فردای بهتر (مصطفی تاجزاده)
44.8K subscribers
10.9K photos
3.44K videos
520 files
29.6K links
✳️کانال تلگرامی «فردای بهتر» با منش اصلاح‌طلبانه با ارائه رویکردی تحلیلی تلاش دارد به گسترش دموکراسی و بسط چندصدایی در جامعه ایران به امید فردایی بهتر برای ایران و ایرانیان قدم بردارد.

اینستاگرام: https://instagram.com/seyed.mostafa.tajzade
Download Telegram
Forwarded from سهام نیوز
طبق كدام وجدان و قانون آدم ٨٢ ساله را در زندان نگه مي دارند

✍️ عماد الدين باقي
در آخرین ساعات قرن نحس چهارده، در خبرها آمده است: شکرالله جبلی، شهروند ایرانی- استرالیایی۸۲ ساله زندانی در ایران، جان خود را در زندان اوین از دست داد.
فارغ از اینکه این دو تابعیتی ها ایرانی و اهل این سرزمین اند، هموطن ما هستند و با آنان به عنوان بیگانه رفتار می‌شود و فارغ از اینکه اتهام شان چیست و درست هست یا نیست، اساسا پرسش این است که طبق کدام وجدان، اخلاق، قانون و شرع، یک آدم ۸۲ ساله را می شود در زندان نگه داشت؟
در اغلب کشورها و در خود ایران، سالخوردگی، مشمول قانون عدم تحمل کیفر است. اصولا در قوانین دنیا و در فقه سنتی و قوانین کنونی ایران، برخی سنین و یا بیماری و نیز مشکلات روانی از جمله دلایل رافع کیفر هستند. برای مثال کودک مجرمان حتی در صورت ارتکاب جرایم سنگین، مجازات نمی‌شوند و از خانواده آنها التزام مراقبت می گیرند یا در اختیار نهادهای مراقبتی گذاشته می شوند.
@Sahamnewsorg
حسین معصومی همدانی از سردبیری مجلۀ تاریخ علم کنار گذاشته شد چون استادیار بود!

مدیران "زیر متوسطی" که چنین می‌کنند به نظر می‌رسد نه علم و نه معصومی را می‌شناسند. امان از بی‌خردی.

@hamidrezajalaeipour
📃 نگاه تاریخی: "عجوزهٔ بی‌رحم"

👈 روح‌الله رحیم‌پور مطلق، پژوهشگر تاریخ، در یادداشتی برای "راهبرد" نوشت:

بعد از انقلاب ۱۹۱۷ روسیه و شکل‌گیری دولت انقلابی بولشویکی که نهایتا به روی کار آمدن لنین و ایجاد اتحاد جماهیر شوروی منجر شد، و به‌ویژه در زمان استالین، میلیون‌ها انسان در این کشور به جوخه‌های اعدام رهسپار شدند. (روبر فولان در کتاب سیاه کمونیسم به نقل از استفان کورتوآ، مورخ فرانسوی این آمار را حدود بیست میلیون نفر تخمین زده‌است).

دردناک است که میان این خیل فراوان اعدام‌شدگان، تعداد زیادی ایرانی نیز وجود داشتند. ابتدا تصور می‌شد چند نفر معدود هستند اما بعد از کنگره‌ی بیستم «حزب کمونیست» در سال ۱۹۵۶ به گفته‌ی بابک امیرخسروی در کتاب «مهاجرت سوسیالیستی و سرنوشت ایرانیان» تعداد این افراد حداقل یکصد و پنجاه نفر بوده‌است.

بخش زیادی از ایرانیان قربانی‌شده در توتالیتاریسم بر آمده از «انقلاب اکتبر»، رهبران و اعضای حزب کمونیست ایران بودند.

باری؛ روس‌ها حتی به هم‌پیمانان و هم‌مسلکان و هم‌قطاران خود نیز رحم نمی‌کردند و یاران دیرین‌شان از جمله آوتیس میکاییلیان معروف به سلطان زاده (از مسئولان عالیرتبه کمینترن)، کریم نیک‌بین، ابوالقاسم ذره، لادبن اسفندیاری (برادر نیما یوشیج) و خیلی‌های دیگر را به جوخه‌های اعدام سپردند.

اما این پایان ماجرا نبود و دولت اتحاد جماهیر شوروی به ایرانیان کمونیستی نیز که به کشورهای دیگر پناه برده بودند، رحم نکردند.

تورج اتابکی، پژوهشگر تاریخ اجتماعی ایران، (در مقاله‌ی ناپدیدشدگان، اندیشه پویا، شماره یازده) می‌نویسد: "در مسکو ایرانیان را همراه دیگر کمونیست‌ها از ملیت‌های گونه گون، با ماشینی سیاه به باغی به نام کومونارکا در حومه مسکو که پیش‌تر خانه ییلاقی یاگودا، رییس وقت گ پ او بود، می بردند و پس از تیرباران در گور دسته جمعی دفن‌شان میکردند. آثار این گور‌های دسته جمعی هنوز بر پاست.»
شمار ایرانیان قربانی‌شده در باکو و تاشکند و مسکو، هزاران نفر گزارش شده‌است".

محسن حیدریان در پایان کتاب مشترکش با بابک امیرخسروی (مهاجرت سوسیالیستی و سرنوشت ایرانیان)، احساس خود را چنین بیان می‌کند: "شوروی و جاذبه افسونی ایدئولوژیک آن مانند دختر زیبایی بود که در جوانی با همه وجود دل به آن داده بودی... سال‌ها درد و حسرت و تجربه و سفر لازم بود تا دریابی که در پشت آن دلداده محبوب، عجوزه‌ای بی‌رحم پنهان بوده که هرگز ارزش آن همه عشق و فداکاری و درد و رنج را نداشته است".

برای ما درس عبرتی باشد که به این "عجوزهٔ بی‌رحم" دل نبندیم.
Forwarded from نگاهی دیگر (اکبر دانش سرارودی) (Danesh)
Danesh:

«سؤالی جهت تبیین»

چند روز قبل رهبری در دیدار با اعضای مجلس خبرگان گفتند «به نظر من امروز آن چیزی که میتواند به بهترین وجهی به صورت یک سلاح مؤثری عمل کند تبیین مفاهیم عالی اسلامی در زمینه های مختلف است»
سپس به بحث حکمرانی در اسلام پرداختند و گفتند «حکمرانی در منطق اسلام از بُن و بنیاد با حکمرانی های رایج جهان متفاوت است، نه شبیه سلطنت است، نه شبیه ریاست‌جمهوری هاست، نه شبیه رؤسای کودتاگر است، شبیه هیچکدام از اینها نیست یک چیز خاصی است متکی به مبانی معنوی»

بعنوان یک شهروند مسلمان از جناب ایشان تقاضا دارد اولین گام در جهاد تبیین مورد عنایت شان را بردارند و با توجه به اینکه جمهوری اسلامی خود را حکومت دینی و علوی معرفی می‌کند و به قول رئیس دفترشان جمهوری اسلامی تنها حکومتی در دنیاست که بر مبنای مبانی قرآنی تشکیل شده است! ابهامات ذیل الذکر را روشن فرمایند.
زیرا منشور عدالت محورِ حکومتی مورد نظر امیرالمؤمنین همان موارد دقیق و برجسته ای است که تحت عنوان نامه ۵۳ نهج البلاغه خطاب به مالک اشتر مرقوم فرموده اند و اتّفاقاً بسیاری از آن موارد نیز امروزه جزء محکمات حکومت های عُرفی مرسومی است که نه به خاطر عُلقه های دینی! که عطف به آزمون و خطاهای صورت گرفته و تلخ و شیرین های تجارب گران‌سنگ بشری مورد توجه قرار گرفته و مبنای بخشی از دموکراسی های موجود شده است.

