بازهم
پنج شنبه ای دیگر
چگونه است
با اینکه در منی
اما یکی در من می میرد
تهی از واژه ام
و
ناتوان از سرودنت
آه...
ناکوک می زند
ضربان قلبم
بهگاهی که فاتحه ام را
زمزمه می کنند
خاطراتت...
#آناا_کیاجمالی
#ب
پنج شنبه ای دیگر
چگونه است
با اینکه در منی
اما یکی در من می میرد
تهی از واژه ام
و
ناتوان از سرودنت
آه...
ناکوک می زند
ضربان قلبم
بهگاهی که فاتحه ام را
زمزمه می کنند
خاطراتت...
#آناا_کیاجمالی
#ب
تو را از منگریزی نیست؛
چون
خون در رگ ها
عشق در قلب
و
بغض درگلو
وقتی با هر آه در سینه ام
منزل گزیده ای...
#آناا_کیاجمالی
#ت
چون
خون در رگ ها
عشق در قلب
و
بغض درگلو
وقتی با هر آه در سینه ام
منزل گزیده ای...
#آناا_کیاجمالی
#ت
فصل پاییز است
و دلها بی قرار
قلب تو “خواب” است
“عشق” اما برقرار
“کوچ” کردی از نگاهم
خاطراتت “ماندنی” ست
مانده است عطر تن تو
پشت پرچین “مزار”
ای حضورت
ارمغانی بینظیر
در “غیابت”زندگی
چونکوله بار” ماتم” است
ای تمنای وجودت “معجزه”
دل فقط در نزد تو
می گیرد “آرام و قرار”...
#آناا_کیاجمالی
#ف
و دلها بی قرار
قلب تو “خواب” است
“عشق” اما برقرار
“کوچ” کردی از نگاهم
خاطراتت “ماندنی” ست
مانده است عطر تن تو
پشت پرچین “مزار”
ای حضورت
ارمغانی بینظیر
در “غیابت”زندگی
چونکوله بار” ماتم” است
ای تمنای وجودت “معجزه”
دل فقط در نزد تو
می گیرد “آرام و قرار”...
#آناا_کیاجمالی
#ف