🍂
#شهیدان پیچیده در گوش زمان
حق: باختیم اما نه به انگلیسیها بلکه به خودمان. ما به تفرق خودمان باختیم و به وحدتی که نداشتیم. باختیم، چون عوض آنکه یک ملت باشیم، رسما به صد ملت تقسیم شدهایم. باختیم، چون هر گرایشی میخواست بازیکن تیم ملی را به سمت خود بکشد. باختیم، چون نفهمیدیم وظیفهی فوتبالیست با رسالت ژورنالیست فرق میکند. باختیم، چون بعضا با اینکه ایرانی بودیم، آرزوی باخت تیم ملی را داشتیم. باختیم، چون زیر عکس سه شیرها برای روباه پیر دم تکان دادیم. باختیم، چون متأثر از سر و صدای زیاد بعضی سوپرانقلابیها، برخی فوتبالیستها واقعا فکر میکنند که از نظر حزباللهیها ناموس هیچ جایی در قاموسشان ندارد. باختیم، چون شکاف میان جمهور و جمهوری اسلامی چنان عمیق شده که بازیکن تیم ملی حتی حاضر نیست از میان کلمات سرود ملی اقلا کلمهی مقدس و البته مظلوم شهیدان را بخواند. باختیم، چون سران نظام نمیخوهند قبول کنند که وقتی رئیسجمهور با غلبه بر آرای باطله راهی پاستور میشود، یعنی شکاف میان جمهور و جمهوری اسلامی دارد به گسل میان ملت و حکومت تبدیل میشود. باختیم، چون رجزخوانی برای دشمن را مهمتر از همدلی با مردم میدانیم. باختیم، چون در کت مقامات بلندپایه نمیرود که فیالحال نیاز کشور به #اصلاحات حتمی و قطعی است. باختیم، چون در صدا و سیما به دروغهای سعودینشنال میپردازیم و حواسمان به دروغهای خودمان نیست. باختیم، چون در روزنامهای که توسط نمایندهی ولیفقیه اداره میشود، به #دروغ آمار میدهیم که نود و نه درصد مردم، انقلابیاند و البته مثل بید از پیشنهاد رفراندوم به خود میلرزیم. باختیم، چون با وجود بدترین وضع اقتصادی، مدام از پیشرفت ایران یا ایران قوی حرف میزنیم. باختیم، چون آنقدر در برداشتن گشت ارشاد تعلل کردیم که درجهآخر به زور افکار عمومی مجبور به حذفش شدیم. باختیم، چون متأثر از ادارهی کشور به شکل پادگانی، به #مردم به چشم #سربازصفر نگاه میکنیم. باختیم، چون مدام از دشمنی #آمریکا سخن میگوییم ولی دوستی خالهخرسهی امثال علمالهدی را نمیبینم. باختیم، چون با طرد سیاستمدارهای باسوادی چون علی لاریجانی، عرصهی سیاست را دودستی تحویل بیسوادترین سلبریتیها دادهایم. باختیم، چون نه معترضمان شبیه طالقانی است، نه اپوزیسیونمان شبیه فروهر، نه نظریهپردازمان شبیه مطهری، نه سیاستمدارمان شبیه بهشتی. باختیم، چون روزها در کف خیابان و شبها در سقف مجازستان به جر و بحث با هم مشغولیم. آری! باختیم و بد هم باختیم و با این وضعیت قرمز حتی اگر برده بودیم، باز باخته بودیم!
#حسین_قدیانی
▫️سایت حقدیلی haghdaily.ir
@ghete26
https://www.instagram.com/p/ClPDerUoU35/?igshid=YmMyMTA2M2Y=
#شهیدان پیچیده در گوش زمان
حق: باختیم اما نه به انگلیسیها بلکه به خودمان. ما به تفرق خودمان باختیم و به وحدتی که نداشتیم. باختیم، چون عوض آنکه یک ملت باشیم، رسما به صد ملت تقسیم شدهایم. باختیم، چون هر گرایشی میخواست بازیکن تیم ملی را به سمت خود بکشد. باختیم، چون نفهمیدیم وظیفهی فوتبالیست با رسالت ژورنالیست فرق میکند. باختیم، چون بعضا با اینکه ایرانی بودیم، آرزوی باخت تیم ملی را داشتیم. باختیم، چون زیر عکس سه شیرها برای روباه پیر دم تکان دادیم. باختیم، چون متأثر از سر و صدای زیاد بعضی سوپرانقلابیها، برخی فوتبالیستها واقعا فکر میکنند که از نظر حزباللهیها ناموس هیچ جایی در قاموسشان ندارد. باختیم، چون شکاف میان جمهور و جمهوری اسلامی چنان عمیق شده که بازیکن تیم ملی حتی حاضر نیست از میان کلمات سرود ملی اقلا کلمهی مقدس و البته مظلوم شهیدان را بخواند. باختیم، چون سران نظام نمیخوهند قبول کنند که وقتی رئیسجمهور با غلبه بر آرای باطله راهی پاستور میشود، یعنی شکاف میان جمهور و جمهوری اسلامی دارد به گسل میان ملت و حکومت تبدیل میشود. باختیم، چون رجزخوانی برای دشمن را مهمتر از همدلی با مردم میدانیم. باختیم، چون در کت مقامات بلندپایه نمیرود که فیالحال نیاز کشور به #اصلاحات حتمی و قطعی است. باختیم، چون در صدا و سیما به دروغهای سعودینشنال میپردازیم و حواسمان به دروغهای خودمان نیست. باختیم، چون در روزنامهای که توسط نمایندهی ولیفقیه اداره میشود، به #دروغ آمار میدهیم که نود و نه درصد مردم، انقلابیاند و البته مثل بید از پیشنهاد رفراندوم به خود میلرزیم. باختیم، چون با وجود بدترین وضع اقتصادی، مدام از پیشرفت ایران یا ایران قوی حرف میزنیم. باختیم، چون آنقدر در برداشتن گشت ارشاد تعلل کردیم که درجهآخر به زور افکار عمومی مجبور به حذفش شدیم. باختیم، چون متأثر از ادارهی کشور به شکل پادگانی، به #مردم به چشم #سربازصفر نگاه میکنیم. باختیم، چون مدام از دشمنی #آمریکا سخن میگوییم ولی دوستی خالهخرسهی امثال علمالهدی را نمیبینم. باختیم، چون با طرد سیاستمدارهای باسوادی چون علی لاریجانی، عرصهی سیاست را دودستی تحویل بیسوادترین سلبریتیها دادهایم. باختیم، چون نه معترضمان شبیه طالقانی است، نه اپوزیسیونمان شبیه فروهر، نه نظریهپردازمان شبیه مطهری، نه سیاستمدارمان شبیه بهشتی. باختیم، چون روزها در کف خیابان و شبها در سقف مجازستان به جر و بحث با هم مشغولیم. آری! باختیم و بد هم باختیم و با این وضعیت قرمز حتی اگر برده بودیم، باز باخته بودیم!
#حسین_قدیانی
▫️سایت حقدیلی haghdaily.ir
@ghete26
https://www.instagram.com/p/ClPDerUoU35/?igshid=YmMyMTA2M2Y=
Instagram
Instagram
🍂
چرا با زبان #آدم حرف نمیزنیم؟
حق: دو سال بعد از ریاستجمهوری محمد خاتمی، جناح راست که در مجلس اکثریت کرسیها را در اختیار داشت، به صرافت استیضاح عطاءالله مهاجرانی افتاد. همه هم حتم داشتند که وزیر ارشاد دولت دوم خرداد نمیتواند از گردنهی استیضاح پیروز بیرون بیاید اما هر چقدر که وکلای دست راستی بد حرف زدند، مهاجرانی عالی ظاهر شد. نتیجه هم شد عکس همهی پیشبینیها و وزیر ارشاد همان که بود، باقی ماند. بعدها جناح راست، اسمش را عوض کرد و کرد اصولگرا، کرد انقلابی، کرد سوپرانقلابی ولی رسمش را همان که بود نگه داشت؛ ماست. مشکل جناح راست این است که میداند اگر انتخاب جمهور را هم همراه نداشته باشد، انتصاب جمهوری اسلامی بیکارش نمیگذارد. معالاسف حمایت غلط نظام از راستیها- که شما میتوانید بخوانید اصولگراها یا انقلابیها یا سوپرانقلابیها- به شکل فجیعی جماعت را بچهننه بار آورده. اگر حریف حرف مهاجرانی نشوند، دلگرم به حمایتهای اطلاعاتی حاکمیت، آنقدر برای بندهخدا حاشیه درست میکنند که دستآخر تن به هجرت دهد. واقعیت آن است که مهاجرت مهاجرانی نه به خواست خود او بلکه با فشارهای محسوس و نامحسوس جناح راست محقق شد. جناحی که هر کجا کم بیاورد، عوض اصلاح خود، حمایت حاکمیت را به رخ رقیب میکشد. کاش این جناح، دردانه بار نمیآمد و ما این روزها مصطفی تاجزاده را نه در زندان که در تلویزیون میدیدیم. چی داشت میگفت مگر این اواخر تاجزاده؟ الا آنکه جمهوری اسلامی بهتر است اینجور عمل کند و آنجور عمل نکند؟ شگفتا! تاجزاده این آخرسریها بیشتر از ضد انقلاب فحش میخورد اما نظام با فرستادن او به زندان، متوجه نشد که فیالواقع دارد این پیام را به دوست و دشمن منتقل میکند: من تن به اصلاحات نمیدهم. اینکه امروز عناصر جناح موسوم به اصلاحات همپا بلکه بعضا بیشتر از اصولگراها از تودهی مردم ناسزا میشنوند، یک زنگ خطر جدی برای جمهوری اسلامی است. چی از این بدتر که مردم حتی به تاجزادهی دربند هم طعنه بزنند که وقتی از امکان اصلاحات در نظام حرف میزنی، حقت همین اوین است؟ به چهرهی زعمای جناح راست نگاه کنید. دقیقا کجای جماعت شبیه یوسف است که جمهوری اسلامی این همه بین بچههای خود فرق میگذارد؟ گیرم حرفهای تاجزاده غلط؛ بهتر نیست عوض زندان، با زبان، مچش را بخوابانی؟ وقتی سوپرانقلابیها با پارتیبازی به درجهی عماری میرسند، باید هم از منش عیاری، عاری باشند. قبول کنید که با دورهی دوم خرداد هیچ فرقی نکردهاید. هنوز هم تا کم میآورید، یا حریف را میبرید در حاشیه یا در حبس...
