فردای بهتر (مصطفی تاجزاده)
44.8K subscribers
10.9K photos
3.44K videos
520 files
29.6K links
✳️کانال تلگرامی «فردای بهتر» با منش اصلاح‌طلبانه با ارائه رویکردی تحلیلی تلاش دارد به گسترش دموکراسی و بسط چندصدایی در جامعه ایران به امید فردایی بهتر برای ایران و ایرانیان قدم بردارد.

اینستاگرام: https://instagram.com/seyed.mostafa.tajzade
Download Telegram
📝📝📝معرفت پشه‌هاي آنافل بيشتر از ماست / ما چه می دانیم جانبازی چیست
✍️ رحیم قمیشی
برای دیدن یکی از دوست های جانبازم، رفته بودم آسایشگاه امام خمینی (ره) که در شمالی ترین نقطه تهران است.
فکر می کردم از مجهزترین آسایشگاه های کشور باشد. که نبود. بیشتر به خانه ای بزرگ شبیه بود. دوستم نبودش، فرصتی شد به اتاق ها سری بزنم.
اکثر جانبازها آنجا قطع نخاع بودند، برخی قطع نخاع گردنی، یعنی از گردن به پایین حرکت نداشتند، بسیاری از کمر، بعضی نابینا بودند، بعضی جانباز از دو دست. و من چه می دانستم جانبازی چیست، و چه دنیایی دارند آن ها...
جانبازی که 35 سال بود از تخت بلند نشده بود پرسید؛ "کاندیدا شده ای! آمده ای عکس بگیری؟" گفتم نه!
ولی چقدر خجالت کشیدم. حتی با دوربین موبایلم هم تا آخر نتوانستم عکسی بگیرم.
می گفت اینجا گاه مسئولی هم می آید، البته خیلی دیر به دیر، و معمولا نزدیک انتخابات!
همه اینها را با لبخند و شوخی می گفت. هم صحبتی گیر آورده بود، من هم از خدا خواسته!
نگاه مهربان و آرام اش به من تسلی می داد.
خیلی زود رفیق شدیم. وقتی فهمید در همان عملیاتی که او ترکش خورده من هم بوده ام.
پرسیدم خانه هم می روی؟ گفت هفته ای دو هفته ای یک روز، نمی خواست باعث مزاحمت خانواده اش باشد!
توضیح می داد خانواده های همه جانبازهای قطع نخاع دیگر بیمار شده اند، هیچکدام نیست دیسک کمر نگرفته باشند. پرسیدم اینجا چطور است؟
شکر خدا را می کرد، بخصوص از پرسنلی که با حقوق ناچیز کارهای سختی دارند. یک جور خودش را بدهکار پرسنل می دانست.
یاد دوست شهیدم اسماعیل فرجوانی افتادم. دستش که عملیات والفجر هشت قطع شده بود نگران هزینه های بیمارستانی بود، نکند زیاد شوند! گفتم: بی حرکت دست و پا خیلی سخت است، نه؟
با خنده می گفت نه! نکته تکاندهنده و جالبی برایم تعریف کرد، او که نمی توانست پشه ها را نیمه شب از خودش دور کند، می گفت با پشه های آنجا دیگر دوست شده است...
پشه های آنافل را می گفت.
"نیمه شب ها که می نشینند روی صورتم، و شروع می کنند خون مکیدن، بهشان می گویم کافیست است دیگر!" می گفت خودشان رعایت می کنند و بلند می شوند، نگاهم را که می بینند! شانس آوردم اشک هایم را ندید که سرازیر شده بودند.
نوجوان بوده، 16 ساله که ترکش به پشت سرش خورده و الان نزدیک 50 سالش شده بود.
و سال ها بود که فقط سقف بی رنگ و روی آسایشگاه را می دید. آخر من چه می دانستم جانبازی چیست! صدای رعد و برق و باران از بیرون آمد، کمک کردم تختش را تا بیرون سالن بیاوریم، تا باران نرمی که باریدن گرفته بود را ببیند.
چقدر پله داشت مسیر! پرسیدم آسایشگاه جانبازهای قطع نخاع که نباید پله داشته باشد. خندید و گفت اینجا ساختمانش مصادره ای است و اصلا برای جانبازها درست نشده.
خیلی خجالت کشیدم. دیوارهای رنگ و رو رفته آسایشگاه، تخت های کهنه، بوی نم و خفگی داخل اتاق ها... هر دقیقه اش مثل چند ساعت برایم می گذشت.
به حیاط که رسیدیم ساختمان های بسیار شیک روبرو را نشانم داد. ساختمان هایی که انگار اروپایی بودند. می گفت اینها دیگر مصادره ای نیستند، بسیاری از این ساختمان ها بعد از جنگ ساخته شده، و امکاناتش خیلی بیشتر از آسایشگاه های جانبازهاست.
نمی دانستم چه جوابش را بدهم. تنها سکوت کردم.
می گفت فکر می کنی چند سال دیگر ما جانبازها زنده باشیم؟ یکه خوردم. چه سئوالی بود! گفتم چه حرفی می زنی عزیزم، شما سرورِ مایید، شما افتخار مایید، شما برکت ایرانید، همه دوستتان دارند، همه قدر شما را می دانند، فقط اوضاع کشور این سال ها خاص است، مشکلات کم شوند حتما به شما بهتر می رسند.
خودم هم می دانستم دروغ می گویم. کِی اوضاع استثنایی و ویژه نبوده؟ کِی گرفتاری نبوده. کِی برهه خاص نبوده اوضاع کشور... چند دقیقه می گذشت که ساکت شده بود، و آن شوخ طبعی سابقش را نداشت. بعد از اینکه حرف مرگ را زد.
انگار یاد دوستانش افتاده باشد. نگاهش قفل شده بود به قطره های ریز باران و به فکر فرو رفته بود.
کاش حرف تندی می زد!
کاش شکایتی می کرد!
کاش فریادی می کشید و سبک می شد!
و مرا هم سبک می کرد!
یک ساعت بعد بیرون آسایشگاه بی هدف قدم می زدم. دیگر از خودم بدم می آمد. از تظاهر بدم می آمد. از فراموش کاری ها بدم می آمد. از جنگ بدم می آمد. از جانباز جانباز گفتن های عده ای و تبریک های بی معنای پشتِ سر هم. از کسانی که می گویند ترسی از جنگ نداریم
همان ها که موقع جنگ در هزار سوراخ پنهان بودند. و این روزها هم، نه جانبازها را می بینند
نه پدران و مادران پیر شهدا را...
بدم می آمد از کسانی که نمی دانند ستون های خانه های پر زرق و برقشان چطور بالا رفته!
از کسانی که جانبازها را هم پله ترقی خودشان می خواهند!
کاش بعضی به اندازه پشه های آنافل معرفت داشتند
وقتی که می خوردند، می گفتند کافیست!
و بس می کردند...
و می رفتند...
ما چه می دانیم جانبازی چیست!
@ghomeishi3
@MostafaTajzadeh
☑️روز جانباز مبارک
🔸عکس: مهدی مریزاد