پس اصول حکمرانی در اسلام چیز مجهول و غریبی نیست که نشناسیم.
لکن تجربه حکمرانی در جمهوری اسلامی بیانگر مکانیزم متفاوتی است که چه در قانون اساسی و چه در عملکرد حاکمیت اش، شرایط متفاوتی را نشان میدهد که نه مطلقاً متکی به مبانی معنوی است و نه بر خلاف اغلب حکومت ها برنامه محور است و نه پاسخگوی مردم بوده و نه متکی به هیچ مبنای علمی و عقلانی دیگریست! لذا حقیقتاً نمیدانیم حکمرانی موجود، با کجای تعالیم اسلام و سیره رسول خدا و امیرالمومنین سازگاری دارد؟

بنابراین از آنجائیکه شرح وضعیت موجود نیازمند حداقل دهها صفحه از بیان مصادیق مورد نظر است لکن با عنایت به ملموس بودن این تجربه برای هر دو سوی ماجرا (مردم و مسئولین) فقط بصورت گذرا تنها به برخی اُمهات آن اشاره میکنم
حکمرانی در جمهوری اسلامی نشان داده که؛

۱- از روز اول چنانچه در قانون اساسی نیز آمده خود را ولی امر مسلمین جهان دانستید و مرزهای جغرافیایی و قانونی موجود بین جوامع امروزی نادیده گرفته شد و با راه‌اندازی نهضت‌های آزادیبخش و تبدیل آن به سپاه قدس، بجای پرداختن به مشکلات کشور و تحقق وعده های داده شده به مردم، تمام تمرکز نظام بر امور برون مرزی بنا گردید (مقاله «نگاه فرا ملّی درگیرانه!» نوشته شده در سلسله مقالات چقدر قانون اساسی مان را می شناسیم را ملاحظه فرمائید)
همچنانکه همین نگاه موجب شده تا علیرغم نیاز شدید کشور و مردم، براحتی دست در جیب منابع محدود ملت نموده و بدون اِذن و اجازه آنان هر کجا خواستید هزینه نمائید
و همین نگاه درگیرانهٔ فراملّی، سبب اصطکاک با همسایگان و کشدار شدن جنگ ویرانگر ایران و عراق شد و با اشغال سفارت آمریکا و گروگانگیری بسیار طولانی مدت دیپلمات های آنان مشکلات عدیده ای پدید آورد که همچنان تاوان میدهیم
از روز اوّل همه را به چشم خصم و کافر حربی دیدیم و بنای ناسازگاری و ستیز با دنیا گذاشتیم و بجای اخلاقمداری و تأسی به سیره پیامبر، امیرالمومنین، امام حسن و امام حسین در انبوه مذاکراتی که با عنودترین دشمنانشان داشتند تا از برخی مشکلات بکاهند مع الاسف در این نظام به شدت مذاکره گریز بودیم و از این رهگذر خسارات وحشتناکی بر مردم و کشور وارد شد.

۲- موضوع دیگر اینکه بر خلاف محکمات دینی و اندیشهٔ نظری و سیره عملی امیرالمؤمنین خود را آسمانی و حاکم مطلق میدانید و بقول نمایندگان تان انبوهِ اختیارات آمده در قانون اساسی را کف اختیارات ولی فقیه می پندارید و از هرگونه پاسخگویی در قبال قدرت مطلقه و اختیارات مادام‌العمری که دارید طفره میروید و چنانچه باب شده هر خدمت و پیشرفتی را نتیجه سیاست‌گذاری‌ها و مدیریت شما معرفی میکنند و تمام اشکالات را به گردن منتخبین مسلوب الاختیار مردم می‌اندازند!
علی ایحال حکمرانی غیرعلمی و مفسده انگیز موجود، میوهٔ مسمومی چون رویش قارچ گونهٔ انواع مفاسد و ناکارآمدی ها را بدنبال داشته و کشور و مردم را به شدت متأسف و درمانده نموده است.

۳- حاکمیت موجود نسبت به انبوه مشکلات مردم حقیقتاً کر و کور است و ظاهراً هیچ صدایی را نمی‌شنود لذا لطفاً تبیین فرمایید که آیا حکمرانی موجود، اسلامی است؟ و اگر بله به چه دلیل؟ چون مردم تصوّرشان از حکومت اسلامی یک حکومت عدالت محورِ عقلگرای، الگوگیرنده از حکومت علوی بود نه این هچل هفتی که نه اسلامی و دینی است و نه عقلانی و برگرفته از تجارب گران‌سنگ بشری!
اصفهان اکبر دانش سرارودی آخر اسفند ۱۴۰۰
https://t.me/NegahyDigar
📝📝📝اصلاحات ساختاری نیاز امروز مردم ایران

✍🏻 بدرالسادات مفیدی

از زمانی که سید محمد خاتمی گفتمان اصلاح‌طلبی را وارد فضای سیاسی ایران کرد یک ربع قرن می‌گذرد. گفتمانی که طی این سال‌ها در عرصه عمومی به‌تدریج خود را در معرض آزمون و خطا قرار داد و در عین حال با تقابل‌های سختی از سوی حاکمیت مواجه شد. به‌طوری‌که محدودیت‌ها و موانع ایجادشده در پیشروی تحقق این گفتمان، موجبات کندی جریان اصلاح‌طلبی و بلکه به زبان دیگر ناتوانی و ناکارآمدی این جریان برای تغییر و اصلاح امور را فراهم آورد. نکته آنکه به‌رغم این سختگیریها، پوسته‌ای از این گفتمان چون موضوع مردم‌سالاری توسط حاکمیت و نیز جریان رقیب اصلاح‌طلبان مصادره شد بی‌آنکه در عمل سالاریی برای مردم قائل باشند! آخرین نمونه این نوع نگاه به مردم‌سالاری را در انتخابات ۲۸ خرداد ۱۴۰۰ شاهد بودیم که شورای نگهبان با رد صلاحیت گسترده‌ای از کاندیداهای اصلاح‌طلبان و حتی کاندیداهای اصولگرایان سنتی که تا چندی پیش مورد تأیید بودند اعتبار بالا بودن میزان مشارکت مردم در انتخابات را به هیچ انگاشت.

از این زمان به بعد موضوع کارآیی گفتمان اصلاحات از سوی بخش بزرگی از خود اصلاح‌طلبان و نیز پایگاه اجتماعی آنان با طرح پرسش‌هایی چون «آیا اساساً ساختار نظام اصلاح‌پذیر است؟» و «آیا حاکمیت که اینک تمامی ارکان آن یکدست شده حاضر به رعایت قواعد دموکراتیک است؟» به چالش کشیده شده است. هرچند از سال‌ها پیش از این، بارها در محافل سیاسی و دانشگاهی چنین پرسش‌هایی تکرار می‌شد، ولی آنچه این بار موجب شده پاسخ به آن اهمیت جدی‌تری بیابد، شاید به دلیل گسترش تعداد پرسشگران در میان لایه‌های مختلف جامعه و نیز قهر و روگردانی اکثریت ایرانیان از صندوق رأی در انتخابات اخیر باشد. اکثریتی که از دوم خرداد ۷۶ به این طرف معمولاً هرگاه در انتخابات شرکت کرده‌اند، رأی خود را به نفع اصلاح‌طلبان در صندوق ریخته‌اند. حال‌آنکه این بار ناامید از هرگونه تغییر در وضعیت، عطای مشارکت در تصمیم‌گیری بر سرنوشت خویش را به لقایش بخشیدند.

