✅ گفتوگوی #سید_مصطفی_تاجزاده
پرسش و پاسخ با جوانان انقلابی
🗓 پنجشنبه ۱ مهرماه
⏰ ساعت ۲۱
👋🏻 کلاب رهیافت
@MostafaTajzadeh
پرسش و پاسخ با جوانان انقلابی
🗓 پنجشنبه ۱ مهرماه
⏰ ساعت ۲۱
👋🏻 کلاب رهیافت
@MostafaTajzadeh
Forwarded from امتداد
📄 غربت فكری رئاليست ايرانی روابط بين الملل/برای دکتر عسگر خانی
✍ هادی خسروشاهين/روزنامه نگار
🟢 يک رئاليست تمام عيار بود؛ از همانها كه به صور مادی قدرت اهميت می دهند و از طرفداران دو اتشه بازدارندگی هسته ای. هنوز اين جمله معروف اش در ذهنم حک است كه نظام جهانی مثل اقيانوس است؛ روی آب و آرامش و زيبايی اش توسط حقوق بين الملل اراسته شده و زير آب نبرد قدرتهای بزرگ و كوسه ها در جريان است كه همان روابط بين الملل را به ذهن تداعی میكند.
🟢 در دولت دوم محمد خاتمی، معاون آمريكا و اروپای مركز تحقيقات استراتژيک بود؛ اما بخاطر يک مصاحبه جنجالی از مركز اخراج شد. مصاحبه اش را ارديبهشت سال ٨١ من از او گرفتم؛ وقتی خبرنگار تازه كاری بودم و در ايسنا مشغول فعاليت. آن موقع ها ابوالفضل فاتح مدير عامل ايسنا بود و آقای نادعلی زاده سردبير گروه سياسي. قرار شد به يک مناسبتی همه خبرنگاران گزارش يا گفت و گوهایی در نقد حوزه خودشان تهيه كنند؛ در آن زمان سرويس سياست خارجی ايسنا تازه شروع به كار كرده بود و من نماينده خبرگزاری در وزارت خارجه.میدانستم برای نقد وزارت خارجه به سراغ چه كسی بايد بروم: ابومحمد عسگرخانی.
🟢 هم شاگردش در دانشگاه بودم و هم پای درد و دلش نشسته بودم. دل پری از وزارت خارجه كمال خرازی داشت. بلافاصله پس از جلسه با آقای نادعلی زاده به او زنگ زدم؛ بی درنگ جواب داد؛ سوژه را شنيد، مكثی كرد و گفت نيم ساعت ديگر بهم زنگ بزن. ساعت حدود ۴ بعد از ظهر بود، تلفن را برداشتم و آن طرف خط دكتر عسگرخانی. ريكوردر را روشن كردم و مصاحبه اغاز شد. تيتر مصاحبه باند نيويوركی ها در وزارت خارجه شد.
🟢 همان روز مصاحبه روی تلكس رفت و مصاحبه آنقدر جنجالی بود كه هم اصولگرايان و هم طيف اصلاح طلبان كه از دولت محمد خاتمی بيرون گذاشته شده بودند؛ آن را با تيتر درشت در صفحه اول روزنامه های خود قرار دادند. فردا صبح جلسه هفتگی با حميدرضا آصفی سخنگوی وزارت خارجه بود؛ خيلی از خبرنگارها امده بودند از قديمی ها جلال خوش چهره، روزبه بوالهری و اميرعلی ابوالفتح، جلال برزگر و..از جوان ترها فقط من بودم و ثمانه اكوان.
🟢 آصفی عصبانی بود؛ باعصبانيت روزنامه های صبح را روی ميزش كوبيد و به ايسنا حمله كرد. من هم تلاش كردم آصفی را قانع كنم كه خبرگزاری آماده چاپ جوابيه انتقادی وزارت خارجه است. فشارها بر خبرگزاری شروع شد ولی فاتح تمام قد پشت آن مصاحبه و من ايستاد. وزارت خارجه هم ترجيح داد به جای انتقاد رسمی يادداشت هايی با نامهای مستعار در رسانه های مختلف منتشر و او را به خيانت و وطن فروشی متهم كند.
🟢به يک هفته نكشيد او را از مركز تحقيقات اخراج كردند و چند ماه بعد رييس شورای روابط خارجی موسسه ابرار معاصر تهران شد. هميشه در تنهايی به اين مساله فكر میكردم شايد اگر دانش و تحصيلات او را می ديدند و قدر و منزلت اش را بيشتر می دانستند، كار به آن انتقادهای تند و تيز نمی كشيد و او به عنوان واضع باند نيويوركی ها شناخته نمی شد.
🟢 او با وجود تمام نظريات جنجال برانگيز و مواضع سياسی اش انسانی انديشمند بود. او در ٧٠سالگی و در غربت فكری بر اثر بيماری كرونا درگذشت؛ خدايش بيامرزد. اگرچه با او اختلاف نظر داشتم ولی هميشه برايم يک استاد بود و من شاگرد كوچک اش. رئاليسم را از لابلای كلاسها و خطوط كتابها و مقالاتش آموختم. بدرود استاد دكتر ابومحمد عسگرخانی./مطالعات ایران
#امتداد
@emtedadnet
✍ هادی خسروشاهين/روزنامه نگار
🟢 يک رئاليست تمام عيار بود؛ از همانها كه به صور مادی قدرت اهميت می دهند و از طرفداران دو اتشه بازدارندگی هسته ای. هنوز اين جمله معروف اش در ذهنم حک است كه نظام جهانی مثل اقيانوس است؛ روی آب و آرامش و زيبايی اش توسط حقوق بين الملل اراسته شده و زير آب نبرد قدرتهای بزرگ و كوسه ها در جريان است كه همان روابط بين الملل را به ذهن تداعی میكند.
🟢 در دولت دوم محمد خاتمی، معاون آمريكا و اروپای مركز تحقيقات استراتژيک بود؛ اما بخاطر يک مصاحبه جنجالی از مركز اخراج شد. مصاحبه اش را ارديبهشت سال ٨١ من از او گرفتم؛ وقتی خبرنگار تازه كاری بودم و در ايسنا مشغول فعاليت. آن موقع ها ابوالفضل فاتح مدير عامل ايسنا بود و آقای نادعلی زاده سردبير گروه سياسي. قرار شد به يک مناسبتی همه خبرنگاران گزارش يا گفت و گوهایی در نقد حوزه خودشان تهيه كنند؛ در آن زمان سرويس سياست خارجی ايسنا تازه شروع به كار كرده بود و من نماينده خبرگزاری در وزارت خارجه.میدانستم برای نقد وزارت خارجه به سراغ چه كسی بايد بروم: ابومحمد عسگرخانی.
🟢 هم شاگردش در دانشگاه بودم و هم پای درد و دلش نشسته بودم. دل پری از وزارت خارجه كمال خرازی داشت. بلافاصله پس از جلسه با آقای نادعلی زاده به او زنگ زدم؛ بی درنگ جواب داد؛ سوژه را شنيد، مكثی كرد و گفت نيم ساعت ديگر بهم زنگ بزن. ساعت حدود ۴ بعد از ظهر بود، تلفن را برداشتم و آن طرف خط دكتر عسگرخانی. ريكوردر را روشن كردم و مصاحبه اغاز شد. تيتر مصاحبه باند نيويوركی ها در وزارت خارجه شد.
🟢 همان روز مصاحبه روی تلكس رفت و مصاحبه آنقدر جنجالی بود كه هم اصولگرايان و هم طيف اصلاح طلبان كه از دولت محمد خاتمی بيرون گذاشته شده بودند؛ آن را با تيتر درشت در صفحه اول روزنامه های خود قرار دادند. فردا صبح جلسه هفتگی با حميدرضا آصفی سخنگوی وزارت خارجه بود؛ خيلی از خبرنگارها امده بودند از قديمی ها جلال خوش چهره، روزبه بوالهری و اميرعلی ابوالفتح، جلال برزگر و..از جوان ترها فقط من بودم و ثمانه اكوان.
🟢 آصفی عصبانی بود؛ باعصبانيت روزنامه های صبح را روی ميزش كوبيد و به ايسنا حمله كرد. من هم تلاش كردم آصفی را قانع كنم كه خبرگزاری آماده چاپ جوابيه انتقادی وزارت خارجه است. فشارها بر خبرگزاری شروع شد ولی فاتح تمام قد پشت آن مصاحبه و من ايستاد. وزارت خارجه هم ترجيح داد به جای انتقاد رسمی يادداشت هايی با نامهای مستعار در رسانه های مختلف منتشر و او را به خيانت و وطن فروشی متهم كند.
🟢به يک هفته نكشيد او را از مركز تحقيقات اخراج كردند و چند ماه بعد رييس شورای روابط خارجی موسسه ابرار معاصر تهران شد. هميشه در تنهايی به اين مساله فكر میكردم شايد اگر دانش و تحصيلات او را می ديدند و قدر و منزلت اش را بيشتر می دانستند، كار به آن انتقادهای تند و تيز نمی كشيد و او به عنوان واضع باند نيويوركی ها شناخته نمی شد.
🟢 او با وجود تمام نظريات جنجال برانگيز و مواضع سياسی اش انسانی انديشمند بود. او در ٧٠سالگی و در غربت فكری بر اثر بيماری كرونا درگذشت؛ خدايش بيامرزد. اگرچه با او اختلاف نظر داشتم ولی هميشه برايم يک استاد بود و من شاگرد كوچک اش. رئاليسم را از لابلای كلاسها و خطوط كتابها و مقالاتش آموختم. بدرود استاد دكتر ابومحمد عسگرخانی./مطالعات ایران
#امتداد
@emtedadnet
✍🏻هانیه موحد
#توییت
✅ ۲۹ شهریور سال ۱۳۷۳ در خاطرات آیتالله رفسنجانی: در مجلس، كليات طرح ممنوعيت استفاده از شبکههای ماهوارهای تصويب شد. پيشبينى مىشود سوژه درازمدتى براى تبليغات منفى عليه جمهورى اسلامى و اسلام شود و اجراى كامل آن هم تقريباً غيرممكن است.
@MostafaTajzadeh
#توییت
✅ ۲۹ شهریور سال ۱۳۷۳ در خاطرات آیتالله رفسنجانی: در مجلس، كليات طرح ممنوعيت استفاده از شبکههای ماهوارهای تصويب شد. پيشبينى مىشود سوژه درازمدتى براى تبليغات منفى عليه جمهورى اسلامى و اسلام شود و اجراى كامل آن هم تقريباً غيرممكن است.
@MostafaTajzadeh
Forwarded from امتداد
📄 شورای نگهبان نامه بر شورای نگهبان دوم
✍ امتداد - محمدپوریا بهشتی : سخنگوی شورای نگهبان روز چهارشنبه 30 شهریور 1400 اعلام کرد که درباره مصوبه طرح ساماندهی واردات خودرو «هیات عالی نظارت بر حُسن اجرای سیاستهای کلی نظام که در مجمع مستقر است، طی نامهای مواردی را با عنوان مغایرت با سیاستها اعلام کرده که ما بر اساس مقررات موظفیم این موارد را به مجلس اعلام کنیم.» معنای روشن این مساله این است که شورای نگهبان دوم نه تنها خود را تثبیت شده می داند بلکه شورای نگهبان اول را هم در حد کارپرداز خود دیده و انتظار دارد که وظیفه اداری را به نحوی ایفا کند که این هیات، قانونی به نظر برسد.
🟢 از آنجا که این هیات هیچ محمل قانونی ندارند، حتی نمی داند اعتراضش را به این طرح به چه ترتیب باید به مجلس برساند. از همین رو شورای نگهبان اول را مامور «نامه بری» خود کرده است.
🟢 اما ماجرای شورای نگهبان دوم چیست؟ از مدتی قبل هیاتی در مجمع تشخیص مصلحت نظام با عنوان «هیات عالی نظارت بر حسن اجرای سیاست های کلی نظام» تشکیل شده است. این هیات در زمان بررسی لوایح مربوط با fatf وارد شد و مانع تصویب این لوایح شد. چرا؟ به این دلیل که شورای نگهبان نمی توانست لوایح مربوط به fatf را رد کند. روشن بود که این لوایح نه مخالف شرع بود و نه مخالف قانون اساسی. مخالفت جریان ضدروحانی جنبه سیاسی داشت و از همین رو نمی توانستند از ابزار شورای نگهبان استفاده کنند. لذا این هیات وارد شد و از همانجا سعی کرد خود را در نقش شورای نگهبان دوم تثبیت کند.
🟢 همان زمان اعتراضات فراوانی به این هیات صورت گرفت. علی مطهری، محمود صادقی و سایر نمایندگان نسبت به این هیات اعتراض کردند. علی مطهری گفته بود که این «بدعت» موجب تضعیف مجلس شده و در نهایت « با این کارها مجلس را تبدیل به شیر بییال و دم و اشکم میکنیم و فقط دکوری از آن باقی میماند که به دنیا بگوییم ما هم مجلس و پارلمان و دموکراسی داریم. »
🟢 محمود صادقی در تذکری از علی لاریجانی خواست که « درباره این موضوع رسماً به رهبری و مجمع تشخیص مصلحت نظام، نامه بنویسند و از این تداخل قوا جلوگیری کنند. یکی از معضلات نظام، تداخل قواست. یعنی خود مجمع که باید معضلات را حل کند، به معضلات اضافه میکند.»
🟢 به گفته صادقی «اختیار رهبری، نظارت بر حسن اجرای سیاستها است و نه قانونگذاری و مداخله!» و قرار نیست هیات نظارت مجمع قانونگذاری کند. اما ظاهرا ۱۲ عضو هیات نظارت مجمع تلاش میکنند برای خود شان قانونگذاری تعریف کنند.
🟢 با این حال به نظر می رسد که آنها مانند همه امور می خواهند حرف خود را به کرسی بنشانند. حتی اگر این هیات در هیچ کجای قانون اساسی هم وجود نداشته باشد باز هم برایشان مهم نیست. دستکم حتی سعی نمی کنند صورت ظاهری قانون اساسی را حفظ کنند و با تغییر آن مجلسی سنا به راه بیندازند که خواسته هایشان را از آن طریق اعمال کنند.
🟢 نکته مهمی که وجود دارد این است که از این مساله به عنوان اولین محل نزاع میان جریان حاکمیت نام برد. مجلس که خود را تابع ولایت می داند طرحی را تصویب کرده که بخش دیگری از نظام که با آنها همسواست آن را رد کرده است. این درست است که مجلس اصولگرایان که ادعا می کرد به دنبال منویات رهبری است مصوبه ای می دهد که واردات را آزاد کند. اما وقتی نمایندگان یک ملت (هرچند که آنها نماینده اقلیت مردم باشند) قانونگذاری می کنند، شورای نگهبان هم براساس قانون اساسی حق دارند مغایرت آن را با شرع و قانون اساسی اعلام کند.
