فردای بهتر (مصطفی تاجزاده)
44.8K subscribers
10.9K photos
3.44K videos
520 files
29.6K links
✳️کانال تلگرامی «فردای بهتر» با منش اصلاح‌طلبانه با ارائه رویکردی تحلیلی تلاش دارد به گسترش دموکراسی و بسط چندصدایی در جامعه ایران به امید فردایی بهتر برای ایران و ایرانیان قدم بردارد.

اینستاگرام: https://instagram.com/seyed.mostafa.tajzade
Download Telegram
سقراط در خطابه دفاعیه‌اش در دادگاه آتن که به اتهام انحراف جوانان محکوم به سرکشیدن جام شوکران شد، خطاب به ملتوس می‌گوید که شما مرا به اتهام انحراف جوانان محکوم می‌کنید، و همه آتنی ها را جز من شایسته تربیت و آموزش جوانان می‌دانید، در حالی که هیچ کدام از شما برای پرورش اسب، بدون یاری جستن از کارشناس، دست به تر و خشک اسب نمی‌زند.

سقراط می‌خواهد بگوید بیشتر ما آدم‌ها توجهی به دشواری امر تربیت انسان‌ها نداریم و برای نگهداری همه چیز از جماد و نبات و حیوان از کارشناس یاری می‌جوییم ولی درباره پرورش و تربیت انسان‌ها، بدون داشتن هیچ تخصصی نسخه تجویز می‌کنیم و حتی اقدام می‌کنیم و انسانیت را به مخاطره می‌اندازیم.

#رومینا_اشرفی تنها نیست، پدرش نیز یک شخص نیست، بلکه یک اندیشه است و کار قاضی‌ای که سخن او را جدی نگرفته و دختر نوجوان را تحویل پدر داده است نیز یک سهل‌انگاری شخصی نبوده، بلکه به پشتوانه یک سیستم قضایی و حقوقی است که کارش هنگامی شروع می‌شود که کار از کار گذشته باشد.

#حقوق_زنان
#تبعیض_جنسیتی
#خشونت_نهادینه
https://www.instagram.com/p/CApuK-FgYDy/?igshid=q898q1v63doc
🆔 @MostafaTajzadeh
Forwarded from امتداد
امتداد سه روزنامه دلواپس را بررسی می‌کند: قتل رومینا، تحلیل‌های بی‌شرمانه و مقصران خیالی اقتدارگرایان

✍🏻امتداد-محمدحسین مهرزاد: همه آن چیزهایی که درباره قتل فجیع رومینا اشرفی فکرش را هم نمی‌کنید کیهان به شکل یک تحلیل نوشته است:« چرا سال‌ها حق طبیعی بخشی از جوانان این کشور تحت عنوان جعلی و غربی «کودک همسری» در قالب تلاش برای تصویب و اجرای طرح‌هایی همچون افزایش حداقل سن ازدواج نادیده گرفته شد، اما در این ماجرای دردناک اصلاح‌طلبان سعی دارند برعکس گفته خود، آن را یک نیاز طبیعی جلوه دهند؟»

📌یا در جای دیگری نوشته:«ترویج اباحه‌گری اخلاقی و جنسی در فضای مجازی، ارائه سبک غربی زندگی برای نوجوانان و جوانان که آزادی مطلق در ارتباطات یکی از ابعاد آن است، دسترسی بی‌دردسر به محتوای جنسی توسط افراد کم سن و در نهایت ترویج عقاید فمینیستی توسط برخی صفحات نهادهای رسمی از جمله اجزای این بستر آلوده است.»

📌در سراسر گزارش کیهان هیچ نشانی از محکوم کردن قاتل و عامل این جنایت وحشیانه‌ای که رخ دادن دیده نمی‌شود و آنها نوشته‌اند:«دختری نوجوان را روانه قبرستان کرد، پدری را برای همیشه پشیمان و سرافکنده و خانواده‌ای را تا ابد داغدار یک تصمیم غلط. »
دقت بفرمایید پدر پشیمان و سرافکنده و خانواده داغدار تصمیم غلط!
انصافا شرم هم فضیلتی است انسانی!

📌هرکدام از روزنامه‌های دلواپس را ورق می‌زنید مرزهای وقاحت چندین فرسخ جابجا می‌شود. روزنامه جوان اگر خجالت نمی‌کشید مستقیما می‌نوشت مقصر قتل وحشیانه رومینا اشرفی کارگردان فیلم خانه پدری یعنی کیانوش عیاری است:«وقتی از مسئولیت هنری و سینمایی حرف می‌زنیم، دقیقاً درباره این موضوع سخن می‌گوییم که نباید هر اتفاقی را دستاویزی برای صاحب حق وانمود کردن خود کرد. بی‌مسئولیتی سینمایی در این موارد تنه می‌زند به بی‌مسئولیتی همان پدری که به جای حفظ و نگهداری دخترش در حریم خانواده آنچنان بی‌عقل می‌شود که با دیدن یک عکس با داس به جان دخترش می‌افتد و او را از پای درمی‌آورد. بی‌مسئولیتی که شاخ و دم ندارد؛ یکی در فضای محدود خانواده‌اش بی‌مسئولیت است و عده‌ای هم در جامعه‌ای بزرگ‌تر، چون سینما و هنر. بی‌مسئولیتی می‌تواند جنبه اجتماعی هم داشته باشد. فیلمسازی که می‌کوشد از یک حادثه تلخ به سود اثبات فرضیه‌های ذهنی‌اش فیلم بسازد و لنز دوربینش را روی موقعیت پرپر شدن یک دختر زیر خشونت و بی‌عقلی پدر نادانش تنظیم می‌کند، فیلمساز مسئولیت‌شناسی نیست. چنین فیلمسازی در بهترین حالت فردی است که بر ابزار و تکنیک تسلط پیدا کرده و در پی خودنمایی هنری برآمده است. کسی که غریزه به جای عقل بر او مسلط است، حتماً لازم نیست آدم بکشد و ممکن است روح آدم‌ها را قتل‌عام کند»

📌اما بند پایانی گزارششان بسیار خواندنی است:«ماجرای تلخ قتل رومینا اشرفی البته برای فیملسازان مسئولیت‌شناسی که علاقه‌ای به بالابردن سطح آگاهی و دانش جامعه دارند در ژانر معمایی، دادگاهی و حقوقی می‌تواند اثری مطلوب باشد. چه بسیار فیلم‌های امریکایی که درباره قتل‌های مختلف ساخته شده و در آن‌ها مباحث حقوقی شکافته شده و منجر به درک بهتری از خلأ‌های قانونی شده و تاثیرگذار هم بوده است» این جماعت اصلا به موضوع نگاه اجتماعی ندارند و فیلمش را هم اگر بخواهند بسازند ژانر معمایی را معرفی می‌کنند و تازه از هالیوود هم شاهد مثال می‌آورند.

📌وطن امروز هم خیال خودش را راحت کرده و ترجیح داده به مرگ یک سیاه‌پوست توسط پلیس امریکا بپردازد و ویژه‌نامه طنز منتشر کند.

#امتداد
@emtedadnet
📝 دو نامزد اصولگرای انتخابات ریاست جمهوری یکی به لطف انتصاب و دیگری با رانت استصواب رئیس دو قوه قضائیه و مقننه شدند. دو روحانی سرشناش که نتوانستند در ۹۴ رای اکثریت را کسب کنند، با حذف استصوابی رقبا در ۹۸ به مجلس خبرگان بازگشتند. #مردم‌سالاری_ولایی
#اقلیت_۱۵_درصدی
#توییت
🆔 @MostafaTajzadeh
📝📝📝چگونه طالبان بر ابر قدرتِ آمریکا پیروز شد: آنان سرسختانه و با وحشیانه ترین قتل عام ، تحقق خواسته خود (خروج ارتش آمریکا و تشکیل دولت امارت اسلامی) را دنبال کردند.

«گروه شبه‌نظامی طالبان در آستانه تحقق یکی از اصلی‌ترین تمایلاتش قرار دارد: خروج نیروهای آمریکایی از افغانستان. اما آن‌ها برای رسیدن به این مطالبه چندان از ایدئولوژی افراطی خودشان فاصله نگرفته‌اند.»

یکی از رهبران ارشد شبه‌نظامیان طالبان اذعان دارد که این گروه طی یک دهه گذشته خسارت‌های ویرانگری را از جانب حملات هوایی آمریکا و عملیات‌های دولت کابل متحمل شده است. اما آن تلفات عملا چیزی را در میدان نبرد تغییر نداد؛ طالبان نیروهای کشته شده و مجروح خودش را جایگزین کرد و خشونت مرگباری به راه انداخت. مولوی محمد قیس،‌ رئیس کمیسیون نظامی طالبان در ولایت لغمان می‌گوید: «ما این نبرد را به چشم عبادت می‌نگریم. پس اگر یک برادر کشته شود، برادر دوم مشیت الهی را نادیده نمی‌گیرد. او جا پای برادرش می‌گذارد».

