Forwarded from 🇵🇸 مکشوفات
📝 خودکم‌بینی و ستیزهای ویرانگر
#دانشطلب
🔸 این روزها زیاد از خودم می‌پرسم که اینها چه‌شان شده؟ مثلا آدمِ مذهبی که دو بچه هم دارد از سگ‌گردانی دفاع می‌کند. می‌بیند حقِ فرزندانش برای استفاده از پارک از بین رفته و بهداشت و آرامش و امنیت‌شان به خطر افتاده اما چون نسبت به غرب‌گراها احساس حقارت دارد طرفِ آنها را می‌گیرد. وقتی می‌گوییم پلیس و شهرداری قانون را رها کرده‌اند از وضع موجود دفاع می‌کند، می‌گوید درستش همین است و نباید با "مردم" کاری داشته باشند!
🔹 آن یکی خشن‌ترین چهره ممکن را از رادان می‌سازد و زاکانی را با عنوان بسیجی تحقیر می‌کند؛ به نظرش تندروترین گزینه‌ای است که اصولگراها می‌توانستند شهردارِ تهران کنند. فحشِ طالبانی و داعشی می‌دهد اما درباره رها کردن سگ‌گردانی می‌گوید: «نتوانسته‌اند». چه نتوانسته باشند یا نخواسته باشند، در هر صورت تصویرِ غربی از فضای کاملا بسته و تحمیلی در ایران جز دروغ و فریب نیست. و باز درمی‌مانم که، اینها چه‌شان شده؟
🔸 یکی اینقدر شخصیت ندارد که از حقِ خودش و بچه‌هایش دفاع کند و دیگری آنقدر ستیزه‌جو که نمی‌تواند با خودش روراست باشد. یکی در برابر غرب‌گراها حقیر است و دیگری در برابر غرب. این سقوطِ شخصیتی و اخلاقی است یا بی‌عقلی و کودک‌صفتی؟ کدام بهتر اینهمه خاک بر سری و ستیز با خود را توضیح می‌دهد؟ از هر طرف که نگاه کنیم وجوهی از هر دو را می‌بینم اما به نظر بیشتر از کار افتادن عقل می‌آید تا لجبازی و بی‌اخلاقی.
🔹 دوپارگی همه جای دنیا رخ می‌دهد و گاهی شدیدتر از ایران اما بعضی چیزها پذیرفتنی نیست، مثل حقارت یا پرخاش‌های خودویرانگر. در خودِ غرب هیچ طیفی در برابر دیگری خودکم‌بینی دارد؟ یا به شکل عادی جلوی خارجی زیر پای خودشان را خالی می‌کنند؟ بخشی از جامعه ما در برابر غرب‌گراها ذلت دارند و خودِ غرب‌گراها تضعیف کشور یا قربانی شدن به دست آمریکا را مطلوب می‌بینند، مسخره اینکه ادعای ایران‌دوستی هم دارند.
🔸 معضلِ عقلانی در حالت تشدید شده خودآگاهی را از بین می‌برد و به روان‌پریشی می‌رسد. بعضی‌ها انگار با تحقیر ارضا می‌شوند و عده‌ای هم برای آتش و خون لحظه شماری می‌کنند. یک «خراب شده» می‌گویند و پشت‌بندش ویرانی را عادی‌سازی می‌کنند که هر چه پیش آید بهتر از این خواهد بود. اصلا توانِ فکر کردن به اینکه علیه زندگی خودشان حکم می‌دهند را ندارند. گسترده شدن این تحقیر و خودزنی هر روز برایم بُهت و حیرت می‌آفریند.
@makshufat
#دانشطلب
🔸 این روزها زیاد از خودم می‌پرسم که اینها چه‌شان شده؟ مثلا آدمِ مذهبی که دو بچه هم دارد از سگ‌گردانی دفاع می‌کند. می‌بیند حقِ فرزندانش برای استفاده از پارک از بین رفته و بهداشت و آرامش و امنیت‌شان به خطر افتاده اما چون نسبت به غرب‌گراها احساس حقارت دارد طرفِ آنها را می‌گیرد. وقتی می‌گوییم پلیس و شهرداری قانون را رها کرده‌اند از وضع موجود دفاع می‌کند، می‌گوید درستش همین است و نباید با "مردم" کاری داشته باشند!
🔹 آن یکی خشن‌ترین چهره ممکن را از رادان می‌سازد و زاکانی را با عنوان بسیجی تحقیر می‌کند؛ به نظرش تندروترین گزینه‌ای است که اصولگراها می‌توانستند شهردارِ تهران کنند. فحشِ طالبانی و داعشی می‌دهد اما درباره رها کردن سگ‌گردانی می‌گوید: «نتوانسته‌اند». چه نتوانسته باشند یا نخواسته باشند، در هر صورت تصویرِ غربی از فضای کاملا بسته و تحمیلی در ایران جز دروغ و فریب نیست. و باز درمی‌مانم که، اینها چه‌شان شده؟
🔸 یکی اینقدر شخصیت ندارد که از حقِ خودش و بچه‌هایش دفاع کند و دیگری آنقدر ستیزه‌جو که نمی‌تواند با خودش روراست باشد. یکی در برابر غرب‌گراها حقیر است و دیگری در برابر غرب. این سقوطِ شخصیتی و اخلاقی است یا بی‌عقلی و کودک‌صفتی؟ کدام بهتر اینهمه خاک بر سری و ستیز با خود را توضیح می‌دهد؟ از هر طرف که نگاه کنیم وجوهی از هر دو را می‌بینم اما به نظر بیشتر از کار افتادن عقل می‌آید تا لجبازی و بی‌اخلاقی.
🔹 دوپارگی همه جای دنیا رخ می‌دهد و گاهی شدیدتر از ایران اما بعضی چیزها پذیرفتنی نیست، مثل حقارت یا پرخاش‌های خودویرانگر. در خودِ غرب هیچ طیفی در برابر دیگری خودکم‌بینی دارد؟ یا به شکل عادی جلوی خارجی زیر پای خودشان را خالی می‌کنند؟ بخشی از جامعه ما در برابر غرب‌گراها ذلت دارند و خودِ غرب‌گراها تضعیف کشور یا قربانی شدن به دست آمریکا را مطلوب می‌بینند، مسخره اینکه ادعای ایران‌دوستی هم دارند.
🔸 معضلِ عقلانی در حالت تشدید شده خودآگاهی را از بین می‌برد و به روان‌پریشی می‌رسد. بعضی‌ها انگار با تحقیر ارضا می‌شوند و عده‌ای هم برای آتش و خون لحظه شماری می‌کنند. یک «خراب شده» می‌گویند و پشت‌بندش ویرانی را عادی‌سازی می‌کنند که هر چه پیش آید بهتر از این خواهد بود. اصلا توانِ فکر کردن به اینکه علیه زندگی خودشان حکم می‌دهند را ندارند. گسترده شدن این تحقیر و خودزنی هر روز برایم بُهت و حیرت می‌آفریند.
@makshufat
Forwarded from 🇵🇸 مکشوفات
📝 ایرانی را از حیوان پست‌تر می‌بینند
#دانشطلب
🔸 همه‌مان می‌دانیم صهیونیست‌ها نژادپرست‌اند اما برای خیلی‌هایمان ملموس نیست که ما را مثل حیواناتِ نفهم و بی‌شعور نگاه می‌کنند. مهم نیست مخالف اسرائیل باشیم یا موافقش، حرف زدن‌شان با مای ایرانی، یا عرب و ترک، فریب دادنِ احمق‌هایی است که تازه از غار درآمدند و شعور کافی برای تشخیصِ زرنگی یهودی‌ها را ندارند. دشمنی عجیب‌شان با جمهوری اسلامی هم به خاطر این است که از اول حاضر نشده در چنین موقعیتی قرار بگیرد.