🟢 این میان شورای نگهبان دوم با موضوعی کشدار به نام «سیاست های کلی نظام» قصد اعمال نظر خود را دارد. سئوال این است که آیا سیاست های کلی نظام متنی نوشته شده و روشن است که آنها قوانین را با آن تطبیق می دهند؟ قطعا آنها پاسخی نخواهند داشت با این حال، نباید فراموش کرد مساله نزاع میان جریان اصولگرایایی تازه در اول راه است و این موضوع را می توان سرآغاز آن نامید.
🟢 نهایتا اینکه این مجلس حتی جرات این را ندارد که از مصوبه خود دفاع کند. چه رسد به اینکه نسبت به این اصل غیرقانونی بودن شورای نگهبان دوم اعتراض کند.
http://emtedad.news/?p=4114
#امتداد
@emtedadnet
✍ امتداد - محمدپوریا بهشتی : سخنگوی شورای نگهبان روز چهارشنبه 30 شهریور 1400 اعلام کرد که درباره مصوبه طرح ساماندهی واردات خودرو «هیات عالی نظارت بر حُسن اجرای سیاستهای کلی نظام که در مجمع مستقر است، طی نامهای مواردی را با عنوان مغایرت با سیاستها اعلام کرده که ما بر اساس مقررات موظفیم این موارد را به مجلس اعلام کنیم.» معنای روشن این مساله این است که شورای نگهبان دوم نه تنها خود را تثبیت شده می داند بلکه شورای نگهبان اول را هم در حد کارپرداز خود دیده و انتظار دارد که وظیفه اداری را به نحوی ایفا کند که این هیات، قانونی به نظر برسد.
🟢 از آنجا که این هیات هیچ محمل قانونی ندارند، حتی نمی داند اعتراضش را به این طرح به چه ترتیب باید به مجلس برساند. از همین رو شورای نگهبان اول را مامور «نامه بری» خود کرده است.
🟢 اما ماجرای شورای نگهبان دوم چیست؟ از مدتی قبل هیاتی در مجمع تشخیص مصلحت نظام با عنوان «هیات عالی نظارت بر حسن اجرای سیاست های کلی نظام» تشکیل شده است. این هیات در زمان بررسی لوایح مربوط با fatf وارد شد و مانع تصویب این لوایح شد. چرا؟ به این دلیل که شورای نگهبان نمی توانست لوایح مربوط به fatf را رد کند. روشن بود که این لوایح نه مخالف شرع بود و نه مخالف قانون اساسی. مخالفت جریان ضدروحانی جنبه سیاسی داشت و از همین رو نمی توانستند از ابزار شورای نگهبان استفاده کنند. لذا این هیات وارد شد و از همانجا سعی کرد خود را در نقش شورای نگهبان دوم تثبیت کند.
🟢 همان زمان اعتراضات فراوانی به این هیات صورت گرفت. علی مطهری، محمود صادقی و سایر نمایندگان نسبت به این هیات اعتراض کردند. علی مطهری گفته بود که این «بدعت» موجب تضعیف مجلس شده و در نهایت « با این کارها مجلس را تبدیل به شیر بییال و دم و اشکم میکنیم و فقط دکوری از آن باقی میماند که به دنیا بگوییم ما هم مجلس و پارلمان و دموکراسی داریم. »
🟢 محمود صادقی در تذکری از علی لاریجانی خواست که « درباره این موضوع رسماً به رهبری و مجمع تشخیص مصلحت نظام، نامه بنویسند و از این تداخل قوا جلوگیری کنند. یکی از معضلات نظام، تداخل قواست. یعنی خود مجمع که باید معضلات را حل کند، به معضلات اضافه میکند.»
🟢 به گفته صادقی «اختیار رهبری، نظارت بر حسن اجرای سیاستها است و نه قانونگذاری و مداخله!» و قرار نیست هیات نظارت مجمع قانونگذاری کند. اما ظاهرا ۱۲ عضو هیات نظارت مجمع تلاش میکنند برای خود شان قانونگذاری تعریف کنند.
🟢 با این حال به نظر می رسد که آنها مانند همه امور می خواهند حرف خود را به کرسی بنشانند. حتی اگر این هیات در هیچ کجای قانون اساسی هم وجود نداشته باشد باز هم برایشان مهم نیست. دستکم حتی سعی نمی کنند صورت ظاهری قانون اساسی را حفظ کنند و با تغییر آن مجلسی سنا به راه بیندازند که خواسته هایشان را از آن طریق اعمال کنند.
🟢 نکته مهمی که وجود دارد این است که از این مساله به عنوان اولین محل نزاع میان جریان حاکمیت نام برد. مجلس که خود را تابع ولایت می داند طرحی را تصویب کرده که بخش دیگری از نظام که با آنها همسواست آن را رد کرده است. این درست است که مجلس اصولگرایان که ادعا می کرد به دنبال منویات رهبری است مصوبه ای می دهد که واردات را آزاد کند. اما وقتی نمایندگان یک ملت (هرچند که آنها نماینده اقلیت مردم باشند) قانونگذاری می کنند، شورای نگهبان هم براساس قانون اساسی حق دارند مغایرت آن را با شرع و قانون اساسی اعلام کند.
🟢 این میان شورای نگهبان دوم با موضوعی کشدار به نام «سیاست های کلی نظام» قصد اعمال نظر خود را دارد. سئوال این است که آیا سیاست های کلی نظام متنی نوشته شده و روشن است که آنها قوانین را با آن تطبیق می دهند؟ قطعا آنها پاسخی نخواهند داشت با این حال، نباید فراموش کرد مساله نزاع میان جریان اصولگرایایی تازه در اول راه است و این موضوع را می توان سرآغاز آن نامید.
🟢 نهایتا اینکه این مجلس حتی جرات این را ندارد که از مصوبه خود دفاع کند. چه رسد به اینکه نسبت به این اصل غیرقانونی بودن شورای نگهبان دوم اعتراض کند.
http://emtedad.news/?p=4114
#امتداد
@emtedadnet
امتدادنو
شورای نگهبان نامه بر شورای نگهبان دوم
<p>امتداد – محمدپوریا بهشتی : سخنگوی شورای نگهبان روز چهارشنبه ۳۰ شهریور ۱۴۰۰ اعلام کرد که درباره مصوبه طرح ساماندهی واردات خودرو «هیات عالی نظارت بر حُسن اجرای سیاستهای کلی نظام که در مجمع مستقر است، طی نامهای مواردی را با عنوان مغایرت با سیاستها اعلام…
Forwarded from سیدضیاء مرتضوی
🔹گزیده یادداشت
🔶آیا امریکا در افغانستان شکست خورده است؟
🔹سیدضیاء مرتضوی
🔻روزنامه جمهوری اسلامی
🔺چهارشنبه، ۳۱ شهریور ۱۴۰۰
🔷پس از خروج امریکا و سایر متحدان آن از افغانستان خطی تبلیغی در برخی رسانههای ایران و برخی مسئولان آن، بر این نکته پافشاری کرده و میکند که امریکا در افغانستان شکست خورد، زیرا به رغم بیست سال اشغال و بر جای گذاشتن بیش از ۲۴۰۰ کشته و نزدیک به ۲۰هزار نفر زخمی تنها در میان نیروهای امریکایی، مجبور شد با سرافکندگی این کشور را ترک کند و خود را از این مخمصه بزرگ که در واقع طولانیترین جنگ امریکا به شمار میرود بیرون بکشد.
🔷اگر رقم تلفات نیروهای امریکایی و متحدان آن در ناتو که به بیش از ۳۷۵۰ کشته رسید، با مجموع حدود ۳۰۰۰ کشتهشدگان امریکایی در ۱۱ سپتامبر که امریکا به بهانه آن به افغانستان لشکرکشی کرد مقایسه شود، نیز هزینههایی که این جنگ روی دست امریکا گذاشت، بر آن افزوده گردد، هزینههای مستقیمی که طبق کمترین آمار نزدیک به ۷۵۰ میلیارد دلار و در برآورد دیگر تنها تا سال ۲۰۱۹ بیش از ۹۷۰ میلیارد دلار شده است، بعلاوه چند برابر هزینههای غیر مستقیم، به خوبی نشان میدهد که این جنگ، افزون بر شکست اخلاقی و حیثیتی امریکا چه هزینه جانی و مالی سنگینی بر روی دست امریکا و متحدان آن گذاشته است.
🔷این واقعیت بیتردید شکست بزرگی برای یک ابرقدرت سلطهطلب است؛ شکست حیثیتی برای یک قدرتی که در باور خود همواره باید حرف آخر را بزند. نیز شکست اخلاقی از جمله به سبب کشتار بیش از ۲۱۰ هزار نفر از مردم افغانستان در طول دوران اشغال. تردیدی نیست که اینها مظاهری آشکار از شکست امریکاست و تا اینجای کار، ما نیز تردیدی در آن نداریم؛ اما این یک روی سکه است.
🔷روی دیگر سکه این است که امریکا گرچه در این درگیری شکست خورد اما با زیرکی و با «شیطنت» خود توانسته است پایان این شکست را به یک پیروزی بزرگ برای خود تبدیل کند؛ آن هم یک پیروزی واقعی و نه خیالی و تبلیغاتی. نخستین بخش این پیروزی این است که طی مذاکراتی که احتمالا برخی خودیهای ما نیز گرچه غیر مستقیم، در آن نقش داشتهاند، با همراهی برخی دستنشاندههای خود در حکومت سابق افغانستان و با خارج کردن یکباره نیروهای خود، یک گروه عقبمانده و آدمکش را که وصلهای ناجور برای مسلمانان بوده و هست، بر افغانستان مسلط کند؛ گروهی که نه تنها ایران بلکه میتواند فردا موی دماغ همان دولت پاکستان باشد که «رحِم» خود را برای بستهشدن نطفه این گروه تکفیری اجاره داد و آن را تر و خشک کرد، گروه «طالبان».
🔷بخش دوم پیروزی برای امریکا که تا آنجا که به مصالح کشور و منافع ملی ما برمیگردد، از بخش نخست مهمتر است، این است که از یک سو، بتواند یک گروه متحجر، خشن و «مدعی» «امارت بالفعل» بر افغانستان و «امارت بالقوه» بر همه جهان را در بیخ گوش جمهوری اسلامی ایران مستقر سازد.
🔷از سوی دیگر، برای امریکا پیروزی است که بتواند حتی با انگیزه امریکاستیزی، نظام اسلامی ما یا بخشهایی از آن را با گروهی با ماهیت «طالبان» همراه سازد و جایگاه این نظام را تا چنین سطحی پایین آورد، تا جایی که برخی رسانههای رسمی و غیر رسمی داخلی به تطهیر گذشته طالبان و همراهی مستقیم و غیر مستقیم با آنان، احساس مسئولیت و ماموریت میکنند!
🔷آیا این پیروزی برای امریکا نیست که یک روزنامه که خود را به بالاترین مقامات متصل میسازد و خود را پرچمدار مبارزه با امریکا مینمایاند و یک پای ثابت عملکرد آن، تخریب چهره و هتک حرمت کسانی از داخل است که به گمان باطل خود باید هر گونه شده آنان را از صحنه حذف کند، اما در تطهیر چهره زشت و عملکرد نفرتانگیز طالبان حتی از چهره پاک بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران، حضرت امامخمینی نیز با بیانصافی تمام هزینه میکند و مینویسد که طالبان در طول دو دهه گذشته، برای جلب نظر ایران به فراخوان امامخمینی مبنی بر حرکت مسلمانان به سوی تشکیل حکومتهای مستقل و مقابله با مفسدین داخلی استناد کرده است!
🔷این اوج انحراف رسانهای است که کسی به خود جسارت چنین نسبتی را بدهد و چنین گروهی را در راستای اندیشهها و خواست آن فقیه والا و رهبر بزرگ اسلامی معرفی کند! اگر این پیروزی برای امریکا نیست، پس چیست؟
🔷ما نیز تاکید داریم امریکا در افغانستان شکست خورد اما معتقدیم امریکا تلاش کرد این شکست آشکار خود را به یک پیروزی هر چند نسبی تبدیل کند و پایان تلخ اشغال را به کام خود شیرین و به کام ملتهای منطقه، به ویژه ملت بزرگ ایران تلخ سازد. با همین نگاه است که میگوییم:
آقایان محترم و رسانههای مدعی پرچمداری مبارزه با امریکا! لطفا با تبدیل شکست سنگین امریکا به پیروزی، همراهی نکنید و چهره سیاه آن دولت مستکبر را مانند پرچم سفید طالبان سفید نسازید؛ پرچمی سفید برخاسته از دلهایی سیاه.
#امریکا
#طالبان
#جمهوری_اسلامی
#امام_خمینی
#سیدضیاء_مرتضوی
@szmortazavi
🔶آیا امریکا در افغانستان شکست خورده است؟
🔹سیدضیاء مرتضوی
🔻روزنامه جمهوری اسلامی
🔺چهارشنبه، ۳۱ شهریور ۱۴۰۰
🔷پس از خروج امریکا و سایر متحدان آن از افغانستان خطی تبلیغی در برخی رسانههای ایران و برخی مسئولان آن، بر این نکته پافشاری کرده و میکند که امریکا در افغانستان شکست خورد، زیرا به رغم بیست سال اشغال و بر جای گذاشتن بیش از ۲۴۰۰ کشته و نزدیک به ۲۰هزار نفر زخمی تنها در میان نیروهای امریکایی، مجبور شد با سرافکندگی این کشور را ترک کند و خود را از این مخمصه بزرگ که در واقع طولانیترین جنگ امریکا به شمار میرود بیرون بکشد.
🔷اگر رقم تلفات نیروهای امریکایی و متحدان آن در ناتو که به بیش از ۳۷۵۰ کشته رسید، با مجموع حدود ۳۰۰۰ کشتهشدگان امریکایی در ۱۱ سپتامبر که امریکا به بهانه آن به افغانستان لشکرکشی کرد مقایسه شود، نیز هزینههایی که این جنگ روی دست امریکا گذاشت، بر آن افزوده گردد، هزینههای مستقیمی که طبق کمترین آمار نزدیک به ۷۵۰ میلیارد دلار و در برآورد دیگر تنها تا سال ۲۰۱۹ بیش از ۹۷۰ میلیارد دلار شده است، بعلاوه چند برابر هزینههای غیر مستقیم، به خوبی نشان میدهد که این جنگ، افزون بر شکست اخلاقی و حیثیتی امریکا چه هزینه جانی و مالی سنگینی بر روی دست امریکا و متحدان آن گذاشته است.
🔷این واقعیت بیتردید شکست بزرگی برای یک ابرقدرت سلطهطلب است؛ شکست حیثیتی برای یک قدرتی که در باور خود همواره باید حرف آخر را بزند. نیز شکست اخلاقی از جمله به سبب کشتار بیش از ۲۱۰ هزار نفر از مردم افغانستان در طول دوران اشغال. تردیدی نیست که اینها مظاهری آشکار از شکست امریکاست و تا اینجای کار، ما نیز تردیدی در آن نداریم؛ اما این یک روی سکه است.
