با تواَم عشق قسم خورده ي پنهاني ِمن
با تواَم بي خبر از حال و پريشاني ِ من
با تواَم لعنتيِ خالي از احساس بفهم
بي قرارت شده ام شاعره ي خاص بفهم
لعنتي خسته ام از دوري و بي تاب شدن
پاي دلگيرترين خاطره ها آب شدن
لعنتی خسته ام از حال بدم، زخم نزن
بی تو محکوم به حبس ابدم، زخم نزن
باورم كن كه به چشمان تو معتاد منم
پادشاهي كه به جنگ آمد و افتاد منم
قافيه باختم و شعر سرودم يعني
به هر آن كس كه تو را ديد، حسودم يعني...
نفسم بندِ تو و درد مرا مي خواند
بعدِ تو حسرت دنیا به دلم مي ماند...
#پویا_جمشیدی
#ب
با تواَم بي خبر از حال و پريشاني ِ من
با تواَم لعنتيِ خالي از احساس بفهم
بي قرارت شده ام شاعره ي خاص بفهم
لعنتي خسته ام از دوري و بي تاب شدن
پاي دلگيرترين خاطره ها آب شدن
لعنتی خسته ام از حال بدم، زخم نزن
بی تو محکوم به حبس ابدم، زخم نزن
باورم كن كه به چشمان تو معتاد منم
پادشاهي كه به جنگ آمد و افتاد منم
قافيه باختم و شعر سرودم يعني
به هر آن كس كه تو را ديد، حسودم يعني...
نفسم بندِ تو و درد مرا مي خواند
بعدِ تو حسرت دنیا به دلم مي ماند...
#پویا_جمشیدی
#ب
دلم یک نفر را می خواهد
که وقت آمدنش
تَنهاییام را ببرد
او موهایم را ببافد
من آرزوهـایش را
#پویا_جمشیدی
#د
که وقت آمدنش
تَنهاییام را ببرد
او موهایم را ببافد
من آرزوهـایش را
#پویا_جمشیدی
#د