فردای بهتر (مصطفی تاجزاده)
44.8K subscribers
10.9K photos
3.44K videos
520 files
29.6K links
✳️کانال تلگرامی «فردای بهتر» با منش اصلاح‌طلبانه با ارائه رویکردی تحلیلی تلاش دارد به گسترش دموکراسی و بسط چندصدایی در جامعه ایران به امید فردایی بهتر برای ایران و ایرانیان قدم بردارد.

اینستاگرام: https://instagram.com/seyed.mostafa.tajzade
Download Telegram
📝📝📝مباحثه دکتر داوود سیلمانی و دکتر جلال جلالی‌زاده درباره جواز توسل مومنان در قرآن به بهانه شیوع ویروس کرونا

جلالی زاده:
استعانت از اصحاب قبور و طلب شفا و رفع مشکلات از آنها اختصاص به شیعه ندارد. بعضی از عوام نا آگاه اهل سنت هم به رغم نهی صریح علما، چنین کارهایی ناروایی می‌کنند. انتقاد از این گونه اعمال و بیان واهی بودن و خرافی بودن و ناکارآمد بودن آنها خصوصاً در شرایطی مثل شرایط امروز یک نوع آگاهی بخشی عمومی است که وظیفه تحصیل‌کردگانی مثل من و شماست و ربطی به موضع‌گیری های سیاسی و گرایش‌های مذهبی ندارد. البته که هیچ کس منکر احترام صالحان و مؤمنان و قبور آن ها نیست اما با بناکردن گنبد و بارگاه و توسل، فرسنگ ها فاصله دارد.

سلیمانی:
مسلمانان به پیامبر (ص) و معصومان، به عنوان زندگان می‌نگرند. ائمه معصوم در نظر ما زنده و صاحب اثرند و این اثر نه بالاستقلال که معلوم است باذن الله است. پیامبر اکرم ما و تمامی پیشوایان دین مبین اسلام حیاتی جاودانه دارند، و انسان زنده آثارش را هم در حیات دنیایی و هم در حیات اخروی به جای می‌گذرد. پیامبر و انسان های وارسته می‌توانند بر اساس آیات قران، شفیع باذن الله باشند. "الا من اذن له..."، شاهد این مدعاست:
"در آن روز شفاعت سود ندارد مگر [شفاعت ] كسى كه خداى رحمان به او اجازه دهد و سخن او را بپسندد." (طه: ۱۰۹)

جلالی‌زاده:
اینکه به حکم قرآن مجید شهدا حیات معنوی دارند و نزد خداوند متعال از روزیهای معنوی برخوردارند یک بحث است و توسل به آنان و تقاضای دفع آفات و بلیات و شفای بیماران از آنان بحثی دیگر. اولی مقبول است و دومی بحکم شرع و عقل و تجربه‌های عینی و عملی مردود. زیرا توسل ۲ قسم است: مشروع و غیر مشروع. مشروع یا توسل به نام های نیکوی خداوند است (اعراف: ۱۸۰) یا به عمل صالح است (نحل: ۳۲). غیر مشروع مانند توسل به انسان ها. اگر آیه شریفه هرگز کسانی را که در راه خدا کشته شده اند ، مرده مپندار، بلکه زنده اند که نزد پروردگارشان روزی داده می شوند.(آل عمران: ۱۶۹) هست، آن بزرگان در عالم مادی زنده نیستند چونکه هر موجود زنده ای دارای علایم و نشانه هایی است که او را از مرده متمایز می سازد مانند: نمو، حرکت و زاد و ولد و احساس با حواس خمسه وغیره .آیه ی (إنك ميت وإنهم ميتون) چه چیز ی را می رساند؟ "و پیش از تو برای هیچ بشری جاودانگی [در دنیا] قرار ندادیم. آیا اگر تو از دنیا بروی آنان جاویدانند؟ (انبیا: ۳۴)

سلیمانی:
در رابطه با حیات اخروی و منشاء اثر بودن پیامبر (ص) و اولیا و شهدا در این جهان، در قرآن می خوانیم: "و بدین گونه شما را امتی میانه قرار دادیم ، تا بر مردم گواه باشید و پیامبر بر شما گواه باشد" (بقره : ۱۴۳) ، "اى پیامبر، ما تو را فرستادیم تا بر رفتار و کردار امّت گواه باشى" (احزاب: ۴۵). حال سوال این است که: اولا: معنای شاهد بودن چیست؟ ثانیا: آیا شاهد و شهید بودن رسول بر امت وسط منحصر در دوران زندگی مادی ایشان است ، یا جریانی سیال در طول تاریخ است؟

معنای شاهد بودن در این آیات، حضور موثر است، یعنی حضوری که در زندگی اکنون ما دارای تاثیر و نقش است وگرنه شاهد بودن و شهید بودن بدون التفات به مشهود، فایده ای بر آن مترتب نیست. علاوه بر آن که از نظر ادبی نیز شاهد، دلالت بر وجود غیر دارد یعنی چیزی باید باشد تا تو شاهدش باشی و گرنه این شهود خالی از فایده است.

📌برای خواندن متن کامل فایل پیوست را دانلود کنید

🆔 @MostafaTajzadeh
📝📝📝معلمان مناطق دورافتاده؛ روایت اشک و قلم


✍🏼 مرضیه حسینی

آن چه می‌خوانید داستان چند معلم در مناطق دورافتاده است.

از «دیشموک» کهیگیلویه و بویراحمد تا «چاه هاشم» در سیستان و بلوچستان با دشواری‌های بی‌حساب و رنج‌های بسیار. با شادی‌هایی به رنگ زیبایی‌های طبیعت خشن با حسرت‌ها و امیدهایی برای ایران؛ تمام ایران!

سال‌های دور از خانه
۱۹ سال داشت و سال اول تدریسش در آموزش و پرورش بود، مقرر بود به یکی از محروم‌ترین و دورافتاده‌ترین روستاهای دهدشت در کهگیلویه برود. روستای بزرگی به اسم «دیشموک» که راضیه تا پیش از آن و بسیاری از مردم ایران هنوز، اسمش را هم نشنیده‌اند.

وسایلش را برای سفری طولانی که مقصدش کیلومترها تا خانه و خانوادش فاصله داشت، جمع کرد.

عزیزانم نخندید!
چهره آفتاب سوخته و دست‌ها و صورت‌های ترک خورده دانش آموزانم همیشه در نظرم هست، در زمستان صورت‌های کوچکشان به حدی خشک و ترک خورده بود که وقتی می‌خندیدند خون می‌افتاد، بهشان می‌گفتم نخندید عزیزانم و دست‌ها و صورت‌های کودکانه‌شان را با کرم چرب می‌کردم.

در میان اهالی خوردن صبحانه چندان معمول نبود، بعضی از دانش آموزان اغلب رنگ‌پریده و بی‌حال بودند و وسط کلاس می‌افتادند، لقمه‌هایی که همراه داشتم را بینشان تقسیم می‌کردم.

منظورشان از مدرسه توده‌ای کاه و گل بود
رشید، معلم مدارس روستاهای «تَنگ لیرآب» و «آجم» در کهگیلویه و بویراحمد است. او میگوید:

حکمم را گرفتم و به سمت روستای محل تدریس به راه افتادم، مسیر را که پرسیدم فهمیدم «تنگ لیر آب» واقعا آخر دنیاست، فاصله‌اش تا نزدیک‌ترین شهر بیش از سه ساعت بود، روستا جاده نداشت، ماشین یا موتور دیر به دیر رد می‌شد و من مجبور بودم برای رسیدن به روستای محل تدریسم بیش از یک ساعت در خاکی و سنگلاخ پیادهروی کنم.

به روستا که رسیدم فهمیدم نه آب لوله‌کشی وجود دارد و نه برق، مدرسه را نشانم دادند، آنچه را می‌دیدم باور نمی‌کردم، مدرسه در واقع سازهای کاهگلی نیمه‌ویران، بدون پنجره با سقفی فرو ریخته بود.

برای گرما مجبور بودم از هیزم استفاده کنم، بخاری اهالی روستا و مدرسه نیز هیزمی بود، جمع کردن هیزم و دودی که ایجاد میکرد هم داستانی داشت، هر روز صبح به همراه بچه‌ها برای جمع‌آوری هیزم و تأمین سوخت بخاری به دشت می‌رفتیم.

اینجا بچگی و کودکی معنای خاصی ندارد، بچه‌ها زود بزرگ می‌شوند، شبیه آدم بزرگ‌ها لباس می‌پوشند و کار می‌کنند، دستان کوچکشان، چون زنان و مردان میانسال ترک خورده و زخم و پوسته پوسته است.