🔷روی دیگر سکه این است که امریکا گرچه در این درگیری شکست خورد اما با زیرکی و با «شیطنت» خود توانسته است پایان این شکست را به یک پیروزی بزرگ برای خود تبدیل کند؛ آن هم یک پیروزی واقعی و نه خیالی و تبلیغاتی. نخستین بخش این پیروزی این است که طی مذاکراتی که احتمالا برخی خودیهای ما نیز گرچه غیر مستقیم، در آن نقش داشتهاند، با همراهی برخی دستنشاندههای خود در حکومت سابق افغانستان و با خارج کردن یکباره نیروهای خود، یک گروه عقبمانده و آدمکش را که وصلهای ناجور برای مسلمانان بوده و هست، بر افغانستان مسلط کند؛ گروهی که نه تنها ایران بلکه میتواند فردا موی دماغ همان دولت پاکستان باشد که «رحِم» خود را برای بستهشدن نطفه این گروه تکفیری اجاره داد و آن را تر و خشک کرد، گروه «طالبان».
🔷بخش دوم پیروزی برای امریکا که تا آنجا که به مصالح کشور و منافع ملی ما برمیگردد، از بخش نخست مهمتر است، این است که از یک سو، بتواند یک گروه متحجر، خشن و «مدعی» «امارت بالفعل» بر افغانستان و «امارت بالقوه» بر همه جهان را در بیخ گوش جمهوری اسلامی ایران مستقر سازد.
🔷از سوی دیگر، برای امریکا پیروزی است که بتواند حتی با انگیزه امریکاستیزی، نظام اسلامی ما یا بخشهایی از آن را با گروهی با ماهیت «طالبان» همراه سازد و جایگاه این نظام را تا چنین سطحی پایین آورد، تا جایی که برخی رسانههای رسمی و غیر رسمی داخلی به تطهیر گذشته طالبان و همراهی مستقیم و غیر مستقیم با آنان، احساس مسئولیت و ماموریت میکنند!
🔷آیا این پیروزی برای امریکا نیست که یک روزنامه که خود را به بالاترین مقامات متصل میسازد و خود را پرچمدار مبارزه با امریکا مینمایاند و یک پای ثابت عملکرد آن، تخریب چهره و هتک حرمت کسانی از داخل است که به گمان باطل خود باید هر گونه شده آنان را از صحنه حذف کند، اما در تطهیر چهره زشت و عملکرد نفرتانگیز طالبان حتی از چهره پاک بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران، حضرت امامخمینی نیز با بیانصافی تمام هزینه میکند و مینویسد که طالبان در طول دو دهه گذشته، برای جلب نظر ایران به فراخوان امامخمینی مبنی بر حرکت مسلمانان به سوی تشکیل حکومتهای مستقل و مقابله با مفسدین داخلی استناد کرده است!
🔷این اوج انحراف رسانهای است که کسی به خود جسارت چنین نسبتی را بدهد و چنین گروهی را در راستای اندیشهها و خواست آن فقیه والا و رهبر بزرگ اسلامی معرفی کند! اگر این پیروزی برای امریکا نیست، پس چیست؟
🔷ما نیز تاکید داریم امریکا در افغانستان شکست خورد اما معتقدیم امریکا تلاش کرد این شکست آشکار خود را به یک پیروزی هر چند نسبی تبدیل کند و پایان تلخ اشغال را به کام خود شیرین و به کام ملتهای منطقه، به ویژه ملت بزرگ ایران تلخ سازد. با همین نگاه است که میگوییم:
آقایان محترم و رسانههای مدعی پرچمداری مبارزه با امریکا! لطفا با تبدیل شکست سنگین امریکا به پیروزی، همراهی نکنید و چهره سیاه آن دولت مستکبر را مانند پرچم سفید طالبان سفید نسازید؛ پرچمی سفید برخاسته از دلهایی سیاه.
#امریکا
#طالبان
#جمهوری_اسلامی
#امام_خمینی
#سیدضیاء_مرتضوی
@szmortazavi
✍🏼بهنام صمدی
#توئیت
✅با توجه به انتصابات اخیر به نظر میرسه رئیسکل بانک مرکزی هم امام صادقی باشه
✅به قول دوستی دانشگاه امام صادق علاوه بر اینکه واقع در پل مدیریته بلکه پلی به سوی مدیریت در جمهوری اسلامیه
✅کنکوریا موقع انتخاب رشته مد نظر قرار بدن!
@MostafaTajzadeh
#توئیت
✅با توجه به انتصابات اخیر به نظر میرسه رئیسکل بانک مرکزی هم امام صادقی باشه
✅به قول دوستی دانشگاه امام صادق علاوه بر اینکه واقع در پل مدیریته بلکه پلی به سوی مدیریت در جمهوری اسلامیه
✅کنکوریا موقع انتخاب رشته مد نظر قرار بدن!
@MostafaTajzadeh
✍🏻بلقیس سلیمانی
✅بسیاری از دوستان وقتی صحبت از جامعه مدنی پویا میشود صرفا به نهادهای مدنی و سمنها ،فکر میکنند.به نظر من جامعه مدنی پویا جامعه ایست که در آن مردم از نهادهای کنترلگر و دست اندازی دولتها به همه ساحتهای زندگی خصوصی و عمومی،قلمرو زدایی کنند و همراه با آن قلمرو های جدیدی برای حضور عقلانیت یا خرد جمعی ایجاد کنند.معمولا حاکمیت های تمامیت خواه و ایدئولوژیک تمایل شدیدی برای گسترش قلمرو خود دارند .آنها این کار را از طرق گوناگون انجام میدهند و تمامی امکانات نرمافزاری و سختافزاری خود را به کار میگیرند تا اراده و خواست شهروندان را جهت داده یا کنترل کنند .تا آنجا که میتوان به تعبیر فوکو گفت قلمرو آنها تبدیل به یک زندان نامرئی بزرگ میشود که کارش ساختن سوژه منقاد است.
✅حالا کاری که شهروند آزاد میکند،بیرون کشیدن خود از قلعه،زندان و دوربین و نگاه سراسر بین قدرت است.برای این کار باید اول اجازه نداد قدرت شما را رصد کند ،باید دوربین او را خاموش کرد ،به یک عبارت نباید اجازه داد خواست شما را پیش بینی کند.دوم باید قلمرو زایی کرد و در زمین قدرت بازی نکرد،چون بازی در زمین قدرت یعنی پذیرش قواعد بازی و داوری قدرت.
✅بگذارید با یک مثال منظورم را روشن کنم.ما همه میدانیم در قوانین ایران پسران و دختران به طور مساوی ارث نمیبرند ،حالا اگر شما زمین بازی خودتان را بسازید و در زمان حیات خود دارایی خود را به طور مساوی بین فرزندان مذکر و مونث خود تقسیم کنید،در این صورت ضمن قلمرو زدایی از حاکمیت تمامیت خواه که به شکل قوانین ارتجاعی ظهور میکند ،شما با بازی در زمینی دیگر ،به شکلی مدنی قلمرو زایی کرده آید.
✅البته این کار همیشه هم بی دردسر نیست اما به طور کلی کم هزینه ترین راه برای قلمرو زدایی از حاکمیت تمامیت خواه است.
دهها مورد از این راه حلها میتوان از این نمونه ها در اینجا ذکر کرد که خوشبختانه جامعه ما به آنها رسیده است.
✅از موضوع ازدواج و گرفتن حق طلاق تا فرزند آوری و حتی نحوه برگزاری مراسم ختم و...مردم ابتکارات جالبی برای کوتاه کردن دست تمامیت خواهان از زندگی خصوصی و عرصه عمومی،انجام داده و می دهند.خوب است دوستان اگر نمونه یا پیشنهاد ی دارند در کامنت ها بیان کنند تا هر یک به سهم خود در پیشبرد جامعه شهروند محور گام برداریم.
#مطلب_اینستاگرام
@MostafaTajzadeh
✅بسیاری از دوستان وقتی صحبت از جامعه مدنی پویا میشود صرفا به نهادهای مدنی و سمنها ،فکر میکنند.به نظر من جامعه مدنی پویا جامعه ایست که در آن مردم از نهادهای کنترلگر و دست اندازی دولتها به همه ساحتهای زندگی خصوصی و عمومی،قلمرو زدایی کنند و همراه با آن قلمرو های جدیدی برای حضور عقلانیت یا خرد جمعی ایجاد کنند.معمولا حاکمیت های تمامیت خواه و ایدئولوژیک تمایل شدیدی برای گسترش قلمرو خود دارند .آنها این کار را از طرق گوناگون انجام میدهند و تمامی امکانات نرمافزاری و سختافزاری خود را به کار میگیرند تا اراده و خواست شهروندان را جهت داده یا کنترل کنند .تا آنجا که میتوان به تعبیر فوکو گفت قلمرو آنها تبدیل به یک زندان نامرئی بزرگ میشود که کارش ساختن سوژه منقاد است.
✅حالا کاری که شهروند آزاد میکند،بیرون کشیدن خود از قلعه،زندان و دوربین و نگاه سراسر بین قدرت است.برای این کار باید اول اجازه نداد قدرت شما را رصد کند ،باید دوربین او را خاموش کرد ،به یک عبارت نباید اجازه داد خواست شما را پیش بینی کند.دوم باید قلمرو زایی کرد و در زمین قدرت بازی نکرد،چون بازی در زمین قدرت یعنی پذیرش قواعد بازی و داوری قدرت.
✅بگذارید با یک مثال منظورم را روشن کنم.ما همه میدانیم در قوانین ایران پسران و دختران به طور مساوی ارث نمیبرند ،حالا اگر شما زمین بازی خودتان را بسازید و در زمان حیات خود دارایی خود را به طور مساوی بین فرزندان مذکر و مونث خود تقسیم کنید،در این صورت ضمن قلمرو زدایی از حاکمیت تمامیت خواه که به شکل قوانین ارتجاعی ظهور میکند ،شما با بازی در زمینی دیگر ،به شکلی مدنی قلمرو زایی کرده آید.
✅البته این کار همیشه هم بی دردسر نیست اما به طور کلی کم هزینه ترین راه برای قلمرو زدایی از حاکمیت تمامیت خواه است.
دهها مورد از این راه حلها میتوان از این نمونه ها در اینجا ذکر کرد که خوشبختانه جامعه ما به آنها رسیده است.
✅از موضوع ازدواج و گرفتن حق طلاق تا فرزند آوری و حتی نحوه برگزاری مراسم ختم و...مردم ابتکارات جالبی برای کوتاه کردن دست تمامیت خواهان از زندگی خصوصی و عرصه عمومی،انجام داده و می دهند.خوب است دوستان اگر نمونه یا پیشنهاد ی دارند در کامنت ها بیان کنند تا هر یک به سهم خود در پیشبرد جامعه شهروند محور گام برداریم.
#مطلب_اینستاگرام
@MostafaTajzadeh
📝📝📝کافه_تاریخ
#رشتو
✅امروز چند ساعتی توی هوای #افغانستان نفس کشیدم، توی #کافه_تاریخ. عجیب به نظر میاد ولی واقعاً بهم خوش گذشت. در آن چند ساعت ایرانیها میزبان افغانها نبودند، آنها میزبان ما بودند. با چای خوشمزهشون که چای سبز و نعنا بود و شیرینی ازمون پذیرایی کردند.
✅میزبانهامون خوشرو و مهربون بودند ما رو دوست داشتند، لبخند به لب داشتند و اینکه یک جمع از آنها رو میدیدم که توی یه تیکه از ایران، علی رغم آن همه سیاهی که در #افغانستان در جریانه، کنار هم لذت میبرند باعث خوشحالی بود. الان میفهمم؛ همین باعث شده بود بهم خوش بگذره، دیدن آرامش آنها.
✅توی عکسها لباسهای رنگارنگشون رو میبینید. میگفتند که #طالبان میخواد بساط این رنگی پوشیدن رو جمع کنه و زنان رو مجبور کنه که همه #چادری (#برقع) سر کنند. و صدالبته ناراحت کننده بود که میگفتند این ادعای #طالبان که دختران میتوانند مدرسه بروند، دروغه.
✅میگفتند که حتماً باید افغانستان رو ببینم که عاشقش میشم، که آنجا طبیعت زیبایی داره، و پر از اماکن تاریخیه مثل #بومیان که پر از مجسمههای #بودا ست و #طالبان با سرعت هر چه تمام تر داره سعی میکنه آنها و هر گونه تاریخی رو پاک کنه.
✅#مهتاب_ساحل، شاعر افغان، وسط یکی از اشعارش هم خودش رو گریه انداخت هم ما رو. خب واقعیت اینه که ما دو تا کشورهایی بودیم که همیشه با هم خندیدیم و با هم گریه کردیم.
✅میز غذا هم خیلی جذاب بود. مدلهای مختلف #بولانی که میشه گفت همون سنبوسه بودند و #منتو که مزه بهشت میداد و با یه سس قرمز تند و کشک سرو میشد. انگار یه غذای معروف دیگه هم دارند به اسم #قابلی_پلو که از شانس امروز نیورده بودند اما خب میتونم بعدا برم #خانه_کابل بخورم.
📌پ.ن: اگه دوست داشتین برید، این ایونت فردا هم از ساعت 5 عصر تا 10 شب، تو #کافه_تاریخ برقراره. مرسی از #کافه_تاریخ
https://twitter.com/FAliakbarian/status/1440773039751237639?s=09
@MostafaTajzadeh
#رشتو
✅امروز چند ساعتی توی هوای #افغانستان نفس کشیدم، توی #کافه_تاریخ. عجیب به نظر میاد ولی واقعاً بهم خوش گذشت. در آن چند ساعت ایرانیها میزبان افغانها نبودند، آنها میزبان ما بودند. با چای خوشمزهشون که چای سبز و نعنا بود و شیرینی ازمون پذیرایی کردند.
✅میزبانهامون خوشرو و مهربون بودند ما رو دوست داشتند، لبخند به لب داشتند و اینکه یک جمع از آنها رو میدیدم که توی یه تیکه از ایران، علی رغم آن همه سیاهی که در #افغانستان در جریانه، کنار هم لذت میبرند باعث خوشحالی بود. الان میفهمم؛ همین باعث شده بود بهم خوش بگذره، دیدن آرامش آنها.
✅توی عکسها لباسهای رنگارنگشون رو میبینید. میگفتند که #طالبان میخواد بساط این رنگی پوشیدن رو جمع کنه و زنان رو مجبور کنه که همه #چادری (#برقع) سر کنند. و صدالبته ناراحت کننده بود که میگفتند این ادعای #طالبان که دختران میتوانند مدرسه بروند، دروغه.
✅میگفتند که حتماً باید افغانستان رو ببینم که عاشقش میشم، که آنجا طبیعت زیبایی داره، و پر از اماکن تاریخیه مثل #بومیان که پر از مجسمههای #بودا ست و #طالبان با سرعت هر چه تمام تر داره سعی میکنه آنها و هر گونه تاریخی رو پاک کنه.
