سردار جعفری: دست نیروهای امنیتی و بسیجی بسته بود.
دست بسته است و امثال سیدامامی عمودی به 2الف اوین میروند و افقی برمیگردند. لابد اگر دست باز بود و #آتش_به_اختیار، کار به زندان نمیکشید.
#توییت
دست بسته است و امثال سیدامامی عمودی به 2الف اوین میروند و افقی برمیگردند. لابد اگر دست باز بود و #آتش_به_اختیار، کار به زندان نمیکشید.
#توییت
📝📝📝 آیا «گفتوگوی ملی ممتنع است؟»- درنگی نقادانه بر یادداشتی از سعید حجاریان
✍🏻 محمدمهدی مجاهدی
✅سعید حجاریان در یادداشتی کوتاه با عنوان «چرا گفتوگوی ملی ممتنع است؟» ایدهی امتناع گفتوگوی ملی را پیش نهاده است و بر این مدعا دو دلیل آورده است: اولاً، چارچوبهای انسانشناختی اصولگرایان و اصلاحطلبان با یکدیگر از بن متفاوت است: در حالی که اصلاحطلبان انسان را حیوان ناطق میشمارند، انسانِ اصولگرایان حیوانی ابزارساز است. ثانیاً شرایط گفتوگویی دموکراتیک مهیا نیست. حجاریان با این دو دلیل گفتوگوی ملی را ممتنع دانسته است و با پیش نهادن برخی شرایط برای گفتوگو، آن را تعلیق به محال کرده است.
✅یادداشتی کوتاه که از پی میآید، نقدی است هم بر مدعای اصلی او و هم بر دو دلیلی که او برای آن مدعا آورده است.
✅ «آدمیزاده طرفه معجونی است»
حتی اگر با سعید حجاریان همرأی باشیم که نزد اصلاحطلبان مرسوم، «انسان حیوان ناطق است،» و از دید اصولگرایان متعارف، «انسان حیوان ابزارساز است،» پرسش اصلی در ترازی سیاسی همچنان باقی است: انسان بهمثابهی «حیوان سیاسی» کجا ست؟
✅از اوان شکلگیری شهر سیاسی (polis) و جامعهی سیاسی (polity) بیستوپنج قرن پیش تا همین امروز اندیشهی سیاسی بر مدار پرسش از انسان به مثابهی حیوان سیاسی گشته است، از «مرد سیاسی» افلاطون تا «سیاست همچون پیشه»ی وبر و «لیبرالیسم سیاسی» راولز. در خلال همهی این بیستوپنج سده، برای اندیشورزان سیاسی روشن بوده است که سیاستورزیدن کار حیوان سیاسی (homo politicus) است، همان «طرفهمعجون» سعدی که هم ابزارساز (homo instrumentalis) و سلطهخو ست و هم اندیشینده (homo sapiens) و حقیقتجو. همان انسانی که هم معرفت جان و جهان، و هم سلطه بر آن را پابهپای هم پی میگیرد.
✅این حیوان سیاسی باید نزدیکترین گونهی جانوری به همان «انسان»ی باشد که حافظ در روزگار تباهی مزاج دهر، سراغش را میگرفت و میپرسید «کجا ست فکر حکیمی و رأی برهمنی،» و مولانا، ملول از دیو و دد، آرزویش را میپرورد «کز دیو و دد ملولم و انسانم آرزو ست.»
✅حیوان ابزارساز و حیوان اندیشنده هرچند در نگاه نخست مانند تز و آنتیتز مارکس با یکدیگر در تضاد به نظر میآیند، اما دستکم در اخلال
بستوپنج سدهی اخیر در سنتزی فرارونده و امتزاجی استعلایی، حیوان سیاسی را به دنیا آوردهاند. حیوان سیاسی در هیچیک از دو مدار بستهی ابزارسازی و نطق، دور خود نمیگردد و سرگردان نمیماند، چون راز بقای خود را در فراز گرفتنی هستیشناختی برای حلمسألههای حیاتی از راه کشف و حذف خطا و خطر و خشونت یافته است.
✅حیوان سیاسی، به صرافت طبع و هم به راهنمایی سائقهی حلمسألهایِ بقا، دریافته است:
✅اولاً، بقای نفس تکتک افراد این «طرفه معجونی» که انسانش میخوانند، در گرو بقای جامعهی سیاسی است. این تعبیری است دیگر از همان حکمتی که انسان را طبعا مدنی و سیاسی میداند؛
✅ثانیاً، تشخیص و تضمین و توزیع خیرعمومی در گرو به رسمیت شناختن این واقعیت گریزناپذیر است که آدمیزاده طرفه معجونی است، هم ناطق است و حقیقتجو و هم ابزارساز و سلطهخو، و این کثرت و ترکیب نه زدودنی است، و نه حتی اگر زدودنی میبود، در زدودنش خیری بود؛
✅ثالثاً، به رسمیت شناختن این کثرت نازدودنی نه صرفاً امری نظری است، و نه فقط ترجیحی دلخواهانه یا بدون مرجح یا استحبابی، بلکه امری واجب و ضرور و مفترض است که باید در سطح مادی و عینی درون مدینهی سیاسی تضمین و محافظت شود؛
✅و رابعاً، چرخ سیاست فقط وقتی بهسوی تضمین و تأمین خیر عمومی روان میگردد که بر دو محور متوازن و متعادل بچرخد: گفتوگو در جستوجوی بهترین راهحلهای ممکن برای گرهگشایی از مسائل عمومی، و ابزارسازی مادی برای تضمین امنیت و تأمین فراغت و تمهید فرصت برای گفتوگوهایی حقیقتجویانه که غرض غائی آنها هم جز حلمسأله از راه کشف و حذف خطا و خطر و خشونت نیست.
▪️دو معنای اصلاحطلبی: ...
@mmojahedi
@MostafaTajzadeh
متن کامل این مقاله در پیوند زیر آمده است:
https://goo.gl/uj6cnJ
✍🏻 محمدمهدی مجاهدی
✅سعید حجاریان در یادداشتی کوتاه با عنوان «چرا گفتوگوی ملی ممتنع است؟» ایدهی امتناع گفتوگوی ملی را پیش نهاده است و بر این مدعا دو دلیل آورده است: اولاً، چارچوبهای انسانشناختی اصولگرایان و اصلاحطلبان با یکدیگر از بن متفاوت است: در حالی که اصلاحطلبان انسان را حیوان ناطق میشمارند، انسانِ اصولگرایان حیوانی ابزارساز است. ثانیاً شرایط گفتوگویی دموکراتیک مهیا نیست. حجاریان با این دو دلیل گفتوگوی ملی را ممتنع دانسته است و با پیش نهادن برخی شرایط برای گفتوگو، آن را تعلیق به محال کرده است.
✅یادداشتی کوتاه که از پی میآید، نقدی است هم بر مدعای اصلی او و هم بر دو دلیلی که او برای آن مدعا آورده است.
✅ «آدمیزاده طرفه معجونی است»
حتی اگر با سعید حجاریان همرأی باشیم که نزد اصلاحطلبان مرسوم، «انسان حیوان ناطق است،» و از دید اصولگرایان متعارف، «انسان حیوان ابزارساز است،» پرسش اصلی در ترازی سیاسی همچنان باقی است: انسان بهمثابهی «حیوان سیاسی» کجا ست؟
✅از اوان شکلگیری شهر سیاسی (polis) و جامعهی سیاسی (polity) بیستوپنج قرن پیش تا همین امروز اندیشهی سیاسی بر مدار پرسش از انسان به مثابهی حیوان سیاسی گشته است، از «مرد سیاسی» افلاطون تا «سیاست همچون پیشه»ی وبر و «لیبرالیسم سیاسی» راولز. در خلال همهی این بیستوپنج سده، برای اندیشورزان سیاسی روشن بوده است که سیاستورزیدن کار حیوان سیاسی (homo politicus) است، همان «طرفهمعجون» سعدی که هم ابزارساز (homo instrumentalis) و سلطهخو ست و هم اندیشینده (homo sapiens) و حقیقتجو. همان انسانی که هم معرفت جان و جهان، و هم سلطه بر آن را پابهپای هم پی میگیرد.
✅این حیوان سیاسی باید نزدیکترین گونهی جانوری به همان «انسان»ی باشد که حافظ در روزگار تباهی مزاج دهر، سراغش را میگرفت و میپرسید «کجا ست فکر حکیمی و رأی برهمنی،» و مولانا، ملول از دیو و دد، آرزویش را میپرورد «کز دیو و دد ملولم و انسانم آرزو ست.»
✅حیوان ابزارساز و حیوان اندیشنده هرچند در نگاه نخست مانند تز و آنتیتز مارکس با یکدیگر در تضاد به نظر میآیند، اما دستکم در اخلال
بستوپنج سدهی اخیر در سنتزی فرارونده و امتزاجی استعلایی، حیوان سیاسی را به دنیا آوردهاند. حیوان سیاسی در هیچیک از دو مدار بستهی ابزارسازی و نطق، دور خود نمیگردد و سرگردان نمیماند، چون راز بقای خود را در فراز گرفتنی هستیشناختی برای حلمسألههای حیاتی از راه کشف و حذف خطا و خطر و خشونت یافته است.
✅حیوان سیاسی، به صرافت طبع و هم به راهنمایی سائقهی حلمسألهایِ بقا، دریافته است:
✅اولاً، بقای نفس تکتک افراد این «طرفه معجونی» که انسانش میخوانند، در گرو بقای جامعهی سیاسی است. این تعبیری است دیگر از همان حکمتی که انسان را طبعا مدنی و سیاسی میداند؛
✅ثانیاً، تشخیص و تضمین و توزیع خیرعمومی در گرو به رسمیت شناختن این واقعیت گریزناپذیر است که آدمیزاده طرفه معجونی است، هم ناطق است و حقیقتجو و هم ابزارساز و سلطهخو، و این کثرت و ترکیب نه زدودنی است، و نه حتی اگر زدودنی میبود، در زدودنش خیری بود؛
✅ثالثاً، به رسمیت شناختن این کثرت نازدودنی نه صرفاً امری نظری است، و نه فقط ترجیحی دلخواهانه یا بدون مرجح یا استحبابی، بلکه امری واجب و ضرور و مفترض است که باید در سطح مادی و عینی درون مدینهی سیاسی تضمین و محافظت شود؛
✅و رابعاً، چرخ سیاست فقط وقتی بهسوی تضمین و تأمین خیر عمومی روان میگردد که بر دو محور متوازن و متعادل بچرخد: گفتوگو در جستوجوی بهترین راهحلهای ممکن برای گرهگشایی از مسائل عمومی، و ابزارسازی مادی برای تضمین امنیت و تأمین فراغت و تمهید فرصت برای گفتوگوهایی حقیقتجویانه که غرض غائی آنها هم جز حلمسأله از راه کشف و حذف خطا و خطر و خشونت نیست.
▪️دو معنای اصلاحطلبی: ...
@mmojahedi
@MostafaTajzadeh
متن کامل این مقاله در پیوند زیر آمده است:
https://goo.gl/uj6cnJ
Telegraph
آیا «گفتوگوی ملی ممتنع است؟»
محمدمهدی مجاهدی سعید حجاریان در یادداشتی کوتاه با عنوان «چرا گفتوگوی ملی ممتنع است؟» ایدهی امتناع گفتوگوی ملی را پیش نهاده است و بر این مدعا دو دلیل آورده است. به نظر او، اولاً، چارچوبهای انسانشناختی اصولگرایان و اصلاحطلبان با یکدیگر از بن متفاوت…
📝📝📝پیام تسلیت خانواده مهدی کروبی در پی جانباختن جانباز محمد راجی در زندان: دست لباس شخصیها - افراد غیر مسئولی که این روزها به نماد تغییر ناپذیر حكومت تبدیل شدهاند- را در اعمال هرگونه خشونتی علیه دراویش باز گذاشتند
انا لله و انا الیه راجعون
✅خبر جانباختن جانباز سرافراز و فرمانده گردان مالک اشتر محمد راجی، از دراویش بازداشت شده در یکی از بازداشتگاههای تهران موجب تأثر و تأسف فراوان گردید. میدانیم که سلسلههای تصوف همواره از سیاست دروی میجستند و به مردمانی آرام شهره بودند اما عدهای در پرتو اندیشه فرقهای و با حمایت مراکز قدرت از سال ۱۳۸۴ به بعد به بدترین شكل ممکن با اهل تصوف برخورد فیزیکی کردند و در این مسیر دست لباس شخصیها - افراد غیر مسئولی که این روزها به نماد تغییر ناپذیر حكومت تبدیل شدهاند- را در اعمال هرگونه خشونتی علیه دراویش باز گذاشتند.