#حسین_قدیانی
▫️سایت حقدیلی haghdaily.ir
@ghete26
@MostafaTajzadeh
https://www.instagram.com/p/CmCti7oolag/?igshid=YmMyMTA2M2Y=
چرا با زبان #آدم حرف نمیزنیم؟
حق: دو سال بعد از ریاستجمهوری محمد خاتمی، جناح راست که در مجلس اکثریت کرسیها را در اختیار داشت، به صرافت استیضاح عطاءالله مهاجرانی افتاد. همه هم حتم داشتند که وزیر ارشاد دولت دوم خرداد نمیتواند از گردنهی استیضاح پیروز بیرون بیاید اما هر چقدر که وکلای دست راستی بد حرف زدند، مهاجرانی عالی ظاهر شد. نتیجه هم شد عکس همهی پیشبینیها و وزیر ارشاد همان که بود، باقی ماند. بعدها جناح راست، اسمش را عوض کرد و کرد اصولگرا، کرد انقلابی، کرد سوپرانقلابی ولی رسمش را همان که بود نگه داشت؛ ماست. مشکل جناح راست این است که میداند اگر انتخاب جمهور را هم همراه نداشته باشد، انتصاب جمهوری اسلامی بیکارش نمیگذارد. معالاسف حمایت غلط نظام از راستیها- که شما میتوانید بخوانید اصولگراها یا انقلابیها یا سوپرانقلابیها- به شکل فجیعی جماعت را بچهننه بار آورده. اگر حریف حرف مهاجرانی نشوند، دلگرم به حمایتهای اطلاعاتی حاکمیت، آنقدر برای بندهخدا حاشیه درست میکنند که دستآخر تن به هجرت دهد. واقعیت آن است که مهاجرت مهاجرانی نه به خواست خود او بلکه با فشارهای محسوس و نامحسوس جناح راست محقق شد. جناحی که هر کجا کم بیاورد، عوض اصلاح خود، حمایت حاکمیت را به رخ رقیب میکشد. کاش این جناح، دردانه بار نمیآمد و ما این روزها مصطفی تاجزاده را نه در زندان که در تلویزیون میدیدیم. چی داشت میگفت مگر این اواخر تاجزاده؟ الا آنکه جمهوری اسلامی بهتر است اینجور عمل کند و آنجور عمل نکند؟ شگفتا! تاجزاده این آخرسریها بیشتر از ضد انقلاب فحش میخورد اما نظام با فرستادن او به زندان، متوجه نشد که فیالواقع دارد این پیام را به دوست و دشمن منتقل میکند: من تن به اصلاحات نمیدهم. اینکه امروز عناصر جناح موسوم به اصلاحات همپا بلکه بعضا بیشتر از اصولگراها از تودهی مردم ناسزا میشنوند، یک زنگ خطر جدی برای جمهوری اسلامی است. چی از این بدتر که مردم حتی به تاجزادهی دربند هم طعنه بزنند که وقتی از امکان اصلاحات در نظام حرف میزنی، حقت همین اوین است؟ به چهرهی زعمای جناح راست نگاه کنید. دقیقا کجای جماعت شبیه یوسف است که جمهوری اسلامی این همه بین بچههای خود فرق میگذارد؟ گیرم حرفهای تاجزاده غلط؛ بهتر نیست عوض زندان، با زبان، مچش را بخوابانی؟ وقتی سوپرانقلابیها با پارتیبازی به درجهی عماری میرسند، باید هم از منش عیاری، عاری باشند. قبول کنید که با دورهی دوم خرداد هیچ فرقی نکردهاید. هنوز هم تا کم میآورید، یا حریف را میبرید در حاشیه یا در حبس...
#حسین_قدیانی
▫️سایت حقدیلی haghdaily.ir
@ghete26
@MostafaTajzadeh
https://www.instagram.com/p/CmCti7oolag/?igshid=YmMyMTA2M2Y=
Instagram
Instagram
🍂
ترس چمران
حق: به هر کس در این روزهای سرد پاییزی نیاز داریم، عدل یک عنوان شهید قبل از اسمش خورده. همین شهید چمران. اگر بود، بابت جرم بیقانونی، اول یقهی دانهدرشتها را میگرفت؛ نه آنکه به دانشجوی مملکت بگوید تو چون حجاب نداری، جواب سؤالت را نمیدهم. اساسا جماعت ضد چمران پایداری چه جوابی برای چه سؤالی میتوانند داشته باشند؟ همهشان با هم اندازهی یک روز چمران، زحمت جبهه و مرارت جنگ را نکشیدهاند؛ حالا برای ما شهید را و قانون را خلاصه میکنند در حجاب و به خیالشان آنکه حجاب ندارد، عفاف هم ندارد. جای آن دانشجوی دختر بودم، در جواب نمایندهی پایداری میگفتم که نماد بیقانونی من نیستم؛ تویی که نشستهای بر صندلی چمران. دردا و واحسرتا که به منش چمران نیازمندیم و آنچه اما میبینیم، جز روش پایداری نیست. یکی میگوید باید حساب بدحجابها را مسدود کنیم. دیگری میگوید کمی زور بگوییم، همهی بدحجابها آدم میشوند. یکی دیگر میگوید هر چه بیشتر اعدام کنیم، بیشتر به امنیت خدمت کردهایم. آن دیگری میگوید بازداشتیها را هنوز پخ نکرده، میبینی که خودشان را خیس کردهاند. مرحبا به شما. تفنگ و پول و قدرت و مکنت و حکم و حبس و تقریبا همه جور اختیاری دارید و بعد هم لذت میبرید از اینکه بچههای مردم ازتان میترسند. نکته اینجاست: اگر شما هم سیرهی #شهید_چمران را داشتید، بازداشتی دهههشتادی عوض آنکه از شما بترسد، عاشقتان میشد. در عدم مشروعیت شما همین بس که بنا به گفتهی خودتان، نسل نوجوان اصلا نمیفهمد چی دارید میگویید. خدا هم نمیفهمد. خلق خدا هم نمیفهمد. ما هم نمیفهمیم. چمران هم نمیفهمد. قیمت سکه در مرز بیست میلیون و آن وقت شعور نمایندهی مجلس را نگاه. مدیریت نداشتهی اقتصادیتان جیب مردم را لخت کرده و عوض آنکه این لختی برایتان حرام باشد، افتخار میکنید که مردم دارند از شما حساب میبرند. آفرین بر شما. الحق که ترس هم دارید. ما که هیچ؛ گمانم #خدا هم از شما بترسد با این بلایی که اقتصادتان بر سر اعتقاد ملتتان درآورده. حرفی هم بزنیم، ما میشویم حامی چاقوکشها و شما کمافیالسابق عمارید. خدا قبل از اسم #چمران یک #شهید گذاشت، چون دوست نداشت دکتر مصطفی از ترس شما بمیرد. اعتراف میکنم که هیچ چریکی حریف بصیرت وحشتناک شما نمیشود. اف بر شما که جای خالی روسری را در سر میبینید ولی جای خالی چمران را در بهارستان نمیبینید. چمران یقهی روحانی را گرفت و شما اما باز هم دنبال گشت ارشادید. کاش قلب ما هم مثل قلب #ژینا میایستاد. #مرگ نه؛ این #زندگی است که در کنار شما #ترس دارد.
