⸎⃟ᬼ⃟𓋍꯭‌❥꯭꯭𓁜مشاعره شعر ناب 𓁝꯭‌❥꯭𓋍⃟ᬼ⃟⸎
615 subscribers
1.65K photos
529 videos
8 files
1.24K links
Download Telegram
یکی از همین پنجشـنبه هابـرای بغضـهای دفـن شده


در پشت دیـوار سڪوتم ڪمی حضـور خیـرات ڪن ....




#شیوامیثاقی

عاشـق ڪسے باشـے
ڪه  بلد باشد
سایه ۍ غـم  را از سـرت بـردارد
#شیـرین است و تو ...
شیرینـیِ یڪ عمـر... انتــظارِ منـی،،


#شیوامیثاقی
‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌
و مـن به رسـمِ دلدادگـے...
قلبـم را در حجله گاه عشـق
به دستِ دلت سپـردم ....و
نمیـدانستم تــو...
بـه آن همه دوست داشـتن
نیـاز ندارے .




#شیوامیثاقی

بنا دارم عاشــقت باشــم...
میدانم ...
بـاید بنــــایـے استـوار
با زیر ساختــے محڪم
داشته بــاشد....

#شیوامیثاقی

در پستوے حقایق رقصیدیم
و بہ هم نـرسیدیـم....
پــس...
بیـا از  اول شـــروع ڪنیم ....
من نقـاشِ افڪارت میشـوم و
تــو...
زیبـاترین دقایـق را
برایــمان رقــم بـزن...



#شیوامیثاقی

میچڪد #عشقت
از بنـد بنـد دلـم ...
بر تـار موی
#خورشیدی
ڪه پرتـوش را
از نگـاه تـو وام میگیرد ...

#شیوامیثاقی

#چـهارشنبه_ها
چهار دیـوارے
اختــیــــارے...
آغوشِ تـوســـت...
در تصــــرفِ مــــن....


#شیوامیثاقی


امواج #عشـقت ...
از دنیای دیـگری بمن میرسد ...
از آنجایی که  نه از جنس زمین و
نه به رنگ هوس است ...


از این روست ...
که همواره دوست داشته ام
شبیـه یڪ پرنده باشم...


#شیوامیثاقی


#الف
ای ڪاش ...
آن شب، ڪه
باورِ  عشـقت ...
ستونِ  باورم شد ...
و ستارگان رهگذر ...
شنونده های  حد اعلای خواستنم بودند ...
آن بادِ ســردِ لعنـتی...
بوی عطر  غریبی که برشانه ی آغوشت 
نشسته بود را...
درهوایــم نمیرقصاند...


#شیوامیثاقی

#الف
تا  بہ ڪجا میگریزے...؟
ڪه فاصلـه ها ...
تپـشِ قلبِ مـرا
در نبض دست تو
متوقف نمــے سـازد
و عشــق تـورا
از نگـاهم نمـے گــیرد.....



#شیوامیثاقی

تا  بہ ڪجا میگریزے...؟
ڪه فاصلـه ها ...
تپـشِ قلبِ مـرا
در نبض دست تو
متوقف نمــے سـازد
و عشــق تـورا
از نگـاهم نمـے گــیرد.....



#شیوامیثاقی

قول بــده
یڪ روزی....
بوقت بغضهاے دمِ #غروب
بیــاے ....
و مرا به آنجایے بـبرے ڪه
آدمهایش عشــق را دور نـمی زنـند....
بیــاے و یڪ دلِ ســیر
ڪوچه  پس ڪوچه هاے
باریڪِ این شـــهر را
عاشــقانه دور بزنیم.....
تا ببینند....
هیچ رویــایے محــال نیست...

قــول بـده...


#شیوامیثاقی



‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌
برای از یـاد بـردنش ...
به هر دری زدم ...

اما پشت تمام درهای دنیا
فقط او بود ...
ڪه #عشقش تمام نمیشـد ....
تمامت میڪرد ...

#شیوامیثاقی


سڪه ے مهرت را
بر قلڪِ دل انداخـته ام
مهرت را از من بگــیرے
ناگــزیر به شڪستنِ دلم خواهـــے شد ..

بگذار عشقت را
ذخیره ے عمرم ڪنم...
تا امیدے برای نفس ڪشیدن
داشته باشم...



#شیوامیثاقی

قلـمے ڪه به جوهرِ عشـــق
آعشتــه شـود ....
.بہ تصویــر خواهد ڪشید
جمعه اے را  ڪه بـا تــو...


نہ دلگیــر باشــد  و نہ دلتنــڱ...
نہ غمــگیـــن باشـــد ونہ بے رنــگ....


#شیوامیثاقی



بهار باشد و
صبح که عطرخاک
باران خورده ی شهر
بهانه ی تو را بر دل بنشاند
بیا و بخند عشق من
بخند تا این زندڱی
دوباره بوی تورا بگیرد...


#شیوامیثاقی