اوایل مارس بود که طالبان توافق صلحی با ایالات متحده به امضا رساند و اکنون این گروه را در آستانه تحقق اصلی‌ترین مطالبه خودشان قرار داده است: خروج کامل نیروهای آمریکایی از افغانستان. طالبان طی حدود ۱۹ سال جنگ پر زحمت، بیش از یک ابرقدرت دوام آورد. ده‌ها مصاحبه با مقام‌ها و مبارزان طالبان در سه کشور و همچنین گفت‌وگو با مقام‌های افغانستان و غرب، رویکردهای قدیمی و جدید آن‌ها را و نسل‌هایی که به آن‌ها برای انجام این کار کمک کردند، به تصویر می‌کشد.

طالبان پس از ۲۰۰۱ یک شبکه غیر متمرکز از شبه‌نظامیان و فرماندهان رده پایین را دوباره سازماندهی کرد و به جذب و یافتن منابع محلی پرداخت و هم‌زمان رهبری ارشد آن در پاکستان پناه گرفته و باقی ماند. آن‌ها با سیستمی از طراحی تروریسم و حملات دولت کابل را تحت فشار قرار دادند و یک محرک اعتباری غیر قانونی بر پایه جرایم و مواد مخدر را توسعه دادند؛ روشی که با ایدئولوژی اسلامی مغایرت دارد.

@ganji_akbar
🆔@MostafaTajzadeh

📌برای خواندن متن کامل روی "INSTANT" بزنید

https://telegra.ph/چگونه-طالبان-بر-ابر-قدرت-آمریکا-پیروز-شد-آنان-سرسختانه-و-با-وحشیانه-ترین-قتل-عام--تحقق-خواسته-خود-خروج-ارتش-آمریکا-و-تشکیل-دولت--05-27
📝📝📝اصلاحات در چارچوب قانون اساسی یا برقانون اساسی

✍️داوود حشمتی

سرمقاله اخیر محمد قوچانی در مورد اصلاحات در بخش‌های مهمی با استقبال جریان رقیب دیرینه اصلاحات (خصوصا درلایه‌های نزدیک به رسانه‌های سپاه) روبه‌رو شد. در میان آنچه نگاشته شده بود، بخشی که از اصلاح‌طلبان خواسته شده بود تا مشخص کنند «اصلاحات در حکومت» می‌خواهند انجام دهند یا «اصلاحات بر‌حکومت» بخش مهمی بود که بیشتر مورد استقبال قرار گرفت.

دلیل این استقبال هم روشن بود. آنها همواره معتقد بودند که اصلاح‌طبان به دنبال براندازی (از نوع های گوناگون نرم، سخت، از درون و از بیرون) هستند. حالا کسی از درون جریان اصلاحات به بیانی دیگر و در قالب یک پرسش همان موضوع را مطرح کرده است. جریان مخالف اصلاحات اساسا به دنبال گرفتن ماهی از این آب گل آلود هستند. پاسخ آنها روشن است و نیاز به زیاده‌گویی و تحلیل ندارد. در یک جمله می‌توان گفت: «آنها با هر نوع اصلاح و تغییر مخالفند و این جزو خصوصات ذاتی آنهاست، لذا برایشان مدل اصلاحات در حکومت یا بر‌حکومت بودن، تفاوتی ندارد.» اما در عین حال در درون جریان اصلاح‌طلبی می‌توان (و باید) در این مورد بیشتر و بیشتر حرف زد.

سئوال اول این است که اساسا نسبت اصلاحات و حکومت چیست؟ تا آنجا که پیش از این روشن بود اصلاح‌طلبان نه تنها خود را در حکومت، بلکه صاحبان اصلی انقلاب دانسته و می‌دانند. و اتفاقا تکیه بر بازگشت به گفتمان نوفل لوشاتو با همین رویکرد مطرح شد و هنوز هم می‌تواند قابل طرح باشد.

سئوال مهم‌تر اما این است که «آیا تقسیم‌بندی «اصلاحات در حکومت» یا «اصلاحات برحکومت» تقسیم بندی درستی است»؟ به باور من اساسا این تقسیم‌بندی، و خط‌کشی فضای سیاسی ایران با این مترو معیار صحیح نیست. چراکه اساسا تعریف روشنی از حاکمیت وجود ندارد. به این معنا که شما امروز بپرسید: حاکمیت چیست؟ چه کسی می‌تواند تعریف روشنی از آن ارائه کند که مورد وفاق باشد؟ این سئوال مانند سئوالی است که در مورد عبارت «نظام» به کار می‌رود و هیچ کس نمی‌تواند امروز تعریف روشن و دقیقی از نظام ارائه کند.

رها بودن معنای این عبارات‌ دستها را برای هر نوع تعبیر و تفسیری باز می‌گذارد و بیشتر به کار کسانی می‌آید که می‌گویند: یا با من هستید یا بر من.
وقتی جریان رقیب اصلاحات هر روز دایره را تنگتر و تنگ‌تر می‌کند تا آنجا که هاشمی رفسنجانی و روسای جمهوری گذشته هم در آن جای نمی‌گیرند، چگونه می‌توان از تعریف روشن پیرامون مفهوم حاکمیت در ایران حرف زد؟ وقتی برای اثبات «درحکومت بودن» حتی اعلام وفاداری به سیاست‌هایی که شما ممکن است با بخشی از آن موافق و بخشی از آن مخالف باشید لازم است، طبیعتا یک‌جا شما بیرون از دایره «حاکمیت» قرار می‌گیرید، و اصلاحات شما با عنوان «اصلاحات بر حاکمیت» تعبیر خواهد شد.

امروز چه جریانی مصداق اصلاحات در حکومت است؟ احزابی چون رهپویان و ایثارگران هم خود را اصلاح‌کنندگان در حکومت می‌دانند. همینطور احمدی‌نژاد خود را مصلح واقعی در حکومت می‌داند و تداوم حضورش در صندلی تشخیص مصلحت نظام هم بر امر در حکومت بودن وی گواهی می‌دهد. همچنین احمد توکلی را هم از کسانی می‌دانند که اصلاح کننده در درون حاکمیت است. این در حالی است که می‌دانیم میان آنها با احمدی‌نژاد چه تفاوت فاحشی وجود دارد. لذا کدامشان مصداق اصلاحات در حکومتند؟ و آیا اصلا آنها را مصداق اصلاح طلب می‌دانیم که «در» یا «بر» حکومت آن را سنجش کنیم؟

لذا سئوال اساسی این است: « ملاک و معیار در این زمینه چیست؟ به نظر می‌رسد گویاترین و در عین حال دقیق‌ترین تقسیم‌بندی «اصلاحات در چارچوب قانون اساسی» است. حتی گزاره «اصلاحات بر قانون اساسی» هم درست نیست. چراکه ممکن است جریانی برای اصلاحات بهتر، نیازمند تغییر قانون اساسی هم باشد.

قانون اساسی نیز به عنوان میثاق ملی شناخته میشود و راه را برای هر نوع تغییر و بیان اظهارات و فعالیت سیاسی باز گذاشته است. اصلاحات در چهارچوب قانون اساسی، می‌تواند ملاک روشنی از تقسیم‌بندی برای رفتارهای جریان اصلاحات باشد. چراکه دستکم مخالفان در تعبیر و تفسیر آن مبسوط‌الید نیستند.

@emtedadnet
🆔@MostafaTajzadeh
📝📝📝 نابرابری‌ها، تهدید فروپاشی ملّت

✍️محمد فاضلی

متن پیش‌نویس پایان‌نامه یکی از دانشجویان را می‌خواندم. ایشان عبارتی از قول فرهنگ روبر (که من نمی‌شناسم) نقل کرده‌ است: «ملت یک گروه انسانی نسبتا گسترده است که خصوصیت‌اش آگاهی­ نسبت به وحدت خویش و اراده­اش برای زندگی مشترک است.» عبارت از هر که هست، ژرفایی دارد.

ملت به روایت عبارت فوق با دو چیز ساخته می‌شود: «آگاهی نسبت به وحدت» و «اراده برای زندگی مشترک». این دو اگر پایه‌های ملت شدن باشند، نابرابری‌ها – اعم از نابرابری اقتصادی، اجتماعی، سیاسی و فرهنگی – هر دو را متزلزل و نابود می‌کنند.

نابرابری، خواه در قالب زندگی سوپرلوکس اقلیتی و نان شب نداشتن کثیری باشد؛ خواه تجلیل باورها، ایده‌ها و سبک زندگی گروهی و تحقیر باور و سبک زندگی گروهی دیگر؛ یا بی‌عقوبت بودن خطا و فراتر از قانون بودن اقلیتی و در عوض بی‌پناهی و زیر ضرب بودن گروهی دیگر باشد؛ بنیان «آگاهی نسبت به وحدت» را به «آگاهی نسبت به تفاوت بی‌منطق و ناموجه» بدل می‌سازد و بنیان حس ملت‌بودن را ریشه‌کن می‌کند.