🔹 مصاحبه شهرام همایون با منوشه امیر نمونه روشنی داد از اینکه چقدر مخاطبِ ایرانی را نادان و کندذهن به حساب می‌آورند. امیر می‌گوید نوار غزه در ۱۶ سال حدود ۲ میلیارد دلار از دولت‌های عربی پول گرفته (که برای ۲ میلیون نفر اصلا زیاد نیست) اما بندر و فرودگاه نساخته‌اند! در پرت‌ترین جمع‌های رسانه‌ای غرب اگر چنین حرفی بزنید احتمالا چند نفری از شدت خنده روی زمین می‌افتند، تشنج و سکته بر اثر شوک هم ممکن است گزارش شود.
🔸 مسئله در غزه این است که تنها راه‌شان به جهان خارج که به شدت کنترل می‌شود بسته نماند، که وقتی برای ماهیگیری از ساحل فاصله می‌گیرند قایق‌هایشان را نزنند، که وقتی با قاطر مصالح ساختمانی جابجا می‌کنند به حیوانات‌شان شلیک نکنند، که وقتی الجزایر می‌گوید نفت و گاز غزه را تأمین می‌کند اجازه بدهند به‌شان برسد، که بگذارند نیروگاه و کارخانه و آب‌شیرین‌کن بسازند، بعد پیر رسانه‌ای اسرائیل می‌گوید: پول‌ها را خورده و دزدیده‌اند.
🔹 همایون با «به شما چه؟» نصفه جوابش را داد، یقه‌اش را نگرفت که چرا دری وری می‌گویی؟ ارتش‌تان اگر بتواند مگس را هم روی غزه می‌زند تا مبادا اطلاعاتی جابجا کند بعد تو می‌گویی چرا فرودگاه و بندر نساختند؟! خارج از چارچوب رسانه پاسخ چنین توهینی جز طوماری از فحش‌های رکیک نمی‌تواند باشد اما در رسانه فارسی و با مخاطب ایرانی کاملا عادی و با اعتماد به نفس مرتکبش می‌شوند. این نگاهی است که صهیونیست‌ها به مای ایرانی دارند.
🔸 آنجا که می‌گوید «چه می‌خواهید از جان اسرائیل؟» دیگر سرسام‌آور است. در حال خونخواری هم مظلوم‌نمایی را تمام نمی‌کند و از نقشِ قربانی خارج نمی‌شود. احتمالا بسیار هم از خودش راضی است که چقدر راحت به زبان فارسی نقشِ یک اسرائیلی معیار را بازی کرده و سال‌ها هر دروغ شاخ‌داری را به خورد مخاطب داده. اگر مخالفِ اسرائیل هم نباشیم این نگاه، تحقیرآمیز و آکنده از خفت است. علنا ما را از احمق‌ترین موجودات هم پست‌تر به حساب می‌آورند.
@makshufat
#دانشطلب
🔸 همه‌مان می‌دانیم صهیونیست‌ها نژادپرست‌اند اما برای خیلی‌هایمان ملموس نیست که ما را مثل حیواناتِ نفهم و بی‌شعور نگاه می‌کنند. مهم نیست مخالف اسرائیل باشیم یا موافقش، حرف زدن‌شان با مای ایرانی، یا عرب و ترک، فریب دادنِ احمق‌هایی است که تازه از غار درآمدند و شعور کافی برای تشخیصِ زرنگی یهودی‌ها را ندارند. دشمنی عجیب‌شان با جمهوری اسلامی هم به خاطر این است که از اول حاضر نشده در چنین موقعیتی قرار بگیرد.
🔹 مصاحبه شهرام همایون با منوشه امیر نمونه روشنی داد از اینکه چقدر مخاطبِ ایرانی را نادان و کندذهن به حساب می‌آورند. امیر می‌گوید نوار غزه در ۱۶ سال حدود ۲ میلیارد دلار از دولت‌های عربی پول گرفته (که برای ۲ میلیون نفر اصلا زیاد نیست) اما بندر و فرودگاه نساخته‌اند! در پرت‌ترین جمع‌های رسانه‌ای غرب اگر چنین حرفی بزنید احتمالا چند نفری از شدت خنده روی زمین می‌افتند، تشنج و سکته بر اثر شوک هم ممکن است گزارش شود.
🔸 مسئله در غزه این است که تنها راه‌شان به جهان خارج که به شدت کنترل می‌شود بسته نماند، که وقتی برای ماهیگیری از ساحل فاصله می‌گیرند قایق‌هایشان را نزنند، که وقتی با قاطر مصالح ساختمانی جابجا می‌کنند به حیوانات‌شان شلیک نکنند، که وقتی الجزایر می‌گوید نفت و گاز غزه را تأمین می‌کند اجازه بدهند به‌شان برسد، که بگذارند نیروگاه و کارخانه و آب‌شیرین‌کن بسازند، بعد پیر رسانه‌ای اسرائیل می‌گوید: پول‌ها را خورده و دزدیده‌اند.
🔹 همایون با «به شما چه؟» نصفه جوابش را داد، یقه‌اش را نگرفت که چرا دری وری می‌گویی؟ ارتش‌تان اگر بتواند مگس را هم روی غزه می‌زند تا مبادا اطلاعاتی جابجا کند بعد تو می‌گویی چرا فرودگاه و بندر نساختند؟! خارج از چارچوب رسانه پاسخ چنین توهینی جز طوماری از فحش‌های رکیک نمی‌تواند باشد اما در رسانه فارسی و با مخاطب ایرانی کاملا عادی و با اعتماد به نفس مرتکبش می‌شوند. این نگاهی است که صهیونیست‌ها به مای ایرانی دارند.
🔸 آنجا که می‌گوید «چه می‌خواهید از جان اسرائیل؟» دیگر سرسام‌آور است. در حال خونخواری هم مظلوم‌نمایی را تمام نمی‌کند و از نقشِ قربانی خارج نمی‌شود. احتمالا بسیار هم از خودش راضی است که چقدر راحت به زبان فارسی نقشِ یک اسرائیلی معیار را بازی کرده و سال‌ها هر دروغ شاخ‌داری را به خورد مخاطب داده. اگر مخالفِ اسرائیل هم نباشیم این نگاه، تحقیرآمیز و آکنده از خفت است. علنا ما را از احمق‌ترین موجودات هم پست‌تر به حساب می‌آورند.
@makshufat
Forwarded from 🇵🇸 مکشوفات
📝 بین فساد و فحشا اولویت نداریم
#دانشطلب
🔸 چه کسی گفته بین مناهی «اولویت» داریم؟ مثلا گناهکار اول باید دروغ را ترک کند بعد نماز بخواند؟ نمی‌شود هر دو با هم رخ بدهد؟ چرا بین حرام‌هایی که در جامعه تنش ساخته و گسترده شده باید «اولویت‌بندی» کنیم؟ مثلا با گران‌فروشی کاری نداشته باشیم چون فحش و بددهنی زیاد شده؟
🔹 این بی‌منطقی از مخالفانِ حجاب درآمده. کسانی که خواستند حد و مرزها را زیر پا بگذارند فقر و فساد را بهانه کردند، یعنی تا آنها را درست نکردید سراغ ما نیایید: چون ربای بانکی داریم بگذارید زنای سینمایی هم داشته باشیم، چون از مال مردم دزدی می‌شود بگذارید رقص کودکان هم عادی شود.
🔸 مذهبی‌های صورتی عواملی بودند که به تفکیک هویت از عدالت دامن زدند. گناهانِ فردی مثل غیبت را اصل گرفتند تا همه حواس‌مان را بگیرد و کاری با جامعه نداشته باشیم (سکولار شویم). هیچ اهمیتی هم ندادند که عقب‌نشینی از هویت چقدر روی افزایش گناهان (هم فردی هم اجتماعی) اثر دارد.
