یک لحظه نقاب از رخ زیبات براندند
صد دلشده را زان رخ تو کار برآمد

یک زمزمه از عشق تو با چنگ بگفتم
صد نالهٔ زار از دل هر تار برآمد

#عطار_نیشابوری

#ی

‏نقش تو در خیال و خیال از تو بی‌نصیب..

#عطار_نیشابوری
#ن

ای ز عشقت این دل دیوانه خوش
جان و دردت هر دو در یک خانه خوش

گر وصال است از تو قِسمَم گر فراق
هست هر دو بر من دیوانه خوش

#عطار_نیشابوری


#الف

عشق با دل گشت و دل با عشق شد

زین عجب ‌تر قصّه نبود در جهان


#عطار_نیشابوری

‌    #ع

‌
ای دل مبتلای من شیفته هوای تو
دیده دلم بسی بلا آن همه از برای تو

پرده ز روی برفکن زانکه بماند تا ابد
جمله جان عاشقان مست می لقای تو

گر ببری به دلبری از سر زلف جان من
زنده شوم به یک نفس از لب جانفزای تو

#عطار_نیشابوری

#الف

دست نمی دهد مرا


           بی تو نَفَس زدن دَمی...


#عطار_نیشابوری...

#دال

عشق چو کار دل است، دیده دل باز کن...

#عطار_نیشابوری


#ع

جانی ك داشتم من شد محو عشق جانان...


#عطار_نیشابوری

#ج

هر که در بادیهٔ عشق تو سرگردان شد

همچو من درطلبت بی سر و بی سامان شد

#عطار_نیشابوری

#ه

جهانا کیست کز دور تو شادست
همه دور تو با جور تو بادست
جهانا غولی و مردم نمایی
که جو بفروشی و گندم نمایی
جهانا با که خواهی ساخت آخر
بکوری چند خواهی باخت آخر


#عطار نیشابوری

#ج

جانا اگرم در سر کار تو رود جان
از دادن صد جان دگرم بیم خطر نیست

#عطار_نیشابوری

#ج

.

چشم از پی آن دارم...
  تا روی تو می‌بینم...

دل را همه میل جان...
با سوی تو می‌بینم...

#عطار_نیشابوری

#چ

جانا ز فراقِ تو، این محنتِ جان تا کی؟
دل در غم عشقِ تو، رسوای جهان تا کی؟



#عطار_نیشابوری

#ج

تا جان بودم در تن رو از تو نگردانم
زیرا که حیات جان باروی تو می‌بینم

#عطار_نیشابوری

#ت

ذرّه‌ای دردم ده ای درمانِ من 
زانکه بی دردت بميرد جانِ من

چون برآيد جان، ندارم جز« تو»کس 
هم رهِ جانم تو باش آخر نفس

چون زمن خالی بماند جایِ من 
گر «تو» همراهم نباشی، وایِ من

#عطار_نیشابوری

#ذ