نابرابری زننده و پایدار، بدون چشم‌اندازی از بهبود و درک اراده‌ای برای کاستن از آن، نفی «اراده برای زندگی مشترک» است. آن‌که نان ندارد چه چیز مشترکی با صاحبان زندگی‌های سوپرلوکس دارد؟ آن‌که از برابری در مقابل قانون بهره‌ای ندارد با صاحبان قلعه‌های حصین مصونیت از عقوبت چه زندگی مشترکی دارد؟ و آن‌که تحقیر می‌شود با تحقیرکننده (هر قویت شخصی یا جمعی که باشد) چه نسبتی برقرار می‌کند؟

مگر نگفته‌اند «انسانیت چیزی نیست جز حساسیت به حقیر شمرده شدن.» اگر تحقیر روا شد، زندگی مشترک ناروا می‌شود. نابرابری نامشروع، در هر صورتش، تحقیری است که زندگی مشترک را ناروا می‌کند. اراده برای زندگی مشترک و خودآگاهی بر وحدت که تضعیف شود، ملت‌بودگی فرومی‌پاشد. مسأله وقتی تشدید می‌شود که همه صورت‌های نابرابری که مولد تحقیر نیز هستند با هم هم‌زمان رخ دهند. تحقیر چندلایه و چندبعدی مدام، عامل فروپاشی حس ملت‌بودن می‌شود.

دارون عجم‌اوغلو و جیمز رابینسون در کتاب ستایش‌شده «ملت‌ها چرا شکست می‌خورند» شرحی عمیق از چرایی دست نیافتن ملت‌ها به توسعه ارائه می‌کنند. کتاب دیگری می‌توان نوشت به نام «ملت‌ها چرا فرومی‌پاشند؟» و پاسخ را در یک عبارت داد و با امداد از تاریخ این عبارت را مستند کرد و بسط داد: «نابرابری نامشروعِ زنندهِ پایدار، بدون چشم‌اندازی از بهبود و اراده به درمان.»


📌پی‌نوشت: جمله ابتدای متن از پایان‌نامه آقای سامان ساعدی، دانشجوی کارشناسی ارشد علوم اجتماعی دانشگاه شهید بهشتی گرفته شده است.

@Kaleme
🆔@MostafaTajzadeh
📝📝📝 تحلیل مصطفی معین از بحران سلامت‌ و سیاست ‌‌
سایه کرونا بر انتخابات 1400

🎙 مصطفی معین

همه‌گیری ویروسی فراگیر و جهانی است که تاکنون حدود پنج میلیون انسان را مبتلا کرده، چندین برابر آن ناقل ویروس هستند و جان بیش از ۳۲۰ هزار نفر را گرفته و خانواده‌های بی‌شماری را به خاک سیاه فقر کشانده است - بزرگ‌ترین پاندمی ویروسی پس از پاندمی آنفلوانزای سال ۱۹۱۸ میلادی است که به آنفلوانزای اسپانیایی مشهور شد - و تازه این اول کار است! اپیدمیولوژیست‌های پزشکی پیش‌بینی می‌کنند دامنه شیوع این بیماری و اوج‌گیری‌های جدید آن سال‌ها دامن‌گیر جامعه بشری خواهد بود.هرچند شرایط فجیعی است ولی در هر صورت دنیا و دوران جدیدی آغاز شده که اوضاع و به تعبیر شما نظم کنونی جهان را به هم ریخته است.

در شرایط و پارادایم جدید، پیش‌فرض‌های گذشته چندان کارایی و کاربردی نخواهد داشت، خواه ناخواه نوع نگاه مردم و رویکرد دولت‌ها تغییر خواهد کرد. اولویت تأمین ایمنی و سلامت انسان‌ها در قیاس با حفظ شاخص‌های توسعه اقتصادی و نظامی در بحران کرونا در عمل به اثبات رسید و به عنوان یک خواست عمومی خود را بر دولت‌های نئولیبرال تحمیل کرد. نسبت فعلی هزینه‌های بهداشتی - درمانی کشورها به‌ویژه در قدرت‌های بزرگ به بودجه‌های تسلیحاتی بسیار ناچیز است. در واقع حق برخورداری از امنیت زیستی، محیطی و سلامت همه‌جانبه جسمی و روانی و اجتماعی از مطالبات جدی‌تر ملت‌ها در دوران پساکرونا خواهد بود. همچنین پیش‌بینی می‌شود نقش واسط نهادهای مدنی در بسیج مردم و جلب مشارکت عمومی در نظامات تصمیم‌سازی و تصمیم‌گیری و سیاست‌گذاری کشورها بیشتر از قبل خواهد بود. البته این اتفاق می‌تواند در برخی جوامع که زمینه‌های توسعه سیاسی و اجتماعی ضعیف است به سمت تمرکز بیشتر امور در دولت‌ها باشد.

با توجه به کیفیت انتخابات اخیر مجلس، شاید در کوتاه‌مدت آثار و نتایج سیاسی محسوس و واقعی رخ ندهد ولی شاید در میان‌مدت بر انتخابات ریاست‌جمهوری تأثیرگذار باشد و در بلندمدت به اصلاحات ساختاری در جهت دموکراتیزه‌شدن بیشتر کشور منجر شود. همه اینها علاوه بر تغییر رویکرد حکومت و رفتار مسئولان به تلاش مسئولانه نخبگان و جامعه مدنی نیز بستگی دارد.

به نظرم تهدیدهای جدید عبارت خواهد بود از: تداوم خسارت‌های انسانی و اقتصادی و روانی و اجتماعی پاندمی کرونا و تکرار شدیدتر آن در آینده، رکود اقتصادی و گسترش بی‌کاری و فقر و ناامیدی نسل جوان نسبت به آینده و مهاجرت به خارج از کشور، خشونت و تنش‌ و محدودیت‌های سیاسی - اجتماعی، افزایش فشارهای خارجی و ... . از جمله فرصت‌های قابل تصور در پساکرونا می‌توان به این موارد اشاره کرد: برنامه‌ریزی برای افزایش سطح آگاهی‌های علمی و سواد سلامت در سطح جامعه، مسئولیت‌پذیری بیشتر مردم و نخبگان و نهادهای مدنی، اصلاح ساختارهای اجتماعی و سیاسی و اقتصادی، پاسخ‌گویی حکومت‌ها نسبت به اختیارات و وظایف قانونی خود، تحقق‌یافتن اهداف برنامه‌های توسعه پایدار در بلندمدت و کاهش تخریب محیط زیست و... . / شرق

@emtedadnet
🆔@MostafaTajzadeh
📝📝📝بازگشت اصولگرایان به شعارهای 20 سال پیش اصلاح طلبان

✍🏻محمد پوریا بهشتی:

عبدالله گنجی مدیرمسئول روزنامه جوان روز 30 اردیبهشت ماه در مقاله ای با عنوان «یارگیری و یارسوزی» تلاش کرد تا به تبیین موضوع یارگیری و جذب حداکثری بپردازد. اما بن مایه تفکر اصولگرایی نشان می دهد آنها همواره برای ماندن در سریر قدرت ناگزیر به اجرای سیاست های دفعی هستند تا جذبی.

او در این مقاله سعی می کند هشدار دهد که افراد با دفع شدن به سمت براندازی خواهند رفت: «شرط و پیش‌نیاز آن این است که با همه وجود عوارض دفع خصوصاً در نظام مردم‌سالار را بفهمند و بدانند افرادی که از سوی مدعیان تابلودار انقلاب اسلامی رنجیده یا پس زده شوند یا احساس حقارت و کوچکی کنند، در ریلی قرار می‌گیرند که منتهای آن به تنفر منتهی می‌شود و کمال آن غلتیدن در دامن دشمنانی است که کمین‌های پرزرق و برقی را تعبیه کرده‌اند. البته جذب در حوزه عمومی با جذب در حوزه قدرت متفاوت است.»
با تبصره ای که برای تفاوت در جذب درحوزه عمومی و جذب در حوزه قدرت بیان شده، نشان می دهد که نویسنده نیز با وجود آنکه تلاش کرده تا جذب را تئوریزه کند، اما نگاهش از بالا به پایین است.