به نظر می‌رسد رفتار قهری این اکثریت تنها ناشی از نارضایتی نسبت به عملکرد حاکمیت نبوده و بلکه نوعی مخالفت با جریان اصلاح‌طلبی مبتنی بر گفتمان اصلاحات روبنایی نیز بوده است و حال‌آنکه اگر این جریان طی سال‌های گذشته رفتار سیاسی خود را چه با حضور در قدرت و یا چه در خارج از قدرت بر مبنای گفتمان واقعی اصلاحات برگرفته از دیدگاه خاتمی منطبق می‌کرد، شاید سرمایه اجتماعی اصلاح‌طلبان اینگونه از دست نمی‌رفت و اصلاحات روبنایی در برابر اصلاحات ساختاری رنگ نمیباخت. به‌رغم این هنوز بخشی از این اصلاح‌طلبان قائل به رفتار گذشته خود و توسل به صندوق رأی در هر شرایطی هستند و اصلاحات ساختاری را معادل براندازی تعبیر می‌کنند! این سؤال اما اینجا مطرح است که آیا صاحبان نظریه اصلاحات ساختاری، براندازی نظام جمهوری اسلامی ایران را هدف قرار داده‌اند؟ امری که هرگز با چارچوب فکری و عملیاتی شخص خاتمی و نزدیکان او همخوانی ندارد. خاصه که آنان هنوز خود را فرزندان انقلاب و پایبند به آرمان‌های اولیه انقلاب و رهبری امام خمینی می‌دانند. مگر آنکه با توجه به موسع بودن مفهوم واژه اصلاحات ساختاری، اصلاح‌طلبان روبنایی منظور خود را متوجه دیدگاه اشخاص یا جریان‌هایی دیگر بدانند. باز اما تأمل‌برانگیز است، از آنجا که اصلاحات در برابر انقلاب تعریف می‌شود، به لحاظ مفهومی معادل گرفتن آن با براندازی نوعی آشفتگی واژگانی را ممکن است به ذهن متبادر کند.

شاید این روزها بسیاری، اصلاحات ساختاری را صرفاً متوجه نظام حقوقی کشور و به‌ویژه قانون اساسی دانسته و از ضرورت برگزاری همه‌پرسی برای تغییر اصولی از آن به‌منظور پاسخگو کردن نهادهای حاکمیتی سخن بگویند، اما پرسش اینجاست که با توجه به ساختار حقیقی قدرت در ایران و ترکیب شورای بازنگری قانون اساسی آیا اجازه برگزاری همه‌پرسی و بازنگری داده خواهد شد؟ اگر اجازه هم داده شود، آیا بنا به رویه‌های قبلی مهندسی نخواهد شد؟ و در این صورت آیا حاصل آن حذف اصول مربوط به حقوق ملت یا اعمال محدودیت در این اصول و نیز افزون شدن اختیارات حاکمیت در برابر ملت نخواهد بود؟ و درنهایت آیا صرف اصلاح اصول قانون اساسی رفع مشکل خواهد کرد؟

منبع: چشم‌انداز ایران شماره 132

@cheshmandaz_iran
@MostafaTajzadeh
https://bit.ly/3Ie4xIo
Forwarded from جریانـ
💡 تا چند دهه قبل، در مدارس خانگی و سنتی قونیه، آثار مولانا و سعدی به کودکان آموزش داده‌می‌شد. ... بدون زبان فارسی، در دیپلماسی میراثی هم رابطه ما با کشورهای دیگر چون تاجیکستان، افغانستان، ترکیه، هند، جمهوری آذربایجان و... دچار اختلال می‌شود. بنابراین تضعیف زبان فارسی تنها به وحدت اقوام ایرانی آسیب نمی‌زند که به رابطه ما با حوزه ایران فرهنگی آسیب وارد می‌سازد.

با توجه به رابطه میان‌فرهنگی و میان‌متنی زبان فارسی با سایر زبان‌های ایرانی می‌توان ترجمه خودجوش ادبیات فارسی به زبان اقوام ایرانی چون لری، کردی، گیلکی و غیره را دید. مثال آن شاهنامه گیلکی، بختیاری، لری، کردی و... است. وجود قصه‌های شاهنامه به زبان‌های دیگر ایرانی از این همزیستی حکایت دارد.

در ایران نقالی گیلکی و قصه‌گویی قهوه‌خانه‌ای از #شاهنامه و سایر آثار برجسته ادبیات #فارسی رواج داشته‌است.‌ خودِ من قصه‌های «هفت گنبد» نظامی گنجوی را به زبان گیلکی شنیده‌ام درحالی‌که راویان صدساله آن، قصه را به زبان گیلکی و تالشی به‌عنوان قصه‌ای عامیانه تعریف می‌کردند. یعنی تعامل و رابطه میان‌متنی بین زبان فارسی و سایر زبان‌های ایران و البته موجود در ایران وجود داشته‌است و بین این زبان‌ها دیوار بتنی وجود نداشته‌است. ترانه‌های گیلکی و تالشی چندزبانه‌اند. یعنی شما در یک ترانه فولکلوریک گیلکی و تالشی بندهای فارسی را به شکلی خودجوش می‌بینید. اصولاً اقوام ایرانی چندزبانه بوده‌اند. مثلاً فردی تالشی می‌تواند همزمان به تالشی، گیلکی، فارسی و حتی ترکی صحبت کند. چندزبانگی در ایران پدیده‌ای متأخر نیست. این چندزبانگی در دل قصه‌ها و ترانه‌های فولکلوریک امری خودجوش بوده‌است. ترانه‌های «احمد عاشورپور» که آغازگر خواندن آوازهای محلی و قومی در دهه ۳۰ در رادیوست، به دو زبان فارسی و گیلکی‌اند. این عیناً در فولکلور گیلان هم وجود دارد یعنی از فولکلورِ هزاران‌ساله در خلق ترانه‌های چندزبانه الهام گرفته‌است.‌ در سرتاسر ایران شاعران بزرگی وجود دارند که رشد زبان فارسی را موجب شده‌اند؛ شعرسرایی صائب تبریزی، نظامی گنجوی، حزین لاهیجی، هوشنگ ابتهاج، شهریار، باباطاهر همدانی و بسیاری دیگر به زبان فارسی امری تحمیلی نبوده‌است.

شاعران اقوام ایرانی از زمینه‌های فرهنگی متنوع بوده‌اند، مثل افراشته و شیون فومنی در گیلان. سلسله‌های سیاسی با زمینه قومی چون صفویه و قاجار و غیره زبان فارسی را انتخاب می‌کردند چون این زبان همواره میانجی، و به‌دلیل زمینه مرتبط با تنوع فرهنگی، غنی و قدرتمند بوده و است. «فارسی» زبان یک نژاد نبوده، زبان اقوام و مللی بوده که به‌دنبال خلق میراث مشترک و ارتباط فرهنگی و تمدنی با هم و گفت‌وگو با یکدیگر بوده‌اند. به این دلیل، ادبیات فارسی آیینه یک میراث میان‌فرهنگی‌ست و در آن از میراث روایی اقوام ایرانی تا ملل دیگر را می‌توان یافت، چین، هند و یونان و غیره. این زبان، زبان صلح و تلفیق و ترکیب افق‌های فرهنگی و تمدنی بوده و با گسترش ادبیات فارسی و هنر ایرانی، جلوی گفتمان جنگ را در جهان گرفته‌است. شاهان صفوی و عثمانی به فارسی شعر می‌سرودند. سلسله‌های غیرفارس‌زبان مثل گورکانیان و سلجوقیان در رشد این زبان نقش داشته‌اند. پیوند زبان فارسی با عرفان، نشان‌دهنده قدرت چندصدایی آن است. این شکاف‌هایی که برخی سعی در برجسته کردن آن دارند امری برساخته و تصنعی‌ست و ریشه در یک گفتمان سطحی، سیاست‌زده و غیرعلمی دارد. در این نوع از ادعاها فقدان و غیبت علوم میراثی و هویتی چون مردم‌شناسی، زبان‌شناسی و تاریخ کاملاً برجسته است.

دو جریان غلط در رابطه با این موضوع وجود دارد؛ یکی کسانی‌که جایگاه میان‌قومی و میان‌فرهنگی و ملی زبان فارسی را انکار می‌کنند و دیگری کسانی‌که زبان‌های قومی و محلی ایران را منبع تهدید برای فارسی می‌دانند. هر دو این دیدگاه‌ها به‌دور از نگاهی منصفانه و علمی‌ست.‌ این مرز بسته‌ای که در این دو تفسیر کشیده می‌شود در تضاد با واقعیت‌های تاریخی، کهن و باستانی همزیستیِ زبان‌های ایرانی با هم قرار دارد. زبان‌های محلی و قومی باعث غنای زبان فارسی شده‌اند کمااین‌که برعکس. شکل کاربرد #زبان در ایران و هویت زبانی ایرانیان چندزبانگی به‌عنوان واقعیتی ‌کهن و قدیمی‌ست، یعنی توانایی همزمان صحبت کردن به چند زبان‌. این از گذشته وجود داشته و متأخر نیست. جوامع چندزبانه جوامعی‌اند که در آن‌ها اقوام قدرت تکلم به چند زبان را دارند.

