"پرت كردن ميان گرگ ها"

این یکی از شیوه هایی بود که سازمان اطلاعاتی و امنیتی شوروی (کا.گ.ب) برای از بین بردن روشنفکران، نویسندگان و آزادیخواهان آن کشور اختراع کرد.
در این شیوه هیچ نیازی به احضار و دستگیری و بازجویی و شکنجه و زندان و کشتن روشنفکران و اهل قلم نبود
بلکه به شکلی غیر مستقیم و نامرئی، در زندگی آنها رخنه می کردند و برایشان گرفتاری ها و مشکلات و سختی ها و بن بست ها و یاس ها و نا امیدی ها و بدبختی های شدید و پی در پی مالی و شخصی و شغلی و روحی و روانی و عاطفی و خانوادگی می ساختند و دشمنان شخصی و شاکی های خصوصی می تراشیدند.

در چنان شرایطی، فرد مورد نظر به قدری در میان مشکلات و بیچارگی هایش محاصره میشد که دیگر کاری به کار حکومت و شعر و سیاست و فرهنگ و ادبیات و هنر و هر آنچه در جامعه می گذشت نداشت و آنچنان زیر بار رنج ها و مصیبت های فردی و خانوادگی اش قرار میگرفت که در نهایت کارش به دیوانگی و خودکشی و یا فرار میکِشید
و یا افسرده و روانپریش میشد و گوشه نشین می گشت. بهرحال به یک طریقی له میشد و از بین میرفت...

در سازمان کا.گ.ب به این مشکلات و بدبختی های شخصی می گفتند گرگها! گرگهایی که هر انسان شریف و روشنفکر و اهل قلمی را از دنیای گفتن و نوشتن و تفکر و اندیشه به جهنمی از فقر، بیکاری، ناامیدی، فلاکت، تنهایی و روانپریشی و راهروهای دادگاه های عمومی و طلبکارهای بی رحم و عشق های شکست خورده و شاکیان وقیح و رذل شخصی و تحقیرهای مدام می کشاندند و در نهایت او را در محاصره خود گرفته و تکه پاره می کردند.
شیوه "پرت کردن میان گرگها" بقدری کارایی داشت و با چنان دقت و سرعتی جواب میداد که سازمانهای اطلاعاتی و امنیتی دیگر کشورها نیز آنرا بکار گرفتند و همچنان با علاقه ی بسیار بکار می گیرند

پرت کردن میان گرگها، یعنی حذف کردن و سربه نیست کردن روشنفکران و آزادیخواهان و دیگر نویسندگان و اذهان پرسشگر و وجدان های بیدار و مردان شریف جامعه، بی هیچ زحمت و هزینه و دردسری برای حکومتها...
#کانال_دموکراسی
@Democracyy
@Democracyy

✅‍ عالیجناب رئیسی
ریاست محترم قوه قضائیه

سلام علیکم
زندانی شدنم در روزعید به گناه فسادستیزی وبه بهانه شکایت چند بزهکار اسباب شرمندگی دربرابر شعارهای جنابعالی و نامه ای شد. که در سفر تان به استان کردستان تقدیم گردید.
آیینه تمام نمایی از فساد درون سیستم را پیش رویتان گذاشتم، بدان امید که ریشه مافیای ثبتی قضایی فعال در استان فسادزده کردستان را قطع فرمایید.شوربختانه نه تنها نتیجه نداد بلکه منجر به تراشیدن شاکی ازسوی همان مافیا شد.متاسفم بعرض برسانم اوضاع دادگستری استان برخلاف وعده های جنابعالی بدتر شده و بهتر نشده است.
با شناختی که در دوران نمایندگی از مدیریت تان در سازمان بازرسی کل کشورداشتم می دانستم. جنابعالی درطول چهار دهه فعالیت در دستگاه قضا به اندازه چند ماه اینجانب با مظاهر فساد در نیافتاده اید. اگر می افتادیدوضعیت تشکیلات تحت امرتان این گونه نبود.
رویکرد اخیرتان بعداز کاندیدا توری ریاست جمهوری،هرچند انگ سیاسی کاری وتبلیغاتی به آن می خورد .اما از منظر ما فرصتی تلقی می شد. تا به مصداق این ضرب المثل کردی ( یا خوا شری بو ،خیرمه له ناوی بو) از آن برای فساد زدایی از سیستم قضایی بهره گیریم.
به جای تعقیب و تنبیه قضات فاسدی چون آقای مهدی(خ) ریاست سابق دادگستری بیجار که به زمین رفتگران هم رحم ننموده و بین قضات تقسیم کردو امضایش به عنوان عضو قضایی هیئت حل اختلاف ثبت در هامش بسیاری از آرایی است .که منجر به سندسازی برای هزاران متر اراضی ملی متعلق به جمهوری اسلامی بنام اشخاص خاص شده است.
جناب قاضی القضات، به سند سازی برای قبر مردگان اشاره کرده ام . یکی از آنها برادر خودم است.بفرمایید برای دادخواهی از مردگانمان به کجای منظومه شمسی مراجعه کنیم تا مورد غضب قضات هم لباس جنابعالی در دادگستریها که ادعای خدایگانی دارند، قرار نگیریم.
همان قاضی سند سازکه در مرقومه اینجانب تعریف شده است، با پارتی احد از معاونین قوه قضائیه بنام آقای حسینعلی امیری که هم اکنون سمت معاونت حقوقی و امور مجلس دولت آقای روحانی را عهده دارند. از کردستان به تهران منتقل به مقام دادستانی انتظامی سردفتران و دفتر یاران کل کشور ارتقا مقام یافت. تنها کسی در این مملکت به این روند اعتراض کرد و از پرونده سازی و ترور قضایی نهراسید بنده بودم. و هستم نه جنابعالی و همکاران شما !؟
به میلیونها نفری که در سراسر دنیا خبر زندانی شدن نماینده پارلمان ایران را به جرم مقاومت در برابر فساد درون ‌دستگاه قضایی را شنیدند پاسخ دهید. این نامه در طول بیست ماه گذشته در روی میز چه کسانی خاک می خورد و از سوی دیگر حضرتعالی مردم را دعوت به اعلام فساد می کنید. وقتی نماینده مجلس برای مقابله با فساد حتا در روز عید امنیت قضایی ندارد، وای به حال مردم عادی!
برخورد گزینشی و تبلیغاتی جنابعالی با فساد کارساز نیست. اگر می خواهید در راه مبارزه با فساد موفق شویدچند ماهی عمامه، میز ومهرتان را به من عاریه بدهید.تا شعارهایتان را عملیاتی کنم.
جناب آقای رئیسی، بنده کسی نیستم با ترفند و ترور قضایی میدان مبارزه با فساد را خالی کنم . مفتخرم به عرضتان برسانم در این رهگذر متجاوز از هفتاد فقره پرونده برایم ساختنه اند اما همچنان ایستاده ام.
قبل از آنکه بدلیل فقدان امنیت قضایی برای مقابله با مظاهر فساد وغارت حقوق مردم در وطنم ناگزیر به تقدیم در خواست پناهندگی قضایی به کشورهای بیگانه شوم. نتیجه رسیدگی به این نامه را که طی شماره ۹۰۰۰/۷۹۹۸۷/۱۰۰بتاریخ ۹۸/۶/۲۳ به مرکز حفاظت اطلاعات قوه قضائیه ارسال کرده اید.اعلان عمومی کنید. در غیر اینصورت حق اعلام جرم علیه جنابعالی را برای خود محفوظ می دارم.