اولا حد و حدود قرار می دهد که معنای این جذب در حوزه قدرت نیست. دوما خود این مدل نیز به معنای آن است که از موضع حق و در حوزه عمومی با دیگران رواداری شود تا به ریل دشمنی نیفتند. لذا انگار فکر می کنند که معنای جذب، سرگرم کردن مردم است تا از تبدیل شدن آنها به تهدید جلوگیری کنند. حال آنکه مالک کشور مردم هستند حق حاکمیت بر سرنوشت خویش از آن ملت است و این ملت هر کدام سلایق و علائق گوناگونی دارند که اتفاقا در انتخابات های مختلف (که جلوه گاه اصلی نظر مردم است) نشان دادند که همواره به چه کسانی نه می گویند. اما می بینیم که همواره همانها همیشه در قدرت و مناصب انتصابی نشانده میشوند.

آخرین بندهای سرمقاله جوان نیز بازگشتی به شعارهای سیدمحمد خاتمی و اصلاحات است. آنجا که بیش از بیست سال پیش شعار تبدیل معاند به مخالف قانونی، مخالف قانونی به وفادار را می داد. گنجی می نویسد: «اگر این هفت دسته را از آخر بشماریم: معاندین، مخالفین، منتقدین، خنثی، دوستداران محتاط، وفاداران انقلاب و فداییان انقلاب اسلامی هستند. هنر نیرو‌های مؤمن به انقلاب اسلامی (فداییان) این است که هر قدر می‌توانند از آخر به سمت دسته‌های نزدیک‌تر جذب نمایند.»

با این حال می توان گفت اگرچه آنها در مقام حرف به این نکات اعتراف می کنند اما در بن مایه توانایی عملیاتی کردن آن را ندارند. خود آقای گنجی نیز به آن اعتراف کرده می نویسد: «نگارنده معتقد است اگر نیرو‌های مؤمن به انقلاب اسلامی در دفتر انقلاب اسلامی ده‌ها برگ زرین داشته باشند در این فقره دست‌شان خالی است.

اهمیت آن را می‌فهمند و شرح می‌دهند، اما در میدان عمل دست‌شان خالی است. یا پشتوانه تئوریک و استدلالی برای نشست و برخاست ندارند یا سلایق دیگر را در پارادایم حق – باطل تفسیر می‌کنند و نه تنها جذب که فاصله‌گذاری را نوعی ارزش و خلوص می‌دانند و نه تنها دیگران را جذب نمی‌کنند که نزدیکان را نیز از قطار پیاده می‌کنند و عمل یارسوزی اتفاق می‌افتد.»

نکته همینجاست که آنها در بن مایه تفکر خود مسائل را حق و باطلی می بینند. قائل به این نیستند که هر کس ممکن است بخشی از حقیقت را بداند. بحث بر سر همین است که آنها خودشان را حق و دیگران را باطل می بینند. بلکه حتی بیشتر. مثلا به کیهان نگاه کنید که همین چند روز قبل در سرمقاله خود به قلم محمد ایمانی جریان رقیب را «کفتار» می خواند.

تفکری که مخالف خود را «کفتار» می بیند اگر هم برای جذب تلاش کند، جذب برای خوردن و دریدن است نه برای پیشرفت و همراهی. چرا که در عمق جان به این باور دارد که کشور تنها متعلق به آنهاست و تنها خودشان هستند که هم بر سریر قدرت نشستند و هم حق مطلق هستند.

@emtedadnet
🆔@MostafaTajzadeh
📝📝📝«سوسیال دموکراسی» سوئد موفق‌تر از «لیبرال سرمایه‌داری» آمریکا

✍️ سیدمحمدهادی موسوی

نظام لیبرال سرمایه‌داری آمریکا بر دو اصل «آزادی فردی» و «سود حداکثر» بنا شده است. آیا این دو اصل باعث شده است که آمریکا هم در سرعت شیوع و هم درصد مرگ و میر ناشی از کرونا از بقیه کشورهای دنیا پیشی بگیرد؟

براساس آموزه‌های لیبرالیسم، دولت آمریکا، حق دخالت چندانی در اقتصاد، صنعت و بهداشت را ندارد و نمی‌تواند محدودیت‌های زیادی جهت حضور در اجتماع(یکی از مهم‌ترین عوامل شیوع کرونا) ایجاد نماید. با توجه به حداقل دخالت دولت در حکمرانی، بخشهای پژوهشی، درمان و بیمه نیز تحت الشعاع این امر قرار گرفته اند. بخش دولتی امکانات اندک و محدودی در این حوزه‌ها دارد و بخش خصوصی سکان‌دار اصلی پژوهش، درمان و بیمه است. همان سهم اندک دولت در طرحهای پژوهشی، درمانی و بیمه‌ای نیز با روی کار آمدن دولت ترامپ بسیار محدود و یا حتی قطع گردید.

از نظر سطح نفوذ بیمه همگانی، گرچه آمار آمریکا نسبت به بسیاری از کشورها بهتر است اما نفوذ بیمه در این کشور، حدودا یک درصد از میانگین جهانی و بسیاری از کشورهای پیشرفته، کمتر است. علت این امر نیز سهم زیاد بیمه های خصوصی در آمریکا است. بیمه هایی که در قبال خدمات خود نیازمند دریافت هزینه و سود هستند و همین امر باعث شده حدود 50 میلیون نفر در آمریکا نتوانند تحت پوشش هیچ بیمه‌ای قرار بگیرند.

«برنی سندرز» نامزد چپ‌گرای ریاست جمهوری، اعلام کرد؛ «این یک رسوایی بین المللی است که مردم بیمار و در حال مرگ هستند اما به دلیل نداشتن اسطاعت مالی، به بیمارستان نمی روند. ما باید کاری کنیم که مراقبت درمانی به یک «حق» تبدیل کنیم». اما به دلیل محوریت سود و پول آنچه در سیستم درمانی و بیمه جامعه لیبرال‌سرمایه‌داری وجود دارد، مراقبت درمانی نمی تواند یک «حق» باشد بلکه یک «انتخاب» گران قیمت محسوب می‌شود!

از طرف دیگر، تنها ارزش نظام سرمایه‌داری، سود است. نظامی که قلب تپنده آن «بازار بورس» شده است هیچ عامل و محرک بیرونی نمی‌تواند آن را از دستیابی به سود بیشتر متوقف نماید، حتی بیماری عالم‌گیر کرونا. در چند روز اخیر، بسیاری از بنگاه‌های اقتصادی مرتبط با وال استریت، برخلاف پروتکلهای بهداشتی، کارمندان خود را به کار فراخوانده‌اند چرا که نمی‌توانند اجازه دهند کرونا، دستگاه اسکناس سازی آنها را متوقف نماید. به زعم برخی تحلیل‌گران، اصرار دولت و کارتلهای بزرگ اقتصادی آمریکا در عدم قرنطیه و تعطیلی همگانی، یکی از دلایل شیوع گسترده کرونا در آمریکا بوده است.

وضعیت بقیه کشورهای لیبرال سرمایه‌داری نیز بهتر از آمریکا نیست. بسیاری از آنها تلاش کردند از این فضا جهت منفعت بیشتر استفاده نمایند به‌نحوی که به دزدی از اموال دیگر کشورها نیز رو آورده اند.

حال اجازه دهید به برخورد یک کشور «سوسیال دموکرات» با کرونا بپردازیم. کشور «سوئد» به عنوان یکی از معروفترین کشورهای سوسیال دموکرات شناخته شده به‌نحوی که اصطلاح Swednazation در ادبیات سیاسی به عنوان اعمال روشهای سوسیالیستی استفاده می‌شود. به عنوان مثال زمانی که طرح «بیمه همگانی اوباما» در آمریکا مطرح شد، مخالفان این طرح، از این اصطلاح، استفاده کردند. گرچه امروز، نظام حاکم بر سوئد نیز تاحدی لیبرال‌سرمایه‌داری محسوب می‌شود اما دولت سوئد یکی از معروفترین دولتهای رفاه پس از جنگ جهانی دوم بود که توانست سیستم بیمه همگانی را طی دهه‌های طولانی برقرار نماید. اثرات دولت رفاه و سیستم سوسالیستی، همچنان در سوئد وجود دارد و همین عامل هم در جلوگیری از گسترش کرونا و درمان آن موثر بوده است.

در این کشور افراد زیر 18 سال، از خدمات رایگان بهداشتی برخوردار هستند، حدود 90 درصد از هزینه‌های بهداشتی توسط دولت پرداخت می‌گردد (این میزان در آمریکا حدود 15 درصد است). در این شرایط فقط 10 درصد از بیمه‌های فعال در صنعت بیمه سوئد متعلق به بخش خصوصی است (این میزان در آمریکا حدود 60 درصد است). نظام سیاسی سوئد، سودآوری بیشتر را فدای جان مردم نمی‌کند. گرچه هنوز محدودیتهای عمومی، اعمال نشده؛ لکن رابطه متقابل دولت و ملت و سیستم بهداشتی فراگیر سوئد باعث شده کرونا، شیوع چندان گسترده‌ای در این کشور نداشته است.