🔹 در ایران که اقتصادش حتی در سطح خُرد مستعد بی‌قانونی است عقب‌نشینی در هویت یعنی از بین رفتنِ مهارهای درونی، نتیجه‌اش می‌شود دروغ و دزدی بیشتر. در خود آمریکا اگر کلیساها را جمع کنند و مسیحیت را ضعیف‌تر، آیا مشکلاتی مثل اعتیاد، فحشا، تیراندازی یا تجاوز بالاتر نخواهد رفت؟
🔸 تیتر اولِ یک رسانه امروز می‌تواند علیه نظارت ضعیف در تخصیص ارز باشد فردا علیه میدان دادن به دریدگیِ سلبریتی‌ها یا هنجارشکنی استارت‌آپ‌ها. اینها چه تزاحمی با هم دارند؟ بسیج دانشجویی امروز می‌تواند درباره بی‌حجابی بیانیه بدهد فردا علیه فساد تجمع برگزار کند. اولویت یعنی چه؟
🔹 متأسفانه پندارِ «اولویت‌بندی» به کلام بعضی از مسئولین هم راه یافته و شبهه پیش آورده. می‌شود گریبان آدم‌ها یا رسانه‌های مشخصی را گرفت که چرا به فساد ضریبِ کافی ندادید؟ یا چرا مقصرها را نقد نمی‌کنید؟ اما بین خودِ مناهی، هرگز نمی‌شود اولویت گذاشت و یکی را به خاطر دیگری رها کرد.
@makshufat
#دانشطلب
🔸 چه کسی گفته بین مناهی «اولویت» داریم؟ مثلا گناهکار اول باید دروغ را ترک کند بعد نماز بخواند؟ نمی‌شود هر دو با هم رخ بدهد؟ چرا بین حرام‌هایی که در جامعه تنش ساخته و گسترده شده باید «اولویت‌بندی» کنیم؟ مثلا با گران‌فروشی کاری نداشته باشیم چون فحش و بددهنی زیاد شده؟
🔹 این بی‌منطقی از مخالفانِ حجاب درآمده. کسانی که خواستند حد و مرزها را زیر پا بگذارند فقر و فساد را بهانه کردند، یعنی تا آنها را درست نکردید سراغ ما نیایید: چون ربای بانکی داریم بگذارید زنای سینمایی هم داشته باشیم، چون از مال مردم دزدی می‌شود بگذارید رقص کودکان هم عادی شود.
🔸 مذهبی‌های صورتی عواملی بودند که به تفکیک هویت از عدالت دامن زدند. گناهانِ فردی مثل غیبت را اصل گرفتند تا همه حواس‌مان را بگیرد و کاری با جامعه نداشته باشیم (سکولار شویم). هیچ اهمیتی هم ندادند که عقب‌نشینی از هویت چقدر روی افزایش گناهان (هم فردی هم اجتماعی) اثر دارد.
🔹 در ایران که اقتصادش حتی در سطح خُرد مستعد بی‌قانونی است عقب‌نشینی در هویت یعنی از بین رفتنِ مهارهای درونی، نتیجه‌اش می‌شود دروغ و دزدی بیشتر. در خود آمریکا اگر کلیساها را جمع کنند و مسیحیت را ضعیف‌تر، آیا مشکلاتی مثل اعتیاد، فحشا، تیراندازی یا تجاوز بالاتر نخواهد رفت؟
🔸 تیتر اولِ یک رسانه امروز می‌تواند علیه نظارت ضعیف در تخصیص ارز باشد فردا علیه میدان دادن به دریدگیِ سلبریتی‌ها یا هنجارشکنی استارت‌آپ‌ها. اینها چه تزاحمی با هم دارند؟ بسیج دانشجویی امروز می‌تواند درباره بی‌حجابی بیانیه بدهد فردا علیه فساد تجمع برگزار کند. اولویت یعنی چه؟
🔹 متأسفانه پندارِ «اولویت‌بندی» به کلام بعضی از مسئولین هم راه یافته و شبهه پیش آورده. می‌شود گریبان آدم‌ها یا رسانه‌های مشخصی را گرفت که چرا به فساد ضریبِ کافی ندادید؟ یا چرا مقصرها را نقد نمی‌کنید؟ اما بین خودِ مناهی، هرگز نمی‌شود اولویت گذاشت و یکی را به خاطر دیگری رها کرد.
@makshufat
Forwarded from 🇵🇸 مکشوفات
📝 از کدام ایران حرف می‌زنید؟
#دانشطلب
🔸 بیشتر کشمکش‌ها به خاطر این است که نمی‌دانیم کجا به دنیا آمدیم یعنی ایران را نمی‌شناسیم. حتی آنها که سوادِ کافی دارند بر سرش به توافق نمی‌رسند چون یک مانع بزرگ سر راه‌شان است آن هم تعارف و رودربایستی یا لُغزخوانی و ادعاهای پوچ است که بیشترش را ملی‌ها و باستان‌گراها ساخته‌اند. دروغ‌های بزرگی که یک ریال هم ارزش ندارند.
🔹 می‌گویند ایران سربلند و مقاوم بوده! چه حرفی از این مُفت‌تر؟ سست‌تر و شکست خورده‌تر از ایران کمتر بین تمدن‌های کهن پیدا می‌شود. از یونانی و عرب و ترک و مغول و افغان و روس و عثمانی و انگلیس هر که آمده زده تار و مار کرده، به اشغال زیر چکمه گرفته یا به توبره کشیده و بُرده. مقاومت کجا بود؟ کدام مردم سربلند؟ چه افتخاری؟
🔸 بیخود خودشان را فریب می‌دهند که ایران موجودیتی متصل بوده و حدود سه هزاره را به نامش می‌زنند. ایرانِ هخامنشی نابود شد، اسکندر سوزاندش. ایران پیش از اسلام هم مُرد، حمله عرب تمامش کرد. ایران پس از اسلام هم با هجوم ترک‌ها از بین رفت، شکست آل‌بویه در ری از غزنوی‌ها و در بغداد از سلجوقی‌ها پایانِ کار بود، در گور دفن شد.
🔹 صدها سال گذشت تا اسماعیل مثل صاعقه از گیلان خروج کند و پایه ایرانی را بگذارد که حالا در آن نفس می‌کشیم. آنچه بود خاکستر شد و آنچه هست میراث صفوی است. یک طایفه کرد یا تات که طوایف ترک‌زبان شده را متحد کردند و با آمیختنِ تصوف و تشیع، بنیان یک موجودیت تازه را گذاشتند. با اغماض و ارفاق هم نیم هزاره بیشتر عمر ندارد.
🔸 حتی این ادعا که ایران از نظر سیاسی متزلزل بوده اما از نظر فرهنگی مقاوم محل چالش است. تغییر دین بعد از حمله عرب‌ها، تغییر خلق و خو پس از هجوم ترک‌ها و تغییر مذهب پس از صفوی شاخص‌ترین تحولاتِ قابل اشاره هستند. فقط چند رسم مثل نوروز می‌ماند و زبان فارسی که از خراسان تا آذربایجان و خوزستان و... شکست خورده و عقب نشسته.
🔹 ایرانِ صفوی هم با سکته‌های افغانی و نادری مواجه شد و چیزی نمانده بود که پهلوی به جمهوری تبدیلش کند و فاتحه‌اش را بخواند. مدرس بود که ایستاد و نگذاشت خط اتصال بریده شود. پادشاهی شیعه با اجازه و نظارت علما برقرار ماند هر چند در عمل همان دیکتاتوری لائیک شد، که به جانِ باورها و هویت ایرانی افتاد تا سر تا پا غربی شود.
🔸 انقلاب اسلامی هم اساسا انقلاب نبود، شکست یک انقلاب بود. پسر رضا پُشت به آمریکا داد تا از بالا و به زور ایران را دگرگون کند اما گور خودش را کند. تا ناظر بزرگ (بروجردی) سرش را زمین گذاشت شروع کرد به تغییر ساختار غافل از اینکه مرجع دیگری ظهور خواهد کرد و همان بنیان شیعه، این بار با حذفِ شاه و تصدی فقها، را بر کرسی می‌نشاند.
