طلوعی دوباره و عشقی دوباره و نویدی دوباره

صبحی دوباره و مهری دوباره و تولدی دوباره

#سعید_پولادی


#ط

صبح شد لبخند بزن بر هر چه تاریکی است بخند

بر شب و بر غربت و بر هر دلتنگی است بخند

#سعید_پولادی


#صاد

نوش جانت هر گلی را بر سرم آویختی

من که تسلیمم نگارا هر چه تقدیر است گو

#سعید_پولادی

#ن

شب دو باره آمد و غم را ستود

لعنت من بر شبش با این سرود


#سعید_پولادی

#ش

الهی سزاوار عشقی...

تو شادی رسان بر دل ما.....

#سعید__پولادی

#الف

می سپارم حرف دل را دامن اشعار خود

تا تو هم کنج نهان را با خودت پنهان کنی

#سعید_پولادی

#م

نوش جان کن عطر ناب آن نسیم صبح را

که صبا آرد برایت ارمغان از کوی دوست

#سعید_پولادی


#ن

یک صبح دل آرام و دل انگیز دگر آمده امروز


با هاله ای از نور امیدی که شود روز تو بهروز

#سعید_پولادی


#ی

یاس و سوسن نسترن  لاله و سنبل یاسمن

گل رخسار تو بینند به صبح عاشق و شیدا گردند

#سعید_پولادی ✍

#ی

بیچاره دلم ، باز نشسته، عصر است

همان جمعه ، همان پنجره عشق...

#سعید__پولادی


#ب

قرضم بده جانان دل ....

چشمان خود را یک دمی ...


#سعید_پولادی

#ق

نوش جان کن عطر ناب آن نسیم صبح را

که صبا آرد برایت ارمغان از کوی دوست

#سعید_پولادی

#ن

خورشید و آن نور و آن چشم سیاهت
این صبح و این جلوه ای از شم نگاهت


جمعند و همه باز در این پگاه شیرین
پس حضرت حق یار همی پشت و پناهت


#سعید_پولادی

#خ

عطر قلمی که نام تو یار نوشت



پیچیده به دل نام تو دلدار نوشت

#سعید_پولادی

#ع

توفیق اگر یابم در وقت ملاقاتت

جانی است و ناقابل آن هم به فدای تو....


#سعید_پولادی

#ت

دگر اندیشه مهتاب ندارد دل ما
تو که چون ماه شدی بر شب ما



#سعید_پولادی

#دال

شبتون مهتابی

همه گویند دهید مژده بهار می آید

چون بهار آید و جانا تو نیایی چه کنم....

#سعید__پولادی

#ه

نوش جان کن عطر ناب آن نسیم صبح را

که صبا آرد برایت ارمغان از کوی دوست

#سعید_پولادی

#نون
‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌

بساط و سفره تنهایی و غم هم پدیدار است

دلم کم درد سر دارد تو هم آیی وسط اینک

#سعید__پولادی

#ب