📎مشروح این گزارش را در INSTANT VIEW بخوانید.
Forwarded from امتداد
✍🏻انتقاد مصطفی تاجزاده از اظهارات اخیر احمد جنتی:

📌دبیر شورای‌نگهبان: «طرح اخیر مجلس با هدف #بی‌خاصیت‌کردن احرازصلاحیت داوطلبان طراحی و تصویب شده است.»

📌به‌عنوان رئیس اجرایی سه #انتخابات سراسری شهادت می‌دهم هیچ عضو شورای‌نگهبان به اندازه #جنتی با انتخابات آزاد مقابله نکرده و علت انتصاب مادام‌العمری وی نیز همین است.

#امتداد
@emtedadnet
📝📝📝زندگی آقا ماشاءالله

محسن جلال پور

برای عموم مردم سخت است که هر روز صبح سوار دوچرخه شوند،کرکره را بالا بکشند، مغازه را جارو کنند و غبار از آینه و صندلی‌ها بزدایند و به انتظار مشتری بنشینند. شاید برخی از ما چند صباحی یا چند ماهی به این شکل زندگی کرده باشیم اما آقا ماشاءالله نزدیک به 70 سال همین طور ساده و بی‌ادعا زندگی کرده است.

داستان زندگی «حاج ماشاءالله بديعي» با خانواده مادری‌ام مرتبط می‌شود که در سال 1333برای اجاره یک باب مغازه به مرحوم پدر بزرگم مراجعه می‌کند. حاج حسین عطارنژاد مردی شریف و خوش‌نام بود كه همواره سالم و پاک زیست و حاصل عمرش عزت و احترام بود. اهالی کرمان ایشان را به خاطر ساعت بزرگ و معروف مسجد جامع می‌شناسند که در سال 1332 به قیمت 30 هزار تومان از شرکت زیمنس آلمان می‌خرد و به مسجد جامع اهدا می‌کند.

اما داستانی که می‌خواهم تعریف کنم، از این قرار است؛ آقا ماشاءالله بدیعی که تازه از سربازی برگشته در سال 1333 به پدربزرگم مراجعه می‌کند و می‌خواهد مستأجر مغازه ایشان در خیابان شاه -میرزا رضای‌کرمانی- شود. پدر بزرگم می‌پرسد برای چه کاری می‌خواهی؟ می‌گوید: می‌خواهم سلمانی راه بیندازم. پدر بزرگ کلید مغازه را به آقا ماشاءالله می‌دهد و می‌گوید برو کرکره را بالا بکش و ملک را خوب وارسی کن اگر باب میلت بود برگرد تا صحبت کنیم. آقا ماشاءالله می‌رود و بر می‌گردد و می‌گوید مغازه را می‌خواهم. پدر بزرگ می‌گوید اشکالی ندارد؛ کرایه مغازه 30 تومان است اما چون جوان هستی و تازه می‌خواهی کارت را شروع کنی،27 تومان کافی است.
آقا ماشاءالله کلید را می‌گیرد و خوشحال و خندان می‌رود پی کارش. آن روزها در کرمان فقط دو سلمانی معروف وجود داشت که یکی متعلق به خانواده مرحوم گرامی بود که آقا ماشاءالله از 16 سالگي در همین سلمانی چند سال شاگردی کرده بود و دیگری را مرحوم «خاص خان» اداره می‌کرد. مشتریان هردو سلمانی، افراد متمول شهر بودند و مردم عادی برای اصلاح سر و صورت به سلمانی‌های دوره گرد رو می‌آوردند که معروف‌ترینشان حسین نخعی نام داشت که معمولا وسط میدان ارگ وسایلش را به درختی آویزان می‌کرد. می‌گویند نخعی دلاک بود و همه کار می‌کرد ؛دندان می‌کشید، سر می‌تراشید و حتی در کار ختنه هم بود.

به هرحال چند روز بعد سلمانی آقا ماشاءالله شروع به کار می‌کند و در مدت زمانی کوتاه میان طبقه متوسط شهر معروف می‌شود و کسب و کارش به قول قدیمی‌ها آنقدر برکت دارد که آقا ماشاءالله اندک ثروتی می‌اندوزد و در سال 1337 ازدواج می‌کند که حاصلش چهار فرزند است.

همه آن‌چه میان موجر و مستأجر می‌گذرد،همان قول و قرار شفاهی است که 25 سال دوام می‌آورد تا این‌که پدربزرگ دربهمن ماه سال 1358 فوت می‌کند و آقا ماشاءالله برای تمدید قرار داد نزد مرحوم پدرم می‌رود. دوباره به همان سبک،قراری گذاشته می‌شود و این‌بار قول و قرارشان تا فروردین 1399 ادامه پیدا می‌کند.

حالا آقا ماشاءالله پس از 66 سال سرپا ایستادن و قیچی زدن و کوتاه کردن موی مردم در مغازه پدر بزرگم، همین چند روز پیش خودش را در91سالگی بازنشسته کرده. مردی که 66 سال در یک مغازه اجاره‌ای کار می‌کند،حتی یک بار اجاره‌اش عقب نمی‌افتد و پس از پایان کسب و کار هیچ ادعایی نسبت به ملکی که نزدیک به هفتاد سال در اختیارش بوده ندارد. جالب اینکه در همه این سال‌ها قرارداد مکتوبی بین موجر و مستأجر وجود نداشته و هرگونه تغییر در وضعیت اجاره،شفاهی و با توافق طرفین انجام شده است.

آدم‌های قدیم خیلی مبادی اخلاق بودند. در زمانه‌ای که حتی قول و قرارهای مکتوب چندصباحی بیشتر دوام ندارند،صحبت از استحکام یک قرارداد شفاهی 66 ساله واقعا دور از ذهن است.

@yaser_arab57
@mohsenjalalpour
🆔 @MostafaTajzadeh
📝📝📝دینداری امروز؛ نیازها و ویژگی‌ها

✍️غلام‌رضا ظریفیان

دین و دینداری با وجود فراز و فرود و قبض و بسط‌های فراوان در جوامع بشری، هیچگاه از ساحت زندگی بشر خارج نشده است.

انسان همواره با سه پرسش اساسی معنا و هدف زندگی و گریز از مرگ روبه‌رو بوده است.

رازواره هر پیامبری متناسب با آن عصر است، اما معجزه پیامبر اسلام در کلام است به‌طوری که حتی مشرکین می‌پرسیدند: چرا این رسول مثل ماست و مثل ما زندگی می‌کند؟

به تعبیر آیت‌الله محقق‌داماد، با آمدن اسلام، انسان از حوزه شناخت جهان، به حوزه خودشناسی و معرفت‌شناسی وارد شد.

راه پیامبر اسلام، سخت‌ترین راه نسبت به پیامبران گذشته بود زیرا باید از مسیر ذهن، اندیشه و خردورزکردن انسانها بگذرد که بسیار سخت تر از معجزات ظاهری است که مبتنی بر ناتوانی انسانها از فهم آنهاست.

همه تلاش قرآن به‌سوی تعمیق نگاه انسان و بردن او از سطح به بطن است.

اگر فهم انسان در اسلام شکوفا نشود، دین به ابزار جنایت و استبداد تبدیل می‌شود، همانگونه که در مورد خوارج اینگونه شد.

اسلام می‌خواهد نگاه انسانها را از تک‌منبعی به چندمنبعی تبدیل کند و انسانها از مناظر گوناگون به مسائل بنگرند و سپس قضاوت کنند.

گفتگوهای سمبلیکی در قرآن وجود دارد که می‌خواهد به ما معنا را منتقل کند. مثلا از جهنمیان می‌پرسد: چرا به این عاقبت دچار شدید؟ می‌گویند: اگر ما خوب می‌شنیدیم و تعقل می‌کردیم اصحاب جحیم نمی‌شدیم.

متاسفانه برخی سنتهای جاهلی به صدر اسلام تسری پیدا کرد و نگاه جبرگرایانه تحریف‌شده یهود، مسلمانان را تحت تاثیر خود قرار داد. به‌خصوص پس از رحلت پیامبر، مسلمانان به‌جای تعمق در اسلام، به فتوحات پرداختند و دعوت پیامبر را به تسخیر و تصاحب تبدیل کردند و تصورات جاهلی، بر فقه، اخلاق و اسلام مسلمانان غالب شد و تصورات عقل‌گریز و عقل‌ستیز حاکم گردید و به‌جای عقلانیت و اندیشه‌، اشاعره که عقل‌گریز بودند قرنها سلطه پیدا کردند. به‌جای عرفان که همزیست عقلانیت است، تصوف که عقل‌ستیز بود بر جوامع اسلامی حاکم شد.