#حسین_قدیانی
▫️سایت حقدیلی haghdaily.ir
@ghete26
@MostafaTajzadeh
https://www.instagram.com/p/CmKxHcEoTvj/?igshid=MTg0ZDhmNDA=
ترس چمران
حق: به هر کس در این روزهای سرد پاییزی نیاز داریم، عدل یک عنوان شهید قبل از اسمش خورده. همین شهید چمران. اگر بود، بابت جرم بیقانونی، اول یقهی دانهدرشتها را میگرفت؛ نه آنکه به دانشجوی مملکت بگوید تو چون حجاب نداری، جواب سؤالت را نمیدهم. اساسا جماعت ضد چمران پایداری چه جوابی برای چه سؤالی میتوانند داشته باشند؟ همهشان با هم اندازهی یک روز چمران، زحمت جبهه و مرارت جنگ را نکشیدهاند؛ حالا برای ما شهید را و قانون را خلاصه میکنند در حجاب و به خیالشان آنکه حجاب ندارد، عفاف هم ندارد. جای آن دانشجوی دختر بودم، در جواب نمایندهی پایداری میگفتم که نماد بیقانونی من نیستم؛ تویی که نشستهای بر صندلی چمران. دردا و واحسرتا که به منش چمران نیازمندیم و آنچه اما میبینیم، جز روش پایداری نیست. یکی میگوید باید حساب بدحجابها را مسدود کنیم. دیگری میگوید کمی زور بگوییم، همهی بدحجابها آدم میشوند. یکی دیگر میگوید هر چه بیشتر اعدام کنیم، بیشتر به امنیت خدمت کردهایم. آن دیگری میگوید بازداشتیها را هنوز پخ نکرده، میبینی که خودشان را خیس کردهاند. مرحبا به شما. تفنگ و پول و قدرت و مکنت و حکم و حبس و تقریبا همه جور اختیاری دارید و بعد هم لذت میبرید از اینکه بچههای مردم ازتان میترسند. نکته اینجاست: اگر شما هم سیرهی #شهید_چمران را داشتید، بازداشتی دهههشتادی عوض آنکه از شما بترسد، عاشقتان میشد. در عدم مشروعیت شما همین بس که بنا به گفتهی خودتان، نسل نوجوان اصلا نمیفهمد چی دارید میگویید. خدا هم نمیفهمد. خلق خدا هم نمیفهمد. ما هم نمیفهمیم. چمران هم نمیفهمد. قیمت سکه در مرز بیست میلیون و آن وقت شعور نمایندهی مجلس را نگاه. مدیریت نداشتهی اقتصادیتان جیب مردم را لخت کرده و عوض آنکه این لختی برایتان حرام باشد، افتخار میکنید که مردم دارند از شما حساب میبرند. آفرین بر شما. الحق که ترس هم دارید. ما که هیچ؛ گمانم #خدا هم از شما بترسد با این بلایی که اقتصادتان بر سر اعتقاد ملتتان درآورده. حرفی هم بزنیم، ما میشویم حامی چاقوکشها و شما کمافیالسابق عمارید. خدا قبل از اسم #چمران یک #شهید گذاشت، چون دوست نداشت دکتر مصطفی از ترس شما بمیرد. اعتراف میکنم که هیچ چریکی حریف بصیرت وحشتناک شما نمیشود. اف بر شما که جای خالی روسری را در سر میبینید ولی جای خالی چمران را در بهارستان نمیبینید. چمران یقهی روحانی را گرفت و شما اما باز هم دنبال گشت ارشادید. کاش قلب ما هم مثل قلب #ژینا میایستاد. #مرگ نه؛ این #زندگی است که در کنار شما #ترس دارد.
#حسین_قدیانی
▫️سایت حقدیلی haghdaily.ir
@ghete26
@MostafaTajzadeh
https://www.instagram.com/p/CmKxHcEoTvj/?igshid=MTg0ZDhmNDA=
Instagram
Instagram
🔻 تحریف قاسم
#حسین_قدیانی
جمهوری اسلامی را ول کنی به امان خود، این هنر وارونه را دارد که روز به روز از محبوبیت سردار دلها کم کند؛ همچنان که روز به روز دارد از محبوبیت خود میکاهد.
همهی پز نظام به این بود که با وجود همراهی جمهور در روزهای نهضت، باز هم جمهوری اسلامی را به رأی مردم گذاشت تا از بیخاصیتترین روز تقویم ایرانی، رسمأ یک یومالله بسازد.
قیاس کنید آخرین انتخابات ریاستجمهوری را با آنچه در روز تاریخی دوازده فروردین پنجاه و هشت گذشت. معالاسف انگار میان مسئولین نظام، یک رقابت تنگاتنگ وجود دارد که کدامشان بهتر میتوانند خشم و خشونت جمهور را نسبت به جمهوری اسلامی برانگیخته کنند. مسئول کشوری و لشکری ندارد؛ همهی حضرات دارند نهایت تلاش خود را میکنند تا در مسابقهی نفرتپراکنی، بالاترین رتبهها را به خود اختصاص دهند.
این روزها دارم خاطرات خواندنی اسدالله علم را میخوانم. آنچه باعث سقوط رژیم پهلوی شد، تعدد مسئله بود. مسئلههایی که البته عمدتاً خمینی برای شاه درست میکرد. متأسفانه نظام خودش با دست خودش برای خودش مسئلهسازی میکند. جمهوری اسلامی که میتوانست با شنیدن صدای منتقدین، بیخیال گشت ارشاد شود، آنقدر این زمینه کوتاهی کرد که قصهی غصهدار #ژینا پیش آمد. شگفتا! آقایان هنوز هم دست از سیاستهای گشت ارشادی برنداشتهاند و در نهایت حماقت دارند همهی سعی خود را میکنند بلکه موضوع حجاب، از این هم سیاسیتر شود.
تو وقتی میتوانی دربارهی دین مردم حساس باشی که اقلاً یکصدم دنیایشان را آباد کرده باشی. عدم توجه به این بدیهیترین نکات، روز به روز مردم بیشتری را از نظام جدا میکند.
کاش قبول کنیم که این تقلیل جمهور به اهالی سیزده آبان است که شعار مرگ بر آمریکا را به شعار مرگ بر دیکتاتور تبدیل میکند. بدتر از ظلم جمهوری اسلامی به خودش، ظلم نظام است به شهیدان.
وای بر آقای رئیسی که در محضر شهدای گمنام، عوض آنکه حرف از شرمندگی بزند، آمار برای دولت میتراشد. آیا شهدا را برای این میخواهید که قیمت سکه و نرخ ارز را پشت تابوتشان مخفی کنید؟
به خدا اگر سرباز جمهور در بین ما بود، خود بنرهایش را به آتش میکشید. مردم از تنگی معیشت به خرید و فروش لباس دست دوم رو آوردهاند و شما کل شهر را پر کردهاید از بنر سردار دلها؟
چه خبر است؟ اساساً همهی محبوبیت عام سرباز جمهور به این علت بود که تفکر بنری نداشت. او وقتی میگفت مردم، مرادش همهی مردم بودند، نه حزباللهیها فقط. آن سردار دلهایی که شما دارید نمایش میدهید، هیچ فرقی با سردار نقدی ندارد.
لطفاً رحم کنید به قاسم... @MostafaTajzadeh
#حسین_قدیانی
جمهوری اسلامی را ول کنی به امان خود، این هنر وارونه را دارد که روز به روز از محبوبیت سردار دلها کم کند؛ همچنان که روز به روز دارد از محبوبیت خود میکاهد.
همهی پز نظام به این بود که با وجود همراهی جمهور در روزهای نهضت، باز هم جمهوری اسلامی را به رأی مردم گذاشت تا از بیخاصیتترین روز تقویم ایرانی، رسمأ یک یومالله بسازد.
قیاس کنید آخرین انتخابات ریاستجمهوری را با آنچه در روز تاریخی دوازده فروردین پنجاه و هشت گذشت. معالاسف انگار میان مسئولین نظام، یک رقابت تنگاتنگ وجود دارد که کدامشان بهتر میتوانند خشم و خشونت جمهور را نسبت به جمهوری اسلامی برانگیخته کنند. مسئول کشوری و لشکری ندارد؛ همهی حضرات دارند نهایت تلاش خود را میکنند تا در مسابقهی نفرتپراکنی، بالاترین رتبهها را به خود اختصاص دهند.
این روزها دارم خاطرات خواندنی اسدالله علم را میخوانم. آنچه باعث سقوط رژیم پهلوی شد، تعدد مسئله بود. مسئلههایی که البته عمدتاً خمینی برای شاه درست میکرد. متأسفانه نظام خودش با دست خودش برای خودش مسئلهسازی میکند. جمهوری اسلامی که میتوانست با شنیدن صدای منتقدین، بیخیال گشت ارشاد شود، آنقدر این زمینه کوتاهی کرد که قصهی غصهدار #ژینا پیش آمد. شگفتا! آقایان هنوز هم دست از سیاستهای گشت ارشادی برنداشتهاند و در نهایت حماقت دارند همهی سعی خود را میکنند بلکه موضوع حجاب، از این هم سیاسیتر شود.