✅تخریب حسینه و سالن اجتماعات دراویش در قم، بروجرد و اصفهان سرآغاز این خشونت سیستماتیک بود که نتیجه تأسف بار آن را در حادثه اخیر شاهد بودیم.
✅خشونت از سوی هر کس صورت پذیرد محکوم است و در ارتباط با حادثه اخیر باید مسئولیت حکومت در حفظ جان و حقوق شهروندان و علل و عوامل این بحران که ریشه در سرکوب سیستماتیک بیش از یک دهه دراویش دارد مورد توجه قرار گیرد.
✅اینروزها تعداد بسیاری از دراویش بدون رعایت تشریفات قانونی در زندان قرار گرفتهاند و اخبار ناگواری از نحوه نگهداری آنان به گوش میرسد. جانباختن زندانیان در زندانها از جمله مرحوم دکتر سید امامی و محمد راجی فاجعهایست که مقامات قضایی، امنیتی و پلیسی باید در قبال آن پاسخگو باشند. امیدواریم مقامات مربوطه با پذیرش مسئولیت و پیش از آنکه فاجعهی دیگری رخ دهد بازداشت شدگان اخیر به ویژه زنان دربند را آزاد کند.
✅این ضایعه تأسف بار را به خانواده محترم راجی، مردم شریف الیگودرز و ازنا و یاران و همراهان آن عزیز از دست رفته تسلیت عرض میکنیم و از خداوند متعال برای آن مرحوم غفران الهی و برای خانواده و دیگر عزیزان صبر مسئلت میکنیم.
خانواده مهدی کروبی
@MostafaTajzadeh
http://up.upinja.com/lt3a8.jpeg
انا لله و انا الیه راجعون
✅خبر جانباختن جانباز سرافراز و فرمانده گردان مالک اشتر محمد راجی، از دراویش بازداشت شده در یکی از بازداشتگاههای تهران موجب تأثر و تأسف فراوان گردید. میدانیم که سلسلههای تصوف همواره از سیاست دروی میجستند و به مردمانی آرام شهره بودند اما عدهای در پرتو اندیشه فرقهای و با حمایت مراکز قدرت از سال ۱۳۸۴ به بعد به بدترین شكل ممکن با اهل تصوف برخورد فیزیکی کردند و در این مسیر دست لباس شخصیها - افراد غیر مسئولی که این روزها به نماد تغییر ناپذیر حكومت تبدیل شدهاند- را در اعمال هرگونه خشونتی علیه دراویش باز گذاشتند.
✅تخریب حسینه و سالن اجتماعات دراویش در قم، بروجرد و اصفهان سرآغاز این خشونت سیستماتیک بود که نتیجه تأسف بار آن را در حادثه اخیر شاهد بودیم.
✅خشونت از سوی هر کس صورت پذیرد محکوم است و در ارتباط با حادثه اخیر باید مسئولیت حکومت در حفظ جان و حقوق شهروندان و علل و عوامل این بحران که ریشه در سرکوب سیستماتیک بیش از یک دهه دراویش دارد مورد توجه قرار گیرد.
✅اینروزها تعداد بسیاری از دراویش بدون رعایت تشریفات قانونی در زندان قرار گرفتهاند و اخبار ناگواری از نحوه نگهداری آنان به گوش میرسد. جانباختن زندانیان در زندانها از جمله مرحوم دکتر سید امامی و محمد راجی فاجعهایست که مقامات قضایی، امنیتی و پلیسی باید در قبال آن پاسخگو باشند. امیدواریم مقامات مربوطه با پذیرش مسئولیت و پیش از آنکه فاجعهی دیگری رخ دهد بازداشت شدگان اخیر به ویژه زنان دربند را آزاد کند.
✅این ضایعه تأسف بار را به خانواده محترم راجی، مردم شریف الیگودرز و ازنا و یاران و همراهان آن عزیز از دست رفته تسلیت عرض میکنیم و از خداوند متعال برای آن مرحوم غفران الهی و برای خانواده و دیگر عزیزان صبر مسئلت میکنیم.
خانواده مهدی کروبی
@MostafaTajzadeh
http://up.upinja.com/lt3a8.jpeg
📝📝📝 ۱۶ اصلاح در «اصلاحات ۲»: «اصلاحطلبیِ اصلاحشده»
✍🏻محمدرضا جلائیپور
✅متن سخنرانی در همایش «اصلاحات: چالشها، راهکارها، چشمانداز» در دانشکده ادبیات دانشگاه تهران، ۱۴ اسفند ۹۶ (منتشرشده در روزنامهی سازندگی، ۱۶ اسفند ۹۶)
✅ برای گشودن فروبستگیهای سیاسی در ایران چه باید کرد؟ پاسخ من در درجهی اول «اصلاحِ اصلاحطلبی» یا چیزی است که آغازِ «اصلاحات ۲» یا «اصلاحطلبی اصلاحشده» میخوانم. به تعبیر دیگر مقدمهی اصلاحات حقوقی و حقیقی بیشتر در نظم سیاسی در ایران اصلاح و تقویتِ خودِ اصلاحطلبی است. این اولویتبندی در مقابل جریان غالبی است که اصلاحِ اصولگرایان یا حذف راست افراطی یا تغییرات ریشهای در ساختار حقیقی و حقوقی قدرت را مقدمهی اصلاحِ اصلاحطلبی و گشایش بیشتر در عرصههای سیاسی، اجتماعی و اقتصادی میداند. اگر بخواهیم از تمثیل «برداشتن سنگ» در مسیر اصلاحات استفاده کنیم، بسیاری از نیروهای اصلاحجو وقتی اصلاحطلبی را عاجز از برداشتن سنگهای در مسیر بسط خیر همگانی (مثلا نظارت استصوابی، انواع تبیعضهای حقوقی، قوهی قضاییهی پرآسیب، صداوسیمای غیرملی یا ابرچالشهای اقتصادی) میبینند، یا منفعل و ناامید میشوند و سنگها را برنداشتنی محسوب میکنند (اصلاحناپذیری نظام) یا به دنبال برداشتن سنگهای بزرگتر (مثلا رفراندوم) میروند، بدون اینکه توانش را داشته باشند. در مقابل، نگارنده حامی این ایده است که برای برداشتن این سنگها نیازمند قویتر کردن بازوهای اصلاحاتیم و با «اصلاحطلبیاصلاحشده» (بخوانید تقویتشده) این سنگها قابل برداشتناند.
✅به تعبیر دیگر، علت اصلی پیشرفت کند اصلاحات، کمتوجهی اصلاحطلبان به ارتقای نسخهی اصلاحطلبی (اصلاحات ۲) است؛ نسخهای که نسبت به نسخههای قبل امکانات و قدرت بیشتر و ضعفها و باگهای کمتری داشته باشد و بتواند در محیط و شرایط جدید سیاسی و رسانهای و در رقابت با بازیگران جدید کامیاب شود. اکثر ویژگیهای نسخهی کنونی اصلاحطلبی چندان نسبت به آنچه در اواخر دههی هفتاد وارد بازار سیاست در ایران شد، ارتقا نیافته است و بخشی از فروبستگیهای کنونی در مسیر اصلاحات، نه برآمده از «اصلاحناپذیری نظام» که محصول «اصلاحنشدنِ اصلاحطلبی» است.
✅منظورم از اصلاحطلبی در اینجا «اصلاحطلبی به معنای عام کلمه» است، یعنی «افزایش ظرفیتهای حل مسالهای دولت و جامعهی ایران در مسیر بسط خیر همگانی » یا «بسط دموکراسی، عدالت، آزادی و رفاه بدون در خطر انداختن نظم و امنیت». تقویت اصلاحطلبی به معنای عام لازمهی نجات ایران و بهروزی ایرانیان و از جمله مستلزم تقویتِ «اصلاحطلبی به معنای خاص کلمه» (جریان سیاسی شناسنامهدار) است. ناکامیهای کنونی اصلاحطلبان نه ناشی از اشتباه بودن مسیر و روش که تا حدی برآمده از ضعفهای اصلاحطلبان در این مسیر بوده است. به این معنا، ما نه به تغییر در مسیر و روش و هدف که به «تقویت» اصلاحطلبی و ارتقای آن متناسب با نیازها و رقبای جدید نیازمندیم.
✅در ادامه به شانزده ویژگیِ محوریِ این «اصلاحات ۲» یا «اصلاحطلبی اصلاحشده» اشاره میکنم. این فهرست کامل نیست و صرفا شامل اصلاحاتی در اصلاحطلبی است که از نظر خطاپذیر نگارنده اهمیت و ضرورت بیشتری دارند. اصلاح بعضی از این موارد چندان دشوار نیست و اصلاح بعضی دیگر هم گرچه آسان نیست، ولی مقدمهی اصلاحات و گشایشهای دشوارتر در ساختار سیاسی است. به تعبیری دیگر اگر اصلاحطلبان در این اصلاحات ناکام شوند، به طریق اولی احتمالا در اصلاحاتِ دشوارتر حقوقی و حقیقی در ساختار سیاسی نیز ناکام خواهند شد. ناکامیهای اصلاحجویان در ایران فقط محصول کارشکنیها و مقاومت مخالفان اصلاحات نیست و تا حدی محصول تعلل اصلاحطلبان در این شانزده اصلاح ضروری است. اصلاحطلبان در طول بیست سال گذشته دستاوردهای انتخاباتی و غیرانتخاباتی پرشماری داشتهاند ولی به علت کمتوجهی به این موارد در روزنهگشایی و دمیدن هوای تازه به سیاست در ایران به قدر لازم و کافی کامیاب نبودهاند. در مورد هر یک از این موارد شانزدهگانه و شیوههای عملیاتیِ اصلاح آنها میتوان به تفصیل و در جستارها و گفتارهای مجزا نوشت و سخن گفت، ولی در این گفتار کوتاه صرفا در حد طرح بحث مرور میشوند:
ادامه و توضیحات و متن کامل در لینک:
https://goo.gl/i1uGkN
برای خواندن متن کامل و توضیحات هر ۱۶ اصلاح دکمهی Instant view را بزنید:
@jalaeipour
@MostafaTajzadeh
✍🏻محمدرضا جلائیپور
✅متن سخنرانی در همایش «اصلاحات: چالشها، راهکارها، چشمانداز» در دانشکده ادبیات دانشگاه تهران، ۱۴ اسفند ۹۶ (منتشرشده در روزنامهی سازندگی، ۱۶ اسفند ۹۶)
✅ برای گشودن فروبستگیهای سیاسی در ایران چه باید کرد؟ پاسخ من در درجهی اول «اصلاحِ اصلاحطلبی» یا چیزی است که آغازِ «اصلاحات ۲» یا «اصلاحطلبی اصلاحشده» میخوانم. به تعبیر دیگر مقدمهی اصلاحات حقوقی و حقیقی بیشتر در نظم سیاسی در ایران اصلاح و تقویتِ خودِ اصلاحطلبی است. این اولویتبندی در مقابل جریان غالبی است که اصلاحِ اصولگرایان یا حذف راست افراطی یا تغییرات ریشهای در ساختار حقیقی و حقوقی قدرت را مقدمهی اصلاحِ اصلاحطلبی و گشایش بیشتر در عرصههای سیاسی، اجتماعی و اقتصادی میداند. اگر بخواهیم از تمثیل «برداشتن سنگ» در مسیر اصلاحات استفاده کنیم، بسیاری از نیروهای اصلاحجو وقتی اصلاحطلبی را عاجز از برداشتن سنگهای در مسیر بسط خیر همگانی (مثلا نظارت استصوابی، انواع تبیعضهای حقوقی، قوهی قضاییهی پرآسیب، صداوسیمای غیرملی یا ابرچالشهای اقتصادی) میبینند، یا منفعل و ناامید میشوند و سنگها را برنداشتنی محسوب میکنند (اصلاحناپذیری نظام) یا به دنبال برداشتن سنگهای بزرگتر (مثلا رفراندوم) میروند، بدون اینکه توانش را داشته باشند. در مقابل، نگارنده حامی این ایده است که برای برداشتن این سنگها نیازمند قویتر کردن بازوهای اصلاحاتیم و با «اصلاحطلبیاصلاحشده» (بخوانید تقویتشده) این سنگها قابل برداشتناند.
✅به تعبیر دیگر، علت اصلی پیشرفت کند اصلاحات، کمتوجهی اصلاحطلبان به ارتقای نسخهی اصلاحطلبی (اصلاحات ۲) است؛ نسخهای که نسبت به نسخههای قبل امکانات و قدرت بیشتر و ضعفها و باگهای کمتری داشته باشد و بتواند در محیط و شرایط جدید سیاسی و رسانهای و در رقابت با بازیگران جدید کامیاب شود. اکثر ویژگیهای نسخهی کنونی اصلاحطلبی چندان نسبت به آنچه در اواخر دههی هفتاد وارد بازار سیاست در ایران شد، ارتقا نیافته است و بخشی از فروبستگیهای کنونی در مسیر اصلاحات، نه برآمده از «اصلاحناپذیری نظام» که محصول «اصلاحنشدنِ اصلاحطلبی» است.
