☰
💎 نحو | در کدام جمله، «پنجطبقه» هم به مقولۀ دستوری صفت تعلق دارد، هم نقش دستوری آن صفت است؟
💎 نحو | در کدام جمله، «پنجطبقه» هم به مقولۀ دستوری صفت تعلق دارد، هم نقش دستوری آن صفت است؟
Anonymous Quiz
15%
۱. ساختمان جدید شهرداری در این خیابان، پنجطبقه است.
8%
۲. شهرداری ساختمان جدیدش را پنجطبقه ساخته است.
74%
۳. ساختمان جدید پنجطبقهٔ شهرداری ساخته شده است.
3%
۴. ساختمان جدید شهرداری، پنجطبقه ساخته شده است.
👍10😢1
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
☰
🧾 واژهگزینی | اثر رژ لب
□ اثر رژ لب فرضیهای است که برپایهٔ آن، مصرفکنندگان جامعه که در بحرانهای اقتصادی و معیشتی از عهدهٔ بسیاری از هزینههای ضروری زندگی برنمیآیند، به خرید کالاهای تجملی کوچک و ارزان روی میآورند. گویا در جوامع غربی، فروش برخی لوازم آرایشی، از جمله رژ لب، در چنین دورههایی برخلاف انتظار افزایش یافته و بههمین دلیل، این شاخص اقتصادی به اثر رژ لب معروف شده است.
□ شاید اثر رژ لب به همان مَثَل آشنای «سرخ نگاه داشتن صورت با سیلی» (با شَنل؟) نزدیک باشد. اما از آنجا که این شاخصِ تکجنسیتی، چندان بومی فرهنگ فارسیزبانان نیست، بهتر است برابر مفهومی برای آن انتخاب شود. این روزها که جناب استاد بیژن عبدالکریمی با توجه به پیچیدن بوی کباب در بوستانها، معیشت ایرانیان را روبهراه دانستهاند، «lipstick effect» را میتوان به «اثر بوی کباب»، «اثر جوجهکباب»، «اثر سیلی»، یا حتی به «شاخص بیژن» برگرداند. پیشنهاد شما برای این اصطلاح حوزهٔ اقتصاد چیست؟
@MorphoSyntax
🧾 واژهگزینی | اثر رژ لب
□ اثر رژ لب فرضیهای است که برپایهٔ آن، مصرفکنندگان جامعه که در بحرانهای اقتصادی و معیشتی از عهدهٔ بسیاری از هزینههای ضروری زندگی برنمیآیند، به خرید کالاهای تجملی کوچک و ارزان روی میآورند. گویا در جوامع غربی، فروش برخی لوازم آرایشی، از جمله رژ لب، در چنین دورههایی برخلاف انتظار افزایش یافته و بههمین دلیل، این شاخص اقتصادی به اثر رژ لب معروف شده است.
□ شاید اثر رژ لب به همان مَثَل آشنای «سرخ نگاه داشتن صورت با سیلی» (با شَنل؟) نزدیک باشد. اما از آنجا که این شاخصِ تکجنسیتی، چندان بومی فرهنگ فارسیزبانان نیست، بهتر است برابر مفهومی برای آن انتخاب شود. این روزها که جناب استاد بیژن عبدالکریمی با توجه به پیچیدن بوی کباب در بوستانها، معیشت ایرانیان را روبهراه دانستهاند، «lipstick effect» را میتوان به «اثر بوی کباب»، «اثر جوجهکباب»، «اثر سیلی»، یا حتی به «شاخص بیژن» برگرداند. پیشنهاد شما برای این اصطلاح حوزهٔ اقتصاد چیست؟
@MorphoSyntax
👍21😁18👌4🆒3😢2❤1
☰
شهریارا بی حبیب خود نمیکردی سفر
این ســفر راه قیامت میروی تنها چرا
● سیّد محمدحسین بهجت تبریزی
● یازدهم دی ۱۲۸۵ ــ بیستوهفتم شهریور ۱۳۶۷
● متخلص به شــــــهریار
@MorphoSyntax
شهریارا بی حبیب خود نمیکردی سفر
این ســفر راه قیامت میروی تنها چرا
● سیّد محمدحسین بهجت تبریزی
● یازدهم دی ۱۲۸۵ ــ بیستوهفتم شهریور ۱۳۶۷
● متخلص به شــــــهریار
@MorphoSyntax
❤12🥰2🤔1🤩1
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
☰
👁🗨 دیدگاه | سیاست عامدانهٔ تخریب همگان
✨ دکتر منصوره اتحادیه (هشتم اسفند ۱۳۱۲) استاد بازنشستهٔ تاریخ دانشگاه تهران، پژوهشگر تاریخ، نویسنده، ناشر، و از بانوان اندیشمند و فرهیختهٔ ایرانزمین است.