دینی که حتی نمی‌پذیرفت با «اکراه» رواج یابد، با «اجبار» و به‌صورت تک‌روایتی حاکم شد.

بخش زیادی از قرآن درباره سرنوشت امت‌های گذشته، در مورد خطراتی است که در کمین جامعه اسلامی است.

احبار و رهبان، که در مسیح و یهود به‌جای خدا نشستند، در اسلام نیز عقل را کنارزدند، رواداری و اخلاق را به‌حاشیه راندند و بر مسند جهان اسلام نشستند.

در قرون چهارم و پنجم که مقداری فضای جهان اسلام باز شد، دیدیم چه چهره‌های درخشان و آثار بزرگی در عرفان، فقه، اخلاق، ریاضیات، شیمی و علوم دیگر متولد شدند و عقلانیت دستاوردهای خود را نشان داد؛ اما پس از آن دوباره همان تصوف ریایی و عقل‌ستیز حاکم شد و به‌جای بیت‌الحکمه‌ها که محل آموزش علوم بود، نظامی‌ها نشستند و سایر قرائتها را سرکوب کردند و اندیشه اشعری با یک گرایش خاص به انحصار رسید؛ فقه غلبه را حاکم کردند،
و شریعت را به همه دین تعمیم دادند.

هرچند شریعت بخش ارزشمند دین است اما یک نهم قرآن است و اشعریون آن را به همه دین تعمیم دادند.

شاخصه‌های اشاعره: ظاهرمحوری، به‌حاشیه رفتن قران، به انزوا کشیده‌شدن عقل در فهم دین، حاکمیت فقه به‌عنوان دانش حداکثری دین، فهم تک‌منبعی از دین، سیطره تکلیف بر مومنین و نفی حقوق انسانها، به‌حاشیه رفتن اخلاق و زیست عادلانه بود.

در کنار تهدید لائیسم، دو جریان هم از داخل جوامع اسلامی، دین عقلانی را تهدید می‌کرد: سنت‌ورزان عقل‌گریز و عقل‌ستیز و نیز جریان سلفی و خشونت‌ورز دینی. باوجود این تهدیدات، در روزگار ما عقلانیت دینی رشد کرد و مسیر جدیدی در جوامع اسلامی گشوده شد.

شاخصه‌های دین‌ورزی امروز را می‌توان اینگونه برشمرد:
روایت اصل نیست بلکه در خدمت عقل است.
فهم دین از سیطره فقه خارج شد و دیگر ابعاد هم مورد توجه قرار گرفت.
تنوع و تکثر در دین‌ورزی به‌رسمیت شناخته شد.
دین‌ورزی از تک‌منبعی و تک‌محوری خارج شد.
اخلاق بر شریعت اولویت یافت و به‌عنوان هدف و نتیجه شریعت دانسته شد.
خدا و توحید محور دین شد.
گفتگو و برقراری ارتباط با سایر ادیان و تفکرها پذیرفته شد.
بین حق و تکلیف موازنه برقرار شد.
عشق و هنر و زیباشناسی در متن دین وارد شد.
نگاه نقادانه به دین‌ورزی متکی بر قدرت پدید آمد و دین‌ورزی اجباری و اکراه‌آمیز به‌حاشیه رفت.
تضاد دین و علم و دین و عقل رفع شد.
آزادی به یکی از مفاهیم بنیادین اندیشه دینی تبدیل شد.
شادی و نشاط بر سوگ غلبه کرد


@andisheqalam
🆔 @MostafaTajzadeh
📝📝📝گفتگوی مسیح مهاجری با آیت‌الله سیستانی

« به آیت‌الله عرض کردم: ایران، گرفتار خرافات است و انحراف عقیده و سستی اعتقادات به دلیل میدان‌دار شدن افراد کم‌سواد و سودجو بیداد می‌کند...

آیت‌الله سیستانی، مهلت ندادند من همه مطالبم را در این زمینه بگویم و با روحیه‌ای آماده و البته مشتاق و مسلط نسبت به این مقوله، شروع کردند به اظهارنظر کردن و گفتند:

« شما خودتان این وضع را به وجود آورده‌اید. هی گفتید آقای بهاء‌الدینی اینطور است و آنطور است. هی کرامات گفتید. من خودم در قم بودم و این چیزها را می‌دانم و اینجا هم که هستم کتاب‌های زیادی می‌خوانم و این حرف‌های کرامات را که می‌زنند و می‌نویسند می‌خوانم و معتقدم شما خودتان، کشور را به روزی انداخته‌اید که این گرفتاری‌ها پیش آمده و جمکران را آنطور بزرگ کرده‌اید و منبری‌ها آن حرف‌ها را می‌زنند. من منبرها را هم گوش می‌کنم.»

گفتم: و #مداح‌‌ها.

گفتند: آنها را هم همین کارهای شما اینطور کرده است.

گفتم: ما خودمان در مقابل آن دسته از منبری‌ها و مداح‌هایی که مطالب سست و نادرست و خرافاتی را به خورد مردم می‌دهند قرار داریم و علیه آنها مقالات و مطالب زیادی نوشته‌ایم و انتظار ما از شما اینست که شما هم موضعگیری کنید و به ما در این زمینه کمک کنید، چون موضعگیری شما خیلی اثر دارد.

گفتند: اینها را می‌دانم و از قول من هم چیزهایی علیه اینها گفته‌اید و منتشر شده است، ولی من بنای دخالت در ایران را ندارم. ایران مهندسی شده است و سر مهندس هم دارد و من نباید دخالت کنم.

گفتم: منظورم این نیست که در مسائل حکومتی دخالت کنید، ولی در امور اعتقادی اظهار نظر شما مؤثر است. اعتقادات مردم در خطر است و برای حفظ دین و اعتقادات، ورود شما به این مسائل لازم است. گفتند:

شما که گفتید «سیاست ما عین دیانت ما و دیانت ما عین سیاست ماست» چطور می‌توانید اینها را از همدیگر جدا کنید؟ همان‌آقای بهشتی که شما با ایشان رفیق بودید،‌ قانون اساسی را تدوین کرده و آن را طوری ترتیب داده که برای مرجع فقط مسائل غسل و طهارت باقی مانده و بقیه چیزها مربوط به حکومت است. بنابراین،‌ ما چه بگوییم؟

این قسمت، به نظرم رسید برای آیت الله سیستانی بسیار مهم بود، زیرا دوباره به آن برگشتند و گفتند:

وقتی در قانون اساسی برای مراجع فقط مسائل غسل و طهارت باقی گذاشته‌اند و بقیه چیزها مربوط به حکومت است، ‌ما چه بگوییم؟

گفتم: شما به آقای بهشتی کاری نداشته باشید و به عقیده خودتان عمل کنید. گفتند:

ما نمی‌توانیم در ایران دخالت کنیم، وقتش را هم نداریم. کار مرجعیت و عراق و بحرین و خواندن آن‌همه مطالب، زیاد است و دیگر وقتی باقی نمی‌گذارد که به این چیزها برسیم.

گفتم: من به وظیفه شرعی خودم عمل کرده‌ام که گفتن این مطالب و درخواست اظهارنظر از شما بود، حالا شما می‌دانید و تکلیف شرعی خودتان. این جمله را که گفتم، آیت الله سیستانی سکوت کردند و به نظرم رسید این مطلب برای ایشان قابل تأمل بود.

🆔@MostafaTajzadeh
🎧فایل صوتی مثنوی افشاری و ربنای شجریان، اسماء‌الحسنی و اذان موذن‌زاده.

حال که متاسفانه صداوسیما مردم را از شنیدن این مجموعه ملکوتی محروم کرده است، اگر از ۱۴ دقیقه مانده به اذان به این فایل گوش کنید، قطعات به ترتیب پخش و به اذان ختم می‌شود.

🆔 @MostafaTajzadeh
📺#ببینید

جامعه ناراضی و نابرانداز

🔰منتخب مصاحبه #سید_مصطفی_تاجزاده با اعتماد آنلاین

🗓آذرماه۱۳۹۷

📌به شعار "اصلاح‌طلب/اصولگرا، دیگه تمومه ماجرا" می‌توان دو نگاه داشت. در نگاه تمامیت‌خواهی و انسدادی، جامعه دو جریان فعال کنونی را نمی‌خواهد و جریان سومی باید انحصارا جایگزین آنها شود. این یعنی پیروزی من، شڪست تو; یعنی بود من، نبود تو! راهبردی که از مشروطه تاکنون بر کشورمان و دیگر کشورهای در حال توسعه حاکم بوده است.