ارادتمند
✍️ محمد محمد رضایی ۱۴۰۰/۱/۱

#کانال_خبری_تحلیلی_سه_نقطه

https://t.me/joinchat/AAAAAD6kpEi3TaKqrFGFHw

✅ واکنش پزشکیان به ضرب‌الاجل ۹ماهه رئیسی

🔸ابراهیم رئیسی با سفر به لرستان ضرب‌الاجل ۹ماهه جهت راه‌اندازی مجدد کارخانه ماشین سازی لرستان تعیین کرد.

🔹پزشکیان: این کارخانه‌هایی که بسته شده را چه کسی بسته غیر از قوه قضاییه؟

🔸مسعود پزشکیان، نماینده‌ی مردم در مجلس گفت: اینکه بیاییم تصور کنیم همه مشکلات و تقصیرها مربوط به دولت روحانی است و دیگران، ماها که اینجا نشسته‌ایم هیچ تقصیری نداشته‌ایم، به نظر من بی‌انصافی است. دولت حتما تقصیر داشته اما معنای آن این نیست که دیگران تقصیر نداشتند، معنی آن این نیست که قوه قضاییه تقصیر نداشته است. الان این کارخانه‌هایی که بسته شده را چه کسی بسته؟ غیر از قوه قضاییه؟ حالا قوه قضاییه آن را باز می‌کند. اگر طبق قانون باید می‌بست پس چرا آن را باز می‌کند؟ و اگر هم نباید می‌بست اصلا چرا بست؟

#کانال_خبری_تحلیلی_سه_نقطه
@noghteh3

🔺یکی از وقایع مهمی که در تاریخ معاصر روی داده است واقعه‌ی به نام قحطی بزرگ است.

🔹این واقعه در طول سال‌های ۱۹۱۷-۱۹۱۹ در ایران اتفاق افتاد و دستخوش بهره برداری‌های سیاسی گردیده است. با وجود اینکه کتاب یکی از محققان به نام محمد قلی مجد در این خصوص به فارسی ترجمه شده و مورد استناد بسیاری از افراد قرار گرفته است؛ اما توصیف این واقعه در کتاب مجد از حیث سندپژوهی دچار ایرادات عمده‌ای است.

دکتر ربابه معتقدی سندپژوه و تاریخ نگار برجسته‌ی ایرانی از جمله افرادی است که در کنار مجید تفرشی، یرواند آبراهامیان، تورج اتابکی و برخی پژوهشگران دیگر به این کتاب ایراد گرفته‌اند.

مصاحبه‌ی دکتر ربابه معتقدی را در این خصوص بخوانید.