✅#مهتاب_ساحل، شاعر افغان، وسط یکی از اشعارش هم خودش رو گریه انداخت هم ما رو. خب واقعیت اینه که ما دو تا کشورهایی بودیم که همیشه با هم خندیدیم و با هم گریه کردیم.
✅میز غذا هم خیلی جذاب بود. مدلهای مختلف #بولانی که میشه گفت همون سنبوسه بودند و #منتو که مزه بهشت میداد و با یه سس قرمز تند و کشک سرو میشد. انگار یه غذای معروف دیگه هم دارند به اسم #قابلی_پلو که از شانس امروز نیورده بودند اما خب میتونم بعدا برم #خانه_کابل بخورم.
📌پ.ن: اگه دوست داشتین برید، این ایونت فردا هم از ساعت 5 عصر تا 10 شب، تو #کافه_تاریخ برقراره. مرسی از #کافه_تاریخ
https://twitter.com/FAliakbarian/status/1440773039751237639?s=09
@MostafaTajzadeh
Twitter
F.Aliakbarian
#کافه_تاریخ امروز چند ساعتی توی هوای #افغانستان نفس کشیدم، توی #کافه_تاریخ. عجیب به نظر میاد ولی واقعاً بهم خوش گذشت. در آن چند ساعت ایرانیها میزبان افغانها نبودند، آنها میزبان ما بودند. با چای خوشمزهشون که چای سبز و نعنا بود و شیرینی ازمون پذیرایی کردند.
Forwarded from ارزیابی شتابزده (Mohammadreza Eslami)
✍️اول مهر و طنز در دانشگاه
🔷یک استاد دانشگاه را تجسم کنید که معاون فنی-مهندسی یک شرکت مهندسی مشاور بزرگ است (با ده ها پرسنل و پروژه که در زیرمجموعه اش قرار دارند) و همزمان نُه دانشجوی دکترا و کارشناسی ارشد هم دارد.
این تجسم شما یک خیال نیست بلکه واقعیت است! واقعیت از این باب که خیلی محتمل است که در دانشگاههای کشورمان با افرادی برخورد کنید که هدایت هشت-نُه دانشجوی دکترا و ارشد را به عهده دارند ولی همزمان درگیرِ کارهای یک "شرکت" هستند که امور جاری در آن شرکت (خود به تنهایی) یک نیروی تمام وقت می طلبد. سوال اینجاست که "کیفیتِ" آن پایان نامه های دکترا چه می شود؟!
سوال اینجاست که آن آقای استاد، چقدر "وقت" صرفِ دانشجویانش می کند؟
🔷حالا دوباره تجسم خود را بکار بگیریم و یک استاد دانشگاه را تصور کنیم که هفت-هشت یا نُه دانشجوی دکترا دارد و همزمان در تمامِ دوره های انتخابات #شورای_شهر هم شرکت می کند. علاوه بر این، در هر انتخابات نظام مهندسی هم شرکت می کند. یعنی انتظار دارد هشت سال عضو شورای شهر یک کلانشهر باشد (یک مسئولیت "تمام وقت") و "همزمان" بر هدایت چندین پایان نامه دکترا هم نظارت کند.
این تجسم شما نیز یک تصور نیست بلکه واقعیت است!
این طنزی است که در دانشگاههای ما جریان دارد.
🔷اول مهر است و باز متنهای پرسوز و گداز دربارۀ اهمیت علم و دانش اندوزی منتشر/فوروارد می شود، اما چه فایده وقتی که «ساختار دانشگاه» در ایران یک ساختار فکاهی (و طنزگونه) شده است.
🔷اول مهر است و غایت آمالِ برخی از ما این است که فرزندمان «آنقدر توانمند» شود که همزمان با هیات علمی بودن، عضو شورای شهر هم باشد (یا معاون فنیِ شرکت مهاب قدس و فراب و سابیر و...)، و هدایت ده رسالۀ دکترا را نیز به عهده داشته باشد...
اول مهر است و من برای آیندۀ فرزند «توانمندم» چنین تصویر فکاهی و تلخی را در ذهن پرورانده ام!
نه من، که صدها و هزاران شهروند دیگر هستند که چنین تصوّر غلطی را از دانشگاه، «هیات علمی بودن» (همزمان با کار اجرایی) در ذهن دارند.
یک تفکر #ضد_توسعه ای و یک نگاه شدیدا #آسیب_زننده به مسیر تولید علم.
🔷حال تصوّر و تجسم خود را دوباره براه بیندازیم و برویم به محوطه #دانشگاه_ایلینوی و دقایقی در محوطه واحد Urbana-Champaign این دانشگاه قدم بزنیم (University of Illinois at Urbana-Champaign). اعضای هیات علمیِ این دانشگاه از فیلترهای متعدد و دشوار، عبور داده شده اند و پس از عبور از چندین خانِ رستم، به تدریس سرِ کلاس درس یا هدایت پایان نامۀ دانشجو، رسیده اند. ببینیم وضع آنها چگونه است:
استادی که در یکی از اتاقهای گروه مکانیک، سازه یا برق این دانشگاه نشسته، برای رسیدن به محوطۀ این دانشگاه باید با هواپیما (از یکی از شهرهای آمریکا) خودش را به شیکاگو (یا ایندیاناپلیس) برساند و سپس، حدود سه ساعت رانندگی کند تا به شهری که تقریبا نصف #جهرم جمعیت دارد، برسد و سپس در آن شهر کوچک (که تا نزدیکترین #فرودگاه 3 ساعت فاصله دارد!) فقط و فقط بر روی کارِ آموزش و پژوهش متمرکز شود.
ممکن است گفته شود: حتما این آقا/خانم حقوقِ خوبی می گیرد که در یک محیط روستایی، به کار تولید علم مشغول می شود. بله! این حرف تا حدودی صحیح است (درباره حقوق/مزایای هیات علمی قبلا در اینجا صحبت شده بود) ولی این حرف از یک جهت کاملا غلط است چرا که آن آقا یا خانمِ هیات علمی، می توانست بجای آمدن در روستای Urbana-Champaign برود در شرکتهای سلیکن ولی یا نیویورک (یا حتی شیکاگو، آتلانتا و ...) و دو تا سه برابرِ حقوق هیات علمی را دریافت کند اما:
او «تصمیم گرفته» که «خود را» متمرکز بر تولید علم کند. عملا، او تصمیم گرفته که وقت، و انرژیِ ذهنی خود را به دو کارِ تدریس و پژوهش صرف کند. قطعا فردی که از ده خانِ رستمِ مصاحبه های دانشگاه ایلینوی عبور کرده، آنقدر عرضه دارد که در صنعت (یا سیاست) هم مشغول بکار شود اما او «انتخاب» کرده. او انتخاب کرده که «متمرکز» باشد.
🔷مسالۀ «حقوق و مزایا» یک بهانه (Excuse) برای طیفِ وسیعی از اعضای هیات علمی در ایران شده که وقتِ خود را در فراب، مهاب قدس، شهرداری، وزارت صَمت، نفت و... صرف کنند. «حقوقِ کم» یک بهانه شده تا اعضای هیات علمی در چندجا مشغول به چند کار شوند و «حضور واقعی در دانشگاه» به نازل ترین سطحِ خود اُفت پیدا کند.
✅ اول مهر است، و انتهای مسیر «دانش آموزیِ» فرزندان ما قرار است به چنین «دانشجویی» ختم شود.
✅ اول مهر است و قرار است کسی دربارۀ این روند بیمار سخن نگوید.
قرار است که «خودِ اعضای هیات علمی دانشگاهها» ساکت ترینِ افراد دربارۀ این روند بیمار باشند.
✅طرف «رئیس دانشگاه» است (نه حتی رئیس دانشکده) و همزمان با سِمَت پرمشغلۀ ریاست دانشگاه، متولیِ هدایتِ 5 دانشجوی دکتراست! این چه طنزی است آخر؟
✅اول مهر است و این سکوت، نقطۀ تاریکِ جریان «دانش»جویی کشور است.
🌐t.me/solseghalam
🔷یک استاد دانشگاه را تجسم کنید که معاون فنی-مهندسی یک شرکت مهندسی مشاور بزرگ است (با ده ها پرسنل و پروژه که در زیرمجموعه اش قرار دارند) و همزمان نُه دانشجوی دکترا و کارشناسی ارشد هم دارد.
این تجسم شما یک خیال نیست بلکه واقعیت است! واقعیت از این باب که خیلی محتمل است که در دانشگاههای کشورمان با افرادی برخورد کنید که هدایت هشت-نُه دانشجوی دکترا و ارشد را به عهده دارند ولی همزمان درگیرِ کارهای یک "شرکت" هستند که امور جاری در آن شرکت (خود به تنهایی) یک نیروی تمام وقت می طلبد. سوال اینجاست که "کیفیتِ" آن پایان نامه های دکترا چه می شود؟!
سوال اینجاست که آن آقای استاد، چقدر "وقت" صرفِ دانشجویانش می کند؟
🔷حالا دوباره تجسم خود را بکار بگیریم و یک استاد دانشگاه را تصور کنیم که هفت-هشت یا نُه دانشجوی دکترا دارد و همزمان در تمامِ دوره های انتخابات #شورای_شهر هم شرکت می کند. علاوه بر این، در هر انتخابات نظام مهندسی هم شرکت می کند. یعنی انتظار دارد هشت سال عضو شورای شهر یک کلانشهر باشد (یک مسئولیت "تمام وقت") و "همزمان" بر هدایت چندین پایان نامه دکترا هم نظارت کند.
این تجسم شما نیز یک تصور نیست بلکه واقعیت است!
این طنزی است که در دانشگاههای ما جریان دارد.
🔷اول مهر است و باز متنهای پرسوز و گداز دربارۀ اهمیت علم و دانش اندوزی منتشر/فوروارد می شود، اما چه فایده وقتی که «ساختار دانشگاه» در ایران یک ساختار فکاهی (و طنزگونه) شده است.
🔷اول مهر است و غایت آمالِ برخی از ما این است که فرزندمان «آنقدر توانمند» شود که همزمان با هیات علمی بودن، عضو شورای شهر هم باشد (یا معاون فنیِ شرکت مهاب قدس و فراب و سابیر و...)، و هدایت ده رسالۀ دکترا را نیز به عهده داشته باشد...
اول مهر است و من برای آیندۀ فرزند «توانمندم» چنین تصویر فکاهی و تلخی را در ذهن پرورانده ام!
نه من، که صدها و هزاران شهروند دیگر هستند که چنین تصوّر غلطی را از دانشگاه، «هیات علمی بودن» (همزمان با کار اجرایی) در ذهن دارند.
یک تفکر #ضد_توسعه ای و یک نگاه شدیدا #آسیب_زننده به مسیر تولید علم.
🔷حال تصوّر و تجسم خود را دوباره براه بیندازیم و برویم به محوطه #دانشگاه_ایلینوی و دقایقی در محوطه واحد Urbana-Champaign این دانشگاه قدم بزنیم (University of Illinois at Urbana-Champaign). اعضای هیات علمیِ این دانشگاه از فیلترهای متعدد و دشوار، عبور داده شده اند و پس از عبور از چندین خانِ رستم، به تدریس سرِ کلاس درس یا هدایت پایان نامۀ دانشجو، رسیده اند. ببینیم وضع آنها چگونه است:
استادی که در یکی از اتاقهای گروه مکانیک، سازه یا برق این دانشگاه نشسته، برای رسیدن به محوطۀ این دانشگاه باید با هواپیما (از یکی از شهرهای آمریکا) خودش را به شیکاگو (یا ایندیاناپلیس) برساند و سپس، حدود سه ساعت رانندگی کند تا به شهری که تقریبا نصف #جهرم جمعیت دارد، برسد و سپس در آن شهر کوچک (که تا نزدیکترین #فرودگاه 3 ساعت فاصله دارد!) فقط و فقط بر روی کارِ آموزش و پژوهش متمرکز شود.
ممکن است گفته شود: حتما این آقا/خانم حقوقِ خوبی می گیرد که در یک محیط روستایی، به کار تولید علم مشغول می شود. بله! این حرف تا حدودی صحیح است (درباره حقوق/مزایای هیات علمی قبلا در اینجا صحبت شده بود) ولی این حرف از یک جهت کاملا غلط است چرا که آن آقا یا خانمِ هیات علمی، می توانست بجای آمدن در روستای Urbana-Champaign برود در شرکتهای سلیکن ولی یا نیویورک (یا حتی شیکاگو، آتلانتا و ...) و دو تا سه برابرِ حقوق هیات علمی را دریافت کند اما:
او «تصمیم گرفته» که «خود را» متمرکز بر تولید علم کند. عملا، او تصمیم گرفته که وقت، و انرژیِ ذهنی خود را به دو کارِ تدریس و پژوهش صرف کند. قطعا فردی که از ده خانِ رستمِ مصاحبه های دانشگاه ایلینوی عبور کرده، آنقدر عرضه دارد که در صنعت (یا سیاست) هم مشغول بکار شود اما او «انتخاب» کرده. او انتخاب کرده که «متمرکز» باشد.
🔷مسالۀ «حقوق و مزایا» یک بهانه (Excuse) برای طیفِ وسیعی از اعضای هیات علمی در ایران شده که وقتِ خود را در فراب، مهاب قدس، شهرداری، وزارت صَمت، نفت و... صرف کنند. «حقوقِ کم» یک بهانه شده تا اعضای هیات علمی در چندجا مشغول به چند کار شوند و «حضور واقعی در دانشگاه» به نازل ترین سطحِ خود اُفت پیدا کند.
✅ اول مهر است، و انتهای مسیر «دانش آموزیِ» فرزندان ما قرار است به چنین «دانشجویی» ختم شود.
✅ اول مهر است و قرار است کسی دربارۀ این روند بیمار سخن نگوید.
قرار است که «خودِ اعضای هیات علمی دانشگاهها» ساکت ترینِ افراد دربارۀ این روند بیمار باشند.
✅طرف «رئیس دانشگاه» است (نه حتی رئیس دانشکده) و همزمان با سِمَت پرمشغلۀ ریاست دانشگاه، متولیِ هدایتِ 5 دانشجوی دکتراست! این چه طنزی است آخر؟
✅اول مهر است و این سکوت، نقطۀ تاریکِ جریان «دانش»جویی کشور است.
🌐t.me/solseghalam
Forwarded from شفافیت برای ایران
✅ اقدام قابل تقدیر دانشگاه علامه طباطبایی (ره)
🔸دانشگاه علامه طباطبایی (ره) سامانهای عمومی با عنوان «سامانه شفافیت» راهاندازی کرده است. در این سامانه، اطلاعات بودجه دانشگاه، محتوای قراردادهای پژوهشی، هدف و هزینه سفرهای علمی اساتید، محتوای قراردادهای خدماتی دانشگاه و برخی متغیرهای دیگر به صورت شفاف در دسترس عموم قرار گرفته است.