تو وقتی میتوانی دربارهی دین مردم حساس باشی که اقلاً یکصدم دنیایشان را آباد کرده باشی. عدم توجه به این بدیهیترین نکات، روز به روز مردم بیشتری را از نظام جدا میکند.
کاش قبول کنیم که این تقلیل جمهور به اهالی سیزده آبان است که شعار مرگ بر آمریکا را به شعار مرگ بر دیکتاتور تبدیل میکند. بدتر از ظلم جمهوری اسلامی به خودش، ظلم نظام است به شهیدان.
وای بر آقای رئیسی که در محضر شهدای گمنام، عوض آنکه حرف از شرمندگی بزند، آمار برای دولت میتراشد. آیا شهدا را برای این میخواهید که قیمت سکه و نرخ ارز را پشت تابوتشان مخفی کنید؟
به خدا اگر سرباز جمهور در بین ما بود، خود بنرهایش را به آتش میکشید. مردم از تنگی معیشت به خرید و فروش لباس دست دوم رو آوردهاند و شما کل شهر را پر کردهاید از بنر سردار دلها؟
چه خبر است؟ اساساً همهی محبوبیت عام سرباز جمهور به این علت بود که تفکر بنری نداشت. او وقتی میگفت مردم، مرادش همهی مردم بودند، نه حزباللهیها فقط. آن سردار دلهایی که شما دارید نمایش میدهید، هیچ فرقی با سردار نقدی ندارد.
لطفاً رحم کنید به قاسم... @MostafaTajzadeh
🍂
برای خامنهای مینویسم
حق: رباطصلیبی زانویم پاره نمیشد، بیخیال فوتبال حرفهای نمیشدم. قصه برمیگردد به بیست و پنج سال پیش. به روزهایی که پای بیرباطم باید توپ چهلتکه را طلاق میداد. برای جبران این شکست عشقی، دستهایم را به عقد قلم درآوردم و روزنامهنگار شدم. زمینهاش را داشتم. در دورهی دبیرستان، یک روز از دفتر ناظم مدرسه، یک دفتر حضور و غیاب کش رفتم. بعد هم رفتم پاساژ مهستان و از شهدایی که دوست داشتم، کلی عکس برچسبی خریدم. از راستهی کتابفروشیهای انقلاب هم چند تایی عکس امام موسی و طالقانی و جلال و شریعتی خریدم. بالا و پایین صفحات دفتر دزدی، عکس اسطورههایم را میگذاشتم و وسطش اباطیل خودم را مینوشتم. من روزنامهنگاری را بدون روزنامه آغاز کردم و حالا هم از روزنامهنگاری بدون داشتن حتی یک روزنامه ترسی ندارم. دیروز با سوءاستفاده از ناظمی که زیادی چلمنگ بود و امروز هم با استفاده از همین اینستاگرام. من در آن دفتر رؤیاهایم دنبال مردی میگشتم که همزمان روحانی و روشنفکر باشد. خوشتیپ هم باشد البته. من خمینی و صدر و بهشتی و مطهری و طالقانی و چمران و همت و باکری و شریعتی و جلال و پروین و فروغ را با هم میخواستم و همهی اینها را در خامنهای میدیدم. خامنهای برایم جمع اضداد بود. این درست که از مصباح دفاع میکرد اما حتی در قیاس با بهشتی هم نظر مساعدتری دربارهی شریعتی داشت. بهشتی هر چند روادارانه دربارهی شریعتی حرف میزد و بلکه دست رد به سینهی مصباح میزد ولی به گمانم همهی آثار شریعتی را نخوانده بود. از این حیث خامنهای یک چیز دیگر بود. کلاً خامنهای برایم یک چیز دیگر بود. دن آرام شولوخوف را خوانده بود و از خود ویکتور هوگو بهتر قهرمانهای بینوایان را میشناخت. حتی شنیده بودم گهگداری پیپ میکشد. گمشدهام را پیدا کرده بودم. روحانی خوشقد و بالایی که حتی در اوج انقلاب هم با خیلی از انقلابیها مرزبندی داشت و رسماً فریاد میزد که دیوارکشی بین دختر و پسر در دانشگاهها موضع انقلاب نیست. این سوپرانقلابیهای الدنگی که امروز با مصادرهی خامنهای به امثال من میگویند حزباللهی صورتی، کاش بدانند که اگر به این حرفها باشد، خامنهای از همان دههی شصت، صورتی بود. آنقدر صورتی که فراتر از پروین، از فروغ هم به نیکی سخن میگفت. شاملو را خوانده بود و سایه را میشناخت و برای آزادی ابتهاج از همه بیشتر مایه گذاشت. خامنهای با آنکه در روز دوم خرداد هفتاد و شش گفت هیچ کس برای من هاشمی نمیشود اما هرگز زیر بار تمدید ریاستجمهوری هاشمی نرفت...
▪️ادامه در پست بعد
#حسین_قدیانی
▫️سایت حقدیلی haghdaily.ir
@ghete26
https://www.instagram.com/p/CnAU5W8Inih/?igshid=Yzg5MTU1MDY=
برای خامنهای مینویسم
حق: رباطصلیبی زانویم پاره نمیشد، بیخیال فوتبال حرفهای نمیشدم. قصه برمیگردد به بیست و پنج سال پیش. به روزهایی که پای بیرباطم باید توپ چهلتکه را طلاق میداد. برای جبران این شکست عشقی، دستهایم را به عقد قلم درآوردم و روزنامهنگار شدم. زمینهاش را داشتم. در دورهی دبیرستان، یک روز از دفتر ناظم مدرسه، یک دفتر حضور و غیاب کش رفتم. بعد هم رفتم پاساژ مهستان و از شهدایی که دوست داشتم، کلی عکس برچسبی خریدم. از راستهی کتابفروشیهای انقلاب هم چند تایی عکس امام موسی و طالقانی و جلال و شریعتی خریدم. بالا و پایین صفحات دفتر دزدی، عکس اسطورههایم را میگذاشتم و وسطش اباطیل خودم را مینوشتم. من روزنامهنگاری را بدون روزنامه آغاز کردم و حالا هم از روزنامهنگاری بدون داشتن حتی یک روزنامه ترسی ندارم. دیروز با سوءاستفاده از ناظمی که زیادی چلمنگ بود و امروز هم با استفاده از همین اینستاگرام. من در آن دفتر رؤیاهایم دنبال مردی میگشتم که همزمان روحانی و روشنفکر باشد. خوشتیپ هم باشد البته. من خمینی و صدر و بهشتی و مطهری و طالقانی و چمران و همت و باکری و شریعتی و جلال و پروین و فروغ را با هم میخواستم و همهی اینها را در خامنهای میدیدم. خامنهای برایم جمع اضداد بود. این درست که از مصباح دفاع میکرد اما حتی در قیاس با بهشتی هم نظر مساعدتری دربارهی شریعتی داشت. بهشتی هر چند روادارانه دربارهی شریعتی حرف میزد و بلکه دست رد به سینهی مصباح میزد ولی به گمانم همهی آثار شریعتی را نخوانده بود. از این حیث خامنهای یک چیز دیگر بود. کلاً خامنهای برایم یک چیز دیگر بود. دن آرام شولوخوف را خوانده بود و از خود ویکتور هوگو بهتر قهرمانهای بینوایان را میشناخت. حتی شنیده بودم گهگداری پیپ میکشد. گمشدهام را پیدا کرده بودم. روحانی خوشقد و بالایی که حتی در اوج انقلاب هم با خیلی از انقلابیها مرزبندی داشت و رسماً فریاد میزد که دیوارکشی بین دختر و پسر در دانشگاهها موضع انقلاب نیست. این سوپرانقلابیهای الدنگی که امروز با مصادرهی خامنهای به امثال من میگویند حزباللهی صورتی، کاش بدانند که اگر به این حرفها باشد، خامنهای از همان دههی شصت، صورتی بود. آنقدر صورتی که فراتر از پروین، از فروغ هم به نیکی سخن میگفت. شاملو را خوانده بود و سایه را میشناخت و برای آزادی ابتهاج از همه بیشتر مایه گذاشت. خامنهای با آنکه در روز دوم خرداد هفتاد و شش گفت هیچ کس برای من هاشمی نمیشود اما هرگز زیر بار تمدید ریاستجمهوری هاشمی نرفت...