@rohani96qom
@MostafaTajzadeh
Forwarded from امتداد
sedaye emtedad ghalibaf shenasi
رادیو امتداد- شماره سیزدهم - بخش دوم

رفتار شناسی انتخاباتی قالیباف
در گفتگو با عباس عبدی و احمد شیرزاد

پايگاه خبري تحليلي #امتداد 🇮🇷
@emtedadnet
📝📝📝شورای ناشفاف؛ ناظر ناتوان
✍️علی پیرحسین‌لو
این روزها همه از لزوم مبارزه با فساد و سوءاستفاده در شهر و شهرداری تهران سخن می‌گویند و از شورای پنجم شهر تهران انتظار دارند که این هدف را اولویت اصلی خود قرار دهد. آنها استدلال می‌کنند که شهردار تهران از قدرت بی‌مهار و ثروت نجومی بهره‌مند است که بسیاری از وزارتخانه‌ها ندارند و بالاتر از آن اختیار گسترده و دست بازی در هزینه‌کرد این منابع دارد که وزیران دولت هم ندارند. مطرح‌کنندگان این بحث حق دارند، اما غالبا توجه نمی‌کنند که صرف گفتن آن نیاز و این معضل کافی نیست و کاری از پیش نمی‌برد؛ باید دید چرا شورای شهر چهارم نتوانسته است در این زمینه حتی کوچکترین ایفای نقش موثری داشته باشد.
اگر از اعضای اصلاح‌طلب شورای فعلی شهر بپرسیم، می‌گویند ما در اقلیت بودیم و رئیس شورا حتی به اندازه‌ یک اقلیت ١٣ نفر از ٣١ نفر هم به ما اجازه‌ اعمال نظر و اثر نمی‌داد. این عذر البته برای کسانی که سابقه‌ سیاسی و صبغه تشکیلاتی دارند، مسموع و مقبول نیست اما به‌ هر حال مطرح می‌شود.
اگر از همراهان دیرین و کارکنان کهنه‌کار شهرداری و شورا هم بپرسیم، پاسخ‌شان این است که تا بوده همین بوده و فساد و ایرادات، ساختاری شده و کار زیادی نمی‌شود، کرد. اگر از ناظران بیرونی هم بپرسیم، احتمالا به ضعف‌ها و نارسایی‌های قانونی استناد می‌کنند تا استدلال کنند که شورا در اختیارات گسترده و مطلق‌العنانی شهردار تهران و پیچیدگی‌های نهاد شهرداری کار خاصی نمی‌تواند از پیش ببرد.
اشاره به یک مصداق به خوبی می‌تواند نشان دهد که چرا و چگونه برخلاف همه‌ توجیهات مذکور، شورای چهارم درواقع نه‌تنها در برابر موقعیت فسادانگیز شهردار و شهرداری مقاومت نکرد بلکه با آن همراه شد.
اواخر تیر‌ سال گذشته، طرحی در صحن علنی شورای شهر مطرح شد که امضای ٢٢ عضو شورا (از ٣١ نفر) زیر آن بود. موضوع طرح لغو بخشی از اختیارات غالبا مالی بود که اعضای شورای شهر تهران در نخستين دوره به شهردار تفویض کرده بودند. این طرح، همسویی آشکاری با قانون و منافع مردم داشت. قانون شوراها در چند بند از ماده‌ ٧١ تصریح می‌کند که تصویب بودجه (و نیز اصلاح و متمم آن)، معاملات و عوارض شهری برعهده‌ شورای شهر است. تبصره‌ ذیل بند ١٤ این ماده اما به شورا اختیار داده که بخشی از این اختیار را با تعیین سقف مالی به شهردار تفویض کند. در این بند تصریح شده که شورا «می‌تواند» چنین کند، اما عجیب است که مخالفان طرح مذکور، این طرح را غیرقانونی می‌خوانند و با همین بهانه طرح به کشوی میز رئیس شورا منتقل می‌شود.
