اما من و تو..
دور از هم میپوسیم
غمم از وحشت پوسیدن نیست
غمم از زیستن بیتو در این لحظهی پر دلهره است
دیگر از من تا خاک شدن راهی نیست
از سر این بام
این صحرا، این دریا
پر خواهم زد خواهم مرد
غم تو، این غم شیرین را
با خود خواهم برد…
#حمید_مصدق
#الف
دور از هم میپوسیم
غمم از وحشت پوسیدن نیست
غمم از زیستن بیتو در این لحظهی پر دلهره است
دیگر از من تا خاک شدن راهی نیست
از سر این بام
این صحرا، این دریا
پر خواهم زد خواهم مرد
غم تو، این غم شیرین را
با خود خواهم برد…
#حمید_مصدق
#الف
در دستهای تو
آیا کدام رمز بشارت نهفته بود ؟
کز من دریغ کردی
تنها تویی
مثل پرنده های بهاری در آفتاب
مثل زلال قطره باران صبحدم
مثل نسیم سرد سحر
#حمید_مصدق
#د
آیا کدام رمز بشارت نهفته بود ؟
کز من دریغ کردی
تنها تویی
مثل پرنده های بهاری در آفتاب
مثل زلال قطره باران صبحدم
مثل نسیم سرد سحر
#حمید_مصدق
#د
اما
من و تو...
دور از هم می پوسیم...
غمم از وحشت پوسیدن نیست...
غمم از زیستن بی تو در این...
لحظهی پر دلهره است...
#حمید_مصدق
#الف
من و تو...
دور از هم می پوسیم...
غمم از وحشت پوسیدن نیست...
غمم از زیستن بی تو در این...
لحظهی پر دلهره است...
#حمید_مصدق
#الف