📌در نگاه دموکراتیک، اصلاح‌طلبان و اصولگرایان به تنهایی قادر به اداره بهینه کشور نیستند و این دو جناح سخنگوی همه مردم نیستند و منتقدانشان می‌خواهند دیده شوند و در مدیریت میهن نقش موثر ایفا کنند.

📌بخشی از این جریان سوم، قبلا اصلاح‌طلب بود و اکنون به این نتیجه رسیده‌اند که نظام قابل اصلاح نیست. این شهروندان در سال ۹۶ به آقای روحانی رای دادند اما از روی اضطرار! وقتی دیدند مشکلات حل نمی‌شود، اصل سیستم را نفی کردند.

📌ما باید بپذیریم میلیون‌ها ایرانی دو جناح موجود را قبول ندارند، اگر چه خود هنوز تشکیلات و برنامه و رهبری و سخنگویان خود را پیدا نکرده‌اند. جمهوری اسلامی باید راه را باز کند که آنان رسانه، احزاب و نامزدهای خود را داشته باشند و به رقابت سیاسی و انتخاباتی با دو جناح فعلی بپردازند.

📌در نظرسنجی بعد از دی ماه ۹۶ حدود ۶۸درصد مردم(اندکی بیش از دوسوم جامعه) معتقد به براندازی نبودند و حفظ نظم و ثبات سیاسی، البته با اصلاحات لازم را می پسندند. البته حدود ۷۵درصد مردم از اوضاع ناراضی هستند. یعنی از هر چهار ایرانی، سه نفر ناراضی‌اند.

📌درصد مهمی از شهروندان ناراضی معتقدند اگر جمهوری اسلامی ساقط شود، وضع بدتر می‌شود. به‌همین دلیل علیه وضع موجود اقدامی نمی‌کنند، نه اینکه این نظام را بهترین یا کارآمد می‌دانند.

📌این‌که ۶۸درصد مردم اصلاح‌طلب‌اند، به معنای آن نیست که اصلاح‌طلبان را می‌خواهند. بلکه خواهان تغییرات خشونت‌بار یا دخالت خارجی نیستند.

📌چندی پیش رضا پهلوی برای اولین بار اعتراف کرد چنانچه جمهوری اسلامی ساقط شود، ممکن است جامعه گرفتار هرج و مرج شود. آنها هم فهمیده‌اند که مخاطرات آینده بسیار جدی است!

📌فرق امروز با قبل از انقلاب این است که مسئله ما فقط سرنگونی رژیم بود. یک توافق نانوشته بین همه بود که فکر می‌کردیم اگر شاه برود، اوضاع درست می‌شود! این رویکرد امروز پذیرفته نیست. برای بسیاری از شهروندان اینکه چه پیش می‌آید، مهم است.

📌دفاع من از جمهوری اسلامی به این دلیل است که اگر نظام کنونی ساقط شود، به احتمال زیاد ایران به‌هم می‌ریزد. من جمهوری اسلامی و قانون اساسی آن را بهترین نمی‌دانم. آلترناتیو نظام را به‌هم ریختن اوضاع می‌بینم.

📌در حال حاضر سرنوشت جمهوری اسلامی با سرنوشت ایران پیوند خورده است. با سقوط نظام بسیاری نگران هرج و مرج، جنگ داخلی یا تجزیه ایران هستند.

📌دو قرن است که ایرانیان به ترکمانچای ناسزا می‌گویند اما یادمان نرود هیچ رژیمی از قاجار و پهلوی و جمهوری اسلامی نتوانسته است سرزمین‌های از دست‌داده را پس بگیرد. فرض کنیم خدای ناکرده خوزستان از ایران جدا شود، چه اتفاقی می‌افتد؟

📌به اپوزیسیون حق می‌دهم با جمهوری اسلامی مخالف باشند، اما هشدار می‌دهم جمهوری اسلامی یک مسئله است، و ایران مسئله دیگری است و بسیار مهمتر!

📌می‌گویند شما از اصلاحات یک ایدئولوژی ساخته‌اید. پاسخ من این است که شما از سرنگونی جمهوری اسلامی یک ایدئولوژی نسازید که لازم باشد برای تحقق آن زیر یوغ بیگانه بروید و هزینه‌ی زیاد و غیرضرور بپردازد. از خود بپرسید وضعیت سوریه و لیبی و حتی افغانستان و عراق چه موقع درست خواهد شد؟

📌اشخاصی که ایران کنونی را با ژاپن پس از جنگ جهانی دوم مقایسه می‌کنند، توجه داشته باشند که ژاپن تکثر و گاه گسل‌های تاریخی ایران را نداشته و از اقوام و مذاهب گوناگون تشکیل نشده است. امریکا و اسرائیل و آل‌سعود هم دنبال به‌هم زدن یکپارچگی سرزمینی و وحدت ملی آن نبودند. به علاوه با آنکه در جنگ شکست خورده بود ولی توان صنعتی، علمی و فنی ژاپن پابرجا بود.

📌دخالت امریکا در همسایگی ایران در عراق و افغانستان در دو دهه گذشته درسهای بیشتر و واقع‌بینانه‌تری به ما می‌دهد.
🆔@MostafaTajzadeh
🗞منتخب مقالات روز
(برای دیدن هر مقاله لینک مربوطه را لمس نمایید.)

بازرگان و ضرورت اصلاحات دینی در ایران
✍️ابراهیم یزدی

به انقلاب صنعتی چهارم خوش آمدید

جنگ قدرت در صداوسیما بر سر ثریا و جهان‌آرا /مدعیان اخلاق‌مداری را از نزدیک بشناسید

چرا ما عقب‌گرد داریم؟
✍️رسول جعفریان

«خروج» و انسداد در اعتراض!
✍️پرویز امینی

برلین با قرار دادن نام حزب الله در گروه‌های تروریستی، نقش خود را در لبنان کمرنگ کرد/ آلمان به دلیل مسائل جنگ جهانی دوم رغبتی به قرارگرفتن در مظان اتهام نداشت
✍️عبدالرضا فرجی‌راد

سپاس ویژه از چند هم‌وطن
✍️محمدرضا جلائی‌پور

«اوجِ خروج» یا «خروجِ اوج»؟
✍️محمدرضا جلائی‌پور

قوچ و موچ و متلّو و ... کراماتِ «پری رو»!
✍️ناصر آملی

یک تیر و سه نشان یا یک تیر و سه خطا
✍️امیر کرمانی

تجربه اولین ماه رمضان تازه‌مسلمان آمریکایی؛ آرامشی در پس نیایش

بیماری، نه جرم!
✍️فرد جی. کریر

مذاکرات ماه مه آمریکا و عراق فرصتی است که آمریکا به دولت عراق بگوید پذیرش هژمونی ایران یعنی قرار گرفتن در لیست تحریم های آمریکا و مصادره دارایی های آن کشور در آمریکا. آمریکا می تواند همه نظامیانش را به اقلیم کردستان عراق منتقل سازد.
✍️جان هانا و ماسه ظریف

جنگ تمام عیار ترامپِ برزیل با نهادهای دموکراتیک آن کشور در دوران کرونا با بیش از ۷۳۰۰ کشته
✍️اندرو فیشمن

آیا شکست دیگری در انتظار نئولیبرال‌هاست؟
✍️امیر تفرشی

خاطرات روزهای کرونایی
✍️محمد علی ابطحی

مرگ و زندگی «اون‌» و مسئله کره شمالی
✍️فريدون مجلسي

پیامدهای فاصله‌گذاری اجتماعی سهل‌گیرانه | تجربه اندونزی
✍️نیما فاتح و دامون افضلی

اگر کسی مخالف نظر شورای نگهبان باشد مفسد فی‌الارض است
✍️روح‌الله جلالی

عاقبت بورس ایران
✍️محمدحسین ادیب

هندوستان چگونه به پیکار ویروس رفت؟

رموز فقاهت
✍️محمّد حسين كريمي پور

تمدن روم را تورم و مداخله گرایی، ویران کرد
✍️لودویگ فون میزس

در دعوای آلمان و حزب الله هم به وزارت خارجه خودمان فحش می‌هند
✍️محمدحسین مهرزاد

فراخوان جمع آوری انتقادات مستند به عملکرد بیمارستان مسیح دانشوری

جشنی به مهمانی نجف دریا بندری و میزبانی شهید سعید طاهری
✍️سهند ایرانمهر

من سینا کمالخانی هستم
✍️عباس عبدی

🆔 @MostafaTajzadeh
🔎 نگاهی به توئیت‌های منتخب روز:

https://twitter.com/imna_farsi/status/1257721312543485954?s=21

علی علیزاده:
شهریور ۹۸ عده‌ای از کاربران توییتر با یقین ادعا کردند نوشین جعفری صاحب اکانت هتاک یار دبستانی و واسط سلبریتی‌ها با آمریکاست. جعفری بعد ۷۰روز آزاد شد و این کاربران بدون عذرخواهی رفتند سراغ پروژه بعدی. اگر پروژه‌بگیرانی که به جعفری افترا زدند چیزی درباره #علی_یونسی گفتند شک کنید.