اما یک اتفاق قابل تأمل در این جلسه می‌افتد که پشت پرده‌ شورای چهارم را به خوبی نشان می‌دهد: وقتی جلسه‌ شورای شهر غیرعلنی می‌شود، تعداد موافقان از ٢٢ نفر به ١١ نفر کاهش می‌یابد. اسامی ١١ نفری که پس از غیرعلنی شدن جلسه، امضای خود را از طرحی که موجب نارضایتی محمدباقر قالیباف شده پس گرفته‌اند، مشخص است؛ سه نفر از آنها عضو فراکسیون اصلاح‌طلبان هستند! بگذریم از این‌که دو نفر از هفت عضو شورا که از ابتدا با این طرح مخالف بوده‌اند، نیز عضو فراکسیون اصلاح‌طلبان بوده‌اند؛ دو نفری که ظاهرا اصلاح‌طلب بوده‌اند اما در عمل همیشه در صف نخست حمایت از شهردار فعلی قرار گرفته‌اند. طبعا مردم حق دارند بدانند که اینها کیستند؛ به‌ویژه کسانی که به محض غیرعلنی شدن جلسه نظر خود را برمی‌گردانند و خصوصا آنها که نام اصلاح‌طلب را یدک می‌کشند اما حضورشان کام قالیباف را شیرین می‌کند.
اما مهمتر این است که چه شرایط و روابطی حاکم است که اعضای شورا اینگونه از محقق‌کردن وظیفه‌ نظارتی خود بر شهردار و شهرداری ناتوان نشان می‌دهند. کار که به اینجا می‌رسد، نه تکرار کلیدواژه‌ پاکدستی راهگشاست و نه سر تکان‌دادن و تأسف خوردن از فراگیرشدن فساد.
باید راه‌حل ارایه داد و در وضعیتی که بعد از رأی‌دادن و تا انتخابات بعدی، مردم هیچ امکانی برای کنترل نمایندگان خود در شورا ندارند و از احزاب پاسخگو هم فعلا خبری نیست، عجالتا تنها و مهمترین وعده‌ای که باید از نامزدهای شورای بعدی گرفت، سه مورد است: شفافیت، شفافیت و شفافیت.
نخستين گام برای شفاف‌کردن فعالیت‌های این حوزه هم شفاف‌کردن فرآیندهای داخل خود شوراست. وب‌سایت شورای شهر تهران که در آن هیچ اثری از طرح‌ها، دستور جلسات، مشروح مذاکرات و جزییات تذکرها و نطق‌ها و... دیده نمی‌شود، نماد نمایانِ نبود شفافیت در شوراست. یکشنبه‌های غیرعلنی شورای شهر تهران، مصداق عیان پنهانکاری در نهادی است که مردم قبل از همه از آن توقع صداقت و شفافیت دارند. اینهاست که درواقع شورا را ناتوان از کنترل روابط فسادآمیز در شهرداری کرده است؛ وگرنه صداقت و صراحت با مردم سخت نیست، اگر بخواهیم.
@MostafaTajzaded
Forwarded from امتداد
آیین افتتاح ستاد شمال شهر امتداد - ستاد انتخاباتی حزب اتحاد ملت ایران اسلامی ‌منطقه اصفهان
با همکاری کمیته اقوام ستاد حسن روحانی
سخنران: محمد کیانوش‌راد
پايگاه خبري تحليلي #امتداد 🇮🇷
@emtedadnet
Forwarded from امتداد
Audio
🎙 فایل صوتی گفت و گوی کامل محمود صادقی

#اينستالايوروحاني٩٦
#محمودصادقی

پايگاه خبري تحليلي #امتداد 🇮🇷
@emtedadnet
📝📝📝 رييس جمهور خوب چه ويژگى هايى دارد ؟