🔸 اندیشکده شفافیت برای ایران ضمن تقدیر از این اقدام، سامانه شفافیت دانشگاه علامه طباطبایی (ره) را قابل الگوگیری برای دیگر دانشگاههای کشور دانسته و راهاندازی سامانه شفافیت را از دیگر دانشگاههای مطرح کشور مطالبه میکند.
🌐 مراجعه به سامانه شفافیت دانشگاه علامه طباطبایی (ره):
https://shafaf.atu.ac.ir/fa
🆔 @Tp4_ir
🔸دانشگاه علامه طباطبایی (ره) سامانهای عمومی با عنوان «سامانه شفافیت» راهاندازی کرده است. در این سامانه، اطلاعات بودجه دانشگاه، محتوای قراردادهای پژوهشی، هدف و هزینه سفرهای علمی اساتید، محتوای قراردادهای خدماتی دانشگاه و برخی متغیرهای دیگر به صورت شفاف در دسترس عموم قرار گرفته است.
🔸 اندیشکده شفافیت برای ایران ضمن تقدیر از این اقدام، سامانه شفافیت دانشگاه علامه طباطبایی (ره) را قابل الگوگیری برای دیگر دانشگاههای کشور دانسته و راهاندازی سامانه شفافیت را از دیگر دانشگاههای مطرح کشور مطالبه میکند.
🌐 مراجعه به سامانه شفافیت دانشگاه علامه طباطبایی (ره):
https://shafaf.atu.ac.ir/fa
🆔 @Tp4_ir
Forwarded from فصلنامه پنداشت (H_Mayeli)
#پیشنهاد_فیلم (۳)
📽️ دانتون (۱۹۸۳)
🎞️ (Danton 1983)
🔺 IMDB: 7.5
🎬 کارگردان: #آندری_وایدا
محصول: لهستان/ فرانسه؛
بازیگران اصلی: #ژرار_دوپاردیو، #آنا_آلوارو و #پاتریس_شرو؛
موسیقی متن: #ژان_پرودرومیدس.
🎞️ معرفی فیلم:
🔸 پس از انقلاب فرانسه جدال برای کسب قدرت بین گروههای رقیب ادامه مییابد. سلطنتطلبان با هدف حفظ لویی شانزدهم؛ اعتدالیون با هدف استقرار حکومت مشروطه سلطنتی؛ ژیروندنها (جمهوریخواهان میانهرو) طرفداران برپایی مسالمتآمیز حکومت جمهوری و ژاکوبنها (جمهوریخواهان تندرو) که خواستار واژگونی نظام موجود با اِعمال خشونت بودند. در سال ۱۷۹۳ ژاکوبنهای تندرو و انقلابی به رهبری ماکسیمیلیان روبسپیر به قدرت رسیدند و دوران وحشت را آغاز کردند؛ دورانی که بسیاری از مخالفان خود را به اتهام ضدیت با انقلاب در دادگاههای فرمایشی به تیغ گیوتین سپردند. در این دوران رهبران ژیروندنها از جمله پییر وِرنیو و حتی خودیهای معتدلشده از جمله ژرژ دانتون به تیغ گیوتین سپرده شدند.
🔹 آندری وایدا در این فیلم به بررسی انقلاب فرانسه و به تصویر کشیدن شخصیت روبسپیر و دانتون میپردازد.
دانتون که در ابتدا از انقلابیون افراطی است؛ رفته رفته خود را از سایرین جدا کرده و معتدلتر میشود و با روبسپیر رهبر افراطی ژاکوبنها به مشکل میخورد. اما پس از آنکه روبسپیر در همراه کردن مجدد دانتون با خود ناکام میماند با برگزاری دادگاه فرمایشی وی را به اتهام مخالفت با انقلاب به تیغ گیوتین میسپارد! هرچند روبسپیر و یارانش نیز سرنوشتی جز تیغ گیوتین نمییابند و با اعدام آنها دوران وحشت پایان مییابد.
نقل است که انقلاب فرزندان خود را میبلعد؛ مصادیق بسیاری بر این گزاره صحه میگذارد از جمله سرنوشت دانتون و پییر وِرنیو در انقلاب فرانسه و بسیاری دیگر در سایر انقلابهای مشابه! آندری وایدا در این فیلم تضاد بین دانتون و روبسپیر را به زیبایی به تصویر میکشد و از گیوتین بهعنوان ابزاری برای سیاستورزی فرانسه پس از انقلاب پرده برمیدارد!
🎞 آندری وایدا؛ وجدان بیدار جامعه لهستان!
🔹 وایدا با روایتی پراحساس و تراژیک سینما را بستری برای مبارزه سیاسی و بیان واقعیات بطن جامعه میکند. در اثر فاخر خود خاکستر و الماسها (۱۹۵۸) علیرغم فشار نظام سوسیالیستی با استحاله محتوای رمان آندریوسکیِ حامی کمونیست! بستر فیلم را برای همذاتپنداری مخاطب با سرباز ضد کمونیسم فراهم میکند. در مرد آهنین و مرد مرمرین وفاداری خود به جنبش کارگری و جنبش همبستگی را بیان میدارد و روایتگر مصائب جامعه کارگری لهستان میشود. در کاتین (۲۰۰۷) شخصیترین اثر خود، قتل عام لهستانیهای دربند شوروی را در جنگل کاتین به تصویر میکشد و پرده از دروغ بزرگ تاریخی مبنی بر کشتار آنان توسط ارتش نازی برمیدارد. در شاهکار خود، دانتون (۱۹۸۳) با بررسی انحراف انقلاب فرانسه و به تصویر کشیدن شخصیت روبسپیر بهطور غیرمستقیم نظام سیاسی حاکم را مخاطب قرار میدهد.
آندری وایدا در دهه هشتاد میلادی بیپرده و آشکارا به صف منتقدین و جنبش همبستگی میپیوندد و دوربین خود را راوی جنبش همبستگی لهستان به رهبری لخ والِسا میکند و در سال ۱۹۸۹ با لیست جنبش همبستگی به عضویت مجلس سنا درمیآید. وایدا در سال ۲۰۱۳ پس از حواشی متعدد پیرامون لخ والسا و ارائه اسناد منتقدین والسا مبنی بر همکاری وی با پلیس مخفی حزب کمونیست آن هم با نام مستعار بولِک! فیلم والسا مردی برای امید را برای پاسداشت زحمات لخ والسا روی صحنه می برد و در برخی سکانسهای آن آشکارا به تبرئه والسا همت میگمارد! وایدا در آخرین فیلم خود زندگی ولادیسلاو استرژمینسکی هنرمند آوانگارد لهستان را به تصویر کشید.
🔶 آثار برجسته:
✔️ خاکسترها و الماسها ۱۹۵۸؛
✔️ سامسون ۱۹۶۱:
✔️ دروازههای بهشت ۱۹۶۸؛
✔️ سرزمین موعود ۱۹۷۴؛
✔️مرد مرمرین ۱۹۷۷؛
✔️دوشیزگان ویلکو ۱۹۷۹؛
✔️ مرد آهنین ۱۹۸۱؛
✔️ دانتون ۱۹۸۳؛
✔️ عشقی در آلمان ۱۹۸۳؛
✔️ کاتین ۲۰۰۷؛
✔️ والسا؛ مرد امید ۲۰۱۳؛
✔️ پسا تصویر ۲۰۱۶.
🔶 برخی از افتخارات:
✔️ نخل طلای جشنواره کن ۱۹۸۱؛ برای فیلم مرد آهنین؛
✔️ جایزه سزار و جایزه بفتا؛ برای فیلم دانتون ۱۹۸۳؛
✔️ جایزه شیر طلایی یک عمر دستاورد جشنواره ونیز ۱۹۹۸؛
✔️ جایزه اسکار افتخاری پنج دهه فعالیت سینمایی ۲۰۰۰؛
✔️ جایزه خرس طلایی یک عمر دستاورد جشنواره برلین ۲۰۰۶؛
✔️ نامزد بهترین فیلم خارجی اسکار برای فیلمهای سرزمین موعود، دوشیزگان ویلکو، مرد آهنین و کاتین.
📌 به کانال تلگرامی مجلهی پنداشت بپیوندید 👇
🆔 https://t.me/Pendasht_Quarterly
📽️ دانتون (۱۹۸۳)
🎞️ (Danton 1983)
🔺 IMDB: 7.5
🎬 کارگردان: #آندری_وایدا
محصول: لهستان/ فرانسه؛
بازیگران اصلی: #ژرار_دوپاردیو، #آنا_آلوارو و #پاتریس_شرو؛
موسیقی متن: #ژان_پرودرومیدس.
🎞️ معرفی فیلم:
🔸 پس از انقلاب فرانسه جدال برای کسب قدرت بین گروههای رقیب ادامه مییابد. سلطنتطلبان با هدف حفظ لویی شانزدهم؛ اعتدالیون با هدف استقرار حکومت مشروطه سلطنتی؛ ژیروندنها (جمهوریخواهان میانهرو) طرفداران برپایی مسالمتآمیز حکومت جمهوری و ژاکوبنها (جمهوریخواهان تندرو) که خواستار واژگونی نظام موجود با اِعمال خشونت بودند. در سال ۱۷۹۳ ژاکوبنهای تندرو و انقلابی به رهبری ماکسیمیلیان روبسپیر به قدرت رسیدند و دوران وحشت را آغاز کردند؛ دورانی که بسیاری از مخالفان خود را به اتهام ضدیت با انقلاب در دادگاههای فرمایشی به تیغ گیوتین سپردند. در این دوران رهبران ژیروندنها از جمله پییر وِرنیو و حتی خودیهای معتدلشده از جمله ژرژ دانتون به تیغ گیوتین سپرده شدند.
🔹 آندری وایدا در این فیلم به بررسی انقلاب فرانسه و به تصویر کشیدن شخصیت روبسپیر و دانتون میپردازد.
دانتون که در ابتدا از انقلابیون افراطی است؛ رفته رفته خود را از سایرین جدا کرده و معتدلتر میشود و با روبسپیر رهبر افراطی ژاکوبنها به مشکل میخورد. اما پس از آنکه روبسپیر در همراه کردن مجدد دانتون با خود ناکام میماند با برگزاری دادگاه فرمایشی وی را به اتهام مخالفت با انقلاب به تیغ گیوتین میسپارد! هرچند روبسپیر و یارانش نیز سرنوشتی جز تیغ گیوتین نمییابند و با اعدام آنها دوران وحشت پایان مییابد.
نقل است که انقلاب فرزندان خود را میبلعد؛ مصادیق بسیاری بر این گزاره صحه میگذارد از جمله سرنوشت دانتون و پییر وِرنیو در انقلاب فرانسه و بسیاری دیگر در سایر انقلابهای مشابه! آندری وایدا در این فیلم تضاد بین دانتون و روبسپیر را به زیبایی به تصویر میکشد و از گیوتین بهعنوان ابزاری برای سیاستورزی فرانسه پس از انقلاب پرده برمیدارد!
🎞 آندری وایدا؛ وجدان بیدار جامعه لهستان!
🔹 وایدا با روایتی پراحساس و تراژیک سینما را بستری برای مبارزه سیاسی و بیان واقعیات بطن جامعه میکند. در اثر فاخر خود خاکستر و الماسها (۱۹۵۸) علیرغم فشار نظام سوسیالیستی با استحاله محتوای رمان آندریوسکیِ حامی کمونیست! بستر فیلم را برای همذاتپنداری مخاطب با سرباز ضد کمونیسم فراهم میکند. در مرد آهنین و مرد مرمرین وفاداری خود به جنبش کارگری و جنبش همبستگی را بیان میدارد و روایتگر مصائب جامعه کارگری لهستان میشود. در کاتین (۲۰۰۷) شخصیترین اثر خود، قتل عام لهستانیهای دربند شوروی را در جنگل کاتین به تصویر میکشد و پرده از دروغ بزرگ تاریخی مبنی بر کشتار آنان توسط ارتش نازی برمیدارد. در شاهکار خود، دانتون (۱۹۸۳) با بررسی انحراف انقلاب فرانسه و به تصویر کشیدن شخصیت روبسپیر بهطور غیرمستقیم نظام سیاسی حاکم را مخاطب قرار میدهد.
آندری وایدا در دهه هشتاد میلادی بیپرده و آشکارا به صف منتقدین و جنبش همبستگی میپیوندد و دوربین خود را راوی جنبش همبستگی لهستان به رهبری لخ والِسا میکند و در سال ۱۹۸۹ با لیست جنبش همبستگی به عضویت مجلس سنا درمیآید. وایدا در سال ۲۰۱۳ پس از حواشی متعدد پیرامون لخ والسا و ارائه اسناد منتقدین والسا مبنی بر همکاری وی با پلیس مخفی حزب کمونیست آن هم با نام مستعار بولِک! فیلم والسا مردی برای امید را برای پاسداشت زحمات لخ والسا روی صحنه می برد و در برخی سکانسهای آن آشکارا به تبرئه والسا همت میگمارد! وایدا در آخرین فیلم خود زندگی ولادیسلاو استرژمینسکی هنرمند آوانگارد لهستان را به تصویر کشید.
🔶 آثار برجسته:
✔️ خاکسترها و الماسها ۱۹۵۸؛
✔️ سامسون ۱۹۶۱:
✔️ دروازههای بهشت ۱۹۶۸؛
✔️ سرزمین موعود ۱۹۷۴؛
✔️مرد مرمرین ۱۹۷۷؛
✔️دوشیزگان ویلکو ۱۹۷۹؛
✔️ مرد آهنین ۱۹۸۱؛
✔️ دانتون ۱۹۸۳؛
✔️ عشقی در آلمان ۱۹۸۳؛
✔️ کاتین ۲۰۰۷؛
✔️ والسا؛ مرد امید ۲۰۱۳؛
✔️ پسا تصویر ۲۰۱۶.
🔶 برخی از افتخارات:
✔️ نخل طلای جشنواره کن ۱۹۸۱؛ برای فیلم مرد آهنین؛
✔️ جایزه سزار و جایزه بفتا؛ برای فیلم دانتون ۱۹۸۳؛
✔️ جایزه شیر طلایی یک عمر دستاورد جشنواره ونیز ۱۹۹۸؛
✔️ جایزه اسکار افتخاری پنج دهه فعالیت سینمایی ۲۰۰۰؛
✔️ جایزه خرس طلایی یک عمر دستاورد جشنواره برلین ۲۰۰۶؛
✔️ نامزد بهترین فیلم خارجی اسکار برای فیلمهای سرزمین موعود، دوشیزگان ویلکو، مرد آهنین و کاتین.
