⸎⃟ᬼ⃟𓋍꯭‌❥꯭꯭𓁜مشاعره شعر ناب 𓁝꯭‌❥꯭𓋍⃟ᬼ⃟⸎
603 subscribers
1.65K photos
529 videos
8 files
1.24K links
Download Telegram
،
من #امشب
تا سحر خوابم نخواهد برد
همه اندیشه ام اندیشه ی فرداست
وجودم
از تمنّای تو ! سرشار است
زمان در بستر #شب ،
خواب و بیدار است
هوا آرام ،
#شب خاموش ،
راه آسمان ها باز
خیالم
چون کبوترهای وحشی
می کند پرواز


#فریدون_مشیری

#میم
.

دم به دم از نفس باد سحر
غنچه‌ها می‌شد باز
باغ‌های گل سرخ
یك گل سرخ درشت از دل دریا برخاست!

چون گل افشانی لبخند تو
در لحظه‌ی شیرین شكفتن!
خورشید!
چه فروغی به جهان می‌بخشید!
چه شكوهی...!
همه عالم به تماشا برخاست!


‌‌

#فریدون_مشیری


‌‌‌
#دال
عاشقم؛
اهل همین کوچه‌ بن‌بست ِکناری ؛
که تو از پنجره‌اش
پای به قلبِ منِ دیوانه نهادی...
تو کجا ؛
کوچه کجا ؛
پنجره‌ی باز کجا؟...
من کجا، عشق کجا ...
طاقت ِآغاز کجا ؟!...


#فریدون‌ مشیری

.

#کوچه

بی تو مهتاب شبی باز از آن کوچه گذشتم
همه تن چشم شدم خیره به دنبال تو گشتم
شوق دیدار تو لبریز شد از جام وجودم
شدم آن عاشق دیوانه که بودم
در نهانخانه جانم گل یاد تو درخشید
باغ صد خاطره خندید
عطر صد خاطره پیچید

#فریدون_مشیری

تو به من گفتی :

"از این عشق حذر كن"
تا فراموش كنی،چندی از اين شهر سفر كن!

با تو گفتم :
حذر از عشق ندانم
سفر از پیش تو هرگز نتوانم نتوانم


#فریدون_مشیری

ببار ای آسمـان امشب؛

که قلبـــم باز بی تاب اسـت
نه روز آرامشی در دل،
نه شب در چشم من خواب است...

#فریدون_مشیری


شبتون مهتابی
‌.

چشم در راه کسی هستم
کوله بارش بر دوش
آفتابش در دست
خنده بر لب ، گل به دامن ، پیروز
کوله بارش سرشار از عشق ، امید
آفتابش نوروز
باسلامش ، شادی
در کلامش ، لبخند
از نقس هایش گُل می بارد
با قدم هایش گُل می کارد

مهربان ، زیبا ، دوست
روح هستی با اوست

قصه ساده ست ، معما مشمار
چشم در راه بهارم آری
چشم در راهِ بهار




#فریدون_مشیری
تو را من زهرِ شیرین خوانم ای عشق



که نامی خوشتر از اینت ندانم...

#فریدون_مشیری

نرم‌نرمڬ مۍرسد اینڬ بهار
خوش به حال روزڪَار
خوش به حال چشمه‌ها و دشت‌ها
خوش به حال دانه‌ها و سبزه‌ها
خوش به حال غنچه‌های نیمه‌باز


#فریدون_مشیری

#نون
آمدم قافیه ساز دل مینا بشوم
تا ببینم گل زیبایی و شیدا بشوم

باز کن صورت خود را و تماشایی شو
آمدم بوسه زن صورت زیبا بشوم

#فریدون_مشیری

شب و گیسوے تو تا باز بہ هم پیوستند
من بہ شبگردے این شهر سیاہ آمدہ ام ،

این همہ تند مرو شعر مرا خستہ مڪن
من ڪہ در هر غزلم سوے تو راہ آمدہ ام،


#فریدون_مشیری

#شین
ستاره را گفتم :
کجاست مقصد این کهکشان سرگشته؟
کجاست خانه این ناخدای سرگردان؟
کجا به آب رسد تشنه با فریب سراب؟
ستاره گفت : خاموش،
" لحظه را دریاب "

#فریدون_مشیری

#سین
شب شد ...
ماه را بوسیده ام،
خیال پریشانم را شانه زده ام
گلدان‌های شمعدانی را به نوازشی آرام خوابانده ام.
منتظرت می مانم،
تا چون هر شب با صدای
" شبت بخیر ماه من"
رویای تو را به آغوش بگیرم...!

#فریدون_مشیری

#شین

شبتون ب عشق❤️
.

هر صبح ،
[ در آیینه‌ے جادویی خورشید چون می‌نڪَـرم،
     او همه‌ے من ، من همه‌ے اویم…!!]

#فریدون_مشیری

.

شب و گیسوی تو...
تا باز به هم پیوستند...

من به شبگردیِ این...
   شهرِ سیاه آمده‌ام...

 
#فریدون_مشیری

#شین
.


شـــــنیدم مصرعی ...
      "شیــــــــــوا""که " ....
       "شـــــیریڹ" بود مضمونش....

"منم "مجــــــــــنوڹ "
    "آڹ لیلاکه  صد لیلاست
       "مجـــــنونش"......!!!!!

#فریدون_مشیری

.
تا وارهم ز وحشت شب های انتظار
چون خنده ی تو، مهر جهانتابم آرزوست


#فریدون_مشیری



.
نسیمِ صبح بویِ گل پراکند
افق دریایی از نور است و لبخند.‌‌‌‌..

#فریدون_مشیری

#نون