▪️ادامه در پست بعد
#حسین_قدیانی
▫️سایت حقدیلی haghdaily.ir
@ghete26
https://www.instagram.com/p/CnAU5W8Inih/?igshid=Yzg5MTU1MDY=
🍂
▪️ادامه از پست قبل
همچنان که با ابطال انتخابات دوم خرداد صریحاً مخالفت کرد. نتیجهی انتخابات هرگز آنچه نظام فکر میکرد نشد ولی خامنهای، هم پای خاتمی ایستاد و هم پای اکثریت محترمی که به خاتمی رأی داده بودند. دوم خرداد هفتاد و شش همان یوماللهی بود که خامنهای برادری خود را در حق اصلاح و اصلاحات و جمهور و جمهوریت ثابت کرد اما اصلاحطلبها عوض آنکه قدردان ولایت باشند، در اوج نمکنشناسی علیه ولیفقیه نوشتند بلکه فواید آزادی را به خامنهای یاد بدهند! بعدها در این کشور، احمدینژاد رئیسجمهور شد که هرگز راه خاتمی را قبول نداشت. روحانی رئیسجمهور شد که هرگز راه احمدینژاد را قبول نداشت. رئیسی رئیسجمهور شد که هرگز راه روحانی را قبول نداشت. خامنهای اگر دیکتاتور بود، حکم تنفیذ این همه تغییر را امضا نمیکرد. یک راه این است که با شعار مرگ بر دیکتاتور دقیقاً در زمین سوپرانقلابیهایی بازی کنیم که به چیزی جز بگیر و ببند فکر نمیکنند. یک راه هم این است که با نوشتن مطالبی از این دست، به خامنهای بگوییم تو رهبر ما هم هستی. اگر سوپرانقلابیها میخواهند خامنهای را همان مصباح یا بدتر همان احمد خاتمی و احمد علمالهدی نشان بدهند، ما باید سخنان امروز خامنهای را به فال نیک بگیریم. خامنهای رهبری نیست که علیه مطالبهی حق گارد بگیرد. چرا خالق دوم خرداد را دودستی تحویل کسانی بدهیم که بدحجاب را نه فرزند خود بلکه هیز و هرزه میخوانند؟ ما باید عوض شعارهای تند که هیچ فایدهای هم ندارد، از خامنهای بخواهیم به حرمت همین صحبتهای امروزش در بعضی انتصابهایش تجدیدنظر کند. صدا و سیما اگر رسانهی ملی است، پس نباید به حیاطخلوت حزب نچسب پایداری تبدیل شود. ما باید مؤدبانه، محترمانه لیکن در اوج صراحت خطاب به خامنهای بنویسیم که به پیر و به پیغمبر، بیشترین کسی که از حضور تفکر شوم پایداری در بدنهی جمهوری اسلامی ضرر میبیند و ضربه میخورد، خود شمایی. ما باید به حضرت آقا بگوییم که والله شما را از سوپرانقلابیها بیشتر دوست داریم. ما نباید اشتباه اصلاحطلبها را تکرار کنیم. ما باید با حفظ خامنهای، از نظام انتقاد کنیم. حذف خامنهای فقط قدرت پایداریچیها را بیشتر میکند. ما باید رک و راست برای خامنهای بنویسیم که شماری از این خطبای جمعه، جز خریدن فحش برای شما هیچ هنر دیگری ندارند. ما خامنهای را باید با خودش قیاس کنیم. با همان سیاستمدار عاقل که تا روز آخر هاشمی را در صندلی رئیس مجمع تشخیص مصلحت نگه داشت تا نگذارد در تاریخ جمهوری اسلامی، منتظری دوم شکل بگیرد...
▪️ادامه در پست بعد
#حسین_قدیانی
▫️سایت حقدیلی haghdaily.ir
@ghete26
https://www.instagram.com/p/CnAhCuOIbUl/?igshid=Yzg5MTU1MDY=
▪️ادامه از پست قبل
همچنان که با ابطال انتخابات دوم خرداد صریحاً مخالفت کرد. نتیجهی انتخابات هرگز آنچه نظام فکر میکرد نشد ولی خامنهای، هم پای خاتمی ایستاد و هم پای اکثریت محترمی که به خاتمی رأی داده بودند. دوم خرداد هفتاد و شش همان یوماللهی بود که خامنهای برادری خود را در حق اصلاح و اصلاحات و جمهور و جمهوریت ثابت کرد اما اصلاحطلبها عوض آنکه قدردان ولایت باشند، در اوج نمکنشناسی علیه ولیفقیه نوشتند بلکه فواید آزادی را به خامنهای یاد بدهند! بعدها در این کشور، احمدینژاد رئیسجمهور شد که هرگز راه خاتمی را قبول نداشت. روحانی رئیسجمهور شد که هرگز راه احمدینژاد را قبول نداشت. رئیسی رئیسجمهور شد که هرگز راه روحانی را قبول نداشت. خامنهای اگر دیکتاتور بود، حکم تنفیذ این همه تغییر را امضا نمیکرد. یک راه این است که با شعار مرگ بر دیکتاتور دقیقاً در زمین سوپرانقلابیهایی بازی کنیم که به چیزی جز بگیر و ببند فکر نمیکنند. یک راه هم این است که با نوشتن مطالبی از این دست، به خامنهای بگوییم تو رهبر ما هم هستی. اگر سوپرانقلابیها میخواهند خامنهای را همان مصباح یا بدتر همان احمد خاتمی و احمد علمالهدی نشان بدهند، ما باید سخنان امروز خامنهای را به فال نیک بگیریم. خامنهای رهبری نیست که علیه مطالبهی حق گارد بگیرد. چرا خالق دوم خرداد را دودستی تحویل کسانی بدهیم که بدحجاب را نه فرزند خود بلکه هیز و هرزه میخوانند؟ ما باید عوض شعارهای تند که هیچ فایدهای هم ندارد، از خامنهای بخواهیم به حرمت همین صحبتهای امروزش در بعضی انتصابهایش تجدیدنظر کند. صدا و سیما اگر رسانهی ملی است، پس نباید به حیاطخلوت حزب نچسب پایداری تبدیل شود. ما باید مؤدبانه، محترمانه لیکن در اوج صراحت خطاب به خامنهای بنویسیم که به پیر و به پیغمبر، بیشترین کسی که از حضور تفکر شوم پایداری در بدنهی جمهوری اسلامی ضرر میبیند و ضربه میخورد، خود شمایی. ما باید به حضرت آقا بگوییم که والله شما را از سوپرانقلابیها بیشتر دوست داریم. ما نباید اشتباه اصلاحطلبها را تکرار کنیم. ما باید با حفظ خامنهای، از نظام انتقاد کنیم. حذف خامنهای فقط قدرت پایداریچیها را بیشتر میکند. ما باید رک و راست برای خامنهای بنویسیم که شماری از این خطبای جمعه، جز خریدن فحش برای شما هیچ هنر دیگری ندارند. ما خامنهای را باید با خودش قیاس کنیم. با همان سیاستمدار عاقل که تا روز آخر هاشمی را در صندلی رئیس مجمع تشخیص مصلحت نگه داشت تا نگذارد در تاریخ جمهوری اسلامی، منتظری دوم شکل بگیرد...
▪️ادامه در پست بعد
#حسین_قدیانی
▫️سایت حقدیلی haghdaily.ir
@ghete26
https://www.instagram.com/p/CnAhCuOIbUl/?igshid=Yzg5MTU1MDY=
🍂
▪️ادامه از پست قبل
ما باید برای خامنهای مکتوب کنیم که این کشور فقط متعلق به بسیجیها نیست؛ اسعدزادهها و آدینهزادهها هم بچههای همین کشورند که در این صد روز ناجوانمردانه جان باختند و همهی جوانیشان تمام بلکه تباه شد و هیچ کس از امنای نظام، از ظلم به این جوانها سخن نمیگوید. ما باید از جنایت بیت رهبری به رهبری بنویسیم؛ آنجا که در همین سخنرانی امروز، همهی خانمهای مدعو را از میان زنان محجبه انتخاب کرده بود. اگر ضعیفالحجابها هم بچههای خامنهای هستند، بیت رهبری لطف کند و در نقض این کلام رهبری سند ارائه نکند. اینک نیاز کشور به تغییر، بسیار بیشتر از سال هفتاد و شش است. کاش خامنهای ما را درک کند که فیالحال جمهوری اسلامی بیشتر به نقد ما نیازمند است تا حمایت ما. چرا به خاطر انتقاد ما به نظام، بچههای بالا ما را احضار میکنند و تشر میزنند که اگر دوباره تکرار کنی، این بار میآییم و از در خانه میبریمت؟ از در خانه باید شومنهای بیشعور سوپرانقلابی را ببرند که ضمن فراهم کردن موقعیتی برای تمسخر علی دایی، باعث اهانت ملت به مدافعین حرم میشوند. این گزارش حق است به خامنهای که انشاءالله حق هم باشد. ایران چین نیست که با حاکمیت یکدست، اقتصادش سر و سامان بگیرد. حاکمیت یکدست تنها رهاوردش این است که همهی فشارها را متوجه رهبر میکند. به زعم این حقیر، امروز خامنهای بیش از آنکه به #مصباح نیاز داشته باشد، نیازمند #بهشتی است. ما باید در ارکان نظام، سیاستمدارهایی داشته باشیم که از قضا باب دل معترضها سخن بگویند. اعتراض آنجا به اغتشاش کشیده میشود که معترض میبیند هیچ نمایندهای در حاکمیت ندارد. آقای خامنهای! حزب نااهل و نامحرم پایداری بنا دارد با سوءاستفاده از تعاریف و تعابیر شما از مصباح، از جمهوری اسلامی بهشتیزدایی بلکه حتی خامنهایزدایی کند. اگر شما موافق بستن حساب بدحجابها نیستید که میدانم نیستید و اگر این روشها را راه مناسبی برای مقابله با بیحجابی نمیدانید که میدانم نمیدانید، پس چرا علیه این جماعت، موضعگیری علنی نمیکنید؟ میزان خون مصباح در رگهای نظام به حد اشباع رسیده. آقای خامنهای! خسته شدیم از این همه صدیقی، از این همه جلالی، از این همه روانبخش، از این همه آقاطهرانی، از این همه نبویان، از این همه فارس و از این همه کیهان. ما خسته شدیم؛ وای به حال معترضین. ما آن روی سکهی خامنهای را نیز میخواهیم. همان که به حزباللهیها تشر میزد اگر عکس مرا پاره کردند، باز هم سکوت کنید. آقای خامنهای! به #خدا قسم، شما با بهشتی، بهشتیتری...