📌 به کانال تلگرامی مجلهی پنداشت بپیوندید 👇
🆔 https://t.me/Pendasht_Quarterly
Telegram
attach 📎
Forwarded from دیدارنیوز
🔶 دفاع قهرمانانه، زمینهساز همگرایی ملی
🔹 این روزها یادآور ۸ سال حماسه ایرانیان در دوران دفاع قهرمانانه از وطن است، روزهایی که همه اقشار و نسلها در حفظ و حراست از ایران جانفشانی کردند. امروز، اما مسئولیت ما در قبال دوران جنگ چیست؟
🔹 چه زود ۴۰ سال گذشت، یکی از آخرین روزهای شهریور ۱۳۶۰ به همراه جمعی از دوستان همدل و هم نفس با ستون نظامی از سنندج عازم مریوان بودیم، شور و هیجان عجیبی داشتیم، تامین جاده، کمین، صدام، گروهکها، خط مقدم، رزمنده، ایران، عراق، شهادت و ... کلماتی بودند که در ذهن ما رژه میرفتند. از جوانان کم سن و سالی مثل من تا میانسالان و پیرمردان در میان ما بودند، یکی میگفت خیلی وقت است که اینجا هستم. خیلیها مثل شماها را دیدم که عمودی آمدند و افقی برگشتند، دیگری میگفت همین چند روز پیش در همین مسیر کمین زدند و چند نفر از برادران شهید شدند، اسم مکانهایی مثل دِزلی، قوچ سلطان، تَه تَه، دریاچه زریوار، سروآباد و ... برده میشد.
🔹 همه یکپارچه عشق بودند و فداکاری و جانبازی، چه زیباست که در سختترین شرایط، صبور و شکرگذار باشی و توکل و توسلت را از دست ندهی، از منیتها دور باشی و هدفمند و مصمم.
🔹 در این مسیر و در این دوران همسفران نازنین زیادی را از دست دادیم، کنار جنازههای این قهرمانان گریه کردیم. بلد نبودیم خبر شهادت دوستانمان را چگونه به خانوادههای گرانقدرشان بدهیم. چگونه باید تسلیت میگفتیم به پدر و مادری که ۴ جوان رشید و دسته گُلشان را در دفاع از این کشور تقدیم کرده بود.
🔹 ادامه مطلب در INSTANT VIEW ...👇
🖋 حسن محمدیان - مدیر مسئول دیدارنیوز
📎 متن کامل این مطلب را در سایت بخوانید.
🔹 این روزها یادآور ۸ سال حماسه ایرانیان در دوران دفاع قهرمانانه از وطن است، روزهایی که همه اقشار و نسلها در حفظ و حراست از ایران جانفشانی کردند. امروز، اما مسئولیت ما در قبال دوران جنگ چیست؟
🔹 چه زود ۴۰ سال گذشت، یکی از آخرین روزهای شهریور ۱۳۶۰ به همراه جمعی از دوستان همدل و هم نفس با ستون نظامی از سنندج عازم مریوان بودیم، شور و هیجان عجیبی داشتیم، تامین جاده، کمین، صدام، گروهکها، خط مقدم، رزمنده، ایران، عراق، شهادت و ... کلماتی بودند که در ذهن ما رژه میرفتند. از جوانان کم سن و سالی مثل من تا میانسالان و پیرمردان در میان ما بودند، یکی میگفت خیلی وقت است که اینجا هستم. خیلیها مثل شماها را دیدم که عمودی آمدند و افقی برگشتند، دیگری میگفت همین چند روز پیش در همین مسیر کمین زدند و چند نفر از برادران شهید شدند، اسم مکانهایی مثل دِزلی، قوچ سلطان، تَه تَه، دریاچه زریوار، سروآباد و ... برده میشد.
🔹 همه یکپارچه عشق بودند و فداکاری و جانبازی، چه زیباست که در سختترین شرایط، صبور و شکرگذار باشی و توکل و توسلت را از دست ندهی، از منیتها دور باشی و هدفمند و مصمم.
🔹 در این مسیر و در این دوران همسفران نازنین زیادی را از دست دادیم، کنار جنازههای این قهرمانان گریه کردیم. بلد نبودیم خبر شهادت دوستانمان را چگونه به خانوادههای گرانقدرشان بدهیم. چگونه باید تسلیت میگفتیم به پدر و مادری که ۴ جوان رشید و دسته گُلشان را در دفاع از این کشور تقدیم کرده بود.
🔹 ادامه مطلب در INSTANT VIEW ...👇
🖋 حسن محمدیان - مدیر مسئول دیدارنیوز
📎 متن کامل این مطلب را در سایت بخوانید.
Telegraph
دفاع قهرمانانه، زمینهساز همگرایی ملی
این روزها یادآور ۸ سال حماسه ایرانیان در دوران دفاع قهرمانانه از وطن است، روزهایی که همه اقشار و نسلها در حفظ و حراست از ایران جانفشانی کردند. امروز، اما مسئولیت ما در قبال دوران جنگ چیست؟
✍🏻سهراب سپهری
✅میان ملتهای مختلف بودهام. به هیچ قومی نشان شایستگی ندادهاند.
✅آدمها وقتی برای من وجود دارند که از پلهی خاصی از شعور بالاتر رفته باشند.
✅خوب و بدشان را با معیار معرفت میسنجیم. دنبال خوب نمیگردم.
✅آدم خوب یعنی آدم باشعور و آگاه.
✅با چنین آدمی، هم در خیابانهای نیویورک برخوردهام، و هم در کوچههای کاشان.
@MostafaTajzadeh
@Hazhirbook
✅میان ملتهای مختلف بودهام. به هیچ قومی نشان شایستگی ندادهاند.
✅آدمها وقتی برای من وجود دارند که از پلهی خاصی از شعور بالاتر رفته باشند.
✅خوب و بدشان را با معیار معرفت میسنجیم. دنبال خوب نمیگردم.
✅آدم خوب یعنی آدم باشعور و آگاه.
✅با چنین آدمی، هم در خیابانهای نیویورک برخوردهام، و هم در کوچههای کاشان.
@MostafaTajzadeh
@Hazhirbook
✍🏼زهرا عبدی
✅ما «ملت ایران» ملتی هستیم که ما را به سخت جانی مان این گمان نبود». سربچرخان و ببین اعراب، اسکندر، مغول ها و ... چگونه بر جنازه های ما اسب دواندند تا تاربه تار تن ما را از هم گسستند اما چیزی در وجود ما بود که نتوانستند آن را از بین ببرند و آن مفهوم «ملت ایران» بود. ما زیر چرخ ارابه ها بارها و بارها محو شدیم اما مفهوم «ملت ایران» را حفظ کردیم.
✅ این مفهوم را از هر قومی که بودیم، در جایی از تن خود حفظش کردیم که دست هیچ تباهی به آن نرسد. «کلان روایت های تحمیلی بر ما تاختند، قدرت های حاکم با شیوه های مختلف هویت سازی سعی در نابودی این مفهوم داشتند اما از نظر من هنوز این مفهوم در تن من و تو زنده است و زهدان ما نخشکیده. این همه کوچ اجباری هم نتوانسته این مفهوم را نابود کند. هر ایرانی بخشی از این مفهوم را در جایی از سرزمین وجودی خودش، باردار است و آن را حمل می کند. ممکن است این بارداری به طول انجامد اما این تاریخ هزاران ساله نشان داده ما این نطفه را، از چه روزگاران اخته ای گذر دادیم و دوباره از نو زادیمش. نشانه های بسیار بر این مدعا دارم که به مرور برایتان از آن خواهم نوشت. امروز آخرین روز تابستان است و این نهمین پاییزی است که گذر
پادشاه فصل ها» را ایران نبودم. بعد از مهاجرت به کانادا، زمستان ها و تابستان ها وبهارهایی را در ایران بودم اما به طرز غریبی هیچ پاییزی را در ایران نبودم.
✅کانادا کشوری است که افتخار خود را در چندملیتی و چندفرهنگی بودن خود می داند. در اولین روز ورود به ما دفترچه ای دادند که در آن از مهاجران تقاضا شده بود در خانه به زبان خود سخن بگویید و مگذارید فرزندان تان زبان و فرهنگ تان را از دست بدهند. اما با وجود این استقبال از هویت چندفرهنگی کانادایی، بیشتر مهاجرین به تمامی در فرهنگ میزبان حل می شوند. جشن ها و آیین های مناسبتی تقویمی خود را فراموش می کنند. من تمام این سال ها به ملیت های متفاوت خوب نگاه کردم (من نویسنده ام و یکی از مهم ترین ابزارهای شغل من نگاه کردن است. این هشت سال خیره نگریستن به فرهنگ ها، ذهنی مقایسه گر را به من داده است. فارغ از محبت من به فرهنگ ایرانی، باید به عنوان یک ناظر برایتان بگویم که ایرانیان از میان تمام انواع مهاجرین بیشتر از همه آیین های فرهنگی شان را پاس می دارند، اخبار کشورشان را دنبال می کنند و حتا بیشتر از قبل «ایرانی» اند. چرا؟ چون «ایران» بیشتر از آن که یک کشور باشد، یک «مفهوم» است.
✅ایران یک «آگاهی» است که در بطن من و توست. ایران یک «مفهوم» است که در جان تک تک ماست. #ایران #هویت ایرانی
https://www.instagram.com/p/CUIenGcpmn7/?utm_medium=copy_link
@MostafaTajzadeh
✅ما «ملت ایران» ملتی هستیم که ما را به سخت جانی مان این گمان نبود». سربچرخان و ببین اعراب، اسکندر، مغول ها و ... چگونه بر جنازه های ما اسب دواندند تا تاربه تار تن ما را از هم گسستند اما چیزی در وجود ما بود که نتوانستند آن را از بین ببرند و آن مفهوم «ملت ایران» بود. ما زیر چرخ ارابه ها بارها و بارها محو شدیم اما مفهوم «ملت ایران» را حفظ کردیم.
✅ این مفهوم را از هر قومی که بودیم، در جایی از تن خود حفظش کردیم که دست هیچ تباهی به آن نرسد. «کلان روایت های تحمیلی بر ما تاختند، قدرت های حاکم با شیوه های مختلف هویت سازی سعی در نابودی این مفهوم داشتند اما از نظر من هنوز این مفهوم در تن من و تو زنده است و زهدان ما نخشکیده. این همه کوچ اجباری هم نتوانسته این مفهوم را نابود کند. هر ایرانی بخشی از این مفهوم را در جایی از سرزمین وجودی خودش، باردار است و آن را حمل می کند. ممکن است این بارداری به طول انجامد اما این تاریخ هزاران ساله نشان داده ما این نطفه را، از چه روزگاران اخته ای گذر دادیم و دوباره از نو زادیمش. نشانه های بسیار بر این مدعا دارم که به مرور برایتان از آن خواهم نوشت. امروز آخرین روز تابستان است و این نهمین پاییزی است که گذر
پادشاه فصل ها» را ایران نبودم. بعد از مهاجرت به کانادا، زمستان ها و تابستان ها وبهارهایی را در ایران بودم اما به طرز غریبی هیچ پاییزی را در ایران نبودم.
✅کانادا کشوری است که افتخار خود را در چندملیتی و چندفرهنگی بودن خود می داند. در اولین روز ورود به ما دفترچه ای دادند که در آن از مهاجران تقاضا شده بود در خانه به زبان خود سخن بگویید و مگذارید فرزندان تان زبان و فرهنگ تان را از دست بدهند. اما با وجود این استقبال از هویت چندفرهنگی کانادایی، بیشتر مهاجرین به تمامی در فرهنگ میزبان حل می شوند. جشن ها و آیین های مناسبتی تقویمی خود را فراموش می کنند. من تمام این سال ها به ملیت های متفاوت خوب نگاه کردم (من نویسنده ام و یکی از مهم ترین ابزارهای شغل من نگاه کردن است. این هشت سال خیره نگریستن به فرهنگ ها، ذهنی مقایسه گر را به من داده است. فارغ از محبت من به فرهنگ ایرانی، باید به عنوان یک ناظر برایتان بگویم که ایرانیان از میان تمام انواع مهاجرین بیشتر از همه آیین های فرهنگی شان را پاس می دارند، اخبار کشورشان را دنبال می کنند و حتا بیشتر از قبل «ایرانی» اند. چرا؟ چون «ایران» بیشتر از آن که یک کشور باشد، یک «مفهوم» است.
✅ایران یک «آگاهی» است که در بطن من و توست. ایران یک «مفهوم» است که در جان تک تک ماست. #ایران #هویت ایرانی
https://www.instagram.com/p/CUIenGcpmn7/?utm_medium=copy_link
@MostafaTajzadeh
Instagram
Instagram
Forwarded from بنیاد فرهنگی مهندس مهدی بازرگان
🔴 بنیادگرایی دینی و شبح نظام خلافت
♻️ ابوطالب آدینه وند
@Bonyadbazargan
🔳 در ماه اخیر خبرها از قدرت گیری داعش در موزامبیک در جنوب شرقی قاره آفریقا بود. داعش پس از تصرف شهر پالما در این کشور ، ترور و وحشت را در آنجا به اوج رسانده است.
🔹نفوذ و گسترش داعش با اینکه پدیده ای جهانی است اما در هر گوشه جغرافیای جهانی عوامل عینی و ذهنی خاص خود را نیز دارد که البته اکنون سخن بر سر عوامل عینی و ذهنی خاص نیست بلکه در این یادداشت کوتاه به شبح برپایی خلافت در ذهنیت بخش بزرگی از مسلمانان به عنوان محملی برای گروههای اقتدارگرا توجه داده می شود.
🔳 پس از فروپاشی خلافت( امپراطوری) عثمانی همیشه نسبت دین و قدرت محل توجه و تامل متفکران و نیز عامه مسلمین بوده است و ذهنیت تبعیت دین از دولت و دولت دینی غلبه تاریخی داشته و هنوز پایدار است یعنی دولت شرعی که بتواند احکام شریعت را چنان که در سنت سلف بوده است برپا دارد و نه درازنای زمانه نسخی را موجب شده و نه دگرگونی ها و پیچیدگیهای جامعه جدید تغییری در حقوق و قوانین و سبک زيست پدید آورده است و همه چیز در ارجاع به سنت جمود یافته معنا می یابد.
🔹علاوه بر آن در کشاکش ۱۵۰ سال گذشته تکاپویی در واکنش به انحطاط جوامع اسلامی و تهاجم غرب و نیز روند پیشرونده مدرنیسم در جهان، در بین جوامع اسلامی و نیز متفکران آن شکل گرفته و پویش هایی را موجب شده است. در دنیای اسلام سه تکاپوی بزرگ جنبش اسلامی( اعم از نوگرایان و رفورماتورها تا سلفی ها) ، جنبش ناسیونالیستی و همچنین جنبش چپ مارکسیستی در قرن اخیر پویایی داشته است که البته در نگاه بسیاری از مسلمانان این پویش ها نتوانسته اند بر بحران های جوامع اسلامی چیره شوند و اوضاع مسلمانان را سامان دهند.