🟥#کانال_مطالعات_اروپا_و_بریتانیا

@Britishstudies
🇪🇺🇬🇧

📝 برای خوزستان چه باید کرد؟

مشکلات خوزستان جدا از دو مسئله اصلی دیگر مناطق ایران نیستند: نخست توسعه نیافتگی و دوم قهقرای سرزمینی به واسطه تحمیل کشاورزی ناپایدار. بنابراین تا ایران در مسیر توسعه همه جانبه قرار نگیرد و تا الگوهای ویرانگر کشاورزی و به تبع آن بهره برداری نادرست از منابع آب و دیگر منابع طبیعی برچیده نشود نه فقط خوزستان بلکه دیگر مناطق کشور هم روز به روز چشم‌اندازی ویرانتر و ناپایدارتر خواهند داشت. اما به طور مشخص اگر بر جلگه خوزستان و مشکلات کنونی آن تمرکز کنیم این ده مورد را می توان به عنوان اقداماتی ضروری برای نجات خوزستان برشمرد:

◀️ کوتاه مدت:

1- آبرسانی اضطراری با تانکر به ویژه به شهرها و روستاهای جنوب و غرب استان
2- ترمیم شبکه‌های آبرسانی موجود و راه اندازی تصفیه خانه های جدید برای نقاط بحرانی
3- توقف طرح های انتقال آب در بالادست استان و اعتمادبخشی به شهروندان در این زمینه
4- مهار اثر سد گتوند و دیگر آلایندگان آب‌های استان

◀️ میان مدت:

5- راه اندازی و توسعه سیستم های شیرین سازی دریا برای تامین آب شرب نیمه جنوبی استان
6- تقویت خطوط و تاسیسات انتقال نیرو و تضمین دسترسی پیوسته به برق برای همه شهروندان
7- مهار کانون‌های تولید ریزگرد با تامین حقابه دشتها و تالابها

◀️ بلندمدت:

8- توسعه صنایع و فرصت های شغلی جایگزین با هدف کاهش وابستگی به کشاورزی
9- مهندسی معکوس سرزمین با هدف رفع اثر همه اقدامات نادرست دهه‌های گذشته
10- تدوین و اجرای برنامه جامع انطباق اقلیمی، با تاکید بر توانمندسازی جوامع بومی و افزایش تاب آوری چشم انداز در ابعاد زیستبومی، اقتصادی و اجتماعی
#کانال_ناصرکرمی
#خشکیدگی
#خوزستان_آب_ندارد

@nasserkaramii

✅ جفا به «جایگاه متعالی رهبری»

✍️ سه‌نقطه/ حجت الاسلام احمد حیدری:

«رهبری» در هر نظامی از جمله جمهوری اسلامی و قانون اساسی آن جایگاهی متعالی است و پایین کشیدن این شخصیت حقوقی متعالی از طرف هر کس، جفایی در حق این شخصیت حقوقی، نظام و مردم است. متأسفانه سال‌هاست شاهد این جفا از طرف دوستان نادان می‌باشیم! در اجرای برنامه تعدیل اقتصادی توسط دولت مرحوم هاشمی، بنا شد سازمان‌ها و نهادها از لحاظ بودجه خودکفا شوند لذا شهرداری‌ها به اخذ خودیاری از مردم اقدام کردند و محرومانی که توان اداره زندگی ساده خود را نداشتند و در زمان جنگ با کوپن و …، اداره می‌شدند، برای ساخت و نوسازی مسکن و دیگر مراجعات ضروری و ناچار به شهرداری‌ها، به پرداخت وجوهی تحت عنوان «خودیاری» مجبور ‌شدند و این مسأله و عوارض دیگر برنامه تعدیل و شکاف اجتماعی ناشی از آن، باعث منعقد شدن نطفه اعتراضات در شهرها و طبقات پایین اجتماع گردید و در اراک، شیراز، مشهد و … شعله کشید.

در شیراز جانبازان و در مشهد، معترضان مستضعف و محروم کوی طلاب، پارک وحدت و … تجمع را آغاز کردند و به طرف مرکز شهر سرازیر شدند و ضدانقلاب هم که همیشه در کمین است، در صفوف معترضان نفوذ کرد و زمام را به دست گرفت و در چهارراه خسروی، به سازمان تبلیغات یورش بردند و کتابفروشی مذهبی آن را به آتش کشیدند و … . در آن زمان دوستان نادان با گزارش‌هایی که دادند، رهبری را به دخالت مستقیم و محکوم کردن آن اقدامات سوق دادند و مسأله‌‎ای که باید وزیر کشور یا معاون رئیس جمهور یا حداکثر رئیس جمهور در باره‌اش موضع می‌گرفت، را به سطح رهبری کشاندند و اذهان مساله‌دار از تعدیل اقتصادی را با رهبر مواجه ساختند!

این رویه غلط در این چند دهه بارها و بارها تکرار شد. مثلا بعد از کشف واکسن فایزر و تولید آن در آمریکا، به طور طبیعی صادرات آن تا زمان رفع نیاز داخلی خودشان و متحدانشان، ممنوع بود، با این وجود دوستان نادان با قصور در دادن گزارش‌های صحیح یا تقصیر در ارائه گزارش‌ها و تحلیل‌های غلط، ایشان را به صدور دستور منع وارادات واکسن از آمریکا و انگلیس سوق دادند و سیبل معترضان ساختند حال آن که نه صدور این دستور لازم بود و نه در صورت لزوم و با تشخیص تخصصی ستاد کرونا، نیاز بود از طرف رهبری صادر شود بلکه ستاد کرونا، وزیر بهداشت یا رئیس جمهور می‌توانست این دستور را صادر کند و عوارضش را متوجه خود سازد تا جایگاه رهبری مورد هجوم و خدشه قرار نگیرد.

اخیرا خبر منع واردات لوازم خانگی کره‌ای که مشتریان گسترده‌ای دارد، را می‌شنویم. بنا بر اخبار منتشره در پی درخواست تعدادی از شرکت های تولید لوازم خانگی از رهبری، ایشان در نامه‌ای به رئیس‌جمهور اعلام کرده که واردات این محصولات باعث شکستن کمر تولیدکنندگان می‌شود و باید جلوی آن گرفته شود.

