نشد یڪ لحظه از یادت جدا دل
زهی دل ! آفرین دل ! مرحبا دل !
زدستش یڪ دم آسایش ندارم
نمی دانم چه باید ڪرد با دل ؟
هزاران بار منعش ڪردم از عشق
مگر برگشت از راه خطا دل !
به چشمانت مرا "دل" مبتلا ڪرد
فلاڪت : دل ! مصیبت : دل ! بلا : دل
#ابوالقاسم لاهوتی"
#ن
زهی دل ! آفرین دل ! مرحبا دل !
زدستش یڪ دم آسایش ندارم
نمی دانم چه باید ڪرد با دل ؟
هزاران بار منعش ڪردم از عشق
مگر برگشت از راه خطا دل !
به چشمانت مرا "دل" مبتلا ڪرد
فلاڪت : دل ! مصیبت : دل ! بلا : دل
#ابوالقاسم لاهوتی"
#ن
هزاران بار منعش کردم از عشق
مگر بر گشت از راه خطا دل
به چشمانت مرا دل مبتلا کرد
فلاکت دل، مصیبت دل، بلا دل
#ابوالقاسم_لاهوتی
#ه
مگر بر گشت از راه خطا دل
به چشمانت مرا دل مبتلا کرد
فلاکت دل، مصیبت دل، بلا دل
#ابوالقاسم_لاهوتی
#ه