🔳 پاسخ بنیادگرایان در وضعیت بحرانی فروپاشی خلافت و مدرنیسم پیشرونده و غرب مهاجم و البته انحطاط تاریخی و فرهنگی چندین سده ، غیریت سازی در برابر مدرنیسم از طریق نفی آن و جاهلیت شمردن آن و مظاهرش بود . طیف بنیادگرای از جنبش اسلامی راه مقابله با آن را " شریعت" مداری دانستند چنانچه متفکرانی چون سید قطب براین باور بود.
🔹قطب مدرنیته را جاهلیت جدید می دانست که باید به تاسی از پیامبر به ستیز و "جهاد " با آن پرداخت و با کسب و تصرف قدرت، استقرار شریعت را رقم زد و با جهاد آن را توسعه داد و دولت و خلافتی اسلامی و عالم گیر برپا کرد. دگر نکته اینکه در نگاه بنیادگرا دیگر سخن از nation و جغرافیای سیاسی نیست و قرارداد سایس-پیکو نتوانست به تکوین دولت-ملت سازی در بین کشورهای مسلمان پس از فروپاشی عثمانی منجر شود بلکه به جای این تقسیمات تصنعی، هنوز مفهوم عقیدتی امت محل توجه است امتی که هر جا مسلمانی یا دست کم اکثریت مسلمانی هست آنجا را جغرافیای خود می داند و در نتیجه پی جوی تاسیس بخشی از نظام خلافتی فرویخته.
🔳 در این نگاه معطوف به تصرف قدرت، اسطورهِ خلافتِ عالمگیر بر ذهنیت بسیاری از مسلمانان چیره است و شبح خود را بر همه چیز من جمله خود شریعت انداخته است و عملا شریعت را تابع مقتضیات خود ساخته است اینچنین زمینه ذهنی آماده، درکنار عوامل عینی سیاسی و اجتماعی است که موصل را آماده پذیرش خلیفه خود خوانده ابوبکر البغدادی نمود. این پدیده به این نکته توجه می دهد که در رویکرد موید ملازمت دین و شریعت با قدرت، عموماً خواسته و یا ناخواسته این دین است که تابع مقتضیات قدرت می شود از این رو در تجربه تاریخی بشر و نیز جوامع اسلامی قرون پیش و اخیر، رویکرد اقتدارگرا، دین را تابع قدرت و سلطان و خلیفه می نماید بنابراین رویای دولت دینی به دین دولتی استحاله می یابد.
🔹استقرار خلافت و سلطانیسم اسلامی در طی قرون متمادی بخش مهمی از حافظه تاریخی مسلمانان است و خلافتهای اسلامی و سلاطین سنی و شیعه به مثابه "اسلام پناه" حضور داشتند. اما اکنون در جوامع اسلامی عموما حکومتهای سلطانی و یا ریاست جمهوریهای مادام العمر سکولار حضور دارند که در هم تنیده با جامعه خود نبوده و نیز فرایند دولت - ملت سازی در آنها روندی غیرطبیعی و سزارینی دارد و با هر تنش در قدرت مرکزی و یا اسقاط آن هویت های بنیادگرا یک آلترناتیو مهم هستند.
🔳 با وصف شرایط پیش گفته، شریعت استقرار یافته با جهاد به رویایی برای طیف از مطرودین اجتماعی و سیاسی با هویت اسلامی است. شبحی که تا قبل از جنایات آشکار برای بخشی از سلفی ها و سنت گرایان نیز دلبری داشت. اما این پرسش اساسی و معرفتی هنوز پا برجاست که نسبت بین دین(شریعت) و قدرت چیست؟ نسبت ادغام و تلازم یا نسبت تفکیک و احتراز نهادی؟ نسبت جدایی ستیزه جویانه و یا نسبت مدنی؟
🔷 کانال بنیاد فرهنگی مهندس مهدی بازرگان
@Bonyadbazargan
ادامه در لینک زیر :
https://bit.ly/2QSZ98C
#داعش
#بنیادگرایی
#خلافت_اسلامی
#سلطانیسم_اسلامی
https://t.me/iranfardamag
♻️ ابوطالب آدینه وند
@Bonyadbazargan
🔳 در ماه اخیر خبرها از قدرت گیری داعش در موزامبیک در جنوب شرقی قاره آفریقا بود. داعش پس از تصرف شهر پالما در این کشور ، ترور و وحشت را در آنجا به اوج رسانده است.
🔹نفوذ و گسترش داعش با اینکه پدیده ای جهانی است اما در هر گوشه جغرافیای جهانی عوامل عینی و ذهنی خاص خود را نیز دارد که البته اکنون سخن بر سر عوامل عینی و ذهنی خاص نیست بلکه در این یادداشت کوتاه به شبح برپایی خلافت در ذهنیت بخش بزرگی از مسلمانان به عنوان محملی برای گروههای اقتدارگرا توجه داده می شود.
🔳 پس از فروپاشی خلافت( امپراطوری) عثمانی همیشه نسبت دین و قدرت محل توجه و تامل متفکران و نیز عامه مسلمین بوده است و ذهنیت تبعیت دین از دولت و دولت دینی غلبه تاریخی داشته و هنوز پایدار است یعنی دولت شرعی که بتواند احکام شریعت را چنان که در سنت سلف بوده است برپا دارد و نه درازنای زمانه نسخی را موجب شده و نه دگرگونی ها و پیچیدگیهای جامعه جدید تغییری در حقوق و قوانین و سبک زيست پدید آورده است و همه چیز در ارجاع به سنت جمود یافته معنا می یابد.
🔹علاوه بر آن در کشاکش ۱۵۰ سال گذشته تکاپویی در واکنش به انحطاط جوامع اسلامی و تهاجم غرب و نیز روند پیشرونده مدرنیسم در جهان، در بین جوامع اسلامی و نیز متفکران آن شکل گرفته و پویش هایی را موجب شده است. در دنیای اسلام سه تکاپوی بزرگ جنبش اسلامی( اعم از نوگرایان و رفورماتورها تا سلفی ها) ، جنبش ناسیونالیستی و همچنین جنبش چپ مارکسیستی در قرن اخیر پویایی داشته است که البته در نگاه بسیاری از مسلمانان این پویش ها نتوانسته اند بر بحران های جوامع اسلامی چیره شوند و اوضاع مسلمانان را سامان دهند.
🔳 پاسخ بنیادگرایان در وضعیت بحرانی فروپاشی خلافت و مدرنیسم پیشرونده و غرب مهاجم و البته انحطاط تاریخی و فرهنگی چندین سده ، غیریت سازی در برابر مدرنیسم از طریق نفی آن و جاهلیت شمردن آن و مظاهرش بود . طیف بنیادگرای از جنبش اسلامی راه مقابله با آن را " شریعت" مداری دانستند چنانچه متفکرانی چون سید قطب براین باور بود.
🔹قطب مدرنیته را جاهلیت جدید می دانست که باید به تاسی از پیامبر به ستیز و "جهاد " با آن پرداخت و با کسب و تصرف قدرت، استقرار شریعت را رقم زد و با جهاد آن را توسعه داد و دولت و خلافتی اسلامی و عالم گیر برپا کرد. دگر نکته اینکه در نگاه بنیادگرا دیگر سخن از nation و جغرافیای سیاسی نیست و قرارداد سایس-پیکو نتوانست به تکوین دولت-ملت سازی در بین کشورهای مسلمان پس از فروپاشی عثمانی منجر شود بلکه به جای این تقسیمات تصنعی، هنوز مفهوم عقیدتی امت محل توجه است امتی که هر جا مسلمانی یا دست کم اکثریت مسلمانی هست آنجا را جغرافیای خود می داند و در نتیجه پی جوی تاسیس بخشی از نظام خلافتی فرویخته.
🔳 در این نگاه معطوف به تصرف قدرت، اسطورهِ خلافتِ عالمگیر بر ذهنیت بسیاری از مسلمانان چیره است و شبح خود را بر همه چیز من جمله خود شریعت انداخته است و عملا شریعت را تابع مقتضیات خود ساخته است اینچنین زمینه ذهنی آماده، درکنار عوامل عینی سیاسی و اجتماعی است که موصل را آماده پذیرش خلیفه خود خوانده ابوبکر البغدادی نمود. این پدیده به این نکته توجه می دهد که در رویکرد موید ملازمت دین و شریعت با قدرت، عموماً خواسته و یا ناخواسته این دین است که تابع مقتضیات قدرت می شود از این رو در تجربه تاریخی بشر و نیز جوامع اسلامی قرون پیش و اخیر، رویکرد اقتدارگرا، دین را تابع قدرت و سلطان و خلیفه می نماید بنابراین رویای دولت دینی به دین دولتی استحاله می یابد.
🔹استقرار خلافت و سلطانیسم اسلامی در طی قرون متمادی بخش مهمی از حافظه تاریخی مسلمانان است و خلافتهای اسلامی و سلاطین سنی و شیعه به مثابه "اسلام پناه" حضور داشتند. اما اکنون در جوامع اسلامی عموما حکومتهای سلطانی و یا ریاست جمهوریهای مادام العمر سکولار حضور دارند که در هم تنیده با جامعه خود نبوده و نیز فرایند دولت - ملت سازی در آنها روندی غیرطبیعی و سزارینی دارد و با هر تنش در قدرت مرکزی و یا اسقاط آن هویت های بنیادگرا یک آلترناتیو مهم هستند.
🔳 با وصف شرایط پیش گفته، شریعت استقرار یافته با جهاد به رویایی برای طیف از مطرودین اجتماعی و سیاسی با هویت اسلامی است. شبحی که تا قبل از جنایات آشکار برای بخشی از سلفی ها و سنت گرایان نیز دلبری داشت. اما این پرسش اساسی و معرفتی هنوز پا برجاست که نسبت بین دین(شریعت) و قدرت چیست؟ نسبت ادغام و تلازم یا نسبت تفکیک و احتراز نهادی؟ نسبت جدایی ستیزه جویانه و یا نسبت مدنی؟
🔷 کانال بنیاد فرهنگی مهندس مهدی بازرگان
@Bonyadbazargan
ادامه در لینک زیر :
https://bit.ly/2QSZ98C
#داعش
#بنیادگرایی
#خلافت_اسلامی
#سلطانیسم_اسلامی
https://t.me/iranfardamag
Telegraph
🔴 بنیادگرایی دینی و شبح نظام خلافت
💠 تقدیم به مهندس کیوان صمیمی آزاده در بند @iranfardamag 🔳 در ماه اخیر خبرها از قدرت گیری داعش در موزامبیک در جنوب شرقی قاره آفریقا بود. داعش پس از تصرف شهر پالما در این کشور ، ترور و وحشت را در آنجا به اوج رسانده است. 🔹نفوذ و گسترش داعش با اینکه پدیده ای…
📝📝📝 هنر گمشدۀ گوشکردن
— چرا دیگر تحمل شنیدن حرفهای هم را نداریم؟
✅گوشکردن هنر فراموششدۀ انسان معاصر است. بیماران از پزشکانی مینالند که حوصلۀ شنیدن حرفهایشان را ندارند، کارمندان از مدیرانی شکایت میکنند که اهمیتی به صحبتهایشان نمیدهند. این هنر زمانی ارزشمندتر میشود که بدانیم کلید متقاعدکردن دیگران در بسیاری از موارد نه صحبتکردن و نه حتی تملق، که گوشکردن است. در این شرایط همهمان چیزی برای آموختن از بتی بیگومب خواهیم داشت، زنی میانسال که توانست برای برقراری صلح سر صحبت را با شبهنظامیان جنگلی اوگاندا باز کند و آنقدر خوب به آنها گوش کند که این افسران عالیرتبۀ ارتش «مادر» صدایش کنند.
🔖 ۱۰۰۰ کلمه
⏰ زمان مطالعه: ۶ دقيقه
📌 ادامۀ مطلب را در لینک زیر بخوانید:
https://tarjomaan.com/barresi_ketab/10358/
@tarjomaanweb
@MostafaTajzadeh
— چرا دیگر تحمل شنیدن حرفهای هم را نداریم؟
✅گوشکردن هنر فراموششدۀ انسان معاصر است. بیماران از پزشکانی مینالند که حوصلۀ شنیدن حرفهایشان را ندارند، کارمندان از مدیرانی شکایت میکنند که اهمیتی به صحبتهایشان نمیدهند. این هنر زمانی ارزشمندتر میشود که بدانیم کلید متقاعدکردن دیگران در بسیاری از موارد نه صحبتکردن و نه حتی تملق، که گوشکردن است. در این شرایط همهمان چیزی برای آموختن از بتی بیگومب خواهیم داشت، زنی میانسال که توانست برای برقراری صلح سر صحبت را با شبهنظامیان جنگلی اوگاندا باز کند و آنقدر خوب به آنها گوش کند که این افسران عالیرتبۀ ارتش «مادر» صدایش کنند.
🔖 ۱۰۰۰ کلمه
⏰ زمان مطالعه: ۶ دقيقه
📌 ادامۀ مطلب را در لینک زیر بخوانید:
https://tarjomaan.com/barresi_ketab/10358/
@tarjomaanweb
@MostafaTajzadeh
📝📝📝غرب اگر خاستگاه دموکراسی هم باشد، قبلهگاه آن نیست
✍🏻ناصر دانشفر
✅رجوع به منابع علمی و یک کنکاش دم دستی در متون تاریخی نشان از آن دارد که طرح این مفهوم و مباحث پیرامون آن اگر چه به شکل آکادمیک، بیشتر در منطقه محصور به اروپای فعلی انجام گردیده است، اما به این منطقه اختصاص ندارد. شوربختانه دهه هاست که عده ای از اندیشمندان کشورهای جهان سومی بر این باور بوده و هستند که اردوگاه غرب و به ویژه آمریکا درد مردم سالاری دارند و برای نهادینه شدن آن حاضر به هزینه نیز می باشند. از این رو برخی حمله به عراق، لیبی، افغانستان و امثالهم را در این راستا تعبیر و تفسیر نموده و گشایش های نسبی در امورات آنها را دلایلی متقن برای این اعتقاد عنوان می نمودند. همین برداشت غلط باعث توسل برخی به کدخدای جهان برای تغییر در سرزمین مادری شده و گمان داشتند و دارند که امکان تغییر با اتکا به زر و زور بلوک غرب یک امر قابل تحقق است.
✅عصر ارتباطات و درز اخبار و اطلاعات دست اول باعث شد که به مرور این باور رنگ ببازد. در آخرین رخداد افتضاح افغانستان به عینه نشان داد که غرب جز به منافع نمی اندیشد و حاکمیت مردم در کشورهای دیگر دغدغه آنان نیست. این حقیر اعتقاد راسخ دارد که غرب نه تنها خواهان مردمسالاری در سرزمین های کم توسعه و یا توسعه نیافته نیست که برعکس به جد از استقرار دموکراسی در اینگونه کشورها هراسان و نگران است.