آیا مسئولان دفتر رهبری یا هر مجموعه‌ای که این نامه را به ایشان ارائه کرده‌ و …، نمی‌دانسته که کشور دولت و وزارت بازرگانی دارد و آنان هم دغدغه تولید داخلی را دارند و این تقاضا باید به مبادی تخصصی تصمیم‌گیری ارائه و بررسی شود تا در صورتی که این واردات باعث رقابت و رشد کیفیت نبوده و مصلحتی نداشته و فقط باعث ضربه به تولید داخلی گردد، تقاضای کارخانه داران اجابت و منع گردد؟ آیا ارجاع مستقیم این امر کم‌اهمیت به رهبری و دخالت مستقیم رهبری در آن لازم است؟ چرا «جایگاه و شخصیت حقوقی رهبری» را از سطح بالا و کلان کشور و وظایف اصلی و قانونی خود به مسائل جزئی و کم‌اهمیت که وظیفه دستگاه های اجرایی قانونی است، تنزل می‌دهید؟

#کانال_خبری_تحلیلی_سه_نقطه

@noghteh3

✅ مصطفی تاجزاده در مناظره با حسین الله‌کرم:

🔸همین امروز صحنه‌ای منتشر شد و دیدید چگونه دختر جوانی را فرستادند در ماشین گشت ارشاد!!
چگونه ساکتید؟ چرا داد نمی‌کشید؟ چرا اعتراض نمی‌کنید؟

🖌 #کانال_خبری_تحلیلی_سه_نقطه

✨ @noghteh3

✅ این سه کلیپ!

✍ سه‌نقطه/ حجت‌الاسلام مجتبی لطفی:

🔹در این هفته سه کلیپ از میان کلیپ های بسیاری که دیدم قابل توجه و عبرت انگیز بود و حسی به آدم می گوید گویا میانشان ارتباط وجود دارد:

🔸اولی: بنابر گزارش تصویرگر و صحنه‌های این کیپ، در یکی از خیابانهای قم، خانمی از سوی دو هم لباسی ما امر به معروف و نهی از منکر می‌شود برای حجاب. عکس‌العمل آن خانم یا همراه وی را هر روز شاهدیم حتی در برابر ما که خود را مکلف به این نوع از امر به معروف نمی‌دانیم زیرا این کیفیت و هم اصل آن برایمان مورد خدشه است چرا که همه فقها این واجب را مبتنی بر تأثیر می‌دانند وانگهی، اجرای احکام نباید ایجاد تنفر کند همان‌گونه که در این کلیپ واکنش تنفرآمیز یک شهروند نسبت به عمامه آن روحانی را شاهد هستیم و مابقی مردم نیز اگر موافق با این خانم نباشند، حداقل این است که با سکوت نظاره گر هر دو سوی ماجرا بودند. از این دو روحانی می‌پرسم آیا مصداق امر به خوبی و نهی از بدی، منحصر به تذکر این چنینی در باره حجاب است؟ آیا باید با این واجب، مردم در مقابل هم قرار گیرند؟ آیا مصداق اتم آن در برخورد با حاکمان نیست؟ بر اساس برخی گزارش‌ها، این خانم بازداشت شده که بازتاب مناسبی نداشته است. رسیدگی عادلانه به این نزاع باید بی‌طرفانه باشد و اگر چگونگی مواجه توسط آن روحانی، خارج از قاعده باشد، باید به او هم رسیدگی کرد. اگر من جای کارشناسان اجتماعی در قوه قضا بودم این چنین وقایع را کالبد شکافی می‌کردم. در این راستا باید به این پرسش پاسخ داد که چرا روحانیونی که اسکورت و محافظ ندارند، مورد هجوم قرار می‌گیرند و شب یا روزی نیست که در کوچه و خیابان متلک نشنویم؟! مردمی که به قدرت‌مداران دستشان نمی‌رسد، نمی‌دانم چرا دقّ و دلشان را سر امثال ما خالی می‌کنند؟! در هر صورت، کش دادن این ماجرا و ختم به خیر نکردن آن تبعات خوبی ندارد.

🔹دومی: کلیپ دومی خیلی نوبر است! ماجرا از این قرار است که آیت الله ابراهیمی مدیر عامل بانک سپه به مشهد مشرف شدند، مراسمی برگزار شده و به مناسبت اولین سفر وی به مشهد، از تمبری اختصاصی به این مناسبت، رونمایی شد! در این مراسم آیه 29 سوره مؤمنون نیز که در باره حضرت نوح است توسط مجری محترم قرائت شد. امید است این «مدیر انقلابی و جهادی» که از صدقه سر سپرده‌های مردم در بانک سپه، مراسم برایش گرفته می‌شود، این کشتی را به گِل ننشاند! مردمی که برای یک وام چند میلیونی این در و آن در می‌زنند و با سودهای کم نظیر در مقایسه با سیستم بانکی دیگر کشورها، تا جان دارند باید قسط پرداخت کنند، وقتی می‌بینند با پول سپرده‌های آنان چنین چاپلوسی می‌شود، چه حالی پیدا می‌کنند؟ می نشینیم و دولت جدید را نظاره می کنیم که با این مدیران انقلابی و جهادی، چه گِلی یا گُلی به سرمان می زنند!