✍️️مرتضى ايمانى راد

1- بداند كه توسعه يك پديده خودجوش و پديدارشدنى emerging است نه يك پديده طراحى شدنى . در نتيجه لازم است كار اصلى سياست برداشتن موانع باشد. چون توسعه موتور داخلى و روشن خودش را دارد.
2- بداند كه توسعه و رشد در يك كشور پديده اى يكتا است و لذا قابل الگو بردارى نيست . بنابراين توسعه در ايران مسير خاص و يكتاى خود را دارد.
3- بداند كه استراتژى هاى اقتصادى در ايران از دل چالشهاى اقتصادى و اجتماعى داخلى و رويارويى هاى بين المللى بيرون مى آيد نه از دلِ برنامه هاى از قبل طراحى شده پنج ساله
4- بداند كه بقاى سياسى كشور وابسته به رشد و توسعه كشور است و لذا رشد و توسعه را فداى بقاى سياسى نكند.
5- بداند كه روابط علّى اقتصادى از دل مطالعات و تئوريهاى اقتصادى بيرون مى آيد ، نه از طريق مشاهده . بنابراين بهتر است كه به علم اقتصاد و يافته هاى آن تكيه كند. عليّت أساسا قابل مشاهده نيست ، به همين دليل است كه همه به راحتى همزمانى را با عليت اشتباه ميگيرند.
6- بداند كه اقتصاد يك پديده خودجوش و پديدار شدنى است و اين پديده ها با كنترل تخريب مى شوند. بنابراين آزادى كلمه كليدى انسان ، سازمان و كشور است .
7- در نتيجه براى يك سيستم پويا و زنده نبايد برنامه ، آنهم بلند مدت نوشت . كافى است هوشمندى سياستمداران و سياستگذاران با اتكاء به سيستم هاى قدرتمند هوشمند بالا برود.
8- بداند كه نگاه خودش يك مدل از واقعيت است و نه خود واقعيت . در نتيجه بداند كه هر چه به صداهاى مختلف ، چه موافق و چه مخالف ، گوش دهد ، واقعيت بيشتر برايش نمود پيدا ميكند و در سياست ها موفق تر عمل ميكند.
9- بداند كه اقتصاد ابزار نيست و لذا نبايد در خدمت سياست قرار گيرد. اين سياست است كه بايد در خدمت اقتصاد قرار گيرد. اقتصاد با تار و پود زندگى مردم درآميخته است و نقش مهمى در تحولات سياسى و اجتماعى كشور دارد. بدون قدرت گيرى اقتصاد ، سياست نميتواند قدرتمند باشد.
10- بداند كه در حوزه هاى اجتماعى اقتصادى اصل "عدم قطعيت " جارى است و لذا از تحكم بر اقتصاد و عاملين اقتصادى پرهيز كند. نگاه خودش را با واقعيت يكى نداند و آنقدر تجسس و تحقيق كند تا واقعيت نمايان شود. بنابراين مشخص است كه اقتصاد ماشين نيست و لذا هر سياستى ممكن است بنا بر مسايل مختلف تبديل به خلاف خود شود. لذا رييس جمهور خوب هميشه به دنبال تاييد سياستهاى خود نيست ، بلكه دنبال اين است كه سياست به نتيجه خود رسيده است يا نه .
11- بداند كه اقتصاد خود جوش است و بنابراين تنها تواناييهاى داخلى عنصر اساسى تحول است . ولى اين پديده بدون تعامل با نظام جهانى ناتوان مى شود. سيستم هاى زنده و پويا با تعامل بزرگ ميشوند ، بلوغ پيدا ميكنند و قدرتمند مى شوند.
12- فرمول اصلى يك اقتصاد بهره ورى ، كارآمدى و اثر بخشى و در نهايت دست يافتن به قدرت رقابت پذيرى بين المللى است . با اين فرمول رييس جمهور خوب نبايد اقتصاد را به يك سيستم حمايتى تبديل كند ، مگر اينكه گذرا و همراه با نظريه اقتصادى باشد. اقتصاد عرصه اى براى رقابت است نه حمايت .

هفتم ارديبهشت ٩٦

@MostafaTajzaded
Forwarded from امتداد
sedaye emtedad ghalibaf shenasi
رادیو امتداد- شماره سیزدهم - بخش دوم

رفتار شناسی انتخاباتی قالیباف
در گفتگو با عباس عبدی و احمد شیرزاد

پايگاه خبري تحليلي #امتداد 🇮🇷
@emtedadnet
ربات تلگرامی زیرلوگوی کمپین دوباره ایران راروی تصویر پروفایل کاربران متناسب باالگوی دایره شکل تلگرام اضافه می‌کند
@dobare_Iran_Bot
@MostafaTajzaded
📝📝📝آيا اصولگراها مى توانند ٥ يا ٦ ميليون شغل ايجاد كنند ؟

✍️️سیامک قاسمی

يكي از چالشى ترين شعارهاى كانديداهاىاصولگرا در انتخابات پيش روى ايجاد بين ٥ يا ٦ ميليون شغل تازه در طى ٤ سال آينده است . طبيعى است كه در حالى كه طبق آمارها نرخ بيكارى به ١٢.٥ درصد و نرخ بيكارى جوانان به ٢٨ درصد رسيده است ، شعار ايجاد اشتغال چند ميليونى بسيار مى تواند براى پيروزى در انتخابات جذاب باشد .

اما حقيقتا چگونه مى توان اشتغال ميليونى ايجاد كرد ؟ نرخ بيكارى يا ايجاد اشتغال در اقتصاد يك شاخص پس نگر يا lagging indicator است . بدين معنى كه بقيه متغيرهاى مهم اقتصادى همانند نرخ رشد اقتصادى و نرخ تورم بايد در يك شرايط مطلوب قرار گيرند تا در سيكل بعدى اقتصادى منجر به كاهش بيكارى و ايجاد اشتغال شود . پس به نوعى وعده ايجاد اشتغال ميليونى با هدف جذب راى بيكاران، از نظر اقتصادى وعده ايجاد نرخ رشد اقتصادى پايدار و مستمر است . اما سوال اساسي اين است كه زير ساخت هاى فرااقتصادى ايجاد نرخ رشد اقتصادى پايدار در ايران چيست ؟ آيا اصولگرايان از نظر پارادايمى امكان ايجاد اتمسفر نرخ رشد اقتصادى پايدار و مستمر در اقتصاد ايران را دارند ؟