#حسین_قدیانی
▫️سایت حقدیلی haghdaily.ir
@ghete26
https://www.instagram.com/p/CnAsVXpIluS/?igshid=Yzg5MTU1MDY=
▪️ادامه از پست قبل
ما باید برای خامنهای مکتوب کنیم که این کشور فقط متعلق به بسیجیها نیست؛ اسعدزادهها و آدینهزادهها هم بچههای همین کشورند که در این صد روز ناجوانمردانه جان باختند و همهی جوانیشان تمام بلکه تباه شد و هیچ کس از امنای نظام، از ظلم به این جوانها سخن نمیگوید. ما باید از جنایت بیت رهبری به رهبری بنویسیم؛ آنجا که در همین سخنرانی امروز، همهی خانمهای مدعو را از میان زنان محجبه انتخاب کرده بود. اگر ضعیفالحجابها هم بچههای خامنهای هستند، بیت رهبری لطف کند و در نقض این کلام رهبری سند ارائه نکند. اینک نیاز کشور به تغییر، بسیار بیشتر از سال هفتاد و شش است. کاش خامنهای ما را درک کند که فیالحال جمهوری اسلامی بیشتر به نقد ما نیازمند است تا حمایت ما. چرا به خاطر انتقاد ما به نظام، بچههای بالا ما را احضار میکنند و تشر میزنند که اگر دوباره تکرار کنی، این بار میآییم و از در خانه میبریمت؟ از در خانه باید شومنهای بیشعور سوپرانقلابی را ببرند که ضمن فراهم کردن موقعیتی برای تمسخر علی دایی، باعث اهانت ملت به مدافعین حرم میشوند. این گزارش حق است به خامنهای که انشاءالله حق هم باشد. ایران چین نیست که با حاکمیت یکدست، اقتصادش سر و سامان بگیرد. حاکمیت یکدست تنها رهاوردش این است که همهی فشارها را متوجه رهبر میکند. به زعم این حقیر، امروز خامنهای بیش از آنکه به #مصباح نیاز داشته باشد، نیازمند #بهشتی است. ما باید در ارکان نظام، سیاستمدارهایی داشته باشیم که از قضا باب دل معترضها سخن بگویند. اعتراض آنجا به اغتشاش کشیده میشود که معترض میبیند هیچ نمایندهای در حاکمیت ندارد. آقای خامنهای! حزب نااهل و نامحرم پایداری بنا دارد با سوءاستفاده از تعاریف و تعابیر شما از مصباح، از جمهوری اسلامی بهشتیزدایی بلکه حتی خامنهایزدایی کند. اگر شما موافق بستن حساب بدحجابها نیستید که میدانم نیستید و اگر این روشها را راه مناسبی برای مقابله با بیحجابی نمیدانید که میدانم نمیدانید، پس چرا علیه این جماعت، موضعگیری علنی نمیکنید؟ میزان خون مصباح در رگهای نظام به حد اشباع رسیده. آقای خامنهای! خسته شدیم از این همه صدیقی، از این همه جلالی، از این همه روانبخش، از این همه آقاطهرانی، از این همه نبویان، از این همه فارس و از این همه کیهان. ما خسته شدیم؛ وای به حال معترضین. ما آن روی سکهی خامنهای را نیز میخواهیم. همان که به حزباللهیها تشر میزد اگر عکس مرا پاره کردند، باز هم سکوت کنید. آقای خامنهای! به #خدا قسم، شما با بهشتی، بهشتیتری...
#حسین_قدیانی
▫️سایت حقدیلی haghdaily.ir
@ghete26
https://www.instagram.com/p/CnAsVXpIluS/?igshid=Yzg5MTU1MDY=
🍂
به نظام چیزی بگو
حق: نمیدانم آخرین بار که جمهور از جمهوری اسلامی خبر خوش شنید، به چند سال قبل از میلاد مسیح برمیگردد. البته منظورم از خبر خوش نه اخبار سیاه فضایی است، نه تیک آبی رئیسی. خبر خوش یعنی خبری که مردم آن را با گوشت و پوست و استخوان خود لمس کنند. شگفتا! این روزها جمهور بیش از پیش تشنهی شنیدن اخبار خوش است و معالاسف جمهوری اسلامی انگار نه انگار. اینکه در این ایام جوانها به جان هم افتادهاند، مقصر اصلیاش خود نظام است؛ نظام و تریبونهایش. این نمیشود که ما برای معلول، حکم اعدام ببریم و علت را کمافیالسابق بیخیالی طی کنیم. علت خونهایی که ریخته شد، ریشه در خطبههای خونی شماری از معممین حاکمیت دارد. ده سال پیش کی فکر میکرد روزی در این کشور شاهد پدیدهی عمامهپرانی باشیم؟ آنقدر دربارهی پوشش بخشی از بانوان گیرهای گشت ارشادی دادید که در نهایت نتیجه بشود اهانت به لباس روحانیت. سهل است نوجوان عمامهپران را آلت دست دشمن بخوانید اما بیایید و یک آن فکر کنید که شاید آنچه باعث جانباختن آرمان شد، نفرتپراکنی خودتان باشد. بپذیرید که تفکر شوم تقسیمبندی مردم، عقیده را در ذهن نسل جوان معترض تبدیل به عقده کرده. جای ابراز عقیده در صف انتخابات است و جای بروز عقده در کف خیابان. تو وقتی در برابر نامزدی رفسنجانی بلکه لاریجانی گارد میگیری، داری این پیام را به جامعه میدهی که جمهوری اسلامی فقط نظام سوپرانقلابیهای مصباحیست است. ضارب آرمان که هیچ؛ حتی ما هم داریم به این نتیجه میرسیم که هیچ جایی در جمهوری اسلامی جدید نداریم. جمهوری اسلامی جدید همان جایی است که ضمن سانسور بهشتی و مطهری، برای امثال احمد علمالهدی و احمد خاتمی فرش قرمز پهن میکند. قلدری برای جمهور کار این قبیل خطبای بیخرد است و چوبش را البته جوان بسیجی میخورد. آن جوانی که خواهر و مادرش را هیز و هرزه میخوانید، بسیجی را به نمایندگی از شما به باد کتک میگیرد. مرد باشید و خودتان را هم قصاص کنید. جنگ جمهور با جمهور ثمرهی این است که با نمایشیترین مدل حکومت، حتی بدحجابها را هم به دو دسته تقسیم کردهاید؛ بدحجاب قابل عفو آن بدحجابی است که موافق نظام باشد و بدحجاب بدخیم همان که مخالف جمهوری اسلامی باشد. طبق همین قاعده، به ضاربین اسعدزادهها و آدینهزادهها که میرسد، ناگهان قصاص وجوب خود را از دست میدهد. کاش صداقت، شرافت، انسانیت اوجب واجبات بود، نه حفظ نظام. نه! این متن دفاع از هیچ چاقوکشی نیست؛ چاقو را در خطبههای خودتان ببینید و بدانید وقتی امروز باد میکارید، فردا طوفان درو میکنید...