@MorphoSyntax
👁🗨 دیدگاه | سیاست عامدانهٔ تخریب همگان
✨ دکتر منصوره اتحادیه (هشتم اسفند ۱۳۱۲) استاد بازنشستهٔ تاریخ دانشگاه تهران، پژوهشگر تاریخ، نویسنده، ناشر، و از بانوان اندیشمند و فرهیختهٔ ایرانزمین است.
@MorphoSyntax
❤14
☰
💎 نحو | واژگانی در برابر دستوری
○ آیا نحو این جمله درست است؟
◄(۱). ممنونم از اینکه صبورانه هستید.
○ جملهٔ بالا در یکی از کانالهای نظامیسیاسی آمده و نویسنده در پایان یادداشتی، اینگونه از مخاطبان خود سپاسگزاری کرده است. شاید در نگاه نخست بهنظر برسد که نحو جمله نادرست است و مراد نویسنده چنین جملهای بوده است:
◄(۲). ممنونم از اینکه صبور/شکیبا هستید.
○ بااینهمه، با دقتی دوباره میتوان دریافت که در نحو فارسی، هر دو جمله، با دو خوانش متفاوت، درستاند.
○ در جملهٔ «۱»، «هستید» فعل وجودی است و معنای «حضور داشتن» از آن برمیآید. در این خوانش، فعل واژگانی «هستید» محمول جمله بهشمار میرود و «صبورانه» فروقیدی اختیاری است که میتواند حذف شود.
◄(۳). ممنونم از اینکه (صبورانه) هستید/حضور دارید.
○ در جملهٔ «۲»، «هستید» فعل دستوری است و معنای واژگانی ندارد. در این خوانش، «صبور» صفتی است که در نقش محمول جمله بهکار رفته و فعل دستوری «هستید» این صفت را به ضمیر ناملفوظ «شما» نسبت داده است.
◄(۴). ممنونم از اینکه (شما) صبورید/ صبور هستید.
@MorphoSyntax
💎 نحو | واژگانی در برابر دستوری
○ آیا نحو این جمله درست است؟
◄(۱). ممنونم از اینکه صبورانه هستید.
○ جملهٔ بالا در یکی از کانالهای نظامیسیاسی آمده و نویسنده در پایان یادداشتی، اینگونه از مخاطبان خود سپاسگزاری کرده است. شاید در نگاه نخست بهنظر برسد که نحو جمله نادرست است و مراد نویسنده چنین جملهای بوده است:
◄(۲). ممنونم از اینکه صبور/شکیبا هستید.
○ بااینهمه، با دقتی دوباره میتوان دریافت که در نحو فارسی، هر دو جمله، با دو خوانش متفاوت، درستاند.
○ در جملهٔ «۱»، «هستید» فعل وجودی است و معنای «حضور داشتن» از آن برمیآید. در این خوانش، فعل واژگانی «هستید» محمول جمله بهشمار میرود و «صبورانه» فروقیدی اختیاری است که میتواند حذف شود.
◄(۳). ممنونم از اینکه (صبورانه) هستید/حضور دارید.
○ در جملهٔ «۲»، «هستید» فعل دستوری است و معنای واژگانی ندارد. در این خوانش، «صبور» صفتی است که در نقش محمول جمله بهکار رفته و فعل دستوری «هستید» این صفت را به ضمیر ناملفوظ «شما» نسبت داده است.
◄(۴). ممنونم از اینکه (شما) صبورید/ صبور هستید.
@MorphoSyntax
👍9👌2❤1
☰
💎 نحو | «باز هم داری درس نمیخونی؟»/ «یعنی تو داشتی جیبم رو نمیزدی؟!»/ «چند روزه دارم جلوی خودم رو نمیگیرم و همهچی میخورم.»/ «مدتیه که به گفتهٔ خودش داره هیچ چیزی رو از ما پنهون نمیکنه.» ارزیابیتان از این ساختهای منفی (و نمونههای مشابه) چیست؟
💎 نحو | «باز هم داری درس نمیخونی؟»/ «یعنی تو داشتی جیبم رو نمیزدی؟!»/ «چند روزه دارم جلوی خودم رو نمیگیرم و همهچی میخورم.»/ «مدتیه که به گفتهٔ خودش داره هیچ چیزی رو از ما پنهون نمیکنه.» ارزیابیتان از این ساختهای منفی (و نمونههای مشابه) چیست؟
Anonymous Poll
59%
۱. ساخت مستمر منفی بخشی از نحو گونهٔ گفتاری فارسی شده و ممکن است آن را در گفتگو بهکار ببرم.
29%
۲. ساخت مستمر منفی را در گفتار دیگران شنیدهام، اما خودم هرگز این نوع جملات را بهکار نمیبرم.