🎙 علیرضا حسن زاده
رئیس پژوهشکده مردم‌شناسی میراث فرهنگی
🔗 متن کامل گفت‌وگو
⬅️ بخش نخست گفت‌وگو
#وحدت_در_کثرت
#پارسی_میراث_همه_ایرانیان
در «جریان» باشید.
@Jaryaann
⭕️#رهبر: «در ۱۰ سال گذشته با انباشت چالش‌های اقتصادی مواجه بوده‌ایم که باید برای آن‌ها به درستی فکر شود.» تفاوت دهه ۹۰ با سه دهه قبل، #تحریم‌های_نفتی/بانکی بود که رهبر به هشدارها درباره‌ی آن‌ها توجه نکرد. امیدواریم امروز به هشدارها درباره‌ی دورشدن حاکمیت از اکثریت ملت توجه کند.
#توییت

🆔@MostafaTajzadeh
Forwarded from سهام نیوز
چرا نامگذاری‌های بی‌ثمر رهبري نتيجه عكس دارد؟

✍️اكبر اعلمي
مقام رهبری از سال ۷۸ به این‌سو، در لحظه تحویل هرسال، اقدام به نامگذاری آن سال می‌نمایند.
نامگذاری سال‌های ۱۴۰۰-۱۳۷۸ بشرح زیر بوده است:

سال ۱۳۷۸؛ «سال امام خمینی»
سال ۱۳۷۹؛ «سال امام علی(ع)»
سال ۱۳۸۰؛ سال اقتدار ملی و اشتغال‌آفرینی»
سال ۱۳۸۱؛ سال عزت و افتخار حسینی»
سال ۱۳۸۲؛ «سال خدمت‌گذاری»
سال ۱۳۸۳؛ «سال پاسخگویی»
سال ۱۳۸۴؛ «سال همبستگی ملی و مشارکت عمومی»
سال ۱۳۸۵؛ «سال پیامبر اعظم(ص)»
سال ۱۳۸۶؛ «سال اتحاد ملی، انسجام اسلامی»
سال ۱۳۸۷؛ «سال نوآوری و شکوفایی»
سال ۱۳۸۸؛ «سال اصلاح الگوی مصرف»
سال ۱۳۸۹؛ «سال همت مضاعف و کار مضاعف»
سال ۱۳۹۰؛ «سال جهاد اقتصادی»
سال ۱۳۹۱؛ «سال تولید ملی و حمایت از کار و سرمایه ایرانی»
سال ۱۳۹۲؛ «سال حماسه‌ی سیاسی و حماسه‌ی اقتصادی»
سال ۱۳۹۳؛ «سال اقتصاد و فرهنگ با عزم ملی و مدیریت جهادی»
سال ۱۳۹۴؛ «سال دولت و ملت، همدلی و همزبانی»
سال ۱۳۹۵؛ «سال اقتصاد مقاومتی؛ اقدام و عمل»
سال ۱۳۹۶؛ «سال اقتصاد مقاومتی: تولید- اشتغال»
سال ۱۳۹۷؛ «سال حمایت از کالای ایرانی»
سال ۱۳۹۸؛ «سال رونق‌تولید»
سال ۱۳۹۹؛ «سال جهش تولید»
سال ۱۴۰۰؛ «سال تولید، پشتیبانی‌ها و مانع زدایی‌ها»

🔻پرواضح است که همه این نامگذاری‌ها با هدف جهت دادن به سیاست‌های اجرائی و عملکرد مسئولان حکومتی و توجه دادن و تشویق توده مردم به تحقق این شعارهاست.

🔻بجز تعداد انگشت‌شماری از سال‌ها که نامگذاری‌ آنها نمادین بوده، انگیزه رهبری در سایر نامگذاری‌ها معطوف به سیاست‌های اقتصادی و فرهنگی بوده است.

🔻براین اساس اگر این نامگذاری‌ها از پشتوانه لازم برخوردار و منطبق با واقعیات و اهداف تعیین شده آن بود، لاجرم از سال ۷۸ به این‌سو کشورمان باید باید رشد چشمگیر تولید، افزایش اشتغال، کاهش نرخ بیکاری، افزایش ارزش پول ملی، افزایش بهره‌وری اقتصاد و کاهش تورم، فقر و فساد و در عین‌حال افزایش رفاه عمومی و نیز انسجام و اتحاد ملی و پیوند هرچه بیشتر میان مردم و حکومت روبر می‌شد. این درحالیست که براساس شواهد و آمارهای اقتصادی موجود، نه تنها در زمینه‌های یاد شده تحولی صورت نگرفته، بلکه در اغلب موارد شاهد پسرفت هم بوده‌ایم و شاید تنها راه‌آورد این نامگذاری‌ها، ایجاد فرصت برای خودنمایی و چاپلوسی متملقین و فرصت‌طلبان و تهیه و نصب گسترده بنرهای پرهزینه در جای‌جای خیابان‌ها و اماکن مختلف کشورمان بوده است.

🔻با توجه به اینکه بخش قابل‌توجهی از اقتصاد کشور در اختیار دستگاه‌ها و نهادهایی است که زیر نظر رهبری اداره می‌شود و قوای سه‌گانه زیرنظر رهبری است و منویات ایشان به اشکال مختلف از جمله در سیاست‌های کلی نظام تجلّی می‌یابد و سازمان‌ها و نهادها و دستگاه‌های فراوانی زیر نظر مستقیم ایشان اداره و جماعتی اصرار دارند که قاطبه مردم و مسئولان مطیع اوامر و منویات رهبری هستند، در این‌صورت این سوال مطرح می‌شود که چرا نامگذاری‌های هرسال نتیجه عکس داده و یا اساسا تاثیرگذار نیست!؟
براستی مشکل کجاست؟

🔽 به گمان من، مادامیکه در جمهوری اسلامی، اصول ۶ و ۵۶ قانون اساسی همچنان مهجور و امور کشور با اتکاء به آرای عمومی اداره نمی‌شود و حق حاکمیت مردم بر سرنوشتش به مفهوم واقعی آن به رسمیت شناخته نشده و مسیر ورود به ارکان قدرت، بصورت مستقیم و غیرمستقیم، از فیلتر بسیار تنگ نظارت استصوابی شورای نگهبان عبور کرده و اکثر تصمیمات اساسی و راهبردی و روابط و مناسبات حاکم برکشور تابع اراده و منویات قدرت مطلقه‌ای است که به هیچکس پاسخگو نیست و لاجرم شرط دسترسی به صندلی‌های قدرت و مدیریت در سطوح مختلف، بجای شایسته‌سالاری در گرو اعلام ارادت، تبعیت، سرسپردگی، ذوب‌شدن در ولایت، اطاعت‌پذیری، ظاهرسازی، چاپلوسی، تملق و خودشیرینی است و در این بین ضابطه و شایسته‌سالاری جای خود را به رابطه‌ و چاکرسالاری داده است و افاضل خانه‌نشین و فرومایگان بر آنها مدیریت می‌کنند و اصول، پنهان و سایه‌ِ فروع بر همه امور گسترده شده، نامگذاری سال ۱۴۰۱ با عنوان «سال تولید؛ دانش‌بنیان، اشتغال‌آفرین» نیز همان سرنوشت نامگذاری‌‌های سالهای ۱۴۰۰ - ۱۳۷۱ را خواهد یافت.
بنابراین تنها راه تحقق و عملی شدن شعارهای فوق و یگانه راه نجات دین در ایران، در گرو انجام اصلاحات ساختاری و بنیادی، غالب شدن منافع ملی بر مصالح ایدیولوژیک و تقویت جمهوریت و سپردن قدرت بدست مردم و بازنشسته شدن اغلب هیات حاکمه و پستونشین شدن افکار و اندیشه‌های ناکارآمد آنهاست
@Sahamnewsorg
Forwarded from اتچ بات
‍ ‍ ‍ ‍ 📮 تازه های اینستاگرام
🔗برای مشاهده هر مطلب، عنوان را لمس نمایید