محمود صادقی:
شعبه ۲۸ دادگاه انقلاب مجددا مرا احضار کرد. قبلا به خاطر اظهاراتم در دانشگاه امیرکبیر (۱۶ آذر ۹۵) درباره‌ی علل شیوع فساد در جمهوری اسلامی و مقایسه‌ی آن با دوره‌ی پهلوی به اتهام فعالیت تبلیغی علیه نظام محاکمه شده بودم.

نجفی تهرانی:
اگر یک آخوند غیر حکومتی در گوشه ای داستانی را درباره سقایت یک باده گسار به امام هشتم نسبت دهد مجرم است و باید خلع لباس شود، اما اگر یک ‎#مداح_حکومتی در برنامه زنده تلویزیون ملی داستانی را درباره قماربازی به امام سوم نسبت دهد مجرم نیست و آب از آب تکان نمی خورد و شاید تشویق هم بشود!

سيامك قاسمي:
اگر همیشه براتون سوال است که چطور ممکنه مردمی که در این سالها فقیرتر شده‌اند مثلا برای #پراید صد میلیون پول بدهند..!
پاسخش در مفهوم مهم #تورم_انتظاری است. یعنی وقتی مردم از نظر ذهنی انتظار داشته باشند همین پراید یک ماه دیگه صد و بیست میلیون شود،امروز با قرض هم شده صد میلیون میخرند!

Akbar Nabavi:
صبح امروز ۴۰ هزار کیت تشخیص #ویروس_کووید۱۹ ( محصول شرکت دانش بنیان پیشتاز طب زمان) از فرودگاه امام به آلمان صادر شد.
این خبر و خبرهایی از این دست، مشتری ندارد چون علیه #خودتحقیری و #خودتخریبی ست و نیز، از قیل و قال‌های سیاسی فاصله دارد.

mohammad mohajeri:
#پایداریچی ها و #احمدی_نژادی ها که متوجه شده اند نمی توانند جلوی لابی سنگین #قالیباف را برای کسب کرسی رئیس #مجلس_یازدهم بگیرند،از الان تلاش می کنند نقش او را در حد مبصرکلاس تنزل دهند تا قدرت خودشان بیشتر شود.
بازهم واقعه #جنگ_احد و دعوا بر سرتقسیم غنایم،تکرار شد برای #مااصولگراها

محمد جواد حق شناس:
آقای #رحمانی_فضلی
سازمان #ثبت_احوال از نشر آمار درگذشتگان در زمستان ۹۸ بدون هیچ دلیل روشنی خودداری می کند!!!
علت این پنهانکاری غیر موجه را درک نمیکنم.
آیا مردم نامحرم هستند؟

Zia Nabavi:
#احمد_رئیسی دبیر سابق انجمن فرهنگ و سیاست دانشگاه بوعلی همدان امروز توسط اطلاعات سپاه احضار و سپس بازداشت شد.
سئوال اما اینجاست که دستگاه اطلاعاتی یک نهاد نظامی اساسا چه‌کاره‌ست و چه جایگاه و شانی دارد که یک فعال دانشجوئی را بازجوئی کرده و بدتر آنکه بازداشت کند!؟
#دانشجویان_متحد

ali mojtahedzadeh:
کاری به صحت و سقم اتهامات دو‌دانشجوی بازداشتی نخبه ندارم‌ اما سئوالی از سخنگوی محترم قوه دارم که آيا از نظر ايشان #اقرار و #اعتراف که در شرايط بازداشت و در جريان تحقيقات بدون حضور وکيل اخذشده است آيا قابليت اتکا دارد؟ صرفنظر از برخی سوابق اخذ اعتراف از متهمين #علی_یونسی

کرگدن:
۳ پزشک روسی که از کمبود تجهیزات حفاظتی در بخش کرونای بیمارستان‌های روسیه انتقاد کردند، در دو هفته اخیر از پنجره به بیرون پرت شدند.
دو پزشک جان باختند و حال پزشک سوم وخیم است.

M.R.Nikfar:
>من با اکثر ستایش‌ها از زنده‌یاد نجف دریابندری همدل هستم.
اما در مورد ترجمه نوشته‌های فلسفی زبان‌دانی و شیرین‌زبانی را کافی نمی‌دانم. در آنها به ویژه بافتار و تاریخ مفهوم‌ها مهم است.
تاریخ فلسفه راسل اثر بدی است؛ روایت خوبی به حساب نمی‌آید. >

Farshad:
چرا بو داره؟
دقیقا چند روز بعد اینکه پمپئو از کشورها میخواد جلوی پروازهای ماهان به ونزوئلا را بگیرند، بخش "عربی" و فارسی بی‌بی‌سی مشترکا یک گزارش درمورد نقش ماهان در پخش کرونا منتشر می‌کنند
پ‌ن: بگذریم که الان مشخص شده در اون زمان همه دنیا آلوده بود، از فرانسه تا خود نیویورک

Seyed-Koohzad Esmaeili:
پییر لوکوک، ایران‌شناس برجسته بلژیکی و استاد بازنشسته مدرسه مطالعات عالی سوربن، به خاطر ترجمه کامل و منظوم شاهنامه فردوسی به زبان فرانسه، برنده جایزه رومن و تانیا گریشمن آکادمی علوم انسانی بنیاد فرانسه شد.

Amin Bozorgian:
۲۲ سالم بود. بریده بودم. هفتادوپنج روز که ۴۵ روزش مطلقا در انفرادی بود بدون هواخوری و بازجویی حتی. وقتی نگهبان از پنجره بالای در سلول آهنی گفت، حاجی اومده چیزی نداری بگی؟ گفتم هرچی بخواد. نیم ساعت بعد برگشت و من چشم بسته تو اتاقی بودم که بازجوهام می‌گفتند و می‌نوشتم.


🆔 @MostafaTajzade
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
🎥سید احمد معتمدی رییس دانشگاه امیر کبیر و وزیر اسبق ارتباطات و فناوری اطلاعات درباره فرکانس های ۷۰۰ و ۸۰۰:

بهترین فرکانس ها برای استفاده اپراتورها به دلیل ارزان بودن بین 600 تا 900 است.

صدا و سیما به دلیل دیجیتالی شدن به فرکانس های ۷۰۰ و ۸۰۰ نیازی ندارد.

در تمام دنیا این فرکانس ها در اختیار دولتها قرار دارد.

تنظیم و توزیع باندهای فرکانسی با کمیسیون و سازمان تنظیم مقررات است.
@emtedadnet

🆔@MostafaTajzadeh
📝📝📝جسد محقق کووید-۱۹ در آپارتمان؛ قتل یا خودکشی؟

به گزارش پلیس محلی شهر «پیتسبورگ» ایالات «پنسیلوانیا» در ایالات متحده، جسد «بینگ لیو»، محقق بیماری کووید-۱۹ با اثرات شلیک گلوله در آپارتمانی یافت شده‌است.

پلیس می‌گوید این دانشمند در آستانه «اکتشاف مهمی» از منشا ویروس کرونا بوده است.

جسم بی‌جان «لیو» روز شنبه، با جراحات ناشی از شلیک گلوله در سر، گردن و اندام‌های انتهایی بدنش در آپارتمانی در شهر «پیتسبورگ» یافت شده‌است.

بازرسان عقیده دارند فرد ناشناسی که در خارج آپارتمان «لیو» به صورت بی‌جان یافت شده ‌است، قاتل این محقق چینی است که پس از ارتکاب قتل، خودکشی کرده‌است.