12%
۳. ساخت مستمر منفی را هرگز نشنیدهام و/یا این جملهها را بخشی از نحو گونهٔ گفتاری فارسی نمیدانم.
👍2😁1😢1
2009 Syntax within the Word.pdf
2.5 MB
☰
📘 کتاب | نحو درون واژه
▫️Syntax within the Word
Economy, allomorphy, and argument selection in Distributed Morphology (2009)
▫️Daniel Siddiqi, Carleton University
@MorphoSyntax
📘 کتاب | نحو درون واژه
▫️Syntax within the Word
Economy, allomorphy, and argument selection in Distributed Morphology (2009)
▫️Daniel Siddiqi, Carleton University
@MorphoSyntax
🙏3❤1
☰
🧾 واژهگزینی | زیرتخصیصی
● مفهوم «زیرتخصیصی» که در حوزههای مختلف زبانشناسی و از جمله در صرف توزیعی در برابر اصطلاح «underspecification» بهکار میرود، اینگونه تعریف میشود: حذف برخی اطلاعات، مانند مشخصههای تمایزدهنده از بازنماییهای زیرساختی و تخصیص حداقلِ مشخصههای مورد نیاز به واحدهای زبانی.
● نمونۀ زیر به نقل از صدیقی (۲۰۰۹) میتواند مفهوم یادشده را روشن کند. فعل «be» در انگلیسی سه صورت در زمان حال دارد که با مشخصههایشان در پی آمدهاند:
►am: [Be, 1st, Sg, Pres]
►is: [Be, 3rd, Sg, Pres]
►are: [Be, Pres]
● فعل «am» در جایگاهی حاضر میشود که در زمان حال، برای اول شخص مفرد، به فعل «be» نیاز داشته باشیم. فعل «is» نیز با مشخصههای مشابه، نامزد درج در جایگاه سوم شخص مفرد است. اما چرا به فعل «are» فقط مشخصۀ «Pres» تخصیص یافته است؟
● میدانیم که فعل «are» برای چهار شخص و شمار متفاوت بهکار میرود: دو «You» (مفرد و جمع)، «We» و «They». به ادعای نظریۀ صرف توزیعی، اهل زبان فقط یکبار «are» را در مجموعۀ واژگان ذهنی خود ذخیره میکنند و در عوض، با تخصیص کمترین مشخصۀ مورد نیاز به آن، «are» را مهیای حضور در هر جایگاهی میکنند که «am» و «is» امکان درج نداشته باشند؛ مثلاً:
►We [Be, 1st, Pl, Pres] teachers.
● عنصری که باید در درون قلاب بیاید، از جنس فعل «be» است. «am» و «is» نمیتوانند این جایگاه را پر کنند، زیرا هر کدام مشخصه یا مشخصههایی دارند که با مجموعۀ مشخصههای درون قلاب در تعارض است. اما فعل «are» به تبعیت از اصل «زیرمجموعه» این امکان را دارد تا به مشخصههای درون قلاب جامۀ آوایی بپوشاند. تخصیص کمترین مشخصههای مورد نیاز به یک واحد زبانی مانند فعل «are»، و تبعیت از اصل زیرمجموعه در انطباق مشخصههای تخصیصیافته با مشخصههای گره هدف، «underspecification» خوانده میشود که عجالتاً در فارسی آن را «زیرتخصیصی» خواندهایم.
● در انتخاب معادل این اصطلاح (و چند اصطلاح وابسته)، از راهنمایی و کمکهای دوست فاضلم، دکتر رضا عطاریان، از متخصصان برجستۀ گروه واژهگزینی فرهنگستان بسیار بهره بردم. اصطلاحات وابسته به زیرتخصیصی و برابرنهادهایشان که از شرحشان میگذرم، عبارتاند از:
►less specification = کمتخصیصی
►over specification = بیشتخصیصی
►conflicting specification = پادتخصیصی
● چنانچه برای اصطلاح «underspecification» که از مفاهیم بنیادین در نظریۀ صرف توزیعی است، پیشنهادهای دیگری دارید، بسیار سپاسگزار میشوم ارسال بفرمایید.
@MorphoSyntax
🧾 واژهگزینی | زیرتخصیصی
● مفهوم «زیرتخصیصی» که در حوزههای مختلف زبانشناسی و از جمله در صرف توزیعی در برابر اصطلاح «underspecification» بهکار میرود، اینگونه تعریف میشود: حذف برخی اطلاعات، مانند مشخصههای تمایزدهنده از بازنماییهای زیرساختی و تخصیص حداقلِ مشخصههای مورد نیاز به واحدهای زبانی.