شاید کرونا ملاک و معیار خوبی جهت ارزش گذاری نظام های سیاسی-اقتصادی نباشد و یا حتی شاید مقایسه دو نظام «سوسیال دموکرات» با «لیبرال‌سرمایه‌داری»، قیاس مع الفارقی باشد؛ اما در این شرایط، جبر جغرافیایی و شیوع کرونا به کمک نظام سوسیال دموکراسی آمده تا بتواند مزایای خود را به رخ نظام لیبرال سرمایه داری بکشد. گرچه معمولا مدافعان سوسیالیسم (و فرزند آن، کمونیسم) هرگاه در نظام لیبرال‌سرمایه‌داری، چالشی ایجاد می‌شود، معایب این سیستم و مزایای سوسیالیسم را به رخ می‌کشند!
t.me/EsfandiarKhodaee
🆔@MostafaTajzadeh
📝📝📝فضای مجازی

✍️حسن انصاری

فضای مجازی حسن های زيادی دارد. اما آفت هایی هم دارد. يکی از اين آفت ها اين است که عده ای را در توهم توليد انديشه می اندازد. در فيسبوک و توئیتر به طور خاص آدم هایی را می بينيم که با وجود ادعای داشتن مدارک و مراتب دانشگاهی کار و وظيفه خود را در حد نکته پراکنی و "تأملات" نويسی و يادداشت نگاری های چند سطری فروکاسته اند؛ معمولا پر از انتقاد از وضع موجود، از فرهنگ گرفته تا اقتصاد و اجتماع و سياست. انتقاد که چه عرض کنم؛ بيشتر نق زدن است.

همه ما بايد تلاش کنيم به اين بيماری گرفتار نشويم. اگر بناست من و شما که کارمان تحقيق و نوشتن و پژوهش آکادميک و روشمند است به جای انجام وظيفه خود و مساهمت و تلاش برای بهبود شرايط و ساختن آينده ای برای جوانان اين مملکت دائما به نق زدن و حاشيه نگاری و نکته پراکنی مشغول شويم؛ خوب کار ما را چه کسی بايد انجام دهد؟ از خود بپرسیم کدام کتاب خوب را به طور نمونه در اين ده سال نوشته ايم؟ چه متنی اساسی را در اين ده سال تصحيح و ويرايش کرده ايم؟ چه کتاب ارزشمند و مهم در عرصه علوم انسانی را در اين ده سال اخير ترجمه کرده ايم؟ خود چه کرده ايد و چه کرده ايم که بايد دائما از اين و آن اشکال بگيريم؟ مگر می شود فرهنگ اين کشور را تنها با دو سطر اينجا در فيسبوک و سه سطر آنجا در توئیتر و تلگرام ارتقا داد؟ اگر فروزانفرها و مجتبی مينوی ها و قزوينی ها و همایی ها و يحیی مهدوی ها و ايرج افشارها و بسياری ديگر در هشتاد سال گذشته چنين می کردند فکر می کنيد اصلا امروز چیزی از ادبيات و فرهنگ و ميراث ايرانی باقی مانده بود؟ آن نسل از بزرگان ما با وجود همه کمبودها و مشکلات هيچ گاه در انجام وظيفه کوتاهی نکردند. ميراث آنان را امروز در دست داريم و بر سر سفره آنان نشسته ايم. ما برای آيندگان چه کرده ايم؟
@haghighatZNU
🆔@MostafaTajzadeh
https://b2n.ir/914240
🔎 نگاهی به توئیت‌های منتخب روز:

https://twitter.com/saamgivrad/status/1266026104684457984?s=21

emad_baghi:
حکم عدم مجازات فرزند کشی ریشه در تفکر سنتی مالکیت پدر بر فرزند دارد. در حالی که طبق حقوق بشر هر کسی خودش مالک تن خویش است. شگفت اینکه وقتی فرزند محصول پدر و مادر است و از خون و جان هر دو تغذیه می کند چرا این مالکیت منحصر به پدر است؟(از مقاله: تراژدی
رومینا)

فرید مدرسی:
انتخاب #محمدباقر_قالیباف به ریاست مجلس، به معنای استمرار مدیریت‌پذیری اصولگرایان بود و از بستر طبیعی انتخاب درون تشکیلاتی کاندیدای آنان برای #انتخابات_۱۴۰۰ پاسداری کرد.
اگر او انتخاب نمی‌شد، اردوگاه اصولگرایان فرو می‌پاشید و انسجام لازم برای ۱۴۰۰ را نداشت.

پلورالیست:
بخشیدن حق طلاق و حضانت بچه و نصف کردن اموال و اینا رو نمیدونم.
یه چیز رو ولی خوب میدونم.
زن خانه‌داری که خودش رو وقف یک زندگی میکنه، در میان‌سالی و کهن‌سالی هیچ قدرتی نداره. اگر در اموال شریک نباشه، اگر یکی از اِلمان‌های قدرتی که در بالا اشاره شد رو نداشته باشه، میتونه آواره بشه

Hadi Mousavi:
آقای #محمود_صادقی ادعایی درمورد حسابهای قوه قضائیه کرد، بهش حمله و توهین و براش پرونده سازی کردند آخرش هم معلوم شد راست گفته.
آقای #میرسلیم ادعای گرفتن رشوه به مجلس قبل رو کرده، آب از آب تکون نخورده!
زعمای ارزشی لااقل درمورد این ادعا، یک سرفه بکنید که ادعای #شفافیتت شما زنگ نزنه!

مهدی دریس‌پور:
در مبارزه با #فساد اگر کسی امروز و فردا کند یا دائماً ضمیر (فردی.../ یکی از...) به کار ببرد، اهل معامله‌ست! از ما گفتن…

Saeed Shariati:
به نظر من یکی از کارهایی که قالیباف به عنوان رییس مجلس در جهت اجرای وظایف نمایندگی انجام خواهد داد تحقیق و‌تفحص از پرونده «عیسی شریفی» است!
مگه داریم پرونده‌ای ۳ سال تحقیقاتش طول بکشه و هیچ خبری به افکار عمومی داده نشه؟قطر این پرونده چقدره؟
اسم کیا توش مطرحه که مردم غریبه‌اند؟

Ali Shakourirad:
ظاهراً با انتخاب رئيس مجلس يازدهم بايد اين‌گونه گفت:
سَيِّئاتُ الاَحرارِ حَسَناتُ المُقرَّبين
قوه قضائيه به هيچ يك از گزارشات شوراى‌شهر و شهردارى در مورد تخلفات دوره ١٢ ساله شهردارى او در پایتخت رسیدگی نکرد.

آرش رمضانی:
شورای شهر و شهرداری #مشهد تو کنترل کرونای این شهر [کنار دانشگاه علوم پزشکی و کادردرمان] نقش اساسیِ سازنده داشتن. تعطیلیِ به‌وقتِ حمل‌ونقل‌عمومی، توزیع فوری ماسک و اقلام از طریق اپلیکیشن و توی معابر، یکپارچه‌شدن تریبون‌های شهری برای درخانه ماندن. نمره‌ی بالایی می‌گیرن اینجا.

ali mojtahedzadeh:
آقای #میرسلیم در خصوص اخذ رشوه چند ده ميلياردی يکی از روسای کميسيونهای #مجلس در جريان طرح تحقيق و‌تفحص سخن گفته ، از نظر ايشان حتمايکی از راشی يا مرتشی در اين #مجلس حاضربوده که چنين گفته ،منتظريم درجريان بررسی #اعتبارنامه رسوايشان‌کند يا #دادستان بعنوان تشويش اذهان تعقيبش کند

mehdi mahmoudian:
انتخابات هیچ وقت هدف نبوده و حداکثر می‌توان آن‌ را کم هزینه‌ترین وسیله برای تحقق مطالبات مردم دانست.
اسفند۹۸ اکثریت مردم به این نتیجه رسیدند که این وسیله کارایی خود را از دست داده است؛ مسئولیت تبعات این تصمیم نیز با کسانی است که این ابزار دمکراتیک را از حیز انتفاع ساقط کرده‌اند.

Sara Rezaei:
یکی از بزرگترین چالش‌های مددکاران و فعالان اجتماعی در حوزه آسیب‌های اجتماعی
بازپس دهی آسان کودکی که واضحا در معرض خطر هست به خانواده‌‌ای است که مشخصا صلاحیت نگه‌داری از کودک را ندارد
و این مسئله غفلت مسئولین قضایی و بهزیستی را نشان می‌دهد
#امنیت_کودکان
#رومینا_اشرفی

محمد مالی:
امروز ده‌ها اهوازی به شکل فردی یا گروهی با کامیون و وانت و خودروهای شخصیِ مملو از بسته‌های آب معدنی به غیزانیه رفتند. در یکی از روستاها پیرزنی را دیدم با پسرش و ماشینی پُر از دبّه آب. اهوازی‌ها نشان دادند اهل جنگند. چه با دشمن خارجی و چه با سوء‌مدیریت داخلی.