📨 آزادی بیان در هفته ای که گذشت
✍️ از صفحه کانون نویسندگان ایران

📨 فاصله حصر نشینی تا صدر نشینی
✍️ حسین جعفری

📨 چهره سال تو هستی، حمیدرضا صدر
✍️ مهدی یزدانی خرم

📨
ایران در سال ۱۴۰۱ چگونه کشوری است؟
از صفحه تجارت نیوز

📨 ما که هستیم و چه می کنیم؟
✍️ جولان فرهادی

📨 سال نو مبارک، درخت تنهای دَرَک
✍️ رسول اسدزاده

📨 معرفی کتاب «انسانها در عصر ظلمت» نوشته هانا آرنت
✍️ نوید کلهرودی

📨 چرا احساس می کنیم نسل سوخته ایم؟
✍️ الهام فخاری


🎥 ده اتفاق قرن


🆔@MostafaTajzadeh
📝📝📝دو نظريه دربارۀ ختم نبوت

#رضا_بابایی

اگر بت‌شکنی و براندازی آیین رسوا و ساده‌ای مانند بت‌پرستی، به صدها و هزاران پیامبر نیاز داشته است، چرا اکنون که بشر با هزاران مسئلۀ پیچیده‌تر از بت‌پرستی، دست‌به‌گریبان است، پیامبری از راه نمی‌رسد و دست او را نمی‌گیرد؟ چرا خدایی که بشر را در برابر بت‌های سنگی تنها نگذاشت، در برابر فلسفه‌های پیچیده و کیش‌های رنگارنگ و نظام‌های اقتصادی منحرف و رژیم‌‌های سیاسی ظالم و نظریه‌های گوناگون علمی تنها گذاشته است؟ آیا مبارزه با بت‌پرستی، دشوارتر از مقابله با اندیشه‌های‌ منحرف و ویرانگر است که برای آن هزاران پیامبر مبعوث شد و برای این، هیچ پیام‌آوری از آسمان فرود نمی‌‌آید؟
پرسش بالا را دو گونه پاسخ داده‌اند:

1. خدا انسان را تنها نگذاشته است؛ بلکه پس از پیامبران، به جانشینان آنان مأموریت داده است که همچنان دست بشر را بگیرند و راه و چاه را به او نشان دهند. بنابراین همان نیازی که بشر به راهنمایان آسمانی داشت، اکنون به کسانی دارد که در مدرسه‌های علوم دینی درس می‌خوانند و ردای ارشاد و تبلیغ و اجتهاد بر دوش دارند.
این پاسخ، گفتمان غالب در جوامع اسلامی است و مرحوم استاد مطهری در کتاب «ختم نبوت» از آن به‌شدت دفاع می‌کند.

2. پاسخ دوم که سخنگوی نامدار آن در جهان اسلام، اقبال لاهوری است، برکات و فواید بی‌شمار «ختم نبوت» را برای بشر، کمتر از اصل نبوت نمی‌داند. اقبال لاهوری معتقد بود که رشد و شکوفایی بشر و نیز پیچیدگی و پراکندگی مسائل انسانی در روزگاران جدید، مناسبات و معادلات پیشین را بر هم زده است. خداوند می‌توانست تا ابد پیامبر بفرستد و کتاب نازل کند و معجزه نشان دهد و بر سر هر دوراهی نشانه‌ای گویا و معجزه‌گون نصب کند و آدمیان را از سرگردانی بیرون آورد. اما پس از بعثت آخرین پیامبر، بلوغ، تجربه و توانایی‌های بشر به جایی رسید که پیامبران بیرونی جای خود را به پیامبران درونی دادند. ختم نبوت، یعنی پایان دورۀ «دستم بگرفت و پا‌به‌پا برد». سرانجام وقت آن رسید که آدمی دست بر زانوی خود بگذارد و از نردبان آزمون و خطا بالا برود. هر باور یا نظریه‌ یا قرائتی از دین که نعمت و حکمت ختم نبوت را نقض کند، خدا را به بخل و بی‌کیاستی متهم کرده است. کسانی که به جبران کم‌‌کاری‌ خدا(!)، پیوسته بر دامنه‌های دین می‌افزایند و همچنان بشر را کودکی نابالغ و محتاج می‌دانند، ختم نبوت را در عمل انكار می‌كنند.

آری؛ ختم نبوت به معنای ختم دیانت نیست. میراث پیامبران که خداپرستی و آخرت‌اندیشی و ظلم‌ستیزی است، همپای بنی‌آدم بر روی زمین باقی خواهد ماند و همچنان گره‌گشا و امیدبخش است. سخن، در شیوه‌های مواجهه با این میراث گرانقدر است.

@andishedinimoaser
@MostafaTajzadeh
🔷🔸فريدون تويی!

📌به‌مناسبت ایام پایان سرایش شاهنامه‌ی فردوسی

🖋احسان شریعتی

🔸گوهر، ذات، هویت و هسته‌ی سازنده‌ی یک «ملت» چیست؟ خاک و خطه؟ خون و تبار؟ فرهنگ؟‌ زبان و دین و هنر؟ شیوه‌ی تولید و درجه‌ی توسعه‌ی تکنولوژیک؟ تاریخ؟ همه‌ی این‌ها با هم؟ هیچ‌کدام؟ ملت (ناسیون) در تعریف مدرن مفهوم برساختی سیاسی است مبتنی بر خواست مشترک همزیستی متعهد به هدایت قانون عادلانه (مشروع). ملت یک قوم و نژاد (سازمان‌نایافته) خاص نیست (تصوری که امروزه در اروپای شرقی و روسیه بیداد می‌کند چنان‌که پیشتر در آلمان و ایتالیا فاجعه‌ی نازیسم و فاشیسم را آفرید). یک ملت می‌تواند متشکل از اقوام و فرهنگ‌ها، زبان‌ها، ادیان، سبک‌ها و سطوح گوناگون زندگی و کار و توسعه با حتی تاریخ‌های مختلف باشد، که پیرامون یک میثاق و قانون اساسی مشترک گرد آمده‌اند معطوف به اهداف آزادی و عدالت و رشد و تعالی.

🔹شاهنامه‌ی حکیم فردوسی نیز نوعی دادنامه است و داستان‌ بیدادها. زیرا:
«چو بیدادگر پادشاهی کند، جهان پر ز گرم وتباهی کند»؛
و «به شهری که بیداد شد پادشا، ندارد خردمند بودن روا»؛
پس بدان که:
«فريدون فرخ فرشته نبود،...، به داد و دهش يافت اين نيکويی،
تو داد و دهش کن، فريدون تويی!»

#ملت
#عدالت
#فردوسی
#یادداشت
#احسان_شریعتی

@Dr_ehsanshariati
🔴 اوکراین متعلق به پوتین نیست

✍️ گری کاسپاروف
‏ترجمه: سودابه قیصری

در سال ۲۰۱۴ وقتی گفتم پوتین به کریمه و شرق اوکراین بسنده نخواهد کرد و در انجا متوقف نخواهد شد، مرا جنگ‌طلب خواندند. اکنون همه می‌پذیرند که حق با من بود، اما همان اشتباه را حالا هم تکرار می‌کنند. به پوتین اجازه می‌دهند اوکراین را نابود کند و تهدید جنگی بزرگ‌تر از جمله جنگ اتمی را "افزایش" دهد.

پوتین بیمارستان‌ها، پناهجویان و سراهای سالمندان در اوکراین را بمباران می‌کند. اما به ما گفته می‌شود که جهان آزاد نباید حرکتی برای کمک انجام دهد مگر این که بیمارستان‌ها، پناهجویان و سراهای سالمندان درون خطوط ویژه‌ای از اردوگاه و در خاک اتحادیه اروپا باشد. زندگی این افراد اهمیت دارد، آن کودکان اهمیت دارند.