● نمونۀ زیر به نقل از صدیقی (۲۰۰۹) میتواند مفهوم یادشده را روشن کند. فعل «be» در انگلیسی سه صورت در زمان حال دارد که با مشخصههایشان در پی آمدهاند:
►am: [Be, 1st, Sg, Pres]
►is: [Be, 3rd, Sg, Pres]
►are: [Be, Pres]
● فعل «am» در جایگاهی حاضر میشود که در زمان حال، برای اول شخص مفرد، به فعل «be» نیاز داشته باشیم. فعل «is» نیز با مشخصههای مشابه، نامزد درج در جایگاه سوم شخص مفرد است. اما چرا به فعل «are» فقط مشخصۀ «Pres» تخصیص یافته است؟
● میدانیم که فعل «are» برای چهار شخص و شمار متفاوت بهکار میرود: دو «You» (مفرد و جمع)، «We» و «They». به ادعای نظریۀ صرف توزیعی، اهل زبان فقط یکبار «are» را در مجموعۀ واژگان ذهنی خود ذخیره میکنند و در عوض، با تخصیص کمترین مشخصۀ مورد نیاز به آن، «are» را مهیای حضور در هر جایگاهی میکنند که «am» و «is» امکان درج نداشته باشند؛ مثلاً:
►We [Be, 1st, Pl, Pres] teachers.
● عنصری که باید در درون قلاب بیاید، از جنس فعل «be» است. «am» و «is» نمیتوانند این جایگاه را پر کنند، زیرا هر کدام مشخصه یا مشخصههایی دارند که با مجموعۀ مشخصههای درون قلاب در تعارض است. اما فعل «are» به تبعیت از اصل «زیرمجموعه» این امکان را دارد تا به مشخصههای درون قلاب جامۀ آوایی بپوشاند. تخصیص کمترین مشخصههای مورد نیاز به یک واحد زبانی مانند فعل «are»، و تبعیت از اصل زیرمجموعه در انطباق مشخصههای تخصیصیافته با مشخصههای گره هدف، «underspecification» خوانده میشود که عجالتاً در فارسی آن را «زیرتخصیصی» خواندهایم.
● در انتخاب معادل این اصطلاح (و چند اصطلاح وابسته)، از راهنمایی و کمکهای دوست فاضلم، دکتر رضا عطاریان، از متخصصان برجستۀ گروه واژهگزینی فرهنگستان بسیار بهره بردم. اصطلاحات وابسته به زیرتخصیصی و برابرنهادهایشان که از شرحشان میگذرم، عبارتاند از:
►less specification = کمتخصیصی
►over specification = بیشتخصیصی
►conflicting specification = پادتخصیصی
● چنانچه برای اصطلاح «underspecification» که از مفاهیم بنیادین در نظریۀ صرف توزیعی است، پیشنهادهای دیگری دارید، بسیار سپاسگزار میشوم ارسال بفرمایید.
@MorphoSyntax
Telegram
MorphoSyntax
☰
📘 کتاب | نحو درون واژه
▫️Syntax within the Word
Economy, allomorphy, and argument selection in Distributed Morphology (2009)
▫️Daniel Siddiqi, Carleton University
@MorphoSyntax
📘 کتاب | نحو درون واژه
▫️Syntax within the Word
Economy, allomorphy, and argument selection in Distributed Morphology (2009)
▫️Daniel Siddiqi, Carleton University
@MorphoSyntax
❤3👍1
MorphoSyntax
☰ 🧾 واژهگزینی | زیرتخصیصی ● مفهوم «زیرتخصیصی» که در حوزههای مختلف زبانشناسی و از جمله در صرف توزیعی در برابر اصطلاح «underspecification» بهکار میرود، اینگونه تعریف میشود: حذف برخی اطلاعات، مانند مشخصههای تمایزدهنده از بازنماییهای زیرساختی و تخصیص…
☰
🧾 واژهگزینی | با توجه به توضیحات پیوست، معادل «زیرتخصیصی» برای «underspecification»:
🧾 واژهگزینی | با توجه به توضیحات پیوست، معادل «زیرتخصیصی» برای «underspecification»:
Anonymous Poll
54%
۱. مناسب است.
46%
۲. مناسب نیست.
☰
🔡 آزفا | زیرتخصیصی مشخصهها در وند نفی فعل
○ در آموزش فارسی به غیر فارسیزبانان باید از سطح خط فراتر رفت و یادآور شد که فارسی سه پیشوند نفی فعل دارد. یکی /ni/ که منحصراً در کنار «است» و صورتهای تصریفی آن مینشیند و فعلهایی چون «نیستم»، «نیست» و «نیستند» را میسازد.
