از این جهنم سوزان دگر چه باک مرا
که آرامیده دلم در بهشت صحبت تو


#عمران_صلاحی

#الف

بر سرش چتر گرفتم، دیدم؛
او خودش باران است


#عمران_صلاحی

#ب

تو اگر
بسته‌ای بار سفر
تو اگر
نیستی دیگر
پس چرا از همه جا
من صدای تپش قلب تو را می‌شنوم


#عمران_صلاحی

#ت

از همه سو به تو محدودم...

#عمران_صلاحی
#الف

از همه سو به تو محدودم...

#عمران_صلاحی

📚

از همه سو به تو محدودم...

#عمران_صلاحی

📚

بر سرش چتر گرفتم
دیدم؛
او خودش باران است...!

#عمران_صلاحی

#ب

.


قصه را کوته کنم، دربست می خواهم تو را

#عمران_صلاحی


#ق

.


قصه را کوته کنم، دربست می خواهم تو را

#عمران_صلاحی

#ق