🔸و سومی: در پی حوادث و اعتراضات اصفهان در واکنش به بی آبی و خشک شدن زاینده رود، روحانی جوانی نیز در میان تجمع کنندگان حضور دارد. پیرمردی کشاورز با کلاه نمدی بر سر، ضمن تشکر از این روحانی، از وی می‌پرسد آمار روحانیون اصفهان چه قدر است؟! بعد ادامه می‌دهد چرا روحانیت و مرجعیت که همیشه پناه مردم بودند، برای حمایت از محیط زیست و مردم غیور و مظلوم اصفهان و کشاورزان و پا برهنه‌ها به میدان نیامدند؟! ذیل این کلیپ نوشته شده:« این کشاورزی که با یک روحانی مردمدار در حال گفتگو است، «هرمزعلی باصری» است که حدود یکماه است در زندان به سر می برد. برای آزادی وی و دیگر زندانیان دعا کنیم».

🔹ما به جز دعا وظیفه داشتیم که صدای این کشاورز را که درد دیگران نیز هست، منعکس کنیم که انجام دادیم تا لابد با آزادی بازداشت شدگان، زخمی بر زخم‌های خشک و بی آبی افزون نشود!

🖌 #کانال_خبری_تحلیلی_سه_نقطه

✨ @noghteh3

#حتما_بخوانید

✅ در دنیا نامش ایستادگی است؛ ما می‌گوییم فتنه!

🔸 سید مصطفی تاجزاده:

🔹وقتی که فردای انتخابات ما را بازداشت کردند تقریباً یک ماه اول بیشترین فشاری که در طول بازجویی‌ها متوجه ما شد، گرفتن اعتراف علیه آقای هاشمی رفسنجانی بود، به‌عنوان اینکه همه فتنه‌ها زیر سر ایشان بوده...

🔸ماه دوم متوجه آقای خاتمی شدند. حتی بازجوی سوم، به من می‌گفت که ما بالاخره در مورد آقای هاشمی به تفاهم رسیدیم و فتنه هر چه که هست، مربوط به اصلاحات است و در راس‌اش هم آقای خاتمی...

🔹ماه سوم سراغ مهندس موسوی آمدند. در آن دو ماه کمترین حساسیت را روی ایشان داشتند، ولی از ماه سوم دیگر متوجه ایشان شدند؛ روی ایشان باقی ماندند و مدارکی جمع‌آوری کردند که مثلاً ایشان از قبل از انتخابات برنامه داشته که چنین پروژه‌ای را دنبال کند.

🔸در آن فضا وقتی با من هم بحث می‌کردند، از جمله این را می‌پرسیدند که اگر ما با مهندس موسوی برخورد بکنیم به‌نظر تو چه می‌شود؟ من یک جواب خیلی روشن داشتم. هم به آن اعتقاد داشتم و هم بیانش را مصلحت می‌دانستم، و آن این بود که شما در کوتاه‌مدت می‌توانید ایشان را بازداشت کنید، بگیرید، زندان کنید، اما در درازمدت نمی‌توانید، کم می‌آورید و جامعه این را نمی پذیرد. بعد از سی سال از حکومت‌داری، حتی نوک‌بینی را نمی‌توانستند ببینند که آیا می‌توانند یک نفر را بگیرند یا نه! تا یک‌سال و نیم بعد هم کار خاصی انجام ندادند. بنابراین حساسیتی که داشتند روی ایشان بود و اینکه ایشان کوتاه نمی‌آید و بر سر مواضعش ایستاده است.

🔹یکی از نکاتی که من با آن بازجوها بحث داشتیم این بود که شما توان محاکمه این عزیزان را ندارید. توان بازداشت‌شان را دارید اما نمی‌توانید محاکمه کنید. به دلیل اینکه دستگاه قضای جمهوری اسلامی متاسفانه عملکردش در طول سالهای گذشته به‌گونه‌ای بوده که توان اینکه بتواند چهره‌های سرشناس را به پای میز محاکمه بکشاند ندارد.

🔸یعنی فقط داستان این نیست که نمی‌تواند آقای مهندس موسوی را محاکمه کند، آقای احمدی نژاد را هم نمی‌تواند محاکمه کند، آقای روحانی را هم نمی‌تواند محاکمه کند. دستگاه قضا ضعیف‌تر و وابسته‌تر از آن است که بتواند به چنین اتهاماتی رسیدگی کند. صرفنظر از اینکه ادعاهایی که مدعی مطرح کرده به حق باشد یا ناحق. نمونه‌اش هم خود دادگاه ۸۸ بود. موقعی که کیفرخواست علیه ما صادر می‌شد دادگاه‌ها علنی بود، اما موقعی که به دفاعیات دوستان ما رسید دادگاه‌ها را غیرعلنی کردند. اجازه پخش دفاعیات آنها را ندادند و هنوز هم اجازه انتشار دفاعیات آنها را نمی‌دهند. برای اینکه می‌دانند اینها در جامعه تاثیر می گذارد و نمی‌خواهند به رسمیت بشناسند.

✅ ادامه متن در لینک زیر👇
https://b2n.ir/g58293

🖌 #کانال_خبری_تحلیلی_سه_نقطه

✨ @noghteh3

✅ از تهران تا بیروت؛ اندر حکایت حجاب اجباری

✍️ مجید مرادی:

🔹دهه هشتاد هجری را بیشتر ساکن تهران بودم. آن جا متوجه شدم که اساسا تیپ مسلمانی داشتن مساوی است با این که از بهره وران نظام به شمار آیی و متلک بشنوی. برای من که هیچ گاه کارمند هم نبوده ام و آخرین حقوقم را در شهریور 67 بابت حضور داوطلبانه در جبهه از بسیج گرفته ام البته اهمیتی نداشت و با گفتن جمله من کاره ای نیستم و کارم نوشتن و دانش جویی است خودم را خلاص می کردم و گاهی هم با نق و نقدی، همراهی و طرف را شگفت زده می کردم.