واقعيت هاى اقتصاد ايران در طى سالهاى اخير اين است كه ما به دليل سياست هاى پولى و مالى دولت نهم و دهم دچار انبساط و بسط ظرفيت هاى توليد و عرضه در اقتصاد فراتر از ظرفيت هاى تقاضا واقعى اقتصاد شده ايم و به نوعى ظرفيت تقاضاى داخلى اقتصاد ايران كه عمدتا شامل تقاضاى مصرفى خانوار، تقاضاى مصرفى دولت و سرمايه گذارى هاى تازه است، كمتر از حدى است كه بتواند چرخ اقتصاد ايران را وارد يك دوره رشد مستمر كند . در چنين شرايطى است كه مى توان گفت اقتصاد ايران براى داشتن نرخ هاى رشد مستمر نزديك به ٨ درصد و به دنبال ايجاد اشتغال در حد چند ميليون نياز به ايجاد موج تقاضاى تازه در اقتصاد دارد و آن تقاضاى خارجى است .

به طور خلاصه مى توان گفت شعار اشتغال چند ميليونى اصولگراها محقق نمى شود، مگر شعار و هدف اصلى دولت هايشان توسعه صادرات و به بيان ديگر باز كردن درهاى كشور بر روى جهان باشد . و اينجا اين سوال اساسي مطرح مى شود كه آيا باز كردن درهاى كشور بر روى جهان و بسط روابط سياسي و فرهنگى و اقتصادى با همه جهان و پرهيز از هرگونه ايجاد تنش در روابط بين الملل منطقه اى و جهانى در پارادايم سياسي جريان اصولگراى كشور قرار دارد؟!

واضح است كه هيچ كشورى نمى تواند وارد فاز توسعه صادرات يا ايجاد تقاضاى تازه براى اقتصادش براى رسيدن به اشتغال چند ميليونى شود و همزمان به دنبال ايجاد تنش با همسايگان و جهان سياسي خودش باشد .

به نظر نگارنده در دوره كاهش قيمت جهانى نفت و درآمدهاى نفتى ايران در طى سالهاى گذشته و احتمالا آينده و در شرايط ادامه ركود و ناتوانى سطح تقاضاى داخلى اقتصاد ايران براى ورود اقتصاد ايران به دوره نرخ رشد اقتصادى مستمر، هيچ راهى جز توسعه صادرات و باز كردن درهاى كشور بر روى جهان و شركت هاى خارجى و پيوستن به قطار نظام جهانى براى رسيده به اشتغال چند ميليونى نمى ماند و اين پيوستن از اساس با بنيان سياسي جريانى كه استقلال با تعريف دهه هفتادى ميلادى آن و مقابله با نظام سلطه و حاكم بر جهان را رگ حيات خود مى داند در تضاد است و همچنان معتقدم كه شعار اشتغال ٥ يا ٦ ميليونى كانديداهاى اصولگرا همانند شعار ٢.٥ برابر كردن درآمدهاى كشور در طى ٤ سال، حداكثر تا روز انتخابات ٢٩ ارديبهشت دوام خواهد داشت و اين شعارها نيز در ادامه بازار داغ عوامگرايي انتخاباتى تنها با هدف جذب راى طبقات فرودست جامعه مطرح شده است .

هشتم ارديبهشت ١٣٩٦

@MostafaTajzaded
Forwarded from امتداد
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
رشد چشمگير توليد و صادرات نفت سند آشكار تدبير دولت اعتدال

پايگاه خبري تحليلي #امتداد 🇮🇷
@emtedadnet
📝📝📝پیشینه روز معلم در ایران

❗️مطلب وارده

در روز 12 اردیبهشت سال 1340 خورشیدی معلمان کشور جهت احقاق حقوق حقه خود و به رهبری زنده یاد محمد درخشش دست به اعتراض و اعتصاب سراسرس زدند.
معلمین تهران در روز 12 اردیبهشت قصد ورود به محوطه وزارت فرهنگ واقع در خیابان اکباتان را داشتند که از ورود آنان جلوگیری به عمل آمد.
معلمان روانه میدان بهارستان گردیدند و جلو ساختمان مجلس روی زمین به تحصن نشستند.
پلیس برای متفرق کردن آنان از ماشین آبپاش استفاده کرد ولی معلمان از جای خود تکان نخوردند.

دکتر خانعلی دبیر 29 ساله دبیرستان جامی به اتفاق چند دانش آموز به بالای ماشین آبپاش رفته و جهت شیلنگ را عوض کردند.
آنگاه پلیس شروع به تیر اندازی هوایی کرد ولی باز معلمان از جای خود بر نخواستند.
سرهنگ شهرستانی رییس کلانتری 2 اقدام به شلیک نمود که دکتر خانعلی مورد اصابت گلوله قرار گرفت که در بیمارستان در گذشت.
محمد درخشش رییس جامعه معلمان ایران و رهبر اعتصاب دستگیر و به زندان افتاد.