○ دو وند دیگر نفی فعل عبارتاند از /ne/ و /na/. از این دو، /ne/ به پیشوند استمراری «میــ» ملحق میشود و در فعلهایی مانند «نمیرود» و «نمیرفت» میآید. اما /na/ در محیطهای متنوعتری ظاهر میشود؛ از جمله این وند با فعل گذشتۀ ساده (نرفت)، حال و گذشتۀ کامل (نرفته است/ بود)، ساخت آینده (نخواهد رفت)، و حال التزامی (نرود) همراه میشود. مجموعۀ مشخصههای سه پیشوند نفی فعل را میتوان اینگونه نمایش داد:
►ni-: [Verbal Neg, # Ɂast]
►ne-: [Verbal Neg, + mi-]
►na-: [Verbal Neg]
○ وضعیتی که برای مشخصهٔ وند /na/ مشاهده میشود، همان مفهوم زیرتخصیصی مشخصههاست؛ یعنی کمترین مشخصۀ مورد نیاز به این واحد زبانی تخصیص یافته است. طبق مفهوم تقدم اصل خاص بر عام، هرجا که محیط فعل برای درج پیشوندهای خاص /ni/ و /ne/ مناسب باشد، یکی از این دو تکواژ دستوری ظاهر میشود. در غیر این صورت، پیشوند عام /na/ به فعل میپیوندد.
○ در روند آموزش فارسی میتوان بهجای تعیین محیطهای متنوع تظاهر پیشوند /na/، تصریح کرد که این تکواژ منفیساز فعل در هر جای دیگری که دو پیشوند دیگر امکان اتصال نداشته باشند، درج میشود و فعل منفی میسازد (در بازنماییهای بالا، «#» نشانگر مرز واژه است و «+» بر مرز تکواژ دلالت میکند؛ مجموعهٔ مشخصهها معمولاً در درون قلاب میآید).
ـــ ـ ـــ ـ ـــ ـ ـــ ـ ـــ ـ ـــ ـ ـــ ـ ـــ ـ ـــ ـ ـــ ـ ـــ ـ ـــ
✔️ آیا تظاهر /ne/ در کنار پیشوند استمراری /mi/ دلیل آوایی دارد؟ هر پاسخی که به این پرسش میدهیم، باید توجه کنیم که در کنار فعل «میر» که با زنجیرۀ آوایی /mi/ آغاز میشود، پیشوند /na/ آشکار میشود و نه /ne/، مانند «نَمیرد».
ـــ ـ ـــ ـ ـــ ـ ـــ ـ ـــ ـ ـــ ـ ـــ ـ ـــ ـ ـــ ـ ـــ ـ ـــ ـ ـــ
@MorphoSyntax
🔡 آزفا | زیرتخصیصی مشخصهها در وند نفی فعل
○ در آموزش فارسی به غیر فارسیزبانان باید از سطح خط فراتر رفت و یادآور شد که فارسی سه پیشوند نفی فعل دارد. یکی /ni/ که منحصراً در کنار «است» و صورتهای تصریفی آن مینشیند و فعلهایی چون «نیستم»، «نیست» و «نیستند» را میسازد.
○ دو وند دیگر نفی فعل عبارتاند از /ne/ و /na/. از این دو، /ne/ به پیشوند استمراری «میــ» ملحق میشود و در فعلهایی مانند «نمیرود» و «نمیرفت» میآید. اما /na/ در محیطهای متنوعتری ظاهر میشود؛ از جمله این وند با فعل گذشتۀ ساده (نرفت)، حال و گذشتۀ کامل (نرفته است/ بود)، ساخت آینده (نخواهد رفت)، و حال التزامی (نرود) همراه میشود. مجموعۀ مشخصههای سه پیشوند نفی فعل را میتوان اینگونه نمایش داد:
►ni-: [Verbal Neg, # Ɂast]
►ne-: [Verbal Neg, + mi-]
►na-: [Verbal Neg]
○ وضعیتی که برای مشخصهٔ وند /na/ مشاهده میشود، همان مفهوم زیرتخصیصی مشخصههاست؛ یعنی کمترین مشخصۀ مورد نیاز به این واحد زبانی تخصیص یافته است. طبق مفهوم تقدم اصل خاص بر عام، هرجا که محیط فعل برای درج پیشوندهای خاص /ni/ و /ne/ مناسب باشد، یکی از این دو تکواژ دستوری ظاهر میشود. در غیر این صورت، پیشوند عام /na/ به فعل میپیوندد.
○ در روند آموزش فارسی میتوان بهجای تعیین محیطهای متنوع تظاهر پیشوند /na/، تصریح کرد که این تکواژ منفیساز فعل در هر جای دیگری که دو پیشوند دیگر امکان اتصال نداشته باشند، درج میشود و فعل منفی میسازد (در بازنماییهای بالا، «#» نشانگر مرز واژه است و «+» بر مرز تکواژ دلالت میکند؛ مجموعهٔ مشخصهها معمولاً در درون قلاب میآید).
