرخه باطل است؛ مستبد پیری پایین کشیده می شود و مستبد جوانی با قدرت و انرژی بیشتر جایگزین او خواهد شد. بنابراین مستبد مثل ظالم است اگر جامعه ظلم خیز باشد ظالمانی هم پیدا خواهند شد. ظالم کوچک را می گویند شورشی و به ظالم بزرگ قداست می دهند.

🔹مرحوم طالقانی ظاهرا به این قضیه بیشتر توجه کرده است و آن تفکیک استبداد به عنوان یک مفهوم و ساختار زندگی و به عنوان یک شبکه فکری اجتماعی، با شخص مستبد است. در اندیشه سیاسی امروز می گویند مستبدان را جامعه استبداد پرور تولید می کند، چون فکر دیکتاتوری هست دیکتاتور پیدا می شود.

🔹اساسا مرحوم طالقانی مثل بقیه متفکران نظریه استبداد در جهان اسلام، معتقد است باید ماهیت استبداد را شناساند و نسبت به آن آگاهی داد. چیستی استبداد مهم است نه کیستی مستبد؛ کیستی مستبد اهمیت ندارد. اگر استبداد باشد، مستبد هم هست. این موضوع که اساساً استبداد چیست و از کجا می آید و چگونه عمل می کند مهم است. بزرگان این فکر ریشه آن را در جهل و راه حل این مساله را در آزادی جریان اطلاعات توضیح می دادند.

🔹مساله دیگر چگونگی نهی یا سلب استبداد است این نظریه در پایان کتاب کوچک عبدالرحمان کواکبی آمده است. کواکبی می گوید تا کسانی استبداد را نشناسند و نچشند نمی توانند با استبداد مقابله کنند. او همچنین جمله دیگری هم دارد به این معنی که استبداد با استبداد کنار زدنی نیست. یعنی خشونت را نمی توان با خشونت مهار کرد چرا که خشونت مضاعف تولید می کند و در نهایت این که می گوید بهترین سلاح مقابله با مستبد، مقاومت نرم یا صلح آمیز است. این حرف بسیار مهمی است چون استبداد مانند تیغ است و هر چه برخورد با آن شدید تر باشد جراحت بیشتری ایجاد می کند.

🔹بحث دیگر این که می گویند قبل از این که نفی استبداد شروع شود باید جایگزین استبداد هم روشن شود تا این که بتوان ایده ای را توضیح داد. باید نظریه جایگزین وجود داشته باشد. در غیر این صورت؛ (نفی استبداد) تخریب بی هدف است و این تخریب خود شرایط بهتری را برای ظهور استبداد جدید مهیا می کند. چون جامعه ناامن می شود و مردم دوباره به مستبد جدیدی پناه می برند.

🔹از اولین بحث های طالقانی صحبت کردن از عواقب و مصائب استبداد در ایران است. او از جمله متفکرانی است که معتقد است با استعمار هم می توان با نیروی دموکراسی مواجه شد. این یعنی منطق حکمرانی مدرن را مرحوم طالقانی خوب درک کرده اند و آن این است که مهمترین ابزار مقاومت افکار عمومی است. این چیزی است که در ادبیات طالقانی وجود دارد.