پلیس بر این باور است که قاتل و مقتول، یکدیگر را می‌شناختند./ سی‌ان‌ان

تا لحظه تنظیم این خبر، اطلاعات بیشتری از این حادثه منتشر نشده است.
@farazdaily

🆔@MostafaTajzadeh
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
📹پاسخ خواهر #علی_یونسی به ادعاهای اخیر سخنگوی قوه قضاییه. علی، بیست ساله، دانشجوی نخبه دانشگاه شریف و برنده مدال طلای المپیاد جهانی نجوم ۲۶ روز قبل با ضرب و شتم توسط ماموران امنیتی بازداشت شده است.
@Sahamnewsorg

🆔@MostafaTajzadeh
📝📝📝ماجرای "میم"
✍🏻 بهاره هدایت

میم یکی از کم‌حاشیه‌ترین بچه‌های دانشکده بود. به اقتصاد علاقه داشت ولی از هر بحثی نهایتا میرسید به طبیعت و موسیقی و فیلم. در واقع میم نوسان دلنشینی بود بین این ۴ حوزه.
میزان علاقه‌اش به کنش سیاسی در این حد بود که هر ترم یکی دو بار همت کند و از ۳ طبقه پله‌های ساختمان تا اتاق انجمن بالا بیاید و گپی بزند و برود.
نه چپ بود و نه مذهبی؛ برعکس، مثل خیلی از ماها در آن سالها لیبرال بود و لیبرال هم ماند.
اما دایی‌اش مجاهد و زندانی دهه ۶۰ بود، و همین باعث دستگیری و تغییر سرنوشتش شد. من هم یک ماه درگیر ماجرا بودم. ۲۱تیر ۸۷صبح روزی که شبش وعده عروسی‌ام بود، ساعت ۷ صبح در خانه پدری بازداشت شدم. ساعت ۱۱ نشده بود که با فکر عروسی، هاج و واج به دیوار سلول نگاه میکردم.

ظهر بازجویی شروع شد:
«ما به مساله نفاق ‘اشرافیت’ کامل داریم».
با خودم گفتم خب پس خدا رو شکر، چیزی نیست، ممکنه تا شب خونه باشم.
ادامه داد: برایمان هم هیچ فرقی نمی‌کند که طرف چه کسی‌ست.
+خب؟ به من چه؟
-عکاس مراسم عقد شما کی بود؟

منظورش از مراسم عقد، یک جشن ۲۷ نفره در ۳ ماه قبل بود، و منظورش از عکاس مراسم همان میم بود که با موبایل سونی‌اریکسون ۲ مگاپیکسلی‌اش عکس می‌گرفت.]
-می‌دانی که دستگیرش کردیم؟
+بله می‌دانم. ۲ ماه است بازداشت شده.
-چرا در مراسم‌تان بود؟
+طبیعتا چون دوستیم!
-پس اعتراف میکنی که با او در ارتباطی؟
-چه جور ارتباطی؟ دوستیم به‌هرحال.
+اعتراف کرده که سرپل منافقین است. و از طریق تو خط نفاق را در تحکیم پیش می‌برده.
-ما فقط برای هم جک می‌فرستادیم؛ یک کمی هم شنیع بود البته. حالا اینکه او آن جک‌ها را از کی می‌گرفته و می‌خواسته با آنها چه خطی را در تحکیم پیش ببرد، من نمی‌دانم.
+بازی درنیار. گفتم که ما ‘اشرافیت’ کامل داریم. خوب گیرتان انداختیم. دیگه چیا می‌گفت؟
+می‌گفت شجریان گوش بده و کیارستمی ببین. برایم از آنها فیلم‌ می‌آورد.
-پس برایت فیلم هم می‌آورده!.. در جلسات تحکیم شرکت می‌کرد؟
+ممکن است یکی ۲جلسه عمومی را آمده باشد.
-پس در جلسات شرکت می‌کرده!
+بله بین ۲۰۰نفر مینشست و سخنرانی‌ها را گوش میکرد.
-و بیانیه‌های تحکیم را او می‌نوشت.
+نه قطعا. بین خودمان مدعی نوشتن زیاد است. نوبت به میم نمی‌رسد!
-پس بیانیه‌های شما را از کجا می‌آورده که برای منافقین می‌فرستاده؟
+ما بیانیه‌ها را روی سایت منتشر می‌کنیم، توی جیب‌مان که نگه نمی‌داریم. همه میبینند و می‌توانند برای هر کس بخواهند بفرستند.

... و همینطور الی‌آخر..

فردا رفتیم دادسرا. با آن مدل بازجویی‌ تقریبا مطمئن بودم آزادم می‌کنند.
ولی قاضی قانع نشد.
چرا آقای قاضی؟! «چون از منافقین برایت ایمیل می‌آمده». برای خیلیها میفرستن، کسی اهمیتی نمیده. «پس چرا برای من نمیفرستن؟!» و حکم ۲ماه بازداشت به اتهام ارتباط با مجاهدین را امضا کرد.
من نهایتا بعد از ۳۵روز (همزمان با میم) با کفالت آزاد شدم.
میم ماجرا را اینطور تعریف میکرد:
-از داییم شروع شد.
+گرفتنش؟
-نه، فقط چند تا احضار.
+تو رو چرا گرفتن؟
-روی ارتباط من با انجمن حساس شدن.. فکر میکردن من از داییم و شماها از من خط میگیرید. هرچی میگفتم تو کت‌شون نمیرفت تا روزی که با اون وضع دیدمت.. احساس کردم درجا پیر شدم.. دیگه هر چی گفتن نوشتم.
+کجا منو دیدی؟
-همون روز که روبرومون کردن دیگه!
+من و تو رو روبرو کردن؟! کی؟ کجا؟
-بعدازظهر ۱۷ تیر.
+منو ۲۱ تیر گرفتن میم جان!
-مگه میشه؟! تو برگشتی بهم گفتی: میم، هر چی میدونی بهشون بگو!
+ولی من هیچ‌کس رو ندیدم در طول بازجویی‌ها!
-چرا خودت بودی! گریه می‌کردی، انگار زده بودنت.. برگشتی نگام کردی گفتی «همه‌چی رو بهشون بگو، میم».. من تا صبح خوابم نبرد، هی خودمو لعنت می‌کردم که باعث دستگیریت شدم..
+از چه فاصله‌ای دیدی؟
-یکی دو متریم بودی بابا.. خودت بودی!
+مطمئنی ۱۷ تیر بود؟
-آره، چون همون قبلش اجازه دادن زنگ بزنم خونه، یادم مونده. بعد بازجوم گفت میخوای هدایت رو ببینی؟
+بازیت دادن میم..

آن شکنجه روانی کار خودش را کرده بود. میم به هر کار کرده و نکرده اعتراف کرده بود؛ اینکه سرپل مجاهدین بوده، بیانیه‌ها را مینوشته، خط میداده..
من بعدها تبرئه شدم. میم پنج سال حکم گرفت، سال ۸۸ وقتی از ایران می‌رفت ۲۵ ساله بود. و‌ بعد ۳-۴سال کمپ و آوارگی بالاخره رسید سویس.

مجبور شد زبانی غیر از انگلیسی یاد بگیرد و دوباره از نو درس بخواند.
حالا یک اقتصاددان لیبرال موفق است، دور از سیاست و هیاهو.. و البته دور از وطن!

حالا این پسر، علی یونسی من را یاد میم می‌اندازد..
وقتی حق دادرسی عادلانه و امکان دسترسی به وکیل مستقل وجود ندارد، وقتی بخشی از ماموریت دستگاه امنیتی ساختن و اجرای سناریوهای سیاسی‌ست، و وقتی اعتراف اجباری اینقدر شایع است، نمی‌دانم با کدام آبرو و اعتبار اتهام می‌زنند..؟!
@Sahamnewsorg
@MostafaTajzadeh
✍🏻یادداشت دریافتی

شما دوستان را دعوت میکنم به تماشای قسمتى از فیلم بسیار زیبای "اشباح گویا" به کارگردانی میلوش فورمن.

فیلم در مورد دختر جوانی در قرون وسطى است که به سبب امتناع از خوردن گوشت خوک به یهودیت متهم شده. دادگاه تفتیش عقاید پس از شکنجه‌ سنگین و گرفتن اعتراف دختر بیچاره را محکوم به حبس مینماید.

کشیشى که در شكنجه دادن دختر نقش داشته توسط پدر دختر به دام می‌افتد. پدر دختر از او ميخواهد كه اعتراف كند كه ميمون است وگرنه او را شكنجه ميدهد...