✅منظورم از اصلاحطلبی در اینجا «اصلاحطلبی به معنای عام کلمه» است، یعنی «افزایش ظرفیتهای حل مسالهای دولت و جامعهی ایران در مسیر بسط خیر همگانی » یا «بسط دموکراسی، عدالت، آزادی و رفاه بدون در خطر انداختن نظم و امنیت». تقویت اصلاحطلبی به معنای عام لازمهی نجات ایران و بهروزی ایرانیان و از جمله مستلزم تقویتِ «اصلاحطلبی به معنای خاص کلمه» (جریان سیاسی شناسنامهدار) است. ناکامیهای کنونی اصلاحطلبان نه ناشی از اشتباه بودن مسیر و روش که تا حدی برآمده از ضعفهای اصلاحطلبان در این مسیر بوده است. به این معنا، ما نه به تغییر در مسیر و روش و هدف که به «تقویت» اصلاحطلبی و ارتقای آن متناسب با نیازها و رقبای جدید نیازمندیم.
✅در ادامه به شانزده ویژگیِ محوریِ این «اصلاحات ۲» یا «اصلاحطلبی اصلاحشده» اشاره میکنم. این فهرست کامل نیست و صرفا شامل اصلاحاتی در اصلاحطلبی است که از نظر خطاپذیر نگارنده اهمیت و ضرورت بیشتری دارند. اصلاح بعضی از این موارد چندان دشوار نیست و اصلاح بعضی دیگر هم گرچه آسان نیست، ولی مقدمهی اصلاحات و گشایشهای دشوارتر در ساختار سیاسی است. به تعبیری دیگر اگر اصلاحطلبان در این اصلاحات ناکام شوند، به طریق اولی احتمالا در اصلاحاتِ دشوارتر حقوقی و حقیقی در ساختار سیاسی نیز ناکام خواهند شد. ناکامیهای اصلاحجویان در ایران فقط محصول کارشکنیها و مقاومت مخالفان اصلاحات نیست و تا حدی محصول تعلل اصلاحطلبان در این شانزده اصلاح ضروری است. اصلاحطلبان در طول بیست سال گذشته دستاوردهای انتخاباتی و غیرانتخاباتی پرشماری داشتهاند ولی به علت کمتوجهی به این موارد در روزنهگشایی و دمیدن هوای تازه به سیاست در ایران به قدر لازم و کافی کامیاب نبودهاند. در مورد هر یک از این موارد شانزدهگانه و شیوههای عملیاتیِ اصلاح آنها میتوان به تفصیل و در جستارها و گفتارهای مجزا نوشت و سخن گفت، ولی در این گفتار کوتاه صرفا در حد طرح بحث مرور میشوند:
ادامه و توضیحات و متن کامل در لینک:
https://goo.gl/i1uGkN
برای خواندن متن کامل و توضیحات هر ۱۶ اصلاح دکمهی Instant view را بزنید:
@jalaeipour
@MostafaTajzadeh
Telegraph
۱۶ اصلاح در «اصلاحات ۲»: «اصلاحطلبیِ اصلاحشده»
محمدرضا جلائیپور متن سخنرانی در همایش «اصلاحات: چالشها، راهکارها، چشمانداز» در دانشکده ادبیات دانشگاه تهران، ۱۴ اسفند ۹۶ (منتشرشده در روزنامهی سازندگی، ۱۶ اسفند ۹۶) برای گشودن فروبستگیهای سیاسی در ایران چه باید کرد؟ پاسخ من در درجهی اول «اصلاحِ اصلاحطلبی»…
📝📝📝بررسی حجاب اجباری در مجلس به عنوان مطالبه قشری از جامعه
✍🏻 پروانه سلحشوری
✅پروانه سلحشوری با اشاره به تشکیل کارگروهی در فراکسیون زنان برای پیگیری موضوع حجاب اجباری، گفت:
✅قرار است بعد از تعطیلات نوروز جلسهای در فراکسیون زنان با حضور موافقان و مخالفان حجاب اجباری، فعالان مدنی، کارشناسان حوزه علمیه، قوه قضاییه، مرکز پژوهشها، مرکز تحقیقات اسلامی و ... برگزار شود چون حجاب اجباری مطالبه قشری از جامعه است لذا بررسی آن در این نشست ضروری است.
@MostafaTajzadeh
https://www.isna.ir/news/96121609109
✍🏻 پروانه سلحشوری
✅پروانه سلحشوری با اشاره به تشکیل کارگروهی در فراکسیون زنان برای پیگیری موضوع حجاب اجباری، گفت:
✅قرار است بعد از تعطیلات نوروز جلسهای در فراکسیون زنان با حضور موافقان و مخالفان حجاب اجباری، فعالان مدنی، کارشناسان حوزه علمیه، قوه قضاییه، مرکز پژوهشها، مرکز تحقیقات اسلامی و ... برگزار شود چون حجاب اجباری مطالبه قشری از جامعه است لذا بررسی آن در این نشست ضروری است.
@MostafaTajzadeh
https://www.isna.ir/news/96121609109
ایسنا
ارائه طرح افزایش حداقل سن ازدواج به هیاترییسه/نشست بررسی حجاب اجباری بعد از تعطیلات نوروز
رییس فراکسیون زنان مجلس از تهیه طرح افزایش حداقل سن ازدواج خبر داد و گفت که این طرح تقدیم هیات رییسه شده است.
Forwarded from سخنرانیها
🔊فایل صوتی
سخنرانی دکتر #کاوه_مدنی در اتاق بازرگانی ایران
#بابای #پولدارمون #مرد!
🆔 @sokhanranihaa
🆔 @sokhanranihaa
🆑کانال سخنرانی ها
سخنرانی دکتر #کاوه_مدنی در اتاق بازرگانی ایران
#بابای #پولدارمون #مرد!
🆔 @sokhanranihaa
🆔 @sokhanranihaa
🆑کانال سخنرانی ها
📝📝📝چگونگی آغاز حرکت به سوی منشور
✍🏼مجتبی آقامحمدی
✅در روزها و هفته های پس از ناآرامی های دیماه ۹۶ در ایران، شخصیت ها و فعالان بسیاری در سراسر جهان دغدغه های عمیق خود را در باره عواقب احتمالی این تظاهرات و شورش ها ابراز کردند. یکی از نام آشناترین این دلسوختگان داخل ایران، یعنی "مصطفی تاجزاده" اصلاح طلب رنجدیده، در چندین پیام نوشتاری و ویدئویی پیرامون بهره برداری های فرصت طلبانه برخی از "براندازان خارج کشوری" از این اعتراض های خیابانی، زنگ خطر "سوریه یا لیبی" شدن ایران را به صدا درآورده است.
در یکی از این هشدارها، که در تاریخ پنجم فوریه ۲۰۱۸ برابر با شانزدهم بهمن ۱۳۹۶ در شبکه تصویری ایرانیان در شبکه مجازی یوتوب انتشار یافته، در این لینک
https://www.youtube.com/watch?v=EMIac83S4YQ
✅آقای تاجزاده اشاره مستقیمی دارد به بخشی از یکی از برنامه های سال ۲۰۱۱ "پرگار" در شبکه تلویزیونی بی بی سی فارسی "با نام آمریکا و اپوزیسیون ایران، چه مناسباتی؟" که بازپخش این گفتگو بیستم ژانویه ۲۰۱۸ — برابر با سی ام دیماه ۱۳۹۶ — روی آنتن این تلویزیون ماهواره ای رفته و در یوتوب نیز پخش شده است، در این لینک
https://www.youtube.com/watch?v=VGL8feGeP3k&t=1572s
✅در سخن درد آشنای خود در برنامه "فردای بهتر" (بویژه در پنج دقیقه پایانی) مصطفی تاجزاده استراتژی کمک خواهی از بیگانه آن دسته از سرنگونی طلبان "به هر قیمت" را مشفقانه به شلاق نقد کشیده، و بویژه از دلسوزان خشونت پرهیز و میانه رو خارج کشوری (در "گلایه" ای از سوز دل برخواسته) میپرسد که "چرا [لااقل] این فعالان در برابر خط خشونت طلبی که رسما از خارجی ها دعوت به دخالت در امور داخلی ایران [کرده] و علنا تبلیغ میکند که لیبی الگوی خوبی برای ایران است...[ساکت نشسته] اعتراضی نمی کنند، و چرا این بدنامی را برای خود میپذیرند."
✅در دقیقه های انتهایی پیام "فردای بهتر" خود آقای تاجزاده چنین درد میگرید: "علت اینکه سوریه سوریه شد فقط جنایات اسد نبود...علت آن بود که آن جنایات به خطاهای بسیار استراتژیک مخالفین اسد [اضافه] شد...این اشتباه در ایران نباید [تکرار شود] حتی اگر حکومت بزرگترین اشتباهات را صورت دهد. یعنی [در مواجهه با] با خطاهای حکومت، ضد حکومت حق ندارد که آن خطاها را تکرار کند [زیرا] دودش مستقیم به چشم مردم میرود. [با توجه به اینکه] به نظر میرسد حکومت از [ناآرامی های] اخیر درس گرفته و بطور جدی [همراه بقیه کشور] به فکر فرو رفته، این [یعنی] راه باز شده است برای اینکه ما به سمت گفتگوی ایرانی-ایرانی پیش برویم، قبل از اینکه به فاجعه کشیده شویم؛ [پس] انتظار از مخالفین به صورت مضاعف بیشتر است."
✅و در نهایت، مصطفی تاجزاده، این اصلاح طلب فرزند شایسته وطن پر زخم مان، این راهکار را پیشنهاد میکند: "به همین جهت ما باید با کمک همدیگر، و با گفتگو، منشوری را درست کنیم، که در آن همه مخالفین و همه سیاست ورزان اشتراک کنند. به نظر من، نه به دخالت خارجی، نه به تحریم، نه به خشونت ورزی، نه به فرقه گرایی، و نه به قوم گرایی؛ این [پنج نه] میتواند اصول مشترکی باشد که در آن همه فعالان اشتراک نظر داشته باشند، تا [آنکه] رقابت های سیاسی ما، حتی تخاصم [های] سیاسی ما، به خشونت کشیده نشود، و سر از سوریه [یا] لیبی شدن درنیاوریم. انشاالله این پیشنهاد مورد توجه همه قرار بگیرد، تا جامعه ما دوباره به هیچ وجه، و در هیچ شرایطی دچار تک صدایی نشود. سپاسگزارم." پس از شنیدن این نهیب پر درد مام میهن، صاحب این قلم بر آن شد که این دعوت اشکبار را لبیک گفته و پس از جلب نظر اولیه دو هموطن فرهیخته و دلسوز مقیم امریکا، با استفاده از راهکار "پنج نه" پیشنهادی آقای مصطفی تاجزاده، در آغاز راه بسیار دشوار شالوده ریزی کردن این منشور قدم کوچکی بردارم.
۲۲ بهمن ۱۳۹۶
@MostafaTajzadeh
✍🏼مجتبی آقامحمدی
✅در روزها و هفته های پس از ناآرامی های دیماه ۹۶ در ایران، شخصیت ها و فعالان بسیاری در سراسر جهان دغدغه های عمیق خود را در باره عواقب احتمالی این تظاهرات و شورش ها ابراز کردند. یکی از نام آشناترین این دلسوختگان داخل ایران، یعنی "مصطفی تاجزاده" اصلاح طلب رنجدیده، در چندین پیام نوشتاری و ویدئویی پیرامون بهره برداری های فرصت طلبانه برخی از "براندازان خارج کشوری" از این اعتراض های خیابانی، زنگ خطر "سوریه یا لیبی" شدن ایران را به صدا درآورده است.