مساله‌ اصلا ناتو نیست. هیچ معاهده‌ای ایالات متحد و دیگر قدرت‌های بزرگ جهان آزاد را از دفاع از اوکراینی‌ها منع نکرده است، اوکراینی‌ها واقعا به این حمایت نیاز حیاتی دارند. فقط ترس است، همان ترسی که آن‌ها را در ۲۰۱۴ از واکنش منع کرد و ما را به اینجا رساند. کاخ سفید بایدن و رسانه‌های مدافعش همان بحث‌هایی را که دولت اوباما و رسانه‌های مدافعش در ۲۰۱۴ می‌گفتند، تکرار می‌کنند.

خویشتنداری قهرمانانه! چه رهبری‌ای! "جناب کاسپاروف شما زیادی ناشکیبایی، بگذار صبر کنیم و ببینیم چه می‌شود!" به محض عبور اولین تانک روسیه از مرز اوکراین، غرب، پوتین را رهبر بزرگ‌ترین کشور اروپا نامید. حالا دیگر هیچ قدرتی، کشورهای متحد را برای جنگیدن در قلمرو خودش و برای دفاع از خود دعوت نمی‌کند. فقط پوتین می‌تواند چنین کاری کند.

ایالات متحد و اتحادیه اروپا می‌خواهند بی‌دغدغه به فساد خود ادامه دهند، گاز و نفت روسیه را بخرند، تحریم‌های ضعیف وضع و فقط درباره دموکراسی موعظه و پوتین را به اجلاس‌ها و داووس دعوت کنند. دیکتاتورها همیشه پا را فراتر می‌گذارند و غربی‌ها همچنان به تسلیم و تعظیم ادامه می‌دهند. اما این بار مشکلی وجود دارد: اوکراین سر خم نمی‌کند. غربی‌ها دوست دارند به تدریج و به آرامی شکست بخورند، انتخاب‌های سخت را به دولت بعدی واگذارند و پیامدها را به کشورهای حائل (سپر بلا) منتقل کنند.

اکنون اوکراین دست آن‌ها را رو کرده؛ زیرا نمی‌خواهد به تدریج خاک کشورش را از دست بدهد یا اصلا شکست بخورد. اوکراین می‌خواهد برنده باشد، به آن‌ها برای این پیروزی کمک کنید. به آن‌ها جت، دِرون و سلاح‌های دوربرد بدهید تا بتوانند نقطه مبدأ را بزنند و از مردمشان حفاظت کنند. کریدورهای بشر دوستانه و مناطق تحت حفاظت اعلام کنید. اوکراین متعلق به پوتین نیست، طوری رفتار نکنید گویی مال اوست.

*توییتر مترجم
@kaleme
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
فصلنامه مطالعات ایرانی پویه، شماره‌های ۱۷ و ۱۸، پائیز و زمستان ۱۴۰۰
"ایران و حاملان تغییر"
نمایی از نویسندگان و مقالات.
در سایت نشریه‌ی پویه می‌توانید نسخه‌ی الکترونیکی آن را دریافت کنید.
آدرس سایت:

http://www.pooyemag.com
.
📌اگر حاکمیت نخواهد به تغییرات دمکراتیک در قانون اساسی تن دهد، اکثریت ملت می‌تواند اصلاحات مدنظر خود را از مجرای رفراندوم به هسته سخت قدرت تحمیل کند. رهبر می‌داند چنانچه اکثریت مردم، مصوبات شورای بازنگری را مطلوب نیابند، "نه" بزرگی به کسانی خواهند گفت که می‌کوشند جامه دین به استبداد بپوشانند و به اسم اسلام، تحمیل سلیقه اقلیت را برجامعه قانونی جلوه دهند.

@MostafaTajzadeh
سلام به دوستان عزیز
کتاب جدیدم ؛
«معمای توسعه، تجربه ماهاتیر و مالزی» امروز از چاپ بیرون آمد.

یقین دارم که توسعه، اتفاقی نیست. امّا دست نیافتنی هم نیست.

این کتاب تلاشی در راستای یافتن پاسخی شایسته به حل معمای توسعه است.

ارادت - افخمی

@MostafaTajzadeh
📺#بخوانید

بازنشر نامه سال گذشته سیدمصطفی تاجزاده به رئیس‌جمهور آمریکا

✍️#سید_مصطفی_تاجزاده: از شما انتظار می‌رود که به قول آن شاعر افغانستانی عمل کنید: «هر کجا مرز کشیدند شما پل بزنید»


جناب آقای بایدن
رئیس‌جمهور ایالات متحده آمریکا
با احترام

پیروزی شما در انتخابات ریاست جمهوری آمریکا با استقبال اکثریت ایرانیان مواجه شد و مانند قاطبه جهانیان از شکست آقای ترامپ خوشحال شدند و امیدوارند ریاست جمهوری شما نقطه آغاز یک پایان در مناسبات فرساینده، خصمانه و بحران‌زا‌ی دو کشور باشد.

ایران و آمریکا اینک بر فراز تجربه‌های تلخ و شیرین ۷۰ ساله ایستاده‌اند. آخرین تجربه مثبت توافق برد-برد هسته‌ای بود که نوید دوران سازنده جدیدی می‌داد، ولی متاسفانه توسط سلف شما نقض شد و راه بر تعامل و همکاری بیشتر بست و به ماجراجویی و افراط‌گری میدان داد و مانع استفاده ایران و منطقه از مزایای توافق جهانی هسته‌ای شد.

پیروزی شما امید به جلوه‌گری اراده‌ای تاریخ‌ساز برای پایان‌دادن به تنشی طولانی بین دو کشور ایجاد کرده است. برای تحقق این امید، کاخ سفید به سهم خود باید تصمیمی استراتژیک برای خاتمه‌دادن به نقض عهد خود بگیرد تا تنشی را مهار کند که فرصت‌ها را از ملت‌ها می‌گیرد و بر دیوار بی‌اعتمادی، خشت تازه می‌نهد.

جناب آقای بایدن
شهروندان ایران زمین در هر انتخابات رقابتی در سال‌های اخیر، به تعامل با جهانیان رأی داده‌ و صلح‌طلبی‌ ایرانیان را به رساترین شکل فریاد زده‌اند؛ همان انتخاب‌هایی که راه بر گفت‌وگوهای نتیجه‌بخش دو دولت در ۲۰۱۳ گشود و باوجود همه بی‌اعتمادی‌ها به برجام در ۲۰۱۵ منجر شد؛ اما با کمال تأسف، رئیس‌جمهور قبلی آمریکا پاسخی خصمانه و ناامیدکننده به تعامل‌جویی جهانی ایرانیان داد. ترامپ شوربختانه جلوه‌های بارز دمکراسی‌خواهی و صلح‌طلبی‌ ایرانیان را که به‌ویژه در انتخابات رقابتی جلوه‌گر می‌شد، نقاب بر چهره کشوری خواند که به زعم او ماهیتی صرفا نظامی و امنیتی دارد و با کوته‌نگری و عهدشکنی تفسیری نادرست از خواست و اراده‌ی صلح‌طلبانه و دموکراسی‌خواهانه ملت ایران داد و تلاش بسیار کرد تا مسیر توافق و همکاری را به بن‌بست بکشاند.

تحقیر انتخابات ملت ایران در کنار رفتار ضدبشری ترامپ علیه حق زندگی و حتی حق سلامت ایرانیان، در حقیقت فشاری حداکثری بود برای ایجاد هرج و مرج در ایران و نظامی-امنیتی‌سازی پیرامون آن. راهبرد کاخ سفید در دوره قبل، کارزاری بود برای فروکاستن همه وجوه مدنی و انتخاباتی ایران به یک پادگان و یک راکتور اتمی تا اهداف جاه‌طلبانه و غیرانسانی ترامپ تحقق یابد؛ فردی که واقعیت پیچیده ایران و تجربیات تاریخی ایرانیان را هرگز درک نکرد و به همین دلیل شکست خورد و چهار سال فرصت‌ها را سوزاند.

