⸎⃟ᬼ⃟𓋍꯭‌❥꯭꯭𓁜مشاعره شعر ناب 𓁝꯭‌❥꯭𓋍⃟ᬼ⃟⸎
604 subscribers
1.65K photos
529 videos
8 files
1.24K links
Download Telegram
زلف بر باد مده تا ندهی بر بادم
ناز بنیاد مکن تا نکنی بنیادم


#حضرت_حافظ

"دل بی تو به جان آمد
وقت است که باز آیی"

#
حافظ

#دال
.

نذر کردم گر ازین غم به در آیم روزی
تا در میکده شادان و غزلخوان بروم

به هواداری او ذره صفت رقص کنان
تا لب چشمه خورشید درخشان بروم


#جناب_حافظ

‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌#نون

‌‌‌
.

حاشا که من از جور و جفای تو بنالم
بیداد لطیفان همه لطف است و کرامت

کوته نکند بحث سر زلف تو
حافظ
پیوسته شد این سلسله تا روز قیامت
 



#حضرت_حافظ



‌‌‌
.

تاسرِ زلفِ تو در دست نسیم افتادست


دلِ سودازده از غصه دو نیم افتادست


#حضرت_حافظ




‌‌‌
رهرو منزل عشقیم و ز سرحد عدم
تا به اقلیم وجود این همه راه آمده‌ایم

#
حافظ

، سلامی چو بوی خوش آشنایی
در روز سرد اسفندماهی با غزل ۱۲۵ از دیوان حافظ دل های خود را گرم می کنیم.

سلامت و شادکام باشید.🙏🌷
بندهٔ طلعتِ آن باش که آنی دارد

شیوهٔ حور و پری گرچه لطیف است ولی

خوبی آن است و لطافت که فُلانی دارد

چشمهٔ چشمِ مرا ای گلِ خندان دریاب

که به امّیدِ تو خوش آبِ روانی دارد

گوی خوبی که بَرَد از تو؟ که خورشید آن جا

نه سواریست که در دست عِنانی دارد

دل نشان شد سخنم تا تو قبولش کردی

آری آری سخنِ عشق نشانی دارد

خَمِ ابرویِ تو در صنعتِ تیراندازی

بُرده از دستِ هر آن کس که کمانی دارد

در رَهِ عشق نشد کَس به یقین محرمِ راز

هر کسی بر حَسَبِ فکر، گُمانی دارد

با خرابات نشینان ز کَرامات مَلاف

هر سخن وقتی و هر نکته مکانی دارد

مرغِ زیرک نزند در چمنش پرده سرای

هر بهاری که به دنباله، خزانی دارد

مدعی گو لُغَز و نکته به حافظ مفروش

کِلکِ ما نیز زبانی و بیانی دارد



نیمروزتون خوش فالتون نیکو 🌹
اوقات خوش آن بود که با دوست به سر شد


باقی همه بی‌حاصلی و بی‌خبری بود

#_حافظ

#الف
حافظ صبور باش که در راه  عاشقی

آن کس که جان نداد به جانان نمی رسد...!

#حافظ



شبتون عاشقانه
به کجا برم شکایت به که گویم این حکایت
که لبت حیات ما بود و نداشتی دوامی

حافظ

‌‌


شنیده‌ام سخنی خوش که پیر کنعان گفت
فراق یار نه آن می‌کند که بتوان گفت...

حافظ.



صبح ومن ویڪ دسته گل یاسمن وناز

   یڪ شاخ نبات و غزل حافظ شیراز

        امـروز دعاے غـزلم بدرقه تو

       زیبا بشود روز تو ، از لحظه آغاز


                        #حافظ

#صاد
.
در میخانه ببستند،خدایا مپسند،
که در خانه تزویر و ریا بگشایند...



#حضرت_حافظ.

#دال
صبح و من ویک دسته گل یاسمن وناز
یک شاخ نبات وغزل حافظ شیراز

امروز دعای غزلم بدرقه تو
زیبا بشود روز تو، از لحظه آغاز

#فاطمه_لشکری

#صاد
توبه کَردم که نبوسم لَبِ ساقی و کُنون

می‌گزم لَب که چرا گوش به نادان کَردم



#جناب_حافظ

.
از صبا پرس که ما را همه شب تا دم صبح
بوی زلف تو همان مونس جان است که بود

📜
حافظ


#الف
AUD-20240611-WA0005
<unknown>
خلوت گُزیده را به تماشا چه حاجت است

چون کوی دوست هست به صحرا چه حاجت است

جانا به حاجتی که تو را هست با خدا

کآخِر دمی بپرس که ما را چه حاجت است

ای پادشاهِ حُسن خدا را بسوختیم

آخِر سؤال کن که گدا را چه حاجت است

اربابِ حاجتیم و زبانِ سؤال نیست

در حضرتِ کریم، تمنا چه حاجت است

محتاج قِصه نیست گَرَت قصدِ خون ماست

چون رَخت از آن توست، به یغما چه حاجت است

جامِ جهان نماست ضمیرِ منیرِ دوست

اظهارِ احتیاج، خود آن جا چه حاجت است

آن شد که بارِ منتِ مَلّاح بردمی

گوهر چو دست داد به دریا چه حاجت است

ای مدعی برو که مرا با تو کار نیست

اَحباب حاضرند، به اَعدا چه حاجت است

ای عاشقِ گدا چو لبِ روح بخشِ یار

می‌داندت وظیفه، تقاضا چه حاجت است

حافظ! تو خَتم کن که هنر خود عَیان شود

با مدعی نزاع و مُحاکا چه حاجت است

#حافظ _ غزل ۳۳

آوا🎙
ژاله صالحی
Forwarded from Chanel_ sher & Ava
مطربِ عشق عجب ساز و نوایے دارد
نقشِ هر نغمه ڪه زد راه به جایے دارد

عالَم از نالهٔ عُشّاق مبادا خالی
ڪه خوش آهنگ و فرح بخش هوایے دارد

پیر دُردے ڪِش ما گر چه ندارد زر و زور
خوش عطابخش و خطاپوش خدایے دارد

محترم دار دلم ڪاین مگسِ قندپَرست
تا هواخواهِ تو شد فَرِّ هُمایے دارد

از عدالت نَبُوَد دور گَرَش پُرسد حال
پادشاهے ڪه به همسایه گدایے دارد

اشڪِ خونین بنمودم به طبیبان گفتند
دردِ عشق است و جگرسوز دوایے دارد

ستم از غمزه میاموز ڪه در مذهبِ عشق
هر عمل اجرے و هر ڪرده جزایے دارد

نغز گفت آن بتِ ترسابچهٔ باده پرست
شادیِ رویِ ڪسے خور ڪه صفایے دارد

خسروا
حافظ درگاه نشین فاتحه خواند
و از زبان تو تمناے دعایے دارد


#حضرت حافظ
آوا 🎙
#حبیب_ارمکان

.
Audio
خوانش مینا

روز مرگم هر که شیون کند از دور و برم دور کنید
همه را مست و خراب از می و انگور کنید
مزد غسال مرا سیر شرابش بدهید
مست مست از همه جا حال خرابش بدهید
بر مزارم مگذارید بیاید واعظ
پیر میخانه بخواند غزلی از حافظ
جای تلقین به بالای سرم دف بزنید
شاهدی دف بزند جمله شما دست بزنید
روز مرگم وسط سینه من چاک زنید
اندرون دل من یک قلمه تاک زنید
روی قبرم بنوسید وفادار برفت
آن جگر سوخته ی خسته از این دار برفت

#وحشی بافقی