🔸اما همسرم در این شهر متوجه شد که باید تاوان سیاست های بگیر و ببند و گشت ارشادی را زنان چادری بدهند. چرا که این خانمی که از گشت ارشاد آسیب دیده است دستش به آن بالا که نمی رسد پس باید با تمسخر و متلکی به زنان چادری رهگذر عقده گشایی کند.

🔹دهه نود برای ادامه تحصیل در بیروت اقامت داشتیم. در منطقه ای که ساکنانش مسیحی و سنی اند. بر خلاف ضاحیه که تقریبا تمامش شیعه اند. روزی با همسرم از پیاده راه بازار المزرعة می گذشتیم که دیدم مردی که جلوی ما حرکت می کرد هنگام چرخش دست چپش به مانتوی همسرم برخورد. آن مرد تا دید که کت دست چپش به مانتوی یک زن محجبه مسلمان خورده است دو دستش را به علامت عمدی نداشتن بالا برد و چند بار عذرخواهی کرد و گفت لا تؤاخذنی! موضوع ان قدر بی اهمیت بود که توقع عذرخواهی هم نداشتم اما گفتم مهم نیست.

🔸به همسرم گفتم ببین این جا نه گشت ارشادی است و نه بگیروببندی! حجاب و بی حجابی هم آن قدر آزاد است که از نقاب تا چادر و مانتو و تاب و شلوارک و الی آخر همه در مجاورت هم زندگی می کنند و همه به هم احترام می گذارند بی آن که پای قدرتی در میان باشد. جامعه بر اساس ارزش های فرهنگی درون جوش خود را سازمان می دهد. عجیب این است که نه فقط مردان که حتی زنان بی حجاب هم به زنان با حجاب احترام بیشتری می گذارند و آنان را از خود بهتر می دانند. مثلا خانم رباب صدر هم که با زنان هم تراز مسیحی خود می نشیند بیشتر قدر می بیند.

🔹دولت‌مردان بدانند که نهاد جامعه و نهاد فرهنگ همانند نهاد اقتصاد قدرت تنظیم خود بر اساس هنجارها را دارد. نتیجه دست کاری در اقتصاد ویرانی است و نمونه اش را در ارزش گذاری دولتی دلار دیدید و تازه ترین آنها هم اعلام نرخ دولتی برنج ایرانی بود که کاری کرد که نرخ برنج رشد پنجاه درصدی را تجربه کند.

🔸دست کاری در فرهنگ هم چنین است. چهارشنبه سوری را ممنوع کردیم تا سر از جنگ های خیابانی در آوریم. حجاب را هم اجباری کردیم تا همسران چادری ما در خیابان ها با متلک مواجه شوند. اجازه دهیم ارزش ها و هنجارها از دل جامعه برآید. نگذاریم شریعت خدا بهانه نفرت و کراهت مردم از یکدیگر شود.

🔹عفت عمومی و ترس از شیوع فساد اخلاقی را بهانه نکنیم. لبنان گشت ارشاد ندارد و کاملا آزاد است اما متدین ترین و مخلص ترین جوانان مسلمان را دارد. نیروهای حزب الله لبنان محصول چنین جامعه باز و آزادی است. چرا راه دور می رویم؟! محصول آزادی اجتماعی دوره پهلوی هم پاک ترین جوان های ما بودند: مصطفی چمران و مهدی باکری و احمد متوسلیان و جهان آرا و میلیون جوان دیگری که جنگ هشت ساله را اداره کردند. آیا چنین نیست؟! (الیس کذلک؟!)

🖌 #کانال_خبری_تحلیلی_سه_نقطه

✨ @noghteh3

✅ سندرم سیسمونی!

✍ سه‌نقطه/ بهزاد مومنی‌مقدم:

گویا تقابل میان مجلس انقلابی و فعالان فضای مجازی خیال تمام شدن ندارد. از آغازین‌ روزهای آغاز به کار مجلس سیزدهم که ماجرای «دناپلاس!» در شبکه‌های اجتماعی ترند شد تا آخرین نمونه این تقابل که به (سیسمونی گیت) معروف شده است، شاهد تقابلی مداوم میان مجلسیان و مجازیان بوده‌ایم. تقابلی که صرف‌نظر از اینکه به حال کشور مفید یا مضر است، باید از این نقطه‌نظر مورد بررسی قرار گیرد که آیا چنین تقابلی نمی‌توانست اساساً وجود نداشته باشد؟
و آیا نمایندگان مردم نمی‌توانستند فضای مجازی را نه به عنوان توطئه دشمن، که به منزله برآیند افکار عمومی موکلان خود دیده و به آن احترام بگذارند؟
در خصوص واقعه اخیر موسوم به سیسمونی، چند جریان کلی در فضای عمومی و رسانه‌ای ایران به چشم می‌آید که تحلیل واقع‌بینانه این رویکردها ما را به حقایق ارزشمندی می‌رساند!
دسته اول سرسپردگان و بادیگاردهای رسانه‌ای بودند که همواره مترصدند ببینند پرداختن به واقعه، به نفع جریان فکری آن‌هاست با بر خلاف آن؟ این دسته چون رئیس مجلس را در دایره خودی‌ها تعریف می‌کنند، به ناچار تلاش کردند تا با ماست‌مالی کردن، افکار عمومی را متقاعد نمایند که ماجرا اساساً موضوعیت رسانه‌ای نداشته و غیرقابل پرداخت و اعتنا است.
دسته دوم نیز تعدادی از روحانیون و بخشی از اقشار مذهبی هستند که پا را فراتر گذاشته و در صدد تئوریزه کردن ماجرا در قالب‌ نظریه همیشگی توطئه برآمده‌اند. این دسته اضافه‌بار سیسمونی نورسیده آقای رئیس مجلس را در حد چند تکه لباس تقلیل می‌دهند در حالی که پاسخی برای افکار عمومی در رابطه با اینکه ارزش‌های «مردمی بودن» «ساده‌زیستی» و «قناعت» چه جایگاهی در مشی انقلابی مسئولان دارند؟ ارائه نمی‌دهند.
دو دسته فوق در حالی پشت به ماجرا و رو به افکار عمومی می‌ایستند که گویی هرگز بیان صریح، پر حرارت و گلایه‌مندانه رهبر انقلاب در مذمت خرید کالای خارجی و پرهیز مسئولان و مدیران کشور از اشرافی‌گری را نشنیده‌اند!
گویی همین‌ها نیستند که در روزها و شب‌های شهادت مولای متقیان، ساده‌زیستی و قناعت آن امام مظلوم را به عنوان الگویی برای آحاد جامعه و مدیران جامعه معرفی می‌کنند.
در مقابل این دو دسته، کسانی قرار می‌گیرند که یا به حکم آزاداندیشی و یا به اجبار اقتضائات سیاسی در نقش منتقد ظاهر شده و این اقدام خانواده آقای رئیس مجلس را منافی شعارهای انقلابی ایشان می‌دانند و آن را به ریا و فریب افکار عمومی تعبیر و تفسیر می‌کنند.
این دسته از منتقدین نیز صرفاً به اصل ماجرا پرداخته و با مقایسه شعارهای تبلیغاتی قالیباف در مناظرات انتخاباتی، دقیقا چند هفته قبل از انتخابات هیأت رئیسه مجلس، تناقض هویدا شده در رفتار و گفتار دکتر خلبانِ سردار را مستمسک آماج انتقادات خود قرار می‌دهند.
اما به اعتقاد من سطح تحلیل این ماجرا باید فراتر از همه رویکردهای برشمرده شده باشد. ماجرای سفر خانواده دکتر قالیباف موضوع مهمی است از این جهت که می‌تواند معرف سبک زندگی و طبقه خاصی از دولتمردان و مسئولان نظام باشد. طبقه یقه سفیدی که جنگ دیده و برای انقلاب هزینه هم داده است و حالا علناً بر علیه آرمان‌هایش شمشیر کشیده و با غرق شدن در معادلات و معاملات ناشفاف و با فاصله گرفتن از زیست انقلابی که همواره یکی از شعارهای بنیان‌گذار کبیر انقلاب اسلامی بوده است، روز‌به‌روز خود را از صفوف ملت جداتر و دورتر می‌کنند!
طبقه به ظاهر مذهبی که سفره‌‌های پر زرق و برق افطار و محرم‌شان، آن‌قدر گسترده و پرنعمت هست که بتواند زندگی اشرافی‌شان را توجیه نماید. حالا در این کشور گویی هیچ‌گاه شخصیتی همچون شهید رجایی نزیسته است که امروز حتی اگر هم شده برای جمع معدودی از مسئولان نظام الگو باشد. به راستی کدام یک از مسئولان کشور و حتی مدیران استانی و شهرستانی می‌توانند ادعا کنند که مشی شهید رجایی را سرلوحه زندگی خود قرار داده‌اند؟
این طبقه را نه می‌توان محاکمه کرد و نه حتی محکوم. اینان سال‌ها مدیر عالی بوده‌اند و حق دارند در این سطح زندگی کنند. خیریه و مدرسه هم که تأسیس می‌کنند و لطفشان شامل حال هزاران یتیم و مسکین و اسیر هم که می‌شود. دیگر چه اهمیتی دارد که سیسمونی نوگل نورسیده‌شان صدای شرکت‌های هواپیمایی را هم در می‌آورد؟
با وجود همه مسائلی که برشمردم باز هم به آقای دکتر قالیباف به عنوان کسی که دهه‌ها در سطوح اول مدیریتی این کشور کار کرده است حق می‌دهیم که در سطح مرفهی زندگی کنند، اما هرگز این حق را نمی‌دهیم که با ابراز نگرانی از اینکه در یخچال را با دلهره باز می‌کنند که چیزی برای پذیرایی در آن باشد یا نه، اعتقادات مردم را به بازی گرفته و یا مبارزه با فساد را صرفاً مستمسکی برای پیروزی در رقابت‌های انتخاباتی بدانند ولا غیر.

🖌 #کانال_خبری_تحلیلی_سه_نقطه

✨ @noghteh3

✅ فیلم/ گزارش ویژه؛
در دوم خرداد چه گذشت!؟
از کارناوال عاشورا گرفته تا افشاگری مصطفی تاجزاده از تخلفات استانداران و افشای برنامه دستگیری دوهزار نفر توسط بهزادی نبودی...

