کاش چون دریا جهانی رو به ساحل داشتم
بگذریم از آرزوهایی که در دل داشتم
از نگاهت شرم می بارید و من درویش وار
کنج دیوار غمت یک عمر منزل داشتم
#محمدحسن_جمشیدی
#ک
بگذریم از آرزوهایی که در دل داشتم
از نگاهت شرم می بارید و من درویش وار
کنج دیوار غمت یک عمر منزل داشتم
#محمدحسن_جمشیدی
#ک
مخواه حرف دلم را به این و آن بزنم
مخواه رنگ جدایی به داستان بزنم
چقدر خون دل از دست عشق باید خورد
چقدر با غم تو لب به استکان بزنم؟
نبود شوقِ تماشای نوبهار مرا
چکونه تهمت بیجا به باغبان بزنم؟
خوشا قمار دلم با غمات که در دنیا
به شوق سود تو باید به خود زیان بزنم
منی که ذکر قنوتم «هر آنچه میخواهی» است؟
چگونه حرف زمینی به آسمان بزنم؟
#محمدحسن_جمشیدی
#میم
مخواه رنگ جدایی به داستان بزنم
چقدر خون دل از دست عشق باید خورد
چقدر با غم تو لب به استکان بزنم؟
نبود شوقِ تماشای نوبهار مرا
چکونه تهمت بیجا به باغبان بزنم؟
خوشا قمار دلم با غمات که در دنیا
به شوق سود تو باید به خود زیان بزنم
منی که ذکر قنوتم «هر آنچه میخواهی» است؟
چگونه حرف زمینی به آسمان بزنم؟
#محمدحسن_جمشیدی
#میم
کاش آن کس که به تو حق قضاوت می داد
به من سوخته دل فرصت صحبت می داد
چه نیازی است به خون خواهی دشمن وقتی
به گنهکاری ما دوست شهادت می داد
دل بریدی ز من و عهد شکستی، آری
عشق هرجا که نباید به تو جرات می داد
تا پر و بال بگیری و به جایی برسی
چه کسی بیشتر از من به تو فرصت می داد...؟
#محمدحسن_جمشیدی
#ک
به من سوخته دل فرصت صحبت می داد
چه نیازی است به خون خواهی دشمن وقتی
به گنهکاری ما دوست شهادت می داد
دل بریدی ز من و عهد شکستی، آری
عشق هرجا که نباید به تو جرات می داد
تا پر و بال بگیری و به جایی برسی
چه کسی بیشتر از من به تو فرصت می داد...؟
#محمدحسن_جمشیدی
#ک
یک عمر شکستیم ولی یاد نداریم
یک لحظه هم از عشق گریزان شده باشیم
ما خانه خراب غم عشقیم در این خاک
خاکی تر از آنیم که ویران شده باشیم
#محمدحسن_جمشیدی
#ی
یک لحظه هم از عشق گریزان شده باشیم
ما خانه خراب غم عشقیم در این خاک
خاکی تر از آنیم که ویران شده باشیم
#محمدحسن_جمشیدی
#ی