Azar Mansoori:
ما بعد از رد صلاحیت ها در انتخابات مجلس یازدهم گفتیم که تکلیف ۲۳۰ کرسی از پیش تعیین شده است و رقابتی در آنها شکل نخواهد گرفت. این عدد دوباره امروز هم تکرار شد.

محمود صادقی:
باتوجه به عضویت دکتر لاریجانی در مجمع تشخیص مصلحت نظام و نظر به سه دوره‌ی متوالی تجربه نمایندگی و ریاست مجلس شورای اسلامی، انتظار می‌رود در جایگاه جدید مراقب شأن و جایگاه منحصر به فرد مجلس در نظام قانونکذاری باشد.
عدل چه بود وضع اندر در موضعش
ظلم چه بود وضع در ناموقعش
مولوی



🆔 @MostafaTajzadeh
📝📝📝دموکراسی یا دموقراضه؟

✍️سید مهدی شجاعی

دشمن چیز مفیدی است، اگر کم آوردید خودتان درست کنید!

دشمن یعنی کسی که شما می‌توانید همه ضعف‌ها و کم‌کاری‌هایتان را بر گردن او بیندازید.

دشمن یعنی چیزی که شما می‌توانید مردم را با آن بترسانید تا ناگزیر به آغوش شما پناه بگیرند.

دشمن یعنی کسی که اگر کاری کردید، با وجود او مهم‌تر جلوه‌اش دهید و اگر نکردید او را مقصر جلوه دهید.

دشمن یعنی کسی که وقت و بی‌وقت به او فحش دهید، بی‌آنکه جواب فحش بشنوید.

دشمن یعنی کسی که حواس مردم را پرت او کنید تا هوس نکنند که از شما چیزی بخواهند.

دشمن یعنی مترسکی که با آن می‌توانید بچه‌های بزرگ را بترسانید.

پس دشمن، با این همه خاصیت، یک موضوع حیاتی است. ولی همه خوبی‌اش به این است که نباشد، که اگر باشد دَمار از روزگارتان در می‌آورد.

🆔@MostafaTajzadeh
داستان انقلاب (۳): تاسیس سلسله پهلوی
BBC Radio
🎙 داستان انقلاب (۳): تاسیس سلسله پهلوی
داستان انقلاب به روایت آرشیو رادیو بی‌بی‌سی

در بخش سوم از این رشته برنامه‌ها، باقر معین در ادامه بحث جستجوی ریشه‌های انقلاب اسلامی سال ۱۳۵۷ در ایران، به رویداد‌های پس از درگذشت مظفرالدین شاه و تشکیل اولین مجلس شورای ملی ایران می‌پردازد.

در این برنامه از جمله صدای مهدی بازرگان، فریدون کشاورز، کریم سنجابی، ارتشبد فریدون جم، احسان نراقی، و دکتر سیف‌پور فاطمی را می‌شنوید.

🎧 گوش کنید و با دوستان‌تون به اشتراک بگذارید.

#پادکست
#داستان_انقلاب
@Atu_Sociology

🆔@MostafaTajzadeh
📝📝📝می‌خواهیم ماجرای قتل فجیع یک دختر به دست پدرش را شرح دهیم...

مهدی تدینی

پیش از هر چیز به یک متخصص فوتوشاپ نیاز داریم، موهای دختر را می‌کند زیر شال آبی‌اش، اندازۀ دو بندانگشت زیر گلویش پیداست، قدری شالش را می‌کشیم بالا تا زیرگلویش پیدا نباشد. بعد مانتو را می‌کشیم تا بیاید روی زانوانش... باز سر و وضعش را قشنگ ورانداز می‌کنیم... آها! چند سانتی‌متر از ساق پایش پیداست... شلوارش را کش می‌دهیم تا برسد به کتانی‌اش...

وقتی سر و وضع دختر برایمان قابل تحمل شد و او را دست‌کم تا حدی به شکل و شمایلی درآوردیم که به نظرمان درست است، داستان قتل را تعریف می‌کنیم:

«پدری بود که سر و وضع و رفتار دخترش برایش قابل تحمل نبود. از نظر او دخترش رفتار و اخلاق درستی نداشت. و ادامۀ ماجرا...»

اگر در دنیای واقعی هم فوتوشاپ امکان‌پذیر بود، نیازی به داس نبود...

@yaser_arab57
@tarikhandishi

🆔@MostafaTajzadeh
🔼زنی از نسل خداشناسان

آذر منصوری

🔺نوشتن از زنی که از نسل خداشناسان بود، سهل و‌ آسان نیست. فریده ماشینی را می‌گویم؛ انسانی که روحی بزرگ و عزمی خستگی‌ناپذیر داشت؛ مردم را دوست داشت و برای این دوست‌داشتن، همه مرارت‌ها را به جان می‌خرید. هنوز بغض فریده رهایمان نکرده است.

🔺صدای دلنشینش در گوشمان می‌پیچد و در باورمان نمی‌گنجد که او از میان ما رفته است. دهم خرداد برای ما که فریده را با خلق نیکو و صفات انسانی و وفاداری و امید می‌شناختیم، روزی سخت بود. می‌خواهم از صفات متمایز او بنویسم تا از یاد نبریم که در عصر و زمانه ما، بودند زنانی که تا پای جان و آخرین نفس، نمادی از امید بودند و امید می‌دادند. تا بودند، چراغی را روشن نگه داشتند و ققنوس‌وار راهی را پیش‌روی آیندگان گشودند.

🔺فریده ماشینی به قرآن کریم و اهل‌بیت پیامبر‌(ص) عشق می‌ورزید. این عشق و ارادت او مبنایی بود تا با شناخت اقتضائات زمانه و پیچیدگی‌های دنیای امروز، پاسخی منطقی و واقع‌بینانه برای نسلی که پرسش‌های بسیار و بدون جواب دارد، پیدا کند.فریده دغدغه‌های بسیار داشت؛ اما اصلی‌ترین دغدغه و دل‌مشغولی او، تمرکز بر مسائل زنان بود و با الهام از قرآن کریم، سعی در رفع این دغدغه‌ها داشت تا با نگاهی نو به دین، جایگاه زنان را در مسیر توسعه و پیشرفت کشور تعریف کند و ارتقا بخشد. مطالعات عمیق فریده ماشینی در زمینه مسائل اسلامی و نیز مطالعات زنان، به او این توانایی را داده بود که با طمأنینه و ‌نرمش در گفت‌وگوها وارد شود و با استدلال‌های روشن و دقیق، دیدگاه‌های خود را بیان کند.

🔺رواداری فریده و این منش او باعث شد بارها در نشست‌های مختلف با گروه‌هایی با دیدگاه‌های مختلف و ناهمسو بنشیند و به هم‌اندیشی با آنها بپردازد تا شاید از دل این هم‌اندیشی‌ها، هم‌گرایی در مسائل زنان پدید آید. شاید استناد به نوشته‌های بسیاری که از خود به یادگار گذاشته است، ادای دینی هر‌چند کوچک باشد به روح عاشق او.او در مقاله‌ای که به مناسبت سی‌امین سال انقلاب اسلامی نوشته، به‌خوبی دیدگاه‌های خود را درباره جایگاه زنان ایران در این مقطع تاریخی بیان کرده است: «قطعا نمی‌توان موقعیت زنان در ایران را صرفا در نسبت و نقد قدرت سیاسی حاکم دید. چه واقعیاتی در بین زنان ایرانی در حال شکل‌گیری است که شاید چندان سنخیتی با اقدامات نظام حاکم نداشته باشد.

🔺واقعیاتی که حکایت از شکل‌گیری خودآگاهی زنانه در ایران و تغییر وضعیت زنان در کشور دارد. آنچه در ایران اتفاق افتاده است که در بخش‌های قابل توجهی می‌توان از آن با نام پیشرفت یاد کرد که حتی گاهی در تضاد با سیاست‌های رسمی قرار می‌گیرد. آنچه که قطعی است، آن است که زنان ایرانی پس از انقلاب بر اساس آنچه گذشت، از تمام توان خود برای تغییر وضعیت خویش استفاده می‌کنند».

🔺در آستانه سالگرد هجرانش، بار دیگر نوشته‌های او را مرور می‌کنم تا شاید روح عاشق او و دل بی‌قرار ما آرام گیرد. نیک گفته‌اند که انسان‌های عاشق هرگز نمی‌میرند و فریده ماشینی در زمره عاشقان خاص خداوند بود.

📌هرگز نمیرد آنکه دلش زنده شد به عشق
ثبت است بر جریده عالم دوام ما
روحش شاد و یادش ماندگار

@azarmansouri
📝📝📝 جناب آقای مهندس قاسم محب‌علی

درگذشت اندوهبار همسر فرهیخته و باوفایتان شادروان اعظم رسولی موجب تأثر و تأسف بسیار دوستان و آشنایان شد.