🔹 تا همین جا می‌شود فهمید «دولت - ملت» خواندن ایران چقدر بی‌ربط است. هر چقدر ضعیف اما پیش از دوره مدرن و نظریاتی مثل دولت - ملت برآمده، بازمانده یک امپراطوری تکه‌تکه شده است نه اختراع صد سال پیش. چکیده تضادها در این یک سده هم آشکار است: عزم سکولارها برای در گور کردن میراثِ صفوی و به انجام رساندنِ طرح رضاخانی.
🔸 اگر معادله را واژگون کنید هم می‌توانید ایرانیان واقعی را تشخیص بدهید. آنها که از شوروی تا صدام و از اسرائیل تا آمریکا به هر دشمنی متوسل می‌شوند به ایران فکر می‌کنند یا به انقطاعش؟ از مجاهدین و یاوه‌های وام‌گرفته‌شان از شریعتی تا سلطنت‌طلب‌های ضدددین و ملی‌های ضدآخوند همه در یک نقطه مشترک‌اند: سقوطِ پایه‌های ایرانِ موجود.
@makshufat
#دانشطلب
🔸 بیشتر کشمکش‌ها به خاطر این است که نمی‌دانیم کجا به دنیا آمدیم یعنی ایران را نمی‌شناسیم. حتی آنها که سوادِ کافی دارند بر سرش به توافق نمی‌رسند چون یک مانع بزرگ سر راه‌شان است آن هم تعارف و رودربایستی یا لُغزخوانی و ادعاهای پوچ است که بیشترش را ملی‌ها و باستان‌گراها ساخته‌اند. دروغ‌های بزرگی که یک ریال هم ارزش ندارند.
🔹 می‌گویند ایران سربلند و مقاوم بوده! چه حرفی از این مُفت‌تر؟ سست‌تر و شکست خورده‌تر از ایران کمتر بین تمدن‌های کهن پیدا می‌شود. از یونانی و عرب و ترک و مغول و افغان و روس و عثمانی و انگلیس هر که آمده زده تار و مار کرده، به اشغال زیر چکمه گرفته یا به توبره کشیده و بُرده. مقاومت کجا بود؟ کدام مردم سربلند؟ چه افتخاری؟
🔸 بیخود خودشان را فریب می‌دهند که ایران موجودیتی متصل بوده و حدود سه هزاره را به نامش می‌زنند. ایرانِ هخامنشی نابود شد، اسکندر سوزاندش. ایران پیش از اسلام هم مُرد، حمله عرب تمامش کرد. ایران پس از اسلام هم با هجوم ترک‌ها از بین رفت، شکست آل‌بویه در ری از غزنوی‌ها و در بغداد از سلجوقی‌ها پایانِ کار بود، در گور دفن شد.
🔹 صدها سال گذشت تا اسماعیل مثل صاعقه از گیلان خروج کند و پایه ایرانی را بگذارد که حالا در آن نفس می‌کشیم. آنچه بود خاکستر شد و آنچه هست میراث صفوی است. یک طایفه کرد یا تات که طوایف ترک‌زبان شده را متحد کردند و با آمیختنِ تصوف و تشیع، بنیان یک موجودیت تازه را گذاشتند. با اغماض و ارفاق هم نیم هزاره بیشتر عمر ندارد.
🔸 حتی این ادعا که ایران از نظر سیاسی متزلزل بوده اما از نظر فرهنگی مقاوم محل چالش است. تغییر دین بعد از حمله عرب‌ها، تغییر خلق و خو پس از هجوم ترک‌ها و تغییر مذهب پس از صفوی شاخص‌ترین تحولاتِ قابل اشاره هستند. فقط چند رسم مثل نوروز می‌ماند و زبان فارسی که از خراسان تا آذربایجان و خوزستان و... شکست خورده و عقب نشسته.
🔹 ایرانِ صفوی هم با سکته‌های افغانی و نادری مواجه شد و چیزی نمانده بود که پهلوی به جمهوری تبدیلش کند و فاتحه‌اش را بخواند. مدرس بود که ایستاد و نگذاشت خط اتصال بریده شود. پادشاهی شیعه با اجازه و نظارت علما برقرار ماند هر چند در عمل همان دیکتاتوری لائیک شد، که به جانِ باورها و هویت ایرانی افتاد تا سر تا پا غربی شود.
🔸 انقلاب اسلامی هم اساسا انقلاب نبود، شکست یک انقلاب بود. پسر رضا پُشت به آمریکا داد تا از بالا و به زور ایران را دگرگون کند اما گور خودش را کند. تا ناظر بزرگ (بروجردی) سرش را زمین گذاشت شروع کرد به تغییر ساختار غافل از اینکه مرجع دیگری ظهور خواهد کرد و همان بنیان شیعه، این بار با حذفِ شاه و تصدی فقها، را بر کرسی می‌نشاند.
🔹 تا همین جا می‌شود فهمید «دولت - ملت» خواندن ایران چقدر بی‌ربط است. هر چقدر ضعیف اما پیش از دوره مدرن و نظریاتی مثل دولت - ملت برآمده، بازمانده یک امپراطوری تکه‌تکه شده است نه اختراع صد سال پیش. چکیده تضادها در این یک سده هم آشکار است: عزم سکولارها برای در گور کردن میراثِ صفوی و به انجام رساندنِ طرح رضاخانی.
🔸 اگر معادله را واژگون کنید هم می‌توانید ایرانیان واقعی را تشخیص بدهید. آنها که از شوروی تا صدام و از اسرائیل تا آمریکا به هر دشمنی متوسل می‌شوند به ایران فکر می‌کنند یا به انقطاعش؟ از مجاهدین و یاوه‌های وام‌گرفته‌شان از شریعتی تا سلطنت‌طلب‌های ضدددین و ملی‌های ضدآخوند همه در یک نقطه مشترک‌اند: سقوطِ پایه‌های ایرانِ موجود.
@makshufat
Forwarded from مکتوبات
📝 رضاخان ضد ایرانی بود، نظام برعکس
#دانشطلب
🔸 کار رضاخان مثل این بود که قرمه‌سبزی را ممنوع کند و کار جمهوری اسلامی مثل اینکه علیه فست‌فود قانون بگذارد. یک عده می‌گویند اینها شبیه بوده‌اند چون هر دو از اجبار استفاده کردند! انگار در خلأ زندگی می‌کنیم و فرهنگِ ایرانی هیچ هویت و شخصیتی ندارد.
🔹 این وضعِ روشنفکرها و دانشگاهی‌ها در ایران است. حتی عوام نباید چنین اشتباهی بکنند و چنان قیاس خنده‌آوری ازشان سر بزند اما با کوهی از ادعای عقل و سال‌ها درگیری با علوم انسانی و فلسفه باز همین خبطِ کودکانه ازشان دیده می‌شود. ایران را تُهی فرض می‌کنند.
🔸 رضاخان خلاف جهتِ آب حرکت کرد و تنش و بحران ساخت اما جمهوری اسلامی سعی می‌کند آن حرکتِ معکوس را آرام کند و از شدتِ تنش‌ها بکاهد. یکی تهاجمی و غربی بود و دیگری تدافعی و ایرانی، یکی به زیان مردم است و دیگری در خدمت مردم. کجا شبیه‌ِ هم‌اند؟
🔹 رضاخان طبقه‌ای ساخت که قرمه‌سبزی را تحقیر می‌کنند و خودشان را با فست‌فود خفه کردند تا شبیه غربی‌ها شوند. دقیقا بعد از سفر ترکیه و دیدنِ زن‌های لخت و پتی احساس حقارت کرد و وحشی شد. قرمه‌سبزی را عامل عقب‌ماندگی دانست و فست‌فود را نشانه تجدد.