در یکی از این هشدارها، که در تاریخ پنجم فوریه ۲۰۱۸ برابر با شانزدهم بهمن ۱۳۹۶ در شبکه تصویری ایرانیان در شبکه مجازی یوتوب انتشار یافته، در این لینک
https://www.youtube.com/watch?v=EMIac83S4YQ
✅آقای تاجزاده اشاره مستقیمی دارد به بخشی از یکی از برنامه های سال ۲۰۱۱ "پرگار" در شبکه تلویزیونی بی بی سی فارسی "با نام آمریکا و اپوزیسیون ایران، چه مناسباتی؟" که بازپخش این گفتگو بیستم ژانویه ۲۰۱۸ — برابر با سی ام دیماه ۱۳۹۶ — روی آنتن این تلویزیون ماهواره ای رفته و در یوتوب نیز پخش شده است، در این لینک
https://www.youtube.com/watch?v=VGL8feGeP3k&t=1572s
✅در سخن درد آشنای خود در برنامه "فردای بهتر" (بویژه در پنج دقیقه پایانی) مصطفی تاجزاده استراتژی کمک خواهی از بیگانه آن دسته از سرنگونی طلبان "به هر قیمت" را مشفقانه به شلاق نقد کشیده، و بویژه از دلسوزان خشونت پرهیز و میانه رو خارج کشوری (در "گلایه" ای از سوز دل برخواسته) میپرسد که "چرا [لااقل] این فعالان در برابر خط خشونت طلبی که رسما از خارجی ها دعوت به دخالت در امور داخلی ایران [کرده] و علنا تبلیغ میکند که لیبی الگوی خوبی برای ایران است...[ساکت نشسته] اعتراضی نمی کنند، و چرا این بدنامی را برای خود میپذیرند."
✅در دقیقه های انتهایی پیام "فردای بهتر" خود آقای تاجزاده چنین درد میگرید: "علت اینکه سوریه سوریه شد فقط جنایات اسد نبود...علت آن بود که آن جنایات به خطاهای بسیار استراتژیک مخالفین اسد [اضافه] شد...این اشتباه در ایران نباید [تکرار شود] حتی اگر حکومت بزرگترین اشتباهات را صورت دهد. یعنی [در مواجهه با] با خطاهای حکومت، ضد حکومت حق ندارد که آن خطاها را تکرار کند [زیرا] دودش مستقیم به چشم مردم میرود. [با توجه به اینکه] به نظر میرسد حکومت از [ناآرامی های] اخیر درس گرفته و بطور جدی [همراه بقیه کشور] به فکر فرو رفته، این [یعنی] راه باز شده است برای اینکه ما به سمت گفتگوی ایرانی-ایرانی پیش برویم، قبل از اینکه به فاجعه کشیده شویم؛ [پس] انتظار از مخالفین به صورت مضاعف بیشتر است."
✅و در نهایت، مصطفی تاجزاده، این اصلاح طلب فرزند شایسته وطن پر زخم مان، این راهکار را پیشنهاد میکند: "به همین جهت ما باید با کمک همدیگر، و با گفتگو، منشوری را درست کنیم، که در آن همه مخالفین و همه سیاست ورزان اشتراک کنند. به نظر من، نه به دخالت خارجی، نه به تحریم، نه به خشونت ورزی، نه به فرقه گرایی، و نه به قوم گرایی؛ این [پنج نه] میتواند اصول مشترکی باشد که در آن همه فعالان اشتراک نظر داشته باشند، تا [آنکه] رقابت های سیاسی ما، حتی تخاصم [های] سیاسی ما، به خشونت کشیده نشود، و سر از سوریه [یا] لیبی شدن درنیاوریم. انشاالله این پیشنهاد مورد توجه همه قرار بگیرد، تا جامعه ما دوباره به هیچ وجه، و در هیچ شرایطی دچار تک صدایی نشود. سپاسگزارم." پس از شنیدن این نهیب پر درد مام میهن، صاحب این قلم بر آن شد که این دعوت اشکبار را لبیک گفته و پس از جلب نظر اولیه دو هموطن فرهیخته و دلسوز مقیم امریکا، با استفاده از راهکار "پنج نه" پیشنهادی آقای مصطفی تاجزاده، در آغاز راه بسیار دشوار شالوده ریزی کردن این منشور قدم کوچکی بردارم.
۲۲ بهمن ۱۳۹۶
@MostafaTajzadeh
YouTube
صحبت های شنیدنی مصطفی تاجزاده درباره اعتراض های خیابانی/واکنش به صحبت های مهمان بی بی سی فارسی
صحبت های شنیدنی مصطفی تاجزاده درباره اعتراض های خیابانی دی ماه 96 و واکنش به صحبت های مهمان شبکه بی بی سی فارسی - شبکه تصویری ایرانیان
📝📝📝اولین روز جهانی زنان در فردای پیروزی انقلاب
✍🏻نادر صدیقی
✅قطعنامه ای که از طرف زنان حقوقدان تهیه شده است،توسط یکی از وکلای زن قرائت می شود وجمعیت به سوی کاخ نخست وزیری به راه می افتند.. درجلوی کاخ نخست وزیری بازرگان را در یک نظر می بینیم،ولی او کسی را نمی بیند.برای آنکه چشمش به نامحرم نیفتد،دستش را سپر صورت می کند وبا قدم هایی تند از مقابل ما می گذرد.زن ها هو می کنند وبه ریشش می خندند..." (رمان درحضر،مهشید امیرشاهی)
✅این صحنه که از موضعی ایدئولوژیک تصویر پردازی شده در ناخود آگاه متن ،به خوبی دموکراسی برخاسته از انقلاب را به تصویر می کشد.در روزگاری که حتی در جمهوریت تثبیت شده آتاتورکی شکنجه وسرکوب بی داد می کرد ودر جمهوریت مصر ودیگر دیکتاتوری های دوست امریکا تا شمال افریقا ورژیم آپارتاید در افریقای جنوبی وگستره وسیعی از جغرافیای مذکور خفقان وتبعیض حاکم بود،در ایران مرز یک تظاهرات اعتراضی و کاخ نخست وزیری دولت برخاسته از انقلاب اینچنین درهم فرومی رفت و زنان تظاهر کنند بازرگان را هو می کردند.اکنون که رسانه های جنگ وتحریم در آنسوی واینسوی جهان از عصر دیکتاتوری شاهانه یک ابر-روایت سرکوبگر ساخته اند،باید روایت های کوچک ومشخص بهار آزادی را تا واپسین روزهای خرداد 60 را در کار آورد و ذهن زمستانی کلان روایت سازان را به پرسش گرفت.
✅نخستین معاون مطبوعاتی وزارت ارشاد دوره بازرگان ،روایت جالبی از رفتار گروه های تند رو اول انقلاب دارد که تسهیل گر عبور از بهار آزادی شد.حتی ساواکی ها در اعتراض به انحلال ساواک وقطع حقوق ماهانه خود مقابل نخست وزیری تظاهرات کردند:
" آنها كه با انصافتر بودند تمام طلبهاي سوخته دوران پهلوي، به انضمام غرامتي را كه به آن تعلق ميگرفت از دولت موقت طلب ميكردند. گروه ديگر كه به زعم خود از موضع راديكالتري برخورد ميكردند، به كشف هيولاي امپرياليسم در وجود دولت بازرگان نائل شده بودند. دعوت به اعتصابات كارگري و كارمندي و تعطيلي مراكز اقتصادي، باب كردن مسئله خودمختاري در ولايات، استرداد و تقسيم اراضي و اخراج فئودالها و... عناوين و محتواي معمول نشريات مذكور را تشكيل ميداد. باري به اين ترتيب بود كه آب به آسياب ارتجاع كه دنبال بهانه ميگشت تا دامنه اختناق را گسترش دهد ريخته ميشد. » (مهدی ممکن،نشریه راه آزادی،بهمن 76،آلمان "
✅در منطقه آن روز که دیکتاتوری ها وسلاطین دوست امریکا در جغرافیای زیست ما حاکمیت بلامنازع داشتند این شعار فقط در بهار تهران می توانست طنین افکن شود:
آزادی جهانی است /نه شرقی ست نه غربی ست
@MostafaTajzadeh
http://telegra.ph/اولین-روز-جهانی-زنان-در-فردای-پیروزی-انقلاب-03-08
✍🏻نادر صدیقی
✅قطعنامه ای که از طرف زنان حقوقدان تهیه شده است،توسط یکی از وکلای زن قرائت می شود وجمعیت به سوی کاخ نخست وزیری به راه می افتند.. درجلوی کاخ نخست وزیری بازرگان را در یک نظر می بینیم،ولی او کسی را نمی بیند.برای آنکه چشمش به نامحرم نیفتد،دستش را سپر صورت می کند وبا قدم هایی تند از مقابل ما می گذرد.زن ها هو می کنند وبه ریشش می خندند..." (رمان درحضر،مهشید امیرشاهی)
✅این صحنه که از موضعی ایدئولوژیک تصویر پردازی شده در ناخود آگاه متن ،به خوبی دموکراسی برخاسته از انقلاب را به تصویر می کشد.در روزگاری که حتی در جمهوریت تثبیت شده آتاتورکی شکنجه وسرکوب بی داد می کرد ودر جمهوریت مصر ودیگر دیکتاتوری های دوست امریکا تا شمال افریقا ورژیم آپارتاید در افریقای جنوبی وگستره وسیعی از جغرافیای مذکور خفقان وتبعیض حاکم بود،در ایران مرز یک تظاهرات اعتراضی و کاخ نخست وزیری دولت برخاسته از انقلاب اینچنین درهم فرومی رفت و زنان تظاهر کنند بازرگان را هو می کردند.اکنون که رسانه های جنگ وتحریم در آنسوی واینسوی جهان از عصر دیکتاتوری شاهانه یک ابر-روایت سرکوبگر ساخته اند،باید روایت های کوچک ومشخص بهار آزادی را تا واپسین روزهای خرداد 60 را در کار آورد و ذهن زمستانی کلان روایت سازان را به پرسش گرفت.
✅نخستین معاون مطبوعاتی وزارت ارشاد دوره بازرگان ،روایت جالبی از رفتار گروه های تند رو اول انقلاب دارد که تسهیل گر عبور از بهار آزادی شد.حتی ساواکی ها در اعتراض به انحلال ساواک وقطع حقوق ماهانه خود مقابل نخست وزیری تظاهرات کردند:
" آنها كه با انصافتر بودند تمام طلبهاي سوخته دوران پهلوي، به انضمام غرامتي را كه به آن تعلق ميگرفت از دولت موقت طلب ميكردند. گروه ديگر كه به زعم خود از موضع راديكالتري برخورد ميكردند، به كشف هيولاي امپرياليسم در وجود دولت بازرگان نائل شده بودند. دعوت به اعتصابات كارگري و كارمندي و تعطيلي مراكز اقتصادي، باب كردن مسئله خودمختاري در ولايات، استرداد و تقسيم اراضي و اخراج فئودالها و... عناوين و محتواي معمول نشريات مذكور را تشكيل ميداد. باري به اين ترتيب بود كه آب به آسياب ارتجاع كه دنبال بهانه ميگشت تا دامنه اختناق را گسترش دهد ريخته ميشد. » (مهدی ممکن،نشریه راه آزادی،بهمن 76،آلمان "
✅در منطقه آن روز که دیکتاتوری ها وسلاطین دوست امریکا در جغرافیای زیست ما حاکمیت بلامنازع داشتند این شعار فقط در بهار تهران می توانست طنین افکن شود:
آزادی جهانی است /نه شرقی ست نه غربی ست
@MostafaTajzadeh
http://telegra.ph/اولین-روز-جهانی-زنان-در-فردای-پیروزی-انقلاب-03-08
Telegraph
اولین روز جهانی زنان در فردای پیروزی انقلاب
اولین روز جهانی زنان در فردای پیروزی انقلاب نادر صدیقی "قطعنامه ای که از طرف زنان حقوقدان تهیه شده است،توسط یکی از وکلای زن قرائت می شود وجمعیت به سوی کاخ نخست وزیری به راه می افتند.. درجلوی کاخ نخست وزیری بازرگان را در یک نظر می بینیم،ولی او کسی را نمی بیند.برای…
📝📝📝 بیانیهای برای نظم نوین حوزوی
✍🏻علیاشرف فتحی
به بهانه صدور بیانیه جمعی از علمای قم درباره آیتالله سید کمال حیدری
✅سید کمال حیدری باز هم خبرساز شده است. این بار اما گروهی از علمای برجسته حوزه علمیه قم که در صدر شاگردان مراجع تقلید کنونی به شمار میروند، با صدور بیانیهی مشترکی خواهان عدم توجه مؤمنین به سخنان «مخالف عقاید ضروری شیعه» شدهاند که سید کمال بیان میکند.
✅ آقای حیدری که از علمای عراقی مقیم حوزه علمیه قم به شمار میرود، در سالهای اخیر بارها خبرساز شده است. تا پنج سال پیش وی مهمترین کارشناس مذهبی شبکه ایرانی کوثر در موضوع نقد باورهای اهل سنت بود. در این برنامه که یک دهه از این شبکه وابسته به صدا و سیمای جمهوری اسلامی برای کشوری عربزبان پخش میشد، آقای حیدری با تسلط و اشرافی که بر منابع حدیثی اهل سنت داشت به دفاع از آرا و عقاید شیعه میپرداخت. اما وی ماه رمضان پنج سال پیش در این برنامه گفت که ریشه بسیاری از روایات دینی شیعه به یهودیان، مسیحیان و زرتشتیها برمیگردد. این سخن آقای حیدری جنجال گسترده رسانهای به پا کرد و بهویژه برخی رسانههای عربزبان اهل سنت از آن با عنوان «انتفاضه علیه عقاید غیر اسلامی شیعه» یاد کردند. هرچند آقای حیدری بعدها توضیح داد که این روایات غیراسلامی در زمان خلیفه دوم وارد احادیث اهل سنت و از آن طریق وارد روایات شیعه نیز شده است.
