میشه تا تو پرید ، میشه از تو نوشت؟

میشه  بی واهمه بازم اسمت رو برد؟


#یغما_گلرویی.

#م

در وداع هر دیدار
پے واژه‌اے می‌گردم به جاے خداحافظ
تا با آن بباورانم به خود
ڪه دوباره دیدنت محال نیست !
حرفے شبیه می‌بینمت تا بعد
به امید دیدار ...
حرفے ڪه نجاتم دهد
از هراس دوباره ندیدن تو ...!



#یغما_گلرویی

‎‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌دال#

#با سردخونه های پُر
با خشم ما چه میکنی؟

#یغما_گلرویی


#ب

دل ِتنها به چه شوقی


پی یلدا برود .... ؟!

#یغما_گلرویی

#د

شــعرها برای زیبا شدن


به تکه ای از تـــو محتاجنـد

#یغما_گلرویی

#ش

تپانچه یِ نگاهِ تو، مرانشانه میرود..

#یغما_گلرویی
#ت

مثل لرزیدن آرام ِ
یک مزرعهٔ چای در نم نم بـاران ...
می لرزد دل من
وقتی نام تـو را می‌شنوم...

  #یغما_گلرویی

#م
‌

‌‌‎‌

بـه اعتبـار چشــمِ «تــــو»
تـرانـه زاده می شـود...
                  


#یغما_گلرویی

#ب

تماشایت می‌کردم
با چشمانی که
لهجه ی بوسه داشتند..!
 
#یغما_گلرویی

#ت