🔸 فست‌فود ضرر دارد، وظیفه حکومت است که تا می‌تواند از رونق بیاندازدش. مالیات ببندد، جریمه کند، هر کاری انجام بدهد تا مردم کمتر سراغش بروند. اگر بعضی‌ها غلط‌شان را نمایش دادند و به خصوص بچه‌ها در معرض تغییرِ فرهنگ قرار گرفتند باید برخورد هم بکند.
🔹 آزادی و عدم دخالت حرفِ پوچی است. در سیاست هر کاری بکنید یا نکنید در حال تجویزید. دخالت نکردن در جایی که یک ابرقدرت با شرکت‌های بزرگش می‌خواهد فرهنگ غذایی‌تان را تغییر بدهد تا کاملا به‌شان شبیه و وابسته شوید خودفریبیِ رقت‌انگیزی است.
🔸 ما نسبت به حجاب و کشف حجاب علی‌السویه نبوده و نیستیم. هویتی داریم که روشنفکرها آن را ندیده می‌گیرند و پشت به قدرتِ جهانی می‌خواهند با زور تغییرش بدهند. از قضا باسوادترهایشان مثل فروغی که محرک اصلی کشف حجاب بود توحش بیشتری دارند.
@maktubaaat
#دانشطلب
🔸 کار رضاخان مثل این بود که قرمه‌سبزی را ممنوع کند و کار جمهوری اسلامی مثل اینکه علیه فست‌فود قانون بگذارد. یک عده می‌گویند اینها شبیه بوده‌اند چون هر دو از اجبار استفاده کردند! انگار در خلأ زندگی می‌کنیم و فرهنگِ ایرانی هیچ هویت و شخصیتی ندارد.
🔹 این وضعِ روشنفکرها و دانشگاهی‌ها در ایران است. حتی عوام نباید چنین اشتباهی بکنند و چنان قیاس خنده‌آوری ازشان سر بزند اما با کوهی از ادعای عقل و سال‌ها درگیری با علوم انسانی و فلسفه باز همین خبطِ کودکانه ازشان دیده می‌شود. ایران را تُهی فرض می‌کنند.
🔸 رضاخان خلاف جهتِ آب حرکت کرد و تنش و بحران ساخت اما جمهوری اسلامی سعی می‌کند آن حرکتِ معکوس را آرام کند و از شدتِ تنش‌ها بکاهد. یکی تهاجمی و غربی بود و دیگری تدافعی و ایرانی، یکی به زیان مردم است و دیگری در خدمت مردم. کجا شبیه‌ِ هم‌اند؟
🔹 رضاخان طبقه‌ای ساخت که قرمه‌سبزی را تحقیر می‌کنند و خودشان را با فست‌فود خفه کردند تا شبیه غربی‌ها شوند. دقیقا بعد از سفر ترکیه و دیدنِ زن‌های لخت و پتی احساس حقارت کرد و وحشی شد. قرمه‌سبزی را عامل عقب‌ماندگی دانست و فست‌فود را نشانه تجدد.
🔸 فست‌فود ضرر دارد، وظیفه حکومت است که تا می‌تواند از رونق بیاندازدش. مالیات ببندد، جریمه کند، هر کاری انجام بدهد تا مردم کمتر سراغش بروند. اگر بعضی‌ها غلط‌شان را نمایش دادند و به خصوص بچه‌ها در معرض تغییرِ فرهنگ قرار گرفتند باید برخورد هم بکند.
🔹 آزادی و عدم دخالت حرفِ پوچی است. در سیاست هر کاری بکنید یا نکنید در حال تجویزید. دخالت نکردن در جایی که یک ابرقدرت با شرکت‌های بزرگش می‌خواهد فرهنگ غذایی‌تان را تغییر بدهد تا کاملا به‌شان شبیه و وابسته شوید خودفریبیِ رقت‌انگیزی است.
🔸 ما نسبت به حجاب و کشف حجاب علی‌السویه نبوده و نیستیم. هویتی داریم که روشنفکرها آن را ندیده می‌گیرند و پشت به قدرتِ جهانی می‌خواهند با زور تغییرش بدهند. از قضا باسوادترهایشان مثل فروغی که محرک اصلی کشف حجاب بود توحش بیشتری دارند.
@maktubaaat
Forwarded from مکتوبات
📝 بازار هیچ جا آزاد نیست، حتی در آمریکا
#دانشطلب
🔸 آمریکا از صنعت خودرویش حمایت می‌کند و این صدای چین را درآورده. دولتِ بایدن یارانه می‌دهد تا مردم آمریکا خودروهای برقی بخرند، به شرطی که ساخت داخل باشند یا از کشورهای مورد تأیید وارد شوند. این جنس سیاست‌ها نشان می‌دهد که بازار آزاد (درست مثل کمونیسم) هیچ جا امکانِ پیاده‌سازی ندارد، حتی اگر آن کشور ابرقدرت و حاکم مسلط بر اقتصادِ جهان باشد.
🔹 درباره فلزاتی مثل فولاد و آلومینیوم جنگ آشکارتر است آنقدر که سازمان تجارت جهانی رسما رفتار آمریکا را ناقض تعهداتش اعلام کرده. ترامپ که صراحتا به خودش لقبِ «مرد تعرفه» داده به دلایل امنیتی (دقت کنید، به دلایل امنیتی) روی واردات فولاد و آلومینیوم مالیات ۲۵ درصدی بست تا چرخِ صنعت‌شان بچرخد و کارگر آمریکایی بیکار نشود، گور پدر آزادی و بازار.
🔸 بایدن برای اینکه عقب نیافتد و رأی طبقه کارگر را به دست بیاورد پیشنهاد داده تعرفه فولاد و آلومینیوم سه برابر شود. بهانه‌شان همیشه این است که چین به صنایعش یارانه می‌دهد. آمریکا که دلار بی‌پشتوانه چاپ می‌کند، قیمت انرژی را بازی می‌دهد، مجرم اصلی در نابودی محیط زیست است (از جیب همه دنیا به مردمِ پرمصرف خودش یارانه داده) حالا به چین اعتراض دارد!
🔹 چین ادعاهای آمریکا را رد کرده ولی ما فرض کنیم همه‌اش درست باشد. معنایش چیست؟ اینکه کشوری عقب‌مانده با صنایعی ضعیف‌تر به شرطِ حمایت می‌تواند صنعت و فناوری آمریکا را به زانو دربیاورد. بنا بر ادعای خودِ آمریکایی‌ها؛ حمایتِ دولت نه تنها باعث عقب‌ماندگی نشده بلکه چنان شکوفایی و توانِ رقابتی آورده که ده‌ها هزار فرصت شغلی را از ابرقدرتِ یکه‌تاز دنیا گرفته.
🔸 چین امسال از ژاپن جلو افتاد و بزرگ‌ترین صادرکننده خودرو در جهان شد. سال ۲۰۲۳ بیشتر از پنج میلیون خودرو صادر کرد که از هر سه تایش یکی الکتریکی بوده. به خاطر تخفیفِ چند میلیارد دلاری آمریکا به خریداران خودروهای برقی تولید داخل، چین به سازمان تجارت جهانی شکایت کرده و احتمالا رأی به نفع‌شان صادر خواهد شد اما، می‌تواند سیاست آمریکا را تغییر بدهد؟
🔹 آمریکایی‌ها از وقتی متوجه شدند دارند بازی را به چین می‌بازند از رو بسته‌اند. خودشان را به هر دری می‌زنند تا تنش با چین افزایش پیدا کند و تولیدات چین را از بازارشان پس بزنند؛ چه فلزات، چه نیمه‌هادی‌ها، چه خودروهای الکتریکی، حتی نرم‌افزاری مثل تیک‌تاک. همه جا هم دلایل‌شان امنیتی است، ترفندشان نیز تکراری و مثل بچه‌های کوچک اتهام‌زنی به طرف مقابل.
