بیا که بر سر آنم که پیش پای تو میرم
ازین چه خوش ترم ای جان که من برای تو میرم

ز دست هجر تو جان می برم به حسرت روزی
که تو ز راه بیایی و من به پای تو میرم

بسوخت مردم بیگانه را به حالت من دل
چنین که پیش دل دیر آشنای تو میرم

ز پا فتادم و در سر هوای روی تو دارم
مرا بکشتی و من دست بر دعای تو میرم

یکی هر آنچه توانی جفا به سایهٔ بی دل
مرا ز عشق تو این بس که در وفای تو میرم


#هوشنگ_ابتهاج


@Moshavereh_Ravandarmani_EFT

بیچاره دل که غارت عشقش به باد داد
ای دیده خون ببار که این فتنه کار توست ...

#هوشنگ_ابتهاج

@Moshavereh_Ravandarmani_EFT

آنكه از جان دوست‌تر می‌دارمش
با زبانِ تلخ می‌آزارمش !...

#هوشنگ_ابتهاج

@Moshavereh_Ravandarmani_EFT

‌
با دلم با دل تو
پای بر سينهٔ اين راه زديم
پای‌کوبان، دست در دست گذر می‌کرديم
گویی اما ته اين راه دراز
دزد شبگير جنون منتظر است

#هوشنگ_ابتهاج


@Moshavereh_Ravandarmani_EFT

.
ای شادیِ آزادی
روزی که تو بازآیی
با این دل غم‌ پرورد
من با تو چه خواهم کرد ...

#هوشنگ_ابتهاج

@Moshavereh_Ravandarmani_EFT

شعر: #غم‌پرست
دفتر: #سیاه_مشق

تو می روی و دل ز دست می رود
مرو که با تو هر چه هست می رود

دلی شکستی و به هفت آسمان
هنوز بانگ این شکست می رود

کجا توان گریخت زین بلای عشق
که بر سر من از الست می‌رود

نمی خورد غم خمار عاشقان
که جام ما شکست و مست می‌رود

از آن فراز و این فرود غم مخور
زمانه بر بلند و پست می‌رود

بیا که جان سایه بی غمت مباد
وگرنه جان غم پرست می‌رود

شب غم تو نیز بگذرد ولی
درین میان دلی ز دست می‌رود

#هوشنگ_ابتهاج

@Moshavereh_Ravandarmani_EFT

از آزادی
بهره‌ام این شد؛
که به حبس بنشینم و
سیگارش را دود کنم ...

#هوشنگ_ابتهاج

@Moshavereh_Ravandarmani_EFT

این همه راه آمدی
آری
بنشین خسته‌ای و حق داری
نفسی تازه کن

نمی‌دانم چند مانده‌است از شبِ دشوار

تا رسیدن هنوز باید رفت ...

کار سخت است و راه ناهموار !

#هوشنگ_ابتهاج

@Moshavereh_Ravandarmani_EFT

من همان عشقم که در فرهاد بود
او نمی‌دانست و خود را می‌ستود!

"من" همی کنـدم نه تیشه! کوه را
عشـق شیـرین می‌کند انـــدوه را

در رخ لیـــلی نمــــودم خویش را
سوختـم مجنـون خـام اندیش را

می‌ گِرستـم در دلش با درد دوست
او گمان می‌کرد اشک چشم اوست

#هوشنگ_ابتهاج

@Moshavereh_Ravandarmani_EFT

گر بدی گیرد جهان را سربه سر

از دلم امـّیـد خوبی را مبر ...

#هوشنگ_ابتهاج

@Moshavereh_Ravandarmani_EFT

دلی که نغمه‌ی ناقوس معبد تو شنید
چو کودکان ز پیِ بانگ هر جرس نرود

#هوشنگ_ابتهاج

@Moshavereh_Ravandarmani_EFT

و شما می دانید
آه ای اخترکان خاموش!
که چه خوش دل بودیم ...

