و من
در فراسوی خود...
فرا رسیدن خویش را...
انتظار می‌کشم...

#اکتاویو_پاز

#واو

‌
اندر تن من

جان و رگ و خون

همه اوست ...

#مولانا

#‌الف

.
به جانت
کز میانِ جان
ز جانت دوست تر دارم...

#سعدی

#ب

و عشق معنایِ نام تـــــــــو ست،
که به هزاران واژه ،
ترجمان شده ... .

#عارف_اخوان

#واو

ظهر پنجشنبه
چه زیباست به رنگ نارنجی

انگار در انتظار عشق است برای سرخ شدن

#فرشته_رحمانی
#ظ

تو را می‌خواهم ...
برای پرسه زدن‌های شب عید ،
نشان کردن یک جفت ماهی قرمز !
تو را می‌خواهم برای صبح ،
برای ظهر ، برای شب ،
برای همه‌ی عمر ...

#نادر_ابراهیمی
#ت

تڪ تڪ ثانیه هایـے ڪه تو را ڪم دارم

ساعتم درد، دلم درد، جهانم درد است...

#معصومه_صابر

#ت

سر جانان ندارد هر که او را خوف جان باشد

به جان گر صحبت جانان برآید رایگان باشد

#سعدی

#سین

اندرون با تو چنان اُنس گرفت‌ست مرا

که ملالم زِ همه خلق جهان می‌آید ...!!

#سعدی

کدام طمعه ی عاشقی را
در وسعت جغرافیای تن ات
جای داده ای که امتداد
تمام عاشقانه هایم
به دایره ی آغوش توختم میشود.

#شهاب_شهابی

#ک

چیو ثابت کنی؟
کیو قانع کنی؟
بیخیال
واسه خودت زندگی کن

#ناشناس

#چ

‍ پنجشنبەها ،
هر شش شنبە را بر می دارمُ
دست در دست خیال
بە چشم هایت سفر می کنم
در آن معبدگاەِ عشق،
یکی
یکی
شعر هر شش شنبە را
برایت می خوانمُ
از لبخندت
پیالە
پیالە می نوشم
بعد مستیم را بر می دارمُ
انتظارِ آمدنت را
تا طلوعِ جمعە
بر لبِ پنجرە
بیقرار ،،، می کِشم ...

#فریدەکاکــی

#پ

چون ذره به رقص اندر آییم
خورشید تو را مسخر آییم

در هر سحرے ز مشرق عشق
همچون خورشید ما بر آییم

#مولانا

#چ
‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌

نوش جانت هر گلی را بر سرم آویختی

من که تسلیمم نگارا هر چه تقدیر است گو

#سعید_پولادی

#ن

شعر از لبم افتاد ،
با بوسہ برش دار ...

جانا بہ لب خود
بنشان و نڪَهش دار ..!!


#حمید_رها

#ش

بهـار برای من
شالیزارِ گیسوانِ توست
که در میانِ تارهایش
می شود نفسی تازه کرد ...

#حمیدرها

#ب

صید آن مرغ شوم کو گذرد بر بامت..

#خواجوی_کرمانی

#ص

دیدنِ
چشمانت...
دُردانه‌ترین شعر کوتاه من است...

#آگرین_یوسفی

#د