از این به بعد اعتراض رنگ سیاسی گرفت و معلملن 4 شرط برای پایان اعتصاب بشرح زیر اعلام کردند:
١-سقوط دولت شریف امامی
2-مجازات قاتل دکتر خانعلی
3-آزادی درخشش
4-ترمیم حقوق معلمان طبق طرح باشگاه مهرگان.
روز 15 اردیبهشت شریف امامی استعفا داد و دکتر علی امینی مامور تشکیل کابینه گردید و درخشش از زندان آزاد گردید.
روز 18اردیبهشت معلمان در باشگاه مهرگان کانون معلمان ایران اجتماع کرده و طی قطع نامه ای روز 12 اردیبهشت را به خاطر اعتصاب موفقیت آمیز خود و گرامی داشت وکتر خانعلی روز معلم اعلام نمودند و قرار شد که هر سال در چنین روزی تمام مدارس کشور برای بزرگداشت دکتر خانعلی تعطیل گردد.
در همین روز دکتر امینی در باشگاه مهرگان حضور یافت و به معلمان قول افرایش حقوق آنان را داد ولی معلمین نپذیرفتند و اعلام کردند که هیچ کس را به جز درخشش به عنوان وزیر فرهنگ نمی پذیرند.
روز 22 اردیبهشت درخشش به وزارت فرهنگ منصوب و اشل حقوق معلملن با حقوق مهندسین مساوی و به تصویب هیات وزیران رسید و به این ترتیب اعتصاب 10 روزه معلمان پایان یافت و روز 23 اردیبهشت معلمان به کلاسها رفتند.
دو سال مراسم روز معلم برگزار گردید ولی در تقویم ایران ثبت نگردید و کم کم به فراموشی سپرده شد. تا آنکه در سال 1358 معلمین در صدد زنده کردن 12 اردیبهشت به عنوان روز معلم بر آمدند که مصادف شد با شهادت آیت الله مطهری که در شامگاه روز 11 اردیبهشت ترور شدند.
دولت وقت با یک روز تاخیر 12 اردیبهشت را روز شهادت آیت الله مطهری و روز معلم اعلام کرد و به این ترتیب روز معلم تثبیت شد.
مناسفانه بسیاری از معلمین و دانش آموزان و اولیاءآنها فکر میکنند که روز معلم فقط به خاطر شهادت آقای مطهری است و از پیشینه آن خبر ندارند.متاسفانه نام کتر خانعلی معلم مبارز که جان خود را در راه احقاق حقوق و منزلت معلمان از دست داد در هیچ کدام از رسانه های گفتاری و نوشتاری و تصویری دیده نمی شود ولی در دل تاریخ ایران ثبت شده و تا ابدباقی خواهد ماند


🌷پیشاپیش روز معلم بر معلمین عزیز و دلسوز و آگاه ایران مبارک باد.

@MostafaTajzaded
Forwarded from برجام نیوز
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
📹 روحانی: اگر #برجام نبود هیچ وقت پالایشگاه ستاره خلیج فارس راه اندازی نمیشد!
پیش از #برجام همه قطعات خریداری شده آن توقیف بودند!
🆔 @BARJAMNA
✍️️سهندايرانمهر

🔹ایسنا: #جبهه_اصولگرایان_معتدل برای حمایت از حسن #روحانی با حضور #ناطق_نوری تشکیل شد.

🔹کافی است جزو رای دهندگان انتخابات 76 باشید و فضای دوقطبی و به شدت جانبدارانه آن روزها را به خاطر بیاورید. کافی است بدانید که سید محمد خاتمی در آن انتخابات چهره ای کمتر شناخته شده بود که به مصاف رییس مجلسی می رفت که چشم و چراغ سیما و تریبون های مختلف بود. کافی است بدانید که گل اقا در آن زمان به تلویزیون نام "ناطق نوری" داده بود. مقایسه این انتخابات با هنگامه و هیجان آن انتخابات و شرایط نابرابر دو رقیب به شوخی شبیه تراست تا تطبیق تاریخی بااین همه کافی است به یاد بیاورید که حامیان آقای ناطق نوری و ایده های که او در مقابل محمد خاتمی از آن دفاع میکرد چه بود تا درک درستی ازدگرگونی سپهر سیاست و تغییر مختصات مواضع و مواقع در جغرافیای مواجهه اصلاح و محافظه کاری و تشخیص سنگینی کفه این دو در ترازوی سیاست، بدست بیاورید.
🔹از آن زمان تاکنون بارها و بارها سخن از امتناع اصلاحات و بی ثمری انتخابات بر زبان رانده شده است. مفروض این دیدگاه محدودیت ها، حصر، قوانین و قدرت و نفوذ بخش های اقتدارگرا بوده است که البته چندان بیراه نیست لیکن به این حقیقت بی اعتناست که که" پروسه اصلاحات" برخلاف" پروژه اصلاحات"، محدوده زمانی تعریف شده در یک یا دو انتخاب نیست.
اصلاحات صرف نظر از اشخاصی که گاه فرصت طلبانه بر آن طمع می بندند، در ذات اصیل خود، روندی تدریجی است که ابتنای بر مشارکت و صبوری و مسالمت دارد.
🔹اگر ممنوع التصویری خاتمی ملاک غیرمنصفانه ناکامی اصلاحات است، همراهی رقیب او در انتخابات 76 با همان اصلاحاتی که خاتمی "تکرار" ش می کند اما حجتی محکم تر بر توفیق اصلاحات است. وقتی از ناگزیری روش اصلاح و نفی قهر و خشونت سخن می گوییم، در واقع اشاره به این نکته داریم که مدعیان مرگ اصلاحات؛ همزمان که از :"مرگ اصلاحات" می گویند ، به وضوح شاهدند ،رقیب اصولگرای اولین انتخاباتی که "اصلاحات"در آن کلید خورد نیز اکنون، صادقانه و ورای نام و جناح، جزیی از روند اصلاحات است و آنکه در انتخابات 88 توسن تهمت بر این و آن می کشید و صله از اصولگرایان می گرفت برآستان اصلاحات می ایستد و بی بصر و نتیجه، کلماتی را عاریت می گیرد به امید دست یاری اصلاح طلبان و طرفه آنکه حتا نامزد ناتنی اصولگرایان نیز در پوستر انتخاباتی خود مدعی حمایت اصلاح طلبان است و آن دیگری ،جملات قصار اصلاح طلب محصوری را تکرار می کند که سایه خود را همچنان بر آنات انتخابات های بعد از خود، حفظ کرده است.
🔹اصلاحات؛ بی دغدغه منکران خود، که در دل؛ رسم اصلاحات را ناگزیر می بینند و بر زبان ، اسمش را ممنوع می خواهند، چنین برخویش می افزاید و بی تردید؛ آینده، شاهد پیوستن یاران جدیدی است که به تعبیر لوتر، در می یابند :" ملحدان هر دوره، قدسیان دوره بعدند". این تغییر نه در نگاه آرمان خواهان ذهنیت گرا که در بینش آنانی نمود دارد که سیاست عملی را در واقعیات رصد می کنند.