ـــ ـ ـــ ـ ـــ ـ ـــ ـ ـــ ـ ـــ ـ ـــ ـ ـــ ـ ـــ ـ ـــ ـ ـــ ـ ـــ
✔️ آیا تظاهر /ne/ در کنار پیشوند استمراری /mi/ دلیل آوایی دارد؟ هر پاسخی که به این پرسش میدهیم، باید توجه کنیم که در کنار فعل «میر» که با زنجیرۀ آوایی /mi/ آغاز میشود، پیشوند /na/ آشکار میشود و نه /ne/، مانند «نَمیرد».
ـــ ـ ـــ ـ ـــ ـ ـــ ـ ـــ ـ ـــ ـ ـــ ـ ـــ ـ ـــ ـ ـــ ـ ـــ ـ ـــ
@MorphoSyntax
👍5❤4🥰2😢1
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
☰
💎 نحو | دست من نبود!
● مازندرانی، برخلاف فارسی و انگلیسی و بسیاری از زبانهای دیگر، میان «بودن» واژگانی (وجود داشتن) و دستوری (فعل ربطی) تمایز میگذارد و یک فعل را با دو صورت ساختواژی متفاوت بهکار میگیرد:
►(1).
ve sere daybiye.
s/he home was
= S/he was home.
►(2).
ve mariz biye.
s/he sick was
= S/he was sick.
● بر همین اساس، جملهای مانند «دست من نبود» که در فارسی با توجه به هویت دوگانهٔ «بودن»، میتواند خوانش ترکیبی یا اصطلاحی داشته باشد، در مازندرانی با دو صورت ساختواژی متفاوت از «بودن» تولید میشود. شواهد ۳ و ۴ فارسی را بهترتیب با نمونههای 5 و 6 مازندرانی مقایسه کنید:
◄(۳). کلید کجا بود؟ دست من نبود.
◄(۴). چرا کُشتیاش؟ دست من نبود.
►(5).
me dast danibiye.
my hand not-was
= It wasn't with me.
►(6).
me dast nayye.
my hand not-was
= It wasn't me.
● نکتهٔ اصلی: این موضوع جای بررسی دارد که در کدام زبانهای ایرانی، تمایز ساختواژی میان «بودن» واژگانی در برابر دستوری مشاهده شود و آیا مازندرانی این تمایز را در همهٔ بافتهای زبانی حفظ میکند.
@MorphoSyntax
💎 نحو | دست من نبود!
● مازندرانی، برخلاف فارسی و انگلیسی و بسیاری از زبانهای دیگر، میان «بودن» واژگانی (وجود داشتن) و دستوری (فعل ربطی) تمایز میگذارد و یک فعل را با دو صورت ساختواژی متفاوت بهکار میگیرد:
►(1).
ve sere daybiye.
s/he home was
= S/he was home.
►(2).
ve mariz biye.
s/he sick was
= S/he was sick.
● بر همین اساس، جملهای مانند «دست من نبود» که در فارسی با توجه به هویت دوگانهٔ «بودن»، میتواند خوانش ترکیبی یا اصطلاحی داشته باشد، در مازندرانی با دو صورت ساختواژی متفاوت از «بودن» تولید میشود. شواهد ۳ و ۴ فارسی را بهترتیب با نمونههای 5 و 6 مازندرانی مقایسه کنید:
◄(۳). کلید کجا بود؟ دست من نبود.
◄(۴). چرا کُشتیاش؟ دست من نبود.
►(5).
me dast danibiye.
my hand not-was
= It wasn't with me.
►(6).
me dast nayye.
my hand not-was
= It wasn't me.
● نکتهٔ اصلی: این موضوع جای بررسی دارد که در کدام زبانهای ایرانی، تمایز ساختواژی میان «بودن» واژگانی در برابر دستوری مشاهده شود و آیا مازندرانی این تمایز را در همهٔ بافتهای زبانی حفظ میکند.
@MorphoSyntax
👍9❤3
☰
🔝دیدار یاران دبستانی: متخصص «گوش و حلق و بینی»، گرایش راینولوژی، با متخصص «زبان»، گرایش مورفولوژی!
@MorphoSyntax
🔝دیدار یاران دبستانی: متخصص «گوش و حلق و بینی»، گرایش راینولوژی، با متخصص «زبان»، گرایش مورفولوژی!
@MorphoSyntax
😁18👌4😢2
MorphoSyntax
☰
💎 نحو | در کدام جمله، «پنجطبقه» هم به مقولۀ دستوری صفت تعلق دارد، هم نقش دستوری آن صفت است؟
💎 نحو | در کدام جمله، «پنجطبقه» هم به مقولۀ دستوری صفت تعلق دارد، هم نقش دستوری آن صفت است؟
☰
💎 نحو | مقوله و نقش
◄۱. ساختمان جدید شهرداری در این خیابان، پنجطبقه است.