🔸 فقط آمریکا حق دارد به دیگران آسیب بزند! بازار آزاد برای این است که آمریکا راحت‌‌تر منابع دیگران را بقاپد و صنایع خودش را رونق بدهد. دخالت نکردنِ دولت برای آنها است که اقتصاد را «ایدئولوژیک» می‌فهمند نه مبتنی بر «منافع ملی». اگر بحران رخ بدهد یا بیماری همه‌گیری مثل کرونا تهدیدشان کند خودشان به سرعت و به سادگی روش‌های سوسیالیستی را به کار می‌گیرند.
🔹 بازار آزاد هیچ جا وجود ندارد. دخالتِ دولت از قوانین مهاجرت (که وضع نیروی کار را معلوم می‌کند) شروع می‌شود و تا نجات از ورشکستگی، تخفیف مالیاتی، تعرفه وارداتی و موارد مشابه پیش می‌رود. اینها غیر از سرریز فناوری از صنایع نظامی و سازمان‌های فضایی است که با بودجه و نظارت دولت فعالیت می‌کنند. بازار آزاد خرافه‌ای است برای ذهن‌های آکبند و مدرسه‌ای.
🔸 وقتی در آمریکای ابرقدرت و اروپای پررونق (که اقتصاد مقاومتی را ابداع کرده) بازار واقعی نیست، چرا ما باید بازارمان آزاد باشد؟ در شرایط تحریم که هیچ، دم زدن از نئولیبرالیسم خیانت است، در وضع عادی چرا دولت نباید منافع ملی را اصل قرار بدهد؟ اصرار به رها کردن اقتصاد و آزادی بازار در ایران معنای سیاسی دارد: پادویی آمریکا، برای تسلیم سرنوشت به کاخ‌سفید.
@maktubaaat
#دانشطلب
🔸 آمریکا از صنعت خودرویش حمایت می‌کند و این صدای چین را درآورده. دولتِ بایدن یارانه می‌دهد تا مردم آمریکا خودروهای برقی بخرند، به شرطی که ساخت داخل باشند یا از کشورهای مورد تأیید وارد شوند. این جنس سیاست‌ها نشان می‌دهد که بازار آزاد (درست مثل کمونیسم) هیچ جا امکانِ پیاده‌سازی ندارد، حتی اگر آن کشور ابرقدرت و حاکم مسلط بر اقتصادِ جهان باشد.
🔹 درباره فلزاتی مثل فولاد و آلومینیوم جنگ آشکارتر است آنقدر که سازمان تجارت جهانی رسما رفتار آمریکا را ناقض تعهداتش اعلام کرده. ترامپ که صراحتا به خودش لقبِ «مرد تعرفه» داده به دلایل امنیتی (دقت کنید، به دلایل امنیتی) روی واردات فولاد و آلومینیوم مالیات ۲۵ درصدی بست تا چرخِ صنعت‌شان بچرخد و کارگر آمریکایی بیکار نشود، گور پدر آزادی و بازار.
🔸 بایدن برای اینکه عقب نیافتد و رأی طبقه کارگر را به دست بیاورد پیشنهاد داده تعرفه فولاد و آلومینیوم سه برابر شود. بهانه‌شان همیشه این است که چین به صنایعش یارانه می‌دهد. آمریکا که دلار بی‌پشتوانه چاپ می‌کند، قیمت انرژی را بازی می‌دهد، مجرم اصلی در نابودی محیط زیست است (از جیب همه دنیا به مردمِ پرمصرف خودش یارانه داده) حالا به چین اعتراض دارد!
🔹 چین ادعاهای آمریکا را رد کرده ولی ما فرض کنیم همه‌اش درست باشد. معنایش چیست؟ اینکه کشوری عقب‌مانده با صنایعی ضعیف‌تر به شرطِ حمایت می‌تواند صنعت و فناوری آمریکا را به زانو دربیاورد. بنا بر ادعای خودِ آمریکایی‌ها؛ حمایتِ دولت نه تنها باعث عقب‌ماندگی نشده بلکه چنان شکوفایی و توانِ رقابتی آورده که ده‌ها هزار فرصت شغلی را از ابرقدرتِ یکه‌تاز دنیا گرفته.
🔸 چین امسال از ژاپن جلو افتاد و بزرگ‌ترین صادرکننده خودرو در جهان شد. سال ۲۰۲۳ بیشتر از پنج میلیون خودرو صادر کرد که از هر سه تایش یکی الکتریکی بوده. به خاطر تخفیفِ چند میلیارد دلاری آمریکا به خریداران خودروهای برقی تولید داخل، چین به سازمان تجارت جهانی شکایت کرده و احتمالا رأی به نفع‌شان صادر خواهد شد اما، می‌تواند سیاست آمریکا را تغییر بدهد؟
🔹 آمریکایی‌ها از وقتی متوجه شدند دارند بازی را به چین می‌بازند از رو بسته‌اند. خودشان را به هر دری می‌زنند تا تنش با چین افزایش پیدا کند و تولیدات چین را از بازارشان پس بزنند؛ چه فلزات، چه نیمه‌هادی‌ها، چه خودروهای الکتریکی، حتی نرم‌افزاری مثل تیک‌تاک. همه جا هم دلایل‌شان امنیتی است، ترفندشان نیز تکراری و مثل بچه‌های کوچک اتهام‌زنی به طرف مقابل.
🔸 فقط آمریکا حق دارد به دیگران آسیب بزند! بازار آزاد برای این است که آمریکا راحت‌‌تر منابع دیگران را بقاپد و صنایع خودش را رونق بدهد. دخالت نکردنِ دولت برای آنها است که اقتصاد را «ایدئولوژیک» می‌فهمند نه مبتنی بر «منافع ملی». اگر بحران رخ بدهد یا بیماری همه‌گیری مثل کرونا تهدیدشان کند خودشان به سرعت و به سادگی روش‌های سوسیالیستی را به کار می‌گیرند.
🔹 بازار آزاد هیچ جا وجود ندارد. دخالتِ دولت از قوانین مهاجرت (که وضع نیروی کار را معلوم می‌کند) شروع می‌شود و تا نجات از ورشکستگی، تخفیف مالیاتی، تعرفه وارداتی و موارد مشابه پیش می‌رود. اینها غیر از سرریز فناوری از صنایع نظامی و سازمان‌های فضایی است که با بودجه و نظارت دولت فعالیت می‌کنند. بازار آزاد خرافه‌ای است برای ذهن‌های آکبند و مدرسه‌ای.
🔸 وقتی در آمریکای ابرقدرت و اروپای پررونق (که اقتصاد مقاومتی را ابداع کرده) بازار واقعی نیست، چرا ما باید بازارمان آزاد باشد؟ در شرایط تحریم که هیچ، دم زدن از نئولیبرالیسم خیانت است، در وضع عادی چرا دولت نباید منافع ملی را اصل قرار بدهد؟ اصرار به رها کردن اقتصاد و آزادی بازار در ایران معنای سیاسی دارد: پادویی آمریکا، برای تسلیم سرنوشت به کاخ‌سفید.
@maktubaaat
Forwarded from مکتوبات
📝 غرب بهترین آزمایشگاه برای شعارهایش است
#دانشطلب
🔸 «توسعه» الگو دارد و هر کس در کانون افکارش باشد خود به خود به چند کشور غربی نگاه می‌کند: انگلیس، فرانسه، آلمان و آمریکا. اینها پیشتازهای توسعه (اقتصادی و سیاسی) هستند و بقیه که توسعه‌یافته خوانده می‌شوند، چه اروپایی مثل ایتالیا یا آسیایی مثل ژاپن، به دنبال‌شان حرکت کرده‌اند. برای کشورهای در حال توسعه وضعیت خیلی شفاف‌تر است چون با «برنامه‌های توسعه» آشکارا دنباله‌روی را برای خودشان نسخه کرده‌اند.
