هر زمان برق نگاهت زند آتش به دلی
ای گل ناز ازین سوخته خرمن یادآر

چون هلالم سر شوریده به زانوی غم است
از شب تار من ای کوکب روشن یادآر


ُ#محمدرضا_شفیعی_کدکنی

#ه

با تو بی‌ پرده بگویم
که تو را
دوست می‌دارم تا مرز جنون...

#محمدرضا_شفیعی_کدکنی
#ب

چہ آسمانِ غریبــی استــ بی حضـــــورِ تو، دل !







بہ ڪَرمی سخنی عاشقـــــــــــانہ با من باش

#محمدرضا_شفیعی_کدکنی

#چ

فریاد ها که چون " نی" ام از دست روزگار

صد ناله هست از لب جانان نصیب نیست

#محمدرضا_شفیعی_کدکنی

#ف

-همه آرزویم اما ؛ چه ڪنم که بسته پایم ..


#محمدرضا_شفیعی_کدکنی
#ه

-همه آرزویم اما ؛ چه ڪنم که بسته پایم ..


#محمدرضا_شفیعی_کدکنی

#ه

می‌شناسمت
چشم‌هاے تو میزبان
آفتاب صبح سبز باغ‌هاست
می‌شناسمت
واژه‌هاے توکلید قفل‌هاے ماست
می‌شناسمت
آفریدگار و یار روشنی
دست‌هاے تو پلی بہ رؤیت خداست

#محمدرضا_شفیعی_کدکنی
#میم

می شناسمت !
چشم های تو !!!

میزبان آفتابِ صبح سبزِ باغ هاست
می شناسمت


#محمدرضا_شفیعی_کدکنی...

#میم

تمام آرزوهای منی...
کاش یکی از آرزوهای تو
باشم...

#محمدرضا_شفیعی_کدکنی

#ت

همه آرزویم اما؛

چه کنم کھ بسته پایم...


#محمدرضا_شفیعی_کدکنی

#ه

خلوت‌نشین
خاطر دیوانه‌ی منی…

#محمدرضا_شفیعی_کدکنی
#خ

مستم از یک لحظه دیدارت هنوز
وه چه مستی هات در صهبای تو


#محمدرضا_شفیعی_کدکنی

#م

دارم سخنی با تو و گفتن نتوانم…

#محمدرضا_شفیعی_کدکنی

#د

.
تو می‌روی کِه بماند؟
که بر نهالک بی‌برگ ما ترانه بخواند؟


#محمدرضا_شفیعی_کدکنی


#ت