🔹طالقانی در مقدمه کتاب خودش مرتباً به بزرگان نهیب می زند که چرا شما استبداد را توضیح نمی دهید. این طور نیست که استبداد عیان باشد و آنچه عیان است چه حاجت به بیان است. استبدار هزار و یک لایه و مکر دارد. استبداد از تهدید خارجی می ترساند، تقدس می سازد، منفعت ایجاد می کند و... یعنی این گونه نیست که استبداد عریان و عیان باشد بلکه احتیاج به توضیح و توجه دادن دارد. @MostafaTajzadeh
‍ آن یار کز او گشت سردار بلند / جرمش این بود که اسرار هویدا می کرد.... مهدی محمودیان کنشگری آزاده
مهدی محمودیان متولد 20 شهریور سال 1357 در تهران است. حالا دیگر بسیاری مهدی محمودیان را به عنوان یک کنشگر اجتماعی و فعال حقوق بشر می شناسند اما این زندانی سیاسی که سابقه چندین دوره بازداشت و زندان را در کارنامه دارد، پیش تر از این روزنامه نگار و عضو کمیته اطلاع‌رسانی جبهه مشارکت و انجمن دفاع از حقوق زندانیان این حزب اصلاح طلب و بعد تر عضو شورای مرکزی حزب اتحاد ملت نیز بوده است.
مهدی محمودیان بارها با گزارش ها و رویکرد حقوق بشری خود توانسته توجه افکار عمومی را به وقایع مهمی جلب کند. اما شاید یکی از نخستین موارد از تلاش های مهدی محمودیان را باید در حدود دو دهه پیش از این جست.
در سال های 1385 و 1386 و زمانی که در طرح موسوم به مقابله با اراذل و اوباش ، به طور آشکار حقوق متهمان در حال نقض بود ، این کنشگر حقوق بشر با گزارش های خود موفق شد توجه بسیاری را به این مساله جلب کند.
پس از کودتای انتخاباتی در سال 1388 مهدی محمودیان در 25 شهریور ۱۳۸۸ در منزل شخصی خود توسط نیروهای وزارت اطلاعات بازداشت شد و حدود سه ماه از بازداشت خود را در انفرادی سپری کرد.
محمودیان پس از این بازداشت به اتهام گفتگو با رسانه‌های مختلف در مورد اعلام نام و شمار کشته شدگان و افشای دفن غیرقانونی آنها در بخش‌های مختلف بهشت زهرا به 5 سال زندان محکوم شد و همین افشاگری های وی درباره آن چه در بازداشتگاه‌های غیرقانونی در جریان بود باعث شد تا از وی به عنوان یکی از افشاگران جنایات کهریزک در سال 88 یاد شود.
مهدی محمودیان هر چند پس از گذراندن 5 سال زندان ، در سال 1393 آزاد شد اما این زندان و فشارها منجر به سکوت وی نشد.
پس از وقایع تلخ آبان سال 1398 که به وقایع پس از اعتراضات بنزینی در کشور معروف شد، مهدی محمودیان که از امضاکنندگان بیانیه ۷۷ نفر علیه خشونت های رخ داده پس از اعتراضات بنزین است، مورد پیگرد قضایی قرار گرفت. در ۱۹ آذر ۱۳۹۸ در دادسرای فرهنگ و رسانه بازداشت و سپس به سلول های انفرادی 209 منتقل گشت.
تنها به فاصله یک ماه پس از آزادی همراه با سند وی بود که محمودیان بار دیگر و این بار به خاطر پرونده همدردی با کشته شدگان هواپیمای اوکراینی که سرنشینان آن با شلیک دو موشک توسط سپاه کشته شده بودند، با تشکیل پرونده تازه ای تحت پیگرد قرار گرفت.
محمودیان در تاریخ ۱ شهریور ۱۳۹۹ به مجموع ۵ سال حبس محکوم شد که یک سال آن بابت امضا بیانیه ۷۷ نفر و به اتهام اجتماع و تبانی به قصد برهم زدن امنیت کشور و چهار سال آن حبس تعزیری با اتهام دعوت مردم به روشن کردن شمع به خاطر قربانیان هواپیمای اکراینی بوده است.
در حالی که این پرونده ها در مرحله تجدید نظر بودند ، مهدی محمودیان بار دیگر در در تاریخ ۲۳ مردادماه سال 1400 و این بار با جمعی از وکلا بازداشت شد. دلیل این بازداشت تلاش برای شکایت از آیت الله خامنه ای و دیگر مسوولان در خصوص تعلل در خرید واکسن کرونا بود که منجر به مرگ روزانه صدها نفر از هم وطنان ما شد. این بازداشت در حالی صورت گرفت که اساسا هنوز شکایتی مطرح نشده بود و تنها جلسه ای برای هم فکری درباره شکایت از مسببان این تعلل در جریان بود.
مهدی محمودیان از 23 مرداد سال 1400 تاکنون در زندان اوین است و اخیرا نیز به خاطر پرونده مربوط به واکسن نیز به 4 سال زندان دیگر محکوم شده است.
تولد این انسان شریف و آزاده که در تمام طول زندگی خود دغدغه‌ای جز ایران، آزادی، حقوق بشر، برابری و اجرای عدالت نداشته مبارک باد. و برماست که نام این عزیز و دیگر عزیزان در بند را که برای سعادت ملت و سربلندی کشور جان خود را در کف نهاده اند قدر بدانیم و بیاری شان برخیزیم. @MostafaTajzadeh
📄مهدی محمودیان، رفیقی که میتوان پزش را داد

✍🏻امتداد-ریحانه طباطبایی:
از صبح تمام خاطراتم را مرور میکنم و بیشتر از همه به یاد آن روزی می افتم که از خانه آقای ابطحی آمده بودیم. خودش در زندان بود و ما برای سر سلامتی رفته بودیم، در یکی از روزهای گرم تابستان 88.

