⸎⃟ᬼ⃟𓋍꯭‌❥꯭꯭𓁜مشاعره شعر ناب 𓁝꯭‌❥꯭𓋍⃟ᬼ⃟⸎
610 subscribers
1.65K photos
529 videos
8 files
1.24K links
Download Telegram
عصر آمد و شعر من و این چاےِ

زغالی

خوبان همہ جمعند فقط جاے تو خـالے

َ
#یلدا_ڪولیــوند
عصر است وُ دلم در تب و تاب است بيا...

اين چای، كنارت می ناب است بيا...


#نيلوفر_حقیقی
عهد بستم نفسم باشے،،، من باشم و تو


اے ڪہ بے تو نفسم تنگ است و دلم تنگ تر

#علیرضا_آذر
عشق من و تو؟ ... آه
این هم حکایتی ست
اما، در این زمانه که درمانده هرکسی
از بهر نان شب،
دیگر برای عشق و حکایت
مجال نیست .

- هوشنگ ابتهاج


عاشقان را با نظربازان
نمانَـــــــــــــد کارها



#فاتح‌_گیلانی

عدالت کن که در عدل آنچه یک ساعت به دست آید
میسّر نیست در هفتاد سال اهل عبادت را

#صائب_تبریزی‌

عشق را بی تابی اش
پــر راز ڪرد

عطـر گیســـوے مرا
شب بوےِ شب

#یاسمـن_ایرانی‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌

عاقبت در خواب بوسیدم تو را،
با این حساب
من به خوشبختی بدهکارم،
نه خوشبختی به من!

#فاضل_نظری

عاشقم؛
اهل همین کوچه‌ بن‌بست ِکناری ؛
که تو از پنجره‌اش
پای به قلبِ منِ دیوانه نهادی...
تو کجا ؛
کوچه کجا ؛
پنجره‌ی باز کجا؟...
من کجا، عشق کجا ...
طاقت ِآغاز کجا ؟!...


#فریدون‌ مشیری

.
عید که آمد...
فکری برای آسمان تو خواهم کرد
یادم باشد روزهای آخر اسفند
دستمال خیسی روی ستاره‌هایت بکشم
و گلدانی کنار ماهت بگذارم
زندگی همیشه که این جور پیچ و تاب نخواهد داشت
بد نیست گاهی هم دستی به موهایت بکشی
بایستی کنار پنجره و با درخت و باغچه صحبت کنی

پنهان نمی‌کنم که پیش از این سطرها
«دوستت دارم» را می‌خواسته‌ام بنویسم
حالا کمی صبر کن
بهار که آمد فکری برای آسمان تو
و سطرهای پنهانی خودم خواهم کرد...

#حافظ_موسوی

 ‌ ‍ ‌‌‌‌ ‌‌‌‌
عمری به بوی یاری کردیم انتظاری
‏زآن انتظار ما را نگشود هیچ کاری
‏از دولت وصالش حاصل نشد مرادی
‏وز محنت فراقش بر دل بماند باری

‏‌ # سعدی⁩


عینِ مَرگ است
اگر بی تو بخواهَد بروَد،
او که از جانِ خودَت
دوست تَرش میداری ..!

#علیرضا_آذر

.
عمرِ من در شب نشست و عشقِ من در مه شکست...

قصه‌ام این است و جز این نیست؛تحریرش کنید...!

#حسین_منزوی