پرزیدنت بایدن
فشار حداکثری دولت ترامپ برای به‌زانو درآوردن ایرانیان و تلاش برای ارائه تصویری نظامی-امنیتی از ایران، نه به سود ایالات متحده تمام شد و نه به سود مردم ما؛ همان مردمی که در هر فرصتی حتی حداقلی، دموکراسی‌خواهی، صلح‌طلبی و تعامل‌جویی خود را به روشن‌ترین وجه به نمایش می‌گذارند. به همین دلیل است که می‌گویم پیمان‌شکنی ترامپ، مبتنی بر منافع مالیات‌دهندگان آمریکایی نبود و شاید بتوان گفت پاسخی بود به نیاز نتانیاهو و شرکایش برای اهداف افراطی خود و انحراف توجه جهانی از اشغالگری، جنایت و البته چندپارگی در درون اسرائیل به خطر موهوم ایران اتمی.

حتما مستحضرید که خروج یک‌جانبه آمریکا از برجام و اعمال تحریم‌های ظالمانه و فلج‌کننده، به منظور فروپاشی یک ملت، به کاهش تدریجی امید به صلح و گفت‌وگو و نیز بی‌رمق شدن دموکراسی‌خواهی در ایران و افزایش مستمر تنش‌ها در خاورمیانه انجامیده است. ایالات متحده با ترک میز گفت‌وگو، متهم ردیف نخست وضعیت به‌وجود آمده است.

متن کامل این نامه را از👈 اینجا بخوانید.
🆔@MostafaTajzadeh
Forwarded from بینام
منتخب توییت‌های روز

https://twitter.com/karimi_shafi/status/1505104111804555268?t=Puv5yWiOjfqpkHUBJzevoQ&s=09

✍🏽 نیک
‏12 ماه وقت داشتن قانون گذاری کنند ولی گذاشتن هفته پایانی سال و تصویب کردن که (قانون سال 86) که ساعت رسمی یک ساعت به جلو کشیده میشه را لغو کنند، فکر نکردن برنامه ها و ساعات های پرواز و قطار و کشتی و حمل و نقل بین المللی براساس ساعت رسمی کشور از قبل تنظیم شده ، خلاصه لغوشون لغو شد.

✍🏽 مرضیه محمودی
‏وسط این بی‌پولی، قراره 11 هزار میلیارد و 600 میلیون تومان بودجه به ‎#ساترا (صداو سیما) تعلق بگیره که بر محتوای تولیدشده در فضای مجازی نظارت کنه!
این بودجه سال گذشته 2 هزار میلیارد بود و امسال 6 برابر شده!
#بودجه_1401

✍🏽 پوریا آستراکی
‏این پول دقیقا معادل کسری بودجه بیمه ملی سلامت برای درمان ده‌ها میلیون شهروند بخصوص اقشار ضعیف و روستایی است.
سلامت vs صیانت

✍🏽 بهنام قلی‌پور
‏یکی از فعالان حزب‌الله در حوزه ترویج «سبک زندگی اسلامی» از ‎#مژده_لواسانی به عنوان نماد تحریک جنسی مردان مومن نام برده و انتقاد‌های تندی متوجه نحوه آرایش و پوشش این مجری صدا و سیما کرده است.
حراست سازمان هم تهدید به شکایت کرده است.
اینجا
https://t.co/VW7L3Dg3dE

✍🏽 بابک پاک‌نیا
‏۱/۴ دستگاه قضایی بخشی از دستگاه دیپلماسی نیست که بخواهد اشخاص را وجه المصالحه روابط دیپلماتیک قرار دهد؛ توضیحاتی که از سوی مقامات رسمی راجع به موضوع ‎#نازنین_زاغری داده شد اصلا قانع کننده نیست

✍🏽 علی مطهری
‏سخنگوی شورای نگهبان گفته‌است «مصوبه تغییر ساعت باید از ابعاد مختلف فنی و انرژی سنجیده شود.» ظاهراً ایشان شورای نگهبان را با مجلس سنا اشتباه گرفته‌است. شورای نگهبان صرفاً باید مصوبه مجلس را از نظر انطباق با شرع و قانون اساسی بررسی کند. وظیفه کارشناسی با مجلس است که انجام شده‌است.

✍🏽 علیرضا کفایی
حالا که پول می گیرید و اونایی رو که خودتان سالها می گفتید جاسوس اند رو آزاد می کنید،، بفرمائید نرخ رفع حصر عزیزان ملت چقدره، شک نکنید همه ملت پای کارند.

✍🏽 رضا عابدینی
‏حجة الاسلام «جلائی نوبری» از ریاست دانشکده‌ی ‎#پیراپزشکی تبریز ‎#استعفا کرد!
فارغ از اثبات قدرت رسانه و تمکین او به عقلانیت و افکار عمومی،
متأسفانه، ‎#رئیس و لابی‌کنندگانِ فاقد نگاه درست به علوم پزشکی و مدیریت، همچنان در ‎#دانشگاه_علوم_پزشکی_تبریز بر سر کار هستند...
#دولت_انقلابی

✍🏽 علی موجانی
‌‎آقای زاکانی ‎سازمان میوه و تره بار تصمیم دارد یک اثر با ارزش‌ هنری که با سرمایه ‎ملت ایران ساخته شده و باید سازمان فرهنگی و هنری نگهداری کند را مخدوش کند، پاسخ شما چیست؟
رونوشت آقای ‎ضرغامی

✍🏽 میثم شرفی
‏اولین اقدام ‎#عبدالملکی پس از دستور ‎#رییسی برای از بین بردن ‎#خط_فقر، عدم پرداخت حقوق ‎#بازنشستگان و تبدیل کردن آنها به فقیر در شب عید بود. روزی افتاده دست قوزی

✍🏽 احسان
‏بدون حقوق هم میشود نوروز را سر کرد.
حتما می پرسید چگونه؟!
حق دارید!
آموزش نداده ایم!

✍🏽 مشکانی
‏نحوه تصاحب وزارت در ایران:

قبل از وزیر شدن وعده میدهید که با
یک میلیون تومان میشود شغل ایجاد کرد
با ۳۰۰میلبون دلار میشود دلار را ۱۵ت کرد
و در زیر زمین خانه، لامبورگینی ساخت

بعد از وزیر شدن تا روز آخر سال عیدی
بازنشستگان را نمیدهید و پدران را در
سال نو، شرمنده فرزند و نوه میکنید

✍🏽 احسان سلطانی
‏من از پرونده زاغری چیزی نمی‌دونم.
ولی به این اتهامات نگاه کنید:«چگونگی استفاده از ایمیل مستعار، پس‌وردهای پیچیده و طولانی، ذخیره‌سازی پس‌وردها…»
اتهام این بوده مثلا چرا رمز ایمیل رو ۱۲۳۴ نگذاشته!
به نظرتون اگر شواهد و اسنادی از جاسوسی زاغری داشتن لحظه‌ای در انتشارش تعلل می‌کردن؟

✍🏽 نجفی تهرانی
‏به فرقه انقلابی گفته شد ‎#جهاد_تبیین کنید اما آنچه که از اکثر این فرقه مشاهده می شود جهاد توهین، جهاد تخریب، جهاد فحاشی و لات بازی و اوباش گری و جهاد ترولی و بولی گری است که فضای مجازی را متعفن کرده است. بهتر بود قبل از توصیه به جهاد تبیین به ‎#جهاد_اخلاق و ‎#جهاد_ادب توصیه می شدند.

✍🏽 فرید مدرسی
‏شهرداری تهران به گِل نشسته؛ ‎#علیرضا_زاکانی رزومه‌اش هر روز سیاه‌تر می‌شود و هوادارانش به اردوگاه منتقدان و مخالفان می‌پیوندند. اگر نبود حمایت‌های دو چهره، تاکنون استیضاح و برکنار می‌شد. شورای شهر شده ‎#هسته_ضدزاکانی اما نگرانند برکناری او، به اصولگرایان در افکارعمومی آسیب بزند.