جنابعالی همسری دلسوز و کاردان و همراهی فداکار و مهربان را از دست دادید که صبوری در غم از دست دادن وی بسیار سخت است.

از خداوند متعال برای روح این یار سفر کرده آرامش و رحمت و برای جنابعالی، فرزندان و خانواده‌های داغدار وابسته صبر و‌سلامت و پایداری مسئلت می‌کنیم.


◼️مرضیه آذرافزا، محسن آرمین، زهره آقاجری، محمد آقایی‌تبریزی، غلامرضا انصاری، ابراهیم اصغرزاده، اردشیر امیرارجمند، علی‌محمد احمدی، سجاد احمدوند، محسن احمدوند، محسن امین‌زاده، نعمت ایزدی، جواد امام، حجت اسماعیلی، رضا امینی، سجاد احمدوند، محسن احمدوند، محسن باستانی، رویا بلوری، رضا باوفا، حسبن بی‌غم، محمد بهشتی، مصطفی بهمن‌آبادی، شهاب پورقاسمی، عاطفه پهلوان، سیدمصطفی تاجزاده، وفا تابش، مهدی تحققی، مهرنوش جعفری، جلال جلالی‌زاده، حمیدرضا جلایی‌پور، مهرداد حجتی، سیدغلامحسین حسن‌تاش، سیدرضا حسینی‌امین، سعید حجاریان، محمد حسینی‌نیا، داود حشمتی، مسعود خادم‌رضائیان، محمد خدادادی، مجتبی خسروتاج، همایون خسروی، مصطفی درایتی، وحید دستگاهدار، محمدجواد روح، حسن رسولی، علی‌اکبر رحمانی، محمود زمانی‌قمی، مصطفی سبطی، محمد ستاری‌فر، عیسی سحرخیز، محمود سرآبادانی، مریم شربتدارقدس، حجت شریفی، مطهره شفیعی، محمد شریعتی‌دهاقانی، زهرا شجاعی، جعفر شاپورزاده، محمدحسین شریف‌زادگان، بهروز شاهرخ‌نیا، جعفر شاپورزاده، انوشیروان شکری، احمد شیرزاد، مهدی شیرزاد، سیدمحمد صحفی، نادر صدیقی، محمد صالحی، علی صادقی، حسین صادقی، محسن صفایی‌فراهانی، ریحانه طباطبایی، رحیم عابدان‌زاده، فیض‌الله عرب‌سرخی، کریم عابدی، احمد عزیزی، پیروز غفراتی، مهدی عصاران، علی‌محمد فراهانی، پروین فهیمی، هادی قابل، جاوید قربان‌اوغلی، محمد قوچانی، محمد قره‌تپه، حسین کروبی، محمدرضا کرم‌سروری، حسین کاشفی، محمد کیانوش‌راد، ساجده کیانوش‌راد، روح‌الله کلانتری، نورا کنعانی، پژمان گرامی، کتایون گلرخ، محمد گوهری، فخرالسادات محتشمی‌پور، اروجعلی محمدی، مهدی محمودیان، محمدجواد مظفر، سیدسراج‌الدین موسوی، عبدالله مومنی، آذر منصوری، علی مزروعی، میرمحمود موسوی، محسن میردامادی، بهروز ماکویی، شهیندخت مولاوردی، ناصر مهدوی، قاسم میرزایی‌نیکو، حسین موسویان، عبدالله ناصری، علی نیک‌جو، علی‌محمد نمازی، محمد نعیمی‌پور، حسین واله.


🆔@MostafaTajzadeh
فردای بهتر (مصطفی تاجزاده) pinned «📝📝📝چرا چین تحریم‌ناپذیر شد؟ ✍️سیدمصطفی تاجزاده رهبری چین هوشمندانه و زمان‌شناسانه، یک دهه قبل از فروپاشی شوروی، استراتژی توسعه انزوامحور و همراه با سوءظن به آنچه در خارج از کشور می‌گذرد را تغییر داد، خود را با مقتضات زمانه سازگار کرد و زیر سایه نظام اقتصادی…»
📝📝📝 راست می‌گفتی

✍️ سیدعلیرضا_بهشتی_شیرازی:

۴۱ سال پیش از این در چنین روزی اولین شماره از روزنامه جمهوری اسلامی به سردبیری مهندس میرحسین موسوی منتشر شد. آن روزهای ابتدای کار که حلقه نخست تحریریه در طبقه بالای دفتر نشر و فرهنگ و اسلامی شکل می‌گرفت او می‌خواست نمونه‌ای از آنچه را که برای کشور آرزو دارد در همان چند اتاق و در میان آن جمع کوچک به اجرا بگذارد. جامعه‌ای اندیشمند که در آن همه در سکوت مشغول خط‌خطی کردن کاغذها باشند، تا حدی که حوصله یک جوان نوزده ساله سر برود. جامعه‌ای از برادری که کسی به دیگری بزرگی نفروشد. جامعه‌ای آرمانی که در آن صداقت خود را نسبت به آنچه پیش از این می‌گفتیم نشان دهیم. حتی اگر آنچه می‌گفتیم یک مقدار خام بود صداقت او پختگی داشت. جمع‌مان که به پنج شش نفر رسید یکی پیشنهاد کرد خوب است مستخدمی بیاوریم تا ظرف‌ها را بشوید، دفتر را نظافت کند، اگر چیزی لازم شد از خیابان بخرد، و ... اما از نظر او در مسجد کسی که کفش‌‌های مردم را می‌گرفت هیچ احساس فرودستی نسبت به دیگران نمی‌کرد، و هر وقت ما هم توانستیم چنین فضائی را در میان خود شکل دهیم نوبت به استخدام برادر نظافت‌چی می‌رسد. روز اول خودش به همراه آقای آقازاد ظرف‌ها را شست و برای روزهای بعد نوبت گذاشتیم. می‌گفت روشنفکری که کسی دیگر زیر پایش را جارو بزند و رشته افکارش گسسته نشود به درد نمی‌خورد. بی‌تفاوت نسبت به تمامی آن رقابت‌ها که هنوز هیچ نشده همه از آن خبر داشتند، در روزنامه تیتر می‌زد «برادر بنی‌صدر، برادر یزدی». گرته‌برداری از فرهنگ چپ کاملا در این کار او پیدا بود، اما نه، زیرا او راست می‌گفت.

البته هیچ‌کدام از این آرمان‌های او به نتیجه نرسید. یکی دو هفته بعد در آن ساختمان کوچک دیگر جای سوزن انداختن نبود، به صورتی که مجبور شدیم دفتر سابق روزنامه رستاخیر را از مدیریت جدید کیهان اجاره کنیم و به آنجا منتقل شویم. کمی پیش از آن مستخدم آوردیم، برادر بازی در صفحات روزنامه (احتمالا بر اثر فشار برادران حزبی) ادامه پیدا نکرد، اما صداقت او ادامه یافت.

این بود آنچه میرحسین موسوی را میرحسین موسوی کرد: یک لاقبا که امپراتوری دروغ زورش به او نمی‌رسد. چه می‌شد اگر کشور از او بیشتر بهره می‌برد؟ اگر راست بگوئیم از او بهره خویش را برده‌ایم.

@Kaleme
@MostafaTajzadeh
📝📝📝آمریکا: استراتژی فشار حداکثری ما علیه ایران ترکیبی از فشار اقتصادی، انزوای دیپلماتیک و بازدارندگی نظامی است. با تحریم ها درآمدهای ایران را قطع کرده و آنان را در بدترین بحران اقتصادی قرار داده ایم.


✍🏻مصاحبه جوئیش نیوز سیندیکیت با برایان هوک


برایان هوک، نماینده ویژه دولت آمریکا در امور ایران، گفت که ایران و نوابش نسبت به سه سال قبل که دولت ترامپ بر سر کار آمد، ضعیف‌تر شده‌اند اظهار داشت: «رژیم [ایران] با بدترین بحران اقتصادی در تاریخ خود مواجه است .» «تحریم‌های دولت ترامپ بزرگ‌ترین تحریم‌ها در تاریخ جمهوری اسلامی هستند. این تحریم‌ها فراتر از تحریم‌های چندجانبه‌ای هستند که پیش از آمدن ما بر سر کار اعمال شده بودند و ما سابقه قابل توجهی در تحریم سیستم مالی ایران داشته‌ایم.»

«سیاست ما این است که از هر راه که شده تحریم تسلیحاتی ایران را تمدید کنیم.» «اخیرا حدود ۴۰۰ عضو مجلس نمایندگان از دیپلماسی پامپئو برای تمدید تحریم تسلیحاتی حمایت کردند.»