✅امروز بر همگان آشکار گشته که مدرسه حقانی این کارخانه طالبان ساز با حمایت همه جانبه آمریکا به امر تروریست پروری اشتغال داشته و دارد. مدتها در دوران اشغال افغانستان توسط شوروی، رهبران این کانون فساد، در غرب به عنوان مجاهد و انقلابیون مبارز تبلیغ می گردیدند. این یک اصل مسلم است که هر آنچه بکاری همان می دروی. اندیشه طالبانی که برای نیل به هدف واهی حاضر است هموطن را تکه تکه کند، هرگز از حمله به برجهای دوقلو ابایی ندارد. برای تغییر سمت و سوی جهاد فی سبیل الله کافی است مراد فرقه، نمود شیطان را عوض کرده، حکم تکفیر صادر و مژده بهشت جاویدان دهد. نمی دانم اما شاید افسار پاره کردن طالبان هم نقشه شوم امپریالیسم جهانی باشد. البته غور در تبعات رخداد ۱۱ سپتامبر این موضوع را بسیار محتمل و قریب به ذهن می گرداند. حفظ طالبانی که برای ادامه حیات در سالیان اخیر محتاج گوشه چشم عمو سام بوده، نشاندن آنها بر سر میز مذاکره، حذف دولت به ظاهر برآمده از صندوق رای، دیده فرو بستن به جنایات آنان در سراسر خاک همسایه شرقی ما به ویژه در دره پنجشیر و علی الخصوص هدیه دادن میلیاردها دلار سلاح های پیشرفته به یک گروه فاشیستی همگی حاکی از آن است که دستاوردهای بیست ساله مردم افغانستان در زمینه حقوق بشر و توسعه سیاسی برای آمریکا به اندازه پشیزی ارزش نداشته و آنچه مهم است آن است که این راهبرد منافع یانکی ها را تامین نماید.
@MostafaTajzadeh
📌متن کامل در لینک زیر :
https://bit.ly/3nZp9xE
✍🏻ناصر دانشفر
✅رجوع به منابع علمی و یک کنکاش دم دستی در متون تاریخی نشان از آن دارد که طرح این مفهوم و مباحث پیرامون آن اگر چه به شکل آکادمیک، بیشتر در منطقه محصور به اروپای فعلی انجام گردیده است، اما به این منطقه اختصاص ندارد. شوربختانه دهه هاست که عده ای از اندیشمندان کشورهای جهان سومی بر این باور بوده و هستند که اردوگاه غرب و به ویژه آمریکا درد مردم سالاری دارند و برای نهادینه شدن آن حاضر به هزینه نیز می باشند. از این رو برخی حمله به عراق، لیبی، افغانستان و امثالهم را در این راستا تعبیر و تفسیر نموده و گشایش های نسبی در امورات آنها را دلایلی متقن برای این اعتقاد عنوان می نمودند. همین برداشت غلط باعث توسل برخی به کدخدای جهان برای تغییر در سرزمین مادری شده و گمان داشتند و دارند که امکان تغییر با اتکا به زر و زور بلوک غرب یک امر قابل تحقق است.
✅عصر ارتباطات و درز اخبار و اطلاعات دست اول باعث شد که به مرور این باور رنگ ببازد. در آخرین رخداد افتضاح افغانستان به عینه نشان داد که غرب جز به منافع نمی اندیشد و حاکمیت مردم در کشورهای دیگر دغدغه آنان نیست. این حقیر اعتقاد راسخ دارد که غرب نه تنها خواهان مردمسالاری در سرزمین های کم توسعه و یا توسعه نیافته نیست که برعکس به جد از استقرار دموکراسی در اینگونه کشورها هراسان و نگران است.
✅امروز بر همگان آشکار گشته که مدرسه حقانی این کارخانه طالبان ساز با حمایت همه جانبه آمریکا به امر تروریست پروری اشتغال داشته و دارد. مدتها در دوران اشغال افغانستان توسط شوروی، رهبران این کانون فساد، در غرب به عنوان مجاهد و انقلابیون مبارز تبلیغ می گردیدند. این یک اصل مسلم است که هر آنچه بکاری همان می دروی. اندیشه طالبانی که برای نیل به هدف واهی حاضر است هموطن را تکه تکه کند، هرگز از حمله به برجهای دوقلو ابایی ندارد. برای تغییر سمت و سوی جهاد فی سبیل الله کافی است مراد فرقه، نمود شیطان را عوض کرده، حکم تکفیر صادر و مژده بهشت جاویدان دهد. نمی دانم اما شاید افسار پاره کردن طالبان هم نقشه شوم امپریالیسم جهانی باشد. البته غور در تبعات رخداد ۱۱ سپتامبر این موضوع را بسیار محتمل و قریب به ذهن می گرداند. حفظ طالبانی که برای ادامه حیات در سالیان اخیر محتاج گوشه چشم عمو سام بوده، نشاندن آنها بر سر میز مذاکره، حذف دولت به ظاهر برآمده از صندوق رای، دیده فرو بستن به جنایات آنان در سراسر خاک همسایه شرقی ما به ویژه در دره پنجشیر و علی الخصوص هدیه دادن میلیاردها دلار سلاح های پیشرفته به یک گروه فاشیستی همگی حاکی از آن است که دستاوردهای بیست ساله مردم افغانستان در زمینه حقوق بشر و توسعه سیاسی برای آمریکا به اندازه پشیزی ارزش نداشته و آنچه مهم است آن است که این راهبرد منافع یانکی ها را تامین نماید.
@MostafaTajzadeh
📌متن کامل در لینک زیر :
https://bit.ly/3nZp9xE
Telegraph
غرب اگر خاستگاه دموکراسی هم باشد قبله گاه آن نیست
✍🏻ناصر دانشفر ✅رجوع به منابع علمی و یک کنکاش دم دستی در متون تاریخی نشان از آن دارد که طرح این مفهوم و مباحث پیرامون آن اگر چه به شکل آکادمیک، بیشتر در منطقه محصور به اروپای فعلی انجام گردیده است، اما به این منطقه اختصاص ندارد. شوربختانه دهه هاست که عده ای…
Forwarded from ایران فردا
در_بارهی_افغانستان_نخستین_سفرم_بازآمدن_بود_کمال_اطهاری.pdf
1.2 MB
🔸جمهوری اسلامی نوپای افغانستان در نخستین آزمون چون پر کاهی فروافتاد، گویا سرابی در میانه بود. سادهترین برخورد این است که به صدور چند بیانیه در همین زمینه، یا نوشتن چند یادداشت تند و تیز، و تاکید بر راهحلهای انقلابی اکتفا کنیم.
🔹من بر این باورم که امکان جلوگیری از قدرتگیری طالبان اجتنابپذیر بوده است. پرداختن به این وظیفهای که به نظر میرسد که تاکنون نه روشنفکران رادیکال افغان و نه روشنفکران رادیکال دیگر کشورها از عهدهی آن برآمدهاند. بخصوص روشنفکران رادیکال ایران که همپیوندی فرهنگی و اجتماعی عمیق با افغانستان داشتهاند، میتوانستهاند بر توان تحلیل، تدوین برنامهی جایگزین و تشکیل بلوک تاریخی توسعهبخش توسط روشنفکران رادیکال افغان تاثیری مثبت بگذارند.
🔸در کشورهای منطقه مسائل مشترکی وجود دارد و تحلیل آنها در یک کشور و تدوین برنامهی جایگزین و تشکیل بلوک تاریخی مشترک آنها راهگشای رفع موانع توسعه در دیگر کشورها است؛ این یادداشت تنها یک جستار برای تدوین برنامهای پژوهشی دربارهی نحوهی بیرون آمدن افغانستان از دور باطل تاریخی خود و گام نهادن در راه توسعه است.
https://t.me/iranfardamag
🔹من بر این باورم که امکان جلوگیری از قدرتگیری طالبان اجتنابپذیر بوده است. پرداختن به این وظیفهای که به نظر میرسد که تاکنون نه روشنفکران رادیکال افغان و نه روشنفکران رادیکال دیگر کشورها از عهدهی آن برآمدهاند. بخصوص روشنفکران رادیکال ایران که همپیوندی فرهنگی و اجتماعی عمیق با افغانستان داشتهاند، میتوانستهاند بر توان تحلیل، تدوین برنامهی جایگزین و تشکیل بلوک تاریخی توسعهبخش توسط روشنفکران رادیکال افغان تاثیری مثبت بگذارند.
🔸در کشورهای منطقه مسائل مشترکی وجود دارد و تحلیل آنها در یک کشور و تدوین برنامهی جایگزین و تشکیل بلوک تاریخی مشترک آنها راهگشای رفع موانع توسعه در دیگر کشورها است؛ این یادداشت تنها یک جستار برای تدوین برنامهای پژوهشی دربارهی نحوهی بیرون آمدن افغانستان از دور باطل تاریخی خود و گام نهادن در راه توسعه است.
https://t.me/iranfardamag
Forwarded from کافه اشنو
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
من هزار سال بعد از مرگمم هم
فکر نمیکنم از ما گذشته
و اصلا یعنی چه؟
چرا تا هستیم از ما گذشته...
.
.
#بهرام_بیضایی
📼 از مستند «عیار تنها»
بخشی از جوابیهی بهرام بیضایی به مسعود کیمیایی که گفته بود:« بهرام همیشه ما را نصیحت میکرد و میگفت از ما که گذشت، به فکر بچههای ایران باشید».
.
@caffeeshno
فکر نمیکنم از ما گذشته
و اصلا یعنی چه؟
چرا تا هستیم از ما گذشته...
.
.
#بهرام_بیضایی
📼 از مستند «عیار تنها»
بخشی از جوابیهی بهرام بیضایی به مسعود کیمیایی که گفته بود:« بهرام همیشه ما را نصیحت میکرد و میگفت از ما که گذشت، به فکر بچههای ایران باشید».
.
@caffeeshno
Forwarded from تحکیم ملت
🔖 کتاب حکمرانیخوب و توسعه در آستانه انتشار
✍ ترجمهی مهدی مقدری
📍نشر نگاه معاصر
📌 این کتاب مهمترین یافتههای دانیل کافمن، از پیشگامان مطالعات حکمرانی در جهان را تبیین میکند و نشان میدهد چگونه بهبود شاخصهای حکمرانی به رشد درآمد کشورها، کاهش فساد، ثبات و نفی خشونت، ارتقای حاکمیت قانون، کیفیت نظارتی، شفافیت و پاسخگویی، و از همه مهمتر کارآمدی حکومت منجر میشود. همچنین، به نقش دموکراسی و حکمرانیخوب در پیشبرد توسعه، رشد اقتصادی، دموکراسی و حکمرانی منابع طبیعی، فضای مدنی، برابری و امنیت میپردازد.
📌 در سراسر کتاب با دادهها و تحلیلهای دست اول درباره مسئله ناپیدای حکمرانی روبهرو خواهید شد که به بسیاری از ابهامات، باورهای اشتباه و پرسشهای گوناگون پاسخ میدهد.
📌 با مطالعه این کتاب رازهای توسعهیافتگی و توسعه نیافتگی در سرتاسر دنیا، از خاورمیانه تا آمریکای جنوبی، از اروپا تا آسیای دور و از آفریقا تا آسیای مرکزی ملموستر میشود.
📌 کتاب به بحرانهای هستهای، نفرین منابع، بلایای طبیعی، فساد گسترده، خشونتهای ریشهدار، تبعیض و فقر و ... پرداخته است.
📌 رسانه تحلیلی _خبری تحکیم ملت 👇
🆔 @tahkimmelat
✍ ترجمهی مهدی مقدری
📍نشر نگاه معاصر
📌 این کتاب مهمترین یافتههای دانیل کافمن، از پیشگامان مطالعات حکمرانی در جهان را تبیین میکند و نشان میدهد چگونه بهبود شاخصهای حکمرانی به رشد درآمد کشورها، کاهش فساد، ثبات و نفی خشونت، ارتقای حاکمیت قانون، کیفیت نظارتی، شفافیت و پاسخگویی، و از همه مهمتر کارآمدی حکومت منجر میشود. همچنین، به نقش دموکراسی و حکمرانیخوب در پیشبرد توسعه، رشد اقتصادی، دموکراسی و حکمرانی منابع طبیعی، فضای مدنی، برابری و امنیت میپردازد.
📌 در سراسر کتاب با دادهها و تحلیلهای دست اول درباره مسئله ناپیدای حکمرانی روبهرو خواهید شد که به بسیاری از ابهامات، باورهای اشتباه و پرسشهای گوناگون پاسخ میدهد.
📌 با مطالعه این کتاب رازهای توسعهیافتگی و توسعه نیافتگی در سرتاسر دنیا، از خاورمیانه تا آمریکای جنوبی، از اروپا تا آسیای دور و از آفریقا تا آسیای مرکزی ملموستر میشود.
📌 کتاب به بحرانهای هستهای، نفرین منابع، بلایای طبیعی، فساد گسترده، خشونتهای ریشهدار، تبعیض و فقر و ... پرداخته است.
📌 رسانه تحلیلی _خبری تحکیم ملت 👇
🆔 @tahkimmelat
📝📝📝تفکر ایدئولوژیک چیست؟
✅بنده خدایی از سیاسیون فرموده اند:
«برخی کشورها به ما واکسن دادند تا خود کفا نشویم»
✅با تحلیل این گفته به اساس تفکر ایدئولوژیک می توان پی برد. «برخی کشورها» اگر به ما واکسن ندهند جنایتکارند چون میخواهند مردم ما از بیماری بمیرند. اگرهم به ما واکسن بدهند باز تبهکارند چون میخواهند ما خود کفا نشویم.
✅پس «آنها» در هرصورت مقصرند، چه زمانیکه کاری را انجام ندهند و چه زمانیکه همان کار را انجام بدهند. تفکر ایدئولوژیک تسلیم پیشداوری مشخصی است که واقعیات را براساس آن تفسیر و داوری میکند. تفکر ایدئولوژیک مبتنی بر گزاره های ابطال ناپذیر و بریده از واقعیات است. تفکر ایدئولوژیک چالشی در برابر عقل سلیم یا عقل عقلایی است.
@MostafaTajzadeh
✅بنده خدایی از سیاسیون فرموده اند:
«برخی کشورها به ما واکسن دادند تا خود کفا نشویم»
✅با تحلیل این گفته به اساس تفکر ایدئولوژیک می توان پی برد. «برخی کشورها» اگر به ما واکسن ندهند جنایتکارند چون میخواهند مردم ما از بیماری بمیرند. اگرهم به ما واکسن بدهند باز تبهکارند چون میخواهند ما خود کفا نشویم.
✅پس «آنها» در هرصورت مقصرند، چه زمانیکه کاری را انجام ندهند و چه زمانیکه همان کار را انجام بدهند. تفکر ایدئولوژیک تسلیم پیشداوری مشخصی است که واقعیات را براساس آن تفسیر و داوری میکند. تفکر ایدئولوژیک مبتنی بر گزاره های ابطال ناپذیر و بریده از واقعیات است. تفکر ایدئولوژیک چالشی در برابر عقل سلیم یا عقل عقلایی است.
@MostafaTajzadeh