🟢من یک سمند داشتم، آمدم دور بزنم که رفتم روی جدول و آن شد سوژه همیشگی #مهدی_محمودیان برای دست انداختن من تا همین امروز، تا همین امروز؟ خب تا همین امروز که نه، نزدیک به یک سال و چند ماه است که دیگر در زندان است و تلفن‌های گاه و بیگاهی که از زندان می زند هم انقدر کوتاه هستند که فرصتی برای خندیدن سر این مساله باقی نمیگذارند.

🟢یک سال و چند ماه است که در زندان است و من چقدر دلم برای رفیقی که واقعا رفیق است تنگ شده، برای خنده‌هایمان، دعواهایمان، بحث کردن‌ها و...برای بودنش در کنارمان و امروز بیستم شهریور تولدش را بهانه‌ای کردم برای نوشتن از او.

🟢مهدی قطعا بی‌ایراد نیست، کم هم دعوایمان نشده، گاها چنان میتواند حرص آدم را در بیاورد که حد ندارد، خصوصا وقتی که همه یک چیز میگویند و او تلاش میکند تا چیز دیگری بگوید و انقدر عصبانیت کند که به مرز انفجار برسی، اما انقدر خوب و رفیق و بامرام است که باز ته تمام آن عصبانیت ها، همه حرص دادن‌هایش را فراموش کنی و برگردی با خنده بگی قربانت برم بسه...

🟢مهدی را هرکس بشناسد دوستش دارد، نمیتوان ازش بدت بیاید، حتی فکر کنم آنها که در توییتر هم به او بد و بیراه می‌گویند باز ته دلشان دوستش دارند، چون میدانند دروغ گو نیست، سمت ظالم نمی‌ایستد، که چقدر صادقانه و خالصانه تلاش می‌کند تا به همه کمک کند، چه آن زندانی مالی و چه آن زندانی که باید دیعه پرداخت کند و چه آن که پای چوبه دار است و چه آن زندانی سیاسی که مخالف فکری‌اش است.

🟢تلاش می‎کنم خیلی احساسی و کلیشه‎ای ننویسم که وای مهدی چقدر خوب بود و چقدر انسان بود و نماد آزادی‌خواهی و شرافت و چه و چه اما هرچقدر تلاش میکنم باز به همین سمت میروم. چون مهدی واقعا انسان هست، انسان به معنی واقعی انسان، با تمام ضعف‌ها و نقاط قوت یک انسان، با همان بدقولی ها، بداخلاقی ها، لج در بیاری‌ها، حرف بیخود زدن ها و با همان مهربانی ها، صداقت ها، دلسوزی‌ها، تلاش ها و ...

🟢و در این سالهای اخیر تا روزی که به خاطر دغدغه‌اش به دلیل تاخیر در خرید واکسن به زندان بردنش به چشم میدیدم که تقریبا برای خود زندگی نکرد، واقعا زندگی نکرد، تمام مدت از این سر کشور به ان سر در سفر بود که شاید بتواند انسانی را از اعدام نجات دهد، زندانی را به خانه برگرداند و گره ای از مشکل کسی باز کند و در تمام این مدت بیماری قلبی آزارش میداد و دلتنگ زینب و الهامش بود که فرسنگ ها دورتر از او هستند و اگر غمی شخصی داشت غم ندیدن آنها بود.

🟢خلاصه‌اش کنم که ادمها باید خیلی خوش شانس باشند که در زندگی صاحب رفقای خوب شوند، رفقایی که بتوانند همه جا بنشینند و بگویند فلانی را میشناسید بله او رفیق من است، بله دوست صمیمی من است و ... من یکی از آن ادمهای خوش شانس هستم که می توانم با مهدی محمودیان پز رفاقت دهم، تولدت مبارک رفیق

@MostafaTajzadeh
@emtedadnet