@sahandiranmehr
@MostafaTajzaded
Forwarded from امتداد
بسته خبری.pdf
756.5 KB
🗞بسته خبري ۱۱ ارديبهشت/ هر شب با بسته خبری امتداد همراه باشید:

پايگاه خبري تحليلي #امتداد 🇮🇷
@emtedadnet
🎙🎙🎙نکات مورد اشاره و تاکید رییس جمهور در مراسم بزرگداشت روز جهانی کارگر‎:‌‏ ‏

آزادی در انتخاب راه، شغل و دستمزد منصفانه حق کارگران است/ در این دولت 2 میلیون شغل ایجاد شد اما رنج 3 میلیون بیکار ‏دیگر همه ما را آزار می دهد/ تمام تلاش ما رفاه و تامین آینده کارگران است/دولت شعار و سخن نبودیم؛ دولت عمل و کردار ‏بودیم/ طراوت فضای کار با گشودن راههای صادرات ممکن است/ دولت منادی کار یکسان و حقوق یکسان برای مردان و زنان ‏کارگر بود

رییس جمهور در مراسم بزرگداشت روز جهانی کارگر، آزادی در انتخاب راه، شغل و دستمزد منصفانه را حق کارگران دانست و ‏با بیان اینکه در این دولت 2 میلیون شغل ایجاد شد اما رنج 3 میلیون بیکار دیگر همه ما را آزار می دهد، تصریح کرد: دولت ‏یازدهم با عمل خود نشان داد شرایط بهتر نه با شعار بلکه با عقلانیت امکان پذیر است.‏

حجت الاسلام و المسلمین دکتر حسن روحانی در این مراسم پرشور که در مرقد بنیانگذار کبیر انقلاب انقلاب اسلامی و با حضور ‏پرشور کارگران برگزار شد، بدترین نا امنی را ناامنی شغلی برشمرد و گفت: تمام تلاش ما رفاه و تامین آینده کارگران است و ‏دولت شعار و سخن نبودیم بلکه دولت عمل و کردار بودیم...‏

میلاد پرچمدار عاشورا روز احترام به همه جانبازان و روز احترام به کار و کارگر است

برای استمرار راه امام راحل و عظمت بیشتر ایران و ایرانی پیمان ببندیم

برای مدیریت فضای کار باید واقعیت های زندگی کارگران را شناخت

در طول 8 سال قبل از دولت یازدهم فقط 76 هزار اشتغال خالص ایجاد و چراغ هزاران بنگاه تولیدی خاموش شد

به جای شعار و وعده، دیدن واقعیت ها و مسیر بهبود پایدار زندگی مردم و کارگران را برگزیدیم

اولین قدم برای کارگران، بهبود فضای کار است

سرزمین ما امروز گندم بیشتری تولید می کند و صادر کننده است

سالهای 90 و 91 نگاه سفره های مردم به بیرون و وارادت گندم بود

با سطح کشت کمتر چند برابر سال 91 گندم تولید کردیم

دستان کارگران بوسه گاه پیامبر عظیم الشان اسلام است

پالایشگاه خلیج فارس با دست مهندس و کارگر ایرانی افتتاح شد تا صادر کننده بنزین استاندارد شویم

با جذب سرمایه و احترام به کارگر باید واحدهای تولیدی نیمه فعال به طور کامل فعال شوند

حقوق کارگران در این دولت همواره از تورم پیشی گرفت

آنکه بیش از همه از تورم ضرر می کند کارگران و حقوق ثابت بگیران هستند

آنهایی که امروز شعار می دهند و از حقوق کارگر حرف می زنند، چرا سالهای قبل از این دولت سکوت می کردند