● پنجطبقه: مقولهٔ صفت، نقش محمول اصلی (مسند)
◄۲. شهرداری ساختمان جدیدش را پنجطبقه ساخته است.
● پنجطبقه: مقولهٔ صفت، نقش محمول ثانویه (محمول پیامدی)
◄۳. ساختمان جدید پنجطبقهٔ شهرداری ساخته شده است.
● پنجطبقه: مقولهٔ صفت، نقش صفت (وابستهٔ پسین اسم)
◄۴. ساختمان جدید شهرداری پنجطبقه ساخته شده است.
● پنجطبقه: مقولهٔ صفت، نقش محمول ثانویه (محمول پیامدی)
@MorphoSyntax
💎 نحو | مقوله و نقش
◄۱. ساختمان جدید شهرداری در این خیابان، پنجطبقه است.
● پنجطبقه: مقولهٔ صفت، نقش محمول اصلی (مسند)
◄۲. شهرداری ساختمان جدیدش را پنجطبقه ساخته است.
● پنجطبقه: مقولهٔ صفت، نقش محمول ثانویه (محمول پیامدی)
◄۳. ساختمان جدید پنجطبقهٔ شهرداری ساخته شده است.
● پنجطبقه: مقولهٔ صفت، نقش صفت (وابستهٔ پسین اسم)
◄۴. ساختمان جدید شهرداری پنجطبقه ساخته شده است.
● پنجطبقه: مقولهٔ صفت، نقش محمول ثانویه (محمول پیامدی)
@MorphoSyntax
❤3👌3👍1
☰
📢 سخنرانی | در بزرگداشت مولانا
☫ دانشکدهٔ ادبیات و علوم انسانی دانشگاه تهران در بزرگداشت مولانا جلالالدین بلخی، و در نکوداشت یاد مفاخر دانشکده ــ بدیعالزمان فروزانفر و جلالالدین همایی ــ نشستی علمی با چهار سخنرانی برگزار میکند.
@MorphoSyntax
📢 سخنرانی | در بزرگداشت مولانا
☫ دانشکدهٔ ادبیات و علوم انسانی دانشگاه تهران در بزرگداشت مولانا جلالالدین بلخی، و در نکوداشت یاد مفاخر دانشکده ــ بدیعالزمان فروزانفر و جلالالدین همایی ــ نشستی علمی با چهار سخنرانی برگزار میکند.
@MorphoSyntax
👍6
☰
📝 ویرایش | مفعول، قید
. . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . .
►We will deny [Iran all paths to a nuclear weapon].
. . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . .
🖊در جملهٔ بالا، کل سازهٔ درون قلاب مفعول «deny» است؛ یعنی گروه حرفاضافهٔ «to a nuclear weapon» وابستهٔ «all paths» است، و نه فروقید جمله.
🖊در ترجمهٔ فارسی نیز همین ساختار حفظ شده و جایگاه رای مفعولی نشان میدهد که کل «تمام مسیرهای ایران به سمت سلاح هستهای» مفعول جمله است.
◄(۱) ما [تمام مسیرهای ایران به سمت سلاح هستهای را] مسدود خواهیم کرد.
🖊این سازه چنین ساخته شده است:
ــ [PP به سمت سلاح هستهای]
ــ [NP مسیرهای ایران [PP به سمت سلاح هستهای]]
ــ [DP تمام [NP مسیرهای ایران [PP به سمت سلاح هستهای]]]
🖊آیا میتوانیم با تغییر جایگاه «را»، سازهٔ «به سمت سلاح هستهای» را در نقش فروقید جمله بنشانیم و مانند جملهٔ ۲ در زیر، وابستگی آن را به مفعول «تمام مسیرهای ایران» لغو کنیم؟
◄(۲) ما [تمام مسیرهای ایران را] به سمت سلاح هستهای مسدود خواهیم کرد.
🖊بله، میتوانیم 👍 ــ خیر، نمیتوانیم 👎
@MorphoSyntax
📝 ویرایش | مفعول، قید
. . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . .
►We will deny [Iran all paths to a nuclear weapon].
. . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . .
🖊در جملهٔ بالا، کل سازهٔ درون قلاب مفعول «deny» است؛ یعنی گروه حرفاضافهٔ «to a nuclear weapon» وابستهٔ «all paths» است، و نه فروقید جمله.
🖊در ترجمهٔ فارسی نیز همین ساختار حفظ شده و جایگاه رای مفعولی نشان میدهد که کل «تمام مسیرهای ایران به سمت سلاح هستهای» مفعول جمله است.
◄(۱) ما [تمام مسیرهای ایران به سمت سلاح هستهای را] مسدود خواهیم کرد.