✅ با همه این جنجالها آقای حیدری به فعالیت خود در ایران و عراق ادامه داد و دفاتر وی در قم و نجف بهعنوان یک مرجع تقلید شیعه پاسخگوی استفتائات و محل نشر کتب و برپایی جلسات درس و سخنرانی وی بود. در این سالها آقای حیدری به تدریج از خود، چهره یک «مجتهد اصلاحگر شیعی» تولید میکرد و مورد اقبال جریان تجدیدنظرطلب شیعی قرار میگرفت.
✅ سید کمال حیدری از پروژه «اصلاح فهم دینی» و «پالایش عقاید شیعی از خرافات» سخن میگوید و خواهان تقویت «عقلانیت قرآنی» در برابر «عقلانیت روایی» در میان شیعیان است. او در دوگانه امام خمینی ـ آیتالله خویی، اندیشههای اجتماعی امام خمینی را بر استادش آقای خویی ترجیح میدهد و شیعیان را از «وهابیت شیعی» که همان افراطگرایی توأم با غلو است برحذر میدارد.
✅ رویهای که آقای حیدری در این پنج سال گذشته در پیش گرفته است قرابت فراوانی به سلوک آقایان سید محمدحسین فضلالله، شیخ محمد آصف محسنی، محمدباقر بهبودی و شیخ محمد صادقی تهرانی دارد. همچنین دفاع پرشورآقای حیدری از فلسفه و عرفان اسلامی یکی دیگر از چالشهای وی با منتقدان حوزوی اوست؛ بهگونهای که وی حتی یکی از عوامل برتری امام خمینی بر دیگر فقهای شیعه را نگاه عرفانی و «وحدت وجودی» ایشان میداند. وی تدریس عرفان نظری را یکی از ضرورتهای نظام آموزشی حوزه میداند و قائل به نقش جدی عرفان در تعمیق اصول اعتقادی شیعه است؛ به گونهای که بدون تسلط به عرفان نمیتوان فقیه یا مفسر قرآن شد. وی حتی میگوید که بدون اعتقاد به نظریه مشهور عرفانی ابنعربی بهنام «انسان کامل» نمیتوان از وجود امام زمان(ع) دفاع کرد.
✅ اخباری دانستن جریان اجتهادی کنونی شیعه نیز یکی دیگر از مبانی پروژه انتقادی سید کمال حیدری است و این استاد ۶۲ ساله حوزه قم میگوید که باید به غلبه روایات بر قرآن پایان داد. اما مخالفان وی میگویند که این همان اتهام وهابیت به شیعه است و اجتهاد شیعی چنین رویکردی نداشته است.
✅ بیانیهی علمای حوزه علمیه قم را میتوان اعلام یک مرزبندی مجدد علمی و اعتقادی فقها با جریانهایی دانست که در سید کمال حیدری متبلور شدهاند؛ نخست: عرفانگرایی ابنعربی-صدرایی؛ و دوم: قرآنگرایی و عقلانیت غیر نقلی. مرزبندی نخست، سابقه طولانی در تاریخ تشیع دارد و دومی نیز بیشتر محصول تحولات فکری دوره معاصر است. شاید اگر از این منظر به چالش اخیر بنگریم درک آن آسانتر باشد.
@mobahesatmagz
@MostafaTajzadeh
http://mobahesat.ir/15881
✍🏻علیاشرف فتحی
به بهانه صدور بیانیه جمعی از علمای قم درباره آیتالله سید کمال حیدری
✅سید کمال حیدری باز هم خبرساز شده است. این بار اما گروهی از علمای برجسته حوزه علمیه قم که در صدر شاگردان مراجع تقلید کنونی به شمار میروند، با صدور بیانیهی مشترکی خواهان عدم توجه مؤمنین به سخنان «مخالف عقاید ضروری شیعه» شدهاند که سید کمال بیان میکند.
✅ آقای حیدری که از علمای عراقی مقیم حوزه علمیه قم به شمار میرود، در سالهای اخیر بارها خبرساز شده است. تا پنج سال پیش وی مهمترین کارشناس مذهبی شبکه ایرانی کوثر در موضوع نقد باورهای اهل سنت بود. در این برنامه که یک دهه از این شبکه وابسته به صدا و سیمای جمهوری اسلامی برای کشوری عربزبان پخش میشد، آقای حیدری با تسلط و اشرافی که بر منابع حدیثی اهل سنت داشت به دفاع از آرا و عقاید شیعه میپرداخت. اما وی ماه رمضان پنج سال پیش در این برنامه گفت که ریشه بسیاری از روایات دینی شیعه به یهودیان، مسیحیان و زرتشتیها برمیگردد. این سخن آقای حیدری جنجال گسترده رسانهای به پا کرد و بهویژه برخی رسانههای عربزبان اهل سنت از آن با عنوان «انتفاضه علیه عقاید غیر اسلامی شیعه» یاد کردند. هرچند آقای حیدری بعدها توضیح داد که این روایات غیراسلامی در زمان خلیفه دوم وارد احادیث اهل سنت و از آن طریق وارد روایات شیعه نیز شده است.
✅ با همه این جنجالها آقای حیدری به فعالیت خود در ایران و عراق ادامه داد و دفاتر وی در قم و نجف بهعنوان یک مرجع تقلید شیعه پاسخگوی استفتائات و محل نشر کتب و برپایی جلسات درس و سخنرانی وی بود. در این سالها آقای حیدری به تدریج از خود، چهره یک «مجتهد اصلاحگر شیعی» تولید میکرد و مورد اقبال جریان تجدیدنظرطلب شیعی قرار میگرفت.
✅ سید کمال حیدری از پروژه «اصلاح فهم دینی» و «پالایش عقاید شیعی از خرافات» سخن میگوید و خواهان تقویت «عقلانیت قرآنی» در برابر «عقلانیت روایی» در میان شیعیان است. او در دوگانه امام خمینی ـ آیتالله خویی، اندیشههای اجتماعی امام خمینی را بر استادش آقای خویی ترجیح میدهد و شیعیان را از «وهابیت شیعی» که همان افراطگرایی توأم با غلو است برحذر میدارد.
✅ رویهای که آقای حیدری در این پنج سال گذشته در پیش گرفته است قرابت فراوانی به سلوک آقایان سید محمدحسین فضلالله، شیخ محمد آصف محسنی، محمدباقر بهبودی و شیخ محمد صادقی تهرانی دارد. همچنین دفاع پرشورآقای حیدری از فلسفه و عرفان اسلامی یکی دیگر از چالشهای وی با منتقدان حوزوی اوست؛ بهگونهای که وی حتی یکی از عوامل برتری امام خمینی بر دیگر فقهای شیعه را نگاه عرفانی و «وحدت وجودی» ایشان میداند. وی تدریس عرفان نظری را یکی از ضرورتهای نظام آموزشی حوزه میداند و قائل به نقش جدی عرفان در تعمیق اصول اعتقادی شیعه است؛ به گونهای که بدون تسلط به عرفان نمیتوان فقیه یا مفسر قرآن شد. وی حتی میگوید که بدون اعتقاد به نظریه مشهور عرفانی ابنعربی بهنام «انسان کامل» نمیتوان از وجود امام زمان(ع) دفاع کرد.
✅ اخباری دانستن جریان اجتهادی کنونی شیعه نیز یکی دیگر از مبانی پروژه انتقادی سید کمال حیدری است و این استاد ۶۲ ساله حوزه قم میگوید که باید به غلبه روایات بر قرآن پایان داد. اما مخالفان وی میگویند که این همان اتهام وهابیت به شیعه است و اجتهاد شیعی چنین رویکردی نداشته است.
✅ بیانیهی علمای حوزه علمیه قم را میتوان اعلام یک مرزبندی مجدد علمی و اعتقادی فقها با جریانهایی دانست که در سید کمال حیدری متبلور شدهاند؛ نخست: عرفانگرایی ابنعربی-صدرایی؛ و دوم: قرآنگرایی و عقلانیت غیر نقلی. مرزبندی نخست، سابقه طولانی در تاریخ تشیع دارد و دومی نیز بیشتر محصول تحولات فکری دوره معاصر است. شاید اگر از این منظر به چالش اخیر بنگریم درک آن آسانتر باشد.
@mobahesatmagz
@MostafaTajzadeh
http://mobahesat.ir/15881
مباحثات
بیانیهای برای نظم نوین حوزوی « مباحثات
بیانیهی علمای حوزه علمیه قم را میتوان اعلام یک مرزبندی مجدد علمی و اعتقادی فقها با جریانهایی دانست که در سید کمال حیدری متبلور شدهاند؛ نخست: عرفانگرایی ابنعربی-صدرایی؛ و دوم: قرآنگرایی و عقلانیت غیر نقلی. مرزبندی نخست، سابقه طولانی در تاریخ تشیع دارد…
✍🏼#سید_مصطفی_تاجزاده
✅ اگر در سال ۵۷ گفته میشد که قرار بر جایگزینی نظامی است که دادستان کل آن برای رقصیدن چند کودک اطلاعیه میدهد تا این جنایت بزرگ بدون مجازات فوری نماند، و دختری را برای برداشتن #روسری به ۲ سال زندان محکوم میکند، چند درصد مردم در تظاهرات علیه شاه مستبد شرکت میکردند؟
#توییت
@MostafaTajzadeh
http://up.upinja.com/uqhk6.jpeg
✅ اگر در سال ۵۷ گفته میشد که قرار بر جایگزینی نظامی است که دادستان کل آن برای رقصیدن چند کودک اطلاعیه میدهد تا این جنایت بزرگ بدون مجازات فوری نماند، و دختری را برای برداشتن #روسری به ۲ سال زندان محکوم میکند، چند درصد مردم در تظاهرات علیه شاه مستبد شرکت میکردند؟
#توییت
@MostafaTajzadeh
http://up.upinja.com/uqhk6.jpeg
📝📝📝 محکومیت دو فعال دانشجویی دانشگاه تهران به حبس و ممنوعیت خروج از کشور
✅شعبه ۲۶ دادگاه انقلاب اسلامی تهران، دو فعال دانشجویی در دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه تهران را در ارتباط با اعتراضات دیماه امسال، به حبس و ممنوعیت خروج از کشور محکوم کرد.
✅قاضی ماشاالله احمدزاده در حکم خود، لیلا حسینزاده (دبیر شورای صنفی دانشجویان دانشگاه تهران) را به دو اتهام "اقدام علیه امنیت ملی" و "تبلیغ علیه نظام" به شش سال حبس و دو سال ممنوعیت خروج از کشور محکوم کرده است. سینا ربیعی، دیگر دانشجوی این دانشگاه نیز به اتهام "تبلیغ علیه نظام" به یک سال حبس و دو سال ممنوعالخروجی محکوم شده است.
✅صدور این احکام در حالی است که به گفته محمود صادقی، عضو مجلس شورای اسلامی، برای ۵۰ تن از دانشجویان بازداشتشده در جریان اعتراضات سراسری دیماه، پرونده قضایی تشکیل شده است.
@MostafaTajzadeh
https://t.me/sahamnewsorg/11545
✅شعبه ۲۶ دادگاه انقلاب اسلامی تهران، دو فعال دانشجویی در دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه تهران را در ارتباط با اعتراضات دیماه امسال، به حبس و ممنوعیت خروج از کشور محکوم کرد.
✅قاضی ماشاالله احمدزاده در حکم خود، لیلا حسینزاده (دبیر شورای صنفی دانشجویان دانشگاه تهران) را به دو اتهام "اقدام علیه امنیت ملی" و "تبلیغ علیه نظام" به شش سال حبس و دو سال ممنوعیت خروج از کشور محکوم کرده است. سینا ربیعی، دیگر دانشجوی این دانشگاه نیز به اتهام "تبلیغ علیه نظام" به یک سال حبس و دو سال ممنوعالخروجی محکوم شده است.
✅صدور این احکام در حالی است که به گفته محمود صادقی، عضو مجلس شورای اسلامی، برای ۵۰ تن از دانشجویان بازداشتشده در جریان اعتراضات سراسری دیماه، پرونده قضایی تشکیل شده است.
