باید بیایم ،
به پای چشمهایت بیفتم!
قلبت را ببوسم ؛
تا بدانی که خدا
مرا فقط
برای دوست داشتن تو آفریده است...


#مینا_آقازاده
‎  ‎
#ب

هر"صبح"
یک جام سلام
از لب‌هاے سرخ تو ڪافی‌ست
تا سرمست شوند
لحظه‌هاے من ...!



#مینا_آقازاده

#ه

با چتر
به خواندنم بیا
حرف های من همه بارانی اَند..

#مینا_آقازاده
#ب

سحر خیز تر از من
عشقِ تو است؛
که هر صبح
زودتر از من بیدار می شود
وَ تا آخرِ شب
چشم روی هم نمی گذارَد...

#مینا_آقازاده

#س

‌
هر صبح
یک جام سلام
از لب های سرخ تو کافیست!
تا سرمست شوند لحظه های من...

#مینا_آقازاده
#الف

زمستان است و
چشم کوچه از انتظارت ، سپید!

پرنده ی مهاجرم!
بگو با کدام برف
می نشینی
بر شاخسار تنهایی ام؟

دلواپس سرما نباش؛
اینجا از هیزم دل
آتشی برایت روشن کرده ام...!

#مینا_آقازاده


#ز

لب های #تُ
برای خنده و بوسه و 
عاشقانه حرف زدن
آفریده شده است 
پس بخند و ببوس و بگو
عاشقانه ترین حرفهای جهان را..


#مینا_آقازاده
‌‌#ل

شهری که تو را ندارد
هر روزش
جمعه است ...

#مینا_آقازاده
#ش

#صبح_است

آغوشِ تو بهار است
سبز می‌کند طبیعتِ تنم را
گل می‌دهد گونه‌ام وقتی
می‌پیچد پیچکِ دست‌هایت دورِ تنم لب‌هایم را ببین
غنچه داده است...

اینجا تا صبح
هزار بوسه شکوفه خواهد زد...

#مینا_آقازاده

#صاد

هر صبح
یک جام سلام
از لب های سرخ تو کافی‌ست
تا سرمست شوند
لحظه های من...

#مینا_آقازاده

#ه