🖊این سازه چنین ساخته شده است:
ــ [PP به سمت سلاح هستهای]
ــ [NP مسیرهای ایران [PP به سمت سلاح هستهای]]
ــ [DP تمام [NP مسیرهای ایران [PP به سمت سلاح هستهای]]]
🖊آیا میتوانیم با تغییر جایگاه «را»، سازهٔ «به سمت سلاح هستهای» را در نقش فروقید جمله بنشانیم و مانند جملهٔ ۲ در زیر، وابستگی آن را به مفعول «تمام مسیرهای ایران» لغو کنیم؟
◄(۲) ما [تمام مسیرهای ایران را] به سمت سلاح هستهای مسدود خواهیم کرد.
🖊بله، میتوانیم 👍 ــ خیر، نمیتوانیم 👎
@MorphoSyntax
👎12👍9
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
☰
👁🗨 دیدگاه | مهاجرت دوازدههزار عضو هیئت علمی در ده سال
✨ دکتر سعید سمنانیان (۱۳۳۵)، استاد پایهٔ ۴۶ گروه فیزیولوژی دانشگاه تربیت مدرس و مشاور وزیر علوم، تحقیقات و فناوری در امور برنامهریزی است.
@MorphoSyntax
👁🗨 دیدگاه | مهاجرت دوازدههزار عضو هیئت علمی در ده سال
✨ دکتر سعید سمنانیان (۱۳۳۵)، استاد پایهٔ ۴۶ گروه فیزیولوژی دانشگاه تربیت مدرس و مشاور وزیر علوم، تحقیقات و فناوری در امور برنامهریزی است.
@MorphoSyntax
😢4🤔2
مستنطق.pdf
335.8 KB
☰
📖 داستان کوتاه | آنتون چخوف
▫️از مجموعهٔ آثار چخوف
▫️داستانها: ۱. دشمنان؛ ۲. مستنطق
▫️مترجم: سروژ استپانیان
▫️ناشر: انتشارات توس، تهران ۱۳۸۸ [ویراست دوم]
@MorphoSyntax
📖 داستان کوتاه | آنتون چخوف
▫️از مجموعهٔ آثار چخوف
▫️داستانها: ۱. دشمنان؛ ۲. مستنطق
▫️مترجم: سروژ استپانیان
▫️ناشر: انتشارات توس، تهران ۱۳۸۸ [ویراست دوم]
@MorphoSyntax
🥰4
MorphoSyntax
☰ 🔍 مسئله (۳۷) 🖇 در متن ویدئوی پیوست، عنصر وابستهٔ «ــش» چند بار در نقش وند اشتقاقی بهکار رفته است و چند بار هویت تصریفی دارد؟ ۱. اشتقاقی: سه بار ــ تصریفی: سه بار ۲. اشتقاقی: دو بار ــ تصریفی: دو بار ۳. اشتقاقی: سه بار ــ تصریفی: دو بار ۴. اشتقاقی:…
☰
🗝 پاسخ مسئله (۳۷)
🖇 در متن پیوست، ده تکواژ وابستۀ «ــش» بهکار رفته است.
۱. ازش: واژهبست مفعولی
۲. پدرش: واژهبست ملکی
۳. خوشش: واژهبست مضاعف ملکی
۴. گفتش: پسوند تصریفی، گونۀ آزاد صفر
۵. خواهش: پسوند اشتقاقی، اسم مصدرساز
۶. قطارش: پسوند تصریفی، مشخصساز
۷. ارزش: پسوند اشتقاقی، اسم مصدرساز
۸. بلیتش: واژهبست ملکی
۹. پیدایش: واژهبست مفعولی
۱۰. اجارهاش: واژهبست مضاعف ملکی
🖇 بنابراین، دو پسوند اشتقاقی «ــش» و دو پسوند تصریفی «ــش» در متن یافت میشود.
@MorphoSyntax
🗝 پاسخ مسئله (۳۷)
🖇 در متن پیوست، ده تکواژ وابستۀ «ــش» بهکار رفته است.
۱. ازش: واژهبست مفعولی
۲. پدرش: واژهبست ملکی
۳. خوشش: واژهبست مضاعف ملکی
۴. گفتش: پسوند تصریفی، گونۀ آزاد صفر
۵. خواهش: پسوند اشتقاقی، اسم مصدرساز
۶. قطارش: پسوند تصریفی، مشخصساز
۷. ارزش: پسوند اشتقاقی، اسم مصدرساز
۸. بلیتش: واژهبست ملکی
۹. پیدایش: واژهبست مفعولی
۱۰. اجارهاش: واژهبست مضاعف ملکی
🖇 بنابراین، دو پسوند اشتقاقی «ــش» و دو پسوند تصریفی «ــش» در متن یافت میشود.
@MorphoSyntax
❤2🙏1