#حسین_قدیانی
▫️سایت حقدیلی haghdaily.ir
@ghete26
https://www.instagram.com/p/CnH7VYooG-p/?igshid=Yzg5MTU1MDY=
به نظام چیزی بگو
حق: نمیدانم آخرین بار که جمهور از جمهوری اسلامی خبر خوش شنید، به چند سال قبل از میلاد مسیح برمیگردد. البته منظورم از خبر خوش نه اخبار سیاه فضایی است، نه تیک آبی رئیسی. خبر خوش یعنی خبری که مردم آن را با گوشت و پوست و استخوان خود لمس کنند. شگفتا! این روزها جمهور بیش از پیش تشنهی شنیدن اخبار خوش است و معالاسف جمهوری اسلامی انگار نه انگار. اینکه در این ایام جوانها به جان هم افتادهاند، مقصر اصلیاش خود نظام است؛ نظام و تریبونهایش. این نمیشود که ما برای معلول، حکم اعدام ببریم و علت را کمافیالسابق بیخیالی طی کنیم. علت خونهایی که ریخته شد، ریشه در خطبههای خونی شماری از معممین حاکمیت دارد. ده سال پیش کی فکر میکرد روزی در این کشور شاهد پدیدهی عمامهپرانی باشیم؟ آنقدر دربارهی پوشش بخشی از بانوان گیرهای گشت ارشادی دادید که در نهایت نتیجه بشود اهانت به لباس روحانیت. سهل است نوجوان عمامهپران را آلت دست دشمن بخوانید اما بیایید و یک آن فکر کنید که شاید آنچه باعث جانباختن آرمان شد، نفرتپراکنی خودتان باشد. بپذیرید که تفکر شوم تقسیمبندی مردم، عقیده را در ذهن نسل جوان معترض تبدیل به عقده کرده. جای ابراز عقیده در صف انتخابات است و جای بروز عقده در کف خیابان. تو وقتی در برابر نامزدی رفسنجانی بلکه لاریجانی گارد میگیری، داری این پیام را به جامعه میدهی که جمهوری اسلامی فقط نظام سوپرانقلابیهای مصباحیست است. ضارب آرمان که هیچ؛ حتی ما هم داریم به این نتیجه میرسیم که هیچ جایی در جمهوری اسلامی جدید نداریم. جمهوری اسلامی جدید همان جایی است که ضمن سانسور بهشتی و مطهری، برای امثال احمد علمالهدی و احمد خاتمی فرش قرمز پهن میکند. قلدری برای جمهور کار این قبیل خطبای بیخرد است و چوبش را البته جوان بسیجی میخورد. آن جوانی که خواهر و مادرش را هیز و هرزه میخوانید، بسیجی را به نمایندگی از شما به باد کتک میگیرد. مرد باشید و خودتان را هم قصاص کنید. جنگ جمهور با جمهور ثمرهی این است که با نمایشیترین مدل حکومت، حتی بدحجابها را هم به دو دسته تقسیم کردهاید؛ بدحجاب قابل عفو آن بدحجابی است که موافق نظام باشد و بدحجاب بدخیم همان که مخالف جمهوری اسلامی باشد. طبق همین قاعده، به ضاربین اسعدزادهها و آدینهزادهها که میرسد، ناگهان قصاص وجوب خود را از دست میدهد. کاش صداقت، شرافت، انسانیت اوجب واجبات بود، نه حفظ نظام. نه! این متن دفاع از هیچ چاقوکشی نیست؛ چاقو را در خطبههای خودتان ببینید و بدانید وقتی امروز باد میکارید، فردا طوفان درو میکنید...
#حسین_قدیانی
▫️سایت حقدیلی haghdaily.ir
@ghete26
https://www.instagram.com/p/CnH7VYooG-p/?igshid=Yzg5MTU1MDY=
Instagram
Instagram
*سیاستمدار اکبر*
✍️ #حسین_قدیانی
فعال اصولگرا
هر نظامی به یک هاشمی رفسنجانی نیاز دارد.
دوستدار واقعی خامنهای، هاشمی بود که در نزدیکترین صندلی به رهبر انقلاب مینشست اما همان حرف دل مردم معترض را میزد.
هاشمی با اتخاذ این سیاست، به جمهور و جمهوری اسلامی لطف همزمان میکرد.
تو تا بعضی آدمها را از دست ندهی، متوجه خدمتشان نمیشوی.
قبول کنیم که قدر هاشمی را نه جمهور دانست و نه جمهوری اسلامی.
سال هشتاد و هشت شعارها کمتر رادیکال شد، چون جمهور هاشمی را نمایندهی خود در جمهوری اسلامی میدید.
هاشمی همان سیاستمداری بود که با سیاستورزی خود باعث میشد موتور رابطهی ملت و ولایت به موقع روغنکاری شود.
خامنهای را عشق خود میخواند اما حرفهای منتقدین را هم عاشقانه به گوش حضرت آقا میرساند.
بخش مهمی از شکاف امروز میان جمهور و جمهوری اسلامی به علت زندگی در روزگار بدون هاشمی است.
هاشمی فتنه نبود؛ حلقهی وصل بود.
فتنه در ازدیاد فاصله است و هنر هاشمی از قضا این بود که مردم و حاکمیت را همزمان دعوت به مدارا میکرد.
رفتن هاشمی، فتنهها را کمتر نکرد؛ فاصلهها را بیشتر کرد.
رفتن هاشمی، مسئلهها را کمتر نکرد؛ خشونتها را بیشتر کرد.
در روزهای اخیر، از هر دو طرف دعوا بیشترین میزان کشته را دادیم، چون در سطوح بالای نظام، یک هاشمی رفسنجانی نداشتیم که در خطبهی نماز آدینه همگان را به آشتی و مهر و گفتوگو فرابخواند.
نه از محمد خاتمی برای خامنهای، هاشمی درست میشود و نه از احمد خاتمی.
هاشمی نمونه نداشت.
هاشمی کپی نداشت.
هاشمی بزرگ بود و فقط خودش میتوانست ادای خودش را دربیاورد.
هاشمی توهم نزده بود که ولایتپذیری یعنی تکرار مکررات جملههای خامنهای.
هاشمی اتفاقاً ضمن مخالفت با خامنهای، به ولایت خدمت میکرد.
هاشمی با مواضع مختص خودش، این پیام را به دوست و دشمن میداد که حاکمیت در جمهوری اسلامی یکدست نیست.
زنگ خطر برای نظام همین است که همهی مسئولین عین هم حرف بزنند و اسمش را هم بگذارند سربازی برای ولایت.
چه سود از این سربازی وارونه که درجهآخر همهی تیرها را متوجه خامنهای کند؟
تو میتوانستی به شهادت هاشمی، افتخار کنی که در جمهوری اسلامی حتی استوانهی نظام هم باب دل طیف مخالف سخن میگوید.
با رفتن هاشمی، خامنهای راحت نشد؛ تنها شد.
عاقل اگر باشیم، میفهمیم که خامنهای را خطبههای هاشمی اذیت نمیکرد.
اذیت از ناحیهی ولایتپذیری معکوس سوپرانقلابیهایی است که بصیرت دفاع از نظام را دارند ولی حریت انتقاد از نظام را ندارند.
کاش در کلاسهای طرح ولایت، *به جای تخریب هاشمی، حریت هاشمی* تدریس میشد...
▫️سایت حقدیلی
haghdaily.ir
✍️ #حسین_قدیانی
فعال اصولگرا
هر نظامی به یک هاشمی رفسنجانی نیاز دارد.
دوستدار واقعی خامنهای، هاشمی بود که در نزدیکترین صندلی به رهبر انقلاب مینشست اما همان حرف دل مردم معترض را میزد.
هاشمی با اتخاذ این سیاست، به جمهور و جمهوری اسلامی لطف همزمان میکرد.
تو تا بعضی آدمها را از دست ندهی، متوجه خدمتشان نمیشوی.
قبول کنیم که قدر هاشمی را نه جمهور دانست و نه جمهوری اسلامی.
سال هشتاد و هشت شعارها کمتر رادیکال شد، چون جمهور هاشمی را نمایندهی خود در جمهوری اسلامی میدید.
هاشمی همان سیاستمداری بود که با سیاستورزی خود باعث میشد موتور رابطهی ملت و ولایت به موقع روغنکاری شود.
خامنهای را عشق خود میخواند اما حرفهای منتقدین را هم عاشقانه به گوش حضرت آقا میرساند.
بخش مهمی از شکاف امروز میان جمهور و جمهوری اسلامی به علت زندگی در روزگار بدون هاشمی است.
هاشمی فتنه نبود؛ حلقهی وصل بود.
فتنه در ازدیاد فاصله است و هنر هاشمی از قضا این بود که مردم و حاکمیت را همزمان دعوت به مدارا میکرد.
رفتن هاشمی، فتنهها را کمتر نکرد؛ فاصلهها را بیشتر کرد.
رفتن هاشمی، مسئلهها را کمتر نکرد؛ خشونتها را بیشتر کرد.
در روزهای اخیر، از هر دو طرف دعوا بیشترین میزان کشته را دادیم، چون در سطوح بالای نظام، یک هاشمی رفسنجانی نداشتیم که در خطبهی نماز آدینه همگان را به آشتی و مهر و گفتوگو فرابخواند.