✍🏽 علی شریعتی
‏جناب رئیسی وقتی یک داورمسابقه تلویزیونی را به صرف ‎#امام_صادقی بودن وزیر یکی از بزرگترین وزارتخانه ها میکنید خروجی چندماهه اش میشود چند توییت هوایی و صندلی بازی پست ها و در آخر هم بازنشستگان با جیب خالی!
بگذارید برگردد رسانه !!
#حجت_و_صادقیون
#لامبورگینی

@MostafaTajzadeh
فردای بهتر (مصطفی تاجزاده) pinned «‍ ‍ 📺#بخوانید بازنشر نامه سال گذشته سیدمصطفی تاجزاده به رئیس‌جمهور آمریکا ✍️#سید_مصطفی_تاجزاده: از شما انتظار می‌رود که به قول آن شاعر افغانستانی عمل کنید: «هر کجا مرز کشیدند شما پل بزنید» جناب آقای بایدن رئیس‌جمهور ایالات متحده آمریکا با احترام پیروزی…»
قانون_اساسی_مجرای_اعمال_ولایت_و_چارچوب_اختیارات.pdf
905.7 KB
🔸منتشر شد

🔶قانون اساسی، مجرای اعمال ولایت و چارچوب اختیارات

🔹سیدضیاء مرتضوی
🔹دوفصلنامه مطالعات فقه معاصر
🔹شماره ۸ و ۹ - ص۸۲-۳۵

🔶مهم‌ترین پرسش درباره قانون اساسی ایران نسبت آن با رهبری نظام است. به استناد پاره‌ای ادله در ثبوت ولایت فقیه و به استناد اصل 4 که حاکم بر اطلاقات و عمومات قانون اساسی شمرده شده و به استناد اصل 57 که در بازنگری قید «مطلقه» به آن افزوده شد، کسانی اختیارات رهبری نظام را مطلق و این جایگاه را مافوق قانون می‌دانند اما به نظر ما این برداشت درست نیست؛ زیرا نه با تقییدات «مصرح» و «ساختاری» قانون اساسی سازگاری دارد و نه با تصریح خبرگان و نه با نظریه امام‌خمینی در چگونگی ثبوت و اثبات ولایت برای فقیه. خبرگان قدرت و اختیارات را در طراحی نظام میان چند نهاد توزیع کرده‌ و دایره اختیارات رهبری را در چارچوب قانون در نظر گرفته‌اند. این نگاه خبرگان در راستای ادله چندی قرار می‌گیرد؛ از جمله الغای خصوصیت از موضوعی بودن علم قاضی، لزوم موازنه میان توانایی و مسئولیت و تفصیل امام‌خمینی میان اصل ثبوت ولایت و تشکیل حکومت. این مقاله گزارشی نیز از نگاه حاکم بر مجلس خبرگان که را به دست می دهد.

@szmortazavi
⭕️آیا #رهبر فکر می‌کند رشد صددرصدی شرکت‌های #دانش‌بنیان با قطع ارتباطات اینترنتی ایرانیان با جهان شدنی است؟ اگر نه، چرا دستور نمی‌دهد طرح #صیانت از دستور کار مجلس خارج شود؟
#توییت

🆔@MostafaTajzadeh
Forwarded from حسین علیزاده
🔶 احضار سفیر شوروی

📢 دکتر سید محمد صدر

🌀 بعد از پیروزی انقلاب، حزب توده مثل سایر احزاب و روزنامه ها آزاد بود و فعالیت سیاسی جدی داشت و روزنامه منتشر می کرد. یادم هست، آقای کیانوری هر هفته جلسات پرسش و پاسخ داشت. این جلسات طولانی، معمولاً به صورت کتاب چاپ می شد و در واقع خوراک فکری اعضای حزب را تأمین می کرد و خلاصه کارهایشان به طور منظم و مستمر پیگیری می شد.
🌀 حزب توده در مواجهه با جمهوری اسلامی به ظاهر نقش حمایتی داشت و این حمایت گاه چنان شدید می شد که دوستان ما در وزارت امور خارجه شوخی می کردند و حزب توده را شاخه کمونیستی، جمهوری اسلامی ایران می خواندند، چون گاهی توده ای ها، حزب اللهی تر از گروه های دیگر خود را نشان می دادند؛ و البته این تاکتیک آنان بود؛ چرا که می دانستند توان رو در رویی با جمهوری اسلامی را ندارند که اگر چنین می کردند خیلی زودتر از بین می رفتند.
🌀 آنها در پس این فعالیت های علنی با روس ها نیز روابط داشتند و از شوروی خط می گرفتند تا اینکه فعالیت های پشت پرده شان بر ملا شد و اعضای حزب توده در اواخر سال ۱۳۶۱ و اوایل ۱۳۶۲ دستگیر شدند. در همین رابطه تعدادی از اعضای سفارت شوروی در تهران که با اعضای حزب در ارتباط بودند شناسایی شده، در نتیجه نظام تصمیم گرفت، این افراد از کشور اخراج شوند، از این رو فهرستی به وزارت امور خارجه داده شد که به استناد آن هجده نفر از اعضای سفارت شوروی باید از کشور اخراج می شدند...
🌀 قرار شد سفیر شوروی، همان آقای بولدیرف، احضار شود و پس از ارائه لیست به او اعلام گردد که این افراد یک هفته - حدوداً - وقت دارند خاک ایران را ترک کنند. مسئولیت چنین مأموریتی بر عهده من بود و باید اذعان کنم که از افتخارآمیزترین ملاقات های دیپلماتیک من در تمام دوران فعالیت سیاسی ام بوده است.
🌀 آن روز آقای بولدیرف به همراه دبیر دوم سفارت که مأمور اطلاعاتی سفارت بود به وزارت امور خارجه آمد. بعد از سلام و احوال پرسی و تعارفات اولیه به او گفتم: من خیلی متأسفم که بعضی از اعضای سفارت شما از محدوده وظایف دیپلماتیک خود خارج شده دست به اقدامات غیر دیپلماتیک زده اند و با بعضی از اعضای حزب توده ارتباط یافته اند. و از آنجا که این اقدام از نظر جمهوری اسلامی ایران قابل تحمل نیست و آن را اقدامی غیردوستانه تلقی می کند، بنابراین افراد این فهرست باید در مدت یک هفته خاک ایران را ترک کنند و دیگر هیچ موقع به ایران باز نگردند. من الان فهرست را به شما خواهم داد.
🌀 بولدیرفی که من به عنوان دیپلماتی ورزیده، سیاسی و خوش برخورد می شناختم، چنان منفعل شده بود که صورتش سرخ شده مدام عرق می ریخت و در حالی که دست هایش می لرزید تک تک جملات مرا یادداشت می کرد؛ البته دبیر دوم سفارتش نیز صورت جلسه می نوشت که وضعیتی بهتر از سفیر نداشت. لرزش دستان مأمور اطلاعاتی سفارت کاملاً مشخص بود.
🌀 آنچه که من از آن به عنوان افتخارآمیزترین ملاقات دیپلمایتک یاد می کنم، همین انفعال سفیر شوروی و مأمور اطلاعاتی اش بود. شوروی که تا پیش از این همیشه برخوردی ابرقدرتی با ایران داشت و در طول تاریخ ما شاهد مقاطعی از دخالت های این کشور در امور داخلی ایران بودیم، حالا منفعلانه نشسته عرق شرم می ریزد و مجبور است که دستورات را اجرا کند. این دستاورد چیزی نیست مگر به برکت انقلاب، امام و همراهی مردم.


♻️ ویلک ک بولدیرف از سال ۱۳۳۴ کارمند سفارت اتحاد جماهیر شوروی در ایران بود. وی پس از عهده داری مناصب مختلف دیپلماتیک، از تاریخ ۱۳۶۱/۳/۱۲ تا تاریخ ۱۳۶۶/۷/۱ به عنوان سفیر و وزیر مختار شوروی در ایران فعالیت می کرد.
📙 انقلاب و دیپلماسی در خاطرات سید محمد صدر، تدوین و تحقیق: محمد قبادی، ناشر: سوره مهر، ص ۲۶۲ - ۲۶۳

#دکتر_سید_محمد_صدر
#نورالدین_کیانوری
#ویلک_ک_بولدیرف
#حزب_توده_ایران
#اتحاد_جماهیر_شوروی
#دیپلماسی

https://chat.whatsapp.com/I2LRBizT9S35uaTr3VsO2N

@khateratenghelab 👈 تلگرام