دولت نگذاشت مردم را از وسایل ارتباطی روز محروم کنند

مدعیان پاسخ دهند رشد منهای 6.8 قبلی به نفع ملت است یا رشد بالای 8 درصد سال 95‏

آیا تولید گاز پارس جنوبی در این دولت به دو برابر افزایش نیافت؟

همسایه شمالی گاز را به امید بالا بردن قیمت در زمستان قطع کرد؛ انرژی مردم با تولید داخلی تامین شد

لایحه قبلی مربوط به حقوق کارگران را از مجلس برمی گردانیم و اصلاح می کنیم

بدترین نا امنی، نا امنی شغلی است

کارگران افتخار اقتصاد ایران هستند

بازار همسایگان شمالی آماده واردات محصولات ایرانی است

‏29 اردیبهشت ملت بین وعده و شعار و تدبیر و عمل انتخاب می کند

با رای ملت در 92 زنجیرهای تحریم ملت را گسستیم

دولت یازدهم با عمل خود نشان داد شرایط بهتر نه با شعار بلکه با عقلانیت امکان پذیر است

@president_iran
@MostafaTajzaded
#بهاره_هدايت:

📌 نه تتها باید خودمان رای دهیم بلکه دیگران را نیز باید ترغیب به #رای دادند کنند.

📌 ما به راه اصلاح طلبی معتقدیم که به #روحانی رای می دهیم.

📌 ما که تحریمی سال 84 بودیم بزرگترین اشتباه را کردیم.

📌 اشتباه ما ناامیدی از #اصلاحات بود.

پايگاه خبري تحليلي #امتداد 🇮🇷
@emtedadnet
@MostafaTajzaded
📝 آنچه که اوباما نتوانست برای آمریکایی‌ها کامل به انجام رساند، دولت روحانی توانست در ایران به اتمام برساند: ایجاد پوشش بیمه‌ سلامت برای تک‌ تک ایرانیان، چه فقیر چه غنی، بدون تبعیض


@Eslahat_Tahlil

@MostafaTajzaded
📝📝📝انتخابات و هندوانه دربسته

دکتر محمدرضا فرحی✍️

در ایران روسای جمهور هیچ گاه این فشار سیاسی را از احزاب احساس نکرده و چون برخاسته از یک حزب خاص نیستند، اصولا لزومی ندارد برای خود کارویژه‌ای به منظور پاسخگویی به ارکان حزب متبوع، اصلاح ساختار و سیاست های حزب یا ترک آن و تشکیل حزب جدید تعریف کنند. در نتیجه مهمترین فشار سیاسی که به رئیس جمهور منتقل می شود یا از جانب گرایش ها و چهره های سیاسی مخالف و رسانه های آنها، یا فشار اجتماعی از سوی مردم از طریق شبکه های اجتماعی و امثالهم است. این پدیده از نظر سیاسی نامبارک است و منتهی به نقصان نیروهای مسوولی تخواه از رئیس جمهور شده یا در حالتی بدتر، باعث می شود وی بار اصلی درخواست پاسخگویی را از منابعی به جز مردم و احزاب دریافت کند.

اما از منظر اقتصادی، این نقیصه حتی پرتبعات تر است. به عبارت بهتر، دولت خود را مجاز به امتحان روشهای مختلفی خواهد دانست که باعث رضایت بیشتر مردم در کوتاه مدت خواهد شد؛ حتی اگر این کار به قیمت وقوع فاجعه اقتصادی در آینده تمام شود.

سیاست غیرحزبی و شخصیت محور، منتهی به پایین آمدن ریسک کژمنشی برای رئیس جمهور و از دست رفتن امکان مجازات ضعف عملکرد از طریق بایکوت حزب متبوع وی در آینده می شود. در نتیجه، نامزد منتخب دست خود را در تکیه به آرای فردی و پیاده کردن تصویر بعضاً نادرستی که از روش صحیح مملکت داری دارد، باز می بیند. بنابراین، پیش بینی آینده کشور و ریلی که قطار اقتصاد روی آن قرار می گیرد، وابستگی زیادی به شناخت عمیق ما از نامزدها پیدا می کند. در نهایت، وجود نامزدهای کمتر شناخت هشده که ناگهان در بین طرفداران گرایش سیاسی خود تبدیل به ستاره می شوند، باعث می شود که اطلاعات کافی در مورد آنها وجود نداشته و این به نوبه خود پیش بینی پذیری آینده کوتاه مدت را کمتر می کند.

حتی اگر بدانیم احتمالاً نام چه کسی یا کسانی از صندوق بیرون خواهد آمد، باز هم نمی توان از کلیت سیاستگذاری های پیش رو در چهار سال آینده مطمئن بود. می گویند ازدواج، با وجود همه تحقیقات و شناختی که طرفین از هم حاصل می کنند، تا زمانی که هنوز زیر یک سقف نرفته اند مانند یک هندوانه دربسته خواهد ماند. گویا در کشور ما، انتخابات نیز چنین رنگ و بویی دارد.

🔹متن کامل این تحلیل را می‌توانید در شماره جدید تجارت فردا مطالعه نمایید

@MostafaTajzaded