ادامه را ببينيد...👌🏻

@miras_gozashtegan
@MostafaTajzadeh
📝📝📝 نقدی بر اظهارت استاد مجتهد شبستری

✍️ احمد حیدری

اخیرا در فضای مجازی متنی از استاد مجتهد شبستری دیدم که بر «دین شاناسندن فقیهانه» اشکالاتی گرفته بود. متأسفانه این متن بسیار مجمل بود و به وضوح معلوم نبود اشکال و مصداق‎های اشکال کدام است و آیا این دین شناساندن فقیهانه عمومیت یا غلبه دارد یا موارد نقض فراوان یافت می شود و ... . با این وجود به فرازهایی از این نوشته اشاره کرده و توضیحاتی ارائه می‌دهم بدان امید که مفید باشد و در مسیر اصلاح‌دین شناسی باشد.
۱. ایشان در فراز اول می‌نویسد: «به نظر من در عبادات باید مفهوم «وجوب» را کنار گذاشت و به‌جای آن، مفهوم «توصیه» را باید قرار داد». به نظر می رسد اجمال از همینجا شروع می شود. این که دین شناسی را با واژه «توصیه» به پیش ببریم، هم سخن خوبی است و هم کامل نیست. قرآن همه احکام را «توصیه خداوند» می‌خواند(انعام 154-151) ولی بالاخره این توصیه‌ها در یک مرتبه نیستند و اکید، مؤکّد و عادی دارند. واژه «وجوب» در کنار مستحب و حرام و ... برای تقسیم بندی مراتب توصیه لحاظ شده و در فقه مورد استفاده قرار گرفته است. بنا بر این صرف توصیه خواندن احکام گر چه خوب است ولی مشکل را حل نمی‌کند و مخاطب باید بداند این توصیه در چه مرتبه‌ای است.
2. در فراز دیگر آمده: «آنچه اصل و اساس تقرّب انسان به خداست، فضیلت‌های اخلاقی و اعمال متناسب با آنها است نه دولا و راست شدن. اگر آن ساختار فضیلتی تغییر نکند هزار بار هم آدمی عبادت کند، به هیچ جایی نمی‌رسد.» بله این حرف هم اجمالاً درست است و لذا در باره همین رمضان در روایت آمده که از گروه کثیر گرسنگی و تشنگی کشندگان در این ماه نباشید که به حقیقت روزه دار نیستند بلکه این گرسنگی و تشنگی کشیدن ظاهر روزه است که اگر با مغز و روح روزه که خود نگه داری از محرمات و در مرحله بالاتر خود نگه‌داری از میل به سوی غیر محبوب خدا و در مرحله بالاتر خود نگه داری از توجه به سوی غیر خداست، همراه نباشد، گر چه به لحاظ ظاهر، روزه است ولی به واقع روزه نیست(وسائل 10/166) همچنان که دولا و راست شدن اگر با روح و توجه به عبودیت خود و ربوبیت خدا و بازدارنده از زشتیها به معنای عام کلمه باشد، نماز نیست و گر نه ظاهر نمازی که ارزشی چندان نخواهد داشت و همین گونه است حج خالی از روح و مغز و ... .
ولی بالاخره در دعوت به سوی روزه و نماز، ابتدا باید به همین ظاهر دعوت کرد و کم کم او را به مراتب باطن سوق داد. این ظاهر اگر شروع و بنیان و پله ترقی باشد، ارزشمند است ولی اگر در آن بمانیم، ارزش چندانی نخواهد داشت و مثل پر کردن همیان از کاه کم ارزش است نه دانه و مغز ارزشمند. ظاهر، مرتبه اسلام است و باطن، مرحله ایمان(حجرات 17). ما اول باید فرد را به اسلام دعوت کنیم تا بعد او را به ایمان سوق دهیم. با این مبنا، اسلام هم ارزشمند است ولی اگر غایت ماندن در اسلام و وارد نشدن به ایمان باشد، بیهوده و کم‌ارزش یا بی‌ارزش است.
3. فرموده: «"فقه"، عموما ناظر به جسم و بدن مومنان است. اگر فتوا و حکمی صادر می‌کند، و اگر چیزی را حلال ویا حرام می‌داند، نیز معطوف به مدیریت و مهندسیِ بدن است اما عارف می‌خواهد مومن با وجود و قلب خویش با هستی رابطه برقرار کند». این سخن هم اجمالاً درست است ولی بسیاری از فقیهان با درس‌گیری صحیح از مکتب اهل بیت، فقه و عرفان و روح و جسم را به هم آمیخته و مورد ملاحظه قرار داده‌‌اند و در فقه خشک و بی‎روح نمانده‌اند.
به نظر می‌رسد نقد ایشان ناظر به فقه بعض فقیهان است نه فقه و فقاهت عموم فقیهان. البته فقه و فقاهت اگر بر قشر و ظاهر بسنده کند، همین می‌شود ولی خوشبختانه فقیهان ما از دوران امامان تا به امروز با الهام‌گیری از مکتب اهل بیت قشری نبوده‌اند . البته نقص‌ها و کمبودهایی وجود داشته و دارد ولی در نقد باید به گونه‌ای دقیق و موردی و با ادله محکم سخن بگوییم که میراث ارزشمندمان را به کلی لکه دار نساخته و مردم را بدان بدبین نسازیم.


@MostafaTajzadeh
🔊فایل صوتی

اپیزود بیست‌‌و دوم پادکست سکه Sekke_Podcast

اپیزود بیست‌ودوم پادکست سکه

"ماجرای منفی شدن قیمت نفت چه بود؟"

داستان قیمت منفی چیست؟
آیا تولید کنندگان نفت در چنین شرایطی می‌توانند تولید را کاهش دهند؟
داستان نفت شیل چیه؟
تفاوت نفت برنت و نفت WTI چیست؟
اثرات این اتفاق بر اقتصاد ایران چیست و چه سیاستی را باید در پیش گرفت؟ تبعات سیاسی این رخداد چیست ؟

مهمانان:
عباس ملکی
پویا ناظران
امیر کرمانی
محمد مروتی
ایمان ناصری

🆔 @sokhanranihaa
@MostafaTajzadeh
📝📝📝کتاب "نگاهی از درون به جنبش چپ ایران | گفت‌وگو با ایرج کشکولی"

موضوع این کتاب بررسی گوشه‌هایی ازتاریخ جنبش چپ در ایران است که در گفتگـوی نویسنده با یکی از رهبران این جنبش تنظیم شده است. کشکولی در جوانی به اروپا آمد و به دنبال گرایش به افکار چپ‌گرایانه به سازمان انقلابی حزب توده ایران پیوست و برای فراگرفتن آموزش‌ های نظامی به کوبا رفت. او در بازگـشت از کوبا، مخـفیانه به ایران رفت و در جریان مبـارزه‌ مسلحانه‌ ای که به رهبری بهمن قشقایی در منطقـه فارس جـریان داشت، شرکت کرد. کشکولی پس از شکست این شورش به اروپـا بازگـشت و پس از چنـدی برای فـرا گرفتن آموزش‌های سیاسی و نظامی به جمهوری توده‌ای چین سفر کرد.

او در بازگـشت از چین در سال‌ها ١٩۶٧ به کـردستان ایران رفت و در مبارزه‌ مسلحانه‌ ای کـه در آن‌ جا بر ضـد رژیم شـاه جـریان داشت، شرکت نمود. او با پیروزی انقلاب بهمن ١٣۵٧ به ایران بازگشت و در تشکیل حزب رنجبران شرکت کرد و در رهبری آن قـرار گـرفت. کشکولی به دنبال ممنـوعیت این حزب به میان ایل قشقـایی رفت و به سازمـاندهی مبـارزه مسلحانه با ج. اسلامی پرداخت. او به دنبال این اقـدام به کـردستان رفت و پس از شکست مبارزه‌ مسلحانه‌ ای که در کـردستان بر ضـد ج. اسلامی جریان داشت به کردستان عراق گریخت و به جنگ و گریز با نیروهای ج.اسلامی ادامه داد. کشکولی مدتی نیز در بغداد به سر برد و با سازمان جاسوسی عراق وارد مذاکره شد.

فراز و نشیب‌های زندگی کشکولی، تصویری از تاریخ جنبش چپ در ایران و آیینه‌ای از آرمان وتوهمی است که سرنوشت نسلی از کوشندگان این جنبش را رقـم زده است. این کتـاب، در ایران در ۴١٢ صفـحه تنظیم شده و توسط نشر اختران در تهران تجدید چاپ شده است/کانال حمید شوکت

این کتاب حاصل دو مرحله گفتگو با 'ایرج کشکولی 'در سال 1376است که افزون بر آن, نگارنده به نوعی بازنگری تاریخی و تحلیل رویداد ها و عملکرد افراد و جریانات رخ داده نیز اهتمام نموده است' .

ایرج کشکولی 'سال‌هایی از عمرش را در جنبش کمونیستی ایران سپری کرده و در آموزش‌های تئوریک و نظامی در چین و کوبا, در نبرد مسلحانه منطقه کردستان و در سازماندهی کارگران ایرانی شیخ نشین‌های خلیج فارس حضور و نقش فعال داشته است .