@MostafaTajzadeh
https://t.me/sahamnewsorg/11545
Telegram
سحام نیوز
لیلا حسینزاده عضو شورای صنفی و دانشجوی دانشگاه تهران که در اعتراضات دیماه بازداشت شده بود به ۶ سال حبس محکوم شد.
✅ @Sahamnewsorg
✅ @Sahamnewsorg
Forwarded from امتداد
✅محمد شریعتمداری: انجام هرگونه مصاحبهاى درباره جناب آقاى مهندس موسوى را تكذيب میكنم
📌 چند هفته گذشته سایت جهان گفتوگویی را از محمد شریعتمداری منتشر کرده و مدعی شده بود که وزیر صنعت و معدن گفته میرحسین موسوی در سال ۸۴ به محمود احمدی نژاد رای داده بود.
📌به گزارش امتداد، حالا محمد شریعتمداری گفت و گو را تکذیب کرده و نوشته است:
بنام خدا
📌در شرايطى كه كشور نياز به آرامش دارد و مسئولان بخشهاى مربوط در نظام نیز با توجه به آنچه در رسانهها منتشر شده، حل مشكلات را در دستور كار دارند، عدهاى با انتشار مطالب دروغ و مغلوط سعى دارند اين فضاى مثبت را باز به فضاى تقابل تبديل و جلوى حل مسائل را بگيرند.
📌لذا اينجانب بدينوسيله انجام هرگونه مصاحبهاى درباره جناب آقاى مهندس موسوى را تكذيب میكنم.
محمد شريعتمدارى
#سیاسی
#امتداد
@emtedadnet
📌 چند هفته گذشته سایت جهان گفتوگویی را از محمد شریعتمداری منتشر کرده و مدعی شده بود که وزیر صنعت و معدن گفته میرحسین موسوی در سال ۸۴ به محمود احمدی نژاد رای داده بود.
📌به گزارش امتداد، حالا محمد شریعتمداری گفت و گو را تکذیب کرده و نوشته است:
بنام خدا
📌در شرايطى كه كشور نياز به آرامش دارد و مسئولان بخشهاى مربوط در نظام نیز با توجه به آنچه در رسانهها منتشر شده، حل مشكلات را در دستور كار دارند، عدهاى با انتشار مطالب دروغ و مغلوط سعى دارند اين فضاى مثبت را باز به فضاى تقابل تبديل و جلوى حل مسائل را بگيرند.
📌لذا اينجانب بدينوسيله انجام هرگونه مصاحبهاى درباره جناب آقاى مهندس موسوى را تكذيب میكنم.
محمد شريعتمدارى
#سیاسی
#امتداد
@emtedadnet
📝📝📝من از زنان سرزمینم معذرت می خواهم
✍🏻 مجتبی لشکربلوکی
✅بدون هیچ مقدمه رسمی و بی موردی، من از زنان سرزمینم معذرت می خواهم. معذرت می خواهم بابت اینکه چون من نمی توانم جلوی دهانم را بگیرم و حرف های زشت و رکیک می زنم، تو را به ورزشگاه راه نمی دهند و از آن مهم تر استدلال خنده داری می کنم که اگر مردی حرف زشت زد و شنید مساله ای نیست، ولی زنان نباید بشنوند. ظاهرا ما مردان سیستم هاضمه ای داریم که هر گونه زشت گویی و شنیدن را هضم و جذب می کنیم اما شما نه.
✅معذرت می خواهم که من اگر در پارک بدوم، نشانه ای لایف استایل زندگی سالم است و تو اگر در پارک بدوی، نشانه بی توجهی به ارزش ها. من اگر بلند بخندم نشانه سرزندگی است و تو اگر بلند بخندی نشانه لوندی و سرآغاز انحطاط جامعه.
✅معذرت می خواهم که می توانم سوار موتور و دوچرخه شوم، اما تو نمی توانی. چرا؟ نمی دانم؟ بارها به این موضوع فکر کرده ام و هیچگاه به نتیجه نرسیدم که چرا؟ معذرت می خواهم از اینکه چون من مشکل دارم، تو نمی توانی از دوچرخه سواری و موتورسواری لذت ببری.
✅معذرت می خواهم که عده ای به نام دین می گویند «فضیلت زن این نیست که پایش را دراز کند و مدال بیاورد»، حتی ورزش شما پشت درهای بسته را نیز بر نمی تابیم. به جای کلمه ورزش می گوییم پایش را دراز کند! و به جای اینکه به تو افتخار کنم که مدال آورده ای ....
✅معذرت می خواهم؛ وقتی من ویراژ می دهم و لایی می کشم و مزاحم آرامش دیگران می شوم، این یعنی من یک راننده حرفه ای و خوش دست هستم. اما وقتی تو با اطمینان و آرام رانندگی می کنی این یعنی [...] شرمم می آید از بیان آن.
✅معذرت می خواهم اگر اسم کوچه ها و خیابان های ما مزین به نام زیبای شهداست اما مادران و همسران شهید سهمی از این نام گذاری ها نبرده اند. سهم شما از این معراج، رنج و درد غربت و تنهایی است.
✅معذرت می خواهم بابت اینکه من اگر در پست های مدیریتی، اشتباه کنم، این نشانه جسارت، نوآوری و ریسک پذیری من است اما تو اگر اشتباه کنی، آن را به جنسیت تو نسبت می دهیم و به ناشی گری و ناتوانی ات.
✅تجویز راهبردی:
دو پیشنهاد دارم:
✅برای زنان: ممکن است اکنون وضع نامطلوبی داشته باشیم اگر به تاریخ با دقت نگاه کنیم، شرایط رو به بهبود است. پارادایم ها تغییر می کنند. روزی روزگاری تحصیل دختران تابو بود و امری زیرزمینی، اما امروز خوشبختانه تعداد دانش آموختگان دانشگاهی دختر پیشی گرفته است. روزی روزگاری رای دادن بانوان آرزویی دور و دست یافتنی بود و اما امروز امری پذیرفته شده. بنابراین می توان در یک روال منطقی، آرام و فرهنگی، مورد به مورد فرهنگ مردانه را به فرهنگ انسانی تغییر داد.
✅برای مردان: جان رالز، فیلسوف برجسته جهانی تکنیکی را مطرح می کند به نام «پرده بی خبری» که بسیار تامل برانگیز است. در این تکنیک فرض می کنیم هیچکس هنوز آفریده نشده و ما در مرحله قبل از ورود به این دنیا هستیم و از ما سئوال میشود اگر وارد جهان بشوید دلتان میخواهد کجا قرار بگیرید؟ همه در پس پرده بیخبری هستیم و هیچکس جایگاه اجتماعی، جنسیت، وضعیت طبقاتی یا مقام خود را نمیشناسد و نمیداند سهمش از موهبتها و تواناییهای طبیعی، هوش، قدرت و چیزهای دیگر چقدر است. هیچکس نمیداند سیاه است یا سفید، فقیر است یا غنی، دانشمند است یا بیسواد، زن است یا مرد، جوان است یا پیر، و نمیداند چه موقعیت اجتماعی و نژادی و… خواهد داشت. آنگاه در چنین شرایطی می خواهید قواعد این دنیا را تعیین کنید. چه قواعدی را پیشنهاد می کنید؟
✅جان رالز میگوید همینکه افراد در پس پرده بیخبری هستند و از آینده بیخبر، ترغیب میشوند تصمیمهای خود را مبتنی بر انصاف (عدم تبعیض) بگیرند و به دنبال قواعدی باشند که بتواند آزادی همه را تأمین کند و نابرابریها به محرومیت افراد نیفزاید. وقتی پس پرده بیخبری هستیم و نمیدانیم فردا که وارد جهان میشویم کجا قرار خواهیم گرفت، قاعدتاً عدالت را آنچنان معنا و اعمال میکنیم که تبعیضی نماند چرا که نمی دانیم فردا که وارد دنیا شدیم، زن خواهیم بود یا مرد؟ در خانواده ثروتمند به دنیا می آییم یا فقیر. سیاه پوست هستیم یا سفید. آنچنان قواعد را پیشنهاد می کنیم که انصاف رعایت شده باشد.
✅با خود خلوت کنید و از خود بپرسید که اگر در پس پرده بی خبری بودید و می گفتند که در دنیایی که وارد می شوید، زنان چنین وضعیتی دارند، آیا آن را منصفانه می دانستید. اگر پاسخ وجدان تان به این سوال منفی است، همت کنیم و سعی کنیم که جهان عادلانه تر شود. مادرمان که در تبعیض بسر بردند دست کم دختران مان زندگی منصفانه تری تجربه کنند.
✅خداوند به وضوح هر چه تمام تر فرمود: اى مردم از پروردگارتان پروا كنيد، آن كه شما را از يك «نفس واحد» آفريد. بنابراین بیاموزیم احترام به زنان یعنی احترام به خویشتن، احترام به انسانیت و احترام به خداوند.
@Dr_lashkarbolouki
@MostafaTajzadeh
✍🏻 مجتبی لشکربلوکی
✅بدون هیچ مقدمه رسمی و بی موردی، من از زنان سرزمینم معذرت می خواهم. معذرت می خواهم بابت اینکه چون من نمی توانم جلوی دهانم را بگیرم و حرف های زشت و رکیک می زنم، تو را به ورزشگاه راه نمی دهند و از آن مهم تر استدلال خنده داری می کنم که اگر مردی حرف زشت زد و شنید مساله ای نیست، ولی زنان نباید بشنوند. ظاهرا ما مردان سیستم هاضمه ای داریم که هر گونه زشت گویی و شنیدن را هضم و جذب می کنیم اما شما نه.
✅معذرت می خواهم که من اگر در پارک بدوم، نشانه ای لایف استایل زندگی سالم است و تو اگر در پارک بدوی، نشانه بی توجهی به ارزش ها. من اگر بلند بخندم نشانه سرزندگی است و تو اگر بلند بخندی نشانه لوندی و سرآغاز انحطاط جامعه.
✅معذرت می خواهم که می توانم سوار موتور و دوچرخه شوم، اما تو نمی توانی. چرا؟ نمی دانم؟ بارها به این موضوع فکر کرده ام و هیچگاه به نتیجه نرسیدم که چرا؟ معذرت می خواهم از اینکه چون من مشکل دارم، تو نمی توانی از دوچرخه سواری و موتورسواری لذت ببری.
✅معذرت می خواهم که عده ای به نام دین می گویند «فضیلت زن این نیست که پایش را دراز کند و مدال بیاورد»، حتی ورزش شما پشت درهای بسته را نیز بر نمی تابیم. به جای کلمه ورزش می گوییم پایش را دراز کند! و به جای اینکه به تو افتخار کنم که مدال آورده ای ....
✅معذرت می خواهم؛ وقتی من ویراژ می دهم و لایی می کشم و مزاحم آرامش دیگران می شوم، این یعنی من یک راننده حرفه ای و خوش دست هستم. اما وقتی تو با اطمینان و آرام رانندگی می کنی این یعنی [...] شرمم می آید از بیان آن.
✅معذرت می خواهم اگر اسم کوچه ها و خیابان های ما مزین به نام زیبای شهداست اما مادران و همسران شهید سهمی از این نام گذاری ها نبرده اند. سهم شما از این معراج، رنج و درد غربت و تنهایی است.
✅معذرت می خواهم بابت اینکه من اگر در پست های مدیریتی، اشتباه کنم، این نشانه جسارت، نوآوری و ریسک پذیری من است اما تو اگر اشتباه کنی، آن را به جنسیت تو نسبت می دهیم و به ناشی گری و ناتوانی ات.
✅تجویز راهبردی:
دو پیشنهاد دارم:
✅برای زنان: ممکن است اکنون وضع نامطلوبی داشته باشیم اگر به تاریخ با دقت نگاه کنیم، شرایط رو به بهبود است. پارادایم ها تغییر می کنند. روزی روزگاری تحصیل دختران تابو بود و امری زیرزمینی، اما امروز خوشبختانه تعداد دانش آموختگان دانشگاهی دختر پیشی گرفته است. روزی روزگاری رای دادن بانوان آرزویی دور و دست یافتنی بود و اما امروز امری پذیرفته شده. بنابراین می توان در یک روال منطقی، آرام و فرهنگی، مورد به مورد فرهنگ مردانه را به فرهنگ انسانی تغییر داد.
