عندلیب از حُسن گل افروختن داند که چیست
هر که با شمعی درافتد، سوختن داند که چیست
او که صبر آموزدم، روزی اگر عاشق شود
تلخیِ عاشق به صبر آموختن داند که چیست
هر که همچون غنچه بشکافد دلِ پُر حسرتش
از تو حسرت در درون اندوختن داند که چیست
پیر کنعانی که چشم از روی یوسف دوختهست
دیده از روی جوانان دوختن داند که چیست
برقِ غیرت شمع را -«اهلی»! پی پروانه سوخت
کآتش از داغ ستم افروختن داند که چیست...
#اهلی_شیرازی
#ع
هر که با شمعی درافتد، سوختن داند که چیست
او که صبر آموزدم، روزی اگر عاشق شود
تلخیِ عاشق به صبر آموختن داند که چیست
هر که همچون غنچه بشکافد دلِ پُر حسرتش
از تو حسرت در درون اندوختن داند که چیست
پیر کنعانی که چشم از روی یوسف دوختهست
دیده از روی جوانان دوختن داند که چیست
برقِ غیرت شمع را -«اهلی»! پی پروانه سوخت
کآتش از داغ ستم افروختن داند که چیست...
#اهلی_شیرازی
#ع
برخیز که بخت در سبب ساختن است
ضایع منشین گر همه سر باختن است
از دست منه عنان فرصت که حیات
رخشیست که همچو برق در تاختن است
#اهلی_شیرازی
#ب
ضایع منشین گر همه سر باختن است
از دست منه عنان فرصت که حیات
رخشیست که همچو برق در تاختن است
#اهلی_شیرازی
#ب