🔹 همانطور که بهترین صورت‌های فناوری را اول باید در آن سه چهار کشور جستجو کرد بهترین وضعیتی که ممکن است شعارهایی مثل «حکومت مردم»، «آزادی بیان» و «حقوق بشر» پیدا کند را باید در همان جوامع به پژوهش گرفت به خصوص در آمریکا که قدرتِ برتر است و هیچ امپراطوری در تاریخ سلطه و سیطره کاخ‌سفید را نداشته. اگر در چنین اوجی از رفاه و قدرت آن شعارها به سادگی تَرک بخورند یعنی دروغ یا غیرعملی هستند.
🔸 وقتی حکومت‌های غربی ادعاهایشان را زیر پا می‌گذارند غرب‌گراها می‌گویند ما از ارزش‌های آنها دفاع می‌کنیم نه از دولت‌ها. این توجیه قابل قبول بود اگر یک بار و دو بار اتفاق می‌افتاد اما از «آزادی بازار» گرفته تا «آزادی بیان» هر جا کمترین فشاری به‌شان بیاید شدیدترین واکنش‌ها در جهت مخالف را می‌بینیم؛ مثلا در بحران اقتصادی بزرگ‌ترین حمایت‌های سوسیالیستی را انجام می‌دهند یا اعتراض به موارد امنیتی را به سرعت سرکوب می‌کنند.
🔹 اگر آزادیِ اعتراض در فرانسه یا آمریکا شکست بخورد چرا در ایران باید عملی باشد؟ اگر در چند آزمایشگاه با بهترین وضعیت نظامی، امنیتی، اقتصادی و حتی (به قول خودشان) اجتماعی و فرهنگی، ثابت شود اعتراض تا به موارد حساس نرسیده تحمل می‌شود اما به محض تماس با حساسیت‌ها روی دیگری نشان می‌دهند، چرا نباید در واقعی و عملی بودن شعارها شک کنیم؟ چطور در کشوری درمانده همان شعارها را بخواهیم؟
🔸 چند دانشجو به مسالمت‌آمیزترین شکل ممکن به سیاه‌ترین رخداد در چند دهه گذشته یعنی نسل‌کشی در پخش زنده اعتراض می‌کنند. نه با مشروعیت اسرائیل کاری دارند نه طرفدار حماس یا ایران‌اند، چه بسا دولت خودشان را هم مسلط بر جهان می‌خواهند فقط به نحوی که آبروی انسانیت را نبرد. تنها به نسل‌کشی توسط دولت نتانیاهو اعتراض دارند و اگر او برود احتمالا اعتراض اینها هم تمام می‌شود، واکنش پلیس چگونه بوده؟
🔹 برخوردها آنقدر زننده است که هیچ دست و پا زدنی برای توجیه نمی‌تواند موثر باشد. جماعت توسعه‌گرا که سال‌ها به تجربه‌های جهان ارجاع دادند حالا از موقعیت شاگردِ مقلد جاخالی می‌دهند و یادشان می‌رود دائم در کارِ درس گرفتن بوده‌اند. باز برمی‌گردند به جمهوری اسلامی و از عملکرد بدش در اعتراض‌ها می‌گویند، همه‌اش قبول! اما این کمکی به پوچی ارزش‌های غرب نمی‌کند، پوسته حباب از شعار آزادی محکم‌تر است.
@maktubaaat
#دانشطلب
🔸 «توسعه» الگو دارد و هر کس در کانون افکارش باشد خود به خود به چند کشور غربی نگاه می‌کند: انگلیس، فرانسه، آلمان و آمریکا. اینها پیشتازهای توسعه (اقتصادی و سیاسی) هستند و بقیه که توسعه‌یافته خوانده می‌شوند، چه اروپایی مثل ایتالیا یا آسیایی مثل ژاپن، به دنبال‌شان حرکت کرده‌اند. برای کشورهای در حال توسعه وضعیت خیلی شفاف‌تر است چون با «برنامه‌های توسعه» آشکارا دنباله‌روی را برای خودشان نسخه کرده‌اند.
🔹 همانطور که بهترین صورت‌های فناوری را اول باید در آن سه چهار کشور جستجو کرد بهترین وضعیتی که ممکن است شعارهایی مثل «حکومت مردم»، «آزادی بیان» و «حقوق بشر» پیدا کند را باید در همان جوامع به پژوهش گرفت به خصوص در آمریکا که قدرتِ برتر است و هیچ امپراطوری در تاریخ سلطه و سیطره کاخ‌سفید را نداشته. اگر در چنین اوجی از رفاه و قدرت آن شعارها به سادگی تَرک بخورند یعنی دروغ یا غیرعملی هستند.
🔸 وقتی حکومت‌های غربی ادعاهایشان را زیر پا می‌گذارند غرب‌گراها می‌گویند ما از ارزش‌های آنها دفاع می‌کنیم نه از دولت‌ها. این توجیه قابل قبول بود اگر یک بار و دو بار اتفاق می‌افتاد اما از «آزادی بازار» گرفته تا «آزادی بیان» هر جا کمترین فشاری به‌شان بیاید شدیدترین واکنش‌ها در جهت مخالف را می‌بینیم؛ مثلا در بحران اقتصادی بزرگ‌ترین حمایت‌های سوسیالیستی را انجام می‌دهند یا اعتراض به موارد امنیتی را به سرعت سرکوب می‌کنند.
🔹 اگر آزادیِ اعتراض در فرانسه یا آمریکا شکست بخورد چرا در ایران باید عملی باشد؟ اگر در چند آزمایشگاه با بهترین وضعیت نظامی، امنیتی، اقتصادی و حتی (به قول خودشان) اجتماعی و فرهنگی، ثابت شود اعتراض تا به موارد حساس نرسیده تحمل می‌شود اما به محض تماس با حساسیت‌ها روی دیگری نشان می‌دهند، چرا نباید در واقعی و عملی بودن شعارها شک کنیم؟ چطور در کشوری درمانده همان شعارها را بخواهیم؟
🔸 چند دانشجو به مسالمت‌آمیزترین شکل ممکن به سیاه‌ترین رخداد در چند دهه گذشته یعنی نسل‌کشی در پخش زنده اعتراض می‌کنند. نه با مشروعیت اسرائیل کاری دارند نه طرفدار حماس یا ایران‌اند، چه بسا دولت خودشان را هم مسلط بر جهان می‌خواهند فقط به نحوی که آبروی انسانیت را نبرد. تنها به نسل‌کشی توسط دولت نتانیاهو اعتراض دارند و اگر او برود احتمالا اعتراض اینها هم تمام می‌شود، واکنش پلیس چگونه بوده؟
🔹 برخوردها آنقدر زننده است که هیچ دست و پا زدنی برای توجیه نمی‌تواند موثر باشد. جماعت توسعه‌گرا که سال‌ها به تجربه‌های جهان ارجاع دادند حالا از موقعیت شاگردِ مقلد جاخالی می‌دهند و یادشان می‌رود دائم در کارِ درس گرفتن بوده‌اند. باز برمی‌گردند به جمهوری اسلامی و از عملکرد بدش در اعتراض‌ها می‌گویند، همه‌اش قبول! اما این کمکی به پوچی ارزش‌های غرب نمی‌کند، پوسته حباب از شعار آزادی محکم‌تر است.
@maktubaaat
Forwarded from مکتوبات
📝 نفرت نفهمی می‌آورد
#دانشطلب
🔸 اصلاحطلب‌های رادیکال که بعضا از نظام دست کشیده و به سمت براندازی رفته‌اند از اول بنایشان بر نفرت بوده و ستیزه‌جویی در کلامشان موج می‌زند. تمرکز را روی اعتراضِ خشک و خراش دادن به روان و باورهای طرف مقابل می‌گذارند با این حال ادعاهای نرم را رها نمی‌کنند. اگر فرض کنیم «دمکراسی‌خواهی» و «مدارای لیبرال» به نفع ایران باشد از مهم‌ترین موانعش همین‌ها هستند. مردم کسانی که نفی و نفرت از لابه‌لای کلمات‌شان بیرون بزند را نمی‌خواهند.