نه از محمد خاتمی برای خامنهای، هاشمی درست میشود و نه از احمد خاتمی.
هاشمی نمونه نداشت.
هاشمی کپی نداشت.
هاشمی بزرگ بود و فقط خودش میتوانست ادای خودش را دربیاورد.
هاشمی توهم نزده بود که ولایتپذیری یعنی تکرار مکررات جملههای خامنهای.
هاشمی اتفاقاً ضمن مخالفت با خامنهای، به ولایت خدمت میکرد.
هاشمی با مواضع مختص خودش، این پیام را به دوست و دشمن میداد که حاکمیت در جمهوری اسلامی یکدست نیست.
زنگ خطر برای نظام همین است که همهی مسئولین عین هم حرف بزنند و اسمش را هم بگذارند سربازی برای ولایت.
چه سود از این سربازی وارونه که درجهآخر همهی تیرها را متوجه خامنهای کند؟
تو میتوانستی به شهادت هاشمی، افتخار کنی که در جمهوری اسلامی حتی استوانهی نظام هم باب دل طیف مخالف سخن میگوید.
با رفتن هاشمی، خامنهای راحت نشد؛ تنها شد.
عاقل اگر باشیم، میفهمیم که خامنهای را خطبههای هاشمی اذیت نمیکرد.
اذیت از ناحیهی ولایتپذیری معکوس سوپرانقلابیهایی است که بصیرت دفاع از نظام را دارند ولی حریت انتقاد از نظام را ندارند.
کاش در کلاسهای طرح ولایت، *به جای تخریب هاشمی، حریت هاشمی* تدریس میشد...
▫️سایت حقدیلی
haghdaily.ir
بنبست
حسین قدیانی
حق: رجزخوانی برای دشمن عادت مسئولین نظام شده. مهم نیست ارزش پول ملی ایران حتی از ارزش پولی ملی افغانستان هم پایینتر باشد؛ مهم این است که جمهوری اسلامی، زمستان سخت را هر طور شده باید در چشم غربیها فرو کند! روزی جرم جمهور داشتن آرزوهای بزرگ بود و حالا بسنده کردهاند به کوچکترین آرزوها؛ اینکه مجبور نباشند مثل دههی شصت در صف کپسول گاز بایستند. آن مردمی که ما در کوچه و بازار میبینیم، نمیخواهند با مرگ بر آمریکا لرزه بر اندام سران کاخ سفید بیندازند؛ میخواهند سکه، صبح یک قیمت و شب یک قیمت دیگر نداشته باشد. مردم دنبال این نیستند که مشت محکم بر دهان استکبار جهانی بخوابانند؛ دنبال این هستند که بیش از این سفرهشان کوچک نشود. عمری به مردم گفتیم که انرژی هستهای را برای مصارف صلحآمیز میخواهیم. کو پس نشانههایش؟ چرا پس این انرژی هستهای قادر نیست در تابستان به برق و در زمستان به گاز تبدیل شود؟ چه میگویند این خطبای جمعه؟ چرا این همه لجبازی میکنند با مردم؟ کم مانده مواضع ضد و نقیض وزرای دولت را هم بیندازند گردن بدحجابها. وسط هفته ولیفقیه، همه را از منکر دوقطبیسازی و شکافاندازی نهی میکند و آخر هفته نمایندههایش، یکی بدتر از دیگری سخن میگویند. ما هم که حضرات را نقد میکنیم، مخاطب به درستی کامنت میگذارد که چرا احمد علمالهدی و احمد خاتمی و امامجمعهی کرج را میبینی اما آنکه این جماعت را منصوب کرده و راضی به تغییرشان هم نمیشود، نمیبینی؟ نمیدانم بر اساس کدام مصلحت، خامنهای دست به تغییر ترکیب نظام جمهوری اسلامی نمیزند. از همیشه بیشتر نیاز به تعویض داریم و از همیشه کمتر اصلاحات میبینیم. مردم نمیدانند تیک آبی داماد را تحمل کنند یا درافشانی پدرزن را که #اینستاگرام فرماسونری است. شک نکنید دست آنکه فیلتر میکند در دست همان است که فیلترشکن میفروشد و الا این را هر آدم عاقلی میفهمد که عصر امروز، عصر فیلترینگ نیست. این هم دکان دیگری شده برای آقایان. اگر میتوانستند حتی تنفس مردم را هم پولی میکردند؛ دم به قیمتی و بازدم به قیمتی دیگر. همهی دنیا هم بدبخت و بیچارهاند، جز ایران. مردم اروپا در باک ماشینشان به جای بنزین، شاش میریزند و آمریکاییها از نداری مجبورند پیپی گربه را کباب کنند و در این سیارهی رنج، گنج فقط در کجا یافت میشود؟ ایران! آن وقت حیف نیست بچههایتان را میفرستید خارج؟ آیا نمیترسید زمستان سخت کفرستان، منجمدشان کند؟ پریروز #دروغ مرا یاد پینوکیو میانداخت، دیروز یاد بیبیسی و امروز یاد شما. گفت: بیزارم از دین شما...
#حسین_قدیانی
▫️سایت حقدیلی haghdaily.ir
@ghete26
https://www.instagram.com/p/CncuouaIVhV/?igshid=Yzg5MTU1MDY=
حسین قدیانی
حق: رجزخوانی برای دشمن عادت مسئولین نظام شده. مهم نیست ارزش پول ملی ایران حتی از ارزش پولی ملی افغانستان هم پایینتر باشد؛ مهم این است که جمهوری اسلامی، زمستان سخت را هر طور شده باید در چشم غربیها فرو کند! روزی جرم جمهور داشتن آرزوهای بزرگ بود و حالا بسنده کردهاند به کوچکترین آرزوها؛ اینکه مجبور نباشند مثل دههی شصت در صف کپسول گاز بایستند. آن مردمی که ما در کوچه و بازار میبینیم، نمیخواهند با مرگ بر آمریکا لرزه بر اندام سران کاخ سفید بیندازند؛ میخواهند سکه، صبح یک قیمت و شب یک قیمت دیگر نداشته باشد. مردم دنبال این نیستند که مشت محکم بر دهان استکبار جهانی بخوابانند؛ دنبال این هستند که بیش از این سفرهشان کوچک نشود. عمری به مردم گفتیم که انرژی هستهای را برای مصارف صلحآمیز میخواهیم. کو پس نشانههایش؟ چرا پس این انرژی هستهای قادر نیست در تابستان به برق و در زمستان به گاز تبدیل شود؟ چه میگویند این خطبای جمعه؟ چرا این همه لجبازی میکنند با مردم؟ کم مانده مواضع ضد و نقیض وزرای دولت را هم بیندازند گردن بدحجابها. وسط هفته ولیفقیه، همه را از منکر دوقطبیسازی و شکافاندازی نهی میکند و آخر هفته نمایندههایش، یکی بدتر از دیگری سخن میگویند. ما هم که حضرات را نقد میکنیم، مخاطب به درستی کامنت میگذارد که چرا احمد علمالهدی و احمد خاتمی و امامجمعهی کرج را میبینی اما آنکه این جماعت را منصوب کرده و راضی به تغییرشان هم نمیشود، نمیبینی؟ نمیدانم بر اساس کدام مصلحت، خامنهای دست به تغییر ترکیب نظام جمهوری اسلامی نمیزند. از همیشه بیشتر نیاز به تعویض داریم و از همیشه کمتر اصلاحات میبینیم. مردم نمیدانند تیک آبی داماد را تحمل کنند یا درافشانی پدرزن را که #اینستاگرام فرماسونری است. شک نکنید دست آنکه فیلتر میکند در دست همان است که فیلترشکن میفروشد و الا این را هر آدم عاقلی میفهمد که عصر امروز، عصر فیلترینگ نیست. این هم دکان دیگری شده برای آقایان. اگر میتوانستند حتی تنفس مردم را هم پولی میکردند؛ دم به قیمتی و بازدم به قیمتی دیگر. همهی دنیا هم بدبخت و بیچارهاند، جز ایران. مردم اروپا در باک ماشینشان به جای بنزین، شاش میریزند و آمریکاییها از نداری مجبورند پیپی گربه را کباب کنند و در این سیارهی رنج، گنج فقط در کجا یافت میشود؟ ایران! آن وقت حیف نیست بچههایتان را میفرستید خارج؟ آیا نمیترسید زمستان سخت کفرستان، منجمدشان کند؟ پریروز #دروغ مرا یاد پینوکیو میانداخت، دیروز یاد بیبیسی و امروز یاد شما. گفت: بیزارم از دین شما...
#حسین_قدیانی
▫️سایت حقدیلی haghdaily.ir
@ghete26
https://www.instagram.com/p/CncuouaIVhV/?igshid=Yzg5MTU1MDY=