‌


بر مسند جانم نشسته
پادشاهی می کنی....


#یلدا_کولیوند
#ب
‌

‌



عشق
    یعنے گم شوی
     در پیچ و تاب
      موی اوووو

‌
#یلدا_کولیوند
#ع
‌

‌


و من
که بسیار میخواستمش
و او که بسیار از من دور بود...


#یلدا_کولیوند
#واو

دلم یک عصر بارانی
به زیر چتر آغوشت


دلم یک قهوه از چشمت
دلم تیمار می خواهد...


#یلدا_کولیوند

#دال
‌

‌


زخم زیبایی
به دل دارم
که آرام من است



#یلدا_کولیوند
#ز

‌

عصر است
و در این برهوتِ عاشقی
هیچ چیز مانند ِ شنـ.ـیدن ِ
یک بداهہ‌ی دلچسب
از لبانِ تـ.ـو
بہ همراهِ یک
دوستت دارمِ یواشکی
نمی‌چسبد...

#یلدا_کولیوند

#ع
‎‌‌‎‌
‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌

برای این حجم از نبودنت
قلب من کوچک است
و
بسیار نحیف...

          
#یلدا_کولیوند
#ب

  کاش امروز
تـو هم بودی
در کنار این قهوه ی تلخ
اما با یادت شیرین
کاش

#یلدا_کولیوند

#ک

  کاش امروز
تـو هم بودی
در کنار این قهوه ی تلخ
اما با یادت شیرین
کاش

#یلدا_کولیوند


#ک

سهمم از تو
سبدی شعر و
کمی دلتنگی ست

#یلدا_کولیوند
#س

‌

‌


باز است
به رویت آغوشم
به شرطی که
هیچ وقت هوای کوچ به سرت نزند...

#یلدا_کولیوند
#ب

‌

‌


روزگاری
با حضورت
اعتباری داشتیم.

#یلدا_کولیوند
#ر

‌
دل من در خم گیسوی نگاری گیر است


او دلش لیک به جای دگری زنجیر است

#یلدا_کولیوند
#دال

‌

‌

خیال آمدنت
حقیقت نبودت را
بی رنگ می کند
میان این همه دوست داشتن های رنگی

#یلدا_کولیوند
#خ

‌

گر بخواهم گله آغاز کنم عشق تو را


کر کند گوش فلک را دهن فریادم...



#یلدا_کولیوند

#گ

و چه شیرین است عشق وقتی


مخاطب تمام عاشقانه ها تو باشی



#یلدا_کولیوند

#واو

.


چگونه به جمعه  پناه ببرم


که خودش نمکی ست بر زخمم



#یلدا_کولیوند

#چ