بخشی ازفعالیت‌های او مربوط به دوران پس ازپیروزی انقلاب اسلامی بوده است .از جمله فعالیت‌ های کشکولی و موضوعات مورد گفت و گو عبارت‌ اند از :آغاز فعالیت‌ های سیاسی; همکاری با خسرو خان قشقایی در مونیخ ;تدارک مبارزه مسلحانه جنوب ;بهمن قشقایی و مسئله شورش فارس ;سفر به چین ;عضـویت در حـزب تـوده ; شکست شـورش جنـوب و بازگـشت به اروپا ;آمـوزش نظامی درکوبا ;شرکت درمبارزه مسلحانه کردستان ;ترور تیمـور بختیار در عراق ;سازماندهی دانشجویان ایرانی در هندوستان ;فعالیت در میان کارگران ایرانی در کویت ;شرکت در جنبش فلسطین ;حزب رنجبران ;ملاقات با جلال طالبانی و شیخ عزالدین حسینی در کردستان ;مبارزه مسلحانه در منطقه شمال, فارس و کردستان ;درگیری نظامی با نیرو های ج. اسلامی در منطقه فارس ; شرکت در جنگ ایران وعراق ;دستگیری و اعدام خسروخان قشقایی ;اختلاف در حزب رنجبران ;مذاکره با سازمان جاسوسی عراق در کرکوک و بغداد ;نبرد چریکی در کردستان و عقب نشینی به خاک عراق ;جدایی از حزب رنجبران و بازگشت به اروپا .

در کتاب اسنـادی شامل اساس نامه "سازمان حزب توده در خارج کشور", اعلامیه جنوب,اطلاعیه درون حزبی,اعلامیه اعضا ومسئولین کادرهای سازمان انقلابی و اعلامیه خسروخان قشقایی ضمیمه شده است .صفحات پایانی به نمایه اسامی اختصاص دارد ./سایت آفتاب | bit.ly/2YvIaea

📌لینک مشاهده و دانلود کتاب "نگاهی از درون به جنبش چپ ایران" از: گذار:

plink.ir/MzWtK

@SHENAKHT12
🆔 @MostafaTajzadeh
📝📝📝افسانۀ پراید

✍🏼مهدی تدینی
پراید افسانه است و این ادعا نه طنز است و نه کنایه، نه سخره و نه ریشخند. پراید عین افسانه است. اگر باور ندارید مجالم دهید تا بازگویم «افسانۀ پراید» را...
تاریخ قتلگاه آدمیانی است که برای افسانه‌ها جانفشانی کرده‌اند؛ سر داده‌اند، اما تا واپسین قطرۀ خون، قلبشان بَهرِ افسانه‌ای تپیده است. افسانه‌ها بزرگ‌ترین قاتلان تاریخند و چه بسیارند فِسانه‌هایی که سررشتۀ آیین‌ها شدند و آدمیان هزارهزار از برایشان جان فشاندند.درست مانند پراید که جان‌ها سر وفاداری به آن از دست رفته است،چنان‌که پراید در کشتار سرسپردگان با «افسانه‌ها» برابری می‌کند.پس پراید ویژگی اصلی افسانه را که خونریزی است،دارد.

افسانه‌ها فقط مایۀ خونریزی نیستند. افسانه اگر در تاریخ مدرن ظهور کند خونریز می‌شود؛مانند افسانۀ نژاد آریایی‌ـ‌ژرمن که آتش جنگی جهانی و شعلۀ کوره‌های آدمسوزی از دهان آژی‌دهاکیِ آن زبانه کشید، یا افسانۀ جامعۀ بی‌طبقه مانند کمون آغازین که سودای کمونیسم بود و داس برداشت به گندمزار جامعه تاخت و هر سری میان سرها بلندتر بود، گردن زد، تا افسانۀ جامعۀ بی‌طبقه شکل گیرد.

افسانه‌ها افزون بر این،وقتی پیشاتاریخی و دیرینه‌اند، دلربا و هویت‌سازند. یعنی افسانه‌ها هویت می‌سازند و هویت هر مردمی در نهایت به چند افسانه می‌رسد. پراید هم همین قدر «هویت‌ساز» است.برای تعریف «اقتصاد»، «اقتصاد سیاسی»، «وضع جامعه»،«سرشت تولید»و بسیاری عناصر دیگر در ایران، چه نمادی بهتر«پراید»می‌توان یافت. همه چیز ما، از سیاست و جامعه تا فرهنگ و اقتصاد در شمایل قدسی پراید متجلی است، چنانکه باید گفت:«پراید هویت ماست»و بیراه نیست اگر اقتصادمان را پرایدیستی بنامیم.

دیگر ویژگی افسانه‌ها این است که ماندگاری عجیبی در فرهنگ‌ها دارند و همواره و به اشکال مختلف می‌مانند؛ از شکلی به شکلی درمی‌آیند و با گذر زمان خود را از نو در ذهن جمعیِ مردم یک فرهنگ بازسازی می‌کنند. افسانه‌ها هم در «یک» فرهنگ دچار دگردیسی و ماندگار می‌شوند و هم در «چند» فرهنگ به اشکال متنوع و مشابه زنده می‌ماند. برای مثال، در افسانه‌های نوردیک(اسکاندیناوی و ژرمن)قهرمانی است به نام هیلدِبراند که با سپاه پسرش، هادوبراند، روبرو می‌شود. پسر نمی‌داند هیلدبراند پدرش است و او را به نبرد می‌خواند و هیلدبراند ناگزیر در نبردی تن‌به‌تن پسرش را می‌کشد و غم سنگینی بر دلش می‌نشیند(شباهت این افسانۀ شمال اروپایی به رستم و سهراب عجیب نیست؟)بگذریم...از افسانۀ پراید می‌گفتم...

پراید هم همین‌قدر افسانه‌ای است، چون هم ماندگار است و هم از شکلی به شکل دیگر درمی‌آید و درشکل دگردیسی‌شده بازمی‌گردد.در بدترین حالت، تنۀ ماشین را از پشت صندلی رانند برمی‌دارند و می‌شود وانت! این ماندگاری و توان دگردیسی اگر افسانه‌ای نیست پس چیست؟

دیگر ویژگی افسانه‌ها این است که اغلب همۀ مردمان آن فرهنگ با آن‌ها آشنایند.بعید است کسی دست‌کم چند داستان شاهنامه را نداند و بعید است هر آلمانی چند پرده از افسانۀ نیبِلونگِن را نداند و چینی‌ها هم نیازی به یادآوری افسانه ندارند،همان اژدهای افسانه‌ای خود را در دولتشان نگاه داشته‌اند. از جهت آوازه، پراید از هر افسانه‌ای افسانه‌ای‌تر است.در گسترۀ ایران، سوراخ‌سُمبه‌ای هست که پرایدی سفید، چون قویی باوقار،آرمیده نباشد؟ نقاطی از ایران که هنوز آب و گاز و برق نرفته‌ است،پراید رفته است! درست مانند افسانه‌ها که پیش از رسیدن تمدن در هر منطقه‌ای وجود داشته است،در هر کَپرنشین و ده‌کوره‌ای.

افسانه‌ها عیاری تمام‌ناشدنی دارند. هیچ چیز باعث نشد«افسانه‌ها»از رونق بیفتند.نه دین و دینداری،نه رنسانس و روشنگری، نه علم و علم‌باوری.عیار افسانه‌ها در گذر زمان کاهش نیافت، چه‌بسا چون افسانه‌ها جنبۀ زینتی گرفتند، ماندگاتر و گرامی‌تر هم شدند؛ مانند طلا...طلا هزار سال بگذرد، طلاست؛بی‌بها که که نمی‌شود، ارزش عتیقه هم می‌گیرد،حتی اگر فقط برای زینت اندام باشد.شگفتا که پراید هم همین است.
پراید بیست‌وهفت سال پیش (۱۳۷۲) که آمد، دو میلیون تومان بود و امروز قیمتش به رغم گذر سه دهه، سی تا سی‌وپنج برابر شده و همچنان برای اکثریت جامعه همانقدر دست‌نیافتنی است که سه دهۀ پیش بود! نه از عیارش کم شد و نه از قدر و قیمتش... افسانه‌ای نیست آیا؟

از دیگر ویژگی‌های افسانه‌ها این است که گاه از سرمنشأ خود، یعنی جایی که نخستین بار آفریده شده‌اند، فاصله می‌گیرند، می‌چرخند و می‌گردند و در نقطه‌ای بس دور از خاستگاه خود منزل می‌کنند و فرهنگی را شکل می‌دهند. درست مانند پراید ما که به سفارش شرکت آمریکایی فورد ساخته شد و از ۱۹۸۶ در آمریکای شمالی فروخته می‌شد، اما چند دست گشت و کشتی سرگردانی‌اش بر ساحل ما لنگر انداخت.

این است افسانۀ پراید و مایی که به قول حافظ «چون ندیدیم حقیقت ره افسانه» زدیم...



تاریخ‌اندیشی
🆔 @MostafaTajzadeh