🔹 حتما همه حرف‌هایشان غلط نیست اما وقتی بر مدارِ دشمنی و انکار عنوانش می‌کنند دافعه می‌سازد و «یُراد بها الباطل» را به ذهن مخاطب می‌آورد. نفرتِ اینها عمدتا علیه شخص رهبری است، در مرحله بعد به حوزه و روحانیت و سپس به مذهبی‌ها و معتقدین می‌رسد. لباس نقد را به چرکِ کین‌توزی آلوده می‌کنند طوری که انگار در پی انتقامی تاریخی هستند. به این گمان که خوشبختی این مملکت فقط در سکولار شدن است و «بأی نحو کان» باید راهش را هموار کنند.
🔸 تازگی گفتگوی حاتم قادری با علیرضا شجاعی‌زند پیش از انتخابات مجلس را می‌شنیدم که باز با تراکم نفرت مواجه شدم. بسیاری از حرف‌ها در نقد رهبری و ولایت را ما هم می‌گوییم اما جهت‌گیری دلسوزانه و ناصحانه با رادیکال و براندازانه فرق دارد. آنقدر به نفرت‌پراکنی اهمیت می‌دهند که گاهی حرف دهان‌شان را نمی‌فهمند. جایی از همان مناظره قادری «نه غزه نه لبنان» را با تعبیر دیگری اینطور به زبان آورد که: نجف و کربلا برایشان مهم‌تر از اصفهان است!
🔹 در خود اصفهان اگر نظرخواهی کنند که خدای نکرده ممکن است اتفاق بدی در کربلا و نجف رخ بدهد واکنش مردم چه خواهد بود؟ آیا کرور کرور سینه سپر نمی‌کنند که جان ما فدای حرم و حریم اولیاء؟ اصلا هنری که نقش جهان و مساجدِ خیره کننده‌اش را ساخته از کجا آمده؟ جز ولایت امیرالمومنین (ع) و فرزندانش؟ چه چیزی اصفهان را از نجف و کربلا جدا می‌کند؟ مرزی که به‌مان تحمیل کرده‌اند؟ یا اینکه ساکنان آنجا مثل بعضی مردم در خوزستان عربی حرف می‌زنند؟
🔸 چرک و تعفنی که از این دوگانه‌سازی و بیگانه‌انگاری می‌چکد نیازی به تشریح ندارد. پایان این منِش آنجا است که مشهد را فقط چون در مرزهای ایران قرار گرفته مهم‌تر از حرمین شریفین بدانیم! حتی سعودی‌ها می‌دانند اگر کوچک‌ترین تعرضی متوجه حرمین شود ملتی که جلوتر از همه، همه چیزش را وسط می‌آورد ایرانی‌ها هستند. اگر ایرانی بودن شرفی دارد در همین است که وقتی اکثریتش می‌گویند مسلمانیم بهتر از دیگران به قواعد مسلمانی پایبند باشند.
🔹 حکومت‌های گذشته‌مان موفق شدند در برهه‌هایی عتبات را به ایران الحاق کنند و مطلوبِ معاصر اینکه به چنان آمیختگی برسیم که تاجر ایرانی نماز صبح را مزارشریف باشد، ظهر و عصر را در نجف و کربلا بخواند و برای مغرب و عشا به دمشق و قدس برسد. بعضی سکولارها به خاطر کین‌توزی با شیعه سیاسی نه واقعیت‌های منطقه که نزدیک‌ترین پدیده‌های انسانی به خودشان (مردم ایران) را هم نمی‌بینند. خودشان را به کوری نزده‌اند! واقعا نمی‌بینند و نمی‌فهمند، این هم نتیجه اعتیاد به نفرت و ستیز است.
@maktubaaat
#دانشطلب
🔸 اصلاحطلب‌های رادیکال که بعضا از نظام دست کشیده و به سمت براندازی رفته‌اند از اول بنایشان بر نفرت بوده و ستیزه‌جویی در کلامشان موج می‌زند. تمرکز را روی اعتراضِ خشک و خراش دادن به روان و باورهای طرف مقابل می‌گذارند با این حال ادعاهای نرم را رها نمی‌کنند. اگر فرض کنیم «دمکراسی‌خواهی» و «مدارای لیبرال» به نفع ایران باشد از مهم‌ترین موانعش همین‌ها هستند. مردم کسانی که نفی و نفرت از لابه‌لای کلمات‌شان بیرون بزند را نمی‌خواهند.
🔹 حتما همه حرف‌هایشان غلط نیست اما وقتی بر مدارِ دشمنی و انکار عنوانش می‌کنند دافعه می‌سازد و «یُراد بها الباطل» را به ذهن مخاطب می‌آورد. نفرتِ اینها عمدتا علیه شخص رهبری است، در مرحله بعد به حوزه و روحانیت و سپس به مذهبی‌ها و معتقدین می‌رسد. لباس نقد را به چرکِ کین‌توزی آلوده می‌کنند طوری که انگار در پی انتقامی تاریخی هستند. به این گمان که خوشبختی این مملکت فقط در سکولار شدن است و «بأی نحو کان» باید راهش را هموار کنند.
🔸 تازگی گفتگوی حاتم قادری با علیرضا شجاعی‌زند پیش از انتخابات مجلس را می‌شنیدم که باز با تراکم نفرت مواجه شدم. بسیاری از حرف‌ها در نقد رهبری و ولایت را ما هم می‌گوییم اما جهت‌گیری دلسوزانه و ناصحانه با رادیکال و براندازانه فرق دارد. آنقدر به نفرت‌پراکنی اهمیت می‌دهند که گاهی حرف دهان‌شان را نمی‌فهمند. جایی از همان مناظره قادری «نه غزه نه لبنان» را با تعبیر دیگری اینطور به زبان آورد که: نجف و کربلا برایشان مهم‌تر از اصفهان است!
🔹 در خود اصفهان اگر نظرخواهی کنند که خدای نکرده ممکن است اتفاق بدی در کربلا و نجف رخ بدهد واکنش مردم چه خواهد بود؟ آیا کرور کرور سینه سپر نمی‌کنند که جان ما فدای حرم و حریم اولیاء؟ اصلا هنری که نقش جهان و مساجدِ خیره کننده‌اش را ساخته از کجا آمده؟ جز ولایت امیرالمومنین (ع) و فرزندانش؟ چه چیزی اصفهان را از نجف و کربلا جدا می‌کند؟ مرزی که به‌مان تحمیل کرده‌اند؟ یا اینکه ساکنان آنجا مثل بعضی مردم در خوزستان عربی حرف می‌زنند؟
🔸 چرک و تعفنی که از این دوگانه‌سازی و بیگانه‌انگاری می‌چکد نیازی به تشریح ندارد. پایان این منِش آنجا است که مشهد را فقط چون در مرزهای ایران قرار گرفته مهم‌تر از حرمین شریفین بدانیم! حتی سعودی‌ها می‌دانند اگر کوچک‌ترین تعرضی متوجه حرمین شود ملتی که جلوتر از همه، همه چیزش را وسط می‌آورد ایرانی‌ها هستند. اگر ایرانی بودن شرفی دارد در همین است که وقتی اکثریتش می‌گویند مسلمانیم بهتر از دیگران به قواعد مسلمانی پایبند باشند.
🔹 حکومت‌های گذشته‌مان موفق شدند در برهه‌هایی عتبات را به ایران الحاق کنند و مطلوبِ معاصر اینکه به چنان آمیختگی برسیم که تاجر ایرانی نماز صبح را مزارشریف باشد، ظهر و عصر را در نجف و کربلا بخواند و برای مغرب و عشا به دمشق و قدس برسد. بعضی سکولارها به خاطر کین‌توزی با شیعه سیاسی نه واقعیت‌های منطقه که نزدیک‌ترین پدیده‌های انسانی به خودشان (مردم ایران) را هم نمی‌بینند. خودشان را به کوری نزده‌اند! واقعا نمی‌بینند و نمی‌فهمند، این هم نتیجه اعتیاد به نفرت و ستیز است.
@maktubaaat