✅برای مردان: جان رالز، فیلسوف برجسته جهانی تکنیکی را مطرح می کند به نام «پرده بی خبری» که بسیار تامل برانگیز است. در این تکنیک فرض می کنیم هیچکس هنوز آفریده نشده و ما در مرحله قبل از ورود به این دنیا هستیم و از ما سئوال میشود اگر وارد جهان بشوید دلتان میخواهد کجا قرار بگیرید؟ همه در پس پرده بیخبری هستیم و هیچکس جایگاه اجتماعی، جنسیت، وضعیت طبقاتی یا مقام خود را نمیشناسد و نمیداند سهمش از موهبتها و تواناییهای طبیعی، هوش، قدرت و چیزهای دیگر چقدر است. هیچکس نمیداند سیاه است یا سفید، فقیر است یا غنی، دانشمند است یا بیسواد، زن است یا مرد، جوان است یا پیر، و نمیداند چه موقعیت اجتماعی و نژادی و… خواهد داشت. آنگاه در چنین شرایطی می خواهید قواعد این دنیا را تعیین کنید. چه قواعدی را پیشنهاد می کنید؟
✅جان رالز میگوید همینکه افراد در پس پرده بیخبری هستند و از آینده بیخبر، ترغیب میشوند تصمیمهای خود را مبتنی بر انصاف (عدم تبعیض) بگیرند و به دنبال قواعدی باشند که بتواند آزادی همه را تأمین کند و نابرابریها به محرومیت افراد نیفزاید. وقتی پس پرده بیخبری هستیم و نمیدانیم فردا که وارد جهان میشویم کجا قرار خواهیم گرفت، قاعدتاً عدالت را آنچنان معنا و اعمال میکنیم که تبعیضی نماند چرا که نمی دانیم فردا که وارد دنیا شدیم، زن خواهیم بود یا مرد؟ در خانواده ثروتمند به دنیا می آییم یا فقیر. سیاه پوست هستیم یا سفید. آنچنان قواعد را پیشنهاد می کنیم که انصاف رعایت شده باشد.
✅با خود خلوت کنید و از خود بپرسید که اگر در پس پرده بی خبری بودید و می گفتند که در دنیایی که وارد می شوید، زنان چنین وضعیتی دارند، آیا آن را منصفانه می دانستید. اگر پاسخ وجدان تان به این سوال منفی است، همت کنیم و سعی کنیم که جهان عادلانه تر شود. مادرمان که در تبعیض بسر بردند دست کم دختران مان زندگی منصفانه تری تجربه کنند.
✅خداوند به وضوح هر چه تمام تر فرمود: اى مردم از پروردگارتان پروا كنيد، آن كه شما را از يك «نفس واحد» آفريد. بنابراین بیاموزیم احترام به زنان یعنی احترام به خویشتن، احترام به انسانیت و احترام به خداوند.
@Dr_lashkarbolouki
@MostafaTajzadeh
📝📝📝سیاست بین الملل آمریکا بدون روتوش!
✅نیکی هیلی سفیر ایالات متحده آمریکا در سازمان ملل در مجمع لابی اسرائیل (AIPAC ) یک سال پیش؛ ماه مارس 2017:
✅زمانه ضربه زدن به اسرائیل در سازمان ملل متحد به پایان خودش رسیده است. امکان ندارد سر به سر دوست مردم سالار ما در خاورمیانه گذاشت.
✅سازمان ملل در ابتدا متوجه منظور من نشد این شد که نشانشان دادم زمانی که خواستند یک فلسطینی را در منصب بالایی بگمارند، گفتم نه و دادم فرد مورد نظر را بیرون بیاندازند.
@persiangulfstudies
@MostafaTajzadeh
https://attach.fahares.com/Qx7UA+UrHuXIXBrzuam8/Q==
✅نیکی هیلی سفیر ایالات متحده آمریکا در سازمان ملل در مجمع لابی اسرائیل (AIPAC ) یک سال پیش؛ ماه مارس 2017:
✅زمانه ضربه زدن به اسرائیل در سازمان ملل متحد به پایان خودش رسیده است. امکان ندارد سر به سر دوست مردم سالار ما در خاورمیانه گذاشت.
✅سازمان ملل در ابتدا متوجه منظور من نشد این شد که نشانشان دادم زمانی که خواستند یک فلسطینی را در منصب بالایی بگمارند، گفتم نه و دادم فرد مورد نظر را بیرون بیاندازند.
@persiangulfstudies
@MostafaTajzadeh
https://attach.fahares.com/Qx7UA+UrHuXIXBrzuam8/Q==
Telegram
attach 📎
🗞بسته یادداشتها و مقالات روز /شماره ۱۷۲
✅از طبقه پنجم شروع کردیم!
✍🏼سریع القلم
✅"توان مدیریتی ایران" چگونه تحلیل می رود؟
✍🏼 مجتبی قفقازی
✅سعید مرتضوی؛ دم دستترین عبرت تاریخی
✍🏼مصطفی داننده
✅چرا اهانت؟
✍🏼احمد زیدآبادی
✅اورتگا یی گاست
✍🏼فرهاد_قنبری
✅عرض تسلیت به حصر نشینان اصلاحات
✍🏼شاهرخ تندرو صالح
✅در ضرورت گذار از إصلاح طلبي به تحول خواهي
✍🏼عيسي سحرخيز
✅چهار نکته درباره احمدینژاد
✍🏼عصر ایران
✅موسوی یا خامنهای، شما مانند کدامیک استدلال میکنید؟
✍🏼ارمان امیری
✅آی آیینه بگو از من بدتر کیست؟!
✍🏻نازنین متین نیا
@MostafaTajzadeh
https://goo.gl/A4pbk2
✅از طبقه پنجم شروع کردیم!
✍🏼سریع القلم
✅"توان مدیریتی ایران" چگونه تحلیل می رود؟
✍🏼 مجتبی قفقازی
✅سعید مرتضوی؛ دم دستترین عبرت تاریخی
✍🏼مصطفی داننده
✅چرا اهانت؟
✍🏼احمد زیدآبادی
✅اورتگا یی گاست
✍🏼فرهاد_قنبری
✅عرض تسلیت به حصر نشینان اصلاحات
✍🏼شاهرخ تندرو صالح
✅در ضرورت گذار از إصلاح طلبي به تحول خواهي
✍🏼عيسي سحرخيز
✅چهار نکته درباره احمدینژاد
✍🏼عصر ایران
✅موسوی یا خامنهای، شما مانند کدامیک استدلال میکنید؟
✍🏼ارمان امیری
✅آی آیینه بگو از من بدتر کیست؟!
✍🏻نازنین متین نیا
@MostafaTajzadeh
https://goo.gl/A4pbk2
Telegraph
بسته یادداشت و مقالات روز
سریع القلم: از طبقه پنجم شروع کردیم! 🔹 توسعهیافتگی یک آناتومی دارد. لازم است بین ارکان شهروند، جامعه و حکومت به درک صحیحی رسید. این درک صحیح تابع تجربه بشری است. 🔹کار خصوصی اقتصادی و بنگاه داری زمینهساز تشکیل سازمان، سیستم، کار جمعی و کار عقلانی می شود.…
Forwarded from امتداد
آذر منصوری: برخوردهای قهری با مساله دختران انقلاب، جوابگو نخواهد بود. وقتی که در برداشتن و گذاشتن حجاب، اجبار مطرح باشد اختیار افراد سلب می شود.
#امتداد
@emtedadnet
#امتداد
@emtedadnet
📝📝📝خشونت معترضان یا پلیس، کدام یک را باید محکوم کرد؟
✍🏼آرمان امیری
✅ به دنبال اعتراضات دیماه امسال و سپس درگیریهای خیابان گلستان هفتم، بار دیگر بحثهایی مطرح شده در خصوص خشونت متقابل شهروندان معترض در برابر اقدامات غیرقانونی نیروهای مسوول.
https://t.me/divanesara/660
گروهی خشونتهای پلیس را محکوم کردهاند. (مثلا اینجا: goo.gl/uVFXfz) منتقدان دیگری مدعی هستند که هرکس میخواهد خشونت حکومت را محکوم کند، باید حتما خشونت معترضان را نیز همپایه آن محکوم کند. (مثلا اینجا: t.me/MostafaTajzadeh/13825)
پرسش این نوشته همین است: «آیا وزن و شأنیت خشونت غیرقانونی حکومت با خشونت معترضان یکسان است»؟
✅ در اینجا ما ۳ استدلال خواهیم داشت برای آنکه منتقدان حق دارند (و ای بسا باید) به صورت یکسویه، صرفا خشونت حکومتی را محکوم کنند. هرچند دعوت به آرامش و ضرورت پرهیز از اعتراضات خشن از جانب شهروندان نیز همواره امری بدیهی است و ما پیش از این در مورد آن مطلب بسیار نوشتهایم:
✅ استدلال نخست: تمایز جایگاه شهروند با سیاستمدار
ما پیش از این هم نسبت به «سیاستزدگی روشنفکران» هشدار داده بودیم. (مثلا اینجا: t.me/divanesara/651 ) مساله آن است که بسیاری از منتقدان ما از تمایزگذاری میان جایگاه و کارکرد شهروندان عادی با سیاستمداران عاجز هستند. (اگر به عمد این تمایز را انکار نکنند) در این مورد خاص، شهروندان و منتقدان باید نسبت به آنچه میگویند تعهد داشته باشند. یعنی موظف هستند حرفی را بزنند که اصل حرف درست و قابل دفاع باشد. هیچ الزامی برای یک شهروند وجود ندارد که نسبت به ناگفتههای خود پاسخگو باشد. هرچند یک گرایش تمامیتخواه (توتالیتر) از چند سال پیش در کشور ما رواج یافته که معتقد است مردم حتی باید نسبت به ناگفتههایشان هم جواب پس بدهند؛ یادآور آنکه «دهانات را میبویند»!
✅ از همین قاعده است که برای مثال ما نتیجه میگیریم که خانم لیلا حاتمی حق دارد هرکجا که خواست از آزادی بیان خود استفاده کند و اگر اصل حرفاش درست باشد دیگر انتقادی به او وارد نیست؛ چون ایشان صرفا یک شهروند است و حق دارد بنابر دغدغههای شخصی فقط یک موضوع خاص را پیگیری کند. (مثلا نگران سلامتی معترضان باشد) اما مثلا جواد ظریف و یا حتی یک سیاستمدار اصلاحطلب که فعلا در بیرون از دایره حکومت است باید نسبت به تبعات مکانی و زمانی اعمالشان در «همه زمینهها» مسوول باشند؛ چون اینها کارشان سیاست است و وظیفهشان همین است و حتی برای همین پول میگیرند.
✅ تعمیم دادن وظایف سیاستمداران به شهروندان نوعی مغالطه و خلط مبحث است. بنده شهروند دلم میخواهد نسبت به فلان تخلف قانونی (اینجا خشونت پلیس) هشدار بدهم. هیچ کس حق ندارد حق انتقاد من را موکول کند که من در مورد تمامی تخلفهای دیگر (مثلا خشونت پلیس آمریکا علیه سیاهپوستان) هم موضع بگیرم؛ چنین مغالطهای از مصادیق آشکار بهانهجویی برای توجیه سانسور و سرکوب آزادی است.
✅ استدلال دوم: مسوولیت مشدد حکومت
در مورد حاضر، شهروندان صرفا موظف به تمکین در برابر قانون هستند. اگر شهروندی خشونت بورزد این تمکین را زیر پا گذاشته. اما حکومت نه تنها موظف به تمکین در برابر قانون است، بلکه وظیفه اجرای قانون را هم دارد. پس اگر حکومت «خشونت غیرقانونی» از خود بروز بدهد، دو برابر تخلف کرده و وظیفه مشدد و مکرر خود را زیر پا گذاشته است.
✅ استدلال سوم: مفهوم و بنیان حکومت
یکی از تعاریف و ویژگیهای دولت، دارنده «حق انحصاری استفاده از خشونت مشروع» است. در واقع از ۵۰۰ سال پیش و با نظریات هابز، جایگاه دولت به عنوان محصول یک «قرارداد اجتماعی» توضیح داده شد. یعنی بشر تصمیم گرفت که در پرهیز از هرج و مرج و خشونتهای پراکنده، نهاد دولتی را تاسیس کند که حق داشته باشد با یک خشونت محدود و مشروع، جلوی خشونتهای پراکنده را بگیرد. با این تعریف، خشونت معترضان و شهروندان، نه تنها بنیان نظریه دولت را به خطر نمیاندازد، بلکه بار دیگر ضرورت چنین نهادی را به ما یادآوری میکند تا جلوی این خشونتها را بگیرد؛ اما اگر دولت، به صورت غیرقانونی و نامشروع خشونت بورزد، نه تنها باعث هرج و مرج شده، بلکه اساس بنیان و ضرورت وجودی دولت را مخدوش کرده است که این جرم و تهدیدی به مراتب بزرگتر است.