🖌 #کانال_خبری_تحلیلی_سه_نقطه

✨ @noghteh3

‍ ✅ انگشت اتهام‌!

✍ سه‌نقطه/ یوسف حسنی‌تبار:

فرید مدرسی در توییتی اشاره به سخنان مصطفی تاجزاده در کلاب‌هاوس داشته است:
"‏دقایقی سخنان #مصطفی_تاج‌زاده را در کلاب‌هاوس شنیدم. مثل همیشه انگشت اتهام‌زنی به سوی #آیت‌الله_خامنه‌ای بود اما ناگهان از #محمد_بن‌سلمان تمجید کرد و او را مدافع حقوق زنان دانست. شگفت‌زده شدم. فکر نمی‌کردم روزی تاج‌زاده هوادار خاندان سلطنتی سعودی شود. بغض الشیءٍ یُعمی و یُصِمَّ."

تاجزاده را می‌توان به مانند هر سیاست‌مداری در جایگاه نقد قرار داد و باید هم قرار داد تا به مانند حاکمان مادام‌العمر به فساد و زوال کشیده نشود.
اما روی سخن با نگارنده توییت است؛ که قلم به مثابه «سلاح صلح» می‌باشد و از تصنیف کردن آن به بی‌انصافی دوری باید جست و مراقبت نمود.

فرید مدرسی در توییت خود به حدیث «حب/بغض الشی‌ء یعمی و یصم» پرداخته است.
این حدیث به بحث معرفت‌شناسی و حب و بغض انسان در نگاه به مسائل پیرامونش و تأثیر گذاری آن بر رفتار او اشاره دارد. وقتی انسان نسبت به چيزی بغض داشته باشد فقط نقص آن را مشاهده کرده و خوبی يا جنبه اثباتی آن را نمی‌بيند و قرآن کريم در سوره حشر می‌فرمايد این‌ها فقط به فکر خود هستند و خدا را فراموش کرده‌اند: (وَ لاَ تَكُونُوا كَالَّذِينَ نَسُوا اللَّهَ فَأَنسَاهُمْ أَنفُسَهُمْ).

چگونه شخصی که سال‌هاست به نقد از درون مبادرت ورزیده و همواره خود را در معرض پرسش دیگران قرار می‌دهد، در کمال بی‌انصافی مخاطب این حدیث قرار گرفته!
سخنان مصطفی تاجزاده در ارتباط با مقام رهبری اکثر موارد حول دو موضوع می‌باشد؛ ۱- مادام‌العمر نبودن رهبری ۲- پاسخگو بودن او
نقد تاجزاده به رهبری در مقام حدوث آزادی و این‌گونه تقریرِ نقد یک کنش‌گر در مقام تحدید نقادی است.
آبان‌ماه سال گذشته مصطفی تاجزاده در گفتگویی با جوانان انقلابی به صراحت اظهار داشت: " کسانی همچون من که برخی سیاست‌های ایشان [مقام رهبری] را به سود کشور نمی‌دانند، چگونه باید انتقاد کنند تا متهم به تقابل با نظام و حاکمیت و رهبری نشوند؟ اگر حتی یکی از انتقادهای اینجانب به رهبری غیرواقعی و متضمن تهمت، دروغ، افترا و اغراق باشد، عذرخواهی خواهم کرد."

تاجزاده، قدرت مطلقه‌ای را هدف قرار داده که با در اختیار داشتن آن هیچ‌گونه پاسخگویی نسبت به سیاست‌های اتخاذی و اقناع افکار عمومی قائل نیست و نتیجه‌ای جز نهادینه کردن فساد را در پی نداشته است و نقطه قوت این کنش‌گر اصلاح‌طلب همین پرسش بدون لکنت از حُکام مطلق‌العنان است.
نقد صریح رهبری را از خطوط قرمز شماردن شاید برای گروهی، جزئی از ارزش‌ها به حساب آید اما نمی‌توان واقعیات را با برخی ارزش‌ها! فروکاست.

«گویند آن کسان که نرفتند راه راست
ره نیست بنده را به جناب خدا دروغ»
نویسنده توییت از تاجزاده به عنوان هوادار خاندان سلطنتی سعودی نام برده و می‌گوید این فعال سیاسی اصلاح‌طلب از محمد بن‌سلمان تمجید و او را مدافع حقوق زنان دانست!
اما بخوانید اصل صحبت تاجزاده در کلاب‌هاوس را: «بن‌سلمان رقبایش را با اعطای آزادی‌های اجتماعی ساکت و مهار کرد.»
تاجزاده، دیکتاتوری و محدودیت‌های شدید اجتماعی و تنگ‌نظری در عربستان تا پیش از اصلاحات بن‌سلمانی مورد اشاره قرار داده و در واقع عدم وجود عقلانیت در حکمرانی نظام جمهوری اسلامی را به حاکمیت کنایه می‌زند.

دروغ یا از روی ترس، نادانی و... است و یا در مقوله‌های اجتماعی به جهت پیش بردن امور و تأمین منافع می‌باشد.
مصطفی تاجزاده را هوادار خاندان سلطنتی سعودی دانستن با دروغی اینچنین واضح، انگشت اتهام‌زنی را مقابل چه کسی قرار می‌دهد!؟
من نسی الله أنساهُ نفسه.

🖌 #کانال_خبری_تحلیلی_سه_نقطه

✨ @noghteh3