«راهبرد جدید ما در قبال ایران ترکیبی از فشار اقتصادی، انزوای دیپلماتیک و بازدارندگی نظامی است که هر سه برای داشتن راهبردی موفق در خصوص ایران لازمند. هرکدام که نباشند با قواعد ایران بازی می‌کنید.»

«متحدین ما در خلیج [فارس] در کنار اسرائیل در خط مقدم تعدی ایران هستند. متحدین ما در خلیج [فارس] در تقابل با اعمال قدرت ایران نقش مهمی دارند و می‌بینیم که عربستان سعودی مستقیما از سوی ایران مورد حمله قرار می‌گیرد. ایران قادر نیست با همسایگان خود در صلح باشد و از نواب خود برای حمله به متحدان ما استفاده می‌کند.» تهدید ایران باعث شده که اسرائیل و کشورهای عربی روابط بهتری داشته باشند.

@ganji_akbar
@MostafaTajzadeh

https://www.jns.org/us-doubles-down-on-maximum-pressure-campaign-on-iran-says-senior-administration-official/
📝📝📝 جامعه تحقیرشده: اصلاحات و سیاستِ حقیقت

✍️ مراد ثقفی

مشکلاتی که پیرو اعتراضات دی‌ماه گذشته و تلاش‌های تؤامان دولت‌های آمریکا، اسرائیل و عربستان در به انزوا کشاندن کشور رخ نموده‌اند، به چالش‌های پیشین کشور اضافه شده و اکنون به‌نحوی مستمر، صحنه سیاسی و اقتصادی کشور را با مسائل عدیده‌ای روبرو ساخته و تقریباً همه مسئولان –اعم از دولتی و مدنی، لشکری و کشوری – را به واکنش واداشته‌اند. با این همه و علیرغم طرح‌های متعددی که برای رفع این مشکلات مطرح و بعضاً نیز اجرایی شده‌اند، شواهد حکایت از آن دارد که هیچکدام نتوانسته‌اند از دامنه آسیب‌ها بکاهند، اگر خود موجب گسترش آن نشده‌ باشند. در واقع، در حالی که نیاز کشور به اصلاح امور به نحو جدّی و گسترده مطرح است و همه طیف‌های فکری و سیاسی بر لزوم آن تأکید دارند، وضعیت به‌گونه‌ای است که هر اصلاحی، اگرهم به انجام برسد، همزمان تبعات آسیب‌زایی را به همراه می‌آورد و سرِ جمع، بر مشکلات و آسیب‌ها می‌افزاید. به عبارت دیگر، هر چند هنوز اینجا و آنجا اراده برای اصلاح به‌چشم می‌خورد و اینجا و آنجا عده‌ای می‌توانند نیروهای لازم را برای انجام آن در حوزه‌های مشخص بسیج و برنامه اصلاحیِ خود را اجرایی کنند، اما فضای عمومی به نحوی است که حتی این موارد را نیز به آسیب تبدیل می‌کند. به عنوان مشتی نمونه خروار می‌توان از تلاش برای واقعی‌سازیِ قیمت ارز و تبعات آن گفت. این تلاش در عمل به چنان نابسامانی‌ای در این حوزه دامن زد که نه فقط اهمیت آن تلاش برای به‌روزرسانی را کان‌لم‌یکن کرد که آسیب‌هایی را موجب شد به‌مراتب خطیرتر از «ارزان بودنِ» قیمت ارز. همین پدیده را می‌توان در نتیجه حاصل از تلاش دولت برای سامان‌دهی به صادرات و واردات از طریق طراحی سامانه‌ای برای ثبت سفارش دید که همه تبعات هولناک آن هنوز هم آشکار نشده‌اند. سامانه‌ای که همه کشورهای پیشرفته جهان، فارغ از میزان آزادی اقتصادی و بازاری بودنِ اقتصادشان از نعمت وجود آن برخوردارند.

ادعای این مقاله آن است که دلیل به‌سر بردنِ ما در این وضعیت، از کف رفتنِ توانایی‌ ما در بسیج نیروی لازم برای طرح یک برنامه اصلاحی همچون یک پروژه ملی و عمومی است و تا زمانی که نتوانیم بر این ناتوانی غلبه کرده و اصلاحات را به یک چشم‌انداز ملی تبدیل کنیم، وضع به همین منوال ادامه پیدا خواهد کرد و چه بسا که روند کاهشیِ توانایی ما برای رفع آسیب‌ها شتاب نیز بگیرد. در واقع، آسیب اصلی در از دست رفتنِ همین توانایی است، یعنی در ناتوانی و حقیرشدگیِ ما برای بسیج نیروی اجتماعیِ لازم و کافی برای تبدیل اصلاحات به پروژه‌ای ملی. از این رو، مقدمه هر کار دیگری، کاوش در دلایل از دست رفتنِ این توانایی است و آنگاه، بر این اساس گشایش چشم‌اندازی سیاسی در مقابل جامعه تا با حضور در صحنه، نیروی لازم را برای رفع آسیب‌ها و حلّ مشکلات تأمین کند. توانایی‌ای که –همانطور که در مقاله توضیح خواهم داد-سه بار در همین چهار دهه گذشته از نعمت وجود آن برخوردار بودیم و توانستیم بسیج لازم را حال اگر نگوییم برای خروج کامل از وضعیت آسیب‌زدگی که دستِ‌کم برای گشایش افقی در برابر جامعه انجام دهیم. یکبار در آغاز پیروزی انقلاب، بار دیگر در سال ۷۷ هنگام خروج کشور از دوران بازسازیِ پس از جنگ (یعنی همان دوران سازندگی) و بار آخر در سال ۸۸ برای مقابله با فاجعه‌ای که نشانه‌های آشکارش در همین سال دیده می‌شد و نهایتاً چهار سال بعد اظهر من‌الشمس گشت.

به نظرم تا زمانی که به دلایل این حقیر شدن‌مان پی نبریم یعنی تا زمانی که متوجه نشویم که چرا دیگر نمی‌توانیم با ارائه برنامه‌ای سیاسی، اصلاحات را به طرحی عمومی و ملی تبدیل کنیم و راه حلی برایش بیابیم، تمامی سایر اصلاحاتِ لازم و ضروری یا اجرایی نخواهند شد، یا چندان زمان‌بر خواهند بود که در عمل تغییری ایجاد نخواهند کرد، و یا همانطور که پیش از این گفتم، تبعات منفی‌شان بر نتایج مثبت‌شان خواهد چربید. این حُکم هم شامل آن پیشنهاداتِ اصلاحی‌ای می‌شود که وجه فنی‌شان بر وجه سیاسی‌شان می‌چربد، یعنی به عنوان مثال، اصلاح نظام کارآمدی و تدبیر، ایجاد ائتلاف‌های گسترده برای مقابله با ابرچالش‌ها و دیگر پیشنهاداتی از این دست، و هم شامل آن اصلاحاتی که مستقیم و غیرمستقیم سیاسی هستند. یعنی به عنوان مثال تلاش برای هماهنگی قوا، فراخوان‌های مختلف و متفاوت به آشتی ملی و حفظ همبستگی، برداشتنِ نظارت استصوابی و غیره. در واقع، بدون وجود نیرویی که گفته شد ما امروز توان بسیج‌اش را از دست داده‌ایم هیچکدام از این راه حل‌ها نمی‌توانند اجرایی شوند.

👈 متن کامل

@Kaleme
🆔 @MostafaTajzadeh
✍️آیت‌الله سیدعلی خامنه‌ای

از اول اسلام تا دوران حکومت‌های اسلامی #حزب وجود داشت، از طرف بالاترین چهره‌های اسلام حزب بود.

پیغمبر (صلی الله علیه و آله و سلم) در #مکه مسلمان‌هایی را که بوجود آورد، در حقیقت حزبی بوجود آورد که تشکیلاتی و حزبی و زیرزمینی کار می‌کردند؛ بعد هم که اسلام ظاهر شد دعوت #پیامبر به‌شكل حزبی بود، یعنی به‌همان معنایی که حزب در فرهنگ امروز جهانی دارد.

و بعد از اینکه پیامبر به حکومت رسید، حزب دیگر قهرا با آن فلسفه باقی نماند و شکل حکومت پیدا کرد.

اما بعد از پیامبر، #اميرالمومنین (علیه السلام) یقینا حزب داشت، بنده ردپای #تشکیلات_پنهانی امیرالمومنین (علیه السلام) را در تاریخ پیدا کرده‌ام و در زندگینامه ائمه در بحث‌هایی که در دوران اختناق از سال ۵۰ تا ۵۶ بارها برای اجتماعات بزرگ و کوچک گفته و ثابت کرده‌ام تشیع در روزگار نخستین در حقیقت #حزب_امامت و حزب ائمه بود.

📙روزنامه جمهوری اسلامی،
دوم بهمن ماه ۱۳۵۸

🆔@MostafaTajzadeh