✅تفاوت این دو، مثل تفاوت دزدی یک سارق معمولی، با دزدی شخص قاضی دادگاه است. دزدی هیچ سارقی کل بنیان یک حکومت را به لرزه نمیاندازد، بلکه اتفاقا ضرورت تقویت حکومت را تکرار میکند. اما اگر قاضی دادگاه رشوه بگیرد و فساد کند، کل ارکان دولت متزلزل میشود. پس اگر کسی نگران متلاشی شدن جامعه و دولت است، محکوم کردن دزدی یا تخلف یک شهروند اصلا موضوعیتی ندارد، بلکه باید نسبت به خطر بزرگتر فساد دولتی حساس باشد.
کانال «مجمع دیوانگان»
@DivaneSara
@MostafaTajzadeh
✍🏼آرمان امیری
✅ به دنبال اعتراضات دیماه امسال و سپس درگیریهای خیابان گلستان هفتم، بار دیگر بحثهایی مطرح شده در خصوص خشونت متقابل شهروندان معترض در برابر اقدامات غیرقانونی نیروهای مسوول.
https://t.me/divanesara/660
گروهی خشونتهای پلیس را محکوم کردهاند. (مثلا اینجا: goo.gl/uVFXfz) منتقدان دیگری مدعی هستند که هرکس میخواهد خشونت حکومت را محکوم کند، باید حتما خشونت معترضان را نیز همپایه آن محکوم کند. (مثلا اینجا: t.me/MostafaTajzadeh/13825)
پرسش این نوشته همین است: «آیا وزن و شأنیت خشونت غیرقانونی حکومت با خشونت معترضان یکسان است»؟
✅ در اینجا ما ۳ استدلال خواهیم داشت برای آنکه منتقدان حق دارند (و ای بسا باید) به صورت یکسویه، صرفا خشونت حکومتی را محکوم کنند. هرچند دعوت به آرامش و ضرورت پرهیز از اعتراضات خشن از جانب شهروندان نیز همواره امری بدیهی است و ما پیش از این در مورد آن مطلب بسیار نوشتهایم:
✅ استدلال نخست: تمایز جایگاه شهروند با سیاستمدار
ما پیش از این هم نسبت به «سیاستزدگی روشنفکران» هشدار داده بودیم. (مثلا اینجا: t.me/divanesara/651 ) مساله آن است که بسیاری از منتقدان ما از تمایزگذاری میان جایگاه و کارکرد شهروندان عادی با سیاستمداران عاجز هستند. (اگر به عمد این تمایز را انکار نکنند) در این مورد خاص، شهروندان و منتقدان باید نسبت به آنچه میگویند تعهد داشته باشند. یعنی موظف هستند حرفی را بزنند که اصل حرف درست و قابل دفاع باشد. هیچ الزامی برای یک شهروند وجود ندارد که نسبت به ناگفتههای خود پاسخگو باشد. هرچند یک گرایش تمامیتخواه (توتالیتر) از چند سال پیش در کشور ما رواج یافته که معتقد است مردم حتی باید نسبت به ناگفتههایشان هم جواب پس بدهند؛ یادآور آنکه «دهانات را میبویند»!
✅ از همین قاعده است که برای مثال ما نتیجه میگیریم که خانم لیلا حاتمی حق دارد هرکجا که خواست از آزادی بیان خود استفاده کند و اگر اصل حرفاش درست باشد دیگر انتقادی به او وارد نیست؛ چون ایشان صرفا یک شهروند است و حق دارد بنابر دغدغههای شخصی فقط یک موضوع خاص را پیگیری کند. (مثلا نگران سلامتی معترضان باشد) اما مثلا جواد ظریف و یا حتی یک سیاستمدار اصلاحطلب که فعلا در بیرون از دایره حکومت است باید نسبت به تبعات مکانی و زمانی اعمالشان در «همه زمینهها» مسوول باشند؛ چون اینها کارشان سیاست است و وظیفهشان همین است و حتی برای همین پول میگیرند.
✅ تعمیم دادن وظایف سیاستمداران به شهروندان نوعی مغالطه و خلط مبحث است. بنده شهروند دلم میخواهد نسبت به فلان تخلف قانونی (اینجا خشونت پلیس) هشدار بدهم. هیچ کس حق ندارد حق انتقاد من را موکول کند که من در مورد تمامی تخلفهای دیگر (مثلا خشونت پلیس آمریکا علیه سیاهپوستان) هم موضع بگیرم؛ چنین مغالطهای از مصادیق آشکار بهانهجویی برای توجیه سانسور و سرکوب آزادی است.
✅ استدلال دوم: مسوولیت مشدد حکومت
در مورد حاضر، شهروندان صرفا موظف به تمکین در برابر قانون هستند. اگر شهروندی خشونت بورزد این تمکین را زیر پا گذاشته. اما حکومت نه تنها موظف به تمکین در برابر قانون است، بلکه وظیفه اجرای قانون را هم دارد. پس اگر حکومت «خشونت غیرقانونی» از خود بروز بدهد، دو برابر تخلف کرده و وظیفه مشدد و مکرر خود را زیر پا گذاشته است.
✅ استدلال سوم: مفهوم و بنیان حکومت
یکی از تعاریف و ویژگیهای دولت، دارنده «حق انحصاری استفاده از خشونت مشروع» است. در واقع از ۵۰۰ سال پیش و با نظریات هابز، جایگاه دولت به عنوان محصول یک «قرارداد اجتماعی» توضیح داده شد. یعنی بشر تصمیم گرفت که در پرهیز از هرج و مرج و خشونتهای پراکنده، نهاد دولتی را تاسیس کند که حق داشته باشد با یک خشونت محدود و مشروع، جلوی خشونتهای پراکنده را بگیرد. با این تعریف، خشونت معترضان و شهروندان، نه تنها بنیان نظریه دولت را به خطر نمیاندازد، بلکه بار دیگر ضرورت چنین نهادی را به ما یادآوری میکند تا جلوی این خشونتها را بگیرد؛ اما اگر دولت، به صورت غیرقانونی و نامشروع خشونت بورزد، نه تنها باعث هرج و مرج شده، بلکه اساس بنیان و ضرورت وجودی دولت را مخدوش کرده است که این جرم و تهدیدی به مراتب بزرگتر است.
✅تفاوت این دو، مثل تفاوت دزدی یک سارق معمولی، با دزدی شخص قاضی دادگاه است. دزدی هیچ سارقی کل بنیان یک حکومت را به لرزه نمیاندازد، بلکه اتفاقا ضرورت تقویت حکومت را تکرار میکند. اما اگر قاضی دادگاه رشوه بگیرد و فساد کند، کل ارکان دولت متزلزل میشود. پس اگر کسی نگران متلاشی شدن جامعه و دولت است، محکوم کردن دزدی یا تخلف یک شهروند اصلا موضوعیتی ندارد، بلکه باید نسبت به خطر بزرگتر فساد دولتی حساس باشد.
کانال «مجمع دیوانگان»
@DivaneSara
@MostafaTajzadeh
Telegram
مجمع دیوانگان
خشونت معترضان یا پلیس، کدام یک را باید محکوم کرد؟
#A 167
کانال «مجمع دیوانگان»
@DivaneSara
.
#A 167
کانال «مجمع دیوانگان»
@DivaneSara
.
📝📝📝پاسخ آیت الله ایازی به علی مطهری دربارهی حجاب اجباری
✍🏼آیت الله سیدمحمدعلی ایازی، عضو مجمع محققین و مدرسین حوزه علمیه قم به دکتر علی مطهری، نایب رییس مجلس، دربارهی حجاب اجباری پاسخ داد.
به گزارش سحام متن یادداشت تلگرامی آقای ایازی در پی میآید:
✅جناب آقای علی مطهری در نقدی که به اینجانب دربارهی حجاب اجباری و توضیح کلام وارد کردهاند، بهخوبی به کلام استاد شهید مطهری توجه نکردهاند. واکنش استاد به سخنرانی امام دربارهی حضور زنان بیحجاب در ادارات بود و نه در خیابانها و دلیلش این بود که دولت میتواند در محدودهی تشکیلاتی که بودجهی آن را خود میدهد، قوانین و مقررات وضع کند و اتفاقاً صحبت ایشان هم انتقاد به این صحبت بود و معتقد به این کار نبودند و کلام ایشان در این باره صراحت دارد.
✅شاهد بر این مساله هم این است که وقتی امام در سالهای 61 به بعد شنیدند که حاجی بخشی- از افراد حزباللهی- در خیابانها متعرض زنان بیحجاب شده، دستور دادند که با او برخورد بشود. یعنی ایشان نظرشان حتی پس از شرایط استقرار مخالفت با برخورد با افراد بیحجاب بودند.
✅نکتهی دیگر استاد ما شهید مطهری از این سخن و نوشته، نظرشان دربارهی فراهم شدن شرایط فرهنگی و اقناع فرهنگی و کار فرهنگی است نه این اندیشهی اقتدارگرایانه و استفادهی زور برای پوشاندن زورکی زنان که این کار شدنی نیست.
✅اگر فرزند محترم ایشان میخواهند نظر استاد ما را بدانند به مقالهی ایشان در کتاب شهادت در تفسیر آیهی «لا اکراه فی الدین» مراجعه کنند که چگونه به استاد خود علامه طباطبایی انتقاد دارند که ماهیت دین نه در عقیده و نه در احکام اکراه بردار نیست، طبعاً اجبار جایی ندارد.
✅اما دربارهی فلسفهی حجاب اگر به ادلهی قرآن در سورهی احزاب و نور مراجعه کنید موضوع حفظ شخصیت و کرامت زن است و جلوگیری از آزارهای جنسی است و نه عفت عمومی: «ذَلِكَ أَدْنَى أَنْ یعْرَفْنَ فَلا یؤْذَینَ ». البته این بحث مفصل است و من در مقالهی خود در 10 سال قبل نوشتهام. بهتر است ایشان به آن مقاله مراجعه کند.
✅بنابراین موضوع نظر استاد تنها دربارهی حجاب در ادارات بوده و آنهم با روش اقناعی و نه استفاده از زور و اقتدارگرایانه.
@MostafaTajzadeh
http://up.upinja.com/c6f01.jpeg
✍🏼آیت الله سیدمحمدعلی ایازی، عضو مجمع محققین و مدرسین حوزه علمیه قم به دکتر علی مطهری، نایب رییس مجلس، دربارهی حجاب اجباری پاسخ داد.
به گزارش سحام متن یادداشت تلگرامی آقای ایازی در پی میآید:
✅جناب آقای علی مطهری در نقدی که به اینجانب دربارهی حجاب اجباری و توضیح کلام وارد کردهاند، بهخوبی به کلام استاد شهید مطهری توجه نکردهاند. واکنش استاد به سخنرانی امام دربارهی حضور زنان بیحجاب در ادارات بود و نه در خیابانها و دلیلش این بود که دولت میتواند در محدودهی تشکیلاتی که بودجهی آن را خود میدهد، قوانین و مقررات وضع کند و اتفاقاً صحبت ایشان هم انتقاد به این صحبت بود و معتقد به این کار نبودند و کلام ایشان در این باره صراحت دارد.
✅شاهد بر این مساله هم این است که وقتی امام در سالهای 61 به بعد شنیدند که حاجی بخشی- از افراد حزباللهی- در خیابانها متعرض زنان بیحجاب شده، دستور دادند که با او برخورد بشود. یعنی ایشان نظرشان حتی پس از شرایط استقرار مخالفت با برخورد با افراد بیحجاب بودند.
✅نکتهی دیگر استاد ما شهید مطهری از این سخن و نوشته، نظرشان دربارهی فراهم شدن شرایط فرهنگی و اقناع فرهنگی و کار فرهنگی است نه این اندیشهی اقتدارگرایانه و استفادهی زور برای پوشاندن زورکی زنان که این کار شدنی نیست.
✅اگر فرزند محترم ایشان میخواهند نظر استاد ما را بدانند به مقالهی ایشان در کتاب شهادت در تفسیر آیهی «لا اکراه فی الدین» مراجعه کنند که چگونه به استاد خود علامه طباطبایی انتقاد دارند که ماهیت دین نه در عقیده و نه در احکام اکراه بردار نیست، طبعاً اجبار جایی ندارد.
✅اما دربارهی فلسفهی حجاب اگر به ادلهی قرآن در سورهی احزاب و نور مراجعه کنید موضوع حفظ شخصیت و کرامت زن است و جلوگیری از آزارهای جنسی است و نه عفت عمومی: «ذَلِكَ أَدْنَى أَنْ یعْرَفْنَ فَلا یؤْذَینَ ». البته این بحث مفصل است و من در مقالهی خود در 10 سال قبل نوشتهام. بهتر است ایشان به آن مقاله مراجعه کند.
✅بنابراین موضوع نظر استاد تنها دربارهی حجاب در ادارات بوده و آنهم با روش اقناعی و نه استفاده از زور و اقتدارگرایانه.
@MostafaTajzadeh
http://up.upinja.com/c6f01.jpeg