#هوشنگ_ابتهاج

@Moshavereh_Ravandarmani_EFT

می آمدم که حال دل زار گویمت
اما مگر سرشک امان می دهد به من؟!

چشمت به شرم و ناز ببندد لب نیاز
شوقت اگر هزار زبان می دهد به من

#هوشنگ_ابتهاج

@Moshavereh_Ravandarmani_EFT

همه آفاق گرفته‌ست صدای سخنم
تو از این طرف نبندی که ببندی دهنم

راست در قصدِ سر و چشمِ کج‌اندازان است
نه عجب گر بهراسند ز تیغ سخنم

آستینی نگرفتم که ببوسم دستی
بوسه گر دست دهد بر قدمِ دوست زنم

باش تا یوسفم از چاه برآید بر گاه
کآورد روشنی دیده ازآن پیرهنم

نتوان عاشق فرزانه به افسانه فریفت
من به هیچ آیه و افسون دل از او بر نکنم

نه چراغی است دل من که به بادی میرد
دم به دم تازه شود آتش عشقِ کهنم

برس ای موکبِ نوروز خوش‌آوازه که باز
زحمتِ زاغِ زمستان ببری از چمنم

سایه! شعرم به دل دوست نشسته‌ست و خوش است
کاروان برده به منزل، چه غم از راهزنم

#هوشنگ_ابتهاج

@Moshavereh_Ravandarmani_EFT

تب و تاب غم عشقت دل دریا طلبد

هر تُنک‌حوصله را طاقت این طوفان نیست

#هوشنگ_ابتهاج

@Moshavereh_Ravandarmani_EFT

آواز بلندی تو و کس نشنودت باز
بیرونی ازین پرده ی تنگ شنوایی

#هوشنگ_ابتهاج

@Moshavereh_Ravandarmani_EFT

امروز نه آغاز و نه انجام جهان است
ای بس غم و شادی که پس پرده نهان است

گر مرد رهی غم مخور از دوری و دیری
دانی که رسیدن هنر گام زمان است

تو رهرو دیرینه ی سر منزل عشقی
بنگر که ز خون تو به هر گام نشان است

آبی که بر آسود زمینش بخورد زود
دریا شود آن رود که پیوسته روان است

#هوشنگ_ابتهاج


@Moshavereh_Ravandarmani_EFT

🖤🖤🖤💔💔💔🖤🖤🖤
دل خراب من دگر خراب تر نمی شود
که خنجر غمت از این خراب تر نمی زند

#هوشنگ_ابتهاج

@Moshavereh_Ravandarmani_EFT

عزیزم
پاک کن از
چهره اشکت را ز جا برخیز
تو در من زنده‌ای من در تو
ما هرگز نمی‌میریم
من و تو با هزاران دگر
این راه را دنبال می‌گیریم
از آن ماست پیروزی
از آن ماست فردا با همه شادی و بهروزی

عزیزم
کار دنیا رو به آبادی‌ست
و هر لاله که از خون شهیدان می‌دمد
امروز
نوید روز آزادی‌ست ...!

#هوشنگ_ابتهاج


@Moshavereh_Ravandarmani_EFT

.
مرغ قفس اگر چه اسیر است
باز آرزوی پر زدنش هست
اینک ستم ! که مرغ، هوا را
از یاد رفته است دریغا
رویای آشیانه در ابر
شب‌ها در انتظار سپیده
با آتشی که در دل من بود
چون شمع قطره قطره چکیدم
افسوس ! بردریچه باد است
فانوس نیمه جان امیدم

بس دیر ماندی ای نفس صبح
کاین تشنه کام چشمه خورشید
در آرزوی لعل شدن مرد
و امروز زیر ریزش ایام
خود سنگواره‌ای ست ز امید...

#هوشنگ_ابتهاج


@Moshavereh_Ravandarmani_EFT